This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنان «کارشناس روس» در تلویزیون دولتی ایران:
خداوند برای شما رهبر بی نظیری را قرار داده که هنگام صحبت از او نور الهی خارج میشود...
نظر شما چیست؟
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
خداوند برای شما رهبر بی نظیری را قرار داده که هنگام صحبت از او نور الهی خارج میشود...
نظر شما چیست؟
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سقف حقوق مدیران ۲۴ میلیون تومان در ماه تصویب شد.
کارگران اما با حداقل حقوق استخدام میشوند و ماه ها حقوق و دستمزدشان به تعویق میافتد.
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
کارگران اما با حداقل حقوق استخدام میشوند و ماه ها حقوق و دستمزدشان به تعویق میافتد.
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
۱۲ اسفند سالروز اعطای حق رای به زنان ایران
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/17572
محمدرضاشاه خودش در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۴۱ با اعلام انقلاب سفید که در شش اصل خلاصه میشد اعطای حق رای را به زنان را نیز اعلام کرد. پس از این دولت در ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۴۱، با صدور فرمانی حق رای زنان را به رسمیت شناخت.
آیت الله خمینی، از مخالفان اعطای حق رای زنان به زنان بود. وی در تلگرامی اعتراضی به اسدالله اعلم نخست وزیر وقت نوشت: «ورود زنها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف [است با] قوانین محکم اسلام که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست، و برای دیگران حق دخالت نیست. و فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و میدهند. در این صورت، حق رأی دادن به زنها و انتخاب آنها در همهی مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است. و نیز قانون مجلس شورا، مصوب و موشّح ربیعالثانی ۱۳۲۵ قمری، حق انتخابشدن و انتخابکردن را در انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری از زنها سلب کرده است.»
آیتالله خمینی اما بعد از رسیدن به رهبری انقلاب اسلامی در دومین دوره انتخابات مجلس به زنها گفت :« شما باید در همه صحنهها و میدانها وارد باشید. مثل انتخابات که امروز عملی است که باید انجام بگیرد و همانطور که مدها فعالیت میکنند زنان هم باید در انتخابات فعالیت کنند.»
به نظر شما دلیل تغییر نظر خمینی درباره شرکت زنان در انتخابات بعد از ۱۵ سال چیست؟
در این رابطه:
حق رای زنان در ایران
http://bit.ly/2jWtzlD
سخنرانی "حق رای زنان" سوزان بی آنتونی
http://bit.ly/10G6NDQ
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/17572
محمدرضاشاه خودش در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۴۱ با اعلام انقلاب سفید که در شش اصل خلاصه میشد اعطای حق رای را به زنان را نیز اعلام کرد. پس از این دولت در ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۴۱، با صدور فرمانی حق رای زنان را به رسمیت شناخت.
آیت الله خمینی، از مخالفان اعطای حق رای زنان به زنان بود. وی در تلگرامی اعتراضی به اسدالله اعلم نخست وزیر وقت نوشت: «ورود زنها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف [است با] قوانین محکم اسلام که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست، و برای دیگران حق دخالت نیست. و فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و میدهند. در این صورت، حق رأی دادن به زنها و انتخاب آنها در همهی مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است. و نیز قانون مجلس شورا، مصوب و موشّح ربیعالثانی ۱۳۲۵ قمری، حق انتخابشدن و انتخابکردن را در انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری از زنها سلب کرده است.»
آیتالله خمینی اما بعد از رسیدن به رهبری انقلاب اسلامی در دومین دوره انتخابات مجلس به زنها گفت :« شما باید در همه صحنهها و میدانها وارد باشید. مثل انتخابات که امروز عملی است که باید انجام بگیرد و همانطور که مدها فعالیت میکنند زنان هم باید در انتخابات فعالیت کنند.»
به نظر شما دلیل تغییر نظر خمینی درباره شرکت زنان در انتخابات بعد از ۱۵ سال چیست؟
در این رابطه:
حق رای زنان در ایران
http://bit.ly/2jWtzlD
سخنرانی "حق رای زنان" سوزان بی آنتونی
http://bit.ly/10G6NDQ
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Telegram
آموزشکده توانا
زنان از چه زمانی حق رای داشتند؟نظر روحانیون درباره رای دادن در زمان شاه چه بود؟چرا آنها درگذرزمان درباره مشارکت زنان تغییرنظر دادند؟
goo.gl/1F0alT
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/1F0alT
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
اطلاعات خزه ای یا آگاهی پایدار؟!
دیتاها و اطلاعات الزاما منجر به آگاهی نمی شوند و لزوما نجاتبخش نیستند.
مطالعه هدفمند ، منسجم و عمیق است که می تواند باعث خلق آگاهی گردد.
آگاهی از درون می جوشد و ما را یاری و هدایت می کند، اما اطلاعات و دیتاها سرشان دست دیگری است (اشخاص، گروهها، جریان ها، ...) و این می تواند فریبنده و خطرناک باشد.
ممکن است با ارائه هدفمند، طراحی شده و جهت دار اطلاعات ما را به سویی که خود می خواهند هدایت کنند ، و چنانچه بتوانند ما را وارد جریان اطلاعاتی خودشان کنند، اصطلاحا قادر خواهند بود (ذهن) ما را بازی دهند ! چرا که سر رشته اطلاعاتی که ما نشخوار می کنیم دست خودشان است.
در صورتیکه موضوعی را برای مدتی مستمر و عمیق دنبال کرده و کندوکاو نماییم (مطالعه و تحقیق عمیق و هدفمند) پس از چندی سرچشمه آگاهی (از آن موضوع) در درون ذهن ما جوشیدن گرفته و ما را سیراب می نماید، و این دیگر سراب نیست، حقیقت است.
اما اطلاعات پراکنده می توانند گمراه کننده، کاذب و سراب باشند و مانند قطعات دور از هم یک پازل، حقیقت تصویر را آنچنان که هست نتوانند و یا نخواهند به ما نشان دهند و ما را در پی سرابی به دنبال خود بکشند، به آنجا که خود می خواهند!
مطالب در خوانش عمیق علاوه بر آنکه در عمق ذهن ما جاگیر می شوند، همچنین سبب می گردند قوه اندیشه مان –که در سطحی خوانی های روزمره صرفا نظاره گر بود و راکد– تدریجا به حرکت درآمده و خود شروع به تولید محتوا کند.
در روزنامه خوانی های سطحی و گذرا، نه تنها به همان سرعت که مطالب را از نظر می گذرانیم فراموش می کنیم ، بلکه قوه تفکر و تعقل ما پویایی خود را از دست داده و بجای آنکه بازیگر فعال صحنه اطلاعات باشد، تماشاگر صرف این صحنه خواهد بود، و ما تبدیل می شویم به فردی که به جای تولید محتوا و یا اتخاذ نگرش انتقادی در برابر اطلاعات ارائه شده، صرفا مصرف کننده دست و پا بسته اطلاعات دیگران میشویم.
مانند شخص معتادی که وابسته به مصرف مواد خاصی باشد، ما نیز به ارتزاق اطلاعات تولیدی دیگران وابسته می شویم بی آنکه نقشی در این فرایند تولید داشته باشیم.
عده ای می خواهند ما جماعت، سطحی و پراکنده خوان بار بیاییم تا برده وار دنباله رو اطلاعات آنان باشیم؛ طوری که قادر باشند آنچنان که می خواهند (در دراز مدت) ما را مدیریت کنند!
کنترل داده ها را بدست بگیرند تا ما را اداره کرده و به حرکت جمعی ما جهت دهند.
*
از منظری دیگر مطالعه عمیق توأم با آرامش است، کتابخوان همچون غواصی است که در عمق اقیانوس آگاهی، به نرمی و آرامی غور می کند، با حوصله و در کمال آرامش.
اما روزنامه خوان به مثابه شخصی است که با جت اسکی، با سرعت و شتابی مهیج، سطح دریا را می شکافد و پشت سر می گذارد، بی آنکه به عمق آن راه یابد، مسافت زیادی را می پیماید، اما فقط در سطح!
و چنانچه به پشت سر خود و مسیری که پیموده نظاره کند، فقط کف روی آب را می بیند که به سرعت در حال محو شدن است؛
سطحی بودن، هیجان بالا و شتابزدگی از خصوصیات بارز این نوع حرکت است،
و خود اضافه کنید " گذرا بودن " را.
*
جای آنکه ذهنمان را انبار اطلاعات و دیتاهای گوناگون کنیم، آنرا سرچشمه آگاهی و بصیرت حقیقی نماییم .
بر وسوسه سطحی خوانی های جذاب و متنوع غلبه کنیم و مشقت مطالعه عمیق را به جان بخریم تا حلاوت و شیرینی عظیم آنرا با عمق جان احساس کنیم.
تلاش کنیم تا بذر آگاهی در ذهنمان جوانه بزند، ریشه بدواند و کم کم به نهالی برومند و رفته رفته به درختی تنومند بدل گردد؛
اجازه ندهیم اطلاعات پراکنده و سطحی و فریبنده ، همچون خزه هایی بی ریشه، فضای ذهن ما را پوشانده و آنرا محاط نمایند و مانع از تابش نور آگاهی و آفتاب دانایی به ذهن ما گردند.
نگذاریم ذهن پویا، خلاق و کنشگر ما، زیر لایههایی از اطلاعات خزه ای مدفون شده و نتواند هوای پاک آزادی و عطر دلپذیر آگاهی را استنشاق نماید.
تکنولوژی را به خدمت خود بگیریم، نه آنکه اسیر و برده تکنولوژی و اربابان آن گردیم.
م . قاضی محسنی
مطلب فوق را یکی از همراهان توانا ارسال کرده است.
غرفه مجازی کتاب توانا:
http://ow.ly/4nmBb8
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
دیتاها و اطلاعات الزاما منجر به آگاهی نمی شوند و لزوما نجاتبخش نیستند.
مطالعه هدفمند ، منسجم و عمیق است که می تواند باعث خلق آگاهی گردد.
آگاهی از درون می جوشد و ما را یاری و هدایت می کند، اما اطلاعات و دیتاها سرشان دست دیگری است (اشخاص، گروهها، جریان ها، ...) و این می تواند فریبنده و خطرناک باشد.
ممکن است با ارائه هدفمند، طراحی شده و جهت دار اطلاعات ما را به سویی که خود می خواهند هدایت کنند ، و چنانچه بتوانند ما را وارد جریان اطلاعاتی خودشان کنند، اصطلاحا قادر خواهند بود (ذهن) ما را بازی دهند ! چرا که سر رشته اطلاعاتی که ما نشخوار می کنیم دست خودشان است.
در صورتیکه موضوعی را برای مدتی مستمر و عمیق دنبال کرده و کندوکاو نماییم (مطالعه و تحقیق عمیق و هدفمند) پس از چندی سرچشمه آگاهی (از آن موضوع) در درون ذهن ما جوشیدن گرفته و ما را سیراب می نماید، و این دیگر سراب نیست، حقیقت است.
اما اطلاعات پراکنده می توانند گمراه کننده، کاذب و سراب باشند و مانند قطعات دور از هم یک پازل، حقیقت تصویر را آنچنان که هست نتوانند و یا نخواهند به ما نشان دهند و ما را در پی سرابی به دنبال خود بکشند، به آنجا که خود می خواهند!
مطالب در خوانش عمیق علاوه بر آنکه در عمق ذهن ما جاگیر می شوند، همچنین سبب می گردند قوه اندیشه مان –که در سطحی خوانی های روزمره صرفا نظاره گر بود و راکد– تدریجا به حرکت درآمده و خود شروع به تولید محتوا کند.
در روزنامه خوانی های سطحی و گذرا، نه تنها به همان سرعت که مطالب را از نظر می گذرانیم فراموش می کنیم ، بلکه قوه تفکر و تعقل ما پویایی خود را از دست داده و بجای آنکه بازیگر فعال صحنه اطلاعات باشد، تماشاگر صرف این صحنه خواهد بود، و ما تبدیل می شویم به فردی که به جای تولید محتوا و یا اتخاذ نگرش انتقادی در برابر اطلاعات ارائه شده، صرفا مصرف کننده دست و پا بسته اطلاعات دیگران میشویم.
مانند شخص معتادی که وابسته به مصرف مواد خاصی باشد، ما نیز به ارتزاق اطلاعات تولیدی دیگران وابسته می شویم بی آنکه نقشی در این فرایند تولید داشته باشیم.
عده ای می خواهند ما جماعت، سطحی و پراکنده خوان بار بیاییم تا برده وار دنباله رو اطلاعات آنان باشیم؛ طوری که قادر باشند آنچنان که می خواهند (در دراز مدت) ما را مدیریت کنند!
کنترل داده ها را بدست بگیرند تا ما را اداره کرده و به حرکت جمعی ما جهت دهند.
*
از منظری دیگر مطالعه عمیق توأم با آرامش است، کتابخوان همچون غواصی است که در عمق اقیانوس آگاهی، به نرمی و آرامی غور می کند، با حوصله و در کمال آرامش.
اما روزنامه خوان به مثابه شخصی است که با جت اسکی، با سرعت و شتابی مهیج، سطح دریا را می شکافد و پشت سر می گذارد، بی آنکه به عمق آن راه یابد، مسافت زیادی را می پیماید، اما فقط در سطح!
و چنانچه به پشت سر خود و مسیری که پیموده نظاره کند، فقط کف روی آب را می بیند که به سرعت در حال محو شدن است؛
سطحی بودن، هیجان بالا و شتابزدگی از خصوصیات بارز این نوع حرکت است،
و خود اضافه کنید " گذرا بودن " را.
*
جای آنکه ذهنمان را انبار اطلاعات و دیتاهای گوناگون کنیم، آنرا سرچشمه آگاهی و بصیرت حقیقی نماییم .
بر وسوسه سطحی خوانی های جذاب و متنوع غلبه کنیم و مشقت مطالعه عمیق را به جان بخریم تا حلاوت و شیرینی عظیم آنرا با عمق جان احساس کنیم.
تلاش کنیم تا بذر آگاهی در ذهنمان جوانه بزند، ریشه بدواند و کم کم به نهالی برومند و رفته رفته به درختی تنومند بدل گردد؛
اجازه ندهیم اطلاعات پراکنده و سطحی و فریبنده ، همچون خزه هایی بی ریشه، فضای ذهن ما را پوشانده و آنرا محاط نمایند و مانع از تابش نور آگاهی و آفتاب دانایی به ذهن ما گردند.
نگذاریم ذهن پویا، خلاق و کنشگر ما، زیر لایههایی از اطلاعات خزه ای مدفون شده و نتواند هوای پاک آزادی و عطر دلپذیر آگاهی را استنشاق نماید.
تکنولوژی را به خدمت خود بگیریم، نه آنکه اسیر و برده تکنولوژی و اربابان آن گردیم.
م . قاضی محسنی
مطلب فوق را یکی از همراهان توانا ارسال کرده است.
غرفه مجازی کتاب توانا:
http://ow.ly/4nmBb8
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مکن فراموشم
http://bit.ly/2mh3Bgt
خواننده: دکتر سهیلا گلستانی
موزیک: جهانبخش برومند
تنظیم: بابک شاهرکی
ترانهسرا: بیژن ترقی
ویدیو: ارویس ویدیو تیم
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
http://bit.ly/2mh3Bgt
خواننده: دکتر سهیلا گلستانی
موزیک: جهانبخش برومند
تنظیم: بابک شاهرکی
ترانهسرا: بیژن ترقی
ویدیو: ارویس ویدیو تیم
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
درباره فروشنده
فروشنده فیلمی است در معرفی خشونت جنسی و قربانیان بی شمارش در جامعه. صحنه اول فیلم با تخت خوابی خالی شروع می شود تا هر تردیدی را در این مورد از بین ببرد. در ادامه چراغها خاموش روشن می شوند تا آماده ورود به نمایش زندگانی شویم.
برای فهم فروشنده باید به دو خط موازی فیلم دقت کرد. داستان زندگی رعنا و عماد در روز و نمایش شبانه فروشنده اثر آرتور میلر که رعنا و عماد بازیگر آن هستند. در میان همین موازی سازی هاست که فرهادی نگفتنی ها را برای ما روایت می کند (نگاه کنید به صحنه ای که عماد پیرمرد را در اطاق حبس میکند و بعد متعاقب آن صحنه ای از نمایش میلر در تئاتر: صحنه مرگ ویلی و تابوت او. بیانی صریح از مرگ اخلاقی عماد به موازات خشونتی که او به خرج می دهد.)
فرهادی در صحنه های متفاوت هم انواع خشونت های جنسی را روایت می کند، هم ما را با قربانیان آشنا می کند. نوجوانی که تصاویر جنسی در گوشیش دارد، تماشاگر تئاتری که با نگاهش هرزگی می کند، بازیگر تئاتری که همکار زنش را مسخره می کند، و البته مردی که راهش را به حمام زنی پیدا می کند، همه در مسبر دستیابی به لذت جنسی احترامی برای زنانگی قائل نیستند. این البته ساختار های اخلاقی جامعه را ویران خواهد کرد، چنانکه دوربین در لحظات مهمی از فیلم ترکهای دیوار را به وضوح یا در پس زمینه به رخ ما می کشد.
فروشنده به یاد مان می آورد که خشونت جنسی هم قربانیان آشکار دارد هم قربانیان پنهان. قربانی پنهان فیلم زن روسپی ای است که در فیلم هرگز او را نمی بینیم. او را فقط از روی لباسهایش می شناسیم. لباسهایی که هر چه عریانتر باشند سهم بیشتری از دوربین می برد. فرهادی البته از موازی سازی در نمایش میلر برای معرفی بیشتر این قربانی استفاده می کند. جایی که ما را با فاحشه ای آشنا می کند که بر سر راه ویلی قرار می گیرد. فاحشه ای که لباسی سرخ به تن دارد. شاید همان لباسی که بعدا در کمد روسپی داستان زندگی روزانه عماد و رعنا می بینیم.
قربانی بعدی رعناست که بیشتر فیلم در سکوت است. زنی که هرگز از رنج حادثه رهایی نمی یابد. رعنا هم فربانی خشونت متجاوز است هم زخم خورده جامعه ای که او را به پنهان کردن رنجش دعوت میکند. رعنا در قید و زنجیر فضایی مردسالار گرفتار شده. نه فقط بود و نبودش در نمایش، که حتی غذایی که می خورد تحت کنترل مردان است (نگاه کنید به صحنه شام در آشپزخانه). در چنین فضایی است که رعنا که در زندگی واقعی بغضی دائمی دارد در نمایش شبانه فرصتی پیدا می کند که حرف دلش را بزند.
قربانی بعدی عماد است. مردی که هر چه از زمان فیلم می گذرد فاصله اش از انسانیت بیشتر می شود. او که در ابتدای فیلم فرزند ناتوان همسایه را کمک می کند تا از خانه به سلامت خارج شود در انتها پیرمرد گناهکار را به آستانه مرگ می رساند. عماد که در شروع اهل هیچ خلافی نیست و حتی حاضر به دست زدن به اموال مستاجر قبلی نیست در نهایت به کنکاش در زندگی او می پردازد. عماد به تدریج همه را به قضاوت می نشیند. قضاوتی که راه به تباهی واز دست دادن همه چیز می برد.
آخرین قربانی خشونت جنسی هم پیرمرد خلافکاری است که متهم اصلی داستان است. او هم البته مثل دیگران ( نوجوان کلاس عماد مثلا) وقتی به دام می افتد به اشک و التماس پناه می برد. در میان همین التماس هاست که می فهمیم سی پنج سال است که زن دارد و حالا نگران عواقب رسوایی است.
فرهادی با بازی گرفتن ازنسلهای مختلف خشونت جنسی را پدیده ای رایج در تمام سنین معرفی می کند.
خشونت جنسی اما در فضای پنهان کاری و آغشته به شرم است که رشد می کند و این از چشمان فرهادی دور نمی ماند. این فضای پنهان کاری در گوشه گوشه فیلم آشکار است. رعنا و عماد هر دو نگرانند که کدام همسایه رعنا را در حمام پیدا کرده. همزمان رعنا جزییات حادثه را از عماد پنهان می کند، عماد از همکارانش. قربانیان حتی نمی خواهند پای پلیس به ماجرا باز شود. اوج زشتی این فرهنگ را جایی می بینیم که رعنا به عماد می گوید ناراحتی تو نه از نفس خشونت که از این است که چرا همسایه ها خبردارند. در همین فضای پنهان کاری هم هست که بابک رابطه خودش و شناختش از زن روسپی را از رعنا و عماد پنهان می کند. پنهان کاری ای که مقدمه تمام فجایع بعدی است.
فیلم با چهره در هم شکسته و بدون احساس ولی در حال گریم عماد و رعنا ( با حضور هنرپیشه زن فاحشه در زمینه) تمام می شود. پیام آشکار صحنه همین است که در سایه خشونت جنسی فراگیر،زندگی تنها در پشت ماسک ونقش بازی کردن است که قابل ادامه است.
تنها لحظه امیدوار کننده فیلم جایی است که عماد به کودک فیلم به تقلید از باب اسفنجی می گوید بالاخره یک روز خوب می آید که یکی من و تو را هم پیدا می کند. شاید یک روز نسل آینده راه حلی برای خشونت جنسی و فرار از این سردرگمی پیدا کند.
آب از سر نسل امروز خیلی وقت است که گذشته است.
امیرعلی بنی اسدی
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
فروشنده فیلمی است در معرفی خشونت جنسی و قربانیان بی شمارش در جامعه. صحنه اول فیلم با تخت خوابی خالی شروع می شود تا هر تردیدی را در این مورد از بین ببرد. در ادامه چراغها خاموش روشن می شوند تا آماده ورود به نمایش زندگانی شویم.
برای فهم فروشنده باید به دو خط موازی فیلم دقت کرد. داستان زندگی رعنا و عماد در روز و نمایش شبانه فروشنده اثر آرتور میلر که رعنا و عماد بازیگر آن هستند. در میان همین موازی سازی هاست که فرهادی نگفتنی ها را برای ما روایت می کند (نگاه کنید به صحنه ای که عماد پیرمرد را در اطاق حبس میکند و بعد متعاقب آن صحنه ای از نمایش میلر در تئاتر: صحنه مرگ ویلی و تابوت او. بیانی صریح از مرگ اخلاقی عماد به موازات خشونتی که او به خرج می دهد.)
فرهادی در صحنه های متفاوت هم انواع خشونت های جنسی را روایت می کند، هم ما را با قربانیان آشنا می کند. نوجوانی که تصاویر جنسی در گوشیش دارد، تماشاگر تئاتری که با نگاهش هرزگی می کند، بازیگر تئاتری که همکار زنش را مسخره می کند، و البته مردی که راهش را به حمام زنی پیدا می کند، همه در مسبر دستیابی به لذت جنسی احترامی برای زنانگی قائل نیستند. این البته ساختار های اخلاقی جامعه را ویران خواهد کرد، چنانکه دوربین در لحظات مهمی از فیلم ترکهای دیوار را به وضوح یا در پس زمینه به رخ ما می کشد.
فروشنده به یاد مان می آورد که خشونت جنسی هم قربانیان آشکار دارد هم قربانیان پنهان. قربانی پنهان فیلم زن روسپی ای است که در فیلم هرگز او را نمی بینیم. او را فقط از روی لباسهایش می شناسیم. لباسهایی که هر چه عریانتر باشند سهم بیشتری از دوربین می برد. فرهادی البته از موازی سازی در نمایش میلر برای معرفی بیشتر این قربانی استفاده می کند. جایی که ما را با فاحشه ای آشنا می کند که بر سر راه ویلی قرار می گیرد. فاحشه ای که لباسی سرخ به تن دارد. شاید همان لباسی که بعدا در کمد روسپی داستان زندگی روزانه عماد و رعنا می بینیم.
قربانی بعدی رعناست که بیشتر فیلم در سکوت است. زنی که هرگز از رنج حادثه رهایی نمی یابد. رعنا هم فربانی خشونت متجاوز است هم زخم خورده جامعه ای که او را به پنهان کردن رنجش دعوت میکند. رعنا در قید و زنجیر فضایی مردسالار گرفتار شده. نه فقط بود و نبودش در نمایش، که حتی غذایی که می خورد تحت کنترل مردان است (نگاه کنید به صحنه شام در آشپزخانه). در چنین فضایی است که رعنا که در زندگی واقعی بغضی دائمی دارد در نمایش شبانه فرصتی پیدا می کند که حرف دلش را بزند.
قربانی بعدی عماد است. مردی که هر چه از زمان فیلم می گذرد فاصله اش از انسانیت بیشتر می شود. او که در ابتدای فیلم فرزند ناتوان همسایه را کمک می کند تا از خانه به سلامت خارج شود در انتها پیرمرد گناهکار را به آستانه مرگ می رساند. عماد که در شروع اهل هیچ خلافی نیست و حتی حاضر به دست زدن به اموال مستاجر قبلی نیست در نهایت به کنکاش در زندگی او می پردازد. عماد به تدریج همه را به قضاوت می نشیند. قضاوتی که راه به تباهی واز دست دادن همه چیز می برد.
آخرین قربانی خشونت جنسی هم پیرمرد خلافکاری است که متهم اصلی داستان است. او هم البته مثل دیگران ( نوجوان کلاس عماد مثلا) وقتی به دام می افتد به اشک و التماس پناه می برد. در میان همین التماس هاست که می فهمیم سی پنج سال است که زن دارد و حالا نگران عواقب رسوایی است.
فرهادی با بازی گرفتن ازنسلهای مختلف خشونت جنسی را پدیده ای رایج در تمام سنین معرفی می کند.
خشونت جنسی اما در فضای پنهان کاری و آغشته به شرم است که رشد می کند و این از چشمان فرهادی دور نمی ماند. این فضای پنهان کاری در گوشه گوشه فیلم آشکار است. رعنا و عماد هر دو نگرانند که کدام همسایه رعنا را در حمام پیدا کرده. همزمان رعنا جزییات حادثه را از عماد پنهان می کند، عماد از همکارانش. قربانیان حتی نمی خواهند پای پلیس به ماجرا باز شود. اوج زشتی این فرهنگ را جایی می بینیم که رعنا به عماد می گوید ناراحتی تو نه از نفس خشونت که از این است که چرا همسایه ها خبردارند. در همین فضای پنهان کاری هم هست که بابک رابطه خودش و شناختش از زن روسپی را از رعنا و عماد پنهان می کند. پنهان کاری ای که مقدمه تمام فجایع بعدی است.
فیلم با چهره در هم شکسته و بدون احساس ولی در حال گریم عماد و رعنا ( با حضور هنرپیشه زن فاحشه در زمینه) تمام می شود. پیام آشکار صحنه همین است که در سایه خشونت جنسی فراگیر،زندگی تنها در پشت ماسک ونقش بازی کردن است که قابل ادامه است.
تنها لحظه امیدوار کننده فیلم جایی است که عماد به کودک فیلم به تقلید از باب اسفنجی می گوید بالاخره یک روز خوب می آید که یکی من و تو را هم پیدا می کند. شاید یک روز نسل آینده راه حلی برای خشونت جنسی و فرار از این سردرگمی پیدا کند.
آب از سر نسل امروز خیلی وقت است که گذشته است.
امیرعلی بنی اسدی
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
فیروز نادری این کارتون را در توییتر خود منتشر کرد و بالای آن نوشت که به راستی غمانگیز است.
اینکه بخش زیادی از ایرانیان خارج کشور نمیتوانند به کشورشان سفر کنند بسیار غمانگیز است. یکی از کاربران در جایی زیر این کارتون نوشته است که کاش فیروز نادری همین جمله که «به راستی غمانگیز است را در جمع اسکار و در گفتوگو با خبرنگاری میگفت تا بازتاب بیشتری داشته باشد نسبت به صفحهی توئیتر خود.»
شما چه فکر میکنید؟
goo.gl/yOymkb
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
اینکه بخش زیادی از ایرانیان خارج کشور نمیتوانند به کشورشان سفر کنند بسیار غمانگیز است. یکی از کاربران در جایی زیر این کارتون نوشته است که کاش فیروز نادری همین جمله که «به راستی غمانگیز است را در جمع اسکار و در گفتوگو با خبرنگاری میگفت تا بازتاب بیشتری داشته باشد نسبت به صفحهی توئیتر خود.»
شما چه فکر میکنید؟
goo.gl/yOymkb
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. #فیروز_نادری این کارتون را در توییتر خود منتشر کرد و بالای آن نوشت که به راستی غمانگیز است. اینکه بخش زیادی از #ایرانیان خارج کشور نمیتوانند به کشورشان سفر کنند بسیار غمانگیز است. یکی از کاربران در جایی زیر این کارتون نوشته است که کاش فیروز نادری همین…
متن زیر را یکی از همراهان توانا که پدرش از کولبران غیر بومی است در واکنش به این خبر که به کولبران غیربومی کارت کولبری داده نمی شود، برای ما ارسال کرده است:
goo.gl/cfrcyv
تمام مشکلات حل شده فقط مونده تو سر فقرا بکوبند و کارت کولبریشان را بگیرند مطمئنم این یکی رو خیلی سریع انجام میدن ولی در مواقعی که به نفعشان نیست جوابگو نیستند! به به چه تدبیری چه طرحی دمتون گرم مسئولین دم بی شرفایی که در قبال این طرح سکوت کردند گرم! یعنی چی فقط مردم بومی باید کارت کولبری داشته باشند این شهر اگر شهر شده بواسطه ی همین مردم غیر بومی در کنار مردم بومیش هست اونوقت بجای حل مسائل و مشکلات مردم که یقین دارم بیشترشون غیر از کسایی که معلوم است نباید این کارت را داشته باشند نیازمند این کار هستند کو کار؟ کو کارخانه؟ که جوانان و پدران ما بروند مشغول کار بشند ؟ زین پس بفرمایید مواقعی که رای لازم دارید مردم غیر بومی رای ندن مردم غیر بومی که حق ندارند دیگه اینجوری تمام مشکلات حل میشه چقد تبعیض تا کی؟ تنها راه در آمد حلال برای این عزیزان همین کارت کولبری مرز هست آنهم بخور نمیر هفته ایی یک دفعه تازه اگر شانس باهاشون یار باشه و هفته ایی بجای یک دفعه دو دفعه شماره شان خوانده شود واقعا باید تحسین کرد روشهای حل مشکلات قرار بود بیمه کنید بیمه تون بخوره تو سرتون مردم رو از نون خوردن نندازید اگر یه ذره شرافت داشتید کاری نمیکردید که یک نفر بخاطر گرفتن کارت کولبریش بیهوش شود ! چه مسئولی چنین میکند که شما میکنید؟ یک لحظه فکر بچه ش را کرده اید این پدر این برادر منبع در آمد دیگری ام دارند ؟ واقعا ایول میگم به مسئولین مربوطه بهمچنین بی شرفایی که تریبون دارند اما اعتراضی به این طرح ندارند واقعا اینجوری میخواید مشکل حل کنید؟
پ.ن:طرح حذف بد نیست ولی به شرطی که حق خوری نشود"که مطمئنم حق خوری خواهد شد" و از کسانی که مستحق این کارت هستند نگیرند ولی کسانی که شغل دیگری دارند یا منبع درآمدشان خوب است قطعا این طرح میتواند کمک کند به دیگر کولبران برای کار کردن بیشتر ولی اینکه کسی که بخاطر کارتش از هوش برود یعنی عمق فاجعه دیگه ببینید این شخص چقدر به این کار و کارت کولبری برای گذراندن اندک زندگی احتیاج دارد ،مسئولین این ظلم ها رو در حق خلق خود نکنید ظلم پایدار نخواهد بود ...
مرتبط:
مبارزه حکومت ایران با کولبری از رواج آن نکاسته است؛ چرا؟
http://bit.ly/1TUQA7P
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/cfrcyv
تمام مشکلات حل شده فقط مونده تو سر فقرا بکوبند و کارت کولبریشان را بگیرند مطمئنم این یکی رو خیلی سریع انجام میدن ولی در مواقعی که به نفعشان نیست جوابگو نیستند! به به چه تدبیری چه طرحی دمتون گرم مسئولین دم بی شرفایی که در قبال این طرح سکوت کردند گرم! یعنی چی فقط مردم بومی باید کارت کولبری داشته باشند این شهر اگر شهر شده بواسطه ی همین مردم غیر بومی در کنار مردم بومیش هست اونوقت بجای حل مسائل و مشکلات مردم که یقین دارم بیشترشون غیر از کسایی که معلوم است نباید این کارت را داشته باشند نیازمند این کار هستند کو کار؟ کو کارخانه؟ که جوانان و پدران ما بروند مشغول کار بشند ؟ زین پس بفرمایید مواقعی که رای لازم دارید مردم غیر بومی رای ندن مردم غیر بومی که حق ندارند دیگه اینجوری تمام مشکلات حل میشه چقد تبعیض تا کی؟ تنها راه در آمد حلال برای این عزیزان همین کارت کولبری مرز هست آنهم بخور نمیر هفته ایی یک دفعه تازه اگر شانس باهاشون یار باشه و هفته ایی بجای یک دفعه دو دفعه شماره شان خوانده شود واقعا باید تحسین کرد روشهای حل مشکلات قرار بود بیمه کنید بیمه تون بخوره تو سرتون مردم رو از نون خوردن نندازید اگر یه ذره شرافت داشتید کاری نمیکردید که یک نفر بخاطر گرفتن کارت کولبریش بیهوش شود ! چه مسئولی چنین میکند که شما میکنید؟ یک لحظه فکر بچه ش را کرده اید این پدر این برادر منبع در آمد دیگری ام دارند ؟ واقعا ایول میگم به مسئولین مربوطه بهمچنین بی شرفایی که تریبون دارند اما اعتراضی به این طرح ندارند واقعا اینجوری میخواید مشکل حل کنید؟
پ.ن:طرح حذف بد نیست ولی به شرطی که حق خوری نشود"که مطمئنم حق خوری خواهد شد" و از کسانی که مستحق این کارت هستند نگیرند ولی کسانی که شغل دیگری دارند یا منبع درآمدشان خوب است قطعا این طرح میتواند کمک کند به دیگر کولبران برای کار کردن بیشتر ولی اینکه کسی که بخاطر کارتش از هوش برود یعنی عمق فاجعه دیگه ببینید این شخص چقدر به این کار و کارت کولبری برای گذراندن اندک زندگی احتیاج دارد ،مسئولین این ظلم ها رو در حق خلق خود نکنید ظلم پایدار نخواهد بود ...
مرتبط:
مبارزه حکومت ایران با کولبری از رواج آن نکاسته است؛ چرا؟
http://bit.ly/1TUQA7P
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
ریشه کم میلی جنسی
goo.gl/WoP4rm
در این ویدیوی شهرزاد پورعبدالله، روان درمانگر و مشاور درباره «ریشه کم میلی جنسی» با شما به گفتگو مینشیند.
http://bit.ly/2m110pY
همراهان محترم توانا؛ خانم شهرزاد پورعبدالله نکاتی را در ویدئوهای کوتاه با شما مطرح می کنند. می توانید موضوعات مورد علاقه خود را به آی دی ادمین کانال تلگرام توانا یا به اینستاگرام توانا و یا به ایمیل to@tavaana.org ارسال کنید. بدیهی است برای حل مسایل شخصی نیاز به مراجعه به مشاوری مجرب است.
مرتبط:
وبینار «جنسیت، سکس و سلامتی» :
https://goo.gl/WYOCEP
شهرزاد پورعبدالله در رشته علوم اجتماعی و روان درمانگری سيستمی تحصیل کرده است. او در لندن مدرك رواندرمانگری روابط جنسی و عاطفی (Psychosexual and Relationship Therapy) را گرفته و دارای مدرك عالی رواندرمانگری زوجها (Couples Therapy) از انستیتوی NAOS است. وی سالها در حوزه رواندرمانی فردی، زوج و خانواده كار كرده و در زمينه مشكلات و اختلالات جنسی تجربه دارد.
خانم پورعبدالله علاوه بر انتشار مقالات تخصصی در رسانه های مختلف، در برنامه های تلويزيونی شبكههايی چون بی بی سی، من و تو و همينطور صداي آمريكا به عنوان كارشناس حضور میيابد. مجموعهای بيست قسمتی درباره مسايل مربوط به بهداشت روان هم از ايشان از شبكه كهكشان پخش شده است. او همچنین مدرس وبینارهای سلامت روح و روان در آموزشکده توانا است.
شهرزاد پورعبدالله عضو انجمن مشاوره و رواندرمانگری بریتانیا BACP، عضو انجمن رواندرمانگری روابط جنسی و عاطفی COSRT، عضو انجمن رواندرمانگری خانواده AFT، عضو انجمن اروپایی مشاوران خانواده EFTA و عضو انجمن اروپايی رواندرمانگری EAP هستند.
در سری وبینارهای سلامت روح و روان در آموزشکده توانا، شهرزاد پورعبدالله، به سلامت روان و مسائلی که بر آن تاثیرگذار است، پرداخته و خشونت و آزار جنسی و تبعات آن در کودکی و بزرگسالی، خشونت خانگی، و کودکآزاری را مورد بررسی قرار داده بود.
https://tavaana.org/fa/Mental-Health
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/WoP4rm
در این ویدیوی شهرزاد پورعبدالله، روان درمانگر و مشاور درباره «ریشه کم میلی جنسی» با شما به گفتگو مینشیند.
http://bit.ly/2m110pY
همراهان محترم توانا؛ خانم شهرزاد پورعبدالله نکاتی را در ویدئوهای کوتاه با شما مطرح می کنند. می توانید موضوعات مورد علاقه خود را به آی دی ادمین کانال تلگرام توانا یا به اینستاگرام توانا و یا به ایمیل to@tavaana.org ارسال کنید. بدیهی است برای حل مسایل شخصی نیاز به مراجعه به مشاوری مجرب است.
مرتبط:
وبینار «جنسیت، سکس و سلامتی» :
https://goo.gl/WYOCEP
شهرزاد پورعبدالله در رشته علوم اجتماعی و روان درمانگری سيستمی تحصیل کرده است. او در لندن مدرك رواندرمانگری روابط جنسی و عاطفی (Psychosexual and Relationship Therapy) را گرفته و دارای مدرك عالی رواندرمانگری زوجها (Couples Therapy) از انستیتوی NAOS است. وی سالها در حوزه رواندرمانی فردی، زوج و خانواده كار كرده و در زمينه مشكلات و اختلالات جنسی تجربه دارد.
خانم پورعبدالله علاوه بر انتشار مقالات تخصصی در رسانه های مختلف، در برنامه های تلويزيونی شبكههايی چون بی بی سی، من و تو و همينطور صداي آمريكا به عنوان كارشناس حضور میيابد. مجموعهای بيست قسمتی درباره مسايل مربوط به بهداشت روان هم از ايشان از شبكه كهكشان پخش شده است. او همچنین مدرس وبینارهای سلامت روح و روان در آموزشکده توانا است.
شهرزاد پورعبدالله عضو انجمن مشاوره و رواندرمانگری بریتانیا BACP، عضو انجمن رواندرمانگری روابط جنسی و عاطفی COSRT، عضو انجمن رواندرمانگری خانواده AFT، عضو انجمن اروپایی مشاوران خانواده EFTA و عضو انجمن اروپايی رواندرمانگری EAP هستند.
در سری وبینارهای سلامت روح و روان در آموزشکده توانا، شهرزاد پورعبدالله، به سلامت روان و مسائلی که بر آن تاثیرگذار است، پرداخته و خشونت و آزار جنسی و تبعات آن در کودکی و بزرگسالی، خشونت خانگی، و کودکآزاری را مورد بررسی قرار داده بود.
https://tavaana.org/fa/Mental-Health
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. ریشه #کم_میلی_جنسی . در این ویدیوی شهرزاد پورعبدالله، روان درمانگر و مشاور درباره «ریشه کم میلی جنسی» با شما به گفتگو مینشیند. http://bit.ly/2m110pY همراهان محترم توانا؛ خانم #شهرزاد_پورعبدالله نکاتی را در ویدئوهای کوتاه با شما مطرح می کنند. می توانید…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به نظر شما دولت و حکومت ایران برای کاستن آلودگی هوا چه میتوانند بکنند که تاکنون نکردهاند؟
مطالب مرتبط:
هیولای هولناک آلودگی هوا در ایران
https://goo.gl/1VPxFt
@Tavaana_TavaanaTech
مطالب مرتبط:
هیولای هولناک آلودگی هوا در ایران
https://goo.gl/1VPxFt
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جنگ سونیتا کریشنان بر ضد بردگی جنسی
https://tavaana.org/fa/sunitha_krishnan
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
https://tavaana.org/fa/sunitha_krishnan
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
جنگ سونیتا کریشنان بر ضد بردگی جنسی
من روی مساله استثمار جنسی تجاری کار میکنم. ۱۵ ساله بودم که توسط ۸ مرد بهطور دستهجمعی مورد تجاوز قرار گرفتم. من بخش تجاوز را به اندازهای که خشم و غضب ناشی از آن را به یاد دارم، به خاطر ندارم. بله، ۸ مرد بودند که مرا بیحرمت کردند، به من تجاوز کردند، اما آن به هوشیاری من وارد نشد. من هرگز احساس یک قربانی را نداشتم، در آن هنگام یا اکنون. اما آنچه که تا کنون باعث تردید من شد - این خشم عظیم بیدادگرانه است...
https://tavaana.org/fa/sunitha_krishnan
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
من روی مساله استثمار جنسی تجاری کار میکنم. ۱۵ ساله بودم که توسط ۸ مرد بهطور دستهجمعی مورد تجاوز قرار گرفتم. من بخش تجاوز را به اندازهای که خشم و غضب ناشی از آن را به یاد دارم، به خاطر ندارم. بله، ۸ مرد بودند که مرا بیحرمت کردند، به من تجاوز کردند، اما آن به هوشیاری من وارد نشد. من هرگز احساس یک قربانی را نداشتم، در آن هنگام یا اکنون. اما آنچه که تا کنون باعث تردید من شد - این خشم عظیم بیدادگرانه است...
https://tavaana.org/fa/sunitha_krishnan
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Tavaana
مبارزه علیه بردهداری جنسی
من با شما درباره بدترین فرم نقض حقوق بشر، سومین جرم سازماندهی شده ی بزرگ، یک صنعت 10 میلیارد دلاری صحبت کنم. من با شما درباره برده داری دنیای مدرن صحبت میکنم. میخواهم داستانی را برای شما بازگو کنم درباره ی این 3 کودک، پرانیتا، شاهین و آنجالی. مادرِ پرانیتا…
عبدالفتاح سلطانی ۲۰۰۰ روز است که زندانی است. او از بنیانگذاران کانون مدافعان حقوق بشر است و وکیل مدافع بسیاری از زندانیان سیاسی و مدرس کلاس حقوق متهم است که نقش زیادی در افزایش آگاهی عمومی فعالان اجتماعی نسبت به حقوق حقه خود داشته است.
او شش سال از حکم ۱۳ سال زندان خود را گذرانده است. طبق قوانین او می تواند از آزادی مشروط استفاده کند، ولی نه تنها از این حق محروم شده، بلکه طی ۲۰۰۰ روز زندان تنها با وجود ابتلا به بیماری های متعدد ناشی از فشار زندان، تنها یکبار توانسته از حق مرخصی استفاده کند و این در حالیست که دیروز در خبرها آمده بود که یکی از بزرگترین قاچاقچی آن موادمخدر ایران که پارسال دستگیر شده و حکم اعدام دارد، با قرار وثیقه آزاد شده است!
متن زیر را رضا علیجانی، فعال سیاسی، نوشته است:
"عبدالفتاح سلطانی نماد وضعیت «قانون علیه قانون» در سرزمین آفت زده ماست. قانونی که روی کاغذ نوشته شده و قانون نانوشته ای که در بخش امنیتی- قضایی حکم می راند.
عبدالفتاح سلطانی نماد وضعیت «انسان علیه انسان» در جامعه ماست. انسانی که از «شرف» و «شخصیت»ش به هزینه جان و تن اش دفاع می کند و انسانی که در پرونده ها و بیدادگاه هایی که امثال او را محکوم می کند، خود را به شیطان قدرت می فروشد.
عبدالفتاح سلطانی نماد حقیقت و عدالت به بند کشیده شده در ایران ماست. او هزینه «نه»ای را می پردازد در برابر هیولای قدرت که سودای به تعظیم واداشتن امثال او و «آری» شنیدن از آنان را دارد.
اما همین عنصر صبوری و پایداری در رویارویی های نابرابر است که راه به آینده ای بهتر می گشاید. آینده سرزمینی آزاد و آباد و سربلند. به امید روزی که سلطانی و تمامی همکاران «شریف» و عزیزش فراغ البال با کلام قانون اجرای عدالت بطلبند. این مستلزم از گردنکشی بازداشتن آنانی است که به قانون خود نیز وفادار نیستند. اما «روزی» از همین روزهای خدا، در برابر قانون مردم صبورمان گردن بر زمین خواهند نهاد..."
ویدئو آخرین حضور آقای سلطانی بین همکارانش را نشان می دهد.
goo.gl/iYVdZ6
عبدالفتاح سلطانی وکیل مدافع آزادی
http://bit.ly/1zmnum1
مرتبط:
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون
http://bit.ly/2j0rDrL
حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
او شش سال از حکم ۱۳ سال زندان خود را گذرانده است. طبق قوانین او می تواند از آزادی مشروط استفاده کند، ولی نه تنها از این حق محروم شده، بلکه طی ۲۰۰۰ روز زندان تنها با وجود ابتلا به بیماری های متعدد ناشی از فشار زندان، تنها یکبار توانسته از حق مرخصی استفاده کند و این در حالیست که دیروز در خبرها آمده بود که یکی از بزرگترین قاچاقچی آن موادمخدر ایران که پارسال دستگیر شده و حکم اعدام دارد، با قرار وثیقه آزاد شده است!
متن زیر را رضا علیجانی، فعال سیاسی، نوشته است:
"عبدالفتاح سلطانی نماد وضعیت «قانون علیه قانون» در سرزمین آفت زده ماست. قانونی که روی کاغذ نوشته شده و قانون نانوشته ای که در بخش امنیتی- قضایی حکم می راند.
عبدالفتاح سلطانی نماد وضعیت «انسان علیه انسان» در جامعه ماست. انسانی که از «شرف» و «شخصیت»ش به هزینه جان و تن اش دفاع می کند و انسانی که در پرونده ها و بیدادگاه هایی که امثال او را محکوم می کند، خود را به شیطان قدرت می فروشد.
عبدالفتاح سلطانی نماد حقیقت و عدالت به بند کشیده شده در ایران ماست. او هزینه «نه»ای را می پردازد در برابر هیولای قدرت که سودای به تعظیم واداشتن امثال او و «آری» شنیدن از آنان را دارد.
اما همین عنصر صبوری و پایداری در رویارویی های نابرابر است که راه به آینده ای بهتر می گشاید. آینده سرزمینی آزاد و آباد و سربلند. به امید روزی که سلطانی و تمامی همکاران «شریف» و عزیزش فراغ البال با کلام قانون اجرای عدالت بطلبند. این مستلزم از گردنکشی بازداشتن آنانی است که به قانون خود نیز وفادار نیستند. اما «روزی» از همین روزهای خدا، در برابر قانون مردم صبورمان گردن بر زمین خواهند نهاد..."
ویدئو آخرین حضور آقای سلطانی بین همکارانش را نشان می دهد.
goo.gl/iYVdZ6
عبدالفتاح سلطانی وکیل مدافع آزادی
http://bit.ly/1zmnum1
مرتبط:
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون
http://bit.ly/2j0rDrL
حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. #عبدالفتاح_سلطانی ۲۰۰۰ روز است که زندانی است. او از بنیانگذاران کانون مدافعان #حقوق_بشر است و #وکیل_مدافع بسیاری از زندانیان سیاسی و مدرس کلاس حقوق متهم است که نقش زیادی در افزایش آگاهی عمومی فعالان اجتماعی نسبت به حقوق حقه خود داشته است. او شش سال از حکم…
داغ فقر بر کلیه مردم
https://tavaana.org/fa/Kidney_Kurdistan
یک نماینده مجلس چند روز پیش گفت چه ایرادی دارد مردم کلیه خود را بفروشند....
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
https://tavaana.org/fa/Kidney_Kurdistan
یک نماینده مجلس چند روز پیش گفت چه ایرادی دارد مردم کلیه خود را بفروشند....
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
لغو تدفین ۲ شهید گمنام در حریم پاسارگاد
به دنبال پیگیریهای مقامات سازمان میراث فرهنگی، تدفین شهدای گمنام در حریم درجه دو مجموعه جهانی پاسارگاد لغو شد و این دو شهید گرانقدر در کنار آرامگاه سایر شهدای گمنام در تپه موسوم به «نورالشهدا» در نزدیکی شهر سعادتشهر مرکز شهرستان پاسارگاد به خاک سپرده شدند.
مجموعه تاریخی پاسارگاد دربرگیرنده ساختمانهای باستانی از جمله آرامگاه کوروش، باغ پادشاهی پاسارگاد وآرامگاه کمبوجیه است و سال ۱۳۸۳ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد.
ویدیو از مراسم زادروز کوروش بزرگ در پاسارگاد ٧ آبان ۹۵
goo.gl/qVycsw
@tavaanatech
به دنبال پیگیریهای مقامات سازمان میراث فرهنگی، تدفین شهدای گمنام در حریم درجه دو مجموعه جهانی پاسارگاد لغو شد و این دو شهید گرانقدر در کنار آرامگاه سایر شهدای گمنام در تپه موسوم به «نورالشهدا» در نزدیکی شهر سعادتشهر مرکز شهرستان پاسارگاد به خاک سپرده شدند.
مجموعه تاریخی پاسارگاد دربرگیرنده ساختمانهای باستانی از جمله آرامگاه کوروش، باغ پادشاهی پاسارگاد وآرامگاه کمبوجیه است و سال ۱۳۸۳ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد.
ویدیو از مراسم زادروز کوروش بزرگ در پاسارگاد ٧ آبان ۹۵
goo.gl/qVycsw
@tavaanatech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. لغو تدفین ۲ #شهید_گمنام در حریم #پاسارگاد . به دنبال پیگیریهای مقامات سازمان #میراث_فرهنگی، تدفین شهدای گمنام در حریم درجه دو مجموعه جهانی پاسارگاد لغو شد و این دو شهید گرانقدر در کنار آرامگاه سایر شهدای گمنام در تپه موسوم به «نورالشهدا» در نزدیکی شهر…
Forwarded from Tablet
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا بعد از اسكار يك جنگ داخلي ميان ايرانيان در گرفت؟ تبلت اين هفته همه ي توقعات و انتقادات مطرح شده به پيام اصغر فرهادي و فيروز نادري و انوشه انصاري را يك جا جمع كرده. خودتان ببينيد و قضاوت كنيد:
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اصغر فرهادی در مراسم بزرگداشتش در خانه سینما: دعا کنید دلگرم شوم که اینجا کار کنم. من دو سال پیش چمدانها را بسته بودم و نوروز بود و میخواستم بروم
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام صوتی بیضایی برای فرهادی: فروشنده بخاطرساخت دقیق وپالایش فرهنگی درونی آن سزاوارستایش بود حتی اگرجایزه نبرده بود
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