This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این مرد آشکارا نمیتواند خوب برقصد. صدای دلنوازی هم ندارد. پیداست نه سهمی از سفره انقلاب دارد و نه چون برخی سلبریتیها، بلیت سفر کانادا در جیبش است.
او تن میدهد به آنچه که نمیتواند به خوبی انجام دهد اما تن نمیدهد به خلاف و صدها نباید و نبایست دیگری که در جامعه بحرانزده ایران، جریان دارد. از ابَردزدیهای حکومتی بگیرید تا آفتابهدزدیهای از سر بیچارگی!
@Tavaana_TavaanaTech
او تن میدهد به آنچه که نمیتواند به خوبی انجام دهد اما تن نمیدهد به خلاف و صدها نباید و نبایست دیگری که در جامعه بحرانزده ایران، جریان دارد. از ابَردزدیهای حکومتی بگیرید تا آفتابهدزدیهای از سر بیچارگی!
@Tavaana_TavaanaTech
محمد ملکی؛ شهروندی برای همه فصول
محمد ملکی یکی از قدیمیترین و شاخصترین سیاستمداران مخالف حکومت ایران است که هم اکنون از درون ایران به طور صریح به مخالفت با حاکمان میپردازد. او اخیرا یکی از امضاکنندگان نامهای با ۱۴ امضا بوده است که در آن صراحتا بر گذار از جمهوریاسلامی و تغییر قانون اساسی جمهوریاسلامی تاکید شده بود.
او نظرات خود را شجاعانه و با صراحت تمام در نامههایی سرگشاده مطرح میکند و در سالهای اخیر به دفعات از مخالفت علنی خود با خامنهای سخن گفته است. مخالفتی که در ایران کنونی هزینه خیلی سنگینی در پی دارد. او همچنین سالهاست که ممنوعالخروج است و از ملاقات فرزند و نوه خود محروم است. فرزندی که او نیز نمیتواند به ایران بیاید و در صورت ورود بازداشت خواهد شد. .
از زندگی محمد ملکی بیشتر بدانید:
http://bit.ly/1tsuTyn
دیروز سالروز تولد محمد ملکی بود.
@Tavaana_TavaanaTech
محمد ملکی یکی از قدیمیترین و شاخصترین سیاستمداران مخالف حکومت ایران است که هم اکنون از درون ایران به طور صریح به مخالفت با حاکمان میپردازد. او اخیرا یکی از امضاکنندگان نامهای با ۱۴ امضا بوده است که در آن صراحتا بر گذار از جمهوریاسلامی و تغییر قانون اساسی جمهوریاسلامی تاکید شده بود.
او نظرات خود را شجاعانه و با صراحت تمام در نامههایی سرگشاده مطرح میکند و در سالهای اخیر به دفعات از مخالفت علنی خود با خامنهای سخن گفته است. مخالفتی که در ایران کنونی هزینه خیلی سنگینی در پی دارد. او همچنین سالهاست که ممنوعالخروج است و از ملاقات فرزند و نوه خود محروم است. فرزندی که او نیز نمیتواند به ایران بیاید و در صورت ورود بازداشت خواهد شد. .
از زندگی محمد ملکی بیشتر بدانید:
http://bit.ly/1tsuTyn
دیروز سالروز تولد محمد ملکی بود.
@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد درگذشت عباس امیرانتظام
طرح از رضا عقیلی
مردی که سال ها به اتهام واهی «جاسوسی برای آمریکا» زندانی کشید.
«عباس امیرانتظام؛ سرود صبر و ایستادگی»
bit.ly/1tUGPrK
#كارتون #عباس_امیرانتظام #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از رضا عقیلی
مردی که سال ها به اتهام واهی «جاسوسی برای آمریکا» زندانی کشید.
«عباس امیرانتظام؛ سرود صبر و ایستادگی»
bit.ly/1tUGPrK
#كارتون #عباس_امیرانتظام #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زندگی عباس امیرانتظام
مردی که سال ها به اتهام واهی «جاسوسی برای آمریکا» زندانی کشید. شرح ستمی که بر او رفته است دل هر انسان باوجدانی را به درد میآورد.
bit.ly/2JnYHpk
#اسلایدشو
@Tavaana_TavaanaTech
مردی که سال ها به اتهام واهی «جاسوسی برای آمریکا» زندانی کشید. شرح ستمی که بر او رفته است دل هر انسان باوجدانی را به درد میآورد.
bit.ly/2JnYHpk
#اسلایدشو
@Tavaana_TavaanaTech
بارها و بارها خبرش را خواندیم. تلخ، جانکاه و تعجبآور بود. ما در یک لحظه همگی خشمگین شدیم به سوگ نشستیم و تمام شد. تمام شد. از حیدر و احمد گرفته تا همین چند روز پیش جوانی که حتی نامش را دیگر یادمان نیست.
.
دلم برایت تنگ شده است بی آنکه بشناسمت بی آنکه حتی یکبار تو را دیده باشم. بی آنکه حتی یکبار تو را در آغوش کشیده باشم یا بوسیده باشم. دلم برای بوی پیراهنت تنگ شده است دلم برای تمام خستگیهایت و شوق حساب و کتاب دو دو تا چهار تایت تا پول پیش یک خانه و یک چهار چرخه اسقاط تنگ شده است. دلم برای شوق چشمانت که هر گز ندیدهام تنگ شده است. دلم برای جوانیات که در لابهلای خاک و گِل و تیر و دود و ترس و غم و درد، پیر و پر پر شد میسوزد. دلم برای مادرت که به عزایت نشسته میسوزد. دلم برای شاید دختر همسایه که چشم براهت بود میسوزد.
.
همه این احساسات آشناست، یادم هست چند وقت پیش دلم برای آن پیر مرد هم تنگ شده بود یادم. هست که چقدر دلم برای دخترش سوخت. چقدر برای پسرها و دخترها و مادر و پدرها و همسرهایشان دلم سوخت، بغض کردم، گریه کردم ولی همین، همین بود. همه.اش همین بود و تنها یک سوال، چرا هیچ فریادی آنقدر بلند نیست که کسی بشنود، کولبر آدم است، کولبر احساس دارد، کولبر خانواده دارد، عشق دارد همسر دارد، دختر دارد، پسر دارد، و یک رویای بی.تعبیر، کولبر هم حق زندگی دارد.... کولبر هم حق زندگی دارد.
.
متن ارسالی یکی از همراهان توانا
طرح برگرفته از صفحه اینستاگرام همن قهرمانی
به راستی؛ شایستهی هیچ ایرانی نیست که کولبری کند و با رنج و تعب جانش را به خطر بیاندازد و سلامتش آسیب ببیند. شوخی نیست، مسیرهای کوهستانی را با بارهای سنگین بر روی کمر، خمیده طی کردن آنهم در حالی که هر لحظه ممکن است تیری قلب و سرت را نشانه رفته باشد!
مردم ما استحقاق زندگی بهتری را دارند.
#کولبر #کولبری #کولبران #بیکاری #فقر #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
.
دلم برایت تنگ شده است بی آنکه بشناسمت بی آنکه حتی یکبار تو را دیده باشم. بی آنکه حتی یکبار تو را در آغوش کشیده باشم یا بوسیده باشم. دلم برای بوی پیراهنت تنگ شده است دلم برای تمام خستگیهایت و شوق حساب و کتاب دو دو تا چهار تایت تا پول پیش یک خانه و یک چهار چرخه اسقاط تنگ شده است. دلم برای شوق چشمانت که هر گز ندیدهام تنگ شده است. دلم برای جوانیات که در لابهلای خاک و گِل و تیر و دود و ترس و غم و درد، پیر و پر پر شد میسوزد. دلم برای مادرت که به عزایت نشسته میسوزد. دلم برای شاید دختر همسایه که چشم براهت بود میسوزد.
.
همه این احساسات آشناست، یادم هست چند وقت پیش دلم برای آن پیر مرد هم تنگ شده بود یادم. هست که چقدر دلم برای دخترش سوخت. چقدر برای پسرها و دخترها و مادر و پدرها و همسرهایشان دلم سوخت، بغض کردم، گریه کردم ولی همین، همین بود. همه.اش همین بود و تنها یک سوال، چرا هیچ فریادی آنقدر بلند نیست که کسی بشنود، کولبر آدم است، کولبر احساس دارد، کولبر خانواده دارد، عشق دارد همسر دارد، دختر دارد، پسر دارد، و یک رویای بی.تعبیر، کولبر هم حق زندگی دارد.... کولبر هم حق زندگی دارد.
.
متن ارسالی یکی از همراهان توانا
طرح برگرفته از صفحه اینستاگرام همن قهرمانی
به راستی؛ شایستهی هیچ ایرانی نیست که کولبری کند و با رنج و تعب جانش را به خطر بیاندازد و سلامتش آسیب ببیند. شوخی نیست، مسیرهای کوهستانی را با بارهای سنگین بر روی کمر، خمیده طی کردن آنهم در حالی که هر لحظه ممکن است تیری قلب و سرت را نشانه رفته باشد!
مردم ما استحقاق زندگی بهتری را دارند.
#کولبر #کولبری #کولبران #بیکاری #فقر #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. بارها و بارها خبرش را خواندیم. تلخ، جانکاه و تعجبآور بود. ما در یک لحظه همگی خشمگین شدیم به سوگ نشستیم و تمام شد. تمام شد. از حیدر و احمد گرفته تا همین چند روز پیش جوانی که حتی نامش را دیگر یادمان نیست. . دلم برایت تنگ شده است بی آنکه بشناسمت بی آنکه حتی…
غربت ۲۰ تیر تبریز
«مانند اینکه بوی خون و طعمه رسیده باشد کمکم به تعداد چماق به دستان افزوده میشد.افرادی با پیراهن سفید و انداخته بر روی شلوار و ریش انبوه و چماقی یک ونیم الی دو متری در دست. نیروی انتظامی تا فلکه دانشگاه عقب کشید و من توانستم داخل دانشگاه برگردم. با رفتن نیروی انتظامی میدان برای بسیجی ها و لباس شخصیها باز شد و هر لحظه بر تعدادشان افزوده میشد و شروع کرده بودند به طرف سنگاندازی شدید به طرف دانشجویان و چون تراکم بچهها مخصوصا در جلو و داخل در زیاد بود هر سنگی که از طرف مقابل میامد لااقل سروروی یکی از دانشجویان را میشکافت».
این روایتیست که «نادر ضامن» ارائه میدهد؛ از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال ۱۳۷۸ و اتفاقات ۲۰ تیر آن سال. شنبه ۱۹ تیر بود که خبرهای تهران به تبریز رسید. خبر حمله گسترده نیروی انتظامی و انصار حزبالله به کوی دانشگاه تهران و به خاکوخون کشیدهشدن کوی و مجروح و کشتهشدن دانشجویان. انجمناسلامی دانشگاه تبریز تصمیم گرفت تجمعی جهت محکومیت فاجعه کویدانشگاه ترتیب دهد. زمان تجمع، ۱۱ صبح ۲۰ تیر تعیین شد؛ در محوطه ساختمان ریاست دانشگاه تبریز. به روایت دانشجویان در صبح ۲۰ تیر در محوطه دانشگاه، جمعیتی چند صد نفری گرد آمده بودند.
به روایت «علیرضا رایگانی» اگرچه انجمناسلامی سعی میکرد، شعارها در حمایت از خاتمی و دانشجویان تهران باشد اما بسیاری از دانشجویان خشمی فراتر از این مسائل داشتند. رایگانی که در آن مقطع دانشجو بود و در این تجمع حضور داشت میگوید: «خورشیدی، فرماندار تبریز به میان دانشجویان آمد تا آنان را به آرامش دعوت کند. اما سخنان او دانشجویان را جریتر کرد. دانشجویان به سمت در ورودی رفتند تا به خیابان بزنند. انجمنیها دم در ورودی ایستادند و اجازه خروج نمیدادند. آنها به دانشجویان معترض میگفتند نیروهای حزبالله و لباسشخصی بیرون در ایستادهاند و قصد درگیری دارند. علاوه بر لباسشخصیها، طلبهها هم آمده بودند. مدرسه طلاب با در اصلی دانشگاه تبریز فاصله ۷۰۰ متری دارد. آنها نیز برای سرکوب دانشجویان آمده بودند».
روایتهایی وجود دارد که پس از پایانیافتن اعتراض خیابانی دانشجویان، نیروهای لباسشخصی دانشگاه را محاصره کردند و حتی وارد خوابگاه دانشجویان دختر شدند و آنان را مضروب کردند. این مسئله را ریاست وقت دانشگاه تبریز نیز تایید میکند. علیرضا رایگانی میگوید: «عصر آن روز وحشتناکترین بخش داستان بود. پس از پایان اعتراض خیابانی در دانشگاه بسته شد و دانشجویان را به شدت کتک زدند و مجروح کردند. در غروب و آستانه شب، بهشدت دانشجویان دختر و پسر مضروب شدند. صدای زنجیر و باتوم بر تن دانشجویان تن آدم را میلرزاند. لباسشخصیها حتی جلوی ماشینهای اورژانس را میگرفتند و دانشجویان مجروح را پیاده میکردند و سوار مینیبوس میکردند و میبردند. حتی به بیمارستان امامخمینی میرفتند و مجروحان را از خود بیمارستان بازداشت میکردند. اساسا خیلی از دانشجویان را بازداشت کردند اما پس از چند روز فلهای آزاد شدند ولی افراد اصلی همچنان در بازداشت ماندند».
«محمدعلی حسینی پورفیض» - رییس وقت دانشگاه تبریز - که به گفته برخی شواهد خود او نیز از نیروهای لباسشخصی کتک خورد، از «غربت» ۲۰ تیر تبریز میگوید. به گفته او: «در تبريز جنايت در روز روشن صورت گرفته است. روز روشن آمدند و زدند و تخريب كردند. مهاجمين در روز روشن وارد خوابگاه دانشجويان دختر شدند. اگر در پي احقاق حق هستيم، نبايد مثلاً به واقعه كوي تهران توجه و دانشگاه تبريز را از ياد ببريم، حادثه ۲۰ تير تبريز از غربت عجيبي برخوردار است و يادش به درشتي و وضوح بايد در كنار واقعه ۱۸ تير تهران ثبت و به آن پرداخته شود».
یکی از اعضای وقت انجمن اسلامی دانشگاه تبریز در گفتگویی در سالها بعد، از سکوت نسبی رسانهها پیرامون فاجعه ۲۰ تیر تبریز به شدت انتقاد کرد: «هنوز کسی پاسخ نداده چه کسی و با دستور چه کسانی دختری دانشجو را از خوابگاه دانشجویی به پایین پرت کرد. ما مدتها زندان بودیم و متهم به همه چیز شدیم اما کسی نگفت چه کسی دستور تیراندازی داده بود و چطور دانشجویان مظلومانه هدف گلوله قرار گرفتند... در سکوت کتک خوردیم، گلوله خوردیم و از روی تخت بیمارستان به زندان رفتیم و شکنجه شدیم...».
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2XMkAGd
@Tavaana_TavaanaTech
«مانند اینکه بوی خون و طعمه رسیده باشد کمکم به تعداد چماق به دستان افزوده میشد.افرادی با پیراهن سفید و انداخته بر روی شلوار و ریش انبوه و چماقی یک ونیم الی دو متری در دست. نیروی انتظامی تا فلکه دانشگاه عقب کشید و من توانستم داخل دانشگاه برگردم. با رفتن نیروی انتظامی میدان برای بسیجی ها و لباس شخصیها باز شد و هر لحظه بر تعدادشان افزوده میشد و شروع کرده بودند به طرف سنگاندازی شدید به طرف دانشجویان و چون تراکم بچهها مخصوصا در جلو و داخل در زیاد بود هر سنگی که از طرف مقابل میامد لااقل سروروی یکی از دانشجویان را میشکافت».
این روایتیست که «نادر ضامن» ارائه میدهد؛ از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال ۱۳۷۸ و اتفاقات ۲۰ تیر آن سال. شنبه ۱۹ تیر بود که خبرهای تهران به تبریز رسید. خبر حمله گسترده نیروی انتظامی و انصار حزبالله به کوی دانشگاه تهران و به خاکوخون کشیدهشدن کوی و مجروح و کشتهشدن دانشجویان. انجمناسلامی دانشگاه تبریز تصمیم گرفت تجمعی جهت محکومیت فاجعه کویدانشگاه ترتیب دهد. زمان تجمع، ۱۱ صبح ۲۰ تیر تعیین شد؛ در محوطه ساختمان ریاست دانشگاه تبریز. به روایت دانشجویان در صبح ۲۰ تیر در محوطه دانشگاه، جمعیتی چند صد نفری گرد آمده بودند.
به روایت «علیرضا رایگانی» اگرچه انجمناسلامی سعی میکرد، شعارها در حمایت از خاتمی و دانشجویان تهران باشد اما بسیاری از دانشجویان خشمی فراتر از این مسائل داشتند. رایگانی که در آن مقطع دانشجو بود و در این تجمع حضور داشت میگوید: «خورشیدی، فرماندار تبریز به میان دانشجویان آمد تا آنان را به آرامش دعوت کند. اما سخنان او دانشجویان را جریتر کرد. دانشجویان به سمت در ورودی رفتند تا به خیابان بزنند. انجمنیها دم در ورودی ایستادند و اجازه خروج نمیدادند. آنها به دانشجویان معترض میگفتند نیروهای حزبالله و لباسشخصی بیرون در ایستادهاند و قصد درگیری دارند. علاوه بر لباسشخصیها، طلبهها هم آمده بودند. مدرسه طلاب با در اصلی دانشگاه تبریز فاصله ۷۰۰ متری دارد. آنها نیز برای سرکوب دانشجویان آمده بودند».
روایتهایی وجود دارد که پس از پایانیافتن اعتراض خیابانی دانشجویان، نیروهای لباسشخصی دانشگاه را محاصره کردند و حتی وارد خوابگاه دانشجویان دختر شدند و آنان را مضروب کردند. این مسئله را ریاست وقت دانشگاه تبریز نیز تایید میکند. علیرضا رایگانی میگوید: «عصر آن روز وحشتناکترین بخش داستان بود. پس از پایان اعتراض خیابانی در دانشگاه بسته شد و دانشجویان را به شدت کتک زدند و مجروح کردند. در غروب و آستانه شب، بهشدت دانشجویان دختر و پسر مضروب شدند. صدای زنجیر و باتوم بر تن دانشجویان تن آدم را میلرزاند. لباسشخصیها حتی جلوی ماشینهای اورژانس را میگرفتند و دانشجویان مجروح را پیاده میکردند و سوار مینیبوس میکردند و میبردند. حتی به بیمارستان امامخمینی میرفتند و مجروحان را از خود بیمارستان بازداشت میکردند. اساسا خیلی از دانشجویان را بازداشت کردند اما پس از چند روز فلهای آزاد شدند ولی افراد اصلی همچنان در بازداشت ماندند».
«محمدعلی حسینی پورفیض» - رییس وقت دانشگاه تبریز - که به گفته برخی شواهد خود او نیز از نیروهای لباسشخصی کتک خورد، از «غربت» ۲۰ تیر تبریز میگوید. به گفته او: «در تبريز جنايت در روز روشن صورت گرفته است. روز روشن آمدند و زدند و تخريب كردند. مهاجمين در روز روشن وارد خوابگاه دانشجويان دختر شدند. اگر در پي احقاق حق هستيم، نبايد مثلاً به واقعه كوي تهران توجه و دانشگاه تبريز را از ياد ببريم، حادثه ۲۰ تير تبريز از غربت عجيبي برخوردار است و يادش به درشتي و وضوح بايد در كنار واقعه ۱۸ تير تهران ثبت و به آن پرداخته شود».
