نامه حسین هاشمی از بازداشت شدگان آبان ۹۸؛ «ما برای غایت انسان در ایران جنگیدیم»
حسین هاشمی، زندانی سیاسی و از بازداشتشدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸، که هم اکنون در زندان تهران بزرگ در حال تحمل دوران محکومیت ۵ ساله خود است با نگارش نامهای از مشکلاتی میگوید که زندانیان و علی الخصوص بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ در زندان تهران بزرگ با آن روبرو هستند. این زندانی سیاسی در نامه خود ضمن توصیف بخشی از مشکلاتی که این زندانیان با آنها روبرو هستند میگوید: «ما نه جاسوس دولت متخاصمیم و نه وطن فروش، تنها کارگرانی بودیم که دیگر به تنگ آمده بودیم از این همه ظلم و اینهمه بی عدالتی. خسته شدیم از بس درجا زدیم و هیچمان به همان هیچ تبدیل شد. خسته شدیم از بس جوانانمان را در سطل های زباله دیدم، یا معتاد در کف خیابان، یا خفته در گور. خسته شدیم از زنانی که تن خود را فروختند برای لقمه ای نان. خسته شدیم از اینهمه مغزی را که فراری دادند. ما برای غایت انسان در ایران جنگیدیم».
او در بخشی از این نامه می گوید: «شیشه، دوا و تریاک. انواع موادمخدر مانند ریگ در بند سیاسی زندان تهران بزرگ مثل آب خوردن پیدا می شود. اما دریغ از یک لیوان آب شرب، دریغ از سرویس بهداشتی مناسب، دریغ از یک سیستم گرمایشی سرمایشی مناسب، دریغ از یک فضای آرام برای کتاب و کتابخوانی، دریغ از یک بوته، یک گل و حتی یک شاخه درخت. جز سیمان و دیوار های خشن و سخت و سیم های خاردار چیزی پیش رویتان نیست و حتی کتابی که بتواند ما و پرنده خیالمان را به خارج از این فضا ببرد».
«ملت ایران، ما را در بدترین شرایط زیستی نگهداری میکنند، شرایطی که حداقل ها را هم از ما گرفتند و حتی جای مناسبی برای نگهداری حیوانات نیست. چه برسد به نام مقدس انسان. از روند دادگاه ها برایتان میگویم. دادگاه هایی بدون حضور وکیل یا وکیل هایی که خفه شده بودند. بدون حضور هیئت منصفه و زیر ۵ دقیقه با حکم های کیلویی ۵ تا ۱۰ سال.»
متن کامل این نامه را به نقل از هرانا بخوانید:
https://bit.ly/2TaSDLv
#آبان۹۸ #کدام_آبان #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد
@Tavaana_TavaanaTech
حسین هاشمی، زندانی سیاسی و از بازداشتشدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸، که هم اکنون در زندان تهران بزرگ در حال تحمل دوران محکومیت ۵ ساله خود است با نگارش نامهای از مشکلاتی میگوید که زندانیان و علی الخصوص بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ در زندان تهران بزرگ با آن روبرو هستند. این زندانی سیاسی در نامه خود ضمن توصیف بخشی از مشکلاتی که این زندانیان با آنها روبرو هستند میگوید: «ما نه جاسوس دولت متخاصمیم و نه وطن فروش، تنها کارگرانی بودیم که دیگر به تنگ آمده بودیم از این همه ظلم و اینهمه بی عدالتی. خسته شدیم از بس درجا زدیم و هیچمان به همان هیچ تبدیل شد. خسته شدیم از بس جوانانمان را در سطل های زباله دیدم، یا معتاد در کف خیابان، یا خفته در گور. خسته شدیم از زنانی که تن خود را فروختند برای لقمه ای نان. خسته شدیم از اینهمه مغزی را که فراری دادند. ما برای غایت انسان در ایران جنگیدیم».
او در بخشی از این نامه می گوید: «شیشه، دوا و تریاک. انواع موادمخدر مانند ریگ در بند سیاسی زندان تهران بزرگ مثل آب خوردن پیدا می شود. اما دریغ از یک لیوان آب شرب، دریغ از سرویس بهداشتی مناسب، دریغ از یک سیستم گرمایشی سرمایشی مناسب، دریغ از یک فضای آرام برای کتاب و کتابخوانی، دریغ از یک بوته، یک گل و حتی یک شاخه درخت. جز سیمان و دیوار های خشن و سخت و سیم های خاردار چیزی پیش رویتان نیست و حتی کتابی که بتواند ما و پرنده خیالمان را به خارج از این فضا ببرد».
«ملت ایران، ما را در بدترین شرایط زیستی نگهداری میکنند، شرایطی که حداقل ها را هم از ما گرفتند و حتی جای مناسبی برای نگهداری حیوانات نیست. چه برسد به نام مقدس انسان. از روند دادگاه ها برایتان میگویم. دادگاه هایی بدون حضور وکیل یا وکیل هایی که خفه شده بودند. بدون حضور هیئت منصفه و زیر ۵ دقیقه با حکم های کیلویی ۵ تا ۱۰ سال.»
متن کامل این نامه را به نقل از هرانا بخوانید:
https://bit.ly/2TaSDLv
#آبان۹۸ #کدام_آبان #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد
@Tavaana_TavaanaTech
روایت یک ترنس از آزار کلامی و خشونت فیزیکی
اعضای جامعه ال.جی.بی.تی در ایران با آزار کلامی و خشونتهای خیابانی مواجه هستند. روایت دردناک یک ترنس را از مواجهه با این آزارها میشنویم.
این بخشی از گفتوگوی زنده در کلاب توانا است که به مناسبت روز جهانی ۱۷ مه با حضور جمعی از کنشگران جامعه ال.جی.بی.تی برگزار شد. ۱۷ مه روزجهانی مبارزه با همجنسگراستیزی-هراسی، دوجنسگراستیزی-هراسی و ترنسکشوالستیزی-هراسی است.
در یوتیوب ببینید:
https://youtu.be/oICzc4LbmRE
در سابت:
https://bit.ly/2ShlHQW
در ساندکلاد:
https://bit.ly/3faypKd
#ترنس_ستیزی #همجنسگراستیزی #آزار_کلامی #خشونت_فیزیکی #جامعه_رنگینکمانی
@Tavaana_TavaanaTech
اعضای جامعه ال.جی.بی.تی در ایران با آزار کلامی و خشونتهای خیابانی مواجه هستند. روایت دردناک یک ترنس را از مواجهه با این آزارها میشنویم.
این بخشی از گفتوگوی زنده در کلاب توانا است که به مناسبت روز جهانی ۱۷ مه با حضور جمعی از کنشگران جامعه ال.جی.بی.تی برگزار شد. ۱۷ مه روزجهانی مبارزه با همجنسگراستیزی-هراسی، دوجنسگراستیزی-هراسی و ترنسکشوالستیزی-هراسی است.
در یوتیوب ببینید:
https://youtu.be/oICzc4LbmRE
در سابت:
https://bit.ly/2ShlHQW
در ساندکلاد:
https://bit.ly/3faypKd
#ترنس_ستیزی #همجنسگراستیزی #آزار_کلامی #خشونت_فیزیکی #جامعه_رنگینکمانی
@Tavaana_TavaanaTech
YouTube
روایت یک ترنس از آزار کلامی و خشونت فیزیکی
اعضای جامعه ال.جی.بی.تی در ایران با آزار کلامی و خشونتهای خیابانی مواجه هستند. روایت دردناک یک ترنس را از مواجهه با این آزارها میشنویم.
این بخشی از گفتوگوی زنده در کلاب توانا است که به مناسبت روز جهانی ۱۷ مه با حضور جمعی از کنشگران جامعه ال.جی.بی.تی برگزار…
این بخشی از گفتوگوی زنده در کلاب توانا است که به مناسبت روز جهانی ۱۷ مه با حضور جمعی از کنشگران جامعه ال.جی.بی.تی برگزار…
Forwarded from آموزشکده توانا
زادروز جلیل شهناز، از نسل غولهای موسیقی ایرانی
https://bit.ly/2LjYDcp
پرویز یاحقی:
یک عمر توان به ساز دمساز شدن
ور ساز نواختن سرافراز شدن
صد سال توان به تار مضراب زدن
اما نتوان جلیل شهناز شدن
محمدرضا #شجریان:
«من آنچه در آواز آموختهام متاثر از نوازندگی استاد شهناز بوده است و سالهای سال با صدای تار این استاد بیبدیل زندگی کردهام. اولینبار که ساز شهناز را شنیدم مرا در خود فرو برد و تا امروز هم چنان در من زندگی میکند.ساز او مرا به جائی برد که دیگران نمیشناسند....شهناز بیان واقعی موسیقی ما را یافته است.»
شهرام ناظری:
«به اعتقاد من با درگذشت استاد جلیل شهناز شاید آخرین بازمانده از نسل غولهای موسیقی ایران از میان ما رفت.»
حسن کسایی:
«شناخت موسیقی کار هرکسی نیست. همه موسیقی را گوش میدهند و دوست میدارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواختهاند داشته باشد بسیار نادر است. همه ساز میزنند و همه خوب ساز میزنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز میدانند و اجرا کردهاند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایران نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق العادهاست. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کردهام و ساز بنده با ساز شهناز گره خوردهاست.»
جلیل شهناز، یکی از سرشناسترین نوازندگان تار و سهتار در سدهی اخیر ایران، در اول خردادماه ۱۳۰۰ در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. میتوان گفت همهی اعضای خانوادهی شهناز با موسیقی آشنایی داشتند و از اساتید نوازندگی بودند. پدرش شعبانخان علاقهای بسیار به موسیقی سنتی ایرانی داشت و علاوه بر #تار، #سهتار و #سنتور نیز مینواخت.
عموی او غلامرضا سرانگ از نوازندگان چیرهدست کمانچه بود. #جلیل_شهناز از کودکی به تار علاقهمند شد و نواختن این ساز را نزد عبدالحسین شهنازی که از نوازندگان سرشناس تار بود فراگرفت. او همچنین نزد برادر بزرگ خود، حسین شهناز به آموختن موسیقی مشغول شد. پژمان اکبرزاده در کتاب «موسیقیدانان ایرانی» دربارهی جلیل شهناز چنین مینویسد: «شهناز #نوازندگی در رادیو اصفهان را از سال ۱۳۲۸ آغاز کرد و در سال ۱۳۳۶ به دعوت سازمان رادیو به تهران آمد و در برنامههای گوناگونی مانند برنامه گلها، ارکستر حسین یاحقی و... به عنوان تکنواز و همنواز به فعالیت پرداخت. وی همچنین در گروه «یاران ثلاث» (همراه با تاج اصفهانی و حسن کسایی) و گروه اساتید #موسیقی ایران کنسرتهای بسیاری را در داخل و حارج از ایران اجرا نمود. شهناز در برنامههای جشن هنر شیراز نیز حضوری فعال داشت.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1Aom8t8
@Tavaana_TavaanaTech
https://bit.ly/2LjYDcp
پرویز یاحقی:
یک عمر توان به ساز دمساز شدن
ور ساز نواختن سرافراز شدن
صد سال توان به تار مضراب زدن
اما نتوان جلیل شهناز شدن
محمدرضا #شجریان:
«من آنچه در آواز آموختهام متاثر از نوازندگی استاد شهناز بوده است و سالهای سال با صدای تار این استاد بیبدیل زندگی کردهام. اولینبار که ساز شهناز را شنیدم مرا در خود فرو برد و تا امروز هم چنان در من زندگی میکند.ساز او مرا به جائی برد که دیگران نمیشناسند....شهناز بیان واقعی موسیقی ما را یافته است.»
شهرام ناظری:
«به اعتقاد من با درگذشت استاد جلیل شهناز شاید آخرین بازمانده از نسل غولهای موسیقی ایران از میان ما رفت.»
حسن کسایی:
«شناخت موسیقی کار هرکسی نیست. همه موسیقی را گوش میدهند و دوست میدارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواختهاند داشته باشد بسیار نادر است. همه ساز میزنند و همه خوب ساز میزنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز میدانند و اجرا کردهاند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایران نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق العادهاست. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کردهام و ساز بنده با ساز شهناز گره خوردهاست.»
جلیل شهناز، یکی از سرشناسترین نوازندگان تار و سهتار در سدهی اخیر ایران، در اول خردادماه ۱۳۰۰ در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. میتوان گفت همهی اعضای خانوادهی شهناز با موسیقی آشنایی داشتند و از اساتید نوازندگی بودند. پدرش شعبانخان علاقهای بسیار به موسیقی سنتی ایرانی داشت و علاوه بر #تار، #سهتار و #سنتور نیز مینواخت.
عموی او غلامرضا سرانگ از نوازندگان چیرهدست کمانچه بود. #جلیل_شهناز از کودکی به تار علاقهمند شد و نواختن این ساز را نزد عبدالحسین شهنازی که از نوازندگان سرشناس تار بود فراگرفت. او همچنین نزد برادر بزرگ خود، حسین شهناز به آموختن موسیقی مشغول شد. پژمان اکبرزاده در کتاب «موسیقیدانان ایرانی» دربارهی جلیل شهناز چنین مینویسد: «شهناز #نوازندگی در رادیو اصفهان را از سال ۱۳۲۸ آغاز کرد و در سال ۱۳۳۶ به دعوت سازمان رادیو به تهران آمد و در برنامههای گوناگونی مانند برنامه گلها، ارکستر حسین یاحقی و... به عنوان تکنواز و همنواز به فعالیت پرداخت. وی همچنین در گروه «یاران ثلاث» (همراه با تاج اصفهانی و حسن کسایی) و گروه اساتید #موسیقی ایران کنسرتهای بسیاری را در داخل و حارج از ایران اجرا نمود. شهناز در برنامههای جشن هنر شیراز نیز حضوری فعال داشت.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1Aom8t8
@Tavaana_TavaanaTech
Telegram
آموزشکده توانا
مقدمه و چهارمضراب ماهور ، استاد جلیل شهناز با همراهی تنبک زنده یاد استاد ناصر افتتاح
جلیل شهناز، از نسل غولهای موسیقی ایرانی
http://bit.ly/1Aom8t8
@Tavaana_TavaanaTech
جلیل شهناز، از نسل غولهای موسیقی ایرانی
http://bit.ly/1Aom8t8
@Tavaana_TavaanaTech
به نظر شما دلایل سپاه برای دشمنی با فعالان محیطزیست و نابودی محیط زیست ایران چیست؟
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from بشکن Beshkan
پروکسی برای تلگرام
فنلاند
https://t.me/proxy?server=95.217.131.120&port=88&secret=ee00000000000000000000000000000000646c2e676f6f676c652e636f6d
آلمان
https://t.me/proxy?server=Voice.soft98.ir.tapsi.co.uk.post.co.in.ikco.taxi.sheypoor.men.snappfood--github.gq&port=444&secret=ee8a688e49b2cad1299445f0c23a6a581d74776974636863646e2e6e6574&@tgMTProto
فنلاند
https://t.me/proxy?server=95.217.131.120&port=88&secret=ee00000000000000000000000000000000646c2e676f6f676c652e636f6d
فنلاند
https://t.me/proxy?server=af8d3e.FCKRKNbot.pggo.club&port=4443&secret=eef48f621b110f302e468756840c29f91673332e616d617a6f6e6177732e636f6d
آلمان
https://t.me/proxy?server=0-1.ir-vip.0-1.ir-arvancloud.com-lib.arvancloud.com-vaja.ir-one.one.one.one.1-0-0-1.info&port=443&secret=7gEBAQEBAQEBAQEBAQEBAQF3ZWIucnViaWthLmly
آلمان
https://t.me/proxy?server=persistent.dynu.com.filimo.com.aparat.com.samsung-ultra.co.in&port=443&secret=3TK5IN_7UWQwKOL2uHjU6sE
آلمان
https://t.me/proxy?server=8.1-1-0.ga&port=443&secret=ee1603010200010001fc030386e24c3add79756e2e6972&bot=@mtpro_xyz_bot
#پروکسی #پروکسی_تلگرام
@beshkan
@tavaanatech
@Tavaana_TavaanaTech
فنلاند
https://t.me/proxy?server=95.217.131.120&port=88&secret=ee00000000000000000000000000000000646c2e676f6f676c652e636f6d
آلمان
https://t.me/proxy?server=Voice.soft98.ir.tapsi.co.uk.post.co.in.ikco.taxi.sheypoor.men.snappfood--github.gq&port=444&secret=ee8a688e49b2cad1299445f0c23a6a581d74776974636863646e2e6e6574&@tgMTProto
فنلاند
https://t.me/proxy?server=95.217.131.120&port=88&secret=ee00000000000000000000000000000000646c2e676f6f676c652e636f6d
فنلاند
https://t.me/proxy?server=af8d3e.FCKRKNbot.pggo.club&port=4443&secret=eef48f621b110f302e468756840c29f91673332e616d617a6f6e6177732e636f6d
آلمان
https://t.me/proxy?server=0-1.ir-vip.0-1.ir-arvancloud.com-lib.arvancloud.com-vaja.ir-one.one.one.one.1-0-0-1.info&port=443&secret=7gEBAQEBAQEBAQEBAQEBAQF3ZWIucnViaWthLmly
آلمان
https://t.me/proxy?server=persistent.dynu.com.filimo.com.aparat.com.samsung-ultra.co.in&port=443&secret=3TK5IN_7UWQwKOL2uHjU6sE
آلمان
https://t.me/proxy?server=8.1-1-0.ga&port=443&secret=ee1603010200010001fc030386e24c3add79756e2e6972&bot=@mtpro_xyz_bot
#پروکسی #پروکسی_تلگرام
@beshkan
@tavaanatech
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
ریشه ی تمامِ داسها!
طرح از ساناز باقری
#زنان_سرزمینم #رومینا_اشرفی #خشونت_علیه_زنان #زن_ستیزی
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از ساناز باقری
#زنان_سرزمینم #رومینا_اشرفی #خشونت_علیه_زنان #زن_ستیزی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from PS752Justice
بعد از ماهها تلاش و همفکری با دولت کانادا، دکتر پیام اخوان با سابقه درخشان در دادستانی سازمان ملل، حضور در پرونده های نسل کشی یوگسلاوی، رواندا و میانمار و با کارنامهای مشخص در دفاع از حقوق بشر در ایران، به عنوان مشاور ارشد دولت کانادا در پرونده پرواز PS752 انتخاب شد.
در کلاب هاوس با ما باشید.
لینک حضور در جلسه:
https://www.joinclubhouse.com/join/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%B7%DB%B5%DB%B2-%D8%A7%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D9%86/SUriIvro/Pv9yjZRm
#دادخواهی #PS752
@ps752justice
در کلاب هاوس با ما باشید.
لینک حضور در جلسه:
https://www.joinclubhouse.com/join/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%B7%DB%B5%DB%B2-%D8%A7%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D9%86/SUriIvro/Pv9yjZRm
#دادخواهی #PS752
@ps752justice
یک سال از قتل رومینا اشرفی که به طرزی فجیع توسط پدرش به قتل رسید، گذشته است.
امروز به همین مناسبت در کلاب هاوس و در کلاب «توانا و تواناتک» در مورد قتلهای ناموسی گفتوگو میکنیم.
زمان برنامه: ساعت ۲۲:۳۰ به وقت ایران
لینک این برنامه:
https://www.joinclubhouse.com/event/M5RXn6D4
@Tavaana_TavaanaTech
امروز به همین مناسبت در کلاب هاوس و در کلاب «توانا و تواناتک» در مورد قتلهای ناموسی گفتوگو میکنیم.
زمان برنامه: ساعت ۲۲:۳۰ به وقت ایران
لینک این برنامه:
https://www.joinclubhouse.com/event/M5RXn6D4
@Tavaana_TavaanaTech
Clubhouse
بررسی قتلهای ناموسی در سالگرد قتل رومینا اشرفی🔴REC🎤
Saturday, May 22 at 2:00pm EDT with Akbar Atri, Behzad Mehrani, Javad Tavvaf, Akbar Atri, Naeimeh Doustdar, Maryam Dehkordi, Asieh Amini آسیه امینی, Moein Khazaeli, Sona Kazemi.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سعید و نیلوفر نو عروس و داماد بودند. مسعود ابراهیم، دخترش #نیلوفر_ابراهیم و دامادش #سعید_طهماسبی را در شلیک موشکهای سپاه به هواپیمای اوکراینی از دست داده است. این پدر داغدار به کمپین #رای_بی_رای پیوسته و خطاب به شما مردم سخن میگوید. در تکثیر این صدا یاریگر باشید و شما هم به این کمپین بزرگ بپیوندید.
متن و ویدیو از
@masih_alinejad
#هواپیمای_اوکراینی #PS752justice #دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
متن و ویدیو از
@masih_alinejad
#هواپیمای_اوکراینی #PS752justice #دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
دادگاه عالی انتاریوی کانادا و قاضی ادوارد بیلوبابا حکم به عامدانه بودن حمله به پرواز PS752 داد و آن را عملی تروریستی دانست.
این شکایت به صورت فردی از سوی آقایان شاهین مقدم همسر شکیبا و پدر راستین، مهرزاد زارعی پدر آراد، علی گرجی عموی پونه و یکی دیگر از اعضای خانوادهها که خواسته بود ناشناس بماند در دادگاه استانی کانادا ثبت شده بود و جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران، علی خامنهای، محمدحسین باقری، حسین سلامی، عبدالرحیم موسوی و امیرعلی حاجیزاده متهمین این پرونده بودند.
طرح از عابد زارعی
منتشر شده در iroon.com
@Tavaana_TavaanaTech
این شکایت به صورت فردی از سوی آقایان شاهین مقدم همسر شکیبا و پدر راستین، مهرزاد زارعی پدر آراد، علی گرجی عموی پونه و یکی دیگر از اعضای خانوادهها که خواسته بود ناشناس بماند در دادگاه استانی کانادا ثبت شده بود و جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران، علی خامنهای، محمدحسین باقری، حسین سلامی، عبدالرحیم موسوی و امیرعلی حاجیزاده متهمین این پرونده بودند.
طرح از عابد زارعی
منتشر شده در iroon.com
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز شنبه ۲۲ مه، جمعی از ایرانیان ساکن دانمارک در کپنهاک تجمع کردند و ضمن حمایت از برادران افکاری، خواهان آزادی آنها شدند. همچنین با شعار نه به جمهوری اسلامی، بازداشت و سرکوب و صدور احکام زندان و اعدام در ایران را محکوم کردند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#برادران_افکاری
@Tavaana_TavaanaTech
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#برادران_افکاری
@Tavaana_TavaanaTech
«اگر قاسمشون زنده بود من اتفاقا برای ناراحت کردن اون هم که شده رای نمیدادم!
ولی جدا از این، این آخوند به نکته خوبی اشاره کرده و اونم اینکه رای دادن، حکومتیا رو خوشحال میکنه. حالا به هر کی رای داده باشید پس مردم رای بی رای!»
- متن و تصویر توییت، ارسالی از همراهان
#رای_بی_رای #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
ولی جدا از این، این آخوند به نکته خوبی اشاره کرده و اونم اینکه رای دادن، حکومتیا رو خوشحال میکنه. حالا به هر کی رای داده باشید پس مردم رای بی رای!»
- متن و تصویر توییت، ارسالی از همراهان
#رای_بی_رای #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
حجاب در ایران چگونه تبدیل به یک اجبار شد؟
goo.gl/yNAJev
انقلاب اسلامی هنوز یک ماهه نشده بود که آیت الله خمینی تهدید علیه زنان غیرمحجبه را در قالب رهبر نظام آغاز کرد. روزنامه کیهان در ۱۶ اسفند ۱۳۵۷ این سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی را منعکس کرد: «زنهای اسلامی عروسک نیستند. زنان اسلامی باید با حجاب بیرون بیایند نه اینکه خودشان را بزک کنند. در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند». دولت موقت به ریاست «مهدی بازرگان» نیز به طور تلویحی از این سخنان آیت الله خمینی حمایت کرد. فردای همان روز«عباس امیرانتظام» که سخنگوی دولت بود در یک مصاحبه مطبوعاتی و در پاسخ به این پرسش که: «آیا دولت دستور امام را در مورد حجاب تایید میکند؟» اینگونه پاسخ داد که: «هیچ دستوری از طرف امام نیست که مورد تایید دولت نباشد».
این سخنان به مثابه یک اعلام جنگ علیه انتخاب آزاد سبک زندگی بود. چندین دهه بود که انتخاب پوشش در ایران برای زنان به امری بدیهی تبدیل شده بود و زنان بسیاری بودند که علی رغم مخالفت با پادشاهی پهلوی، نمی توانستند دخالت نیروهای حکومتی در انتخاب نوع پوشش را تاب بیاورند. از این رو طبیعی بود که این سخنان آیت الله خمینی واکنش سنگینی ایجاد کند. ۱۷ اسفند ۵۷مصادف با روز جهانی زن بود. این روز تحت الشعاع اظهارات دیروز آیت الله خمینی قرار داشت. خیابان های تهران شاهد تظاهرات هزاران زن بود. زنان برای مخالفت با اجبار در حجاب شعار دادند:«آزادی جهانی ست / نه شرقی نه غربی ست»، «ما انقلاب نکردیم / تا به عقب برگردیم» روزنامه کیهان در گزارشی از این تظاهرات نوشت: «گروهها و دستهجات مختلف زنان از صبح امروز در خیابانهای شمالی و مرکزی تهران به مناسبت روز جهانی زن و به خاطر ابراز نظریات خود درباره حجاب زنان دست به راهپیمائی زدند. در راهپیمائیهای امروز زنان، تعداد زیادی از دانش آموزان مدارس دخترانه نیز شرکت داشتند. آنها ضمنا علیه کسانی که به زنان بی حجاب در روزهای اخیر حمله کردهاند، شعار میدادند… راهپیمائی امروز در حالی انجام شد که ریزش برف بی وقفه از اولین ساعات بامداد آغاز شدهاست».
زنانی که نزدیک به پنج دهه، پوشش را یک مساله اختیاری می دیدند، نمی توانستند به راحتی و به یکباره به اجبار حکومت به حجاب تن دهند.اگرچه در همان ابتدا زنان غیرمحجبه از ورود به ادارات منع شده بودند و یا بعضی زنان خود از رفتن به سر شغل خود اجتناب کردند، اما نزدیک به پنج سال طول کشید تا حجاب اجباری به صورت یک قانون لازم الاجرا در بیاید. در سال های پس از آن تا قانونی شدن حجاب اجباری در مجلس شورای اسلامی، پله پله و به انحا مختلف سعی شد، حجاب به صورت یک اجبار برای زنان، حضوری پررنگ در تصمیم و سخن مقامات حکومت تازه تاسیس داشته باشد.
از جمله «حسن روحانی» - رییس جمهور فعلی ایران – که در آن مقطعدر ارتش مسئولیت داشت در خاطرات خود می گوید: «طرح اجباری شدن حجاب در ادارت مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند».آیت الله خمینی نیز طی یک مصاحبه در آذر ۵۸ با «اوریانا فالاچی» که نسبت به پدیده حجاب اجباری اعتراض می کند، می گوید: «ما یک پوشش خاصى را نمىگوییم. براى حدود زنهایى که به سن و سال شما رسیدهاند هیچ چیزى نیست.ما زنهاى جوانى که وقتى ایشان آرایش مىکنند و مىآیند، یک فوج را دنبال خودشان مىکشند، اینها را داریم جلوشان را مىگیریم. شما هم دلتان نسوزد».
بیشتر بخوانید:
goo.gl/QhJHpm
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/yNAJev
انقلاب اسلامی هنوز یک ماهه نشده بود که آیت الله خمینی تهدید علیه زنان غیرمحجبه را در قالب رهبر نظام آغاز کرد. روزنامه کیهان در ۱۶ اسفند ۱۳۵۷ این سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی را منعکس کرد: «زنهای اسلامی عروسک نیستند. زنان اسلامی باید با حجاب بیرون بیایند نه اینکه خودشان را بزک کنند. در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند». دولت موقت به ریاست «مهدی بازرگان» نیز به طور تلویحی از این سخنان آیت الله خمینی حمایت کرد. فردای همان روز«عباس امیرانتظام» که سخنگوی دولت بود در یک مصاحبه مطبوعاتی و در پاسخ به این پرسش که: «آیا دولت دستور امام را در مورد حجاب تایید میکند؟» اینگونه پاسخ داد که: «هیچ دستوری از طرف امام نیست که مورد تایید دولت نباشد».
این سخنان به مثابه یک اعلام جنگ علیه انتخاب آزاد سبک زندگی بود. چندین دهه بود که انتخاب پوشش در ایران برای زنان به امری بدیهی تبدیل شده بود و زنان بسیاری بودند که علی رغم مخالفت با پادشاهی پهلوی، نمی توانستند دخالت نیروهای حکومتی در انتخاب نوع پوشش را تاب بیاورند. از این رو طبیعی بود که این سخنان آیت الله خمینی واکنش سنگینی ایجاد کند. ۱۷ اسفند ۵۷مصادف با روز جهانی زن بود. این روز تحت الشعاع اظهارات دیروز آیت الله خمینی قرار داشت. خیابان های تهران شاهد تظاهرات هزاران زن بود. زنان برای مخالفت با اجبار در حجاب شعار دادند:«آزادی جهانی ست / نه شرقی نه غربی ست»، «ما انقلاب نکردیم / تا به عقب برگردیم» روزنامه کیهان در گزارشی از این تظاهرات نوشت: «گروهها و دستهجات مختلف زنان از صبح امروز در خیابانهای شمالی و مرکزی تهران به مناسبت روز جهانی زن و به خاطر ابراز نظریات خود درباره حجاب زنان دست به راهپیمائی زدند. در راهپیمائیهای امروز زنان، تعداد زیادی از دانش آموزان مدارس دخترانه نیز شرکت داشتند. آنها ضمنا علیه کسانی که به زنان بی حجاب در روزهای اخیر حمله کردهاند، شعار میدادند… راهپیمائی امروز در حالی انجام شد که ریزش برف بی وقفه از اولین ساعات بامداد آغاز شدهاست».
زنانی که نزدیک به پنج دهه، پوشش را یک مساله اختیاری می دیدند، نمی توانستند به راحتی و به یکباره به اجبار حکومت به حجاب تن دهند.اگرچه در همان ابتدا زنان غیرمحجبه از ورود به ادارات منع شده بودند و یا بعضی زنان خود از رفتن به سر شغل خود اجتناب کردند، اما نزدیک به پنج سال طول کشید تا حجاب اجباری به صورت یک قانون لازم الاجرا در بیاید. در سال های پس از آن تا قانونی شدن حجاب اجباری در مجلس شورای اسلامی، پله پله و به انحا مختلف سعی شد، حجاب به صورت یک اجبار برای زنان، حضوری پررنگ در تصمیم و سخن مقامات حکومت تازه تاسیس داشته باشد.
از جمله «حسن روحانی» - رییس جمهور فعلی ایران – که در آن مقطعدر ارتش مسئولیت داشت در خاطرات خود می گوید: «طرح اجباری شدن حجاب در ادارت مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند».آیت الله خمینی نیز طی یک مصاحبه در آذر ۵۸ با «اوریانا فالاچی» که نسبت به پدیده حجاب اجباری اعتراض می کند، می گوید: «ما یک پوشش خاصى را نمىگوییم. براى حدود زنهایى که به سن و سال شما رسیدهاند هیچ چیزى نیست.ما زنهاى جوانى که وقتى ایشان آرایش مىکنند و مىآیند، یک فوج را دنبال خودشان مىکشند، اینها را داریم جلوشان را مىگیریم. شما هم دلتان نسوزد».
بیشتر بخوانید:
goo.gl/QhJHpm
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. حجاب در ایران چگونه تبدیل به یک اجبار شد؟ انقلاب اسلامی هنوز یک ماهه نشده بود که آیت الله خمینی تهدید علیه زنان غیرمحجبه را در قالب رهبر نظام آغاز کرد. روزنامه کیهان در ۱۶ اسفند ۱۳۵۷ این سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی را منعکس کرد: «زنهای اسلامی عروسک نیستند. زنان…
کانکسنشینی در کرمان
«خیلی از متقاضیان بخش مسکن استیجاری که توان پرداخت اجاره خانه ندارند، به دنبال زمین اجاره ای برای برپاکردن چادر یا کانکس هستند که برای نخستین بار در شهر کرمان با این پدیده مواجه شدیم».
این سخنان آقای «علی گلسرخی» حدود دو سال پیش در گفتگو با خبرگزاری ایسنا و سپس شبکه خبر و انتشار آن در وبسایتهای مختلف، به سرعت این خبر را تبدیل به یکی از خبرهای عجیب کرد. علی گلسرخی در این گزارش به عنوان «فعال حوزه مسکن» و «عضو اتحادیه مشاوران املاک کرمان» معرفی شده بود و صراحتا نگرانی خود در حوزه مسکن را با گزارشگر و تلویزیون در میان گذاشته بود.
او در انتقاد خود از رویکردهای دولتی گفت «سال ها قبل هشدار دادیم که اگر دولت در شهر کرمان در بخش مسکن که شرایط خاصی دارد و مهاجرپذیر است، ورود نکند، در آینده با پدیده های اجتماعی خاص و معضلات اجتماعی مواجه شده و بعضا امکان دارد مستاجران به آلونک نشینی رو بیاورند که در حال حاضر در شهر کرمان مستاجر آلونک نشین زیاد داریم و متاسفانه اکنون مستاجر کانکس نشین و چادرنشین اضافه شده و این خود می تواند پیامدهای اجتماعی وحشتناک زیادی داشته باشد».
در سخنان آقای گلسرخی با شبکه خبر، بحث از حاشیهنشینی برجسته بود و اینکه نزدیک به چند هزار کرمانی در مناطق حاشیهای زندگی میکنند. در مرداد ۹۷ نیز خود فرماندار کرمان نیز از وجود ۳۱ نقطه حاشیهنشینی در این شهر خبر داد که به گفته او نزدیک به ۵۰ هزار نفر در آن مناطق زندگی میکنند.
در یک تحقیق دانشگاهی نیز با اشاره به رشد ۹ برابری جمعیت شهر کرمان در پس از انقلاب ۵۷، «توسعه فیزیکی مدیریتنشده شهری» یکی از مشکلات شهر کرمان برشمرده شده است. در این تحقیق از دو محله «سیدی» و «امامحسن» به عنوان دو منطقهای نام برده شده است که در پایینترین سطح زندگی نسبت به دیگر مناطق شهر هستند و بیش از ۱۱ هزار نفر در این دو شهرک زندگی میکنند. بنا به گفته این تحقیق «ساکنان این محلهها اغلب مهاجر و از نظر سطح سواد، درآمد، نوع شغل در سطح پایینی نسبت به ساکنان سایر محلات شهر قرار دارند و همچنین وضعیت مسکن، بهداشتی و زیرساختی در سـطح محلـه بسـیار نامطلوب است».
پس از گذشت دو سال اوضاع مسکن در ایران به مراتب بدتر شده است.
#کانکس_نشینی #شهر_کرمان #صدا_سیما #حاشیه_نشینی #بحران_مسکن #آموزشکده_توانا #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«خیلی از متقاضیان بخش مسکن استیجاری که توان پرداخت اجاره خانه ندارند، به دنبال زمین اجاره ای برای برپاکردن چادر یا کانکس هستند که برای نخستین بار در شهر کرمان با این پدیده مواجه شدیم».
این سخنان آقای «علی گلسرخی» حدود دو سال پیش در گفتگو با خبرگزاری ایسنا و سپس شبکه خبر و انتشار آن در وبسایتهای مختلف، به سرعت این خبر را تبدیل به یکی از خبرهای عجیب کرد. علی گلسرخی در این گزارش به عنوان «فعال حوزه مسکن» و «عضو اتحادیه مشاوران املاک کرمان» معرفی شده بود و صراحتا نگرانی خود در حوزه مسکن را با گزارشگر و تلویزیون در میان گذاشته بود.
او در انتقاد خود از رویکردهای دولتی گفت «سال ها قبل هشدار دادیم که اگر دولت در شهر کرمان در بخش مسکن که شرایط خاصی دارد و مهاجرپذیر است، ورود نکند، در آینده با پدیده های اجتماعی خاص و معضلات اجتماعی مواجه شده و بعضا امکان دارد مستاجران به آلونک نشینی رو بیاورند که در حال حاضر در شهر کرمان مستاجر آلونک نشین زیاد داریم و متاسفانه اکنون مستاجر کانکس نشین و چادرنشین اضافه شده و این خود می تواند پیامدهای اجتماعی وحشتناک زیادی داشته باشد».
در سخنان آقای گلسرخی با شبکه خبر، بحث از حاشیهنشینی برجسته بود و اینکه نزدیک به چند هزار کرمانی در مناطق حاشیهای زندگی میکنند. در مرداد ۹۷ نیز خود فرماندار کرمان نیز از وجود ۳۱ نقطه حاشیهنشینی در این شهر خبر داد که به گفته او نزدیک به ۵۰ هزار نفر در آن مناطق زندگی میکنند.
در یک تحقیق دانشگاهی نیز با اشاره به رشد ۹ برابری جمعیت شهر کرمان در پس از انقلاب ۵۷، «توسعه فیزیکی مدیریتنشده شهری» یکی از مشکلات شهر کرمان برشمرده شده است. در این تحقیق از دو محله «سیدی» و «امامحسن» به عنوان دو منطقهای نام برده شده است که در پایینترین سطح زندگی نسبت به دیگر مناطق شهر هستند و بیش از ۱۱ هزار نفر در این دو شهرک زندگی میکنند. بنا به گفته این تحقیق «ساکنان این محلهها اغلب مهاجر و از نظر سطح سواد، درآمد، نوع شغل در سطح پایینی نسبت به ساکنان سایر محلات شهر قرار دارند و همچنین وضعیت مسکن، بهداشتی و زیرساختی در سـطح محلـه بسـیار نامطلوب است».
پس از گذشت دو سال اوضاع مسکن در ایران به مراتب بدتر شده است.
#کانکس_نشینی #شهر_کرمان #صدا_سیما #حاشیه_نشینی #بحران_مسکن #آموزشکده_توانا #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
طی ماههای اخیر خبر خودکشی چند کودک در ایران، اذهان عمومی ایرانیان را به شدت جریحهدار کرد.
ولی واقعیت این است ابعاد خودکشی کودکان در ایران گستردهتر از صرفا چند کودک است.
واقعیت این است که در جامعه امروز ایران کودکان و نوجوانان بخشی از قربانیانی هستند که بر اثر خشونت ناشی از فقر و فشارهای اجتماعی افسرده میشوند و دست به خودکشی میزنند.
محمدمهدی تندگویان، معاون وقت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، در سال ۱۳۹۷ گفته بود علاوه بر گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال و ۳۵ سال به بالا، که بیشترین آمار اقدام به خودکشی را دارند، چند سالی است که میان افراد زیر ۱۷ سال هم اقدام به خودکشی مشاهده شده است.
به گفته او طبق آخرین آمار تا پایان سال ۱۳۹۶ در کل کشور ۲۱۲ نفر زیر ۱۷ سالگی اقدام به خودکشی کردهاند.
دکتر ملکوتی، رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران، درباره برخورد مسئولان با مقوله خودکشی کودکان میگوید «اگر مادر حاملهای در بیمارستانی فوت کند، همان نیمهشب خبرش را به وزارتخانه میرسانند؛ اما اگر کودکی در شهری خودکشی کند، هیچکسی از آن خبردار نمیشود؛ مگر اینکه رسانهها آن را اعلام کنند».
این یعنی آماری که از میزان خودکشی کودکان اعلام شده است شاید حتی نزدیک به آمار واقعی هم نباشد.
دکتر ملکوتی ادامه میدهد «ابتدا باید قبول کنیم که خودکشی در کشور زیاد شده و در مرحله بعد برای کمشدن آن تصمیم بگیریم. اینکه بگوییم چیزی نیست یا آمار را جدی نگیریم و از آن عبور کنیم و به دروغ بگوییم آمار کم شده، نتیجه این میشود که آمار خودکشی سال به سال بیشتر میشود و بحران جدی کشور را فرا میگیرد؛ در واقع میتوانم بگویم که برنامههای پیشگیری از خودکشی در کشور جدی نیست و باید به شکل جدیتری اجرا شود».
@Tavaana_TavaanaTech
ولی واقعیت این است ابعاد خودکشی کودکان در ایران گستردهتر از صرفا چند کودک است.
واقعیت این است که در جامعه امروز ایران کودکان و نوجوانان بخشی از قربانیانی هستند که بر اثر خشونت ناشی از فقر و فشارهای اجتماعی افسرده میشوند و دست به خودکشی میزنند.
محمدمهدی تندگویان، معاون وقت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، در سال ۱۳۹۷ گفته بود علاوه بر گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال و ۳۵ سال به بالا، که بیشترین آمار اقدام به خودکشی را دارند، چند سالی است که میان افراد زیر ۱۷ سال هم اقدام به خودکشی مشاهده شده است.
به گفته او طبق آخرین آمار تا پایان سال ۱۳۹۶ در کل کشور ۲۱۲ نفر زیر ۱۷ سالگی اقدام به خودکشی کردهاند.
دکتر ملکوتی، رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران، درباره برخورد مسئولان با مقوله خودکشی کودکان میگوید «اگر مادر حاملهای در بیمارستانی فوت کند، همان نیمهشب خبرش را به وزارتخانه میرسانند؛ اما اگر کودکی در شهری خودکشی کند، هیچکسی از آن خبردار نمیشود؛ مگر اینکه رسانهها آن را اعلام کنند».
این یعنی آماری که از میزان خودکشی کودکان اعلام شده است شاید حتی نزدیک به آمار واقعی هم نباشد.
دکتر ملکوتی ادامه میدهد «ابتدا باید قبول کنیم که خودکشی در کشور زیاد شده و در مرحله بعد برای کمشدن آن تصمیم بگیریم. اینکه بگوییم چیزی نیست یا آمار را جدی نگیریم و از آن عبور کنیم و به دروغ بگوییم آمار کم شده، نتیجه این میشود که آمار خودکشی سال به سال بیشتر میشود و بحران جدی کشور را فرا میگیرد؛ در واقع میتوانم بگویم که برنامههای پیشگیری از خودکشی در کشور جدی نیست و باید به شکل جدیتری اجرا شود».
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
"She would be eleven. A day like tomorrow. They didn't let this happen. They took her from me, in cruelty. So injust so unfair...
ریرا! تمام این بهار پیِ کاردینالهای سرخرنگ میگشتم. یکی بر درخت خانه بود، یکی بر سنگ مزار، یکی بر دیوار محل کارم. کاردینالها میخواندند و من میگفتم مگر تناسخ وجود دارد؟ بعد با خودم میگفتم آخر مگر کدام مسافر 752 میخواهد به این دنیای پست و بیمقدارِ بیعدالتی و رذالت دوباره پای بگذارد. در هیات پرندهای، در شمایل یک گل سرخ، در قامت یک درخت سبکبار. نه! رها کن این توهم را.
فردا دوم خرداد یازده ساله میشدی. شرورترین آدمهای دنیا ولی شما را از من گرفتند.
ریرای من! وقتی موهای دخترشان را میبافند یاد شما میافتند، وقتی عروسکی بر زمین میافتد یاد شما میافتند. وقتی پاییز میشود وقتی برف میبارد وقتی خرداد میشود...
ریرای من! دختر من بودی اما حالا دختر خیلیها شدی. دوستت دارم."
#دادخواهی
#ps752justice
#fathers_of_752
از فیسبوک حامد اسماعیلیون
@Tavaana_TavaanaTech
ریرا! تمام این بهار پیِ کاردینالهای سرخرنگ میگشتم. یکی بر درخت خانه بود، یکی بر سنگ مزار، یکی بر دیوار محل کارم. کاردینالها میخواندند و من میگفتم مگر تناسخ وجود دارد؟ بعد با خودم میگفتم آخر مگر کدام مسافر 752 میخواهد به این دنیای پست و بیمقدارِ بیعدالتی و رذالت دوباره پای بگذارد. در هیات پرندهای، در شمایل یک گل سرخ، در قامت یک درخت سبکبار. نه! رها کن این توهم را.
فردا دوم خرداد یازده ساله میشدی. شرورترین آدمهای دنیا ولی شما را از من گرفتند.
ریرای من! وقتی موهای دخترشان را میبافند یاد شما میافتند، وقتی عروسکی بر زمین میافتد یاد شما میافتند. وقتی پاییز میشود وقتی برف میبارد وقتی خرداد میشود...
ریرای من! دختر من بودی اما حالا دختر خیلیها شدی. دوستت دارم."
#دادخواهی
#ps752justice
#fathers_of_752
از فیسبوک حامد اسماعیلیون
@Tavaana_TavaanaTech
او و مادرش پریسا روز هشتم ژانویه 2020 سوار پرواز ps752 هواپیمایی اوکراین شدند و سه دقیقه بعد از بلند شدن از فرودگاه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای آنها شلیک کرد. ریرا در آن روز نه سال و شش ماه و شانزده روز بر زمین زندگی کرده بود.
پدرش سال پیش برای او نوشت: “دخترم. در این روز که باید ده ساله میشدی متاسفم. متاسفم و عذرخواه. متاسفم که یک نفر را به دنیا آوردم و پس از آن همه زیبایی، سه دقیقهی وحشتناک نصیبش شد. متاسفم که نتوانستم شما یک نفر را، از شر شرارت آدمیزاد و از جهل او محافظت کنم. متاسفم که نوجوانیات سوخت کلهشقیهای نوجوانی شما از ما گرفته شد متاسفم که فرصت عاشق شدن نیافتی نشکفتی و دل به کسی ندادی متاسفم که سرزمینهای بسیاری را ندیدی راه دانشگاه بر تو بسته شد، کودکان دچار معلولیت از کمکت محروم ماندند و نتوانستی بر موج زندگی سوار شوی تا تو را به دوردستها ببرد. متاسفم که آینده برای من و شما و مادرت به خاکستری سرد بدل شد.
دخترم کسانی شما و مادرت را کشتند و با اینکه قلب آدمهای باوجدان در این اندوه از سینه بیرون میزد کسانی در آنجا خون پاک شما را لگدمال کردند و کسانی در همین شهری که زندگی میکردی در همین کشور تلاش میکنند فریاد دادخواهی زندگی کوتاه شما را خفه کنند.
دخترم! از من چیزی نمانده است. شما شک کرده بودی و من پس از شما به همه چیز شک کردم، به عشق، به زیبایی، به رنگ به انسان.
دخترم! از این همه کلمه که به شما آموختم فرصت نکردم معنای قربانی را یادت بدهم. نشد تا روز تولدت. قربانی یعنی شما یعنی مادرت و یعنی من، پدرت. قربانیِ خشونت، قربانیِ جهل، قربانیِ شرارت. قربانی یعنی آن فرانک که داستانش را خوانده بودی.
دخترم ریرا! آنه فرانکِ کوچک و ظریف من! که در آشویتس فرودگاه تهران تو را سوزاندند، ده سالگیات را ندیدی حتا نمیدانم چه هدیهای جز کتاب برایت میخریدم اما حال همهی اینها حتا کتابها در برابر من بیارزش شده است.
دخترم! اما پدرت قول میدهد یاد شما را با خودش به همهجا ببرد، آن را به یاد تمام آدمهای فراموشکار بیاورد، به سازمان ملل، به سفارت کشورها، به سازمان جهانی هوانوردی، به پارلمان، به هرجایی که ممکن است گوشی برای شنیدن دادخواهی باشد. او به هر کاری دست خواهد زد. تحصن، اعتصاب، فریاد، نامه، ایمیل، ملاقات. هرچه باشد. جانیست در چلهی کمان که باید رها شود و در پایان این راه که نمیدانم چقدری از آن مانده، به دیدارت خواهم آمد. تا آن روز… “
#داذخواهی #هواپیمای_اوکراینی #رای_بی_رای #PS752justice
@Tavaana_TavaanaTech
پدرش سال پیش برای او نوشت: “دخترم. در این روز که باید ده ساله میشدی متاسفم. متاسفم و عذرخواه. متاسفم که یک نفر را به دنیا آوردم و پس از آن همه زیبایی، سه دقیقهی وحشتناک نصیبش شد. متاسفم که نتوانستم شما یک نفر را، از شر شرارت آدمیزاد و از جهل او محافظت کنم. متاسفم که نوجوانیات سوخت کلهشقیهای نوجوانی شما از ما گرفته شد متاسفم که فرصت عاشق شدن نیافتی نشکفتی و دل به کسی ندادی متاسفم که سرزمینهای بسیاری را ندیدی راه دانشگاه بر تو بسته شد، کودکان دچار معلولیت از کمکت محروم ماندند و نتوانستی بر موج زندگی سوار شوی تا تو را به دوردستها ببرد. متاسفم که آینده برای من و شما و مادرت به خاکستری سرد بدل شد.
دخترم کسانی شما و مادرت را کشتند و با اینکه قلب آدمهای باوجدان در این اندوه از سینه بیرون میزد کسانی در آنجا خون پاک شما را لگدمال کردند و کسانی در همین شهری که زندگی میکردی در همین کشور تلاش میکنند فریاد دادخواهی زندگی کوتاه شما را خفه کنند.
دخترم! از من چیزی نمانده است. شما شک کرده بودی و من پس از شما به همه چیز شک کردم، به عشق، به زیبایی، به رنگ به انسان.
دخترم! از این همه کلمه که به شما آموختم فرصت نکردم معنای قربانی را یادت بدهم. نشد تا روز تولدت. قربانی یعنی شما یعنی مادرت و یعنی من، پدرت. قربانیِ خشونت، قربانیِ جهل، قربانیِ شرارت. قربانی یعنی آن فرانک که داستانش را خوانده بودی.
دخترم ریرا! آنه فرانکِ کوچک و ظریف من! که در آشویتس فرودگاه تهران تو را سوزاندند، ده سالگیات را ندیدی حتا نمیدانم چه هدیهای جز کتاب برایت میخریدم اما حال همهی اینها حتا کتابها در برابر من بیارزش شده است.
دخترم! اما پدرت قول میدهد یاد شما را با خودش به همهجا ببرد، آن را به یاد تمام آدمهای فراموشکار بیاورد، به سازمان ملل، به سفارت کشورها، به سازمان جهانی هوانوردی، به پارلمان، به هرجایی که ممکن است گوشی برای شنیدن دادخواهی باشد. او به هر کاری دست خواهد زد. تحصن، اعتصاب، فریاد، نامه، ایمیل، ملاقات. هرچه باشد. جانیست در چلهی کمان که باید رها شود و در پایان این راه که نمیدانم چقدری از آن مانده، به دیدارت خواهم آمد. تا آن روز… “
#داذخواهی #هواپیمای_اوکراینی #رای_بی_رای #PS752justice
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
Forwarded from آموزشکده توانا
زادروز نازنین بنیادی؛ هنرپیشه ایرانی-بریتانیایی و فعال حقوق بشر
دیروز سالروز تولد نازنین بنیادی بود. او در فیلمهایی چون «بنهور» و «مرد آهنی» و سریالهای «آشنایی با مادر» و «سرزمین مادری» ایفای نقش کرده است. نازنین همچنین سخنگوی سازمان عفو بینالملل است.
فعالیتهای نازنین بنیادی به عرصه بازیگری محدود نمیشود؛ نام او با فعالیتهای حقوق بشری نیز عجین شده است. او در این سالها تلاش کرده است با انجام مصاحبه و نوشتن مقاله و ... نقض حقوق بشر در ایران را پوشش دهد. همچنین کوشیده است صدای زنان ایرانی باشد و محدودیتها و موانعی که قوانین غیرانسانی بر سر راه آنان گذاشته است، را بازتاب دهد. نازنین نسبت به بازداشت شهروندان دوتابعیتی در ایران نیز واکنشهایی داشته و کوشش کرده است اخبار و وضعیت آنان را بازتاب دهد.
شهرت نازنین بنیادی، به عنوان هنرپیشه هالیوود، نقش پررنگی در فعالیتهای حقوق بشریاش داشته است.
سازمان عفو بینالملل به پاس همین تلاشها، نشان حقوق بشر را به نازنین بنیادی اعطا کرد و تلاشهایش را ستود. بنیادی از سال ۲۰۰۹ به طور رسمی سخنگوی این سازمان بوده است.
نازنین بنیادی در اول خرداد ۱۳۵۹ (۲۲ مه ۱۹۸۰) در بحبوحه انقلاب اسلامی در تهران به دنیا آمد. هنوز یک ماهاش نشده بود که خانوادهاش به انگلستان مهاجرت کردند. نازنین، پس از پایان تحصیلات مقدماتی به آمریکا رفت و لیسانس خود را در رشته علوم بیولوژیک از دانشگاه ایرواین کالیفرنیا دریافت کرد. پس از آن رو به دنیای هنر آورد و مشغول تحصیل در رشته بازیگری در آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک لندن شد.
نازنین بارها گفته است که ایرانیبودنش برایش خیلی مهم است و نقض حقوق بشر در ایران او را بسیار ناراحت میکند. به همین دلیل سعی میکند ارتباطش را با ایران بسیار حفظ کند و تا جایی که بتواند در این باره اطلاعرسانی کند.
آموزشکده توانا، تولد این بازیگر و فعال حقوق بشر ایرانی را تبریک میگوید!
مطلب مرتبط
نازنین بنیادی: زنان ایران واقعاً «شیرزن» هستند
http://bit.ly/30yVPjn
#نازنین_بنیادی
#حقوق_بشر #هالیوود
@Tavaana_TavaanaTech
دیروز سالروز تولد نازنین بنیادی بود. او در فیلمهایی چون «بنهور» و «مرد آهنی» و سریالهای «آشنایی با مادر» و «سرزمین مادری» ایفای نقش کرده است. نازنین همچنین سخنگوی سازمان عفو بینالملل است.
فعالیتهای نازنین بنیادی به عرصه بازیگری محدود نمیشود؛ نام او با فعالیتهای حقوق بشری نیز عجین شده است. او در این سالها تلاش کرده است با انجام مصاحبه و نوشتن مقاله و ... نقض حقوق بشر در ایران را پوشش دهد. همچنین کوشیده است صدای زنان ایرانی باشد و محدودیتها و موانعی که قوانین غیرانسانی بر سر راه آنان گذاشته است، را بازتاب دهد. نازنین نسبت به بازداشت شهروندان دوتابعیتی در ایران نیز واکنشهایی داشته و کوشش کرده است اخبار و وضعیت آنان را بازتاب دهد.
شهرت نازنین بنیادی، به عنوان هنرپیشه هالیوود، نقش پررنگی در فعالیتهای حقوق بشریاش داشته است.
سازمان عفو بینالملل به پاس همین تلاشها، نشان حقوق بشر را به نازنین بنیادی اعطا کرد و تلاشهایش را ستود. بنیادی از سال ۲۰۰۹ به طور رسمی سخنگوی این سازمان بوده است.
نازنین بنیادی در اول خرداد ۱۳۵۹ (۲۲ مه ۱۹۸۰) در بحبوحه انقلاب اسلامی در تهران به دنیا آمد. هنوز یک ماهاش نشده بود که خانوادهاش به انگلستان مهاجرت کردند. نازنین، پس از پایان تحصیلات مقدماتی به آمریکا رفت و لیسانس خود را در رشته علوم بیولوژیک از دانشگاه ایرواین کالیفرنیا دریافت کرد. پس از آن رو به دنیای هنر آورد و مشغول تحصیل در رشته بازیگری در آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک لندن شد.
نازنین بارها گفته است که ایرانیبودنش برایش خیلی مهم است و نقض حقوق بشر در ایران او را بسیار ناراحت میکند. به همین دلیل سعی میکند ارتباطش را با ایران بسیار حفظ کند و تا جایی که بتواند در این باره اطلاعرسانی کند.
آموزشکده توانا، تولد این بازیگر و فعال حقوق بشر ایرانی را تبریک میگوید!
مطلب مرتبط
نازنین بنیادی: زنان ایران واقعاً «شیرزن» هستند
http://bit.ly/30yVPjn
#نازنین_بنیادی
#حقوق_بشر #هالیوود
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زادروز نازنین بنیادی؛ هنرپیشه ایرانی-بریتانیایی و فعال حقوق بشر امروز سالروز تولد نازنین بنیادی است. او در فیلمهایی چون «بنهور» و «مرد آهنی» و سریالهای «آشنایی با مادر» و «سرزمین مادری» ایفای نقش کرده است. نازنین همچنین سخنگوی سازمان عفو بینالملل است.…
Forwarded from آموزشکده توانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان نازنین بنیادی در مراسم اهدای جایزه سازمان عفو بینالملل پیش از گلدن گلوب
بیشتر او را با نقش «فرح شیرازی» در سریال «هوملند»(سرزمین مادری) میشناسند اما سازمان عفو بینالملل او را برای فعالیتهای حقوق بشریاش. نازنین بنیادی، هنرپیشهی جوان ایرانی-بریتانیایی از سال ۲۰۰۹ سخن رسمی سازمان عفو بینالملل در آمریکاست.
این هنرمند جوان در مراسم اعطای جوایز سازمان عفو بینالملل که پیش از مراسم «گلدن گلوب» برگزار شد به ایراد سخن پرداخت.
وی در این سخنرانی ضمن تجلیل از زنان ایران گفت: «در ایران اصطلاحی برای زنان استفاده میشود و به آنها «شیرزن» میگویند و میتوانم بگویم زنان در ایران واقعاً «شیرزن» هستند. آنها در خط مقدم جنبش دموکراسی خواهی، برابری و آزادی قرار دارند که تقریباً شبیه به بسیاری از کشورهای دیگر است.»
http://bit.ly/30yVPjn
@Tavaana_TavaanaTech
بیشتر او را با نقش «فرح شیرازی» در سریال «هوملند»(سرزمین مادری) میشناسند اما سازمان عفو بینالملل او را برای فعالیتهای حقوق بشریاش. نازنین بنیادی، هنرپیشهی جوان ایرانی-بریتانیایی از سال ۲۰۰۹ سخن رسمی سازمان عفو بینالملل در آمریکاست.
این هنرمند جوان در مراسم اعطای جوایز سازمان عفو بینالملل که پیش از مراسم «گلدن گلوب» برگزار شد به ایراد سخن پرداخت.
وی در این سخنرانی ضمن تجلیل از زنان ایران گفت: «در ایران اصطلاحی برای زنان استفاده میشود و به آنها «شیرزن» میگویند و میتوانم بگویم زنان در ایران واقعاً «شیرزن» هستند. آنها در خط مقدم جنبش دموکراسی خواهی، برابری و آزادی قرار دارند که تقریباً شبیه به بسیاری از کشورهای دیگر است.»
http://bit.ly/30yVPjn
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
ناصر حجازی، ستارهای که حاضر نشد عکس خمینی را در دست بگیرد و برای حذفش از تیم ملی یک قانون گذاشتند که هر کس بالای ۲۷ سال بود در این ملی جا ندارد!!
آن زمان ناصر حجازی ۲۸ ساله بود و از این ملی کنار گذاشته شد!
.
ناصر حجازی از لحاظ سیاسی همواره منتقد بود چه در زمانی که حاضر نشد که عکس روحالله خمینی را در دست بگیرد و چه زمانی که با صراحت طرح هدفمندی یارانهها را زیر سوال بود. حجازی در ۳۱ فروردینماه ۱۳۹۰ در گفتوگویی به وضعیت بد اقتصادی ایران اعتراض میکند و میگوید: «دولت می گوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک می کنیم، مگر مردم گدا هستند؟ مردم ایران روی گنج خوابیده اند، نفت، گاز و ... دولت حق ندارد به مردم کمک کند. دولت باید کار کند و خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دو دستی تقدیم آنها نماید.»
امروز سالگرد درگذشت اوست.
دربارهاش بیشتر بخوانید:
ناصر حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
http://goo.gl/e3ZyHI
#ناصر_حجازی
@Tavaana_TavaanaTech
آن زمان ناصر حجازی ۲۸ ساله بود و از این ملی کنار گذاشته شد!
.
ناصر حجازی از لحاظ سیاسی همواره منتقد بود چه در زمانی که حاضر نشد که عکس روحالله خمینی را در دست بگیرد و چه زمانی که با صراحت طرح هدفمندی یارانهها را زیر سوال بود. حجازی در ۳۱ فروردینماه ۱۳۹۰ در گفتوگویی به وضعیت بد اقتصادی ایران اعتراض میکند و میگوید: «دولت می گوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک می کنیم، مگر مردم گدا هستند؟ مردم ایران روی گنج خوابیده اند، نفت، گاز و ... دولت حق ندارد به مردم کمک کند. دولت باید کار کند و خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دو دستی تقدیم آنها نماید.»
امروز سالگرد درگذشت اوست.
دربارهاش بیشتر بخوانید:
ناصر حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
http://goo.gl/e3ZyHI
#ناصر_حجازی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
عمر طولانی و استفاده پرثمر اگر در یکی جمع شود زهی! سعادت! محمدعلی موحد یکی از آن سعادتمندان است که برای مردمی نیز خیر و برکت به ارمغان آورده است. او امسال ۹۸ ساله است و در این سن همچنان پر کار است و در عمر پر ثمر خود محصولات فکری و فرهنگی بسیاری تولید کرده است که صاحبان فکر و فرهنگ نمیتوانند از کنار آن به راحتی عبور کنند.
محمدعلی موحد، مورخ و عرفانپژوه و حقوقدان و مصحح نامدار ایرانی، در دوم خرداد سال ۱۳۰۲ در شهر تبریز دیده به جهان گشود. او از خاندان دیلمقانی بود. پدرش یوسف دیلمقانی از بازرگانان خوشنام تبریز بود که در سال ۱۳۱۷ درگذشت. پس از مرگ پدر زندگی محمدعلی و خانوادهاش با تنگدستی سپری میشد.
در سال ۱۳۰۹تحصیلات ابتدایی خود در مدرسهی اتحاد نوبر در بازار شیشهگرخانه تبریز آغاز کرد. موحد دیپلم شش ادبی خود را در تبریز اخذ کرد و در همین سال در دفترخانهی اسناد رسمی شمارهی یک تبریز به کار مشغول شد.
موحد در سال ۱۳۳۸ برای آشنایی بیشتر با مباحث حقوق بینالملل به انگلستان سفر کرد و مطالعات خود را زیر نظر پرفسور جنینگز، رئیس دیوان بینالمللی دادگستری لاهه در کمبریج ادامه داد. موحد علاوه بر وکالت پایهی یک دادگستری، از آغاز تاسیس شرکت ملی نفت ایران در کادر حقوقی شرکت نفت مشغول به کار شد و تا بالاترین درجات یعنی مشاور عالی رئیس هیئت مدیره و مشاور ارشد و عضو اصلی هئیت مدیره پیش رفت. او در ابتدای تاسیس، اپک،سازمان کشورهای صادر کننده نفت به مدت شش ماه معاونت اجرایی آن سازمان در ژنو را عهدهدار شد.
صفدر تقیزاده در مورد محمدعلی موحد و آثار او میگوید: «دکتر موحد در زندگی سراسر کوشش و پژوهندگی و مطالعه و نویسندگی از ایام نوجوانی تاکنون هیچگاه دست از تلاش برنداشته است و به مقامات عالیه هم رسیده است. با اینهمه خود را «ناچیز» میشمارد که البته از فروتنی عارفانه اوست و گفته است که «بر دانش کممایه متاعی نفزودیم / از کوشش بیهوده به جایی نرسیدیم».
درباره محمدعلی موحد و زندگی و زمانه او بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2A3e8Ed
#محمدعلی_موحد
@Tavaana_TavaanaTech
محمدعلی موحد، مورخ و عرفانپژوه و حقوقدان و مصحح نامدار ایرانی، در دوم خرداد سال ۱۳۰۲ در شهر تبریز دیده به جهان گشود. او از خاندان دیلمقانی بود. پدرش یوسف دیلمقانی از بازرگانان خوشنام تبریز بود که در سال ۱۳۱۷ درگذشت. پس از مرگ پدر زندگی محمدعلی و خانوادهاش با تنگدستی سپری میشد.
در سال ۱۳۰۹تحصیلات ابتدایی خود در مدرسهی اتحاد نوبر در بازار شیشهگرخانه تبریز آغاز کرد. موحد دیپلم شش ادبی خود را در تبریز اخذ کرد و در همین سال در دفترخانهی اسناد رسمی شمارهی یک تبریز به کار مشغول شد.
موحد در سال ۱۳۳۸ برای آشنایی بیشتر با مباحث حقوق بینالملل به انگلستان سفر کرد و مطالعات خود را زیر نظر پرفسور جنینگز، رئیس دیوان بینالمللی دادگستری لاهه در کمبریج ادامه داد. موحد علاوه بر وکالت پایهی یک دادگستری، از آغاز تاسیس شرکت ملی نفت ایران در کادر حقوقی شرکت نفت مشغول به کار شد و تا بالاترین درجات یعنی مشاور عالی رئیس هیئت مدیره و مشاور ارشد و عضو اصلی هئیت مدیره پیش رفت. او در ابتدای تاسیس، اپک،سازمان کشورهای صادر کننده نفت به مدت شش ماه معاونت اجرایی آن سازمان در ژنو را عهدهدار شد.
صفدر تقیزاده در مورد محمدعلی موحد و آثار او میگوید: «دکتر موحد در زندگی سراسر کوشش و پژوهندگی و مطالعه و نویسندگی از ایام نوجوانی تاکنون هیچگاه دست از تلاش برنداشته است و به مقامات عالیه هم رسیده است. با اینهمه خود را «ناچیز» میشمارد که البته از فروتنی عارفانه اوست و گفته است که «بر دانش کممایه متاعی نفزودیم / از کوشش بیهوده به جایی نرسیدیم».
درباره محمدعلی موحد و زندگی و زمانه او بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2A3e8Ed
#محمدعلی_موحد
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram