آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram

بار دیگر ماشین اعدام جمهوری اسلامی، جان یک هموطن دیگر را گرفت. #جمشید_شارمهد، شهروند دو‌تابعیتی ربوده شده توسط جمهوری اسلامی در یک روند فراقضایی به قتل رسید.

آرش صادقی، فعال حقوق بشر، چند سال پیش در یک رشته توییت ادعای نهادهای امنیتی علیه جمشید شارمهد را بررسی کرده بود:

«ادعاهای نهادهای امنیتی در مورد اقای شارمهد و اتهام اصلی ایشان که بمبگذاری حسینیه شیراز عنوان شده است
در روز شنبه ۲۴فروردین ۱۳۸۷در ساعت۹:۱۵ انفجاری در حسینیه شهدا وابسته به کانون رهپویان وصال در شهر شیراز مرکز استان فارس رخ داد و چهارده نفر در آن کشته شدند احتمال بمب‌گذاری منتفی اعلام شد و در ساعات بعدی نیز فرمانده انتظامی فارس اعلام کرد این انفجار خرابکاری نبوده و احتمالاً علت این حادثه به دلیل سهل‌انگاری بوده‌است،زیرا چندی پیش در همین محل یک نمایشگاه در وصف جنگ ایران و عراق برپا شده
بود و احتمال می‌رفت مهمات باقی‌مانده در محل عامل این انفجار بوده باشد.
در ۲۸ فروردین ۱۳۸۷ شورای امنیت کشور با صدور اطلاعیه‌ای اعلام داشت که مطالعات و بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که عامل انفجار در حسینیه سیدالشهدا در شهر شیراز وجود برخی از مهمات جنگی در این محل بوده‌است.
و انفجار هرگونه بمب یا انتقال مواد انفجاری از بیرون توسط «عوامل و عناصر معاند اعم از داخلی و خارجی» در این حادثه منتفی است.
مقامات دولتی پس از انکار اولیه، پس از چندی بمب‌گذاری را تأیید و اعلام کردند که ۱۲ مظنون را پیش از منفجر کردن کنسولگری روسیه در رشت و چند مکان مذهبی دیگر در قم دستگیر کرده‌اند.
عبدالله شهبازی با بیگناه خواندن افراد بازداشت شده و با یادآوری اطلاعات پیرامون عملکرد سعید امامی گفت که در این مورد نیز همچون بمب‌گذاری در حرم امام رضا
وزارت اطلاعات در حال پرونده‌سازی برای افراد بیگناه و منحرف کردن پرونده از مسیر واقعی خود است.
وی همچنین تصاویری از دو تن از دستگیرشدگان فرامرز شیخ‌الاسلامی و محمد شاه قطبی که از سوی وزارت اطلاعات سلطنت طلب نامیده شده بودند، را در وبگاه خود منتشر ساخت.
در سال ۱۳۸۹ شبکه پرس تی وی در مصاحبه با یک زندانی به نام علی موسوی مطلق مدعی شد که وی یکی از عوامل بمب‌گذاری بوده است و خبر از اعدام وی داد.اما بعدها مشخص شد که این اعترافات ساختگی بوده و این زندانی آزاد شده‌است. زندانی نامبرده یکی از نویسندگان ضد صهیونیست بوده است.
رزیتا منطقی سخنگوی انجمن ضمن رد دخالت در انفجار گفت این انجمن هرگز مشی مسلحانه نداشته‌است و وی هیچ‌یک از اعضای محاکمه شده را نمی‌شناسد و آنان عضو انجمن پادشاهی ایران نیستند.

گفتگوی توانا با غزاله شارمهد
https://tavaana.org/friday10/

بررسی پرونده آقای شارمهد:
https://tavaana.org/case_jamshidsharmahd/

#جمشید_شارمهد #قتل_حکومتی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
با این چهار زندانی سیاسی اهوازی چه کردید؟

چند روز پیش، خانواده‌های چهار زندانی محکوم به اعدام از مأمورین زندان سپیدار خواستند تا خبری از عزیزانشان به آن‌ها بدهند. مأموران به آن‌ها گفتند که این چهار نفر به زندان شیبان منتقل شده‌اند. اما وقتی خانواده‌ها به زندان شیبان مراجعه کردند، با انکار مسئولین آنجا روبه‌رو شدند که هیچ زندانی جدیدی به آنجا منتقل نشده است.

اکنون معلوم نیست آیا این افراد مخفیانه اعدام یا به مکان نامعلومی منتقل شده‌اند.

ناپدیدسازی قهری، ابزاری برای سرکوب و شکنجه مضاعف زندانیان و خانواده‌های آنهاست.

از طرفی، «حبیب دریس» و «سید سالم البوشوکه»، دو زندانی سیاسی عرب اهوازی و‌ هم پرونده‌ای چهار زندانی ناپدید شده فوق‌الذکر به تازگی از سوی خسرو طرفی، رئیس زندان مرکزی (شیبان) اهواز احضار شده‌اند.

خسرو طرفی در این دیدار به آن‌ها اعلام کرد: «حکم اعدام شما تأیید شده و هیچ تخفیف یا عفو و بخششی وجود ندارد و در صف اجرای حکم اعدام هستید.»

رئیس زندان شیبان اهواز به حبیب دریس و سید سالم البوشوکه هشدار داد که «ابتدا چهار هم‌پرونده‌ای شما (علی مجدم، معین خنفری، محمدرضا مقدم و سید عدنان موسوی) را برای اجرای حکم به زندان سپیدار منتقل کردیم و نوبت شما نیز خواهد رسید.»

با این وجود حضور آن چهار زندانی در زندان شیبان انکار می‌شود. چه بر سر آن‌ها آمده است؟

با توجه به اعدام مخفیانه آقای شارمهد، نگرانی در خصوص زندانیان سیاسی محکوم به اعدام بیش‌تر شده است.

با سپاس از ریما شیرمحمدی بابت انتشار اطلاعات فوق در شبکه اجتماعی ایکس


#ناپدیدسازی_قهری
#محمدرضا_مقدم
#معین_خنفری
#علی_مجدم
#عدنان_غبیشاوی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمهوری اسلامی جمشید شارمهد، شهروند ایرانی-آلمانی را مخفیانه به قتل رساند.

آقای شارمهد، شهروند ۶۷ ساله ایرانی‌آلمانی رئیس رادیو «تندر»، که پیشتر ساکن آمریکا بود در تابستان سال ۱۳۹۹ در جریان سفری به امارات متحده عربی در دوبی توسط ماموران حکومت ایران ربوده و به این کشور منتقل شد. دخترش می‌گوید او در مسیر پرواز از فرانکفورت به بمبئی بود که ربوده شد.

"تندر" نام رسانه گروه "انجمن پادشاهی ایران" در لس‌آنجلس است که حکومت ایران از آن به عنوان یک "گروه تروریستی" یاد می‌کند.

حال حکم جمشید شارمهد در روندی ناعادلانه تایید شده در حالی که تمام روند دادرسی جمشید شارمهد بدون دسترسی به حق دفاع و بهره‌مندی از وکیل مدافع صورت گرفته است. بازداشت او اساسا نه یک بازداشت قانونی بلکه مصداق آدم‌ربایی بوده است که بر اساس قوانین بین‌المللی جرم محسوب می‌شود و روند قضایی و حکم صادره در نتیجه آن نیز کاملا غیرقانونی است. و تایید حکم او به نوعی فرمانی برای قتل حکومتی است.
اجرای حکم اعدام آقای شارمهد، قتل حکومتی است.

آقای شارمهد در دوران زندان از حقوق طبیعی خود محروم بود.

جمشید شارمهد به اتهاماتی ساختگی محکوم شد. او را مثل روح‌الله زم و حبیب اسیود ربودند و به قتل رساندند. این حکومت اگر بتواند باز هم شهروندان مخالف خود را می‌رباید و می‌کشد.
مماشات در برابر این حکومت تروریستی و مافیایی، باعث شده که به خود جرات چنین کارهایی بدهد. حکومتی که بر خون استوار شد و هزاران هموطن را در داخل و خارج مرزها به قتل رساند.
باندی مافیایی خطرناک و تباه‌کار که ایران را گروگان گرفته است.

تسلیت به خانواده شارمهد و به خصوص غزاله شارمهد عزیز


گفتگوی توانا با غزاله شارمهد
https://tavaana.org/friday10/

بررسی پرونده آقای شارمهد:
https://tavaana.org/case_jamshidsharmahd/

#جمشید_شارمهد #قتل_حکومتی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غزاله شارمهد، فرزند زنده یاد جمشید شارمهد، ویدئویی از خود در سکوت و خشم منتشر کرد و ضمن انتقاد از دولت‌های آلمان و آمریکا، خواستار برخورد جدی با رژیم جمهوری اسلامی شد.
او در این ویدیو یک نماد درفش کاویانی را بر سینه نصب می‌کند و موهایش را به شکلی که یادآور مبارزات خیابانی زنان در جنبش مهساست، بالای سر می‌بندد.
خانم شارمهد خطاب به پدرش نوشت:
«پدر عزیز و قهرمان ایران، جیمی جان

در سکوت انتظار می‌کشم و پیوندمان فراتر از کلمات است. دقایقی دیگر وزارت خارجه آلمان و ایالات متحده با من صحبت خواهند کرد و ارزیابی خواهم کرد که آیا آن‌ها مدرکی در دست دارند که نشان دهد جهادی‌های بزدل رژیم اشغالگر اسلامی، از نفس تو ترسیده و تو را به قتل رسانده‌اند.»

او ضمن انتقاد از دولت‌های آمریکا و آلمان، نوشت
«در ساعات آینده خواهیم دید که آیا این دو دولت می‌توانند امشب به من بگویند:

۱- این دو دولت (آمریکا و آلمان) در طول ۴ سالی که شهروند آلمانی-آمریکایی خود را در دبی ربوده و به زور به ایران برده‌اند، چه اقدامی انجام داده‌اند؟ غیر از این‌که تو را در هر مذاکره‌ای تنها رها کرده‌اند، چه چیزی برای ارائه دارند؟

۲- چه مدرکی دارند که نشان دهد پدر، روزنامه‌نگار و آزادی‌خواه، جمشید شارمهد، به قتل رسیده است؟ آیا او را دیده‌اند؟ آیا جسد تو را دریافت کرده‌اند؟ آیا ایستاده‌اند و شاهد آخرین نفس‌های تو بوده‌اند، یا دوباره حرف جهادی‌های دروغگو را پذیرفته‌اند؟ ما مدرک می‌خواهیم!

۳- اگر خبر به‌طور قطعی تایید شود، آن‌ها باید فوراً تو را به خانه بازگردانند تا بتوانیم طبق آیین‌های زرتشتی ایرانی تو را به آرامش برسانیم و از تبدیل تو به یک بابی لوینسون دیگر جلوگیری کنیم.

۴- اگر این خبر هولناک تایید شود، به‌عنوان یک شهروند آلمانی-آمریکایی که به طرز بی‌رحمانه‌ای ربوده و شکنجه شده و برای چهار سال به‌عنوان گروگان نگه داشته شده و (در صورت تایید) توسط بزرگترین سازمان تروریستی دنیا به قتل رسیده (ظاهراً به تلافی حملات اسرائیل به رژیم) باید این اقدام اکنون پیامدهای جدی و فوری برای آن‌ها داشته باشد.»

او ضمن نام بردن سیاستمداران غربی افزود «آبا واقعاً قصد دارید همچنان خانواده ما را نادیده بگیرید و حتی جسد احتمالی پدرم را بی دفاع در دست تروریست‌ها رها کنید؟ ما هیچ گونه بیانیه یا تسلیتی را نمی‌پذیریم مگر آنکه شامل بازگرداندن فوری پدرم زنده یا مرده و مجازاتی سخت برای قاتلان رژیم اسلامی باشد.»

خانم شارمهد در انتها نوشت:
«اگر خبر دردناک تایید شود، باباجون، تنها می‌توانم بگویم که عشق و وظیفه من نسبت به تو و نقش رهبری تو در آزادی وطنمان فراتر از مرگ است.

پاینده ایران، کوبنده تندر»


#جمشید_شارمهد #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دقایقی از زندگی جمشید شارمهد، زندگی‌ای که جمهوری اسلامی آن را گرفت.

جمشید شارمهد (۳ فروردین ۱۳۳۴ – ۷ آبان ۱۴۰۳) فعال سیاسی ایرانی-آلمانی و از اعضای انجمن پادشاهی ایران بود که مدیریت رادیو تندر را پس‌از ناپدیدشدن فرود فولادوند بر عهده داشت. شارمهد تابستان ۱۳۹۹ در دبی توسط مأموران وزارت اطلاعات ربوده شد. وی در ایران زندانی، شکنجه و در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهاماتی چون «افساد فی‌الارض» و «محاربه» محاکمه و به اعدام محکوم و در ۷ آبان ۱۴۰۳ اعدام شد.

به نوشته حسین باستانی، روزنامه‌نگار:
«اطلاعیه دادستانی در توجیه اعدام جمشید شارمهد، او را عامل «بمب‌گذاری در حسینیه سیدالشهدای شیراز» دانسته.
بعد از آن انفجار، شورای امنیت کشور صراحتا اعلام کرد: «انفجار هرگونه بمب یا انتقال مواد انفجاری از بیرون توسط عوامل و عناصر معاند اعم از داخلی و خارجی در این حادثه منتفی است.»
مدتی بعد نهادهای امنیتی، ادعا کردند تکذیب بمب‌گذاری در حسینیه دروغ مصلحتی بوده! آنها در توجیه موضع جدیدشان، مدعی شدند از عمد دروغ گفته بودند تا عاملان «بمب‌گذاری» را دستگیر کنند. این توضیح، البته کمتر کسی را متقاعد کرد، ولی بین سطور مهمی داشت: حضرات به‌ همین سادگی اعتراف می‌کردند که چگونه در موضوعات امنیتی، هر وقت «مصلحت» بدانند -و در بالاترین سطوح رسمی- اطلاعیه دروغ منتشر می‌کنند.»

شاهزاده رضا پهلوی در واکنش به قتل حکومتی جمشید شارمهد نوشت:
«رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی و رهبر حقیر آن، علی خامنه‌ای، با اعدام جمشید شارمهد، پرونده جنایات خود را سنگین‌تر کردند. از لحظه ربوده‌شدن در کشور ثالث تا لحظه قتل، شارمهد تحت شکنجه‌های مداوم بود و هرگز از حقوق اولیه انسانی و محاکمه‌ای عادلانه بهره‌مند نشد. حقیقت تلخ دیگر این است که با وجود شهروندی آلمان و اقامت دائم در آمریکا، او هرگز حمایت کافی از سوی دولت‌های آلمان و آمریکا دریافت نکرد و این دولت‌ها از اهرم‌های فشار خود بر جمهوری اسلامی برای آزادی یا دست‌کم نجات جان وی استفاده نکردند.

این جنایت هم‌چنین تایید دیگری است بر اینکه "اصلاح‌طلبانِ" به اصطلاح "میانه‌رو"، همواره نقابی فریبنده بر چهره این رژیم اهریمنی بوده‌اند تا در سایه سکوت و مماشات جامعه جهانی به سرکوب و اعدام ادامه دهد.

ضمن ابراز هم‌دردی عمیق با خانواده داغدار جمشید شارمهد، به‌ویژه فرزندانش غزاله و شایان، به آنان اطمینان می‌دهم که تا تحقق عدالت و مجازات آمران و عاملان این جنایت از پای نخواهیم نشست.»

#جمشید_شارمهد #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به این میگن عمق استراتژیک

محمد عمرانی، هنرمند مردمی، در این ویدیو ادعای جمهوری اسلامی در خصوص عمق استراتژیک و نیروهای نیابتی را به چالش می‌کشد.


جمهوری اسلامی با ادعای اینکه حمایتش از نیروهای تروریستی حماس و حزب‌الله و ... برای این است که جنگ به داخل مرزهای ایران کشیده نشود و به همین منظور چیزی یا عنوان «محور مقاومت» درست کرد.
اما حالا دیدیم که هم سران و نیروهای اصلی این گروه‌های تروریستی طی چند هفته کشته یا زخمی شدند و هواپیماهای اسرائیل هم به راحتی به داخل مرزهای ایران آمدند.

پس اینهمه هزینه برای چه بود؟
اصولا چرا باید در فکر جنگ‌افروزی بود؟ چرا صلح نه؟ چرا با جهان رابطه مسالمت‌آمیز نداشته باشیم؟!

#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پیوستن زندان کهنوج به کارزار «سه‌شنبه‌های‌ نه به اعدام» در چهلمین هفته این کارزار

«تایید حکم اعدام چهار تن از اعضای کارزار»

این روزها ماشین اعدام در حکومت مستبدِ ولایت فقیه، بی‌دنده و ترمز سرعت گرفته و سر باز ایستادن ندارد. در حکومت قرون وسطایی حاکم بر ایران روزانه شاهد گسترش فزاینده اعدام‌ها هستیم. از  ابتدای سال جاری تاکنون قریب به ۵۶۷ اعدام صورت گرفته که ۱۵۰ تن از محکومان تنها در مهرماه اعدام شده‌اند. به طوری که در هفته اول آبان ماه، ۲۷ تن به دار آویخته شدند و ۲۱ اعدام در ۳ روز اجرا شد. یعنی هر روز هفت اعدام.

متاسفانه روز گذشته، جمشید شارمهد پس از ۴ سال حبس ظالمانه اعدام شد. جمشید شارمهد تمام این مدت در بازداشگاه امنیتی محبوس بود و نهادهای امنیتی در چهار سال گذشته با هدف پنهان نگه داشتن شکنجه‌ها و نقض حقوق انسانی وی، اجاره انتقال جمشید شارمهد به بند عمومی را نداده بودند.

در اقدام سرکوبگرانه دیگر، روز ۴ آبان حکم چهار زندانی سیاسی _عقیدتی بلوچ توسط دیوان تایید و به اجرای احکام دادسرای امنیت تهران ارجاع داده شد؛ این چهار زندانی به نام‌های عیدو شه‌بخش، عبدالغنی شه‌بخش، عبدالرحیم قنبرزهی و سلیمان شه‌بخش از اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» هستند و در شرایط بسیار اسفبار نزدیک از ۱۶ ماه پیش در «بند امن» واحد سه زندان قزلحصار محبوس بوده و جانشان در خطر جدی است و هر لحظه احتمال اجرای حکم آنان وجود دارد.
در ادامه این سرکوب‌ها در چند روز گذشته بی‌دادگاه کیفری دو تهران، ۵ زندانی سیاسی زنِ محبوس در اوین را که به اعدام‌ها‌ی گسترده، اعتراض کرده بودند مجموعاً به ۲۷ ماه حبس اضافی محکوم نمود. که یکی از آنها زندانی سیاسی وریشه مرادی است که با اتهام واهی بغی روبرو بوده و خود در معرض حکم اعدام است. وی ۱۹ روز  است در اعتراض به صدور احکام عدام و گسترش آنها اعتصاب غذا کرده‌است.

با تمام این سرکوب‌ها و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، اما مقاومت و ایستادگی همچنان ادامه‌ دارد. چنان‌که هفته گذشته همزمان با کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» جمعی از خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام مقابل مجلس تجمع اعتراضی علیه اعدام برگزار نمودند. شعار نه به اعدام سر دادند و از نیروهای سرکوبگر نترسیدند. ما این شجاعت را ستایش می‌کنیم و به این خانواده‌های مقاوم درود می‌فرستیم.

در خبری دیگر، روز گذشته جمعی از زندانیان سیاسی زندان کهنوج استان کرمان، در نامه‌ای اعلام کردند که از این هفته به کارزار‌ «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» می‌پیوندند و در اعتصاب غذا خواهند بود.

اعضای این کارزار در چهلمین هفته خود در ۲۴ زندان مختلف، اعدامهای گسترده در ایران و همچنین ارجاع پرونده  ۴ زندانی بلوچ ـ که در دادگاهی بسیار مبهم و به دور از حق دادرسی منصفانه محکوم شده‌اند ـ را شدیداً محکوم می‌کند و از همه فعالان سیاسی، حقوق بشری و تمام وجدان‌های بیدار می‌خواهد صدای این زندانیان بی نام و نشان و تمام محکومان به اعدام باشند و خواهان حمایت عملی از خانواده‌های محکومان به اعدام هستند. ما همچنان تاکید می‌کنیم تنها راه توقف ماشین اعدام، اقدام و همبستگی جمعی است.

در هفته چهلم، زندانیان اعتصابی در زندان‌های زیر در اعتصاب هستند:

زندان اوین(بند زنان،بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرم آباد، زندان اراک، زندان اسد آباد اصفهان، زندان نظام شیراز، زندان شیبان اهواز ، زندان بم، زندان مشهد، زندان لاکان رشت(بند زنان و مردان)،زندان قائمشهر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان کهنوج کرمان

سه‌شنبه‌ ۸ آبان ۱۴۰۳
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
شاهزاده رضا پهلوی در واکنش به قتل حکومتی جمشید شارمهد نوشت:
«رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی و رهبر حقیر آن، علی خامنه‌ای، با اعدام جمشید شارمهد، پرونده جنایات خود را سنگین‌تر کردند. از لحظه ربوده‌شدن در کشور ثالث تا لحظه قتل، شارمهد تحت شکنجه‌های مداوم بود و هرگز از حقوق اولیه انسانی و محاکمه‌ای عادلانه بهره‌مند نشد. حقیقت تلخ دیگر این است که با وجود شهروندی آلمان و اقامت دائم در آمریکا، او هرگز حمایت کافی از سوی دولت‌های آلمان و آمریکا دریافت نکرد و این دولت‌ها از اهرم‌های فشار خود بر جمهوری اسلامی برای آزادی یا دست‌کم نجات جان وی استفاده نکردند.

این جنایت هم‌چنین تایید دیگری است بر اینکه "اصلاح‌طلبانِ" به اصطلاح "میانه‌رو"، همواره نقابی فریبنده بر چهره این رژیم اهریمنی بوده‌اند تا در سایه سکوت و مماشات جامعه جهانی به سرکوب و اعدام ادامه دهد.

ضمن ابراز هم‌دردی عمیق با خانواده داغدار جمشید شارمهد، به‌ویژه فرزندانش غزاله و شایان، به آنان اطمینان می‌دهم که تا تحقق عدالت و مجازات آمران و عاملان این جنایت از پای نخواهیم نشست.»

شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل نوشت:

صدای «سفیدشویان» از فریاد «اعدام نکنید» بیشتر شنیده شد!

کدام یک وحشتناک‌تر است؟ این که یک فعال سیاسی مخالف را در آلمان، فرانسه، اتریش، عراق یا ترکیه در خانه خودشان سلاخی کنند، در یک رستوران یا خیابان به قتل برسانند، یا این که ایشان را از محل زندگی‌شان بربایند، با دستان و چشمان بسته به ایران بازگرداند، در زندان نگه دارد و بعد در سکوت خبری اعدام کند؟! کدام‌یک ترسناک‌تر است؟
جمشید شارمهد، به سرنوشت روح‌الله‌ زم و حبیب اسیود دچار شد. چرا که باور مسموم «انتخاب میان بد و بدتر»، تلاش برای مماشات با غرب، تلاش سفیدشویان و تمام کسانی که سعی کردند وضع موجود را «عادی» نشان دهند، بیش از فریاد «اعدام نکنید» شنیده شد. جمشید شارمهد اعدام شد چون هنوز کسانی در ایران و جهان تصور می‌کنند حکومتی که دست به «جنایت علیه بشریت» زده است، می‌تواند با تغییر یک رییس جمهور یا مجلس متحول شود!

جمشید شارمهد شهروند ایرانی آلمانی که تابعیت ایالات متحده را هم داشت، قبل از هر چیز یک پدر بود. یک انسان بود که جمهوری اعدامی جانش را به خاطر اعتقاداتش گرفت. حکومت ایران با اعدام این فعال سیاسی بار دیگر، هم به صورت غرب سیلی زد و هم به تمام کسانی که امیدی به گشایشی از جانب طبقه حاکم دارند. اما افسوس؛ کسانی که خود را به خواب زده‌اند با سیلی هم بیدار نمی‌شوند.
به خانواده جمشید شارمهد عمیقا تسلیت می‌گویم؛ شک نکنید که عدالت روزی محقق خواهد شد.

#جمشید_شارمهد #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، در واکنش به قتل حکومتی جمشید شارمهد، خواستار اعتراض به اعدام همه افراد فارغ از هرگونه اختلاف عقیدتی و فکری شد. او قتل جمشید شارمهد را نشانه استیصال رژیم رو به زوال اسلامی دانست. متن بیانیه گلرخ ایرایی به شرح زیر است:


«قتل جمشید شارمهد نشان دهنده استیصال رژیم رو به زوال اسلامی است

برای گفتن #نه_به_اعدام باید نام او که در دورترین نقطه سیاسی و عقیدتی از ما ایستاده است را نیز با همان آهنگ و خشمی که نام رفقای‌مان را بر زبان می‌آوریم فریاد کنیم.

ریسمانِ استبداد بر گردن همه‌مان روز به روز فربه‌تر می‌شود. این ریسمان قطور و زنجیر ستم زمانی پاره خواهد شد که سرکوب و کشتار سیستماتیک متوقف شود. نه فقط برای دایره‌ی خودی‌هایمان، بلکه برای همه آنانی که با آن دست به گریبانند.

قتل جمشید شارمهد نشان‌دهنده‌ استیصال رژیم رو به زوال اسلامی است. رژیمی ورشکسته، دچار بحران مشروعیت و دست به ماشه که با برپاکردن چوبه‌های دار و جوخه‌های آتش هویت و حیات یافته است.

گلرخ ایرایی
آبان ۱۴۰۳، زندان اوین»

#گلرخ_ایرایی #جمشید_شارمهد #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
مجازات اعدام یکی از غیرانسانی‌ترین ابزارهایی است که حکومت‌های استبدادی برای سرکوب مخالفان و تحمیل سکوت بر جامعه به کار می‌گیرند. در جمهوری اسلامی، این مجازات به ابزاری تمام‌عیار برای ارعاب، خفقان، و تحمیل وحشت بر مردم بدل گشته است. در این نظام، اعدام وسیله‌ای برای خاموش‌کردن صدای ملت و فروبردن جامعه در هاله‌ای از ترس و سکوت است. این روند، نه نشانی از عدالت دارد و نه بویی از انسانیت،بلکه نمادی است از بیداد و قساوت حاکمانی که با مفاهیم عدالت اسلامی بیگانه‌اند.
در حالی که اسلام اصولی چون کرامت انسانی، عدالت و بخشش را ارج می‌نهد، رژیم حاکم این ارزش‌ها را ابزاری برای تقویت قدرت خود کرده و از آموزه‌های دینی برای توجیه سرکوب بهره می‌برد. عناوینی چون (محاربه)و (فساد فی‌الارض)بهانه‌هایی مبهم برای صدور احکام بی‌رحمانه و ضدانسانی‌اند. دادگاه‌هایی که در آن‌ها متهمان از حق دفاع و دسترسی به وکیل محروم‌اند، چهره‌ی واقعی دستگاه سرکوب‌گر این رژیم را به وضوح نمایان می‌سازند. مسئولیت بی‌چون و چرای این بی‌عدالتی‌ها و خون‌های ریخته‌شده، بر دوش سران این نظام است که به طور مستقیم این سیاست‌های سرکوب‌گرانه را هدایت و تقویت می‌کنند.
دامنه‌ی سرکوب جمهوری اسلامی به مرزهای داخلی محدود نمانده است؛ این رژیم با توسل به آدم‌ربایی و ترور مخالفان در خارج از مرزها، ماهیت تروریستی خود را عیان ساخته است. ربایش و اعدام افرادی چون روح‌الله زم، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی، حبیب فرج‌الله چعب، فعال سیاسی اهوازی، و همچنین جمشید شارمهد، از مخالفان سیاسی، نمونه‌هایی از سیاست‌های ترور و ارعاب‌اند که برای خاموش‌کردن هر ندای مخالفی به کار گرفته می‌شود. این اقدامات، چه در داخل و چه در خارج، نشان‌دهنده‌ی عزم رژیم حاکم برای جلوگیری از هرگونه فعالیت منتقدان و سرکوب اندیشه‌های آزاد است.
اعدام‌ها و خشونت‌های سیستماتیک این رژیم هیچ‌گونه نقشی در تأمین عدالت یا اصلاح جامعه ندارند، بلکه آن‌ها تنها ابزارهایی برای ایجاد وحشت و تحمیل فضای ناامنی هستند. این سیاست‌های سرکوب‌گرانه، جامعه را به مسیر انزوای فکری و ترس سوق می‌دهند. در دنیای امروز که راهکارهای انسانی و مترقی بسیاری برای اصلاح و بازپروری وجود دارد، این رژیم همچنان به اعدام و خشونت متوسل می‌شود و بر زخمی عمیق در بافت اجتماعی دامن می‌زند.
برخوردهای قهری و اعدام‌های گسترده در جمهوری اسلامی، چیزی جز ابزاری برای حفظ قدرت از طریق وحشت‌آفرینی نیست. سران این نظام، که در پی تحکیم سلطه‌ی خود از این مسیرند، بزرگ‌ترین مانع پیشرفت جامعه و دشمنان عدالت و امنیت به شمار می‌آیند. خامنه‌ای و پیروانش باید بدانند که روز محاکمه برای این جنایات سریع‌تر از آنچه گمان می‌کنند فرا خواهد رسید، روزی که در برابر دادگاه عدل، باید بابت خون‌های ناحق ریخته‌شده و جنایات بی‌شمار خود پاسخ‌گو باشند.
محمد خوش بیان

#اعدام #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا #یاری_مدنی_توانا

@Dialogue1402