آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
«از آرزو بدری می‌نویسیم در حالی که هنوز حتی دومین سالگرد قتل حکومتی مهسا رو پشت سر نگذاشتیم در حالی که هنوز تصویر آخر آرمیتا گوشه ذهنمون حک شده.
این حکومت قاتل ایرانیان است. تا هر زمان که ادامه داشته باشه این قتل‌ها هم تکرار خواهند شد. گمان نکنیم خشونت دیکتاتور را پایانی خواهد بود.
چند مهسا چند آرمیتا و چند آرزو در ایران آرمیده‌اند؟»

پیام ارسالی از همراهان توانا
امروز خبری منتشر شد مبنی بر اخذ اعتراف اجباری از آرزو بدری و خواهرش.

به گفته منابع آگاه، ماموران با تهدید اینکه برای همه اعضای خانواده پرونده‌سازی انجام خواهد شد و همچنین باید هزینه‌های بیمارستان را که چند صد میلیون‌ تومان است پرداخت کنند، از آنها اعتراف گرفتند.

- این روشی است که حکومت در مورد خانواده آرمیتا گراوند هم به کار گرفته بود.

#مهسا_امینی
#آرمیتا_گراوند
#آرزو_بدری #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی، نوجوان کشته‌شده در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، در واکنش به خبر اعمال فشار و تهدید بر خانواده آرزو بدری، زنی که به‌خاطر حجاب از ماموران گلوله خورده، و گرفتن اعتراف اجباری از خود آرزو در حالی که وضعیت جسمانی‌اش وخیم است، با انتشار ویدیویی در اینستاگرام خود گفت: «با من هم همین کار را کردند. از من خواستند بنویسم و امضا کنم که از پلیس، ناجا، بسیج و ارگان‌های دولتی هیچ شکایتی ندارم.»


- عملکرد حکومت مبنی بر اعتراف اجباری گرفتن یا رضایت‌نامه اجباری گرفتن از خانواده‌ها جان‌باختگان و آسیب‌دیدگان تحت ستم، تازگی ندارد. یادمان نمی‌رود چگونه خانواده‌های بسیاری را تحت فشار قرار دادند تا بگویند فرزندمان بسیجی بوده یا خودکشی کرده با در تصادف کشته شده یا بیماری زمینه‌ای داشته....

#آرزو_بدری
#ابولفضل_امیرعطایی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز رسانه‌های جمهوری اسلامی ویدیویی از «اعتراف اجباری» آرزو بدری منتشر کردند که روی تخت بیمارستان می‌گوید حالش خوب است! خانواده‌اش هم می‌گویند از رسیدگی‌ای که می‌شود راضی هستند.

روشی همیشگی از رژیم جمهوری اسلامی.
بلی همه قربانیان جمهوری اسلامی، اصلا خودشان بیماری زمینه‌ای داشتند، خودشان از بلندی پریدند، جسم سخت به آن‌ها همبنجوری اصابت کرده، مشکل از سوی حکومت نیست، مردم مشکل دارند.

وگرنه حکومت مهربان است و همیشه درست تصمیم می‌گیرد و کسی را کتک نمی‌زند، به کسی شلیک نمی‌کند، کسی را شکنجه نمی‌کند... !!

#آرزو_بدری #مهسا_امینی‌ #آرمیتا_گراوند #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام آرمیتا گراوند، این تصویر نوشته را در استوری اینستاگرام خود منتشر کرد.

«خودت رفته‌ای
اما غمت شبیه تو نیست،
مرا لحظه‌ای به حال خودم رها نگذاشت...»


- مادر آرمیتا خوب می‌داند الآن خانواده آرزو بدری تحت چه فشاری هستند...

یاد آرمیتای عزیز گرامی باد، نوجوانی که تنها به خاطر تسلیم نشدن به حجاب اجباری، توسط حجاب‌بان‌ها کشته شد. حکومت اطلاع‌رسانی درباره مرگ او را مدیریت کرد، اجازه حضور خبرنگاران را نداد، خانواده و همکلاسی‌های آرمیتا را تحت فشار گذاشت، کمپین تحریف واقعیت و خبر جعلی راه انداخت ...
خبر درگذشت آرمیتا را با تاخیر منتشر کرد، زمانی که اخبار متعدد و بحران‌های دیگر، باعث شد واکنش مناسبی از سوی جامعه به این قتل حکومتی نشان داده نشود.


#آرمیتا_گراوند #آرزو_بدری #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
انتشار ویدیویی ۳۵ ثانیه‌ای از «اعتراف اجباری» آرزو بدری و پدرش، واکنش‌های زیادی به همراه داشت.
رویا حشمتی، فعال مدنی و کسی که روایت شلاق خوردنش بابت بی‌اعتنایی به حجاب اجباری، خبرساز شده بود، نوشت:

«پرونده‌ی من، از شب بازداشت تا اجرای حکم و مختومه شدن پرونده حدود هشت ماه طول کشید. هشت ماه تلخ و استخوان‌خردکن. با اینحال هنوز هم سخت‌ترین لحظه‌ی اون دوره‌ی سیاه برای من، وقتی بود که چشم‌بندم رو برداشتن و نشوندنم جلو دوربین برای اعتراف‌اجباری. فشاری که برای اعتراف‌اجباری به شخص میاد، با هیچکدوم از فشارهای دستگاه امنیتی قابل مقایسه نیست. و الان بازجو-خبرنگارهای ج.ا رفتن سراغ #آرزو_بدری. زنی که بخاطر حجاب بهش شلیک کردند و ناتوان از حرکت روی تختی در بیمارستان برای زندگی تقلا می‌کنه.»

سمیرا راهی، روزنامه‌نگار، نیز چنین نوشت:
«زن صحیح و سالم، بعد از یک روز کاری احتمالا سخت به خونه می‌رفته برای دیدن خانواده و دو فرزندش؛ حالا اما این‌چنین روی تخت بیمارستانه و در همین حال، با تهدید و فشار مجبور به اعتراف اجباری.
زندگی یک انسان، یک مادر، یک همسر، یک دختر، یک دوست، یک خانواده، یک همکار و ...، به همین راحتی نابود شده.
پیچیدگی آسیبی که جمهوری اسلامی به افراد می‌زنه، محدود به فرد، لحظه و حتی آسیب فیزیکی و روحی نمیشه، یک دایره از ارتباطات و افراد و مسیر یک زندگی درگیر موجی از آسیب میشن که تصورش برای ما غیرممکنه.

حقیقتا جمهوری اسلامی بزرگترین دشمن شادی و زندگیه.»
کاربر قلم‌فرسا، چنین واکنش نشان داد:

«‏کم مونده به این خانواده بگن باید بگید از نیروی انتظامی بابت شلیک. به دخترمون خیلی ممنونیم، امیدواریم شلیکشون مستدام باشه و دفعه بعد کاش به جای کمر به سر مردم بزنن

آخه چیو ماله میکشید، چیو میخواید درست کنید؟ چی تغییر میکنه؟

ضارب بودنتون؟ شلیک کردنتون؟ قوانین کثافتتون؟»


#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

«‏بر اساس اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال، پس از وادار کردن آرزو بدری به اعتراف اجباری، اتاق او را در بیمارستان تغییر داده شده و او به اتاق جداگانه‌ای که دارای سه دوربین است، منتقل شده است. همچنین تنها به پدر او اجازه ملاقات داده شد. حال جسمی آرزو پس از اعتراف اجباری وخیم و او دچار تب و لرز شدید و مشکلات تنفسی مجدد شده است.
منابع آگاه به ایران اینترنشنال اعلام کردند که به خانواده آرزو بدری پیشنهاد مالی داده شده است تا از پیگیری و شکایت خود صرف‌نظر کنند. طبق گفته این منابع، هزینه بیمارستان نور ساری ۷۰ میلیون تومان بوده که ۳۵ میلیون تومان آن را خانواده بدری پرداخت کرده‌اند.
اما هزینه بیمارستان تهران و هواپیمایی که او را به تهران منتقل کرده پرداخت نشده و به آن‌ها گفته شده در صورت رضایت دادن و اعتراف اجباری هزینه‌ها از طرف دولت پرداخت می‌شود.
طبق مدارک پزشکی آرزو بدری که به دست ایران اینترنشنال رسیده است، او مورد اصابت گلوله قرار گرفته و چهار مهره توراسیک در ناحیه قفسه سینه او آسیب دیده است. این آسیب‌دیدگی موجب صدمه به ریه راست شده و بر اساس نظر پزشک متخصص، این وضعیت می‌تواند منجر به فلج در اندام‌های تحتانی و پاها شود. میزان آسیب به ریه‌ها نیز بسیار زیاد گزارش شده است.»
@iranintltv

#آرزو_بدری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته اعلام شد پس از وادار کردن آرزو بدری به اعتراف اجباری، اتاق او را در بیمارستان تغییر داده‌اند و او به اتاق جداگانه‌ای که دارای سه دوربین است، منتقل کرده‌اند.
حال جسمی آرزو پس از اعتراف اجباری وخیم و او دچار تب و لرز شدید و مشکلات تنفسی مجدد شده است.
طبق مدارک پزشکی آرزو بدری که ایران اینترنشنال منتشر کرده، او مورد اصابت گلوله قرار گرفته و چهار مهره توراسیک در ناحیه قفسه سینه او آسیب دیده است. این آسیب‌دیدگی موجب صدمه به ریه راست شده و بر اساس نظر پزشک متخصص، این وضعیت می‌تواند منجر به فلج در اندام‌های تحتانی و پاها شود. میزان آسیب به ریه‌ها نیز بسیار زیاد گزارش شده است.

اعتراف اجباری
طرح از مانا نیستانی
منتشرشده در ایران‌وایر
#اعتراف_اجباری #آرزو_بدری
#یاری_مدنی_توانا
@Farsi_Iranwire
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«اینجا دانشگاه است و آن کسی که مانند انسانهای عصر حجر سنگ بزرگی برداشته و یک دانشجوی دختر را تهدید می‌کند و به در خودرو لگد می‌رند از پرسنل حراست این دانشگاه است. فرستنده ویدیو گفته است که حمله این حراست با سنگ به خودروی این دانشجو به خاطر این بوده که دانشجو داخل خودروی خود، حجاب بر سر نداشته است.

این وضعیت دانشگاه.ها در جمهوری اسلامی‌ست که حالا پاتوق اراذل و اوباش حکومتی به اسم «حراست دانشگاه» شده است.
این ویدیو را یک شهروند از دانشگاه آزاد سوهانک برای کوثر افتخاری آسیب دیده چشمی انقلاب زن زندگی آزادی ارسال کرده است و خواسته که منتشر شود تا همه ببینند که با دانشجو در دانشگاه چطور برخورد می‌شود.
جنگ جمهوری اسلامی با زنان ادامه دارد. دوربین‌هایتان را بالا بگیرید و بدانید که آنها از هیچ چیزی به اندازه دوربین‌هایی که توحش آنها را ثبت و ضبط می‌کند وحشت ندارند.»


شرح از صفحه مسیح علی‌نژاد

#زن_زندگی_آزادی #آرزو_بدری #نه_به_پوشش_اجباری
#دوربین_ما_اسلحه_ما #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روز ۱۳ آبان ۱۴۰۳، دختری ۱۶ ساله از طبقه ششم خانه‌ای خودش را به پایین پرتاب کرده و پس از انتقال به بیمارستان هفتم تیر فوت می کند.

پدرش برای او هزاران آرزو داشت، امید خانواده بود اما آرزو خاوری نیز مانند بسیاری از زنان دیگر مانند آرمیتا گراوند، مهسا امینی، آرزو بدری و..... قربانی حجاب اجباری شذ، قربانی خشونت مدیر مدرسه‌ای شد که به دلیل پوشیدن شلوار لی او را مورد آزار و اذیت قرار داد و جان و روح آرزو تاب نیاورد و تصمیم به پایان دادن به زندگی خود گرفت.

ماجرا از چه قرار است از زبان خبرنگار رکنا در گفت و گو با پدر آرزو بخوانیم:

«روز ۱۳ آبان ماه، دخترم آرزو به همراه مدرسه به اردو رفته بود. نزدیک ساعت ۵ بود که زنگ زدند. از مدرسه بود، گفتند: می‌دونید دخترتون چیکار کرده؟

منم متعجب گفتم: نه، چی کار کرده؟

گفتند: موقع رفتن، به‌جای شلوار فرم، شلوار لی پوشیده بود.

نیم ساعت بعد مدیر مدرسه اش مجددا تماس گرفت و گفت:آرزو ساعت ۴ بعدازظهر، بدون هماهنگی از مدرسه خارج شده و از اون زمان هم دیگه خبری ازش نداریم.همسرم به همراه پسرم راه افتادند تا دنبالش بگردند، اما هیچ اثری از دخترم پیدا نکردند تا اینکه یک ساعت بعد، از مدرسه باهامون تماس گرفتند و گفتند که سریع خودمون رو به بیمارستان برسونیم. من شغل ضایعات آهن دارم و با وانت کار می‌کنم، وقتی این خبر رو شنیدم، همه چیز رو رها کردم و به بیمارستان رفتم و با جسد دخترم روبرو شدم که فوت کرده بود.

آقای خاوری در ادامه گفت: ظاهراً ساختمانی که آرزو به اونجا رفته بود، خونه یکی از دوستانش بوده، تنها بوده و نمی‌دونم چی تو سرش گذشته که خودش رو از اونجا به پایین انداخته. مردم توی کوچه صداش رو شنیده بودن و به اورژانس زنگ زده بودن، اورژانس هم اومد و اون رو برد بیمارستان، اما…

پدر آرزو با بغض و حسرت ادامه می‌دهد:آرزو بچه سومم بود، ۲  پسر دارم و این دختر امید و آرزویم بود. آرزو برای من دختر نبود، مادر بود، همدم بود. یه دختر خیلی خوب بود، اصلاً به من بدی نمی‌کرد. صبح‌ها اگر وقت نمی‌کرد ظرف‌ها رو بشوره، یه یادداشت با ماژیک برام می‌ذاشت که بابایی، قول می‌دم ظهر بیام ظرف‌ها رو بشورم.

پدر آرزو در انتها مابین گریه‌های مردانه‌اش گفت:بعد از این اتفاق، تو کلانتری شهرری از مسئولان مدرسه شکایت کردیم. تا الان حتی یه تماس هم از طرف مدرسه نداشتیم، هیچ احوالی از ما نپرسیدند. ما از مدیر مدرسه شکایت کردیم.»

محمدمهدی مرادی، معلم مهاجر ایرانی، در شبکه اجتماعی ایکس نوشته است:

ما نیز روزی در آن ویرانه‌ای که «ایران» می‌نامیم‌اش معلم‌ بودیم. با تمام لجنزار مدیریتِ آموزشیِ دهه‌ی ۸۰، بسیاری از دانش‌آموزان ما، چه آنان که ماندند و چه آنان که همچون معلمانشان ترک دیار کردند، هرگز اینچنین به سوگِ اُمید ننشستند. ما ساده‌دلان اما از درک حقیقتِ فردا عاجز بودیم! از «کوتهی» نسل ما معلمان بود که «دیوارهای» رذالت و جنایت اینچنین بلند شدند؛ دیوارهای بلندی که بجای روایتِ امید و پرواز، تصویرِ سقوط و بدن‌های متلاشیِ دانش‌آموزانِ نسل امروز را با نعره‌های ممتد و گوشخراشِ صلوات بر محمد و آل محمد در هم آمیختند.

لازم به ذکر است، آرزو خاوری، از مهاجران افغانستانی بود که تحت ستم مضاعف قرار داشت.

#آرزو_خاوری #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«امروز دختر بی گناهی تنها به جرم اینکه تو اردوی مدرسه مقنعه از سر در آورده بود و شادمانه رقصیده بود ،به جرم یک شادی کوتاه که پیش پا افتاده‌ترین حقش بود، به دلیل توبیخ و تهدید مسئولین بی مسئولیت مدرسه، خودش رو کشت.
من هم دختر دارم دختر من هم عاشق رقص و آواز خوندنه، یادم افتاد دو هفته پیش کنار خیابون پیرمرد هنرمند دوره گردی ویولون می‌نواخت و همسرم (یعنی پدرش) عاشقانه دخترمون رو به رقصیدن در خیابان تشویق می‌کرد ...
و با خودم فکر کردم اگر این دختر معصوم از امنیت و حمایت خانواده‌اش مطمئن بود، آیا باز هم با سقوط از بلندی به خودش و آرزوهایش پایان میداد؟ فرض از مدرسه اخراج می‌شد، چه غمی داشت تا وقتی خیالش راحت می بود که خانواده‌اش هرگز پشت او را خالی نخواهند کرد؟»

#آرزو_خاوری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech