آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امام جمعه خمین: این مملکت نیازمند اینترنت آمریکایی نیست.
داستان اینترنت ملی چیه؟

لینک ویدیو:
http://trib.al/pagTTYs

@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزارشی که هرگز از صدا و سیما پخش نشد!

در حالی که یک سوم آبهای سطحی در استان خوزستان جاری است چندین روستای این استان از آب آشامیدنی محروم هستند و از آب نهرها برای شست و شو و آشامیدن استفاده می کنند!
لعبت والا، شاعر و ترانه‌سرا ۸۶ ساله شد
goo.gl/YQtXXL

لعبت والا شاعر، ترانه‌سرا، روزنامه‌نگار و داستان‌نویس ایرانی، بیستم آبان‌ماه ۱۳۰۹ شمسی در تهران به دنیا آمد.

پدرش محمدحسین والا بود که به ظهیرالسلطنه معروف بود و نام مادرش منیر والا.

والا از نخستین دانش‌آموختگان دوره‌ی روزنامه‌نگاری دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران است و سال‌ها در مجله‌ی هفتگی سیاسی و اجتماعی «تهران مصور» که برادرش عبدالله والا، مدیر مسئول هفته‌نامه بود کار می‌کرد و سردبیر مجله‌ی «کوچولوها»‌ی آن نشریه بود.

لعبت والا می‌گوید که اشعاری که می‌سروده را مخفی می‌کرده تا مادر و دیگر خویشاوندانش آن اشعار را نبینند. با این حال والا موفق می‌شود که اشعارش را منتشر کند.

والا ورودش به عالم شعر و شاعری را این‌گونه تعریف می‌کند: «زمانی که شاید پانزده یا شانزده ساله بودم، استاد نظام وفا که دو صفحه‌ی وسط مجله‌ی «تهران مصور» در اختیار او بود، شعری گفته بود و من به خیال خودم، آمدم به استقبال. به قول معروف، به اقتفای او رفتم و با همان وزن و قافیه شعر را گفتم. روزی که به دفتر تهرا‌‌ن‌مصور، برای دیدن برادرم رفته بودم، این شعر را به استاد دادم؛ البته با خجالت و با سرخ و سبز شدن، رفتم و شعر را به او دادم. خیلی زیاد مرا تشویق کرد و توی صفحه‌ی خودش، همان‌جایی که شعر خود را می‌گذاشت، شعر مرا هم گذاشت. در حقیقت، او پارتی من پیش برادرم شد و به این طریق، در به روی من باز شد… به خاطر اینکه داریوش رفیعی این شعر مرا توی مجله دیده بود و با آن صدای گرم و شیرینی که داشت، در برنامه‌ای رادیویی که آن موقع زنده پخش می‌شد، خواند. پس من یک‌شبه، ره صدساله طی کردم. یعنی هم شعرم چاپ شد و هم از رادیو پخش شد. این شد که طبیعتاً برادر من، دیگر نتوانست جلوی مرا بگیرد.»

لعبت والا با به یادآوردن حوادث پس از انقلاب و بگیر و ببندها و اعدام‌ها می‌گوید که سرنوشت یاری‌گرش بوده است که توانسته است از ایران برود چرا که اگر می‌ماند حوادث ناگواری در انتظارش می‌بود:

«در مدتی که اینجا بودم، چندتا خانم را اعدام کردند؛ از جمله خانم دکتر پارسا که باید اسم آن را بزرگترین جنایت قرن گذاشت. بعد هم متوجه شدم خانمی جزو اعدام شده‌ها بود که با همدیگر در جمع‌آوری کمک برای زلزله‌زدگان بویین‌زهرا همکاری کرده بودیم. این خانم در میدان تجریش یک چادر زده بود. از من هم خواسته بود با او همکاری کنم و ما شبانه‌روز با هم کار می‌کردیم که برای زلزله‌زدگان اعانه جمع کنیم. او فرهنگی و رئیس یک دبیرستان بود و خانمی بسیار شریف بود.وقتی دیدم که این خانم جزو مفسدین فی‌الارض و به جرم فحشا اعدام شده است، تازه متوجه شدم که دخترم درست می‌گفت که وقتی نوبت به زن‌ها برسد، نوبت تو هم می‌رسد. بعدها البته این موضوع ثابت شد و شنیدم که در برنامه‌ای که در تلویزیون (هویت) داشتند، گفته بودند که من جاسوس موساد بوده‌ام. جاسوس هم حکم اعدام دارد دیگر. در حقیقت، سرنوشت مرا نجات داد. شاید هم بیشتر دانایی دختر.»

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/6wkNrl

@Tavaana_TavaanaTech
وقتی او را از اتاقش بیرون آوردند که سوار کامیون (آمبولانس) شود، خواهش کرد یک سیگار به او بدهند. یکی از افسران سیگاری آتش زد و به او داد که با وضع خاصی گوشه لب گذاشت که پیدا بود می‌خواهد جرات و قوت قلب خود را نشان دهد.این آخرین تقاضایش از زندانبانانش بود. روز اعدام هوا به شدت سرد بود اما او با یک لا پیراهن و پیژامه‌ای پشمینه پای به میدان تیر لشکر دو زرهی تهران گذاشت و هنگام اعدام به جای عفوخواهی و تضرع با بلند‌ترین صدایی که در توان جسم تب دار و بیمارش بود نام عزیزترین‌هایش، ایران و مصدق را فریاد زد و بعد صدای رگبار گلوله در میدان تیر پیچید.
دادستان ارتش پس از اعدام در مصاحبه‌ای با توصیف حالات و روحیۀ او پیش از تیرباران گفت:«آن موقع روحیه‌اش به قدری قوی بود که اگر کسی وارد اتاق می‌شد و از جریان اوضاع اطلاع نداشت هرگز باور نمی‌کرد این شخص کسی است که چند دقیقه دیگر باید تیرباران شود و وصیت‌نامه‌اش را هم نوشته است.»
او که سحرگاه نوزده آبان , سربلند, تن به جوخه اعدام سپرد, وزیرامورخارجه دولت مصدق , دکتر حسین فاطمی بود.
فاطمی در هنگام مرگ تنها سی و هفت سال داشت و فرزندی سه ساله به نام سیروس که پیش از اعدام قیمومیت او را به دکتر محمد مصدق سپرد. پیکر او را پس از اعدام در حالی که شش گلوله سینه و قلب بیمارش را شکافته و شلیک تیر خلاص به زندگی‌اش پایان داده بود،به ابن‌بابویه شهر ری بردند. او وصیت کرده بود پیکرش را یا در قبرستان ظهیرالدوله کنار آرامگاه رفیق همیشگی اش محمد مسعود و یا در جوار شهدای سی تیر به خاک بسپارند که سرانجام پس از انجام مراسم مذهبی خواسته دوم وی محقق شد
اماپیش از رسیدن به این زمان از زندگی کوتاهش او مسیری پرپیچ و خم را پیموده بود.محاکمه سردبیر روزنامۀ باختر امروز در پاییز ۳۳ به اندازۀ بازداشتش پر سر و صدا بود و همه این‌ها مثل اختفای ۸ ماهه‌اش، نشانی بود از استیصال و وحشت رژیم شاه از او. سید حسین فاطمی در واپسین روزهای سال کودتا، در خانه فردی به نام محسنی در میدان تجریش بازداشت شد.
فاطمی در همان ابتدای بازداشت مورد سوقصد واقع شد و اگر نبود شجاعت و جسارت خواهرش سلطنت خانوم فاطمی شاید دستگاه پهلوی از دادگاه نمایشی که تا ابد لکه ننگ پرونده آنان بود رهایی می یافت. اما خواهر, جان را سپر برادر کرد تا حسین فاطمی نه برای حضور در دادگاه که برای شهادت در پیشگاه تاریخ زنده بماند.
.
دکتر حسین فاطمی از‌‌‌ همان لحظۀ اول به مرگش یقین داشت و می‌گفت «در مقام تظاهر و عوام‌فریبی» نیست. در دادگاه هم بار‌ها بر استقلال‌خواهی و میهن‌پرستی‌اش تاکید و تصریح کرد که «ما از نهضتی به پیشوایی دکتر مصدق حمایت کردیم که هیچ قصد و غرضی جز عزت و استقلال مملکت نداشت. من برای آن کشته می‌شوم که اولین اقدامم در وزارت بستن سفارتخانه و قطع رابطه با انگلستان بود. هیچ مأیوس نیستم، از هر قطرهٔ خون من هزاران نهال می‌روید و با تأیید خداوند قهار، انتقام این ملت ستم‌دیده را از استعمار ناپاک می‌گیرد.»
۱۹ مهر ۱۳۳۳ به دنبال ۱۰ جلسه محاکمه نفس‌گیر، دادگاه عادی شماره یک دادرسی ارتش به ریاست تیمسار سرتیپ قطبی به اتفاق آرا حسین فاطمی را به اعدام محکوم کرد و شایگان و رضوی را با یک درجه تخفیف مستحق حبس ابد دانست. احکام برای فرجام‌خواهی به دادگاه تجدیدنظر ارجاع شدند و در نتیجه حبس ابد دکتر شایگان و مهندس رضوی به ده سال حبس کاهش یافت اما تغییری در سرنوشت فاطمی ایجاد نشد.
حسین فاطمی , روزنامه نگار , وزیر امور خارجه و یا دارای هر سمت دیگری اگر بود اما نامش بیش از همه سمت ها برای ایستادگیش بر سر آرمان و اعتقاد و باورهایش است که بر تارک این سرزمین خواهد درخشید . مردی که نه نظام مستبد و خودکامه داخلی و نه نیروی خارجی و نه حتی بدن تبدارش او را متوقف نکرد . او مردی برای تمان فصول بود , ایستاده بر سر آرمان و باور. باور به سربلندی سرزمین مادریش و ایسنادگی بر سر حق سرزمین مادریش. برای بعضی ها باید چهل روز سیاه بر تن کرد و برای مرگ بعضی دیگر یک سال اما برای مردانی چون فاطمی شاید باید وطن برای سال ها سیاه بپوشد که این سرزمین چون او را بسیار نیازمند است.

از فیسبوک میرا قربانی فر ، روزنامه‌نگار
goo.gl/lCz6pn
ویدئو: قسمتی از سخنرانی حسین فاطمی درباره نقش روزنامه نگاران در ملی شدن نفت
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میشود گاهی مرهم بود با کلامی، دست پر مهری، شاخه گلی...
میشود گاهی مرهم بود...
میشود...

#سپاس_مهربانی
@sepas_campaign

@Tavaana_TavaanaTech
چند روز پیش تو محله داشتم ميومدم خونه، ديدم يه ماشين شاسي بلند برام دست تكون ميده!
اول فكر كردم دخترمه ولي ديدم نه، خلاصه ايستادم، اومد پايين و از من سراغ برچسب "من بين خطوط میرانم" رو كه پشت ماشينم زدم، گرفت.
گفتم خونه دارم اگر بخواهي
خلاصه آدرسمو دادم و ازش جدا شدم يكي دو ساعت بعد ديدم زنگ در خونه رو ميزنند
گفتم اين وقت شب كي میتونه باشه... وقتي رفتم ديدم همين دوست جوونمومه... آمده سراغ برچسب بین خطوط.
خودم تعجب كردم و برام جذاب بود که در زمانی هستیم که آدما نه تنها دوست دارن حركتهاي خوب اجتماعی رو ببينن بلکه در گسترش و فرهنگسازی سهیم میشوند.
سپاس از این مسئولیت پذیری و سپاس از بی تفاوت نبود و فرهنگسازی...

ارسال از مهرآسا
#قصه_سپاس
@sepas_campaign

goo.gl/CzE61n

متن بالا در یک کانال تلگرامی به نام کمپین سپاس منتشر شده است.
به نظر می رسد دست اندرکاران این کمپین تلاش می کنند اتفاقات کوچک خوبی که در زندگی روزمره اتفاق می افتد را بازتاب دهند.

شهروندان ایرانی در طی یکی دو سال گذشته کمپین هایی مثل سه شنبه های بدون خودرو ، بین خطوط میرانم ، آشغال نریزیم، عبور از خط عابر پیاده ، کیسه پلاستیک نمی خواهم، درخت بکاریم، کمپین خاک، کمپین آب و ... را راه انداخته اند.
گاه در گروه هایی خودجوش به پاکسازی محیط زیست و کوهستان و پارک ها مشغول می شوند. گاه کنار خیابان کتاب می خوانند و به سایرین هم کتاب می دهند، گاه برای کودکان مناطق محروم از سررسیدها دفتر مشق می سازند، گاه برای مدرسه سازی پیش قدم می شوند و ....

این شهروندان اتفاق نظر دارند که باید کاری کرد. گفتن مشکلات بی پایان کشور که گوش ها از شنیدن آنها پر شده است را کافی نمی دانند و خود آستین بالا می زنند برای یک فعالیت اثرگذار. برای نشان دادن اینکه هنوز ارزش هایی در جامعه هست که به آنها ببالیم.
فعالیت های مدنی کم هزینه از طرفی قانون مندی را به همه یادآوری می کند و توجه ها را به مشکلات زیست محیطی و مدیریتی جامعه معطوف می کند. از طرفی به شهروندان تنها شکل می دهد. حرکت جمعی انرژی و همبستگی ایجاد می کند.
این کنش های کوچک در جامعه استبداد زده ایران بسیار مفید است.
شبکه های اجتماعی و فضای مجازی در شکل گیری و گسترش این حرکت ها نقش مهمی داشته اند. به طوری که سال قبل با یک فراخوان برای حمایت از حیوانات و مقابله با حیوان آزاری هزاران نفر جمع شدند.
حالا در هر شهری کمپینی برای انجام برخی فعالیت ها شکل گرفته و در حین عمل تجربه های بسیاری برای افراد فعال به ارمغان می آورد.
شنیده شدن خبرهای خوش و سپاس گفتن نیکی ها، شاید به ترویج خوبی و مهربانی بیانجامد.
خیلی خوب است که از کشورمان خبرهای خوب هم به گوش برسد. امیدوار می شویم که همه چیز تیره و تار و تباه نشده و سرمایه انسانی ای برای آباد کردن این ملک وجود دارد.

دست اندرکاران پویش سپاس، از راهیابی این پویش از فضای مجازی به دنیای حقیقی و افدام های عملی خبر دادند:
"قصد پویش سپاس و این کانال دیدن، گفتن و شنیدن مهربانیها صرفا در فضای مجازی و محدود به یک شبکه اجتماعی نیست.
ما برآنیم که با شما از دنیای مجازی پلی بزنیم به واقعیتهایمان که بزودی قدمهای آتی را به اشتراک گذاشته و باهم و همگام پیش خواهیم رفت.
اما حرکت کوچکی که پویش سپاس امروز میخواهد با شما قسمت کند کلیپ کوتاهی است که تقدیم حضورتان میشود و میخواهیم بدانید که زین پس همه باهم به استقبال قدردانی ها، دلجویی ها، مهربانیها و سپاس های زندگیهایمان خواهیم رفت..."

برخی ارضاء حس انجام کامل مسئولیت های شهروندی و عدم مطالبه گری از سیستم حاکم برای انجام وظایف و مسئولیت هایش و عدم توجه به مشکلات ریشه ای را از آفت های چنین کمپین هایی می دانند.
اما در مقابل برخی در نبود احزاب مستقل و نبود فضا برای کار جمعی، این گونه فعالیت ها را موجب افزایش همبستگی اجتماعی و تعمیق مطالبات مردم می دانند.

نظر شما چیست؟

مطالب مرتبط:

مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O
حقوق و مسئولیت‌های شهروندان دموکراتیک
http://bit.ly/1zUZf9R
نقش تشکل های مردم نهاد در حفاظت از محیط, زیست:
goo.gl/xuIAVw
چگونه یک تشکل غیر دولتی جمع و جور بسازیم؟
https://goo.gl/P07KUr
الفبای حمایتگری:
goo.gl/moU6nH
کنش های کوچک ایستادگی:
https://goo.gl/meeP0A
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/SJKqJ2

@Tavaana_TavaanaTech
دیروز صبح، اسماعیل عبدی دبیرکل پیشین کانون صنفی معلمان و فعال صنفی حقوق معلمان توسط مامورانی که حکمی نشان ندادند، با خشونت در منزل خود، جلوی چشم کودک خردسالش بازداشت و برای گذراندن شش سال زندان به بازداشتگاه انتقال یافت.
رسول بداغی از فعالان صنفی معلمان در این مورد روز گذشته مطلبی نوشته است که توجه شما را بدان جلب می کنیم:

به هیچکس ربطی ندارد !!

رسول بداقی

امشب اسماعیل عبدی در بازداشت نیروهای امنیتی است.نیروهای قوه ی قضائیه و مسئولین کشور دیگر نگران امنیت کشور نیستند،یکی ازانسانهایی که به دنیال حقوق ملت ،دانش آموزان و معلمان بود،امروزصبح توسط سربازان گمنام امام زمان طی یک عملیات متهورانه با یورش به خانواده ی این فرد معترض او را دستگیر کردند،و با این عملیات این فرد معترض صدایش خاموش شد،اسماعیل عبدی دیگر نمی تواند،فریاد بزندکه چرا کلاسهای درس 40 نفره است،که سرمایه ی کشورکجا خرج می شود،چراهرروز آمار دانش آموزان ترک تحصیلی بالا می رود،اسماعیل عبدی دیگر نمی تواند،به آمار بالای اعتیاد در مدارس ودر کشوراعتراض کند،اسماعیل عبدی دیگر نمی تواند،فریاد کند،چرا باید دانش آموزان برای نپرداختن پول هزینه ی آب و برق،وگاز،و پول برگه ی امتحانی شرمسار شوند،دیگر اسماعیل نمی تواند،فریاد بزند،که باوجود تاکید قانون اساسی مبنی بر دولتی بودن مدارس،مسئولین کشور مدارس آزاد را درسراسر کشور گسترش داده اند،دیگر نمی تواند ،به خصوصی سازی مدارس اعتراض کند،نیروهای امنیتی هم امشب بابت بازداشت اسماعیل با دست پر به خانه می روند،و فرزندانشان را با مهر و محبت در آغوش می کشند.
اما این سوی سکه ،خانه ی اسماعیل امشب دور از پدر سوت وکور است،فرزندانش امشب آغوش گرم پدر را احساس نمی کنند،شاید تا 5 سال دیگر هم احساس نکنند،ورفته رفته یادشان برود که محبت پدر چه حسی دارد،امشب ماندانا،امیرحسین و مبینا نمی دانند،پدرشان در چه وضعیتی به سر میبرد،امافرزندان اسماعیل می دانند،که دیوار زندان مهربان نیست، سربازان گمانم همه از فریاد عدالت خواهی اسماعیل عصبانی اند،خون جلوی چشمشان را گرفته است.آنان پول اضافه کاری می خواهند،آنان می خواهند،که برای خشنود کردن کارفرمای خود باید در سرکوب اسماعیل،زن و فرزندان اسماعیل،،مادر،پدر،برادر خواهرو دوستان و آشنایان و همکاران اسماعیل سنگ تمام بگذارند.
امشب اطراف اسماعیل به جای لبخندهای شیرین زن وفرزندانش دیوار است ودیوار،پاسبان است وخشم و خشونت.
به زودی بهشتی را هم شاید ببرند،تا بیشتر احساس امنیت کنند،هرکس صدایش در بیاید را هم خواهند برد تا بیشتر و بیشتر امنیت برقرار شود.باغانی هم که در تبعید است،بداقی هم که دیگر چشمش پس از هفت سال زندان ترسیده است!!
برای خواستار،باستان ،و دیگر کسانی که فریادی در گلو دارندفکری خواهند کرد.
این است امنیت یک کشوراسلامی ،که همه اش باید نظامی باشد!!!
به کسی ربطی ندارد،که دزدان و دروغگویان و فریبکاران ،کشور را بلعیده اند،به هیچکس ربطی ندارد،که عدالت نیست،به هیچ کس ربطی ندارد،که فساد و اعتیاد،و تورم و بیکاری مردم را نابود کرده است،به هیچکس ربطی ندارد،که اخلاق و فرهنگ وتمدن و شرافت و اعتماد به انحطاط کشیده شده است ،وخلاصه به هیچکس ربطی ندارد،که آرامش وانسانیت نابود شده است. چون نام حکومت اسلامی است.

درباره اسماعیل عبدی بیشتر بخوانید:
goo.gl/cyOmEd

همچنین می‌توانید کتاب ارزشمند «آموزش مردم‌سالاری: راهنمایی برای آموزگاران» را از لینک زیر دانلود کنید:
http://bit.ly/2cmBqDL

@Tavaana_TavaanaTech
سخنرانی جان اف کندی در برلین

http://bit.ly/1qnb1Vy

«این دیوار آشکار‌ترین و پررنگ‌ترین نماد شکست و ورشکستگی نظام کمونیست به شمار می‌رود...
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
سخنرانی جان اف #کندی در #برلین

http://bit.ly/1qnb1Vy

«این #دیوار آشکار‌ترین و پررنگ‌ترین نماد شکست و ورشکستگی نظام #کمونیست به شمار می‌رود و نمادی لخت و عریان در برابر چشم جهانیان است،با این حال ما هیچ دل خوشی از آن نداریم، چرا که این دیوار توهینی است به تاریخ، توهینی است به بشریت، چرا که این دیوار خانواده‌ها را از یکدیگر جدا کرده است، همسران و برادران و خواهران را از یکدیگر جدا کرده است، و ملتی را که آرزوی یکپارچه شدن دارد، از هم جدا کرده است.»
سخنرانی به یاد ماندنی کندی ظلم و ستمی را که برلینی های شرقی با آن مواجه بودند، تقبیح نمود؛ کندی گفت: «عده ای هستند که می گویند کمونیست موج آینده است. بگذارید آنها به برلین بیایند. عده ای هستند که می گویند اروپا و سایر نقاط دنیا می توانند با کمونیست ها همکاری کنند. بگذارید آنها به برلین بیایند.» با تحسین از «روحیه مبارزه برلین غربی» کندی در سخنان مشهوری اعلام کرد: «تمامی مردم آزاد، هر کجا که باشند، شهروندان برلین هستند، و بنابراین، به عنوان یک فرد آزاد، من جمله ایش بین این برلینر (من یک برلینی هستم) را با افتخار به زبان می آورم.»
این سخنرانی که یک لحظه کلیدی در جنگ سرد بود روحیه برلینی های غربی را تقویت نمود، پیام قاطعی را به اتحاد جماهیر شوروی ارسال کرد، و اتحاد غرب را با برلین غربی مشخص ساخت.

لینک دانلود: http://bit.ly/1EewXv3

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلاس های جدید توانا
ثبت نام در سایت:
https://goo.gl/nWVlsB
یا از طریق تکمیل فرم در گوگل داک :
goo.gl/b2gVM5
یا از طریق ایمیل: support@tavaana.org
در موضوع ایمیل "ثبت نام کلاس" و در متن عناوین کلاس ها
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسکن مهری‌ها مانع از حضور سیف شدند
https://goo.gl/7MKQaU
رئیس کل بانک مرکزی بازدید نمایشگاه مطبوعات را نیمه کاره رها کرد

@Tavaana_TavaanaTech
آموزشکده توانا
مسکن مهری‌ها مانع از حضور سیف شدند https://goo.gl/7MKQaU رئیس کل بانک مرکزی بازدید نمایشگاه مطبوعات را نیمه کاره رها کرد @Tavaana_TavaanaTech
مسکن مهری‌ها مانع از حضور سیف شدند
https://goo.gl/7MKQaU
رئیس کل بانک مرکزی بازدید نمایشگاه مطبوعات را نیمه کاره رها کرد

ولی‌الله سیف رئیس کل بانک مرکزی در جریان بازدید از نمایشگاه مطبوعات به دلیل مواجهه با شعارهای متقاضیان مسکن مهر بازدید خود را نیمه کاره رها و با حمایت ماموران حراست از درب پشتی نمایشگاه خارج شد.
معترضان با شعارهای "مسکن مهر ما کو"، "نزول‌خوار، نزول‌ده دشمن دین و قرآن"، "پول ما را نمی‌دهند"، "پول ما را دزدیدند" "مسکن ما را نمی‌دهند" اعتراض خود را نشان دادند.

بسیاری از متقاضیان مسکن مهر از سال ۹۰ تاکنون با پرداخت ۳۲ تا ۴۲ میلیون تومان برای ساخت مسکن مهر در فازهای مختلف هنوز نتوانسته‌اند مسکن خود را دریافت کنند و مسئولان به آنها گفته‌اند که از ۱۰ تا ۳۰ میلیون تومان دیگر باید واریز کنند.

در همین رابطه:
فساد اقتصادی و چگونگی مبارزه با آن در فرایند توسعه اقتصادی
http://bit.ly/2dr9xk0
اقتصاد دولتی: عامل اصلی فساد گسترده در اقتصاد ایران
http://bit.ly/2eaybD0
فساد اقتصادی در ایران
http://bit.ly/2cmC8Gd

@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/CkQShQ
در قلعه‌ی حیوانات پس ازپیروزی انقلاب #حیوانات، یک #قانون_اساسی که «هفت فرمان» نام می‌گیرد بر روی دیوار #مزرعه نوشته می‌شود:
همه آن‌ها که روی دوپا راه می‌روند دشمن هستند.
همه آن‌ها که چهارپا یا بالدار هستند، دوستند.
هیچ حیوانی حق پوشیدن لباس را ندارد.
هیچ حیوانی حق خوابیدن در تخت را ندارد.
هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل را ندارد.
هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری را ندارد.
همهٔ حیوانات با هم برابرند.
در اواخر داستان تمام شش فرمان اول پاک می‌شود و جمله هفتم نیز تغییر پیدا می‌کند:
همهٔ حیوانات باهم برابرند، اما بعضی برابرترند. نویسنده این #داستان #جرج_اورول است.

ویژگی بارز اورول در کتاب‌هایش مخالفت شدید او با نظام‌های #دیکتاتوری، خصوصا نظام‌های #کمونیستی است. اورول در دو کتاب معروفش یعنی «قلعه‌ی حیوانات» و “۱۹۸۴” همه‌ی اهتمامش را در به سخره‌گرفتن #کمونیسم و زعمای آن به کار گرفت و از همین‌رو کتاب‌هایش در اردوگاه کمونیست‌ها به کتاب ضاله و ممنوعه تبدیل شد.
بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/o0Cm5W
#قلعه‌حیوانات
#جرج_اورول
#جرج‌اورول
#استالینیسم
#قلعه_حیوانات

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گوشه‌ای از رنجی که سیستان و بلوچستان می‌برد
https://goo.gl/WFc3Ru

@Tavaana_TavaanaTech
آموزشکده توانا
گوشه‌ای از رنجی که سیستان و بلوچستان می‌برد https://goo.gl/WFc3Ru @Tavaana_TavaanaTech
گوشه‌ای از رنجی که سیستان و بلوچستان می‌برد
https://goo.gl/WFc3Ru
وقتی صحبت از فقر در سیستان و بلوچستان می‌شود، نباید صرفا تصور خانواده‌ای را داشت که به عنوان مثال درآمد کافی برای زیست بهتر ندارد بلکه فقر در برخی از مناطقِ خصوصا روستایی بلوچستان ، به معنای فقر مطلق است. یعنی کسانی که از شدت فقر هیچ تصوری از برق و لامپ و یخچال و کولر ندارند. یعنی کودکانی که از ساقه درخت تغذیه می‌کنند و زنانی که هیچ غذایی جز نان و آب ندارند. یعنی مردمی که بعضا حتی شناسنامه هم ندارند تا بتوانند یارانه‌های چهل هزارتومانی دریافت کنند. معضل بی‌شناسنامه‌ها خود یک معضل بزرگ در سیستان و بلوچستان است. در شهریور ۹۳ بود که یکی از نمایندگان استان سیستان و بلوچستان در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که بیش از چهار هزار ایرانی در آن استان شناسنامه ندارند و همین موجب شده است که افراد از حقوق قانونی خود محروم شود و در واقع مانند انسان‌های بدوی روزگار خود را بگذرانند.

در همین رابطه: بی‌شناسنامه‌ها؛ مردمی که شناسایی نمی‌شوند
https://goo.gl/NCbHnu

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توضیحات اوباما و ترامپ به خبرنگاران درباره دیدارشان در کاخ سفید.
مسلما اوباما از ریاست جمهوری ترامپ راضی نیست. اما؛ انتقال مسالمت آمیز قدرت، مشق شب ما در درس دموکراسی است.
@Tavaana_TavaanaTech
برخورد وحشتناک و غیر انسانی #پلیس_راهور با یک راننده!
goo.gl/GD2kPe
این ویدیوی چند ثانیه ای واکنش های بسیاری را در شبکه های اجتماعی فارسی زبان برانگیخته است.
برخی گفته اند این برخوردها در سیستم #پلیس حاکم بر کشور کاملا #طیبعی است؛ این کاربران معتقدند برخوردهای شخصی و سلیقه ای #نیروهای_انتظامی با #متهمان که گاه حتی به مرگ و نقص عضو آنها منجر شده امری رایج در این دستگاه است.
.
نظر شما چیست؟

مطالعه منابع زیر برای اطلاعات بیشتر درباره حقوق متهم مفید است:
تفاوت متهم، مجرم و محكوم:
https://goo.gl/Xu1qCl

جزوه حقوق متهم:
https://goo.gl/PnMfqm

کلاس آموزشی منشور حقوق متهم- مدرس: محمد اولیائی فرد ( ویدیو):
https://goo.gl/Q7ivfQ

@Tavaana_TavaanaTech