عذرخواهی یونس آزادبر زندانی سیاسی، از مردم امریکا
#یونس_آزادبر، زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، که در زمان اشغال سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ دانش‌آموز بود و بعدها در دهه شصت زندانی سیاسی شد، طی نامه‌ای از مردم آمریکا عذرخواهی کرد.
متن این نامه به شرح زیر است:
«۱۳ آبان مصادف است با اشغال سفارت آمریکا در سال ۵۸ به‌دست دانشجویان خط خمینی که در مغایرت و تضاد آشکار با تمامی پروتکل‌ها، قوانین و موازین بین‌المللی بوده و هست. ره‌آورد این اقدام نابخردانه سقوط دولت بازرگان بود و قبضه کردن قدرت توسط قشری‌ترین مرتجعین تاریخ چندهزارساله‌ی ایران.
به قدرت رسیدن حکومتی که قرار بود علاوه بر ارتقاء زندگی مادی، ما را به مقام انسانیت نیز برساند، اما جهت یکدست‌سازی از هیچ تباهی و سیاهی‌ای فروگزار نکرده و سرانجام کار، ویرانه‌ای بر جای نهاد که مقام والای انسانیتش سر به سطل‌های زباله‌ی شهر فرود می‌آورد تا فرزندان خویش را سیر کند.
۱۳ آبان را به نام من نهادند که دانش‌آموز بودم و برای هوراکشیدن بر این عمل زشت تا خیابان آمدم و "مرگ بر امریکا" گفتم. اما درک نکردم در سفارت انسان‌هایی بودند که به ناحق دستگیر شده و ۴۴۴ روز در بدترین شرایط اسیر قانون‌شکن‌ترین نوع حکومت هستند. حکومتی که تا آن زمان هیچ‌کس بر این کره خاک به خود ندیده و تجربه‌اش نکرده بود.
بعدها، من و هزاران تن از همان دانش‌آموزانی که آن روز سیاه را به نام‌مان زده بودند دستگیر، زندانی و تیرباران شدیم. اما ۱۳ آبان همچنان به نام دانش‌آموزانی ماند که ما بودیم! به نام دانش‌آموزی که من بودم!
من از خود که یکی از قربانیان ۱۳ آبان سیاه هستم و ده‌هاهزار انسان دیگر در داخل و خارج از کشورم که پس از آن زندانی،تیرباران، حلق‌آویز، ترور و تبعید شدند،من از بزرگانی چون امیرانتظام‌ها و کاظم‌رجوی‌ها و قاسملوها و شرفکندی‌ها و هاله‌سحابی‌ها و پوینده‌ها و مختاری‌ها و فروهرواسکندری‌ها و همه جانباختگان سالهای ارتجاع پوزش می‌خواهم.
من از اسرای سفارت آمریکا در تهران و مردم فهیم ایالات‌متحده پوزش می‌خواهم.
من از همه آسیب‌دیدگان آن ۱۳ آبان سیاه که مَنَش دانش‌آموز آن روز بودم و بیش از چهار دهه به نام من خواندندش، پوزش می‌خواهم.
من از همه‌ی فرزندان این آب‌وخاک رنج‌کشیده و خیابان‌های هر روز خون‌چشیده پوزش می‌خواهم.
من از جوانی بر باد رفته خویش پوزش می‌خواهم که ۴۳ سال پیش فریادهای کسی در گلویم پیچید که تا این لحظه ۱۳ سال در زندان‌هایش به خود نفرین فرستادم و همجنان در بند اویم.
من از ایران پوزش می‌خواهم.
من از دنیا پوزش می‌خواهم.
زنده‌باد آزادی
یونس آزادبر
زندان لاکان رشت
۱۲ آبان ۱۴۰۲»
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#یونس_آزادبر، زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، که در زمان اشغال سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ دانش‌آموز بود و بعدها در دهه شصت زندانی سیاسی شد، طی نامه‌ای از مردم آمریکا عذرخواهی کرد.
متن این نامه به شرح زیر است:
«۱۳ آبان مصادف است با اشغال سفارت آمریکا در سال ۵۸ به‌دست دانشجویان خط خمینی که در مغایرت و تضاد آشکار با تمامی پروتکل‌ها، قوانین و موازین بین‌المللی بوده و هست. ره‌آورد این اقدام نابخردانه سقوط دولت بازرگان بود و قبضه کردن قدرت توسط قشری‌ترین مرتجعین تاریخ چندهزارساله‌ی ایران.
به قدرت رسیدن حکومتی که قرار بود علاوه بر ارتقاء زندگی مادی، ما را به مقام انسانیت نیز برساند، اما جهت یکدست‌سازی از هیچ تباهی و سیاهی‌ای فروگزار نکرده و سرانجام کار، ویرانه‌ای بر جای نهاد که مقام والای انسانیتش سر به سطل‌های زباله‌ی شهر فرود می‌آورد تا فرزندان خویش را سیر کند.
۱۳ آبان را به نام من نهادند که دانش‌آموز بودم و برای هوراکشیدن بر این عمل زشت تا خیابان آمدم و "مرگ بر امریکا" گفتم. اما درک نکردم در سفارت انسان‌هایی بودند که به ناحق دستگیر شده و ۴۴۴ روز در بدترین شرایط اسیر قانون‌شکن‌ترین نوع حکومت هستند. حکومتی که تا آن زمان هیچ‌کس بر این کره خاک به خود ندیده و تجربه‌اش نکرده بود.
بعدها، من و هزاران تن از همان دانش‌آموزانی که آن روز سیاه را به نام‌مان زده بودند دستگیر، زندانی و تیرباران شدیم. اما ۱۳ آبان همچنان به نام دانش‌آموزانی ماند که ما بودیم! به نام دانش‌آموزی که من بودم!
من از خود که یکی از قربانیان ۱۳ آبان سیاه هستم و ده‌هاهزار انسان دیگر در داخل و خارج از کشورم که پس از آن زندانی،تیرباران، حلق‌آویز، ترور و تبعید شدند،من از بزرگانی چون امیرانتظام‌ها و کاظم‌رجوی‌ها و قاسملوها و شرفکندی‌ها و هاله‌سحابی‌ها و پوینده‌ها و مختاری‌ها و فروهرواسکندری‌ها و همه جانباختگان سالهای ارتجاع پوزش می‌خواهم.
من از اسرای سفارت آمریکا در تهران و مردم فهیم ایالات‌متحده پوزش می‌خواهم.
من از همه آسیب‌دیدگان آن ۱۳ آبان سیاه که مَنَش دانش‌آموز آن روز بودم و بیش از چهار دهه به نام من خواندندش، پوزش می‌خواهم.
من از همه‌ی فرزندان این آب‌وخاک رنج‌کشیده و خیابان‌های هر روز خون‌چشیده پوزش می‌خواهم.
من از جوانی بر باد رفته خویش پوزش می‌خواهم که ۴۳ سال پیش فریادهای کسی در گلویم پیچید که تا این لحظه ۱۳ سال در زندان‌هایش به خود نفرین فرستادم و همجنان در بند اویم.
من از ایران پوزش می‌خواهم.
من از دنیا پوزش می‌خواهم.
زنده‌باد آزادی
یونس آزادبر
زندان لاکان رشت
۱۲ آبان ۱۴۰۲»
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
InstaFix
@tavaana
عذرخواهی یونس آزادبر زندانی سیاسی، از مردم امریکا
#یونس_آزادبر، زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، که در زمان اشغال سفارت آمریکا دانش‌آموز بود، طی نامه‌ای از مردم آمریکا عذرخواهی کرد، متن نامه:
«۱۳ آبان مصادف است با اشغال سفارت آمریکا در سال ۵۸ به‌دست…
عذرخواهی یونس آزادبر زندانی سیاسی، از مردم امریکا
#یونس_آزادبر، زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، که در زمان اشغال سفارت آمریکا دانش‌آموز بود، طی نامه‌ای از مردم آمریکا عذرخواهی کرد، متن نامه:
«۱۳ آبان مصادف است با اشغال سفارت آمریکا در سال ۵۸ به‌دست…
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نشانه‌های فراوان در همین فضای مجازی وجود دارند که نشان می‌دهند چه دره عمیقی در نگاه به جهان و انسان بین ایرانیان و جمهوری اسلامی وجود دارد.
یکی از همراهان با ارسال این ویدئو برای ما نوشت:
«پرچم اسرائیل کف خیابونا تو شهر کشیدن که مردم لگد کنن
پسر ۹ ساله ام باید شنبه بره راهپیمایی ۱۳آبان
پسرم گف اگه برم از روی این پرچم ها راه نمیرم»
#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #یهودی_ستیزی #شهروندان_اسراییل
@dialogue1402
یکی از همراهان با ارسال این ویدئو برای ما نوشت:
«پرچم اسرائیل کف خیابونا تو شهر کشیدن که مردم لگد کنن
پسر ۹ ساله ام باید شنبه بره راهپیمایی ۱۳آبان
پسرم گف اگه برم از روی این پرچم ها راه نمیرم»
#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #یهودی_ستیزی #شهروندان_اسراییل
@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهدی صالحی‌پور، مهندس برق ۵۲ سالهای بود که از پسر ۱۴ ساله و مادر سالمندش نگهداری می‌کرد. او روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱، راهی آرامستان بهشت سکینه کرج شد تا در مراسم چهلم حدیث نجفی شرکت کند. ویدیو مربوط به همان روز است و او راهی بهشت سکینه میشود و می‌گوید «در مسیر انقلاب به سر می‌بریم، خدا وکیای اگر شهید شدم، همین آهنگو بذارید، میخوام برم انقلابو کنترات کنم.»
مهدی، در آن روز تلاش می‌کند دختری را که تیر خورده بود نجات دهد، اما خود از پشت سر مورد اصابت هفت گلوله قرار می‌گیرد. پیکرش را با دریافت ۲۵۰ میلیون تومان به خانواده تحویل می‌دهند و آنها را تهدید می‌کنند که چیزی نگویند. خانواده‌اش وقتی پیکرش را می‌بینند، متوجه میشوند علاوه بر اصابت گلوله، پایش را هم شکسته‌اند.
موبایل و خودروی مهدی صالحی‌پور را توقیف کردند. مادر و فرزندش حال و روز خوبی ندارند.
اسم مهدی صالحی‌پور تنها در چند توییت آمده است و نام و تصویرش تا کنون در رسانه‌هایی که اخبار انقلاب را پوشش می‌دهند منتشر نشده است.
یکی از آشنایان مهدی که خارج از ایران زندگی می‌کند، این اطلاعات را برای ما ارسال کرده است.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
#مهدی_صالحی_پور #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
#IRGCterrorists
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی، در آن روز تلاش می‌کند دختری را که تیر خورده بود نجات دهد، اما خود از پشت سر مورد اصابت هفت گلوله قرار می‌گیرد. پیکرش را با دریافت ۲۵۰ میلیون تومان به خانواده تحویل می‌دهند و آنها را تهدید می‌کنند که چیزی نگویند. خانواده‌اش وقتی پیکرش را می‌بینند، متوجه میشوند علاوه بر اصابت گلوله، پایش را هم شکسته‌اند.
موبایل و خودروی مهدی صالحی‌پور را توقیف کردند. مادر و فرزندش حال و روز خوبی ندارند.
اسم مهدی صالحی‌پور تنها در چند توییت آمده است و نام و تصویرش تا کنون در رسانه‌هایی که اخبار انقلاب را پوشش می‌دهند منتشر نشده است.
یکی از آشنایان مهدی که خارج از ایران زندگی می‌کند، این اطلاعات را برای ما ارسال کرده است.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
#مهدی_صالحی_پور #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
#IRGCterrorists
@Tavaana_TavaanaTech
نامه احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، در رابطه با وضعیت قاسم آبسته، زندانی در معرض خطر اعدام
«هموطنانم
با درود و احترام فراوان به شرافت و شجاعت شما
قاسم آبسته هموطن اهل سنت‌مان از دیار کردستان را دو ماه پیش در بند امن واحد سه زندان قزلحصار دیدم، و تا پیش از آنکه مقامات وقت زندان مانع رفت و آمد آنها(۱۳ زندانی سیاسی عقیدتی اهل سنت کرد و بلوچ که در فضایی بسیار محدود و غیرانسانی در بند امن نگه داشته میشوند) با ما شوند، ساعاتی را با او و دیگر دوستان هم‌پرونده‌اش گفتگو کردم، قاسم توضیح داد که دوستانش محفلی مذهبی داشته‌اند که پس از بروز یک اتفاق تروریستی در شهر آنها دوستانش را بازداشت می‌کنند، اتفاقی که هیچ ربطی به آنها نداشته، قاسم که تنها چند هفته‌ای به محفل مذهبی رفقایش رفت و آمد داشته، پس از بازداشت دوستانش، با این ذهنیت که کل ماجرا یک سوتفاهم است، به صورت "خودمعرف" شخصا خود را به مقامات قضایی معرفی می‌کند، اما متاسفانه با فشارهای غیرانسانی، شکنجه انفرادی و.... و با پرونده‌سازی اداره اطلاعات ارومیه برای ایشان و دوستانش، در نهایت با اتهام محاربه و حکم اعدام مواجه میشود.
آن روز به او دلداری دادم که دستگاه‌های قضایی امنیتی جمهوری اسلامی زنده یاد محسن شکاری را به خاطر شکستن یک نرده و خط انداختن روی بازوی یک بسیجی دو ماه پس از بازداشت، ناجوانمردانه اعدام کرد، این جماعت اگر یک تفنگ بادی هم از شما به دست می‌آوردند، شما را چهارده سال زیر حکم نگه نمی‌داشتند. ضمن آنکه بازجویان اداره اطلاعات هم آنقدر می‌فهمند کسی که خود معرف نزدشان می‌رود ریگی به کفش ندارد!
همان روزها در بند امن یکی از هم‌پرونده‌ای‌های قاسم دادگاه اولشان با قاضی مقیسه را چنین روایت کرد :" کل دادگاه دو دقیقه طول نکشید، مقیسه گفت:" اولا کرد هستید این یک اعدام! ثانیا اهل سنت هستید این دو اعدام و ثالثا تفکر سلفی دارید این سه اعدام...والسلام!"
هموطنان، حقوقدانان، وکلای شریف
#قاسم_آبسته را با چنین روند ضد حقوق‌بشری و غیر انسانی و با نقض تمام حقوقش دو روز پیش به انفرادی‌های بند امن قزلحصار برده‌اند، جایی که زندانی را پیش از اجرای حکم به آنجا منتقل می‌کنند، و چون حکم اعدام وی قطعی شده خانواده و همبندی‌هایش نگران اجرای این حکم غیرانسانی و نامشروع هستند. قاسم آبسته، خانواده، همبندی‌ها و به خصوص دو فرزند خردسال او چشم انتظار همدلی و همراهی و اعتراض شما برای جلوگیری از اجرای این حکم غیرانسانی و غیر قانونی هستند.
نا امیدشان نکنید.»
#احمدرضا_حائری
۱۲ آبان ۱۴۰۲
#زندان_قزلحصار #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«هموطنانم
با درود و احترام فراوان به شرافت و شجاعت شما
قاسم آبسته هموطن اهل سنت‌مان از دیار کردستان را دو ماه پیش در بند امن واحد سه زندان قزلحصار دیدم، و تا پیش از آنکه مقامات وقت زندان مانع رفت و آمد آنها(۱۳ زندانی سیاسی عقیدتی اهل سنت کرد و بلوچ که در فضایی بسیار محدود و غیرانسانی در بند امن نگه داشته میشوند) با ما شوند، ساعاتی را با او و دیگر دوستان هم‌پرونده‌اش گفتگو کردم، قاسم توضیح داد که دوستانش محفلی مذهبی داشته‌اند که پس از بروز یک اتفاق تروریستی در شهر آنها دوستانش را بازداشت می‌کنند، اتفاقی که هیچ ربطی به آنها نداشته، قاسم که تنها چند هفته‌ای به محفل مذهبی رفقایش رفت و آمد داشته، پس از بازداشت دوستانش، با این ذهنیت که کل ماجرا یک سوتفاهم است، به صورت "خودمعرف" شخصا خود را به مقامات قضایی معرفی می‌کند، اما متاسفانه با فشارهای غیرانسانی، شکنجه انفرادی و.... و با پرونده‌سازی اداره اطلاعات ارومیه برای ایشان و دوستانش، در نهایت با اتهام محاربه و حکم اعدام مواجه میشود.
آن روز به او دلداری دادم که دستگاه‌های قضایی امنیتی جمهوری اسلامی زنده یاد محسن شکاری را به خاطر شکستن یک نرده و خط انداختن روی بازوی یک بسیجی دو ماه پس از بازداشت، ناجوانمردانه اعدام کرد، این جماعت اگر یک تفنگ بادی هم از شما به دست می‌آوردند، شما را چهارده سال زیر حکم نگه نمی‌داشتند. ضمن آنکه بازجویان اداره اطلاعات هم آنقدر می‌فهمند کسی که خود معرف نزدشان می‌رود ریگی به کفش ندارد!
همان روزها در بند امن یکی از هم‌پرونده‌ای‌های قاسم دادگاه اولشان با قاضی مقیسه را چنین روایت کرد :" کل دادگاه دو دقیقه طول نکشید، مقیسه گفت:" اولا کرد هستید این یک اعدام! ثانیا اهل سنت هستید این دو اعدام و ثالثا تفکر سلفی دارید این سه اعدام...والسلام!"
هموطنان، حقوقدانان، وکلای شریف
#قاسم_آبسته را با چنین روند ضد حقوق‌بشری و غیر انسانی و با نقض تمام حقوقش دو روز پیش به انفرادی‌های بند امن قزلحصار برده‌اند، جایی که زندانی را پیش از اجرای حکم به آنجا منتقل می‌کنند، و چون حکم اعدام وی قطعی شده خانواده و همبندی‌هایش نگران اجرای این حکم غیرانسانی و نامشروع هستند. قاسم آبسته، خانواده، همبندی‌ها و به خصوص دو فرزند خردسال او چشم انتظار همدلی و همراهی و اعتراض شما برای جلوگیری از اجرای این حکم غیرانسانی و غیر قانونی هستند.
نا امیدشان نکنید.»
#احمدرضا_حائری
۱۲ آبان ۱۴۰۲
#زندان_قزلحصار #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
InstaFix
@tavaana
نامه احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، در رابطه با وضعیت قاسم آبسته، زندانی در معرض خطر اعدام
«هموطنانم
با درود و احترام فراوان به شرافت و شجاعت شما
قاسم آبسته هموطن اهل سنت‌مان از دیار کردستان را دو ماه پیش در بند امن واحد سه زندان قزلحصار دیدم، و تا پیش…
نامه احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، در رابطه با وضعیت قاسم آبسته، زندانی در معرض خطر اعدام
«هموطنانم
با درود و احترام فراوان به شرافت و شجاعت شما
قاسم آبسته هموطن اهل سنت‌مان از دیار کردستان را دو ماه پیش در بند امن واحد سه زندان قزلحصار دیدم، و تا پیش…
وضعیت سلامت میثم خدارحمی نگران کننده است
مطابق گزارش دریافتی، وضعیت سلامت میثم خدارحمی زندانی سیاسی، به دلیل تشدید بیماری در مدت حبس در شرایط نگران‌کننده‌ای قرار دارد. این زندانی سیاسی در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ برای مدتی بازداشت شد.
