پروندهسازی جدید علیه زرتشت احمدی راغب و احمدرضا حائری، زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزلحصار
طبق خبرهای دریافتی، زرتشت احمدی راغب به «تبلیغ علیه نظام» و احمدرضا حائری به «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب» متهم شدند.
فشار بر روی زندانیان سیاسی قزلحصار افزایش یافته است. این زندانیان هر سهشنبه در اعتراض به حکم اعدام دست به اعتصاب غذا میزنند.
حالا علیه دو تن از زندانیان سیاسی پروندههای تازهای گشوده شده و بابت اتهامات ذکر شده به دادسرا فراخوانده شدهاند و باید روز شنبه ۲۶ خرداد ماه به شعبه ۱ دادسرای عمومی و انقلاب کرج مراجعه کنند.
گفته شده که مصداق این اتهامات نامههای آقای حائری و فایلهای صوتی آقای احمدیراغب است.
آقای حائری در نامههایی مهم شکنجههای زندانیان از جمله اعدام مصنوعی سامان یاسین را افشا کرده بود، او همچنین در خصوص وضعیت زندان قزلحصار و زندانیان محکوم به اعدام و شکنجههای آنها هم در نامههایش نوشته بود.
زرتشت احمدیراغب هم در فایلهایی به وضعیت غیرانسانی زندان قزلحصار و اعدام زندانیان سیاسی اعتراض کرده بود.
#زرتشت_احمدی_راغب #احمدرضا_حائری #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق خبرهای دریافتی، زرتشت احمدی راغب به «تبلیغ علیه نظام» و احمدرضا حائری به «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب» متهم شدند.
فشار بر روی زندانیان سیاسی قزلحصار افزایش یافته است. این زندانیان هر سهشنبه در اعتراض به حکم اعدام دست به اعتصاب غذا میزنند.
حالا علیه دو تن از زندانیان سیاسی پروندههای تازهای گشوده شده و بابت اتهامات ذکر شده به دادسرا فراخوانده شدهاند و باید روز شنبه ۲۶ خرداد ماه به شعبه ۱ دادسرای عمومی و انقلاب کرج مراجعه کنند.
گفته شده که مصداق این اتهامات نامههای آقای حائری و فایلهای صوتی آقای احمدیراغب است.
آقای حائری در نامههایی مهم شکنجههای زندانیان از جمله اعدام مصنوعی سامان یاسین را افشا کرده بود، او همچنین در خصوص وضعیت زندان قزلحصار و زندانیان محکوم به اعدام و شکنجههای آنها هم در نامههایش نوشته بود.
زرتشت احمدیراغب هم در فایلهایی به وضعیت غیرانسانی زندان قزلحصار و اعدام زندانیان سیاسی اعتراض کرده بود.
#زرتشت_احمدی_راغب #احمدرضا_حائری #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
افزایش فشارها بر احمدرضا حائری به دلیل افشاگری درباره شکنجه و اعدام؛
دستور دادسرا به زندان قزلحصار درباره این زندانی سیاسی:"اعزام اجباری تحتالحفط شدید امنیتی به شعبه یک بازپرسی"
بنا بر اطلاع منبع نزدیک به خانواده احمدرضا حائری فعال حقوق بشر زندانی، روز گذشته شعبه یک بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب کرج( امور جنایی و جرائم خاص) با ارسال نامهای به زندان قزلحصار خواستار اعزام این زندانی سیاسی به دادسرای انقلاب کرج شده است.
به گفته این منبع موثق در این نامه دستوری که رونوشت آن به آقای حائری ابلاغ شده، آمده است:" به آقای احمدرضا حائری ابلاغ شود جهت ادای توضیح در ارتباط با گزارش زندان قزلحصار دایر بر فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و نشر اکاذیب، پس از دریافت مکاتبه این شعبه از طریق اعزام از سوی زندان در بازپرسی حضور مییابد. ضمنا پس از ابلاغ مکاتبه، ایشان جهت ادای توضیح در تاریخ ۱۴۰۳/۰۳/۲۶ به صورت تحتالحفظ شدید امنیتی به این بازپرسی اعزام گردد."
به گفته این منبع آقای حائری در چند ماه اخیر در چند نوبت از سوی دادستانی تهران و حفاظت اطلاعات سازمان زندانها به دلیل افشاگری درباره شکنجه اعدام مصنوعی سامان یاسین هنرمند زندانی، نقض حق دادرسی منصفانه هفت زندانی عقیدتی اهل سنت و محکوم کردن آنها به اعدام در دادگاهی سه دقیقهای( شش تن از این زندانیان از جمله قاسم آبسته که احمدرضا حائری درباره وی نوشته بود در چند ماه گذشته اعدام شدند.) و همچنین توصیف شرایط هولناک آخرین شب زندانیان در انفرادیهای واحد سه زندان قزلحصار، مورد بازجویی قرار گرفته است.
ارسال این نامه دستوری دادسرای کرج برای اعزام اجباری احمدرضا حائری به بازپرسی توسط مقامات زندان قزلحصار در حالی است که به گفته منبع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی:" آقای حائری اعلام کردهاند به دلیل تداوم نقض حقوق زندانیان و نقص حق حیات بسیاری از زندانیان سیاسی و غیر سیاسی با محروم کردن آنها از حق دادرسی منصفانه و صدور و اجرای احکام غیر انسانی اعدام، در برابر رفتارهای غیرقانونی و رویه قهرآمیز مقامات قضایی و سازمان زندانها در برخورد با اصل بنیادین آزادی بیان خواهند ایستاد و از حضور در این جلسه بازپرسی امتناع خواهند کرد."
#احمدرضا_حائری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دستور دادسرا به زندان قزلحصار درباره این زندانی سیاسی:"اعزام اجباری تحتالحفط شدید امنیتی به شعبه یک بازپرسی"
بنا بر اطلاع منبع نزدیک به خانواده احمدرضا حائری فعال حقوق بشر زندانی، روز گذشته شعبه یک بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب کرج( امور جنایی و جرائم خاص) با ارسال نامهای به زندان قزلحصار خواستار اعزام این زندانی سیاسی به دادسرای انقلاب کرج شده است.
به گفته این منبع موثق در این نامه دستوری که رونوشت آن به آقای حائری ابلاغ شده، آمده است:" به آقای احمدرضا حائری ابلاغ شود جهت ادای توضیح در ارتباط با گزارش زندان قزلحصار دایر بر فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و نشر اکاذیب، پس از دریافت مکاتبه این شعبه از طریق اعزام از سوی زندان در بازپرسی حضور مییابد. ضمنا پس از ابلاغ مکاتبه، ایشان جهت ادای توضیح در تاریخ ۱۴۰۳/۰۳/۲۶ به صورت تحتالحفظ شدید امنیتی به این بازپرسی اعزام گردد."
به گفته این منبع آقای حائری در چند ماه اخیر در چند نوبت از سوی دادستانی تهران و حفاظت اطلاعات سازمان زندانها به دلیل افشاگری درباره شکنجه اعدام مصنوعی سامان یاسین هنرمند زندانی، نقض حق دادرسی منصفانه هفت زندانی عقیدتی اهل سنت و محکوم کردن آنها به اعدام در دادگاهی سه دقیقهای( شش تن از این زندانیان از جمله قاسم آبسته که احمدرضا حائری درباره وی نوشته بود در چند ماه گذشته اعدام شدند.) و همچنین توصیف شرایط هولناک آخرین شب زندانیان در انفرادیهای واحد سه زندان قزلحصار، مورد بازجویی قرار گرفته است.
ارسال این نامه دستوری دادسرای کرج برای اعزام اجباری احمدرضا حائری به بازپرسی توسط مقامات زندان قزلحصار در حالی است که به گفته منبع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی:" آقای حائری اعلام کردهاند به دلیل تداوم نقض حقوق زندانیان و نقص حق حیات بسیاری از زندانیان سیاسی و غیر سیاسی با محروم کردن آنها از حق دادرسی منصفانه و صدور و اجرای احکام غیر انسانی اعدام، در برابر رفتارهای غیرقانونی و رویه قهرآمیز مقامات قضایی و سازمان زندانها در برخورد با اصل بنیادین آزادی بیان خواهند ایستاد و از حضور در این جلسه بازپرسی امتناع خواهند کرد."
#احمدرضا_حائری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای پاسداری از “نه باشکوه” مردم ایران
بیانیه زندانی سیاسی، احمدرضا حائری در رابطه با «انتخابات» ریاستجمهوری رژیم
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، محبوس در زندان قزلحصار، طی بیانیهای از عدم مشارکت مردم در انتخابات مجلس و خبرگان تجلیل کرد و خواستار تداوم همین رویکرد شد.
او در بخشی از این بیانیه نوشت:
«دیگر این مردم خود بهتر میدانند که قدرت حاکمه در جمهوری اسلامی "رای مردم" را فقط به عنوان "زینت المجالس” حاکمیت استبداد دینی میخواهند و رئیسجمهور در ساختار تحت امر ایشان تنها نقش تدارکاتچی برای "اجرای اوامر" را دارد.»
متن کامل بیانیه به شرح زیر است:
حماسه بزرگ مردم ایران در اسفند ۱۴۰۲ و اریبهشت ۱۴۰۳ برای بازپسگیری "حق تعیین سرنوشت" چنان سترگ و مهم بود که آراء منصوبان مجلس و خبرگان در ایران ۸۵ میلیونی کنونی، کمتر از یکسوم آراء کسانی بود که در ایران۳۶ میلیونی ۴۴ سال پیش از راهیابی به مجلس اول بازماندند. ( منصوبان مجلس دوازدهم با ۱۹۰ هزار و حدود دو درصد رای مردم تهران یا رای رئیس مجلس فعلی با کمتر از پانصد هزار رای را مقایسه کنید با آرا مجلس اول که کسانی با بیش از پانصد هزار رای از راهیابی به آن مجلس بازماندند.)
“نه باشکوه” این حماسه بزرگ پس از سالها مبارزه مستمر خشونتپرهیز مردم برای دستیابی به "حق تعیین سرنوشت"، معادلات صحنه سیاسی کشور را برای همیشه تغییر داد. از سال ۷۶ تا ۹۶ این مردمان ستمدیده ایران بودند که از سر "ترس و استیصال" برای ایجاد تغییر پای صندوق رای میرفتند، حضوری که هیچ دستاورد پایداری برای آنها نداشت؛ و این برای نخستینبار بود که ترس و استیصال را اینبار نه مردم آگاه بلکه حاکمیت استبدادی تجربه میکرد.
یک ماه پیش و پس از خلق این حماسه بود که یک هفتهای را بدون دیدن رنگ آفتاب در سلولهای انفرادی واحد سه زندان قزلحصار دربند بودم. در سلول کناری جوانی به نام "بنیامین.م" سه هفتهای میشد که به آنجا منتقل شده بود. یازده ماه بود که از زندان عادلآباد شیراز تا بازداشتگاههای مختلف سپاه تحت شکنجه سلول انفرادی قرار داشت، برای اقرار به گناهی که میتوانست برایش سالها حبس یا حتی حکم اعدام در پی داشته باشد. صداهایی که از سلول بنیامین میآمد و رفتارش با نگهبانان نشان میداد یازده ماه شکنجه انفرادی روانش را از هم پاشیده است.
یاد جمله میشل فوکو در کتاب "مراقبت و تنبیه، تولد زندان" افتادم که در توصیف شکنجه "چهارشقه" کردن انسان در قرون وسطی میگوید:" مرگ-تعذیب هنر نگهداری زندگی در درد است، آنهم از طریق تقسیم زندگی به مرگ "هزارباره" و رساندن به "شدیدترین جانکندن" پیش از آنکه زندگی به پایان برسد."
توصیف فوکو از "چهارشقه" کردن انسان شباهت غریبی دارد با "شکنجه سلول انفرادی"، و برای همین است که در سلولهای انفرادی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی که خود تاکنون دیدهام، هیچ چیز جز دوربین نظارتی پیدا نمیشود؛ دوربینی برای آنکه شکنجهگر مطمئن شود زندانی در اثر درد و رنج روانی و جسمی انفرادی خودکشی نمیکند، همان "هنر نگه داشتن زندگی در درد"
ده سال پیش در انفرادی دوالف سپاه به بازجو گفتم:" شما مگر از امام علی دم نمیزنید!؟ این شکنجه کجا از عدل علی نشان دارد!؟" بازجو در پاسخی صادقانه و هولناک گفت:" او علی بود…
ما اگر میخواستیم چون او با مخالفین رفتار کنیم مثل او عمر جمهوری اسلامی به پنج سال نمیرسید!"
بعد از یک هفته وقتی از سلول انفرادی به بند عمومی برگشتم، دیدم حکومت "مستاصل" از شکوه همبستگی مردم در اسفند ۱۴۰۲، باز هم معرکهای راهانداخته برای انتخاب رئیس دولت جدید، و در کمال تاسف مطلع شدم که برخی جریانات سیاسی در این تلاشند که میتوانند با استفاده از "ترس و استیصال و نومیدی" مردم، آنها را وارد این معرکه انتصاب کردهاند که به نامزد مورد تائیدشان رای دهند! غافل از اینکه این مردم آگاه باور دارند به مسیر تازه برای بازپسگرفتن "حق تعیین سرنوشتشان" گام گذاشتهاند و در شش سال اخیر در این مسیر خون ها و هزینههای بسیاری دادهاند.
دیگر این مردم خود بهتر میدانند که قدرت حاکمه در جمهوری اسلامی "رای مردم" را فقط به عنوان "زینت المجالس” حاکمیت استبداد دینی میخواهند و رئیسجمهور در ساختار تحت امر ایشان تنها نقش تدارکاتچی برای "اجرای اوامر" را دارد.
ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/ARhaeri
#احمدرضا_حائری #بیانبه #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه زندانی سیاسی، احمدرضا حائری در رابطه با «انتخابات» ریاستجمهوری رژیم
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، محبوس در زندان قزلحصار، طی بیانیهای از عدم مشارکت مردم در انتخابات مجلس و خبرگان تجلیل کرد و خواستار تداوم همین رویکرد شد.
او در بخشی از این بیانیه نوشت:
«دیگر این مردم خود بهتر میدانند که قدرت حاکمه در جمهوری اسلامی "رای مردم" را فقط به عنوان "زینت المجالس” حاکمیت استبداد دینی میخواهند و رئیسجمهور در ساختار تحت امر ایشان تنها نقش تدارکاتچی برای "اجرای اوامر" را دارد.»
متن کامل بیانیه به شرح زیر است:
حماسه بزرگ مردم ایران در اسفند ۱۴۰۲ و اریبهشت ۱۴۰۳ برای بازپسگیری "حق تعیین سرنوشت" چنان سترگ و مهم بود که آراء منصوبان مجلس و خبرگان در ایران ۸۵ میلیونی کنونی، کمتر از یکسوم آراء کسانی بود که در ایران۳۶ میلیونی ۴۴ سال پیش از راهیابی به مجلس اول بازماندند. ( منصوبان مجلس دوازدهم با ۱۹۰ هزار و حدود دو درصد رای مردم تهران یا رای رئیس مجلس فعلی با کمتر از پانصد هزار رای را مقایسه کنید با آرا مجلس اول که کسانی با بیش از پانصد هزار رای از راهیابی به آن مجلس بازماندند.)
“نه باشکوه” این حماسه بزرگ پس از سالها مبارزه مستمر خشونتپرهیز مردم برای دستیابی به "حق تعیین سرنوشت"، معادلات صحنه سیاسی کشور را برای همیشه تغییر داد. از سال ۷۶ تا ۹۶ این مردمان ستمدیده ایران بودند که از سر "ترس و استیصال" برای ایجاد تغییر پای صندوق رای میرفتند، حضوری که هیچ دستاورد پایداری برای آنها نداشت؛ و این برای نخستینبار بود که ترس و استیصال را اینبار نه مردم آگاه بلکه حاکمیت استبدادی تجربه میکرد.
یک ماه پیش و پس از خلق این حماسه بود که یک هفتهای را بدون دیدن رنگ آفتاب در سلولهای انفرادی واحد سه زندان قزلحصار دربند بودم. در سلول کناری جوانی به نام "بنیامین.م" سه هفتهای میشد که به آنجا منتقل شده بود. یازده ماه بود که از زندان عادلآباد شیراز تا بازداشتگاههای مختلف سپاه تحت شکنجه سلول انفرادی قرار داشت، برای اقرار به گناهی که میتوانست برایش سالها حبس یا حتی حکم اعدام در پی داشته باشد. صداهایی که از سلول بنیامین میآمد و رفتارش با نگهبانان نشان میداد یازده ماه شکنجه انفرادی روانش را از هم پاشیده است.
یاد جمله میشل فوکو در کتاب "مراقبت و تنبیه، تولد زندان" افتادم که در توصیف شکنجه "چهارشقه" کردن انسان در قرون وسطی میگوید:" مرگ-تعذیب هنر نگهداری زندگی در درد است، آنهم از طریق تقسیم زندگی به مرگ "هزارباره" و رساندن به "شدیدترین جانکندن" پیش از آنکه زندگی به پایان برسد."
توصیف فوکو از "چهارشقه" کردن انسان شباهت غریبی دارد با "شکنجه سلول انفرادی"، و برای همین است که در سلولهای انفرادی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی که خود تاکنون دیدهام، هیچ چیز جز دوربین نظارتی پیدا نمیشود؛ دوربینی برای آنکه شکنجهگر مطمئن شود زندانی در اثر درد و رنج روانی و جسمی انفرادی خودکشی نمیکند، همان "هنر نگه داشتن زندگی در درد"
ده سال پیش در انفرادی دوالف سپاه به بازجو گفتم:" شما مگر از امام علی دم نمیزنید!؟ این شکنجه کجا از عدل علی نشان دارد!؟" بازجو در پاسخی صادقانه و هولناک گفت:" او علی بود…
ما اگر میخواستیم چون او با مخالفین رفتار کنیم مثل او عمر جمهوری اسلامی به پنج سال نمیرسید!"
بعد از یک هفته وقتی از سلول انفرادی به بند عمومی برگشتم، دیدم حکومت "مستاصل" از شکوه همبستگی مردم در اسفند ۱۴۰۲، باز هم معرکهای راهانداخته برای انتخاب رئیس دولت جدید، و در کمال تاسف مطلع شدم که برخی جریانات سیاسی در این تلاشند که میتوانند با استفاده از "ترس و استیصال و نومیدی" مردم، آنها را وارد این معرکه انتصاب کردهاند که به نامزد مورد تائیدشان رای دهند! غافل از اینکه این مردم آگاه باور دارند به مسیر تازه برای بازپسگرفتن "حق تعیین سرنوشتشان" گام گذاشتهاند و در شش سال اخیر در این مسیر خون ها و هزینههای بسیاری دادهاند.
دیگر این مردم خود بهتر میدانند که قدرت حاکمه در جمهوری اسلامی "رای مردم" را فقط به عنوان "زینت المجالس” حاکمیت استبداد دینی میخواهند و رئیسجمهور در ساختار تحت امر ایشان تنها نقش تدارکاتچی برای "اجرای اوامر" را دارد.
ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/ARhaeri
#احمدرضا_حائری #بیانبه #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جان سامان یاسین در خطر است
نامه احمدرضا حائری، از زندان قزلحصار، درباره وضعیت نگرانکننده سامان یاسین
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، طی نامهای از شرایط وخیم و نگرانکننده سامان یاسین، هنرمند معترض، نوشته است. او سال گذشته هم در خصوص شکنجههای سامان یاسین از جمله «اعدام مصنوعی» او افشاگری کرده بود و بابت آن علیهش پروندهسازی شده بود، اما شرایط سامان آنقدر وخیم است که آقای حائری با آگاهی نسبت به برخوردهای حکومت، این متن را نوشته است:
«گویی دادگاه محاکمه اشباح است، همه چیز در تاریکی مطلق! نه وکیلی وجود دارد، و نه گوئی انسانی را با هزاران امید و آرزو به محاکمه میکشند. تنها چیزی که دیده میشود، چند مامور امنیتی و قاضی گوش به فرمان سپرده با چکشی پوسیده در دست که معلوم نیست چند جوان را با کوبیدن این چکش به پای چوبههای دار فرستاده است!؟ چکشی که زار میزند در دست او، و برای آن هم دیگر جانی نمانده که کوبیده شود روی میز، برای اعلام پایان "محاکمات در تاریکی" در همه این سالها!
آنچه آمد، نه تشبیه، بلکه عین واقعیتی است که در ۲۰ ماه گذشته بر روند دادرسی همبندی جوانم سامان یاسین حاکم بوده است؛ تاریکی مطلقی که متاسفانه ادامه نیز دارد.
یک ماه پیش و پس از دو بار بستری شدن سامان در بیمارستان روانپزشکی رازی، او را به کمیسیون پزشکی قانونی بردند، تا درباره بیماریهای او و امکان ادامه تحمل حبس یا "تعلیق حکم" برای رسیدگی درمانی در خارج از زندان تصمیم بگیرند. اکنون یک ماه است که پاسخ پزشکی قانونی را نه به اطلاع سامان رساندهاند، نه خانواده او را در جریان پاسخ قرار دادهاند. فقط دادیاری ناظر بر زندان تایید کرده که کمیسیون یک هفته پس از تشکیل جلسه پاسخ را ارسال کرده است!
چهار وکیل انتخابی سامان در ۲۰ ماه گذشته را "قاضی آتشبهاختیار" ابوالقاسم صلواتی به حکم خودش اجازه نداده اعلام وکالت کنند و به پرونده دسترسی و آن را مطالعه کنند، برای دفاع از موکلشان!
اکنون نیز که پرونده به دیوان عالی فرستاده شده، شعبه رسیدگیکننده اجازه نداده وکیل انتخابی سامان پرونده را مطالعه کند و حتی در این اندازه نیز اجازه ندادهاند که از پاسخ "کمیسیون پزشکی قانونی" اطلاع پیدا کند؛ وسواس آقایان در بیخبر نگه داشتن سامان و خانوادهاش به اندازه ای است که گویی مهر "بهکلی سری" زیر نامه پزشکی قانونی درباره وضعیت سلامتی سامان زده شده است!!
این تاریکی مطلق در روند فراقضائی حاکم بر پرونده سامان، بیماریهای او در اسارت زندان قزلحصار را به شدت تشدید کرده و هر آن بیم وقوع فاجعهای دیگر وجود دارد.
اینجانب پیشتر و در سالهای اخیر در مواردی همچون درباره وضعیت زندهیاد ساسان نیکنفس و سیامک مقیمی(از بازداشتشدگان اعتراضات آبان خونین ۹۸) بارها به مقامات قضائی جمهوری اسلامی هشدار دادم که "جان انسانی در خطر است" و از آنها خواستم دستکم در این موارد تسلیم بخشنامههای شوراهای عالی درباره تسلط ضابطان امنیتی بر پرونده زندانیان سیاسی نشوند. اما در کمال بیرحمی توجهی نشد و ساسان دو دختر خردسالش را تنها گذاشت و در زندان تهران بزرگ در اسارت جانباخت و سیامک نیز پس از تحمل ۱۸ ماه زندان و تشدید بیماریهای اعصاب ناشی از آن دوران چندی پس از آزادی به زندگی خود خاتمه داد.
از همه وجدانهای بیدار جامعه، کنشگران مدافع حقوقبشر و از عموم مردم شریف و آزاده ایران انتظار میرود که فریاد دادخواهی این جوان دربند و خانوادهاش باشند، و اجازه ندهند تا داغ دیگری بر هزارها داغ بر دل ماندهمان بنشیند.
سامان یاسین با توجه به بیماریهایی که فشارهای دوران بازداشت از قبیل "اعدام مصنوعی" و بلاتکلیفی ۲۰ ماهه موجب تشدید آنها شده است، باید فورا آزاد شود.
احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
چهارشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۳»
جزئیات شکنجه سامان یاسین، که سال پیش نوشته شده بود، را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/37nd7w9m
صدای سامان یاسین باشیم، نگذاریم صدای زندانیان سیاسی در هیاهوی سیرک انتصابات گم شود.
#سامان_یاسین #احمدرضا_حائری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامه احمدرضا حائری، از زندان قزلحصار، درباره وضعیت نگرانکننده سامان یاسین
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، طی نامهای از شرایط وخیم و نگرانکننده سامان یاسین، هنرمند معترض، نوشته است. او سال گذشته هم در خصوص شکنجههای سامان یاسین از جمله «اعدام مصنوعی» او افشاگری کرده بود و بابت آن علیهش پروندهسازی شده بود، اما شرایط سامان آنقدر وخیم است که آقای حائری با آگاهی نسبت به برخوردهای حکومت، این متن را نوشته است:
«گویی دادگاه محاکمه اشباح است، همه چیز در تاریکی مطلق! نه وکیلی وجود دارد، و نه گوئی انسانی را با هزاران امید و آرزو به محاکمه میکشند. تنها چیزی که دیده میشود، چند مامور امنیتی و قاضی گوش به فرمان سپرده با چکشی پوسیده در دست که معلوم نیست چند جوان را با کوبیدن این چکش به پای چوبههای دار فرستاده است!؟ چکشی که زار میزند در دست او، و برای آن هم دیگر جانی نمانده که کوبیده شود روی میز، برای اعلام پایان "محاکمات در تاریکی" در همه این سالها!
آنچه آمد، نه تشبیه، بلکه عین واقعیتی است که در ۲۰ ماه گذشته بر روند دادرسی همبندی جوانم سامان یاسین حاکم بوده است؛ تاریکی مطلقی که متاسفانه ادامه نیز دارد.
یک ماه پیش و پس از دو بار بستری شدن سامان در بیمارستان روانپزشکی رازی، او را به کمیسیون پزشکی قانونی بردند، تا درباره بیماریهای او و امکان ادامه تحمل حبس یا "تعلیق حکم" برای رسیدگی درمانی در خارج از زندان تصمیم بگیرند. اکنون یک ماه است که پاسخ پزشکی قانونی را نه به اطلاع سامان رساندهاند، نه خانواده او را در جریان پاسخ قرار دادهاند. فقط دادیاری ناظر بر زندان تایید کرده که کمیسیون یک هفته پس از تشکیل جلسه پاسخ را ارسال کرده است!
چهار وکیل انتخابی سامان در ۲۰ ماه گذشته را "قاضی آتشبهاختیار" ابوالقاسم صلواتی به حکم خودش اجازه نداده اعلام وکالت کنند و به پرونده دسترسی و آن را مطالعه کنند، برای دفاع از موکلشان!
اکنون نیز که پرونده به دیوان عالی فرستاده شده، شعبه رسیدگیکننده اجازه نداده وکیل انتخابی سامان پرونده را مطالعه کند و حتی در این اندازه نیز اجازه ندادهاند که از پاسخ "کمیسیون پزشکی قانونی" اطلاع پیدا کند؛ وسواس آقایان در بیخبر نگه داشتن سامان و خانوادهاش به اندازه ای است که گویی مهر "بهکلی سری" زیر نامه پزشکی قانونی درباره وضعیت سلامتی سامان زده شده است!!
این تاریکی مطلق در روند فراقضائی حاکم بر پرونده سامان، بیماریهای او در اسارت زندان قزلحصار را به شدت تشدید کرده و هر آن بیم وقوع فاجعهای دیگر وجود دارد.
اینجانب پیشتر و در سالهای اخیر در مواردی همچون درباره وضعیت زندهیاد ساسان نیکنفس و سیامک مقیمی(از بازداشتشدگان اعتراضات آبان خونین ۹۸) بارها به مقامات قضائی جمهوری اسلامی هشدار دادم که "جان انسانی در خطر است" و از آنها خواستم دستکم در این موارد تسلیم بخشنامههای شوراهای عالی درباره تسلط ضابطان امنیتی بر پرونده زندانیان سیاسی نشوند. اما در کمال بیرحمی توجهی نشد و ساسان دو دختر خردسالش را تنها گذاشت و در زندان تهران بزرگ در اسارت جانباخت و سیامک نیز پس از تحمل ۱۸ ماه زندان و تشدید بیماریهای اعصاب ناشی از آن دوران چندی پس از آزادی به زندگی خود خاتمه داد.
از همه وجدانهای بیدار جامعه، کنشگران مدافع حقوقبشر و از عموم مردم شریف و آزاده ایران انتظار میرود که فریاد دادخواهی این جوان دربند و خانوادهاش باشند، و اجازه ندهند تا داغ دیگری بر هزارها داغ بر دل ماندهمان بنشیند.
سامان یاسین با توجه به بیماریهایی که فشارهای دوران بازداشت از قبیل "اعدام مصنوعی" و بلاتکلیفی ۲۰ ماهه موجب تشدید آنها شده است، باید فورا آزاد شود.
احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
چهارشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۳»
جزئیات شکنجه سامان یاسین، که سال پیش نوشته شده بود، را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/37nd7w9m
صدای سامان یاسین باشیم، نگذاریم صدای زندانیان سیاسی در هیاهوی سیرک انتصابات گم شود.
#سامان_یاسین #احمدرضا_حائری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✅ در نامهای سرگشاده:
اعتراض سه زندانی سیاسی نسبت به "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" زندانیان سیاسی توسط دستگاه قضائی
با درود به مردم شریف و آزاده
دو همبندی ما آقایان افشین بایمانی و سامان یاسین که یک سال گذشته را در کنار آنان در واحد چهار زندان قزلحصار دربند بودهایم، در روندی غیرقانونی و با "امنیتیسازی پروسه درمان زندانیان" که پیشتر موجب گرفتن جان عزیزانی چون بکتاش آبتین، ساسان نیکنفس، بهنام محجوبی و دهها تن دیگر از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی شده، امروز با خطر جدی نقض حق حیاتشان مواجه هستند.
آقای افشین بایمانی همبندی ما بیستوپنجمین سال حبسش را پشت سر میگذارد؛ و بر اثر تحمل "ربع قرن" حبس ظالمانه دچار نارسائی قلبی شده و در چند ماه اخیر دستکم از سوی چندین پزشک در داخل زندان (دکتر حاجیبابایی در ۱۴۰۲/۱۰/۲۲؛ دکتر امجدی در ۱۴۰۲/۱۱/۹ و ۱۴۰۳/۵/۸ و دکتر رجبی در ۱۴۰۳/۶/۷) معاینه، و هر بار بر درمان فوری و انجام عمل قلب در بیرون از زندان تاکید شده است؛ پزشکی قانونی نیز در پائیز سال گذشته ضمن تایید نارسایی قلبی آقای بایمانی، ایشان را به دکتر بهار مرادی متخصص قلب و عروق معرفی کرده و خانم دکتر مرادی بر فوریت انجام عمل و بستری شدن و دور بودن بیمار از شرایط استرسزا (زندان) تاکید کرده بودند.(اسناد دستورات پزشکی مذکور موجود است. )
در چنین شرایطی دادستان تهران و معاون دادستان و دادیار ناظر بر زندان آقای نیری به دلایل نامعلوم با اعزام فوری آقای بایمانی به مرخصی درمانی و انجام عمل قلب و طی مراحل درمانی دیگر در بیرون از زندان تحت نظر خانواده، از اعزام این زندانی سیاسی به مرخصی درمانی خودداری میکنند.
درباره آخرین وضعیت آقای افشین بایمانی باید یادآور شویم، ما به عنوان همبندی،از ایشان خواستیم به دلیل مشکلات قلبی در سیویکمین هفته کارزار اعتصاب غذای "سهشنبههای نه به اعدام" در روز سهشنبه مورخ شش شهریور ۱۴۰۳ شرکت نکنند، اما ایشان به اصرار خود به این کارزار اعتصابی متعهد بوده و روز سهشنبه را همراه با ما در اعتصاب غذا به سر بردند؛ کمتر از نیمروزی پس از آن در روز چهارشنبه دچار حمله قلبی مجدد شده و با علائم سکته قلبی به مرکز درمانی بیرون زندان فرستاده شده و یک روز بعد بازگردانده شدند.
در مورد دیگر همبندی ما آقای سامان یاسین هنرمند زندانی نیز باید شهادت دهیم، با وجود دو بار بستری شدن ایشان در بیمارستان روانپزشکی رازی و نظریه کمیسیون پزشکی قانونی مبنی بر تشدید بیماریهای ایشان در شرایط زندان، و در شرایطی که نزدیک به دو سال است که این جوان به صورت بلاتکلیف در زندان است؛ دادستانی و نماینده ایشان هیچگونه دغدغهای نسبت به حفظ جان این زندانی سیاسی نداشته و تنها به نگارش نامههایی به زندان و تاکید بر "دسترسی زندانی به خدمات پزشکی!" بسنده کردهاند!
این در حالی است که سامان علاوه بر بیماریهای دیگر، دچار بیماری پنیک بوده که حضور در شرایط استرسزای زندان این بیماری را تشدید میکند. بهگونهای که هر روز و هر ساعت بیم آن میرود که جان وی به خطر افتد.
واقعیت موجود در زندان قزلحصار خود هولناک و غیرانسانی است، ما نه میخواهیم با کلمات بازی کنیم، و نه ذرهای از واقعیت فراتر برویم.
دادستان تهران و معاون ایشان در مورد این دو همبندی ما یا آگاهانه و با تصمیم خود و یا تحت فشار نهادهای دیگر، با عمل نکردن به قانون و تداوم نگهداری آنها در زندان و محروم کردنشان از حق درمان در خارج از زندان و زیر نظر پزشکان مورد تایید خانواده، در عمل زمینه "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" آنها را فراهم آوردهاند. قتل و کشتاری که بنا بر اطلاع موثق در مورد دهها زندانی در دیگر زندانها از جمله در زندان شیبان اهواز، بند زنان زندان اوین، بند ۴ زندان اوین و.... نیز درحال وقوع است.
در آخر اینکه ما به عنوان همبندی این دو عزیز، خواهان آزادی یا دستکم اعزام به مرخصی استعلاجی فوری افشین بایمانی و سامان یاسین هستیم، و مسولیت بروز هر حادثهای و به خطر افتادن سلامتی یا جان این عزیزان در زندان را برعهده دادستان تهران، معاون ایشان و البته در مراتب بالاتر قوهقضائیه و سازمان زندانها را در این مورد مسول میدانیم. بدیهی است که در صورت تداوم این شرایط غیرقانونی و نقض حقوق این دو عزیز، مقاومت و اعتراض را حق خود دانسته و اعتراضات دیگری را در داخل زندان به مورد اجرا خواهیم گذاشت.
احمدرضا حائری
حمزه سواری
سعید ماسوری
زندان قزلحصار
شهریور ۱۴۰۳
#احمدرضا_حائری #سعید_ماسوری #حمزه_سواری #سامان_یاسین #افشین_بایمانی #بیانیه #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
اعتراض سه زندانی سیاسی نسبت به "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" زندانیان سیاسی توسط دستگاه قضائی
با درود به مردم شریف و آزاده
دو همبندی ما آقایان افشین بایمانی و سامان یاسین که یک سال گذشته را در کنار آنان در واحد چهار زندان قزلحصار دربند بودهایم، در روندی غیرقانونی و با "امنیتیسازی پروسه درمان زندانیان" که پیشتر موجب گرفتن جان عزیزانی چون بکتاش آبتین، ساسان نیکنفس، بهنام محجوبی و دهها تن دیگر از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی شده، امروز با خطر جدی نقض حق حیاتشان مواجه هستند.
آقای افشین بایمانی همبندی ما بیستوپنجمین سال حبسش را پشت سر میگذارد؛ و بر اثر تحمل "ربع قرن" حبس ظالمانه دچار نارسائی قلبی شده و در چند ماه اخیر دستکم از سوی چندین پزشک در داخل زندان (دکتر حاجیبابایی در ۱۴۰۲/۱۰/۲۲؛ دکتر امجدی در ۱۴۰۲/۱۱/۹ و ۱۴۰۳/۵/۸ و دکتر رجبی در ۱۴۰۳/۶/۷) معاینه، و هر بار بر درمان فوری و انجام عمل قلب در بیرون از زندان تاکید شده است؛ پزشکی قانونی نیز در پائیز سال گذشته ضمن تایید نارسایی قلبی آقای بایمانی، ایشان را به دکتر بهار مرادی متخصص قلب و عروق معرفی کرده و خانم دکتر مرادی بر فوریت انجام عمل و بستری شدن و دور بودن بیمار از شرایط استرسزا (زندان) تاکید کرده بودند.(اسناد دستورات پزشکی مذکور موجود است. )
در چنین شرایطی دادستان تهران و معاون دادستان و دادیار ناظر بر زندان آقای نیری به دلایل نامعلوم با اعزام فوری آقای بایمانی به مرخصی درمانی و انجام عمل قلب و طی مراحل درمانی دیگر در بیرون از زندان تحت نظر خانواده، از اعزام این زندانی سیاسی به مرخصی درمانی خودداری میکنند.
درباره آخرین وضعیت آقای افشین بایمانی باید یادآور شویم، ما به عنوان همبندی،از ایشان خواستیم به دلیل مشکلات قلبی در سیویکمین هفته کارزار اعتصاب غذای "سهشنبههای نه به اعدام" در روز سهشنبه مورخ شش شهریور ۱۴۰۳ شرکت نکنند، اما ایشان به اصرار خود به این کارزار اعتصابی متعهد بوده و روز سهشنبه را همراه با ما در اعتصاب غذا به سر بردند؛ کمتر از نیمروزی پس از آن در روز چهارشنبه دچار حمله قلبی مجدد شده و با علائم سکته قلبی به مرکز درمانی بیرون زندان فرستاده شده و یک روز بعد بازگردانده شدند.
در مورد دیگر همبندی ما آقای سامان یاسین هنرمند زندانی نیز باید شهادت دهیم، با وجود دو بار بستری شدن ایشان در بیمارستان روانپزشکی رازی و نظریه کمیسیون پزشکی قانونی مبنی بر تشدید بیماریهای ایشان در شرایط زندان، و در شرایطی که نزدیک به دو سال است که این جوان به صورت بلاتکلیف در زندان است؛ دادستانی و نماینده ایشان هیچگونه دغدغهای نسبت به حفظ جان این زندانی سیاسی نداشته و تنها به نگارش نامههایی به زندان و تاکید بر "دسترسی زندانی به خدمات پزشکی!" بسنده کردهاند!
این در حالی است که سامان علاوه بر بیماریهای دیگر، دچار بیماری پنیک بوده که حضور در شرایط استرسزای زندان این بیماری را تشدید میکند. بهگونهای که هر روز و هر ساعت بیم آن میرود که جان وی به خطر افتد.
واقعیت موجود در زندان قزلحصار خود هولناک و غیرانسانی است، ما نه میخواهیم با کلمات بازی کنیم، و نه ذرهای از واقعیت فراتر برویم.
دادستان تهران و معاون ایشان در مورد این دو همبندی ما یا آگاهانه و با تصمیم خود و یا تحت فشار نهادهای دیگر، با عمل نکردن به قانون و تداوم نگهداری آنها در زندان و محروم کردنشان از حق درمان در خارج از زندان و زیر نظر پزشکان مورد تایید خانواده، در عمل زمینه "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" آنها را فراهم آوردهاند. قتل و کشتاری که بنا بر اطلاع موثق در مورد دهها زندانی در دیگر زندانها از جمله در زندان شیبان اهواز، بند زنان زندان اوین، بند ۴ زندان اوین و.... نیز درحال وقوع است.
در آخر اینکه ما به عنوان همبندی این دو عزیز، خواهان آزادی یا دستکم اعزام به مرخصی استعلاجی فوری افشین بایمانی و سامان یاسین هستیم، و مسولیت بروز هر حادثهای و به خطر افتادن سلامتی یا جان این عزیزان در زندان را برعهده دادستان تهران، معاون ایشان و البته در مراتب بالاتر قوهقضائیه و سازمان زندانها را در این مورد مسول میدانیم. بدیهی است که در صورت تداوم این شرایط غیرقانونی و نقض حقوق این دو عزیز، مقاومت و اعتراض را حق خود دانسته و اعتراضات دیگری را در داخل زندان به مورد اجرا خواهیم گذاشت.
احمدرضا حائری
حمزه سواری
سعید ماسوری
زندان قزلحصار
شهریور ۱۴۰۳
#احمدرضا_حائری #سعید_ماسوری #حمزه_سواری #سامان_یاسین #افشین_بایمانی #بیانیه #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM