This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهبانو خشنودی، از مصدومان شلیک عامدانه به چشم، این ویدیو را منتشر کرده است، به نظر میآید که او از جانب حامیان رژیم تحت فشار و آزار و اذیت قرار گرفته که چنین پاسخی داده است. او همچنین نوشته است:
«هر چقدر اصیلتر، عمیقتر، ارزشمندتر و قابل اعتمادتر باشی بهخاطر آسیبهایی که خودت تجربه کردی به کسی زخم نمیزنی، چون از ذات رنج خبر داری.
زمانی به معنای حقیقی انسان هستی که اجازه ندی تکههای وجودت باعث شکستن دیگران بشه...
.
.
.
پ.ن؛
برای دوستانی که تازه به جمع ما اضافه شدند و تصورشون این بود که حال چشمم خوب شده؛
بینایی چشمم برنگشته، من حتی نور رو هم احساس نمیکنم. اگر حالت طبیعی از چشمم میبینید بخاطر استفاده از پروتز(چشم مصنوعی)هست 🙂»
- مهبانو نام پروتز چشمش را «سوفیا» گذاشته است.
#سوفیا💙
#مهبانو_خشنودی_کیا
#کوثر_خشنودی_کیا #چشم_برای_آزادی
#بمیرد_دلی_که_بترسد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«هر چقدر اصیلتر، عمیقتر، ارزشمندتر و قابل اعتمادتر باشی بهخاطر آسیبهایی که خودت تجربه کردی به کسی زخم نمیزنی، چون از ذات رنج خبر داری.
زمانی به معنای حقیقی انسان هستی که اجازه ندی تکههای وجودت باعث شکستن دیگران بشه...
.
.
.
پ.ن؛
برای دوستانی که تازه به جمع ما اضافه شدند و تصورشون این بود که حال چشمم خوب شده؛
بینایی چشمم برنگشته، من حتی نور رو هم احساس نمیکنم. اگر حالت طبیعی از چشمم میبینید بخاطر استفاده از پروتز(چشم مصنوعی)هست 🙂»
- مهبانو نام پروتز چشمش را «سوفیا» گذاشته است.
#سوفیا💙
#مهبانو_خشنودی_کیا
#کوثر_خشنودی_کیا #چشم_برای_آزادی
#بمیرد_دلی_که_بترسد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهربانو خشنودی، عضو سابق تیم تیراندازی با کمان ایران و مهندس عمرانی که در جریان خیزش انقلابی سال ۱۴۰۱ در شهر کرمانشاه، دراثر شلیک عامدانه به چشم مردم توسط عوامل جمهوری اسلامی، بینایی یک چشم خود را از دست داد، متنی به شرح زیر در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد:
«هنوز یک ماه نگذشته بود که دیگه نداشتمش. اون روز هم روز ویزیت بود، دکتر از پشت دستگاه یه نگاه به من انداخت و گفت اینکه لاک زدی نشونه خوبیه، خوبه که لبهات میخنده. خودش هم موقع گفتن این حرفها مثل همیشه لبخند داشت اما معنی لبخند عمیقش رو میفهمیدم. زیر چشمی با همون حالت درد و سرگیجه نگاهش کردم و لبخند زدم، نمیتونستم با واژهها جواب حرفهاش رو بدم. نتونستم جواب بدم اما با نگاهم بهش گفتم که این لبخند تنها سلاحیه که برای ادامه دارم، تنها سلاحیه که برای سرپا نگه داشتن خانوادهام دارم. تنها سلاحیه که برای زنده نگه داشتن خودم دارم، تنها سلاحمه برای وقتهایی که با کلی درد جسمی و غیر جسمی باید تکیه گاه باشم برای آدمهایی که هنوز باورشون نشده دیگه چشمم رو ندارم..
مکالمه اون روزمون بیشترش لبخند بود، بعد از نزدیک به دو سال هنوز هم وقتی میبینمش آغاز مکالمهمون با لبخنده...
. . . شاید این لبخند تنها یادگاری از من باشه... »
#سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«هنوز یک ماه نگذشته بود که دیگه نداشتمش. اون روز هم روز ویزیت بود، دکتر از پشت دستگاه یه نگاه به من انداخت و گفت اینکه لاک زدی نشونه خوبیه، خوبه که لبهات میخنده. خودش هم موقع گفتن این حرفها مثل همیشه لبخند داشت اما معنی لبخند عمیقش رو میفهمیدم. زیر چشمی با همون حالت درد و سرگیجه نگاهش کردم و لبخند زدم، نمیتونستم با واژهها جواب حرفهاش رو بدم. نتونستم جواب بدم اما با نگاهم بهش گفتم که این لبخند تنها سلاحیه که برای ادامه دارم، تنها سلاحیه که برای سرپا نگه داشتن خانوادهام دارم. تنها سلاحیه که برای زنده نگه داشتن خودم دارم، تنها سلاحمه برای وقتهایی که با کلی درد جسمی و غیر جسمی باید تکیه گاه باشم برای آدمهایی که هنوز باورشون نشده دیگه چشمم رو ندارم..
مکالمه اون روزمون بیشترش لبخند بود، بعد از نزدیک به دو سال هنوز هم وقتی میبینمش آغاز مکالمهمون با لبخنده...
. . . شاید این لبخند تنها یادگاری از من باشه... »
#سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهبانو خشنودی، از مصدومان چشم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، نوشت:
«بیشترین دردی که تو زندگی تا به الآن تحمل کردم درد چشمم بود. از لحظهای که به چشمم شلیک شد تا همین الآن، و شاید تا آخر عمر...
وقتی که شلیک کرد در لحظه احساس کردم یه فشار بی نهایت به چشمم وارد شد که تمومی نداشت. هر لحظه هم بیشتر میشد. احساس میکردم یه نفر با یه قدرت زیاد دستش رو مشت کرده و داره تو چشمم فرو میکنه. ولی اینو خوب یادمه که از اولین ثانیه اصابت گلوله ساچمهای به چشم و دستم، از همون لحظهای که متوجه شدم تیر خوردم، دقیقا از ثانیهای که اون درد بی نهایت تو کاسه چشمم پیچید با خودم تکرار کردم مبادا به روت بیاری که چقدر درد داری...
جوی خون از صورت و دستم جاری شده بود اما سعی میکردم بهش اهمیت ندم. گذر لحظهها رو میفهمیدم اما فقط به فکر این بودم که همه قدرتم جمع کنم برای اینکه کف بیمارستان نیفتم. هنوزم درد دارم،یه وقتهایی بیشتر یه وقتهایی کمتر. هنوزم موقع درد کشیدن دندونام رو به هم فشار میدم که بتونم بیشتر تحمل کنم، هنوزم دستم رو مشت میکنم که قدرت بگیرم و سرپا بایستم. . تحمل این دردها انتخاب من نبود اما حالا که در مسیر زندگی از سر ظلم و بیعدالتی باهاشون دست و پنجه نرم میکنم ترجیح میدم استوار و سربلند درد بکشم. .
پ.ن: نازک دلیم و حادثه در جستجوی ما . .»
کوثر (مهبانو) خشنودیکیا، مهندس عمران ۲۸ ساله و نایب قهرمان تیراندازی با کمان آسیا از جمله افرادی است که در جریان خیزش انقلابی مردم ایران از ناحیه چشم آسیب دیده است.
این ورزشکار کرمانشاهی، روز ۱۸ آذر در بلوار طاق بستان کرمانشاه از ناحیه چشم چپ هدف تیراندازی نیروهای یگان ویژه قرار گرفت.
مهندس مهبانو خشنودیکیا، عضو تیم ملی کامپوند زنان ایران و نایب قهرمان مسابقات تیراندازی با کمان آسیا در سال ۱۴۰۰ است که در سال ۱۴۰۱ از تیم ملی انصراف داده بود.
مهبانو، دختر با شهامتی است که میگوید: «بمیرد دلی که بترسد»
#سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بیشترین دردی که تو زندگی تا به الآن تحمل کردم درد چشمم بود. از لحظهای که به چشمم شلیک شد تا همین الآن، و شاید تا آخر عمر...
وقتی که شلیک کرد در لحظه احساس کردم یه فشار بی نهایت به چشمم وارد شد که تمومی نداشت. هر لحظه هم بیشتر میشد. احساس میکردم یه نفر با یه قدرت زیاد دستش رو مشت کرده و داره تو چشمم فرو میکنه. ولی اینو خوب یادمه که از اولین ثانیه اصابت گلوله ساچمهای به چشم و دستم، از همون لحظهای که متوجه شدم تیر خوردم، دقیقا از ثانیهای که اون درد بی نهایت تو کاسه چشمم پیچید با خودم تکرار کردم مبادا به روت بیاری که چقدر درد داری...
جوی خون از صورت و دستم جاری شده بود اما سعی میکردم بهش اهمیت ندم. گذر لحظهها رو میفهمیدم اما فقط به فکر این بودم که همه قدرتم جمع کنم برای اینکه کف بیمارستان نیفتم. هنوزم درد دارم،یه وقتهایی بیشتر یه وقتهایی کمتر. هنوزم موقع درد کشیدن دندونام رو به هم فشار میدم که بتونم بیشتر تحمل کنم، هنوزم دستم رو مشت میکنم که قدرت بگیرم و سرپا بایستم. . تحمل این دردها انتخاب من نبود اما حالا که در مسیر زندگی از سر ظلم و بیعدالتی باهاشون دست و پنجه نرم میکنم ترجیح میدم استوار و سربلند درد بکشم. .
پ.ن: نازک دلیم و حادثه در جستجوی ما . .»
کوثر (مهبانو) خشنودیکیا، مهندس عمران ۲۸ ساله و نایب قهرمان تیراندازی با کمان آسیا از جمله افرادی است که در جریان خیزش انقلابی مردم ایران از ناحیه چشم آسیب دیده است.
این ورزشکار کرمانشاهی، روز ۱۸ آذر در بلوار طاق بستان کرمانشاه از ناحیه چشم چپ هدف تیراندازی نیروهای یگان ویژه قرار گرفت.
مهندس مهبانو خشنودیکیا، عضو تیم ملی کامپوند زنان ایران و نایب قهرمان مسابقات تیراندازی با کمان آسیا در سال ۱۴۰۰ است که در سال ۱۴۰۱ از تیم ملی انصراف داده بود.
مهبانو، دختر با شهامتی است که میگوید: «بمیرد دلی که بترسد»
#سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهبانو (کوثر) خشنودیکیا، از مصدومان شلیک عامدانه به چشمها، در متنی که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد، نوشت که بر خلاف انتظار ظالمان، ستمی که توسط حکومت بر مردم روا داشته شده، باعث همدلی و همبستگی قربانیان شده و آنها را تبدیل به یک خانواده کرده است.
متن نوشته خانم خشنودیکیا به شرح زیر است:
«ظلم نشأت گرفته از ضعفه و ظالم در توهم قدرت قرار میگیره، انتظار میره ثمره ظلم خمودگی، تاریکی و خفقان درونی و بیرونی باشه اما ظالم بیخبر از اینکه نتیجه ظلمش همبستگی و لبخند توأم با احساس در آغوش گرفتن باشه کماکان به ظلم روا داشتنش ادامه داده.
اینو وقتی فهمیدم که دیدم چطوری با یه سری آدمها از غریبه تبدیل به آشنا شدیم. کسایی که از یه سنگر بودیم اما دور از هم، کسایی که برای در آغوش کشیدن هم لحظه شماری میکنیم، کسایی که همه با هم از دست دادیم؛ یکی سلامتیش رو، یکی عزیزش رو، یکی گذر روزهای زندگیش رو، و همه با هم تاب آوردیم. اینو وقتی فهمیدم که کنار هم بودنمون باعث شد درد زخمهامون کمتر بشه. وقتی که من از چشمم گفتم و خواهر از برادرش، مادر از پسرش، دختر از مادرش و برادر از برادرش... ظلمِ ظالم ما رو یک خانواده کرد. مگر نه اینکه عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد؟ وگرنه چطور میشد تنها ادامه داد!»
- کوثر (مهبانو) خشنودیکیا، مهندس عمران و نایب قهرمان تیراندازی با کمان آسیا از جمله افرادی است که در جریان خیزش انقلابی مردم ایران از ناحیه چشم آسیب دیده است.
این ورزشکار کرمانشاهی، روز ۱۸ آذر ۱۴۰۱ در بلوار طاق بستان کرمانشاه از ناحیه چشم چپ هدف تیراندازی نیروهای یگان ویژه قرار گرفت.
مهندس مهبانو خشنودیکیا، عضو تیم ملی کامپوند زنان ایران و نایب قهرمان مسابقات تیراندازی با کمان آسیا در سال ۱۴۰۰ است که در سال ۱۴۰۱ از تیم ملی انصراف داده بود.
مهبانو، دختر با شهامتی است که میگوید: «بمیرد دلی که بترسد»
مهبانو، اسم چشم مصنوعیاش را سوفیا گذاشته است.
#سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن نوشته خانم خشنودیکیا به شرح زیر است:
«ظلم نشأت گرفته از ضعفه و ظالم در توهم قدرت قرار میگیره، انتظار میره ثمره ظلم خمودگی، تاریکی و خفقان درونی و بیرونی باشه اما ظالم بیخبر از اینکه نتیجه ظلمش همبستگی و لبخند توأم با احساس در آغوش گرفتن باشه کماکان به ظلم روا داشتنش ادامه داده.
اینو وقتی فهمیدم که دیدم چطوری با یه سری آدمها از غریبه تبدیل به آشنا شدیم. کسایی که از یه سنگر بودیم اما دور از هم، کسایی که برای در آغوش کشیدن هم لحظه شماری میکنیم، کسایی که همه با هم از دست دادیم؛ یکی سلامتیش رو، یکی عزیزش رو، یکی گذر روزهای زندگیش رو، و همه با هم تاب آوردیم. اینو وقتی فهمیدم که کنار هم بودنمون باعث شد درد زخمهامون کمتر بشه. وقتی که من از چشمم گفتم و خواهر از برادرش، مادر از پسرش، دختر از مادرش و برادر از برادرش... ظلمِ ظالم ما رو یک خانواده کرد. مگر نه اینکه عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد؟ وگرنه چطور میشد تنها ادامه داد!»
- کوثر (مهبانو) خشنودیکیا، مهندس عمران و نایب قهرمان تیراندازی با کمان آسیا از جمله افرادی است که در جریان خیزش انقلابی مردم ایران از ناحیه چشم آسیب دیده است.
این ورزشکار کرمانشاهی، روز ۱۸ آذر ۱۴۰۱ در بلوار طاق بستان کرمانشاه از ناحیه چشم چپ هدف تیراندازی نیروهای یگان ویژه قرار گرفت.
مهندس مهبانو خشنودیکیا، عضو تیم ملی کامپوند زنان ایران و نایب قهرمان مسابقات تیراندازی با کمان آسیا در سال ۱۴۰۰ است که در سال ۱۴۰۱ از تیم ملی انصراف داده بود.
مهبانو، دختر با شهامتی است که میگوید: «بمیرد دلی که بترسد»
مهبانو، اسم چشم مصنوعیاش را سوفیا گذاشته است.
#سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهبانو خشنودیکیا، از مصدومان چشم در جریان شلیک عامدانه به مردم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، در واکنش به قانون حجاب و عفاف نوشت:
«نماز و روزه رو که قبلا پولی کرده بودید الآنم نوبت حجابه
دین داریتون در نوع خودش بی نظیره
بالاخره دزدیهایی که میکنید باید از یه جایی تامین بشه....»
او همچنین جمله معروفش را هم در استوری اینستاگرام اضافه کرد:
«بمیرد دلی که بلرزد»
mahbanou.khoshnoudi
ـ یکی از شعارهای مردم این بود : «اسلامو پله کردین، مردمو ذله کردین»
حکومتی که با تکیه به جنبههایی ظواهر دینی، فساد را گسترش میدهد و به نام امر به معروف گستره ایدئولوژیک خود را به کنترل تن و لباس شهروندان گسترش میدهد، ولی در برابر فساد و دزدیهای کلان حاکمان راه را باز میگذارد.
بسیاری از کاربران، جریمههای نقدی سنگین برای حجاب اجباری را راهی برای پر کردن جیب حاکمان دانستهاند.
از طرفی جمهوری اسلامی تلاش میکند تا از طریق ایجاد محدودیتهای مختلف، علاوه بر کنترل مردم، مطالبات آنها را به موضوعاتی همچون حجاب اجباری، گرانی و ... تقلیل دهد، اما در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ و پیش از آن در آیان ۹۸، مردم معترض خواهان سرنگونی حکومت بودند، چون تداوم این حکومت با بحرانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گره خورده است.
نظر شما چیست؟
#چشم_برای_آزادی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #مهبانو_خشنودی_کیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«نماز و روزه رو که قبلا پولی کرده بودید الآنم نوبت حجابه
دین داریتون در نوع خودش بی نظیره
بالاخره دزدیهایی که میکنید باید از یه جایی تامین بشه....»
او همچنین جمله معروفش را هم در استوری اینستاگرام اضافه کرد:
«بمیرد دلی که بلرزد»
mahbanou.khoshnoudi
ـ یکی از شعارهای مردم این بود : «اسلامو پله کردین، مردمو ذله کردین»
حکومتی که با تکیه به جنبههایی ظواهر دینی، فساد را گسترش میدهد و به نام امر به معروف گستره ایدئولوژیک خود را به کنترل تن و لباس شهروندان گسترش میدهد، ولی در برابر فساد و دزدیهای کلان حاکمان راه را باز میگذارد.
بسیاری از کاربران، جریمههای نقدی سنگین برای حجاب اجباری را راهی برای پر کردن جیب حاکمان دانستهاند.
از طرفی جمهوری اسلامی تلاش میکند تا از طریق ایجاد محدودیتهای مختلف، علاوه بر کنترل مردم، مطالبات آنها را به موضوعاتی همچون حجاب اجباری، گرانی و ... تقلیل دهد، اما در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ و پیش از آن در آیان ۹۸، مردم معترض خواهان سرنگونی حکومت بودند، چون تداوم این حکومت با بحرانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گره خورده است.
نظر شما چیست؟
#چشم_برای_آزادی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #مهبانو_خشنودی_کیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهبانو (کوثر) خشنودیکیا، بعد از دو سال به محلی رفت که در آنجا نیروهای سرکوبگر بینایی یک چشمش را از او گرفتند
مهبانو مهندس عمران، قهرمان تیراندازی با کمان ایران و نایب قهرمان آسیا در سال ۱۴۰۰ بود، که در ۱۸ آذر ماه ۱۴۰۱ با شلیک عامدانه نیروهای سرکوبگر بینایی یک چشمش را از دست داد.
روایت او را بخوانید:
روایتی از زخم ماندگار: بازگشت به نقطهای که چشمم را گرفتند
بعد از دو سال به جایی رفتم که چشمم را از من گرفتند. سخت بود، اما توانم را جمع کردم و رفتم. لحظهای که ماشین را پارک کردم، قلبم تندتر میزد. چشمم به درختی افتاد که یک نفر پشت آن داد میزد: «این دختر کور شد...»
هوا مثل همان روز سرد بود، اما لرزش دست و پایم از سرما نبود. درست همانجایی ایستادم که مرا زدند. خواستم از خودم ویدیو بگیرم، اما نمیتوانستم درست حرف بزنم؛ جملههایم ناتمام میماند. ذهنم پر از تصاویر و صداها بود، اما زبانم یارای بیانشان را نداشت. به چند عکس بسنده کردم.
تمام مدتی که آنجا بودم، ذهنم بین گذشته و حال در رفتوآمد بود. صداها و لحظهها در سرم میچرخیدند:
از صدای انفجار چشمم تا خونی که از دستانم میریخت.
از صدای پدرم که با نگرانی میپرسید: «روله، میبینی؟» تا صدای دکتری که گفت: «وضعش خوب نیست، از اینجا ببریدش.»
از لحظهای که از شدت درد به سطل زباله اورژانس خم شدم و بالا آوردم.
از مسیری که ۲۰ دقیقه بود اما یک ساعت طول کشید تا به بیمارستان سوم برسیم، و خون و درد که در هم تنیده بودند.
از شک و تردید مادرم پشت خط که نمیدانست زندهام یا کشته شدهام...
از گریه تیم اتاق عمل بالای سرم وقتی بیهوش بودم و فهمیده بودند که من کیستم.
و از لحظهای که به هوش آمدم و تنها یک سوال پرسیدم: «چشمم را تخلیه کردند؟»
دیگر نمیتوانم بنویسم.
سرنوشتم به همین سادگی زیر و رو شد. حالا دو سال از آن روز گذشته...
پ.ن:
طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد، آزاد است.
#سوفیا💙
#مهبانو_خشنودی_کیا
#کوثر_خشنودی_کیا
#بمیرد_دلی_که_بترسد
#چشم_برای_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهبانو مهندس عمران، قهرمان تیراندازی با کمان ایران و نایب قهرمان آسیا در سال ۱۴۰۰ بود، که در ۱۸ آذر ماه ۱۴۰۱ با شلیک عامدانه نیروهای سرکوبگر بینایی یک چشمش را از دست داد.
روایت او را بخوانید:
روایتی از زخم ماندگار: بازگشت به نقطهای که چشمم را گرفتند
بعد از دو سال به جایی رفتم که چشمم را از من گرفتند. سخت بود، اما توانم را جمع کردم و رفتم. لحظهای که ماشین را پارک کردم، قلبم تندتر میزد. چشمم به درختی افتاد که یک نفر پشت آن داد میزد: «این دختر کور شد...»
هوا مثل همان روز سرد بود، اما لرزش دست و پایم از سرما نبود. درست همانجایی ایستادم که مرا زدند. خواستم از خودم ویدیو بگیرم، اما نمیتوانستم درست حرف بزنم؛ جملههایم ناتمام میماند. ذهنم پر از تصاویر و صداها بود، اما زبانم یارای بیانشان را نداشت. به چند عکس بسنده کردم.
تمام مدتی که آنجا بودم، ذهنم بین گذشته و حال در رفتوآمد بود. صداها و لحظهها در سرم میچرخیدند:
از صدای انفجار چشمم تا خونی که از دستانم میریخت.
از صدای پدرم که با نگرانی میپرسید: «روله، میبینی؟» تا صدای دکتری که گفت: «وضعش خوب نیست، از اینجا ببریدش.»
از لحظهای که از شدت درد به سطل زباله اورژانس خم شدم و بالا آوردم.
از مسیری که ۲۰ دقیقه بود اما یک ساعت طول کشید تا به بیمارستان سوم برسیم، و خون و درد که در هم تنیده بودند.
از شک و تردید مادرم پشت خط که نمیدانست زندهام یا کشته شدهام...
از گریه تیم اتاق عمل بالای سرم وقتی بیهوش بودم و فهمیده بودند که من کیستم.
و از لحظهای که به هوش آمدم و تنها یک سوال پرسیدم: «چشمم را تخلیه کردند؟»
دیگر نمیتوانم بنویسم.
سرنوشتم به همین سادگی زیر و رو شد. حالا دو سال از آن روز گذشته...
پ.ن:
طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد، آزاد است.
#سوفیا💙
#مهبانو_خشنودی_کیا
#کوثر_خشنودی_کیا
#بمیرد_دلی_که_بترسد
#چشم_برای_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهبانو خشنودیکیا، از مصدومان چشم در اثر شلیک عامدانه نیروهای سرکوبگر به چشمها در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، در صفحه اینستاگرامش با شجاعت از تجربه دردناک خود و ارادهاش برای ادامه زندگی نوشت.
متن کامل نوشته مهبانو به شرح زیر است:
«... از اولین لحظهای که درد چشمم رو احساس کردم همون لحظهای که کل جمعیت به هم ریخت، همون لحظهای که فهمیدم تیر خوردم کنار همه صحنههایی که در ثانیه داشت رقم میخورد با خودم تکرار میکردم هرچی که شد مبادا خم به ابروت بیاری. نمیدونستم دارم چیکار میکنم فقط یه صدایی تو گوشم میگفت بدو سمت خیابون، بمونی میبرنت... بعد چند روز که خونه شبیه غمکده شده بود و تنها آدمی که سعی میکرد عادی رفتار کنه فقط خودم بودم، توی اتاقم دراز کشیده بودم و از درد تو سکوت به خودم میپیچیدم که صدای هق هق گریه مامان و بابا رو از آشپزخونه شنیدم. درست متوجه نمیشدم چی میگن فقط این حرف بابا رو شنیدم که به مامان گفت؛ قرار بود توی پیری اون دست ما رو دنبال خودش بکشه حالا ما دستش رو میکشیم... شنیدن این حرف خیلی برام سخت و سنگین بود. من میدونستم قرار نیست زندگیم زمین گیر بشه، میدونستم که آدم تسلیم شدن نیستم، میدونستم که مدت زیادی طول نمیکشه که دوباره خودم و زندگیم رو روی روال بندازم. با همه تلاشی که میکردم به همه نشون بدم میتونم درد و رنج اون اتفاق رو تاب بیارم اما بازم طول کشید که خیالشون راحت بشه من میتونم خودم رو به خودم برگردونم. تقصیری نداشتند، من رو تو هر حالتی محکم و سرپا دیده بودند الا این حالت جدید؛ اولین باری بود که دخترشون بخاطر جنایتی که در حقش شده بود بینایی و زیبایی چشمش رو از دست میداد... شاید اگه من به جای اونا بودم دیدن بچهای که سالها براش زحمت و سختی کشیده بودم تا به بار بشینه تو اون وضعیت با تموم شدن زندگیش برام هیچ فرقی نداشت. ولی من از روز بعدش صبح زودتر از همه بیدار میشدم، میز صبحانه رو می چیدم و منتظر میشدم بقیه بیدار بشن و با خودم عهد کردم که هر روز بیشتر از روز قبل برای زندگی کردن، برای "درست زندگی کردن" تلاش کنم. حتی با یه چشم :) پ.ن؛ به اندازه همه لحظههایی که گذشت و میگذره حرف دارم برای گفتن و نوشتن...»
- کوثر (مهبانو) خشنودیکیا، مهندس عمران و نایب قهرمان تیراندازی با کمان آسیا از جمله افرادی است که در جریان خیزش انقلابی مردم ایران از ناحیه چشم آسیب دیده است.
این ورزشکار کرمانشاهی، روز ۱۸ آذر ۱۴۰۱ در بلوار طاق بستان کرمانشاه از ناحیه چشم چپ هدف تیراندازی نیروهای یگان ویژه قرار گرفت.
مهندس مهبانو خشنودیکیا، عضو تیم ملی کامپوند زنان ایران و نایب قهرمان مسابقات تیراندازی با کمان آسیا در سال ۱۴۰۰ است که در سال ۱۴۰۱ از تیم ملی انصراف داده بود.
مهبانو، دختر با شهامتی است که میگوید: «بمیرد دلی که بترسد»
مهبانو، اسم چشم مصنوعیاش را سوفیا گذاشته است.
#سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن کامل نوشته مهبانو به شرح زیر است:
«... از اولین لحظهای که درد چشمم رو احساس کردم همون لحظهای که کل جمعیت به هم ریخت، همون لحظهای که فهمیدم تیر خوردم کنار همه صحنههایی که در ثانیه داشت رقم میخورد با خودم تکرار میکردم هرچی که شد مبادا خم به ابروت بیاری. نمیدونستم دارم چیکار میکنم فقط یه صدایی تو گوشم میگفت بدو سمت خیابون، بمونی میبرنت... بعد چند روز که خونه شبیه غمکده شده بود و تنها آدمی که سعی میکرد عادی رفتار کنه فقط خودم بودم، توی اتاقم دراز کشیده بودم و از درد تو سکوت به خودم میپیچیدم که صدای هق هق گریه مامان و بابا رو از آشپزخونه شنیدم. درست متوجه نمیشدم چی میگن فقط این حرف بابا رو شنیدم که به مامان گفت؛ قرار بود توی پیری اون دست ما رو دنبال خودش بکشه حالا ما دستش رو میکشیم... شنیدن این حرف خیلی برام سخت و سنگین بود. من میدونستم قرار نیست زندگیم زمین گیر بشه، میدونستم که آدم تسلیم شدن نیستم، میدونستم که مدت زیادی طول نمیکشه که دوباره خودم و زندگیم رو روی روال بندازم. با همه تلاشی که میکردم به همه نشون بدم میتونم درد و رنج اون اتفاق رو تاب بیارم اما بازم طول کشید که خیالشون راحت بشه من میتونم خودم رو به خودم برگردونم. تقصیری نداشتند، من رو تو هر حالتی محکم و سرپا دیده بودند الا این حالت جدید؛ اولین باری بود که دخترشون بخاطر جنایتی که در حقش شده بود بینایی و زیبایی چشمش رو از دست میداد... شاید اگه من به جای اونا بودم دیدن بچهای که سالها براش زحمت و سختی کشیده بودم تا به بار بشینه تو اون وضعیت با تموم شدن زندگیش برام هیچ فرقی نداشت. ولی من از روز بعدش صبح زودتر از همه بیدار میشدم، میز صبحانه رو می چیدم و منتظر میشدم بقیه بیدار بشن و با خودم عهد کردم که هر روز بیشتر از روز قبل برای زندگی کردن، برای "درست زندگی کردن" تلاش کنم. حتی با یه چشم :) پ.ن؛ به اندازه همه لحظههایی که گذشت و میگذره حرف دارم برای گفتن و نوشتن...»
- کوثر (مهبانو) خشنودیکیا، مهندس عمران و نایب قهرمان تیراندازی با کمان آسیا از جمله افرادی است که در جریان خیزش انقلابی مردم ایران از ناحیه چشم آسیب دیده است.
این ورزشکار کرمانشاهی، روز ۱۸ آذر ۱۴۰۱ در بلوار طاق بستان کرمانشاه از ناحیه چشم چپ هدف تیراندازی نیروهای یگان ویژه قرار گرفت.
مهندس مهبانو خشنودیکیا، عضو تیم ملی کامپوند زنان ایران و نایب قهرمان مسابقات تیراندازی با کمان آسیا در سال ۱۴۰۰ است که در سال ۱۴۰۱ از تیم ملی انصراف داده بود.
مهبانو، دختر با شهامتی است که میگوید: «بمیرد دلی که بترسد»
مهبانو، اسم چشم مصنوعیاش را سوفیا گذاشته است.
#سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech