«سلام توانا جان
حتی از اسم یلدامون هم می ترسن و شب یلدا مزارش رو پر از مامور و امنیتی کردن. تولد و یلدات مبارک دختر ایران. قهرمانی که هیچ وقت ابراز پشیمانی نکرد. راهت ادامه دارد....✌✌💚🕊»

- متن و ویدیو ارسالی مخاطبان

#شب_یلدا #یلدا_آقافضلی #ما_ادامه_داریم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

«سلام توانا جان
امروز تولد جاویدنام #علیرضا_خوشکاربیاتی رو سر مزار به همراه همسرش جشن گرفتیم. به علیرضا در جریان اعتراضات ۴۰۱ بامداد ۱۷ آذر شلیک می‌کنن و به جای اینکه به بیمارستان انتقالش بدن به کلانتری می‌برنش و در اثر خونریزی شدید جان عزیزش رو تقدیم آزادی میهن می‌کنه. یادت ابدی علیرضای عزیزم...»

#علیرضا_خوشکار_بیاتی #شب_یلدا #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

«سلام توانا جان
امروز تولد و یلدای جاویدنام #امیرحسین_تروال (اشکان) رو سر مزارش جشن گرفتیم. امیرحسین در جریان اعتراضات ۴۰۱ دستگیر میشه و بعد از ۸ ماه زندان و مقاومت و شکنجه، دو هفته بعد از آزادی دچار ایست قلبی میشه و جان عزیزش رو در راه آزادی وطن میده. یاد و راهش همیشگی...»

#شب_یلدا #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

«به یاد تمام کسانی که یلدای امسال در کنار عزیزانشان نیستند.

به امید آزادی تمام زندانیان سیاسی و تحقق دادخواهی.

در ابتدا و انتهای این ویدئو بخشی از اجرای گروه دوباره با همخوانی نسیم سلطان بیگی، الهه محمدی و نیلوفر حامدی از بند نسوان زندان اوین را مشاهده می‌کنید‌.»

iranlovers.to


#زن_زندگی_آزادی
#نسیم_سلطان_بیگی
#الهه_محمدی
#نیلوفر_حامدی
#یلدا_آقا_فضلی
#زندانیان_سیاسی
#شب_یلدا
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

«(یلدای ۱۴۰۰ _ آخرین یلدای ابوالفضل قهرمانمان)

دو یلداست بجای اینکه بیای خونه و میون ما باشی زیر خاک سردی
و حالا ما مثل پارسال باید مزار پاک تو رو با انار و گل تزئین کنیم و تلخی نبودنت رو توی طولانی‌ترین شب سال این‌گونه تحمل کنیم.

در این شب به یاد تمامی جاویدنامان راه آزادی خواهیم بود و از شجاعت و جوانمردی و از خودگذشتگی این عزیزان صحبت خواهیم کرد.

یلدا بر تمامی هموطنان شریف و عزیز مبارک باد.»

از صفحه اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده


#ابوالفضل_آدینه_زاده
#یلدا_آقافضلی #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

«یلدا جان تکرار نام تو در بلندترین شب سال، تکرار شهامت و شجاعت دختری است که تا آخرین لحظه اظهار پشیمانی نکرد.
نام تو سرآغاز سپیده‌دم است در طولانی‌ترین شب سال، تولدت نبارک، دختر ایران، دختر نور، دختر روشنایی»

ویدیو، متن و صدا از یاسر الوندیانی از مصدومان چشم


#شب_یلدا #چشم_برای_آزادی #یلدا_آقافضلی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

خانواده جاویدنام محمد جامه‌بزرگ در شب یلدا بر مزار او حاضر شدند و پسرش متنی را خواند.

«وقتی نصف شب ماموران امنیتی به خانه‌اش بی‌رحمانه حمله کردند و دوره‌اش کرده بودند، برای دفاع از خانواده اش با دست خالی سنگ های اطراف و آجرهای دیوار حیاط و پشت‌بام را از جا در می‌آورده و سمت ماموران پرتاب می‌کرده، طوری که دستانش به خونریزی افتاده بوده ولی طوری در مقابل ماموران محکم از خانواده‌اش دفاع می‌کرده و ماموران را معطل کند.»

ماجرای محمد جامه بزرگ و تبدیل خانواده‌اش به دادخواه، از غروب ۳۱ شهریور آغاز می‌شود.

آن روز ملارد صحنه اعتراضات است، آن هم درست در خیابانی که مغازه و خانه محمد جامه‌بزرگ در آن قرار دارد، مسعود پسر جاویدنام محمد جامه‌بزرگ می‌گوید: فاصله خانه ما تا مغازه، عرض خیابان است، با شلوغ شدن خیابان مغازه را بستم و راهی خانه شدم، جلوی در خانه که رسیدم، یک نفر دست انداخت و لباس من را کشید. اول فکر کردم یکی از دوستانم است، دستش را پس زدم و برگشتم و دیدم یک فرد دیگر است. گفت با من بیا، تو شلوغ می‌کردی. یکباره تعداد ماموران زیاد شد، بابا (مقتول) با بیل به طرفشان آمد، من به خانه پناه بردم و در را بستم.ماموران شروع کردند به شکستن شیشه در و انداختن گاز اشک‌آور داخل خانه. ما می‌خواستیم برویم داخل اما بابا نمی‌آمد و می‌گفت این کارها غیرقانونی است، حق ندارند این کارها را بکنند.»

پس از تهدید شفاهی محمد جامه بزرگ در روز اول مهرماه، او تصور می‌کند که موضوع پایان یافته اما بامداد ۲ مهر، همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود می‌گیرد. ساعت ۳ صبح، تعدادی مأمور ماسک زده زنگ در را می‌زنند، در را باز نکردیم اما خودشان از بالای دیوار پریدند و در را باز کردند، پسران محمد از پشت‌بام به خانه همسایه پناه می‌برند و مقتول به پشت‌بام، ماموران در لحظه آخر او را پیدا می‌کنند، محمد بدون حکم قضایی حاضر به رفتن با ماموران نمی‌شود، در این لحظه تهدید می‌شود اگر با ما نیایی، گروهی دیگر مامور به قصد کشتن شما می‌آیند، و بعد از چند دقیقه دسته دوم امدند، همسر محمد را در خانه زندانی و پس از چند دقیقه همسر او با پیکر خونین و صورتش مواجه می‌شود.
همسر محمد گفته بود: «به چشم او شلیک شده بود. بعدها و با بررسی پزشکی قانونی مشخص شد که از فاصله نزدیک به چشم او گلوله ساچمه‌ای شلیک شده و در مغزش پخش شده است.»

#محمد_جامه_بزرگ #مهسا_امینی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

این پنجمین شب یلدایی است که بدون محسن جعفرپناه می‌گذرد. نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، محسن را در آبان ۹۸ کشتند. بردیا، پسر محسن که عاشقانه دوستش داشت، از پنج سال پیش کودکیش با جای خالی پدرش گره خورده است. او هم عاشق پدرش است که از قهرمانان آبان است. پدری که نگذاشتند بزرگ شدن فرزندش را ببیند و پسر را از آغوش پدر مهربانش محروم کردند.

ویدیو از آخرین تولدی است که محسن جعفرپناه برای بردیا گرفته است و تصاویر از یلدای ۱۴۰۲ و جای خالی محسن جعفرپناه

#محسن_جعفرپناه #آبان_ادامه_دارد #ما_ادامه_داریم #آبان۹۸ #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

این شب یلدای خانواده میلاد سعیدیان‌جو است، شبی که با گریه و ماتم و مویه گذشت.
خانواده‌ای که فرزند دلیرشان توسط جنایتکاران سرکوبگر به قتل رسید و اعضای دیگر خانواده از جمله زهرا سعیدیان‌جو بازداشت، تهدید و از کار اخراج شدند.
این شب یلدای خانواده‌ای ایرانی است که حقشان این بود که شادی کنند، حقشان این بود که برقصند، حقشان این بود که بخندند، اما حالا نه تنها شب یلدا که همه شب‌هایشان با غم و ماتم عجین شده است و هیچ چیز جز پیروزی و آزادی و دادخواهی تسلی‌بخش آن‌ها نیست.

#ایذه #میلاد_سعیدیان_جو #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

این زن قوی و شجاع، زهرا سعیدیان‌جو است، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو. او در شب یلدا بر مزار برادرش حاضر شده و متنی را می‌خواند.

«ميلاد من در این شب تاریک و بی پایان ما هنوز ایستاده‌ایم؛ اگر چه خون به جگرمان و اشک در چشمانمان حلقه زده باشد خوب می‌دانیم این شب را پایانی است روشن....»

زهرا سعیدیان‌جو، به خاطر دادخواهی برادرش، چند بار بازداشت شده، از محل کارش اخراج شده، تهدید به مرگ شده، او را با شوکر زدند و ... اما تسلیم نشده است.

ویدیو را فاطمه حیدری منتشر کرده است.

#ميلاد_سعیدیان_جو #ایذه #زهرا_سعیدیان_جو #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

مادر جاویدنام مهرگان زحمتکش ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«گاهی وقت‌ها ترسی مبهم تمام وجودم را تسخیر می‌کند و تیزی تیغ دلهره چنان زخم کاری‌ای روی قلبم می‌گذارد که نکند همه چیز تمام شده باشد،
نکند مهرگان من برای همیشه رفته و تنهایم گذاشته است،
نکند این درد و این غم نبودن پسر نازنینم را به تنهایی تا زمانی که زنده‌ام باید به دوش بکشم و هزاران فکر و دلواپسی‌هایی از جنس یأس و ناامیدی...
ولی با شنیدن یک ترانه‌ی قشنگ و یا با دیدن یک عکس یا فیلم از مهرگانم ناخودآگاه یاد این حماسه و رسالت و شجاعت و غیرت شیرپسرم می‌افتم و تمام آن دلهره ها و دلواپسی ها از فکر و دلم فرار می‌کنند و یک حس غرور و بالندگی به من دست می‌دهد که تمام غم‌ها و غصه‌هایم از یادم می‌روند و به خودم می‌بالم که مادر مهرگان هستم.
مهرگانی که با شهامت و شهادتش هر لحظه به من یادآوری می‌کند که باید محکم و پرقدرت باشم تا قصه رشادت و شهامت و غیرت مهرگان و مهرگان‌ها و همه عزیزانی که جان خودشان را در راه شیرین آزادی فدا کردند تا درخت تنومند آزادی هرلحظه پر شاخ و برگ‌تر و قطورتر بشود، تا جایی رشد کند که جایی برای ظلم و تباهی و سیاهی باقی نماند.
به امید صبح قشنگ آزادی.....»

- یکشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۱ در بحبوحه خیزش سراسری مردم ایران، خبری مبنی بر درگیری و آتش‌سوزی در زندان لاکان رشت منتشر شد، برخی خانواده‌ها برای آگاهی از وضعیت سلامتی فرزندان‌شان مقابل ورودی این زندان تجمع کردند. در ادامه نیروهای امنیتی برای جلوگیری از حضور بیشتر خانواده‌ها و معترضان، راه‌های ارتباطی به این زندان را مسدود کردند.

یکی از زندانیان کشته‌شده در این شب هولناک، مهرگان زحمتکش بود.
مهرگان جانش را سپر کرد تا به زندانیان خیزش انقلابی کمک کند، او با یک حکم کوتاه مدت در زندان بود و قرار بود آزاد شود...

ماجرای دلاوری مهرگان را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/49br7ep8

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #مهرگان_زحمتكش #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

«مبارزه ما با رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی یک تقابل همه جانبه است که در عرصه فرهنگی بیش از همیشه رخ می‌نماید.
جنبش زن زندگی آزادی که نشات گرفته از بیداری ملی ست هم اکنون در حال فراگیر شدن است و زدودن نشانه‌ها و تفکرات ضد بشری جمهوری اسلامی یکی از بزرگ ترین اهداف آن است.
ایرانیان در سراسر جهان جشن‌های ملی خود را با شکوه هر چه تمام تر برگزار خواهند کرد و در شبی همانند این شب نور بر تاریکی پیروز می‌گردد و بزرگ‌ترین شادباش را برای همه آزادگان جهان در برخواهد داشت.
ما نیز در این شب ضمن برپایی جشن و شادی، یاد عزیزان از دست داده در راه آزادی و عزیزان دربندمان را گرامی میداریم.
یلدا مبارک»

ویدیو ارسالی جمعی از ایرانیان فعال در مونترال کانادا

#زن_زندگی_آزادی #شب_یلدا
#زندگی_کن_اما_فراموش_نکن #یلدا_آقافضلی
#دادخواهی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

«باز دلتنگ و بی قرارم و باز دلم‌به وسعت سیاهی جاده‌ است با چشمان بارونی قلم به دست می‌گیرم و می‌نویسم پسرم یلدای بی تو صفا ندارد عزیز دلم‌ هر قطره از اشک‌هایم به یاد هر کدام از خاطره‌های شیرین باهم‌ و دورهم بودمان است یک‌شب تلخ و بلند یه عالمه دلتنگی سهم چشم‌های من است شبی که باز باید به یاد تو تا سحر اشک بریزم آری امشب شب یلدا است شب فال و شب آزادی ای غم دمت گرم خوبست که حداقل تو مرا آغوش میگیری 😔😔پسر قهرمانم هیچ وقت دیگه هیچی برامون عادی نمی‌شه و هیچ وقت فراموشت نمی‌کنیم
جاوید نام های راه آزادی یلداتون در آسمان‌ها مبارک»

نوشته مادر جاویدنام علی سیدی


#علی_سیدی
#جاوید_نامان_میهن
#علی_سیدی🥀🥀✌️✌️
#محمد_حسینی #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech