انتقال زندانی سیاسی و فعال حقوق بشر،احمدرضاحائری به سلول انفرادی
امروز عصر ۳۰اردیبهشت احمدرضاحائری زندانی سیاسی وفعال حقوق بشر به دلیل اعتراض به نقض حقوق بشر در زندان قزلحصار و پیگیری و افشاگری اقدامات غیر قانونی علیه زندانیان و همچنین به دلیل حضور فعال در کارزار سهشنبههای نه به اعدام به صورت غیر قانونی به سلول انفرادی در بند امن واحد۳ زندان قزلحصارمنتقل شد.
در هیاهوی خبر مرگ عضو هیئت مرگ، زندانیان سیاسی را فراموش نکنیم.
مرتبط:
سلول انفرادی
https://tavaana.org/prisoners-rights-51/
#احمدرضا_حائری #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز عصر ۳۰اردیبهشت احمدرضاحائری زندانی سیاسی وفعال حقوق بشر به دلیل اعتراض به نقض حقوق بشر در زندان قزلحصار و پیگیری و افشاگری اقدامات غیر قانونی علیه زندانیان و همچنین به دلیل حضور فعال در کارزار سهشنبههای نه به اعدام به صورت غیر قانونی به سلول انفرادی در بند امن واحد۳ زندان قزلحصارمنتقل شد.
در هیاهوی خبر مرگ عضو هیئت مرگ، زندانیان سیاسی را فراموش نکنیم.
مرتبط:
سلول انفرادی
https://tavaana.org/prisoners-rights-51/
#احمدرضا_حائری #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هفده هفته است که تعدادی از زندانیان سیاسی هر سهشنبه دست به اعتصاب غذا میزنند تا صدای اعتراض خود به اجرای احکام اعدام را به گوش همه برسانند.
این هفته بیانیهای به شرح زیر صادر کردند:
در هفدهمین هفته #سهشنبههای_سیاه #نه_به_اعدام
۳۰اردیبهشت از ساعت ۳ بعد ازظهر تا ساعت ۸ صبحِ روز بعد که لاشهی هلیکوپتر را پیداکردند، ۱۸ساعت در تلویزیون برای عامل قتلعام سال ۶۷ به عزاداری پرداختند.
در عین حال محکومان به اعدام و خانوادههای آنها را روزها و هفتهها با طناب اعدام بر گردنشان و عملا هم برگردن خانوادههایشان نگه میدارند تا جنایتشان را تکمیل کرده باشند.
طی همین ماه حداقل با ۱۲۲ محکوم جرایم عادی و خانوادههای آنها چنین کردند. علاوه بر اینها، زندانی سیاسی #خسرو_بشارت را هم در سحرگاه چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت اعدام کردند که ۱۴ روز خود و خانوادهاش را در انتظار مرگ او نگه داشتند و بدین هم بسنده نکردند و زندانیان #قزلحصار را که در #سهشنبه_های_نه_به_اعدام به این اعدامهای جنایتکارانه معترضند تحت فشار قرار داده و آنطور که ما در #زندان_اوین مطلع شدیم #احمدرضا_حائری را به همین دلیل به سلول انفرادی انتقال دادهاند. و هر روز هم شاهد صف اعدامیهای دیگر از جمله #کامران_شیخه، #محمود_مهرابی، #مجاهد_کورکور #عباس_دریس و #حبیب_دریس هستیم.
در تازه ترین احکام صادره شاهد صدور اتهام بغی به #وحید_بنیعامریان هستیم که این زندانی سیاسی اکنون به مدت ۵ ماه است که در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات زیر فشار و شکنجه قرار دارد.
ما زندانیان اعتصابی سهشنبههای نه بهاعدام در زندانهای اوین(بندزنان،۴و۶و۸)، قزلحصار، خرم آباد، مرکزی کرج، خوی و نقده، خواهان لغو خشونت و اعدام هستیم و تنها راه را، پایان دادن به حکومت استبداد مذهبی حاکم میدانیم.
سهشنبه ۱خرداد۱۴۰۳
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هفده هفته است که تعدادی از زندانیان سیاسی هر سهشنبه دست به اعتصاب غذا میزنند تا صدای اعتراض خود به اجرای احکام اعدام را به گوش همه برسانند.
این هفته بیانیهای به شرح زیر صادر کردند:
در هفدهمین هفته #سهشنبههای_سیاه #نه_به_اعدام
۳۰اردیبهشت از ساعت ۳ بعد ازظهر تا ساعت ۸ صبحِ روز بعد که لاشهی هلیکوپتر را پیداکردند، ۱۸ساعت در تلویزیون برای عامل قتلعام سال ۶۷ به عزاداری پرداختند.
در عین حال محکومان به اعدام و خانوادههای آنها را روزها و هفتهها با طناب اعدام بر گردنشان و عملا هم برگردن خانوادههایشان نگه میدارند تا جنایتشان را تکمیل کرده باشند.
طی همین ماه حداقل با ۱۲۲ محکوم جرایم عادی و خانوادههای آنها چنین کردند. علاوه بر اینها، زندانی سیاسی #خسرو_بشارت را هم در سحرگاه چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت اعدام کردند که ۱۴ روز خود و خانوادهاش را در انتظار مرگ او نگه داشتند و بدین هم بسنده نکردند و زندانیان #قزلحصار را که در #سهشنبه_های_نه_به_اعدام به این اعدامهای جنایتکارانه معترضند تحت فشار قرار داده و آنطور که ما در #زندان_اوین مطلع شدیم #احمدرضا_حائری را به همین دلیل به سلول انفرادی انتقال دادهاند. و هر روز هم شاهد صف اعدامیهای دیگر از جمله #کامران_شیخه، #محمود_مهرابی، #مجاهد_کورکور #عباس_دریس و #حبیب_دریس هستیم.
در تازه ترین احکام صادره شاهد صدور اتهام بغی به #وحید_بنیعامریان هستیم که این زندانی سیاسی اکنون به مدت ۵ ماه است که در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات زیر فشار و شکنجه قرار دارد.
ما زندانیان اعتصابی سهشنبههای نه بهاعدام در زندانهای اوین(بندزنان،۴و۶و۸)، قزلحصار، خرم آباد، مرکزی کرج، خوی و نقده، خواهان لغو خشونت و اعدام هستیم و تنها راه را، پایان دادن به حکومت استبداد مذهبی حاکم میدانیم.
سهشنبه ۱خرداد۱۴۰۳
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زرتشت احمدیراغب، از امضاکنندگان بیانیه ۱۴، در زندان قزلحصار کرج به سلول انفرادی منتقل شده است.
این زندانی سیاسی روز شنبه پنجم خردادماه ۱۴۰۳، به دلیل حمایت از احمدرضا حائری، زندانی سیاسی دیگر که او هم به انفرادی منتقل شده بوده، به صورت تنبیهی به سلول انفرادی منتقل شد.
لازم به ذکر است، احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج، روز یکشنبه ۳۰ اردیبهشتماه، پس از اعتراض نسبت به وضعیت سامان یاسین، به دستور رئیس زندان به سلول انفرادی منتقل شده بود.
حمایت زندانیان از یکدیگر و حمایت جامعه از آنها و خانوادههایشان از نکاتی ست که جامعه مدنی ایران در سالهای اخیر شاهد آن بوده است.
به امید دادخواهی
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان
#زندانی
#زرتشت_احمدی_راغب
#احمدرضا_حائری
#سامان_یاسین
@Tavaana_TavaanaTech
این زندانی سیاسی روز شنبه پنجم خردادماه ۱۴۰۳، به دلیل حمایت از احمدرضا حائری، زندانی سیاسی دیگر که او هم به انفرادی منتقل شده بوده، به صورت تنبیهی به سلول انفرادی منتقل شد.
لازم به ذکر است، احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج، روز یکشنبه ۳۰ اردیبهشتماه، پس از اعتراض نسبت به وضعیت سامان یاسین، به دستور رئیس زندان به سلول انفرادی منتقل شده بود.
حمایت زندانیان از یکدیگر و حمایت جامعه از آنها و خانوادههایشان از نکاتی ست که جامعه مدنی ایران در سالهای اخیر شاهد آن بوده است.
به امید دادخواهی
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان
#زندانی
#زرتشت_احمدی_راغب
#احمدرضا_حائری
#سامان_یاسین
@Tavaana_TavaanaTech
پروندهسازی جدید علیه زرتشت احمدی راغب و احمدرضا حائری، زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزلحصار
طبق خبرهای دریافتی، زرتشت احمدی راغب به «تبلیغ علیه نظام» و احمدرضا حائری به «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب» متهم شدند.
فشار بر روی زندانیان سیاسی قزلحصار افزایش یافته است. این زندانیان هر سهشنبه در اعتراض به حکم اعدام دست به اعتصاب غذا میزنند.
حالا علیه دو تن از زندانیان سیاسی پروندههای تازهای گشوده شده و بابت اتهامات ذکر شده به دادسرا فراخوانده شدهاند و باید روز شنبه ۲۶ خرداد ماه به شعبه ۱ دادسرای عمومی و انقلاب کرج مراجعه کنند.
گفته شده که مصداق این اتهامات نامههای آقای حائری و فایلهای صوتی آقای احمدیراغب است.
آقای حائری در نامههایی مهم شکنجههای زندانیان از جمله اعدام مصنوعی سامان یاسین را افشا کرده بود، او همچنین در خصوص وضعیت زندان قزلحصار و زندانیان محکوم به اعدام و شکنجههای آنها هم در نامههایش نوشته بود.
زرتشت احمدیراغب هم در فایلهایی به وضعیت غیرانسانی زندان قزلحصار و اعدام زندانیان سیاسی اعتراض کرده بود.
#زرتشت_احمدی_راغب #احمدرضا_حائری #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق خبرهای دریافتی، زرتشت احمدی راغب به «تبلیغ علیه نظام» و احمدرضا حائری به «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب» متهم شدند.
فشار بر روی زندانیان سیاسی قزلحصار افزایش یافته است. این زندانیان هر سهشنبه در اعتراض به حکم اعدام دست به اعتصاب غذا میزنند.
حالا علیه دو تن از زندانیان سیاسی پروندههای تازهای گشوده شده و بابت اتهامات ذکر شده به دادسرا فراخوانده شدهاند و باید روز شنبه ۲۶ خرداد ماه به شعبه ۱ دادسرای عمومی و انقلاب کرج مراجعه کنند.
گفته شده که مصداق این اتهامات نامههای آقای حائری و فایلهای صوتی آقای احمدیراغب است.
آقای حائری در نامههایی مهم شکنجههای زندانیان از جمله اعدام مصنوعی سامان یاسین را افشا کرده بود، او همچنین در خصوص وضعیت زندان قزلحصار و زندانیان محکوم به اعدام و شکنجههای آنها هم در نامههایش نوشته بود.
زرتشت احمدیراغب هم در فایلهایی به وضعیت غیرانسانی زندان قزلحصار و اعدام زندانیان سیاسی اعتراض کرده بود.
#زرتشت_احمدی_راغب #احمدرضا_حائری #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
افزایش فشارها بر احمدرضا حائری به دلیل افشاگری درباره شکنجه و اعدام؛
دستور دادسرا به زندان قزلحصار درباره این زندانی سیاسی:"اعزام اجباری تحتالحفط شدید امنیتی به شعبه یک بازپرسی"
بنا بر اطلاع منبع نزدیک به خانواده احمدرضا حائری فعال حقوق بشر زندانی، روز گذشته شعبه یک بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب کرج( امور جنایی و جرائم خاص) با ارسال نامهای به زندان قزلحصار خواستار اعزام این زندانی سیاسی به دادسرای انقلاب کرج شده است.
به گفته این منبع موثق در این نامه دستوری که رونوشت آن به آقای حائری ابلاغ شده، آمده است:" به آقای احمدرضا حائری ابلاغ شود جهت ادای توضیح در ارتباط با گزارش زندان قزلحصار دایر بر فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و نشر اکاذیب، پس از دریافت مکاتبه این شعبه از طریق اعزام از سوی زندان در بازپرسی حضور مییابد. ضمنا پس از ابلاغ مکاتبه، ایشان جهت ادای توضیح در تاریخ ۱۴۰۳/۰۳/۲۶ به صورت تحتالحفظ شدید امنیتی به این بازپرسی اعزام گردد."
به گفته این منبع آقای حائری در چند ماه اخیر در چند نوبت از سوی دادستانی تهران و حفاظت اطلاعات سازمان زندانها به دلیل افشاگری درباره شکنجه اعدام مصنوعی سامان یاسین هنرمند زندانی، نقض حق دادرسی منصفانه هفت زندانی عقیدتی اهل سنت و محکوم کردن آنها به اعدام در دادگاهی سه دقیقهای( شش تن از این زندانیان از جمله قاسم آبسته که احمدرضا حائری درباره وی نوشته بود در چند ماه گذشته اعدام شدند.) و همچنین توصیف شرایط هولناک آخرین شب زندانیان در انفرادیهای واحد سه زندان قزلحصار، مورد بازجویی قرار گرفته است.
ارسال این نامه دستوری دادسرای کرج برای اعزام اجباری احمدرضا حائری به بازپرسی توسط مقامات زندان قزلحصار در حالی است که به گفته منبع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی:" آقای حائری اعلام کردهاند به دلیل تداوم نقض حقوق زندانیان و نقص حق حیات بسیاری از زندانیان سیاسی و غیر سیاسی با محروم کردن آنها از حق دادرسی منصفانه و صدور و اجرای احکام غیر انسانی اعدام، در برابر رفتارهای غیرقانونی و رویه قهرآمیز مقامات قضایی و سازمان زندانها در برخورد با اصل بنیادین آزادی بیان خواهند ایستاد و از حضور در این جلسه بازپرسی امتناع خواهند کرد."
#احمدرضا_حائری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دستور دادسرا به زندان قزلحصار درباره این زندانی سیاسی:"اعزام اجباری تحتالحفط شدید امنیتی به شعبه یک بازپرسی"
بنا بر اطلاع منبع نزدیک به خانواده احمدرضا حائری فعال حقوق بشر زندانی، روز گذشته شعبه یک بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب کرج( امور جنایی و جرائم خاص) با ارسال نامهای به زندان قزلحصار خواستار اعزام این زندانی سیاسی به دادسرای انقلاب کرج شده است.
به گفته این منبع موثق در این نامه دستوری که رونوشت آن به آقای حائری ابلاغ شده، آمده است:" به آقای احمدرضا حائری ابلاغ شود جهت ادای توضیح در ارتباط با گزارش زندان قزلحصار دایر بر فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و نشر اکاذیب، پس از دریافت مکاتبه این شعبه از طریق اعزام از سوی زندان در بازپرسی حضور مییابد. ضمنا پس از ابلاغ مکاتبه، ایشان جهت ادای توضیح در تاریخ ۱۴۰۳/۰۳/۲۶ به صورت تحتالحفظ شدید امنیتی به این بازپرسی اعزام گردد."
به گفته این منبع آقای حائری در چند ماه اخیر در چند نوبت از سوی دادستانی تهران و حفاظت اطلاعات سازمان زندانها به دلیل افشاگری درباره شکنجه اعدام مصنوعی سامان یاسین هنرمند زندانی، نقض حق دادرسی منصفانه هفت زندانی عقیدتی اهل سنت و محکوم کردن آنها به اعدام در دادگاهی سه دقیقهای( شش تن از این زندانیان از جمله قاسم آبسته که احمدرضا حائری درباره وی نوشته بود در چند ماه گذشته اعدام شدند.) و همچنین توصیف شرایط هولناک آخرین شب زندانیان در انفرادیهای واحد سه زندان قزلحصار، مورد بازجویی قرار گرفته است.
ارسال این نامه دستوری دادسرای کرج برای اعزام اجباری احمدرضا حائری به بازپرسی توسط مقامات زندان قزلحصار در حالی است که به گفته منبع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی:" آقای حائری اعلام کردهاند به دلیل تداوم نقض حقوق زندانیان و نقص حق حیات بسیاری از زندانیان سیاسی و غیر سیاسی با محروم کردن آنها از حق دادرسی منصفانه و صدور و اجرای احکام غیر انسانی اعدام، در برابر رفتارهای غیرقانونی و رویه قهرآمیز مقامات قضایی و سازمان زندانها در برخورد با اصل بنیادین آزادی بیان خواهند ایستاد و از حضور در این جلسه بازپرسی امتناع خواهند کرد."
#احمدرضا_حائری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای پاسداری از “نه باشکوه” مردم ایران
بیانیه زندانی سیاسی، احمدرضا حائری در رابطه با «انتخابات» ریاستجمهوری رژیم
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، محبوس در زندان قزلحصار، طی بیانیهای از عدم مشارکت مردم در انتخابات مجلس و خبرگان تجلیل کرد و خواستار تداوم همین رویکرد شد.
او در بخشی از این بیانیه نوشت:
«دیگر این مردم خود بهتر میدانند که قدرت حاکمه در جمهوری اسلامی "رای مردم" را فقط به عنوان "زینت المجالس” حاکمیت استبداد دینی میخواهند و رئیسجمهور در ساختار تحت امر ایشان تنها نقش تدارکاتچی برای "اجرای اوامر" را دارد.»
متن کامل بیانیه به شرح زیر است:
حماسه بزرگ مردم ایران در اسفند ۱۴۰۲ و اریبهشت ۱۴۰۳ برای بازپسگیری "حق تعیین سرنوشت" چنان سترگ و مهم بود که آراء منصوبان مجلس و خبرگان در ایران ۸۵ میلیونی کنونی، کمتر از یکسوم آراء کسانی بود که در ایران۳۶ میلیونی ۴۴ سال پیش از راهیابی به مجلس اول بازماندند. ( منصوبان مجلس دوازدهم با ۱۹۰ هزار و حدود دو درصد رای مردم تهران یا رای رئیس مجلس فعلی با کمتر از پانصد هزار رای را مقایسه کنید با آرا مجلس اول که کسانی با بیش از پانصد هزار رای از راهیابی به آن مجلس بازماندند.)
“نه باشکوه” این حماسه بزرگ پس از سالها مبارزه مستمر خشونتپرهیز مردم برای دستیابی به "حق تعیین سرنوشت"، معادلات صحنه سیاسی کشور را برای همیشه تغییر داد. از سال ۷۶ تا ۹۶ این مردمان ستمدیده ایران بودند که از سر "ترس و استیصال" برای ایجاد تغییر پای صندوق رای میرفتند، حضوری که هیچ دستاورد پایداری برای آنها نداشت؛ و این برای نخستینبار بود که ترس و استیصال را اینبار نه مردم آگاه بلکه حاکمیت استبدادی تجربه میکرد.
یک ماه پیش و پس از خلق این حماسه بود که یک هفتهای را بدون دیدن رنگ آفتاب در سلولهای انفرادی واحد سه زندان قزلحصار دربند بودم. در سلول کناری جوانی به نام "بنیامین.م" سه هفتهای میشد که به آنجا منتقل شده بود. یازده ماه بود که از زندان عادلآباد شیراز تا بازداشتگاههای مختلف سپاه تحت شکنجه سلول انفرادی قرار داشت، برای اقرار به گناهی که میتوانست برایش سالها حبس یا حتی حکم اعدام در پی داشته باشد. صداهایی که از سلول بنیامین میآمد و رفتارش با نگهبانان نشان میداد یازده ماه شکنجه انفرادی روانش را از هم پاشیده است.
یاد جمله میشل فوکو در کتاب "مراقبت و تنبیه، تولد زندان" افتادم که در توصیف شکنجه "چهارشقه" کردن انسان در قرون وسطی میگوید:" مرگ-تعذیب هنر نگهداری زندگی در درد است، آنهم از طریق تقسیم زندگی به مرگ "هزارباره" و رساندن به "شدیدترین جانکندن" پیش از آنکه زندگی به پایان برسد."
توصیف فوکو از "چهارشقه" کردن انسان شباهت غریبی دارد با "شکنجه سلول انفرادی"، و برای همین است که در سلولهای انفرادی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی که خود تاکنون دیدهام، هیچ چیز جز دوربین نظارتی پیدا نمیشود؛ دوربینی برای آنکه شکنجهگر مطمئن شود زندانی در اثر درد و رنج روانی و جسمی انفرادی خودکشی نمیکند، همان "هنر نگه داشتن زندگی در درد"
ده سال پیش در انفرادی دوالف سپاه به بازجو گفتم:" شما مگر از امام علی دم نمیزنید!؟ این شکنجه کجا از عدل علی نشان دارد!؟" بازجو در پاسخی صادقانه و هولناک گفت:" او علی بود…
ما اگر میخواستیم چون او با مخالفین رفتار کنیم مثل او عمر جمهوری اسلامی به پنج سال نمیرسید!"
بعد از یک هفته وقتی از سلول انفرادی به بند عمومی برگشتم، دیدم حکومت "مستاصل" از شکوه همبستگی مردم در اسفند ۱۴۰۲، باز هم معرکهای راهانداخته برای انتخاب رئیس دولت جدید، و در کمال تاسف مطلع شدم که برخی جریانات سیاسی در این تلاشند که میتوانند با استفاده از "ترس و استیصال و نومیدی" مردم، آنها را وارد این معرکه انتصاب کردهاند که به نامزد مورد تائیدشان رای دهند! غافل از اینکه این مردم آگاه باور دارند به مسیر تازه برای بازپسگرفتن "حق تعیین سرنوشتشان" گام گذاشتهاند و در شش سال اخیر در این مسیر خون ها و هزینههای بسیاری دادهاند.
دیگر این مردم خود بهتر میدانند که قدرت حاکمه در جمهوری اسلامی "رای مردم" را فقط به عنوان "زینت المجالس” حاکمیت استبداد دینی میخواهند و رئیسجمهور در ساختار تحت امر ایشان تنها نقش تدارکاتچی برای "اجرای اوامر" را دارد.
ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/ARhaeri
#احمدرضا_حائری #بیانبه #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه زندانی سیاسی، احمدرضا حائری در رابطه با «انتخابات» ریاستجمهوری رژیم
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، محبوس در زندان قزلحصار، طی بیانیهای از عدم مشارکت مردم در انتخابات مجلس و خبرگان تجلیل کرد و خواستار تداوم همین رویکرد شد.
او در بخشی از این بیانیه نوشت:
«دیگر این مردم خود بهتر میدانند که قدرت حاکمه در جمهوری اسلامی "رای مردم" را فقط به عنوان "زینت المجالس” حاکمیت استبداد دینی میخواهند و رئیسجمهور در ساختار تحت امر ایشان تنها نقش تدارکاتچی برای "اجرای اوامر" را دارد.»
متن کامل بیانیه به شرح زیر است:
حماسه بزرگ مردم ایران در اسفند ۱۴۰۲ و اریبهشت ۱۴۰۳ برای بازپسگیری "حق تعیین سرنوشت" چنان سترگ و مهم بود که آراء منصوبان مجلس و خبرگان در ایران ۸۵ میلیونی کنونی، کمتر از یکسوم آراء کسانی بود که در ایران۳۶ میلیونی ۴۴ سال پیش از راهیابی به مجلس اول بازماندند. ( منصوبان مجلس دوازدهم با ۱۹۰ هزار و حدود دو درصد رای مردم تهران یا رای رئیس مجلس فعلی با کمتر از پانصد هزار رای را مقایسه کنید با آرا مجلس اول که کسانی با بیش از پانصد هزار رای از راهیابی به آن مجلس بازماندند.)
“نه باشکوه” این حماسه بزرگ پس از سالها مبارزه مستمر خشونتپرهیز مردم برای دستیابی به "حق تعیین سرنوشت"، معادلات صحنه سیاسی کشور را برای همیشه تغییر داد. از سال ۷۶ تا ۹۶ این مردمان ستمدیده ایران بودند که از سر "ترس و استیصال" برای ایجاد تغییر پای صندوق رای میرفتند، حضوری که هیچ دستاورد پایداری برای آنها نداشت؛ و این برای نخستینبار بود که ترس و استیصال را اینبار نه مردم آگاه بلکه حاکمیت استبدادی تجربه میکرد.
یک ماه پیش و پس از خلق این حماسه بود که یک هفتهای را بدون دیدن رنگ آفتاب در سلولهای انفرادی واحد سه زندان قزلحصار دربند بودم. در سلول کناری جوانی به نام "بنیامین.م" سه هفتهای میشد که به آنجا منتقل شده بود. یازده ماه بود که از زندان عادلآباد شیراز تا بازداشتگاههای مختلف سپاه تحت شکنجه سلول انفرادی قرار داشت، برای اقرار به گناهی که میتوانست برایش سالها حبس یا حتی حکم اعدام در پی داشته باشد. صداهایی که از سلول بنیامین میآمد و رفتارش با نگهبانان نشان میداد یازده ماه شکنجه انفرادی روانش را از هم پاشیده است.
یاد جمله میشل فوکو در کتاب "مراقبت و تنبیه، تولد زندان" افتادم که در توصیف شکنجه "چهارشقه" کردن انسان در قرون وسطی میگوید:" مرگ-تعذیب هنر نگهداری زندگی در درد است، آنهم از طریق تقسیم زندگی به مرگ "هزارباره" و رساندن به "شدیدترین جانکندن" پیش از آنکه زندگی به پایان برسد."
توصیف فوکو از "چهارشقه" کردن انسان شباهت غریبی دارد با "شکنجه سلول انفرادی"، و برای همین است که در سلولهای انفرادی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی که خود تاکنون دیدهام، هیچ چیز جز دوربین نظارتی پیدا نمیشود؛ دوربینی برای آنکه شکنجهگر مطمئن شود زندانی در اثر درد و رنج روانی و جسمی انفرادی خودکشی نمیکند، همان "هنر نگه داشتن زندگی در درد"
ده سال پیش در انفرادی دوالف سپاه به بازجو گفتم:" شما مگر از امام علی دم نمیزنید!؟ این شکنجه کجا از عدل علی نشان دارد!؟" بازجو در پاسخی صادقانه و هولناک گفت:" او علی بود…
ما اگر میخواستیم چون او با مخالفین رفتار کنیم مثل او عمر جمهوری اسلامی به پنج سال نمیرسید!"
بعد از یک هفته وقتی از سلول انفرادی به بند عمومی برگشتم، دیدم حکومت "مستاصل" از شکوه همبستگی مردم در اسفند ۱۴۰۲، باز هم معرکهای راهانداخته برای انتخاب رئیس دولت جدید، و در کمال تاسف مطلع شدم که برخی جریانات سیاسی در این تلاشند که میتوانند با استفاده از "ترس و استیصال و نومیدی" مردم، آنها را وارد این معرکه انتصاب کردهاند که به نامزد مورد تائیدشان رای دهند! غافل از اینکه این مردم آگاه باور دارند به مسیر تازه برای بازپسگرفتن "حق تعیین سرنوشتشان" گام گذاشتهاند و در شش سال اخیر در این مسیر خون ها و هزینههای بسیاری دادهاند.
دیگر این مردم خود بهتر میدانند که قدرت حاکمه در جمهوری اسلامی "رای مردم" را فقط به عنوان "زینت المجالس” حاکمیت استبداد دینی میخواهند و رئیسجمهور در ساختار تحت امر ایشان تنها نقش تدارکاتچی برای "اجرای اوامر" را دارد.
ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/ARhaeri
#احمدرضا_حائری #بیانبه #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جان سامان یاسین در خطر است
نامه احمدرضا حائری، از زندان قزلحصار، درباره وضعیت نگرانکننده سامان یاسین
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، طی نامهای از شرایط وخیم و نگرانکننده سامان یاسین، هنرمند معترض، نوشته است. او سال گذشته هم در خصوص شکنجههای سامان یاسین از جمله «اعدام مصنوعی» او افشاگری کرده بود و بابت آن علیهش پروندهسازی شده بود، اما شرایط سامان آنقدر وخیم است که آقای حائری با آگاهی نسبت به برخوردهای حکومت، این متن را نوشته است:
«گویی دادگاه محاکمه اشباح است، همه چیز در تاریکی مطلق! نه وکیلی وجود دارد، و نه گوئی انسانی را با هزاران امید و آرزو به محاکمه میکشند. تنها چیزی که دیده میشود، چند مامور امنیتی و قاضی گوش به فرمان سپرده با چکشی پوسیده در دست که معلوم نیست چند جوان را با کوبیدن این چکش به پای چوبههای دار فرستاده است!؟ چکشی که زار میزند در دست او، و برای آن هم دیگر جانی نمانده که کوبیده شود روی میز، برای اعلام پایان "محاکمات در تاریکی" در همه این سالها!
آنچه آمد، نه تشبیه، بلکه عین واقعیتی است که در ۲۰ ماه گذشته بر روند دادرسی همبندی جوانم سامان یاسین حاکم بوده است؛ تاریکی مطلقی که متاسفانه ادامه نیز دارد.
یک ماه پیش و پس از دو بار بستری شدن سامان در بیمارستان روانپزشکی رازی، او را به کمیسیون پزشکی قانونی بردند، تا درباره بیماریهای او و امکان ادامه تحمل حبس یا "تعلیق حکم" برای رسیدگی درمانی در خارج از زندان تصمیم بگیرند. اکنون یک ماه است که پاسخ پزشکی قانونی را نه به اطلاع سامان رساندهاند، نه خانواده او را در جریان پاسخ قرار دادهاند. فقط دادیاری ناظر بر زندان تایید کرده که کمیسیون یک هفته پس از تشکیل جلسه پاسخ را ارسال کرده است!
چهار وکیل انتخابی سامان در ۲۰ ماه گذشته را "قاضی آتشبهاختیار" ابوالقاسم صلواتی به حکم خودش اجازه نداده اعلام وکالت کنند و به پرونده دسترسی و آن را مطالعه کنند، برای دفاع از موکلشان!
اکنون نیز که پرونده به دیوان عالی فرستاده شده، شعبه رسیدگیکننده اجازه نداده وکیل انتخابی سامان پرونده را مطالعه کند و حتی در این اندازه نیز اجازه ندادهاند که از پاسخ "کمیسیون پزشکی قانونی" اطلاع پیدا کند؛ وسواس آقایان در بیخبر نگه داشتن سامان و خانوادهاش به اندازه ای است که گویی مهر "بهکلی سری" زیر نامه پزشکی قانونی درباره وضعیت سلامتی سامان زده شده است!!
این تاریکی مطلق در روند فراقضائی حاکم بر پرونده سامان، بیماریهای او در اسارت زندان قزلحصار را به شدت تشدید کرده و هر آن بیم وقوع فاجعهای دیگر وجود دارد.
اینجانب پیشتر و در سالهای اخیر در مواردی همچون درباره وضعیت زندهیاد ساسان نیکنفس و سیامک مقیمی(از بازداشتشدگان اعتراضات آبان خونین ۹۸) بارها به مقامات قضائی جمهوری اسلامی هشدار دادم که "جان انسانی در خطر است" و از آنها خواستم دستکم در این موارد تسلیم بخشنامههای شوراهای عالی درباره تسلط ضابطان امنیتی بر پرونده زندانیان سیاسی نشوند. اما در کمال بیرحمی توجهی نشد و ساسان دو دختر خردسالش را تنها گذاشت و در زندان تهران بزرگ در اسارت جانباخت و سیامک نیز پس از تحمل ۱۸ ماه زندان و تشدید بیماریهای اعصاب ناشی از آن دوران چندی پس از آزادی به زندگی خود خاتمه داد.
از همه وجدانهای بیدار جامعه، کنشگران مدافع حقوقبشر و از عموم مردم شریف و آزاده ایران انتظار میرود که فریاد دادخواهی این جوان دربند و خانوادهاش باشند، و اجازه ندهند تا داغ دیگری بر هزارها داغ بر دل ماندهمان بنشیند.
سامان یاسین با توجه به بیماریهایی که فشارهای دوران بازداشت از قبیل "اعدام مصنوعی" و بلاتکلیفی ۲۰ ماهه موجب تشدید آنها شده است، باید فورا آزاد شود.
احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
چهارشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۳»
جزئیات شکنجه سامان یاسین، که سال پیش نوشته شده بود، را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/37nd7w9m
صدای سامان یاسین باشیم، نگذاریم صدای زندانیان سیاسی در هیاهوی سیرک انتصابات گم شود.
#سامان_یاسین #احمدرضا_حائری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامه احمدرضا حائری، از زندان قزلحصار، درباره وضعیت نگرانکننده سامان یاسین
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، طی نامهای از شرایط وخیم و نگرانکننده سامان یاسین، هنرمند معترض، نوشته است. او سال گذشته هم در خصوص شکنجههای سامان یاسین از جمله «اعدام مصنوعی» او افشاگری کرده بود و بابت آن علیهش پروندهسازی شده بود، اما شرایط سامان آنقدر وخیم است که آقای حائری با آگاهی نسبت به برخوردهای حکومت، این متن را نوشته است:
«گویی دادگاه محاکمه اشباح است، همه چیز در تاریکی مطلق! نه وکیلی وجود دارد، و نه گوئی انسانی را با هزاران امید و آرزو به محاکمه میکشند. تنها چیزی که دیده میشود، چند مامور امنیتی و قاضی گوش به فرمان سپرده با چکشی پوسیده در دست که معلوم نیست چند جوان را با کوبیدن این چکش به پای چوبههای دار فرستاده است!؟ چکشی که زار میزند در دست او، و برای آن هم دیگر جانی نمانده که کوبیده شود روی میز، برای اعلام پایان "محاکمات در تاریکی" در همه این سالها!
آنچه آمد، نه تشبیه، بلکه عین واقعیتی است که در ۲۰ ماه گذشته بر روند دادرسی همبندی جوانم سامان یاسین حاکم بوده است؛ تاریکی مطلقی که متاسفانه ادامه نیز دارد.
یک ماه پیش و پس از دو بار بستری شدن سامان در بیمارستان روانپزشکی رازی، او را به کمیسیون پزشکی قانونی بردند، تا درباره بیماریهای او و امکان ادامه تحمل حبس یا "تعلیق حکم" برای رسیدگی درمانی در خارج از زندان تصمیم بگیرند. اکنون یک ماه است که پاسخ پزشکی قانونی را نه به اطلاع سامان رساندهاند، نه خانواده او را در جریان پاسخ قرار دادهاند. فقط دادیاری ناظر بر زندان تایید کرده که کمیسیون یک هفته پس از تشکیل جلسه پاسخ را ارسال کرده است!
چهار وکیل انتخابی سامان در ۲۰ ماه گذشته را "قاضی آتشبهاختیار" ابوالقاسم صلواتی به حکم خودش اجازه نداده اعلام وکالت کنند و به پرونده دسترسی و آن را مطالعه کنند، برای دفاع از موکلشان!
اکنون نیز که پرونده به دیوان عالی فرستاده شده، شعبه رسیدگیکننده اجازه نداده وکیل انتخابی سامان پرونده را مطالعه کند و حتی در این اندازه نیز اجازه ندادهاند که از پاسخ "کمیسیون پزشکی قانونی" اطلاع پیدا کند؛ وسواس آقایان در بیخبر نگه داشتن سامان و خانوادهاش به اندازه ای است که گویی مهر "بهکلی سری" زیر نامه پزشکی قانونی درباره وضعیت سلامتی سامان زده شده است!!
این تاریکی مطلق در روند فراقضائی حاکم بر پرونده سامان، بیماریهای او در اسارت زندان قزلحصار را به شدت تشدید کرده و هر آن بیم وقوع فاجعهای دیگر وجود دارد.
اینجانب پیشتر و در سالهای اخیر در مواردی همچون درباره وضعیت زندهیاد ساسان نیکنفس و سیامک مقیمی(از بازداشتشدگان اعتراضات آبان خونین ۹۸) بارها به مقامات قضائی جمهوری اسلامی هشدار دادم که "جان انسانی در خطر است" و از آنها خواستم دستکم در این موارد تسلیم بخشنامههای شوراهای عالی درباره تسلط ضابطان امنیتی بر پرونده زندانیان سیاسی نشوند. اما در کمال بیرحمی توجهی نشد و ساسان دو دختر خردسالش را تنها گذاشت و در زندان تهران بزرگ در اسارت جانباخت و سیامک نیز پس از تحمل ۱۸ ماه زندان و تشدید بیماریهای اعصاب ناشی از آن دوران چندی پس از آزادی به زندگی خود خاتمه داد.
از همه وجدانهای بیدار جامعه، کنشگران مدافع حقوقبشر و از عموم مردم شریف و آزاده ایران انتظار میرود که فریاد دادخواهی این جوان دربند و خانوادهاش باشند، و اجازه ندهند تا داغ دیگری بر هزارها داغ بر دل ماندهمان بنشیند.
سامان یاسین با توجه به بیماریهایی که فشارهای دوران بازداشت از قبیل "اعدام مصنوعی" و بلاتکلیفی ۲۰ ماهه موجب تشدید آنها شده است، باید فورا آزاد شود.
احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
چهارشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۳»
جزئیات شکنجه سامان یاسین، که سال پیش نوشته شده بود، را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/37nd7w9m
صدای سامان یاسین باشیم، نگذاریم صدای زندانیان سیاسی در هیاهوی سیرک انتصابات گم شود.
#سامان_یاسین #احمدرضا_حائری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✅ در نامهای سرگشاده:
اعتراض سه زندانی سیاسی نسبت به "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" زندانیان سیاسی توسط دستگاه قضائی
با درود به مردم شریف و آزاده
دو همبندی ما آقایان افشین بایمانی و سامان یاسین که یک سال گذشته را در کنار آنان در واحد چهار زندان قزلحصار دربند بودهایم، در روندی غیرقانونی و با "امنیتیسازی پروسه درمان زندانیان" که پیشتر موجب گرفتن جان عزیزانی چون بکتاش آبتین، ساسان نیکنفس، بهنام محجوبی و دهها تن دیگر از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی شده، امروز با خطر جدی نقض حق حیاتشان مواجه هستند.
آقای افشین بایمانی همبندی ما بیستوپنجمین سال حبسش را پشت سر میگذارد؛ و بر اثر تحمل "ربع قرن" حبس ظالمانه دچار نارسائی قلبی شده و در چند ماه اخیر دستکم از سوی چندین پزشک در داخل زندان (دکتر حاجیبابایی در ۱۴۰۲/۱۰/۲۲؛ دکتر امجدی در ۱۴۰۲/۱۱/۹ و ۱۴۰۳/۵/۸ و دکتر رجبی در ۱۴۰۳/۶/۷) معاینه، و هر بار بر درمان فوری و انجام عمل قلب در بیرون از زندان تاکید شده است؛ پزشکی قانونی نیز در پائیز سال گذشته ضمن تایید نارسایی قلبی آقای بایمانی، ایشان را به دکتر بهار مرادی متخصص قلب و عروق معرفی کرده و خانم دکتر مرادی بر فوریت انجام عمل و بستری شدن و دور بودن بیمار از شرایط استرسزا (زندان) تاکید کرده بودند.(اسناد دستورات پزشکی مذکور موجود است. )
در چنین شرایطی دادستان تهران و معاون دادستان و دادیار ناظر بر زندان آقای نیری به دلایل نامعلوم با اعزام فوری آقای بایمانی به مرخصی درمانی و انجام عمل قلب و طی مراحل درمانی دیگر در بیرون از زندان تحت نظر خانواده، از اعزام این زندانی سیاسی به مرخصی درمانی خودداری میکنند.
درباره آخرین وضعیت آقای افشین بایمانی باید یادآور شویم، ما به عنوان همبندی،از ایشان خواستیم به دلیل مشکلات قلبی در سیویکمین هفته کارزار اعتصاب غذای "سهشنبههای نه به اعدام" در روز سهشنبه مورخ شش شهریور ۱۴۰۳ شرکت نکنند، اما ایشان به اصرار خود به این کارزار اعتصابی متعهد بوده و روز سهشنبه را همراه با ما در اعتصاب غذا به سر بردند؛ کمتر از نیمروزی پس از آن در روز چهارشنبه دچار حمله قلبی مجدد شده و با علائم سکته قلبی به مرکز درمانی بیرون زندان فرستاده شده و یک روز بعد بازگردانده شدند.
در مورد دیگر همبندی ما آقای سامان یاسین هنرمند زندانی نیز باید شهادت دهیم، با وجود دو بار بستری شدن ایشان در بیمارستان روانپزشکی رازی و نظریه کمیسیون پزشکی قانونی مبنی بر تشدید بیماریهای ایشان در شرایط زندان، و در شرایطی که نزدیک به دو سال است که این جوان به صورت بلاتکلیف در زندان است؛ دادستانی و نماینده ایشان هیچگونه دغدغهای نسبت به حفظ جان این زندانی سیاسی نداشته و تنها به نگارش نامههایی به زندان و تاکید بر "دسترسی زندانی به خدمات پزشکی!" بسنده کردهاند!
این در حالی است که سامان علاوه بر بیماریهای دیگر، دچار بیماری پنیک بوده که حضور در شرایط استرسزای زندان این بیماری را تشدید میکند. بهگونهای که هر روز و هر ساعت بیم آن میرود که جان وی به خطر افتد.
واقعیت موجود در زندان قزلحصار خود هولناک و غیرانسانی است، ما نه میخواهیم با کلمات بازی کنیم، و نه ذرهای از واقعیت فراتر برویم.
دادستان تهران و معاون ایشان در مورد این دو همبندی ما یا آگاهانه و با تصمیم خود و یا تحت فشار نهادهای دیگر، با عمل نکردن به قانون و تداوم نگهداری آنها در زندان و محروم کردنشان از حق درمان در خارج از زندان و زیر نظر پزشکان مورد تایید خانواده، در عمل زمینه "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" آنها را فراهم آوردهاند. قتل و کشتاری که بنا بر اطلاع موثق در مورد دهها زندانی در دیگر زندانها از جمله در زندان شیبان اهواز، بند زنان زندان اوین، بند ۴ زندان اوین و.... نیز درحال وقوع است.
در آخر اینکه ما به عنوان همبندی این دو عزیز، خواهان آزادی یا دستکم اعزام به مرخصی استعلاجی فوری افشین بایمانی و سامان یاسین هستیم، و مسولیت بروز هر حادثهای و به خطر افتادن سلامتی یا جان این عزیزان در زندان را برعهده دادستان تهران، معاون ایشان و البته در مراتب بالاتر قوهقضائیه و سازمان زندانها را در این مورد مسول میدانیم. بدیهی است که در صورت تداوم این شرایط غیرقانونی و نقض حقوق این دو عزیز، مقاومت و اعتراض را حق خود دانسته و اعتراضات دیگری را در داخل زندان به مورد اجرا خواهیم گذاشت.
احمدرضا حائری
حمزه سواری
سعید ماسوری
زندان قزلحصار
شهریور ۱۴۰۳
#احمدرضا_حائری #سعید_ماسوری #حمزه_سواری #سامان_یاسین #افشین_بایمانی #بیانیه #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
اعتراض سه زندانی سیاسی نسبت به "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" زندانیان سیاسی توسط دستگاه قضائی
با درود به مردم شریف و آزاده
دو همبندی ما آقایان افشین بایمانی و سامان یاسین که یک سال گذشته را در کنار آنان در واحد چهار زندان قزلحصار دربند بودهایم، در روندی غیرقانونی و با "امنیتیسازی پروسه درمان زندانیان" که پیشتر موجب گرفتن جان عزیزانی چون بکتاش آبتین، ساسان نیکنفس، بهنام محجوبی و دهها تن دیگر از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی شده، امروز با خطر جدی نقض حق حیاتشان مواجه هستند.
آقای افشین بایمانی همبندی ما بیستوپنجمین سال حبسش را پشت سر میگذارد؛ و بر اثر تحمل "ربع قرن" حبس ظالمانه دچار نارسائی قلبی شده و در چند ماه اخیر دستکم از سوی چندین پزشک در داخل زندان (دکتر حاجیبابایی در ۱۴۰۲/۱۰/۲۲؛ دکتر امجدی در ۱۴۰۲/۱۱/۹ و ۱۴۰۳/۵/۸ و دکتر رجبی در ۱۴۰۳/۶/۷) معاینه، و هر بار بر درمان فوری و انجام عمل قلب در بیرون از زندان تاکید شده است؛ پزشکی قانونی نیز در پائیز سال گذشته ضمن تایید نارسایی قلبی آقای بایمانی، ایشان را به دکتر بهار مرادی متخصص قلب و عروق معرفی کرده و خانم دکتر مرادی بر فوریت انجام عمل و بستری شدن و دور بودن بیمار از شرایط استرسزا (زندان) تاکید کرده بودند.(اسناد دستورات پزشکی مذکور موجود است. )
در چنین شرایطی دادستان تهران و معاون دادستان و دادیار ناظر بر زندان آقای نیری به دلایل نامعلوم با اعزام فوری آقای بایمانی به مرخصی درمانی و انجام عمل قلب و طی مراحل درمانی دیگر در بیرون از زندان تحت نظر خانواده، از اعزام این زندانی سیاسی به مرخصی درمانی خودداری میکنند.
درباره آخرین وضعیت آقای افشین بایمانی باید یادآور شویم، ما به عنوان همبندی،از ایشان خواستیم به دلیل مشکلات قلبی در سیویکمین هفته کارزار اعتصاب غذای "سهشنبههای نه به اعدام" در روز سهشنبه مورخ شش شهریور ۱۴۰۳ شرکت نکنند، اما ایشان به اصرار خود به این کارزار اعتصابی متعهد بوده و روز سهشنبه را همراه با ما در اعتصاب غذا به سر بردند؛ کمتر از نیمروزی پس از آن در روز چهارشنبه دچار حمله قلبی مجدد شده و با علائم سکته قلبی به مرکز درمانی بیرون زندان فرستاده شده و یک روز بعد بازگردانده شدند.
در مورد دیگر همبندی ما آقای سامان یاسین هنرمند زندانی نیز باید شهادت دهیم، با وجود دو بار بستری شدن ایشان در بیمارستان روانپزشکی رازی و نظریه کمیسیون پزشکی قانونی مبنی بر تشدید بیماریهای ایشان در شرایط زندان، و در شرایطی که نزدیک به دو سال است که این جوان به صورت بلاتکلیف در زندان است؛ دادستانی و نماینده ایشان هیچگونه دغدغهای نسبت به حفظ جان این زندانی سیاسی نداشته و تنها به نگارش نامههایی به زندان و تاکید بر "دسترسی زندانی به خدمات پزشکی!" بسنده کردهاند!
این در حالی است که سامان علاوه بر بیماریهای دیگر، دچار بیماری پنیک بوده که حضور در شرایط استرسزای زندان این بیماری را تشدید میکند. بهگونهای که هر روز و هر ساعت بیم آن میرود که جان وی به خطر افتد.
واقعیت موجود در زندان قزلحصار خود هولناک و غیرانسانی است، ما نه میخواهیم با کلمات بازی کنیم، و نه ذرهای از واقعیت فراتر برویم.
دادستان تهران و معاون ایشان در مورد این دو همبندی ما یا آگاهانه و با تصمیم خود و یا تحت فشار نهادهای دیگر، با عمل نکردن به قانون و تداوم نگهداری آنها در زندان و محروم کردنشان از حق درمان در خارج از زندان و زیر نظر پزشکان مورد تایید خانواده، در عمل زمینه "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" آنها را فراهم آوردهاند. قتل و کشتاری که بنا بر اطلاع موثق در مورد دهها زندانی در دیگر زندانها از جمله در زندان شیبان اهواز، بند زنان زندان اوین، بند ۴ زندان اوین و.... نیز درحال وقوع است.
در آخر اینکه ما به عنوان همبندی این دو عزیز، خواهان آزادی یا دستکم اعزام به مرخصی استعلاجی فوری افشین بایمانی و سامان یاسین هستیم، و مسولیت بروز هر حادثهای و به خطر افتادن سلامتی یا جان این عزیزان در زندان را برعهده دادستان تهران، معاون ایشان و البته در مراتب بالاتر قوهقضائیه و سازمان زندانها را در این مورد مسول میدانیم. بدیهی است که در صورت تداوم این شرایط غیرقانونی و نقض حقوق این دو عزیز، مقاومت و اعتراض را حق خود دانسته و اعتراضات دیگری را در داخل زندان به مورد اجرا خواهیم گذاشت.
احمدرضا حائری
حمزه سواری
سعید ماسوری
زندان قزلحصار
شهریور ۱۴۰۳
#احمدرضا_حائری #سعید_ماسوری #حمزه_سواری #سامان_یاسین #افشین_بایمانی #بیانیه #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، به مناسبت ماه مهر و شروع مدرسه، متنی به شرح زیر نوشته است:
«سومین مهر دور از "هستی" و پاسخ دقیق دخترکم به سفیدسازی زندان؛
"زندان بد است، هر جا که باشد!"
تماس تلفنی:
هستی: بابا راستی یه سوال؟ شما زندان اوین راحتتر بودی یا قزلحصار!؟
من: عزیزم سوال سختیه! اوین یه بدیهایی داشت، اما یه سری امکاناتش بیشتر بود، قزلحصار هم خوب کمی پیچیده است وضعیتش!
هستی: اما بابا به نظرم اشتباه جواب دادی!
من: چرا!؟
هستی: چون باید میگفتی هیچکدوم!
من: قربونت برم من، کاملا درست میگی!، جواب اشتباهی دادم، اوین باشه یا قرلحصار یا تهران بزرگ! هیچکدوم خوب و راحت نیست! این اشتباهترین جوابی بود که توی زندگی به یک سوال دادم!!
پینوشت: یاد پارسال افتادم، که به قزلحصار تبعید شدیم، آن روزها هم نزدیک مهر بود. در بند امن تماس سه دقیقهای در روز داشتیم؛ در اولین مکالمه با صدای بغضآلود پرسید: "بابا چرا شما را بردن "اوین حصار"!؟
از ۹۸ به این سو، این سومین مهرماهی است که نخستین روز رفتن دخترکم به مدرسه را پشت میلههای زندان بودم، نه در کنارش! مهر ۱۳۹۹ که در زندان تهران بزرگ دربند بودم، مهر پارسال و اکنون نیز مهر ۱۴۰۳!
روشنگری "هستی" به عنوان دختربچهای دهساله درباره رنج زندان که از اعماق وجودش برمیخواست؛ پاسخی بود در خور به دوستانی که چند وقت اخیر به بهانه اختلاف نظرهای سیاسی یا غیرسیاسی در داخل زندان، "سیاهی" زندان را "سفید" جلوه میدادند، یا دستکم حاصل نوشتههایشان این بود.
زندان بد است، و هیچ کسی نباید به خاطر عقاید سیاسی، مذهبی و یا فقر شدید و تضاد طبقاتی حاکم بر جامعه و نتایج آن زندانی شود. درد دلم به خصوص درباره زندانیان غیرسیاسی را اگر بر کاغذ آورم، مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد. اما فعلا به همین پاسخ دخترکم اکتفا میکنم.
به یاد همه دختران و پسرانی که در این سالها روز اول مدرسه را در حالی سپری کردند که پدر یا مادرشان به خاطر عقاید سیاسی، مذهبی و... پشت میلههای زندان دربند بودند؛ و به یاد محسن، کیان و صدها کودک و نوجوانی که در همه این سالها با قساوت خونشان را بر زمین ریختند و دیگر زنگ ماه مهر را نشنیدند، و با گرامیداشت یاد قاسم آبسته، ایوب کریمی، آسو عبدالهی و صدها زندانی سیاسی و عقیدتی دیگری که در این سالها به دار آویخته شدند تا امروز کودکانشان مهری بدون مهربانی پدر یا مادر را تجربه کنند. و با درود به معلمانی که درس آزادگی را به فرزندان این سرزمین میآموزند.
#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار
اول مهر ۱۴۰۳»
#ماه_مهر #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سومین مهر دور از "هستی" و پاسخ دقیق دخترکم به سفیدسازی زندان؛
"زندان بد است، هر جا که باشد!"
تماس تلفنی:
هستی: بابا راستی یه سوال؟ شما زندان اوین راحتتر بودی یا قزلحصار!؟
من: عزیزم سوال سختیه! اوین یه بدیهایی داشت، اما یه سری امکاناتش بیشتر بود، قزلحصار هم خوب کمی پیچیده است وضعیتش!
هستی: اما بابا به نظرم اشتباه جواب دادی!
من: چرا!؟
هستی: چون باید میگفتی هیچکدوم!
من: قربونت برم من، کاملا درست میگی!، جواب اشتباهی دادم، اوین باشه یا قرلحصار یا تهران بزرگ! هیچکدوم خوب و راحت نیست! این اشتباهترین جوابی بود که توی زندگی به یک سوال دادم!!
پینوشت: یاد پارسال افتادم، که به قزلحصار تبعید شدیم، آن روزها هم نزدیک مهر بود. در بند امن تماس سه دقیقهای در روز داشتیم؛ در اولین مکالمه با صدای بغضآلود پرسید: "بابا چرا شما را بردن "اوین حصار"!؟
از ۹۸ به این سو، این سومین مهرماهی است که نخستین روز رفتن دخترکم به مدرسه را پشت میلههای زندان بودم، نه در کنارش! مهر ۱۳۹۹ که در زندان تهران بزرگ دربند بودم، مهر پارسال و اکنون نیز مهر ۱۴۰۳!
روشنگری "هستی" به عنوان دختربچهای دهساله درباره رنج زندان که از اعماق وجودش برمیخواست؛ پاسخی بود در خور به دوستانی که چند وقت اخیر به بهانه اختلاف نظرهای سیاسی یا غیرسیاسی در داخل زندان، "سیاهی" زندان را "سفید" جلوه میدادند، یا دستکم حاصل نوشتههایشان این بود.
زندان بد است، و هیچ کسی نباید به خاطر عقاید سیاسی، مذهبی و یا فقر شدید و تضاد طبقاتی حاکم بر جامعه و نتایج آن زندانی شود. درد دلم به خصوص درباره زندانیان غیرسیاسی را اگر بر کاغذ آورم، مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد. اما فعلا به همین پاسخ دخترکم اکتفا میکنم.
به یاد همه دختران و پسرانی که در این سالها روز اول مدرسه را در حالی سپری کردند که پدر یا مادرشان به خاطر عقاید سیاسی، مذهبی و... پشت میلههای زندان دربند بودند؛ و به یاد محسن، کیان و صدها کودک و نوجوانی که در همه این سالها با قساوت خونشان را بر زمین ریختند و دیگر زنگ ماه مهر را نشنیدند، و با گرامیداشت یاد قاسم آبسته، ایوب کریمی، آسو عبدالهی و صدها زندانی سیاسی و عقیدتی دیگری که در این سالها به دار آویخته شدند تا امروز کودکانشان مهری بدون مهربانی پدر یا مادر را تجربه کنند. و با درود به معلمانی که درس آزادگی را به فرزندان این سرزمین میآموزند.
#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار
اول مهر ۱۴۰۳»
#ماه_مهر #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تداوم فشار بر زندانیان کارزار «سهشنبههای #نه_به_اعدام»: دادسرای انقلاب کرج #احمدرضا_حائری را به «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب» متهم کرد.
شعبه اول بازپرسی ناحیه یک دادسرای عمومی و انقلاب کرج، پس از چند بار احضار و ابلاغ، در نهایت صبح امروز چهارشنبه ۲۵ مهر جلسه بازپرسی در پروندهسازی تازهای که علیه احمدرضا حائری، زندانی سیاسی گشوده شده را بهصورت ویدیوکنفرانس برگزار کرد.
این پروندهسازی بنا بر فشار نهادهای امنیتی و براساس گزارشات و شکایتهای مقامات زندان قزلحصار کرج، به دلیل نامهها و گزارشات این فعال حقوقبشر زندانی علیه شکنجه زندانیان و فعالیت او علیه مجازات اعدام در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» تشکیل شده است.
در این جلسه بازپرسی، احمدرضا حائری به «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» و «نشر اکاذیب» متهم شده است.
حائری پیشتر با شکایت سازمان زندان، به دلیل افشاگری درباره قتل سیستماتیک ساسان نیکنقس، زندانی سیاسی و امیرحسین حاتمی، زندانی جرائم عمومی، به «نشر اکاذیب» متهم و به ۹۱ روز زندان محکوم شده بود.
او در پرونده دیگری که با شکایت سازمان اطلاعات سپاه تشکیل شد نیز به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» در مجموع به چهار سال و چهار ماه زندان محکوم شده بود.
با وجود اعلام رامین صفرنیا، وکیل احمدرضا حائری مبنی بر نقض حکم چهار سال و چهار ماه زندان او در دیوان عالی کشور، این زندانی سیاسی با گذشت بیش از ۲۰ ماه از زمان آغاز حبس خود، همچنان در زندان قزلحصار کرج بهسر میبرد.
اکنون مقامات امنیتی و قضایی با مرخصی کوتاهمدت او مخالفت میکنند و پروندهسازیهای پیدرپی نیز برای او ادامه دارد.
- از صفحه رضا اکوانیان خبرنگار
@akvanian
آقای حائری بیستم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲، جهت تحمل حبس راهی زندان اوین شد. او در تاریخ دوازدهم شهریورماه، ۱۴۰۲ به همراه دوازده تن از زندانیان سیاسی به زندان قزلحصار کرج منتقل شد.
آقای حائری در تیرماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و چندی با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
احمدرضا حائری پیش از این نیز از بابت فعالیت های خود سابقه بازداشت و تحمل حبس را داشته است.
ایشان به دلیل نپذیرفتن اعزام با دستبند به بیمارستان، از رسیدگی پزشکی محروم مانده و قرنیه چشمشان آسیب دیده است.
آقای حائری در زندان هم دست از فعالیتهای حقوق بشرلنه نکشیده است. نامههای مهم آقای حائری درباره شکنجه وحشیانه سامان یاسین، پرونده متهمان اعدام شده اهل سنت و ... بسیار تاثیرگذار بودهاند.
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شعبه اول بازپرسی ناحیه یک دادسرای عمومی و انقلاب کرج، پس از چند بار احضار و ابلاغ، در نهایت صبح امروز چهارشنبه ۲۵ مهر جلسه بازپرسی در پروندهسازی تازهای که علیه احمدرضا حائری، زندانی سیاسی گشوده شده را بهصورت ویدیوکنفرانس برگزار کرد.
این پروندهسازی بنا بر فشار نهادهای امنیتی و براساس گزارشات و شکایتهای مقامات زندان قزلحصار کرج، به دلیل نامهها و گزارشات این فعال حقوقبشر زندانی علیه شکنجه زندانیان و فعالیت او علیه مجازات اعدام در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» تشکیل شده است.
در این جلسه بازپرسی، احمدرضا حائری به «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» و «نشر اکاذیب» متهم شده است.
حائری پیشتر با شکایت سازمان زندان، به دلیل افشاگری درباره قتل سیستماتیک ساسان نیکنقس، زندانی سیاسی و امیرحسین حاتمی، زندانی جرائم عمومی، به «نشر اکاذیب» متهم و به ۹۱ روز زندان محکوم شده بود.
او در پرونده دیگری که با شکایت سازمان اطلاعات سپاه تشکیل شد نیز به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» در مجموع به چهار سال و چهار ماه زندان محکوم شده بود.
با وجود اعلام رامین صفرنیا، وکیل احمدرضا حائری مبنی بر نقض حکم چهار سال و چهار ماه زندان او در دیوان عالی کشور، این زندانی سیاسی با گذشت بیش از ۲۰ ماه از زمان آغاز حبس خود، همچنان در زندان قزلحصار کرج بهسر میبرد.
اکنون مقامات امنیتی و قضایی با مرخصی کوتاهمدت او مخالفت میکنند و پروندهسازیهای پیدرپی نیز برای او ادامه دارد.
- از صفحه رضا اکوانیان خبرنگار
@akvanian
آقای حائری بیستم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲، جهت تحمل حبس راهی زندان اوین شد. او در تاریخ دوازدهم شهریورماه، ۱۴۰۲ به همراه دوازده تن از زندانیان سیاسی به زندان قزلحصار کرج منتقل شد.
آقای حائری در تیرماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و چندی با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
احمدرضا حائری پیش از این نیز از بابت فعالیت های خود سابقه بازداشت و تحمل حبس را داشته است.
ایشان به دلیل نپذیرفتن اعزام با دستبند به بیمارستان، از رسیدگی پزشکی محروم مانده و قرنیه چشمشان آسیب دیده است.
آقای حائری در زندان هم دست از فعالیتهای حقوق بشرلنه نکشیده است. نامههای مهم آقای حائری درباره شکنجه وحشیانه سامان یاسین، پرونده متهمان اعدام شده اهل سنت و ... بسیار تاثیرگذار بودهاند.
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech