انتخابات پایان یافت، تخریب محیطزیست نه!
بسیاری از کاندیداهای مجلس شورای اسلامی نسبت به حفاظت محیطزیست و #میراث_طبیعی ایرانیان بیتفاوت بودهاند. شمار اندکی که در اینباره سخنی گفتند یا در هیاهوی تبلیغاتی و سر و صدای تنوربانان گم شد یا حرفهایی کلی و بیمعنی بر زبان جاری کردند که جز تکرار مکررات نبود. از جمله غلامرضا حیدری، نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه تهران.
در میان نامزدهای انتخاباتی یک نام شاید بیش از سایرین برای محیطزیستیها آشنا بود؛ احمد علی کیخا از حوزه انتخابیه زابل. او پیش از این معاون محیط طبیعی سازمان محیطزیست بود و به دلیل شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود کنارهگیری کرد. کیخا همان کسی است که توافقنامه سازمان محیطزیست با سازمان گردشگری برای توسعه فعالیتهای توریستی در آشوراده را امضا کرد. او بعدها در مصاحبهای اعلام کرد که این کار را علیرغم میل باطنی انجام داده است.
فرض کنیم این نابودگران میراث ملی و جانهای بیگناه، اینک به دنبال منافع همگانی و ملی هستند و از کرده خویش پشیمان شدهاند، آیا وظیفه شهروندی فقط این است که هر از گاهی بیدار شد و پای صندوق رای رفت و تمام؟
فردای پس از انتخابات چه میشود؟ چگونه میتوان از نمایندگانی که به ساختمان بهارستان راه یافتهاند سوال کرد چه بر سر محیطزیست و سلامت شهروندان آمده است؟ آیا تشکلهای مردمنهاد برنامهای منسجم دارند تا از کاندیدای مورد حمایت خود، بعد از ورود به مجلس، سوال کنند؟ مطالبه #حقوق_شهروندی و منافع ملی آیا فردای انتخابات پیگیری میشود؟
پاسخ به این قبیل سوالها، بر اساس تجربههای قبلی، منفی است. حسن روحانی نیز وقتی نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود از نجات دریاچه ارومیه گفت. معصومه ابتکار، رییس سازمان محیطزیست در دولت یازدهم با افتخار اعلام کرد نخستین جلسه هیات دولت درباره نجات دریاچه ارومیه بوده است. بیش از دو سال و نیم از روی کار آمدن دولت بنفش روحانی میگذرد، آیا وضعیت #دریاچه_ارومیه بهتر شده است؟ اگر باران ببارد، پاسخ مثبت است. اگر باران نیاید، در روی همان پاشنه تخریب میچرخد. جلسات مفصل و پر تعدادی برگزار شد برای نجات ارومیه. تصمیم گرفتند از روشهای اکولوژیک برای نجات ارومیه استفاده کنند.
اما بار دیگر خبر رسید که قرار است آب خزر به ارومیه منتقل شود، سپس گفتند از ارس و زاب به ارومیه آب میآوریم. و در نهایت اعلام شد از رودخانههای جنوب دریاچه به سمت شمال آن هدایت میشود چون بخش جنوبی دریاچه، مرده است و برای احیا باید قسمت شمالی را در اولویت قرار داد. اکنون قرار است سازهها و شبکه آبرسانی از جنوب به شمال کشیده شود. خبرهای غیر رسمی حکایت میکند که بودجهای برای ارومیه اختصاص داده شده است و البته باید در فعالیتهای سازهای هزینه شود. سپاه پاسداران هم قرار است آن بودجه را تصاحب کند. تا امروز و اینجای کار، روش احیای اکولوژیک انگار به حاشیه رانده شده است. به نظر میرسد احیای دریاچه ارومیه برای رسانهها نیز از سکه افتاده است. در هفتههای اخیر کمتر خط و خبری در این ارتباط منتشر شد.
«محیطزیستیترین» دولت نظام جمهوری اسلامی که چنین به مسائل محیطزیست بیتفاوت است، آیا نمایندگان راه یافته به بهارستان سبب خواهند شد وضعیت محیطزیست رو به نابودی و منابع آب به شدت بحرانی، سامان یابد؟ آیا میثاقنامه زاگرس مهربان میتواند امضاکنندگان آن را - که جمعی از کاندیداهای مجلس بودند - مجاب کند نسبت به #محیطزیست حساستر باشند و به تصویبنامههای مخرب محیطزیست رأی ندهند؟
هیاهوی انتخاباتی به پایان میرسد. اما مگر نابودی سرزمین و تخریب محیطزیست در ایران پایانپذیر است؟
نوشته سام خسرویفرد، کارشناس و #روزنامهنگار حوزه محیط زیست
منتشر شده در ایران وایر، مطلب کامل را از اینجا بخوانید:
http://iranwire.com/blogs/6984/7906/
سری وبینار بحرانهای #محیط_زیست در توانا:
https://goo.gl/jbvZLr
پینوشت:
پس از پایان انتخابات، «توانا» تلاش دارد در راستای وظایف خود و مانند همیشه به جامعه مدنی بپردازد و بازتابدهنده افکار مختلف در این حوزه باشد.
شرکت یا عدم مشارکت در انتخابات و تشویق و ترغیب به هر کدام در راستای رسالت توانا نبوده و نیست. آنچه توانا به آن میپردازد جامعه مدنی است.
در آموزشکده توانا همکارانی با گرایشهای مختلف فکری و سیاسی به کار مشغول هستند که هر کدام خواستهها و مطالبات سیاسی و فکری خود را مانند هر انسان دیگری دنبال میکنند اما توانا تریبون ِ بیان نظرات شخصی افرادی نیست که در توانا همکاری میکنند.
@Tavaana_TavaanaTech
بسیاری از کاندیداهای مجلس شورای اسلامی نسبت به حفاظت محیطزیست و #میراث_طبیعی ایرانیان بیتفاوت بودهاند. شمار اندکی که در اینباره سخنی گفتند یا در هیاهوی تبلیغاتی و سر و صدای تنوربانان گم شد یا حرفهایی کلی و بیمعنی بر زبان جاری کردند که جز تکرار مکررات نبود. از جمله غلامرضا حیدری، نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه تهران.
در میان نامزدهای انتخاباتی یک نام شاید بیش از سایرین برای محیطزیستیها آشنا بود؛ احمد علی کیخا از حوزه انتخابیه زابل. او پیش از این معاون محیط طبیعی سازمان محیطزیست بود و به دلیل شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود کنارهگیری کرد. کیخا همان کسی است که توافقنامه سازمان محیطزیست با سازمان گردشگری برای توسعه فعالیتهای توریستی در آشوراده را امضا کرد. او بعدها در مصاحبهای اعلام کرد که این کار را علیرغم میل باطنی انجام داده است.
فرض کنیم این نابودگران میراث ملی و جانهای بیگناه، اینک به دنبال منافع همگانی و ملی هستند و از کرده خویش پشیمان شدهاند، آیا وظیفه شهروندی فقط این است که هر از گاهی بیدار شد و پای صندوق رای رفت و تمام؟
فردای پس از انتخابات چه میشود؟ چگونه میتوان از نمایندگانی که به ساختمان بهارستان راه یافتهاند سوال کرد چه بر سر محیطزیست و سلامت شهروندان آمده است؟ آیا تشکلهای مردمنهاد برنامهای منسجم دارند تا از کاندیدای مورد حمایت خود، بعد از ورود به مجلس، سوال کنند؟ مطالبه #حقوق_شهروندی و منافع ملی آیا فردای انتخابات پیگیری میشود؟
پاسخ به این قبیل سوالها، بر اساس تجربههای قبلی، منفی است. حسن روحانی نیز وقتی نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود از نجات دریاچه ارومیه گفت. معصومه ابتکار، رییس سازمان محیطزیست در دولت یازدهم با افتخار اعلام کرد نخستین جلسه هیات دولت درباره نجات دریاچه ارومیه بوده است. بیش از دو سال و نیم از روی کار آمدن دولت بنفش روحانی میگذرد، آیا وضعیت #دریاچه_ارومیه بهتر شده است؟ اگر باران ببارد، پاسخ مثبت است. اگر باران نیاید، در روی همان پاشنه تخریب میچرخد. جلسات مفصل و پر تعدادی برگزار شد برای نجات ارومیه. تصمیم گرفتند از روشهای اکولوژیک برای نجات ارومیه استفاده کنند.
اما بار دیگر خبر رسید که قرار است آب خزر به ارومیه منتقل شود، سپس گفتند از ارس و زاب به ارومیه آب میآوریم. و در نهایت اعلام شد از رودخانههای جنوب دریاچه به سمت شمال آن هدایت میشود چون بخش جنوبی دریاچه، مرده است و برای احیا باید قسمت شمالی را در اولویت قرار داد. اکنون قرار است سازهها و شبکه آبرسانی از جنوب به شمال کشیده شود. خبرهای غیر رسمی حکایت میکند که بودجهای برای ارومیه اختصاص داده شده است و البته باید در فعالیتهای سازهای هزینه شود. سپاه پاسداران هم قرار است آن بودجه را تصاحب کند. تا امروز و اینجای کار، روش احیای اکولوژیک انگار به حاشیه رانده شده است. به نظر میرسد احیای دریاچه ارومیه برای رسانهها نیز از سکه افتاده است. در هفتههای اخیر کمتر خط و خبری در این ارتباط منتشر شد.
«محیطزیستیترین» دولت نظام جمهوری اسلامی که چنین به مسائل محیطزیست بیتفاوت است، آیا نمایندگان راه یافته به بهارستان سبب خواهند شد وضعیت محیطزیست رو به نابودی و منابع آب به شدت بحرانی، سامان یابد؟ آیا میثاقنامه زاگرس مهربان میتواند امضاکنندگان آن را - که جمعی از کاندیداهای مجلس بودند - مجاب کند نسبت به #محیطزیست حساستر باشند و به تصویبنامههای مخرب محیطزیست رأی ندهند؟
هیاهوی انتخاباتی به پایان میرسد. اما مگر نابودی سرزمین و تخریب محیطزیست در ایران پایانپذیر است؟
نوشته سام خسرویفرد، کارشناس و #روزنامهنگار حوزه محیط زیست
منتشر شده در ایران وایر، مطلب کامل را از اینجا بخوانید:
http://iranwire.com/blogs/6984/7906/
سری وبینار بحرانهای #محیط_زیست در توانا:
https://goo.gl/jbvZLr
پینوشت:
پس از پایان انتخابات، «توانا» تلاش دارد در راستای وظایف خود و مانند همیشه به جامعه مدنی بپردازد و بازتابدهنده افکار مختلف در این حوزه باشد.
شرکت یا عدم مشارکت در انتخابات و تشویق و ترغیب به هر کدام در راستای رسالت توانا نبوده و نیست. آنچه توانا به آن میپردازد جامعه مدنی است.
در آموزشکده توانا همکارانی با گرایشهای مختلف فکری و سیاسی به کار مشغول هستند که هر کدام خواستهها و مطالبات سیاسی و فکری خود را مانند هر انسان دیگری دنبال میکنند اما توانا تریبون ِ بیان نظرات شخصی افرادی نیست که در توانا همکاری میکنند.
@Tavaana_TavaanaTech
Iranwire
انتخابات پایان مییابد، تخریب محیطزیست نه!
امروز هیاهوی انتخاباتی به پایان میرسد. در فضای مجازی و حقیقی عدهای راه افتادند که دیگران را متقاعد کنند پای صندوقهای رای بروند یا انتخابات را تحریم کنند. هر دو گروه هم دلایل خود را داشتند. جدا از این که دلایل کدام گروه درست و به واقعیت نزدیکتر است، در…
کمپین مردمی محیط زیستی آرتُوان نیشابور با هدف #پاکسازی زباله و فرهنگسازی در جوامع روستایی در تاریخ ۱۴ اسفند ۹۴ در مسیر حاشیه رودخانه روستای بوژان با همکاری شورای روستای بوژان و اداره محیط زیست نیشابور انجام پذیرفت .
سرپرست برنامه آقای مرتضی سیف آبادی، تعداد نفرات حاضر ۱۶ نفر، مسافت پاکسازی ۱۰ کیلومتر
عکاس: ملیکا فرحبخش
#آرتوان کمپین مردمی محیط زیستی جمع آوری درب بطری پلاستیکی با هدف کمک به نیازمندانِ خراسان
با سپاس از همراهان توانا بابت ارسال عکس و گزارش
تشکل های مردم نهاد علاوه بر فعالیت هایی مثل فعالیت فوق چه نقشی در پیگیری مطالبات زیست محیطی شهروندان می توانند داشته باشند؟
سام خسروی فر، کارشناس و فعال محیط زیست، چندی پیش در مجموعه وبینارهایی به بررسی بحرانهای محیط زیست در ایران پرداخت. جلسه پنجم این وبینارها که توسط موسسه توانا برگزار شد به موضوع "نقش تشکلهای مردمنهاد در حفاظت محیطزیست" اختصاص داشت.
در ایران حدود ۷۰۰ نهاد مدنی وجود دارد. نقش و کارکرد اکثر آنها در دو موضوع عمده خلاصه شده است؛ جمع آوری #زباله و یا مطالعات حیاتوحش. دلایل خمودگی این تشکلها چیست؟ برای فعالشدن و توانمند شدن تشکلهای زیستمحیطی لازم است چه اقداماتی صورت بگیرد؟ این تشکلها چگونه میتوانند به حفظ #محیطزیست کمک کنند؟ راه حل مستقل شدن و تامین بودجه چیست؟ از جمله موضوعات مختلفی است که در این بخش به آن اشاره میشود.
در آدرس زیر به اسلایدها و صوت جلسه دسترسی پیدا می کنید.
https://goo.gl/a6ptKJ
@Tavaana_TavaanaTech
سرپرست برنامه آقای مرتضی سیف آبادی، تعداد نفرات حاضر ۱۶ نفر، مسافت پاکسازی ۱۰ کیلومتر
عکاس: ملیکا فرحبخش
#آرتوان کمپین مردمی محیط زیستی جمع آوری درب بطری پلاستیکی با هدف کمک به نیازمندانِ خراسان
با سپاس از همراهان توانا بابت ارسال عکس و گزارش
تشکل های مردم نهاد علاوه بر فعالیت هایی مثل فعالیت فوق چه نقشی در پیگیری مطالبات زیست محیطی شهروندان می توانند داشته باشند؟
سام خسروی فر، کارشناس و فعال محیط زیست، چندی پیش در مجموعه وبینارهایی به بررسی بحرانهای محیط زیست در ایران پرداخت. جلسه پنجم این وبینارها که توسط موسسه توانا برگزار شد به موضوع "نقش تشکلهای مردمنهاد در حفاظت محیطزیست" اختصاص داشت.
در ایران حدود ۷۰۰ نهاد مدنی وجود دارد. نقش و کارکرد اکثر آنها در دو موضوع عمده خلاصه شده است؛ جمع آوری #زباله و یا مطالعات حیاتوحش. دلایل خمودگی این تشکلها چیست؟ برای فعالشدن و توانمند شدن تشکلهای زیستمحیطی لازم است چه اقداماتی صورت بگیرد؟ این تشکلها چگونه میتوانند به حفظ #محیطزیست کمک کنند؟ راه حل مستقل شدن و تامین بودجه چیست؟ از جمله موضوعات مختلفی است که در این بخش به آن اشاره میشود.
در آدرس زیر به اسلایدها و صوت جلسه دسترسی پیدا می کنید.
https://goo.gl/a6ptKJ
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
وبینار پنجم: نقش تشکلهای مردمنهاد در حفاظت محیطزیست
سال سیاه ادامه دارد، لاشه یک ماده پلنگ در پارک ملی تندوره کشف شد آمار تلفات پلنگها به ١٤ رسید
شهروند| لاشه چهاردهمین پلنگ هم پیدا شد. محیطبانان پارک ملی تندوره خراسانرضوی روز پنجشنبه لاشه ماده پلنگی را پیدا کردند که دلیل مرگش مشخص نبود اما تعداد پلنگهای تلفشده از ابتدای سالجاری را به ١٤ رساند تا سال ٩٤، سال سیاه پلنگها نام بگیرد.
داستان مرگ پلنگها از روزهای ابتدایی سال شروع شد. تنها در فروردینماه تعداد تلفات به ٦ قلاده رسید تا نخستین ماه سال، بدترین ماه برای گربهسانان باشد. داستان تلخ تلفشدن پلنگها تا خردادماه ادامه داشت و طی سهماه تعداد پلنگهای تلفشده به ١٢ قلاده رسید. باورکردنی نبود اما در سهماه نخست سال، هر هفته یک پلنگ تلف شده بود تا تعداد تلفشدگان در ٩٠روز به ١٢ قلاده برسد. از خرداد تا اواخر بهمنماه، از داستان تلخی که از مرگ پلنگها حکایت میکرد، خبری نبود، آرامش به دنیای گربهسانان بازگشته و حواشی مرگ هم دور شده بود، اما بهمنماه اتفاق تازهای افتاد. کشف لاشه ماده پلنگی در پارک ملی تندوره که گردنبند ردیاب به گردن داشت، حاشیهساز شد. برخی گردنبند ردیاب را عامل شکستن گردن ماده پلنگ میدانستند و این درحالی بود که بررسیها نشان داد که درگیری این ماده پلنگ با پلنگ دیگری باعث شکستن گردن و مرگ او شده و سیزدهمین مرگ پلنگها را رقم زده است.
داستان بار دیگر شروع شد، یکماه پس از کشف لاشه ماده پلنگی که گردنش شکسته بود، در پارک ملی تندوره لاشه ماده پلنگ دیگری پیدا شد تا ماجرای تلفشدن پلنگها همان طوری که در نخستین روزهای سال، حاشیهساز شده بود، در آخرین روزهای سال هم پرحاشیه باشد.
به گزارش پایگاه خبری دیدهبان محیطزیست و حیاتوحش ایران، مدیرکل دفتر حیاتوحش و تنوعزیستی سازمان حفاظت محیطزیست با اعلام این خبر گفت «براساس اظهارات نیروهای حاضر در منطقه و شخص مدیرکل محیطزیست خراسانرضوی هیچگونه آثاری از ضرب و جرح یا برخورد گلوله روی بدن این پلنگ ماده و مسن وجود نداشته اما جانور بهطور غیرمعمولی لاغر بوده است.»
با توجه به اهمیت موضوع پلنگ و حساسیت اینگونه ارزشمند، مقرر شد لاشه پلنگ به منظور بررسی دقیق و انجام کالبدگشایی جهت تعیین علت مرگ به تهران منتقل شود.
مقدم گفت: «لاشه این پلنگ روز پنجشنبه به تهران منتقل شده و صبح دیروز به کلینیک حیاتوحش سازمان حفاظت محیطزیست در پارک پردیسان رسید.»
با توجه به تعطیلی دیروز با درخواست سازمان محیطزیست مقرر شده است لاشه پلنگ امروز توسط کادر پاتولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران به سرپرستی دکتر ساسانی کالبدگشایی شود، البته سایر اقدامات تشخیصی لازم ازجمله نمونهبرداری و تهیه عکس رادیوگراف درحال حاضر با نظارت کارشناسان سازمان حفاظت محیطزیست در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران انجام شده است که پس از مشخصشدن نتایج کالبدگشایی و آزمایشات صورت گرفته، علت مرگ این پلنگ ماده ازسوی دفتر #حیاتوحش سازمان حفاظت #محیطزیست اعلام خواهد شد.
داستان رسیدن تلفات پلنگها به ١٤ قلاده، از روز ١٣ فروردین ماه شروع شد. لاشه یک پلنگ در مناطق آزاد اسفراین کشف و به اداره محیطزیست این شهرستان منتقل شد. دومین پلنگ در بردسیر کرمان به صورت بیرحمانهای کشته شده بود. لاشه سومین پلنگ در نیمه فروردینماه در اسفراین کشف شد. مرگ پلنگی دیگر در کازرون بر اثر برخورد با خودروهای عبوری، مرگ یک پلنگ در ارتفاعات پشتکوه فارس بوسیله طعمه مسموم، کشتار یک پلنگ در شهرستان ایوان در استان ایلام و مرگ پلنگی دیگر در تربت جام، درکنار کشف لاشه یک پلنگ در شهرستان سرخس و مرگ یک توله پلنگ در ارتفاعات فیروزکوه و مرگ یک پلنگ بر اثر سقوط درون یک آبانبار در لارستان فارس، بخشی از داستان تلفات پلنگها درسال جاری بود.
پس از مرگ ١١ پلنگ ایرانی در بردسیر، لاشه دوازدهمین #پلنگ در منطقه حفاظت شده سرخ آباد زنجان درمحدودهای به نام دربند کلاسر توسط افراد محلی مشاهده شد. سیزدهمین پلنگ، ماده پلنگی بود که گردنبند ردیاب داشت و گردنش شکسته بود و چهاردهمین هم ماده پلنگ دیگری بود که لاشهاش در پارک ملی تندوره کشف شد تا داستان سال سیاه پلنگها همچنان ادامه داشته باشد.
شهروند bit.ly/21PubJ3
@Tavaana_TavaanaTech
شهروند| لاشه چهاردهمین پلنگ هم پیدا شد. محیطبانان پارک ملی تندوره خراسانرضوی روز پنجشنبه لاشه ماده پلنگی را پیدا کردند که دلیل مرگش مشخص نبود اما تعداد پلنگهای تلفشده از ابتدای سالجاری را به ١٤ رساند تا سال ٩٤، سال سیاه پلنگها نام بگیرد.
داستان مرگ پلنگها از روزهای ابتدایی سال شروع شد. تنها در فروردینماه تعداد تلفات به ٦ قلاده رسید تا نخستین ماه سال، بدترین ماه برای گربهسانان باشد. داستان تلخ تلفشدن پلنگها تا خردادماه ادامه داشت و طی سهماه تعداد پلنگهای تلفشده به ١٢ قلاده رسید. باورکردنی نبود اما در سهماه نخست سال، هر هفته یک پلنگ تلف شده بود تا تعداد تلفشدگان در ٩٠روز به ١٢ قلاده برسد. از خرداد تا اواخر بهمنماه، از داستان تلخی که از مرگ پلنگها حکایت میکرد، خبری نبود، آرامش به دنیای گربهسانان بازگشته و حواشی مرگ هم دور شده بود، اما بهمنماه اتفاق تازهای افتاد. کشف لاشه ماده پلنگی در پارک ملی تندوره که گردنبند ردیاب به گردن داشت، حاشیهساز شد. برخی گردنبند ردیاب را عامل شکستن گردن ماده پلنگ میدانستند و این درحالی بود که بررسیها نشان داد که درگیری این ماده پلنگ با پلنگ دیگری باعث شکستن گردن و مرگ او شده و سیزدهمین مرگ پلنگها را رقم زده است.
داستان بار دیگر شروع شد، یکماه پس از کشف لاشه ماده پلنگی که گردنش شکسته بود، در پارک ملی تندوره لاشه ماده پلنگ دیگری پیدا شد تا ماجرای تلفشدن پلنگها همان طوری که در نخستین روزهای سال، حاشیهساز شده بود، در آخرین روزهای سال هم پرحاشیه باشد.
به گزارش پایگاه خبری دیدهبان محیطزیست و حیاتوحش ایران، مدیرکل دفتر حیاتوحش و تنوعزیستی سازمان حفاظت محیطزیست با اعلام این خبر گفت «براساس اظهارات نیروهای حاضر در منطقه و شخص مدیرکل محیطزیست خراسانرضوی هیچگونه آثاری از ضرب و جرح یا برخورد گلوله روی بدن این پلنگ ماده و مسن وجود نداشته اما جانور بهطور غیرمعمولی لاغر بوده است.»
با توجه به اهمیت موضوع پلنگ و حساسیت اینگونه ارزشمند، مقرر شد لاشه پلنگ به منظور بررسی دقیق و انجام کالبدگشایی جهت تعیین علت مرگ به تهران منتقل شود.
مقدم گفت: «لاشه این پلنگ روز پنجشنبه به تهران منتقل شده و صبح دیروز به کلینیک حیاتوحش سازمان حفاظت محیطزیست در پارک پردیسان رسید.»
با توجه به تعطیلی دیروز با درخواست سازمان محیطزیست مقرر شده است لاشه پلنگ امروز توسط کادر پاتولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران به سرپرستی دکتر ساسانی کالبدگشایی شود، البته سایر اقدامات تشخیصی لازم ازجمله نمونهبرداری و تهیه عکس رادیوگراف درحال حاضر با نظارت کارشناسان سازمان حفاظت محیطزیست در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران انجام شده است که پس از مشخصشدن نتایج کالبدگشایی و آزمایشات صورت گرفته، علت مرگ این پلنگ ماده ازسوی دفتر #حیاتوحش سازمان حفاظت #محیطزیست اعلام خواهد شد.
داستان رسیدن تلفات پلنگها به ١٤ قلاده، از روز ١٣ فروردین ماه شروع شد. لاشه یک پلنگ در مناطق آزاد اسفراین کشف و به اداره محیطزیست این شهرستان منتقل شد. دومین پلنگ در بردسیر کرمان به صورت بیرحمانهای کشته شده بود. لاشه سومین پلنگ در نیمه فروردینماه در اسفراین کشف شد. مرگ پلنگی دیگر در کازرون بر اثر برخورد با خودروهای عبوری، مرگ یک پلنگ در ارتفاعات پشتکوه فارس بوسیله طعمه مسموم، کشتار یک پلنگ در شهرستان ایوان در استان ایلام و مرگ پلنگی دیگر در تربت جام، درکنار کشف لاشه یک پلنگ در شهرستان سرخس و مرگ یک توله پلنگ در ارتفاعات فیروزکوه و مرگ یک پلنگ بر اثر سقوط درون یک آبانبار در لارستان فارس، بخشی از داستان تلفات پلنگها درسال جاری بود.
پس از مرگ ١١ پلنگ ایرانی در بردسیر، لاشه دوازدهمین #پلنگ در منطقه حفاظت شده سرخ آباد زنجان درمحدودهای به نام دربند کلاسر توسط افراد محلی مشاهده شد. سیزدهمین پلنگ، ماده پلنگی بود که گردنبند ردیاب داشت و گردنش شکسته بود و چهاردهمین هم ماده پلنگ دیگری بود که لاشهاش در پارک ملی تندوره کشف شد تا داستان سال سیاه پلنگها همچنان ادامه داشته باشد.
شهروند bit.ly/21PubJ3
@Tavaana_TavaanaTech
روزنامه شهروند
آمار تلفات پلنگها به 14 رسید
هزاران قطعه #ماهی بر اثر #آلودگی #آب #سد عبدل آباد بجنورد تلف شدند
http://ow.ly/3zsHb9
#محیطزیست #حیات_وحش
@Tavaana_TavaanaTech
http://ow.ly/3zsHb9
#محیطزیست #حیات_وحش
@Tavaana_TavaanaTech
درباره محمد باقر صدوق، به بهانه درگذشتش
به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر صدوق، از مدیران پیشکسوت محیط زیست روز دوشنبه درگذشت. او مسئولیتهای گوناگونی در سازمان حفاظت محیط زیست داشت و تا آخرین ساعات عمر، دغدغههای خویش در حوزه محیط زیست کشور را بیپروا مطرح میکرد و به نقد مسئولان این حوزه میپرداخت.
سام خسرویفرد، کارشناس محیط زیست در صفحه فیسبوکش از صدوق چنین یاد کرد:
«صدوق از مدیران قدیمی محیط زیست بود. از ردههای بسیار پایین شروع کرد. گرچه فرزند آیتالله شاهپسند بود (که بعد از انقلاب نامش را به صدوق تغییر داد) اما برای رسیدن به پستهای مدیریتی هم زحمت زیادی کشید و هم تحصیل کرد.
در سال ۸۷ زمانی که مدیرکل #محیط_زیست استان تهران بود اعضای تعاونی مسکن زیتون (که سالهاست به دنبال زمینهای پارک ملی سرخه حصار هستند) به صدوق حمله و مضروبش کردند.
صدوق مدتی بعد یعنی زمانی که محمد جواد محمدیزاده ریاست سازمان #محیطزیست را به عهده گرفت به عنوان معاون محیططبیعی این سازمان فعالیت کرد. یکی از بزرگترین خطاهای صدوق در این دوره، وارد کردن ببر سیبری قفسی از روسیه به ایران بود. او بعدها در توضیحی مفصل شرح داد که برای مبادله ببر و پلنگ در عمل انجام شده قرار گرفته بود.
#صدوق این روزها در قامت یکی از سرسختترین منتقدان سیاستهای غلط معصومه ابتکار دست به روشنگری میزد.»
یادش گرامی
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر صدوق، از مدیران پیشکسوت محیط زیست روز دوشنبه درگذشت. او مسئولیتهای گوناگونی در سازمان حفاظت محیط زیست داشت و تا آخرین ساعات عمر، دغدغههای خویش در حوزه محیط زیست کشور را بیپروا مطرح میکرد و به نقد مسئولان این حوزه میپرداخت.
سام خسرویفرد، کارشناس محیط زیست در صفحه فیسبوکش از صدوق چنین یاد کرد:
«صدوق از مدیران قدیمی محیط زیست بود. از ردههای بسیار پایین شروع کرد. گرچه فرزند آیتالله شاهپسند بود (که بعد از انقلاب نامش را به صدوق تغییر داد) اما برای رسیدن به پستهای مدیریتی هم زحمت زیادی کشید و هم تحصیل کرد.
در سال ۸۷ زمانی که مدیرکل #محیط_زیست استان تهران بود اعضای تعاونی مسکن زیتون (که سالهاست به دنبال زمینهای پارک ملی سرخه حصار هستند) به صدوق حمله و مضروبش کردند.
صدوق مدتی بعد یعنی زمانی که محمد جواد محمدیزاده ریاست سازمان #محیطزیست را به عهده گرفت به عنوان معاون محیططبیعی این سازمان فعالیت کرد. یکی از بزرگترین خطاهای صدوق در این دوره، وارد کردن ببر سیبری قفسی از روسیه به ایران بود. او بعدها در توضیحی مفصل شرح داد که برای مبادله ببر و پلنگ در عمل انجام شده قرار گرفته بود.
#صدوق این روزها در قامت یکی از سرسختترین منتقدان سیاستهای غلط معصومه ابتکار دست به روشنگری میزد.»
یادش گرامی
@Tavaana_TavaanaTech
دغدغههای یک کارشناس محیط زیست:
پس از بیست سال از سازمان محیط زیست فرار کردم!
در اولین روزهای ماه اردیبهشت، #حیاتوحش ایران شاهد تصاویر دردناکی از شکار یک بز کوهی آبستن در منطقه حافظتشده دنا و یک آهوی آبستن در منطقه حفاظت شده کلاه قاضی اصفهان بود. در هر دو مورد بزغالهها و برهآهوها هرگز طعم زندگی را نچشیدند.
بیژن فرهنگ درهشوری کسیست که از اوایل دهه پنجاه تا اواخر دهه هفتاد خورشیدی در سازمان حفظت محیطزیست ایران فعالیت کرده است. از جمله اقدامهای او میتوان به تأسیس اولین ژئو پارک خاورمیانه در منطقه آزاد قشم اشاره کرد.
فرهنگ درهشوری همچنین در کارنامهاش نجات نسل لاکپشت پوزه عقابی از خطر انقراض نیز به چشم میخورد. او همچنین چندین جلد کتاب در زمینه #زیستبوم و #طبیعت ایران به نگارش درآورده است.
او میگوید: «طبیعت این سرزمین حراج شده. نابودشده، با سرعت غیرقابل تصور. من الآن از شیراز از مسیر کوهستانی دارم میروم به وان و ازآنجا بروم نورآباد و ازچنارشاهی جان برگردم بیایم شیراز. باورتان نمیشود چند تا بلوط پیر، چند هکتار جنگل؟ الآن من سه ۴ ساعت است رانندگی میکنم دو تا کلاغ دیدم.»
او معتقد است که مردم مقصر نیستند: «مردم هم شروع کردند به تملک و تخریب #جنگل ولی وقتی به آنها میگویی میگوید من ۱۰ هکتار باغ سیب درست کردم توی جنگل بلوط. چند تا بلوط را بریدند؟ تملک زمین، زمین تصرف کردن آنقدر توسط مقامات رونق گرفته که آنکسی که ۱۰ هکتار و ۵ هکتار باغ سیب درست میکند خودش را تبرئه میکند.»
او میافزاید که پس از بیست سال سازمان #محیط_زیست را رها کرده و به کوه و بیابان زده است.
در این رابطه میگوید: «وقتی یک جایی میشود پارک ملی، چطور میشود در پارک ملی بازهم با توجه به اینکه باید نظارتی وجود داشته باشد و شاهد این اتفاقها نباشیم میبینیم که حیواناتی که کمیاب هستند و در معرض #انقراض، کشته میشوند؟ تعداد اسلحه مجاز و غیرمجاز سر به میلیونها میزند. در خیلی از روستاهای جنوب فارس نزدیک دریا مثلاً یک سوپر است دو تا اسلحه فروشی هست. از ترکیه و دوبی و مسقط و همهجا اسلحه وارد میشود و رسماً خریدوفروش میشود و جمهوری اسلامی به آن ها جواز میدهد و بعد هم سهمیه فشنگ میدهد. پارک ملی قدیم یک تعریفی داشت. ولی بعد از انقلاب یک تعریف دیگر دارد، دوست عزیز! شما مهمترین پارکهای ملی که ما سال ۵۰ ساختیم و با معیارهای جهانی مدیریت میشد، پارک ملی گلستان است، پارک ملی بمو است، پارک ملی کلاه قاضی است... بیایید نگاه کنید اینها را. پارک ملی بمو چسبیده به شیراز است. آن موقع چهل و خوردهای هزار هکتار وسعت داشت.»
#درهشوری با اشاره به سیستم فاسد اداری برقرار در کشور میافزاید: «درشرایط موجود هرکسی را بکنید رییس #محیطزیست، هیچ کاری نمیتواند بکند. یک سیستمی میخواهد که از بالا تا پایین برایشان آینده این سرزمین مهم باشد. ما خیلی شخصیتهای محبوبی داریم در این سرزمین که دانش و عشقش را دارند. ولی هیچکدام اینها هیچکاره اند. یک اراده ملی، یک سیستم ملی یک حکومت ملی میخواهد برای این کار عظیم که سرزمین را بشناسد و برایش برنامهریزی کند و با کمک مردم سرزمین را بسازد.»
منتشر شده در رادیو فردا
@Tavaana_TavaanaTech
پس از بیست سال از سازمان محیط زیست فرار کردم!
در اولین روزهای ماه اردیبهشت، #حیاتوحش ایران شاهد تصاویر دردناکی از شکار یک بز کوهی آبستن در منطقه حافظتشده دنا و یک آهوی آبستن در منطقه حفاظت شده کلاه قاضی اصفهان بود. در هر دو مورد بزغالهها و برهآهوها هرگز طعم زندگی را نچشیدند.
بیژن فرهنگ درهشوری کسیست که از اوایل دهه پنجاه تا اواخر دهه هفتاد خورشیدی در سازمان حفظت محیطزیست ایران فعالیت کرده است. از جمله اقدامهای او میتوان به تأسیس اولین ژئو پارک خاورمیانه در منطقه آزاد قشم اشاره کرد.
فرهنگ درهشوری همچنین در کارنامهاش نجات نسل لاکپشت پوزه عقابی از خطر انقراض نیز به چشم میخورد. او همچنین چندین جلد کتاب در زمینه #زیستبوم و #طبیعت ایران به نگارش درآورده است.
او میگوید: «طبیعت این سرزمین حراج شده. نابودشده، با سرعت غیرقابل تصور. من الآن از شیراز از مسیر کوهستانی دارم میروم به وان و ازآنجا بروم نورآباد و ازچنارشاهی جان برگردم بیایم شیراز. باورتان نمیشود چند تا بلوط پیر، چند هکتار جنگل؟ الآن من سه ۴ ساعت است رانندگی میکنم دو تا کلاغ دیدم.»
او معتقد است که مردم مقصر نیستند: «مردم هم شروع کردند به تملک و تخریب #جنگل ولی وقتی به آنها میگویی میگوید من ۱۰ هکتار باغ سیب درست کردم توی جنگل بلوط. چند تا بلوط را بریدند؟ تملک زمین، زمین تصرف کردن آنقدر توسط مقامات رونق گرفته که آنکسی که ۱۰ هکتار و ۵ هکتار باغ سیب درست میکند خودش را تبرئه میکند.»
او میافزاید که پس از بیست سال سازمان #محیط_زیست را رها کرده و به کوه و بیابان زده است.
در این رابطه میگوید: «وقتی یک جایی میشود پارک ملی، چطور میشود در پارک ملی بازهم با توجه به اینکه باید نظارتی وجود داشته باشد و شاهد این اتفاقها نباشیم میبینیم که حیواناتی که کمیاب هستند و در معرض #انقراض، کشته میشوند؟ تعداد اسلحه مجاز و غیرمجاز سر به میلیونها میزند. در خیلی از روستاهای جنوب فارس نزدیک دریا مثلاً یک سوپر است دو تا اسلحه فروشی هست. از ترکیه و دوبی و مسقط و همهجا اسلحه وارد میشود و رسماً خریدوفروش میشود و جمهوری اسلامی به آن ها جواز میدهد و بعد هم سهمیه فشنگ میدهد. پارک ملی قدیم یک تعریفی داشت. ولی بعد از انقلاب یک تعریف دیگر دارد، دوست عزیز! شما مهمترین پارکهای ملی که ما سال ۵۰ ساختیم و با معیارهای جهانی مدیریت میشد، پارک ملی گلستان است، پارک ملی بمو است، پارک ملی کلاه قاضی است... بیایید نگاه کنید اینها را. پارک ملی بمو چسبیده به شیراز است. آن موقع چهل و خوردهای هزار هکتار وسعت داشت.»
#درهشوری با اشاره به سیستم فاسد اداری برقرار در کشور میافزاید: «درشرایط موجود هرکسی را بکنید رییس #محیطزیست، هیچ کاری نمیتواند بکند. یک سیستمی میخواهد که از بالا تا پایین برایشان آینده این سرزمین مهم باشد. ما خیلی شخصیتهای محبوبی داریم در این سرزمین که دانش و عشقش را دارند. ولی هیچکدام اینها هیچکاره اند. یک اراده ملی، یک سیستم ملی یک حکومت ملی میخواهد برای این کار عظیم که سرزمین را بشناسد و برایش برنامهریزی کند و با کمک مردم سرزمین را بسازد.»
منتشر شده در رادیو فردا
@Tavaana_TavaanaTech
پانزدهمین #جنگلبان هم رفت!
محمد درویش، سرپرست دفتر مشارکتهای مردمی سازمان #محیط_زیست در تلگرام خود نوشت:
«...حجم چوبی که پنج #قاچاقچی به خاطرش با سه مأمور جنگلبانی درگیر شدند، بسیار اندک بوده است؛ اما به خاطر همین چوب اندک که شاید ارزشش آنگونه که در تصاویر مشخص است به یک میلیون تومان هم نرسد؛ یک نفر کشته و دو نفر مجروح شده و اینک هر پنج قاچاقچی دستگیر شده و یک تنش بزرگ اجتماعی در هشت خانواده، صدها اهالی روستاهای زادگاه ایشان، هزاران نفر از دوستداران #محیطزیست و میلیونها ایرانی به وجود آمده است! چرا؟
... همهی این رویدادهای ناگوار ناشی از #فقر معیشتی در قلمرویی از ایران رخ میدهد که بیشترین سازههای #گردشگری و تفریحگاههای متعدد و ویلاهای گرانقیمت را داشته و دست کم نیمی از ایرانیان و هزاران گردشگر خارجی سالانه از آن بازدید میکنند!
چرا درآمد حاصل از جذابترین بخش گردشگری طبیعی کشور حتی نتوانسته اهالی سواحل گلستان، مازندران و گیلان را در شمار ۲۰ استان ثروتمند ایران از منظر درآمد سرانه قرار دهد؟
فضلالله علیپور رفت و دیگر هرگز بازنخواهد گشت، اما ما میتوانیم با بازمهندسی چیدمان توسعه، با ارتقای دانش و عشق ایرانیان نسبت به مواهب طبیعی وطن، با بازگرداندن نشاط به سرمایه اجتماعی و شراکت واقعی نمایندگان سمنهای محیط زیستی در قدرت و با توزیع عادلانهتر و منطقیتر ثروت از تشدید چنین منازعات شرمآوری جلوگیری کنیم.
حمایت از تأسیس مدارس طبیعت و ارتقای سواد محیط زیستی ایشان اقدامی درازمدت و البته ریشهای در این حوزه محسوب میشود؛ اما آشکار است که به موازات آن باید بکوشیم تا با معرفی معیشتهای پایدار و گزینههای جایگزین، وابستگی بومنشینان شمال ایران را به بهرهبرداری از چوب یا تولید گوشت از این ریههای ارزشمند و غیرقابل جایگزین وطن کاهش دهیم.»
کارتون: سجاد فرکوش http://bit.ly/1RyX18A
@Tavaana_TavaanaTech
محمد درویش، سرپرست دفتر مشارکتهای مردمی سازمان #محیط_زیست در تلگرام خود نوشت:
«...حجم چوبی که پنج #قاچاقچی به خاطرش با سه مأمور جنگلبانی درگیر شدند، بسیار اندک بوده است؛ اما به خاطر همین چوب اندک که شاید ارزشش آنگونه که در تصاویر مشخص است به یک میلیون تومان هم نرسد؛ یک نفر کشته و دو نفر مجروح شده و اینک هر پنج قاچاقچی دستگیر شده و یک تنش بزرگ اجتماعی در هشت خانواده، صدها اهالی روستاهای زادگاه ایشان، هزاران نفر از دوستداران #محیطزیست و میلیونها ایرانی به وجود آمده است! چرا؟
... همهی این رویدادهای ناگوار ناشی از #فقر معیشتی در قلمرویی از ایران رخ میدهد که بیشترین سازههای #گردشگری و تفریحگاههای متعدد و ویلاهای گرانقیمت را داشته و دست کم نیمی از ایرانیان و هزاران گردشگر خارجی سالانه از آن بازدید میکنند!
چرا درآمد حاصل از جذابترین بخش گردشگری طبیعی کشور حتی نتوانسته اهالی سواحل گلستان، مازندران و گیلان را در شمار ۲۰ استان ثروتمند ایران از منظر درآمد سرانه قرار دهد؟
فضلالله علیپور رفت و دیگر هرگز بازنخواهد گشت، اما ما میتوانیم با بازمهندسی چیدمان توسعه، با ارتقای دانش و عشق ایرانیان نسبت به مواهب طبیعی وطن، با بازگرداندن نشاط به سرمایه اجتماعی و شراکت واقعی نمایندگان سمنهای محیط زیستی در قدرت و با توزیع عادلانهتر و منطقیتر ثروت از تشدید چنین منازعات شرمآوری جلوگیری کنیم.
حمایت از تأسیس مدارس طبیعت و ارتقای سواد محیط زیستی ایشان اقدامی درازمدت و البته ریشهای در این حوزه محسوب میشود؛ اما آشکار است که به موازات آن باید بکوشیم تا با معرفی معیشتهای پایدار و گزینههای جایگزین، وابستگی بومنشینان شمال ایران را به بهرهبرداری از چوب یا تولید گوشت از این ریههای ارزشمند و غیرقابل جایگزین وطن کاهش دهیم.»
کارتون: سجاد فرکوش http://bit.ly/1RyX18A
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
امروز یک جنگلبان به نام فضل اله علی پور در درگیری با قاچاقچیان چوب جونش رو از دست داد ..تقدیم به همه ی محیط بانای عزیز ... A jungle gourd and and wood protector of my country killed today by somebodies how were cuting trees ...
#جنگلبان #فضل اله علیپور#کارتون…
#جنگلبان #فضل اله علیپور#کارتون…
وداع با اسلحه
۳۰ #شکارچی اسلحههای خود را غلاف کردند
۳۰ شکارچی در جلفا اسلحههای شکاری خود را غلاف کردند.
به گزارش ایرنا، در همایش «همایش انس با حیات وحش و انزجار از شکار» که در شهرستان جلفا، برگزار شد، شکارچیان متعهد شدند برای حفظ محیط زیست و مراقبت از گونههای جانوری دست به #تفنگ نبرده و با اداره کل #محیطزیست در این راستا همکاری کنند.
این همایش به همت اداره حفاظت محیط زیست شهرستان مرزی #جلفا و سازمان منطقه آزاد تجاری صنعتی ارس برگزار شد.
گفتنی است در #آذربایجان شرقی ۳۴۶ گونه جانوری وجود دارد که شامل ۵۲ گونه پستاندار، ۲۲۵ گونه پرنده، ۳۷ گونه خزنده، شش گونه دوزیست و ۲۷ گونه ماهی است.
این استان دارای مناطق ارزشمند زیستمحیطی همچون پارکهای ملی ارسباران و کنتال، پناهگاه حیات وحش کیامکی، مناطق حفاظت شده ارسباران، سهند، دیزمار، چاراویماق، کاغذکنان، بزقوش و یای قاری و اثر طبیعی ملی فسیلی مراغه است.
@Tavaana_TavaanaTech
۳۰ #شکارچی اسلحههای خود را غلاف کردند
۳۰ شکارچی در جلفا اسلحههای شکاری خود را غلاف کردند.
به گزارش ایرنا، در همایش «همایش انس با حیات وحش و انزجار از شکار» که در شهرستان جلفا، برگزار شد، شکارچیان متعهد شدند برای حفظ محیط زیست و مراقبت از گونههای جانوری دست به #تفنگ نبرده و با اداره کل #محیطزیست در این راستا همکاری کنند.
این همایش به همت اداره حفاظت محیط زیست شهرستان مرزی #جلفا و سازمان منطقه آزاد تجاری صنعتی ارس برگزار شد.
گفتنی است در #آذربایجان شرقی ۳۴۶ گونه جانوری وجود دارد که شامل ۵۲ گونه پستاندار، ۲۲۵ گونه پرنده، ۳۷ گونه خزنده، شش گونه دوزیست و ۲۷ گونه ماهی است.
این استان دارای مناطق ارزشمند زیستمحیطی همچون پارکهای ملی ارسباران و کنتال، پناهگاه حیات وحش کیامکی، مناطق حفاظت شده ارسباران، سهند، دیزمار، چاراویماق، کاغذکنان، بزقوش و یای قاری و اثر طبیعی ملی فسیلی مراغه است.
@Tavaana_TavaanaTech
گزارش خلاقانه شهروند عباسآبادی برای نشان دادن معضل زباله در این شهر
http://bit.ly/2ajWACX
یک شهروند عباسآبادی برای بازتاب انباشت زباله در شهرستان عباسآباد به تقلید از حمید معصومینژاد، گزارشی خلاقانه منتشر کرد تا شاید مردم و مسئولان این معضل را چاره کنند.
روزانه حدود ۳۵ تن زباله در عباسآباد تولید میشود و دو هفته است که این زبالهها در کنار ساحل عباسآباد دپو میشود اما مسئولان شهری و سازمان محیطزیست چارهای برای سازماندهی زبالههایی که سواحل و جنگلهای شمال را بلعیده است نمیکنند.
شهردار #عباسآباد در این رابطه میگوید: پیشنویس قرارداد با یک شرکت ایرانی تنظیم شده و در صورت تأیید کمیته پسماند و اداره کل #محیطزیست مازندران، این کارخانه تا ۴ ماه آینده احداث میشود و تا راه اندازی کارخانه زباله سوز با شهرداریهای مجاور هماهنگی شده که زباله در آن مناطق دفن شود. سئوال اینجاست با وجود معضل زباله در شهرهای مجاور و #انباشت و دفن #زباله در جنگلها، آیا مکان مناسبی برای دفن زباله در شهرهای مجاور وجود دارد؟
شهرستان عباسآباد واقع در استان مازندران، از غرب به شهرستان تنکابن، از شرق به شهرستان چالوس، از شمال به دریای خزر و از جنوب به رشته کوه های البرز متصل است.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇
http://bit.ly/2ajWACX
یک شهروند عباسآبادی برای بازتاب انباشت زباله در شهرستان عباسآباد به تقلید از حمید معصومینژاد، گزارشی خلاقانه منتشر کرد تا شاید مردم و مسئولان این معضل را چاره کنند.
روزانه حدود ۳۵ تن زباله در عباسآباد تولید میشود و دو هفته است که این زبالهها در کنار ساحل عباسآباد دپو میشود اما مسئولان شهری و سازمان محیطزیست چارهای برای سازماندهی زبالههایی که سواحل و جنگلهای شمال را بلعیده است نمیکنند.
شهردار #عباسآباد در این رابطه میگوید: پیشنویس قرارداد با یک شرکت ایرانی تنظیم شده و در صورت تأیید کمیته پسماند و اداره کل #محیطزیست مازندران، این کارخانه تا ۴ ماه آینده احداث میشود و تا راه اندازی کارخانه زباله سوز با شهرداریهای مجاور هماهنگی شده که زباله در آن مناطق دفن شود. سئوال اینجاست با وجود معضل زباله در شهرهای مجاور و #انباشت و دفن #زباله در جنگلها، آیا مکان مناسبی برای دفن زباله در شهرهای مجاور وجود دارد؟
شهرستان عباسآباد واقع در استان مازندران، از غرب به شهرستان تنکابن، از شرق به شهرستان چالوس، از شمال به دریای خزر و از جنوب به رشته کوه های البرز متصل است.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇
YouTube
گزارش خلاقانه شهروند عباسآبادی برای نشان دادن معضل زباله
گزارش خلاقانه شهروند عباسآبادی برای نشان دادن معضل زباله یک شهروند عباسآبادی برای بازتاب انباشت زباله در شهرستان عباسآباد به تقلید از حمید معصومینژاد گزا...
Forwarded from آموزشکده توانا
جنبش بدون شورش: بهار خاموش و خیزش محیط زیستگرایی
در تابستان ۱۹۶۲ (۱۳۴۱)، به نظر میرسید که یک جنگ هسته ای در پیش است. چنانکه تهدید بحران موشکی کوبا توجه آمریکا را به خود جلب کرده بود و در کنار بروز فاجعه ویتنام، بحران جدید ناشناخته ای آمریکاییان را فرا گرفته بود. «بهار خاموش»، کیفرخواست سنگینی علیه استفاده بیرویه از سموم دفع آفات بود که توسط نویسنده و بومشناس سرشناس، «راشل کارسون» نوشته شد و در لیست کتابهای پرفروش نیویورکتایمز قرار گرفت و همچنین بین دانشمندان و عموم مردم خوش درخشید.در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، کشف ماده حشرهکش «ددت» به عنوان معجزه عصر حاضر عنوان شد؛ برای جلوگیری از مالاریا و تیفوس سرتاسر ایالتها سمپاشی شدند و پارکهای ملی از انواع آفات شب پره ها مصون ماندند، در عین حال حشرهکش ها در منازل نیز «تنها ظرف شش ثانیه» حشرات را از بین میبردند.
صنعت حشرهکشهای چند میلیون دلاری وعده «زندگی بهتر با علم شیمی» را دادند و به هیچ عنوان جایی برای نگرانی به نظر نمیرسید. گرچه پیش از آن، یک جنبش زیست محیطی بر پایه به حداکثر رساندن توانایی انسان برای بهرهبرداری از محیط زیست شکل گرفته بود و این موضوع با استفاده گسترده از حشرهکشها کاملا سازگاری داشت. در واقع بسیاری از اعضای باشگاه معتبر طرفداران محیط زیست سیرا (Sierra Club) به عنوان اعضای هیات مدیره کارخانه های شیمیایی مشغول خدمت شدند. با این حال کارسون خوب میدانست که این صنعت شیمیایی میتواند یک دشمن توانمند هم باشد؛ وی همچنین میدانست که باید خطر آن را به عموم گوشزد کند. او مینویسد: «اگر من تمام توان خود را در این راه به کار نمیگرفتم دیگر نمیتوانستم از شنیدن آواز توکا [نوعی پرنده] لذت ببرم.»
در حالی که غلظت #آلودگی_هوا در سان فرانسیسکو به بالاترین حد خود رسیده بود، اخباری از نوزادانی که تحت تاثیر داروی تالیدومید (thalidomide) [دارویی آرام بخش] ناقصالخلقه متولد شده بودند، و همچنین آلوده شدن پارک مرکزی نیویورک توسط ذرات رادیو اکتیو منتشر شد و این موضوع آمریکاییان نگران را به خواندن «اکسیرهای مرگ» و «تخریب بیمورد» سوق داد چراکه اهمیت «جدایی ناپذیری .... #بهداشت عمومی و محیط زیست» نادیده انگاشته شده بود. نثر روان کارسون، که با دقت علمی وی همراه بود، بسیاری از ترسهایی که از برداشت غلط ناشی شده بود را توجیه کرد و راهکاری نیز برای تغییر ارائه داد. علیرغم مقالاتی چون «خانم کارسون، خاموش باش!» و فراخوانهایی که برای «نادیده انگاشتن» کتاب وی انجام شد، #کتاب #بهارخاموش با سرعت چشمگیری میرفت تا به قول یکی از سناتورها، «تغییری اساسی در مسیر تاریخ» ایجاد کند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Fzjv4N
#محیطزیست
@Tavaana_TavaanaTech
در تابستان ۱۹۶۲ (۱۳۴۱)، به نظر میرسید که یک جنگ هسته ای در پیش است. چنانکه تهدید بحران موشکی کوبا توجه آمریکا را به خود جلب کرده بود و در کنار بروز فاجعه ویتنام، بحران جدید ناشناخته ای آمریکاییان را فرا گرفته بود. «بهار خاموش»، کیفرخواست سنگینی علیه استفاده بیرویه از سموم دفع آفات بود که توسط نویسنده و بومشناس سرشناس، «راشل کارسون» نوشته شد و در لیست کتابهای پرفروش نیویورکتایمز قرار گرفت و همچنین بین دانشمندان و عموم مردم خوش درخشید.در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، کشف ماده حشرهکش «ددت» به عنوان معجزه عصر حاضر عنوان شد؛ برای جلوگیری از مالاریا و تیفوس سرتاسر ایالتها سمپاشی شدند و پارکهای ملی از انواع آفات شب پره ها مصون ماندند، در عین حال حشرهکش ها در منازل نیز «تنها ظرف شش ثانیه» حشرات را از بین میبردند.
صنعت حشرهکشهای چند میلیون دلاری وعده «زندگی بهتر با علم شیمی» را دادند و به هیچ عنوان جایی برای نگرانی به نظر نمیرسید. گرچه پیش از آن، یک جنبش زیست محیطی بر پایه به حداکثر رساندن توانایی انسان برای بهرهبرداری از محیط زیست شکل گرفته بود و این موضوع با استفاده گسترده از حشرهکشها کاملا سازگاری داشت. در واقع بسیاری از اعضای باشگاه معتبر طرفداران محیط زیست سیرا (Sierra Club) به عنوان اعضای هیات مدیره کارخانه های شیمیایی مشغول خدمت شدند. با این حال کارسون خوب میدانست که این صنعت شیمیایی میتواند یک دشمن توانمند هم باشد؛ وی همچنین میدانست که باید خطر آن را به عموم گوشزد کند. او مینویسد: «اگر من تمام توان خود را در این راه به کار نمیگرفتم دیگر نمیتوانستم از شنیدن آواز توکا [نوعی پرنده] لذت ببرم.»
در حالی که غلظت #آلودگی_هوا در سان فرانسیسکو به بالاترین حد خود رسیده بود، اخباری از نوزادانی که تحت تاثیر داروی تالیدومید (thalidomide) [دارویی آرام بخش] ناقصالخلقه متولد شده بودند، و همچنین آلوده شدن پارک مرکزی نیویورک توسط ذرات رادیو اکتیو منتشر شد و این موضوع آمریکاییان نگران را به خواندن «اکسیرهای مرگ» و «تخریب بیمورد» سوق داد چراکه اهمیت «جدایی ناپذیری .... #بهداشت عمومی و محیط زیست» نادیده انگاشته شده بود. نثر روان کارسون، که با دقت علمی وی همراه بود، بسیاری از ترسهایی که از برداشت غلط ناشی شده بود را توجیه کرد و راهکاری نیز برای تغییر ارائه داد. علیرغم مقالاتی چون «خانم کارسون، خاموش باش!» و فراخوانهایی که برای «نادیده انگاشتن» کتاب وی انجام شد، #کتاب #بهارخاموش با سرعت چشمگیری میرفت تا به قول یکی از سناتورها، «تغییری اساسی در مسیر تاریخ» ایجاد کند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Fzjv4N
#محیطزیست
@Tavaana_TavaanaTech
اسکندر فیروز پدر محیط زیست ایران و نخستین رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران در سن ۹۳ سالگی ساعاتی پیش درگذشت.
با تلاش اسکندر فیروز حدود ۵۰ سال پیش مدیران ارشد محیط زیست ۱۸ کشور پیشرفته جهان، به میزبانی سازمان حفاظت #محیط_زیست ایران در شهر رامسر گرد هم آمدند تا سند نخستین کنوانسیون زیستمحیطی جهان را برای حفاظت از تالابها و پرندگان مهاجر جهان به امضا برسانند تا نام رامسر بر روی کنوانسیون بینالمللی حفاظت از تالابهای جهان نقش ببندد و پیشتازی ایران را در عرصه حفاظت #محیطزیست به اثبات برساند.
طبیعت ایران وامدار نگاه و آگاهی و عمل او ست. هر چند پس از انقلاب ۵۷ تلاشهای ایشان به بار ننشست و بیش از ۸۰ درصد تالابهای بینالمللی ایران نابود شدند.
#اسکندر_فیروز
#محیط_زیست
@Tavaana_TavaanaTech
با تلاش اسکندر فیروز حدود ۵۰ سال پیش مدیران ارشد محیط زیست ۱۸ کشور پیشرفته جهان، به میزبانی سازمان حفاظت #محیط_زیست ایران در شهر رامسر گرد هم آمدند تا سند نخستین کنوانسیون زیستمحیطی جهان را برای حفاظت از تالابها و پرندگان مهاجر جهان به امضا برسانند تا نام رامسر بر روی کنوانسیون بینالمللی حفاظت از تالابهای جهان نقش ببندد و پیشتازی ایران را در عرصه حفاظت #محیطزیست به اثبات برساند.
طبیعت ایران وامدار نگاه و آگاهی و عمل او ست. هر چند پس از انقلاب ۵۷ تلاشهای ایشان به بار ننشست و بیش از ۸۰ درصد تالابهای بینالمللی ایران نابود شدند.
#اسکندر_فیروز
#محیط_زیست
@Tavaana_TavaanaTech