Forwarded from گفتوشنود
آیا با تکیه بر متون دینی از جمله قرآن ونهجالبلاغه و … امکان حل مشکلات داخلی و خارجی وجود دارد؟
- محمدمهدی جعفری، پژوهشگر دینی و استاد بازنشسته دانشگاه، گفت که مسعود پزشکیان به عنوان رییسجمهور جدید «در زمینه رفع مشکلات مردم اعم از داخلی و خارجی از راه حلهای نهجالبلاغه بهره ببرد.»
او افزود پزشکیان این کتاب را «بسیار عمیق و دقیق» مطالعه کرده است/ایراناینترنشنال
#نهج_البلاغه #پزشکیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
- محمدمهدی جعفری، پژوهشگر دینی و استاد بازنشسته دانشگاه، گفت که مسعود پزشکیان به عنوان رییسجمهور جدید «در زمینه رفع مشکلات مردم اعم از داخلی و خارجی از راه حلهای نهجالبلاغه بهره ببرد.»
او افزود پزشکیان این کتاب را «بسیار عمیق و دقیق» مطالعه کرده است/ایراناینترنشنال
#نهج_البلاغه #پزشکیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادری که بیست و پنج سال به دنبال فرزندش میگردد
بیست و پنج سال گذشت، چه بلایی سر #سعید #زینالی آمده؟ سعید زینالی کجاست ؟؟
این صدای مادر سعید #زینالی است، #دانشجویی که ۲۵ سال است خبری از او نیست... سعید زینالی دانشجویی ۲۳ ساله ای بود چند روز بعد از ۱۸ تیر ۷۸ در منزل خود بازداشت شد اما به جز یک تماس تلفنی هیچ خبری از او در دست نیست.اکرم نقابی، مادر سعید زینالی بیست سال است که برای گرفتن نشانه ای از فرزندش به بسیاری از مراکز قضایی، دولتی و نیز مجلس شورای اسلامی رفته و یا نامه نوشته است اما به او گفته اند پیگیر فرزندت نباش شما، دنبال چهار تا استخوان می گردی.
مادر سعید زینالی خودش هم بازداشت و زندانی شد، دخترش را زندانی کردند، همسرش را از کار اخراج و سپس در بند ۲ الف سپاه زندانی کردند، همه و همه تا از سرنوشت فرزندش سؤالی نکند.من یک مادر هستم که ۲۵ سال است بچهام را برای ده دقیقه بردند و من دنبال خبری از سرنوشت سعیدم هستم ببینم خدایا، چه بر سرش آمد؟ زنده است؟ من هیچی ندارم، نه قبری، نه نشانهای، ماندهام چه کار باید بکنم، ولی دلم میسوزد برای تکتک مادران که هر روز یک مادر داغدار میشود. شکستن قلب مادرها را تکتک حس میکنم، چون ۲۵ سال من خودم همین بودم و دلم میخواهد یکجا این تمام شود، ولی متأسفانه نمیدانم به کجا باید صدایمان را برسانیم و کجا باید برویم که دیگر مادری داغدار نشود.
بیست و پنج سال است سعید زینالی را دستگیر و زندانی کردند ولی بی شک یاد و خاطره اش همیشه در روح و قلب این مادر است اما چه فایده که یاد سعید با افسوس نبودنش گره خورده است... مادر عزیزم !! بدان که یاد فرزندت سعید تا همیشه برای ما جاودان است و ما همیشه به نیکی از پسرت سعید یاد میکنیم ، مادر عزیزم ، در این راه شما تنها نیستید و ما همه در کنارنتان خواهیم بود ، ما همه فریادت خواهیم شد ، ما همه راه سعید را ادامه می دهیم تا دیکتاتور زمانه علی خامنه ای از میان برود ، صدای عدالت خواهی شما بزرگترین جنبش است در قلب ما و بزرگترین ترس در دل ظالم.
صدای مظلومیت مادر سعید زینالی و دیگر مادران دادخواه وطن باشیم.
از اینستاگرام مسعود علیزاده
#زن_زندگی_آزادی
#مهساامینی
#سعید_زینالی_کجاست
#سعید_زینالی_را_فراموش_نمیکنیم
#۱۸تیر۷۸
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavsana_TavaanaTech
بیست و پنج سال گذشت، چه بلایی سر #سعید #زینالی آمده؟ سعید زینالی کجاست ؟؟
این صدای مادر سعید #زینالی است، #دانشجویی که ۲۵ سال است خبری از او نیست... سعید زینالی دانشجویی ۲۳ ساله ای بود چند روز بعد از ۱۸ تیر ۷۸ در منزل خود بازداشت شد اما به جز یک تماس تلفنی هیچ خبری از او در دست نیست.اکرم نقابی، مادر سعید زینالی بیست سال است که برای گرفتن نشانه ای از فرزندش به بسیاری از مراکز قضایی، دولتی و نیز مجلس شورای اسلامی رفته و یا نامه نوشته است اما به او گفته اند پیگیر فرزندت نباش شما، دنبال چهار تا استخوان می گردی.
مادر سعید زینالی خودش هم بازداشت و زندانی شد، دخترش را زندانی کردند، همسرش را از کار اخراج و سپس در بند ۲ الف سپاه زندانی کردند، همه و همه تا از سرنوشت فرزندش سؤالی نکند.من یک مادر هستم که ۲۵ سال است بچهام را برای ده دقیقه بردند و من دنبال خبری از سرنوشت سعیدم هستم ببینم خدایا، چه بر سرش آمد؟ زنده است؟ من هیچی ندارم، نه قبری، نه نشانهای، ماندهام چه کار باید بکنم، ولی دلم میسوزد برای تکتک مادران که هر روز یک مادر داغدار میشود. شکستن قلب مادرها را تکتک حس میکنم، چون ۲۵ سال من خودم همین بودم و دلم میخواهد یکجا این تمام شود، ولی متأسفانه نمیدانم به کجا باید صدایمان را برسانیم و کجا باید برویم که دیگر مادری داغدار نشود.
بیست و پنج سال است سعید زینالی را دستگیر و زندانی کردند ولی بی شک یاد و خاطره اش همیشه در روح و قلب این مادر است اما چه فایده که یاد سعید با افسوس نبودنش گره خورده است... مادر عزیزم !! بدان که یاد فرزندت سعید تا همیشه برای ما جاودان است و ما همیشه به نیکی از پسرت سعید یاد میکنیم ، مادر عزیزم ، در این راه شما تنها نیستید و ما همه در کنارنتان خواهیم بود ، ما همه فریادت خواهیم شد ، ما همه راه سعید را ادامه می دهیم تا دیکتاتور زمانه علی خامنه ای از میان برود ، صدای عدالت خواهی شما بزرگترین جنبش است در قلب ما و بزرگترین ترس در دل ظالم.
صدای مظلومیت مادر سعید زینالی و دیگر مادران دادخواه وطن باشیم.
از اینستاگرام مسعود علیزاده
#زن_زندگی_آزادی
#مهساامینی
#سعید_زینالی_کجاست
#سعید_زینالی_را_فراموش_نمیکنیم
#۱۸تیر۷۸
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavsana_TavaanaTech
آیا امیدی به حاکمشدن واقعنگری در رفتار جمهوری اسلامی هم دارید؟
عربستان نام فلسطین را از نقشههای جغرافیایی در کتابهای درسی حذف کرد.
این کشور همچنین مطالبی درباره هولوکاست را به کتابها و محتوای آموزشی مدارس اضافه کردهاست. امارات متحدهی عربی و چند کشور عربی-اسلامی دیگر نیز چنین اقداماتی را انجام دادهاند.
اما جمهوری اسلامی علیرغم نفرت ملتهای عرب از دخالتهای بیجا در اموز آنها، همچنان مشغول کندن از ایرانیها و سراریز کردن امکانات و منابع به گروههای تروریستی و نیابتی است.
آیا آمدن رییسجمهور جدید که عدهای وی را اصلاحطلب مینامند، میتواند به این سیاستهای مخرب پایان دهد؟
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عربستان نام فلسطین را از نقشههای جغرافیایی در کتابهای درسی حذف کرد.
این کشور همچنین مطالبی درباره هولوکاست را به کتابها و محتوای آموزشی مدارس اضافه کردهاست. امارات متحدهی عربی و چند کشور عربی-اسلامی دیگر نیز چنین اقداماتی را انجام دادهاند.
اما جمهوری اسلامی علیرغم نفرت ملتهای عرب از دخالتهای بیجا در اموز آنها، همچنان مشغول کندن از ایرانیها و سراریز کردن امکانات و منابع به گروههای تروریستی و نیابتی است.
آیا آمدن رییسجمهور جدید که عدهای وی را اصلاحطلب مینامند، میتواند به این سیاستهای مخرب پایان دهد؟
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا با آمدن دولت جدید نیز این حقکشیها ادامه خواهدداشت؟
- تجمع اعتراضی بازنشستگان در روز یکشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳
#فقر_فساد_گرونی #بازنشستگان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- تجمع اعتراضی بازنشستگان در روز یکشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳
#فقر_فساد_گرونی #بازنشستگان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۱۸ تیرِ بیسرانجامی
امروز ۱۸ تیر ماه است، ۲۵ سال پیش، نیروهای سرکوبگر به کوی دانشجویان حمله کردند و بسیاری را بازداشت، زخمی و به قتل رساندند.
روزنامه «سلام» در ۱۵ تیرماه ۱۳۷۸ تیتر میزند که سعید امامی - مجری قتلهای زنجیرهای - مجری اصلی طرح قانون مطبوعات بوده است. این روزنامه ۱۶ تیرماه توقیف میشود. غروب پنجشنبه ۱۷ تیرماه، دانشجویان برای اعتراض به توقیف سلام، در کوی دانشگاه گرد میآیند. تظاهرات دانشجویان تا پاسی از شب طول میکشد. نیرویانتظامی به همراه نیروهای لباسشخصی به کوی یورش میآورند. دانشجویان به شدت مضروب و مصدوم میشوند و حتی سرپرست کوی دانشگاه و معاون دانشجویی دانشگاه تهران بازداشت میشوند.
اما خشم نیروهای حزباللهی نمیخوابد. ساختمانهای مختلف کوی محل تاختوتاز نیروهای حزباللهی میشود و تا سپیدهدم آن روز، دانشجویان به شدت کتک میخورند. روایتهایی از پرتکردن دانشجویان از طبقات بالا وجود دارد. با فریاد «یا حسین» و «یا زهرا» حتی به مسجد کوی حمله میبرند و دانشجویان نمازگزار را نیز به شدت زیر ضرب میگیرند. در ساختمانها گاز اشکآور میزنند. دانشجویان احساس خفگی میکنند. در راهروها دالان مرگ درست میکنند و بر سر و روی دانشجویان بیپناه باتوم میکوبانند.
https://tavaana.org/fa/18Tir1378_Video
نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/18Tir1378
#یاری_مدنی_توانا #۱۸_تیر #کوی_دانشجو #دانشجو #روزنامه_سلام #سعید_امامی
@Tavaana_TavaanaTech
امروز ۱۸ تیر ماه است، ۲۵ سال پیش، نیروهای سرکوبگر به کوی دانشجویان حمله کردند و بسیاری را بازداشت، زخمی و به قتل رساندند.
روزنامه «سلام» در ۱۵ تیرماه ۱۳۷۸ تیتر میزند که سعید امامی - مجری قتلهای زنجیرهای - مجری اصلی طرح قانون مطبوعات بوده است. این روزنامه ۱۶ تیرماه توقیف میشود. غروب پنجشنبه ۱۷ تیرماه، دانشجویان برای اعتراض به توقیف سلام، در کوی دانشگاه گرد میآیند. تظاهرات دانشجویان تا پاسی از شب طول میکشد. نیرویانتظامی به همراه نیروهای لباسشخصی به کوی یورش میآورند. دانشجویان به شدت مضروب و مصدوم میشوند و حتی سرپرست کوی دانشگاه و معاون دانشجویی دانشگاه تهران بازداشت میشوند.
اما خشم نیروهای حزباللهی نمیخوابد. ساختمانهای مختلف کوی محل تاختوتاز نیروهای حزباللهی میشود و تا سپیدهدم آن روز، دانشجویان به شدت کتک میخورند. روایتهایی از پرتکردن دانشجویان از طبقات بالا وجود دارد. با فریاد «یا حسین» و «یا زهرا» حتی به مسجد کوی حمله میبرند و دانشجویان نمازگزار را نیز به شدت زیر ضرب میگیرند. در ساختمانها گاز اشکآور میزنند. دانشجویان احساس خفگی میکنند. در راهروها دالان مرگ درست میکنند و بر سر و روی دانشجویان بیپناه باتوم میکوبانند.
https://tavaana.org/fa/18Tir1378_Video
نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/18Tir1378
#یاری_مدنی_توانا #۱۸_تیر #کوی_دانشجو #دانشجو #روزنامه_سلام #سعید_امامی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عزت ابراهیمنژاد کشتهی کوی دانشگاه
خانوادهی عزت ابراهیمنژاد خطاب به مسعود دهنمکی:
«در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، عزت را شبانه و تک وتنها به گوشهای کشاندی و با ضربات چاقو، زنجیر خودت و دوستانت، عزت را از پا درآوردی و در نهایت با تیر خلاص مهدی صفری تبار پسر امام جمعه اسلامشهر (فرمانده سپاه) که در شقیقه و چشم چپ عزت وارد کرد او را از پای در آوردید... هر چند که ما تک وتنها بودیم و هستیم و زورمان نرسید که شما را به پرونده دادگاه ۱۸ تیر بکشانیم ولی مطمئن باش خداوند، تو را به دادگاه خودش خواهد کشید و دیگر آنجا نه رهبری هست و نه سپاهی و نه دیگر کسی که تو را تبرئه کند.»
عزت ابراهیمنژاد یکی از کشتهشدگان حادثهی دلخراش ۱۸ تیر ۱۳۷۸ است.
عزت فارغالتحصیل رشتهی حقوق از دانشگاه چمران اهواز بود که توسط انصار حزبالله و نیروهای انتظامی در حمله به خوابگاه دانشجویان در کوی دانشگاه کشته شد.
از عزت ابراهیمنژاد مجموعه شعری نیز به جا مانده است که پس از قتلش منتشر شده است.
قاتلان عزت هیچگاه محاکمه نشدند اما او پس از مرگ توسط دادگاه انقلاب به اقدام علیه امنیت ملی متهم شد.
مجموع شعر «به آسمان» با مقدمهی سیدعلی صالحی نام کتاب شعری است که از زندهیاد عزت ابراهیمنژاد توسط نشر ثالث منتشر شد.
شعری از عزتابراهیمنژاد را با صدا و تصویر خود او میبینیم:
ما را به خاطر بیاور!
ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم.
شور
عشق درسینه داشتیم و
پیش از آن که عاشق شویم سینه بر خاک سوده مُردیم.
ما را به خاطر بیاور! ما را که سینهسرخانی خنیاگر بودیم و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه بر شاخسار
که در بازار پیش از آنکه آوازهخوان شویم
بر شاخهای تکیده از تکیهگاه خویش
جان واسپردیم
به خاطر دارم پیامشان را، سرنوشتشان را،
آری …
و همیشه درگذرگاه خاطرم درگذر است
آوازهای صامت سینهسرخان سینه برسیخ و
تجسد آرزوهای بیست و دو سالگان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان شاید پیش از آن که شاعر شوم
بیست و دو ساله بمیرم.
آمین!
#عزت_ابراهیم_نژاد #به_یاد_آر #۱۸تیر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانوادهی عزت ابراهیمنژاد خطاب به مسعود دهنمکی:
«در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، عزت را شبانه و تک وتنها به گوشهای کشاندی و با ضربات چاقو، زنجیر خودت و دوستانت، عزت را از پا درآوردی و در نهایت با تیر خلاص مهدی صفری تبار پسر امام جمعه اسلامشهر (فرمانده سپاه) که در شقیقه و چشم چپ عزت وارد کرد او را از پای در آوردید... هر چند که ما تک وتنها بودیم و هستیم و زورمان نرسید که شما را به پرونده دادگاه ۱۸ تیر بکشانیم ولی مطمئن باش خداوند، تو را به دادگاه خودش خواهد کشید و دیگر آنجا نه رهبری هست و نه سپاهی و نه دیگر کسی که تو را تبرئه کند.»
عزت ابراهیمنژاد یکی از کشتهشدگان حادثهی دلخراش ۱۸ تیر ۱۳۷۸ است.
عزت فارغالتحصیل رشتهی حقوق از دانشگاه چمران اهواز بود که توسط انصار حزبالله و نیروهای انتظامی در حمله به خوابگاه دانشجویان در کوی دانشگاه کشته شد.
از عزت ابراهیمنژاد مجموعه شعری نیز به جا مانده است که پس از قتلش منتشر شده است.
قاتلان عزت هیچگاه محاکمه نشدند اما او پس از مرگ توسط دادگاه انقلاب به اقدام علیه امنیت ملی متهم شد.
مجموع شعر «به آسمان» با مقدمهی سیدعلی صالحی نام کتاب شعری است که از زندهیاد عزت ابراهیمنژاد توسط نشر ثالث منتشر شد.
شعری از عزتابراهیمنژاد را با صدا و تصویر خود او میبینیم:
ما را به خاطر بیاور!
ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم.
شور
عشق درسینه داشتیم و
پیش از آن که عاشق شویم سینه بر خاک سوده مُردیم.
ما را به خاطر بیاور! ما را که سینهسرخانی خنیاگر بودیم و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه بر شاخسار
که در بازار پیش از آنکه آوازهخوان شویم
بر شاخهای تکیده از تکیهگاه خویش
جان واسپردیم
به خاطر دارم پیامشان را، سرنوشتشان را،
آری …
و همیشه درگذرگاه خاطرم درگذر است
آوازهای صامت سینهسرخان سینه برسیخ و
تجسد آرزوهای بیست و دو سالگان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان شاید پیش از آن که شاعر شوم
بیست و دو ساله بمیرم.
آمین!
#عزت_ابراهیم_نژاد #به_یاد_آر #۱۸تیر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پانزده سال پیش در چنین روزی : #علیه_فراموشی
انتخابات ریاستجمهوری سال هشتاد و هشت آغاز شد، بهترین فرصتی بود که احمدینژاد برود و چون میرحسین موسوی میتوانست به وضعیت پایان دهد مثل میلیون ها نفر از او حمایت کردم. در آن زمان در یک بنگاه املاک کار میکردم، برای اینکه از میرحسین موسوی حمایت کنیم بنگاه را ستاد کردیم تا یک تو دهنی به خامنهای و مزدورانش بزنیم، روزهای خوبی بود، همه سبز بودیم و یکدست، شادی همه جا را فرا گرفته بود و مردم همه یکدست بودند تا اینکه تقلب و کودتای گستردهای در انتخابات ۱۳۸۸ شکل گرفت، همه در شوک و اندوه بودیم و از اینکه به بازی گرفته شده بودیم و تقلب بزرگی شده بود بسیار ناراحت بودم، برای اعتراض به ساختار رژیم جمهوری اسلامی در بیشتر راهپیماییها اعتراضی شرکت داشتم، راهپیمایی سکوت ۲۵ خرداد ، راهپیمایی ۲۸ خرداد ، راهپیمایی ۳۰ خرداد و راهپیمایی روز ۱۸ تیر، روز هجدهم تیر مثل همیشه از کرج به تهران رفتم تا برای سالگرد فاجعه کوی دانشگاه ۱۳۷۸ شرکت کنم، تعداد مردم معترض نسبت به اعترضات قبلی خیلی کم بود و تعداد یگان ویژه ، نیروی انتظامی و لباسشخصیها بسیار زیاد بودند ، چند ساعتی گذشت و اگر اشتباه نکنم حدود ساعت پنج و نیم بود که در یکی از خیابان های فرعی ولیعصر از سوی لباسشخصیها شناسایی و دستگیر شدم، زیرا آنها من را در حال شعار دادن شناسایی کرده بودند.
در همان لحظه دستیگری اول تلفن همراه منو گرفتند بعدش به با یک دستمال زرد دور چشم هایم بستند و دست هایم را از پشت با دستبند پلاستکی محکم بستند و منو انداختند داخل صندوق عقب ماشین ، خیلی ترسیده بودم که قرار است من را کجا ببرند ، بعد از گذشت ۱۵ الی ۲۰ دقیقه من را از صندوق عقب ماشین بیرون آوردند و دو نفر من را بردند داخل یک ساختمان که صدای ضرب و شتم و ضجه جوانان به گوشم میرسید و از این موضوع ترسیده بودم که قرار است چه اتفاقی برآیم بیوفتد!!!. با همان چشم بند و دستبند روی زمین نشسته بودم که چند نفر تیشرت من را بالا زدند و خال کوبی که پشت کمرم بود را دیدند و شروع به کتک زدنم کردند که این علامت چیست روی کمرت؟! حسابی منو با لوله و باتوم زدند و حالا نوبت شخصی به نام حاجی شد که با این اسم صدایش میزدند!! اول فکر کردم این شخصی که حاجی صداش میزنند آدم خوبی است ولی سخت در اشتباه بودم زیرا حاجی یک جلاد شیطان صفتی بود که هیچ بویی از انسانیت نبرده بود، شخص حاجی با صدای بلند فریاد میزد که ندا آقا سلطان را میشناسی؟؟
و چرا اونو کشتی !! خیلی خیلی ترسیده بودم یک لحظه پیش خودم فکر کردم که نکنه دارند از من فیلم برداری میکنند تا قتل ندا آقاسلطان را به گردن من بیندازند!! هر چقدر اون شخص حاجی منو کتک میزد و سرم را به دیوار میکوبید تا از من اعتراف بگیرد گفتم من اصلا شخصی به نام ندا آقاسلطان را نمیشناسم که بخواهم اونو به قتل برسونم. حاجی بالاخره خسته شد و از کتک زدن من منصرف شد. تمام بدنم از شدت شکنجه ها درد میکرد و نمیدونستم کجا هستم و قرار است چه بلایی سر من خواهد آمد. خیلی تشنه بودم و بهشون التماس میکردم بهم آب بدهند، بعد از مدتی شخصی بهم گفت سرت را بالا بیار برایت آب آوردم ، من ساده تا سرم را بالا آوردم بیشرف حرومزاده اسپره فلفلی را تو صورتم خالی کرد و هیچ وقت اون زجری را کشیدم فراموش نمیکنم، مخصوصا صدای خنده هاشون که از شکنجه های امثال من داشتند لذت میبرند.
چند ساعتی گذشت، هر کاری کردم چشم بند را پایین بیارم که کجا هستم نتوانستم، آنقدر محکم بسته بودند که سرم داشت منفجر میشد. صدای فریاد بازداشتی های دیگری را میشنیدم که داشتند التماس میکردن از شکنجه شون دست بکشند در همان لحظه شخصی با صدای بلند فریاد زد حاجی تو را خدا نکشید گناه داره ، یک دفعه متوجه شدم لوله اسلحه روی سرم است و همون شخص حاجی بلند فریاد میزد دیکتاتور کیه؟؟!! از ترس سکوت کرده بودم که قرار است در اینجا بمیریم ، بعد از چند دقیقه باز از دوباره همشون شروع به خندیدن کردند. چند ساعتی گذشت که من را سوار یک ماشین کردند، پیش خودم همش فکر میکردم الان یک جایی منو پیاده میکنند و میگن آزادی ولی اینطور نبود و همش یک رویای بچه گانه بود. من را به پلیس امنیت میدان حر بردند و چشم بند و دست بندم را باز کردند، ساعت حدود ۱۱ شب بود و از اینکه از آن جهنمی که نمیدانستم کجا بود جان سالم بدر برده بودم بسیار خوشحال بودم ، ولی جوانان زیادی را دستگیر کرده بودند که همگی در پلیس امنیت به همراه من روی زمین نشسته بودیم ، بعد از حدود یک ساعت ما را سوار ماشین ون پلیس کردند و ما را به پلیس پیشگیری میدان انقلاب انتقال دادند....
ادامه روایت مسعود علیزاده را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/Kahrizak18
#جنایت_کهریزک #جنبش_سبز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
انتخابات ریاستجمهوری سال هشتاد و هشت آغاز شد، بهترین فرصتی بود که احمدینژاد برود و چون میرحسین موسوی میتوانست به وضعیت پایان دهد مثل میلیون ها نفر از او حمایت کردم. در آن زمان در یک بنگاه املاک کار میکردم، برای اینکه از میرحسین موسوی حمایت کنیم بنگاه را ستاد کردیم تا یک تو دهنی به خامنهای و مزدورانش بزنیم، روزهای خوبی بود، همه سبز بودیم و یکدست، شادی همه جا را فرا گرفته بود و مردم همه یکدست بودند تا اینکه تقلب و کودتای گستردهای در انتخابات ۱۳۸۸ شکل گرفت، همه در شوک و اندوه بودیم و از اینکه به بازی گرفته شده بودیم و تقلب بزرگی شده بود بسیار ناراحت بودم، برای اعتراض به ساختار رژیم جمهوری اسلامی در بیشتر راهپیماییها اعتراضی شرکت داشتم، راهپیمایی سکوت ۲۵ خرداد ، راهپیمایی ۲۸ خرداد ، راهپیمایی ۳۰ خرداد و راهپیمایی روز ۱۸ تیر، روز هجدهم تیر مثل همیشه از کرج به تهران رفتم تا برای سالگرد فاجعه کوی دانشگاه ۱۳۷۸ شرکت کنم، تعداد مردم معترض نسبت به اعترضات قبلی خیلی کم بود و تعداد یگان ویژه ، نیروی انتظامی و لباسشخصیها بسیار زیاد بودند ، چند ساعتی گذشت و اگر اشتباه نکنم حدود ساعت پنج و نیم بود که در یکی از خیابان های فرعی ولیعصر از سوی لباسشخصیها شناسایی و دستگیر شدم، زیرا آنها من را در حال شعار دادن شناسایی کرده بودند.
در همان لحظه دستیگری اول تلفن همراه منو گرفتند بعدش به با یک دستمال زرد دور چشم هایم بستند و دست هایم را از پشت با دستبند پلاستکی محکم بستند و منو انداختند داخل صندوق عقب ماشین ، خیلی ترسیده بودم که قرار است من را کجا ببرند ، بعد از گذشت ۱۵ الی ۲۰ دقیقه من را از صندوق عقب ماشین بیرون آوردند و دو نفر من را بردند داخل یک ساختمان که صدای ضرب و شتم و ضجه جوانان به گوشم میرسید و از این موضوع ترسیده بودم که قرار است چه اتفاقی برآیم بیوفتد!!!. با همان چشم بند و دستبند روی زمین نشسته بودم که چند نفر تیشرت من را بالا زدند و خال کوبی که پشت کمرم بود را دیدند و شروع به کتک زدنم کردند که این علامت چیست روی کمرت؟! حسابی منو با لوله و باتوم زدند و حالا نوبت شخصی به نام حاجی شد که با این اسم صدایش میزدند!! اول فکر کردم این شخصی که حاجی صداش میزنند آدم خوبی است ولی سخت در اشتباه بودم زیرا حاجی یک جلاد شیطان صفتی بود که هیچ بویی از انسانیت نبرده بود، شخص حاجی با صدای بلند فریاد میزد که ندا آقا سلطان را میشناسی؟؟
و چرا اونو کشتی !! خیلی خیلی ترسیده بودم یک لحظه پیش خودم فکر کردم که نکنه دارند از من فیلم برداری میکنند تا قتل ندا آقاسلطان را به گردن من بیندازند!! هر چقدر اون شخص حاجی منو کتک میزد و سرم را به دیوار میکوبید تا از من اعتراف بگیرد گفتم من اصلا شخصی به نام ندا آقاسلطان را نمیشناسم که بخواهم اونو به قتل برسونم. حاجی بالاخره خسته شد و از کتک زدن من منصرف شد. تمام بدنم از شدت شکنجه ها درد میکرد و نمیدونستم کجا هستم و قرار است چه بلایی سر من خواهد آمد. خیلی تشنه بودم و بهشون التماس میکردم بهم آب بدهند، بعد از مدتی شخصی بهم گفت سرت را بالا بیار برایت آب آوردم ، من ساده تا سرم را بالا آوردم بیشرف حرومزاده اسپره فلفلی را تو صورتم خالی کرد و هیچ وقت اون زجری را کشیدم فراموش نمیکنم، مخصوصا صدای خنده هاشون که از شکنجه های امثال من داشتند لذت میبرند.
چند ساعتی گذشت، هر کاری کردم چشم بند را پایین بیارم که کجا هستم نتوانستم، آنقدر محکم بسته بودند که سرم داشت منفجر میشد. صدای فریاد بازداشتی های دیگری را میشنیدم که داشتند التماس میکردن از شکنجه شون دست بکشند در همان لحظه شخصی با صدای بلند فریاد زد حاجی تو را خدا نکشید گناه داره ، یک دفعه متوجه شدم لوله اسلحه روی سرم است و همون شخص حاجی بلند فریاد میزد دیکتاتور کیه؟؟!! از ترس سکوت کرده بودم که قرار است در اینجا بمیریم ، بعد از چند دقیقه باز از دوباره همشون شروع به خندیدن کردند. چند ساعتی گذشت که من را سوار یک ماشین کردند، پیش خودم همش فکر میکردم الان یک جایی منو پیاده میکنند و میگن آزادی ولی اینطور نبود و همش یک رویای بچه گانه بود. من را به پلیس امنیت میدان حر بردند و چشم بند و دست بندم را باز کردند، ساعت حدود ۱۱ شب بود و از اینکه از آن جهنمی که نمیدانستم کجا بود جان سالم بدر برده بودم بسیار خوشحال بودم ، ولی جوانان زیادی را دستگیر کرده بودند که همگی در پلیس امنیت به همراه من روی زمین نشسته بودیم ، بعد از حدود یک ساعت ما را سوار ماشین ون پلیس کردند و ما را به پلیس پیشگیری میدان انقلاب انتقال دادند....
ادامه روایت مسعود علیزاده را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/Kahrizak18
#جنایت_کهریزک #جنبش_سبز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعد از فاجعه ۱۸ تیر ۷۸ و حمله به کوی دانشگاه و در پی آن اعتراض شدید دانشجویان و پیوستن گروهی از مردم به اعتراضها، محمد خاتمی رئیسجمهور وقت، در همدان سخنرانی کرد. او در بخشهایی از سخنرانی خود حمله به کوی دانشگاه را تلافی پیگیری قتلهای زنجیرهای دانست.
اما در بخشهایی دیگر از سخنان خود، علیه معترضان سخن گفت.
خاتمی در پنجم مرداد ۷۸ در همدان گفت:
«بعد از حادثه کوی دانشگاه شورش پیش آمد. شورش و بلوا در تهران، حادثه زشت و نفرتآوری بود که ملت عزیز و مقاوم و صبور و منطقی ما را مکدر کرد. آنچه در تهران پیش آمد، لطمه به امنیت ملی بود؛ تلاشی بود برای برهمزدن آرامش مردم شریف و تخریب اموال عمومی و خصوصی و بالاتر از آن، اهانت به نظام و ارزشهای آن و مقام معظم رهبری. آنچه پیش آمد، حادثه سادهای نبود؛ تلاشی بود برای مرزشکنی و برای ابراز کینهتوزی علیه نظام که نه رابطهای با این ملت شریف داشت و نه نسبتی با دانشگاه و دانشگاهیان. حادثه شورش، یک حرکت کور، یک بلوا، یک حرکت ضد امنیتی، با شعارهای منحرفکننده بود... که به یاری خداوند این بلوا خاموش شد».
- منبع روزنامه شرق
#۱۸تیر۷۸ #کوی_دانشگاه #قیام_دانشجویی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بعد از فاجعه ۱۸ تیر ۷۸ و حمله به کوی دانشگاه و در پی آن اعتراض شدید دانشجویان و پیوستن گروهی از مردم به اعتراضها، محمد خاتمی رئیسجمهور وقت، در همدان سخنرانی کرد. او در بخشهایی از سخنرانی خود حمله به کوی دانشگاه را تلافی پیگیری قتلهای زنجیرهای دانست.
اما در بخشهایی دیگر از سخنان خود، علیه معترضان سخن گفت.
خاتمی در پنجم مرداد ۷۸ در همدان گفت:
«بعد از حادثه کوی دانشگاه شورش پیش آمد. شورش و بلوا در تهران، حادثه زشت و نفرتآوری بود که ملت عزیز و مقاوم و صبور و منطقی ما را مکدر کرد. آنچه در تهران پیش آمد، لطمه به امنیت ملی بود؛ تلاشی بود برای برهمزدن آرامش مردم شریف و تخریب اموال عمومی و خصوصی و بالاتر از آن، اهانت به نظام و ارزشهای آن و مقام معظم رهبری. آنچه پیش آمد، حادثه سادهای نبود؛ تلاشی بود برای مرزشکنی و برای ابراز کینهتوزی علیه نظام که نه رابطهای با این ملت شریف داشت و نه نسبتی با دانشگاه و دانشگاهیان. حادثه شورش، یک حرکت کور، یک بلوا، یک حرکت ضد امنیتی، با شعارهای منحرفکننده بود... که به یاری خداوند این بلوا خاموش شد».
- منبع روزنامه شرق
#۱۸تیر۷۸ #کوی_دانشگاه #قیام_دانشجویی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ریشخند ۱۵: ببرزادههای ۱۸ تیر
طنز علیرضا رضایی
https://youtu.be/B_uDkxze6bg
اروجعلی ببرزاده، سربازی که سالها پیش در پرونده کوی دانشگاه به سرقت یک ریشتراش از دانشجویان، متهم و محکوم شده بود، حالا به درجه سرهنگی رسیده و چند سال پیش خبر رسید که رییس کلانتری مسعودیه در تهران شده بود.
این ویدیو را زندهیاد علیرضا رضایی هفت سال پیش درست کرد و آموزشکده توانا چندین بار منتشر کرده است.
#یاری_مدنی_توانا #۱۸تیر۷۸ #کوی_دانشگاه #اوروجعلی_ببرزاده
@Tavaana_TavaanaTech
طنز علیرضا رضایی
https://youtu.be/B_uDkxze6bg
اروجعلی ببرزاده، سربازی که سالها پیش در پرونده کوی دانشگاه به سرقت یک ریشتراش از دانشجویان، متهم و محکوم شده بود، حالا به درجه سرهنگی رسیده و چند سال پیش خبر رسید که رییس کلانتری مسعودیه در تهران شده بود.
این ویدیو را زندهیاد علیرضا رضایی هفت سال پیش درست کرد و آموزشکده توانا چندین بار منتشر کرده است.
#یاری_مدنی_توانا #۱۸تیر۷۸ #کوی_دانشگاه #اوروجعلی_ببرزاده
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقرینیا، استاد ممنوعالتدریس و به زور بازنشسته شده دانشگاه، درایت ویدیو روایت خود از ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و حمله به کوی دانشگاه تهران بیان میکند.
این واقعه و جنایت نیروهای حکومتی، تاثیر عمیقی بر دیدگاههای بسیاری از افراد گذاشته است. دکتر باقرینیا میگوید:
«هرگز در باورم نمیگنجید نظام سیاسی که خود را مدعی اخلاق و دیانت میداند این گونه دانشجویانش را به خاک و خون بکشد.
این حادثه نقطه عطفی در زندگی من بود تا حسابم را از عمله قدرت جدا کنم.
از آن روز به تدریج فهمیدم نظام ولایت فقیه چگونه جمعی مداح، روضه خوان و بسیجی آتش به اختیار را برای سرکوب دگراندیشان به کار میگیرد. چگونه مساجد را به پایگاههایی برای حفظ قدرت خود تبدیل مینماید.
چگونه از رهبر شخصیتی قدسی میسازد تا جمعی او را پرستش کنند و چشم و گوش بسته در اختیار او باشند؛ منویات او را حدس بزنند و مخالفان سیاسی او را قلع و قمع نمایند.»
- روش سرکوب جمهوری اسلامی در جریان کوی دانشگاه البته مسبوق به سابقه بود. در دهه شصت خیلی خشنتر از آن هم رفتار کرده بودند، ولی فضای جنگی کشور، هیجانات انقلاب ۵۷، وجود رهبر کاریزماتیک، چشمها را از دیدن جنایت و تامل درباره آن بازداشته بود.
در دهه هفتاد، نیروهای انصار حزبالله با هدایت سپاه و خامنهای شکل گرفتند و مجری فرامین فراقانونی خامنهای شدند و تلاش کردند تا هر صدایی را سرکوب کنند. رفتار آنها شبیه گارد آهنین در کشور رومانی بود.
کوی دانشگاه نمود علنی وحشیگری جمهوری اسلامی و ناتوانی دولت و حتی همراهی او با تندروها برای سرکوب دانشجویان بود.
#کوی_دانشگاه #۱۸تیر۷۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این واقعه و جنایت نیروهای حکومتی، تاثیر عمیقی بر دیدگاههای بسیاری از افراد گذاشته است. دکتر باقرینیا میگوید:
«هرگز در باورم نمیگنجید نظام سیاسی که خود را مدعی اخلاق و دیانت میداند این گونه دانشجویانش را به خاک و خون بکشد.
این حادثه نقطه عطفی در زندگی من بود تا حسابم را از عمله قدرت جدا کنم.
از آن روز به تدریج فهمیدم نظام ولایت فقیه چگونه جمعی مداح، روضه خوان و بسیجی آتش به اختیار را برای سرکوب دگراندیشان به کار میگیرد. چگونه مساجد را به پایگاههایی برای حفظ قدرت خود تبدیل مینماید.
چگونه از رهبر شخصیتی قدسی میسازد تا جمعی او را پرستش کنند و چشم و گوش بسته در اختیار او باشند؛ منویات او را حدس بزنند و مخالفان سیاسی او را قلع و قمع نمایند.»
- روش سرکوب جمهوری اسلامی در جریان کوی دانشگاه البته مسبوق به سابقه بود. در دهه شصت خیلی خشنتر از آن هم رفتار کرده بودند، ولی فضای جنگی کشور، هیجانات انقلاب ۵۷، وجود رهبر کاریزماتیک، چشمها را از دیدن جنایت و تامل درباره آن بازداشته بود.
در دهه هفتاد، نیروهای انصار حزبالله با هدایت سپاه و خامنهای شکل گرفتند و مجری فرامین فراقانونی خامنهای شدند و تلاش کردند تا هر صدایی را سرکوب کنند. رفتار آنها شبیه گارد آهنین در کشور رومانی بود.
کوی دانشگاه نمود علنی وحشیگری جمهوری اسلامی و ناتوانی دولت و حتی همراهی او با تندروها برای سرکوب دانشجویان بود.
#کوی_دانشگاه #۱۸تیر۷۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قلمفرسا کاربر شبکه اکس در پستی ضمن انتشار این طرح نوشت:
حسين شنبهزاده رو هم یاد میکنم
سرش سلامت
به یاد زندانیان باشیم و آنها را فراموش نکنیم
انتساب اتهامات سنگین به حسین شنبهزاده، فعال رسانهای، باعث وحشت است.
او که روز ۱۵ خرداد بازداشت شد، به «جاسوسی برای اسرائیل» به واسطه شغل «ویراستاری» متهم شده است.
دادستان اردبیل، روز جمعه ۱۸ خرداد، حسین شنبهزاده را به «جاسوسی» برای اسرائیل متهم کرد و مدعی شد او «از طریق شبکههای اجتماعی تحت پوشش فعالیت ویراستاری اقدام به جمعآوری اطلاعات مورد نیاز موساد از داخل کشور مینموده است.»
این در حالی ست که حسین شنبهزاده با هویت واقعی خود در فضای مجازی فعالیت میکرد و اساسا یک ویراستار میتواند به کدام اطلاعات امنیتی! دسترسی داشته باشد؟
به باور کاربران و جامعه مدنی ایران، پس از آنکه حسین شنبهزاده در کامنت یکی از پستهای خامنهای یک نقطه گذاشت و به اصطلاح ویرایش کرد آن پست را، بازداشت شده است. نکته جالب اینکه همان نقطه هزاران بار لایک شد حتی بیشتر از توییت اصلی خامنهای.
#یاری_مدنی_توانا
#حسین_شنبه_زاده
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
حسين شنبهزاده رو هم یاد میکنم
سرش سلامت
به یاد زندانیان باشیم و آنها را فراموش نکنیم
انتساب اتهامات سنگین به حسین شنبهزاده، فعال رسانهای، باعث وحشت است.
او که روز ۱۵ خرداد بازداشت شد، به «جاسوسی برای اسرائیل» به واسطه شغل «ویراستاری» متهم شده است.
دادستان اردبیل، روز جمعه ۱۸ خرداد، حسین شنبهزاده را به «جاسوسی» برای اسرائیل متهم کرد و مدعی شد او «از طریق شبکههای اجتماعی تحت پوشش فعالیت ویراستاری اقدام به جمعآوری اطلاعات مورد نیاز موساد از داخل کشور مینموده است.»
این در حالی ست که حسین شنبهزاده با هویت واقعی خود در فضای مجازی فعالیت میکرد و اساسا یک ویراستار میتواند به کدام اطلاعات امنیتی! دسترسی داشته باشد؟
به باور کاربران و جامعه مدنی ایران، پس از آنکه حسین شنبهزاده در کامنت یکی از پستهای خامنهای یک نقطه گذاشت و به اصطلاح ویرایش کرد آن پست را، بازداشت شده است. نکته جالب اینکه همان نقطه هزاران بار لایک شد حتی بیشتر از توییت اصلی خامنهای.
#یاری_مدنی_توانا
#حسین_شنبه_زاده
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صفحه اینستاگرامی پیلبان به دلیل ساخت و انتشار ویدئوهای طنز مسدود شد
روز گذشته صفحه اینستاگرامی پیلبان که با بیش از ۱۶۰هزار دنبال کننده مسدود و تمامی پستها و ویدئوهای منتشر شده در این صفحه حذف شده است.
صفحه پیلبان ویدئوهایی با موضوع روزمره جامعه منتشر میکرد و اغلب ویدئوهای تولید شده در این صفحه با موضوع طنز یا طنز سیاه همراه بود.
ماجرا چیست؟
ویدئو طنز منتشر شده توسط پیلبان؛ نام برند کوکاکولا را به «اوآ اولا» تغییر میدهد که توسط کافه Z این برند در روز انتخابات رونمایی می شود.
در ادامه، به دلیل صفهای طولانی برای خرید این نوشیدنی، که به مذاق تبلیغ کنندگان انتخابات نمایشی خوش نیامده که در نتیجه هر دو صفحه کافه Z و پیلبان مسدود میشوند!
در پستی که به دستور مقامات قضایی در این صفحه منتشر شده اعلام شده که به دلیل انتشار محتوای مجرمانه مسدود شده است.
در روزهای اخیر، بسیاری از فعالین فضای مجازی به دلیل انتشار مطلب یا ویدئویی، احضار، دستگیر و صفحه آنها از مسدود شده است.
#فیلترینگ #آزادی_بیان #سانسور
@tavaanatech
روز گذشته صفحه اینستاگرامی پیلبان که با بیش از ۱۶۰هزار دنبال کننده مسدود و تمامی پستها و ویدئوهای منتشر شده در این صفحه حذف شده است.
صفحه پیلبان ویدئوهایی با موضوع روزمره جامعه منتشر میکرد و اغلب ویدئوهای تولید شده در این صفحه با موضوع طنز یا طنز سیاه همراه بود.
ماجرا چیست؟
ویدئو طنز منتشر شده توسط پیلبان؛ نام برند کوکاکولا را به «اوآ اولا» تغییر میدهد که توسط کافه Z این برند در روز انتخابات رونمایی می شود.
در ادامه، به دلیل صفهای طولانی برای خرید این نوشیدنی، که به مذاق تبلیغ کنندگان انتخابات نمایشی خوش نیامده که در نتیجه هر دو صفحه کافه Z و پیلبان مسدود میشوند!
در پستی که به دستور مقامات قضایی در این صفحه منتشر شده اعلام شده که به دلیل انتشار محتوای مجرمانه مسدود شده است.
در روزهای اخیر، بسیاری از فعالین فضای مجازی به دلیل انتشار مطلب یا ویدئویی، احضار، دستگیر و صفحه آنها از مسدود شده است.
#فیلترینگ #آزادی_بیان #سانسور
@tavaanatech
زندانیان اعتصابی در کارزار سهشنبههای نه به اعدام با صدور بیانیهای بر همراهی جامعه تاکید کردند و خطاب به مردم نوشتند:
«ماشین سرکوب حکومت فعالتر شده و با هدف القای ترس و ایجاد ارعاب در مردم برای جلوگیری از قیام و اعتراضات سیاسی و اجتماعی علیه استبداد، از ابزار "اعدام" بیشترین بهره را برده است.
از شما برای مقابله با تکرار این تجربه یاری میطلبیم..»
متن کامل بیانیه:
«مردم شریف و آزادیخواه ایران
درود بر شما
حماسه اخیر شما در "مشروعیت زدایی" از حکومت ولایت فقیه چنان عظیم بود که خامنهای را ناگزیر کرد برای فراموشی موقت قدرت شما و تحریم میزان مشارکت را در دو دوره تجمیع نماید این در حالی است که در تقلب همین آمار اعلام شده جای شکی نیست و در زندانها نیز با وجود تهدید و تطمیع زندانیان عادی، بنابر مشاهدات ،تحریم قاطع، پیروز شدهاست.
ضمن سپاس از همت والای شما مردم آزاده ایران، ما زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در آستانه بیستچهارمین هفته اعتصاب غذای اعتراضی خود علیه صدور و اجرای حکم غیر انسانی اعدام تجربه تلخی را با شما در میان گذاشته و از شما برای مقابله با تکرار این تجربه یاری میطلبیم.
بررسی رفتارهای دستگاههای سرکوب نظام در سالهای گذشته نشان داده که، هرگاه نمایش باشکوهی از اکثریت مردم ایران در مقابل اقلیت مستبد حاکم بر کشور بروز و ظهور یافته، ماشین سرکوب حکومت فعالتر شده و با هدف القای ترس و ایجاد ارعاب در مردم برای جلوگیری ازقیام و اعتراضات سیاسی و اجتماعی علیه استبداد، از ابزار "اعدام" بیشترین بهره را برده است.
ما پیش بینی میکنیم که دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی همانگونه که پیش از برگزاری نمایش "انتصابات"، اجرای اعدامها را تا سرحد ممکن کاهش داد، پس از عبور تحقیرآمیز از این پیچ، به حرکت ماشین صدور و اجرای احکام اعدام سرعت خواهد داد و به سرکوب خانوادههای دادخواه بیش از گذشته خواهد پرداخت صدور حکم بیشرمانه اعدام برای شریفه محمدی، فعال کارگری و بازداشت رعنا کوکور،خواهر زندانی سیاسی زیر حکم اعدام مجاهد کورکور، در همین راستا قابل ارزیابی و نشانه شدت گرفتن نقض فاحش حقوق بشر و حق زندگی از سوی حاکمیت است.
ما زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در زندانهای اوین (بندزنان ،۴،۶،۸)،قزلحصار(واحد۳و۴)،خرمآباد ،مرکزی کرج ،تبریز،خوی،نقده،سقزو مشهد، فردا، سهشنبه ۱۹ تیرماه، برای بیستچهارمین هفته در مخالفت با احکام اعدام صادر شده به ویژه حکم بیشرمانه و ننگین اعدام برای شریفه محمدی اعتصاب غذا خواهیم کرد.
یکی از اتهامات واهی علیه شریفه محمدی پخش تراکت «نه به اعدام» اعلام شدهاست تلاش برای توقف ماشین اعدام نه تنها جرم نیست بلکه باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود و همانگونه که بازنشستگان شریف روز یکشنبه در خیابان شعار «نه به اعدام سر داده و خواهان آزادی شریفه محمدی» شدند ما نیز این حکم ظالمانه را به شدت محکوم میکنیم و خواهان حمایت سراسری برای توقف ماشین اعدام هستیم.
ما از همه سازمانها و فعالان مدافع حقوق بشر و مخالف اعدام (احزاب، گروهها و جریانهای سیاسی و صنفی و اصحاب رسانه) میخواهیم که در هفتهها و ماههای پیشرو بیش از گذشته به مساله "اعدام" و مخالفت با آن توجه نشان دهند و نسبت به بیتوجهی و عواقب آن هشدار جدی میدهیم.
ما باور داریم مسیر سخت مبارزه با اعدام با "همبستگی، کنشگری جمعی و فراگیر " به مقصد خواهد رسید، و در این مسیر مؤثرترين اقدام میتواند از سوی خود زندانیان صورت پذیرد، زیرا هیچکسی چون خود ما نمیتواند عمق رنج و درد همبندیهای در معرض صدور یا اجرای حکم اعدام و وسعت ظلمی که در حق آنها و خانواده هایشان روا داشته شده را درک کند؛ و از این رو همه زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی در زندانهای سراسر کشور را به همراهی با این کارزار علیه اعدام دعوت میکنیم.
زندانیان اعتصابی در کارزار سهشنبههای نه به اعدام
۱۸ تیر ۱۴۰۳»
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
«ماشین سرکوب حکومت فعالتر شده و با هدف القای ترس و ایجاد ارعاب در مردم برای جلوگیری از قیام و اعتراضات سیاسی و اجتماعی علیه استبداد، از ابزار "اعدام" بیشترین بهره را برده است.
از شما برای مقابله با تکرار این تجربه یاری میطلبیم..»
متن کامل بیانیه:
«مردم شریف و آزادیخواه ایران
درود بر شما
حماسه اخیر شما در "مشروعیت زدایی" از حکومت ولایت فقیه چنان عظیم بود که خامنهای را ناگزیر کرد برای فراموشی موقت قدرت شما و تحریم میزان مشارکت را در دو دوره تجمیع نماید این در حالی است که در تقلب همین آمار اعلام شده جای شکی نیست و در زندانها نیز با وجود تهدید و تطمیع زندانیان عادی، بنابر مشاهدات ،تحریم قاطع، پیروز شدهاست.
ضمن سپاس از همت والای شما مردم آزاده ایران، ما زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در آستانه بیستچهارمین هفته اعتصاب غذای اعتراضی خود علیه صدور و اجرای حکم غیر انسانی اعدام تجربه تلخی را با شما در میان گذاشته و از شما برای مقابله با تکرار این تجربه یاری میطلبیم.
بررسی رفتارهای دستگاههای سرکوب نظام در سالهای گذشته نشان داده که، هرگاه نمایش باشکوهی از اکثریت مردم ایران در مقابل اقلیت مستبد حاکم بر کشور بروز و ظهور یافته، ماشین سرکوب حکومت فعالتر شده و با هدف القای ترس و ایجاد ارعاب در مردم برای جلوگیری ازقیام و اعتراضات سیاسی و اجتماعی علیه استبداد، از ابزار "اعدام" بیشترین بهره را برده است.
ما پیش بینی میکنیم که دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی همانگونه که پیش از برگزاری نمایش "انتصابات"، اجرای اعدامها را تا سرحد ممکن کاهش داد، پس از عبور تحقیرآمیز از این پیچ، به حرکت ماشین صدور و اجرای احکام اعدام سرعت خواهد داد و به سرکوب خانوادههای دادخواه بیش از گذشته خواهد پرداخت صدور حکم بیشرمانه اعدام برای شریفه محمدی، فعال کارگری و بازداشت رعنا کوکور،خواهر زندانی سیاسی زیر حکم اعدام مجاهد کورکور، در همین راستا قابل ارزیابی و نشانه شدت گرفتن نقض فاحش حقوق بشر و حق زندگی از سوی حاکمیت است.
ما زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در زندانهای اوین (بندزنان ،۴،۶،۸)،قزلحصار(واحد۳و۴)،خرمآباد ،مرکزی کرج ،تبریز،خوی،نقده،سقزو مشهد، فردا، سهشنبه ۱۹ تیرماه، برای بیستچهارمین هفته در مخالفت با احکام اعدام صادر شده به ویژه حکم بیشرمانه و ننگین اعدام برای شریفه محمدی اعتصاب غذا خواهیم کرد.
یکی از اتهامات واهی علیه شریفه محمدی پخش تراکت «نه به اعدام» اعلام شدهاست تلاش برای توقف ماشین اعدام نه تنها جرم نیست بلکه باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود و همانگونه که بازنشستگان شریف روز یکشنبه در خیابان شعار «نه به اعدام سر داده و خواهان آزادی شریفه محمدی» شدند ما نیز این حکم ظالمانه را به شدت محکوم میکنیم و خواهان حمایت سراسری برای توقف ماشین اعدام هستیم.
ما از همه سازمانها و فعالان مدافع حقوق بشر و مخالف اعدام (احزاب، گروهها و جریانهای سیاسی و صنفی و اصحاب رسانه) میخواهیم که در هفتهها و ماههای پیشرو بیش از گذشته به مساله "اعدام" و مخالفت با آن توجه نشان دهند و نسبت به بیتوجهی و عواقب آن هشدار جدی میدهیم.
ما باور داریم مسیر سخت مبارزه با اعدام با "همبستگی، کنشگری جمعی و فراگیر " به مقصد خواهد رسید، و در این مسیر مؤثرترين اقدام میتواند از سوی خود زندانیان صورت پذیرد، زیرا هیچکسی چون خود ما نمیتواند عمق رنج و درد همبندیهای در معرض صدور یا اجرای حکم اعدام و وسعت ظلمی که در حق آنها و خانواده هایشان روا داشته شده را درک کند؛ و از این رو همه زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی در زندانهای سراسر کشور را به همراهی با این کارزار علیه اعدام دعوت میکنیم.
زندانیان اعتصابی در کارزار سهشنبههای نه به اعدام
۱۸ تیر ۱۴۰۳»
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
علیرضا رضایی، شهروند خوزستانی و زندانی سیاسی پیشین، به دلیل انتشار چند پست و استوری درباره حوادث سالمرگ قاسم سلیمانی، به پرداخت ۱۵ میلیون تومان محکوم شد.
او که در سال ۱۳۹۶ به اتهام تبلیغ علیه نظام، توهین به مقدسات، توهین به خمینی و خامنهای به ۱۰ سال زندان محکوم شده بود، پس از گذراندن مدتی در حبس با عفو مشروط آزاد شده بود.
آزار و اذیت زندانیان سیاسی پیشین همچنان ادامه دارد و جمهوری اسلامی به عمد با ایجاد تنگناهای اقتصادی و محکومیتهای مالی برای آنان سعی در آزار هموطنانمان دارد.
زندانیان سیاسی پیشین، قبلن هم درباره عدم صدور جواز کسب، عدم اجازه استخدام حتی در صورت قبولی در آزمون استخدامی و آزارهای دیگر خبررسانی کرده بودند.
علیرضا رضایی، فقط یک نمونه از زندانیانی ست که چنین تحت فشار دیکتاتوری قرار گرفته است. هموطنانی که در طول سالها با شرکت در اعتراضات مدنی مخالفت خود را با دیکتاتوری اعلام کرده بودند، زندانی شده بودند و اکنون در جامعه زندگی میکنند اما جمهوری اسلامی اجازه بهرهمندی از زندگی را به «ایرانیان» نمیدهد.
بیتفاوت نباشیم
#علیرضا_رضایی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او که در سال ۱۳۹۶ به اتهام تبلیغ علیه نظام، توهین به مقدسات، توهین به خمینی و خامنهای به ۱۰ سال زندان محکوم شده بود، پس از گذراندن مدتی در حبس با عفو مشروط آزاد شده بود.
آزار و اذیت زندانیان سیاسی پیشین همچنان ادامه دارد و جمهوری اسلامی به عمد با ایجاد تنگناهای اقتصادی و محکومیتهای مالی برای آنان سعی در آزار هموطنانمان دارد.
زندانیان سیاسی پیشین، قبلن هم درباره عدم صدور جواز کسب، عدم اجازه استخدام حتی در صورت قبولی در آزمون استخدامی و آزارهای دیگر خبررسانی کرده بودند.
علیرضا رضایی، فقط یک نمونه از زندانیانی ست که چنین تحت فشار دیکتاتوری قرار گرفته است. هموطنانی که در طول سالها با شرکت در اعتراضات مدنی مخالفت خود را با دیکتاتوری اعلام کرده بودند، زندانی شده بودند و اکنون در جامعه زندگی میکنند اما جمهوری اسلامی اجازه بهرهمندی از زندگی را به «ایرانیان» نمیدهد.
بیتفاوت نباشیم
#علیرضا_رضایی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
نتایج انتخاب ریاست جمهوری اعلام شد
طرحی از اسد بیناخواهی
لینک طرح در وبسایت گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/khamenei-2024-election/
#گفتگو_توانا #اصلاح_طلبان #اصولگرایان #مسعود_پزشکیان #سعید_جلیلی
@Dialogue1402
طرحی از اسد بیناخواهی
لینک طرح در وبسایت گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/khamenei-2024-election/
#گفتگو_توانا #اصلاح_طلبان #اصولگرایان #مسعود_پزشکیان #سعید_جلیلی
@Dialogue1402
هادی یزدانی، پزشک و فعال سیاسی اصلاحطلب در توییتی از ممانعت مسئولان ستاد پزشکیان از اجرای برنامه توسط همسرش به خاطر حجاب خبر دادهاست.
او یادآوری کرده که همسرش «سیده نیکان آرخی» تا پیش از انتخاب پزشکیان و در زمان تبلیغات انتخاباتی مجری برنامهها بودهاست اما اخیرا در جلسهای که برای برنامهریزی جشن تقدیر از فعالین ستادی برگزار شده در برابر پیشنهاد نیکان برای اجرای جلسه گفتهشده: مجری باید محجبه باشد!
- به نظر شما چنین اتفاقاتی میتواند تاییدکننده دیدگاه شهروندان تحریمی باشد و آیا نشاندهندهی بازگشت کشور به تنظیمات کارخانه و شرایط قبل از تبلیغات انتخاباتی است؟ اگر چنین است، مسئولیت کسانی که مردم را به شرکت در این نمایش دعوت کردند چیست؟
#حجاب_اجباری #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او یادآوری کرده که همسرش «سیده نیکان آرخی» تا پیش از انتخاب پزشکیان و در زمان تبلیغات انتخاباتی مجری برنامهها بودهاست اما اخیرا در جلسهای که برای برنامهریزی جشن تقدیر از فعالین ستادی برگزار شده در برابر پیشنهاد نیکان برای اجرای جلسه گفتهشده: مجری باید محجبه باشد!
- به نظر شما چنین اتفاقاتی میتواند تاییدکننده دیدگاه شهروندان تحریمی باشد و آیا نشاندهندهی بازگشت کشور به تنظیمات کارخانه و شرایط قبل از تبلیغات انتخاباتی است؟ اگر چنین است، مسئولیت کسانی که مردم را به شرکت در این نمایش دعوت کردند چیست؟
#حجاب_اجباری #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خانوادههای دادخواه:
«آنچه را که از محرم ۱۴۰۰ سال پیش میگفتید، در سرکوب اعتراضات ۱۴۰۱ دیدیم»
۱۰ آبان ۱۴۰۱، انتشار این فیلم از ضربوجرح شدید، ردشدن با موتور از روی بدن این جوان، شلیک گلوله به او از فاصله کمتر از یک متر، در منطقه نازیآباد تهران، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت.
ماموران سرکوبگر جمهوری اسلامی، چگونه توانستند از جوانان ایرانی انسانیتزدایی کنند و با چنین جنونی او را شکنجه کنند؟
پوریا علیپور همین جوانی که در فیلم میبینیم چندی بعد در اینستاگرامش نوشت: «چرا آن کار را با من کردند؟»
#یاری_مدنی_توانا
#محرم
@Tavaana_TavaanaTech
«آنچه را که از محرم ۱۴۰۰ سال پیش میگفتید، در سرکوب اعتراضات ۱۴۰۱ دیدیم»
۱۰ آبان ۱۴۰۱، انتشار این فیلم از ضربوجرح شدید، ردشدن با موتور از روی بدن این جوان، شلیک گلوله به او از فاصله کمتر از یک متر، در منطقه نازیآباد تهران، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت.
ماموران سرکوبگر جمهوری اسلامی، چگونه توانستند از جوانان ایرانی انسانیتزدایی کنند و با چنین جنونی او را شکنجه کنند؟
پوریا علیپور همین جوانی که در فیلم میبینیم چندی بعد در اینستاگرامش نوشت: «چرا آن کار را با من کردند؟»
#یاری_مدنی_توانا
#محرم
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهار در بند
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/nowruz-in-prison/
شماری از هموطنانمان به دلیل دفاع از حقوق بشر و اعتراض به ستم و همچنین بیان باورها و دیدگاههایشان سالها پشت میلههای زندان بودهاند و محروم از اینکه کنار عزیزانشان باشند۔
از آنها یاد کنیم و صدایشان باشیم.
#یاری_مدنی_توانا
#کارتون
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان
#زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/nowruz-in-prison/
شماری از هموطنانمان به دلیل دفاع از حقوق بشر و اعتراض به ستم و همچنین بیان باورها و دیدگاههایشان سالها پشت میلههای زندان بودهاند و محروم از اینکه کنار عزیزانشان باشند۔
از آنها یاد کنیم و صدایشان باشیم.
#یاری_مدنی_توانا
#کارتون
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان
#زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
«تولید نان!
با زحمت خودمان و با پول خودمان شده مهمترین دستاورد جمهوری اسلامی برای ایرانیان!
هر چه میخواهم به جنبه طنز ماجرا نگاه کنم نمیتوانم! واقعن اینها ما را از شما را صاحب خانه میکنیم دلخوش به این مقدار نباشید آبوبرق را مجانی میکنیم رسیدن به تولید نان؟»
پیام ارسالی از همراهان توانا
شما چند مورد از دستاوردهای جمهوری اسلامی را نام ببرید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
با زحمت خودمان و با پول خودمان شده مهمترین دستاورد جمهوری اسلامی برای ایرانیان!
هر چه میخواهم به جنبه طنز ماجرا نگاه کنم نمیتوانم! واقعن اینها ما را از شما را صاحب خانه میکنیم دلخوش به این مقدار نباشید آبوبرق را مجانی میکنیم رسیدن به تولید نان؟»
پیام ارسالی از همراهان توانا
شما چند مورد از دستاوردهای جمهوری اسلامی را نام ببرید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
هستی امیری، زندانی سیاسی در سالگرد حمله خونین به کوی دانشگاه، بیانیهای منتشر کرد.
این دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی، به دلیل اعتراض به جریان مسمومیت سریالی و عمدی دانشآموزان و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم شده بود و هماکنون در زندان اوین به سر میبرد.
متن نامه
«از پشت دیوار اوین به دانشگاه
هستی امیری
زندان اوین
امشب، شبِ ۲۵امین سالگرد کوی دانشگاه است. دانشگاهی که سهمش از عدالت، تعلیق، اخراج، زندان، کشته و ناپدیدشدن و لبخند مشمئزکننده یک ریشتراش دزد بود. زخمی که بر تن دانشگاه ماند و ما نسل به نسل، زخمخوردهتر، روایت آن را با خود حمل کردهایم.
این نامه را از زندان اوین مینویسم، در حالیکه به خاطر اعتراض به مسمومیت سریالی مدارس دخترانه محکوم به یک سال حبس شدهام.
ما سیاهی پوتین نظامیان بر تنِ دانشگاه، در میان شور و انگیزه جوانی را فراموش نکردهایم. پشتکردن مدعیانِ حمایت از دانشگاه به وعدههایشان را هم فراموش نکرده و نمیکنیم.
میگویند باری دیگر، فردی دیگر با وعدههای دیگر بر سر کار آمده است. دانشگاه را خطاب قرار میدهد و وضعیت را نامطلوب میخواند هرچند هیچ راهکار انضمامی برای برون رفت از آن ارائه نکرده است. به عنوان یکی از دانشجویان ممنوع الورود به دانشگاه و زندانی در بند زنان اوین لازم میدانم چند نکته را مطرح کنم:
۱.حق تشکل یابی
دانشگاه مستقل بدون تشکل و شورای دانشجویی و اتحادیههای کشوری مستقل امکان پذیر نخواهد شد. در سالهای اخیر دخالت نهادهای ریاستی و امنیتی در انتخابات تشکلها و شوراها و غیرقانونی خواندن اتحادیههای دانشجویی این حق بنیادین دانشجویی را نقض کرده است. حق تشکل یابی بدون دخالت در انتخابات نهادهای دانشجویی باید به رسمیت شناخته شود.
۲.حق اجتماعات
تجمع و تحصن دو شیوه کلاسیک اعلام اعتراض در دانشگاه هستند. در سالهای اخیر دانشجویان به علت شرکت در تجمعات دانشجویی داخل دانشگاه تبعید، تعلیق و ممنوع الورود به دانشگاه شدهاند. فضای خفقان تا روزی که آخرین همکلاسیهایمان به کلاس درس و دانشگاه باز نگردند باقی خواهد ماند.
۳. رها شدن دانشگاه از چنبره نهادهای امنیتی
الف. دانشگاه امن هرگز با وجود حراست، دفتر نمایندگی نهاد رهبری و لباس شخصیها محقق نخواهد شد.
ب. انتظار میرود که شیوه نامه انضباطی ضد دانشجویی که مستند احکام انضباطی علیه دانشجویان است لغو گردد.
[...]
۴.حق تحصیل و تدریس
الف. جذب هیئت علمی دانشگاهها نه به واسطه صلاحیت علمی که به واسطه رانتهای موجود است. بسیاری از افرادی که امروز به اسم استاد در دانشگاه هستند هیچ صلاحیت علمی ندارند. بازگشت علم به دانشگاه بدون هیئت علمی مستقل چطور ممکن خواهد شد؟
ب. چند صباحی است که اجازه ورود به دانشگاه را ندارم بهتر از هر زمانی رنج همکلاسیهای بهایی خود را درک میکنم و خوب می دانم داستان ما یکی است. حق تحصیل در دانشگاه سال ها از آنان گرفته شده، چرا که تفتیش عقاید راهی است که جمهوری اسلامی انتخاب کرده است. درهای دانشگاه باید به روی هموطنان بهایی باز شود و این نقض حق گسترده و سیستماتیک پایان یابد. تحصیل حق همه ی ما فارغ از ایدئولوژی، مذهب و جنسیت است.
پ. سالهاست دانشگاه مختص به طبقه خاصی شده و دانشگاه از حق طبیعی افراد خارج و به کالایی لوکس تبدیل شده است.
چشمانداز استقلال دانشگاه تنها با پایان فضای امنیتی در دانشگاه و تضمین حق تشکلیابی و اجتماعات محقق نمیگردد. ما تا استقلال کامل دانشگاه راه زیادی داریم. ولی این مسیر حتما با باز پس گیری صحن دانشگاه و بازگرداندن آن به دانشجویان و تنها به دست اهالی آن ممکن میشود.
هستی امیری»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#هستی_امیری
#بیانیه
#دانشگاه
@Tavaana_TavaanaTech
این دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی، به دلیل اعتراض به جریان مسمومیت سریالی و عمدی دانشآموزان و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم شده بود و هماکنون در زندان اوین به سر میبرد.
متن نامه
«از پشت دیوار اوین به دانشگاه
هستی امیری
زندان اوین
امشب، شبِ ۲۵امین سالگرد کوی دانشگاه است. دانشگاهی که سهمش از عدالت، تعلیق، اخراج، زندان، کشته و ناپدیدشدن و لبخند مشمئزکننده یک ریشتراش دزد بود. زخمی که بر تن دانشگاه ماند و ما نسل به نسل، زخمخوردهتر، روایت آن را با خود حمل کردهایم.
این نامه را از زندان اوین مینویسم، در حالیکه به خاطر اعتراض به مسمومیت سریالی مدارس دخترانه محکوم به یک سال حبس شدهام.
ما سیاهی پوتین نظامیان بر تنِ دانشگاه، در میان شور و انگیزه جوانی را فراموش نکردهایم. پشتکردن مدعیانِ حمایت از دانشگاه به وعدههایشان را هم فراموش نکرده و نمیکنیم.
میگویند باری دیگر، فردی دیگر با وعدههای دیگر بر سر کار آمده است. دانشگاه را خطاب قرار میدهد و وضعیت را نامطلوب میخواند هرچند هیچ راهکار انضمامی برای برون رفت از آن ارائه نکرده است. به عنوان یکی از دانشجویان ممنوع الورود به دانشگاه و زندانی در بند زنان اوین لازم میدانم چند نکته را مطرح کنم:
۱.حق تشکل یابی
دانشگاه مستقل بدون تشکل و شورای دانشجویی و اتحادیههای کشوری مستقل امکان پذیر نخواهد شد. در سالهای اخیر دخالت نهادهای ریاستی و امنیتی در انتخابات تشکلها و شوراها و غیرقانونی خواندن اتحادیههای دانشجویی این حق بنیادین دانشجویی را نقض کرده است. حق تشکل یابی بدون دخالت در انتخابات نهادهای دانشجویی باید به رسمیت شناخته شود.
۲.حق اجتماعات
تجمع و تحصن دو شیوه کلاسیک اعلام اعتراض در دانشگاه هستند. در سالهای اخیر دانشجویان به علت شرکت در تجمعات دانشجویی داخل دانشگاه تبعید، تعلیق و ممنوع الورود به دانشگاه شدهاند. فضای خفقان تا روزی که آخرین همکلاسیهایمان به کلاس درس و دانشگاه باز نگردند باقی خواهد ماند.
۳. رها شدن دانشگاه از چنبره نهادهای امنیتی
الف. دانشگاه امن هرگز با وجود حراست، دفتر نمایندگی نهاد رهبری و لباس شخصیها محقق نخواهد شد.
ب. انتظار میرود که شیوه نامه انضباطی ضد دانشجویی که مستند احکام انضباطی علیه دانشجویان است لغو گردد.
[...]
۴.حق تحصیل و تدریس
الف. جذب هیئت علمی دانشگاهها نه به واسطه صلاحیت علمی که به واسطه رانتهای موجود است. بسیاری از افرادی که امروز به اسم استاد در دانشگاه هستند هیچ صلاحیت علمی ندارند. بازگشت علم به دانشگاه بدون هیئت علمی مستقل چطور ممکن خواهد شد؟
ب. چند صباحی است که اجازه ورود به دانشگاه را ندارم بهتر از هر زمانی رنج همکلاسیهای بهایی خود را درک میکنم و خوب می دانم داستان ما یکی است. حق تحصیل در دانشگاه سال ها از آنان گرفته شده، چرا که تفتیش عقاید راهی است که جمهوری اسلامی انتخاب کرده است. درهای دانشگاه باید به روی هموطنان بهایی باز شود و این نقض حق گسترده و سیستماتیک پایان یابد. تحصیل حق همه ی ما فارغ از ایدئولوژی، مذهب و جنسیت است.
پ. سالهاست دانشگاه مختص به طبقه خاصی شده و دانشگاه از حق طبیعی افراد خارج و به کالایی لوکس تبدیل شده است.
چشمانداز استقلال دانشگاه تنها با پایان فضای امنیتی در دانشگاه و تضمین حق تشکلیابی و اجتماعات محقق نمیگردد. ما تا استقلال کامل دانشگاه راه زیادی داریم. ولی این مسیر حتما با باز پس گیری صحن دانشگاه و بازگرداندن آن به دانشجویان و تنها به دست اهالی آن ممکن میشود.
هستی امیری»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#هستی_امیری
#بیانیه
#دانشگاه
@Tavaana_TavaanaTech
منوچهر بختیاری، زندانی سیاسی و پدر دادخواه پویا بختیاری، به ۱۳ ماه و ۱۵ روز حبس محکوم شد.
او که هماکنون در زندان چوبیندر قزوین محبوس است به دلیل پروندهسازی در زندان و به اتهام نشر اکاذیب به حبس محکوم شده است.
منوچهر بختیاری در تاریخ ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰، با ضربوشتم در منزل شخصی خود در تهران بازداشت شد و از آن زمان تا کنون در زندان است.
جمهوری اسلامی جوانی را به قتل میرسانند مادر و پدر دادخواهش را به زندان میاندازند و حتی در زندان هم علیه آنها دست به پروندهسازی میزند و اینچنین به جنگ با جامعه ایران میرود.
صدای ایران باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#پویا_بختیاری
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#منوچهر_بختیاری
@Tavaana_TavaanaTech
او که هماکنون در زندان چوبیندر قزوین محبوس است به دلیل پروندهسازی در زندان و به اتهام نشر اکاذیب به حبس محکوم شده است.
منوچهر بختیاری در تاریخ ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰، با ضربوشتم در منزل شخصی خود در تهران بازداشت شد و از آن زمان تا کنون در زندان است.
جمهوری اسلامی جوانی را به قتل میرسانند مادر و پدر دادخواهش را به زندان میاندازند و حتی در زندان هم علیه آنها دست به پروندهسازی میزند و اینچنین به جنگ با جامعه ایران میرود.
صدای ایران باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#پویا_بختیاری
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#منوچهر_بختیاری
@Tavaana_TavaanaTech