آموزشکده توانا
58.6K subscribers
29.4K photos
35.9K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram

اکانت معمار در توییتر در یک رشته توییت درباره یکی از جانباختگان آبان ۹۸ مطلبی را به شرح زیر منتشر کرد:
«‏این نوشته رو یه خانم خرمشهری برام فرستاد که خودش هم‌محله‌ای ‎#محسن_محمدپور بود و با دوست و آشنای نزدیکش صحبت کرده. تنها خواهشم ازتون اینه که با دقت بخونیدش و نذارید محسن فراموش بشه. این‌قدر که دیگه ازمون برمیاد. تنها تغییرش این بوده که کتابیش کردم برای خبرگزاریا.

‏سلام معمار جان.
امروز تصمیم گرفتم همۀ چیزهایی را که دربارۀ محسن می‌دانم به تو بگویم. هر طور دوست داری منتشرش کن. اما حتماً منتشرش کن.
من به‌صورت اتفاقی با رضا (اسم مستعار) آشنا شدم. رضا از بستگان محسنِ مظلوم است و از بچگی با هم بزرگ شده‌اند.

‏پُستی [در اینستاگرام] برای محسن گذاشته بود و روز بعدش آن را پاک کرد. من از آن پُست اسکرین‌شات گرفته بودم.
برایش پیام گذاشتم و جوابم را داد؛
اما طول کشید تا به من اعتماد کند.گفت چند بار به‌خاطر کارهایی که برای محسن کرده‌ام از «ستاد» زنگ زده‌اند و دو بار هم به پدرم تذکر داده‌اند.

‏من هم البته قول دادم اسمی از او نبرم. عکس‌های محسن را برایم فرستاد و همۀ ماجرا را تعریف کرد؛ و البته جاهایی هم از شدتِ غصه و تألّم نتوانست تایپ کند و با گریه برایم وُیس گذاشت.

‏محسن بعد از مدرسه برای خانوادۀ رضا در ساختمانی بنایی می‌کرد.روز قبل از کشته شدنش هم به رضا گفته بود که می‌خواهد فردا برای اعتراض برود بیرون.

‏رضا گفت: «خانوادۀ محسن فقیر بودند و محسن بسیار به فکر خانواده‌اش بود. کار می‌کرد تا کمک‌خرجی برای پدرش باشد و مواقعی که برای مدرسه پول لازم داشت، می‌رفت زباله‌های بازیافتی را جمع می‌کرد و می‌فروخت و می‌گفت نمی‌خوام دستم در جیب بابا باشد.»

‏«روز فاجعه، او فقط در خیابانِ نزدیکِ خانه‌شان ایستاده بود که ناگهان شلوغ شد و مأموران با باطوم حمله کردند و محسن را هم به‌شدت زدند و محسن روی زمین افتاد و باز هم به جانش افتادند و رهایش نکردند و تا می‌توانستند کتکش زدند و خون سراپایش را گرفت.

‏مردم ترسیده بودند و کسی برای کمک جلو نیامد؛ تا این‌که یک خانمِ سیّده و دخترش آمدند و از مردم کمک خواستند، اما احدی برای کمک پا پیش نگذاشت.
آن خانم محسن را بلند کرد و روی دوشش گذاشت و بردش کنار خیابان تا برسانندش به بیمارستان؛

‏اما چون سراپای پیکر محسن غرق خون بود ماشین‌ها نمی‌ایستادند. دخترِ آن خانم طلاهایش را درآورده بود و به ماشین‌ها نشان می‌داد تا طلاها را بگیرند و محسنِ نیمه‌جان را سوار کنند.

‏آخر راننده‌ای پیدا شده بود و طلاها را گرفته بود و صدهزار تومان هم کرایه ازشان گرفته بود و محسن را به بیمارستان رسانده بود.»

‏«محسن به کما رفت. مادرش هر روز در خانه مراسم می‌گرفت و نذری می‌داد تا بچه‌اش دوباره چشم باز کند و به هوش بیاید و همان محسنِ شاد و غیور، باز به خانه برگردد. یازده روز در آی‌سی‌یو بستری مانده بود و ظاهراً در کما بود.»

‏حرفمان به اینجا که رسید، رضا گفت خواهر، من به چیزی شک دارم اما بین خودمان بمانَد. دوباره قول دادم که اسمی از او نبرم.
گفت: «عصر روز دهمی که محسن در کما بود، چند خانم پرستار با پدر محسن صحبت کرده بودند که اعضای بدنش را به نیازمندان اهدا کنند.

‏پدرش اجازه نداده و گفته بود: مادرش هر روز مشغول نذز و دعاست که زودتر پسرِ نوجوانِ رعنایش از بیمارستان سالم دربیاید؛ من چطور به آن زن بگویم رضایت بدهد که اعضای بدن پسرش را اهدا کنیم؟ آن هم وقتی هنوز زنده است!چند ساعت بعد از آن که پدرش به خانه آمد، زنگ زدند و گفتند پسرتان رفت... .»

‏رضا ادامه داد: «ما تا چهار روز جنازه را ندیدیم و بعد که جنازه را دادند، همه گفتند فاتحه را عقب بیندازیم و جنازه را ببریم اهواز برای کالبدشکافی. بعد از کالبدشکافی جنازه را آوردیم به سردخانۀ خرمشهر.

‏بعد جنازه را بردیم خانه، دور حیاط گرداندیم و رفتیم مسجد برایش نماز خواندیم و رفتیم قبرستان که پیکر هفده ساله‌اش را به خاک بسپاریم.»
اینجا رضا ویس می‌گذاشت و گریه می‌کرد. من هم آرزو می‌کردم کاش می‌مردم و این چیزها را نمی‌شنیدم.

‏حال رضا آن‌قدر بد بود که دلم نیامد بپرسم نتیجۀ کالبدشکافی چه بود. چه به سر پیکر نازنینِ نوجوانش آورده بودند...
گفت: «سر خاک تقریباً هیچ‌کس نبود. غریب بودیم و تنها. اجازه نداشتیم به کسی بگوییم بیاید. همان چند نفری هم که آمده بودند، خودشان به طریقی خبردار شده بودند و آمده بودند.

محسن مظلوم رفت و مظلوم به خاک سپرده شد.او مظلوم بود.»
رضا می‌گفت من مثل برادری دوستش داشتم. پسرِ بی‌نهایت زحمت‌کشی بود. هم درس می‌خواند و هم کار می‌کرد و هم با بچه‌ها توی کوچه فوتبال بازی می‌کرد. می‌گفت بچه‌های محله هم انگار برادری از دست داده بودند، به عزایش نشستند.

‏ادامه در پست بعدی

@Tavaana_Tavaanatech
ادامه‌ی پست قبلی

بعد عکس‌ها را فرستاد و گفت همۀ عکس‌ها را خودم گرفته‌ام و گوشی محسن از این گوشی‌های قدیمیِ بدون دوربین بود. حتی پول خریدن گوشی هم نداشت! گفت طاقت دیدن مادر محسن را ندارم. دائم مشت بر سینه می‌کوبد و مادرانه و با داغ دل و اشک سوزان گریه می‌کند و می‌نالد که خدا بزند آن‌که پسرم را زد.
.
‏چند روز بعد دوباره به رضا پیام دادم و پرسیدم همه جا نوشته‌اند که حکومت از خانوادۀ محسن برای تحویل جنازه پول گرفته. این حقیقت دارد؟ گفت که هیچ پولی نگرفته‌اند. پرسیدم راست است که اعضای بدنش را درآورده بودند؟ گفت حقیقت ندارد.

‏اما من تردید دارم و فکر می‌کنم رضا هم یا تردید داشت یا ترسید به من چیزی بگوید.
شاید هم این منم که دارم اشتباه می‌کنم. اما رضا می‌گفت درست چند ساعت بعد از این‌که از بابای محسن اجازۀ اهدای عضو خواستند و پدرش جواب منفی داد، محسن فوت کرد، یا درست‌تر بگویم، کشته شد.

‏فکرش آتش به سرتاپایم می‌زند و بغضش گلویم را له می‌کند: آدم در کما زنده است. اجازه ندارند اعضا را بردارند. شکم محسن کار می‌کرد. نمی‌دانم؛ حسی به من می‌گوید محسن زنده بوده و در بیمارستان، دوباره کشتندش. نمی‌خواستند زنده بماند و پرستارها تحت فشار، جانش راگرفتند.

‏حسم می‌گوید طفلکم محسن را دو بار کشتند!
کاش می‌مردم برایت محسن، که این‌قدر بی‌کس و تنها بودی و غریب رفتی. کاش می‌مردم برای مظلومیتت محسنم. قصۀ محسن تلخ‌ترین اتفاق زندگی‌ام بود. عکس پروفایلم را تا عمر دارم عوض نمی‌کنم و تا زنده‌ام از محسن می‌نویسم.

‏این هم لبخند قشنگش زیر آفتاب خرمشهر. می‌بینید طفلکم چه ژستی با بیل گرفته؟ ای کاش من مرده بودم و تو مانده بودی مادر...
۲۷ مرداد تولدش است. فراموشش نکنید. قسمتان می‌دهم فراموشش نکنید. محسن مظلوم و غریب رفت. شما نگذارید بعد از رفتنش هم غریب بمانَد.

‏محسنم دستش خالی، ولی طبعش تا دلتان بخواهد بلند بود.
اسمش ‎#محسن_محمدپور_منیعات بود. این اسم را تا عمر دارید بگویید. تا عمر دارید به یادش باشید.»

@Tavaana_Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چگونه: پین‌کردن نظرها در اینستاگرام

در اینستاگرام می‌توانیم یک نظر از نظرهای زیر یک پست را در بالای بخش نظرات پین کنیم. در این ویدیو با انجام این کار در اندروید و آی‌او‌اس آشنا می‌شویم.

https://bit.ly/2EtGXMz

#چگونه #اینستاگرام

@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیشینگ (Phishing)

فیشینگ این روزها یکی از رایج‌ترین راه‌های هک است. اما فیشینگ دقیقا به چه معنی است و چگونه صورت می‌گیرد؟
این انیمیشن از مجموعه «فرهنگ اصطلاحات تک» است.
https://bit.ly/2P6ipeq

#فرهنگ_اصطلاحات_تک #فیشینگ #Phishing #هک

@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

خانم بهاره رهنما بر این باور است: «تا زنی خودش نخواهد کمتر کسی می‌تواند به او بی‌ادبی کند در هر شکلی»!

به گفته او «تربیت خانوادگی» دختران و «اصول» آن‌ها تعیین‌کننده است که آزار ببینند یا نبینند!

برای خانم بهاره رهنما متاسف هستیم که به زبان غیرمستقیم می‌گوید آزاری که زنان ایرانی می‌بینند و یا بازیگران زن در سینما با آن روبرو هستند، تقصیر خودشان است!‌

#بهاره_رهنما ٓزار_جنسی #زنان #سینما

@Tavaana_Tavaanatech
«سلام. من یک زن هستم. با ظاهری ساده و بدون آرایش و با ماسک امروز صبح داشتم پیاده می رفتم سر کار که یک آقایی پنجاه شصت ساله با ماشین برلیانس سفید به شماره...آمد کنار من و شروع کرد به متلک گفتن.

با صدای بلند دشنامی نثارش کردم و شماره ماشینش را هم با صدای بلند خواندم. رسیدم دفتر و تلفن زدم به شماره ۱۱۰ پلیس تا گزارش کنم. پلیس حتی شماره ماشینش را از من نگرفت. گفت باید نگهش میداشتی تا ما مامور بفرستیم. من پیاده، چطوری نگهش میداشتم؟

گفت باید بری شورای حل اختلاف شکایت کنی. من که دادگاه نمیرم برای شکایت چون میدونم به جایی نمیرسه وگرنه برای تنبیه این آلت سرگردان این کار را میکردم. خواهش میکنم این را انتشار بدید چون درد خیلی‌هاست. من الان چهل و شش سالمه و از این موارد زیاد دیدم. نگران دختر چهارده سالم هستم که داره تو این جامعه بزرگ میشه».

متن ارسالی از همراهان

تجربه شخصی شما در این موارد چه می‌گوید؟ برخورد پلیس ۱۱۰ در این موارد چگونه بوده است؟

#پلیس_۱۱۰ #آزار_زنان #تجاوز_جنسی #نیروی_انتظامی #حقوق_زنان

@Tavaana_Tavaanatech
«‌حالا تازه وزارت اوقاف هم آقایان می‌خواهند درستش کنند؛ به تخیل این که تقلید از یک مملکت دیگری؛ به تخیل این که روحانیت را تحت وزارتخانه ببرند. این خواب را به گور می‌برید. امکان ندارد که ما بگذاریم که این هم بیاید تحت نظر فلان وزیر و فلان.
وزارت اوقاف می‌خواهید درست کنید، باید وزارت اوقاف از ما باشد، نه اینکه شما تعیین کنید. تعیین شما قبول نیست؛ شما ارزش ندارید که تعیین کنید؛ ما باید تعیین کنیم. بگذارید تعیین کنیم ما یک نفر را، یک آقایی را رئیس فرهنگش کنیم، یک نفر هم وزیر اوقافش بکنیم؛ اوقاف را، آن وقت ببینید که این طوری که الآن دارد لوطی‌خور می‌شود نخواهد شد؛ تمام مطالب به خودش خواهد رسید. دست ما بدهید تا ببینید چه خواهد شد. آن وقت ببینید که ما با همین اوقاف این فقرا را غنی‌شان می‌کنیم؛ با همین اوقاف، با همین اوقاف، ما فقرا را غنی می‌کنیم. شما خاضع بشوید برای چند تا حکم اسلام، شما ما را اجازه بدهید که مالیات اسلامی را به آن طوری که اسلام با شمشیر می‌گرفت بگیریم از مردم، آن وقت ببینید که دیگر یک فقیر باقی می‌ماند؟ من برای شما راه هم می‌سازم؛ من برای شما کشتی هم می‌خرم. بگذارید. شما نخواهید گذاشت.
#خمینی، هجدهم شهریور ۱۳۴۳»
,
#اوقاف #جنگل_هیرکانی #لوطی‌خور #کوه_دماوند #وقف

بدون شرح

برگرفته از فیسبوک مسعودسلطانی

@Tavaana_Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

عمامه نجات‌بخش!

«این فیلم را بگذارید ببینید جمهوری اسلامی برای اینکه بخواد آبروی آخوندا رو برگردونه چه کارایی که نمی ‌کنه! الان عمامه این آخوند نجات بخش شده:)))»

متن و ویدئو ارسالی از همراهان

به نظر شما روحانیت بین مردم نامحبوب شده است؟

#جمهوری_اسلامی #روحانیت ٓخوند #عمامه

@Tavaana_Tavaanatech
‏«هر چه کادر پزشکی و پرستاران، برای جلوگیری از مرگ‌و‌میر بیماران بر اثر شیوع کرونا زحمت کشیدند را قرار است که مداحان در ماه محرم همه را بر باد بدهند.

«مداحان مقابل عالما» همه آن چیزی است که جمهوری‌اسلامی در این ۴۱ سال به ارمغان آورده است و نتیجه‌اش شده ویرانی ِ ایران.»

#کرونا #محرم #مداحان

@Tavaana_Tavaanatech
ساعت‌های مرگ

در حاشیه تائید حکم اعدام پنج تن از بازداشت‌شدگان تظاهرات سراسری دی ۹۶

طرح از رضا عقیلی
https://bit.ly/2BIsSKa

#کارتون #لغو_فوری_اعدام
#اعدام_نکنید
#آبان۹۸ #دی۹۶

@Tavaana_Tavaanatech
سالگرد جان‌باختن ِ اکبر محمدی در زندان اوین
.
هشتم مردادماه روزی است که اکبر محمدی در زندان اوین و بر اثر اعتصاب غذا در اعتراض به وضعیت نامطلوب خود جان باخت.
.
اکبر محمدی در پی اعتراضات دانشجویی تیرماه ۱۳۷۸ در تهران دستگیر شد و به شکل وحشیانه‌ای مورد شکنجه قرار گرفت. اکبر محمدی در آن روز به همراه برادر و جمعی دیگر از فعالان دانشجویی دستگیر شد. اکبر در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد اما پس از چندی حکم او به ۱۵ سال حبس تقلیل پیدا کرد.
.
او پس از اعتصاب غذای خشک به شهادت هم بندان خود و به دنبال وخیم‌شدن وضعیت جسمی‌اش به بهداری زندان اوین منتقل شد.
ماموران زندن اکبر را با دست و پای در زنجیر بستند و دهان او را نیز با چسب بستند تا صدای او در آن زمان، به دلیل وجود بازرسان بین‌المللی در زندان، به گوش کسی نرسد. اکبر محمدی در همین شب به طرز مشکوکی فوت می‌کند. همبندان او گفتند که او به شکل وحشیانه‌ای مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد.
.
پس از این، حکومت پیکر اکبر را شبانه و بدون حضور هیچ یک از اعضای خانواده او و در تحت تدابیر شدید امنیتی در روستای «چنگ میان» در اطراف شهر آمل دفن می‌کنند.
.
مادر اکبر محمدی در مراسمی که با حضور سنگین ماموران امنیتی برگزار شد در حالی که بر سر مزار اکبر گل و شیرینی پخش می‌کرد. می‌گفت:
«امروز روز عروسی فرزندم است و همه‌ی شما در جشن عروسی اکبر شرکت کرده‌اید.»
.
اکبر محمدی در ۸ مرداد ۱۳۸۵ جان باخت.
یاد اکبر محمدی گرامی!
.
یکی از هم‌بندی‌های اکبر محمدی آخرین دقایق حیات او و آنچه گذشت را شرح داده است:
https://tavaana.org/fa/node/3489
.
اکبر محمدی اولین و آخرین قربانی سیستم ضدحقوق‌بشری قوه‌قضاییه و سازمان زندان‌های جمهوری اسلامی ایران نبود. متاسفانه این روند تا به امروز ادامه یافته است. همین روزها تعداد زیادی از زندانیان در اعتصاب غذا هستند و افراد زیادی به ناحق زندانی شده و تحت آزار و شکنجه قرار دارند.
امروز کمتر از اکبر محمدی و مقاومت او یاد می‌شود، انگار ظلم عادی شده است. نگذاریم چنین شود و صدای زندانیان و آزادی‌خواهان باشیم.

@Tavaana_TavaanaTech
محسن دهنوی ۲۰ تیر ۱۳۹۶ از فرودگاه بوستون آمریکا دیپورت شد. او با ویزای تبادل فرهنگی و علمی (J-1) به عنوان محقق و به منظور کار در بیمارستان کودکان بوستون به همراه همسر و سه فرزندش به آمریکا سفر کرده بود اما ماموران اداره مرزبانی و گمرک ایالات متحده مانع ورود آن‌ها شدند و در نهایت پس از یک روز آن‌ها را به ایران بازگرداندند. بسیاری دیپورت او را به فرمان مهاجرتی ترامپ مرتبط دانستند، اما گشت مرزی و گمرک ایالات متحده اعلام کرد دیپورت دهنوی هیچ ارتباطی با دستورالعمل اجرایی رئیس جمهور، دونالد ترامپ، درباره مسافران چند کشور عمدتا مسلمان، از جمله ایران، ندارد.
به گفته استفانی مالین، سخنگوی مرزبانی و گمرک آمریکا، دستور دیپورت دهنوی پس از بررسی مدارک او صادر شده. برادر دهنوی همچنین درباره علت این دیپورت گفت: «در فرودگاه به علت عدم تطابق مدارک تحصیلی با مدارک ارائه‌شده، جلوی ورود ایشان گرفته شد.» محسن دهنوی درباره علت دیپورتش می‌نویسد: «رفتن من به آمریکا دو سه هفته بعد از محدودیت ورود مسلمانان به آمریکا از سوی دولت ترامپ بود. با وجود این که دو بار ویزا گرفتم، در فرودگاه دیپورت شدم.» لازم به ذکر است که ورود مسلمانان به آمریکا هیچ منعی ندارد.

اما محسن دهنوی کیست؟

محسن دهنوی، متولد شهریور ۱۳۶۳ در شهرستان رامیان استان گلستان، فارغ‌التحصیل دکتری نانوبیوتکنولوژی از دانشگاه صنعتی شریف است. آن‌طور که در وب‌سایت دهنوی آمده است، سال‌های ۸۶ و ۸۷ مسئول بسیج دانشجویی بوده است و سال ۱۳۸۹ معاون «پژوهشکده شهید رضایی» دانشگاه شریف شده و مدیریت چند پروژه پژوهشکده را برعهده داشته است؛ پژوهشکده‌ای که در زمینه رادار «ماورای افق» OTH (Over The Horizon) و همچنین رادار Passive با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری می‌کند. سپاه در سال ۱۳۸۸ دو پژوهشکده دیگر نیز در دانشگاه شریف تاسیس کرد.
پس از انتشار خبر دیپورت دهنوی از فرودگاه بوستون تصاویری از درگیری او با دانشجویان در سال ۱۳۹۴ منتشر شد که با واکنش‌های بسیاری در شبکه‌های اجتماعی همراه بود. دهنوی درباره این تصاویر گفت: «این قبیل اتفاقات در فضای دانشجویی کاملا طبیعی است. ... بله. دقیقا آنجا با آقای شریفی‌مقدم درگیر بودم؛ من همواره در دعواها، تحصن‌ها و تجمعات دانشجویی مشارکت و فعالیت داشتم؛ چراکه اقتضای دوران دانشجویی است و معتقدم فردی که در دوران دانشجویی خود چنین تجربه‌ای نداشته باشد، رشد سیاسی و اجتماعی کافی ندارد.»

بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/311SnyN

#محسن_دهنوی #بسیج_دانشجویی #مجلس #جمهوری_اسلامی #سپاه_پاسداران

@Tavaana_Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نادر انقطاع؛ دانشمند پیشتاز در فناوری نانو

نادر انقطاع سال ۱۳۳۴ در محله چهارراه عزیزخان (خیابان حافظ کنونی) شهر تهران متولد شد. یک بار هنگامی که برادرش در حال تعمیر یک رادیو بود متوجه شد اصواتی که به گوش می‌رسند امواجی هستند که از ایستگاه رادیویی فرستاده شده‌اند. همین کنجکاوی‌اش برای به‌دست‌آوردن اطلاعات بیش‌تر درباره این امواج موجب شد به مهندسی برق و فیزیک علاقه‌مند شود. در ۲۲سالگی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و پس از آن موفقیت‌های فراوانی کسب کرد.

https://bit.ly/3hNySkg

#نادر_انقطاع #پروفایل

@tavaanatech
معاون وزیر بهداشت گفت:
«فاجعه اصلی در تهران رخ داده است چرا که پایتخت در ردیف سوم آمار بالای مبتلایان و فوتی های کرونا قرار دارد.»

او البته تاکید کرد که به دلیل تغییر رفتار مردم و استفاده بیش‌تر از ماسک موارد بستری کاهش یافته.
حریرچی در عین حال گفت که بیش از ۳۰ درصد از مردم هنوز از ماسک استفاده نمی‌کنند.

وی با اشاره به وضعیت قرمز در تهران ادامه داد:
«اکثر استان‌ها به رنگ قرمز در آمده‌اند و این یعنی فاجعه، البته فاجعه اصلی در تهران رخ داده است.»

بر اساس آمار منتشرشده از جمعیت ۸۰ میلیونی ایران، حدود ۷۱ میلیون نفر در استان‌هایی با وضعیت قرمز زندگی می‌کنند.

#کرونا
#محرم
#ماسک

@Tavaana_Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر خانه باید یک حسینیه شود!

معاون وزیر بهداشت، ایرج حریرچی، توصیه‌های بهداشتی‌ای برای ماه محرم ارائه کرد: « هر خانه باید یک حسینیه شود».
.
کاربری نوشت: « ظرفیت فضای مجازی را برای دانش‌آموزان مناطق محروم استفاده کنید که برای یک گوشی و دو گیگ اینترنت از تحصیل جانمونن»
.
.
#اینترنت #محرم #عزاداری #امام_حسین #عاشورا #تاسوعا

@tavaanatech
«تبریزیان که برای درمان کرونا اماله روغن بنفشه تجویز کرده بود، در آخرین تحقیقاتش به نکته‌ای ظریف پی برده است که نشان می‌دهد بر خلاف نظر سیدعباس موسوی مطلق، خطیب پیش از خطبه نماز جمعه قم، کرونا نه تنها سکولار نیست که به شدت و حدت تمام بر مدار معنویت سیر می‌کند و نوعی سرایتش را سامان داده است که مقوم و حافظ ارزش‌های دینی و شرعی باشد.
ویروس کرونا هوشمندانه از اختلاط جنسی پرهیز می‌کند و مراقبت می‌کند که مردان و زنان در همه‌گیری کرونا از آنچه بر آنان واجب است بازنمانند. مردان به همدیگر کرونا نمی‌دهند و این زنان هستند که کرونا را به یکدیگر می‌دهند. برای همین زنان باید ماسک بزنند و صورت خود را بپوشانند و مردان نیازی به ماسک ندارند. سرایت از زنان به مردان هم اتفاق نمی‌افتد مگر این که تماس نزدیک باشد. ایشان این که از کجا به بعد تماس نزدیک است را توضیح ندادند و مقدار نزدیکی را به تشخیص مقلدانش گذاشته است. اما از همین قدر معلوم می‌شود که مهار کرونا با فاصله‌گذاری زن و مرد و ماسک زنان ممکن است. چنین کرونایی قطعن نمی‌تواند سکولار باشد.
دلیل سرایت نکردن کرونا از مرد به مرد این است که مردان به دلیل وجوب نفقه فعالیت‌های کثیری می‌کنند و اگر ماسک بزنند دی اکسید کربن بازدم‌شان سبب ضرر به ایشان می‌شود. برای همین در شرع ماسک زدن مردان مکروه است و باز به همین دلیل مکروه بودن ماسک است که اصلن کرونا از مرد به مرد منتقل نمی‌شود و زنان چون مستوره‌اند و در حجاب، باید ماسک بزنند تا مانع سرایت کرونا از زنان به زنان شوند. لابد مردانی هم که کرونا گرفته‌اند حتمن تماس نزدیک با زنان بدون ماسک داشته‌اند.»
,
تصویر استاد مسلم طب اسلامی فقهی در حال نوشتن نسخه است.

از فیسبوک. مسعود سلطانی

#کرونا #طب_اسلامی #ماسک

@Tavaana_Tavaanatech
🗓 یازده سال پیش، در چنین روزی، در مراسم چهلم ندا آقاسلطان در بهشت زهرای تهران به ضرب باتوم کشته شد. علیرضا توسلی ۱۲ ساله بود.

💢 در ١٧ مرداد ١٣٨٨، شبکه دو صدا و سیمای جمهوری اسلامی گزارشی پخش کرد که در آن کسانی که خود را خانواده علیرضا توسلی معرفی کردند، اعلام داشتند که او در اثر یک تصادف رانندگی روز ٨ تیر کشته شده است. باشگاه خبرنگاران وابسته به صدا و سیما نیز در ۱۹ مرداد گزارشی در این باره در وبسایتش منتشر کرد.

💢 مقام‌های مسئول جمهوری اسلامی، خانواده برخی از قربانیان را تهدید کردند که سکوت اختیار کنند و با رسانه‌‌ها مصاحبه نکنند. گفته می‌شود که شرایط پس دادن جسد به خانواده‌ها، تغییر علت فوت در گواهی پزشکی قانونی و سلب حق شکایت از بستگان کشته شده‌ها و خودداری از برگزاری مراسم یادبود بوده است.

صفحه یادبود علیرضا توسلی در یادبود امید

@IranRights بنیاد برومند 🔔
Forwarded from بشکن Beshkan
دادگاه کیفری سلمان خدادادی، نماینده سابق ملکان را از اتهام تجاوز تبرئه کرد!

دادگاه کیفری استان تهران سلمان خدادادی - رییس سابق کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی - اتهام خدادادی را «رابطه نامشروع دون زنا» اعلام کرد و عملا او را از اتهام تجاوز جنسی تبرئه کرد!

زهرا نویدپور که جسد بی‌جانش سال ۹۷ در خانه‌اش در ملکان پیدا شده بود پیش از مرگ خود در افشاگری‌هایش گفته بود که سلمان خدادادی با وعده شغل او را به دفتر کارش در تهران کشانده و در آنجا به او تجاوز کرده است.

سلمان خدادادی یک بار دیگر نیز در تبریز زهرا نویدپور را با تهدید به محل اقامت خود در تبریز کشاند و در آنجا نیز به او تجاوز کرد.

پس از اینکه زهرا نویدپور دست به افشاگری زد نزدیکان خدادادی در تبریز و ملکان بارها این زن جوان را تهدید به قتل کردند. پس از اینکه در سال ۹۷ کشته شد، مرگ او «خودکشی» اعلام شد!

در فایل صوتی مکالمات خدادادی با این زن جوان او موضوع تجاوز جنسی را پذیرفته ولی از نویدپور خواسته بود سخنانش را پس بگیرد.

نویدپور پیش از این تاکید کرده بود سلمان خدادادی زنان جوان بی‌پناه دیگری را نیز در استان آذربایجان شرقی مورد تجاوز قرار داده است.

سلمان خدادادی از نیروهای برجسته وزارت اطلاعات در استان‌های اردبیل و آذربایجان شرقی بوده و است. او مدتی رییس اداره کل اطلاعات اردبیل نیز بود. چنین فردی با چنین سابقه سراسر پلیدی رییس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی هم بود که به بحران‌های اجتماعی کشور می‌پرداخت!

تصور کنید چنین فرد متجاوزی چنین آسان تبرئه می‌شود. در حکومتی که رهبرش مدعی بود مردم را به «مقام انسانیت» خواهد رساند؛ ولی به نظر می‌رسد ملت بی‌پناه ایران دلخوش به همین مقدار نباید باشند!‌

#سلمان_خدادادی #زهرا_نویدپور #تجاوز_جنسی #آذربایجان #ملکان #اردبیل #آزارجنسی

@Tavaana_Tavaanatech
«تعجب من از شما و مخاطبای شماست که هنوز تعجب می کنید از اینکه اینا میخوان وسط این کرونا دسته راه بندازن و مردم رو واسه عزاداری بچپونن تو تکیه و مسجد و اینا. اینا بود و نبودشون بسته به همین جهل و نادانی است. از احساسات مذهبی مردم همیشه استفاده کردن واسه خودشون. اینم روش. خمینی مگه نگفته بود هر چی داریم از محرم و صفر است؟ فکر می‌کنین اون دجال دروغ گفته بود!؟»

متن ارسالی از همراهان

این همراه بر این باور هستند که جمهوری اسلامی به واسطه احساسات مذهبی مردم سرپا مانده است. از آن سوی مذهبی‌هایی نیز هستند که با این حکومت مخالف هستند. شما در این باره چه فکر می‌کنید؟

#خمینی #محرم #صفر #عزاداری_محرم #کرونا #جمهوری_اسلامی

@Tavaana_Tavaanatech