This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنجیر و زندان و غزل
روز، روز رزم و جنگ و اتحاد است و نبرد
تا به آزادی، رهی دیگر بجز پیکار نیست
فایل صوتی از شعر جدیدی از شیدای همدانی از درون زندان زاهدان که برای توماجها سروده است، به طور اختصاصی به آموزشکده توانا رسیده است.
فرق یک الماس، با یک سنگ بیمقدار چیست؟
زیر پا الماس، هرگز بیبها و خوار نیست
دُرّ و گوهر، همنشین با تاج شاهی میشود
سنگ بیمقدار، جایش جز رگ دیوار نیست
عشق را معنی، هزاران باشد، ای صاحبدلان!
برترین تفسیر عشق اما، بجز ایثار نیست
فرق بین عقل و جهل و خوب و بد، ای باخرد!
گرچه بسیار است، اما فاصله، بسیار نیست
زاهد این ذکر و نماز و روزه و زاری تو
حاصلش جز حسرت و جز ماتم و آزار نیست
کُل عمرت را عبادت، ناله و آه و فغان
میکُنی، اما نشان از خالق جبّار نیست
کنجکاوم که بدانم تو چه حالی میشوی
گر بدانی که خدایی جز خودت در کار نیست؟
دست جهل و پای آزادی به هم زنجیر شد
در دیاری که نشان مردم بیدار نیست
هر کجا که شیخ نادان، پادشاه و رهبر است
خاک پاکش جز به بند جهل و استثمار نیست
در همان یک دست باقیماندهی این شیخ شوم
جز طناب دار و جز زنجیر استکبار نیست
حرفهایش دلربا و خوب و شیرین است، حیف!
که ارزشی در وعدههای پوچ این گفتار نیست
میکِشد در بند و آنگه میکُشد «توماج»ها
رحم و وجدان و شرف در ذات این کفتار نیست
هموطن! این گردن گردنکلفتان لایق
چیز دیگر غیر افسار و طناب دار نیست
روز، روز رزم و جنگ و اتحاد است و نبرد
تا به آزادی، رهی دیگر بجز پیکار نیست
دل، پُر از عشق وطن گردیده و جایی در آن
بهر یار و دلبر و دلداده و دلدار نیست
باز هم زنجیر و زندان و غزل، جایی دگر
بهتر از زندان برای خلق این آثار نیست
مونس تنهایی و شیداییام، کُنج قفس
جز کتاب و شعر و آزادی و این سیگار نیست
خرد، نگهدارتان
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
#شیدای_همدانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
روز، روز رزم و جنگ و اتحاد است و نبرد
تا به آزادی، رهی دیگر بجز پیکار نیست
فایل صوتی از شعر جدیدی از شیدای همدانی از درون زندان زاهدان که برای توماجها سروده است، به طور اختصاصی به آموزشکده توانا رسیده است.
فرق یک الماس، با یک سنگ بیمقدار چیست؟
زیر پا الماس، هرگز بیبها و خوار نیست
دُرّ و گوهر، همنشین با تاج شاهی میشود
سنگ بیمقدار، جایش جز رگ دیوار نیست
عشق را معنی، هزاران باشد، ای صاحبدلان!
برترین تفسیر عشق اما، بجز ایثار نیست
فرق بین عقل و جهل و خوب و بد، ای باخرد!
گرچه بسیار است، اما فاصله، بسیار نیست
زاهد این ذکر و نماز و روزه و زاری تو
حاصلش جز حسرت و جز ماتم و آزار نیست
کُل عمرت را عبادت، ناله و آه و فغان
میکُنی، اما نشان از خالق جبّار نیست
کنجکاوم که بدانم تو چه حالی میشوی
گر بدانی که خدایی جز خودت در کار نیست؟
دست جهل و پای آزادی به هم زنجیر شد
در دیاری که نشان مردم بیدار نیست
هر کجا که شیخ نادان، پادشاه و رهبر است
خاک پاکش جز به بند جهل و استثمار نیست
در همان یک دست باقیماندهی این شیخ شوم
جز طناب دار و جز زنجیر استکبار نیست
حرفهایش دلربا و خوب و شیرین است، حیف!
که ارزشی در وعدههای پوچ این گفتار نیست
میکِشد در بند و آنگه میکُشد «توماج»ها
رحم و وجدان و شرف در ذات این کفتار نیست
هموطن! این گردن گردنکلفتان لایق
چیز دیگر غیر افسار و طناب دار نیست
روز، روز رزم و جنگ و اتحاد است و نبرد
تا به آزادی، رهی دیگر بجز پیکار نیست
دل، پُر از عشق وطن گردیده و جایی در آن
بهر یار و دلبر و دلداده و دلدار نیست
باز هم زنجیر و زندان و غزل، جایی دگر
بهتر از زندان برای خلق این آثار نیست
مونس تنهایی و شیداییام، کُنج قفس
جز کتاب و شعر و آزادی و این سیگار نیست
خرد، نگهدارتان
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
#شیدای_همدانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
حدود دو هفته پیش، شعر جدیدی از شیدای همدانی به دستمان رسیده بود که انتشار دادیم. طبق آخرین خبر دریافتی درباره این زندانی سیاسی، او پس از انتشار این شعر ده روز به انفرادی قرنطینه زندان زاهدان منتقل شد و اعتصاب غذا کرد و اکنون هم حق تماس تلفنی از او سلب شده است.
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
بخشی از آخرین شعر شیدای همدانی:
عشق را معنی، هزاران باشد، ای صاحبدلان!
برترین تفسیر عشق اما، بجز ایثار نیست
فرق بین عقل و جهل و خوب و بد، ای باخرد!
گرچه بسیار است، اما فاصله، بسیار نیست
زاهد این ذکر و نماز و روزه و زاری تو
حاصلش جز حسرت و جز ماتم و آزار نیست
کُل عمرت را عبادت، ناله و آه و فغان
میکُنی، اما نشان از خالق جبّار نیست
کنجکاوم که بدانم تو چه حالی میشوی
گر بدانی که خدایی جز خودت در کار نیست؟
دست جهل و پای آزادی به هم زنجیر شد
در دیاری که نشان مردم بیدار نیست
هر کجا که شیخ نادان، پادشاه و رهبر است
خاک پاکش جز به بند جهل و استثمار نیست
در همان یک دست باقیماندهی این شیخ شوم
جز طناب دار و جز زنجیر استکبار نیست
میکِشد در بند و آنگه میکُشد «توماج»ها
رحم و وجدان و شرف در ذات این کفتار نیست
هموطن! این گردن گردنکلفتان لایق
چیز دیگر غیر افسار و طناب دار نیست
روز، روز رزم و جنگ و اتحاد است و نبرد
تا به آزادی، رهی دیگر بجز پیکار نیست
#شیدای_همدانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
بخشی از آخرین شعر شیدای همدانی:
عشق را معنی، هزاران باشد، ای صاحبدلان!
برترین تفسیر عشق اما، بجز ایثار نیست
فرق بین عقل و جهل و خوب و بد، ای باخرد!
گرچه بسیار است، اما فاصله، بسیار نیست
زاهد این ذکر و نماز و روزه و زاری تو
حاصلش جز حسرت و جز ماتم و آزار نیست
کُل عمرت را عبادت، ناله و آه و فغان
میکُنی، اما نشان از خالق جبّار نیست
کنجکاوم که بدانم تو چه حالی میشوی
گر بدانی که خدایی جز خودت در کار نیست؟
دست جهل و پای آزادی به هم زنجیر شد
در دیاری که نشان مردم بیدار نیست
هر کجا که شیخ نادان، پادشاه و رهبر است
خاک پاکش جز به بند جهل و استثمار نیست
در همان یک دست باقیماندهی این شیخ شوم
جز طناب دار و جز زنجیر استکبار نیست
میکِشد در بند و آنگه میکُشد «توماج»ها
رحم و وجدان و شرف در ذات این کفتار نیست
هموطن! این گردن گردنکلفتان لایق
چیز دیگر غیر افسار و طناب دار نیست
روز، روز رزم و جنگ و اتحاد است و نبرد
تا به آزادی، رهی دیگر بجز پیکار نیست
#شیدای_همدانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی زمان خواندن شعری در نقد سید علی خامنهای عکس خامنهای را آتش زد. این حرکت یکی از دلایل دستگیری او بیان شده است.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
صدای زندانیان باشیم و از یاد نبریم شیدای همدانی به دلیل سرودن شعر به زندان افتاده است.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/club-t-jail-case-21-sheyda
#حقیقت_زندان #شیدای_همدانی
#زندان_زاهدان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی زمان خواندن شعری در نقد سید علی خامنهای عکس خامنهای را آتش زد. این حرکت یکی از دلایل دستگیری او بیان شده است.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
صدای زندانیان باشیم و از یاد نبریم شیدای همدانی به دلیل سرودن شعر به زندان افتاده است.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/club-t-jail-case-21-sheyda
#حقیقت_زندان #شیدای_همدانی
#زندان_زاهدان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعری از شیدای همدانی از درون زندان زاهدان
در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳
شیدای همدانی در این شعر ضمن گلایه از برخی دوستانش، تلنگری بر برخی هنرمندان میزند و مسئولیت هنرمند را یادآوری میکند.
قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
متن شعر جدید شیدای همدانی که امروز به دستمان رسید به شرح زیر است:
خبر داری هنرمندی خردمند
به دام ناکسان، افتاده در بند؟!
به بند ناخردمندان گمراه
بدون مونس و غمخوار و همراه
به زنجیری که از جنس جنون است
جنونی که به رنگ سرخ خون است
در این زندان، کسی حالش نپرسد
ز اوج و وسعت بالش نپرسد
منم آن مرد آزاد هنرمند
در این زندان و این زنجیر و این بند
کسی اینجا ز حالم باخبر نیست
خبر حتا ز یاری هم، دگر نیست
رفیقانم مرا از یاد بردند
درون قلب من آرام مُردند
گمانم یاد ما را باد بُرده
مرا حتا خدا از یاد بُرده
اگرچه این خودش درد کمی نیست
ولی چون بگذرد، دیگر غمی نیست
بداند گوهری، قدر گُهر را
و زرگر میشناسد قدر زر را
قلم، یار و هنر، گشته نگارم
وطن هم، مونس و دلدار و یارم
هنر، یعنی ز آزادی سُرودن
و خاک پاک میهن را سُتودن
هر آنکس از هنر، آکنده باشد
همیشه نام نیکش زنده باشد
هنربندان، هنر را میفروشند
به دیناری، گُهر را میفروشند
ببین آن خائنان انجمن را
به یک سکّه، فروشند این وطن را
هنر کهاندر پی یاری نباشد
پیامش بهر بیداری نباشد
درون نطفه میگردد فراموش
بسان آتشی که گشته خاموش
هنرمندی اگر، با مردمت باش!
پناه مردم سردرگمت باش!
بخوان شعری که چون شمشیر، تیز است
چو نوری با سیاهی در ستیز است
بخوان آواز خون و خشم و آتش
ز کورش، از سیاوش، هم ز آرش
بگو از کاوه و یعقوب و بابک
بخوان شور و همایون و چکاوک
بساز آهنگ آزادی و یاری
ز رزم و گوی و میدان و سواری
ز زندان و ز زنجیر و اسارت
ز شیخ و هرزگی و قتل و غارت
بگو از عشق تا که پاک مانی
چو تاجی پاک، در این خاک مانی
من از روزی که عزم خاک کردم
ز ناپاکی، دلم را پاک کردم
ز ایران گفتم و از خاک پاکم
اگر حتا کنندم چاکچاکم
کمانم، دفتر و نوک قلم، تیر
رفیق و مونسم، زندان و زنجیر
به شور و مستی این خاک، سوگند
به عشق عاشقان پاک، سوگند
اگر صد سال در زندان بمانم
سرودی غیر آزادی نخوانم
هنرمندان! هنر، دُرّی گران است
هنر حتا گرامیتر ز جان است
بگویم تا بدانی که هنر چیست
که مانندش در این عالَم، گُهر نیست
هنر، در اوج هُشیاری و مستی
نباشد برتر از میهنپرستی
هنر، یعنی به راه خاک پاکت
دهی جان را، ولی نه مُشت خاکت
هنر، یعنی شرف، از خود گذشتن
شکنجه گشتن اما، برنگشتن
هنر، یعنی شکستن بند غم را
به دار آویختن، ظلم و ستم را
هنر، هم، رنگ و هم، آواز نور است
گَهی موج خروشان، گَه، صبور است
هنر، خورشید راهی ماندگار است
هنر، عِطر دلانگیز بهار است
هنر، آغاز راهی جاودان است
هنر، گُلواژهای از آسمان است
هنر، یعنی خردمندی، ظرافت
هنر، یعنی وطن، یعنی شرافت
وطن، سُرخ است چون خون، سبز، چون برگ
نترسیدن ز حتا سایهی مرگ
وطن، عشق است و ما عاشقترینیم
و ما دلدادهی این سرزمینیم
وطن، پایان بند و بندگیهاست
هنر، آزادگی از بردگیهاست
هنر، آغاز شیدایی و مستی است
هنر، بیشک همان میهنپرستی است
#شیدای_همدانی #بیانیه #شعر #زندان_زاهدان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳
شیدای همدانی در این شعر ضمن گلایه از برخی دوستانش، تلنگری بر برخی هنرمندان میزند و مسئولیت هنرمند را یادآوری میکند.
قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
متن شعر جدید شیدای همدانی که امروز به دستمان رسید به شرح زیر است:
خبر داری هنرمندی خردمند
به دام ناکسان، افتاده در بند؟!
به بند ناخردمندان گمراه
بدون مونس و غمخوار و همراه
به زنجیری که از جنس جنون است
جنونی که به رنگ سرخ خون است
در این زندان، کسی حالش نپرسد
ز اوج و وسعت بالش نپرسد
منم آن مرد آزاد هنرمند
در این زندان و این زنجیر و این بند
کسی اینجا ز حالم باخبر نیست
خبر حتا ز یاری هم، دگر نیست
رفیقانم مرا از یاد بردند
درون قلب من آرام مُردند
گمانم یاد ما را باد بُرده
مرا حتا خدا از یاد بُرده
اگرچه این خودش درد کمی نیست
ولی چون بگذرد، دیگر غمی نیست
بداند گوهری، قدر گُهر را
و زرگر میشناسد قدر زر را
قلم، یار و هنر، گشته نگارم
وطن هم، مونس و دلدار و یارم
هنر، یعنی ز آزادی سُرودن
و خاک پاک میهن را سُتودن
هر آنکس از هنر، آکنده باشد
همیشه نام نیکش زنده باشد
هنربندان، هنر را میفروشند
به دیناری، گُهر را میفروشند
ببین آن خائنان انجمن را
به یک سکّه، فروشند این وطن را
هنر کهاندر پی یاری نباشد
پیامش بهر بیداری نباشد
درون نطفه میگردد فراموش
بسان آتشی که گشته خاموش
هنرمندی اگر، با مردمت باش!
پناه مردم سردرگمت باش!
بخوان شعری که چون شمشیر، تیز است
چو نوری با سیاهی در ستیز است
بخوان آواز خون و خشم و آتش
ز کورش، از سیاوش، هم ز آرش
بگو از کاوه و یعقوب و بابک
بخوان شور و همایون و چکاوک
بساز آهنگ آزادی و یاری
ز رزم و گوی و میدان و سواری
ز زندان و ز زنجیر و اسارت
ز شیخ و هرزگی و قتل و غارت
بگو از عشق تا که پاک مانی
چو تاجی پاک، در این خاک مانی
من از روزی که عزم خاک کردم
ز ناپاکی، دلم را پاک کردم
ز ایران گفتم و از خاک پاکم
اگر حتا کنندم چاکچاکم
کمانم، دفتر و نوک قلم، تیر
رفیق و مونسم، زندان و زنجیر
به شور و مستی این خاک، سوگند
به عشق عاشقان پاک، سوگند
اگر صد سال در زندان بمانم
سرودی غیر آزادی نخوانم
هنرمندان! هنر، دُرّی گران است
هنر حتا گرامیتر ز جان است
بگویم تا بدانی که هنر چیست
که مانندش در این عالَم، گُهر نیست
هنر، در اوج هُشیاری و مستی
نباشد برتر از میهنپرستی
هنر، یعنی به راه خاک پاکت
دهی جان را، ولی نه مُشت خاکت
هنر، یعنی شرف، از خود گذشتن
شکنجه گشتن اما، برنگشتن
هنر، یعنی شکستن بند غم را
به دار آویختن، ظلم و ستم را
هنر، هم، رنگ و هم، آواز نور است
گَهی موج خروشان، گَه، صبور است
هنر، خورشید راهی ماندگار است
هنر، عِطر دلانگیز بهار است
هنر، آغاز راهی جاودان است
هنر، گُلواژهای از آسمان است
هنر، یعنی خردمندی، ظرافت
هنر، یعنی وطن، یعنی شرافت
وطن، سُرخ است چون خون، سبز، چون برگ
نترسیدن ز حتا سایهی مرگ
وطن، عشق است و ما عاشقترینیم
و ما دلدادهی این سرزمینیم
وطن، پایان بند و بندگیهاست
هنر، آزادگی از بردگیهاست
هنر، آغاز شیدایی و مستی است
هنر، بیشک همان میهنپرستی است
#شیدای_همدانی #بیانیه #شعر #زندان_زاهدان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سروده تازه شیدای همدانی با صدای گرم خودش از زندان زاهدان
شیدای ایرانمان این قطعه را تلفنی از زندان برای دوستانش زمزمه کرده است.
هم شعرش و هم آهنگش در مایه شوشتری ساخته خودش است،
اینبار شیدا به شکلی متفاوت صدای اعتراض و مبارزهاش رو به گوش میرساند.
شدهام در صدف سرد تنم زندانی
در میان قفس پیرهنم زندانی
شاعر شهر خموشانم و اکنون
شدهام در سیهچال شب انجمنم زندانی
آن عقابم که ز بس اوج گرفتم روزی
شدم اندر دل بیتالحزنم زندانی
در دل خاک غریب وطن خویش، دریغ
مثل تو ای گُل سرگشته، منم زندانی
گر بمیرم به ره عشق، نگردم هرگز
پشت دیوار بلند کفنم زندانی
جهل بارید و خرد مُرد و جهالت گُل کرد
گشت اندیشه و شعر و سخنم زندانی
همچو پاهای ترکخوردهی در زنجیرم
چشم و گوش و دل و دست و دهنم زندانی
شدم آزاد ز بند و شدهام اما چو تنم
روح در جسم و خودم در بدنم زندانی
منم آن شاعر آزاده و شیدای وطن
که شدم با قلمم در وطنم زندانی
به امید آزادی خاک عزیزمان، ایران
شیدای همدانی
زندان زاهدان
مهرماه ۱۴۰۳
قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
#شیدای_همدانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیدای ایرانمان این قطعه را تلفنی از زندان برای دوستانش زمزمه کرده است.
هم شعرش و هم آهنگش در مایه شوشتری ساخته خودش است،
اینبار شیدا به شکلی متفاوت صدای اعتراض و مبارزهاش رو به گوش میرساند.
شدهام در صدف سرد تنم زندانی
در میان قفس پیرهنم زندانی
شاعر شهر خموشانم و اکنون
شدهام در سیهچال شب انجمنم زندانی
آن عقابم که ز بس اوج گرفتم روزی
شدم اندر دل بیتالحزنم زندانی
در دل خاک غریب وطن خویش، دریغ
مثل تو ای گُل سرگشته، منم زندانی
گر بمیرم به ره عشق، نگردم هرگز
پشت دیوار بلند کفنم زندانی
جهل بارید و خرد مُرد و جهالت گُل کرد
گشت اندیشه و شعر و سخنم زندانی
همچو پاهای ترکخوردهی در زنجیرم
چشم و گوش و دل و دست و دهنم زندانی
شدم آزاد ز بند و شدهام اما چو تنم
روح در جسم و خودم در بدنم زندانی
منم آن شاعر آزاده و شیدای وطن
که شدم با قلمم در وطنم زندانی
به امید آزادی خاک عزیزمان، ایران
شیدای همدانی
زندان زاهدان
مهرماه ۱۴۰۳
قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
#شیدای_همدانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech