وکیل امیدکوکبی: اگر به موقع به درمان دردهای امید می پرداختند، نیاز به برداشتن کلیه نبود/ پزشک گفته او باید تحت مراقبت پزشکی و دور از استرس و فشار عصبی باشد
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
وکیل امید کوکبی، سعید خلیلی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، با اشاره به جراحی کلیه امید کوکبی و وضعیت درمان او عنوان کرد: موکلم مدتها بود که در زندان از درد کلیهها و بعضا دفع سنگ شکایت داشت، ولی تنها به دادن یک مسکن اکتفا میشد و مهمترین و رایجترین خدمات اولیه پزشکی در این نوع دردها که همان انجام سونوگرافی است، از وی دریغ شد، اگرنه وجود تومور و سپس بدخیم بودن آن خیلی زودتر قابل شناسایی بود و احتمالا برداشتن کلیه وی لازم نبود.
او افزود: خدا را شکر حال عمومی او در حال حاضر خوب است و توده سرطانی به همراه کلیه راستش از بدن خارج شده، ولی هنوز مشخص نیست که #سرطان به قسمتهای دیگر بدنش سرایت کرده یا نه و جواب پاتولوژی هم نیامده است، اما بر اساس گفته پزشک معالج زندگی او در آینده باید همراه با مراقبتهای دقیق پزشکی و در محیطی به دور از #استرس و فشارهای عصبی باشد که قطعا محیط #زندان میتواند برایش خطرناک و مشکل زا باشد.
خلیلی در خصوص وضعیت مرخصی کوکبی گفت: تا الان حدود ۵ سال و سه ماه از تحمل حبس وی میگذرد و تاکنون سختگیریهایی نسبت به او روا داشته شده است؛ مثلا تا امروز ایشان از مرخصی محروم بوده است؛ در حالی که آییننامه زندان صراحت دارد که به زندانیان باید ماهی ۵ روز مرخصی داده شود، مگر مرتکبان قتل و سرقت مسلحانه و برخی جرایم ضداجتماعی، که آنها هم به تشخیص دادستان میتوانند از این مرخصیها استفاده کنند، اما متاسفانه در اجرای این مواد قانونی نسبت به برخی از #زندانیان #تبعیض روا داشته میشود. گذشتهها گذشته و در حال حاضر اصولا بحث مرخصی مطرح نیست، چون دلایل قانونی متعددی برای آزادی کامل او وجود دارد.
او در پاسخ به این سوال که از ابتدای بازداشت کوکبی چه اتهامهایی نسبت به او عنوان شد، خاطرنشان کرد: آقای #امیدکوکبی فردی نخبه و دانشمندی جهانی در رشته فیزیک و گرایش لیزر است. او رتبه یک از منطقه ۳ و رتبه ۲۹ کشوری در کنکور ورودی دانشگاه در سال ۱۳۷۹، برنده المپیاد دانشآموزی آزمایشگاهی شیمی در سال ۱۳۷۸ و ورودی سال ۷۹ دکترای پیوسته فیزیک و همزمان مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف بودند و از دانشجویانی بودند که به عنوان دانشجوی نخبه تقدیرنامهای از مقام معظم رهبری دریافت نمودند. در سال ۱۳۸۶ برای ادامه تحصیل به بارسلونا اسپانیا رفته و در مرکز تحقیقات علوم فوتونیک مقطع کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته فیزیک- لیزر با موفقیت و با چاپ مقالههای متعدد در معتبرترین مجلههای علمی و ارائه مقالهای متعدد در کنفرانسهای علمی دنیا به پایان رساندند.
وکیل کوکبی ادامه داد: در سال ۱۳۸۹ برای مقطع فوق دکترا وارد دانشگاه آستین در تگزاس آمریکا شد. در دی ماه همان سال در تعطیلات زمستانی برای دیدار با خانواده خود به ایران بازگشت در ۱۰بهمن ماه در هنگام بازگشت به محل تحصیل دستگیر و ابتدا اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور به وی تفهیم میشود و پس از مدتی اتهام ارتباط با دول متخاصم یعنی آمریکا به او تفهیم و به همین جرم هم به ده سال حبس یعنی حداکثر مجازات قانونی محکوم میشود. فکر میکنم محکومیت او اشتباه و بیشتر بر اساس یک سوءتفاهم ناشی از فضای تیره روابط بینالمللی در آن مقطع خاص بوده است و مثلا دریافت مختصری هزینه بابت بورس یا هزینه سفر به کنفرانسهای علمی از دانشگاههای معتبر برای دانشمندی مانند امید، امری کاملا رایج و عادی است که در اینجا به عنوان دلیل اتهامی ایشان فرض شده است.
او ادامه داد: همه اینها در حالی است که موکلم تمام عمر کوتاه خود را صرف دانشاندوزی در بالاترین مراتب علمی کرده و سبب کسب افتخاراتی برای کشور عزیزمان ایران شده است، آنچه مسلم است اینکه به گفته قضات عالیرتبه دلیل قابل استناد و قاطعی در پرونده علیه او موجود نیست؛ تا جایی که شعبه ۳۶ دیوان عالی کشور در سال ۹۳ به سه دلیل مهم آقای کوکبی را بیگناه و رای صادره را فاقد وجاهت و مستعد اعاده دانست آن سه دلیل عبارت بودند از: ۱- متخاصم نبودن دولت محل تحصیل وی به استناد نامه رسمی وزارت امور خارجه که مسئول رسمی دیپلماسی کشور است ۲- فقد هرگونه مدرک و دلیلی در پرونده علیه او و ۳- عدم دسترسی وی به هرگونه اسناد طبقهبندی شده و محرمانه، تا احیاناً بتواند آنها را در اختیار دولتی متخاصم قرار دهد.
متن کامل مصاحبه در ایلنا:
http://ow.ly/3zFOqY
#freeomid
@Tavaana_TavaanaTech
او افزود: خدا را شکر حال عمومی او در حال حاضر خوب است و توده سرطانی به همراه کلیه راستش از بدن خارج شده، ولی هنوز مشخص نیست که #سرطان به قسمتهای دیگر بدنش سرایت کرده یا نه و جواب پاتولوژی هم نیامده است، اما بر اساس گفته پزشک معالج زندگی او در آینده باید همراه با مراقبتهای دقیق پزشکی و در محیطی به دور از #استرس و فشارهای عصبی باشد که قطعا محیط #زندان میتواند برایش خطرناک و مشکل زا باشد.
خلیلی در خصوص وضعیت مرخصی کوکبی گفت: تا الان حدود ۵ سال و سه ماه از تحمل حبس وی میگذرد و تاکنون سختگیریهایی نسبت به او روا داشته شده است؛ مثلا تا امروز ایشان از مرخصی محروم بوده است؛ در حالی که آییننامه زندان صراحت دارد که به زندانیان باید ماهی ۵ روز مرخصی داده شود، مگر مرتکبان قتل و سرقت مسلحانه و برخی جرایم ضداجتماعی، که آنها هم به تشخیص دادستان میتوانند از این مرخصیها استفاده کنند، اما متاسفانه در اجرای این مواد قانونی نسبت به برخی از #زندانیان #تبعیض روا داشته میشود. گذشتهها گذشته و در حال حاضر اصولا بحث مرخصی مطرح نیست، چون دلایل قانونی متعددی برای آزادی کامل او وجود دارد.
او در پاسخ به این سوال که از ابتدای بازداشت کوکبی چه اتهامهایی نسبت به او عنوان شد، خاطرنشان کرد: آقای #امیدکوکبی فردی نخبه و دانشمندی جهانی در رشته فیزیک و گرایش لیزر است. او رتبه یک از منطقه ۳ و رتبه ۲۹ کشوری در کنکور ورودی دانشگاه در سال ۱۳۷۹، برنده المپیاد دانشآموزی آزمایشگاهی شیمی در سال ۱۳۷۸ و ورودی سال ۷۹ دکترای پیوسته فیزیک و همزمان مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف بودند و از دانشجویانی بودند که به عنوان دانشجوی نخبه تقدیرنامهای از مقام معظم رهبری دریافت نمودند. در سال ۱۳۸۶ برای ادامه تحصیل به بارسلونا اسپانیا رفته و در مرکز تحقیقات علوم فوتونیک مقطع کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته فیزیک- لیزر با موفقیت و با چاپ مقالههای متعدد در معتبرترین مجلههای علمی و ارائه مقالهای متعدد در کنفرانسهای علمی دنیا به پایان رساندند.
وکیل کوکبی ادامه داد: در سال ۱۳۸۹ برای مقطع فوق دکترا وارد دانشگاه آستین در تگزاس آمریکا شد. در دی ماه همان سال در تعطیلات زمستانی برای دیدار با خانواده خود به ایران بازگشت در ۱۰بهمن ماه در هنگام بازگشت به محل تحصیل دستگیر و ابتدا اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور به وی تفهیم میشود و پس از مدتی اتهام ارتباط با دول متخاصم یعنی آمریکا به او تفهیم و به همین جرم هم به ده سال حبس یعنی حداکثر مجازات قانونی محکوم میشود. فکر میکنم محکومیت او اشتباه و بیشتر بر اساس یک سوءتفاهم ناشی از فضای تیره روابط بینالمللی در آن مقطع خاص بوده است و مثلا دریافت مختصری هزینه بابت بورس یا هزینه سفر به کنفرانسهای علمی از دانشگاههای معتبر برای دانشمندی مانند امید، امری کاملا رایج و عادی است که در اینجا به عنوان دلیل اتهامی ایشان فرض شده است.
او ادامه داد: همه اینها در حالی است که موکلم تمام عمر کوتاه خود را صرف دانشاندوزی در بالاترین مراتب علمی کرده و سبب کسب افتخاراتی برای کشور عزیزمان ایران شده است، آنچه مسلم است اینکه به گفته قضات عالیرتبه دلیل قابل استناد و قاطعی در پرونده علیه او موجود نیست؛ تا جایی که شعبه ۳۶ دیوان عالی کشور در سال ۹۳ به سه دلیل مهم آقای کوکبی را بیگناه و رای صادره را فاقد وجاهت و مستعد اعاده دانست آن سه دلیل عبارت بودند از: ۱- متخاصم نبودن دولت محل تحصیل وی به استناد نامه رسمی وزارت امور خارجه که مسئول رسمی دیپلماسی کشور است ۲- فقد هرگونه مدرک و دلیلی در پرونده علیه او و ۳- عدم دسترسی وی به هرگونه اسناد طبقهبندی شده و محرمانه، تا احیاناً بتواند آنها را در اختیار دولتی متخاصم قرار دهد.
متن کامل مصاحبه در ایلنا:
http://ow.ly/3zFOqY
#freeomid
@Tavaana_TavaanaTech
خبرگزاری ایلنا
توده سرطان و کلیه راست امید کوکبی از بدنش خارج شد/ اتهام کوکبی دریافت هزینه بورسیه از دانشگاه خارجی است
وکیل فیزیکدان محکوم به حبس گفت: مادر امید در آستانه نوروز در نامهای به رهبری درخواست بخشودگی کرد، اما هنوز از نتیجه آن اطلاع نیافتهایم اما خانواده او مطمئنند اگر رهبری در جریان پرونده قرار میگرفتند، امید آزاد شده بود.
با کسب سهمیه #المپیک در رشته روئینگ توسط مهسا جاور،سهمیه #زنان ایران در ریو۲۰۱۶ به ۹ رسید.
#رکوردشکنی
http://ow.ly/3zFUpU
@Tavaana_TavaanaTech
#رکوردشکنی
http://ow.ly/3zFUpU
@Tavaana_TavaanaTech
مردی که همسر و دو کودکش را ۲۱ روز زندانی و شکنجه کرده ، میگوید بیگناه بوده و اگر کاری کرده تحت تأثیر شیشه بوده است.
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
مردی که همسر و دو کودکش را ۲۱ روز زندانی و #شکنجه کرده ، میگوید بیگناه بوده و اگر کاری کرده تحت تأثیر شیشه بوده است. این مرد خشن در حین گفتوگو، گاهی خونسرد و گاهی ترشرو میشد و مرتب ادعا میکرد همسر و دو کودکش را دوست دارد...
#اعظم
https://goo.gl/drbvKR
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
#اعظم
https://goo.gl/drbvKR
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
tavaana.org
شکنجه های خاموش | Tavaana Article
شوهر «اعظم»: بیگناهم!
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران
عکس هزاران کودک ،از جمله کودکان ایرانی در یک زنجیره انسانی
نصب شده بر روی راهروهای سازمان ملل
برای هشدار نسبت به تغییرات اقلیمی در جهان
🆔 @kanoonsenfi
نصب شده بر روی راهروهای سازمان ملل
برای هشدار نسبت به تغییرات اقلیمی در جهان
🆔 @kanoonsenfi
هجوم هزاران کاربر به صفحه اینستاگرام منسوب به عامل قتل #ستایش قریشی
متاسفانه کامنت ها بیشتر فحاشی بین کاربران ایرانی و افغان است و یا فحاشی به خانواده فرد قاتل است.
@Tavaana_TavaanaTech
متاسفانه کامنت ها بیشتر فحاشی بین کاربران ایرانی و افغان است و یا فحاشی به خانواده فرد قاتل است.
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه پلیتکنیک
دولت تدبير و اميد، اميد بذر هويت ماست بكوش تا اميدمان نا اميد نشود. #امید_کوکبی #پلي_تكنيك @AnjomanPolytechnic
Forwarded from Deleted Account
کاش بجای ٧٠٠٠ نفر برای شناسایی بدحجابان آنها را برای شناسایی کودکان کار و کارگران بیکار ، برای شناسایی آن پیرزن که در سرما و گرما جوراب می فروشد،می فرستادند.
برای شناسایی ...
@Democracyy
برای شناسایی ...
@Democracyy
فعالان مدنی یک کمپین برای ورود زنان به سالن والیبال راه انداختند:
عبارت:
"ورود #زنان به سالن بازیهای #والیبال حق طبیعی انهاست"
را به شماره ۱۰۱ سامانه تعاملی دولت پیامک کنیم.
@Tavaana_TavaanaTech
عبارت:
"ورود #زنان به سالن بازیهای #والیبال حق طبیعی انهاست"
را به شماره ۱۰۱ سامانه تعاملی دولت پیامک کنیم.
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران
مربی کتابخانه ای سیار روستایی در "فامنین همدان" بیخبر به یک مدرسهی این روستا رفته است و برای یک دانش آموز معلول جشن تولد گرفت!!
🆔 @kanoonsenfi
🆔 @kanoonsenfi
تابلوی انجمن اسلامی #دانشجویان #دانشکدهفنی #دانشگاه_تهران
#امیدکوکبی
#freeomid
دانشگاه زنده است
تصویر ارسالی همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#امیدکوکبی
#freeomid
دانشگاه زنده است
تصویر ارسالی همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خسارت محسوس گشت نامحسوس امنیت اخلاقی
توهین به خاطر انتخاب شخصی!
«به همراه مادر و خواهرم وارد مرکز خرید شدیم و در همان ابتدا یک مامور زن از کنار ما عبور کرد و بعد (طوریکه همه مردم به سمت من برگشتند) صدا زد هی خانم این چه وضعی است!» سمیرای ۲۸ ساله که تصورش را هم نمیکرد خطاب این صدای پر از توهین، او باشد، در توضیح این برخورد میگوید: «من فقط جوراب به پا نداشتم و کفشی پوشیده بودم که فقط قسمت کوچک روی پای من نشان میداد که جوراب ندارم، اما همین مسئله باعث شد این مامور به خودش اجازه دهد حرفهای زنندهای به من بزند، آن هم جلوی خانوادهام. من را همانجا نگه داشت تا خواهرم از یکی از فروشگاهها برایم جورابی خرید و من پوشیدم و آنجا را ترک کردیم. بعد از آن دیگر دلم نمیخواهد به آن مرکز تجاری بروم.»
تجربه سمیرا تجربه دوردست و غریبی نیست. روایت آشنایی به نظر میرسد، حداقل برای بسیاری از زنان و دختران ایرانی. آنهایی که تجربه تلخ برخوردهای تلخ مامورانی را دارند که بر سر گذرگاهها و مراکز تجاری و پررفت و آمد ایستادهاند تا پوشش آنان را برانداز کنند و با توهین و تندی در بدیهیترین امور شخصیشان دخالت کنند. گشت ارشاد و یا - آنطور که در مجاری رسمی نامیده میشود – «طرح ارتقای امنیت اخلاقی»، اگرچه در محتوا سابقهای به درازنای عمر نظام اسلامی دارد، اما به طور رسمی و در قالب جدید خود از سال ۸۴ کلید خورد.
......
تمرکز اصلی پروژه گشت ارشاد، موضوع #حجاب و برخورد جدی با «بدحجابان» است. برخوردهایی که گاهی اوقات در سطح «تذکر» نمیماند و میتواند به راحتی پای فرد «خاطی» را به دادگاه و حوزههای قضایی بکشاند. چنانکه «اسماعیل احمدی مقدم»، فرمانده وقت نیروی انتظامی، از برخورد با سه میلیون و ۶۰۰ هزار «بدحجاب» در سال ۹۲ خبر داد که ۱۸ هزار مورد از آن، به قوه قضاییه معرفی شدند و به علت «بدحجابی» برای آنها پرونده قضایی باز شده است.
......
مقدمهچینی برای سرکوب سیاسی؟!
البته جدای از بحثهای بالا، یک احتمال دیگر نیز برای حضور این هفت هزار نفر میتوان در نظر گرفت و آن هم آماده شدن برای مقابله با اهدافی فراتر از بحث بدحجابی یا آلودگی صوتی ست. اگر بالاگرفتن اختلافات بین جناح هاشمی رفسنجانی و جناح مطلوب سیدعلی خامنهای را در نظر بگیریم و نیز تجربه سهمگین سال ۸۸ را به یاد آوریم میتوانیم حضور این هفت هزار نفر در قالب گشت نامحسوس را آمادهسازی پیاده نظامی مفروض کنیم که برای روزهای خطیر انتخابات ریاست جمهوری سال آینده و شورشهای احتمالی خیابانی آماده میشوند. نیروی انتظامی در سالهای اخیر با افزودن تجهیزات سنگین ضدشورش و آمادهسازی نفرات، به خوبی هرچه تمامتر انگیزه خود را برای #سرکوب هرگونه تظاهرات اعتراضی در خیابانها نشان داده است.
حال کافیست اعلام حضور این هفت هزار نفر را در کنار این صحبتهای احمدیمقدم در دی ۹۴ بگذاریم که در سخنانی کمسابقه به رزمایشها و مانورهای نیروی انتظامی در سال ۸۷ برای برخورد با اعتراضات احتمالی انتخاباتی در سال ۸۸ اشاره کرد. مانورهایی که مانند پروژه گشت نامحسوس امنیت اخلاقی، ظاهرا برای «امنیت اجتماعی» اجرا و برگزار میشد. احمدیمقدم در اینباره میگوید: «ناجا در اواخر سال ۸۷، براساس این تحلیلها رزمایشهایی با عنوان "آرامش و امنیت" در ظاهر برای بازداشت دزد، فرود از آسمان و موارد دیگر در کل کشور برگزار کرد اما هدف، موضوع دیگری بود. این رزمایشها بیشتر در شهرهایی که احتمال تهدید بیشتر بود، اجرا شد. رمضانزاده در یکی از جلسات خصوصیشان گفته بود که این مانورها در ظاهر برای امنیت اجتماعیست ولی باطنش برای ما طراحی شده است.»
هزینه سنگین گشت نامحسوس و افزایش بحران بیاعتمادی
در کنار دیگر بحرانهای همهگیر کشور مانند بحران کمآبی که میرود که ایران را تبدیل به یک سومالی دیگر کند، و یا فقر فزاینده مردم، یکی از مشکلات جامعه ایران، بیاعتمادی مردم به یکدیگر و نیز به دولت است. در حالیکه اساتید دانشگاه اعتراف میکنند اعتماد اجتماعی در ایران سقوط کرده است و کارشناسانی همچون «رامین جهانبگلو» بحران جدی جامعه ایران را «نبود اعتماد اجتماعی» میدانند که جامعه ایران را «بیمار» کرده است، مشخص نیست با چه منطقی تلاش میشود که بحران بیاعتمادی در جامعه ایران با طرحهایی چون گشت نامحسوس تقویت شود؟ چنانکه یکی از منتقدان طرح #گشت_نامحسوس امنیت اخلاقی به همین مساله اشاره میکند و مینویسد: «مسئولانی که «گشت نامحسوس» را طراحی کردهاند، آیا اصطلاح "اعتماد اجتماعی" را نشنیدهاند و آیا به این فکر کردهاند که گشت نامحسوس، چه آسیب وحشتناکی به #اعتماد اجتماعی میزند؟ چقدر قرار است بدبینی افراد به یکدیگر در جامعه پمپاژ شود؟»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/2yHP7c
@Tavaana_TavaanaTech
توهین به خاطر انتخاب شخصی!
«به همراه مادر و خواهرم وارد مرکز خرید شدیم و در همان ابتدا یک مامور زن از کنار ما عبور کرد و بعد (طوریکه همه مردم به سمت من برگشتند) صدا زد هی خانم این چه وضعی است!» سمیرای ۲۸ ساله که تصورش را هم نمیکرد خطاب این صدای پر از توهین، او باشد، در توضیح این برخورد میگوید: «من فقط جوراب به پا نداشتم و کفشی پوشیده بودم که فقط قسمت کوچک روی پای من نشان میداد که جوراب ندارم، اما همین مسئله باعث شد این مامور به خودش اجازه دهد حرفهای زنندهای به من بزند، آن هم جلوی خانوادهام. من را همانجا نگه داشت تا خواهرم از یکی از فروشگاهها برایم جورابی خرید و من پوشیدم و آنجا را ترک کردیم. بعد از آن دیگر دلم نمیخواهد به آن مرکز تجاری بروم.»
تجربه سمیرا تجربه دوردست و غریبی نیست. روایت آشنایی به نظر میرسد، حداقل برای بسیاری از زنان و دختران ایرانی. آنهایی که تجربه تلخ برخوردهای تلخ مامورانی را دارند که بر سر گذرگاهها و مراکز تجاری و پررفت و آمد ایستادهاند تا پوشش آنان را برانداز کنند و با توهین و تندی در بدیهیترین امور شخصیشان دخالت کنند. گشت ارشاد و یا - آنطور که در مجاری رسمی نامیده میشود – «طرح ارتقای امنیت اخلاقی»، اگرچه در محتوا سابقهای به درازنای عمر نظام اسلامی دارد، اما به طور رسمی و در قالب جدید خود از سال ۸۴ کلید خورد.
......
تمرکز اصلی پروژه گشت ارشاد، موضوع #حجاب و برخورد جدی با «بدحجابان» است. برخوردهایی که گاهی اوقات در سطح «تذکر» نمیماند و میتواند به راحتی پای فرد «خاطی» را به دادگاه و حوزههای قضایی بکشاند. چنانکه «اسماعیل احمدی مقدم»، فرمانده وقت نیروی انتظامی، از برخورد با سه میلیون و ۶۰۰ هزار «بدحجاب» در سال ۹۲ خبر داد که ۱۸ هزار مورد از آن، به قوه قضاییه معرفی شدند و به علت «بدحجابی» برای آنها پرونده قضایی باز شده است.
......
مقدمهچینی برای سرکوب سیاسی؟!
البته جدای از بحثهای بالا، یک احتمال دیگر نیز برای حضور این هفت هزار نفر میتوان در نظر گرفت و آن هم آماده شدن برای مقابله با اهدافی فراتر از بحث بدحجابی یا آلودگی صوتی ست. اگر بالاگرفتن اختلافات بین جناح هاشمی رفسنجانی و جناح مطلوب سیدعلی خامنهای را در نظر بگیریم و نیز تجربه سهمگین سال ۸۸ را به یاد آوریم میتوانیم حضور این هفت هزار نفر در قالب گشت نامحسوس را آمادهسازی پیاده نظامی مفروض کنیم که برای روزهای خطیر انتخابات ریاست جمهوری سال آینده و شورشهای احتمالی خیابانی آماده میشوند. نیروی انتظامی در سالهای اخیر با افزودن تجهیزات سنگین ضدشورش و آمادهسازی نفرات، به خوبی هرچه تمامتر انگیزه خود را برای #سرکوب هرگونه تظاهرات اعتراضی در خیابانها نشان داده است.
حال کافیست اعلام حضور این هفت هزار نفر را در کنار این صحبتهای احمدیمقدم در دی ۹۴ بگذاریم که در سخنانی کمسابقه به رزمایشها و مانورهای نیروی انتظامی در سال ۸۷ برای برخورد با اعتراضات احتمالی انتخاباتی در سال ۸۸ اشاره کرد. مانورهایی که مانند پروژه گشت نامحسوس امنیت اخلاقی، ظاهرا برای «امنیت اجتماعی» اجرا و برگزار میشد. احمدیمقدم در اینباره میگوید: «ناجا در اواخر سال ۸۷، براساس این تحلیلها رزمایشهایی با عنوان "آرامش و امنیت" در ظاهر برای بازداشت دزد، فرود از آسمان و موارد دیگر در کل کشور برگزار کرد اما هدف، موضوع دیگری بود. این رزمایشها بیشتر در شهرهایی که احتمال تهدید بیشتر بود، اجرا شد. رمضانزاده در یکی از جلسات خصوصیشان گفته بود که این مانورها در ظاهر برای امنیت اجتماعیست ولی باطنش برای ما طراحی شده است.»
هزینه سنگین گشت نامحسوس و افزایش بحران بیاعتمادی
در کنار دیگر بحرانهای همهگیر کشور مانند بحران کمآبی که میرود که ایران را تبدیل به یک سومالی دیگر کند، و یا فقر فزاینده مردم، یکی از مشکلات جامعه ایران، بیاعتمادی مردم به یکدیگر و نیز به دولت است. در حالیکه اساتید دانشگاه اعتراف میکنند اعتماد اجتماعی در ایران سقوط کرده است و کارشناسانی همچون «رامین جهانبگلو» بحران جدی جامعه ایران را «نبود اعتماد اجتماعی» میدانند که جامعه ایران را «بیمار» کرده است، مشخص نیست با چه منطقی تلاش میشود که بحران بیاعتمادی در جامعه ایران با طرحهایی چون گشت نامحسوس تقویت شود؟ چنانکه یکی از منتقدان طرح #گشت_نامحسوس امنیت اخلاقی به همین مساله اشاره میکند و مینویسد: «مسئولانی که «گشت نامحسوس» را طراحی کردهاند، آیا اصطلاح "اعتماد اجتماعی" را نشنیدهاند و آیا به این فکر کردهاند که گشت نامحسوس، چه آسیب وحشتناکی به #اعتماد اجتماعی میزند؟ چقدر قرار است بدبینی افراد به یکدیگر در جامعه پمپاژ شود؟»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/2yHP7c
@Tavaana_TavaanaTech
tavaana.org
خسارت محسوس گشت نامحسوس امنیت اخلاقی | Tavaana Reports
توهین به خاطر انتخاب شخصی!
تابلوی انجمن ایران اسلامی #دانشجویان #دانشگاه_مازندران
#امیدکوکبی
#freeomid
#دانشگاه زنده است.
عکس ارسالی همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#امیدکوکبی
#freeomid
#دانشگاه زنده است.
عکس ارسالی همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from کانال رسمی محمد نوری زاد
دیدار با امید کوکبی دیروز رفتم بیمارستان سینا برای ملاقات امید کوکبی. چهار سرباز پشت در یک اتاق دو متری ایستاده بودند. یکی از خواهران و یکی از برادران امید نیز حضور داشتند. به وی گفتم: امید، مردم آنقدر ترا دوستت دارند که بسیاری حاضرند کلیه ی خود را به تو تقدیم کنند. حتی به شوخی به وی گفتم: با یک وانت کلیه آمده ام به دیدنت. روز قبل ترش پرس و جو کرده بودم که آیا به فردی مثل امید که یک کلیه اش را خارج کرده اند می شود کلیه ای هدیه داد؟ که شنیدم: نه، باقی عمر را باید با کلیه ی دیگرش زندگی کند. امید از ناجوانمردی مأموران و زندانبانان گفت. که شب عید او را از بیمارستان و بی آنکه مداوایش کنند، به زندان باز می گردانند. در حالی که خونریزی داشته. حتی گفت: در زندان من هر چه می گفتم آقایان در ادار من خون دیده می شود، توجهی نکردند. تا این که یکی از مسئولان زندان آمد و گفت: در حضور من ادرار کن تا خودم بچشم خودم ببینم آیا راست می گویی یا نه؟ که گفتمش: من عزت خودم را پیش شما زیر پا نمی اندازم. شده اگر بمیرم کاری را که شما می خواهید نخواهم کرد. کار خونریزی بجایی می رسد که ناگزیر می شوند او را به بیمارستان سینا بیاورند و سریعاً عملش کنند. می گویم: امید را خیلی ها دوست دارند. خیلی بیشتر از رهبر جمهوری اسلامی ایران. همین آیا برای وی کافی نیست؟ چه سرمایه ای بالاتر از محبت مردم؟ حتی دستبند و پابندی که به دست و پای امید می زنند، وی را خواستنی تر می کند. امید کوکبی از همان روز نخستی که راهی زندان شد، پیروز بود. هر چه هم که بگذرد، ییروزی وی و خفت آنانی که برایش پرونده سازی کرده اند، آشکار تر و دیدنی تر می شود. بار دیگر می گویم که مردم امید کوکبی را از آقای خامنه ای بیشتر دوست دارند. قبول ندارید برادران؟ این ادعای من است. بله، مردم امید کوکبی را در چه در ایران و چه در سایر کشورهای جهان از آقای خامنه ای بیشتر دوست می دارند. آنچه که امید را دوست داشتنی کرده، سلامتِ انسانیِ وی است. و چه سرمایه ای برای یک نفر برتر از این؟ راستی دیروز تا آمدم با امید عکس بگیرم، سربازی داخل شد و گفت: اکسکیوزمی! که یعنی عکس نگیرید لطفاً. به امید گفتم: ببین پسرم، کمال همنشین در این سرباز اثر کرده. وگرنه شما در کل کشور یک سرباز پیدا کن که بجای عکس نگیرید بگوید: اکسکیوزمی! محمد نوری زاد پنجم اردیبهشت نود و پنج - تهران