مهدی یراحی، خواننده و آهنگساز، درباره حکم شلاق خود نوشت:
«برای اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق آمادهام و ضمن محکوم کردن این شکنجه ضد بشری، هیچگونه درخواستی برای لغو آن ندارم.
#آخرین_ضربه_رو_محکمتر_بزن
#مهسا_امینی »
وکیل مهدی یراحی، از پایان حکم یکسال حبس او که به پابند الکترونیکی تبدیل شده بود، خبر داد و گفت: «مجازات ٧۴ ضربه شلاق مهدی یراحی باقی مانده که آزادی وثیقه ١۵ میلیارد تومانی منوط به اجرای آن است.»
تداوم صدور و اجرای مجازات شلاق در ایران در حالی است که امروزه در قریب به اتفاق همه کشورها صدور و اجرای مجازاتهای بدنی مانند شلاق سالهاست که منسوخ شده است. بنا بر قوانین بین المللی حقوق بشری به ویژه «کنوانسیون بینالمللی منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیر انسانی یا ترذیلی» اعمال مجازتهای بدنی مانند شلاق مصداق بارز اعمال شکنجه محسوب شده و ممنوع است.
علیرغم گذشت ۳۰ سال از تصویب «کنوانسیون بین المللی منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیرانسانی یا ترذیلی» توسط مجمع عمومی سازمان ملل، نظام جمهوری اسلامی ایران، همچنان از پذیرش این کنوانسیون و امضاء آن خودداری میکند.
این در حالی است که در حال حاضر بیش از ۹۲ درصد از کشورهای جهان به عضویت کنوانسیون جهانی منع شکنجه درآمده و موظف به اجرای مفاد آن هستند.
#مهدی_یراحی #شلاق #نه_به_جمهورى_اسلامى #شکنجه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«برای اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق آمادهام و ضمن محکوم کردن این شکنجه ضد بشری، هیچگونه درخواستی برای لغو آن ندارم.
#آخرین_ضربه_رو_محکمتر_بزن
#مهسا_امینی »
وکیل مهدی یراحی، از پایان حکم یکسال حبس او که به پابند الکترونیکی تبدیل شده بود، خبر داد و گفت: «مجازات ٧۴ ضربه شلاق مهدی یراحی باقی مانده که آزادی وثیقه ١۵ میلیارد تومانی منوط به اجرای آن است.»
تداوم صدور و اجرای مجازات شلاق در ایران در حالی است که امروزه در قریب به اتفاق همه کشورها صدور و اجرای مجازاتهای بدنی مانند شلاق سالهاست که منسوخ شده است. بنا بر قوانین بین المللی حقوق بشری به ویژه «کنوانسیون بینالمللی منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیر انسانی یا ترذیلی» اعمال مجازتهای بدنی مانند شلاق مصداق بارز اعمال شکنجه محسوب شده و ممنوع است.
علیرغم گذشت ۳۰ سال از تصویب «کنوانسیون بین المللی منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیرانسانی یا ترذیلی» توسط مجمع عمومی سازمان ملل، نظام جمهوری اسلامی ایران، همچنان از پذیرش این کنوانسیون و امضاء آن خودداری میکند.
این در حالی است که در حال حاضر بیش از ۹۲ درصد از کشورهای جهان به عضویت کنوانسیون جهانی منع شکنجه درآمده و موظف به اجرای مفاد آن هستند.
#مهدی_یراحی #شلاق #نه_به_جمهورى_اسلامى #شکنجه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیتا فیاضی، هنرمند شناخته شده حوزه تجسمی ایران، دوسالانه سرامیک ایران را روز دوشنبه بدون رعایت حجاب اجباری افتتاح کرد. اقدامی که با خشم خبرگزاری مهر روبرو شده و از آن به عنوان «هنجارشکنی و بیاحترامی به قوانین رسمی کشور» یاد کرده است.
لازم به ذکر است، فریدون فربد یکی از خبرنگاران حوزه هنر، در استوری اینستاگرام خود نوشته است:
«روزگاری مدیر وقت فرهنگسرای نیاوران کار از دیوار پایین میآورد و میگفت ما به زن میگوییم گوشت»
#فرهنگسرای_نیاوران #بیتا_فیاضی #سرامیک #حجاب_اجباری #مقاومت_زندگیست #نافرمانی_مدنی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_ححاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
لازم به ذکر است، فریدون فربد یکی از خبرنگاران حوزه هنر، در استوری اینستاگرام خود نوشته است:
«روزگاری مدیر وقت فرهنگسرای نیاوران کار از دیوار پایین میآورد و میگفت ما به زن میگوییم گوشت»
#فرهنگسرای_نیاوران #بیتا_فیاضی #سرامیک #حجاب_اجباری #مقاومت_زندگیست #نافرمانی_مدنی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_ححاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندان لاکان و آخرین سهشنبهی شهریورماه،
روایت زهره دادرس از لزوم همراهی با کارزار سهشنبههای نه به اعدام
«صدای گریه از فضای زیر هشت به گوشمان میرسد. فاطمه از پشت تلفن، خبر اعدام یکی از اقوام خود در استانی دیگر را شنیده است و نمیتواند جلوی گریهاش را بگیرد. از پشت میلهها، دستهایش را در دست میگیریم و برای او و خانوادهاش طلب صبر داریم. او میداند که ما امروز در اعتصاب غذای #نه_به_اعدام هستیم و این ابراز همدردی برایمان صرفاً عرض تسلیت نیست؛ اما میشود در چشمان پر از اشکش این پرسش را خواند که چرا نتوانستیم از اعدام او جلوگیری کنیم و از کجا معلوم که خودش هم به این سرنوشت دچار نشود؟!
یک هفته گذشته است... در اولین سهشنبه مهر ماه، فاطمه هنوز سیاهپوش بود و اعتصاب غذای ما هم ساعتهای اولیه خود را سپری میکرد که خبر اعدام جوانی دیگر و اینبار در گیلان ما را در بهت و غم فرو برد. میگویند او در یک نزاع دستهجمعی بر اساس اطلاعات اشتباه محکوم شده است. این جوان از اقوام یکی از نگهبانان بود. او هم در همین ساعات اولیه صبح از ماجرا با خبر شده و سراسیمه زندان را ترک کرده بود.
شنیدن خبر دو اعدام به فاصلهی یک هفته، در روز سهشنبه و در زندان، شکلی متناقض از احساس استیصال و همزمان عزم و جدیت مضاعف بر ادامه دادن این همراهی با #کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام وجودمان ایجاد کرده بود.
مدتی از خبر اعدام دوم نگذشته بود که از همشهریهای آن فرد در زندان مطلع شدیم که پدر آن جوان نیز پس از اعدام فرزندش، دوام نیاورده و فوت کرده است. این خبر، به اندازه خبر اعدام برایمان تکاندهنده بود. مجریان آن حکم غیر انسانی را نمیدانم که آیا در برابر مرگ این پدر و عزای تازه به خود لرزیدهاند یا نه؟!
در چند ماه اخیر، بارها در زندان از انتقال افراد به قرنطینه و اجرای احکامشان در زندان لاکان مطلع شدیم و به چشم خویش دیدیم که زندانیانی که زیر حکم اعدام هستند چطور با این اخبار، نگران و سراسیمه میشوند. نمیدانم این اجرای احکام است که سرعت بیشتری به خود گرفته یا همیشه همینطور بوده است و ما کمتر مطلع میشدیم. در این مدت پیگیر اخبار مربوط به صدور احکام اعدام سیاسی نیز بودهایم که بسیار نگرانکننده است.
حالا برای پایان دادن به مجازات غیرانسانی اعدام و در اعتراض به اجرای آن، در زندان با هم همدل شدهایم، با همفکرانمان در دیگر زندانهای کشور همراهیم و به خشونتپرهیزترین شکل ممکن ایستادگی میکنیم.
#اعدام قتل حکومتی و مجازاتی غیرقابل بازگشت است که نه تنها در کاهش میزان وقوع جرم تاثیری نداشته، بلکه خود مصداقی از خشونت است و به افزایش کمیت و کیفیت جرم منجر شده است.»
⚪️ از صفحهی اینستاگرام زهره دادرس، فعال حقوق زنان ساکن گیلان
#نه_به_اعدام #زهره_دادرس #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روایت زهره دادرس از لزوم همراهی با کارزار سهشنبههای نه به اعدام
«صدای گریه از فضای زیر هشت به گوشمان میرسد. فاطمه از پشت تلفن، خبر اعدام یکی از اقوام خود در استانی دیگر را شنیده است و نمیتواند جلوی گریهاش را بگیرد. از پشت میلهها، دستهایش را در دست میگیریم و برای او و خانوادهاش طلب صبر داریم. او میداند که ما امروز در اعتصاب غذای #نه_به_اعدام هستیم و این ابراز همدردی برایمان صرفاً عرض تسلیت نیست؛ اما میشود در چشمان پر از اشکش این پرسش را خواند که چرا نتوانستیم از اعدام او جلوگیری کنیم و از کجا معلوم که خودش هم به این سرنوشت دچار نشود؟!
یک هفته گذشته است... در اولین سهشنبه مهر ماه، فاطمه هنوز سیاهپوش بود و اعتصاب غذای ما هم ساعتهای اولیه خود را سپری میکرد که خبر اعدام جوانی دیگر و اینبار در گیلان ما را در بهت و غم فرو برد. میگویند او در یک نزاع دستهجمعی بر اساس اطلاعات اشتباه محکوم شده است. این جوان از اقوام یکی از نگهبانان بود. او هم در همین ساعات اولیه صبح از ماجرا با خبر شده و سراسیمه زندان را ترک کرده بود.
شنیدن خبر دو اعدام به فاصلهی یک هفته، در روز سهشنبه و در زندان، شکلی متناقض از احساس استیصال و همزمان عزم و جدیت مضاعف بر ادامه دادن این همراهی با #کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام وجودمان ایجاد کرده بود.
مدتی از خبر اعدام دوم نگذشته بود که از همشهریهای آن فرد در زندان مطلع شدیم که پدر آن جوان نیز پس از اعدام فرزندش، دوام نیاورده و فوت کرده است. این خبر، به اندازه خبر اعدام برایمان تکاندهنده بود. مجریان آن حکم غیر انسانی را نمیدانم که آیا در برابر مرگ این پدر و عزای تازه به خود لرزیدهاند یا نه؟!