یکی از اعضای وقت انجمن اسلامی دانشگاه تبریز در گفتگویی در سالها بعد، از سکوت نسبی رسانهها پیرامون فاجعه ۲۰ تیر تبریز به شدت انتقاد کرد: «هنوز کسی پاسخ نداده چه کسی و با دستور چه کسانی دختری دانشجو را از خوابگاه دانشجویی به پایین پرت کرد. ما مدتها زندان بودیم و متهم به همه چیز شدیم اما کسی نگفت چه کسی دستور تیراندازی داده بود و چطور دانشجویان مظلومانه هدف گلوله قرار گرفتند... در سکوت کتک خوردیم، گلوله خوردیم و از روی تخت بیمارستان به زندان رفتیم و شکنجه شدیم...».
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2XMkAGd
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
غربت ۲۰ تیر تبریز - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
«مانند اینکه بوی خون و طعمه رسیده باشد کمکم به تعداد چماق به دستان افزوده میشد.افرادی با پیراهن سفید و انداخته بر روی شلوار و ریش انبوه و چماقی یک ونیم الی دو متری در دست. نیروی انتظامی تا فلکه دانشگاه عقب کشید و من توانستم داخل دانشگاه برگردم. با رفتن…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"چند روز پیش ویدئویی منتشر کردید در مورد محل دپوی زبالههای رشت در منطقه سراوان، این ویدئو رو گرفتم که فاجعهی دیگری رو نشون بدم: تغذیهی گاوهای مردم محلی از زبالههای شهری
بیتوجهی به موضوع بازیافت زباله سلامت مردم رو به خطر میندازه و کسی هم اصلا به فکر نیست. لطفا این ویدئو رو منتشر کنید، بلکه چارهای اندیشیده بشه"
.
- ویدئو و پیام ارسالی مخاطبان توانا
.
توانا چند سال پیش وبینار بحرانهای محیطزیست ایران را برگزار کرد، جلسه چهارم آن به موضوع زباله اختصاص داشت.
.
وبینار چهارم: مدیریت مواد زائد جامد
در این بخش بهطور مفصل به این موضوعات پرداخته میشود: تولید زباله در ایران، نحوه استفاده مجدد و بازیافت مواد زائد، اثرات اجزا مختلف زباله بر سلامت اکوسیستمها و شهروندان، روشهایی که میتوان تولید زباله را به حداقل رساند، زبالههای دریایی، اثر زبالهها بر آبزیان و تولیدات دریایی و غیره.
محتوای این جلسه در لینک زیر:
http://bit.ly/2XHt9Sj
@Tavaana_TavaanaTech
بیتوجهی به موضوع بازیافت زباله سلامت مردم رو به خطر میندازه و کسی هم اصلا به فکر نیست. لطفا این ویدئو رو منتشر کنید، بلکه چارهای اندیشیده بشه"
.
- ویدئو و پیام ارسالی مخاطبان توانا
.
توانا چند سال پیش وبینار بحرانهای محیطزیست ایران را برگزار کرد، جلسه چهارم آن به موضوع زباله اختصاص داشت.
.
وبینار چهارم: مدیریت مواد زائد جامد
در این بخش بهطور مفصل به این موضوعات پرداخته میشود: تولید زباله در ایران، نحوه استفاده مجدد و بازیافت مواد زائد، اثرات اجزا مختلف زباله بر سلامت اکوسیستمها و شهروندان، روشهایی که میتوان تولید زباله را به حداقل رساند، زبالههای دریایی، اثر زبالهها بر آبزیان و تولیدات دریایی و غیره.
محتوای این جلسه در لینک زیر:
http://bit.ly/2XHt9Sj
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این مرد میگوید فرزندش به علت کافی نبودن کادر پزشکی و نداشتن متخصص بیهوشی در بیمارستان، فلج شده است.
گریههای این پدر را همراه با عصبانت در این ویدیو مشاهده کنید.
.
مساله کمی نیست. هر روز سر و کار مردم با بیمارستانها است، ولی بیمارستانها از نظر کادر پزشکی کمبود دارند و کسی هم پاسخگو نیست.
.
با این وضعیت و انواع کمبودها، حکومت جمهوری اسلامی فرزندآوری و افزایش جمعیت را تبلیغ میکند!
.
مرتبط:
خدایگان و بردگان نظام پزشکی
http://bit.ly/2X8gurm
طرح تحوا سلامت؛ راهگشا با معضلآفرین؟
http://bit.ly/2r8Rp20
@Tavaana_TavaanaTech
گریههای این پدر را همراه با عصبانت در این ویدیو مشاهده کنید.
.
مساله کمی نیست. هر روز سر و کار مردم با بیمارستانها است، ولی بیمارستانها از نظر کادر پزشکی کمبود دارند و کسی هم پاسخگو نیست.
.
با این وضعیت و انواع کمبودها، حکومت جمهوری اسلامی فرزندآوری و افزایش جمعیت را تبلیغ میکند!
.
مرتبط:
خدایگان و بردگان نظام پزشکی
http://bit.ly/2X8gurm
طرح تحوا سلامت؛ راهگشا با معضلآفرین؟
http://bit.ly/2r8Rp20
@Tavaana_TavaanaTech
حماسه ای دیگر از صدا و سیما
تو اخبار 20:30 پنجشنبه بیستم تیرماه این خانمها به بیحجابی اعتراض کردن!
من تازه فهمیدم که شرعاً و قانوناً از جلو تا فرق سر دیده شدن مو اشکالی نداره از فرق تا پشت سر هست که باعث ناهنجاری میشه یکی از حماسههای بزرگ صداوسیما به تصویر کشیدن این خانمها تو راه پیماییها و مصاحبههای فرمایشی و به تصویر کشیدن خانمهای بهشدت محجبه تو ورزشگاهها هست.
تصاویر و متن را یکی از مخاطبان توانا ارسال کرده است.
نظر شما در این مورد چیست؟
@Tavaana_TavaanaTech
تو اخبار 20:30 پنجشنبه بیستم تیرماه این خانمها به بیحجابی اعتراض کردن!
من تازه فهمیدم که شرعاً و قانوناً از جلو تا فرق سر دیده شدن مو اشکالی نداره از فرق تا پشت سر هست که باعث ناهنجاری میشه یکی از حماسههای بزرگ صداوسیما به تصویر کشیدن این خانمها تو راه پیماییها و مصاحبههای فرمایشی و به تصویر کشیدن خانمهای بهشدت محجبه تو ورزشگاهها هست.
تصاویر و متن را یکی از مخاطبان توانا ارسال کرده است.
نظر شما در این مورد چیست؟
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حقوق بشر (مجموعه واژهشناسی)
حقوق بشر از گذشته تا امروز چه روندی را طی کرده است؟
این ویدیو از مجموعه ویدیوهای کوتاه واژهشناسی است.
http://bit.ly/2XNfyJb
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/2XHAiSV
#واژه_شناسی #حقوق_بشر #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حقوق بشر از گذشته تا امروز چه روندی را طی کرده است؟
این ویدیو از مجموعه ویدیوهای کوتاه واژهشناسی است.
http://bit.ly/2XNfyJb
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/2XHAiSV
#واژه_شناسی #حقوق_بشر #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا بخش اطفال تنها بیمارستانِ شهر دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد است.
پنکه زمینی، تنها وسیله سرمایشی در بخش اطفال این بیمارستان است . همراه بیمار میگوید نسبت به وضعیت بخش اعتراض کردیم و مسئولان به ما گفتند: دعوت نامه برات نفرستادیم!
منبع عصر ایران
جمهوری اسلامی در کشورهای اوگاندا عراق و ... بیمارستانهای مجهز میسازد در حالی که مردم در سیستان و بلوچستان کهیگیلویه و بویراحمد خوزستان لرستان و بسیار استانهای دیگر از ابتداییترین امکانات در بیمارستانها محرومند.
مرتبط
وامهای میلیاردی دولت به کشورهای خارجی و نبود پول برای ساخت بیمارستان
https://goo.gl/A966uN
نبود امکانات پزشکی و فقیربودن کشور یا اولویتهای وارونه
bit.ly/2z9gazv
حق بالاترین سطح قابل دسترس بهداشت
goo.gl/1GkSQn
#ایران
#فساد
@Tavaana_TavaanaTech
پنکه زمینی، تنها وسیله سرمایشی در بخش اطفال این بیمارستان است . همراه بیمار میگوید نسبت به وضعیت بخش اعتراض کردیم و مسئولان به ما گفتند: دعوت نامه برات نفرستادیم!
منبع عصر ایران
جمهوری اسلامی در کشورهای اوگاندا عراق و ... بیمارستانهای مجهز میسازد در حالی که مردم در سیستان و بلوچستان کهیگیلویه و بویراحمد خوزستان لرستان و بسیار استانهای دیگر از ابتداییترین امکانات در بیمارستانها محرومند.
مرتبط
وامهای میلیاردی دولت به کشورهای خارجی و نبود پول برای ساخت بیمارستان
https://goo.gl/A966uN
نبود امکانات پزشکی و فقیربودن کشور یا اولویتهای وارونه
bit.ly/2z9gazv
حق بالاترین سطح قابل دسترس بهداشت
goo.gl/1GkSQn
#ایران
#فساد
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خطاب به پسربچهای که دف میزد: «تو هرچی میخوری حرومه»
.
ارسال کننده این ویدئو برای شبکه منوتو به همراه ارسال این ویدیو نوشت: "در مترو به سمت تجريش يک پسر بچهای که کنار این خانم نشسته بود دف ميزد و ميخوند. اما اين خانوم با گفتن اين كه كار و پولت حرامه، باعث خشم چند خانم و آقای مسافر شد."
.
آیا این خانم هرگز حاضر است به مسئولان اختلاسگر و رانتخوار بگوید که پولی که در میآورند حرام است؟ یا هرگز حاضر است به کسی که از بازجویی فعالان مدنی پول در میآورد چنین چیزی بگوید؟
چرا پولی که یک کودک کار با خواندن یک ترانه به دست میآورد را حرام میداند؟
نظر شما در مورد چنین رفتاری چیست؟
ویدئو از کانال تلگرام شبکه من و تو
@Tavaana_TavaanaTech
.
ارسال کننده این ویدئو برای شبکه منوتو به همراه ارسال این ویدیو نوشت: "در مترو به سمت تجريش يک پسر بچهای که کنار این خانم نشسته بود دف ميزد و ميخوند. اما اين خانوم با گفتن اين كه كار و پولت حرامه، باعث خشم چند خانم و آقای مسافر شد."
.
آیا این خانم هرگز حاضر است به مسئولان اختلاسگر و رانتخوار بگوید که پولی که در میآورند حرام است؟ یا هرگز حاضر است به کسی که از بازجویی فعالان مدنی پول در میآورد چنین چیزی بگوید؟
چرا پولی که یک کودک کار با خواندن یک ترانه به دست میآورد را حرام میداند؟
نظر شما در مورد چنین رفتاری چیست؟
ویدئو از کانال تلگرام شبکه من و تو
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from اتحادیه آزاد کارگران ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴مصاحبه با #پروین_محمدی نایب رئیس هیأت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران درباره دستگیری #مریم_محمدی و ادامه بازداشت دستگیرشدگان روز جهانی کارگر
@ettehad
@ettehad
۷۴ ضربه شلاق برای متهمان سد لفور
مصطفی ترک همدانی وکیل متهمان پرونده سد لفور از محکومیت هر یک از موکلانش به ۷۴ ضربه شلاق خبر داد و گفت که دادگاه متهمان زن پرونده را علاوه بر شلاق، به پرداخت ۵۰ هزار تومان جزای نقدی به اتهام بی حجابی نیز محکوم کرده است.
.
بازداشت متهمان این پرونده در پی انتشار عکسهایی از این گردشگران در سد لفور و دستور مستقیم دادستانی مازندران برای برخورد با این شهروندان صورت گرفت. پیشتر دادستان عمومی و انقلاب مازندران از بازداشت ۱۷ تن در خصوص این پرونده خبر داده بود.
مصطفی ترک همدانی وکیل متهمان پرونده سد لفور گفت: در پرونده سد لفور سوادکوه، موکلانم به اتهام جریحهدار کردن عفت عمومی از سوی دادگاه کیفری دو شهرستان سواد کوه به تحمل ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند.
به گفته این وکیل دادگستری، حکم صادره غیرقطعی و قابل تجدیدنظر خواهی در محاکم تجدیدنظر استان مازندران است و استدلال خوبی برای تجدیدنظر در دست داریم که در مهلت قانونی ارائه میشود.
این احکام به دنبال انتشار عکسهای چند گردشگر در حال قایقرانی در روز عید فطر امسال در سد لفور سوادکوه ودرخواست مقامات مختلف کشوری از نهادهای قضایی برای برخورد با آنها صادر شده است.
به دنبال انتشار این عکسها، علی مطهری، نماینده مجلس طی یادداشتی در صفحه شخصی خود در توییتر با “ناهنجاری خواندن” این دست از اتفاقات، خواهان برخورد قضائی با گردشگران شده بود. همزمان امام جمعه بابل این تصاویر را مایه تاسف خوانده بود.
.
در ایران تحت حکومت نظام جمهوری اسلامی، تفریح کردن و شادی کردن جرم محسوب میشود.
در فضای وسط دریاچه که کسی دیده نمیشد، فردی با دوربین عکاسی با زوم بالا عکسی گرفته و منتشر کرده از افرادی که گفته شده با هم محرم بودند. حالا آن افراد به اتهام جریحهدار کردن عفت عمومی به شلاق محکوم شدهاند!
#سد_لفور #عفت_عمومی #شلاق #علی_مطهری #شادی #آزادی #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی ترک همدانی وکیل متهمان پرونده سد لفور از محکومیت هر یک از موکلانش به ۷۴ ضربه شلاق خبر داد و گفت که دادگاه متهمان زن پرونده را علاوه بر شلاق، به پرداخت ۵۰ هزار تومان جزای نقدی به اتهام بی حجابی نیز محکوم کرده است.
.
بازداشت متهمان این پرونده در پی انتشار عکسهایی از این گردشگران در سد لفور و دستور مستقیم دادستانی مازندران برای برخورد با این شهروندان صورت گرفت. پیشتر دادستان عمومی و انقلاب مازندران از بازداشت ۱۷ تن در خصوص این پرونده خبر داده بود.
مصطفی ترک همدانی وکیل متهمان پرونده سد لفور گفت: در پرونده سد لفور سوادکوه، موکلانم به اتهام جریحهدار کردن عفت عمومی از سوی دادگاه کیفری دو شهرستان سواد کوه به تحمل ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند.
به گفته این وکیل دادگستری، حکم صادره غیرقطعی و قابل تجدیدنظر خواهی در محاکم تجدیدنظر استان مازندران است و استدلال خوبی برای تجدیدنظر در دست داریم که در مهلت قانونی ارائه میشود.
این احکام به دنبال انتشار عکسهای چند گردشگر در حال قایقرانی در روز عید فطر امسال در سد لفور سوادکوه ودرخواست مقامات مختلف کشوری از نهادهای قضایی برای برخورد با آنها صادر شده است.
به دنبال انتشار این عکسها، علی مطهری، نماینده مجلس طی یادداشتی در صفحه شخصی خود در توییتر با “ناهنجاری خواندن” این دست از اتفاقات، خواهان برخورد قضائی با گردشگران شده بود. همزمان امام جمعه بابل این تصاویر را مایه تاسف خوانده بود.
.
در ایران تحت حکومت نظام جمهوری اسلامی، تفریح کردن و شادی کردن جرم محسوب میشود.
در فضای وسط دریاچه که کسی دیده نمیشد، فردی با دوربین عکاسی با زوم بالا عکسی گرفته و منتشر کرده از افرادی که گفته شده با هم محرم بودند. حالا آن افراد به اتهام جریحهدار کردن عفت عمومی به شلاق محکوم شدهاند!
#سد_لفور #عفت_عمومی #شلاق #علی_مطهری #شادی #آزادی #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. ۷۴ ضربه شلاق برای متهمان پرونده سد لفور مصطفی ترک همدانی وکیل متهمان پرونده سد لفور از محکومیت هر یک از موکلانش به ۷۴ ضربه شلاق خبر داد و گفت که دادگاه متهمان زن پرونده را علاوه بر شلاق، به پرداخت ۵۰ هزار تومان جزای نقدی به اتهام بی حجابی نیز محکوم کرده…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این نماینده مقابل خبرنگاران به معاملات میلیاردیاش فخر میفروشد و تازه به دوران رسیدگی خود را به نمایش میگذارد.
.
ضمنا وقتی از شغل او پرسیده میشود خود را به تمسخر «آشغالجمعکن» مینامد و عملا کارگران شهرداریها را تمسخر میکند.
.
در جمهوریاسلامی مسابقه بیشعوری در جریان است؟
.
این فرد محمد قانبیلی نام دارد و نماینده مردم تهران در شورای عالی استانهاست.
@Tavaana_TavaanaTech
.
ضمنا وقتی از شغل او پرسیده میشود خود را به تمسخر «آشغالجمعکن» مینامد و عملا کارگران شهرداریها را تمسخر میکند.
.
در جمهوریاسلامی مسابقه بیشعوری در جریان است؟
.
این فرد محمد قانبیلی نام دارد و نماینده مردم تهران در شورای عالی استانهاست.
@Tavaana_TavaanaTech
حکومت قانونشکن مشوق هرج و مرج است. این نوع حکومت به هر کسی این اختیار را میدهد که اراده و خواست خود را قانون بنامد.
لوئیس د.براندایز (۱۸۵۶ - ۱۹۴۱)؛ حقوقدان آمریکایی
#توانا
#پوستر
#دموکراسی
@Tavaana_TavaanaTech
لوئیس د.براندایز (۱۸۵۶ - ۱۹۴۱)؛ حقوقدان آمریکایی
#توانا
#پوستر
#دموکراسی
@Tavaana_TavaanaTech
کاظم صدیقی - امام جمعه تهران - در سخنان خود در نماز جمعه گفت: «مردم با دیدن عمامه به یاد مهربانی میافتند».
.
این سخن او در فضای مجازی با تمسخر و واکنش زیادی مواجه شد و بسیاری با این سخن به شوخی پرداختند.
.
صدیقی این جمله را در قالب توصیه به زنان به حجاب اسلامی عنوان کرد. او از زنان - حتی غیرمسلمانان - خواست که حجاب را رعایت کنند.
.
او در سخنان خود گفت: «بانوان عزیز، حتی آنهایی که مسلمان نیستید حجاب را با سایر پوششها مقایسه کنید. اولا حجاب مظهر هویت مستقل زن است. زن هویتی متفاوت با مرد دارد. زن باید به زن بودن خود ببالد. هیچ حجابی مانند تجویز حجاب اسلام و پوشش حضرت زهرا برای زن هویت استقلالی معین نمیکند. همان گونه که عمامه برای یک عالم دینی فلش است و مردم با دیدن آن به یاد خدا، یاد دین و اخلاق و تعاون و مهربانی میافتند حجاب هم تبلیغ و آرمی است برای کسانی که در این وادی نیستند».
.
شما با دیدن عمامه به یاد چه میافتید؟
@Tavaana_TavaanaTech
.
این سخن او در فضای مجازی با تمسخر و واکنش زیادی مواجه شد و بسیاری با این سخن به شوخی پرداختند.
.
صدیقی این جمله را در قالب توصیه به زنان به حجاب اسلامی عنوان کرد. او از زنان - حتی غیرمسلمانان - خواست که حجاب را رعایت کنند.
.
او در سخنان خود گفت: «بانوان عزیز، حتی آنهایی که مسلمان نیستید حجاب را با سایر پوششها مقایسه کنید. اولا حجاب مظهر هویت مستقل زن است. زن هویتی متفاوت با مرد دارد. زن باید به زن بودن خود ببالد. هیچ حجابی مانند تجویز حجاب اسلام و پوشش حضرت زهرا برای زن هویت استقلالی معین نمیکند. همان گونه که عمامه برای یک عالم دینی فلش است و مردم با دیدن آن به یاد خدا، یاد دین و اخلاق و تعاون و مهربانی میافتند حجاب هم تبلیغ و آرمی است برای کسانی که در این وادی نیستند».
.
شما با دیدن عمامه به یاد چه میافتید؟
@Tavaana_TavaanaTech
مرد بزرگ ادبیات کودک و نوجوان؛ مهدی آذری یزدی
مهدی آذریزدی متولد ۱۳۰۰ در خرمشاه در یزد بود؛ در خانوادهای مسلمان و مذهبی اما از اجدادی زرتشتی. جالب آنک هیچگاه به مدرسه نرفت. خواندن قرآن را از مادربزرگ و نوشتن را از پدرش فرا گرفت. ولی تا ۱۸ سالگی خواندن و نوشتن برایش راحت نبود. صرفا پس از ۱۲ سالگی، دوسالی طلبگی کرد و عربی آموخت. کودکی راحتی نداشت. از هشت سالگی به همراه پدر کشاورز خود، روزی زمین رنج برد. پس از آن به بنایی کشیده شد و سپس در آغاز جوانی در جوراببافی یزد مشغول شد. در اینجا بود که سرنوشت او عوض شد. صاحب جوراببافی تصمیم گرفت در یزد کتابفروشی راه بیاندازد و مهدی آذریزدی را برای فعالیت در کتابفروشی انتخاب کرد.
.
با دنیای کتاب و ادبیات آشنا شد. جهانش عوض شد. به تهران رفت. در کتابفروشیهای تهران و روزنامههایی چون اطلاعات مشغول شد. غلط گیری نمونههای حروفچینیشده یا تصحیح کتاب از جمله مشغولیات او بود. اما مردی که از زمینهای رعیتی در خرمشاه یزد به کتابفروشیها و روزنامههای بزرگ تهران رسیده بود، دنیای خود را محدود به اینها نمیدانست.
.
از آنجا که حسابی با متون ادبی قدیمی فارسی سروکله میزد، تصمیم گرفت آن ادبیات سخت را بازنویسی کند و به زبان بچهها در بیاورد. از سال ۱۳۳۵ «قصههای خوب برای بچههای خوب» را نوشت. بازنویسی امروزین متون ادبی کهن فارسی همچون گلستان سعدی یا مثنوی معنوی، مرزباننامه و دیگر نثرهای گرانسنگ ادبیات فارسی. مردی که مدرسه نرفت اما با تلاش خود، توانست نکتهآموز کودکان و نوجوانان ایرانی شود.
«قصههای خوب برای بچههای خوب» در هشت جلد منظم شده است. اثری که تحسین «پرویز ناتل خانلری» - بزرگمرد ادبیات ایران و وزیر فرهنگ دوران حکومت شاهنشاهی - را برانگیخت و توصیه کرد تداوم داشته باشد. در سال ۱۳۴۵ بابت یکی از جلدهای این مجموعه از سوی یونسکو، تحسین شد و دو جلد از جلدهای این مجموعه در سالهای ۱۳۴۵ و سال پس از آن به عنوان «کتاب ویژه سال» برگزیده شد.
همیشه عمر نیز غم نان داشت؛ تا جایی که سال ۷۳ برای اینکه توان پرداخت اجاره خانه در تهران را نداشت به یزد کوچید تا بتواند با خیالی راحتتر به نوشتن بپردازد. این در حالی بود که او را میتوان یکی از پرتیراژترین نویسندگان حوزه کودک و نوجوان دانست. در اواخر عمر از اینکه همه زندگی، غم نان داشت، گله و شکایت داشت: «الان زندگی من نباید اینطور باشد که پول دوادرمان نداشته باشم...وقتی درآمد ندارم صرفهجویی میکنم». مهدی آذریزدی در تابستان ۱۳۸۸ درگذشت.
http://bit.ly/2XOd9xY
#کتاب_کودکان #ادبیات_کودک #شهر_تهران #مهدی_آذریزدی #آموزشکده_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی آذریزدی متولد ۱۳۰۰ در خرمشاه در یزد بود؛ در خانوادهای مسلمان و مذهبی اما از اجدادی زرتشتی. جالب آنک هیچگاه به مدرسه نرفت. خواندن قرآن را از مادربزرگ و نوشتن را از پدرش فرا گرفت. ولی تا ۱۸ سالگی خواندن و نوشتن برایش راحت نبود. صرفا پس از ۱۲ سالگی، دوسالی طلبگی کرد و عربی آموخت. کودکی راحتی نداشت. از هشت سالگی به همراه پدر کشاورز خود، روزی زمین رنج برد. پس از آن به بنایی کشیده شد و سپس در آغاز جوانی در جوراببافی یزد مشغول شد. در اینجا بود که سرنوشت او عوض شد. صاحب جوراببافی تصمیم گرفت در یزد کتابفروشی راه بیاندازد و مهدی آذریزدی را برای فعالیت در کتابفروشی انتخاب کرد.
.
با دنیای کتاب و ادبیات آشنا شد. جهانش عوض شد. به تهران رفت. در کتابفروشیهای تهران و روزنامههایی چون اطلاعات مشغول شد. غلط گیری نمونههای حروفچینیشده یا تصحیح کتاب از جمله مشغولیات او بود. اما مردی که از زمینهای رعیتی در خرمشاه یزد به کتابفروشیها و روزنامههای بزرگ تهران رسیده بود، دنیای خود را محدود به اینها نمیدانست.
.
از آنجا که حسابی با متون ادبی قدیمی فارسی سروکله میزد، تصمیم گرفت آن ادبیات سخت را بازنویسی کند و به زبان بچهها در بیاورد. از سال ۱۳۳۵ «قصههای خوب برای بچههای خوب» را نوشت. بازنویسی امروزین متون ادبی کهن فارسی همچون گلستان سعدی یا مثنوی معنوی، مرزباننامه و دیگر نثرهای گرانسنگ ادبیات فارسی. مردی که مدرسه نرفت اما با تلاش خود، توانست نکتهآموز کودکان و نوجوانان ایرانی شود.
«قصههای خوب برای بچههای خوب» در هشت جلد منظم شده است. اثری که تحسین «پرویز ناتل خانلری» - بزرگمرد ادبیات ایران و وزیر فرهنگ دوران حکومت شاهنشاهی - را برانگیخت و توصیه کرد تداوم داشته باشد. در سال ۱۳۴۵ بابت یکی از جلدهای این مجموعه از سوی یونسکو، تحسین شد و دو جلد از جلدهای این مجموعه در سالهای ۱۳۴۵ و سال پس از آن به عنوان «کتاب ویژه سال» برگزیده شد.
همیشه عمر نیز غم نان داشت؛ تا جایی که سال ۷۳ برای اینکه توان پرداخت اجاره خانه در تهران را نداشت به یزد کوچید تا بتواند با خیالی راحتتر به نوشتن بپردازد. این در حالی بود که او را میتوان یکی از پرتیراژترین نویسندگان حوزه کودک و نوجوان دانست. در اواخر عمر از اینکه همه زندگی، غم نان داشت، گله و شکایت داشت: «الان زندگی من نباید اینطور باشد که پول دوادرمان نداشته باشم...وقتی درآمد ندارم صرفهجویی میکنم». مهدی آذریزدی در تابستان ۱۳۸۸ درگذشت.
http://bit.ly/2XOd9xY
#کتاب_کودکان #ادبیات_کودک #شهر_تهران #مهدی_آذریزدی #آموزشکده_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
مرد بزرگ ادبیات کودک و نوجوان؛ مهدی آذریزدی
«سرم را که توی کتاب میکنم، مثل یک آدم مست، دنیا روی سرم خراب میشود. این تنها لذتی است که میشناسم». این سخنان مردیست که برای «بچههای خوب»، «قصههای خوب» نوشت.
جوشش نفت پس از #زلزله در یکی از مغازههای پاساژ ۱۷شهریور مسجد سلیمان(خوزستان)/باشگاه روزنامه نگاران #مسجدسلیمان
در #خوزستان از زمین #نفت میجوشد! مردم روی ثروت زندگی میکنند، ولی فقر و بیکاری بیداد میکند.
مرتبط:
غزه و خرمشهر، روایتی مستند از یک تبعیض
https://bit.ly/2IT7DTd
@Tavaana_TavaanaTech
در #خوزستان از زمین #نفت میجوشد! مردم روی ثروت زندگی میکنند، ولی فقر و بیکاری بیداد میکند.
مرتبط:
غزه و خرمشهر، روایتی مستند از یک تبعیض
https://bit.ly/2IT7DTd
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
تازه از توانا؛
سیر تحول حقوق زن در ایران معاصر
توانا- زن در حیات اجتماعی ایران مدرن همیشه به مثابه یک مساله خود را نشان داده است. اگر از ایران باستان بگذریم که بنا به اقوال تاریخی جایگاه زن، جایگاهی رفیع بود و اگر از ایران سده های پس از اسلام نیز بگذریم که باز بنا به همان اقوال، جایگاه زن در حیات اجتماعی سقوط کرد، می توان گفت در دوران مدرن و با درگرفتن بارقه های تجدد در ایران بود که زن، تبدیل به یک پدیده سخت و غامض شد که صف بندی های سیاسی - اجتماعی ایجاد کرد.
این نوشتار نیز به همین مساله می پردازد. یعنی جایگاه زن ایرانی در جامعه و افت و خیز تحول حقوق مدنی زنان در ایران را دستخوش مداقه خود قرار می دهد و سعی می کند این تامل را به ۲۰۰ سال اخیر محدود کند. این نوشتار امیدوار است آگاهی مخاطبان نسبت به تلاش های فداکارانه دیگر زنان و مردان برای ایفای حق زن در ایران، موجب انگیزه و شور در دختران میهن شود. انگیزه برای آنکه روزی فرا آید که دیگر در هییچ موقعیتی، زن به صرف زن بودن در جایگاهی فروتر از مردان قرار نگیرد.
دانلود کنید:
https://bit.ly/2DQAfiW
#توانا #کتاب_توانا #حقوق_زن
@Tavaana_TavaanaTech
سیر تحول حقوق زن در ایران معاصر
توانا- زن در حیات اجتماعی ایران مدرن همیشه به مثابه یک مساله خود را نشان داده است. اگر از ایران باستان بگذریم که بنا به اقوال تاریخی جایگاه زن، جایگاهی رفیع بود و اگر از ایران سده های پس از اسلام نیز بگذریم که باز بنا به همان اقوال، جایگاه زن در حیات اجتماعی سقوط کرد، می توان گفت در دوران مدرن و با درگرفتن بارقه های تجدد در ایران بود که زن، تبدیل به یک پدیده سخت و غامض شد که صف بندی های سیاسی - اجتماعی ایجاد کرد.
این نوشتار نیز به همین مساله می پردازد. یعنی جایگاه زن ایرانی در جامعه و افت و خیز تحول حقوق مدنی زنان در ایران را دستخوش مداقه خود قرار می دهد و سعی می کند این تامل را به ۲۰۰ سال اخیر محدود کند. این نوشتار امیدوار است آگاهی مخاطبان نسبت به تلاش های فداکارانه دیگر زنان و مردان برای ایفای حق زن در ایران، موجب انگیزه و شور در دختران میهن شود. انگیزه برای آنکه روزی فرا آید که دیگر در هییچ موقعیتی، زن به صرف زن بودن در جایگاهی فروتر از مردان قرار نگیرد.
دانلود کنید:
https://bit.ly/2DQAfiW
#توانا #کتاب_توانا #حقوق_زن
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. تازه از توانا؛ سیر تحول حقوق زن در ایران معاصر توانا- زن در حیات اجتماعی ایران مدرن همیشه به مثابه یک مساله خود را نشان داده است. اگر از ایران باستان بگذریم که بنا به اقوال تاریخی جایگاه زن، جایگاهی رفیع بود و اگر از ایران سده های پس از اسلام نیز بگذریم…
Forwarded from آموزشکده توانا
سیر تحول حقوق زن در ایران معاصر.pdf
3.7 MB
سیر تحول حقوق زن در ایران معاصر
https://bit.ly/2DQAfiW
#توانا #کتاب_توانا #حقوق_زن
@Tavaana_TavaanaTech
https://bit.ly/2DQAfiW
#توانا #کتاب_توانا #حقوق_زن
@Tavaana_TavaanaTech