آموزشکده توانا
58.5K subscribers
29.5K photos
36K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
آقای خامنه‌ای در پیام تسلیت‌اش برای مرحوم هاشمی رفسنجانی نوشته «وسوسه‌ی خنّاسانی که در سالهای اخیر با شدّت و جدیت در پی بهره‌برداری از این تفاوتهای نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد». بسیار خوب! طرف مقابلش چه؟ آیا «وسوسه‌ی خناسانی» که در اطراف رهبری در پی «خائن و فتنه‌گر و انگليسى» معرفی کردن هاشمی بودند در او تاثیر نگذاشت؟ آیت‌الله خامنه‌ای یازدهم فروردین امسال جمله‌ای را از «هاشمی رفسنجانی» نقل کرد و به او نسبت «خائن» داد و اگرچه از او نام نبرد اما رسانه‌های «وسواسِ خناّس» نزديك به رهبری جبران كردند و با عکس هاشمی نشان دادند منظور رهبری کیست؟ در انتخاباتِ هفتم اسفند هم تلویحا فهرست او را انگلیسی خوانده بود. ایشان در پیام تسلیتش به «اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت» میان خود و هاشمی اشاره کرده؛ کاش بیاموزد که حداقل در این فصل پایانیِ عمرش، دیگر کسانی که با او «اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت» دارند را خائن و فتنه‌گر و انگلیسی نخواند.
هاشمی با همه‌ی قصورها و تقصیرهایش «آخرین‌»های عمرش را درست انتخاب کرد: «آخرین خطبه‌ی جمعه‌»اش در سال هشتادوهشت را با دفاع از حق مظلومان خواند و دیگر به نماز جمعه نرفت. در «آخرین نامه‌ی رسمی و علنی‌اش به رهبری» به او هشدار داد و از حق مردم دفاع کرد و در آخرین انتخاباتی که شرکت کرد بالاترین رأی تاریخِ مجلس خبرگان را به دست آورد.

از صفحه فیسبوک محمد جواد اکبرین
goo.gl/GGPtMB

شما چه فکر می کنید؟

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
«جورج اورول گفته بود همه برابرند، بعضی‌ها برابرترند. نمی‌دانستم اين قاعده در مورد تجمع‌ها هم صدق می‌كند. مثلا به خاک و خون كشيدن تجمع هاي ٨٨ در تهران خيلی بدتر از دادن دستور تير در تجمع‌های اسلامشهر، مشهد، اراک و... كه از خرداد ٧١ آغاز شد به شمار می‌رود. و البته كه تجمع‌كنندگان، تهيدستان حاشيه شهرها بودند كه در اعتراض به سياست‌های تعديل اقتصادی، بالارفتن قيمت‌ها و خراب‌كردن خانه‌هايشان به خيابان ريخته بودند. يادم رفته بود، آن‌ها و زندگی‌های تيرخورده‌شان، فقط برابر بودند و نه برابرتر!
*
به آن‌هايی كه تاريخ نقض حقوق بشر در ذهنشان از سال ٨٨ شروع می‌شود، توصيه می‌كنم كتاب خوب عاصف بيات، «سياست هاي خياباني» را بخوانند و درباره نقش هاشمی رفسنجانی، رييس‌جمهور وقت در سركوب جنبش‌های شهری دهه ٧٠ را بفهمند. روزنامه‌های آن دوره هم البته شواهدی گويا هستند برای آنانی كه نمی‌خواهند تا ابدالدهر در جهل مركب بمانند.»

نوشته‌ای که خواندید نوشته‌ی شادی صدر حقوق‌دان بود. نوشته پایین از ساسان آقایی:

«اين دوستان فكر مي‌كنند خودشان كشف كرده‌اند كه #هاشمي در خيلي از ماجراهاي دهه‌ي ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ شريك جرم بوده و ديگران دچار كمبود حافظه‌اند؛ اما خيلي از آن‌ها كه در بهت مرگ او فرو رفته‌اند، بهتر از شما و بيش‌تر از شما مي‌دانند كه هاشمي كه بوده و چه كرده، از بين اين مردمي كه دهن به دهن خبر مرگ هاشمي را با ترس از آينده پخش مي‌كردند، خيلي‌هاي‌شان بيش‌تر از شما هيچ نسبتي با هيچ كجاي اين وضعيت مستقر ندارند.
مساله پررنگ «هاشمي» در افكارعمومي كه به گمانم ديگر هرگز براي هيچ چهره‌ي سياسي در ايران تكرار نمي‌شود، اين بود كه مردم، يك «تغيير واقعي» را در او مي‌جستند و براي اين امر، كاخي وهم‌انگيز و افسانه‌اي از قدرت برايش ساخته بودند تا به اميد اندك خود، اعتبار كاذبی دهند. بخش بزرگي از مردم اين كشور داشتند تلاش مي‌كردند در «فقدان مطلق» هر روش موثر ديگر براي تغيير وضعيت، دست‌كم براي عبور كوتاه‌مدت از اين بن‌بست، با گذشته‌ي هاشمي كنار بيايند و دستش را كه در قهر قدرت به سوي مردم دراز شده، بفشارند. شايد بگوييد «پيوند ناميمون» بود اما «پيوند ممكن» هم بود و براي همين است كه مرگ او شايد از مرگ فرضي محمد خاتمي، كسي را اندوه‌گين‌تر نكند اما به‌حتم تعداد خيلي بيش‌تري را مي‌ترساند. بدون هاشمي، توازن قدرت به شكل غيرقابل مهاري به سمت كفه‌‌ي ديگر كج مي‌شود و در نتيجه‌ي غيبت او، اندك كورسوي اميد عمومي به يك تغيير واقعي كم‌هزينه نيز از بين مي‌رود.
چيزي كه خيلي‌ها را امروز در اضطراب و هراس فرو برده و شمع «سوگ اكبر» را فروزان كرده، بيش از هر چيز به گِل نشستن همان اميدهايي‌ست كه راي سنگين و معنادار هفتم اسفند مردم تهران را پديد آورد، از بين رفتن يك شبه‌ميان‌بر است كه ممكن بود بار را هر چه قدر هم كج اما سالم در مقصد تحويل دهد. مي‌توانيد اين مردم را به تمسخر بگيريد، رساله‌هاي روشن‌فكري منزه‌طلبانه در شماتت «فراموشي» و «حافظه‌ي ماهي‌گونه» ايرانيان بنويسيد، پيروزمندانه به يادمان آوريد كه «گفته بوديد» راه‌كار هفتم اسفندي هاشمي، سراب است و نبايد آلوده به سراب شد اما اين يك اتهام بزرگ يا نقص عقل سياسي جدي‌ست اگر واقعن فكر مي‌كنيد تنها شماست كه مي‌دانيد هاشمي كه بوده و چه كرده و مردم «احمقند» يا «فراموش‌كار»؛ آن‌ها فقط مي‌ترسند، مي‌ترسند كه بدون هاشمي، ديگر حتا قوه‌ي تخيل خود درباره‌ي آينده را از دست بدهند."

goo.gl/IzO17Z

شما چه فکر می‌کنید؟

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
شعارهای «یا حسین، میرحسین» در مراسم تشییع جنازه رفسنجانی
goo.gl/BVnfGQ

مطالب مرتبط:
نافرمانی مدنی، اثر هنری دیوید ثورو
http://bit.ly/1oqL9bw

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
.
در ویدئویی منتشر شده از تشییع جنازه هاشمی رفسنجانی، یک زن می گوید من به عشق رهبر نیومدم، به عشق آقای خاتمی اومدم. از هیچ چیز هم نمی ترسم.

رییس دولت اصلاحات علاوه بر آنکه ممنوع التصویر در رسانه ها است، بردن نامش هم حتی در نشریات دانشجویی ممنوع است. او حتی از شرکت در مراسم تشییع جنازه رفسنجانی هم منع شد!!

دو مطلب که نماینده دو دیدگاه متفاوت درباره اصلاح طلبی هستند را بخوانید:

نوشته اول نظر آقای بهزاد مهرانی است که در کانال تلگرام خود نشر داده است:

"اگر سال ۱۳۷۶ را آغاز اصلاحات در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی بدانیم از آن سال تا کنون چیزی نزدیک دو دهه می‌گذرد. اصلاحات شعارهای مشخصی داشت و اهدافی را مطالبه می‌کرد. بخشی کف مطالبات اصلاحات ِ درون‌حکومتی بود و بخشی سقف آن. بیان همین مطالبات بود که بخش کثیری از مردم را به اصلاحات در ساختار قوانین جمهوری اسلامی امیدوار ساخت. وقتی اصلاح‌طلبان مورد نقد مخالفان اصلاح درون‌ساختاری واقع می‌شدند پاسخ اصلاح‌طلبان این بود که ما تندرو نیستیم و نمی‌خواهیم وعده‌هایی بدهیم که از پس عمل‌کردن به آن برنیاییم. آن‌ها تلویحا و تصریحا ناراضیان سیاسی مخالف اصلاحات درون‌حکومتی را متهم به تندروی می‌کردند که وعده‌های نشدنی مانند برافتادن نظام اسلامی می‌دهند. می‌گفتند نتیجه‌ی چنین رفتاری فراری‌شدن از کشور و یا اخراج از گردونه‌ی کار عملی در جهت اصلاح است.

پس از دو دهه اما اصلاح‌طلبان وقتی می‌خواهند حقانیت راه و روش خود را نشان بدهند به ممنوع‌التصویری خاتمی اشاره می‌کنند و اینکه او حتا اجازه ندارد به یک مراسم ختم ساده برود. اینکه برخی از طرفداران اصلاحات درون‌حکومتی مجبور به ترک کشور شدند نیز از نظر این اصلاح‌طلبان نشانه حقانیت راه و روش‌شان شناخته می‌شود وگرنه از لحاظ عملی اصلاح‌طلبی ثمره‌ی ملموسی برای کشور و مردم نداشته است.

این‌که خاتمی که زمانی رئیس‌جمهور کشور بوده،امروز ممنوع‌التصویر است از قضا نشانه‌ای بر درستی راه و روش اصلاحات درون‌حکومتی نیست بلکه نشانه‌ای است بر این‌که حکومت اسلامی به شیوه‌های این دو دهه اصلاح نمی‌شود چرا که اگر حذف نشان بر درستی راه بود که مخالفان بسیاری خیلی زودتر ممنوع‌التصویر و ممنوع‌الفعالیت شدند.

اصلاح‌طلبان ممنوع‌الفعالیت‌بودن مخالفان رادیکال نظام را همواره دلیلی بر نادرستی راه آن‌ها می‌دانستند چه شده است که وقتی نوبت دیرهنگام به آنها رسید این ممنوعیت نه دلیلی بر ناتوانی آنها که دلیل حقانیت آنها شد؟
.
ممنوع‌التصویری خاتمی که زمانی رئیس‌جمهور مملکت بوده و هنوز هم عاشق نظام است یک معنا دارد که نظام از درون همین قوانین و قواعد پوسیده اصلاح نمی‌شود."

اما سیدمحسن امینی فعال اصلاح طلب،دبیرحزب نسل نو اصلاحات شاخه کرمانشاه چنین نوشته است:

"در باب ممنوعیت و محبوبیت خاتمی

سید محمد خاتمی را می توان رکورد دار ممنوع ال...... بودن دانست، چرا که بعد از ممنوعیت های متعدد، در تازه ترین اقدام نیز ایشان را "ممنوع المراسم" کردند!!، اما به راستی چه چیز باعث میشود که باوجود این همه " ممنوعیت،محبوبیت" داشته باشد؟ اگر توجه کرده باشید در آنجا که جناح حاکم خاتمی را ممنوع کرده در نقطه عکس آن ملت همواره در حمایت از ایشان به صحنه آمده اند وقتی با وجود تمام ممنوعیت ها توانست در انتخابات 92 در کنار هاشمی نقشی اساسی در پیروزی دولت روحانی ایفا کند به جد باید به محبوبیت و نفوذش در قلوب ملت پی برد، امروز هم دیدیم باوجودی که از حضوردر مراسم تشییع پیکر یار و دوست دیرینه اش منع شده بود باز ملت در حمایت از خاتمی صحنه گردانی کردند و عکس های اورا در دست داشتند و شعار "حمایت ازخاتمی " سردادند. به باور نگارنده اندیشه های مردم سالار، آزاد اندیشی و تلاش بی وقفه ایشان برای توسعه جامعه مدنی و اجرای عدالت سیاسی،اجتماعی ،فرهنگی و اقتصادی در کنار شخصیت کاریزماتیک وی از عواملی است که از او چهره ای محبوب ساخته است، آنجا که با وجود تمام ناملایمات و محدودیتهای گوناگون همواره راه سکوت و اخلاق را پیش گرفته پس باید هم انتظار این محبوبیت را از طرف ملت داشت، خاتمی مصداق کنش و واکنش های اخلاق مدار در دنیای سیاست است"

با کدام نظر موافقید؟

goo.gl/wqK6Rq

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQn
این فرد را که در ویدئو می‌بینید کسی که با صدای بلند فریاد می‌زند که به عشق رهبر آمده است و بعد به طرف دوربین لگد پرتاب می‌کند. یکی از دوستان نوشته است که اگر ایشان نمی‌گفت که به عشق رهبر آمده از نوع برخوردش می‌شد فهمید که بی‌شک به عشق رهبر آمده است.

شما چه فکر می‌کنید؟
goo.gl/gdedp5

مطلب مرتبط:

تشکیل شبکه‌های فیسبوکی و سایت‌های شهروند خبرنگار
http://bit.ly/1ALOASG

یوشاهیدی: از ترسیم نقشه بحران در کنیا تا ترسیم نقشه جهان
http://bit.ly/1KtQ0F1

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
عباراتی مثل «همه آمدند» یا استفاده از واژه «جامعه ایران»، «مردم» و «ملت» به شکلی عام و بدون هیچ پیشوند و پسوند محدود کننده ای، در این سالها توسط تیم پروپاگاندای اصلاح طلبان/اعتدالگرایان (یا به اختصار استمرارطلبان) بسیار به کار گرفته شده است. برای ایجاد یک جو روانی-تبلیغاتی این شیوه بسیار تاثیرگذار است و به پشتوانه حمایت رسانه ای و ژورنالیستی می تواند این تصور را در مخاطب عام ایجاد کند که واقعا «همه آمدند».
این شیوه در کارزارهای تبلیغاتی-انتخاباتی استمرارطلبان در سالهای اخیر بکار گرفته شده است و توانسته تا حد زیادی در جا انداختن گزاره ها و روایتهای اغراق آمیز در بخشی از جامعه موفق عمل کند.

تشییع پیکر هاشمی رفسنجانی قاعدتا باید یک تشییع میلیونی بوده باشد چرا که با برگزاری آن در یک روز تعطیل و در نظر گرفتن دو قطبی شکل گرفته در فضای سیاسی ایران باید انتظار داشت که بخش بزرگی از حدود دو میلیون و سیصد هزار نفری که سال گذشته در تهران به هاشمی رفسنجانی رای داده اند، در تشییع او هم شرکت کنند. باید به آنها بخشی از طرفداران محافظه کاران را هم اضافه کرد که با رفسنجانی اختلاف داشته اند ولی بخاظر حضور رهبری در نماز میت شرکت کرده اند. علاوه بر اینها، حضور بخشی از جامعه جوان «غیر معتدل» را هم باید اضافه کرد که بعد از سال ۸۸ یاد گرفته اند که می توان در مناسبتهای عمومی شرکت کرد و با استفاده از روش «بدفرمانی مدنی»، شعارهای اعتراضی خود را سر داد.
از اینرو مراسم امروز قاعدتا باید میلیونی بوده باشد و بنا به تخمین استاندار تهران حدود دو و نیم میلیون نفر در این مراسم شرکت داشته اند. این میزان جمعیت زیاد است و البته گروههای متنوعی را شامل میشود، و البته این ادعا را تایید می کند که «همه [پایگاه رای اعتدالگرایان/اصلاح طلبان در تهران] آمدند». با این حال این جمعیت، تنها حدود ۳۰ درصد رای دهندگان تهران را تشکیل میدهد.

مرگ ناگهانی هاشمی رفسنجانی اگرچه ضربه بزرگی به استمرارطلبان وارد کرد اما یک فرصت استثنایی را برای آنها فراهم آورد تا کار تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را آغاز کنند و از فضای روانی و «ترس» ایجاد شده بتوانند بهترین بهره تبلیغاتی را ببرند. اما فارغ از فضاسازی تبلیغاتی، کارشناسان انتخاباتی استمرارطلبان می دانند که پایگاه رای آنها حداکثر ۲۵ درصد است و برای پیروزی در انتخابات سال آینده، باید علاوه بر «همه آنها که آمدند» حدود ۱۰ درصد از «ناراضیان تحول خواه» و «تغییرخواهان نامعتدل» را هم راضی کنند که بیایند و به روحانی رای دهند تا او بتواند پیروز انتخابات شود. «ملت»، «مردم» و «همه» تنها شامل ۲۵ درصد پایگاه رای اصلاح طلبان/اعتدالگرایان و ۲۵ درصد پایگاه رای محافظه کاران نیست.

برگرفته از فیس‌بوک Ammar Maleki

شما چه فکر می‌کنید؟
goo.gl/Uhca1x

( در این ویدئو در یکطرف خیابان طرفداران اصولگرایان و در طرف دیگر خیابان سبزها و اعتدالیون در حال راهپیمایی هستند )


https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
شعار «یا حسین، میرحسین» بر سر مزار آیت‌الله خمینی در شب هفتم آیت‌الله رفسنجانی
goo.gl/7m0PzN

مزار آیت‌الله رفسنجانی در کنار مزار آیت‌الله خمینی در صحن مجلل خمینی است.
برخی از افرادی که در شب هفتم رفسنجانی در این مکان گردهم آمده بودند شعار «یاحسین، میرحسین» سر دادند.

میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد و مهدی کروبی همچنان در حصر به سر می‌برند.

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
غافلگیری رفسنجانی در انتخابات خرداد ۱۳۷۲!
goo.gl/dtGQ1P

داستان اینه که هاشمی رفسنجانی تو انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۲ برای اینکه فضا رقابتی باشه به بقیه توصیه می‌کنه بیان کاندیدا بشن (منظور دور و بری‌هاش. مثل جاسبی و اینا). بعد احمد توکلی هم میاد. رفسنجانی فکر می‌کنه همه اینا نفری دویست سیصدهزارتا رای بیشتر ندارن. غافل از اینکه خود توکلی چهارمیلیون رای میاره و رای رفسنجانی رو حسابی می‌شکونه و اون برد قاطع رو رفسنجانی به دست نمیاره! این بخش از خاطراتش که روز رای گیری هستش، غم و غافلگیری‌ش رو نشون می‌ده.

«برخلاف همه انتخابات گذشته، این بار برای گرم‌تر شدن انتخابات، به دست خودمان رقیب درست کرده بودیم. به نظر می‌رسد مقدار زیادی از آرا من از دست می‌رود؛ گر چه محتمل است برای جو رقابت، رای‌دهنده بیشتری داشته باشیم که همین جزو اهدافمان بود. محسن پس از بازدید چند حوزه نظر داد که تقریبا ۱۵ تا ۲۰ درصد از آراء را رقبا و باطله‌ها دارند. چند بار وقت انتخابات تمدید شد، برای اینکه مراجعه داشتند. آقای عبدالله نوری، آخر شب اولین گزارش قرائت آرا را داد. به نظر می‌رسد حدود سی‌وپنج درصد آرا از من نیست و رقبا بیش از حد انتظارمان رای آورده‌اند. در مناطق کردنشین به آقای احمد توکلی رای داده شده و لابد به خاطر مخالف‌خوانی‌های جدی است.»

ارسال از یکی از همراهان توانا

لینک منبع:
http://bit.ly/2oEeAOJ

مطالب مرتبط:

انتخابات آزاد و مدلهای گذار به دموکراسی
http://bit.ly/1ljWxIA
استانداردهای انتخابات آزاد و منصفانه
http://bit.ly/2iaG2Ej
شرایط لازم برای انتخابات آزاد و منصفانه: دفترچه راهنما برای ناظرین محلی بر انتخابات
http://bit.ly/2euUTZy
#انتخابات

@Tavaana_TavaanaTech
نگاهی به ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران
goo.gl/bEuv6O

هاشمی رفسنجانی در خاطراتش می­نویسد: « به دفترم آمدم. اوضاع مشهد را پرسیدم. گفتند دیشب شرارت تا ساعت یک ونیم بعد از نیمه شب ادامه داشته و با دخالت سپاه تمام شده و جمعی را بازداشت کرده‌اند. خرابی‌های زیادی بار آورده‌اند. در جلسه هیات دولت، وقت زیادی صرف مساله مشهد و کیفیت برخورد با آن به منظور جلوگیری از تکرار این گونه حوادث شد.»

این شورش که از کوی طلاب – منطقه‌ای حاشیه‌ای و محروم در مجاورت حرم امام هشتم – آغاز شده بود، در اعتراض به تخریب سکونت گاه‌های فاقد جواز ساخت، کلید خورد اما کم کم ابعاد آن گسترده شد و پس از دو روز شلوغی و التهاب، اعتراضات با سرکوب دولتی خاموش شد؛ اما در طی آن، شش مامور امنیتی و سه نفر از مردم عادی کشته شدند، بیش از ۳۰۰ نفر بازداشت شدند و ۱۰ میلیارد ریال نیز خسارت به بار آمد.

شاید چنین نارضایتی‌هایی بود که کار را برای هاشمی رفسنجانی در ششمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری مشکل‌تر از دوره پیشین ساخت. هاشمی رفسنجانی که گمان نمی‌کرد برای تمدید دوران ریاست جمهوری خود کار مشکلی در پیش رو داشته باشد، خود را با فضایی روبه رو دید که حتی بعضی از موافقان و حامیان او نیز به انتقاد از او می‌پرداختند؛ به گونه‌ای که انتقادهای اقتصادی از دولت هاشمی رفسنجانی سرلوحه و سرتیتر مباحث انتخاباتی بود که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

غافلگیری هاشمی رفسنجانی از روند ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خاطرات او به چشم می آید؛ او در خاطرات ۲۱ خرداد ۱۳۷۲ می‌نویسد: «برخلاف همه انتخابات گذشته، این بار برای گرم‌تر شدن انتخابات، به دست خودمان رقیب درست کرده بودیم. به نظر می‌رسد مقدار زیادی از آرای من از دست می‌رود؛ گر چه محتمل است برای جو رقابت، رای‌دهنده بیشتری داشته باشیم که همین جزو اهدافمان بود. محسن پس از بازدید چند حوزه نظر داد که تقریبا ۱۵ تا ۲۰ درصد از آراء را رقبا و باطله‌ها دارند. چند بار وقت انتخابات تمدید شد، برای اینکه مراجعه داشتند. آقای عبدالله نوری، آخر شب اولین گزارش قرائت آرا را داد. به نظر می‌رسد حدود سی‌وپنج درصد آرا از من نیست و رقبا بیش از حد انتظارمان رای آورده‌اند. در مناطق کردنشین به آقای احمد توکلی رای داده شده و لابد به خاطر مخالف‌خوانی‌های جدی ]او[ است.»

گزارش کامل را در توانا بخوانید:
https://goo.gl/d5Y3wN

https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
مروری بر برنامه‌های نامزدهای ششمین دوره ریاست جمهوری
goo.gl/8HNv0D

رویکردهای متساهلانه دولت هاشمی رفسنجانی در استقبال از سرمایه داران ایرانی خارج از کشور، برای سرمایه گذاری در ایران، با انتقادهای سخت از طرف چهره های برجسته نیز روبرو شد. از جمله «سیداحمد خمینی» در اظهاراتی تند علیه این رویکرد گفت: « این چه سیاست غلطی است که ما در کنار سرمایه‌داران مقیم آمریکا قرار بگیریم که می‌خواهیم به مردم خدمت کنیم. مردم ما این خدمت را نمی‌خواهند، دعوت از دکترهایی که در حساسترین شرایط جنگ تحمیلی کوچکترین قدمی در راه مداوای مجروحان برنداشتند، نمی‌تواند دردی از دردهای مردم را مداوا کنند و آنها به محض ورود به کشور در شمال شهر تهران ساکن می‌شوند و برای مردم دور افتاده روستاهای محروم کاری نخواهند کرد... ملاقات با سرمایه‌داران فراری زمان شاه، ایران را به ایران زمان شاه، یعنی مورد قبول غرب مبدل می‌کند و این ظلم بزرگ در مورد رهبری است که در تمام سخنرانی‌هایشان، غرب، به خصوص آمریکا را دشمن انقلاب ما معرفی می‌کنند.»

دولت هاشمی رفسنجانی به علل اقتصادی زیر فشار سخت منتقدان بود و کار به جایی کشیده بود که حتی نزدیکان سیاسی – فکری او نیز از دولت و رویکردهای آن انتقاد می کردند. جناح چپ مذهبی نیز که در دوره پیشین از هاشمی رفسنجانی حمایتی سخت به عمل آورده بود، در این دوره دست از حمایت از شسته بود که هیچ، به سختی از رویکردهای خصوصا اقتصادی دولت رفسنجانی انتقاد می کرد و «مجمع روحانیون مبارز» به عنوان یکی از گروه های اصلی این جریان، رسما اعلام کرد که در انتخابات شرکت نخواهد کرد.

احمد توکلی که به نوعی پدیده انتخاباتی ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود و بر خلاف انتظار خود هاشمی رفسنجانی، رأی قابل توجهی هم به‌دست آورد، در تبلیغات تلویزیونی خود از «لیبرالیسم فرهنگی» و سیاست‌های اقتصادی دولت هاشمی رفسنجانی انتقاد سختی کرد و تاکید کرد که «سرعت اصلاح اقتصاد کشور باید متناسب با تحمل توده‌های مردم باشد.» اوهمچنین بر مؤلفه هایی چون «امتیازطلبی» و «تجمل گرایی مسئولان» نیز انگشت گذاشت و از آن‌ها انتقاد کرد. کاملاً بارز بود که رویکردهای انتقادی احمد توکلی، سیاست‌های دولت هاشمی رفسنجانی را نشانه رفته است و او از مردان رفسنجانی انتقاد می‌کند. توکلی در برنامه‌های تبلیغاتی خود از اینکه مسئولان «دلسوز محرومان» نیستند نیز انتقاد می‌کرد.

بیشتر بخوانید:
goo.gl/4M7gGO

https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