در چند ماه اخیر، بارها در زندان از انتقال افراد به قرنطینه و اجرای احکامشان در زندان لاکان مطلع شدیم و به چشم خویش دیدیم که زندانیانی که زیر حکم اعدام هستند چطور با این اخبار، نگران و سراسیمه میشوند. نمیدانم این اجرای احکام است که سرعت بیشتری به خود گرفته یا همیشه همینطور بوده است و ما کمتر مطلع میشدیم. در این مدت پیگیر اخبار مربوط به صدور احکام اعدام سیاسی نیز بودهایم که بسیار نگرانکننده است.
حالا برای پایان دادن به مجازات غیرانسانی اعدام و در اعتراض به اجرای آن، در زندان با هم همدل شدهایم، با همفکرانمان در دیگر زندانهای کشور همراهیم و به خشونتپرهیزترین شکل ممکن ایستادگی میکنیم.
#اعدام قتل حکومتی و مجازاتی غیرقابل بازگشت است که نه تنها در کاهش میزان وقوع جرم تاثیری نداشته، بلکه خود مصداقی از خشونت است و به افزایش کمیت و کیفیت جرم منجر شده است.»
⚪️ از صفحهی اینستاگرام زهره دادرس، فعال حقوق زنان ساکن گیلان
#نه_به_اعدام #زهره_دادرس #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زهرا رحیمی (دانشجوی اخراجی که دوباره کنکور داد و به دانشگاه بازگشت) در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«حرف کلینیک بدحجابی بود همه میخندیدید میگفتید اصلا قابلیت اجرا نداره
ولی الان دانشگاه یزد دانشجوهایی که حجاب مورد قبول حراستیهای گیت رو ندارن ارجاع میده مرکز مشاوره دانشگاه
به طور خلاصه شما یا حجاب مورد پسند ما رو داری یا دیوونهای و نیازمند مشاوره»
یکی از کاربران، زیر پست او نوشت:
«گروه روانشناسی یزد یه استاد روانی تو بحث حجاب داره اتفاقا
که در این حد دیوانست که پسرا رو ردیف اول میشونه و به دخترا میگه برن ردیفهای ته. هرکسی هم قانونشو نقض کنه ازش نمره کم میشه»
زهرا اضافه کرد:
«فکرشم نمیکردم بشه از واژه و ماهیت مشاوره، روانشناسی و امثالهم تا این حد بهرهوری سیاسی کرد
حقیقتا تو یه لولدیگهای غیراخلاقیه»
ـ اگر دانشگاهی بودهاید، آیا شما هم چنین تجربهای دارید؟
#دانشگاه_یزد #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #روانشناسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«حرف کلینیک بدحجابی بود همه میخندیدید میگفتید اصلا قابلیت اجرا نداره
ولی الان دانشگاه یزد دانشجوهایی که حجاب مورد قبول حراستیهای گیت رو ندارن ارجاع میده مرکز مشاوره دانشگاه
به طور خلاصه شما یا حجاب مورد پسند ما رو داری یا دیوونهای و نیازمند مشاوره»
یکی از کاربران، زیر پست او نوشت:
«گروه روانشناسی یزد یه استاد روانی تو بحث حجاب داره اتفاقا
که در این حد دیوانست که پسرا رو ردیف اول میشونه و به دخترا میگه برن ردیفهای ته. هرکسی هم قانونشو نقض کنه ازش نمره کم میشه»
زهرا اضافه کرد:
«فکرشم نمیکردم بشه از واژه و ماهیت مشاوره، روانشناسی و امثالهم تا این حد بهرهوری سیاسی کرد
حقیقتا تو یه لولدیگهای غیراخلاقیه»
ـ اگر دانشگاهی بودهاید، آیا شما هم چنین تجربهای دارید؟
#دانشگاه_یزد #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #روانشناسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمد عمرانی، هنرمند مردمی، با کلام دلنشینش در این ویدیو از ضرورت همبستگی در مبارزات مدنی به قصد رسیدن به نتیجه مطلوب سخن میگوید.
اعتصابات و نافرمانیهای مدنی، در کنار اعتراضات خیابانی، راهکارهایی مؤثر برای به زانو درآوردن این رژیم ستمگر هستند.
فراتر از مطالبات صنفی، باید پشتیبان و حامی اعتراضات یکدیگر باشیم. تنها با همبستگی و اتحاد همه اقشار ملت ایران است که میتوان به آرمان بزرگتر، یعنی آزادی و رهایی ایران عزیز، دست یافت.
وقت آن رسیده است که با دستانی درهمتنیده و ارادهای استوار، مسیری نو به سوی آیندهای روشن بگشاییم.
#اعتصابات_سراسری #همبستگی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اعتصابات و نافرمانیهای مدنی، در کنار اعتراضات خیابانی، راهکارهایی مؤثر برای به زانو درآوردن این رژیم ستمگر هستند.
فراتر از مطالبات صنفی، باید پشتیبان و حامی اعتراضات یکدیگر باشیم. تنها با همبستگی و اتحاد همه اقشار ملت ایران است که میتوان به آرمان بزرگتر، یعنی آزادی و رهایی ایران عزیز، دست یافت.
وقت آن رسیده است که با دستانی درهمتنیده و ارادهای استوار، مسیری نو به سوی آیندهای روشن بگشاییم.
#اعتصابات_سراسری #همبستگی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«"دوسش داشتم خیلی"
یک عبارت و جمعاً سه کلمه...
مادر..... شما حق دارید، تا ابد حق دارید، فقط نمیدانم کسانی از حکومت که این یک دقیقه و پانزده ثانیه را دیدهاند، اگر بی همه چیز بوده باشند، الان باید زنده باشند.
بیشتر جا ندارد نوشتن....
فیلم بسیار گویاست.
شرح درد یک ملت است.»
از اینستاگرام امیرسالار داوودی
این ویدیو را قبلا هم ما منتشر کردهایم. اما هر بار میبینیم بیشتر دردی که جمهوری اسلامی به افشار زیادی از جامعه تحمیل کرده است را درک میکنیم. تحمیل جنگ هشت ساله با عراق (در پی مداخله در حکومت کشور همسایه و داستان صدور انقلاب) و عدم مدیریت درست آن (به خاطر اعدام و پاکسازی افسران با تجربه ارتش شاهنشاهی و جایگزین شدن افرادی کارنابلد مثل محسن رضاییها در مدیریت نظامی مملکت)، تحلیل توان کشور (به خاطر تحریمهای ناشی از تسخیر سفارت آمریکا توسط انقلابیون و بلوکه شدن خریدهای نظامی حکومت محمدرضا شاه) کشور را در وضعیتی قرار داد که جوانهای بسیاری را از دست دادیم و خسارات جبرانناپذیری دیدیم و هنوز هیچکس بابت آن پاسخگو نیست.
جمهوری اسلامی باید برود و ما دادخواه همه جانهایی هستیم که از فاجعه سینما رکس، اعدامها، جنگ، سرکوبهای اعتراضات، ساقط کردن هواپیمای اوکراینی و کرونا و ... از مردم ما ستانده شد.
#دادخواهی #مادران_دادخواه #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یک عبارت و جمعاً سه کلمه...
مادر..... شما حق دارید، تا ابد حق دارید، فقط نمیدانم کسانی از حکومت که این یک دقیقه و پانزده ثانیه را دیدهاند، اگر بی همه چیز بوده باشند، الان باید زنده باشند.
بیشتر جا ندارد نوشتن....
فیلم بسیار گویاست.
شرح درد یک ملت است.»
از اینستاگرام امیرسالار داوودی
این ویدیو را قبلا هم ما منتشر کردهایم. اما هر بار میبینیم بیشتر دردی که جمهوری اسلامی به افشار زیادی از جامعه تحمیل کرده است را درک میکنیم. تحمیل جنگ هشت ساله با عراق (در پی مداخله در حکومت کشور همسایه و داستان صدور انقلاب) و عدم مدیریت درست آن (به خاطر اعدام و پاکسازی افسران با تجربه ارتش شاهنشاهی و جایگزین شدن افرادی کارنابلد مثل محسن رضاییها در مدیریت نظامی مملکت)، تحلیل توان کشور (به خاطر تحریمهای ناشی از تسخیر سفارت آمریکا توسط انقلابیون و بلوکه شدن خریدهای نظامی حکومت محمدرضا شاه) کشور را در وضعیتی قرار داد که جوانهای بسیاری را از دست دادیم و خسارات جبرانناپذیری دیدیم و هنوز هیچکس بابت آن پاسخگو نیست.
جمهوری اسلامی باید برود و ما دادخواه همه جانهایی هستیم که از فاجعه سینما رکس، اعدامها، جنگ، سرکوبهای اعتراضات، ساقط کردن هواپیمای اوکراینی و کرونا و ... از مردم ما ستانده شد.
#دادخواهی #مادران_دادخواه #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخشهای از فیلم مستند خواب ابریشم، ساخته خانم ناهید رضایی
این مستند، در سال ۱۳۸۱ ساخته شده است. خانم ناهید رضایی، سه سال پیش این ویدیو را در یوتیوب منتشر کرده و نوشته است:
«این فیلم را درست بیست سال پیش درباره دختران جوان دبیرستانی ساختم. به مدرسهای که در آن درس خوانده بودم رفتم و از دختران جوان پرسیدم چه خواستههایی دارند، آرزوهایشان چیست و چه تصوری از خودشان در بیست سال بعد دارند.
امروز که بعد از بیست سال دوباره صدای دختران سرزمینم را میشنوم که طلب زندگی و آزادی میکنند و جهانی را با خود همصدا کردهاند، فکر میکنم این انباشت مطالبات و خواستهها نه فقط متعلق به دختران این نسل یا بیست سال قبل، بلکه متعلق به مادرها، مادربزرگها و نسلهای گذشته این سرزمین هم هست.
آنچه اما مسلم است، جسارت روزافزون زنان و دختران ما در طی این سالهاست. زنانی که به تدریج، و در مواجهه با جهان گستردهای که از طریق فضاهای مجازی برایشان باز شد، دیگر محدودیتهای اعمالشده بر خودشان را تاب نیاوردند و کمکم شروع به ابراز وجود کردند.
جسارت و توان آنها در بیان خواستههایشان، حتی در بیست سال پیش، شگفتانگیز است.
آنها فقط جسور نیستند، بلکه به شرایطشان آگاه هستند و تحلیلهای درخشانی درباره مسائل سیاسی، اجتماعی و فلسفی دارند.
دختران آن فیلم، مادرهای این نسل مبارز و پرشوری هستند که برای رسیدن به آرزوهایشان، جنبش امروز ایران را سردمداری میکنند.
در پایان آن فیلم نوشته بودم: «با آرزوی شادی برای دانشآموزان بیست سال بعد.»
امروز، بیش از همیشه، امید دارم زنان و دختران سرزمینم را شاد ببینم.
فیلم کامل را در یوتیوب ببینید:
https://youtu.be/2A4zZYdzHB0?feature=shared
مرتبط:
دانشآموزان و عوارض نظام آموزشی ایدئولوژیک
https://tavaana.org/live_ies/
دوره آموزشی دموکراسی در کلاس درس
https://tavaana.org/democratization-of-classes/
دوره آموزشی حمایت از آموزش لیبرال در ایران
https://tavaana.org/advocating-liberal-education-for-iran/
دموکراسی در آموزش
https://tavaana.org/democracy-in-education/
#نظام_آموزشی #آموزش_ایدئولوژیک #زن_زندگی_آزادی #فرزندان_ایران #دختران_ایران #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این مستند، در سال ۱۳۸۱ ساخته شده است. خانم ناهید رضایی، سه سال پیش این ویدیو را در یوتیوب منتشر کرده و نوشته است:
«این فیلم را درست بیست سال پیش درباره دختران جوان دبیرستانی ساختم. به مدرسهای که در آن درس خوانده بودم رفتم و از دختران جوان پرسیدم چه خواستههایی دارند، آرزوهایشان چیست و چه تصوری از خودشان در بیست سال بعد دارند.
امروز که بعد از بیست سال دوباره صدای دختران سرزمینم را میشنوم که طلب زندگی و آزادی میکنند و جهانی را با خود همصدا کردهاند، فکر میکنم این انباشت مطالبات و خواستهها نه فقط متعلق به دختران این نسل یا بیست سال قبل، بلکه متعلق به مادرها، مادربزرگها و نسلهای گذشته این سرزمین هم هست.
آنچه اما مسلم است، جسارت روزافزون زنان و دختران ما در طی این سالهاست. زنانی که به تدریج، و در مواجهه با جهان گستردهای که از طریق فضاهای مجازی برایشان باز شد، دیگر محدودیتهای اعمالشده بر خودشان را تاب نیاوردند و کمکم شروع به ابراز وجود کردند.
جسارت و توان آنها در بیان خواستههایشان، حتی در بیست سال پیش، شگفتانگیز است.
آنها فقط جسور نیستند، بلکه به شرایطشان آگاه هستند و تحلیلهای درخشانی درباره مسائل سیاسی، اجتماعی و فلسفی دارند.
دختران آن فیلم، مادرهای این نسل مبارز و پرشوری هستند که برای رسیدن به آرزوهایشان، جنبش امروز ایران را سردمداری میکنند.
در پایان آن فیلم نوشته بودم: «با آرزوی شادی برای دانشآموزان بیست سال بعد.»
امروز، بیش از همیشه، امید دارم زنان و دختران سرزمینم را شاد ببینم.
فیلم کامل را در یوتیوب ببینید:
https://youtu.be/2A4zZYdzHB0?feature=shared
مرتبط:
دانشآموزان و عوارض نظام آموزشی ایدئولوژیک
https://tavaana.org/live_ies/
دوره آموزشی دموکراسی در کلاس درس
https://tavaana.org/democratization-of-classes/
دوره آموزشی حمایت از آموزش لیبرال در ایران
https://tavaana.org/advocating-liberal-education-for-iran/
دموکراسی در آموزش
https://tavaana.org/democracy-in-education/
#نظام_آموزشی #آموزش_ایدئولوژیک #زن_زندگی_آزادی #فرزندان_ایران #دختران_ایران #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انقلاب ۵۷ یکی از تلخترین و سرنوشتسازترین وقایع تاریخ معاصر ایران بود که مسیری تاریک و بیثباتی را برای مردم این سرزمین رقم زد. انقلابی که در لفظ با شعارهایی چون آزادی، عدالت و برابری آغاز شد، اما نتیجهاش سرکوب، اختناق و تبعیض شد. شورشی که آینده ایران را نه تنها به پیش نبرد، بلکه به گذشتهای پر از تعصب و استبداد بازگرداند. هرچه زمان جلو میرود و بیشتر میخوانیم و به نظریات انقلابیون رجوع میکنیم میبینیم که گروههای دخیل در انقلاب باوری به آزادیهای فردی و سیاسی به معنایی که در کشورهای غربی متداول است، نداشتهاند و بیشتر الگوی کشورهای اروپای شرقی مد نظرشان بود.
امروز، نسل جوان ایران با نگاه به تاریخ، اشتباهات آن دوران را بهخوبی درک کردهاند. آنها میدانند که چه بهای سنگینی برای تصمیمات نادرست و احساساتی آن زمان پرداخته شده است. این نسل، آگاهتر، جسورتر و با امید به بازسازی ایران، در تلاشاند تا آن اشتباه بزرگ را جبران کنند. نسل نیکا و ساریناها، برای یک زندگی معمولی که ۴۶ سال است از ایرانیان دریغ شده است، میجنگند، برای حقوق اولیه و انسانی.
جوانان ایران امروز برای آزادی و عدالت واقعی، بهایی سنگین میپردازند. آنها در خیابانها، زندانها و حتی در زندگی روزمره خود، مقاومت میکنند تا آیندهای بهتر برای کشورشان بسازند. این نسل، دیگر اسیر شعارهای پوچ و وعدههای بیاساس نمیشود. آنها میدانند که ایران شایسته حکومتی است که به حقوق انسانی احترام بگذارد و آزادی را برای همه تضمین کند.
آنچه این روزها در مبارزات نسل جوان دیده میشود، ارادهای قوی برای جبران گذشته و ساختن آیندهای روشن است. آنها با وجود سرکوب، زندان، شکنجه و تهدید، ایستادهاند و نشان دادهاند که اشتباهات گذشته را تکرار نخواهند کرد. این نسل، حامل امید و نماد بازگشت به مسیری است که ایران را به شکوه و اقتدار واقعیاش بازگرداند. با حرکتی رو به حلو، درسگیری از خطاهای گذشتگان و ساختن ایران بر بنیان اندیشههای مدرن و مترقی و متکی بر توسعهای متوازن و پایدار،
با همبستگی و مقاومت، ایران را پس میگیریم.
ویدیو ارسالی مخاطبان توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #برای_آزادی #برای_یک_زندگی_معمولی #زندگی_نرمال #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز، نسل جوان ایران با نگاه به تاریخ، اشتباهات آن دوران را بهخوبی درک کردهاند. آنها میدانند که چه بهای سنگینی برای تصمیمات نادرست و احساساتی آن زمان پرداخته شده است. این نسل، آگاهتر، جسورتر و با امید به بازسازی ایران، در تلاشاند تا آن اشتباه بزرگ را جبران کنند. نسل نیکا و ساریناها، برای یک زندگی معمولی که ۴۶ سال است از ایرانیان دریغ شده است، میجنگند، برای حقوق اولیه و انسانی.
جوانان ایران امروز برای آزادی و عدالت واقعی، بهایی سنگین میپردازند. آنها در خیابانها، زندانها و حتی در زندگی روزمره خود، مقاومت میکنند تا آیندهای بهتر برای کشورشان بسازند. این نسل، دیگر اسیر شعارهای پوچ و وعدههای بیاساس نمیشود. آنها میدانند که ایران شایسته حکومتی است که به حقوق انسانی احترام بگذارد و آزادی را برای همه تضمین کند.
آنچه این روزها در مبارزات نسل جوان دیده میشود، ارادهای قوی برای جبران گذشته و ساختن آیندهای روشن است. آنها با وجود سرکوب، زندان، شکنجه و تهدید، ایستادهاند و نشان دادهاند که اشتباهات گذشته را تکرار نخواهند کرد. این نسل، حامل امید و نماد بازگشت به مسیری است که ایران را به شکوه و اقتدار واقعیاش بازگرداند. با حرکتی رو به حلو، درسگیری از خطاهای گذشتگان و ساختن ایران بر بنیان اندیشههای مدرن و مترقی و متکی بر توسعهای متوازن و پایدار،
با همبستگی و مقاومت، ایران را پس میگیریم.
ویدیو ارسالی مخاطبان توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #برای_آزادی #برای_یک_زندگی_معمولی #زندگی_نرمال #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز را «روز رشت» نامگذاری کردهاند.
۱۲ دیماه، بهعنوان یک مناسبت تاریخی و فرهنگی، هر سال به عنوان «روز رشت» گرامی داشته میشود.
هیچ میدانید چرا به شهر رشت «شهر اولینها» میگویند؟
شهر رشت در جریان انقلابها و اعتراضهای مردمی هماره پیشتاز بوده است.
رشت زیبا را ببینید.
ویدئو از محمد مهیمنی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#روز_رشت
@Tavaana_TavaanaTech
۱۲ دیماه، بهعنوان یک مناسبت تاریخی و فرهنگی، هر سال به عنوان «روز رشت» گرامی داشته میشود.
هیچ میدانید چرا به شهر رشت «شهر اولینها» میگویند؟
شهر رشت در جریان انقلابها و اعتراضهای مردمی هماره پیشتاز بوده است.
رشت زیبا را ببینید.
ویدئو از محمد مهیمنی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#روز_رشت
@Tavaana_TavaanaTech
بیست و پنجمین دیماه (کریسمس) در زندان
کریسمسی خونین با قریب به ۲۵ اعدام (در ۲۵ دسامبر)
سعید ماسوری، یکی از قدیمیترین زندانیهای سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، که ۲۵ سال بدون حتی یک ساعت مرخصی زندانی است، در بیست و پنجمین سال نوی میلادی در زندان، نامهای به شرح زیر نوشت:
این بیست و پنجمین دیماه (و کریسمس) است که در زندان هستم. نمیدانم این چشمها چه چیزهای دیگری را باید ببینند و این قلب چه سنگینیها و خوندلهایی را باید تحمل کند. از زمانی که خودم محکوم به اعدام و در انفرادی بودم و هر ملاقات را ملاقات آخر و هر "صدای باز و بسته شدن درب" را ناقوس مرگ میدانستم (و با وجود گذشت ۲۵ سال هنوز هم هر صدای در و مشابه آن به دلیل "شرطی-روانی" با همان احساس همراه است) تا زمانی که اعدامهای تکتک دوستان و عزیزان را از نزدیک احساس کردم، دیگر نمیدانم چه میزان دیگر را باید ببینم و تحمل کنم.
از غیبت و بردن همسلولیها (حجت زمانی، مجید کاووسی، فرزاد کمانگر، علی صارمی، عبدالرضا رجبی، افشین آسانلو، منصور رادپور، شاهرخ زمانی، لقمان و زانیار مرادی، علی حیدریان و و و...) تا همبندیان دوستداشتنی و عاشقی چون محسن دکمهچی، جعفر کاظمی، محمد آقایی، غلامرضا خسروی، حامد احمدی، شهرام احمدی، قاسم آبسه، آسو، ایوب، فرهاد سلیمی، انور، خسرو، محسن شکاری، محمد قبادلو... تا شنیدن فریادها و ضجههای خانوادههای آنان...
واقعاً نمیدانم... هنوز نمیدانم چطور بعد از آن نقاشی کودکانه مهنا، دختر ششساله، که نقاشی خودش و مادرش را کنار چوبهدار "بابا" در جلوی درب زندان گوهردشت کشیده بود، زمانی که در انتظار آخرین دیدار و بوسیدن صورت پدرش (در هنگام تحویل پیکر او) بود، تحمل کردم و هنوز قلبم از این تپشهای گزنده و دردآور باز نایستاده...!
شاید در این ۲۵ سال چنان در غرقاب جنایات این حاکمیت جانی غرق شدهام که "این همه" دیگر تنها قطرهای از دریای جنایات این شرالاشقیاء بوده و اگر زمانی هر چند هفته و ماه با اعدام مواجه بودیم، اکنون بهصورت متوسط هر ۴ ساعت یک اعدام را شاهدیم. تنها طی همین ایام کریسمس قریب به ۲۵ بیگناه را اعدام کردند؛ یعنی تقریباً هر ۲.۵ ساعت یک اعدام!
این نامه را اینبار نه خطاب به مردم میهنم (که هرچه در وسعشان است انجام میدهند)، بلکه خطاب به همه وجدانهای بیدار در نهادهای بینالمللی حقوق بشر، بهویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل (کمیساریای عالی)، گزارشگران، خصوصاً گزارشگر ویژه، خانم مای ساتو، و همه شخصیتهای تأثیرگذار: جناب دبیرکل سازمان ملل آقای آنتونیو گوترش، رئیس کمیسیون اروپا (خانم فون در لاین)، رئیس پارلمان اروپا (خانم روبرتا متسولا) مینویسم و از آنها مصرانه میخواهم که بهجز اظهار نگرانی و یا محکوم کردن اعدامها، برای ممانعت از این اعدامها، دست به اقدامات جدیتری بزنند.
شمار اعدامها را تنها اعداد تصور نکنند، که این جان انسانهاست که روزانه پرپر میشود. کمترین کار در این رابطه مقید کردن این "حکومت اعدام" به موازین انسانی و حقوق بشری است؛ با منوط کردن مراودات دیپلماتیک و سیاسی به متوقف کردن این ماشین کشتار، تا شاید کشتار متوقف شود. حتی در صورت لزوم، ارجاع این پرونده نقض حقوق بشر به شورای امنیت...!
هر ساعت و روز تعلل در این امر به قیمت اعدامهای باز هم بیشتر و بیشتر تمام میشود، و البته خونهایی که از پیکر مردم ایران ریخته میشود. شاید اگر پیشتر اقدامات مؤثری انجام میشد، امروز حتی خانم چچیلیا سالا، خبرنگار ایتالیایی، هم اینگونه قربانی سیاستهای گروگانگیری نمیشد (آنهم در ایام کریسمس!).
رونوشت به:
⭕ دبیرکل سازمان ملل آقای آنتونیو گوترش
⭕ رئیس کمیسیون اروپا خانم اورزولا فون در لاین
⭕ رئیس پارلمان اروپا خانم روبرتا متسولا
⭕ گزارشگر ویژه ایران خانم مای ساتو
زندانی سیاسی سعید ماسوری، از اعضای #کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
درباره سعید ماسوری، این مطالب را ببینید:
از پشت میلههای زندان، سعید ماسوری
https://tavaana.org/from-prison-2-saeed-masoori/
روایت یک پرونده، سعید ماسوری
https://tavaana.org/clubhouse_case_saeidmasouri/
#سعید_ماسوری #بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کریسمسی خونین با قریب به ۲۵ اعدام (در ۲۵ دسامبر)
سعید ماسوری، یکی از قدیمیترین زندانیهای سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، که ۲۵ سال بدون حتی یک ساعت مرخصی زندانی است، در بیست و پنجمین سال نوی میلادی در زندان، نامهای به شرح زیر نوشت:
این بیست و پنجمین دیماه (و کریسمس) است که در زندان هستم. نمیدانم این چشمها چه چیزهای دیگری را باید ببینند و این قلب چه سنگینیها و خوندلهایی را باید تحمل کند. از زمانی که خودم محکوم به اعدام و در انفرادی بودم و هر ملاقات را ملاقات آخر و هر "صدای باز و بسته شدن درب" را ناقوس مرگ میدانستم (و با وجود گذشت ۲۵ سال هنوز هم هر صدای در و مشابه آن به دلیل "شرطی-روانی" با همان احساس همراه است) تا زمانی که اعدامهای تکتک دوستان و عزیزان را از نزدیک احساس کردم، دیگر نمیدانم چه میزان دیگر را باید ببینم و تحمل کنم.
از غیبت و بردن همسلولیها (حجت زمانی، مجید کاووسی، فرزاد کمانگر، علی صارمی، عبدالرضا رجبی، افشین آسانلو، منصور رادپور، شاهرخ زمانی، لقمان و زانیار مرادی، علی حیدریان و و و...) تا همبندیان دوستداشتنی و عاشقی چون محسن دکمهچی، جعفر کاظمی، محمد آقایی، غلامرضا خسروی، حامد احمدی، شهرام احمدی، قاسم آبسه، آسو، ایوب، فرهاد سلیمی، انور، خسرو، محسن شکاری، محمد قبادلو... تا شنیدن فریادها و ضجههای خانوادههای آنان...
واقعاً نمیدانم... هنوز نمیدانم چطور بعد از آن نقاشی کودکانه مهنا، دختر ششساله، که نقاشی خودش و مادرش را کنار چوبهدار "بابا" در جلوی درب زندان گوهردشت کشیده بود، زمانی که در انتظار آخرین دیدار و بوسیدن صورت پدرش (در هنگام تحویل پیکر او) بود، تحمل کردم و هنوز قلبم از این تپشهای گزنده و دردآور باز نایستاده...!
شاید در این ۲۵ سال چنان در غرقاب جنایات این حاکمیت جانی غرق شدهام که "این همه" دیگر تنها قطرهای از دریای جنایات این شرالاشقیاء بوده و اگر زمانی هر چند هفته و ماه با اعدام مواجه بودیم، اکنون بهصورت متوسط هر ۴ ساعت یک اعدام را شاهدیم. تنها طی همین ایام کریسمس قریب به ۲۵ بیگناه را اعدام کردند؛ یعنی تقریباً هر ۲.۵ ساعت یک اعدام!
این نامه را اینبار نه خطاب به مردم میهنم (که هرچه در وسعشان است انجام میدهند)، بلکه خطاب به همه وجدانهای بیدار در نهادهای بینالمللی حقوق بشر، بهویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل (کمیساریای عالی)، گزارشگران، خصوصاً گزارشگر ویژه، خانم مای ساتو، و همه شخصیتهای تأثیرگذار: جناب دبیرکل سازمان ملل آقای آنتونیو گوترش، رئیس کمیسیون اروپا (خانم فون در لاین)، رئیس پارلمان اروپا (خانم روبرتا متسولا) مینویسم و از آنها مصرانه میخواهم که بهجز اظهار نگرانی و یا محکوم کردن اعدامها، برای ممانعت از این اعدامها، دست به اقدامات جدیتری بزنند.
شمار اعدامها را تنها اعداد تصور نکنند، که این جان انسانهاست که روزانه پرپر میشود. کمترین کار در این رابطه مقید کردن این "حکومت اعدام" به موازین انسانی و حقوق بشری است؛ با منوط کردن مراودات دیپلماتیک و سیاسی به متوقف کردن این ماشین کشتار، تا شاید کشتار متوقف شود. حتی در صورت لزوم، ارجاع این پرونده نقض حقوق بشر به شورای امنیت...!
هر ساعت و روز تعلل در این امر به قیمت اعدامهای باز هم بیشتر و بیشتر تمام میشود، و البته خونهایی که از پیکر مردم ایران ریخته میشود. شاید اگر پیشتر اقدامات مؤثری انجام میشد، امروز حتی خانم چچیلیا سالا، خبرنگار ایتالیایی، هم اینگونه قربانی سیاستهای گروگانگیری نمیشد (آنهم در ایام کریسمس!).
رونوشت به:
⭕ دبیرکل سازمان ملل آقای آنتونیو گوترش
⭕ رئیس کمیسیون اروپا خانم اورزولا فون در لاین
⭕ رئیس پارلمان اروپا خانم روبرتا متسولا
⭕ گزارشگر ویژه ایران خانم مای ساتو
زندانی سیاسی سعید ماسوری، از اعضای #کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
درباره سعید ماسوری، این مطالب را ببینید:
از پشت میلههای زندان، سعید ماسوری
https://tavaana.org/from-prison-2-saeed-masoori/
روایت یک پرونده، سعید ماسوری
https://tavaana.org/clubhouse_case_saeidmasouri/
#سعید_ماسوری #بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech