برای شادی دیگران و قلب خودتان چه میکنید؟
واکنش این کودک را از شنیدن خبر کادوی تولدش ببینید؟ گاهی شادی و شادی بخشیدن تنها با اعلام خبری خوش پیش از موعد مقرر به دست میآید. شادی که هم قلب شما را روشن میکند و هم قلب عزیزان و اطرافیانتان را....
از صفحه فیسبوک حس
#شادی
#مهربانی
#کودکی
#والدین
#فرزندان
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
واکنش این کودک را از شنیدن خبر کادوی تولدش ببینید؟ گاهی شادی و شادی بخشیدن تنها با اعلام خبری خوش پیش از موعد مقرر به دست میآید. شادی که هم قلب شما را روشن میکند و هم قلب عزیزان و اطرافیانتان را....
از صفحه فیسبوک حس
#شادی
#مهربانی
#کودکی
#والدین
#فرزندان
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
در سالروز ترور جان لنون: اسطوره صلحطلب
تصور کنید تمام مردم در صلح زندگی میکنند
«جان وینسون لنون» در نهم اکتبر سال ۱۹۴۰ چشم به جهان گشود. خوانندهای اسطورهای که با ترانهها و آهنگهایش چهره موسیقی راک را تغییر داد. او یکی از برجستهترین آهنگسازان و خوانندگان جهان است. خوانندهای که آهنگ «تصور کن» وی سالهای سال #آواز بسیاری از جنبشهای اعتراضی #صلحطلب بوده است و توسط سازمان جهانی ملل متحد نیز به رسمیت شناخته شده است.
شهرت لنون تنها به خاطر آهنگها و ترانههایش نیست. زندگی او فراز و نشیبهای بسیاری داشته است. لنون یکی از اعضای موسس گروه بیتلز بود و در حرکتهای سیاسی و ضدخشونت نیز فعال بود. مرگ #لنون دقیقا به شیوهای رخ داده بود که پیشبینی میکرد و در مقابل شیوه زندگی او برای مبارزه با جنگ و ترور بود. لنون پس از سال ۱۹۷۱ و نقل مکان به نیویورک علیه جنگ ویتنام مبارزه کرد و به یکی از منتقدین ریچارد نیکسون تبدیل شد. او در این سالها آهنگها و ترانههایش را بر پایه سرود #ضدجنگ تصویب کرد. شهرت لنون و همینطور تاثیرگذاری موسیقیاش به این جنبش کمک زیادی رساند.
او و پل مککارتنی نقش بزرگی در نوشتن ترانههای نو در قرن بیستم داشتند. گروه بیتلز در سال ۱۹۷۰ از هم پاشید اما لنون کار انفرادیاش را ادامه داد. وی بعد از این جدایی مسیر حرفهایاش را پیگیری کرد اما این راه تنها یک دهه ادامه یافت. چرا که لنون ۳۴ سال پیش در چنین روزی به ضرب گلوله کشته شد.
اسطوره موسیقی قرن بیستم با گروه بیتلز و آلبوم «Please, Please me» به شهرتی فرارگیر رسید. و طی سال های پس از آن موسیقی وی فراگیرتر شد. به طوری که در سال ۲۰۱۰ فروش آلبوم انفرادی لنون در امریکا به بیش از ۱۴ میلیون نسخه رسید. از این میان ۲۵ تکآهنگ او در صد اثر برتر بیلبورد ایالات متحده امریکا قرار دارند.
لنون در زمینه موسیقی بیش از هنرپیشگی، سیاست، نویسندگی و هر رشتهای دیگر شناخته شده است. مردم انگلیس در سال ۲۰۰۲ در نظرسنجی بیبیسی به وی مقام هشتمین شخصیت برتر بریتانیا را دادند. گوگل نیز در هفتادمین سالروز تولدش لوگوی خود را همراه با #آهنگ «تصور کن» به یاد او تغییر داد. آهنگهایی که لنون با مضمون #صلح نوشته است شامل «تصور کن»، «به صلح شانسی بده»، «زنده باد مردم»، «قهرمان طبقه کارگر» و «تمامی نیاز تو عشق است» است.
مرگ نابهنگام جان لنون در سال ۱۹۸۰ رخ داد. او همراه همسرش یوکو اونو به آپارتمانش در ساختمان داکوتا شهر نیویورک باز میگشت که توسط طرفدار سابقش با نام «مارک دیوید چپمن» به ضرب گلوبه کشته شد. او انگیزهاش را از قتل لنون رسیدن به شهرت اعلام کرده بود. مارک چپمن هنوز در زندان به سر میبرد.
به همین مناسبت سومین آهنگ قرار گرفته در میان پانصد ترک برتر تمام تاریخ مجله «رولینگ استون» بریتانیا را با هم میشنویم. آهنگی که از آن به عنوان امضای جان لنون یاد میشود:
Imagine there's no Heaven
تصور کنین که بهشتی وجود نداره
It's easy if you try
آسونه اگه تلاش کنی
No hell below us
جهنمی زیر ما نیست
Above us only sky
بالای ما فقط آسمونه
Imagine all the people
تصور کنین که تمام مردم
Living for today
برای امروز زندگی میکنن
Imagine there's no countries
تصور کنین هیچ کشوری وجود نداره
It isn't hard to do
انجامش سخت نیست
Nothing to kill or die for
چیزی نیست که به خاطرش کشت یا مرد
And no religion too
همچنین هیچ دینی هم وجود نداره
Imagine all the people
تصور کنین که تمام مرد
Living life in peace
در صلح زندگی میکنن
You may say that I'm a dreamer
امکان داره بگین من خیالپردازم
But I'm not the only one
اما من تنها شخص نیستم
I hope someday you'll join us
امیدوارم یه روز به ما بپیوند
And the world will be as one
و جهان یکی میشو
Imagine no possessions
تصور کن هیچ ملک خصوصی ای وجود نداره
I wonder if you can
میخوام ببینم اگه میتونی
No need for greed or hunger
چیزی نیست که بخاطرش طمع ورزی
A brotherhood of man
یه سرزمین برادری که انسان ها توش زندگی میکنن
Imagine all the people
تصور کنین که تمام مردم
Sharing all the world
تمام دنیا رو به اشتراک میذارن
You may say that I'm a dreamer
امکان داره بگین من خیالپردازم
But I'm not the only one
اما من تنها شخص نیستم
I hope someday you'll join us
امیدوارم یه روز به ما بپیوندی
And the world will be as one
و جهان یکی میشود
@Tavaana_Tavaanatech
تصور کنید تمام مردم در صلح زندگی میکنند
«جان وینسون لنون» در نهم اکتبر سال ۱۹۴۰ چشم به جهان گشود. خوانندهای اسطورهای که با ترانهها و آهنگهایش چهره موسیقی راک را تغییر داد. او یکی از برجستهترین آهنگسازان و خوانندگان جهان است. خوانندهای که آهنگ «تصور کن» وی سالهای سال #آواز بسیاری از جنبشهای اعتراضی #صلحطلب بوده است و توسط سازمان جهانی ملل متحد نیز به رسمیت شناخته شده است.
شهرت لنون تنها به خاطر آهنگها و ترانههایش نیست. زندگی او فراز و نشیبهای بسیاری داشته است. لنون یکی از اعضای موسس گروه بیتلز بود و در حرکتهای سیاسی و ضدخشونت نیز فعال بود. مرگ #لنون دقیقا به شیوهای رخ داده بود که پیشبینی میکرد و در مقابل شیوه زندگی او برای مبارزه با جنگ و ترور بود. لنون پس از سال ۱۹۷۱ و نقل مکان به نیویورک علیه جنگ ویتنام مبارزه کرد و به یکی از منتقدین ریچارد نیکسون تبدیل شد. او در این سالها آهنگها و ترانههایش را بر پایه سرود #ضدجنگ تصویب کرد. شهرت لنون و همینطور تاثیرگذاری موسیقیاش به این جنبش کمک زیادی رساند.
او و پل مککارتنی نقش بزرگی در نوشتن ترانههای نو در قرن بیستم داشتند. گروه بیتلز در سال ۱۹۷۰ از هم پاشید اما لنون کار انفرادیاش را ادامه داد. وی بعد از این جدایی مسیر حرفهایاش را پیگیری کرد اما این راه تنها یک دهه ادامه یافت. چرا که لنون ۳۴ سال پیش در چنین روزی به ضرب گلوله کشته شد.
اسطوره موسیقی قرن بیستم با گروه بیتلز و آلبوم «Please, Please me» به شهرتی فرارگیر رسید. و طی سال های پس از آن موسیقی وی فراگیرتر شد. به طوری که در سال ۲۰۱۰ فروش آلبوم انفرادی لنون در امریکا به بیش از ۱۴ میلیون نسخه رسید. از این میان ۲۵ تکآهنگ او در صد اثر برتر بیلبورد ایالات متحده امریکا قرار دارند.
لنون در زمینه موسیقی بیش از هنرپیشگی، سیاست، نویسندگی و هر رشتهای دیگر شناخته شده است. مردم انگلیس در سال ۲۰۰۲ در نظرسنجی بیبیسی به وی مقام هشتمین شخصیت برتر بریتانیا را دادند. گوگل نیز در هفتادمین سالروز تولدش لوگوی خود را همراه با #آهنگ «تصور کن» به یاد او تغییر داد. آهنگهایی که لنون با مضمون #صلح نوشته است شامل «تصور کن»، «به صلح شانسی بده»، «زنده باد مردم»، «قهرمان طبقه کارگر» و «تمامی نیاز تو عشق است» است.
مرگ نابهنگام جان لنون در سال ۱۹۸۰ رخ داد. او همراه همسرش یوکو اونو به آپارتمانش در ساختمان داکوتا شهر نیویورک باز میگشت که توسط طرفدار سابقش با نام «مارک دیوید چپمن» به ضرب گلوبه کشته شد. او انگیزهاش را از قتل لنون رسیدن به شهرت اعلام کرده بود. مارک چپمن هنوز در زندان به سر میبرد.
به همین مناسبت سومین آهنگ قرار گرفته در میان پانصد ترک برتر تمام تاریخ مجله «رولینگ استون» بریتانیا را با هم میشنویم. آهنگی که از آن به عنوان امضای جان لنون یاد میشود:
Imagine there's no Heaven
تصور کنین که بهشتی وجود نداره
It's easy if you try
آسونه اگه تلاش کنی
No hell below us
جهنمی زیر ما نیست
Above us only sky
بالای ما فقط آسمونه
Imagine all the people
تصور کنین که تمام مردم
Living for today
برای امروز زندگی میکنن
Imagine there's no countries
تصور کنین هیچ کشوری وجود نداره
It isn't hard to do
انجامش سخت نیست
Nothing to kill or die for
چیزی نیست که به خاطرش کشت یا مرد
And no religion too
همچنین هیچ دینی هم وجود نداره
Imagine all the people
تصور کنین که تمام مرد
Living life in peace
در صلح زندگی میکنن
You may say that I'm a dreamer
امکان داره بگین من خیالپردازم
But I'm not the only one
اما من تنها شخص نیستم
I hope someday you'll join us
امیدوارم یه روز به ما بپیوند
And the world will be as one
و جهان یکی میشو
Imagine no possessions
تصور کن هیچ ملک خصوصی ای وجود نداره
I wonder if you can
میخوام ببینم اگه میتونی
No need for greed or hunger
چیزی نیست که بخاطرش طمع ورزی
A brotherhood of man
یه سرزمین برادری که انسان ها توش زندگی میکنن
Imagine all the people
تصور کنین که تمام مردم
Sharing all the world
تمام دنیا رو به اشتراک میذارن
You may say that I'm a dreamer
امکان داره بگین من خیالپردازم
But I'm not the only one
اما من تنها شخص نیستم
I hope someday you'll join us
امیدوارم یه روز به ما بپیوندی
And the world will be as one
و جهان یکی میشود
@Tavaana_Tavaanatech
آهنگ ماندگار «بلال بلالم» از گروه موسیقی شهرزاد
تقدیم به همراهان همیشگی توانا
گروه موسیقی «شهرزاد» متشکل از زنان خواننده و نوازنده یکی از ترانههای ماندگار محلی شیراز را بازخوانی کردهاند. این گروه مخصوص بانوان در داخل کشور به اجرای کنسرت میپردازد و در این ویدیو یکی از ترانههای فولکور شیرازی را اجرا میکنند. «مارال پویا» خواننده گروه در این اجرا است و «نغمه صغیر» ترانه را با نوازندگی بربط آغاز می کند.
بلال بلالم
آسِمُونْ بِ اى گَپى،
گُوشَشْ نِوِشْتِه، گُوشَشْ نِوِشْتِه
هَرْ کى يارِشْ خُوشْگِلِ، جَاشْ تُو بِهِشْتِ
َبلالْ بَلالُمْ، سى خُودِتْ لِيلى
کِردىْ کَبابُمْ سى خُودِتْ لِيلى
آسمان به اين گپى،
گوشهاش نوشته، گوشهاش نوشته
هر کسى يارش خوشگله، جايش تو بهشته
بلال بلالم، سى خودت ليلى
کردى کبابم، سى خودت ليلى
#زنان
#نوازندگی
#خوانندگی
#موسیقی
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
تقدیم به همراهان همیشگی توانا
گروه موسیقی «شهرزاد» متشکل از زنان خواننده و نوازنده یکی از ترانههای ماندگار محلی شیراز را بازخوانی کردهاند. این گروه مخصوص بانوان در داخل کشور به اجرای کنسرت میپردازد و در این ویدیو یکی از ترانههای فولکور شیرازی را اجرا میکنند. «مارال پویا» خواننده گروه در این اجرا است و «نغمه صغیر» ترانه را با نوازندگی بربط آغاز می کند.
بلال بلالم
آسِمُونْ بِ اى گَپى،
گُوشَشْ نِوِشْتِه، گُوشَشْ نِوِشْتِه
هَرْ کى يارِشْ خُوشْگِلِ، جَاشْ تُو بِهِشْتِ
َبلالْ بَلالُمْ، سى خُودِتْ لِيلى
کِردىْ کَبابُمْ سى خُودِتْ لِيلى
آسمان به اين گپى،
گوشهاش نوشته، گوشهاش نوشته
هر کسى يارش خوشگله، جايش تو بهشته
بلال بلالم، سى خودت ليلى
کردى کبابم، سى خودت ليلى
#زنان
#نوازندگی
#خوانندگی
#موسیقی
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
مریم بنیکریم؛ مشاور ارشد بازاریابی هتلهای «هایت» در امریکا
مریم بنیکریم از زنان موفق ایرانی در کشور امریکا است. او در کودکی همراه خانواده از ایران به پاریس، سانفرانسیسکو و پس از آن لندن مهاجرت کرد. وی بعدها به امریکا رفت و در آنجا مشغول به تحصیل شد. مریم زنی باهوش و پرانرژی است و از روحیهای مردمی برخوردار است و همین ویژگیها او را در مشاغل سختی که بر عهده گرفته موفق کرده است. از جمله این مشاغل میتوان به کار در حوزه بازاریابی روزنامهنگاری و رسانه اشاره کرد. او در حال حاضر ساکن شیکاگو است و در ماه ژنوایه سال ۲۰۱۵ دست به تغییر شغل بزرگی زد و به حوزه هتلداری وارد شد.
مریم فارغالتحصیل رشته علوم سیاسی از کالج «برنارد» است. او در رشته مدیریت بازرگانی و روابط بینالملل در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه کلمبیا فارغالتحصیل شده است. او در کنار شغل اصلیاش یعنی مشاور ارشد بازاریابی مجموعه هتلهای «هایت» امریکا، به عنوان عضو کمیته گزارشگران بدون مرز و مرکز پزشکی «مانت سینایی» هم فعالیت دارد.
مریم سالهای زیادی در حوزه بازاریابی رسانه و انتشارات مشغول به کار بود. او مشاور ارشد بازاریابی کمپانی بزرگ «گانت» بود که به انتشار روزنامههایی همچون «USA Today» میپردازد. تجربه سالها کار در موقعیتهای مدیریتی و تصمیمگیری او را به جایگاهی مدیریتی و برتر در مجموعه هتلهای «هایت» رسانده است.
مریم از سال ۲۰۱۵ مسئول تبلیغ و رشد برند هتلهای «هایت» و ابتکار در زمینه بازاریابی و جذب سرمایههای جدید شد. او بیش از بیست سال در حوزه اقتصاد و بازاریابی فعالیت داشته و مادر دو فرزند است. او از طرف شرکت «فست» به عنوان یکی از پنجاه زن قدرتمند نیویورک انتخاب شده و همچنین به عنوان یکی از خلاقترین افراد در حوزه تجارت و بازاریابی شناخته شده است.
مریم همچون زنان دیگر با چالشهای زیادی در حوزه اشتغال مواجه بوده و میگوید: «فقط نیاز به اعتماد به نفس داری تا تجربیاتت را وارد حوزه کار کنی.» او همچنین معتقد است که نسبت به افراد دیگر فردی ریسکپذیر برای پذیرش تغییرات است و صبر زیادی در پیشبرد کار از خود نشان میدهد.
منبع: نیوزروم
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
#زنان #زنان_توانا #زنان_موفق
#مدیریت
#بازاریابی
#موفقیت
مریم بنیکریم از زنان موفق ایرانی در کشور امریکا است. او در کودکی همراه خانواده از ایران به پاریس، سانفرانسیسکو و پس از آن لندن مهاجرت کرد. وی بعدها به امریکا رفت و در آنجا مشغول به تحصیل شد. مریم زنی باهوش و پرانرژی است و از روحیهای مردمی برخوردار است و همین ویژگیها او را در مشاغل سختی که بر عهده گرفته موفق کرده است. از جمله این مشاغل میتوان به کار در حوزه بازاریابی روزنامهنگاری و رسانه اشاره کرد. او در حال حاضر ساکن شیکاگو است و در ماه ژنوایه سال ۲۰۱۵ دست به تغییر شغل بزرگی زد و به حوزه هتلداری وارد شد.
مریم فارغالتحصیل رشته علوم سیاسی از کالج «برنارد» است. او در رشته مدیریت بازرگانی و روابط بینالملل در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه کلمبیا فارغالتحصیل شده است. او در کنار شغل اصلیاش یعنی مشاور ارشد بازاریابی مجموعه هتلهای «هایت» امریکا، به عنوان عضو کمیته گزارشگران بدون مرز و مرکز پزشکی «مانت سینایی» هم فعالیت دارد.
مریم سالهای زیادی در حوزه بازاریابی رسانه و انتشارات مشغول به کار بود. او مشاور ارشد بازاریابی کمپانی بزرگ «گانت» بود که به انتشار روزنامههایی همچون «USA Today» میپردازد. تجربه سالها کار در موقعیتهای مدیریتی و تصمیمگیری او را به جایگاهی مدیریتی و برتر در مجموعه هتلهای «هایت» رسانده است.
مریم از سال ۲۰۱۵ مسئول تبلیغ و رشد برند هتلهای «هایت» و ابتکار در زمینه بازاریابی و جذب سرمایههای جدید شد. او بیش از بیست سال در حوزه اقتصاد و بازاریابی فعالیت داشته و مادر دو فرزند است. او از طرف شرکت «فست» به عنوان یکی از پنجاه زن قدرتمند نیویورک انتخاب شده و همچنین به عنوان یکی از خلاقترین افراد در حوزه تجارت و بازاریابی شناخته شده است.
مریم همچون زنان دیگر با چالشهای زیادی در حوزه اشتغال مواجه بوده و میگوید: «فقط نیاز به اعتماد به نفس داری تا تجربیاتت را وارد حوزه کار کنی.» او همچنین معتقد است که نسبت به افراد دیگر فردی ریسکپذیر برای پذیرش تغییرات است و صبر زیادی در پیشبرد کار از خود نشان میدهد.
منبع: نیوزروم
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
#زنان #زنان_توانا #زنان_موفق
#مدیریت
#بازاریابی
#موفقیت
پیام وزیر بهداشت درباره بخیه کودک خردسال
دکتر هاشمی، وزیر بهداشت و درمان درباره کشیده شدن بخیههای کودک خردسال پیامی به مردم و جامعه پزشکی منتشر کرده است. وی در این پیام بخشی از ماجرای رخ داده درباره صدرا را ناصحیح خوانده است. او همچنین قول برخورد و پیگیری درباره دستاندرکاران حادثه اتفاق افتاده را داده است. در ادامه پیام حسن هاشمی را میخوانید:
«درباره حادثه تلخ بیمارستان خمینی شهر اصفهان؛ دو نکته دارم. یکی با مردم، و دیگری با همکارانم.
به مردم مهربانمان میگویم که بعد از تحقیقات مفصل دو تیم بازرسی از وزارت بهداشت، روشن شده روایت هایی که برخی شبکه های اجتماعی و خبری، از رفتاری #غیرانسانی در #اورژانس بیمارستان ارائه کردند، صحیح و کامل نبوده است.
جزئیات حادثه را همکارانم بیان کردهاند و اکنون روشن است. تکرار نمیکنم. اما نمیتوانم #شگفتی ام را از ترویج ناشایست #بیاعتمادی میان اقشار مختلف جامعه ابراز نکنم؛ آنهم میان بیمار و کادر پزشکی.
به مردم عزیز اطمینان میدهم که مهم تر از حقوق آنان، هیچ مصلحت و ملاحظهای در کار ما نیست؛ و برخورد شدیدی که با دست اندرکاران و مقصرین این حادثه صورت گرفته، نه به دلیل بزرگی جرم، که حاکی از اهتمام همه خدمتگزاران شما در عرصه بهداشت و درمان است؛ بر اینکه #تضییع #عامدانه اندکی از #حقوق_بیماران نیز در نظام سلامت، قابل #اغماض نیست.
اما سخنی نیز با همکاران پزشک و پرستاران شریف و خدوم. حق میدهم #دلشکسته و #آزرده باشید از اینکه قصور یا اشتباه فردی، سبب شده خدمات #فداکارانه شما در دور افتادهترین نقاط و در سختترین شرایط، زیر سوال برود.
مگر نه اینکه؛ در همین چند هفته گذشته، سه نفر از پزشکان نخبه و جوان، جانشان را در راه خدمت به مردم از دست دادند؛ آقای دکتر عزت الله صادقي جراح و فوق تخصص عروق در کرمانشاه، خانم دکتر شهپوری در مسیر خدمت رسانی به زایران کربلا و دکتر پویان، متخصص جوان جراحی مغز و اعصاب، آنهم در اولین روز خدمت خود در کاشمر.
ایمان دارم، مردم ما #قدرشناس خادمان خود هستند. همچنان که یقین دارم، جامعه #خدوم #پزشکان و #پرستاران کشور هم در مسیر پرفراز و نشیب خدمت به مردم، همچنان استوار خواهند ماند.
براي صدراي عزيز و پر جنب و جوش هم آرزوي #سلامتي مي كنم. اميد كه خود روزي در لباس مقدس #پزشكي به مردم خدمت كند.»
دکتر حسن هاشمی - هفدهم آذر ۹۴
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر هاشمی، وزیر بهداشت و درمان درباره کشیده شدن بخیههای کودک خردسال پیامی به مردم و جامعه پزشکی منتشر کرده است. وی در این پیام بخشی از ماجرای رخ داده درباره صدرا را ناصحیح خوانده است. او همچنین قول برخورد و پیگیری درباره دستاندرکاران حادثه اتفاق افتاده را داده است. در ادامه پیام حسن هاشمی را میخوانید:
«درباره حادثه تلخ بیمارستان خمینی شهر اصفهان؛ دو نکته دارم. یکی با مردم، و دیگری با همکارانم.
به مردم مهربانمان میگویم که بعد از تحقیقات مفصل دو تیم بازرسی از وزارت بهداشت، روشن شده روایت هایی که برخی شبکه های اجتماعی و خبری، از رفتاری #غیرانسانی در #اورژانس بیمارستان ارائه کردند، صحیح و کامل نبوده است.
جزئیات حادثه را همکارانم بیان کردهاند و اکنون روشن است. تکرار نمیکنم. اما نمیتوانم #شگفتی ام را از ترویج ناشایست #بیاعتمادی میان اقشار مختلف جامعه ابراز نکنم؛ آنهم میان بیمار و کادر پزشکی.
به مردم عزیز اطمینان میدهم که مهم تر از حقوق آنان، هیچ مصلحت و ملاحظهای در کار ما نیست؛ و برخورد شدیدی که با دست اندرکاران و مقصرین این حادثه صورت گرفته، نه به دلیل بزرگی جرم، که حاکی از اهتمام همه خدمتگزاران شما در عرصه بهداشت و درمان است؛ بر اینکه #تضییع #عامدانه اندکی از #حقوق_بیماران نیز در نظام سلامت، قابل #اغماض نیست.
اما سخنی نیز با همکاران پزشک و پرستاران شریف و خدوم. حق میدهم #دلشکسته و #آزرده باشید از اینکه قصور یا اشتباه فردی، سبب شده خدمات #فداکارانه شما در دور افتادهترین نقاط و در سختترین شرایط، زیر سوال برود.
مگر نه اینکه؛ در همین چند هفته گذشته، سه نفر از پزشکان نخبه و جوان، جانشان را در راه خدمت به مردم از دست دادند؛ آقای دکتر عزت الله صادقي جراح و فوق تخصص عروق در کرمانشاه، خانم دکتر شهپوری در مسیر خدمت رسانی به زایران کربلا و دکتر پویان، متخصص جوان جراحی مغز و اعصاب، آنهم در اولین روز خدمت خود در کاشمر.
ایمان دارم، مردم ما #قدرشناس خادمان خود هستند. همچنان که یقین دارم، جامعه #خدوم #پزشکان و #پرستاران کشور هم در مسیر پرفراز و نشیب خدمت به مردم، همچنان استوار خواهند ماند.
براي صدراي عزيز و پر جنب و جوش هم آرزوي #سلامتي مي كنم. اميد كه خود روزي در لباس مقدس #پزشكي به مردم خدمت كند.»
دکتر حسن هاشمی - هفدهم آذر ۹۴
@Tavaana_TavaanaTech
فاطمه معتمدآریا از بازجوییاش میگوید: به بازجویم گفتم دوست شما هستم، نه دشمن!
@Tavaana_Tavaanatech 👇 👇 👇 👇
@Tavaana_Tavaanatech 👇 👇 👇 👇
فاطمه معتمدآریا از بازجوییاش میگوید: به بازجویم گفتم دوست شما هستم، نه دشمن!
فاطمه معتمد آریا در آبان ماه سال ۱۳۹۴ مصاحبهای با ماهنامه «تبار» انجام داده است. وی در گفتگویی که با عسل عباسیان داشته است بخشهایی از جریان بازجوییاش را تعریف کرده است.
فاطمه معتمد آریا پس از اعتراضات گسترده سال ۱۳۸۸ و به دلیل حضور بدون حجاب در جشنواره کن ممنوعالتصویر شد. نمایش تصویر این بازیگر نیز ار تلویزیون ممنوع شد. تا اینکه اخیرا این محدودیت برداشته شده است. از سال ۹۲ نیز فیلمهایی با بازی او مجوز دریافت کردهاند. تیتر مصاحبه او با ماهنامه تبار، «یاد گرفتم ببخشم» است. بخشی از صحبتهای جالب او را از روند بازجوییاش میخوانیم:
«من که در این سن میتوانم آنقدر با آرامش حرف بزنم تا هفت، هشت سال پیش از رفتارهای ناپسندی که با من کرده بودند دلخور بودم و دائم جدل داشتم. میدانستم که همه را میبخشم و ذهنم را از هر جدالی خالی میکنم ولی در لحظهای که مثلا مرا بیدلیل بازجویی میکردند، جز گریه کردن کار دیگری از دستم برنمی آمد چون دلم نمیخواست جدل کنم. فقط سکوت میکردم و اشک میریختم، برای اینکه من در جای نامتعادلی واقع شده بودم، جایی که حقم نبود و شایستهام نیست. برخی مرا به خاطر آموزههای غلطی که در ذهنشان وجود داشت، بازجویی میکردند. نمیخواهم بگویم که من راحت زندگی کردم، من زندگی را راحت نگاه کردم. راحت گذشتم از کنار این اتفاقها.
(با مکث و بغض) راحت گذشتم از اینکه در بهترین سالهای عمر حرفهایام از بازی کردن منع شدم. منتها آنقدر شور زندگی و عشق به حرفهام در من زیاد بود که قشنگ جهتش را تغییر دادم. یعنی به جای اینکه بخواهم فکر کنم وای! چرا من کار نمیکنم، هرگز این افکار را به ذهنم راه ندادم، بلکه فکر کردم من چه آدم خوشبختی هستم که میتوانم از این بازجوییها راحت بگذرم. دلیلش همین بود که فوری جهتم را به سمت کارهایی تغییر دادم که از قبل هم، ذره ذره انجامشان میدادم ولی نمیتوانستم همه وقتم را صرفشان کنم مثل کارهای خیریه یا کمک کردن به انجمنها و موسساتی که برای بیماران کار میکنند.
از موسسات کمک به بچههای سرطانی گرفته تا بیماریهای ناشناخته و … همین امر باعث میشد که زهر این اتفاقات برایم گرفته شود. درس خوبی هم از بچههای دفاع مقدس گرفتم به خصوص از حبیب احمدزاده که روزی به من گفت: «نگاه کن معتمدآریا! اینها همانها هستند که مینشینند و فیلمهای تو را نگاه میکنند. پس اینها دشمن تو نیستند.» و من در اولین بازجویی رسمی ام گفتم که من دشمن شما نیستم چون وقتی میروید خانه، تلویزیونتان را روشن میکنید و بچهتان در بغلتان مینشیند و خانمتان بغل دستتان نشسته و تصویر من در تلویزیون است. یعنی من به خانوادهی شما آمدهام، پس من دوست شما هستم. گفتم شما هم دشمن من نیستید چون ما میتوانیم دربارهی مشکلاتی که برای من وجود دارد، با هم حرف بزنیم. این گونه بود یاد گرفتم که می توان به آرامش رسید و میتوان جهان نامتعادل و نامناسبِ حیات را به جهت مثبت تغییر داد. در آن سالهایی که از بازی کردن ممنوع بودم جای دیگری نقشهای خودم را اجرا کردم؛ نقش یک آدمی که میتواند به حال دیگران مفید باشد. تیتر زندگی ما به خاطر آموزههای پدرم همیشه این بود: «میزان ارزش هر کسی به اندازهی کمکی است که به دیگران میکند». من همیشه با کمک به دیگران میخواستم ارزش خودم را بالا ببرم و این فقط کمک به آنها نبود، در واقع به خودم کمک می کردم.»
شما درباره #ممنوعالتصویری فاطمه معتمدآریا به خاطر حضور #بیحجاب در جشنواره کن چه فکر میکنید؟
درباره فاطمه #معتمدآریا بخوانید:
جایزه دوم بهترین #بازیگر #زن آسیاپسفیک به معتمدآریا تعلق گرفت
https://goo.gl/2UIg8n
@Tavaana_Tavaanatech
فاطمه معتمد آریا در آبان ماه سال ۱۳۹۴ مصاحبهای با ماهنامه «تبار» انجام داده است. وی در گفتگویی که با عسل عباسیان داشته است بخشهایی از جریان بازجوییاش را تعریف کرده است.
فاطمه معتمد آریا پس از اعتراضات گسترده سال ۱۳۸۸ و به دلیل حضور بدون حجاب در جشنواره کن ممنوعالتصویر شد. نمایش تصویر این بازیگر نیز ار تلویزیون ممنوع شد. تا اینکه اخیرا این محدودیت برداشته شده است. از سال ۹۲ نیز فیلمهایی با بازی او مجوز دریافت کردهاند. تیتر مصاحبه او با ماهنامه تبار، «یاد گرفتم ببخشم» است. بخشی از صحبتهای جالب او را از روند بازجوییاش میخوانیم:
«من که در این سن میتوانم آنقدر با آرامش حرف بزنم تا هفت، هشت سال پیش از رفتارهای ناپسندی که با من کرده بودند دلخور بودم و دائم جدل داشتم. میدانستم که همه را میبخشم و ذهنم را از هر جدالی خالی میکنم ولی در لحظهای که مثلا مرا بیدلیل بازجویی میکردند، جز گریه کردن کار دیگری از دستم برنمی آمد چون دلم نمیخواست جدل کنم. فقط سکوت میکردم و اشک میریختم، برای اینکه من در جای نامتعادلی واقع شده بودم، جایی که حقم نبود و شایستهام نیست. برخی مرا به خاطر آموزههای غلطی که در ذهنشان وجود داشت، بازجویی میکردند. نمیخواهم بگویم که من راحت زندگی کردم، من زندگی را راحت نگاه کردم. راحت گذشتم از کنار این اتفاقها.
(با مکث و بغض) راحت گذشتم از اینکه در بهترین سالهای عمر حرفهایام از بازی کردن منع شدم. منتها آنقدر شور زندگی و عشق به حرفهام در من زیاد بود که قشنگ جهتش را تغییر دادم. یعنی به جای اینکه بخواهم فکر کنم وای! چرا من کار نمیکنم، هرگز این افکار را به ذهنم راه ندادم، بلکه فکر کردم من چه آدم خوشبختی هستم که میتوانم از این بازجوییها راحت بگذرم. دلیلش همین بود که فوری جهتم را به سمت کارهایی تغییر دادم که از قبل هم، ذره ذره انجامشان میدادم ولی نمیتوانستم همه وقتم را صرفشان کنم مثل کارهای خیریه یا کمک کردن به انجمنها و موسساتی که برای بیماران کار میکنند.
از موسسات کمک به بچههای سرطانی گرفته تا بیماریهای ناشناخته و … همین امر باعث میشد که زهر این اتفاقات برایم گرفته شود. درس خوبی هم از بچههای دفاع مقدس گرفتم به خصوص از حبیب احمدزاده که روزی به من گفت: «نگاه کن معتمدآریا! اینها همانها هستند که مینشینند و فیلمهای تو را نگاه میکنند. پس اینها دشمن تو نیستند.» و من در اولین بازجویی رسمی ام گفتم که من دشمن شما نیستم چون وقتی میروید خانه، تلویزیونتان را روشن میکنید و بچهتان در بغلتان مینشیند و خانمتان بغل دستتان نشسته و تصویر من در تلویزیون است. یعنی من به خانوادهی شما آمدهام، پس من دوست شما هستم. گفتم شما هم دشمن من نیستید چون ما میتوانیم دربارهی مشکلاتی که برای من وجود دارد، با هم حرف بزنیم. این گونه بود یاد گرفتم که می توان به آرامش رسید و میتوان جهان نامتعادل و نامناسبِ حیات را به جهت مثبت تغییر داد. در آن سالهایی که از بازی کردن ممنوع بودم جای دیگری نقشهای خودم را اجرا کردم؛ نقش یک آدمی که میتواند به حال دیگران مفید باشد. تیتر زندگی ما به خاطر آموزههای پدرم همیشه این بود: «میزان ارزش هر کسی به اندازهی کمکی است که به دیگران میکند». من همیشه با کمک به دیگران میخواستم ارزش خودم را بالا ببرم و این فقط کمک به آنها نبود، در واقع به خودم کمک می کردم.»
شما درباره #ممنوعالتصویری فاطمه معتمدآریا به خاطر حضور #بیحجاب در جشنواره کن چه فکر میکنید؟
درباره فاطمه #معتمدآریا بخوانید:
جایزه دوم بهترین #بازیگر #زن آسیاپسفیک به معتمدآریا تعلق گرفت
https://goo.gl/2UIg8n
@Tavaana_Tavaanatech
Facebook
جایزه دوم بهترین بازیگر زن آسیاپسفیک به... - Tavaana: E-Learning Institute for Iranian Civil Society توانا: آموزشکده جامعه مدنی…
جایزه دوم بهترین بازیگر زن آسیاپسفیک به معتمدآریا تعلق گرفت
مراسم اعلام برندگان جوایز سینمایی "آسیاپسِفیک"، شامگاه پنجشنبه (۲۶ نوامبر-۵ آذر) در...
مراسم اعلام برندگان جوایز سینمایی "آسیاپسِفیک"، شامگاه پنجشنبه (۲۶ نوامبر-۵ آذر) در...
پاداش ۳۵ میلیون تومانی بانوان کاراتهکای را فدراسیون خورد!
تیم بانوان کاراتهکای ایرانی هیچگونه پاداشی پس از وعده و وعیدهای معاون ورزش همگانی وزارت ورزش دریافت نکرده است. وزارت ورزش مبلغ ۵۰ میلیون تومان پاداش به درخواست علیرضا سمندر، رئیس وقت فدراسیون کاراته برای بانوان تیم ملی در نظر گرفته بود که به دست این ورزشکاران نرسیده است.
بانوان تیم ملی کاراته، شهریور ماه امسال در حال آمادگی برای مسابقات قهرمانی آسیا در ژاپن بودند که شعبانی بهار معاون وزارت ورزش به آنان قول پاداش میدهد. از این مبلغ ۳۵ میلیون تومان به حساب فدراسیون واریز میشود اما صرف خرج و مخارج فدراسیون کاراته میشود. ظاهرا فدراسیون کاراته ایران دچار مشکلات مالی است و همین موضوع از پرداخت پاداش به بانوان ایران جلوگیری کرده است.
این در حالی است که به گزارش خبرگزاری ایسنا در سفرهای اعزامی به مسابقات جهانی چون اندونزی تیم ایران یکی از پر جمعیتترین تیمها بوده و حضور برخی از اعضا در آن ضروری نبوده است. ایران نزدیک به ۲۰ مربی را به مسابقات اعزام کرده بود که از میان آنها ده نفر موفق به دریافت کارت آیدی نشده و کنار تیم نبودند.
در حال حاضر هم علیرضا سمندر از فدراسیون کاراته رفته است و تکلیف پرداخت پاداش به بانوان کاراتهکای معلوم نیست!
در این تیم حمیده عباسعلی، پریسا رحمانی، مهری یزدانی و مائده نصیری عضویت دارند.
#زنان
#ورزش
#کاراته
#تیمملی
@Tavaana_Tavaanatech
تیم بانوان کاراتهکای ایرانی هیچگونه پاداشی پس از وعده و وعیدهای معاون ورزش همگانی وزارت ورزش دریافت نکرده است. وزارت ورزش مبلغ ۵۰ میلیون تومان پاداش به درخواست علیرضا سمندر، رئیس وقت فدراسیون کاراته برای بانوان تیم ملی در نظر گرفته بود که به دست این ورزشکاران نرسیده است.
بانوان تیم ملی کاراته، شهریور ماه امسال در حال آمادگی برای مسابقات قهرمانی آسیا در ژاپن بودند که شعبانی بهار معاون وزارت ورزش به آنان قول پاداش میدهد. از این مبلغ ۳۵ میلیون تومان به حساب فدراسیون واریز میشود اما صرف خرج و مخارج فدراسیون کاراته میشود. ظاهرا فدراسیون کاراته ایران دچار مشکلات مالی است و همین موضوع از پرداخت پاداش به بانوان ایران جلوگیری کرده است.
این در حالی است که به گزارش خبرگزاری ایسنا در سفرهای اعزامی به مسابقات جهانی چون اندونزی تیم ایران یکی از پر جمعیتترین تیمها بوده و حضور برخی از اعضا در آن ضروری نبوده است. ایران نزدیک به ۲۰ مربی را به مسابقات اعزام کرده بود که از میان آنها ده نفر موفق به دریافت کارت آیدی نشده و کنار تیم نبودند.
در حال حاضر هم علیرضا سمندر از فدراسیون کاراته رفته است و تکلیف پرداخت پاداش به بانوان کاراتهکای معلوم نیست!
در این تیم حمیده عباسعلی، پریسا رحمانی، مهری یزدانی و مائده نصیری عضویت دارند.
#زنان
#ورزش
#کاراته
#تیمملی
@Tavaana_Tavaanatech
بازگشت باشکوه لاکپشتها به آغوش دریا
مردی مهربان در پاپوآ گینه نو تاکنون چندین لاکپشت را از مغازه خریده و به آغوش دریا بازگردانده است. «ارون کولینگ» و همکارش مارک دو لاکپشت را از مغازهای که این حیوانات را به عنوان مواد غذایی به فروش میرساند خریده و در دریا آزاد کردند.
ارون در صفحه فیسبوکش میگوید که این لاکپشتها را در مغازهای محلهای یافته است: «لاکپشتها را به قیمت ۵۰ دلار خریداری و پنج کیلومتر رانندگی کردم تا آنها را در دریا آزاد سازم.» دو لاکپشت آزاد شده تنها مورد مهربانی این دو همکار نیست. آنها تاکنون ده لاکپشت دیگر را آزاد کردهاند.
در حال حاضر هفت گونه لاکپشت در دنیا وجود دارد که حیات بیشتر آنها به دلیل قانونی بودن کشتار لاکپشتها در خطر جدی قرار دارد!
منبع: صفحه فیسبوک Arron Culling
با هم عکسهای #آزادسازی دو #لاکپشت را میبینیم...
#محیطزیست
#حیوانات
#حفاظت
#انقراض
@Tavaana_TavaanaTech
مردی مهربان در پاپوآ گینه نو تاکنون چندین لاکپشت را از مغازه خریده و به آغوش دریا بازگردانده است. «ارون کولینگ» و همکارش مارک دو لاکپشت را از مغازهای که این حیوانات را به عنوان مواد غذایی به فروش میرساند خریده و در دریا آزاد کردند.
ارون در صفحه فیسبوکش میگوید که این لاکپشتها را در مغازهای محلهای یافته است: «لاکپشتها را به قیمت ۵۰ دلار خریداری و پنج کیلومتر رانندگی کردم تا آنها را در دریا آزاد سازم.» دو لاکپشت آزاد شده تنها مورد مهربانی این دو همکار نیست. آنها تاکنون ده لاکپشت دیگر را آزاد کردهاند.
در حال حاضر هفت گونه لاکپشت در دنیا وجود دارد که حیات بیشتر آنها به دلیل قانونی بودن کشتار لاکپشتها در خطر جدی قرار دارد!
منبع: صفحه فیسبوک Arron Culling
با هم عکسهای #آزادسازی دو #لاکپشت را میبینیم...
#محیطزیست
#حیوانات
#حفاظت
#انقراض
@Tavaana_TavaanaTech
١٩ آذرماه سالروز به اغما رفتن دكتر محمد معين، استاد زبان فارسي
نسلي از دانشپژوهان ايراني هستند كه به نظر تكرارناپذير ميرسند و مدام در گفتارها و نوشتارهاي اهالي فرهنگ ميخوانيم و ميشنويم كه با حسرت از ايشان ياد ميشود. نامهايي چون سعيد نفيسي، عباس زرياب خويي، غلامحسين صديقي، عباس اقبال، يحيي مهدوي، ايرج افشار، عبدالحسين زرينكوب، عبدالحسين و عبدالهادي حائري، سيد جعفر شهيدي، سيد حسن تقيزاده، علياكبر دهخدا، محمد قزويني، ابوالحسن نجفي، محمدعلي فروغي، غلامحسين يوسفي، مهرداد بهار، ابراهيم پورداود، ذبيحالله صفا، پرويز ناتل خانلري، جلالالدين همايي، بديعالزمان فروزانفر، محمدرضا شفيعي كدكني و...
رمز ماندگاري اين نامها چيست؟ چه شرايط تاريخي و اجتماعي به ظهور و بروز اين نسل تكرار ناپذير از پژوهشگران منجر شد و چرا ديگر تكرار نشدند؟ بيترديد پاسخ به اين پرسش نيازمند پژوهشي گسترده در تاريخ تحولات سياسي و اجتماعي و فرهنگي و حتي اقتصادي ايران در آستانه مشروطه و دهههاي پس از آن است. اما بدون شك يكي از دلايل، محيط فرهنگي و تربيتي است كه اين بزرگان در آن پرورش يافتند. اگر بخواهيم سردستي موضوع را بررسي كنيم، ميبينيم كه عموم اين بزرگان به دليل شرايط تاريخي اين بخت و اقبال را داشتند كه هر دو نظام آموزشي سنتي و متجدد را در ايران تجربه كنند. يعني عموما در سالهاي كودكي و نوجواني در خانوادهها و محيطهاي آموزشياي پرورش يافتهاند كه باقي مانده از سنت كهن ايراني و اسلامي بوده است و در ادامه از قضا باز به دلايل محيطي و فرهنگي به سمت تحصيلات مدرن و متجدد سوق يافتهاند و در دانشگاههاي جديد ادامه تحصيل دادهاند يا دستكم در نخستين نهادهاي مدرن آموزشي ايران به فعاليت علمي ادامه دادهاند.
به طور قطع و يقين محمد معين يكي از اين نامهاست، از برجستهترين استادان زبان فارسي كه از قضا نخستين فارغالتحصيل دكتراي زبان فارسي در دانشگاه تهران است كه پايان نامهاش را با راهنمايي ابراهيم پورداود با قيد بسيار خوب گذراند و از همان آغاز با بزرگي چون علياكبر دهخدا در تهيه و تدوين لغتنامه نامدارش همكاري كرد. معين البته از همان آغاز استعداد شگفت خود را در يادگيري نشان داد. او كه پدرش شيخ ابوالقاسم از روحانيان شناخته شده رشت بود، دوره شش ساله ابتدايي را در دبستان اسلامي رشت دوساله به پايان رساند و دوره نخست متوسطه را نيز با بهترين نمرهها از دبيرستان نمره ١ رشت كه بعدها به نام دبيرستان شاهپور شناخته شد، گذراند. براي ادامه تحصيل به تهران آمد و از دارالفنون در رشته ادبي فارغالتحصيل شد. در كنار اين تحصيلات مدرن اما معين نزد بزرگان خانوادهاش علوم قديمه را خواند. نياي پدري او شيخ محمد تقي معينالعلما بود كه در كنار مرحوم سيد مهدي رشتآبادي به معين صرف و نحو و مقدمات علوم قديمه را آموخت. نياي مادري محمد معين نيز شيخ محمد سعير از علما و مدرسان علوم قديمه بود. معين بعد از فارغالتحصيلي از دارالفنون به دانشسراي عالي رفت و در رشته ادبيات و فلسفه علوم تربيتي به تحصيل پرداخت.
در سال ١٣١٣ با نگارش پايان نامه به زبان فرانسه در مورد شاعري فرانسوي در رشته ادبيات و فلسفه در مقطع كارشناسي فارغالتحصيل شد. او بعد از گذراندن چندين سال تجربه معلمي در دبيرستان شاهپور اهواز چنان كه اشاره شد، از دانشگاه تهران فارغالتحصيل شد و به فعاليت علمي در اين دانشگاه و موسسه دهخدا پرداخت. متاسفانه اما بخت البته با علاقهمندان به زبان فارسي يار نبود و محمد معين با اين درجه دانش و فرهيختگي خيلي زود از دنيا رفت، او ١٩ آذر ١٣٤٥ پس از بازگشت از سفر تركيه در دفتر گروه زبان وادبيات فارسي دانشگاه تهران سكته كرد و به حال اغما افتاد و پس از پنج سال در ١٣ تير ١٣٥٠ در بيمارستان فيروزگر تهران درگذشت. گفته ميشود در تشييع جنازه اين استاد برجسته كه در همان زمان كوتاه غير از همكاري در لغتنامه دهخدا و تدوين فرهنگ ارزشمند معين دهها كتاب و مقاله ارزشمند نگاشت، تعداد انگشت شماري حضور داشتند. اين اشاره مختصر به زندگي، تحصيلات و آثار دكتر معين اما به هدف يادآوري نكتهاي بود كه سخن با آن آغاز شد.
محمد معين همچون نامهاي ماندگاري كه از آنها ياد شد، هر دو نظام آموزشي سنتي و متجدد را تجربه كرده بود و به باور نگارنده دست كم يكي از رمز و رازهاي موفقيتش همين بود، اينكه بر سنتي كهن ايستاده بود، اما در بستري متجدد پرورش يافت و توانست #دانش سترگش از #زبان و فرهنگ #ايراني و #فارسي را با روشي جديد عرضه كند.
محسن آزموده
روزنامه اعتماد
برای مطالعه بیشتر درباره #محمدمعین به وبسایت توانا مراجعه کنید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Moin
@Tavaana_Tavaanatech
نسلي از دانشپژوهان ايراني هستند كه به نظر تكرارناپذير ميرسند و مدام در گفتارها و نوشتارهاي اهالي فرهنگ ميخوانيم و ميشنويم كه با حسرت از ايشان ياد ميشود. نامهايي چون سعيد نفيسي، عباس زرياب خويي، غلامحسين صديقي، عباس اقبال، يحيي مهدوي، ايرج افشار، عبدالحسين زرينكوب، عبدالحسين و عبدالهادي حائري، سيد جعفر شهيدي، سيد حسن تقيزاده، علياكبر دهخدا، محمد قزويني، ابوالحسن نجفي، محمدعلي فروغي، غلامحسين يوسفي، مهرداد بهار، ابراهيم پورداود، ذبيحالله صفا، پرويز ناتل خانلري، جلالالدين همايي، بديعالزمان فروزانفر، محمدرضا شفيعي كدكني و...
رمز ماندگاري اين نامها چيست؟ چه شرايط تاريخي و اجتماعي به ظهور و بروز اين نسل تكرار ناپذير از پژوهشگران منجر شد و چرا ديگر تكرار نشدند؟ بيترديد پاسخ به اين پرسش نيازمند پژوهشي گسترده در تاريخ تحولات سياسي و اجتماعي و فرهنگي و حتي اقتصادي ايران در آستانه مشروطه و دهههاي پس از آن است. اما بدون شك يكي از دلايل، محيط فرهنگي و تربيتي است كه اين بزرگان در آن پرورش يافتند. اگر بخواهيم سردستي موضوع را بررسي كنيم، ميبينيم كه عموم اين بزرگان به دليل شرايط تاريخي اين بخت و اقبال را داشتند كه هر دو نظام آموزشي سنتي و متجدد را در ايران تجربه كنند. يعني عموما در سالهاي كودكي و نوجواني در خانوادهها و محيطهاي آموزشياي پرورش يافتهاند كه باقي مانده از سنت كهن ايراني و اسلامي بوده است و در ادامه از قضا باز به دلايل محيطي و فرهنگي به سمت تحصيلات مدرن و متجدد سوق يافتهاند و در دانشگاههاي جديد ادامه تحصيل دادهاند يا دستكم در نخستين نهادهاي مدرن آموزشي ايران به فعاليت علمي ادامه دادهاند.
به طور قطع و يقين محمد معين يكي از اين نامهاست، از برجستهترين استادان زبان فارسي كه از قضا نخستين فارغالتحصيل دكتراي زبان فارسي در دانشگاه تهران است كه پايان نامهاش را با راهنمايي ابراهيم پورداود با قيد بسيار خوب گذراند و از همان آغاز با بزرگي چون علياكبر دهخدا در تهيه و تدوين لغتنامه نامدارش همكاري كرد. معين البته از همان آغاز استعداد شگفت خود را در يادگيري نشان داد. او كه پدرش شيخ ابوالقاسم از روحانيان شناخته شده رشت بود، دوره شش ساله ابتدايي را در دبستان اسلامي رشت دوساله به پايان رساند و دوره نخست متوسطه را نيز با بهترين نمرهها از دبيرستان نمره ١ رشت كه بعدها به نام دبيرستان شاهپور شناخته شد، گذراند. براي ادامه تحصيل به تهران آمد و از دارالفنون در رشته ادبي فارغالتحصيل شد. در كنار اين تحصيلات مدرن اما معين نزد بزرگان خانوادهاش علوم قديمه را خواند. نياي پدري او شيخ محمد تقي معينالعلما بود كه در كنار مرحوم سيد مهدي رشتآبادي به معين صرف و نحو و مقدمات علوم قديمه را آموخت. نياي مادري محمد معين نيز شيخ محمد سعير از علما و مدرسان علوم قديمه بود. معين بعد از فارغالتحصيلي از دارالفنون به دانشسراي عالي رفت و در رشته ادبيات و فلسفه علوم تربيتي به تحصيل پرداخت.
در سال ١٣١٣ با نگارش پايان نامه به زبان فرانسه در مورد شاعري فرانسوي در رشته ادبيات و فلسفه در مقطع كارشناسي فارغالتحصيل شد. او بعد از گذراندن چندين سال تجربه معلمي در دبيرستان شاهپور اهواز چنان كه اشاره شد، از دانشگاه تهران فارغالتحصيل شد و به فعاليت علمي در اين دانشگاه و موسسه دهخدا پرداخت. متاسفانه اما بخت البته با علاقهمندان به زبان فارسي يار نبود و محمد معين با اين درجه دانش و فرهيختگي خيلي زود از دنيا رفت، او ١٩ آذر ١٣٤٥ پس از بازگشت از سفر تركيه در دفتر گروه زبان وادبيات فارسي دانشگاه تهران سكته كرد و به حال اغما افتاد و پس از پنج سال در ١٣ تير ١٣٥٠ در بيمارستان فيروزگر تهران درگذشت. گفته ميشود در تشييع جنازه اين استاد برجسته كه در همان زمان كوتاه غير از همكاري در لغتنامه دهخدا و تدوين فرهنگ ارزشمند معين دهها كتاب و مقاله ارزشمند نگاشت، تعداد انگشت شماري حضور داشتند. اين اشاره مختصر به زندگي، تحصيلات و آثار دكتر معين اما به هدف يادآوري نكتهاي بود كه سخن با آن آغاز شد.
محمد معين همچون نامهاي ماندگاري كه از آنها ياد شد، هر دو نظام آموزشي سنتي و متجدد را تجربه كرده بود و به باور نگارنده دست كم يكي از رمز و رازهاي موفقيتش همين بود، اينكه بر سنتي كهن ايستاده بود، اما در بستري متجدد پرورش يافت و توانست #دانش سترگش از #زبان و فرهنگ #ايراني و #فارسي را با روشي جديد عرضه كند.
محسن آزموده
روزنامه اعتماد
برای مطالعه بیشتر درباره #محمدمعین به وبسایت توانا مراجعه کنید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Moin
@Tavaana_Tavaanatech
توانا
دکتر محمد معین
محمدرضا زائري در واکنش به ماجراي کشيدن بخيه کودک اصفهاني در اينستاگرامش نوشت: 👇👇👇👇👇 @Tavaana_Tavaanatech
محمدرضا زائري در واکنش به ماجراي کشيدن #بخيه کودک اصفهاني در اينستاگرامش نوشت: «اين آقاي دکتر که از رفتار زشتش برآشفته ايم از ماه و مريخ نيامده است ! او هم توي همين جامعه مدرسه و دانشگاه رفته و بزرگ شده و ... وقتي ما مشغول دعواهاي سياسي مان بوده ايم يا به يک تار موي #زنان گير داده ايم و از #اخلاق و #قانون و #انسانيت غفلت کرده ايم اين آقاي دکتر باليده و #پزشک شده و تيغ و قيچي دستش گرفته! فاجعه تلخ تر و زشت تر از آن است که بشود با دو تا شعار و فحش جمع و جورش کرد. بايد اين قدر مرد باشيم که بدون فرافکني نقش خودمان را در وقوع اين انحطاط اخلاقي بپذيريم. اين آقا آينه وضعيت امروز جامعه ما و يکايک ماست ! بي خود او را متهم نکنيد ، او حاصل مجموعه اي است که همه ساخته ايم.اگر خودخواهي و منفعت طلبي و #سودجويي ايراد دارد ما همه به اين آفات و ايرادها آلوده ايم. همه ما يک جورهايي همين کار را کرده ايم و مي کنيم . او #کرامت_انساني را لگد کرده ، انساني را نديده و بي حرمت ساخته،مگر هر کدام از ما به شکلي چنين نمي کنيم ؟ من مقصرم ! من #آخوند قبل از همه دستم را بالا مي گيرم و اعتراف مي کنم که من هم در کشيدن بخيه هاي پسرک نقش داشته ام.»
@Tavaana_Tavaanatech
@Tavaana_Tavaanatech