آموزشکده توانا
59.1K subscribers
29.2K photos
35.7K videos
2.54K files
18.4K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
فریبا کمال آبادی پس از هشت سال زندان به مرخصی پنج روزه آمد
@Tavaana_TavaanaTech
فریبا کمال آبادی پس از هشت سال زندان به مرخصی پنج روزه آمد
به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز لحظاتی پیش فریبا کمال‌آبادی یکی از مدیران جامعه بهایی ایران پس از گذشت ۸ سال از زندان اوین با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به پنج روز مرخصی آمد.
بنابر این گزارش فریبا کمال‌آبادی پیشتر در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان منتقل شده بود. این شهروند بهایی که یکی از مدیران جامعه بهایی ایران معروف به "یاران ایران" می باشد به صورت همزمان به همراه ۵ مدیر جامعه بهایی دیگر بازداشت شده بودند.
بنابر گزارش‌ها در بهمن ۱۳۸۷، دادسرای امنیت تهران اتهام وی و سایر رهبران بهایی را "جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام" اعلام کرد. جلسات دادگاه در زمستان ۱۳۸۸و بهار ۱۳۸۹ زیر نظر "قاضی مقیسه" در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. "مهناز پراکند"، وکیل این پرونده ضمن اشاره به محدودیت‌های فراوان برای دیدار با موکلان خود و دفاع از آن‌ها، درباره اتهام جاسوسی برای اسرائیل می‌گوید: "مرکز بهایی‌ها یعنی بیت‌العدل در اسرائیل واقع شده است. آن‌ها به این موضوع استناد می‌کردند که اسرائیل از بیت‌العدل مالیات نمی‌گیرد پس معلوم می‌شود شما در ازای این موضوع برای آن‌ها جاسوسی می‌کنید. جنس استدلال‌ها از این نوع بود."
فریبا کمال‌آبادی در تاریخ ۱۷ مرداد سال ۱۳۸۹ به بیست سال حبس محکوم شد، در حالی‌که هیچ‌یک از اتهامات وارد‌ شده را نپذیرفته بود. بر اساس این حکم، هریک از اعضای گروه «یاران ایران» به بیست سال زندان و در مجموع به ۱۴۰ سال زندان محکوم شدند. در تاریخ ۲۴ شهریور سال ۱۳۸۹ دادگاه تجدید نظر پس از حذف اتهاماتی چون جاسوسی و همکاری با دولت اسرائیل، این حکم را به ۱۰ سال کاهش داد. این حکم به صورت شفاهی به وکیل کمال‌آبادی ابلاغ شد اما نهایتا حکم دادگاه تجدید نظر از سوی دادستان کل کشور، برخلاف شریعت تشخیص داده شد و به ۲۰ سال افزایش یافت و حکم ۲۰ سال زندان به فریبا و شش عضو دیگر یاران ایران به صورت رسمی ابلاغ شد.اما پس از گذشت ۷ سال و نیم از دوران محکومیت مدیران جامعه بهایی ایران این حکم به ۱۰ سال زندان کاهش یافت
فریبا کمال آبادی چند باری در زندان‌های مختلف جابجا شد. وی که از زمان بازداشت در زندان اوین بود، در تاریخ هفدهم مرداد ۱۳۸۹همراه با سایر رهبران بهایی به زندان رجایی‌شهر منتقل شد. در پی انحلال بند #زنان زندان رجایی‌شهر در سیزدهم اردیبهشت سال ۱۳۹۰، همراه با "مهوش ثابت" یکی دیگر از مدیران جامعه #بهایی ایران به "زندان قرچک ورامین" منتقل شد.دو هفته بعد آن‌ها مجددا به بند زنان زندان اوین فرستاده شدند. وی هم اکنون در زندان #اوین در حال گذراندن حکم ۱۰ سال #زندان است و در هشت سال گذشته برای اولین بار به #مرخصی آمده است.
برای آشنایی بیش‌تر با فریبا کمال‌آبادی
#فریباکمال‌آبادی؛ بیست سال زندان برای بهایی بودن
https://goo.gl/8kEkQ3

@Tavaana_TavaanaTech
قوی باش رفیق!
صدای منتشر نشده‌ای از فرزاد کمانگر

#فرزادکمانگر، معلم و فعال حقوق بشر که سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ماه ۸۹ به همراه علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان در زندان اوین به دار آویخته شد، در عمر کوتاه خود بواسطه دغدغه های انسانی و قلم توانمند خود نامه های سرگشاده ای را خطاب به جامعه ایرانی نوشت. نامه هایی که مملو از احساسات انسانی، امید، مقاومت و صلح و برابری است. نامه "قوی باش رفیق"، از جمله آخرین نامه هایی است که توسط فرزاد در اردیبهشت ماه ۸۹ نوشته شد. مضمون این نامه خطاب به معلمان زندانی وقت است.

در این نامه #کمانگر بعنوان یک معلم بر رسالت انسانی معلمان علیرغم تمام محدودیت‌ها دست می‌گذارد و از همکاران خود (بصورت نمادین، رسول بداقی و محمد داوری) در آستانه هفته معلم می‌خواهد قوی باشند و به راهی که در پیش گرفته اند ادامه دهند.

«قوی باش رفیق»

یکی بود یکی نبود ماهی سیاه کوچولویی بود که با مادرش در جویبار زندگی می کرد ، ماهی از ۱۰۰۰۰ تخمی که گذاشته بود تنها این بچه برایش مانده بود بنابراین ماهی سیاه یکی یک دانه ی مادرش بود، یک روز ماهی کوچولو گفت: مادر من می خواهم از اینجا بروم. مادرش گفت کجا؟ می خواهم بروم ببینم جویبار آخرش کجاست.

هم‌بندی ، هم‌درد سلام

شما را به خوبی می‌شناسم. معلم، آموزگار، همسایه ی ستاره های خاوران، همکلاسی ده ها یار دبستانی که دفتر انشایشان پیوست پرونده هایشان شد و معلم دانش آموزانی که مدرک جرمشان اندیشه های انسانیشان بود. شما را به خوبی می شناسم، همکاران صمد و خان علی هستید.
مرا هم که به یاد دارید

منم ، بندی بند اوین
منم دانش آموز آرامِ پشت میز و نیمکت های شکسته ی روستاهای دورافتاده ی کردستان که عاشق دیدن دریاست
منم به مانند خودتان راوی قصه های صمد اما در دل کوه شاهو

منم عاشق نقش ماهی سیاه کوچولو شدن

منم، همان رفیق اعدامیتان
حالا دیگر کوه و دره تمام شده بود و رودخانه از دشت همواری می گذشت. از راست به چپ رودخانه های کوچک دیگری هم به آن پیوسته بودند و آبش را چند برابر کرده بودند…ماهی کوچولو از فراوانی آب لذت می برد…ماهی کوچولو خواست ته آب برود .می توانست هرقدر دلش خواست شنا کند و کله اش به جایی نخورد ناگهان یک دسته ماهی را دید ، ۱۰۰۰۰تایی میشدند،که یکی از آنها به ماهی سیاه گفت:به دریا خوش آمدی رفیق.
همکار دربند، مگر می توان پشت میز صمد شدن نشست و به چشمهای فرزندان این آب و خاک خیره شد و خاموش ماند ؟

مگر می توان معلم بود و راه دریا را به ماهیان کوچولوی این سرزمین نشان نداد؟ حالا چه فرقی می کند از ارس باشد یا کارون، سیروان باشد یا رود سرباز، چه فرقی می کند وقتی مقصد دریاست و یکی شدن، وقتی راهنما آفتاب است. بگذار پاداشمان هم زندان باشد.

مگر می توان بار سنگین #مسئولیت معلم بودن و بذر آگاهی پاشیدن را بر دوش داشت و دم برنیاورد ؟ . مگر می توان بغض فروخورده #دانش‌آموزان و چهره ی نحیف آنان را دید و دم نزد ؟

مگر می توان در قحط سال #عدل و داد معلم بود ، اما “الف” و “بای” امید و برابری را تدریس نکرد، حتی اگر راه ختم به #اوین و مرگ شود؟

نمی توانم تصور کنم در سرزمین” صمد”،” خانعلی” و “عزتی” معلم باشیم و همراه ارس جاودانه نگردیم. نمی توانم تجسم کنم که نظاره گر رنج و #فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم؟

می دانم روزی این راه سخت و پر فراز و نشیب، هموار گشته و سختی ها و مرارت های آن نشان افتخاری خواهد شد “برای تو #معلم آزاده” ، تا همه بدانند که معلم ، معلم است حتی اگر سدّ راهش فیلتر #گزینش باشد و #زندان و #اعدام ، که آموزگار نامش را ، و افتخارش را ماهیان کوچولویش به او بخشیده اند ، نه مرغان ماهیخوار.
ماهی کوچولو آرام و شیرین در سطح دریا شنا میکرد و و با خود می گفت: حالا دیگر مردن برای من سخت نیست، تأسف آور هم نیست، حالا دیگر مردن هم برای من…که ناگهان مرغ ماهی خوار فرود آمد و او را برداشت و برد. ماهی بزرگ قصه اش را تمام کرد و به ۱۲۰۰۰ بچه و نوه اش گفت حالا دیگر وقت خواب است.۱۱۹۹۹ ماهی کوچولو شب بخیر گفتند و مادر بزرگ هم خوابید اما این بار ماهی کوچولوی سرخ رنگی هرکاری کرد خوابش نبرد. فکر برش داشته بود…
معلم اعدامی زندان اوین

فرزاد کمانگر – اردیبهشت ماه ۱۳۸۹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* قوی باش رفیق ؛ مادربزرگ دانش آموزم یاسین در روستای «مارآب» که هشت سال پیش داستان معلم مدرسه «ماموستا قوتابخانه» را با نوار کاستی برایم گذاشت گفت: می دانم سرنوشت تو هم مانند معلم این شعرو نوار اعدام است، اما “قوی باش رفیق ” . مادر بزرگ این را گفت و پک عمیقی به سیگارش زد و به کوهستان خیره شد.

برگرفته از صفحه‌ی خبرگزاری هرانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قوی باش رفیق!
صدای منتشر نشده‌ای از فرزاد کمانگر

#فرزادکمانگر، معلم و فعال حقوق بشر که سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ۸۹ به همراه ۴ زندانی سیاسی دیگر در زندان اوین به دار آویخته شد

@Tavaana_TavaanaTech
"با گذشت ۶ سال این سنگها هنوز سرگردان هستند و مشخص نیست صاحبان آنها کجا دفن شده اند .

🆔 @kanoonsenfi
۲۷ سال پیش، محمد مایلکی‌کهن راننده‌ی اتوموبیلی بود که این اتوموبیل با فردی تصادف می‌کند و آن فرد جان خود را از دست می‌دهد. فرد فوت‌شده پدر ِ محمد نادری بازی‌گر برنامه «دورهمی» ساخته‌ی مهران مدیری است. حال پس از گذشت ۲۷ سال، محمد نادری و محمد مایلکی‌کهن در قاب دوربین حاضر می‌شوند و از احساس خود نسبت به یک‌دیگر می‌گویند.
محمد نادری در برنامه‌ی دورهمی بازیگر نقش «روح پدر» است.
محمد نادری در صفحه‌ی اینستاگرام خود در مورد این دیدار چنین نوشته است:
قبل از شروع برنامه همدیگر رو دیدیم. از نقش کپتن تعریف کرد و گفت که چقدر از هوشنگ مظاهری تو سریال شمعدونی خوشش اومده. حس کردم نشناخته. گفتم شناختین منو؟ لحظه‌ای موند. گفتم نادری‌ام پسر همونی که ...
اولش که مهراب قاسمخانی ازم خواست توی برنامه همدیگه رو ببینیم فکر نمی‌کردم این مواجهه آنقدر سخت باشه اما اون روز روی صحنه واقعا قلبم داشت می‌اومد تو دهنم. سخت بود هم برای من هم برای اون. سخت‌تر از بازی‌کردن جلوی دوربین و سخت‌تر از بازی کردن تو استادیوم رقیب.
پ.ن۱:
همونطور که گفتم با عقاید فوتبالی و سیاسی #مایلی‌کهن مخالفم ولی برای مهراب و من مهم این بود که وجه دیگه‌ای از این شخص رو نشون بدیم. چیزی که امروز تو جامعه‌مون کمتر می‌بینیم؛ #مسئولیت‌پذیری.
پ.ن۲:
مهراب قاسمخانی جات پشت صحنه خیلی خالی بود. می‌دونم اگه بودی می‌اومدی و سفت بغلم می‌کردی. کاری که در نبود تو امین زندگانی کرد. جات همیشه تو دورهمی خالیه مرد.
پ.ن۳:
ممنون از همه شما رفقا که لطف و محبت‌هاتون رو هرگز فراموش نمی‌کنم
پ.ن۴
: هیچگاه بچه‌ای رو به رختکن تیمی که یه نیمه رو بد بازی کرده نبرید!
شما چه فکر می‌کنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مواجهه مایلی کهن و محمدنادری بازیگری که ۲۷سال قبل پدرش در تصادف رانندگی با او کشته شد....

@Tavaana_TavaanaTech
«چند وقت پیش مرد ۶۵ ساله‌ای با آویزان کردن خود از پل عابر پیاده خودش را کشت. این‌روزها که از پل میرداماد عبور می‌کنید بر آن پل این تابلو را می‌بینید که نصب شده است .....
@Tavaana_TavaanaTech
«چند وقت پیش مرد ۶۵ ساله‌ای با آویزان کردن خود از پل عابر پیاده خودش را کشت. این‌روزها که از پل میرداماد عبور می‌کنید بر آن پل این تابلو را می‌بینید که نصب شده است و بر روی آن نوشته شده که «هر صبح که بیدار می‌شویم، به یاد بیاوریم چه‌قدر ارزشمند است که می‌توانیم نفس بکشیم، فکر کنیم، لذت ببریم و #عشق بورزیم...»
به نظر من این حرف کلام درستی است و باید قدر زندگی را دانست اما نصب این تابلو توسط شهرداری درست یک هفته پس از این‌که آن مرد ۶۵ ساله خود را دار زد کمی زننده و زشت است. اگر آدمی درد تمام وجودش را احاطه نکند و مشقات زندگی کلافه‌اش نکند قطعا حاضر نیست جان خودش را به دست خودش بگیرد. شاید به‌تر بود به جای سخنان شعاری در این مکان به #شهروندان آموزش می‌دادند که وقتی دچار #افسردگی می‌شوید چگونه با آن مواجه بشوید و چگونه با مشاور و #روان‌شناس و #روان‌پزشک و روان‌کاو ارتباط بگیرید. شاید به‌تر بود در این مکان به جای شعار، نوشته‌ای آموزشی قرار می‌دادند و شعارهای زیبای‌شان را جای دیگری نصب می‌کردند. کاش...!»
نظر شما در مورد این نوشته‌ی یکی از هم‌راهان توانا چیست؟
لینک زیر در این زمینه آموزنده است:
با فردی که قصد #خودکشی دارد چه باید کرد؟
اثر دکتر ریچل پروچنو
https://goo.gl/7o9KCq

@Tavaana_TavaanaTech
کارتون: تهدید مطبوعاتی، طرح از اسد بینا خواهی - منبع رادیوفردا - @Tavaana_TavaanaTech
آیت‌الله جوادی آملی: کسی که به بیگانه راه می‌دهد یک دیوث سیاسی است
@Tavaana_TavaanaTech
آیت‌الله جوادی آملی: کسی که به بیگانه راه می‌دهد یک دیوث سیاسی است
رجا نیوز به نقل از شفقنا سخنانی از این مرجع شیعیان منتشر کرده است که در دیدار با محمدرضا عارف نماینده مجلس شورای اسلامی بیان کرده است.
آیت‌الله جوادی آملی در این دیدار می‌گوید:
کسی که بیگانه را راه می دهد دیوث سیاسی است بیگانه را در حریم خود راه دادن و وارد حریم غیر شدن با غیرت سازگار نیست.
این مرجع تقلید با تأکید بر اینکه غیرت دارای سه عنصر معرفت هویت، غیرزدایی و دیوث زدایی است، ابراز داشت: این همه منابع غنی در داخل کشور داریم اما بعد می رویم گوشت و لبنیات از برزیل می آوریم. تسطیح کردن این همه خاک انرژی هسته ای نمی خواهد، پول و سم هم نمی خواهد بلکه فقط عرضه می خواهد و خواهید دید که گوشت و لبنیات هم ارزان می شود این مسأله جدی است.
او ادامه داد: مردم کارشان تمام شد اما اگر ما هم بگوییم کارمان تمام شد او در کمین است و خود در قرآن فرمود: «اگر دیر بجنبید شما را می برم و عده دیگری می آورم»
آیت الله جوادی آملی مسأله بعدی حائز اهمیت را رهبری جامعه دانست و گفت: اگر رهبر علی بن ابیطالب هم باشد وقتی مردم و او کنار هم نیایند شکست قطعی است. بنابراین اینچنین نیست که کشور با معجزه اداره شود بلکه نیازمند رهبری خوب است. دشمنان آن روز مروانیان و امویان بودند که با دشمنان امروز که صهیونیست و اسکتبار جهانی هستند خیلی تفاوت دارند. دشمنان امروز حریص تر و رذل تر هستند.
این مرجع تقلید ادامه داد: اگر ما و مردم کنار هم نباشیم و بگوییم تو نباشی اما من باشم این یک غده است. صهیونیست و آمریکا بدتر از مروانی و اموی هستند اما وقتی همه چیز را به خداوند واگذار کردیم او خود می فرماید کارها را برای شما آسان می کنم.
ایشان در پایان عنوان کرد: کشور ما بسیار غنی است و برخوردار از نعمات و مواهب الهی است و من تعهد می کنم نه بیراهه بروم و نه راه کسی را ببندم.
در ابتدای این دیدار نیز محمدرضا عارف در سخنانی با تقدیر و تشکر از حضور مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: مردم در دور دوم انتخابات هم سنگ تمام گذاشتند و مجلس دهم با ترکیب خوبی از لحاظ تعهد و ارزشی شکل گرفته است.
شما در مورد این سخنان چه فکر می‌کنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
#فریبا_کمال‌آبادی در مرخصی بعد ۸ سال زندان کنار دختر و نوه
وقتی زندانی شد دخترش ۱۳سال داشت حالا دخترش یک مادراست
#بهایی
او حتی اجازه حضور چند ساعته در عروسی دخترش نداشت! @Tavaana_TavaanaTech
.
#عکس یادگاری در کنار ویرانه‌های #سوریه
گروهی از مردم با حضور در غرفه‌ای به نام #مدافعان‌حرم در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با پوشیدن لباس و تجهیزات نظامی اقدام به گرفتن عکس یادگاری می‌کنند.
وقتی که #انحطاط‌ اخلاقی بر فردی سیطره پیدا کند می‌تواند عکس یادگاری و ثبت شادی‌اش را بر ویرانه‌های دیگران و بر روی جنازه‌های چندصد هزار انسان درمانده بنا کند.
به راستی بر روی ویرانه‌های دیگران و جسدهای چندصد هزار #زن و #مرد و #کودک و پیر و جوان می‌توان عکس یادگاری گرفت و وجدان آسوده داشت؟
#نمایشگاه‌ـکتاب

برخی کس ها را در اینستاگرام توانا ببینید:
https://instagram.com/p/BFMjbZglqXl/

@Tavaana_TavaanaTech
#فرزادحسنی در یک برنامه زنده با شرکت‌کننده‌ی در مسابقه با لحنی #توهین‌آمیز برخورد می‌کند. اعتراض‌ها در فضای مجازی بالا می‌گیرد. فردای آن روز ویدئویی منتشر می‌شود که القا می‌کند که این برنامه از قبل هماهنگ‌شده بود و قرار بود برای جذب مخاطب! با لحنی توهین‌گونه با شرکت‌کننده برنامه رفتار بشود.
این‌که بگوئیم برای جذب مخاطب و تاثیر بیش‌تر بر بیننده چنین برنامه‌ای از قبل و با هماهنگی گروهی از افراد ساخته شده است در نظر بسیاری از #مخاطبان و در فضای مجازی به «عذر بدتر از گناه» تعبیر شد که توهین‌آمیزتر از قبل بود.
اعتراض‌ها ادامه پیدا کرد تا این‌که فرزاد حسنی در برنامه‌ی زنده‌ی دیگری که فرد شرکت‌کننده در برنامه‌ی قبلی نیز حضور داشت به شکل دیگری قصد کرد تا ماجرای توهین‌آمیز آن روز را تفسیر و تاویل کند.
او با استفاده از احادیث و متون مذهبی به جای عذرخواهی بر منتقدان خرده گرفت و هر چند که می‌گفت آدمی خطا می‌کند اما بر خطای خود خرده‌ای نگرفت و به توجیه آن پرداخت.
او منتقدان خود و کسانی که آن فیلم را به تعبیر او بریده منتشر کردند به قیامت و سر پل صراط حواله داد.
نظر شما بعد از دیدن این ویدئو کوتاه چیست؟ آیا بر این نظر هستید که ایشان توانست با عذرخواهی بر اشتباه خود صحه بگذارد و یا این‌که کماکان بر اشتباه خود پافشاری کرد؟

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توجیه فرزاد حسنی را قابل قبول می دانید؟

@Tavaana_TavaanaTech
شاید کم‌تر کسی از ما باشد که با ترانه و شعر «گنجشکک اشی‌مشی» خاطره نداشته باشد و شاید بسیاری از ما شاعر این ترانه را نشناسد.
#شاعر این #ترانه، امروز در سن ۸۱ سالگی درگذشت.
#حسن‌حاتمی، متولد ۱۳۱۴ در کازرون بود. او در سال ۱۳۴۸ در رشته زبان و #ادبیات فارسی از دانشگاه اصفهان فارغ‌التحصیل شد. او فعالیت‌های هنری و فرهنگی‌اش را در سال ۱۳۳۴ آغاز کرد و در کازرون و شهرهای اطراف به عنوان دبیر مشغول به کار بود. پس از انقلاب او به اتهام عضویت در گروه‌های سیاسی چپ و پس از ۲۷ سال خدمت بدون حقوق و مزایا اخراج شد.
از مجموعه‌ی کتاب‌‌هایی که از حاتمی منتشر شده است می‌توان به «سرود مردی که به خلیج پیوست» (مجموعه شعر)، «پستور زبان فارسی»، «بازی‌های محلی کازرون»، مجموعه داستان «ما بسیاریم» و «هزار سال شعر کازرون» اشاره کرد.
گنجشکک اشی مشی نام متلی ایرانی است که قریب به یقین با ریشه‌ای کازرونی است. این ترانه را در ابتدا «پری زنگنه» و پس از او #فرهادمهراد خواند. آهنگ این کار از اسفندیار #منفردزاده است. این ترانه در فیلم گوزن‌ها ساخته‌ی مسعود کیمیایی خوانده شد.
ترانه‌ی «گنجشکک اشی‌مشی» با اجرای زنده فرهاد تقدیم می‌شود به شما هم‌راهان توانا
یاد حسن حاتمی و فرهاد مهراد گرامی!
@Tavaana_TavaanaTech