آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
بهار ۲۹ ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد است. می گوید نسبت به مکان‌هایی که خودش در آنجا تجربه ناخوشایندی داشته و خاطره‌ای از آزارهای خیابانی دارد، دارای احساس ترس و اضطراب شده و این ترس تا همین حالا با او است: «من تا ۱۵ سالگی اصلا از خیابانمان نمی‌ترسیدم. بعد از اینکه یک بار صبح در راه مدرسه آقایی مزاحمم شد، تا همین حالا نسبت به این خیابان احساس ترس و دلهره دارم و زمان‌های تاریکی و خلوتی ترجیح می‌دهم طول خیابان را بدوم. یا مثلاً بخاطر تجربه‌های بدی که از نشستن روی صندلی عقب تاکسی دارم، همیشه سعی می‌کنم صندلی جلو بشینم و یا حتی در قسمت عقب کرایه دو نفر را بدهم تا خیالم راحت‌تر باشد!»
.
اما زهرا در لابه‌لای تجربه‌هایش از آزارهای خیابانی به نکته دیگری اشاره می‌کند: «تقریباً همه دخترها از دوران کودکی با همچین تجربه‌هایی روبه رو بوده و هستند. اما چیزی که در میان هست و ما را بیشتر آسیب‌پذیر می‌کند، این است که ما در مورد این تجربه‌ها و آزارها با کسی صحبت نمی‌کنیم. فضای فرهنگی‌مان به گونه‌ای است که دخترها این اجازه را به خود نمی‌دهند که این مسائل را با خانواده در میان بگذارند؛ چرا که اگر این اتفاق را مطرح کنیم اول خودمان متهم می‌شویم و بعد کسی که ما را آزار داده است. پیامد گفتن این موضوع به خانواده، در درجه اول محدودیت خودِ دختر است».
.
او که خود ۲۵ سال دارد و کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی است، به تجربه‌اش از مزاحمت‌های تلفنی اشاره می‌کند. فرد ناشناسی که با تماس با وی وقتی ۱۰ ساله بوده، موجب ترس و اضطراب زهرا از تلفن تا همین امروز شده و حالا هم هنوز علاقه‌ای به جواب دادن به تلفن ندارد!
.....
#کارتون #توانا #حقوق_زنان #آزار_جنسی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مریم سما نماینده مجلس افغانستان که چند روز پیش اعتراض او به کشتار شهروندان افغانستان توسط مرزبانان ایرانی با استقبال بسیار زیاد شهروندان ایرانی روبرو شد در این گفتگو با تلویزیون ایران‌اینترنشنال، حساب مردم ایران را از حکومت ایران جدا دانست و تاکید کرد حکومت‌ها، اقلیت‌های یک جامعه هستند.
.
نظر شما درباره سخنان خانم مریم سما چیست؟
.
@iranintltv .
#جمهوری_اسلامی #افغانستان #مریم_سما #مرزبانان

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادی از ناصر حجازی در سالگرد درگذشت او

ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیت‌ها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی عم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامه‌ی زنده‌ی ۹۰ گفته بود: "می‌گوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"

ناصر حجازی، اسطوره‌ای که اسطوره ماند
https://goo.gl/AbpLxR

@Tavaana_TavaanaTech
پویا موحد، فرزند «محمد شیخ موحد»، در یک رشته توییت درباره سالگرد مفقودالاثر شدن پدرش نوشته است:

«امروز چهل و یکمین سال مفقودالاثر شدن پدر من، «محمد شیخ موحد» است.
نخستین گروه از بهاییان که در ابتدای انقلاب در معرض سرکوب خونین انقلابیون قرار گرفتند، در فقدان چارچوب‌های قانونی ربوده شدند. از جمله نه نفر اعضای محفل ملی دکتر علی‌مراد داوودی، روحی گلشنی، کمال الدین بخت‌آور، محمد شیخ موحد و غیره.

او از جمله روحانیون شیراز با تحصیلات خارج بود که به جستجوی خود در کتب و بدون ملاقات با بهاییان به «آیین بهایی» گروید و این موضوع را در مدرسه شاه عبدالعظیم تهران در مقابل جمع بزرگی از روحانیون اعلام کرد.
ساواک از ترس خون‌ریزی او را دستگیر و سه ماه در تیمارستان سلامی شیراز حصر کرد و عاقبت بعد از ترک لباس روحانیت به جامعه بهاییان ایران پیوست.
در زمان مفقودالاثر شدن پدرم، مادرم هنوز به من حامله بود، ولی تصور من از او شخصی است که در حد توان خود در جستجوی حقیقت کوشید و هر چه یافت، از این شجاعت برخوردار بود که ترس و محدودیت‌های زندگی او را از بیان علنی افکارش بازندارد. «محمد شیخ موحد» تا زمان ربوده شدن در ۱۳۵۸، عضو فعال «جامعه بهاییان» ایران بود.»
.
شرح کاملتری از زندگی محمد موحد در سایت آموزشکده توانا درج شده است:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Ali_Movahed

#بهائیان
#ایران #محمد_موحد #محمد_شیخ_موحد #بهایی #زندگی_در_تبعیض #انقلاب۵۷ #انقلاب_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
‏ناصر حجازی، ستاره‌ای که حاضر نشد عکس خمینی را در دست بگیرد و برای حذفش از تیم ملی یک قانون گذاشتند که هر کس بالای ۲۷ سال بود در این ملی جا ندارد!!

آن زمان ناصر حجازی ۲۸ ساله بود و از این ملی کنار گذاشته شد!
.
ناصر حجازی از لحاظ سیاسی هم‌واره منتقد بود چه در زمانی که حاضر نشد که عکس روح‌الله خمینی را در دست بگیرد و چه زمانی که با صراحت طرح هدف‌مندی یارانه‌ها را زیر سوال بود. حجازی در ۳۱ فروردین‌ماه ۱۳۹۰ در گفت‌وگویی به وضعیت بد اقتصادی ایران اعتراض می‌کند و می‌گوید: «دولت می گوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک می کنیم، مگر مردم گدا هستند؟ مردم ایران روی گنج خوابیده اند، نفت، گاز و ... دولت حق ندارد به مردم کمک کند. دولت باید کار کند و خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دو دستی تقدیم آنها نماید.»

امروز سال‌گرد درگذشت اوست.

درباره‌اش بیش‌تر بخوانید:
ناصر حجازی، اسطوره‌ای که اسطوره ماند
http://goo.gl/e3ZyHI

#ناصر_حجازی

@Tavaana_TavaanaTech
مجید توکلی، تحلیل‌گر سیاسی، در واکنش به نامه‌ی ۲۵٠ فعال حوزه تئاتر نوشت:

«‏اگر شر و نادرستی از راه "آگاهی" استمرار و استحکام بیاید -نه با زور و تحمیل- از مفهوم ابتذالِ شر استفاده می‌شود.
این درواقع دوامِ شر با "بدآگاهی" است.
بنابراین تحمل‌پذیریِ درد و رنج عمومی، عادی‌سازی ناراستی، توجیه‌گریِ نادرستی، تن‌دادن به قانونِ بد و هر سازش با شر؛ ابتذال شر است.

‏برای همین نامه ۲۵۰ فعالِ حوزه‌ی سرگرمی و تئاتر را ابتذالِ شر می‌دانم. امری که محصولِ نیاندیشیدن به آن‌چیزی است که گفته‌اند.
کسانی که نمی‌اندیشند، کارگزارانِ بدآگاهی برای تحمل‌پذیری، توجیه‌گری و عادی‌سازیِ شر می‌شوند. آن‌ها نمی‌دانند که تحمل‌پذیریِ شر موجب ازبین‌رفتنش نمی‌شود.»
.
لازم به ذکر است در پی تعیین الزام دریافت دوباره مجوز برای نمایش فیلم‌تئاترها در شبکه نمایش خانگی، جمعی از هنرمندان تئاتر با نگارش نامه‌ای خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، خواستار حل این مشکل شده‌اند.

آن‌ها در این نامه چنین نوشته‌اند:
«ما ممّیزی را رعایت کرده‌ایم؛ نه چون دوستش داریم یا پذیرفته‌ایمش یا برای‌مان محترم است؛ بلکه چون ساکن سرزمینی هستیم که عاشقانه دوستش داریم، و قانونِ این سرزمین ـ خوب یا بد ـ ممیّزی را بر گردن ما نهاده. ما در همه‌ی کارهای خود، پیش از تولید، به این ممیّزی فکر می‌کنیم و رعایتش می‌کنیم و اگر چیزی از دست‌مان در برود ممیّزان زحمتش را می‌کشند. پس این نامه درباره‌ی کلیت ممیزی نیست.»
.
نویسندگان این نامه در ادامه ضمن پذیرش مجدد اصل ممیزی بر تفاوت تئاتر با سینما و تلویزیون تاکید کردند و خواستار کاهش ممیزی در عرصه تئاتر شدند.

انتشار ابن نامه که هنرمندانی همچون مرضیه برومند، رویا تیموریان، فاطمه معتمد آریا، رضا کیانیان، قطب الدین صادقی، گلاب آدینه، بهروز غریب‌پور، حبیب رضایی، مجید مظفری، رامبد جوان و احمد مهران‌فر و... آن را امضا کرده‌اند با واکنش‌های زیادی در شبکه‌های اجتماعی مواجه شد.

گردن نهادن به اصل سانسور و حتی تعریف و تمجید از آن و در نهایت چانه‌زنی بر سر سهم تئاتر از سانسور به راستی تعجب برانگیز بود.

#مجید_توکلی #ممیزی #سانسور #تئاتر #هنرمندان #سلبریتی #آزادی

@Tavaana_TavaanaTech
عمر طولانی و استفاده پرثمر اگر در یکی جمع شود زهی! سعادت! محمدعلی موحد یکی از آن سعادتمندان است که برای مردمی نیز خیر و برکت به ارمغان آورده است. او امسال ۹۷ ساله است و در این سن هم‌چنان پر کار است و در عمر پر ثمر خود محصولات فکری و فرهنگی بسیاری تولید کرده است که صاحبان فکر و فرهنگ نمی‌توانند از کنار آن به راحتی عبور کنند.

محمدعلی موحد، مورخ و عرفان‌پژوه و حقوق‌دان و مصحح نام‌دار ایرانی، در دوم خرداد سال ۱۳۰۲ در شهر تبریز دیده به جهان گشود. او از خاندان دیلمقانی بود. پدرش یوسف دیلمقانی از بازرگانان خوش‌نام تبریز بود که در سال ۱۳۱۷ درگذشت. پس از مرگ پدر زندگی محمدعلی و خانواده‌اش با تنگ‌دستی سپری می‌شد.

در سال ‍۱۳۰۹تحصیلات ابتدایی خود در مدرسه‌ی اتحاد نوبر در بازار شیشه‌گرخانه تبریز آغاز کرد. موحد دیپلم شش ادبی خود را در تبریز اخذ کرد و در همین سال در دفترخانه‌ی اسناد رسمی شماره‌ی یک تبریز به کار مشغول شد.

موحد در سال ۱۳۳۸ برای آشنایی بیش‌تر با مباحث حقوق بین‌الملل به انگلستان سفر کرد و مطالعات خود را زیر نظر پرفسور جنینگز، رئیس دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه در کمبریج ادامه داد. موحد علاوه بر وکالت پایه‌ی یک دادگستری، از آغاز تاسیس شرکت ملی نفت ایران در کادر حقوقی شرکت نفت مشغول به کار شد و تا بالاترین درجات یعنی مشاور عالی رئیس هیئت مدیره و مشاور ارشد و عضو اصلی هئیت مدیره پیش رفت. او در ابتدای تاسیس، اپک،سازمان کشورهای صادر کننده نفت به مدت شش ماه معاونت اجرایی آن سازمان در ژنو را عهده‌دار شد.

صفدر تقی‌زاده در مورد محمدعلی موحد و آثار او می‌گوید: «دکتر موحد در زندگی سراسر کوشش و پژوهندگی و مطالعه و نویسندگی از ایام نوجوانی تاکنون هیچ‌گاه دست از تلاش برنداشته است و به مقامات عالیه هم رسیده است. با این‌همه خود را «ناچیز» می‌شمارد که البته از فروتنی عارفانه اوست و گفته است که «بر دانش کم‌مایه متاعی نفزودیم / از کوشش بی‌هوده به جایی نرسیدیم».

درباره محمدعلی موحد و زندگی و زمانه او بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2A3e8Ed

#محمدعلی_موحد

@Tavaana_TavaanaTech
علی خامنه‌ای امروز در یک پیام تلویزیونی به مناسبت فرارسیدن آخرین جمعه ماه رمضان، که جمهوری اسلامی آن را روز قدس نام نهاده، سخنرانی کرد.
رهبر حکومت جمهوری اسلامی ایران، در بخشی از سخنان خود به طور مختصر در مورد کمک‌های حکومت ایران به مبارزان فلسطینی از جمله کمک تسلیحاتی سخن گفت:

«همه باید دست مبارز فلسطینی را پُر، و پشت‌اش را محکم کنند. ما با افتخار، هرچه بتوانیم در این راه انجام می‌دهیم.

یک روز تشخیص ما این شد که مبارز فلسطینی، دین و غیرت و شجاعت دارد و تنها مشکل او دستِ تهی از سلاح او است.

به هدایت و مدد الهی برنامه‌ریزی کردیم و نتیجه این است که موازنه‌ قدرت در فلسطین دگرگون شد و امروز غزّه می‌تواند در برابر تهاجم نظامی دشمن صهیونیست بایستد.»
.
خامنه‌ای در حالی دست مبارزان فلسطینی را پر می‌کند که دست مردمان ایران روز به روز تنگ‌تر و سفره‌هاشان خالی‌تر می‌شود. کاش او نگاهی به آمار کودکان دارای سوتغذیه، بیکاری، حاشیه‌نشینی، تن‌فروشی، خودکشی و ــــ بیاندازد و ببیند در مملکت چه خبر است.

بسیاری از مردم ایران به ویژه در سال‌های اخیر در خیابان شعار داده‌اند نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران.

علی خامنه‌ای در سخنرانی‌اش تاکید کرد که حکومتی مبتنی بر آرای مردم باید در سرزمین فلسطین برقرار گردد، این در حالی‌ست که خود از برگزاری یک رفراندوم و یک انتخابات آزاد در ایران در هراس است.

#خامنه_ای #فلسطین #اسرائیل #حماس #فقر #بیکاری

@Tavaana_TavaanaTech
خودمان رعایت می‌کنیم!

به بهانه نامه ۲۵۰ تئاتری به وزیر ارشاد
منتشره در دویچه‌وله فارسی
مانا نیستانی
@dw_farsi

#سانسور #ممیزی #تئاتر #وزارت_سانسور #وزارت_ارشاد #سلبریتی #کارتون

@Tavaana_TavaanaTech
ژانت کهن‌صدق، قهرمان دو زنان

ژانت کهن‌صدق متولد ۱۳۲۴ تهران است. این ورزش‌کار و دونده‌ی افتخارآفرین در دوم خرداد ۱۳۵۱در یک تصادف رانندگی و در سن ۲۶ سالگی به هم‌راه «سیمین شفیقی» کاپیتان تیم ملی بسکتبال زنان ایران درگذشت. این سانحه‌ی رانندگی در جاده‌ی پارک وی در نزدیکی پل ونک در تهران روی داد. این حادثه ی دل‌خراش جامعه‌ی ورزش ایران را در بهت و غم فرو برد. پس از این مرگ نابه‌هنگام، دانش‌گاه تهران و فدراسیون دو و میدانی ایران، کاپ سالانه‌ای را به نام این دونده برگزار کرد. در اولین مسابقه‌ای که در رشته‌ی دو میدانی برگزار شد، خط دوم، که در آخرین مسابقه، ژانت کهن‌صدق در آن دویده بود با گل پوشانده شده بود. پس از درگذشت ژانت کهن‌صدق، سازمان بانوان یهود ایران و با کمک انجمن کلیمیان تهران، سالن ورزشی بانوان کلیمی تهران به نام ژانت کهن‌صدق، قهرمان دوهای سرعت و رکورددار دو صدمتر بانوان ایران در محل مجتمع فرهنگی و ورزشی «سرابندی» در منطقه‌ی یوسف آباد (سیدجمال‌الدین اسدآبادی) تهران در بهمن‌ماه ۱۳۸۳ افتتاح شد که کار خود را با مربی‌گری ژیلا کهن‌کبریت که مربی ِ باتجربه‌ای است آغاز کرد. ژانت کهن‌صدق از دبیرستان انوشیروان دادگر فارغ‌التحصیل شده بود.

او توانست از دانش‌گاه تهران مدرک لیسانس تربیت بدنی بگیرد. کهن‌صدق در یک مسابقه‌ی ورزشی در اکتبر ۱۹۶۵ موفق به شکستن رکورد دو ۱۰۰ متر و در دو ۶۰ متر با مانع ایران شود. سی‌وپنج هزار ورزش‌کار یک‌صدا نام او را فریاد می‌زدند و نشریه‌ی ورزشی هفتگی کیهان ورزشی این دونده‌ی زن را به عنوان ورزش‌کار سال ایران انتخاب کرد. محبوبیت ژانت کهن‌صدق هم از قهرمان‌بودن ورزشی‌اش نشات می‌گرفت و هم از اخلاق و هم‌این‌که او یک معلم نمونه بود.

مجله‌ی دنیای ورزش در آن زمان در مورد این ورزش‌کار ایرانی یهودی تیتر زد که «ژانت رکورد ۱۰۰ متر ایران را به گور بُرد.» سیمین شفیقی که ۲۸ سال سن داشت و دانش‌جوی سال آخر ادبیات بود و کاپیتان تیم ملی بسکتبال زنان و ژانت که ۲۳ سال سن داشت به اتفاق هم در آن روز برای تدریس عازم دبیرستان بودند که در تصادف جان سپردند. «با اتومبیل شماره ۲۱۱۶۶ تهران الف از دانشکده ملی حرکت کرده نزدیک پل ونک با اتومبیل کرایه خط شمیران به رانندگی محمود تجریشی رو در رو قرار گرفت. سرنشینان در میان اتاقک درهم فرو رفته ماندند. ماموران پاسگاه پارک‌وی در محل حاضر شدند. مجروحین به بیمارستان ژاندارمری و رضا پهلوی منتقل شدند."
.
https://tavaana.org/fa/Janet_kohansedgh

#ژانت_کهن_صدق #ورزش_زنان

@Tavaana_TavaanaTech
«تینوش نظم‌جو»، کارگردان تئاتر، ضمن انتشار اسکرین شات یک توئیت، ماجرای اعمال فشار برای سانسور و ایستادگی‌اش و عدم مماشات با عوامل سانسور را در کانال تلگرام خود به شرح زیر منتشر کرد:
.
«تو رژی نور بودیم. شب قبلش روزنامه‌های افراطی علیه ما نوشته بودن. وسط اجرا سانسورچی نمایش با وحشت اومد تو. فریاد میزد که این خارجی‌ها میفهمن وقتی میگیم اینجا باید سانسور بشه، شما که همزبان هستین نمیفهمین. بهش گفتم من فارسی حرف میزنم ولی با شما همزبان نیستم و هرگز نخواهم شد. همان لحظه نور آرام آمد روی صحنه و فریبا کامران (کیت) رو میدیدیم که مهشاد مخبری (دورا) رو در آغوش گرفته بود و نوازش میکرد. کیت داستان کودکی‌اش رو تعریف‌می‌کرد و دورا که بهش تجاوز شده بود مثل جنینی که تو شکمش بود آرام سعی می‌کرد از آغوش کیت فرار کنه. موسیقی: رکوئیم موتسارت.
حرکت آرامِ دو زن بازیگر در نور گرگ و میش صحنه با موسیقی موتسارت به اون لحظه قابلیت اروتیکِ مسحورکننده‌ای داده بود. سانسورچی که این صحنه را در اجرای جشنواره کشف می‌کرد، لال شد. صحنه رو نگاه کرد و فقط تونست بگه حداقل لباس ایشون (فریبا) رو می‌دادین ایشون (مهشاد) بپوشه و برعکس. بهش گفتم خجالت بکشین، من شش ماهه دارم با این دو بازیگر کار می‌کنم و اون طور که شما هیزی کردین و فرم‌های بدن‌شون رو ورانداز می‌کنید که یکی باید جین بپوشه و اون یکی پیرهن زنانه تا برجستگی‌هاشون دیده بشه، من نکردم. نمایش از زن در جنگ حرف می‌زنه و شما فقط سکس می‌بینین.‌ گفت شما باید زهرِ نمایش رو می‌گرفتین. گفتم تاتر یعنی زهر، اگر زهرش رو بگیرین تاتر رو نابود می‌کنین. و این حرفه‌ی شماست، نه حرفه‌ی من.
برای اجرای یک ساعت بعد، گفتن باید صحنه حذف بشه. گفتیم اجرا نمی‌ریم. جشنواره بود، بلیط فروخته بودند مجبور شدن کوتاه بیان. اجرامون رو رفتیم.
بعد برای این نمایشنامه اجرای عمومی ندادند، اجرای بعدی من هم همین بلا سرش آمد و من سرانجام فهمیدم در این شرایط دیگه نمی‌تونم در ایران اجرا کنم. ترجیح دادم مماشات نکنم و با حرفه‌ای که عشقم بود وداع گفتم، برگشتم فرانسه و کار دیگری در پیش گرفتم. کاری در راستای مبارزه با سانسور...»
.
به نظر شما در برابر سانسور چه باید کرد؟ هنرمندان و شهروندان چگونه می‌توانند سد سانسور را بشکنند؟ مسئولیت هنرمندان چیست؟ چرا سانسور در عده‌ی زیادی از هنرمندان درونی شده است که چنان نامه‌ای نوشتند؟*
.
* در چند پست قبل‌تر درباره‌ی نامه‌ی هنرمندان به وزارت ارشاد بخوانید.

#سانسور #ممیزی #تئاتر

@Tavaana_TavaanaTech
دیروز، نماینده مجلس شورای اسلامی، «علی گلمرادی» اذعان کرد که:‌ «خوزستان برای مقابله با کرونا تجهیزات ندارد» و «خوزستان در وضعیت عادی هم با مشکلات عدیده‌ای در زمینه زیرساخت‌های سلامت و توانمندی‌های بهداشتی و پیشگیرانه مواجه است»

در چنین وضعیتی علی خامنه‌ای در سخنرانی روز قدس خود علنا به تسلیح گروه‌های فلسطینی اذعان کرد و گفت: « یک روز تشخیص ما این شد که مبارز فلسطینی، دین و غیرت و شجاعت دارد و تنها مشکل او دستِ تهی از سلاح او است. به هدایت و مدد الهی برنامه‌ریزی کردیم و نتیجه این است که موازنه‌ی قدرت در فلسطین دگرگون شد و امروز غزّه میتواند در برابر تهاجم نظامی دشمن صهیونیست بایستد و بر آن پیروز شود».

علی خامنه‌ای برای فلسطینی‌ها احساس مسئولیت و نگرانی دارد ولی برای خوزستان چه؟
.
#خامنه_ای #ویروس_کرونا #خوزستان #ایران #فلسطین #اسرائیل #جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
درواقع مشکل اصلی اینجاست که تفکری که زن را «شکلات» می‌پندارد، در ایران حمایت حکومت را دارد!
.
طرحی از مانا نیستانی
.
ٓزادی_زنان #حقوق_زنان #روحانیت #جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
«می‌گویند آزادی مشروبات الکلی در ایران یک خواسته تجملی است! نه! دقیقا خواسته‌ای برای زندگی بهتر است. خواسته‌ای برای جلوگیری از مرگ و میر مردم است. خواسته‌ای برای حفظ سلامتی مردم است. خواسته‌ای برای یک زندگی نرمال است.
.
چرا باید صدها نفر از مردم عادی به خاطر مصرف مشروب تقلبی کشته شوند چون چهار تا آخوند ضدمردم، مشروب را منع کرده‌اند و نمی‌گذارند مشروب سالم تولید شود؟ توییت این خانم رو بخونید. چرا یک دختر جوان برای توهمات چند تا آخوند باید بمیرد؟»
.
متن و تصویر توییت، ارسالی از همراهان
.
#مشروب_الکلی ٓزادی_مشروب ٓخوند #روحانیت #جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خاطره پرویز پرستویی از شلاق خوردن عباس قادری

«- پرسیدم کجا دارید می‌برید اینو؟

-- دیشب تو مهمونی خونده داریم می‌بریم شلاقش بزنند».

عباس قادری خواننده محبوب پیش از انقلاب بوده است که محبوبیت خود را در سال‌های پس از انقلاب نیز حفظ کرد. برخی از ترانه‌های او ترانه‌هایی بسیار مشهور هستند.

ویدئو ارسالی از همراهان

#عباس_قادری #پرویز_پرستویی #دهه_۶۰ #ایران #شلاق #شرع_اسلام #جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیمان یزدانی که عکاس است در در یک رشته توئیت نوشته است:

«باورش سخته ولی آب آشامیدنی خیلی از روستاهای #سیستان_و_بلوچستان از هوتک تامین میشه. هوتک همین چاله‌های بزرگیه که با آب باران پر میشه. روز اول اشتباهی از آب هوتک خوردم و چند ساعتی معده‌ام باد کرده بود. جز بحث آشامیدن، بعضی کودکان هم در این آب غرق میشن. اسامی بچه‌های غرق شده در هوتگ‌های چابهار در حدود یکسال اخیر:
منیره ۹ ساله/مریم ۱٠ ساله/یسرا ۱٠ ساله/سارا ۱۴ ساله/بسمه ۱۶ ساله/علی اصغر ۵ ساله/تازه ترین مورد،فرد غرق شده نوجوانیست ۱۵ ساله اهل روستای چیلسر که اسمی ازش منتشر نشده.حدود ۲ هزار هوتگ در جنوب سیستان وبلوچستان وجود داره، که در خیلی از روستاها مردم از آب همین هوتگ‌ها استفاده میکنن، متاسفانه حیوانات هم از همین آب استفاده میکنن، درد اونجاست که دو سد پر آب در اون منطقه وجود داره ولی مردم آب برای خوردن به سختی گیر میارن.
چندی پیش هم مدیر عامل سابق شرکت آب و فاضلاب روستایی استان سیستان و بلوچستان به همراه ۱۰ نفر دیگر به اتهام فساد و ارتشاء دستگیر شدن.»

مردم سیستان و بلوچستان آب آشامیدنی سالم ندارند، اما رهبر حکومت به فکر پر کردن دست مبارزان فلسطینی است.
کشفِ بوسه‌ی بی‌هوا به وقت رویا قدغن

طرح از علی شافعی

#بوسه #پارکورکار #پارکور #پارکورایران
#کاریکاتور #علی_شافعی

@Tavaana_TavaanaTech
در آتش دو دیوانه / شعری از سیمین بهبهانی

انتشار این شعر سیمین بهبهانی در ماه‌نامه «نامه» به مدیریت کیوان صمیمی موجب شد که این ماه‌نامه توقیف شود. مقامات این شعر را توهین به روح‌الله خمینی تعبیر کردند و ماه‌نامه را توقیف کردند. بعدها و پس از سال ۱۳۸۸- ۲۳ خرداد- کیوان صمیمی به زندان افتاد و مدت شش سال را در زندان گذراند.

سوم خرداد روز آزادسازی خرمشهر گرامی!

بهار، بازهم سبزی؟ چرا ترا نمی‌بینم؟
تو آشکار و من بینا؛ ولی چرا نمی‌بینم؟

بهار، باز گل‌پوشی؟ نگین ِ ژاله در گوشی؟
چه قصّه رفته با چشمم؟ چرا تو را نمی‌بینم؟

... کجا تگرگ می‌بارد که تخم مرگ می‌بارد
نصیب ِ عالم از بالا بجز بلا نمی‌بینم

در آتش ِ دو دیوانه، دو قطعه شد دو ویرانه
روانه خون ِ خلقی را چنین روا نمی‌بینم

مگر بدان نظر دوزی که مرگشان شود روزی
که من جز این دو، پیروزی زماجرا نمی‌بینم

بهار رنگ خون داری، نشاط کو؟ جنون داری!
که مرگْ کمتر از برگت، به شاخه‌ها نمی‌بینم
.
.
.
برای آشنایی بیش‌تر با سیمین بهبهانی:

سیمین بهبهانی؛ وجدان منظوم یک ملت
https://tinyurl.com/Siminb

@Tavaana_TavaanaTech
سال‌گرد درگذشت ستاره فرمانفرمائیان، مادر مددکاری در ایران

به او لقب مادر مددکاری ِ ایران داده‌اند. او فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما از شاه‌زادگان و شخصیت‌های با نفوذ قاجار و دوره‌ی رضاشاه بود. پدرش دارای هفت هم‌سر بود که اولین همسر او عزت‌الدوله، دختر مظفرالدین‌شاه قاجار بود و مادر ستاره به اسم معصومه همسر سوم او به شمار می‌آمد.

ستاره فرمانفرمائیان در زمستان سال ۱۲۹۹ در شهر شیراز دیده به جهان گشود. او تا نوجوانی در ایران تحصیل کرد اما پس از فوت پدرش و هم‌چنین قتل برادرش به دست ماموران رضاشاه به آمریکا رفت و در آن‌جا به تحصیل پرداخت. ستاره تا سنین نوجوانی در حرم‌سرایی شامل مادران و فرزندان عبدالحسین فرمانفرما زندگی کرد. او در مدت ده سال اقامت در آمریکا در ابتدا در رشته‌ی جامعه‌شناسی لیسانس گرفت و پس از آن در رشته‌ی مددکاری اجتماعی به ادامه تحصیل پرداخت. او اولین دانش‌جوی ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود.

ستاره برای گرفتن فوق‌لیسانس در مددکاری اجتماعی به دانشگاه شیکاگو رفت. ستاره فرمانفرمایان پس از بازگشت به ایران با کمک عده‌ای از درباریان و هم‌چنین خانواده‌ی خود «مدرسه‌ی عالی مددکاری اجتماعی تهران را تاسیس کرد.

از جمله دیگر فعالیت‌های او می‌توان علاوه بر تربیت نسل اول مددکاران اجتماعی در ایران، به تاسیس «انجمن تنظیم خانواده» و تاسیس «مراکز رفاه» اشاره کرد. تاسیس مراکز رفاه در محله‌های فقیرنشین و حاشیه‌ی تهران بود که کار آن کمک به کودکان و خانواده‌های آن‌ها بود. او هم‌چنین تلاش کرد که سیستم آموزشی در مهدکودک‌ها را در ایران بر اساس الگوهای مدرن غربی و اصول تربیتی نوین تغییر کرد. ستاره فرمانفرمائیان برای احقاق حقوق زنان و اعتلای شرایط زنان در جامعه نیز تلاش‌های بسیار کرد. او به ملاقات با محمدرضاشاه پهلوی رفت و تلاش کرد «لایحه‌ی ملی تنظیم خانواده» تصویب شود که با تلاش‌های او چنین اتفاقی افتاد.

شاگردان فرمانفرمائیان با نظارت و کمک او هم‌چنین تلاش فراوان کردند که در محله‌ی روسپی‌خانه‌های تهران معروف به «شهر نو» درمانگاه و مکان‌های مخصوصی برای ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به روسپیان راه‌اندازی کنند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی همه‌ی خدمات ارزنده و انسانی‌ای که فرمانفرمائیان انجام داده بود موجب نشد که از خشم انقلابیون در امان بماند. برخی از شاگردان مذهبی مدرسه‌ی ستاره فرمانفرمائیان که پیش از این با درخواست بورس تحصیلی آن‌ها به دلیل نمره‌های نامطلوب مخالفت کرده بود او را بازداشت کردند و تحویل مدرسه‌ی رفاه که مقر آیت‌الله روح‌الله خمینی و هم‌راهان او در ابتدای انقلاب بود دادند.

ستاره فرمانفرمائیان را در زیرزمین مدرسه‌ی رفاه بازجویی کردند و به دلیل شرکت در کنفرانسی با موضوع مددکاری اجتماعی در اسرائیل به هم‌کاری با صهیونیست‌ها و طاغوت متهم کردند و خواهان مجازات اعدام برای او شدند و اگر وساطت آیت‌الله طالقانی که به دلیل سال‌ها خدمات داوطلبانه‌ی او و شاگردانش در «شهر نو» او را می‌شناخت نبود بی‌شک انقلابیان او را اعدام می‌کردند.

#ستاره_فرمانفرمائیان، مادر مددکاری اجتماعی ایران روز چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ خورشیدی در شهر لس‌آنجلس و در سن ۹۱ سالگی درگذشت.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/oPybaO

#ستاره_فرمانفرمائیان

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چگونه قربانی هک حکومتی نشویم؟

در این برنامه مهدیه گلرو، فعال مدنی، از تجربه شخصی‌اش از هک‌شدن می‌گوید. همچنین به روش‌های جلوگیری از نفوذ هکرها و اقداماتی که در صورت هک‌شدن باید انجام دهیم، پرداخته می‌شود.

https://bit.ly/2ypafcm

در ساندکلاد:
https://bit.ly/2A4VNXq

#هک_حکومتی #لایو_ایونت

@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«#حیاتی، گوینده خبر صداوسیما در این ویدیواز #بیکاری، ناامیدی مردم و پارتی‌بازی و فقر و درآمد کم مردم می‌گوید.
او همچنین گله می‌کند که حاکمان قیمت‌ها را با کشورهای توسعه‌یافته مقایسه می‌کنند، ولی درآمدها را درنظر نمی‌گیرند.

👈🏾👈🏾 حیاتی مسئولیت خود را که در خدمت پروپاگاندای این رژیم بوده، فراموش کرده است؟

آقای حیاتی سال گذشته در پی خواندن متنی زننده در خبر، گفته بود من اختیاری ندارم و متن می‌دهند و من می‌خوانم.

جدای از این‌که حالا او در این ویدئو انتقاد می‌کند، اما آیا او مسئول نیست؟
در همین ویدئو هم آقای حیاتی می‌گوید از «مردم» کاری برنمی‌آید. اتفاقا حکومت همین را می‌خواهد که مردم فکر کنند از آن‌ها کاری برنمی‌آید»

_ ویدئو و متن ارسال شده توسط یکی از مخاطبان به نام سعید

@Tavaana_TavaanaTech