اخیراً میثم خدارحمی، زندانی سیاسی به دلیل بیماری پوکی استخوان و آسیب‌دیدگی دندان‌ها نیاز مبرم به مراجعه به بیمارستان پیدا کرده، با این وجود از اعزامش به مرخصی درمانی توسط مسئولان زندان اوین، ممانعت میشود.
میثم خدارحمی، روز شنبه ۶ خرداد ماه ۱۴۰۲ (٢٧ می۲۰۲۳) برای گذراندن دوره محکومیت حبس ۱۰ ساله خود، پس از بازداشت به زندان اوین تهران انتقال داده شد.
این زندانی سیاسی، روز ١١ مهر ماه ١٤٠١، طی جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در تهران بازداشت و پس از حدود ٤ ماه حبس با تودیع قرار وثیقه دو میلیارد تومانی از زندان تهران بزرگ آزاد شده بود.
#میثم_خدارحمی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطابق گزارش دریافتی، وضعیت سلامت میثم خدارحمی زندانی سیاسی، به دلیل تشدید بیماری در مدت حبس در شرایط نگران‌کننده‌ای قرار دارد. این زندانی سیاسی در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ برای مدتی بازداشت شد.
اخیراً میثم خدارحمی، زندانی سیاسی به دلیل بیماری پوکی استخوان و آسیب‌دیدگی دندان‌ها نیاز مبرم به مراجعه به بیمارستان پیدا کرده، با این وجود از اعزامش به مرخصی درمانی توسط مسئولان زندان اوین، ممانعت میشود.
میثم خدارحمی، روز شنبه ۶ خرداد ماه ۱۴۰۲ (٢٧ می۲۰۲۳) برای گذراندن دوره محکومیت حبس ۱۰ ساله خود، پس از بازداشت به زندان اوین تهران انتقال داده شد.
این زندانی سیاسی، روز ١١ مهر ماه ١٤٠١، طی جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در تهران بازداشت و پس از حدود ٤ ماه حبس با تودیع قرار وثیقه دو میلیارد تومانی از زندان تهران بزرگ آزاد شده بود.
#میثم_خدارحمی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنچە را نمی‌توان سرکوب کرد، آزادی‌ست!
مقاومت زندگیست.
womanlifefreedomcollective
What can’t be suppressed is freedom!
Resistance is life.
مهسا_امينی #ژینا_ئەمینی #زن_زندگى_آزادى #ایستاده‌ایم_تا_پایان #زن_زندگی_آزادی #آبان_ادامه_دارد #آرمیتا_گراوند #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مقاومت زندگیست.
womanlifefreedomcollective
What can’t be suppressed is freedom!
Resistance is life.
مهسا_امينی #ژینا_ئەمینی #زن_زندگى_آزادى #ایستاده‌ایم_تا_پایان #زن_زندگی_آزادی #آبان_ادامه_دارد #آرمیتا_گراوند #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خانواده جاویدنام عباس شفیعی، محل تیرخوردن او را گلباران کردند و به مناسبت نخستین سالگرد کشته شدن او بر سر مزارش حاضر شدند.
برادر عباس شفیعی در اینستاگرام نوشت:
«داداش عزیزم یک سال گذشت از روزیکه مزدورا تو همین خیابون، همین جا، چند نفری با باتوم و پوتین ریختن سرت کتکت زدن، بهت شلیک کردن و دست و بدنتو پاره پاره کردن. همین خیابونی که الان اسم مزدور عجمیان رو روش گذاشتن...
ذره ای از خشم و اندوه من کم نشده و نخواهد شد تا روز آزادی ایران و تا روزی که انتقام خون پاکت رو بگیریم...»
عباس شفیعی ۱۲ آبان ۱۴۰۱، در چهلم حدیث نجفی، با ضربات باتوم و پوتین ماموران در کرج زخمی شد و دو روز بعد جان باخت ماموران یک هفته پیکر عباس را گروگان گرفتند و بعد به خانواده تحویل دادند برادر عباس با انتشار ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی گفت: با صدای بلند نام عباس را که برای ایران جان باخت، فریاد بزنید ویدیویی از رقصیدن عباس در خانه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است آذر ۱۴۰۱، تولد ۴۲سالگی عباس شفیعی بود.
دخترش با کیکی بر مزار پدر، برایش جشن تولد گرفت.
#عباس_شفیعی #حدیث_نجفی #مهسا_امینی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برادر عباس شفیعی در اینستاگرام نوشت:
«داداش عزیزم یک سال گذشت از روزیکه مزدورا تو همین خیابون، همین جا، چند نفری با باتوم و پوتین ریختن سرت کتکت زدن، بهت شلیک کردن و دست و بدنتو پاره پاره کردن. همین خیابونی که الان اسم مزدور عجمیان رو روش گذاشتن...
ذره ای از خشم و اندوه من کم نشده و نخواهد شد تا روز آزادی ایران و تا روزی که انتقام خون پاکت رو بگیریم...»
عباس شفیعی ۱۲ آبان ۱۴۰۱، در چهلم حدیث نجفی، با ضربات باتوم و پوتین ماموران در کرج زخمی شد و دو روز بعد جان باخت ماموران یک هفته پیکر عباس را گروگان گرفتند و بعد به خانواده تحویل دادند برادر عباس با انتشار ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی گفت: با صدای بلند نام عباس را که برای ایران جان باخت، فریاد بزنید ویدیویی از رقصیدن عباس در خانه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است آذر ۱۴۰۱، تولد ۴۲سالگی عباس شفیعی بود.
دخترش با کیکی بر مزار پدر، برایش جشن تولد گرفت.
#عباس_شفیعی #حدیث_نجفی #مهسا_امینی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خانواده جاویدنام عباس شفیعی، به مناسبت نخستین سالگرد کشته شدن او بر سر مزارش حاضر شدند.
برادر عباس شفیعی در اینستاگرام نوشت:
«تمام وجودم پر از خشم است ونفرت ولی تا یاد تو میکنم میبینم هیچ وقت کینه‌ای از کسی نداشتی همیشه سعی در شاد کردن اطرافیانت داشتی، همیشه کسی بودی که محبت را برای اطرافیانت به ارمغان می‌اوردی، چطور میشود باور که که در میان ما نیستی، و در آخر نیز برای آزادی دخترت، مادرت، همسرت، خواهرت و یک ایران به جنگ سیاهی رفتی. راه را نشانمان دادی عباس جان و بدان که دنباله رو راهت هستیم
سیاهی شب بدان صبح نزدیک است»
عباس شفیعی ۱۲ آبان ۱۴۰۱، در چهلم حدیث نجفی، با ضربات باتوم و پوتین ماموران در کرج زخمی شد و دو روز بعد جان باخت ماموران یک هفته پیکر عباس را گروگان گرفتند و بعد به خانواده تحویل دادند برادر عباس با انتشار ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی گفت: با صدای بلند نام عباس را که برای ایران جان باخت، فریاد بزنید ویدیویی از رقصیدن عباس در خانه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است آذر ۱۴۰۱، تولد ۴۲سالگی عباس شفیعی بود.
دخترش با کیکی بر مزار پدر، برایش جشن تولد گرفت.
#عباس_شفیعی #حدیث_نجفی #مهسا_امینی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برادر عباس شفیعی در اینستاگرام نوشت:
«تمام وجودم پر از خشم است ونفرت ولی تا یاد تو میکنم میبینم هیچ وقت کینه‌ای از کسی نداشتی همیشه سعی در شاد کردن اطرافیانت داشتی، همیشه کسی بودی که محبت را برای اطرافیانت به ارمغان می‌اوردی، چطور میشود باور که که در میان ما نیستی، و در آخر نیز برای آزادی دخترت، مادرت، همسرت، خواهرت و یک ایران به جنگ سیاهی رفتی. راه را نشانمان دادی عباس جان و بدان که دنباله رو راهت هستیم
سیاهی شب بدان صبح نزدیک است»
عباس شفیعی ۱۲ آبان ۱۴۰۱، در چهلم حدیث نجفی، با ضربات باتوم و پوتین ماموران در کرج زخمی شد و دو روز بعد جان باخت ماموران یک هفته پیکر عباس را گروگان گرفتند و بعد به خانواده تحویل دادند برادر عباس با انتشار ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی گفت: با صدای بلند نام عباس را که برای ایران جان باخت، فریاد بزنید ویدیویی از رقصیدن عباس در خانه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است آذر ۱۴۰۱، تولد ۴۲سالگی عباس شفیعی بود.
دخترش با کیکی بر مزار پدر، برایش جشن تولد گرفت.
#عباس_شفیعی #حدیث_نجفی #مهسا_امینی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محبوبه رمضانی، مادر جاویدنام پژمان قلی‌پور از جانباختگان آبان ۹۸، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«مثلا بعد عروسی داداش رفتی سربازی
مثلا بعد دوسال برگشتی
بزرگ‌تر شدی، پخته تر شدی، وقتشه میخوام دامادت کنم
مثلا هنوز هستی، هنوز دارمت
آخ پسرم، پسرم، پسرم
این فکرا منو کشت…
سخت بود برام ادیت کردن و دیدن این ویدیو
همه چیز سخت شده برام
دلم شکسته ، روحم زخمیه
من دلم میخواست عکس دامادیتو ببینم
عکسای دامادیتونو بذارم کنار هم، کیف کنم از داشتنتون
دلم تنگ شده برای روزهای خوبمون
دلم نمیخواست آلبوم کودکیتونو ورق بزنم
اشک بریزم، اه بکشم
خون دل خوردیم تا بزرگ شید
زندگی خیلی به ما بد کرد
چیز زیادی از این دنیا نمیخواستیم
ولی چرا نشدن
این نشدها منو کشت پسر💔»
#پژمان_قلی_پور #آبان_خونین_۹۸ #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«مثلا بعد عروسی داداش رفتی سربازی
مثلا بعد دوسال برگشتی
بزرگ‌تر شدی، پخته تر شدی، وقتشه میخوام دامادت کنم
مثلا هنوز هستی، هنوز دارمت
آخ پسرم، پسرم، پسرم
این فکرا منو کشت…
سخت بود برام ادیت کردن و دیدن این ویدیو
همه چیز سخت شده برام
دلم شکسته ، روحم زخمیه
من دلم میخواست عکس دامادیتو ببینم
عکسای دامادیتونو بذارم کنار هم، کیف کنم از داشتنتون
دلم تنگ شده برای روزهای خوبمون
دلم نمیخواست آلبوم کودکیتونو ورق بزنم
اشک بریزم، اه بکشم
خون دل خوردیم تا بزرگ شید
زندگی خیلی به ما بد کرد
چیز زیادی از این دنیا نمیخواستیم
ولی چرا نشدن
این نشدها منو کشت پسر💔»
#پژمان_قلی_پور #آبان_خونین_۹۸ #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تماس گیرنده زندانی می‌باشد...
بخشی از شعری که رضا کشوری، از زندانیان خیزش انقلابی که با سید محمد حسینی و مهدی کرمی هم بند بود، برایشان شعری گفته بود، متن کامل شعر به شرح زیر است:
«من از سکوت شبی که پیش از سکوت سنگینش
طناب های دار را برای دوست می‌بافند
می‌ترسم.
از لحن چکمه‌های سیاه در راهروهای تو در تو که نام تو را صدا می‌زنند
می‌ترسم.
کسی از اعماق جان صدا می‌زند ببخش برادرانم را ...
که من از لجاجت این سیاهچال هزار دالان
از نجابت این روزگار پرهیزها
و از شرارت این روزها که چون شبش تاریک
بر استخوان‌های سوخته و پوسیده و باریک
چون بید بر سرنوشت‌های تلخ می‌لرزم.
که سخت از این لحظه‌های شوم می‌ترسم.
که سخت از این لحظه‌های شوم می‌ترسم.
#رضاکشوری
بند یک ندامتگاه مرکزی کرج دی ماه ۱۴۰۱
برای سیدمحمدحسینی و محمدمهدی کرمی»
رضا کشوری، شاعر است و معلمی مهربان، آنقدر مهربان که در میانه خیزش سراسری ایرانیان، در اعتراض به بازداشت چند نوجوان معترض، خود نیز بازداشت شد.
#رضا_کشوری #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا #مهدی_کرمی #محمد_حسینی
@Tavaana_TavaanaTech
بخشی از شعری که رضا کشوری، از زندانیان خیزش انقلابی که با سید محمد حسینی و مهدی کرمی هم بند بود، برایشان شعری گفته بود، متن کامل شعر به شرح زیر است:
«من از سکوت شبی که پیش از سکوت سنگینش
طناب های دار را برای دوست می‌بافند
می‌ترسم.
از لحن چکمه‌های سیاه در راهروهای تو در تو که نام تو را صدا می‌زنند
می‌ترسم.
کسی از اعماق جان صدا می‌زند ببخش برادرانم را ...
که من از لجاجت این سیاهچال هزار دالان
از نجابت این روزگار پرهیزها
و از شرارت این روزها که چون شبش تاریک
بر استخوان‌های سوخته و پوسیده و باریک
چون بید بر سرنوشت‌های تلخ می‌لرزم.
که سخت از این لحظه‌های شوم می‌ترسم.
که سخت از این لحظه‌های شوم می‌ترسم.
#رضاکشوری
بند یک ندامتگاه مرکزی کرج دی ماه ۱۴۰۱
برای سیدمحمدحسینی و محمدمهدی کرمی»
رضا کشوری، شاعر است و معلمی مهربان، آنقدر مهربان که در میانه خیزش سراسری ایرانیان، در اعتراض به بازداشت چند نوجوان معترض، خود نیز بازداشت شد.
#رضا_کشوری #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا #مهدی_کرمی #محمد_حسینی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جاویدنام محمدرضا (حسام) فردوسی از جانباختگان خیزش انقلابی این اجرا را در یکی از آخرین پست‌های اینستاگرامش منتشر کرده بود.
محمدرضا (حسام) فردوسی، جوان ۲۴ سالهای که روز ۱۳ آبان مقابل مسجد جامع قرچک با شعار «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر دیکتاتور» بین نیروهای امنیتی خودسوزی کرد.
یادش گرامی باد
#حسام_فردوسی #محمد_فردوسی #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمدرضا (حسام) فردوسی، جوان ۲۴ سالهای که روز ۱۳ آبان مقابل مسجد جامع قرچک با شعار «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر دیکتاتور» بین نیروهای امنیتی خودسوزی کرد.
یادش گرامی باد
#حسام_فردوسی #محمد_فردوسی #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نصب بنر در اتوبان رسالت تهران، در حمایت از نیلوفر حامدی و الهه محمدی
جمعه ١٢ آبان ١٤٠٢
الهه محمدی و نیلوفر حامدی، دو روزنامه‌نگار هستند که به خاطر آنکه راوی حقیقت شدند و وظیفه روزنامه‌نگاری خود را انجام دادند در مجموع به ۲۵ سال زندان محکوم شدند.
#نیلوفر_حامدی #الهه_محمدی #الهه_نیلوفر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعه ١٢ آبان ١٤٠٢
الهه محمدی و نیلوفر حامدی، دو روزنامه‌نگار هستند که به خاطر آنکه راوی حقیقت شدند و وظیفه روزنامه‌نگاری خود را انجام دادند در مجموع به ۲۵ سال زندان محکوم شدند.
#نیلوفر_حامدی #الهه_محمدی #الهه_نیلوفر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عضویت افتخاری
طرح از اسد بیناخواهی
@Assadbinakhahi
پدر روح‌الله عجمیان، بسیجی کشته‌شده در سرکوب خونین مردم در انقلاب زن زندگی آزادی، از اعدام‌نشدن معترضان عصبانی است.
https://tavaana.org/ajamiyan-father/
#کارتون
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از اسد بیناخواهی
@Assadbinakhahi
پدر روح‌الله عجمیان، بسیجی کشته‌شده در سرکوب خونین مردم در انقلاب زن زندگی آزادی، از اعدام‌نشدن معترضان عصبانی است.
https://tavaana.org/ajamiyan-father/
#کارتون
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نجات یهودیان شوروی از پشت پرده آهنین
یهودستیزی در اتحاد جماهیر شوروی، سابقه‌ای طولانی داشت اما پیمان عدم تجاوزِ «مولوتوف-ریبنتروپ» Molotov—Ribbentrop بین اتحاد جماهیر شوروی و آلمان در سال ۱۹۳۹، نقطه عطفی برای این ماجرا بود. این پیمان، زمینه نسل‌کشی ۲ونیم میلیون یهودی، را توسط نازی‌ها در سراسر بخشی از قلمرو شوروی که تحت اشغال آلمان بود، فراهم کرد.
بعدتر رژیم شوروی فعالیت همه گروه‌های غیرکمونیستی را غیرقانونی اعلام کرد. در سال ۱۹۴۵ که جنگ جهانی دوم به پایان رسید نیز، رژیم استالین دستگاه قدرتمند سانسور خود را به کار گرفت تا هولوکاست را از اذهان عمومی پاک کند.
همه این‌ها دست به دست هم داد تا زندگی اجتماعی یهودیان رسما پایان یابد و آنها تحت سرکوب و خفقان شدیدی قرار بگیرند.
سایت:
https://tavaana.org/soviet_jews/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=EUHVLl6N3Fo&t=30s
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/6a5kuw6ujgdu
کست‌باکس:
https://castbox.fm/vb/645779208
#یاری_مدنی_توانا
#کتاب_صوتی
#کتاب
کانال کتاب و کلاس توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
یهودستیزی در اتحاد جماهیر شوروی، سابقه‌ای طولانی داشت اما پیمان عدم تجاوزِ «مولوتوف-ریبنتروپ» Molotov—Ribbentrop بین اتحاد جماهیر شوروی و آلمان در سال ۱۹۳۹، نقطه عطفی برای این ماجرا بود. این پیمان، زمینه نسل‌کشی ۲ونیم میلیون یهودی، را توسط نازی‌ها در سراسر بخشی از قلمرو شوروی که تحت اشغال آلمان بود، فراهم کرد.
بعدتر رژیم شوروی فعالیت همه گروه‌های غیرکمونیستی را غیرقانونی اعلام کرد. در سال ۱۹۴۵ که جنگ جهانی دوم به پایان رسید نیز، رژیم استالین دستگاه قدرتمند سانسور خود را به کار گرفت تا هولوکاست را از اذهان عمومی پاک کند.
همه این‌ها دست به دست هم داد تا زندگی اجتماعی یهودیان رسما پایان یابد و آنها تحت سرکوب و خفقان شدیدی قرار بگیرند.
سایت:
https://tavaana.org/soviet_jews/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=EUHVLl6N3Fo&t=30s
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/6a5kuw6ujgdu
کست‌باکس:
https://castbox.fm/vb/645779208
#یاری_مدنی_توانا
#کتاب_صوتی
#کتاب
کانال کتاب و کلاس توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عاطفه اسدی، نویسنده و مترجم، ساکن کشور آلمان و دارنده بورس «هانا آرنت» است. بورس هانا آرنت یک فرصت مطالعاتی دوساله است که ازسوی خانه ادبیات شهر هانوفر به نویسندگان – به‌ویژه فعالان حوزه ادبیات – تعلق می‌گیرد و هدف آن آشنایی بیش‌تر نویسندگان با فضای ادبی آلمان است.
در این برنامه مهدی موسوی، شاعر، با عاطفه اسدی درباره آثار و فعالیت‌های او صحبت می‌کند.
این برنامه ۲۸ مهر ۱۴۰۲ در صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا برگزار شده است.
سایت:
https://tavaana.org/friday12/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=NzXMTJBRRts&t=1s
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/qwpxzoaudzc0
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#گفتگوی_جمعه
@Tavaana_TavaanaTech
@seyedmehdimoosavi2
در این برنامه مهدی موسوی، شاعر، با عاطفه اسدی درباره آثار و فعالیت‌های او صحبت می‌کند.
این برنامه ۲۸ مهر ۱۴۰۲ در صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا برگزار شده است.
سایت:
https://tavaana.org/friday12/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=NzXMTJBRRts&t=1s
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/qwpxzoaudzc0
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#گفتگوی_جمعه
@Tavaana_TavaanaTech
@seyedmehdimoosavi2
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امنیت حساب گوگل
فعال‌کردن تایید هویت دومرحله‌ای
تعویض دوره‌ای پسورد
انتخاب رمز‌عبور قوی و مناسب
کامل کردن و به‌روز‌کردن گزینه‌های بازیابی حساب
مدیریت اپ‌ها و سرویس‌هایی متصل به حساب
وب‌سایت:
https://tech.tavaana.org/fa/resources/SecGoogle
#چک_لیست #گوگل #پسورد #امنیت_دیجیتال
@tavaanatech
فعال‌کردن تایید هویت دومرحله‌ای
تعویض دوره‌ای پسورد
انتخاب رمز‌عبور قوی و مناسب
کامل کردن و به‌روز‌کردن گزینه‌های بازیابی حساب
مدیریت اپ‌ها و سرویس‌هایی متصل به حساب
وب‌سایت:
https://tech.tavaana.org/fa/resources/SecGoogle
#چک_لیست #گوگل #پسورد #امنیت_دیجیتال
@tavaanatech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زینب سلیمانی در برنامه «به افق فلسطین» با استناد به نامه پدرش فرمانده سپاه قدس، اعتراف کرد سپاه قدس تامین‌کننده مالی حماس بوده است۔
او در این برنامه، که از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش شد، گفت که زمانی‌که امکان انتقال پول به حماس وجود نداشته، پدرش نصف حقوقی را، که از سپاه قدس دریافت می‌کرده، به "برادران فسلطینی" اختصاص داده بود.
البته پیشتر اعلام شده بود جمهوری اسلامی سالانه ۳۵۰ میلیون دلار به گروه‌های مسلح فلسطینی کمک مالی می‌کند۔ باید تامین اسلحه، آموزش نظامی و موارد دیگر را هم در نظر داشت۔
انتشار این سخنان واکنش کاربران را برانگیخت۔
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@tavaanatech
او در این برنامه، که از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش شد، گفت که زمانی‌که امکان انتقال پول به حماس وجود نداشته، پدرش نصف حقوقی را، که از سپاه قدس دریافت می‌کرده، به "برادران فسلطینی" اختصاص داده بود.
البته پیشتر اعلام شده بود جمهوری اسلامی سالانه ۳۵۰ میلیون دلار به گروه‌های مسلح فلسطینی کمک مالی می‌کند۔ باید تامین اسلحه، آموزش نظامی و موارد دیگر را هم در نظر داشت۔
انتشار این سخنان واکنش کاربران را برانگیخت۔
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@tavaanatech
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آن دیگری ابراهیمی!
اپیزود هفتم دیگری‌نامه
… در اپیزود قبل تا حدودی با کلان‌روندهایی آشنا شدیم که موجب به‌حاشیه‌رفتن زرتشتیان در ایران و غلبه آیین اسلام با شعبات مختلف خودش شد. در این برنامه، به نقش موسسات دینی در هدایت مردم به در پیش‌گرفتن سبک خاصی از زندگی خواهیم پرداخت.
برای خواندن متن کامل این اپیزود رجوع کنید به:
dialog.tavaana.org/podcast_others…
و برای شنیدن آن در یوتیوب به:
youtu.be/187ANbFrYgw?si…
و برای شنیدن آن در کست‌باکس به:
castbox.fm/vd/645844337
و برای شنیدن آن در ساندکلود:
on.soundcloud.com/oYFGphyWGyDRMT…
@Dialogue1402
اپیزود هفتم دیگری‌نامه
… در اپیزود قبل تا حدودی با کلان‌روندهایی آشنا شدیم که موجب به‌حاشیه‌رفتن زرتشتیان در ایران و غلبه آیین اسلام با شعبات مختلف خودش شد. در این برنامه، به نقش موسسات دینی در هدایت مردم به در پیش‌گرفتن سبک خاصی از زندگی خواهیم پرداخت.
برای خواندن متن کامل این اپیزود رجوع کنید به:
dialog.tavaana.org/podcast_others…
و برای شنیدن آن در یوتیوب به:
youtu.be/187ANbFrYgw?si…
و برای شنیدن آن در کست‌باکس به:
castbox.fm/vd/645844337
و برای شنیدن آن در ساندکلود:
on.soundcloud.com/oYFGphyWGyDRMT…
@Dialogue1402
آموزشکده توانا
عاطفه اسدی، نویسنده و مترجم، ساکن کشور آلمان و دارنده بورس «هانا آرنت» است. بورس هانا آرنت یک فرصت مطالعاتی دوساله است که ازسوی خانه ادبیات شهر هانوفر به نویسندگان – به‌ویژه فعالان حوزه ادبیات – تعلق می‌گیرد و هدف آن آشنایی بیش‌تر نویسندگان با فضای ادبی آلمان…
Audio
عاطفه اسدی، نویسنده و مترجم، ساکن کشور آلمان و دارنده بورس «هانا آرنت» است. بورس هانا آرنت یک فرصت مطالعاتی دوساله است که ازسوی خانه ادبیات شهر هانوفر به نویسندگان – به‌ویژه فعالان حوزه ادبیات – تعلق می‌گیرد و هدف آن آشنایی بیش‌تر نویسندگان با فضای ادبی آلمان است.
در این برنامه مهدی موسوی، شاعر، با عاطفه اسدی درباره آثار و فعالیت‌های او صحبت می‌کند.
این برنامه ۲۸ مهر ۱۴۰۲ در صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا برگزار شده است.
سایت:
https://tavaana.org/friday12/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=NzXMTJBRRts&t=1s
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/qwpxzoaudzc0
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#گفتگوی_جمعه
@Tavaana_TavaanaTech
@seyedmehdimoosavi2
در این برنامه مهدی موسوی، شاعر، با عاطفه اسدی درباره آثار و فعالیت‌های او صحبت می‌کند.
این برنامه ۲۸ مهر ۱۴۰۲ در صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا برگزار شده است.
سایت:
https://tavaana.org/friday12/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=NzXMTJBRRts&t=1s
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/qwpxzoaudzc0
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#گفتگوی_جمعه
@Tavaana_TavaanaTech
@seyedmehdimoosavi2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«قرار بود با من از عاشقانه هایت بگویی
از دختری با چشم‌های روشن و بوسه‌ی شجاعتش بر لب‌های تو شلوغی شهر
قرار بود دست مرا بگیری و من به دنبال قدم‌های جوانت بدوم
قرار بود صدای تو را فریاد کنیم در خیابان‌های اعتراض
قرار بود تو لباس‌هایم را انتخاب کنی
در جشن تولد بیست و پنج سالگی‌ات
قرار بود با چشم‌های تو ببینم
با لب‌های تو بخندم
پسرم با من حرف بزن
با من از شور گل دادن گلدانت بگو
نه از وحشت مرگ در آن اتاق تاریک انفرادی
با من حرف بزن
یادت هست تنگ ماهی‌هایت را گذاشته بودی کنار پنجره؟
بادی بی‌موقع وزید
تنگ به کوچه افتاد
و ماهی‌ها جان دادند
یادم هست وحشت ده سالگی‌ات را که پرسیدی مرگ درد هم دارد
با من حرف بزن
بگو که مثل ماهی کوچک در تقلا نبودی
بگو سرت را بر کدامین شانه
بگو کدام نام بر لب‌های تو بود وقتی که از پا افتاده بودی
مرا ببخش که صدایم کردی و نبودم تا دردت را به جانم...
ای‌کاش نزاییده بودمت بر این خاک بی‌رحم
ای‌کاش نیاموخته بودمت که بگویی نه
ای‌کاش من مادرت نبودم
بگو که چشم‌های قهوه‌ای‌ات...
چگونه است مرگ؟
پسرم با من حرف بزن
با من حرف بزن
به کودکی‌هایت بازگرد
به شادی شاگرد اول شدن
به انتظار برای آمدن بهار
به زهدان من برگرد
تا به دنیا نیاورمت.»
شعر و دکلمه از مهتاب قربانی
mahtabghorbani1983
با گرامیداشت خاطره‌ی ستار بهشتی که در بازداشتگاه کشته شد و تقدیم به صبوری و رنج مادران دادخواه
#مادران_دادخواه #هنر_اعتراض #آبان_خونین #ستار_بهشتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از دختری با چشم‌های روشن و بوسه‌ی شجاعتش بر لب‌های تو شلوغی شهر
قرار بود دست مرا بگیری و من به دنبال قدم‌های جوانت بدوم
قرار بود صدای تو را فریاد کنیم در خیابان‌های اعتراض
قرار بود تو لباس‌هایم را انتخاب کنی
در جشن تولد بیست و پنج سالگی‌ات
قرار بود با چشم‌های تو ببینم
با لب‌های تو بخندم
پسرم با من حرف بزن
با من از شور گل دادن گلدانت بگو
نه از وحشت مرگ در آن اتاق تاریک انفرادی
با من حرف بزن
یادت هست تنگ ماهی‌هایت را گذاشته بودی کنار پنجره؟
بادی بی‌موقع وزید
تنگ به کوچه افتاد
و ماهی‌ها جان دادند
یادم هست وحشت ده سالگی‌ات را که پرسیدی مرگ درد هم دارد
با من حرف بزن
بگو که مثل ماهی کوچک در تقلا نبودی
بگو سرت را بر کدامین شانه
بگو کدام نام بر لب‌های تو بود وقتی که از پا افتاده بودی
مرا ببخش که صدایم کردی و نبودم تا دردت را به جانم...
ای‌کاش نزاییده بودمت بر این خاک بی‌رحم
ای‌کاش نیاموخته بودمت که بگویی نه
ای‌کاش من مادرت نبودم
بگو که چشم‌های قهوه‌ای‌ات...
چگونه است مرگ؟
پسرم با من حرف بزن
با من حرف بزن
به کودکی‌هایت بازگرد
به شادی شاگرد اول شدن
به انتظار برای آمدن بهار
به زهدان من برگرد
تا به دنیا نیاورمت.»
شعر و دکلمه از مهتاب قربانی
mahtabghorbani1983
با گرامیداشت خاطره‌ی ستار بهشتی که در بازداشتگاه کشته شد و تقدیم به صبوری و رنج مادران دادخواه
#مادران_دادخواه #هنر_اعتراض #آبان_خونین #ستار_بهشتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
▪️آیا شما هم تجربه‌ای شبیه این مخاطب ما دارید و یا شنیده‌اید؟
- توی محله قصردشت شیراز یه همسایه بهایی داشتیم. یک روز یکی از اقوام از جنوب برای ما خرمایی تازه آورده بود. پدرم تصمیم گرفت یک بسته خرما به همسایه بهائی بده. وقتی رفت و زنگ در خونه همسایه رو زد و زن همسایه درو باز کرد، زن همسایه بهائی هاج و واج مونده بود و بعد از مکثی کوتاه گفت: واقعا برای ما اوردین؟ باورم نمیشه!
بابام گفت: چطور مگه؟
زن همسایه گفت: آخه ما بهایی هستیم،حتی همسایه‌ها جواب سلام ما رو هم نمیدن چه برسه که واسه ما چیزی بیارن. حتی نذری هم به ما نمیدن.
بابام گفت، من شرمندم از طرف همه همسایه ها. ما همه انسانییم و برابر و هیچ چیز دیگه ای غیر از این مهم نیست.
- ارسالی مخاطبان گفتوشنود از شیراز
#مدارا #بهاییان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
- توی محله قصردشت شیراز یه همسایه بهایی داشتیم. یک روز یکی از اقوام از جنوب برای ما خرمایی تازه آورده بود. پدرم تصمیم گرفت یک بسته خرما به همسایه بهائی بده. وقتی رفت و زنگ در خونه همسایه رو زد و زن همسایه درو باز کرد، زن همسایه بهائی هاج و واج مونده بود و بعد از مکثی کوتاه گفت: واقعا برای ما اوردین؟ باورم نمیشه!
بابام گفت: چطور مگه؟
زن همسایه گفت: آخه ما بهایی هستیم،حتی همسایه‌ها جواب سلام ما رو هم نمیدن چه برسه که واسه ما چیزی بیارن. حتی نذری هم به ما نمیدن.
بابام گفت، من شرمندم از طرف همه همسایه ها. ما همه انسانییم و برابر و هیچ چیز دیگه ای غیر از این مهم نیست.
- ارسالی مخاطبان گفتوشنود از شیراز
#مدارا #بهاییان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402