یحیی گل محمدی - سرمربی تیم پدیده مشهد - امروز پس از بازی تیمش گفت: «به نشانه اعتراض به گرانی‌ها و مشکلات معیشتی که درگیرش هستیم می‌خواستم صحبت نکنم اما به احترام خبرنگاران به نشست خبری آمده‌ام. از مدیران و مسئولان می‌خواهم به داد مردم خوب ایران برسند و رسیدگی بیشتر کنند تا مشکلات اقتصادی مردم رفع شود».
.
مشکلات اقتصادی مردم در کشور به حدی رسیده است که حتی سلبریتی های غیرسیاسی نیز از این وضعیت شاکی هستند.
.
وریا غفوری، علی کریمی و حالا یحیی گل محمدی سه چهره فوتبالی در روزهای اخیر هستند که نسبت به مشکلات اقتصادی کشور اعتراض کرده اند.
.
اما آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی به اعتراض ورزشکاران معترض شده و چندروز پیش گفت: ««برخی کسانی که از امنیت کشور استفاده می‌کنند و کار و ورزش و... خود را انجام می‌دهند و بعد نمکدان می‌شکنند، بدانند امنیت از این راه به‌دست می‌آید. یادمان نرود که امنیت چطور به دست می‌آید».
.
مشکلات اقتصادی کشور طی یک سال اخیر به حدی رسیده است که حتی افراد نزدیک به دولت حسن روحانی نیز از وقوع احتمالی خیزش های مردمی بزرگ تر از دی ماه ۹۶ سخن می گویند. «مسعود نیلی» - استاد اقتصاد - در این باره گفته بود: «اگر همین‌طور ادامه دهیم و در همین روند پیش برویم، در معرض خطر خواهیم بود و این امکان وجود دارد که "دفعه بعد فرصتی در اختیار شما نباشد».
.
دستیار اقتصادی رئیس جمهوری ایران شرایط کشور را بسیار ناگوار دانست: «امروز کشور مانند مریضی است که در حالت بد در بیمارستان قرار گرفته اما هم بستگان با هم و هم پزشکان با هم درگیرند».

@Tavaana_TavaanaTech

.
«مادر! سهراب را کشتند»

شاید هیچ کس تصور آن را هم نمی کرد که «انتخابات» ریاست جمهوری سال ۸۸ محملی شود برای اعتراضات گسترده میلیونی به کلیت حکومت جمهوری اسلامی و شعارهایی سر داده شود که تمام خط قرمزهای نظام مستقر را در نوردد. اما با دستکاری حکومت در آرای مردمی و اعلام «محمود احمدی‌نژاد» به عنوان کاندیدای پیروز، عملا حکومت به امید میلیون‌ها نفر دهن کجی کرد و راهی را انتخاب کرد تا مردم معترض راهی جز اعتراض خیابانی نبینند.
.
اما خرداد ۸۸ تبلور مدنی ترین اعتراضات مدنی تاریخ ایران بود. راهپیمایی مشهور به «تظاهرات سکوت» در ۲۵ خرداد - سه روز پس از برگزاری «انتخابات» مشکوک - در کتاب تاریخ معاصر ایران، صفحه ای پرشکوه است و جلوه ای تابان دارد. تظاهراتی که در تهران خطی به درازای میدان آزادی تا میدان فردوسی را در بر می‌گرفت اما کوچکترین خشونت‌ورزی از سوی مردم دیده نشد. موج میلیونی مردمی که در سکوت خیابان‌های مرکزی تهران را درنوردیدند تا بگویند معترض هستند به نتیجه اعلام شده «انتخابات». اما این شکوه مدنی از جانب معترضان پاسخی ناروا و خونین از جانب سرکوبگران گرفت.
.
سهراب اعرابی متولد اسفند ۶۸ بود؛ فرزند محمدرضا اعرابی و پروین فهیمی. پدرش را به تازگی از دست داده بود و سه برادر و یک مادر برای او باقی مانده بودند. قرار بود در تیر ۸۸ در کنکور دانشگاه ها شرکت کند. اما شور سیاسی - اجتماعی نیز در سر داشت و در جریان تبلیغات انتخاباتی سال ۸۸، از هواداران میرحسین موسوی بود و به همراه مادر و برادرش در کارناوال‌های انتخاباتی شرکت می‌جست و سعی می‌کرد حضوری فعال داشته باشد.
.
پس از اعلام نتایج «انتخابات»، سهراب آرام نمی‌گیرد و به اعتراض به خیابان می‌زند. دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ سهراب اعرابی نیز همراه جمعیت به میدان آزادی می‌رسد. اما گلوله‌ها به سوی مردم شلیک می‌شوند؛ پایگاه بسیج مقداد از جمله ساختمان‌هایی بود که قاتلان مردم معترض را نشانه می‌گرفتند. نیروی انتظامی اذعان کرد در آن روز هفت نفر کشته شدند و سهراب یکی از این هفت تن بود. تیر سینه سهراب را شکافت. یکی از نزدیکان خانواده سهراب به این نکته اشاره می‌کند که بعدها که جسد سهراب تحویل خانواده شد، روشن شد که پزشکان سعی کرده بودند او را نجات دهند، اما موفق نشده بودند.

پسر جوان در ۲۵ خرداد شهید راه آزادی و عدالت شده بود، اما خانواده سهراب اعرابی پس از ۲۶ روز فهمیدند که پسرشان در جریان اعتراضات جان خود را از دست داده است.
.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/qmDMW2

@Tavaana_TavaanaTech

جمعیت امام علی؛ صدای دختران بی‌پناه

«جمعیت امداد دانشجویی–مردمی امام علی»، یک سازمان مردم‌نهاد و مستقل است که فعالیتش را از سال ۱۳۷۸ آغاز کرده است. اعضای این گروه در آخرین تلاش‌شان برای آشنایی افکار عمومی با آسیب‌های ازدواج کودکان هشتگ #دختران_بی_پناه را راه انداختند. بررسی‌ها نشان می‌دهد بیش‌تر کودکانی که وارد این چرخه می‌شوند، یا پدرشان معتاد است یا به لحاظ مالی بسیار فقیر هستند. این والدین، کودک خود را در ازای دریافت مبلغی به عقد فرد دیگر درمی‌آورند؛ اتفاقی که در آن مصالح و رضایت کودک در نظر گرفته نمی‌شود. 

https://goo.gl/z16eTK

لینک یوتیوب:
https://goo.gl/nXYTWx

#اسلایدشو #دختران_بی_پناه #کودک_همسری

@Tavaana_TavaanaTech

زادروز لیلا فروهر
گفت‌وگوی توانا با لیلا فروهر

لیلا فروهر متولد ۴ اسفند ۱۳۳۷ خورشیدی است. وی در خانواده‌ای هنرمند از مادری هنرپیشه به نام فرنگیس فرحزادی و پدری هنرمند به نام جهانگیر فروهر به دنیا آمد. لیلا از سن ۳ سالگی به صحنهٔ تئاتر پا گذاشت و به نقش آفرینی در تئاترهای مختلف در تئاتر سپاهان اصفهان در کنار پدر و مادر خود و هنرمند بزرگ تئاتر ارحام صدر پرداخت.

انقلاب که پیروز شد بسیاری از هنرمندان و خوانندگان پیش از انقلاب از کار کردن منع شدند. بسیاری گریختند و آن‌هایی که ماندند نیز خانه‌نشین شدند. در این میان خوانندگان زن ِ آن دوره رنج مضاعف بردند. آن‌ها هم برای طاغوتی! بودنشان نتوانستند دیگر آواز بخوانند و هم به دلیل زن‌بودن و حرام و ممنوع‌بودن صدای زنان از کار بازماندند.
یکی از این خوانندگان لیلا فروهر است.

لیلا فروهر متولد چهارم اسفندماه ۱۳۳۷ در اصفهان است. او در خانواده‌ای هنرمند دیده به جهان گشود پدرش جهانگیر فروهر هنرپیشه بود و مادر فرنگیس فرحزادی نیز بازی‌گر سینما بود. لیلا فروهر از سه سالگی کار هنری خود را آغاز کرد و پنج ساله بود که در فیلم «مراد و لاله» و «خروس‌جنگی» نقش‌آفرینی کرد.

بازی او در فیلم «سلطان قلب‌ها» برای همیشه در حافظه‌ی مردم ثبت شد. او چهارده سال داشت که خوانندگی را آغاز کرد.

پس از انقلاب اسلامی او به دلیل ممنوعیت خوانندگی زنان به دادگاه انقلاب احضار شد. فروهر در سال ۱۳۶۵ به دشواری و از طریق کوه به کشور ترکیه گریخت و از آنجا به آلمان رفت و پس از چند روز وارد فرانسه شد و پس از چند سال از گذشت انقلاب در سال ۵۷، موفق شد مادر و خواهر و برادر خود را ملاقات کند. او در سال ۱۹۸۸ میلادی به آمریکا رفت و در شهر لس‌آنجلس ساکن شد.
لیلا فروهر پس از زلزله کرمانشاه کمک‌های جمع‌آوری و به ایران ارسال کرد.
او در سال‌های اخیر ترانه‌هایی با مضامین اجتماعی و سیاسی نیز اجرا کرده است.

ویدیوی کامل گفت وگوی توانا با لیلا فروهر را اینجا ببینید:
bit.ly/1PZMrHk

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ

لیلا فروهر در فیلم سلطان قلب ها

ویدئوی گفتگوی توانا با لیلا فروهر:
http://bit.ly/1PZMrHk

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ

زرتشت احمدی راغب، آتش نشانی که پس از 17 سال سابقه کار به دلیل فعالیت های مدنی و منتقدانه از کار اخراج شده است، امروز شنبه ۴ اسفندماه ۹۷، در مقابل ساختمان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در تهران دست به تحصن اعتراض‌آمیز زد.

#زرتشت_احمدی_راغب

@Tavaana_TavaanaTech

ویدئویی از رقص زنان ایرانی در بازار تبریز در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.
ایران در آستانه‌ی نوروز است. گرانی و تورم عرصه را بر همه تنگ کرده است.
ولی ایرانیان از هر فرصتی برای رهایی از غم‌ها استفاده می‌کنند و مرزهای ممنوعیت را در می‌نوردند.
دیوارهای برلینی که رقص و آواز زنان و شور و عشق و بوسه را ممنوع کرده است به زودی فرو خواهد ریخت‌ و ایرانیان با شور و شادی تاریکی‌ها را از کشور خواهند زدود.
روزی خواهد رسید که حجاب اجباری نباشد و رقص ممنوع نباشد. روزی که ایرانیان با همبستگی دوباره وطن را خواهند ساخت. آن روز دور نیست.

@Tavaana_TavaanaTech

کاخ اردشیر بابکان؛ یادگار دوره ساسانی

این بنا به دستور اردشیر بابکان، بنیان‌گذار سلسله‌ ساسانی در قرن سوم قبل از میلاد ساخته شده و بر سکوی بزرگی به شکل مربع قرار گرفته است. در میانه‌ این سکو، بنای مربع‌شکلی ایجاد شده و در فراز آن چهارطاقی بزرگ با دهانه‌‌های ۱۱ متر و پایه‌های ۵ متر ساخته شده است. بسیاری بر این نظر هستند که چنین گنبدهایی در همه جای جهان روی یک مکان مدور ساخته می‌شدند اما این گنبد روی پلانی مربع ساخته شده است که به آن ویژگی منحصر به فردی در جهان بخشیده است.

(این ویدئو در نوروز ۹۷ ساخته شده است.)

https://goo.gl/pY5sJt

لینک یوتیوب:
https://youtu.be/eSyg_m_2EpU
نسخه نوشتاری:
https://goo.gl/KCs4MB
#نوروز_کجا_برویم

@Tavaana_tavaanatech

زوم: بورلی هیلز در شمال تهران

توانا- در آگهی‌های فروش ویلاهای ساخته‌شده یا در حال ساخت لواسان، کلمه «خاص‌نشین» به عنوان تبلیغ، در کنار قیمت‌های میلیاردی دیده می‌شود.
اما در لواسان واقعا چی می‌گذره؟ چندی پیش گزارش‌های مستند متعددی از چند شبکه اینترنتی داخلی منتشر شد درباره تخلفات سنگین رانت‌خواران در ساخت‌وساز و تخریب مناطق کشاورزی و طبیعی، از جمله کوه‌خواری در لواسان.
در لواسان چه خبر است؟ این ویدئوی کوتاه را حتما ببینید.

لینک سایت:
https://bit.ly/2BQ0XVg
لینک یوتیوب:
https://bit.ly/2IxuSHC

#توانا
#زوم
#لواسان

@Tavaana_TavaanaTech

.
شاهزاده رضا پهلوی، دیروز جمعه سوم اسفند ۱۳۹۷ از پروژه علمی - تحقیقاتی «ققنوس» به صورت رسمی پرده برداشت. این پروژه ماموریت دارد طرح بازسازی ایران برای روزهای پس از سقوط حکومت اسلامی را آماده کند و به حکومت آینده تحویل بدهد.
.
دیروز نشست مطبوعاتی - خبری این پروژه با حضور شخص شاهزاده رضا پهلوی و دست اندکاران پروژه برگزار شد. دانشگاه جرج واشینگتن در شهر واشینگتن دی سی میزبان این نشست بود.
.
شاهزاده رضا پهلوی دیروز در سخنرانی خود تاکید کرد که سال پیش، از «الهیار کنگرلو» - دانشمند ایرانی ساکن آمریکا - خواسته بود که گروهی از دانشمندان و متخصصان را گردهم بیاورد تا راه حل های مختلف برای بازسازی ایران را ارائه دهند.
.
فرزند ارشد پادشاه پیشین ایران در سخنان خود گفت: «فقدان نهادهایی مانند ققنوس در تاریخ معاصر ایران به رشد توهم و خرافه دامن زده و از سوی دیگر نیز باعث موفقیت دشمنان ایران شده تا بتوانند مسیر رشد اقتصادی و اعتلای فرهنگی جامعه ما را متوقف کنند».
.
او در سخنان خود گفت: «آقای پهلوی اظهار داشت: «دغدغه نیروهای سیاسی بیشتر مقابله با این حکومت [جمهوری اسلامی] است نه الزاما فراهم کردن نقشه راه و پروژه‌های بازسازی کشور. حتی اگر بگوییم که برای فردا احزاب سیاسی‌ای هستند که برنامه‌های اقتصادی دارند، اما باز آنها باید به متخصصان مراجعه کنند. این متخصصین امروز می‌توانند [تحت پروژه ققنوس] دانش خود را در اختیار جامعه ایران قرار دهند».
.
ققنوس قرار است هر چندماه یک بار کنفرانسی با حضور دانشمندان ایرانی برگزار کند. تورنتو و لندن مقاصد بعدی برگزاری کنفرانس های پروژه ققنوس خواهند بود. همچنین ققنوس دارای وبسایت و مجله‌ است که در آن دستاوردهای این پروژه به اطلاع مردم خواهد رسید.
.
مدیریت هماهنگی گروه ققنوس بر عهده دکتر الهیار کنگرلو است. دکتر کنگرلو، دانشمند بخش نوروبیولوژی و فیزیک مغناطیسی در دانشگاه کلمبیا و مؤسسه روانپزشکی نیویورک است.
.
تصویری از نشست دیروز با سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی
.
نظر شما در مورد چنین فعالیت‌هایی چیست؟ گروه‌های خارج از ایران چقدر می‌توانند تاثیرگذار باشند؟ آیا پروژه‌هایی از این دست را موثر می‌دانید؟ شهروندان چقدر می‌توانند برای آینده‌ی کشور ایران موثر باشند؟ جامعه‌ی مدنی چه نقشی می‌تواند ایفا کند؟

@Tavaana_TavaanaTech

ناصرالدین شاه و «آخوندها»!
.
«مهدی رستم پور» در کانال تلگرامی خود دو خاطره ناصرالدین شاه از روحانیون هم عصر را منعکس کرده است که جالب توجه است و می تواند برای مخاطبان جذاب باشد. این دو رویداد متعلق به سال ۱۲۶۷ خورشیدی و ایام محرم در تکیه صاحبقرانیه است.
.
خاطره اول: «امروز به آخوندها خلعت می‌دهند. پنجاه تومان حاضر کرده‌ایم که توی آخوندها سیدها بپاشیم. آخوندهای ارغه {حیله‌گر} زیادی جمع شده بودند. پول روضه‌خوان‌ها که تمام شد. آخوندهای ارغه منتظر پاشیدن پول بودند. پاشیدند به آخوندها و سیدها. کتک‌کاری کردند و تماشا کردیم. اما چون پول کم بود تماشای خوب نداد. انشالله سال دیگر نذر کردم که یکصد تومان بیاورم به طور دل خودم بپاشم».
.
خاطره دوم:‌ «سیف‌السادات که سید فضولی بود این روزها مرده است ... ملا علی، امام‌خوان قدیم نمرده. هنوز هست. یک نفر یهودی بیت‌المقدس که سال پیش تهران آمده و مسلمان شده بود، در نهایت گردن کلفتی زیر منبر نشسته بود. برای تعزیه، یکی از تختهای کالسکه که رقیه و سکینه اینها بودند درش باز نمی‌شد. خیلی اسباب خنده شد. تعزیه وفات امام زین‌العابدین بود. اداها در می‌آورد که آدم می‌خواست ریشش را دون به دون بکند».
.
@Tavaana_TavaanaTech

زادروز سیاوش کسرایی

سیاوش کسرایی؛ مردی که «شاعر روزگار»ش بود

سیاوش کسرایی در اسفند ۱۳۰۵ در اصفهان به دنیا آمد. اما چندی نگذشت که به همراه خانواده به تهران آمد و عملا در تهران رشد و نمو یافت. دوران تحصیل ابتدایی و دبیرستان را در تهران گذراند و در میانه دهه ۲۰ بود که وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد اما نتوانست از پایان نامه خود که درباره جنبش کارگری بود دفاع کند.
پس از دانشکده حقوق برای خدمت سربازی به دانشکده افسری رفت. از سال ۱۳۳۱ در سازمان همکاری بهداشت شروع به کار کرد. او از این دوره تا دهه ۵۰ و در کنار مشاغلی که در وزارتخانه هایی همچون آبادانی و مسکن یا مسکن و شهرسازی داشت، به تدریس ادبیات در دانشگاه هم پرداخت. با «مهری نوذری» ازدواج کرد و سه فرزند به نام های «اشرف، بی بی و مانلی» فرزندان برآمده از این پیوند بودند.
.
با وقوع انقلاب ۵۷، کسرایی که عضو حزب توده بود و به خاطر آن زندان نیز رفته بود، در موضع دفاع از نظام برآمده از انقلاب قرار می گیرد. اما ماه عسل #حزب_توده با جمهوری اسلامی خیلی زود به اتمام می رسد و با آغاز سرکوب حزب توده در سال ۶۲ کسرایی به افغانستان می گریزد. در کابل حدود چهار سال زندگی می کند و سپس به مسکو می رود.
.
از ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۴ در مسکو زندگی می کند تا اینکه در سال ۱۳۷۴ به وین می رود. اما برای زندگی در اروپا مجال زیادی نمی یابد و در بهمن ۱۳۷۴ در سن ۶۸ سالگی بر اثر بیماری قلبی جان خود را از دست می دهد. کسرایی در آرامگاه مرکزی وین در بخش مشاهیر به خاک سپرده می شود.
.
#سیاوش_کسرایی یک #شاعر نیمایی بود. او از جمله کسانی بود که در دهه ۲۰ شمسی در حلقه نیما یوشیج حضور داشت. نخستین #شعر نیمایی او، «پس از من شاعری آید» نام داشت که در ۲۵ سالگی سروده شد.
.
سیاست در اشعار کسرایی حضوری انکارناپذیر دارد. او اشعاری دارد که آن ها را تقدیم به «ارنستو چه گوارا» یا «بابی ساندز» کرده است. «مرتضی کیوان» یا «خسرو گلسرخی» - از چپ گرایان مشهور ایرانی - از جمله ایرانیانی بودند که کسرایی در رثای آنان شعر سروده است.
.
او درباره اتفاقات سیاسی در سطح دنیا و ایران نیز شعر سروده است که از جمله می توان به شعری درباره انفجار بمب اتم در هیروشیما یا اشعار او در جریان انقلاب ۵۷ اشاره کرد. کسرایی در مقطع انقلاب ۵۷ آن اندازه جوزده شده بود که حتی شعری در رثای پیامبر مسلمانان سرود که «فرهاد مهراد» آن را با نام «والا پیامدار، محمد» اجرا کرد.

اما کسرایی بیشتر از اشعار سیاسی خود با برخی از اشعار ماندگار خود شناخته می شود که البته در آن ها نیز می توان ردپای ایده آل ها و استعاره های سیاسی یافت. از جمله می توان از منظومه «آرش کمانگیر» نام برد که به باور برخی منتقدان پیوند حماسه و غزل است.

این شعر در شرایطی سروده شد که فضای سیاسی جامعه برای چپگرایانی چون سیاوش کسرایی نامطلوب می نمود. دید منفی به محمدرضاشاه و پادشاهی پهلوی بسیاری از هنرمندان مخالف حکومت وقت را به تکاپوی هنری برای بیان مخالفت خود وا می داشت.
.
ادامه:
goo.gl/om4fFp

@Tavaana_TavaanaTech

مواجهه این مجری با یک فرد دارای معلولیت را ببینید!
فرد می‌گوید من معلول جسمی و حرکتی هستم و مجری با پوزخند می‌گوید حرکت نمی‌کنی اصلا؟

یعنی هیچ آموزشی ندیده‌اند؟ فهم و شعور مواجهه و صحبت با یک شهروند دارای معلولیت را ندارند؟ آن هم جلوی چشم صدهاهزار بیننده!

مرتبط:
وظیفه شهروندان در برابر افراد دارای معلولیت
https://goo.gl/tnNfhV
کتاب آداب معاشرت رآ افراد دارای معلولیت
https://bit.ly/2FtEjWl

@Tavaana_TavaanaTech

تغییر امامان جمعه توسط خامنه ای با رویکرد جوانگرایی!

عباسعلی سلیمانی، امام جمعه زاهدان می‌گوید به دستورر خامنه‌ای لیستی از امام جمعه‌ها برای تغییر به قصد جوان‌گرایی وجود دارد.

https://goo.gl/Hy1mV2
.
طرح از بهنام محمدی
.
#کارتون
@Tavaana_TavaanaTech

سالگرد ربوده‌شدن و قتل ابراهیم زال‌زاده

در ۵ اسفندماه سال ۱۳۷۵ ابراهیم زال‌زاده، مدیر موسسه‌ی نشر ابتکار و بامداد ناپدید شد.
برخی دلایل قتل زال‌زاده را انتشار آخرین مقاله‌ی او در نشریه‌ی «معیار» که با مدیر مسئولی خودش منتشر شد می‌دانند که بعد از چند شماره توقیف شد. زال‌زاده در مقاله‌ای در آخرین شماره خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشته بود:

«آقای رئیس‌جمهور هیچ رژیمی در ایران پایدار نبوده و شما بهتر می‌دانید که اگر رژیم نتواند از نتاریخ درس بگیرد و منطبق با خواست‌های مردم حرکت نکند سرنگون خواهد شد.»
زال‌زاده یکی از کسانی بود که در آن زمان در مورد سینما رکس آبادان گزارش تهیه کرد و آن را کار روحانیان دانست. ستار لقایی، روزنامه‌نگار که در آن دوره با زال‌زاده هم‌کار بود ماجرا چنین تعریف می‌کند: «خبر اول روزنامه، مربوط به آتش‌سوزی سینما رکس بود و من از یکی از همکارانم خواسته بودم که به همراه عکاس، به منظور تهیه‌ی گزارشی از ماجرای آتش‌سوزی، شبانه به آبادان بروند. ما نمی‌دانستیم چه اتفاقی افتاده است و چرا سینما آتش گرفته است؟ مقامات دولتی هنوز در این مورد اظهار نظری نکرده بودند، ولی ده‌ها ناشناس به دفتر روزنامه، به قسمت خبری تلفن زده بودند و گفته بودند که «سینما رکس، یک فیلم سانسور نشده، نمایش می‌داده است و ساواک سینما را آتش زده است.»

زال‌زاده معتقد بود که پشت پرده‌ی فاجعه‌ی سینما رکس، اهداف سیاسی نهفته است و اظهار آمادگی کرد که به جای همکار من به آبادان برود. و همان شبانه، به همرا عکاس راهی آبادان شدند. ساعت ۲ بعد از ظهر تلفن زد و نخستین گزارشش را برای دستیار من، دیکته کرد. تمام شب رانندگی کرده بود و نخوابیده بود. و سخت عصبانی بود. عکاس روزنامه به من گفت، زال‌زاده بعد از دیدن سالن سوخته‌ی سینما، چند بار استفراغ کرده است. موقعی هم که گزارش را دیکته می‌کرد، چند بار بر سر همکارم، جیغ زد. او روز بعد به تهران باز گشت. روحیه‌اش بسیار بد بود. از چند نفر اسم می‌برد که در آتش‌سوزی سینما دخالت داشته‌اند. شخصی به نام حسین تکبعلی‌زاده، آیت‌الله جمی و رشیدیان. او به صراحت به من گفت که آتش‌سوزی کار روحانیون بوده است.

آن روزها کمتر کسی بود که نظر زال‌زاده را بپذیرد و من هم جزو آن‌ها بودم. مگر می‌شد قبول کرد که مردان خدا، یا به ظاهر مردان خدا، ۴۰۰ بی‌گناه را به خاطر مسایل سیاسی، در سالن سینما آتش بزنند و جزغاله کنند.» ستار لقایی تعریف می‌کند که زال‌زاده در سال ۱۹۹۰ به لندن آمد و مهمان من بود.
.
او ماجرا را این‌گونه نقل می‌کند: «مجموعه‌ی اشعار شاملو را که انتشارات بامداد (متعلق به خود او)، در آلمان چاپ کرده بود، به همراه کتابی منتشر نشده که چاپ کامپیوتری بود، با نام «واقعیت سینما رکس»، برای اطلاع من آورده بود. «واقعیت سینما رکس» نوشته‌ی خودش بود. و مشتمل بود، بر مطالب منتشر شده و منتشر نشده‌ا‌ی، درباره‌ی معمای سینما رکس آبادان. او به من گفت: به زودی نسخه‌ی تکمیلی کتاب سینما رکس را برایم خواهد فرستاد. ولی من هرگز این کتاب را دریافت نداشتم. بعدها از همسرش شنیدم که مأموران اطلاعاتی، دو ماه پیش از قتل ناجوانمردانه‌اش، در یک شبیخون نا‌به‌هنگام، همه‌ی دست‌نوشته‌ها و فایل‌های کامپیوتری‌اَش را برده‌اند.»

ماجرای قتل زال زاده را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Ebrahim_Zalzadeh

@Tavaana_TavaanaTech

زادروز پرویز شاپور

احمد شاملو برای کارهای #پرویزشاپور نام «کاریکَلِماتور» را برگزیده بود چرا که می‌گفت کارهای شاپور کاریکاتورهایی است که با کلمه بیان شده‌است. این واژه‌ی انتخابی ِ شاملو در دایره‌ی واژگانی زبان فارسی برای همیشه ماندگار شد.

#پرویز_شاپور از ۵ اسفندماه ۱۳۰۲ تا ۱۵ مرداد ۱۳۷۸ زندگی کرد. شاپور در سال ۱۳۲۹ با فروغ فرخ‌زاد، شاعر ایرانی که نوه‌ی خاله‌ی مادرش بود ازدواج کرد. زندگی‌ای که ۵ سال دوام داشت و حاصل آن فرزندی بود به نام کامیار شاپور.

از پرویز شاپور ۱۲ جلد اثر بر جای مانده است.

برخی از کاریکلماتورهای شاپور:

وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد، ماهی‌ها صلوات فرستادند.

اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی به بزرگی آسمان می‌سازم.

به عقیده گیوتین، سر آدم زیادی است.

به یاد ندارم نابینائی به من تنه زده باشد.

قلبم پرجمعیت‌ترین شهر دنیاست.

قطرهٔ باران، اقیانوس کوچکی است.

زندگی بدون آب از گلوی ماهی پایین نمی‌رود.

هر درخت پیر، صندلی جوانی می‌تواند باشد.

باغبان وقتی دید باران قبول زحمت کرده، به آبپاش مرخصی داد.

فاصله بین دو باران را سکوت ناودان پر می‌کند.

فریاد زندگی در سکوت گورستان ته نشین می‌شود.

برای اینکه پشه‌ها کاملاً نا امید نشوند، دستم را از پشه بند بیرون می‌گذارم.

گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرندهٔ محبوس است.

روی همرفته زن و شوهر مهربانی هستند!

‍ 🔘یاد نوازش‌های پر از صمیمیت تو می‌افتم. پرویز به خدا بدبخت هستم و این بدبختی مثل شرابی مرا مست می‌کند. این بدبختی اعصاب مرا تخدیر کرده تو را می‌خواهم و نمی‌خواهم، نمی‌خواهم زیرا بدبختی را از من می‌گیری و می‌خواهم به این جهت که آرامش من هستی نباید حرف‌های من به نظر تو خیلی رمانتیک باشد ولی باور کن که این طور احساس می‌کنم. می‌دانم که نباید این حرف ها را برای تو بنویسم. می‌دانم که دیگر تو مال من نیستی اما نمی‌شود. نمی‌توانم همین یک دفعه را بگذار بگویم بعد دیگر نامه نمی‌نویسم. پرویز امروز برف می‌آید بعد از چهار سال امروز دارم رنگ برف را می‌بینم یادم می‌آید همیشه به تو می گفتم که اهواز ما را از دیدن برف محروم کرده و در دلم شوقی داشتم که زمستان حقیقی را با چشم‌هایی ببینم اما حالا مثل این است که این برف روی قلب من می بارد و سردی مشئوم آن را در تمام رگ‌ها و اعصابم احساس می‌کنم. کاش این برف روی گور من می‌آمد و من حالا زنده نبودم یا اگر زنده بودم برف را با تو تماشا می‌کردم و پرویز به من نخند حرف‌هایم را مسخره نکن به خدا دلم می‌خواهد به یک جایی فرار کنم که گذشته‌ام را نبینم و دلم می‌خواهد دیوانه شوم و شعورم از بین برود.
.
🔸از نامه های #فروغ_فرخزاد به پرویز شاپور


@Tavaana_TavaanaTech