This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هدف خودِ نظامه
نیشابور، ۳۰شهریور۱۴۰۱
#یاری_مدنی_توانا #اعتراضات_سراسری #مهسا_امینی #نیشابور
@Tavaana_TavaanaTech
نیشابور، ۳۰شهریور۱۴۰۱
#یاری_مدنی_توانا #اعتراضات_سراسری #مهسا_امینی #نیشابور
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این چند ثانیه فیلم را مخاطبان با این توضیح برای ما ارسال کردهاند:
پیام یکی از مزدوران بسیجی که برای سرکوب تظاهرات مردم رفته بود و توسط مردم گوشمالی داده است، خطاب به یارانش: «اوضاع خیلی خرابه»
چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱
#اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا #مهسا_امینی
@Tavaana_TavaanaTech
پیام یکی از مزدوران بسیجی که برای سرکوب تظاهرات مردم رفته بود و توسط مردم گوشمالی داده است، خطاب به یارانش: «اوضاع خیلی خرابه»
چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱
#اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا #مهسا_امینی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بدون روسری و با شهامت
آمل، ۳۰شهریور۱۴۰۱
#یاری_مدنی_توانا #اعتراضات_سراسری #مهسا_امینی #آمل
@Tavaana_TavaanaTech
آمل، ۳۰شهریور۱۴۰۱
#یاری_مدنی_توانا #اعتراضات_سراسری #مهسا_امینی #آمل
@Tavaana_TavaanaTech
منیره عربشاهی و دخترش، یاسمن آریانی، زندانیان سیاسی محبوس در زندان کچویی، با صدور بیانیهای ضمن ابراز همدلی با خانواده جاویدنام مهسا امینی و حمایت از اعتراضات مردمی،. اعلام کردند که ۵ روز اعتصاب غذا خواهند کرد. متن این بیانیه به شرح زیر است:
«در آن هنگام که فریاد یا حسین یا مظلوما گوش فلک را کر کرده بود سیل فداییان حسین راهی کربلا شده بودند تا برای حسین که مظلومانه شهید شده بود خون بگریند، در گوشهای از آسمان سیاه و غم بار تهران روح پاک مهسای نازنین در اثر ضرب و شتم به آسمان پرکشید و جسم جوان و بیگناهش به همراه هزاران امید و آرزو برآورده نشده در خاک سرد آرمید.
به همین منظور برای اظهار همدردی و عرض تسلیت به خانواده داغدار و آشنایان این عزیز و همچنین در حمایت از مردم سلحشور سقز و سنندج و سراسر ایران عزیز و تمامی حقطلبان
و بیدار دلان این خاک و سرزمین از امروز ۳۰ شهریور ماه سال ۱۴۰۱ لغایت ۳ مهر ماه ۱۴۰۱ به مدت ۵ روز دست به اعتصاب غذا میزنیم، مهسا به راستی که نام تو نماد شکستهشدن درهای اسارت در تاریخ زنان دلشکسته خواهد بود و هم اکنون ما با شعار (زن ،زندگی ، آزادی) نشان دادیم با حذف زنان نه تنها کاری از پیش نخواهد رفت، بلکه این زنان هستند که دلیرانه و با قدرت همگام با مردان پیش میروند و پرچم برابری و عدالت را به دست میگیرند تا دنیا را از جور و ستم نجات دهند و ایمان داریم که اگر انقلابی باشد انقلاب زنانه است، پاینده ایران
منیره عربشاهی، یاسمن آریانی
زندان کچویی»
- لازم به ذکر است که این دو فعال مدنی، به دلیل فعالیتهایشان علیه حجاب اجباری به زندان طویلالمدت محکوم شدهاند.
#بیانیه #منیره_عربشاهی #یاسمن_آریانی #مهسا_امینی #اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«در آن هنگام که فریاد یا حسین یا مظلوما گوش فلک را کر کرده بود سیل فداییان حسین راهی کربلا شده بودند تا برای حسین که مظلومانه شهید شده بود خون بگریند، در گوشهای از آسمان سیاه و غم بار تهران روح پاک مهسای نازنین در اثر ضرب و شتم به آسمان پرکشید و جسم جوان و بیگناهش به همراه هزاران امید و آرزو برآورده نشده در خاک سرد آرمید.
به همین منظور برای اظهار همدردی و عرض تسلیت به خانواده داغدار و آشنایان این عزیز و همچنین در حمایت از مردم سلحشور سقز و سنندج و سراسر ایران عزیز و تمامی حقطلبان
و بیدار دلان این خاک و سرزمین از امروز ۳۰ شهریور ماه سال ۱۴۰۱ لغایت ۳ مهر ماه ۱۴۰۱ به مدت ۵ روز دست به اعتصاب غذا میزنیم، مهسا به راستی که نام تو نماد شکستهشدن درهای اسارت در تاریخ زنان دلشکسته خواهد بود و هم اکنون ما با شعار (زن ،زندگی ، آزادی) نشان دادیم با حذف زنان نه تنها کاری از پیش نخواهد رفت، بلکه این زنان هستند که دلیرانه و با قدرت همگام با مردان پیش میروند و پرچم برابری و عدالت را به دست میگیرند تا دنیا را از جور و ستم نجات دهند و ایمان داریم که اگر انقلابی باشد انقلاب زنانه است، پاینده ایران
منیره عربشاهی، یاسمن آریانی
زندان کچویی»
- لازم به ذکر است که این دو فعال مدنی، به دلیل فعالیتهایشان علیه حجاب اجباری به زندان طویلالمدت محکوم شدهاند.
#بیانیه #منیره_عربشاهی #یاسمن_آریانی #مهسا_امینی #اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#علي_كريمي، پیشکسوت فوتبال از ارتش خواست تا در کنار ملت ایران بایستد.
او در یک استوری اینستاگرامی با انتشار تصویری از ارتشیان ایران نوشت؛ یه وطن منتظر شماست!
کریمی در روزهای اخیر پستهای متعددی در حمایت از معترضان منتشر کردهاست!
#یاری_مدنی_توانا #اعتراضات_سراسرى #مهسا_امینی
@Tavaana_TavaanaTech
او در یک استوری اینستاگرامی با انتشار تصویری از ارتشیان ایران نوشت؛ یه وطن منتظر شماست!
کریمی در روزهای اخیر پستهای متعددی در حمایت از معترضان منتشر کردهاست!
#یاری_مدنی_توانا #اعتراضات_سراسرى #مهسا_امینی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شروع تظاهرات مردم در روز پنجشنبه، ۳۱شهریور ۱۴۰۱
- تهران، بلوار کشاورز
#اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا #مهسا_امینی #تهران
@Tavaana_TavaanaTech
- تهران، بلوار کشاورز
#اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا #مهسا_امینی #تهران
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رضاشاه، روحت شاد
بجنورد، ۳۰شهریور۱۴۰۱
#اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا #مهسا_امینی #بجنورد
@Tavaana_TavaanaTech
بجنورد، ۳۰شهریور۱۴۰۱
#اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا #مهسا_امینی #بجنورد
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شیرین عبادی، فعال حقوق بشر، خطاب به نیروهای مسلح، اعم از ارتشی سپاهی و بسیجی، از آنها خواست کنار مردم باشند۔
از چه حکومتی دفاع میکنید؟
حکومتی که جوانانمان را کشت، محیطزیستمان را نابود کرد، حکومتی که هرگز به فکر مردم نبوده،
در کنار مردم باشید.
بیایید متحد و در کنار هم فردای بهتری را برای کشورمان رقم بزنیم۔
بیایید خاتمه دهیم به این کابوس ۴۳ ساله!
#یاری_مدنی_توانا
#اعتراضات_سراسری
#مهسا_امینی #شیرین_عبادی
@Tavaana_TavaanaTech
از چه حکومتی دفاع میکنید؟
حکومتی که جوانانمان را کشت، محیطزیستمان را نابود کرد، حکومتی که هرگز به فکر مردم نبوده،
در کنار مردم باشید.
بیایید متحد و در کنار هم فردای بهتری را برای کشورمان رقم بزنیم۔
بیایید خاتمه دهیم به این کابوس ۴۳ ساله!
#یاری_مدنی_توانا
#اعتراضات_سراسری
#مهسا_امینی #شیرین_عبادی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شروع مجدد تظاهرات در کرمانشاه
کرمانشاه، ۳۱شهریور۱۴۰۱
#اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا #مهسا_امینی #کرمانشاه
@Tavaana_TavaanaTech
کرمانشاه، ۳۱شهریور۱۴۰۱
#اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا #مهسا_امینی #کرمانشاه
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از مخاطبان توانا، ضمن ارسال این تصاویر برای ما نوشت:
«سلام وقتتون بخیر
من یک دانشجو هستم که سر کلاس بودم، یه لحظه تلفنم زنگ خورد و از کلاس خارج شدم، دیدم که در ورودی در یه کلاس این پرچم امریکا و اسرائیل رو کف زمین چسبوندن که موقع ورود به کلاس افراد پرچم رو زیر پا بذاریم!
واقعا نمیدونم علت این کوتاه فکریهای جمهوری اسلامی برای چیه؟ تا کی باید فرزندان ایران فدای جنگهای کشورهای دیگه بشن؟ فلسطین واقعی همون وضعیت داخلی کشور ماست و دشمن واقعی همین حاکمان ایران هستند که این شرایط را بر ما تحمیل کردند.
تا کی باید داخل کشور مسائل کشورهای عربی از خود ایرانیان مهمتر باشند!
پس من به خودم حق میدم که پیروزی این کشورها رو آرزومند باشم.»
- آیا شما هم چنین تجربهای داشتید؟ نظر شما چیست؟
#دشمن_ما_همینجاست_دروغ_میگن_آمریکاست #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سلام وقتتون بخیر
من یک دانشجو هستم که سر کلاس بودم، یه لحظه تلفنم زنگ خورد و از کلاس خارج شدم، دیدم که در ورودی در یه کلاس این پرچم امریکا و اسرائیل رو کف زمین چسبوندن که موقع ورود به کلاس افراد پرچم رو زیر پا بذاریم!
واقعا نمیدونم علت این کوتاه فکریهای جمهوری اسلامی برای چیه؟ تا کی باید فرزندان ایران فدای جنگهای کشورهای دیگه بشن؟ فلسطین واقعی همون وضعیت داخلی کشور ماست و دشمن واقعی همین حاکمان ایران هستند که این شرایط را بر ما تحمیل کردند.
تا کی باید داخل کشور مسائل کشورهای عربی از خود ایرانیان مهمتر باشند!
پس من به خودم حق میدم که پیروزی این کشورها رو آرزومند باشم.»
- آیا شما هم چنین تجربهای داشتید؟ نظر شما چیست؟
#دشمن_ما_همینجاست_دروغ_میگن_آمریکاست #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام توانا، من این ویدیو رو در شبکههای اجتماعی دیدم، تصاویری از کودکی تا جوانی جاویدنام محمدمهدی کرمی رو در این ویدیو میبینید.
وقتی نگاهش میکردم، به این موضوع فکر میکردم که چقدر پدر و مادر این جوون و بقیه جوونا سختی کشیدند، تا توی این وضعیت ایران فرزندشون رو بزرگ کنند و چقدر هر روز ازش مراقبت کردند تا بچه سالمی باشه. بعد یکهو جمهوری اسلامی جون عزیز فرزندشون رو ازشون گرفت.
دیروز تولدش بود، پدرش توی زندان چه حالی داشت؟ مادرش در تنهایی خودش به چی فکر میکرد؟
#محمدمهدی_کرمی #ماشاالله_کرمی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی نگاهش میکردم، به این موضوع فکر میکردم که چقدر پدر و مادر این جوون و بقیه جوونا سختی کشیدند، تا توی این وضعیت ایران فرزندشون رو بزرگ کنند و چقدر هر روز ازش مراقبت کردند تا بچه سالمی باشه. بعد یکهو جمهوری اسلامی جون عزیز فرزندشون رو ازشون گرفت.
دیروز تولدش بود، پدرش توی زندان چه حالی داشت؟ مادرش در تنهایی خودش به چی فکر میکرد؟
#محمدمهدی_کرمی #ماشاالله_کرمی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آزاد عباسی رئیس هیئت مدیره سازمان مردمنهاد نوژین و معلم زبان کردی صبح دیروز دهم آبان ۱۴۰۳ بازداشت و روانه زندان شد.
آزاد عباسی، فعال مدنی و سیاس، بارها بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب به زندان محکوم شده است.
۲۴ دی ۱۳۹۸ دو ماه در سلول انفرادی
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ یک ماه در سلول انفرادی و دو ماه در زندان مرکزی سنندج
۱۸ شهریور ۱۴۰۲ به دلیل نزدیک شدن به سالگرد انقلاب مهسا و عدم امضای تعهد و پشیمانی
او در ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ در شهر دهگلان هنگام تدارک مراسم سالگرد شهدای انقلاب ژینا توسط لباس شخصیهای اطلاعات مورد ضرب و شتم فراوان قرار گرفت و ربوده شد.
آخرین دستگیری آقای آزاد عباسی در ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ در شب سالگرد جاویدنام #رضا_لطفی و هنگام هماهنگی با خانواده جاویدنامان به ویژه مادر شهید رضا لطفی برای آمادەسازی سە دستە گل برای مزار سه جانباخته انقلاب ژینا در دهگلان (جاویدنام #رضا_لطفی، جاویدنام #محسن_نیازی و جاویدنام #شادمان_احمدی) پس از جدایی از مادر رضا لطفی در مقابل منزل مادرش بازداشت شد.
او در دادگاه کیفری یکصد و دوم دهگلان به سه اتهام اجتماع و تبانی علیه حکومت به پنج سال حبس تعزیری، به اتهام توهین به مقامات (رهبر جمهوری اسلامی) به دو سال حبس و یک سال حبس تعزیری محکوم شد. بعد از اعتراض به این حکم از اتهام اجتماع و تبانی تبرئه شد.
اما او به دو اتهام دیگر توهین به مقامات (رهبر جمهوری اسلامی) دو سال و به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان محکوم شد.
در دومین سالگرد خیزش انقلابی ۱۴۰۱ حکم او به اجرای احکام فرستاده شد و صبح دیروز جهت تحمل حبس، بازداشت و به زندان منتقل شد.
#آزاد_عباسی #دهگلان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آزاد عباسی، فعال مدنی و سیاس، بارها بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب به زندان محکوم شده است.
۲۴ دی ۱۳۹۸ دو ماه در سلول انفرادی
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ یک ماه در سلول انفرادی و دو ماه در زندان مرکزی سنندج
۱۸ شهریور ۱۴۰۲ به دلیل نزدیک شدن به سالگرد انقلاب مهسا و عدم امضای تعهد و پشیمانی
او در ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ در شهر دهگلان هنگام تدارک مراسم سالگرد شهدای انقلاب ژینا توسط لباس شخصیهای اطلاعات مورد ضرب و شتم فراوان قرار گرفت و ربوده شد.
آخرین دستگیری آقای آزاد عباسی در ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ در شب سالگرد جاویدنام #رضا_لطفی و هنگام هماهنگی با خانواده جاویدنامان به ویژه مادر شهید رضا لطفی برای آمادەسازی سە دستە گل برای مزار سه جانباخته انقلاب ژینا در دهگلان (جاویدنام #رضا_لطفی، جاویدنام #محسن_نیازی و جاویدنام #شادمان_احمدی) پس از جدایی از مادر رضا لطفی در مقابل منزل مادرش بازداشت شد.
او در دادگاه کیفری یکصد و دوم دهگلان به سه اتهام اجتماع و تبانی علیه حکومت به پنج سال حبس تعزیری، به اتهام توهین به مقامات (رهبر جمهوری اسلامی) به دو سال حبس و یک سال حبس تعزیری محکوم شد. بعد از اعتراض به این حکم از اتهام اجتماع و تبانی تبرئه شد.
اما او به دو اتهام دیگر توهین به مقامات (رهبر جمهوری اسلامی) دو سال و به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان محکوم شد.
در دومین سالگرد خیزش انقلابی ۱۴۰۱ حکم او به اجرای احکام فرستاده شد و صبح دیروز جهت تحمل حبس، بازداشت و به زندان منتقل شد.
#آزاد_عباسی #دهگلان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خواهر ستار بهشتی، با یادآوری بازجوییهای خود و مادرش در پی هجوم ماموران به منزلشان در سه سال پیش، بر تداوم دادخواهی تاکید کرد.
او نوشت:
گناه کبیرهای به نام دادخواهی
یازدهم آبانماه است و مادر کنار ما در خانه، خاطرات ستار را مرور میکند. قرار نبود مراسمی برگزار شود؛ تنها به رسم خیرات برای اموات تصمیم داشتیم غذایی بین نیازمندان قسمت کنیم تا شاید قلب خودمان آرام بگیرد.
سه سال پیش، مأموران وزارت بیاطلاعی و ناامنی ساعت دهونیم شب به خانهمان ریختند. یک بازداشت خانوادگی، حتی برای پسران ده و سهسالهام نیز حکم بازداشت داشتند. جرممان چه بود؟ اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی و…! جالب اینکه یکی از اتهامات من این بود که “خواهر ستار بهشتی” هستم.
پسرانم از دیدن آنهمه مأمور در خانه بهتزده و ترسیده بودند. مادرم، گوهر وجودم، با سوزدل میپرسید: «در خانه دخترم چه میخواهید؟ من مادر ستارم، چرا به خانه دخترم حمله کردهاید؟ دنبال کامیون مواد مخدر یا اختلاسهای کلان میگردید؟» مادر، با سوز دل، به آنها میگفت: «جوانم، پرستارم، ستارم را کشتید و هنوز دست از سر خانوادهام برنمیدارید. ۱۵۰۰ جوان را در آبان پرپر کردید، حالا ما را هم به رگبار ببندید!»
پس از تفتیش خانه و ضبط گوشیها، ما را به خانههای بهاصطلاح امن خودشان بردند و بازجویی شروع شد. از همهچیز و همهکس پرسیدند، تهدید کردند و بهقول خودشان، میخواستند “توجیهمان” کنند.
گفتم: «ما خانواده مقتول هستیم، اشتباه گرفتهاید. شما قاتل را رها کرده و به سمت ما حملهور شدهاید!» میگفتند: «سکوت کنید، ادامه ندهید.» و پاسخ مادر این بود: «حتی اگر مرا هم بکشید، تا زندهام سکوت نمیکنم.»
آنان تهدید کردند سحر را خواهند کشت. به مادر گفتم: «گوهرم، نترس؛ خون من از خون ستار رنگینتر نیست.» پس از ناکامی، تهدید کردند پسرانم را به خطر میاندازند.
بازجوییها که تمام شد، از ما خواستند بنویسیم که “توجیه” شدیم. پاسخ دادم: «ما چه کردهایم جز دادخواهی؟ شما باید توجیه شوید که دادخواهی حق خانوادهای است که مورد ظلم قرار گرفته و شما باید در کنار آنها باشید، نه اینکه به خانهام هجوم بیاورید.»
آزاد شدیم و به خانه بازگشتیم. هنوز نمیدانم چرا دادخواهی در حکومتی که ادعای عدالت
میکند، باید جرم محسوب شود؟ مگر نه اینکه عدالت و حقطلبی پایههای اصلی یک حکومت عادل است؟ چگونه میشود که دادخواهی، بهویژه برای خانوادهای که عزیزش را از دست داده، نه تنها حمایت نمیشود، بلکه به عنوان گناهی کبیره تلقی میشود؟
وقتی به خانه بازگشتیم، ذهنم پر از سوال بود. پرسشهایی که هیچ پاسخی برایشان نیافتم. آیا میتوان از مادری که فرزندش را از دست داده، انتظار سکوت داشت؟ آیا ما که جز حقطلبی و دادخواهی چیزی نخواستهایم، مستحق تهدید و فشاریم؟
برای من و خانوادهام، دادخواهی نه یک جرم، بلکه حقی انسانی است؛ حقی که هرگز از آن دست نمیکشیم. هر روز که میگذرد، به این یقین میرسم که حتی اگر مجبور شویم بهای گزافی برای آن بپردازیم، باز هم سکوت نمیکنیم. سکوت
نمیکنیم؛ چرا که این سکوت یعنی خیانت به خون ستار، خیانت به تمام جوانانی که در برابر بیعدالتی ایستادند و جانشان را از دست دادند.
این راه، راه دشواری است. راهی است که با تهدید و وحشتافکنی فرش شده، اما من و خانوادهام آموختهایم که در برابر ظلم بایستیم، که هیچ تهدیدی نمیتواند صدای حقیقت را خاموش کند.
شاید آنها فکر میکنند با ترس و تهدید، ما را به سکوت وامیدارند، اما نمیدانند که هر تهدیدی که به ما وارد میشود، شعله دادخواهیمان را پررنگتر و عزممان را راسختر میکند. هر لحظه از دست دادن عزیز، هر لحظه از رنجی که متحمل شدیم، به ما یادآوری می کند که این راهی نیست که بتوان از آن بازگشت.
ما تا آخرین نفس دادخواه خواهیم ماند، برای ستار، برای همه کسانی که در این راه جانشان را فدا کردند و برای روزی که در آن، عدالت و حقیقت در این سرزمین به جایگاه شایستهشان برسند."سحر بهشتی"
#ستار_بهشتی #گوهر_عشقی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
گناه کبیرهای به نام دادخواهی
یازدهم آبانماه است و مادر کنار ما در خانه، خاطرات ستار را مرور میکند. قرار نبود مراسمی برگزار شود؛ تنها به رسم خیرات برای اموات تصمیم داشتیم غذایی بین نیازمندان قسمت کنیم تا شاید قلب خودمان آرام بگیرد.
سه سال پیش، مأموران وزارت بیاطلاعی و ناامنی ساعت دهونیم شب به خانهمان ریختند. یک بازداشت خانوادگی، حتی برای پسران ده و سهسالهام نیز حکم بازداشت داشتند. جرممان چه بود؟ اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی و…! جالب اینکه یکی از اتهامات من این بود که “خواهر ستار بهشتی” هستم.
پسرانم از دیدن آنهمه مأمور در خانه بهتزده و ترسیده بودند. مادرم، گوهر وجودم، با سوزدل میپرسید: «در خانه دخترم چه میخواهید؟ من مادر ستارم، چرا به خانه دخترم حمله کردهاید؟ دنبال کامیون مواد مخدر یا اختلاسهای کلان میگردید؟» مادر، با سوز دل، به آنها میگفت: «جوانم، پرستارم، ستارم را کشتید و هنوز دست از سر خانوادهام برنمیدارید. ۱۵۰۰ جوان را در آبان پرپر کردید، حالا ما را هم به رگبار ببندید!»
پس از تفتیش خانه و ضبط گوشیها، ما را به خانههای بهاصطلاح امن خودشان بردند و بازجویی شروع شد. از همهچیز و همهکس پرسیدند، تهدید کردند و بهقول خودشان، میخواستند “توجیهمان” کنند.
گفتم: «ما خانواده مقتول هستیم، اشتباه گرفتهاید. شما قاتل را رها کرده و به سمت ما حملهور شدهاید!» میگفتند: «سکوت کنید، ادامه ندهید.» و پاسخ مادر این بود: «حتی اگر مرا هم بکشید، تا زندهام سکوت نمیکنم.»
آنان تهدید کردند سحر را خواهند کشت. به مادر گفتم: «گوهرم، نترس؛ خون من از خون ستار رنگینتر نیست.» پس از ناکامی، تهدید کردند پسرانم را به خطر میاندازند.
بازجوییها که تمام شد، از ما خواستند بنویسیم که “توجیه” شدیم. پاسخ دادم: «ما چه کردهایم جز دادخواهی؟ شما باید توجیه شوید که دادخواهی حق خانوادهای است که مورد ظلم قرار گرفته و شما باید در کنار آنها باشید، نه اینکه به خانهام هجوم بیاورید.»
آزاد شدیم و به خانه بازگشتیم. هنوز نمیدانم چرا دادخواهی در حکومتی که ادعای عدالت
میکند، باید جرم محسوب شود؟ مگر نه اینکه عدالت و حقطلبی پایههای اصلی یک حکومت عادل است؟ چگونه میشود که دادخواهی، بهویژه برای خانوادهای که عزیزش را از دست داده، نه تنها حمایت نمیشود، بلکه به عنوان گناهی کبیره تلقی میشود؟
وقتی به خانه بازگشتیم، ذهنم پر از سوال بود. پرسشهایی که هیچ پاسخی برایشان نیافتم. آیا میتوان از مادری که فرزندش را از دست داده، انتظار سکوت داشت؟ آیا ما که جز حقطلبی و دادخواهی چیزی نخواستهایم، مستحق تهدید و فشاریم؟
برای من و خانوادهام، دادخواهی نه یک جرم، بلکه حقی انسانی است؛ حقی که هرگز از آن دست نمیکشیم. هر روز که میگذرد، به این یقین میرسم که حتی اگر مجبور شویم بهای گزافی برای آن بپردازیم، باز هم سکوت نمیکنیم. سکوت
نمیکنیم؛ چرا که این سکوت یعنی خیانت به خون ستار، خیانت به تمام جوانانی که در برابر بیعدالتی ایستادند و جانشان را از دست دادند.
این راه، راه دشواری است. راهی است که با تهدید و وحشتافکنی فرش شده، اما من و خانوادهام آموختهایم که در برابر ظلم بایستیم، که هیچ تهدیدی نمیتواند صدای حقیقت را خاموش کند.
شاید آنها فکر میکنند با ترس و تهدید، ما را به سکوت وامیدارند، اما نمیدانند که هر تهدیدی که به ما وارد میشود، شعله دادخواهیمان را پررنگتر و عزممان را راسختر میکند. هر لحظه از دست دادن عزیز، هر لحظه از رنجی که متحمل شدیم، به ما یادآوری می کند که این راهی نیست که بتوان از آن بازگشت.
ما تا آخرین نفس دادخواه خواهیم ماند، برای ستار، برای همه کسانی که در این راه جانشان را فدا کردند و برای روزی که در آن، عدالت و حقیقت در این سرزمین به جایگاه شایستهشان برسند."سحر بهشتی"
#ستار_بهشتی #گوهر_عشقی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصاویر پیکر غرق به خون مومن زندکریمی را در خیابان هرگز فراموش نمیکنیم. به او صدها گلوله ساچمهای زدند. فیلم پیکرش در غسالخانه نشان میدهد که با بدنش چه تعداد گلوله به بدنش زدند.
۱۱ آبان، سالگرد کشتهشدنجاویدنام مومن زندکریمی است. او جوانی ۱۸ ساله بود.
مومن نیز همچون سایر جانباختگان راه آزادی، آرزوهای بسیار در دل داشت و خواستهاش یک زندگی نرمال و معمولی بود که جمهوری اسلامی از مردم ایران دریغ کرده است.
مومن زندکریمی ۱۸ ساله (١٨سال و چند ماه) روز ۱۱ آبان ۱۴۰۱، پس از آنکه از فاصله نزدیک توسط ماموران هدف گلوله قرار گرفته و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت، در اثر شدت جراحات و خونریزی داخلی جان باخت.
مومن، در چهارراه گلشن سنندج توسط نیروهای سرکوبگر از فاصله دو متری و از پشت با سلاح ساچمهای هدف قرار گرفت، آن چنانکه به گفته یکی از شاهدان عینی، ماموران پس از زخمی کردن مومن او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و عامدانه مکررا به سر و صورتش لگد زدهاند.
این منبع در ادامه گفت: «چند نفر با موتور مومن زندکریمی را در حالی که به شدت مجروح شده بود به منزل خودشان رساندهاند.»
یکی از نزدیکان خانواده زندکریمی نیز در این رابطه گفته است: «مومن به حدی وضعیت جسمانیش خراب بوده که دچار خونریزی داخلی شده و در حین انتقال به بیمارستان توحید و قبل از اینکه به بیمارستان برسد جانش را از دست داده است.»
این منبع، در ادامه گفت: «که حراست بیمارستان توحید خواستهاند تا پرونده پزشکی برای مومن تشکیل دهند که با مخالفت پدرش روبرو شد و همان شب تحت تدابیر شدید امنیتی پیکر مومن در روستای ماچه سفلی از توابع سنندج خاکسپاری شده است.»
#مومن_زندکریمی #سنندج #موئمن_زند_کریمی #مومن_زند_کریمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۱۱ آبان، سالگرد کشتهشدنجاویدنام مومن زندکریمی است. او جوانی ۱۸ ساله بود.
مومن نیز همچون سایر جانباختگان راه آزادی، آرزوهای بسیار در دل داشت و خواستهاش یک زندگی نرمال و معمولی بود که جمهوری اسلامی از مردم ایران دریغ کرده است.
مومن زندکریمی ۱۸ ساله (١٨سال و چند ماه) روز ۱۱ آبان ۱۴۰۱، پس از آنکه از فاصله نزدیک توسط ماموران هدف گلوله قرار گرفته و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت، در اثر شدت جراحات و خونریزی داخلی جان باخت.
مومن، در چهارراه گلشن سنندج توسط نیروهای سرکوبگر از فاصله دو متری و از پشت با سلاح ساچمهای هدف قرار گرفت، آن چنانکه به گفته یکی از شاهدان عینی، ماموران پس از زخمی کردن مومن او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و عامدانه مکررا به سر و صورتش لگد زدهاند.
این منبع در ادامه گفت: «چند نفر با موتور مومن زندکریمی را در حالی که به شدت مجروح شده بود به منزل خودشان رساندهاند.»
یکی از نزدیکان خانواده زندکریمی نیز در این رابطه گفته است: «مومن به حدی وضعیت جسمانیش خراب بوده که دچار خونریزی داخلی شده و در حین انتقال به بیمارستان توحید و قبل از اینکه به بیمارستان برسد جانش را از دست داده است.»
این منبع، در ادامه گفت: «که حراست بیمارستان توحید خواستهاند تا پرونده پزشکی برای مومن تشکیل دهند که با مخالفت پدرش روبرو شد و همان شب تحت تدابیر شدید امنیتی پیکر مومن در روستای ماچه سفلی از توابع سنندج خاکسپاری شده است.»
#مومن_زندکریمی #سنندج #موئمن_زند_کریمی #مومن_زند_کریمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech