This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میلاد جمالزاده، ویدیویی از دو قلوهای برادرش، جاویدنام یاسین جمالزاده، منتشر کرد.
یاسین جمالزاده، متولد ۲۳ شهریور ۱۳۷۳ بود. او کارگر گچکار ساختمان بود. اهل شاندرمن از توابع ماسال در استان گیلان. در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در شهر رضوانشهر با شلیک گلوله از سوی نیروهای حکومتی، به قتل رسید. یاسین دو دختر دوقلو به نامهای کیانا و آریانا داشت.
ویدیوهایی از لحظه اصابت گلوله به او منتشر شده است. یکی از ویدیوها مربوط به موبایل خود یاسین است.
#یاسین_جمالزاده #رضوانشهر #شاندرمن #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یاسین جمالزاده، متولد ۲۳ شهریور ۱۳۷۳ بود. او کارگر گچکار ساختمان بود. اهل شاندرمن از توابع ماسال در استان گیلان. در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در شهر رضوانشهر با شلیک گلوله از سوی نیروهای حکومتی، به قتل رسید. یاسین دو دختر دوقلو به نامهای کیانا و آریانا داشت.
ویدیوهایی از لحظه اصابت گلوله به او منتشر شده است. یکی از ویدیوها مربوط به موبایل خود یاسین است.
#یاسین_جمالزاده #رضوانشهر #شاندرمن #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
افسون نجفی، خواهر جاویدنام حدیث نجفی، در استوری اینستاگرامش خبر داد که ماموران امروز صبح ساعت هشت، به خانه پدر و مادرش هجوم بردند، ضمن تفتیش کامپیوتر و گوشیها، حکم جلب افسون نجفی را نشان داده و خواستار دریافت آدرس او شدند و گفتند که به او بگویند به ایران بازگردد و توبه کند!!
اما دقیقا از چه چیزی باید توبه کند؟!
حکومت حدیث نجفی را کشته و از خواهرش میخواهد که توبه کند؟! بابت چه گناهی؟ مگر حکومت در جایگاه «پروردگار» است؟!
@afsonnajafi
- «خیلی دوست دارم الان که دارم میرم آخرش وقتی چند سال گذشت خوشحال باشم رفتم تظاهرات و همه چی عوض شده.»
این آخرین پیام حدیث نجفی است دختر پر شور ایران و جوان انقلابی ۲۳ سالهای که روز چهارشنبه ۳۰ شهریور با گلولههای مأموران حکومتی در کرج جان باخت.
حدیث در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ و در بلوار ارم مهرشهر کرج با ۶ گلوله جنگی و چندین گلوله ساچمهای کشته شد و این اظهارات توسط دو شاهد عینی که او را به بیمارستان منتقل کردند، تایید شده است.
افسون نجفی، خواهر حدیث با بیان اینکه در شب حادثه پسری حدیث را به بیمارستان رسانده، اضافه میکند: «آن پسر با کمک عمهاش، حدیث را با خودروی شخصی به بیمارستان برد و او را تحویل بیمارستان داد و به تایید آنها در آن زمان حدیث زنده بود، پس از تماس این مرد با خانواده و حضور ما در بیمارستان، همراه یکی از بیماران حاضر که شاهد رخدادها بوده به ما گفت که حدیث هنگام انتقال به بیمارستان هوشیار نبود اما زنده بود و ماموران او را در حیاط پشتی بیمارستان در اتاقی محبوس و به کادر درمان هشدار دادند که از مداوای او خودداری کنند تا زمان مرگش فرا برسد.»
#حدیث_نجفی #زن_زندگی_آزادی #انقلاب_ملی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اما دقیقا از چه چیزی باید توبه کند؟!
حکومت حدیث نجفی را کشته و از خواهرش میخواهد که توبه کند؟! بابت چه گناهی؟ مگر حکومت در جایگاه «پروردگار» است؟!
@afsonnajafi
- «خیلی دوست دارم الان که دارم میرم آخرش وقتی چند سال گذشت خوشحال باشم رفتم تظاهرات و همه چی عوض شده.»
این آخرین پیام حدیث نجفی است دختر پر شور ایران و جوان انقلابی ۲۳ سالهای که روز چهارشنبه ۳۰ شهریور با گلولههای مأموران حکومتی در کرج جان باخت.
حدیث در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ و در بلوار ارم مهرشهر کرج با ۶ گلوله جنگی و چندین گلوله ساچمهای کشته شد و این اظهارات توسط دو شاهد عینی که او را به بیمارستان منتقل کردند، تایید شده است.
افسون نجفی، خواهر حدیث با بیان اینکه در شب حادثه پسری حدیث را به بیمارستان رسانده، اضافه میکند: «آن پسر با کمک عمهاش، حدیث را با خودروی شخصی به بیمارستان برد و او را تحویل بیمارستان داد و به تایید آنها در آن زمان حدیث زنده بود، پس از تماس این مرد با خانواده و حضور ما در بیمارستان، همراه یکی از بیماران حاضر که شاهد رخدادها بوده به ما گفت که حدیث هنگام انتقال به بیمارستان هوشیار نبود اما زنده بود و ماموران او را در حیاط پشتی بیمارستان در اتاقی محبوس و به کادر درمان هشدار دادند که از مداوای او خودداری کنند تا زمان مرگش فرا برسد.»
#حدیث_نجفی #زن_زندگی_آزادی #انقلاب_ملی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامه مهناز طراح از زندان اوین به مناسبت دومین سالگرد خیزش:
آن جوانان که چون بذر بر این سرزمین کاشتید روزی جوانه خواهند زد
روزگار غریبی است
پیر مردان حکم میدهند، جوانان جان
بیوطنان بر اریکهاند، وطندارن در گور
دزدان در اماناند، دزد زدگان در بند
خموشی پر ارج است، سخن پر رنج
بیداد میتازد، داد رنگ میبازد
و این میان، زوزهی گرگها بیپایان
روزی در هیاهوی آنچه نامش را انقلاب گذاشتید از صندوقهای رأی، حکومتی به نام جمهوری اسلامی را به نسلهای بعد تحمیل کردید و در تمام این سالها هر صدای مخالفی را هم در نطفه خفه کردید.
حال همان مردمی که حکومت خود را مدیون آنها هستید به دست شما در خیابان یا بر چوبههای دار به گور میسپارید و همان نسلی را که شما را بر مسند قدرت نشاندند داغدار میکنید.
ما نسلی بودیم که میان چرخ دندههای جنگ و تحریم زندگی کردیم ولی داغ هموطنانمان را فراموش نمیکنیم.
بدانید که در چرخش روزگار حکومتها تغییر می کنند و این ملتها هستند که صاحب ابدی یک جغرافیا باقی میمانند.
آن جوانان که چون بذر بر این سرزمین کاشتید روزی جوانه خواهند زد.
مهناز طراح
شهریور ۱۴۰۳
زندان اوین
به مناسبت دومین سالگرد خیزش ۱۴۰۱
#مهناز_طراح #بیانیه #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آن جوانان که چون بذر بر این سرزمین کاشتید روزی جوانه خواهند زد
روزگار غریبی است
پیر مردان حکم میدهند، جوانان جان
بیوطنان بر اریکهاند، وطندارن در گور
دزدان در اماناند، دزد زدگان در بند
خموشی پر ارج است، سخن پر رنج
بیداد میتازد، داد رنگ میبازد
و این میان، زوزهی گرگها بیپایان
روزی در هیاهوی آنچه نامش را انقلاب گذاشتید از صندوقهای رأی، حکومتی به نام جمهوری اسلامی را به نسلهای بعد تحمیل کردید و در تمام این سالها هر صدای مخالفی را هم در نطفه خفه کردید.
حال همان مردمی که حکومت خود را مدیون آنها هستید به دست شما در خیابان یا بر چوبههای دار به گور میسپارید و همان نسلی را که شما را بر مسند قدرت نشاندند داغدار میکنید.
ما نسلی بودیم که میان چرخ دندههای جنگ و تحریم زندگی کردیم ولی داغ هموطنانمان را فراموش نمیکنیم.
بدانید که در چرخش روزگار حکومتها تغییر می کنند و این ملتها هستند که صاحب ابدی یک جغرافیا باقی میمانند.
آن جوانان که چون بذر بر این سرزمین کاشتید روزی جوانه خواهند زد.
مهناز طراح
شهریور ۱۴۰۳
زندان اوین
به مناسبت دومین سالگرد خیزش ۱۴۰۱
#مهناز_طراح #بیانیه #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رویا حشمتی، فعال مدنی، ضمن انتشار تصویری از خود و تصویری از هستی حسینپناهی، نوشت:
«این تصویر هرگز از خاطرم پاک نخواهد شد. جز در جلسات دادگاه و پیش دوستانم، اولین باره که در فضای عمومی این مساله رو مطرح میکنم. روز سی فروردین ۱۴۰۲ که خبر هستی حسینپناهی منتشر شد که دیگه توان حرکت نداره، عزمم رو جزم کردم و اون تیشرت و دامن رو پوشیدم و به خیابان رفتم.
اون روز من با پاهای تو در خیابان قدم زدم و برام اهمیتی نداشت که بعدش چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر پاهای من نمیتونست ادامهی قدمهای تو باشه، به چه کارم میاومد گیانکم؟
ما امتداد صدای همدیگر میشیم، و این راه رو پایانی نیست.»
- یک روز بعد از انتشار این عکس زویا حشمتی را در خانهاش دستگیر کردند و ۱۱ روز در بازداشت بود. بعد از آن هم چند ماه درگیر. او ۷۴ ضربه شلاق خورد.
روایت شلاق خوردن او سال گذشته خبرساز شده بود، او در قسمتی نوشته بود:
«در آهنی رو باز کردن دیوارای اتاق سیمانی بود به تخت ته اتاقک بود که جای دستبند و پابند آهنی دو طرف تخت بود به وسیلهی آهنی شبیه پایهی بوم نقاشی کمی این طرفتر بود.
یه اتاق شکنجهی قرون وسطایی بود.
قاضی پرسید: «خانم حالت خوبه؟ مشکلی نداری؟»
انگار که وجود نداره جوابش رو ندادم گفت: «خانم با شمام» باز جواب ندادم.
مرد اجرای حکم گفت: «پالتوت رو در بیار»
پالتو و روسریم رو از پایهی بوم شکنجه آویزون کردم گفت: «روسریت رو سر کن»
گفتم: «نمیکنم. قرآنت رو بذار زیر بغلت و بزن»
زن اومد و گفت: «خواهش میکنم لجبازی نکن» و شال رو کشید رو سرم.
قاضی گفت: «خیلی محکم نزن»
مردک شروع کرد به زدن شونههام کتفم پشتم باسنم رونم ساق پام باز از نو تعداد ضربه ها رو نشمردم زیر لب میخوندم بهنام زن بهنام زندگی دریده شد لباس بردگی شب سیاه ما سحر شود تمام تازیانه ها تبر شود.»
هستی حسینپناهی، دانشآموز معترضی که شش ماه در کما بود بعد از یک سال تحمل فشار و تهدید نهایتا به همراه خانوادهاش مجبور به ترک ایران شد.
هستی حسینپناهی که اهل دهگلان استان کردستان است، در سال ۱۴۰۱ بعد از اینکه ماموران او را در مدرسهاش بازجویی کردند، هنگام برگشت از مدرسه خودش را از سرویس مدرسه به بیرون پرت کرد و به کما رفت.
وضعیت او در کما همزمان با اعتراضات اخیر ایران، مدتها تیتر رسانهها بود.
#هستی_حسین_پناهی #رویا_حشمتی #زن_زندگی_آزادی #نه_به_حجاب_اجباری #مقاومت_زندگیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«این تصویر هرگز از خاطرم پاک نخواهد شد. جز در جلسات دادگاه و پیش دوستانم، اولین باره که در فضای عمومی این مساله رو مطرح میکنم. روز سی فروردین ۱۴۰۲ که خبر هستی حسینپناهی منتشر شد که دیگه توان حرکت نداره، عزمم رو جزم کردم و اون تیشرت و دامن رو پوشیدم و به خیابان رفتم.
اون روز من با پاهای تو در خیابان قدم زدم و برام اهمیتی نداشت که بعدش چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر پاهای من نمیتونست ادامهی قدمهای تو باشه، به چه کارم میاومد گیانکم؟
ما امتداد صدای همدیگر میشیم، و این راه رو پایانی نیست.»
- یک روز بعد از انتشار این عکس زویا حشمتی را در خانهاش دستگیر کردند و ۱۱ روز در بازداشت بود. بعد از آن هم چند ماه درگیر. او ۷۴ ضربه شلاق خورد.
روایت شلاق خوردن او سال گذشته خبرساز شده بود، او در قسمتی نوشته بود:
«در آهنی رو باز کردن دیوارای اتاق سیمانی بود به تخت ته اتاقک بود که جای دستبند و پابند آهنی دو طرف تخت بود به وسیلهی آهنی شبیه پایهی بوم نقاشی کمی این طرفتر بود.
یه اتاق شکنجهی قرون وسطایی بود.
قاضی پرسید: «خانم حالت خوبه؟ مشکلی نداری؟»
انگار که وجود نداره جوابش رو ندادم گفت: «خانم با شمام» باز جواب ندادم.
مرد اجرای حکم گفت: «پالتوت رو در بیار»
پالتو و روسریم رو از پایهی بوم شکنجه آویزون کردم گفت: «روسریت رو سر کن»
گفتم: «نمیکنم. قرآنت رو بذار زیر بغلت و بزن»
زن اومد و گفت: «خواهش میکنم لجبازی نکن» و شال رو کشید رو سرم.
قاضی گفت: «خیلی محکم نزن»
مردک شروع کرد به زدن شونههام کتفم پشتم باسنم رونم ساق پام باز از نو تعداد ضربه ها رو نشمردم زیر لب میخوندم بهنام زن بهنام زندگی دریده شد لباس بردگی شب سیاه ما سحر شود تمام تازیانه ها تبر شود.»
هستی حسینپناهی، دانشآموز معترضی که شش ماه در کما بود بعد از یک سال تحمل فشار و تهدید نهایتا به همراه خانوادهاش مجبور به ترک ایران شد.
هستی حسینپناهی که اهل دهگلان استان کردستان است، در سال ۱۴۰۱ بعد از اینکه ماموران او را در مدرسهاش بازجویی کردند، هنگام برگشت از مدرسه خودش را از سرویس مدرسه به بیرون پرت کرد و به کما رفت.
وضعیت او در کما همزمان با اعتراضات اخیر ایران، مدتها تیتر رسانهها بود.
#هستی_حسین_پناهی #رویا_حشمتی #زن_زندگی_آزادی #نه_به_حجاب_اجباری #مقاومت_زندگیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سارا دلدار، از بازداشتشدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ و زندانی سیاسی سابق در زندان لاکان رشت، بهدلیل کمک به معترضان مجروح در خلال قیام، بازداشت و به حبس محکوم شد. او به دلیل عفونت ناشی از ساچمههای فراوان در تن خود، جان خود را از دست داد.
سارا دلدار در آخرین پست اینستاگرام خود که در بیمارستان بستری بود، شرح کاملی از وضعیت خود داده بود:
«اول مرداد هزار و چهارصد و سه
فردا روزی که یکسال پیش از دادگاه مستقیم به #زندان_لاکان_رشت برده شدم هیچ حس و درد و ترسی نداشتم یا حتی نگفتم با خودم کاش این کارو نمیکردم. چون من کاری نکردم جز اینکه زخمیها رو نجات دادم و جراحی کردیم و سکوت نکردم در برابر وجدانم و وجز قلمی که جز راستی هیچ ننوشت.
روزها گذشت داخل زندان و تا حکمام اومد: دو تا حکم یک سال و سه ماه و ده روز و شش ماه و خوردهای. موندم و ازادی مشروطم اومد. این مدت هر چقدر هر ثانیه چه چیزایی گذشت و بگم بازم کمه.
از بهداشت، از دعواها از سرما از گرما از اینکه آرزوت باشه ماه و آسمون رو ببینی ولی خب همه این چیزا و صد برابرش برای وطن کمه.
وقتی که اومدم به هیچ کس نگفتم، تا استقبالم نیان تا هیچ گلی نیارن، وقتی ازادی هیچ معنی نداشت.
روزها گذشت. هماش فکر و ذهنم زندان بود… پیش دخترایی که کمکشون کردم و ترک کردن. پیش اینکه وای دعوا نشه وای برف نیاد سردشون میشه…
حتی غذاهایی که هوس کرده بودم و برام درست میکردن نمیخوردم تا اینکه گفتم اینجوری نمیشه… باید بلند شم مثل همیشه رفتم سرکار. خودم از صبح تا شب درگیر کردم تا برسم خونه بخوابم و فکری نکنم همه رو محل کار خندوندم و انرژی دادم تا اینکه کم کم مریض شدم. پیگیری کردم، دکتر رفتم تا اینکه هر روز بدتر عفونت…
و هنوز از دومین ماه که زندان بودم پریود شدم، دیگه عادت ماهیانه نشدم. تو زندان فشار عصبی گرفتم و بعد مشکلای دیگه… گفتم شایدچون من کبدم مشکل داشت این عفونتها رو گرفتم. یه هفته بیمارستان خوابیدم. دیگه ادم قبل نبودم، ضعیف ضعیف شدم، کمخونی شدید و بزرگ شدن طحال و کلیه و تخمدان… بعد دیدم بچههایی که از زندان اومدن خیلیاشون بیماری زمینهای گرفتن
ولی با تمام این رنجها و دردها ساچمههای تو بدنم و سرم هر لحظه، ناخوداگاه میبینم خیابون پر از صدای تیر و خون، رژه میرن تو ذهنم و جز مشت کردن ناخن داخل گوشتم هیچ تسلی نیست
ولی باز هم با تمام وجود به تمام شیر زنان سرزمینم افتخار میکنم و روحم پیش خواهرای تو بند که تمام رنجاشونو دیدم و باهاشون زندگی کردم …
#زن_زندگی_آزادی »
saray.deldar
#سارا_دلدار #رشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سارا دلدار در آخرین پست اینستاگرام خود که در بیمارستان بستری بود، شرح کاملی از وضعیت خود داده بود:
«اول مرداد هزار و چهارصد و سه
فردا روزی که یکسال پیش از دادگاه مستقیم به #زندان_لاکان_رشت برده شدم هیچ حس و درد و ترسی نداشتم یا حتی نگفتم با خودم کاش این کارو نمیکردم. چون من کاری نکردم جز اینکه زخمیها رو نجات دادم و جراحی کردیم و سکوت نکردم در برابر وجدانم و وجز قلمی که جز راستی هیچ ننوشت.
روزها گذشت داخل زندان و تا حکمام اومد: دو تا حکم یک سال و سه ماه و ده روز و شش ماه و خوردهای. موندم و ازادی مشروطم اومد. این مدت هر چقدر هر ثانیه چه چیزایی گذشت و بگم بازم کمه.
از بهداشت، از دعواها از سرما از گرما از اینکه آرزوت باشه ماه و آسمون رو ببینی ولی خب همه این چیزا و صد برابرش برای وطن کمه.
وقتی که اومدم به هیچ کس نگفتم، تا استقبالم نیان تا هیچ گلی نیارن، وقتی ازادی هیچ معنی نداشت.
روزها گذشت. هماش فکر و ذهنم زندان بود… پیش دخترایی که کمکشون کردم و ترک کردن. پیش اینکه وای دعوا نشه وای برف نیاد سردشون میشه…
حتی غذاهایی که هوس کرده بودم و برام درست میکردن نمیخوردم تا اینکه گفتم اینجوری نمیشه… باید بلند شم مثل همیشه رفتم سرکار. خودم از صبح تا شب درگیر کردم تا برسم خونه بخوابم و فکری نکنم همه رو محل کار خندوندم و انرژی دادم تا اینکه کم کم مریض شدم. پیگیری کردم، دکتر رفتم تا اینکه هر روز بدتر عفونت…
و هنوز از دومین ماه که زندان بودم پریود شدم، دیگه عادت ماهیانه نشدم. تو زندان فشار عصبی گرفتم و بعد مشکلای دیگه… گفتم شایدچون من کبدم مشکل داشت این عفونتها رو گرفتم. یه هفته بیمارستان خوابیدم. دیگه ادم قبل نبودم، ضعیف ضعیف شدم، کمخونی شدید و بزرگ شدن طحال و کلیه و تخمدان… بعد دیدم بچههایی که از زندان اومدن خیلیاشون بیماری زمینهای گرفتن
ولی با تمام این رنجها و دردها ساچمههای تو بدنم و سرم هر لحظه، ناخوداگاه میبینم خیابون پر از صدای تیر و خون، رژه میرن تو ذهنم و جز مشت کردن ناخن داخل گوشتم هیچ تسلی نیست
ولی باز هم با تمام وجود به تمام شیر زنان سرزمینم افتخار میکنم و روحم پیش خواهرای تو بند که تمام رنجاشونو دیدم و باهاشون زندگی کردم …
#زن_زندگی_آزادی »
saray.deldar
#سارا_دلدار #رشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زیر بار غم ایام نشستیم و شما
سرخوش از نان حرامید و خرافات و ریا!
دلِ این شهر، که مانده است زمینگیر، دریغ!
نوجوانی است که از حادثه شد پیر، دریغ!
چادر ظلمت شب را به وطن پوشاندید
گرد مرده به سر مردم ما افشاندید
از شما جز غم ایام به مردم چه رسید؟
جز ملخ، آه، به این حاصل گندم چه رسید؟
از شما هر چه شنیدیم به جز روضه نبود
زیر تزویر شما قامت انسان فرسود
اُف بر این دانش و فرهنگ دروغین شما!
کاش در خاک رَوَد مرکب چوبین شما!
با شما جز گل پرپر نرسیده است به ما
خیرتان چیست؟ به جز شر نرسیده است به ما!
خاک زرین وطن را به تباهی بردید
نور را یک شبه تا قعر سیاهی بردید
گر چه از قوم مغول مانده بسی ویرانی
هست دوران ستم را، به خدا، پایانی!
هر زمان ما به امید دگران واماندیم
زیر لب مرثیهٔ عزت خود را خواندیم
دین بر حق، همه آزادی ما میخواهد
دوست آن است که او شادی ما میخواهد!
قبله در مذهب من خاک عزیز وطن است
جایت، ای هموطن ای! دوست! دل و جان من است
خانهٔ راستی و خاستگه ایمان است
سجدهگاه من و تو، خانهٔ ما ایران است
علی رضا جعفری(آزادی)
#یاری_مدنی_توانا #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
زیر بار غم ایام نشستیم و شما
سرخوش از نان حرامید و خرافات و ریا!
دلِ این شهر، که مانده است زمینگیر، دریغ!
نوجوانی است که از حادثه شد پیر، دریغ!
چادر ظلمت شب را به وطن پوشاندید
گرد مرده به سر مردم ما افشاندید
از شما جز غم ایام به مردم چه رسید؟
جز ملخ، آه، به این حاصل گندم چه رسید؟
از شما هر چه شنیدیم به جز روضه نبود
زیر تزویر شما قامت انسان فرسود
اُف بر این دانش و فرهنگ دروغین شما!
کاش در خاک رَوَد مرکب چوبین شما!
با شما جز گل پرپر نرسیده است به ما
خیرتان چیست؟ به جز شر نرسیده است به ما!
خاک زرین وطن را به تباهی بردید
نور را یک شبه تا قعر سیاهی بردید
گر چه از قوم مغول مانده بسی ویرانی
هست دوران ستم را، به خدا، پایانی!
هر زمان ما به امید دگران واماندیم
زیر لب مرثیهٔ عزت خود را خواندیم
دین بر حق، همه آزادی ما میخواهد
دوست آن است که او شادی ما میخواهد!
قبله در مذهب من خاک عزیز وطن است
جایت، ای هموطن ای! دوست! دل و جان من است
خانهٔ راستی و خاستگه ایمان است
سجدهگاه من و تو، خانهٔ ما ایران است
علی رضا جعفری(آزادی)
#یاری_مدنی_توانا #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کوثر افتخاری، از مصدومان شلیک عامدانه به چشمها در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، ضمن انتشار این ویدئو نوشت:
«روزهای آغازین انقلاب «زن زندگی آزادی» بود با خود عهد بستم تا روزی آزادی ایرانم از چنگال اهریمنان از پای نخواهم نشست.
رژیمی که هموطنانمان را به دار میسپارد و ایرانمان را به اسارت گرفته است باید به دست مردم مبارز و شریف ایران سرنگون شود.»
#مهسا_امینی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«روزهای آغازین انقلاب «زن زندگی آزادی» بود با خود عهد بستم تا روزی آزادی ایرانم از چنگال اهریمنان از پای نخواهم نشست.
رژیمی که هموطنانمان را به دار میسپارد و ایرانمان را به اسارت گرفته است باید به دست مردم مبارز و شریف ایران سرنگون شود.»
#مهسا_امینی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرهاد محمودی، برادر جاویدنام فریدون محمودی، با انتشار متنی خبر از اعتصاب در استان کردستان در روز یکشنبه ۲۵ شهریور همزمان با دومین سالگرد مهسا امینی داد و ابراز امیدواری کرد که سایر استانهای ایران نیز به این اعتصاب بپیوندند.
متن آقای محمودی به شرح زیر است:
«استان کردستان اعتصاب خواهد کرد
روز یکشنبه ۲۵شهریور۱۴۰۳ همزمان با دومین سالگرد ژینا #مهسا_امینی استان کردستان اعلام آمادگی کردهاند و در اعتصاب کامل خواهند بود، و اعتراض خود را نسبت قتل ژینا امینی و هزاران مشکلات دیگری که بر تمام مردم ایران تحمیل شده است نشان خواهند داد.
به عنوان یکی از اعضای خانوادههای دادخواه که ۳روز بعد از قتل مهسا(۲۸شهریور۱۴۰۱)ج اسلامی برادرم #فریدون_محمودی را در سقز و در اعتراض به قتل حکومتی مهسا برای اعتراض به خیابان رفته بود را کُشت، امید دارم که تمام شهرهای ایران هم از این اعتصابات حمایت کنند و همبستگی خود را نشان دهند.
به قول برادرم فریدون که همیشه میگفت: تا روزی که ج اسلامی باشه، یا همه رو میکُشه یا زجرکُش میکنه...»
#مهسا_امینی
#فریدون_محمودی
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصابات_اعتراضات
#اعتصاب_سراسری
#سالگرد_مهسا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن آقای محمودی به شرح زیر است:
«استان کردستان اعتصاب خواهد کرد
روز یکشنبه ۲۵شهریور۱۴۰۳ همزمان با دومین سالگرد ژینا #مهسا_امینی استان کردستان اعلام آمادگی کردهاند و در اعتصاب کامل خواهند بود، و اعتراض خود را نسبت قتل ژینا امینی و هزاران مشکلات دیگری که بر تمام مردم ایران تحمیل شده است نشان خواهند داد.
به عنوان یکی از اعضای خانوادههای دادخواه که ۳روز بعد از قتل مهسا(۲۸شهریور۱۴۰۱)ج اسلامی برادرم #فریدون_محمودی را در سقز و در اعتراض به قتل حکومتی مهسا برای اعتراض به خیابان رفته بود را کُشت، امید دارم که تمام شهرهای ایران هم از این اعتصابات حمایت کنند و همبستگی خود را نشان دهند.
به قول برادرم فریدون که همیشه میگفت: تا روزی که ج اسلامی باشه، یا همه رو میکُشه یا زجرکُش میکنه...»
#مهسا_امینی
#فریدون_محمودی
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصابات_اعتراضات
#اعتصاب_سراسری
#سالگرد_مهسا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای دختر ایران، مهسا امینی
طرح از قلمفرسا
مهسا امینی، دختر ایران است. یکی از دختران ایران که مظلومانه توسط حکومت به قتل رسید. حکومتی که هویتش به ایدئولوژیاش گره خورده و سبک زندگی مطلوب خود را به همه اعضای جامعه دیکته و اجبار میکند و هویت متکثر جامعه ایران را نادیده میگیرد.
این حکومت برای حفظ چارچوبهای سیطره ایدئولوژیک خود حاضر است جان مردم را بگیرد، دروغ بگوید، تهمت بزند، تجاوز بکند و ...
حکومتی که خود را وابسته به امر مقدس میداند و از این طریق تلاش میکند قدرت را حفظ کند و از منابع و سرمایههای کشور به نفع گروه و طبقهای ویژه استفاده کند.
مهسا امینی، قربانی این حکومت شد و مرگ مظلومانه و قیام بزرگ مردم ایران، نام و یادش را جاودانه کرد.
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از قلمفرسا
مهسا امینی، دختر ایران است. یکی از دختران ایران که مظلومانه توسط حکومت به قتل رسید. حکومتی که هویتش به ایدئولوژیاش گره خورده و سبک زندگی مطلوب خود را به همه اعضای جامعه دیکته و اجبار میکند و هویت متکثر جامعه ایران را نادیده میگیرد.
این حکومت برای حفظ چارچوبهای سیطره ایدئولوژیک خود حاضر است جان مردم را بگیرد، دروغ بگوید، تهمت بزند، تجاوز بکند و ...
حکومتی که خود را وابسته به امر مقدس میداند و از این طریق تلاش میکند قدرت را حفظ کند و از منابع و سرمایههای کشور به نفع گروه و طبقهای ویژه استفاده کند.
مهسا امینی، قربانی این حکومت شد و مرگ مظلومانه و قیام بزرگ مردم ایران، نام و یادش را جاودانه کرد.
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته ماموران امنیتی به منزل دایه مینا، مادر جاویدنام شهریار محمدی، با ده خودرو هجوم برده و او را بازداشت کردند.
مادر گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، در واکنش به این رویداد نوشت:
من، گوهر عشقی، کسی که فرزندش، ستار بهشتی، به دست این رژیم فاسد و جنایتکار کشته شد، هشدار میدهم: دایه مینا، مادر جاویدنام شهریار محمدی، باید هرچه زودتر و بیقید و شرط آزاد شود. اگر جسارت به مادران این سرزمین را ادامه دهید، از فرزندانم خواهم خواست به هر طریقی که خود ضرورت میدانند، وارد خیابان شوند. من خود نیز همراه آنان خواهم شد، و این بار فریادمان ریشه این حکومت جنایتکار را خواهد لرزاند.
ما مادران دیگر هیچ ترسی نداریم. از خون فرزندانمان گذشتهایم، و این حکومت ضدبشری بداند که اگر دایه مینا آزاد نشود، آتش خشم ما به خیابانها خواهد آمد و هیچ چیزی نمیتواند مانع سیل خروشان ملت شود.
گوهر عشقی»
#گوهر_عشقی #دایه_مینا #شهریار_محمدی #زن_زندگی_آزادی #جمهوری_اسلامی_باید_برود #به_خیابان_بر_میگردیم #بیانیه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، در واکنش به این رویداد نوشت:
من، گوهر عشقی، کسی که فرزندش، ستار بهشتی، به دست این رژیم فاسد و جنایتکار کشته شد، هشدار میدهم: دایه مینا، مادر جاویدنام شهریار محمدی، باید هرچه زودتر و بیقید و شرط آزاد شود. اگر جسارت به مادران این سرزمین را ادامه دهید، از فرزندانم خواهم خواست به هر طریقی که خود ضرورت میدانند، وارد خیابان شوند. من خود نیز همراه آنان خواهم شد، و این بار فریادمان ریشه این حکومت جنایتکار را خواهد لرزاند.
ما مادران دیگر هیچ ترسی نداریم. از خون فرزندانمان گذشتهایم، و این حکومت ضدبشری بداند که اگر دایه مینا آزاد نشود، آتش خشم ما به خیابانها خواهد آمد و هیچ چیزی نمیتواند مانع سیل خروشان ملت شود.
گوهر عشقی»
#گوهر_عشقی #دایه_مینا #شهریار_محمدی #زن_زندگی_آزادی #جمهوری_اسلامی_باید_برود #به_خیابان_بر_میگردیم #بیانیه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech