Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران
عکس هزاران کودک ،از جمله کودکان ایرانی در یک زنجیره انسانی
نصب شده بر روی راهروهای سازمان ملل
برای هشدار نسبت به تغییرات اقلیمی در جهان
🆔 @kanoonsenfi
نصب شده بر روی راهروهای سازمان ملل
برای هشدار نسبت به تغییرات اقلیمی در جهان
🆔 @kanoonsenfi
هجوم هزاران کاربر به صفحه اینستاگرام منسوب به عامل قتل #ستایش قریشی
متاسفانه کامنت ها بیشتر فحاشی بین کاربران ایرانی و افغان است و یا فحاشی به خانواده فرد قاتل است.
@Tavaana_TavaanaTech
متاسفانه کامنت ها بیشتر فحاشی بین کاربران ایرانی و افغان است و یا فحاشی به خانواده فرد قاتل است.
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه پلیتکنیک
دولت تدبير و اميد، اميد بذر هويت ماست بكوش تا اميدمان نا اميد نشود. #امید_کوکبی #پلي_تكنيك @AnjomanPolytechnic
Forwarded from Deleted Account
کاش بجای ٧٠٠٠ نفر برای شناسایی بدحجابان آنها را برای شناسایی کودکان کار و کارگران بیکار ، برای شناسایی آن پیرزن که در سرما و گرما جوراب می فروشد،می فرستادند.
برای شناسایی ...
@Democracyy
برای شناسایی ...
@Democracyy
فعالان مدنی یک کمپین برای ورود زنان به سالن والیبال راه انداختند:
عبارت:
"ورود #زنان به سالن بازیهای #والیبال حق طبیعی انهاست"
را به شماره ۱۰۱ سامانه تعاملی دولت پیامک کنیم.
@Tavaana_TavaanaTech
عبارت:
"ورود #زنان به سالن بازیهای #والیبال حق طبیعی انهاست"
را به شماره ۱۰۱ سامانه تعاملی دولت پیامک کنیم.
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران
مربی کتابخانه ای سیار روستایی در "فامنین همدان" بیخبر به یک مدرسهی این روستا رفته است و برای یک دانش آموز معلول جشن تولد گرفت!!
🆔 @kanoonsenfi
🆔 @kanoonsenfi
تابلوی انجمن اسلامی #دانشجویان #دانشکدهفنی #دانشگاه_تهران
#امیدکوکبی
#freeomid
دانشگاه زنده است
تصویر ارسالی همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#امیدکوکبی
#freeomid
دانشگاه زنده است
تصویر ارسالی همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خسارت محسوس گشت نامحسوس امنیت اخلاقی
توهین به خاطر انتخاب شخصی!
«به همراه مادر و خواهرم وارد مرکز خرید شدیم و در همان ابتدا یک مامور زن از کنار ما عبور کرد و بعد (طوریکه همه مردم به سمت من برگشتند) صدا زد هی خانم این چه وضعی است!» سمیرای ۲۸ ساله که تصورش را هم نمیکرد خطاب این صدای پر از توهین، او باشد، در توضیح این برخورد میگوید: «من فقط جوراب به پا نداشتم و کفشی پوشیده بودم که فقط قسمت کوچک روی پای من نشان میداد که جوراب ندارم، اما همین مسئله باعث شد این مامور به خودش اجازه دهد حرفهای زنندهای به من بزند، آن هم جلوی خانوادهام. من را همانجا نگه داشت تا خواهرم از یکی از فروشگاهها برایم جورابی خرید و من پوشیدم و آنجا را ترک کردیم. بعد از آن دیگر دلم نمیخواهد به آن مرکز تجاری بروم.»
تجربه سمیرا تجربه دوردست و غریبی نیست. روایت آشنایی به نظر میرسد، حداقل برای بسیاری از زنان و دختران ایرانی. آنهایی که تجربه تلخ برخوردهای تلخ مامورانی را دارند که بر سر گذرگاهها و مراکز تجاری و پررفت و آمد ایستادهاند تا پوشش آنان را برانداز کنند و با توهین و تندی در بدیهیترین امور شخصیشان دخالت کنند. گشت ارشاد و یا - آنطور که در مجاری رسمی نامیده میشود – «طرح ارتقای امنیت اخلاقی»، اگرچه در محتوا سابقهای به درازنای عمر نظام اسلامی دارد، اما به طور رسمی و در قالب جدید خود از سال ۸۴ کلید خورد.
......
تمرکز اصلی پروژه گشت ارشاد، موضوع #حجاب و برخورد جدی با «بدحجابان» است. برخوردهایی که گاهی اوقات در سطح «تذکر» نمیماند و میتواند به راحتی پای فرد «خاطی» را به دادگاه و حوزههای قضایی بکشاند. چنانکه «اسماعیل احمدی مقدم»، فرمانده وقت نیروی انتظامی، از برخورد با سه میلیون و ۶۰۰ هزار «بدحجاب» در سال ۹۲ خبر داد که ۱۸ هزار مورد از آن، به قوه قضاییه معرفی شدند و به علت «بدحجابی» برای آنها پرونده قضایی باز شده است.
......
مقدمهچینی برای سرکوب سیاسی؟!
البته جدای از بحثهای بالا، یک احتمال دیگر نیز برای حضور این هفت هزار نفر میتوان در نظر گرفت و آن هم آماده شدن برای مقابله با اهدافی فراتر از بحث بدحجابی یا آلودگی صوتی ست. اگر بالاگرفتن اختلافات بین جناح هاشمی رفسنجانی و جناح مطلوب سیدعلی خامنهای را در نظر بگیریم و نیز تجربه سهمگین سال ۸۸ را به یاد آوریم میتوانیم حضور این هفت هزار نفر در قالب گشت نامحسوس را آمادهسازی پیاده نظامی مفروض کنیم که برای روزهای خطیر انتخابات ریاست جمهوری سال آینده و شورشهای احتمالی خیابانی آماده میشوند. نیروی انتظامی در سالهای اخیر با افزودن تجهیزات سنگین ضدشورش و آمادهسازی نفرات، به خوبی هرچه تمامتر انگیزه خود را برای #سرکوب هرگونه تظاهرات اعتراضی در خیابانها نشان داده است.
حال کافیست اعلام حضور این هفت هزار نفر را در کنار این صحبتهای احمدیمقدم در دی ۹۴ بگذاریم که در سخنانی کمسابقه به رزمایشها و مانورهای نیروی انتظامی در سال ۸۷ برای برخورد با اعتراضات احتمالی انتخاباتی در سال ۸۸ اشاره کرد. مانورهایی که مانند پروژه گشت نامحسوس امنیت اخلاقی، ظاهرا برای «امنیت اجتماعی» اجرا و برگزار میشد. احمدیمقدم در اینباره میگوید: «ناجا در اواخر سال ۸۷، براساس این تحلیلها رزمایشهایی با عنوان "آرامش و امنیت" در ظاهر برای بازداشت دزد، فرود از آسمان و موارد دیگر در کل کشور برگزار کرد اما هدف، موضوع دیگری بود. این رزمایشها بیشتر در شهرهایی که احتمال تهدید بیشتر بود، اجرا شد. رمضانزاده در یکی از جلسات خصوصیشان گفته بود که این مانورها در ظاهر برای امنیت اجتماعیست ولی باطنش برای ما طراحی شده است.»
هزینه سنگین گشت نامحسوس و افزایش بحران بیاعتمادی
در کنار دیگر بحرانهای همهگیر کشور مانند بحران کمآبی که میرود که ایران را تبدیل به یک سومالی دیگر کند، و یا فقر فزاینده مردم، یکی از مشکلات جامعه ایران، بیاعتمادی مردم به یکدیگر و نیز به دولت است. در حالیکه اساتید دانشگاه اعتراف میکنند اعتماد اجتماعی در ایران سقوط کرده است و کارشناسانی همچون «رامین جهانبگلو» بحران جدی جامعه ایران را «نبود اعتماد اجتماعی» میدانند که جامعه ایران را «بیمار» کرده است، مشخص نیست با چه منطقی تلاش میشود که بحران بیاعتمادی در جامعه ایران با طرحهایی چون گشت نامحسوس تقویت شود؟ چنانکه یکی از منتقدان طرح #گشت_نامحسوس امنیت اخلاقی به همین مساله اشاره میکند و مینویسد: «مسئولانی که «گشت نامحسوس» را طراحی کردهاند، آیا اصطلاح "اعتماد اجتماعی" را نشنیدهاند و آیا به این فکر کردهاند که گشت نامحسوس، چه آسیب وحشتناکی به #اعتماد اجتماعی میزند؟ چقدر قرار است بدبینی افراد به یکدیگر در جامعه پمپاژ شود؟»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/2yHP7c
@Tavaana_TavaanaTech
توهین به خاطر انتخاب شخصی!
«به همراه مادر و خواهرم وارد مرکز خرید شدیم و در همان ابتدا یک مامور زن از کنار ما عبور کرد و بعد (طوریکه همه مردم به سمت من برگشتند) صدا زد هی خانم این چه وضعی است!» سمیرای ۲۸ ساله که تصورش را هم نمیکرد خطاب این صدای پر از توهین، او باشد، در توضیح این برخورد میگوید: «من فقط جوراب به پا نداشتم و کفشی پوشیده بودم که فقط قسمت کوچک روی پای من نشان میداد که جوراب ندارم، اما همین مسئله باعث شد این مامور به خودش اجازه دهد حرفهای زنندهای به من بزند، آن هم جلوی خانوادهام. من را همانجا نگه داشت تا خواهرم از یکی از فروشگاهها برایم جورابی خرید و من پوشیدم و آنجا را ترک کردیم. بعد از آن دیگر دلم نمیخواهد به آن مرکز تجاری بروم.»
تجربه سمیرا تجربه دوردست و غریبی نیست. روایت آشنایی به نظر میرسد، حداقل برای بسیاری از زنان و دختران ایرانی. آنهایی که تجربه تلخ برخوردهای تلخ مامورانی را دارند که بر سر گذرگاهها و مراکز تجاری و پررفت و آمد ایستادهاند تا پوشش آنان را برانداز کنند و با توهین و تندی در بدیهیترین امور شخصیشان دخالت کنند. گشت ارشاد و یا - آنطور که در مجاری رسمی نامیده میشود – «طرح ارتقای امنیت اخلاقی»، اگرچه در محتوا سابقهای به درازنای عمر نظام اسلامی دارد، اما به طور رسمی و در قالب جدید خود از سال ۸۴ کلید خورد.
......
تمرکز اصلی پروژه گشت ارشاد، موضوع #حجاب و برخورد جدی با «بدحجابان» است. برخوردهایی که گاهی اوقات در سطح «تذکر» نمیماند و میتواند به راحتی پای فرد «خاطی» را به دادگاه و حوزههای قضایی بکشاند. چنانکه «اسماعیل احمدی مقدم»، فرمانده وقت نیروی انتظامی، از برخورد با سه میلیون و ۶۰۰ هزار «بدحجاب» در سال ۹۲ خبر داد که ۱۸ هزار مورد از آن، به قوه قضاییه معرفی شدند و به علت «بدحجابی» برای آنها پرونده قضایی باز شده است.
......
مقدمهچینی برای سرکوب سیاسی؟!
البته جدای از بحثهای بالا، یک احتمال دیگر نیز برای حضور این هفت هزار نفر میتوان در نظر گرفت و آن هم آماده شدن برای مقابله با اهدافی فراتر از بحث بدحجابی یا آلودگی صوتی ست. اگر بالاگرفتن اختلافات بین جناح هاشمی رفسنجانی و جناح مطلوب سیدعلی خامنهای را در نظر بگیریم و نیز تجربه سهمگین سال ۸۸ را به یاد آوریم میتوانیم حضور این هفت هزار نفر در قالب گشت نامحسوس را آمادهسازی پیاده نظامی مفروض کنیم که برای روزهای خطیر انتخابات ریاست جمهوری سال آینده و شورشهای احتمالی خیابانی آماده میشوند. نیروی انتظامی در سالهای اخیر با افزودن تجهیزات سنگین ضدشورش و آمادهسازی نفرات، به خوبی هرچه تمامتر انگیزه خود را برای #سرکوب هرگونه تظاهرات اعتراضی در خیابانها نشان داده است.
حال کافیست اعلام حضور این هفت هزار نفر را در کنار این صحبتهای احمدیمقدم در دی ۹۴ بگذاریم که در سخنانی کمسابقه به رزمایشها و مانورهای نیروی انتظامی در سال ۸۷ برای برخورد با اعتراضات احتمالی انتخاباتی در سال ۸۸ اشاره کرد. مانورهایی که مانند پروژه گشت نامحسوس امنیت اخلاقی، ظاهرا برای «امنیت اجتماعی» اجرا و برگزار میشد. احمدیمقدم در اینباره میگوید: «ناجا در اواخر سال ۸۷، براساس این تحلیلها رزمایشهایی با عنوان "آرامش و امنیت" در ظاهر برای بازداشت دزد، فرود از آسمان و موارد دیگر در کل کشور برگزار کرد اما هدف، موضوع دیگری بود. این رزمایشها بیشتر در شهرهایی که احتمال تهدید بیشتر بود، اجرا شد. رمضانزاده در یکی از جلسات خصوصیشان گفته بود که این مانورها در ظاهر برای امنیت اجتماعیست ولی باطنش برای ما طراحی شده است.»
هزینه سنگین گشت نامحسوس و افزایش بحران بیاعتمادی
در کنار دیگر بحرانهای همهگیر کشور مانند بحران کمآبی که میرود که ایران را تبدیل به یک سومالی دیگر کند، و یا فقر فزاینده مردم، یکی از مشکلات جامعه ایران، بیاعتمادی مردم به یکدیگر و نیز به دولت است. در حالیکه اساتید دانشگاه اعتراف میکنند اعتماد اجتماعی در ایران سقوط کرده است و کارشناسانی همچون «رامین جهانبگلو» بحران جدی جامعه ایران را «نبود اعتماد اجتماعی» میدانند که جامعه ایران را «بیمار» کرده است، مشخص نیست با چه منطقی تلاش میشود که بحران بیاعتمادی در جامعه ایران با طرحهایی چون گشت نامحسوس تقویت شود؟ چنانکه یکی از منتقدان طرح #گشت_نامحسوس امنیت اخلاقی به همین مساله اشاره میکند و مینویسد: «مسئولانی که «گشت نامحسوس» را طراحی کردهاند، آیا اصطلاح "اعتماد اجتماعی" را نشنیدهاند و آیا به این فکر کردهاند که گشت نامحسوس، چه آسیب وحشتناکی به #اعتماد اجتماعی میزند؟ چقدر قرار است بدبینی افراد به یکدیگر در جامعه پمپاژ شود؟»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/2yHP7c
@Tavaana_TavaanaTech
tavaana.org
خسارت محسوس گشت نامحسوس امنیت اخلاقی | Tavaana Reports
توهین به خاطر انتخاب شخصی!
تابلوی انجمن ایران اسلامی #دانشجویان #دانشگاه_مازندران
#امیدکوکبی
#freeomid
#دانشگاه زنده است.
عکس ارسالی همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#امیدکوکبی
#freeomid
#دانشگاه زنده است.
عکس ارسالی همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from کانال رسمی محمد نوری زاد
دیدار با امید کوکبی دیروز رفتم بیمارستان سینا برای ملاقات امید کوکبی. چهار سرباز پشت در یک اتاق دو متری ایستاده بودند. یکی از خواهران و یکی از برادران امید نیز حضور داشتند. به وی گفتم: امید، مردم آنقدر ترا دوستت دارند که بسیاری حاضرند کلیه ی خود را به تو تقدیم کنند. حتی به شوخی به وی گفتم: با یک وانت کلیه آمده ام به دیدنت. روز قبل ترش پرس و جو کرده بودم که آیا به فردی مثل امید که یک کلیه اش را خارج کرده اند می شود کلیه ای هدیه داد؟ که شنیدم: نه، باقی عمر را باید با کلیه ی دیگرش زندگی کند. امید از ناجوانمردی مأموران و زندانبانان گفت. که شب عید او را از بیمارستان و بی آنکه مداوایش کنند، به زندان باز می گردانند. در حالی که خونریزی داشته. حتی گفت: در زندان من هر چه می گفتم آقایان در ادار من خون دیده می شود، توجهی نکردند. تا این که یکی از مسئولان زندان آمد و گفت: در حضور من ادرار کن تا خودم بچشم خودم ببینم آیا راست می گویی یا نه؟ که گفتمش: من عزت خودم را پیش شما زیر پا نمی اندازم. شده اگر بمیرم کاری را که شما می خواهید نخواهم کرد. کار خونریزی بجایی می رسد که ناگزیر می شوند او را به بیمارستان سینا بیاورند و سریعاً عملش کنند. می گویم: امید را خیلی ها دوست دارند. خیلی بیشتر از رهبر جمهوری اسلامی ایران. همین آیا برای وی کافی نیست؟ چه سرمایه ای بالاتر از محبت مردم؟ حتی دستبند و پابندی که به دست و پای امید می زنند، وی را خواستنی تر می کند. امید کوکبی از همان روز نخستی که راهی زندان شد، پیروز بود. هر چه هم که بگذرد، ییروزی وی و خفت آنانی که برایش پرونده سازی کرده اند، آشکار تر و دیدنی تر می شود. بار دیگر می گویم که مردم امید کوکبی را از آقای خامنه ای بیشتر دوست دارند. قبول ندارید برادران؟ این ادعای من است. بله، مردم امید کوکبی را در چه در ایران و چه در سایر کشورهای جهان از آقای خامنه ای بیشتر دوست می دارند. آنچه که امید را دوست داشتنی کرده، سلامتِ انسانیِ وی است. و چه سرمایه ای برای یک نفر برتر از این؟ راستی دیروز تا آمدم با امید عکس بگیرم، سربازی داخل شد و گفت: اکسکیوزمی! که یعنی عکس نگیرید لطفاً. به امید گفتم: ببین پسرم، کمال همنشین در این سرباز اثر کرده. وگرنه شما در کل کشور یک سرباز پیدا کن که بجای عکس نگیرید بگوید: اکسکیوزمی! محمد نوری زاد پنجم اردیبهشت نود و پنج - تهران
گذشت دختر جوان از قصاص پسر اسیدپاش
دختری که توسط پسری جوان با #اسید سوزانده شده و بینایی یک چشم و شنوایی گوشش را از دست داده بود با حضور در دادسرای جنایی تهران از قصاص اعلام گذشت کرد و رضایت داد.
اولین روز فروردین سال ٩٢ مأموران پلیس با تماس تلفنی از درمانگاهی در تهرانسر باخبر شدند دختر نوجوانی با اسید سوزانده شده است و وضعیت بدی دارد. بلافاصله مأموران پلیس به محل رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. وضعیت دختر جوان به حدی بد بود که بلافاصله از درمانگاه به بیمارستان انتقال یافت و بعد از چند روز بستریشدن بالاخره توانست با مأموران صحبت کند. او که شیرین نام دارد در تعریف آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من با جوانی به نام جمشید رابطه داشتم و چندسالی بود که با هم دوست بودیم. در این مدت متوجه شدم جمشید شکاک است و خیلی من را اذیت میکرد، حتی چندینبار من را کتک زده بود تا اینکه یک روز به خاطر خلافی که کرده بود بازداشتش کردند و بعد هم به زندان محکوم شد. در این مدت که زندانی بود سعی کردم ارتباطم را با او قطع کنم و کاری کردم که دیگر او را نبینم و تصمیم گرفتم با پسر دیگری ازدواج کنم، اما وقتی از زندان آزاد شد آزارهایش را شروع کرد. بعد هم روز اول بهار با من تماس گرفت و خواست که من را ببیند و رویم اسید پاشید. ....
متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: من و شاکی با هم ارتباط داشتیم و قرار بود ازدواج کنیم، تا اینکه مدتی قبل فهمیدم او قصد دارد با پسر دیگری ازدواج کند. پس از این خیلی اصرار کردم با من ازدواج کند، اما او تصمیم خودش را گرفته بود و به من جواب رد داد. من خیلی از او کینه به دل گرفتم و تصمیم گرفتم از او انتقام سختی بگیرم. به همین دلیل روز حادثه مقداری مواد اسیدی تهیه کردم و به بهانه اینکه برایش کادو خریدهام، قرار ملاقات گذاشتم و نقشهام را عملی کردم. من نمیخواستم در این حد به شیرین آسیب وارد کنم و از کاری که کردم، خیلی پشیمان هستم.
بعد از پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص یک چشم و یک گوش محکوم کردند. در این میان با توجه به وضعیت خانوادگی شاکی پرونده، یکی از اعضای شورای شهر تهران به صورت داوطلبانه به او کمک کرد و در این مدت نیز بسیاری از هزینههای جراحی و درمان شیرین را تقبل کرد. همچنین در این میان با درخواست این عضو شورای شهر و همچنین وساطت خانواده متهم، سرانجام دختر جوان قبول کرد در قبال دریافت خانه متهم، از قصاص چشم و گوش او گذشت کند. وی پس از حضور در دادسرای جنایی تهران رضایت قطعی خود را در این خصوص اعلام کرد. هماکنون متهم با توجه به جنبه عمومی جرم در انتظار صدور کیفرخواست و محاکمه مجدد است.
منبع: رزونامه شرق
عکس: امیر جدیدی
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/sBkqJy
@Tavaana_TavaanaTech
دختری که توسط پسری جوان با #اسید سوزانده شده و بینایی یک چشم و شنوایی گوشش را از دست داده بود با حضور در دادسرای جنایی تهران از قصاص اعلام گذشت کرد و رضایت داد.
اولین روز فروردین سال ٩٢ مأموران پلیس با تماس تلفنی از درمانگاهی در تهرانسر باخبر شدند دختر نوجوانی با اسید سوزانده شده است و وضعیت بدی دارد. بلافاصله مأموران پلیس به محل رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. وضعیت دختر جوان به حدی بد بود که بلافاصله از درمانگاه به بیمارستان انتقال یافت و بعد از چند روز بستریشدن بالاخره توانست با مأموران صحبت کند. او که شیرین نام دارد در تعریف آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من با جوانی به نام جمشید رابطه داشتم و چندسالی بود که با هم دوست بودیم. در این مدت متوجه شدم جمشید شکاک است و خیلی من را اذیت میکرد، حتی چندینبار من را کتک زده بود تا اینکه یک روز به خاطر خلافی که کرده بود بازداشتش کردند و بعد هم به زندان محکوم شد. در این مدت که زندانی بود سعی کردم ارتباطم را با او قطع کنم و کاری کردم که دیگر او را نبینم و تصمیم گرفتم با پسر دیگری ازدواج کنم، اما وقتی از زندان آزاد شد آزارهایش را شروع کرد. بعد هم روز اول بهار با من تماس گرفت و خواست که من را ببیند و رویم اسید پاشید. ....
متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: من و شاکی با هم ارتباط داشتیم و قرار بود ازدواج کنیم، تا اینکه مدتی قبل فهمیدم او قصد دارد با پسر دیگری ازدواج کند. پس از این خیلی اصرار کردم با من ازدواج کند، اما او تصمیم خودش را گرفته بود و به من جواب رد داد. من خیلی از او کینه به دل گرفتم و تصمیم گرفتم از او انتقام سختی بگیرم. به همین دلیل روز حادثه مقداری مواد اسیدی تهیه کردم و به بهانه اینکه برایش کادو خریدهام، قرار ملاقات گذاشتم و نقشهام را عملی کردم. من نمیخواستم در این حد به شیرین آسیب وارد کنم و از کاری که کردم، خیلی پشیمان هستم.
بعد از پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص یک چشم و یک گوش محکوم کردند. در این میان با توجه به وضعیت خانوادگی شاکی پرونده، یکی از اعضای شورای شهر تهران به صورت داوطلبانه به او کمک کرد و در این مدت نیز بسیاری از هزینههای جراحی و درمان شیرین را تقبل کرد. همچنین در این میان با درخواست این عضو شورای شهر و همچنین وساطت خانواده متهم، سرانجام دختر جوان قبول کرد در قبال دریافت خانه متهم، از قصاص چشم و گوش او گذشت کند. وی پس از حضور در دادسرای جنایی تهران رضایت قطعی خود را در این خصوص اعلام کرد. هماکنون متهم با توجه به جنبه عمومی جرم در انتظار صدور کیفرخواست و محاکمه مجدد است.
منبع: رزونامه شرق
عکس: امیر جدیدی
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/sBkqJy
@Tavaana_TavaanaTech
tavaana.org
گذشت دختر جوان از قصاص پسر اسیدپاش | Tavaana Article
شرق: دختری که توسط پسری جوان با اسید سوزانده شده و بینایی یک چشم و شنوایی گوشش را از دست داده بود با حضور در دادسرای جنایی تهران از قصاص اعلام گذشت کرد و رضایت داد.
Forwarded from بشکن Beshkan
💻 فیلترشکن های ویندوز
(به موارد آپدیت شده دقت کنید)
👌Avira: https://goo.gl/pJqZJx
اولتراسرف: https://goo.gl/jhjV7Q
فری گیت: https://goo.gl/twCf6R
اوپن وی پی ان: https://goo.gl/3Z2d3p
سایبرگوست : https://goo.gl/qbOz87
👌سایفون (آپدیت شد): https://goo.gl/OudUts
👌هات اسپات شیلد (آپدیت شد): https://goo.gl/uD2idk
تور: https://goo.gl/aOHtPZ
تونل بر: https://goo.gl/tX9gKD
برای عضویت در بشکن به http://goo.gl/A7DbzA بروید. 🌺
@beshkan و @tavaanatech
(به موارد آپدیت شده دقت کنید)
👌Avira: https://goo.gl/pJqZJx
اولتراسرف: https://goo.gl/jhjV7Q
فری گیت: https://goo.gl/twCf6R
اوپن وی پی ان: https://goo.gl/3Z2d3p
سایبرگوست : https://goo.gl/qbOz87
👌سایفون (آپدیت شد): https://goo.gl/OudUts
👌هات اسپات شیلد (آپدیت شد): https://goo.gl/uD2idk
تور: https://goo.gl/aOHtPZ
تونل بر: https://goo.gl/tX9gKD
برای عضویت در بشکن به http://goo.gl/A7DbzA بروید. 🌺
@beshkan و @tavaanatech
Forwarded from بشکن Beshkan
🖥 فیلترشکن های مک
👌اوپن وی پی ان (آپدیت شد): https://goo.gl/4aTPqH
سایبرگوست: https://goo.gl/RYVYKK
هات اسپات شیلد: https://goo.gl/I3Xf7N
تور: https://goo.gl/y7J7eh
تونل بر: https://goo.gl/lsjrSc
برای عضویت در بشکن به http://goo.gl/A7DbzA بروید. 👍
@beshkan و @tavaanatech
👌اوپن وی پی ان (آپدیت شد): https://goo.gl/4aTPqH
سایبرگوست: https://goo.gl/RYVYKK
هات اسپات شیلد: https://goo.gl/I3Xf7N
تور: https://goo.gl/y7J7eh
تونل بر: https://goo.gl/lsjrSc
برای عضویت در بشکن به http://goo.gl/A7DbzA بروید. 👍
@beshkan و @tavaanatech
Forwarded from بشکن Beshkan
📌 فیلترشکن های اندروید
(به موارد آپدیت شده دقت کنید)
👌Avira: https://goo.gl/IY5A2b و گوگلپلی: https://goo.gl/DjLB8I
اوپرا مینی: https://goo.gl/SKQbLp و گوگلپلی: https://goo.gl/XQutdS
👌کلود ویپیان (آپدیت شد): https://goo.gl/uLOdap و گوگلپلی: https://goo.gl/jLnzm8
👌اوپن وی پی ان (آپدیت شد): https://goo.gl/vhfkdO و گوگلپلی: https://goo.gl/vt8LoS
سایبرگوست: https://goo.gl/89ARy6 و گوگلپلی: https://goo.gl/81pvPx
👌سایفون (آپدیت شد): https://goo.gl/z5L0yY و گوگلپلی: https://goo.gl/bCF7Eh
👌هات اسپات شیلد(آپدیت شد): https://goo.gl/di0aeR و گوگلپلی: https://goo.gl/MPP2vu
تور: https://goo.gl/up50Tu و گوگلپلی: https://goo.gl/w0wWsa
تونل بر: https://goo.gl/kaMqTL و گوگلپلی: https://goo.gl/BFnNZV
برای عضویت در بشکن به http://goo.gl/A7DbzA بروید. 🍀
@beshkan و @tavaanatech
(به موارد آپدیت شده دقت کنید)
👌Avira: https://goo.gl/IY5A2b و گوگلپلی: https://goo.gl/DjLB8I
اوپرا مینی: https://goo.gl/SKQbLp و گوگلپلی: https://goo.gl/XQutdS
👌کلود ویپیان (آپدیت شد): https://goo.gl/uLOdap و گوگلپلی: https://goo.gl/jLnzm8
👌اوپن وی پی ان (آپدیت شد): https://goo.gl/vhfkdO و گوگلپلی: https://goo.gl/vt8LoS
سایبرگوست: https://goo.gl/89ARy6 و گوگلپلی: https://goo.gl/81pvPx
👌سایفون (آپدیت شد): https://goo.gl/z5L0yY و گوگلپلی: https://goo.gl/bCF7Eh
👌هات اسپات شیلد(آپدیت شد): https://goo.gl/di0aeR و گوگلپلی: https://goo.gl/MPP2vu
تور: https://goo.gl/up50Tu و گوگلپلی: https://goo.gl/w0wWsa
تونل بر: https://goo.gl/kaMqTL و گوگلپلی: https://goo.gl/BFnNZV
برای عضویت در بشکن به http://goo.gl/A7DbzA بروید. 🍀
@beshkan و @tavaanatech
Google Play
Avira Phantom VPN: Fast VPN - Apps on Google Play
Fast VPN Client & Proxy