نام کریستوفر هیچنز به عنوان یک بازیگرِ اثرگذار در گفتمان اندیشه معاصر یادآور سخن‌ور – یا شاید بهتر است بگوییم مبارزِ – خستگی‌ناپذیری است که کارش به‌چالش‌کشیدن ایده‌های رایج بود. هیچنز یک بار خود گفته بود که نقد و مخالفت با شخصیت‌های معروف و قدرتمند کار ساده‌‌ای است که از هر کسی ساخته است اما نقد باورهایی که عامه مردم به آن باور دارند یا آن را عزیز می‌دارند، واقعا شهامت می‌خواهد. هیچنز استاد به‌کاربردن واژگان با دقتی بی‌نظیر بود.

او در تجزیه آنچه گفته می‌شد و تحلیل ایدئولوژی‌های نهفته در پشت ادعاها بسیار دقیق بود، اما این همه داستان نبود. کم‌تر کسی است که با دیدن او متوجه شور و شوق درونی او به نوشتن، به آزاداندیشی و به عدم تعهد به ایده‌های جزم‌آفرین نشده باشد. او شوقی بی‌انتها به نوشتن نیز داشت. هیچنز در ۱۳ آوریل ۱۹۴۹ در پورتسموث، انگلستان به دنیا آمد. هیچنز جوان به ادبیات و سیاست علاقه داشت. کنجکاوی سیری‌ناپذیر او برای دانستن، امری آشکار بود. او در هشت سالگی، بورسیه تحصیلی مدرسه معتبر لِیز (Leys School) در کمبریج را دریافت کرد، جایی که قدرت فکری او رشد کرد و مهارت‌های او در گفت‌وگو و مباحثه تقویت شد. دهه پرآشوب ۶۰ میلادی برای هیچنز مانند بسیاری از معاصرانش، نقطه آغازی برای فعالیت فکری بود.

کار هیچنز به‌ عنوان نویسنده و روزنامه‌نگار با همکاری با سوسیالیست‌های بین‌الملل آغاز شد؛ گروهی انقلابی که او در دوران تحصیل در دانشگاه آکسفورد به آن پیوسته بود. اما در دهه ۷۰ او چرخشی بزرگ انجام داد؛ از یک فعال چپ سیاسی به یک مدافع پرشور اومانیسم لیبرال تبدیل شد و مدافع ارزش‌های مبتنی بر فردگرایی، آزادی بیان و سکولاریسم گشت. این تحول نظری ایدئولوژیک، بهترین نمونه از آن چیزی است که هیچنز به آن شهره بود؛ فردی که بدون ترس از به‌چالش‌کشیدن هنجارهای پیشین، حتی چیزهایی که زمانی خودش از آن حمایت کرده بود، آنچه درست می‌پنداشت را به صراحت زبان می‌آورد.

در این پادکست با ما همراه باشید و درباره تاثیر هیچنز در شکل‌گیری گفت‌وشنود میان باورمندان و ناباورمندان بیشتر بشنوید.

لینک وبسایت
https://dialog.tavaana.org/christopher-eric-hitchens/

لینک یوتیوب
https://www.youtube.com/watch?v=9Sc5WkpOJF8

#گفتگو_توانا #کریستوفر_هیچنز #حقوق_خداناباوران #آزادی_اندیشه

@dialogue1402

«سالگرد انقلاب پنجاه‌وهفت فرصتی است تا نگاهی داشته باشیم به میراث مبارزه‌های مدنی و سیاسی مردم ایران و موارد بی‌شمار سرکوب و نقض حقوق بشر که توسط حکومت جمهوری اسلامی انجام شد.
از همه مهم‌تر زنده نگهداشتن یاد کسانی که در راه مبارزه برای حقوق خود و تنها برای داشتن تفکری متفاوت نسبت به حکومت کشته شدند.

دهه اول پس از انقلاب با کشتار و اعدام مخالفان عقیدتی و سیاسی و سران حکومت سابق، اجرای قوانین شرعی و اجباری شدن حجاب و اولین دور جنبش‌های حقوق زنان، و جنگ ایران و عراق همراه بود.
حکومت جدید برای اثبات مشروعیت به‌ جز خونریزی، ترور، زور و سرکوب راه دیگری نمی‌دید و تمام مخالفانش را به هر روشی که ‌می‌توانست از بین ‌می‌برد.
این حتی شامل کارکنان حکومت سابق هم شد که هیچ مخالفتی با جمهوری اسلا‌می‌ ابراز نداشتند و افراد و گروه‌هایی که در طول انقلاب متحدان خمینی بودند.
در این دوران، به‌خصوص هم‌زمان با جنگ ایران و عراق و بالا گرفتن اختلافات داخلی، حکومت شدیدا دچار وحشت سقوط شده بود، و وحشت حکومت‌های دیکتاتوری و توتالیتر معمولا به خشونت تبدیل می‌شود.
این ترس بود که باعث شد خمینی فرمان اعدام دسته جمعی زندانیان عقیدتی و سیاسی در تابستان ۶۷ را صادر کند.
تمام اعدام‌ها بدون روند قانونی مشروع انجام ‌می‌شدند و بیشتر به اعدام صحرایی شباهت داشتند تا یک روند حقوقی.
صرف نظر از اینکه اعدام شدگان از چه جبهه و خط فکری بودند، هیچ انسانی و هیچ شهروندی نباید به این شکل توسط حکومت به قتل برسد و هر شخصی باید حق دفاع از خود را در دادگاه داشته باشد.
بسیاری از این افراد تنها به دلیل پخش اعلامیه یا تنها به دلیل داشتن مذهب و دین متفاوت به قتل رسیدند.
اقدامات جمهوری اسلا‌می ‌در این دوران نوعی اعلام دشمنی با مردم ایران بود و با هدف ایجاد ترس و واهمه در جامعه انجام شد.

پس از این دهه خفقان فوق‌العاده شدیدی در جامعه حاکم شد، به‌طوری که مردم در زندگی روزمره خود نیز وحشت شدیدی از هرگونه حرف علیه نظام پیدا کرده بودند و تقریبا هر خانواده کسی را داشت که در این دوران به زندان افتاده بود و در خطر اعدام بود.
هر خانواده‌ای به نوعی توسط جمهوری اسلا‌می ‌آسیب دیده بود.
این یکی از وجوه مشترکی است که بعد‌ها همه ایرانی‌ها را متحد کرد و به جنبش‌های اعتراضی در دهه‌های بعدی انجامید.»

از صفحه آزادماهی

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام

@Tavaana_TavaanaTech

«دهه دوم پس از انقلاب، درست پس از اعدام‌های دهه شصت و جنگ، ایران وضعیت آرام‌تری را تجربه کرد که با ظهور جبهه اصلاحات امید می‌رفت که جو خفقان باقی‌مانده از دهه شصت رفته رفته از بین برود و شاهد آزادی بیان بیشتر و موارد کمتری از نقض حقوق بشر در ایران باشیم

اما با وجود ظاهر آرام‌تر، در این دوران نیز عوامل جمهوری اسلامی ‌از روش‌های مختلفی برای حذف مخالفان خود استفاده کردند.
بین سال‌های ۱۳۶۹ و ۱۳۷۷،‌ شاهد قتل‌های زنجیره‌ای بودیم که شخصیت‌های سیاسی و اجتماعیِ منتقد نظام جمهوری اسلامی ‌در داخل و خارج از ایران را هدف می‌گرفتند.

هرچند هیچ‌ یک از مقامات جمهوری اسلامی ‌مسئولیت این قتل‌ها را به‌ عهده نگرفتند و همواره آن‌ها را به عوامل خارجی ‌یا به گروه‌های بنیادگرای خارج از نظام نسبت می‌دادند.

روزنامهٔ سلام در ۱۵ تیر ۱۳۷۸ نامه‌ای محرمانه از سعید امامی، متهم اصلی قتل‌های زنجیره‌ای را منتشر کرد که با ذکر نام ‌یکی از افرادی که بعدا کشته شد، خواستار اعمال محدودیت بیشتر برای وی شده بود.
روزنامهٔ سلام به‌دلیل انتشار این نامه تعطیل شد که این همین اتفاق منجر به وقایع هجده تیر ۱۳۷۸ و حمله به کوی دانشگاه تهران و اولین دور اعتراضات دانشجویی در تاریخ جمهوری اسلامی‌شد.
در این اعتراض‌ها هفت نفر در طی حمله به کوی دانشگاه کشته شدند و سعید زینالی که به دست ماموران دستگیر شده بود از آن زمان ناپدید شده و هنوز پیدا نشده است.

این اعتراضات شروع کننده راهی بودند که منجر به جنبش‌های مطالبه‌گری و آزادی خواهانه دهه‌های بعدی شد، و با وجود اجرای انواع تاکتیک‌های ارعاب توسط حکومت، پس از این جنبش نقش دانشجویان و جوانان در جنبش‌های اعتراضی پررنگ‌تر هم شد.»

متن و ویدیو از صفحه آزادماهی
@azadmahii

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادگی
#مهسا_امینی
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_آزاد
#کوی_دانشگاه
#سعید_زینالی
#فرشته_علیزاده
#فریدون_فرخزاد
#قتلهای_زنجیره_ای
#داریوش_فروهر
#پروانه_اسکندری
#محمد_مختاری
#محمدجعفر_پوینده
#حمید_حاجی_زاده
#کارون_حاجی_زاده
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

مهربانو (کوثر) خشنودی، از مصدومان شلیک عامدانه به چشم، ضمن انتشار این تصویر، تجربه دردناکی را به اشتراک گذاشته است.

او نوشت:

« ... امروز صبح به لطف اون آدمی که چشم منو زد جای قوری رو، روی سماور اشتباه تخمین زدم و زمانی که فکر می‌کردم سر جاش قرار گرفته، رهاش کردم و با حجم زیادی از آب جوش مواجه شدم.
سوختن دستم رو احساس نمی‌کردم فقط به این فکر می‌کردم که بقیه رو بیدار نکنم. تو گیر و دار گرفتن قوری تو هوا بودم که خنده‌ام گرفت؛ یه چیزی یادآوری شد؛
روز دوم یا سوم بود، دکتر چندتا قطره نوشته بود که باید هر دو ساعت توی چشمم ریخته می‌شد. چشمی که پلکش بخیه داشت و بسته بود. زیر اون پلکِ بسته هم یه حجم منفجر شده بود با ۳۰ و خورده‌ای بخیه قرنیه و یه ساچمه. می‌دیدم که هیچ کس دل قطره ریختن توی چشمم رو نداره. دو دو زدن چشماشونو می‌دیدم. کسی نبود که بخواد و بتونه چشممو باز کنه. دفعه اولی که وقت قطره ها رسید ضعف کردنشو دیدم، لرزیدن دستاشو دیدم، سکوتشم شنیدم. مامان... ازش خواستم پر دل و جرات ترین فرد خانواده رو صدا کنه😅 بهش گفت بیاد قطره‌ها رو بریزه، اما گفت نمی‌تونم، من دلشو ندارم. یه نفر باید کمک میکرد مامان ضعف نکنه و قطره هامو بریزه. خندیدم و گفتم بیا خودم بازش می‌کنم. من راست دستم و نمی‌تونستم با دست چپ کمکش کنم. پس با دست راستی که از دو جا زخمی بود با یه گوش پاک کن گوشه چشمم رو باز کردم. قطره‌ها ریخته شد. میسوخت. زیاد...
شاید تنها وجه اشتراک افتادن قوری و داستان ریختن قطره ها سوختن بود... ولی سرعت عملم خیلی خوب بود؛ سوختم، خاطرات یادآوری شد، قوری رو گرفتم و کسی هم بیدار نشد😉 . . »

mahbanou.khoshnoudi

کوثر (مهبانو) خشنودی‌کیا، مهندس عمران ۲۸ ساله و نایب قهرمان تیراندازی با کمان آسیا از جمله افرادی است که در جریان خیزش انقلابی مردم ایران از ناحیه چشم آسیب دیده است.

این ورزشکار کرمانشاهی، روز ۱۸ آذر در بلوار طاق بستان کرمانشاه از ناحیه چشم چپ هدف تیراندازی نیروهای یگان ویژه قرار گرفت.

مهندس مهبانو خشنودی‌کیا، عضو تیم ملی کامپوند زنان ایران و نایب قهرمان مسابقات تیراندازی با کمان آسیا در سال ۱۴۰۰ است که در سال ۱۴۰۱ از تیم ملی انصراف داده بود.

مهبانو، دختر با شهامتی است که می‌گوید: «بمیرد دلی که بترسد»

#سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

گروه هکری "قیام تا سرنگونی" در کانال تلگرام خود از هک سایت‌ها و سامانه‌های مجلس جمهوری اسلامی خبر داد.

این گروه هکری، پیش از این مسئولیت هک شدن سازمانهایی مثل شهرداری تهران، وزارت امور خارجه، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت ارشاد، صدا و سیما، نهاد ریاست جمهوری و ... را هم بر عهده گرفته بود. این گروه در حال انتشار تصاویر و اسناد مربوط به هک سایت‌ها و سامانه‌های مجلس است.

رسانه‌های داخلی ضمن تائید از دسترس خارج شدن خبرگزاری خانه ملت وابسته به مجلس گزارش داده‌اند که به‌ احتمال‌ زیاد این خبرگزاری هک شده است.

#هک #مجلس

@tavaanatech

‏فریده شیرانی مادر سپهر شیرانی:
«ز تن روح و روانم را گرفتند، تمام ارمانم را گرفتند، من آن افتاده در تاریک مطلق،که نور آسمانم را گرفتند»

به گزارش حال‌وش، یکی از بستگان نزدیک «‎سپهر شیرانی» با انتشار کلیپی در صفحه اینستاگرامی خود از سپهر دانشجوی ۱۹ ساله بلوچ بازداشت شده توسط اطلاعات سپاه که پیکر وی دو روز پس از بازداشت با اصابت یک گلوله به سر و اثار شکنجه در پشت بام منزل پدرش پیدا شد همراه با انتشار متن دلنوشته‌ای از «فریده شیرانی» مادر سپهر پست کرد:
«ز تن روح و روانم را گرفتند، تمام ارمانم را گرفتند، من آن افتاده در تاریک مطلق،که نور آسمانم را گرفتند.
(دلنوشته فریده مادر سپهر جان)»

لازم به ذکر است «سپهر شیرانی» ۱۹ ساله دانشجوی ترم اول رشته معماری دانشگاه سیستان و بلوچستان فرزند دکتر علی (دندان پزشک) کوچکترین فرزند خانواده و دارای دو خواهر و برادر دیگر، اهل فنوج و ساکن زاهدان، روز سه شنبه دهم بهمن حوالی ساعت ۴ بعدظهر از منزل خود خارج و توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و بامداد روز پنجشنبه حوالی ساعت ۴:۳۰ صبح پیکر بی جان سپهر در حالی که از ناحیه سر هدف گلوله قرار گرفته بوده و اثار شکنجه کبودی بدن و شکستگی دست و اثار ضربات شلاق به وضوح بر پیکرش پیدا بود در پشت بام منزل آپارتمانی شان پیدا شده است در حالی که خانواده وی هیچ اطلاعی نداشتند که وی چطور از بازداشت اطلاعات سپاه بدون اطلاع، آزاد شده است.

#سپهر_شیرانی #بلوچستان #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

اعضای کوچکتر خانواده‌های داغدار معمولا کمتر دیده و شنیده نیمی‌شوند، در حالی که آن‌ها بار غم بزرگی را تحمل می‌کنند که تاثیر زیادی بر زندگی و آینده‌شان می‌گذارد و نیاز است که مورد توجه ویژه‌ای قرار بگیرند و حتما خانواده‌ها با یک روان‌درمانگر در ارتباط قرار گیرند.

مادر جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی ویدیویی از ارتباط ابوالفضل و برادرش عرشیا منتشر کرده و در متنی نوشته که عرشیا خواب برادرش را می‌بیند و نیمه‌شب با گریه از خواب بلند می‌شود و سراغ برادرش را می‌گیرد.


«ماهم رفت ماهت بمیرد آسمان
این فیلمو برای عرشیا پسرم میزارم پسری که دیگه برادر نداره پشت نداره تنها شده پسری که همیشه برادرشو اذیت میکرد اما رازدار برادرش بود وقتی خواب ابولفضل رومیبینه نصفه شبا از خواب بلند میشه گریه میکنه میگه مامان داداشمو بیار من میمیرم اما نمیتونم برای بیتابیش کاری کنم و برای ابولفضل پسرم که همیشه با داداش دعوا میکرد اما مثل کوه پشتش بود اما دیگه نیست
غم مرگ برادر را برادر مرده میداند من داغ برادر جوون دیدم میدونم عرشیا الان چه دردی داره میکشه
این فیلم ساعت دو سه شب بود عرشیا داشت بازی میکرد گفتم صبر کن ازت فیلم بگیرم بعد ابولفضل گفت مثلا از بالا پریدی بعد گفت من از رو مبل میپرم ببین پریدن یعنی چی عرشیا همیشه ابولفضل رو اذیت میکرد اومدم فیلم بگیرم عرشیا شروع کرد حرف زدن ابولفضل اومد پایین دنبالش کرد کلی خندیدیم دوباره رفت بالا مبل به عرشیا گفتم ساکت باش فیلم بگیرم بعد ابولفضل پرید بد افتاد کلی خندیدیم دردش گرفت بوسش کردم بغلش کردم گفتم خدا نکنه مامان بمیرم چیه تو حالا حالا ها باید عمرکنی نمیدونستم بهارعمرش انقدر کوتاهه پسر چشم تیله ایم
ما یه خونه کوچیک اما پر از عشق داشتیم خونتون خراب بشه که زندگیمونو خراب کردید
تویی که به سر پسرم شلیک کردی الهی عذابی که به ما دادی رو صدبرابر بکشی
ابولفضل امیرعطایی فرزند مریم»

mmaryamdior

- خانواده‌های دادخواه، مردمی که خانه‌ای کوچک اما پر از عشق داشتند، و حالا زندگی‌شان با غم عجین شده است، با ماتم ... به خصوص فرزندان کوچک این خانواده‌ها را دریابیم.

#ابولفضل_امیرعطایی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech

نمایندگان مجلس با حقوق صدها میلیون تومانی برای «یسنا»های ایران چه کرده‌اند؟

با هک مجلس شورای اسلامی مشخص شده که نمایندگان مجلس حقوق‌های چندصدمیلیون تومانی دریافت می‌کنند و از امکانات بی‌نظیری برخوردارند.

از آن طرف، از خودکشی غم‌انگیز یسنا دختربچه ۱۲ ساله‌ای که حتی لحظات قبل از مرگ نگران خواهر کوچکترش بوده، زمان زیادی نمی‌گذرد.

این نهادها و ارگانهای حکومتی عریض و طویل از جمله مجلس شورای اسلامی، آیا غیر از وضع قوانینی برای مزاحمت و سرکوب، کاری برای این مردم می‌کنند؟ آیا خامنه‌ای را به خاطر سیاست‌های ویرانگر و «فقیرساز» به پرسش می‌گیرند؟!

#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

استوری خواهر محمد جواد زاهدی.
مادر محمد جواد زاهدی با پابند الکترونیکی سر مزار فرزندش

خانم یزدانی پیش از این در تاریخ ۳۱ مرداد بازداشت شده بود و ۴ مهر با قرار وثیقه آزاد شد.

محمدجواد زاهدی، فرزند خانم یزدانی در روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در ساری و در جریان اعتراضات پس از کشته شدن مهسا امینی بر اثر اصابت گلوله کشته شد.

حدود دو ماه پیش میثم موسوی، وکیل مدافع خانم یزدانی در خصوص جزئیات حکم صادره علیه ایشان اعلام کرده بود: «معصومه (مهسا) یزدانی ولشکلایی، مادر محمد جواد زاهدی ساروی با صدور حکمی از ناحیه شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی به تحمل دو فقره حبس تعزیری به مدت پنج سال بابت اهانت به مقدسات و تحریک مردم به برهم زدن امنیت ملی و دو سال حبس تعزیزی به جهت توهین به رهبری و از محل فعالیت تبلیغی علیه نظام به تحمل یک سال حبس (جمعا ۱۳ سال زندان) محکوم شده که مجازات اشد یعنی پنج سال قابل اجرا است.»

#محمدجواد_زاهدی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech

پول‌پاشی حکومت در آفریقا و گسترش تشیع به چه کار مردم ایران می‌آید؟

چند سال قبل بود که یکی از روحانیان شیعه در آفریقا با اشاره به وضعیت خوب شیعیان لبنانی تاکید کرده بود که ما نیز باید به جمهوری اسلامی نزدیک شویم تا از فقر و بی‌پولی رهایی یابیم!

چنین تمایلاتی در کنار عطش سیری‌ناپذیر حکومت به گسترش نیروهای نیابتی‌اش در گوشه و کنار جهان باعث صرف هزینه‌های هنگفت و گسترش فقر در ایران شده و از آن سو، کشورهایی متعددی را درگیر تفرقه و فتنه داخلی کرده‌است!

#شیعه_گری #روحانیت_شیعه #گفتگو_توانا

@Dialogue1402

هنگامه چوبین مادر جاویدنام آرتین رحمانی، کودک جان‌باخته در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در شهرستان ایذه، نوشت:

«هر بار که به صورتت نگاه می‌کنم، به خودم می‌گویم چرا سهمت از وطن، از این همه دشت‌ها، از این بلوط‌ها، چشمه‌ها و کوه‌ها فقط مشتی خاک بود پسرم...!
چرا نگذاشتند دستان کوچکت در انبوه آهن پاره‌ها، آب‌دیده شود!؟ چرا چشمان خیره‌ات را بستن؟ پسرم چرا دیگر اینطور به من نگاه نمی‌کنی!؟ چرا از آغوشم به خاک پناه برده‌ای!؟
دوباره و دوباره به صورتت نگاه می‌کنم، بامن حرف می‌زنی و مدام از راهی می‌گویی که جوانیت را برایش دادی.
تا همیشه در قلب وطن زنده‌ای پسرم و خونت، خون‌بهای آزادی بود.»



- خانواده‌های جان‌باختگان راه آزادی را تنها نگذاریم، ابراز همدلی، نوشتن نامه خطاب به آن‌ها، ابراز همبستگی و اتحاد، دیدار با آن‌ها، پرس‌وجو از حال و احوالشان، درک شرایط و نیازها و در صورت توان کمک معنوی و مادی، به خصوص با نزدیک شدن به نوروز که دلتنگی‌های خانواده‌ها تازه‌تر می‌شود، از جمله اقداماتی است که شهروندان می‌توانند. انجام دهند.


#آرتین_رحمانی_پیانی #آرتین_رحمانی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech

«شهدخت خانجانی، شهروند بهائی توسط شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان سمنان به یازده سال حبس و مجازات‌های تکمیلی محکوم شد.

بر اساس این حکم که در تاریخ هفتم بهمن ماه، توسط شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان سمنان به ریاست جواد رییسی صادر و به شهدخت خانجانی ابلاغ شده، وی از بابت اتهام “تشکیل گروه و دسته به قصد برهم زدن امنیت کشور” به ده سال حبس تعزیری و از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است. همچنین در باب مجازات‌های تکمیلی به دو سال منع عضویت و فعالیت در گروه‌ها، احزاب و دسته‌جات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و به دو سال منع فعالیت در فضای مجازی محکوم شد».

طبق قوانین، مجازات اشد، یعنی ده سال قابل اجرا است.
به نوشته ژینوس فروتن، «شهدخت خانجانی ۴۷ ساله و مادر دو فرزند است.

۱۱ سال حبس عدد و رقم نیست!
پیامد دارد،
هزینه‌های روحی، جسمی و مالی دارد.»

همانطور که این هموطن نوشته، حبس یک مادر هزینه دارد، نه تنها برای خود او، بلکه برای خانواده‌اش به خصوص فرزندانش.
موارد زیادی داشته‌ایم که مادرانی سال‌ها در زندان بودند، فرزندانشان بزرگ شدند و ازدواج کردند و بچه‌دار هم شدند... مثل خانم فریبا کمال‌آبادی، مریم اکبری‌منفرد و ... که سال‌ها بدون مرخصی زندانی بودند.

#شهدخت_خانجانی #بهائی #بهائیان_ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

‌میلاد آرمون؛ متهم به «محاربه و مشارکت در قتل عمد» با توسل به یک ادعای واهی

بیش از یک سال از تشکیل پرونده معروف به #اکباتان تهران می‌گذرد و اکنون بیش از یک سال است که شماری از متهمان جوان این پرونده در زندان به سر می‌برند. پرونده‌ای که در پی جان باختن یک طلبه داوطلب بسیجی با نام «آرمان علی‌وردی» در شهرک اکباتان تهران تشکیل شد.
این طلبه داوطلب، ششم آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی در یک درگیری با شهروندان در شهرک اکباتان تهران جان خود را در نتیجه ضرب و شتم از دست می‌دهد.

#میلاد_آرمون ۲۵ ساله متهم ردیف اول و از اولین بازداشت شدگان این پرونده است که به دو اتهام «محاربه» و «مشارکت در قتل عمد» متهم شده است.
در ویدیویی که رسانه‌های جمهوری اسلامی از مواجهه میلاد آرمون با حسین رحیمی، فرمانده انتظامی تهران منتشر کرده‌اند، میلاد آرمون به‌ وضوح اعلام می‌کند که هرگز چاقو در دست نداشته و اصرار رحیمی به داشتن چاقو و ضربه‌زدن به آن به بسیجی کشته‌شده را صراحتا رد می‌کند. میلاد آرمون اولین متهم پرونده اکباتان است، که ادعا می‌شود همان فرد با «کاپشن سبز رنگ» است. این ادعا در ویدئویی که رسانه‌های جمهوری اسلامی تنها چند روز پس از بازداشت او منتشر کردند، مطرح شد. ادعایی واهی که بعدتر توسط دیگر ضابطان قضایی به افراد دیگری نیز منتسب شده و افراد دیگری نیز با همین اتهام بازداشت و وارد پرونده شدند!!

میلاد با اتهاماتی مواجه است که مجازات هر دوی این اتهامات مرگ است. انتساب اتهام «محاربه» به میلاد در حالی است که او بارها به صراحت اعلام کرده، هرگز هیچ سلاحی اعم از سرد و گرم در دست نداشته است. بنا به گزارش‌ها، انتساب اتهام محاربه به میلاد آرمون، خود نتیجه اعمال نفوذ غیرقانونی سرپرست دادسرای جنایی تهران در پرونده و اقدام غیرقانونی ایمان افشاری، قاضی دادگاه انقلاب تهران، است. در نتیجه اصرار قاضی شهریاری به انتساب اتهام محاربه و مقاومت بازپرس، این پرونده برای تعیین تکلیف و حل اختلاف به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ایمان افشاری ارجاع شد و او نیز بر خلاف قانون، به جای رسیدگی به اختلاف و صدور حکم در این باره، اقدام به صدور قرار جلب به دادرسی - یعنی مجرم‌بودن - میلاد آرمون به اتهام «محاربه» کرده و پرونده را برای رسیدگی، به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی ارجاع کرد. مستندات پرونده نشان می‌دهند هیچ مدرکی مبنی بر مشارکت میلاد آرمون در ضرب و شتم آرمان علی‌وردی یا استفاده او از چاقو و هرگونه سلاح وجود ندارد!

چند روز پیش چند متهم این پرونده با وثیقه آزاد شدند، این موضوع مایه خوشحالی شد، ولی تجربه نشان می‌دهد که حالا باید بیشتر نگران جان متهمان آزاد نشده، از جمله میلاد آرمون بود.
مشخص نیست که رژیم در هفته‌های آینده به ویژه پس از «انتخابات» مجلس و پیش از نوروز چه تصمیمی بگیرد.
خبرهای دریافتی ولی نگران‌کننده است و باید بیشتر از پیش صدای بچه‌های اکباتان از جمله میلاد آرمون بود.

#بچه_های_اكباتان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

«این عکس را با هزار آرزو‌ گرفت.
قرار بود بهترین جنس قاب را برایش بگیرند تا بیست و چند سال متوالی بر هر نوع دیوار، عمر کند. آنقدر که فردای دامادی‌اش، برای عروس از چشم های از حدقه بیرون زده اش در کشف دیافراگم دوربین عکاسی، قصه‌ها ببافند.
این عکس را که می‌گرفت، ماه منیر تمام خنده‌های وجودش را یکجا جمع کرده بود تا در قابی که هویت خانه را به خود می‌گیرد، ذره‌ای غم رسوخ نکرده باشد.
حالا چه کسی می‌تواند کوچک‌ترین قسمت این لبخند را نه برای یک قاب، حتی برای یک چشم برهم زدن به لب‌های ماه منیر برگرداند.
حالا تمام شب‌ها، قاب را بغل گرفته و هیچ صدایی نیست، که دلالت به بودن کمی از کیان وشیطنت هایش در فضای اطراف کند…
آخر چه کسی باور می‌کند این چشم‌های تیله‌ای پر سوال، اینها که از حدقه فراری‌اند، روزی زیر پلک‌های خاک گرفته محو شوند…
هر کسی کیان را حتی یکبار به آغوش کشید
بعد از سنگی که به قبر نشست
دیگر چگونه بخندد…
ما، کودکی را از دست دادیم که بعد از آن
هرگز نخواهیم توانست...»

متن و عکس از صفحه هومن شریفی

چگونه می‌توان جامعه‌ای دادخواه داشته باشیم؟
در دوره کنشگری در ایران؛ پایه‌ها و روش‌آن» شرکت کنید. ما دادخواهانی هستیم در جستجوی راه‌های کنشگری، در مقابل دیکتاتور.
درتلگرام
https://t.me/Activism101

#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
#کیان_پیرفلک #ایذه
#ماه_منیر_مولایی_راد

@Tavaana_TavaanaTech

روز گذشته، سه‌شنبه ۲۴ بهمن، بی‌بی‌سی فارسی ویدئویی از کتک‌زدن دانش‌آموزان در مدرسه البرز، در استان بوشهر شهر خورموج، توسط مدیر مدرسه ابتدایی منتشر کرد.
نکته دردناک این‌که مدیر مدرسه در برابر دیدگان بی‌تفاوت اولیای کودکان، چند دانش‌آموز را به‌سختی کتک می‌زند.
این کودک‌آزاری، واکنش کاربران را برانگیخت و در حالی‌که ماه‌ها از این حادثه می‌گذرد، اکنون روزنامه‌های داخلی اعلام کرده‌اند مدیر مدرسه غیرانتفاعی البرز، امروز چهارشنبه ۲۵ بهمن، بازداشت شده است.

این تصاویر آزاردهنده هر سال تکرار می‌شود. کودکی به دلیل حمله کادر مدرسه کبدش آسیب دیده کودک دیگری که چشمش آسیب دیده کودکی که تحقیر شده کودکی که با کمربند کتک خورده کودکی که دستش شکست کودکی که ...
تنبیه دانش‌آموزان در مدارس مصداق کودک‌آزاری ست علاوه بر کادر مدرسه والدین و جامعه هم باید با آگاهی و توانایی در برابر این آسیب اجتماعی بایستد. از یاد نبریم حدود ۵ سال پیش، زرتشت دانش‌آموز کلاس ۱۱ بود که با کاغذنوشته‌ای در خیابان ولیعصر تهران، تحصن کرد. او نسبت به تنبیه بدنی و برخورد نادرست با او در مدرسه معترض بود.
اجازه ندهیم در سایه نبود قانون و عدم اجرای آن، کودکان‌مان آسیب ببینند.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#تنبیه_بدنی
#دانش_آموز
@Tavaana_TavaanaTech

درباره کنشگری دیجیتال چه می‌دانید؟

اوکراین و Euromaidan SOS، سوریه و اسناد سزار، تصاویر شکنجه و قتل زندانیان، همینطور Bellingcat که نمونه موفق از فعالیت شهروند خبرنگاران در بهار عربی بود و همچنین اسناد پاناما که حاوی بیش از هزار و ۱۰۵میلیون سند محرمانه‌ شرکتی-حقوقی در پاناما بود و توسط فردی ناشناس در اختیار یک روزنامه‌نگار آلمانی قرار گرفت، همه نمونه‌هایی از کنشگری دیجیتال هستند.
کنشگری که با هدف دفاع از حقوق بشر،‌ کشف حقیقت، پاسخگویی و مقابله با فساد در فضای آنلاین صورت می‌گیرد.
این موارد به‌خوبی ظرفیت ابزارهای دیجیتال در مقابله با ظلم و تعدی دولت‌های تمامیت‌خواه در عرصه‌های ملی و بین‌المللی را به نمایش می‌گذارد.

آیا شما نمونه‌های دیگری از کنشگری دیجیتال سراغ دارید؟

این موارد همگی عناوین بخش‌های جلسه هفتم دوره آموزشی آنلاین آموزشکده توانا ست با عنوان «استفاده موثر و امن از ابزارهای دیجیتال» که ویژه وکلا و کنشگران حوزه حقوق و قضا طراحی شده و به‌زودی برگزار خواهد شد.
توصیه می‌کنیم این دوره آموزشی توانا را از دست ندهید و همین حالا از طریق گوگل‌فرم ثبت‌نام کنید.
برای دسترسی به محتوای جلسات هم، در کانال تلگرامی دوره که اطلاعاتش در ادامه آمده، عضو شوید.
اگر هم سوالی درباره کلاس و روند ثبت‌نام و شرکت در دوره دارید با ادمین‌های کانال تلگرام توانا و تواناتک تماس بگیرید.

فرم ثبت نام
https://docs.google.com/forms/u/0/d/1xgTmORFtuSn8PjPQLYFQ9nWdbvAEzXdqgqKfiSqAuGA/viewform?pli=1&pli=1&edit_requested=true

کانال تلگرام دوره:
https://t.me/DigitalSecurityForHRA

#یاری_حقوقی_توانا

نخستین جلسه دوره کنشگری در ایران؛ پایه‌ها و روش‌ها، روز گذشته برگزار شد.
در این ویدئو، نگاهی داریم گذرا به مباحث مطرح‌شده در این جلسه.
جلسه نخست این دوره را با بررسی اینکه چرا مردم به جنبش‌ها می‌پیوندند، آغاز می‌کنیم. نه تنها بررسی این که برای پیوستن به یک جنبش چه چیزی به آن‌ها انگیزه می‌دهد، بلکه بررسی نقش‌هایی که آن‌ها در جنبش ایفا می‌کنند. نقش‌هایی که می‌تواند انواع بسیار متنوعی داشته باشد. همین تنوع است که به جنبش‌های فراگیر با مشارکت انبوهِ مردم می‌انجامند.
در بخشی از این جلسه نیز، روشی از مبارزه را که مدل آرت (ART) نامیده می‌شود، بررسی می‌کنیم.
همین‌طور به مدل کنش، یارگیری و آموزش می‌پردازیم؛ مدلی که توسط جنبش اُتپور، همان جنبشی در دهه نود در صربستان، توسعه داده شد، این مدل به کنشگران در افزایش مشارکت و یارگیری بیش‌تر برای جنبش کمک می‌کند.

توجه داشته باشید شرکت در پیش آزمون ضروری است

فرم ثبت نام
https://docs.google.com/forms/d/1VH-r-uNWFUwLw30WXXpnhsI0TQpAi2DihPaQqTD1A4g/viewform?edit_requested=true
کانال تلگرام دوره
https://t.me/Activism101

- برای آشنایی با جلسات این دوره نیز می‌توانید به وبسایت سر بزنید:
https://tavaana.org/activism_iran/

#کنشگری #دوره_آموزشی #مبارزه_مدنی #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا

شاپور مرکزی در سال ۱۳۰۸ به دنیا آمد. او که از بهائیان شمال کشور بود، در سال‌های پس از انقلاب ۵۷ به فعالیت در جامعه بهایی ادامه داد و یکی از اعضای شورای ملی بهائیان ایران شد.

شاپور در ماه‌های بازداشت بسیار شکنجه شد. گفته می‌شود از یک چشم نابینا شده بود و دنده‌های سینه‌اش نیز شکسته شده بود. فرزندش می‌گوید که در آخرین ملاقات نتوانسته بود پدرش را بغل کند چون دنده‌هایش را شکسته بودند. او در مهرماه ۱۳۶۳ در زندان اوین اعدام شد.

شاپور مرکزی که طبع شعر نیز داشت در روزهای قبل از اعدام این شعر را برای همسرش - پری - سروده بود: «پری‌ام قسم به یزدان / به ولا و عشق و ایمان / به دو چشم مست جانان / به شهادت شهیدان / به دماء و درد و زندان / به خشونت نگهبان / که همیشه دارمت دوست

به خدای حی دادار / به عطا و لطف دلدار / به صفای دشت و گلزار / به دلی که می دهد یار / به صدای گریه زار / که رسد ز پشت دیوار / که همیشه دارمت دوست

به دل ِ من ِ گرفتار / به دل ِ حزین و بیمار / پریم قسم به یزدان / به ولا و عشق و ایمان / که همیشه دارمت دوست».

#گفتگو_توانا #بهاییان #آزادی_مذهب #انقلاب۵۷ #جمهوری_اسلامی #جمهوری_اعدام

@Dialogue1402

مرضیه آدینه‌زاده، خواهر ابوالفضل آدینه‌زاده، با انتشار این ویدئو در اینستاگرام خود نوشته است:

«دیشب حتی تو خوابمم دلتنگت بودم
دیشب حتی تو خوابمم زار زار گریه میکردم
برای تو دردونه ی زندگیمون
شاید برای شما همراهان همیشگی ابوالفضل جانم این ویدیو ها بی کیفیت و معمولی بنظر بیاد
اما توی تک‌تک این ویدیو ها کلی خاطره داشتیم با ابوالفضل...
لحظات کاملا معمولی...
مثل نشستنش روی مبل وقتی داشت جدی با مامان حرف میزد و توی فکر فرو می‌رفت...
لحظاتی که بعد از سر کار خودش، می‌رفت مغازه بابا کار میکرد با اینکه خسته بود اما واسش استراحت بابا مهمتر بود...
لبخنداش ... ابرو بالا انداختناش ... حالات صورتش ...

هرروز صداش رو ، اهنگ صداش رو توی ذهنم میارم ...
راه رفتنش توی خونه رو تصور میکنم
و فقط با تصورش زندگی میکنم.»

ابوالفضل آدینه‌زاده، نوجوان ۱۶ ساله، در جریان خیزس سراسری با شلیک گلوله ماموران امنیتی کشته شد.
با کشته‌شدن جوانان آزادی‌خواه، خانواده آن‌ها و حتی چند نسل بعد آسیب جدی می‌بینند.

#یاری_مدنی_توانا
#ابوالفضل_آدینه_زاده
#دادخواهی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech

محکومیت یک سال حبس توماج صالحی، در دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان تایید شد.
به گفته امیر رئیسیان، وکیل توماج صالحی:
«اعتراض ما به حکم بدوی یک سال زندان در مرحله تجدیدنظر توسط شعبه ۱۷ دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان رد شده و حکم ایشان قطعی است. با این حال، ما از طریق دیگر روش‌های اعتراض، از جمله اعاده دادرسی، درخواست اعمال ماده ۴۷۷ را مطرح می‌کنیم.
حکم اخیر مربوط به پرونده ۱۴۰۲ و فایل تصویری است که ایشان منتشر کرد.»

توماج صالحی در دی‌ماه ۱۴۰۲ توسط دادگاه انقلاب از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس، دو سال ابطال گذرنامه و شرکت در دوره مدیریت رفتار و مهارت دانش محکوم شد. جلسه رسیدگی به اتهام آقای صالحی، بدون ابلاغ قبلی و بدون حضور وکیل برگزار شد.
آقای رئیسیان پیشتر در نامه ای خطاب به رییس قوه قضاییه، روند رسیدگی به پرونده توماج صالحی را «غیرعادی»، «غیرقانونی» و «عجیب» عنوان کرده بود.
قوه قضاییه در جمهوری اسلامی بخشی از دستگاه ترور و سرکوب است. وظیفه این نهاد به جای گستراندن عدل و داد، خاموش‌کردن صدای مخالفان و فشار حداکثری بر آن‌هاست. این نهاد تحت سیطره دستگاه امنیتی با انتساب اتهامات مختلف که ریشه در فقه شیعی دارند، فعالان آزاذی‌خواه را با حکم‌های سنگین مواجه می‌کند. نهاد قضایی تبدیل به دستگاهی بی‌اعتبار شده و شاهد فروپاشی قضایی در جمهوری اسلامی بوده‌ایم.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#توماج_صالحی
@Tavaana_TavaanaTech

محمد فاضلی، جامعه‌شناس، هشدار می‌دهد:
«جامعه ایران جامعه مسائل حل‌نشده است و حداقل دو سه دهه سخت را در پیش دارد.»

این جامعه‌شناس با اشاره به این‌که «فقط ۱۴ درصد جمعیت ایران مال سال‌های قبل از انقلاب هستند، یعنی ۸۶ درصد پس انقلاب به دنیا آمده‌اند.» افزود:
«این جامعه از برخی عارضه‌ها رنج می برد. نرخ بیکاری بسیار بالاست.
ایران در چاله‌های عظیمی (کاهش زیست‌پذیری محیط‌زیستی، تحریم، اقتدارگرایی پایدار، عقب‌ماندگی اقتصادی نسبت به رقبای منطقه‌ای، حذف نسبی از روابط تجاری در دنیا و ...) افتاده است.»
او در ادامه گفت مردم خواهان تغییر هستند و راه‌هایی را هم رفته‌اند:
«مذاکره با حکومت، مشارکت مشروط در انتخابات، رأی اعتراضی، تحریم انتخابات، نافرمانی مدنی، سیاست خیابانی تا انقلاب و براندازی.»
محمد فاضلی، در پایان گفت:
«هر چه هست، صحنه ایران امروز به آن سادگی نیست که برخی تصویر می‌کنند. ساده‌سازان، بیشتر تزویر می‌کنند.»
ضمن نبود آزادی بیان و آزادی مطبوعات، ریال بی‌ارزش‌ترین واحد پولی جهان است و فشارهای اقتصادی جامعه ایران را تهدید می‌کند.

برداشت شما از جامعه ایران چیست؟

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ایران
#اجتماعی
@Tavaana_TavaanaTech