آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دایه مینا، مادر جاویدنام شهریار محمدی، در زادروز جاویدنام سمکو مولودی، به دیدار خانواده‌اش رفت. او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«٤ آبان ١٤٠١ سمكو مولودى را در سن ٣٥ سالگى با شليك مستقيم گلوله‌ى جنگى کشتن و حق زندگى كردن از خودش و پدرى كردن براى دختر نازنينش داليا رو ازش گرفتن.
امروز اگر ميان ما بود ٣٧ سالِ مي‌شد
شهيد راه آزادى #سمكو_مولودى زادروزت خجسته باد ، راهت ادامه دار.»

#سمكو_مولودى
#شهريار_محمدى
#دايه_مينا
#ژن_ژیان_آزادی
#زن_زندگی_آزادی
##یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روز گذشته تولد دایه مینا (مادر جاویدنام شهریار محمدی) بود. یکی از جوانان با کیکی به منزل دایه مینا رفت...

او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«ديروز يكى از دختراى زيبايم زنگ زد گفت دايه شب شام ميام پيشت. شب وقتى درو واسش باز كرده بودم منتظر بودم بياد بالا. لبخند رو لبهام بود، ولى ديدم برام كيك آورده، لبخندم رو بلعيدم. دوست نداشتم برام تولد بگيرن.
خواستم بگم من كيك و تولد نمي‌خوام بدون شهريار، ديدم عكس من و شهريار روی كيك هست، حرفم رو هم بلعيدم و بدنم سُست شد و كيك رو بخاطر عكس شهريار گرفتم، بغضم تركيد.

من دو سال هست كه بعد از فوت شهريار و خالد تنها برادرم انگار اشك‌هايم خشك شده ولى امشب گريه كردم، يادم افتاد دومين تولدم هست بدون شهريار و دور از اسرين و ميلاد، دو سال پر از سياهى و تنهايى رو دارم پشت سر مي‌ذارم. اول كشته شدن پسر عزيزتر از جانم و ٤ ماه بعد از شهريار مرگ نابه‌هنگام تنها برادرم و دورى ميلاد و بعد دستگيرى دخترم و ……..
شهريار خودت رفتى و فقط يادگاري‌هات كه دوستانت هستن و عكس‌هات برام مانده.
شب و روزم تيره و تاريك شده ولى باز قوى ميمونم پارسال شمع تولد ٥٤ سالگى رو فوت نكردم ولى امسال نتونستم خودم رو در برابر شهريار نگه دارم، آرزويى كردم و شمع ٥٥ رو خاموش كردم.
آرزو كردم كه روزى همه‌ى دخترها و پسرهايم كه ترك وطن شدن و دور از خانه هستن برگردن به وطن و آغوش گرم خانواده

به اميد آزادى نااميد نخواهم شد ✌️✌️🤍🤍»


- به دیوار خانه دایه مینا و عکس‌ها دقت کنید. او هر روز و هر ساعت به این عکس‌ها نگاه می‌کند ...

#شهريار_محمدى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«ميخواهم براى گوشه‌اى از تاريخ بنويسم، بنويسم از شجاعت و ايستادگى و مقاومت يك زن، يك زن بى سواد و خانه‌دار كه در يك خانواده سنتى در يك روستا به دنيا آمده بود، يك زنى كه هميشه تو خانواده و جامعه تو سرش زده شده بود كه تو زن هستى، بلند نخند، با نامحرم حرف نزن، موهات رو بپوشون و تا اينكه ازدواج ميكنه و قبل از رفتن به خونه شوهر توسط زن ديگرى كه مادرش بود بهش ياد داده بود بايد توسرى خور باشه و خدمتمار شوهر، ولى دايه مينا با تمام اينها بعد از ١٧ سال زندگى مشترك با وجود اينكه عيب بود زن طلاق بگيره اين زن بى‌سواد روستايى خانه‌دار سرپرستى ٣ تا فرزندش رو از شوهر پولدارش بدون هيچ پشتوانه مالى گرفت، سريع خياطى يادگرفت و كنار خياطى كارگرى ميكرد ١٥ سال درد و رنج و سختى كشيد براى اينكه بچه‌هاش به ثمره برسن و كم كم ميخواست ديگه خانمى كنه و زير سايه ٣ تا فرزندش پاهاش رو رو پاهاش بذاره و كم كم بچه‌هاش ازدواج كنن و نوه‌هاش تو خونه‌اش بيان و برن، ولى ج.ا ديد اِ اِ اين زن كم سختى كشيده زير سايه قوانين ظالمانه زن ستيزانه ج.ا گفت بزار خودم ايندفعه كلا از پا درش بيارم !!!
در تاريخ ١٤٠١/٠٨/٢٧ بصورت خيلى وحشيانه ماشين پسرش رو كه رگبار بستن، همون پسرى كه تا پشت لبش سبز شد، شد بزرگترين تكيه‌گاه براى اين زن رنج كشيده ولى اين زن حتى تو ختم پسرش لباس مشكى به تن نكرد و لباسى با گلهاى قرمز كه مژده بر شهادت پسرش ميداد بر تن كرد .پسر كوچك ترش را هم زخمى و آواره غربت كرد ج.ا و تنها دخترش مانده بود كه اون رو هم دو روز قبل از يكسالٍ شدن تاريخ جاودانگى شير پسرش در تاريخ ١٤٠٢/٠٨/٢٤ جلوى چشماى خودش بهش حمله كردند و ربودن و دخترش رو هم ازش دور كردند ولى باز هم سر خم نكرد و بازهم تكيه گاه فرزندانش ماند و اشكهاى انها رو هم پاك ميكرد كه مبادا كسى اشك اونهارو ببين .اين زن در سن ٥٥ سالگى كه قرار بود بازنشست بشه از تمام خستگى هاى ٥٥ سال زندگيش اول به جرم زن بودنش در ج.ا و تمام نامردى هاى روزگار كه در حقش شد و بعد بخاطر دادخواهى حق ٣ فرزندش كه با بدبختى بزرگ كرده بود.
امروز ٣ روز از بازداشت اين زن گذشته و تنها چيزى كه به ما رسيده :(اروميه هستم بگيد بچه‌ها نگران نباشند).
اسم اين زن مادر است.
مادرى كه خود و ٣ فرزندش تبديل به هشتگ شدن .
اين مادرى كه در گوشه اى از تاريخ آيندگان نامش حك شده و در آينده وقتى بخواهند از زنى شجاع و رنج كشيده ياد بشه قطعا اسم #دايه_مينا_سلطانى مادر جاويدنام#شهريار_محمدى و #ميلاد_محمدى #اسرين_محمدى »


از صفحه اینستاگرام اسرین و میلاد محمدی، خواهر و برادر جاویدنام شهریار محمدی

#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواهر و برادر جاویدنام شهریار محمدی، ضمن انتشار یک فایل صوتی از مادرشان (که پیش از بازداشت‌شدن برای چنین روزها پیش‌بینی کرده و برایشان فرستاده بود) نوشتند؛
« #دايه_مينا در طى اين دو سال خيلى تحت فشار بوده و بارها از شماره‌هاى خصوصى باهاش تماس گرفته شده بود و مادر وقتى ديد فشارها هر روز روش بيشتر و بيشتر ميشه اين ويس رو براى ما فرستاده بود.
دايه_مينا_سلطانى تا قبل از كشته شدن پسر قهرمانش #شهريار_محمدى هميشه اسطوره‌ى استقامت و شجاعت بوده براى من ولى امروز بعد از كشته‌شدن شهريار #دايه_مينا الگوى ايستادگى و شجاعت براى همه ى زنان وطن شده و مثل يك كوه پشت مادران دادخواه و خونهاى به ناحق ريخته ايستاده .
امروز ٥ روز از بازداشت #دايه_مينا_سلطانى گذشته و هنوز از مكان بازداشت اطلاع نداريم و تنها چيزى كه اطلاع داريم اين هست : (از شماره ى خصوصى تماس گرفته ، اول يك آقا صحبت كرده و بعد تلفن رو به دايه دادن و دايه فقط تونسته بگه : به اسرين و ميلاد زنگ بزنيد و بگيد نگران من نباشن من اروميه هستم ) و تلفن قطع شده .
آيا نبايد اين امكان براى اين مادر فراهم بشه كه بتونه با فرزندانش صحبت كنه ؟
جرم #دايه_مينا دادخواهى خون فرزندش است.»

shahryar_mohammadi73
miladmohamadi12851

#دايه_مينا_سلطانى
#دايه_مينا
#شهريار_محمدى
#مادر_دادخواه_شهريار_محمدى
#صداى_بى_صدايان_باشيم #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جرم #دايه_مينا گريه‌هايش براى داغ فرزندى است كه امروز از فرزندش فقط لباس‌هايش برايش مانده

شهريار ٢٨ سالش شده بود ،#دايه_مينا آرزوى داماديش رو داشت و هر كجا ميرفت يه دختر خوشكل ميديد عكس شهريار رو بهش نشون ميداد و عكس دختر رو با شماره ميگرفت و براى من ميفرستاد ميگفت يه دختر خوشكل و قد بلند پيدا كردم ، منم همش ميگفتم #دايه_مينا ول كن هنوز سنش كمه ولى نميدونستم انقدر زود اين سن كم ميشه هزاران اى كاش كه يكيش اى كاش داماديت رو ميديديم.

از صفحه خواهر جاویدنام شهریار محمدی

#شهريار_محمدى
#نه_ميبخشيم_نه_فراموش_ميكنيم

#دايه_مينا
#دادخواهى_و_فرياد_جرم_نيست
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«مادرم بعد گذشت ٢١ روز که در بازداشت بوده و از دیدن خاک برادر قهرمانم شهریار محروم بوده به شدت بی تاب دیدن خاک مزار شهریار بود.
مادران دادخواهی که جیگر گوشه های خود را تقدیم آزادى وطن کرده اند برای همدردی با #دایه_مينا بر سر مزار قهرمانان بوکان گرد هم آمده‌اند.»

از اینستاگرام اسرین محمدی، خواهر جاویدنام شهریار محمدی


#شهريار_محمدى
#امجد_عنايتى
#هژار_مام_خسروی
#هيوا_جان_جان
#هيمن_امان
#ابراهيم_شريفى_فر

#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech