تهدید همسایگان ایران از سوی کارشناس صداوسیما

شیخ دبی و شیخ ابوظبی مراقب باشند، چون در کاخ‌های شیشه‌ای نشسته‌اند.

- جمهوری اسلامی با شعارهایی چون «وحدت مسلمانان» و برادری حکومت خود را آغاز کرد اما هم‌اکنون مانند بزهکاری است که یک محله را به هم ریخته و شیعه و سنی هم از دستش عاصی هستند!

- متن از مخاطبان

#گفتگو_توانا

@Dialogue1402

«دايه مينا، مادر جاویدنام شهريار محمدى از بوكان، بر سر مزار جاویدنام سپهر اعظمى در كمالشهر، بدون حجاب اجباری حضور پيدا كرد
در ارامستانى كه به خاطر مزار محمدمهدى كرمى و محمد حسینی نیروهای حکومتی از آن مراقبت می‌کنند و حتی موبایل مردم را چک می‌کنند و فیلم‌ها را حذف می‌کنند.»


#سپهر_اعظمی #شهریار_محمدی #محمدمهدی_کرمی #محمد_حسینی #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

امیرسالار داوودی در نامه‌ای از زندان، به تبعید سعید مدنی، زندانی سیاسی، اعتراض کرد.
«رئیس قوه‌قضائیه صلاحیت انتقال سعید مدنی را نداشته!
«مطابق تبصره ۳ ماده ۵۱۳ آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ (اصلاحی و اجرایی ۱۳۹۴) اصل بر این است که فارغ از صحت و سقم فحوای محکومیت، محکوم می‌بایست در زندان واقع‌شده داخل حوزه قضایی محل اقامت خود و خانواده‌اش، تحمل کیفر (طبعا به شرط اینکه کیفر عندالحکم حبس تعزیری یا حدی باشد) نماید.

تبصره ۳ از ماده ۵۱۳ قانون پیش گفته صراحت دارد که در صورت اولا عدم وجود مفسده و ثانیا پیشنهاد دادستان و موافقت کتبی (حکم دادگاه) دادگاه امکان انتقال محکوم از زندان محل وقوع جرم یا زندان محل کشف جرم یا زندان محل محاکمه به زندان محل اقامتگاه محکوم و خانواده اش با تشریفات معروضه قابل تحقق است. فلذا می‌توان از مفهوم مخالف همین تبصره و ماده پیشتر ذکر شده نتیجه گرفت که انتقال محکوم زندانی از زندان محل اقامتگاه خودش و خانواده اش به زندانی غیر از زندان واقع در محل اقامت خودش و خانواده اش (دقیقاً عکس فرض تبصره ۳ ماده ۵۱۳) نیز اولا مستلزم وجود مَفسَده (یعنی حضور محکوم در زندان معینی موجب ایجاد فساد گردد) است
النهایه به عنوان یک وکیل دادگستری و مدعی فعال حقوق بشر هشدار می دهم که یک حکومت و عمالش زمانی می توانند توقع داشته باشند که شهروندانشان به قوانین موضوعه کشور پایبند باشند که خود مصدر اجلی در اجرای قوانین کشور باشند.
امیرسالار داودی
وکیل پایه یک دادگستری، فعال حقوق بشر زندانی
زندان اوین- بند ۴»
متن کامل نامه امیرسالار داوودی را اینجا بخوانید

سعید مدنی، جامعه‌شناس و کنشگر سیاسی زندانی، به زندان دماوند تبعید شد.
سعید مدنی از ۱۴ فرودین‌ماه ۱۴۰۳ در یکی از سلول‌های قرنطینه‌ زندان دماوند نگهداری می‌شود و اجازه تردد به بند و آشپزخانه زندان را ندارد.
سعید مدنی در سال ۱۴۰۱ در پی فعالیتهای سیاسی و مدنی و همچنین پژوهش و نگارش کتاب‌هایی در باب جنبش‌های اجتماعی بازداشت و به ۹سال زندان محکوم شد.
پیشتر هم گروهی از زندانیان سیاسی در بیانیه‌ای خطاب به جمهوری اسلامی گفته بودند:
«اقتدارتان پوشالی است؛ حتی از سعید مدنی‌ در بند، هم پریشانید!»

#یاری_مدنی_توانا
#سعید_مدنی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech

یکی در راهپیمایی حکومتی ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ شرکت کرده و کسی هم به او اعتراض نمی‌کند.
دیگری هم عکسی ست از زنی در حال گذراندن یک زندگی عادی، که این‌چنین مورد حمله گشت ارشاد قرار گرفته است.

فاصله زمانی میان این عکس‌ها هم فقط ۲ ماه است. به راستی این پرسش مطرح می‌شود که قانون جمهوری اسلامی تغییر کرده یا احکام اسلام در این مدت؟

نظر همراهان معتقد به دین اسلام چیست؟ تفاوت‌ برخورد جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#گشت_ارشاد
#نه_به_حجاب_اجباری
@Tavaana_TavaanaTech

«دیکتاتوری‌ها یک وجه سلبی دارند و یک وجه ایجادی. وجه سلبی‌شان اتکا به ترور و وحشت است اما بعد از اینکه منابع ایدئولوژه که وجه سلبی است، تمام می‌شود. در داخل ایران اتفاقی که افتاده است این است که وجه سلبی یعنی وضعیت ایدئولوژی بعد از ۴ دهه خرج شده و دیگر ته کشیده است و حالا نوبت وجه دیکتاتوری و فاز اتکا به ترور وحشت رسیده که با آن سیستم را پیش می‌برد…».

بخشی از سخنان مصطفی دانشگر، پژوهشگر.

این برنامه بخشی از بگو-بشنو ۴۶ با عنوان «۷۳درصد سکولار در ایران یعنی چه؟» است که ۶ اسفند ۱۴۰۲ در اتاق کلاب‌هاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.

لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/ir-terror-ideology/

لینک یوتیوب:
https://youtu.be/XRZGaAT9pJM

لینک ساندکلاد
https://on.soundcloud.com/sTin6N4Xfxj1yKDw7

#دیکتاتوری_مذهبی #استبداد_مذهبی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402

علم‌الهدی، امام‌جمعه مشهد، با حمایت از خشونت گشت ارشاد، گفت:
«طرح نور موفق بوده است.»
جمهوری اسلامی ‎#جنگ_علیه_زنان و سرکوب زنان ایرانی را «طرح نور» نامیده‌ است.
در روزهای اخیر گروهی از وابستگان به جمهوری اسلامی، نسبت به خشونت علیه زنان اعتراض نمایشی کرده‌اند. اما این سخنان آخوند مهمی در حکومت مثل علم‌الهدی نشان می‌دهد که پایه و اساس جمهوری اسلامی علاوه بر برنامه‌ریزی سرکوب جامعه از نحوه اجرای آن هم به‌شدت حمایت می‌کند.

پاسخ شما به علم‌الهدی چیست؟


#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#گشت_ارشاد
@Tavaana_TavaanaTech

شهروندینگی یا جنگ؟، ۳- بخش ۱ فصل ۲: استدلال کتاب

«جنگ یک کنش سیاسی نیست»

آموزشکده توانا به تازگی اثری را از «کریستیان فریه» - اندیشمند فرانسوی - با ترجمه آرش جودکی، نویسنده و مترجم، تولید کرده است که پیش از انتشار نسخه کامل، ابتدا این اثر در چند بخش در دسترس علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.

آنچه در اینجا مورد بحث و تاکید قرار می‌گیرد یادآوری این نکته است که جنگ یک کنش سیاسی نیست؛ و در این راستا حتی پلمیک یا جدل را نیز نباید کنش سیاسی برشمرد. نویسنده تاکید می‌کند اساسا چنین سوءتفاهمی در قبال سیاست ناشی از آن معنای غلطی است که طی قرن‌ها در این مرز و بوم بر آن بار شده است. بر این اساس است که او تلاش می‌کند معادل‌هایی برای سیاست و امر سیاسی در زبان فارسی بیابد که بتواند امر سیاسی را که عمیقا گره‌خورده با گفت‌وشنود - و نه جنگ و جدال - است، از این وضعیت نجات بخشد.

نویسنده در بخشی از متن خود و در راستای چنین دغدغه‌ای، با معادل قرار دادن شهروندینگی با سیاست و پهنه‌ی شهروندین با سپهر سیاسی، به تجربه تاریخی امور مربوط به شهروندان در یونان و پدیده «آگورا» اشاره می‌کند و می‌نویسد: « آگورا جایی است که در آن، به دور از دغدغه‌ی داد‌وستد کالا، کسانی که عنوان شهروند را دارند، کارهایی را که به “شهر” مربوط است، با گفت‌وگو بر سر آنچه “داد” یا “بیداد” می‌یابند، به یاری لوگوس، گفتار و خرد، پیش می‌برند... این سپهر شهروندین، آگورا، در دل پولیس، شرط امکان یک کردار به راستی پولیتیک است. پیش‌زمینه‌ی شهروندینگی همین پهنه‌ی شهروندین است».

نویسنده برداشت «پرخاش‌ساز» از امر سیاسی یا همان شهروندینه را متعلق به همان معنای قدیمی و البته غلط از سیاست دانسته و ضمن ردکردن آن بر این نکته انگشت می‌گذارد که کشاکش در پهنه‌ی شهروندین به هیچ عنوان نباید با جنگ یکی شمرده شود. درواقع نویسنده ضمن اینکه تلاش می‌کند از نگاه رمانتیک و غیرواقع‌بینانه به مناسبات شهروندان دوری بجوید، اما فراموش نمی‌کند سیاست یا همان شهروندینگی پهنه‌ی کشاکش نیروهاست؛ ولی آیا این کشاکش به معنای جنگ و ستیز است؟ نویسنده به این پرسش پاسخ رد می‌دهد و این دو را نه تنها یکی نمی‌داند بلکه آگورا یا همان سپهر شهروندین را محل همین کشاکشی می‌داند که گفت‌وشنود ابزار رایج آن است.

در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/guerre-ou-politique-3/

#یاری_مدنی_توانا
#جنگ
#سیاست
#نه_به_جمهوری_اسلامی

«درود توانا جان، چند روز پیش گشت به حجابم گیر داد و باهاشون جر و بحث کردم با صدای بلند هم گفتم که بفهمن بهشون ربطی نداره. عده‌ای از مردم هم جمع شدن، بدون اجازه یکیشون فیلم می‌گرفت.
کمی که دور تر شدم یکی بهم گفت حکم بازداشتت رو دادن و خودتو گم و گور کن، ولی من همچنان روز بعدش هم بدون حجاب اجباری از جلوشون رد شدم فقط یه جو الکی برا رعب و وحشت ساختن و به شدت از مردم میترسن. حتی با ترس تذکر میدن که مبادا فریاد بزنیم مردم تجمع کنن.
جمهوری اسلامی با این راهکاری که برای سرکوب زنان در نظر گرفته قطعا شکست خواهد خورد. پوشش ما به کسی ربطی نداره. ما باید با فریادمون جوابشون رو بدیم، سکوت ما خیانته.
باید صاف تو روشون وایستیم و جوابشون رو بدیم.
همچنان مخالفت‌های مدنی رو ادامه میدیم و یک نه محکم میگیم به حجاب اجباری.
عکس‌های خمینی معلون رو هم آتیش میزنیم برای زن زندگی آزادی، به یاد مهسا امینی که تا ابد نامش رمز ما میمونه، به یاد جاویدنامان راه آزادی هستیم و امیدوارم همگی هر کاری که از دستمون میاد رو ادامه بدیم.
به زودی خامنه‌ای سرنگونه و آزادی از آن ماست
هر کدوم از فعالیت‌های ما بذر شجاعته که تو خاک ایران می‌کاریم»

- متن و ویدیوی دریافتی از یکی از مخاطبان

تصویر این مخاطب گرامی توسط آموزشکده توانا تار شده است.

#گشت_ارشاد #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #جنگ_علیه_زنان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

ما عروسک نیستیم

طرح از شاهرخ حیدری

https://tavaana.org/women-vs-forced-hijab/

#کارتون #زنان #نه_به_خشونت_علیه_زنان #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #گشت_ارشاد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

تهدید به ساخت سلاح هسته‌ای از سوی حکومتی که حتی به شهروندان خود هم رحم نمی‌کند!

- جمهوری اسلامی همواره در مذاکرات هسته‌ای از «حرام بودن داشتن سلاح هسته‌ای» صحبت کرده تا رهبران غربی را فریب‌دهد. اما در این جا باز هم شاهد «دروغ» و حقه‌بازی آنها در پوشش «مصلحت» و «تقیه» و … هستیم.

آیا یک حکومت مبتنی بر فقه که رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی فراوانی دارد، می‌تواند حکومتی قابل اعتماد برای مردم و جامعه جهانی باشد؟!


#گفتگو_توانا

@Dialogue1402

ساخت تندیس شنی رضا شهپرنیا، جوان ۲۲ ساله‌ای که با شلیک ۸۰ گلوله ساچمه‌ای توسط نیروهای سرکوبگر بر بدنش جان سپرد.
کاری از فرهاد پوریاری

پدرش رضا شهپرنیا در مراسم چهلم پسرش گفت:«به رضا گفتم: روله! تو هم برارمی و هم باوامی، نری تو شلوغی!
گفت: بابا ای چه حرفیه می‌زنی؟ مهسا هم یه دانه بود. تا خونی ریخته نشه، انقلابی شکل نمی‌گیره»

مادر رضا نیز در پیامی خطاب به نیروهای امنیتی گفت: «۸۰ ساچمه در بدن پسر من که دست خالی بود، خالی کردید.من خواهان خون فرزندم هستم و تا خون‌خواهی او از پای نمی‌نشینم.»

خانواده رضا در روز ۲۹ شهریور مطلع نبودند که او در اعتراض‌ها شرکت خواهد کرد، اما آن روز رضا به خانه برنگشت، پدر و مادرش نگران می‌شوند، اما در پی سرکوب اعتراض‌ها، شهر کرمانشاه حالت ویژه‌ای به خود گرفته است. به کلانتری می‌روند، به آنها می‌گویند که «امشب اصلا بازداشتی نداشتیم.»

خانواده اما سراسیمه به بیمارستان مراجعه، در بیمارستان «گفتند دو فوتی داشتیم؛ یه خانم و یه آقا و آقاهه حدودا ۳۵ ساله هست.» خانواده رضا، این جوان ۲۲ ساله، امیدوار می‌شوند که جوان‌شان دست‌کم در بین فوتی‌ها نیست.

خانواده تا صبح در جستجوی رضا به نهادهای مختلفی مراجعه می‌کنند تا رد و نشانی از او پیدا کنند. ساعت حدود ۴ بعد از ظهر روز بعد مأموری از اداره آگاهی با خانواده رضا تماس می‌گیرد و می‌پرسد که آیا رضا در "اغتشاش‌ها" شرکت کرده؟ پدر خانواده برای پاسخ "به یک سری سوال‌ها" به اداره آگاهی احضار می‌شود. مادر خانواده آنچنان امیدوار می‌شود که حتی داروهای پسرش را نیز به پدر خانواده می‌دهد تا بلافاصله به دست رضا برسد.

سرانجام دایی رضا، تلفنی برای تشخیص هویت یک جسد احضار می‌شود.

رضا اما همان مرد به‌ظاهر ۳۵ ساله در سردخانه بیمارستان است، اما صورت این پیکر آنچنان غرق در خون بوده که در نگاه اول، کسی قادر به شناسایی‌اش نشده است.

#رضا_شهپرنیا #کرمانشاه #مهسا_امینی #هنر_اعتراض #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

«به نام خداوند نارنج و ترنج

ببخش نیکا
ببخش
که من زنده‌ام و غنچه شاد وجود تو را از شاخه بریده‌اند
ببخش که هنوز نفس میکشم و نتوانستم برای کمک به تنها یادگارت، خواهرت آیدا کاری کنم
ببخش نیکا، مادرت نسرین حق دارد مرا که در مقابل ظلمی که بر تو و خواهرت و همسالان شما رفت سکوت و خاموشی گزیده‌ام برده و کنیز بنامد
نیکای مظلوم، دختر نارنج، گل نشکفته باغ نسرین، دیروز خواهرت ترنج را به اسارت بردند.
و من تنها یک آه کشیدم نمیدانم شاید همان آه هم وقتی رنجنامه مادرت را خواندم از سینه‌ام بیرون جهید
وای بر من، وا اسفا از این همه رنج مادرت نسرین، شاید خوب است که تو نیستی تا شاهد رنج‌های پنهان نسرین از آنچه که ممکن است در اسارتگاه بر خواهرت روا میدارند باشی، شاید هم نه، شاید اگر تو بودی میتوانستی با همین صدای کودکانه و قشنگت ( در این کلیپ) تشت رسوایی ظالمان را از بلندای بام غرورشان بیندازی، شاید هم حالا که به گفته نسرین خاک پر برکت مزارت مدتهاست میعادگاه عاشقان شده، روزی مشتی از این خاک همانگونه که شاعر دلسوخته گفت به دست کوزه‌گری مجنون بیفتد و او از خاک گلویت سوتکی سازد، به دست کودکی گستاخ و بازیگوش، و او هر دم، دم گرم خودش را در گلویت سخت بفشارد، و خواب ظالمان آشفته و آشفته تر سازد.
راستی نیکای عزیز، دختر زیبای نارنج، خواهر مهربان ترنج، به گمانم مادرت، نسرین زن شجاعی است وقتی او خسته از این همه ظلم بر مزار خدای مرده ظالمان نشست گفت من باور دارم که خدای حقیقی نمرده است او زنده است و زود است که دستان توانمند خداوندیش از آستین هم نسلی‌های تو بیرون آید و طومار ظلم فرعون را در هم پیچد، من هم مدتهاست خدای دروغین فرعون را در وجودم کشته‌ام، خدای پوشالی که همزمان با اولین قطره خونی که چون شوکران به ایران خانم، این زمین تفتیده از داغ ستم نوشاندند چون خسی و خاشاکی به باد رفت
ببخش نیکا نمیدانم چه مینویسم، گاه دلم برای تمام ترنج‌های دست و پا بسته و دربند زندان ایران خانم درد میگیرد.
کاش کاری میتوانستم کرد، کاش همراهی، کاش همدلی، کاش تسلی خاطری برای نسرین، کاش ....
باور دارم، ایمان دارم، یقین دارم که خدای حقیقی و زنده به دل داغدار و سوخته مادرت نسرین رحم خواهد کرد و مرا که مدتهاست در کنج عزلت، عافیت طلبی پیشه کرده‌ام، مرا که انگار مدتهاست مرده‌ام دوباره زنده خواهد کرد، مگر پایان تمام شبهای سیاه، سپید نیست، مگر نگفت الیس الصبح بقریب آیا صبح نزدیک نیست؟
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
ساعتی که بغض غم نسرین راه گلویم را بست😭»


- دلنوشته یکی از هموطنان

#نیکا_شاکرمی #آیدا_شاکرمی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

روز جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، نیروهای انتظامی و گشت ارشاد به یک خانواده در پارک تفریحی سقالکسار، از توابع رشت در استان گیلان حمله کردند و با برخوردی وحشیانه به بهانه عدم رعایت حجاب اجباری، برخی از اعضای خانواده را بازداشت کردند.

اگر زنی روسری از سرش بردارد، اسلام به خطر می‌افتد ولی با اختلاس‌ها و دزدی‌های چند میلیون و میلیارد دلاری، اسلام پابرجا می‌ماند!؟

#نه_به_پوشش_اجباری #گشت_ارشاد #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_حجاب_اجباری #رشت #گیلان #سقالکسار #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech