از مشکلات دگرباشان جنسی چه میدانید؟
goo.gl/dfLfq0
در بسیاری از جوامع، دگرباشان جنسی با مشکلاتی روبهرو هستند. این مشکلات در بیشتر موارد از جانب سایر شهروندان ایجاد میشود. نبود آگاهی و ترس از گفتگو درباره این موضوع موجب تقویت هموفوبیا و پیشداوری و قضاوت درباره دگرباشان شده است.
در این کتاب ، چهل و پنج تصویر کارتونی در «آلبوم زندگی دگرباشان ایران» از پنج شخصیت همجنسگرای مرد (گی)، همجنسگرای زن (لزبین)، ترنس زن، ترنس مرد و یک زن دوجنسگرا میگویند. هدف بیان مشکلات آنها در محیطهای اجتماعی از جمله خانواده، مدرسه، دانشگاه، محل کار و همینطور روابط شخصی آنها با شریک زندگیشان است. سامان کوهزاد، تلاش کرده تا از رسانهای بصری سود ببرد تا بیانگر مشکلات کمتر بیان شده جامعه دگرباشان جنسی ایرانی باشد.
اگر به عنوان یک شهروند مسئول میخواهید گامی در کاهش مشکلات دگرباشان جنسی کشور بردارید، میتوانید با شرکت در دوره «حمایتگری از حقوق دگرباشان»، دفاع از حقوق دگرباشان را بهتر بیاموزید.
این دوره، که توسط آرشام پارسی، از فعالان پیشروی حقوق دگرباشان ایران تدریس میشود، به طرح چالشهایی که جامعه دگرباشان در ایران با آن مواجهاند، میپردازد و راهها، ابتکارها، و نوآوریهای گوناگون را برای مقابله با این چالشها بررسی میکند.
شرکت در کلاس رایگان و برای عموم آزاد است.
لینک ثبتنام:
http://bit.ly/2jDUGR2
لینک ثبت نام بردن فیلتر:
http://goo.gl/xRoKRM
لینک دانلود «آلبوم زندگی دگرباشان ایران»:
http://bit.ly/2nrkt0S
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/dfLfq0
در بسیاری از جوامع، دگرباشان جنسی با مشکلاتی روبهرو هستند. این مشکلات در بیشتر موارد از جانب سایر شهروندان ایجاد میشود. نبود آگاهی و ترس از گفتگو درباره این موضوع موجب تقویت هموفوبیا و پیشداوری و قضاوت درباره دگرباشان شده است.
در این کتاب ، چهل و پنج تصویر کارتونی در «آلبوم زندگی دگرباشان ایران» از پنج شخصیت همجنسگرای مرد (گی)، همجنسگرای زن (لزبین)، ترنس زن، ترنس مرد و یک زن دوجنسگرا میگویند. هدف بیان مشکلات آنها در محیطهای اجتماعی از جمله خانواده، مدرسه، دانشگاه، محل کار و همینطور روابط شخصی آنها با شریک زندگیشان است. سامان کوهزاد، تلاش کرده تا از رسانهای بصری سود ببرد تا بیانگر مشکلات کمتر بیان شده جامعه دگرباشان جنسی ایرانی باشد.
اگر به عنوان یک شهروند مسئول میخواهید گامی در کاهش مشکلات دگرباشان جنسی کشور بردارید، میتوانید با شرکت در دوره «حمایتگری از حقوق دگرباشان»، دفاع از حقوق دگرباشان را بهتر بیاموزید.
این دوره، که توسط آرشام پارسی، از فعالان پیشروی حقوق دگرباشان ایران تدریس میشود، به طرح چالشهایی که جامعه دگرباشان در ایران با آن مواجهاند، میپردازد و راهها، ابتکارها، و نوآوریهای گوناگون را برای مقابله با این چالشها بررسی میکند.
شرکت در کلاس رایگان و برای عموم آزاد است.
لینک ثبتنام:
http://bit.ly/2jDUGR2
لینک ثبت نام بردن فیلتر:
http://goo.gl/xRoKRM
لینک دانلود «آلبوم زندگی دگرباشان ایران»:
http://bit.ly/2nrkt0S
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. از مشکلات دگرباشان جنسی چه میدانید؟ در بسیاری از جوامع، #دگرباشان_جنسی با مشکلاتی روبهرو هستند. این مشکلات در بیشتر موارد از جانب سایر #شهروندان ایجاد میشود. نبود #آگاهی و #ترس از گفتگو درباره این موضوع موجب تقویت #هموفوبیا و #پیشداوری و قضاوت درباره…
توصیف نازنین زاغری از دردها و رنجهاییش در دوران زندان
goo.gl/V6f9DY
نازنین زاغری شهروند ایرانی و بریتانیایی که فروردین امسال به همراه فرزند یک ساله اش برای دیدن خانواده به ایران سفر کرد حالا یک سال است که در بند سیاسی زندان اوین حبس است و از سوی قاضی صلواتی به اتهام براندازی به تحمل پنج سال زندان محکوم شده است. متن زیر خلاصه نامه او برای همسر انگلیسی اش است که از درون زندان برایش نوشته:
یک سال از روزی که یکدیگر را در لندن به آغوش کشیده و بوسیدیم و من راهی ایران شدم می گذرد. گیسو و من تنها برای سفری دو هفته ای اسباب سفر بسته بودیم تا نوروز سال 95 را در کنار خانواده ام در تهران سپری کنم. سفری که هیچ بازگشتی نداشت.
کشوری که روزی به آن افتخار می کردیم، طلایی ترین روزهای بزرگ شدن دخترمان را از هر دویمان گرفت. مرا به انجام کاری که مرتکب نشده ام متهم کرد و در کمال ناباوری تحمل پنج سال حبس را برایم رقم زد که قرار است آن را به دور از تو و گیسوی عزیزمان بگذرانم.
یادت هست روزی که به تو قول دادم بچه ها را برداریم و چند سالی برای بیشتر آشنا شدن آنها با کشوری که در آن به دنیا آمده و بزرگ شده ام ساکن تهران شویم. بگذار حرفم را پس بگیرم. این چیزی نبود که تمام آن سالها قصد داشتم از کشورم به تو و خانواده ات بشناسانم.
9 ماه اول سال گذشته که در سلول های انفرادی سپری شدند، شیون هایم در آن سلول تنگ و کوچک را کسی نشنید. ضجه های مادرانه ام را در فراغ کودک دو ساله ام و آغوش تهی از بوی او را هیچکس نمی دید.
یک سال است تو را ندیده ام و نمی دانم چقدر تغییر کرده ای. هر بار که با هم صحبت کرده ایم تنها اشک ریخته ام و التماس کردم مرا به خانه ام باز گردانی.
من بدون تو 38 ساله شدم و تو در نبود من 42 ساله و گیسوی عزیزمان بدون هر دوی ما دو ساله. خیلی سخت است که تنها دو سالت باشد و زندگی تجربه سنگینی را بر دوشت بگذارد. سرانجام روزی شکوفه های آزادی بر نهال بادامی که در باغچه عشقمان کاشته ایم جوانه خواهد زد.
متن کامل نامه را در آدرس زیر بخوانید:
goo.gl/EAbGRd
مطالب مرتبط:
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون
http://bit.ly/2j0rDrL
حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO
حقوق زنان زندانی در قوانين
http://bit.ly/2grGUQ0
نگاهی به نهادها و مبانی تصمیمگیری قوه قضائیه جمهوری اسلامی
مجید محمدی
http://ow.ly/s7yn300wdg1
رنج های یک مادر زندانی و دوقلوهایش
https://goo.gl/7d8AW0
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/V6f9DY
نازنین زاغری شهروند ایرانی و بریتانیایی که فروردین امسال به همراه فرزند یک ساله اش برای دیدن خانواده به ایران سفر کرد حالا یک سال است که در بند سیاسی زندان اوین حبس است و از سوی قاضی صلواتی به اتهام براندازی به تحمل پنج سال زندان محکوم شده است. متن زیر خلاصه نامه او برای همسر انگلیسی اش است که از درون زندان برایش نوشته:
یک سال از روزی که یکدیگر را در لندن به آغوش کشیده و بوسیدیم و من راهی ایران شدم می گذرد. گیسو و من تنها برای سفری دو هفته ای اسباب سفر بسته بودیم تا نوروز سال 95 را در کنار خانواده ام در تهران سپری کنم. سفری که هیچ بازگشتی نداشت.
کشوری که روزی به آن افتخار می کردیم، طلایی ترین روزهای بزرگ شدن دخترمان را از هر دویمان گرفت. مرا به انجام کاری که مرتکب نشده ام متهم کرد و در کمال ناباوری تحمل پنج سال حبس را برایم رقم زد که قرار است آن را به دور از تو و گیسوی عزیزمان بگذرانم.
یادت هست روزی که به تو قول دادم بچه ها را برداریم و چند سالی برای بیشتر آشنا شدن آنها با کشوری که در آن به دنیا آمده و بزرگ شده ام ساکن تهران شویم. بگذار حرفم را پس بگیرم. این چیزی نبود که تمام آن سالها قصد داشتم از کشورم به تو و خانواده ات بشناسانم.
9 ماه اول سال گذشته که در سلول های انفرادی سپری شدند، شیون هایم در آن سلول تنگ و کوچک را کسی نشنید. ضجه های مادرانه ام را در فراغ کودک دو ساله ام و آغوش تهی از بوی او را هیچکس نمی دید.
یک سال است تو را ندیده ام و نمی دانم چقدر تغییر کرده ای. هر بار که با هم صحبت کرده ایم تنها اشک ریخته ام و التماس کردم مرا به خانه ام باز گردانی.
من بدون تو 38 ساله شدم و تو در نبود من 42 ساله و گیسوی عزیزمان بدون هر دوی ما دو ساله. خیلی سخت است که تنها دو سالت باشد و زندگی تجربه سنگینی را بر دوشت بگذارد. سرانجام روزی شکوفه های آزادی بر نهال بادامی که در باغچه عشقمان کاشته ایم جوانه خواهد زد.
متن کامل نامه را در آدرس زیر بخوانید:
goo.gl/EAbGRd
مطالب مرتبط:
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون
http://bit.ly/2j0rDrL
حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO
حقوق زنان زندانی در قوانين
http://bit.ly/2grGUQ0
نگاهی به نهادها و مبانی تصمیمگیری قوه قضائیه جمهوری اسلامی
مجید محمدی
http://ow.ly/s7yn300wdg1
رنج های یک مادر زندانی و دوقلوهایش
https://goo.gl/7d8AW0
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. توصیف #نازنین_زاغری از دردها و رنجهاییش در دوران زندان نازنین زاغری شهروند ایرانی و بریتانیایی که فروردین امسال به همراه فرزند یک ساله اش برای دیدن خانواده به ایران سفر کرد حالا یک سال است که در #بند_سیاسی_زندان_اوین حبس است و از سوی #قاضی_صلواتی به اتهام…
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رمزگذاری آنلاین بر روی فایلها
goo.gl/vrLlnR
روشی آسان و بسیار راحت برای گذاشتن پسورد آنلاین و بدون نیاز به نرم افزار
@tavaanatech
goo.gl/vrLlnR
روشی آسان و بسیار راحت برای گذاشتن پسورد آنلاین و بدون نیاز به نرم افزار
@tavaanatech
نوروز در راه است، زنان کجا هستند؟
وقتی این ویدئو شاد را دیدم که در آن اقوام مختلف به نشانهی شادی از راه رسیدن نوروز شاندند و میرقصند خیلی شاد شدم اما شادیام خیلی دوام نداشت. این مملکت که ایران باشد و در آن تلون اقوام وجود دارد و این رنگارنگی آن را زیبا کرده است آیا «زن» ندارد؟ زنان آن کجا هستند؟»
نروزتان پیشاپیش مبارک و به امید جامعهای برابر که در آن زنان و مردان در کنار هم حضور دارند.
شما چه فکر میکنید؟
goo.gl/jmWbfb
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
وقتی این ویدئو شاد را دیدم که در آن اقوام مختلف به نشانهی شادی از راه رسیدن نوروز شاندند و میرقصند خیلی شاد شدم اما شادیام خیلی دوام نداشت. این مملکت که ایران باشد و در آن تلون اقوام وجود دارد و این رنگارنگی آن را زیبا کرده است آیا «زن» ندارد؟ زنان آن کجا هستند؟»
نروزتان پیشاپیش مبارک و به امید جامعهای برابر که در آن زنان و مردان در کنار هم حضور دارند.
شما چه فکر میکنید؟
goo.gl/jmWbfb
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. #نوروز در راه است، #زنان کجا هستند؟ وقتی این ویدئو شاد را دیدم که در آن #اقوام مختلف به نشانهی #شادی از راه رسیدن نوروز شاندند و میرقصند خیلی شاد شدم اما شادیام خیلی دوام نداشت. این مملکت که ایران باشد و در آن تلون اقوام وجوپد دارد و این رنگارنگی آن…
داستان کوتاه ارسالی یکی از همراهان توانا:
آخرين روز سال بود . گوينده راديو اعلام كرد كه كمتر از نيم ساعت ديگر به لحظه تحويل سال مانده است . مغازه مالامال از مشتري بود. به راستي كه اي سوزن انداختن هم نبود . در اين گير و دار سعيد در حالي كه روي چهار پايه ايستاده بود با صداي بلند گفت : " اوستا ببين اين آقا چي ميخواد ؟! " با تعجب گفتم : " خب مگه خودت..." حرفم را قورت دادم . مردي قوزي با گونه هايي گل انداخته از بين مردم گذشت و روبرويم ايستاد . در اين سرماي آخر زمستان روي پيشاني اش دانه هاي عرق نشسته بود !
بي معطلي پرسيدم : " جونم چه سايزي ؟ چه رنگي ؟ چه... "
حرفم را بريد : " س...س...سلام. خسته نباشين. ب...ب... براي خودم نيست قربان. او...او...اون يه تا كفش پشت ويترين رو مي خواستم ." تازه متوجه شدم كه چرا سعيد او را به من پاس داده بود.
با عصبانيت پرسيدم :" حتما همون يه لنگه كفش زنونه رو ميگين ؟! "
با لكنت پاسخ داد : "ب...ب... بله . " با خودم فكر كردم كه فلك زده نميدونه با پاي خودش به دام افتاده ! علي آقا هم كه به ماجرا پي برده بود مداخله كرد :" آخه آقا اين كفش فقط يه لنگه داره ! " _ " ا...ا... اشكالي نداره . م... م... منم يه لنگه ميخوام ! " قضيه خيلي جالب شده بود . نقشه ي كارآگاهي سعيد كوچولو جواب داده بود و دزد با پاي خودش به تله افتاده بود . علي آقا و سعيد در حالي كه مشتري ها را راه مي انداختند نيمي از حواسشان به ما بود . چشمكي به علي آقا زدم و با صداي بلندي گفتم : " آقا سعيد اون يه لنگه كفش رو از پشت ويترين به آقا بده ." _ " چشم اوستا . " در يك چشم به هم زدن سعيد كفش را به دستهاي لرزان مرد داد . بييچاره تازه متوجه شده بود كه ديگر نميتواند اين يكي را بدزدد . چون اين بار سه جفت چشم تيزبين او را زير نظر داشت . _ :" ب...ب...بخشيد . چقدر ميشه ؟" با پوزخند پاسخ دادم :" ميخواي پول بدي؟" _" چ...چ...چطور مگه؟!" _" همين طوري !" سعي ميكرد نگاهش را از نگاهم بدزدد . و از ترس اينكه چشممان توي چشم هم نيفتد خودش را به ورانداز كردن كفش مشغول كرد . و من كه نمي خواستم ماجرا بيشتر از اين كش پيدا كند و شرايط را آماده ي مجازات او ميديدم دو برابر قيمت واقعي كفش را گفتم : " بيست و چهار هزار تومن ." علي آقا از بالاي سر مشتري ها سرك كشيد و با تكان دادن سر كار مرا تاييد كرد. مرد قوزي دستش را به درون جيبش برد و مقداري پول از آن بيرون آورد . سپس سرش را به كنار گوشم چسباند و گفت : " ب...ب...ببخشيد ف...ف...فعلا اينها پيش شما بي...بي...بيشتر همراهم نيست . ا...ا...اگه ميشه اينو بگيرين . ش...ش...شناسنامه ام رو هم ميدم باشه تا... " علي آقا كه اعصابش از يورتمه رفتن زبان مرد قوزي خرد شده بود حرفش را بريد و گفت: " بده ببينم . بعد از عيد بقيه پول رو بيار و شناسنامتو ببر . " مرد كفش را در دستهايش فشار داد و به آرامي از مغازه بيرون رفت . شناسنامه را از علي آقا گرفتم و به پستو رفتم تا آن را داخل گاوصندوق بگذارم . از آن طرف پرده صداي علي آقا را شنيدم كه فرياد زد : " سعيد برو دنبالش تا خونه اش رو ياد بگيري . بجنب تا دير نشده . " _ " چشم اوستا آلان ميرم . " گاوصندوق در قسمتي از ديوار پستو به صورت مخفيانه جاسازي شده بود . دستم را كورمال كورمال به تاريكي آن قسمت از ديوار بردم تا در گاوصندوق را پيدا كنم . دستم به چيزي برخورد كرد . " اين ديگه چيه ؟ " آن را بيرون آوردم . يك لنگه كفش زنانه ! درست لنگه ي كفشي كه مرد قوزي آ نرا خريده بود ! گوينده ي راديو اعلام كرد : "لحظه تحويل سال يكهزاروسيصدو هشتاد و سه . " و بعد هم صداي توپ و موسيقي شاد تحويل سال . كفش را برداشتم و با عجله به مغازه برگشتم . اما زبانم بند آمد . سعيد علي آقا و همه مشتري ها خشكشان زده بود . مرد قوزي به همراه زني كه يك پا داشت وسط مغازه ايستاده بود : " ب...ب...ببخشيد يه...يه... كمي پاشو ميزنه ! "
سیاوش
سپاس از سیاوش به خاطر سهیم شدن این داستان با ما
مرتبط:
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/2eIdcp8
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آخرين روز سال بود . گوينده راديو اعلام كرد كه كمتر از نيم ساعت ديگر به لحظه تحويل سال مانده است . مغازه مالامال از مشتري بود. به راستي كه اي سوزن انداختن هم نبود . در اين گير و دار سعيد در حالي كه روي چهار پايه ايستاده بود با صداي بلند گفت : " اوستا ببين اين آقا چي ميخواد ؟! " با تعجب گفتم : " خب مگه خودت..." حرفم را قورت دادم . مردي قوزي با گونه هايي گل انداخته از بين مردم گذشت و روبرويم ايستاد . در اين سرماي آخر زمستان روي پيشاني اش دانه هاي عرق نشسته بود !
بي معطلي پرسيدم : " جونم چه سايزي ؟ چه رنگي ؟ چه... "
حرفم را بريد : " س...س...سلام. خسته نباشين. ب...ب... براي خودم نيست قربان. او...او...اون يه تا كفش پشت ويترين رو مي خواستم ." تازه متوجه شدم كه چرا سعيد او را به من پاس داده بود.
با عصبانيت پرسيدم :" حتما همون يه لنگه كفش زنونه رو ميگين ؟! "
با لكنت پاسخ داد : "ب...ب... بله . " با خودم فكر كردم كه فلك زده نميدونه با پاي خودش به دام افتاده ! علي آقا هم كه به ماجرا پي برده بود مداخله كرد :" آخه آقا اين كفش فقط يه لنگه داره ! " _ " ا...ا... اشكالي نداره . م... م... منم يه لنگه ميخوام ! " قضيه خيلي جالب شده بود . نقشه ي كارآگاهي سعيد كوچولو جواب داده بود و دزد با پاي خودش به تله افتاده بود . علي آقا و سعيد در حالي كه مشتري ها را راه مي انداختند نيمي از حواسشان به ما بود . چشمكي به علي آقا زدم و با صداي بلندي گفتم : " آقا سعيد اون يه لنگه كفش رو از پشت ويترين به آقا بده ." _ " چشم اوستا . " در يك چشم به هم زدن سعيد كفش را به دستهاي لرزان مرد داد . بييچاره تازه متوجه شده بود كه ديگر نميتواند اين يكي را بدزدد . چون اين بار سه جفت چشم تيزبين او را زير نظر داشت . _ :" ب...ب...بخشيد . چقدر ميشه ؟" با پوزخند پاسخ دادم :" ميخواي پول بدي؟" _" چ...چ...چطور مگه؟!" _" همين طوري !" سعي ميكرد نگاهش را از نگاهم بدزدد . و از ترس اينكه چشممان توي چشم هم نيفتد خودش را به ورانداز كردن كفش مشغول كرد . و من كه نمي خواستم ماجرا بيشتر از اين كش پيدا كند و شرايط را آماده ي مجازات او ميديدم دو برابر قيمت واقعي كفش را گفتم : " بيست و چهار هزار تومن ." علي آقا از بالاي سر مشتري ها سرك كشيد و با تكان دادن سر كار مرا تاييد كرد. مرد قوزي دستش را به درون جيبش برد و مقداري پول از آن بيرون آورد . سپس سرش را به كنار گوشم چسباند و گفت : " ب...ب...ببخشيد ف...ف...فعلا اينها پيش شما بي...بي...بيشتر همراهم نيست . ا...ا...اگه ميشه اينو بگيرين . ش...ش...شناسنامه ام رو هم ميدم باشه تا... " علي آقا كه اعصابش از يورتمه رفتن زبان مرد قوزي خرد شده بود حرفش را بريد و گفت: " بده ببينم . بعد از عيد بقيه پول رو بيار و شناسنامتو ببر . " مرد كفش را در دستهايش فشار داد و به آرامي از مغازه بيرون رفت . شناسنامه را از علي آقا گرفتم و به پستو رفتم تا آن را داخل گاوصندوق بگذارم . از آن طرف پرده صداي علي آقا را شنيدم كه فرياد زد : " سعيد برو دنبالش تا خونه اش رو ياد بگيري . بجنب تا دير نشده . " _ " چشم اوستا آلان ميرم . " گاوصندوق در قسمتي از ديوار پستو به صورت مخفيانه جاسازي شده بود . دستم را كورمال كورمال به تاريكي آن قسمت از ديوار بردم تا در گاوصندوق را پيدا كنم . دستم به چيزي برخورد كرد . " اين ديگه چيه ؟ " آن را بيرون آوردم . يك لنگه كفش زنانه ! درست لنگه ي كفشي كه مرد قوزي آ نرا خريده بود ! گوينده ي راديو اعلام كرد : "لحظه تحويل سال يكهزاروسيصدو هشتاد و سه . " و بعد هم صداي توپ و موسيقي شاد تحويل سال . كفش را برداشتم و با عجله به مغازه برگشتم . اما زبانم بند آمد . سعيد علي آقا و همه مشتري ها خشكشان زده بود . مرد قوزي به همراه زني كه يك پا داشت وسط مغازه ايستاده بود : " ب...ب...ببخشيد يه...يه... كمي پاشو ميزنه ! "
سیاوش
سپاس از سیاوش به خاطر سهیم شدن این داستان با ما
مرتبط:
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/2eIdcp8
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
«میگویند آتشنشانان به خاطر حادثه پلاسکو خسته اند، در چهارشنبهسوری خستهترشان نکنیم. یعنی چی؟
یعنی از دو ماه پیش آتشنشانان را جملگی برای رفع خستگی فرستادهاند به جزایر قناری و اگر ما قول بدهیم چهارشنبهسوری بچههای خوبی باشیم همانجا میمانند و مرخصیشان لغو نمیشود؟
بعد هم به طور معمول در چهارشنبهسوری اورژانس بیشتر توی زحمت میافتد یا آتشنشانی؟
واقعا اگر ما بیخیال چهارشنبهسوری بشویم خانواده آتشنشانان فقید احساس رضایت و خوشحالی میکنند؟ الآن مطالبه آنها واقعا همین است؟ از مجریان پروپاگانداهای خاص البته انتظاری نیست، تعجبم در این است که بعضا حتی روزنامهنگاران هم تن به چنین شعارها و تبلیغات مبتذلی میدهند.»
این نوشتهی دکتر Nasser Karami است. بهزاد مهرانی در زیر نوشته این کارشناس محیط زیست نوشته است:
«حالا اگر بگویند مثلا عاشورا به خیابان نیایید و این همه زباله در خیابان نریزید تا رفتگران خسته نشوند من خستگی آتشنشانان را باور میکنم. خستگی اینها از هر چیزی است که رنگ بوی ملی دارد.»
یکی دیگر از کاربران نوشته است:
«به نظرم منظور ترقه و چیزهایی بوده که ربطی به سنت چهارشنبهسوری ندارند. همیشه هم از ده، بیست روز زودتر شروع میشد. امسال خیلی سر و صدای ترقه کمتره. چهارشنبهسوری یعنی پریدن از روی آتش، قاشقزنی، خوردن آجیل شیرین و اینا.»
شما چه فکر میکنید؟
goo.gl/O2X9j3
مطالب مرتبط:
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/UCgKiV
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
یعنی از دو ماه پیش آتشنشانان را جملگی برای رفع خستگی فرستادهاند به جزایر قناری و اگر ما قول بدهیم چهارشنبهسوری بچههای خوبی باشیم همانجا میمانند و مرخصیشان لغو نمیشود؟
بعد هم به طور معمول در چهارشنبهسوری اورژانس بیشتر توی زحمت میافتد یا آتشنشانی؟
واقعا اگر ما بیخیال چهارشنبهسوری بشویم خانواده آتشنشانان فقید احساس رضایت و خوشحالی میکنند؟ الآن مطالبه آنها واقعا همین است؟ از مجریان پروپاگانداهای خاص البته انتظاری نیست، تعجبم در این است که بعضا حتی روزنامهنگاران هم تن به چنین شعارها و تبلیغات مبتذلی میدهند.»
این نوشتهی دکتر Nasser Karami است. بهزاد مهرانی در زیر نوشته این کارشناس محیط زیست نوشته است:
«حالا اگر بگویند مثلا عاشورا به خیابان نیایید و این همه زباله در خیابان نریزید تا رفتگران خسته نشوند من خستگی آتشنشانان را باور میکنم. خستگی اینها از هر چیزی است که رنگ بوی ملی دارد.»
یکی دیگر از کاربران نوشته است:
«به نظرم منظور ترقه و چیزهایی بوده که ربطی به سنت چهارشنبهسوری ندارند. همیشه هم از ده، بیست روز زودتر شروع میشد. امسال خیلی سر و صدای ترقه کمتره. چهارشنبهسوری یعنی پریدن از روی آتش، قاشقزنی، خوردن آجیل شیرین و اینا.»
شما چه فکر میکنید؟
goo.gl/O2X9j3
مطالب مرتبط:
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/UCgKiV
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «میگویند آتشنشانان به خاطر حادثه پلاسکو خسته اند، در چهارشنبهسوری خستهترشان نکنیم. یعنی چی؟ یعنی از دو ماه پیش آتشنشانان را جملگی برای رفع خستگی فرستادهاند به جزایر قناری و اگر ما قول بدهیم #چهارشنبه_سوری بچههای خوبی باشیم همانجا میمانند و مرخصیشان…
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تلاشی ستودنی:
دوره آموزش دورکاری معلولان برگزار شد
.
ویدئوی کاملتر:
http://www.aparat.com/v/2AN7L
مرتبط:
جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی
http://bit.ly/1I0beqv
@tavaanatech
دوره آموزش دورکاری معلولان برگزار شد
.
ویدئوی کاملتر:
http://www.aparat.com/v/2AN7L
مرتبط:
جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی
http://bit.ly/1I0beqv
@tavaanatech
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
.
تلاشی ستودنی:
دوره آموزش دورکاری معلولان برگزار شد
.
معلولان ایرانی در دورهی آموزشی دورکاری در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات شرکت کردند.
به گزارش زومیت به همت بازارکار آنلاین پونیشا، معلولان ایرانی دارای توانایی در زمینهی برنامهنویسی و فناوری اطلاعات، دورهی آموزشی دورکاری در این حوزه را سپری کردند تا با توانایی خود بتوانند در خانه و دور از دغدغههای موجود برای این قشر کار کنند.
نیما نورمحمدی و روشنک علی طلب، موسسین پونیشا در بهمن امسال تصمیم گرفتند برای معلولانی که تخصص برنامه نویسی، ترجمه یا طراحی دارند و با مشکل پیدا کردن کار مناسب دست و پنجه نرم می کنند، دورهی فریلنسینگ برگزار کنند تا به آنها آموزش دهند كه چطور می توانند در خانه و از طریق سایت پونیشا و با استفاده از تخصص خود، درآمد کسب کنند.
برای شرکت در دوره اول، ١٢ نفر از بین تعداد زیادی ثبت نام انتخاب شدند. همینطور برای توانمند سازی آنها پروژه ای در سایت تامین مالی جمعی مهربانه به مبلغ ۱۵میلیون تومان تعریف شد. با کمک ۱۰۵ نفر از افراد و استارتاپها، این پروژه در کمتر از یک هفته موفق شد و مبلغ مورد نظر جمع آورى شد.
مناسب ترین تخصصها برای کار فریلنسینگ بصورت آنلاین، شامل برنامه نویسی، طراحی و ترجمه یا هر کاری که بتوان بصورت آنلاین انجام و تحویل داده شود، است. معلولین بیش از ۱۱ درصد جمعیت کشور ما را تشکیل می دهند. بر اساس تخمین ها بیش از ۷۰ درصد معلولان ایرانی با مشکل بیکاری مواجه هستند و این آمار در نابینایان به رقم بیش از ۹۰ درصد میرسد.
ویدیو: دیجیاتو
ویدئوی کاملتر:
http://www.aparat.com/v/2AN7L
مرتبط:
جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی
http://bit.ly/1I0beqv
@tavaanatech
تلاشی ستودنی:
دوره آموزش دورکاری معلولان برگزار شد
.
معلولان ایرانی در دورهی آموزشی دورکاری در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات شرکت کردند.
به گزارش زومیت به همت بازارکار آنلاین پونیشا، معلولان ایرانی دارای توانایی در زمینهی برنامهنویسی و فناوری اطلاعات، دورهی آموزشی دورکاری در این حوزه را سپری کردند تا با توانایی خود بتوانند در خانه و دور از دغدغههای موجود برای این قشر کار کنند.
نیما نورمحمدی و روشنک علی طلب، موسسین پونیشا در بهمن امسال تصمیم گرفتند برای معلولانی که تخصص برنامه نویسی، ترجمه یا طراحی دارند و با مشکل پیدا کردن کار مناسب دست و پنجه نرم می کنند، دورهی فریلنسینگ برگزار کنند تا به آنها آموزش دهند كه چطور می توانند در خانه و از طریق سایت پونیشا و با استفاده از تخصص خود، درآمد کسب کنند.
برای شرکت در دوره اول، ١٢ نفر از بین تعداد زیادی ثبت نام انتخاب شدند. همینطور برای توانمند سازی آنها پروژه ای در سایت تامین مالی جمعی مهربانه به مبلغ ۱۵میلیون تومان تعریف شد. با کمک ۱۰۵ نفر از افراد و استارتاپها، این پروژه در کمتر از یک هفته موفق شد و مبلغ مورد نظر جمع آورى شد.
مناسب ترین تخصصها برای کار فریلنسینگ بصورت آنلاین، شامل برنامه نویسی، طراحی و ترجمه یا هر کاری که بتوان بصورت آنلاین انجام و تحویل داده شود، است. معلولین بیش از ۱۱ درصد جمعیت کشور ما را تشکیل می دهند. بر اساس تخمین ها بیش از ۷۰ درصد معلولان ایرانی با مشکل بیکاری مواجه هستند و این آمار در نابینایان به رقم بیش از ۹۰ درصد میرسد.
ویدیو: دیجیاتو
ویدئوی کاملتر:
http://www.aparat.com/v/2AN7L
مرتبط:
جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی
http://bit.ly/1I0beqv
@tavaanatech
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
زمانی برای غلبه بر محدودیت ها
گزارش دیجیاتو از رویداد آموزش فریلنسینگ به معلولان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئویی دیدنی به یاد دکتر حسین گل گلاب سراینده سرود ماندگار ای ایران
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Forwarded from آموزشکده توانا
دوره ویژه هدایتگری- کارآفرینی اجتماعی
goo.gl/wdyBeP
آموزشکده توانا تعداد محدودی دانشجو برای دوره ویژه هدایتگری- کارآفرینی اجتماعی میپذیرد. این دوره با هدف پرورش مهارتهای واقعی برای طراحی و اجرای پروژههای مدنی در زمینههای زیر برگزار میشود:
۱- حمایتگری از اصلاحات قانونی برای پیشبرد انتخابات آزاد (آخرین مهلت ثبتنام ۱۵ فروردین- ۴ آوریل)
۲- نظارت بر انتخابات، سازماندهی برای انتخابات آزاد، نظارت بر کاندیدای منتخب برای پاسخگویی (آخرین مهلت ثبتنام ۱۵ تیر- ۶ جولای)
۳- انتخابات درونی و فرآیندهای دموکراتیک در انجمنها و سازمانهای مدنی (آخرین مهلت ثبتنام ۱۵ تیر- ۶ جولای)
۴- حمایتگری مطالبهمحور در دوره انتخابات (آخرین مهلت ثبتنام ۱۵ فروردین- ۴ آوریل)
برای پذیرفته شدن در این دوره ارائه طرح اولیه پروژه یا ایده مورد نظر شما ضروری است. مثلا برخی ایدهها میتواند اینگونه باشد: سازماندهی نیروهای داوطلب برای نظارت بر انتخابات- طراحی کمپین مبارزه با فساد اقتصادی- ایجاد کمپین مطالبهمحور معلمان- سازماندهی برای نظارت بر کاندیدای پیروز با هدف پیگیری مطالبات رایدهندگان- حمایتگری از مطالبه بهسازی فضای شهری برای دسترسی معلولان در انتخابات شوراها- آموزش و حمایت از چند کاندیدای زن- گسترش آگاهی عمومی در مورد استانداردهای انتخابات آزاد و منصفانه از طریق شبکههای اجتماعی مانند تلگرام- برگزاری انتخابات داخلی سندیکای کارگران صنف- و ...
http://bit.ly/2mpEHHD
این دوره به صورت آنلاین و با حضور مربی و تعداد کمی شاگرد برگزار میشود.
ثبتنام کنید:
http://bit.ly/2mqpiae
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/wdyBeP
آموزشکده توانا تعداد محدودی دانشجو برای دوره ویژه هدایتگری- کارآفرینی اجتماعی میپذیرد. این دوره با هدف پرورش مهارتهای واقعی برای طراحی و اجرای پروژههای مدنی در زمینههای زیر برگزار میشود:
۱- حمایتگری از اصلاحات قانونی برای پیشبرد انتخابات آزاد (آخرین مهلت ثبتنام ۱۵ فروردین- ۴ آوریل)
۲- نظارت بر انتخابات، سازماندهی برای انتخابات آزاد، نظارت بر کاندیدای منتخب برای پاسخگویی (آخرین مهلت ثبتنام ۱۵ تیر- ۶ جولای)
۳- انتخابات درونی و فرآیندهای دموکراتیک در انجمنها و سازمانهای مدنی (آخرین مهلت ثبتنام ۱۵ تیر- ۶ جولای)
۴- حمایتگری مطالبهمحور در دوره انتخابات (آخرین مهلت ثبتنام ۱۵ فروردین- ۴ آوریل)
برای پذیرفته شدن در این دوره ارائه طرح اولیه پروژه یا ایده مورد نظر شما ضروری است. مثلا برخی ایدهها میتواند اینگونه باشد: سازماندهی نیروهای داوطلب برای نظارت بر انتخابات- طراحی کمپین مبارزه با فساد اقتصادی- ایجاد کمپین مطالبهمحور معلمان- سازماندهی برای نظارت بر کاندیدای پیروز با هدف پیگیری مطالبات رایدهندگان- حمایتگری از مطالبه بهسازی فضای شهری برای دسترسی معلولان در انتخابات شوراها- آموزش و حمایت از چند کاندیدای زن- گسترش آگاهی عمومی در مورد استانداردهای انتخابات آزاد و منصفانه از طریق شبکههای اجتماعی مانند تلگرام- برگزاری انتخابات داخلی سندیکای کارگران صنف- و ...
http://bit.ly/2mpEHHD
این دوره به صورت آنلاین و با حضور مربی و تعداد کمی شاگرد برگزار میشود.
ثبتنام کنید:
http://bit.ly/2mqpiae
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. دوره ویژه هدایتگری- کارآفرینی اجتماعی http://bit.ly/2mpEHHD #آموزشکده_توانا تعداد محدودی دانشجو برای دوره ویژه هدایتگری- کارآفرینی اجتماعی میپذیرد. این دوره با هدف پرورش مهارتهای واقعی برای طراحی و اجرای پروژههای مدنی در زمینههای زیر برگزار میشود:…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیشاپیش چهارشنبهسوری مبارک
ترانه قدیمی چهارشنبهسوری
با صدای ناصر مسعودی و بانو هما
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
ترانه قدیمی چهارشنبهسوری
با صدای ناصر مسعودی و بانو هما
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روزگار خوب و خوش کودکی، بزرگسالی بهتری خواهدساخت و بزرگسالیهای بهتر جهانی زیباتر
حقوق کودک و نوجوان: از تولد تا هجده سالگی
حسین رئیسی
http://bit.ly/1fGyUup
@Tavaana_TavaanaTech
حقوق کودک و نوجوان: از تولد تا هجده سالگی
حسین رئیسی
http://bit.ly/1fGyUup
@Tavaana_TavaanaTech
مرجان داوری، محقق و مترجم به اعدام محکوم شده است
goo.gl/5Cir6J
مرجان داوری محقق و مترجم ۵۰ ساله همزمان با انتقال از بند نسوان زندان اوین به ندامتگاه ری (زندان زنان قرچک) در اوایل بهمن ماه، به اعدام محکوم شده است. یکی از اتهامات خانم داوری عضویت در فرقه عرفانی “اکنکار” است. این حکم اخیرا به او ابلاغ شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مرجان داوری محقق و مترجم ۵۰ ساله، در تاریخ دوم مهرماه ۹۴ با تعطیلی و بازداشت مسئولان موسسه راه معرفت، بازداشت شد.
یک منبع آگاه از پرونده خانم داوری دراینباره به گزارشگر هرانا توضیح داد: “موسسه راه معرفت به ریاست آقای زرگر یک موسسه مطالعات متافیزیک بود که قصد راه اندازی دانشکده متافیزیک در شمال کشور را نیز داشت. حتی ساختمان این دانشکده نیز ساخته شده بود که مصادره شده.”
ین منبع مطلع در مورد فعالیتهای مرجان داوری در ادامه افزود: “مجموعه آثار و نوشته های خانم داوری به صورت آرشیوی نگهداری میشد تا به طور رایگان در اختیار علاقه مندان قرار گیرد. اما این آثار هنگام بازداشت توسط ماوران امنیتی توقیف شد. خانم داوری خود را به عنوان محققی آزاد و بدون مرز در زمینه علوم باطنی و متافیزیک می شناسد.”
منبع آگاه از این پرونده در پایان در مورد اتهامات و چگونگی صدور حکم اعدام نیز توضیح داد: “از جمله اتهاماتی که در پرونده بود می توان به رابطه نامشروع، اجتماع و تبانی علیه نظام، عضویت در فرقه عرفانی اکنکار به دلیل ترجمه کتاب هایی که انجام داده بود اشاره کرد. صدور حکم اعدام نیز بر اساس همین موارد و ذیل اتهام افساد فی الارض توسط قاضی صلواتی صادر شده است. جلسات دادگاه در روزهای ۲۵، ۲۶ و ۲۷ مهر ۹۵ و نیز ۲۱ و ۲۲ آذرماه ۹۵ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی تشکیل شده بود.”
خانم داوری تحصیلات ابتدایی را در انگلستان و در بازگشت به ایران، در مدرسه بین المللی تیزهوشان پارتیان به اتمام رساند. در سیزده سالگی موفق به اخذ دیپلم ترجمه زبان انگلیسی شد. تحصیلات دانشگاهی را با رتبه دو رقمی وارد دانشگاه هنر الزهرا در رشته گرافیک و نقاشی و همچنین تحقیق و ترجمه در زمینه علوم باطنی و هستی شناسی مشرق و مغرب زمین ادامه داد.
از جمله آثار ترجمه منتشر شده خانم داوری میتوان به «پنجه زمان اثر پال توئیچل ، جوینده اثر فیل موریمیتسو ، تمرینات معنوی اک اثر هارولد کلمپ» اشاره کرد.
وی سال ها به طور متمرکز بر مطالعه و ترجمه علوم باطنی و علوم الهی و اشراقیون پرداخته و به عنوان یکی از محققان موسسه مطالعات و تحقیقات متافیزیک راه معرفت همکاری داشته است. در سال ۸۹ اقدام به ترجمه آثار نویسندگان مکاتب فکری اشراقیون در سرتاسر جهان و گرد آوری و تدوین مجموعه ای در این زمینه نموده بود.
اکنکار (به انگلیسی: eckankar) جنبش معنوی جدیدی است که در ۱۹۶۵ در ایالات متحده بنیان گذاشته شد. این جنبش ادعا می کند با ممارست معنوی ممارست کنندگان را به تجربه آنچه پیروانش «نور و صوت الهی» مینامند، قادر میسازد.
مطالب مرتبط:
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون
http://bit.ly/2j0rDrL
حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO
حقوق زندانیان
http://bit.ly/2fayaO8
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/5Cir6J
مرجان داوری محقق و مترجم ۵۰ ساله همزمان با انتقال از بند نسوان زندان اوین به ندامتگاه ری (زندان زنان قرچک) در اوایل بهمن ماه، به اعدام محکوم شده است. یکی از اتهامات خانم داوری عضویت در فرقه عرفانی “اکنکار” است. این حکم اخیرا به او ابلاغ شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مرجان داوری محقق و مترجم ۵۰ ساله، در تاریخ دوم مهرماه ۹۴ با تعطیلی و بازداشت مسئولان موسسه راه معرفت، بازداشت شد.
یک منبع آگاه از پرونده خانم داوری دراینباره به گزارشگر هرانا توضیح داد: “موسسه راه معرفت به ریاست آقای زرگر یک موسسه مطالعات متافیزیک بود که قصد راه اندازی دانشکده متافیزیک در شمال کشور را نیز داشت. حتی ساختمان این دانشکده نیز ساخته شده بود که مصادره شده.”
ین منبع مطلع در مورد فعالیتهای مرجان داوری در ادامه افزود: “مجموعه آثار و نوشته های خانم داوری به صورت آرشیوی نگهداری میشد تا به طور رایگان در اختیار علاقه مندان قرار گیرد. اما این آثار هنگام بازداشت توسط ماوران امنیتی توقیف شد. خانم داوری خود را به عنوان محققی آزاد و بدون مرز در زمینه علوم باطنی و متافیزیک می شناسد.”
منبع آگاه از این پرونده در پایان در مورد اتهامات و چگونگی صدور حکم اعدام نیز توضیح داد: “از جمله اتهاماتی که در پرونده بود می توان به رابطه نامشروع، اجتماع و تبانی علیه نظام، عضویت در فرقه عرفانی اکنکار به دلیل ترجمه کتاب هایی که انجام داده بود اشاره کرد. صدور حکم اعدام نیز بر اساس همین موارد و ذیل اتهام افساد فی الارض توسط قاضی صلواتی صادر شده است. جلسات دادگاه در روزهای ۲۵، ۲۶ و ۲۷ مهر ۹۵ و نیز ۲۱ و ۲۲ آذرماه ۹۵ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی تشکیل شده بود.”
خانم داوری تحصیلات ابتدایی را در انگلستان و در بازگشت به ایران، در مدرسه بین المللی تیزهوشان پارتیان به اتمام رساند. در سیزده سالگی موفق به اخذ دیپلم ترجمه زبان انگلیسی شد. تحصیلات دانشگاهی را با رتبه دو رقمی وارد دانشگاه هنر الزهرا در رشته گرافیک و نقاشی و همچنین تحقیق و ترجمه در زمینه علوم باطنی و هستی شناسی مشرق و مغرب زمین ادامه داد.
از جمله آثار ترجمه منتشر شده خانم داوری میتوان به «پنجه زمان اثر پال توئیچل ، جوینده اثر فیل موریمیتسو ، تمرینات معنوی اک اثر هارولد کلمپ» اشاره کرد.
وی سال ها به طور متمرکز بر مطالعه و ترجمه علوم باطنی و علوم الهی و اشراقیون پرداخته و به عنوان یکی از محققان موسسه مطالعات و تحقیقات متافیزیک راه معرفت همکاری داشته است. در سال ۸۹ اقدام به ترجمه آثار نویسندگان مکاتب فکری اشراقیون در سرتاسر جهان و گرد آوری و تدوین مجموعه ای در این زمینه نموده بود.
اکنکار (به انگلیسی: eckankar) جنبش معنوی جدیدی است که در ۱۹۶۵ در ایالات متحده بنیان گذاشته شد. این جنبش ادعا می کند با ممارست معنوی ممارست کنندگان را به تجربه آنچه پیروانش «نور و صوت الهی» مینامند، قادر میسازد.
مطالب مرتبط:
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون
http://bit.ly/2j0rDrL
حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO
حقوق زندانیان
http://bit.ly/2fayaO8
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. مرجان داوری، محقق و مترجم به اعدام محکوم شده است #مرجان_داوری #محقق و #مترجم ۵۰ ساله همزمان با انتقال از بند نسوان #زندان_اوین به ندامتگاه ری (زندان زنان قرچک) در اوایل بهمن ماه، به #اعدام محکوم شده است. یکی از اتهامات خانم داوری عضویت در فرقه عرفانی “اکنکار”…
گذار به دموکراسی در اسپانیا
goo.gl/opVQ8u
این گفته ای قدیم است که ما دو اسپانیا داریم: یکی سنتی و مذهبی و محافظه کار است و دیگری مدرن و سکولار و مترقی. بحران های سیاسی اسپانیا هم ناشی از برخورد این دو هویت با یکدیگر است هم از نگاه تاریخی و هم از نظر آنچه در قرن بیستم در این کشور اتفاق افتاده است. اگر به جنگ داخلی 1936 تا 1939 نظر کنیم همین دوگانگی در پسزمینه دیده می شود؛ در این جنگ نیروهای سنتی و کاتولیک و شبه فاشیست در مقابل جمهوری دموکراتیک تازه پا و ناکام شورش کردند.
شکست دولت جمهوری به دیکتاتوری تقریبا چهل ساله ژنرال فرانسیسکو فرانکو انجامید. مرگ فرانکو در نوامبر ۱۹۷۵ به "شب تاریک و طولانی دیکتاتوری" پایان داد اما اسپانیا را گرفتار بی ثباتی سیاسی کرد. چشم انداز گذار به دموکراسی کاملا نامعلوم بود. "دست و پای همه چیز بسته شده و خیلی محکم هم بسته شده است"؛ (Todo esta atado, y bien atado) این گفته که فرانکو به آن می نازید، به نهادهایی اشاره دارد که فرانکو مستقر ساخته بود تا حافظ بقای رژیم در فقدان او باشند. نیروهای مسلح به فرانکو و رژیم اش وفادار بودند و بنابرین تهدیدی واقعی برای اصلاحات دموکراتیک به شمار می رفتند. ساختارهای دولتی رژیم هم پر از طرفداران فرانکو بودند که در مقابل تغییر مقاومت می کردند. شبح آن دوگونه اسپانیا و خاطره جنگ داخلی موجب ترس از خشونت و درگیری بود و تمایل گسترده ای برای پرهیز از برخورد فرقه ای وجود داشت – برخوردی که می توانست کشور را دو پاره کند.
از طرف دیگر، جامعه در طول سه دهه پیش از آن تغییرات اساسی کرده بود. اسپانیایی ها اکنون تحصیلکرده تر از پیش بودند و سطح زندگی شان به نحوی شاخص بهبود یافته بود و بسیاری می خواستند کشورشان مانند دیگر کشورهای اروپای غربی باشد و از آزادی و رفاه اقتصادی برخوردار شود. اسپانیا گروههای سیاسی و کارگری مهمی داشت که برای تغییرات دموکراتیک فعالیت و تبلیغ می کردند. یونان و پرتغال کشور همسایه ای بودند که تازگی رژیم های توتالیتر خود را برانداخته بودند. بسیاری امیدوار بودند که حالا نوبت اسپانیا ست.
رمز اصلی موفقیت گذار به دموکراسی در اسپانیا توانایی اش در حفظ حاکمیت قانون از آغاز تا پایان این روند بود و اتکای مداوم آن به اصل فراگیر بودن و جای قائل شدن برای گروههای مختلف و نظرات و دغدغه های آنها در این روند. این به نوبه خود طیف وسیعی از گروهها را ترغیب می کرد تا سهمی در کامیابی روند دموکراسی سازی داشته باشند.
بدون این استراتژی بسیاری از این گروهها ممکن بود مواضع خود را سخت تر کنند که جایابی شان در روند گذار را دشوارتر و چه بسا ناممکن می ساخت و نتیجه اینهمه می توانست به دستاوردی بینجامد که "مثبت بودن" اش از آنچه به دست آمد بسیار کمتر می بود.
انتخابات سرنوشت ساز ژوئن 1977 و تدوین قانون اساسی جدید در 1978 رژیم دموکراتیک اسپانیا را پایه گذاری کرد. دولتهایی که بعد از آن روی کار آمدند می توانستند از ساختارها و روندهای نهادینه شده جدید برای حل مشکلات جمعی بر پایه مشروعیت و حمایت عمومی استفاده کنند. تلاش گروهی از افسران ارتش برای کودتا در سال 1981 شکست خورد چرا که پادشاه آن را قاطعانه محکوم کرد اما این واقعه یادآور آن بود که دموکراسی یک پروژه دایمی است و موفقیت اش در گرو قاطعیت دفاع از #دموکراسی و تمایل برای سازش با مخالفان سیاسی است.
کوشش مردم اسپانیا و تصمیم گروههای سیاسی و میانه روهای رژیم برای ساختن نظام دموکراتیک تازه بر پایه توافق وسیع عمومی – علیرعم شکافهای اجتماعی عمیق و قدیمی – مدل گذار به دموکراسی در اسپانیا را به نمونه ای از تغییرات مسالمت آمیز و دموکراتیک تبدیل کرده است. به تعبیر مورخ اسپانیایی، خاویر مورنو لوزان (Javier Moreno Luzon)، گذار به دموکراسی پایانی بود برای مناقشه میان دو اسپانیا: «شهروندان با هدایت رهبران شان بر شکافهای گذشته چیره شدند؛ شکافهایی که میراث هولناک جنگ داخلی و استبداد فرانکو بود. و به این ترتیب با همراهی یکدیگر دورانی طولانی از #صلح و #آزادی و پیشرفت را بنا گذاشتند.»
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/content/spanish-transition-democracy
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/opVQ8u
این گفته ای قدیم است که ما دو اسپانیا داریم: یکی سنتی و مذهبی و محافظه کار است و دیگری مدرن و سکولار و مترقی. بحران های سیاسی اسپانیا هم ناشی از برخورد این دو هویت با یکدیگر است هم از نگاه تاریخی و هم از نظر آنچه در قرن بیستم در این کشور اتفاق افتاده است. اگر به جنگ داخلی 1936 تا 1939 نظر کنیم همین دوگانگی در پسزمینه دیده می شود؛ در این جنگ نیروهای سنتی و کاتولیک و شبه فاشیست در مقابل جمهوری دموکراتیک تازه پا و ناکام شورش کردند.
شکست دولت جمهوری به دیکتاتوری تقریبا چهل ساله ژنرال فرانسیسکو فرانکو انجامید. مرگ فرانکو در نوامبر ۱۹۷۵ به "شب تاریک و طولانی دیکتاتوری" پایان داد اما اسپانیا را گرفتار بی ثباتی سیاسی کرد. چشم انداز گذار به دموکراسی کاملا نامعلوم بود. "دست و پای همه چیز بسته شده و خیلی محکم هم بسته شده است"؛ (Todo esta atado, y bien atado) این گفته که فرانکو به آن می نازید، به نهادهایی اشاره دارد که فرانکو مستقر ساخته بود تا حافظ بقای رژیم در فقدان او باشند. نیروهای مسلح به فرانکو و رژیم اش وفادار بودند و بنابرین تهدیدی واقعی برای اصلاحات دموکراتیک به شمار می رفتند. ساختارهای دولتی رژیم هم پر از طرفداران فرانکو بودند که در مقابل تغییر مقاومت می کردند. شبح آن دوگونه اسپانیا و خاطره جنگ داخلی موجب ترس از خشونت و درگیری بود و تمایل گسترده ای برای پرهیز از برخورد فرقه ای وجود داشت – برخوردی که می توانست کشور را دو پاره کند.
از طرف دیگر، جامعه در طول سه دهه پیش از آن تغییرات اساسی کرده بود. اسپانیایی ها اکنون تحصیلکرده تر از پیش بودند و سطح زندگی شان به نحوی شاخص بهبود یافته بود و بسیاری می خواستند کشورشان مانند دیگر کشورهای اروپای غربی باشد و از آزادی و رفاه اقتصادی برخوردار شود. اسپانیا گروههای سیاسی و کارگری مهمی داشت که برای تغییرات دموکراتیک فعالیت و تبلیغ می کردند. یونان و پرتغال کشور همسایه ای بودند که تازگی رژیم های توتالیتر خود را برانداخته بودند. بسیاری امیدوار بودند که حالا نوبت اسپانیا ست.
رمز اصلی موفقیت گذار به دموکراسی در اسپانیا توانایی اش در حفظ حاکمیت قانون از آغاز تا پایان این روند بود و اتکای مداوم آن به اصل فراگیر بودن و جای قائل شدن برای گروههای مختلف و نظرات و دغدغه های آنها در این روند. این به نوبه خود طیف وسیعی از گروهها را ترغیب می کرد تا سهمی در کامیابی روند دموکراسی سازی داشته باشند.
بدون این استراتژی بسیاری از این گروهها ممکن بود مواضع خود را سخت تر کنند که جایابی شان در روند گذار را دشوارتر و چه بسا ناممکن می ساخت و نتیجه اینهمه می توانست به دستاوردی بینجامد که "مثبت بودن" اش از آنچه به دست آمد بسیار کمتر می بود.
انتخابات سرنوشت ساز ژوئن 1977 و تدوین قانون اساسی جدید در 1978 رژیم دموکراتیک اسپانیا را پایه گذاری کرد. دولتهایی که بعد از آن روی کار آمدند می توانستند از ساختارها و روندهای نهادینه شده جدید برای حل مشکلات جمعی بر پایه مشروعیت و حمایت عمومی استفاده کنند. تلاش گروهی از افسران ارتش برای کودتا در سال 1981 شکست خورد چرا که پادشاه آن را قاطعانه محکوم کرد اما این واقعه یادآور آن بود که دموکراسی یک پروژه دایمی است و موفقیت اش در گرو قاطعیت دفاع از #دموکراسی و تمایل برای سازش با مخالفان سیاسی است.
کوشش مردم اسپانیا و تصمیم گروههای سیاسی و میانه روهای رژیم برای ساختن نظام دموکراتیک تازه بر پایه توافق وسیع عمومی – علیرعم شکافهای اجتماعی عمیق و قدیمی – مدل گذار به دموکراسی در اسپانیا را به نمونه ای از تغییرات مسالمت آمیز و دموکراتیک تبدیل کرده است. به تعبیر مورخ اسپانیایی، خاویر مورنو لوزان (Javier Moreno Luzon)، گذار به دموکراسی پایانی بود برای مناقشه میان دو اسپانیا: «شهروندان با هدایت رهبران شان بر شکافهای گذشته چیره شدند؛ شکافهایی که میراث هولناک جنگ داخلی و استبداد فرانکو بود. و به این ترتیب با همراهی یکدیگر دورانی طولانی از #صلح و #آزادی و پیشرفت را بنا گذاشتند.»
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/content/spanish-transition-democracy
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. گذار به دموکراسی در اسپانیا . ( مطالعه موردی آموزنده) . این گفته ای قدیم است که ما دو اسپانیا داریم: یکی سنتی و مذهبی و محافظه کار است و دیگری مدرن و سکولار و مترقی. بحران های سیاسی اسپانیا هم ناشی از برخورد این دو هویت با یکدیگر است هم از نگاه تاریخی و…
«دیشب که برای شرکت در برنامهی جشن نوروز در ایالت ویرجینیا آمریکا مدتی کوتاه در جشن شرکت کردم فرصتی دست داد که به یک فروشگاه اسباببازیفروش سری بزنم. در میان اسباببازیها عروسکهایی دیدم که معلول بودند. طراحان این عروسکها با طراحی عروسکهای معلول تلاش میکنند تا کودکانششان را با معلولیت و افراد معلول و نحوهی زیستشان آشنا کنند تا کودکانشان با حقوق معلولان آشنا بشوند. این دو عکس را در این فروشگاه انداختم.
معلولان در آمریکا از جایگاه ویژهای برخوردارند. شهرسازی و همه نقاط کشور طوری طراحی شده است که معلولان رنجی نبرند. از اینرو در خیابان و مکانهای عمومی شهر تعداد زیادی معلول میبینید که اگر به نکتهی کثرت امکانات دقت نکنید گمان میکنید که در این کشور نسبت به جایی مانند ایران معلول ییشتری دارد. در صورتی که چنین نیست و راحتی معلولان موجب میشود که در جامعه حضور پر رنگی داشته باشند.»
برگرفته از تلگرام بهزاد مهرانی
goo.gl/bzcg15
مطالب مرتبط:
دانلود کتاب «جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی»
http://bit.ly/1I0beqv
معلولیت در سینما
http://bit.ly/2d3BA4m
درباره حقوق معلولان بیشتر بدانید:
http://ow.ly/GPbx301HUDl
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
معلولان در آمریکا از جایگاه ویژهای برخوردارند. شهرسازی و همه نقاط کشور طوری طراحی شده است که معلولان رنجی نبرند. از اینرو در خیابان و مکانهای عمومی شهر تعداد زیادی معلول میبینید که اگر به نکتهی کثرت امکانات دقت نکنید گمان میکنید که در این کشور نسبت به جایی مانند ایران معلول ییشتری دارد. در صورتی که چنین نیست و راحتی معلولان موجب میشود که در جامعه حضور پر رنگی داشته باشند.»
برگرفته از تلگرام بهزاد مهرانی
goo.gl/bzcg15
مطالب مرتبط:
دانلود کتاب «جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی»
http://bit.ly/1I0beqv
معلولیت در سینما
http://bit.ly/2d3BA4m
درباره حقوق معلولان بیشتر بدانید:
http://ow.ly/GPbx301HUDl
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «دیشب که برای شرکت در برنامهی جشن نوروز در ایالت ویرجینیا آمریکا مدتی کوتاه در جشن شرکت کردم فرصتی دست داد که به یک فروشگاه اسباببازیفروش سری بزنم. در میان اسباببازیها عروسکهایی دیدم که معلول بودند. طراحان این عروسکها با طراحی عروسکهای معلول تلاش…
«نگاهها و نظارت کلیشهای جنسیتزده هنوز به شدت رواج دارد. آیا شما هم از کسانی هستید که وقتی چنین نوشتهای پشت ماشینی میبینید میخندید و خوشتان میآید و یا به کنار دستیتان میگوئید انصافا درست نوشته؟ اگر چنین کسی هستید بدون شک بدانید که زنستیز هستید. نگوئید که همه شوخی میکنند ما هم شوخی میکنیم.»
نظر شما در مورد این نوشتهی یکی از همراهان توانا چیست؟
goo.gl/KhVOlu
مطلب مرتبط:
منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران
http://bit.ly/2kY2voc
بررسي تطبيقي وضعيت زنان در انقلاب ايران با مدل انقلاب مردسالارانه
http://bit.ly/2lTV4gv
دسترسی زنان به پستهای بالای مدیریت، رهبری و تصمیم گیری- خانم مهرانگیز کار
http://bit.ly/2iCdcMm
حمایت از حقوق زنان در ایران
http://bit.ly/1h6pQQd
کتاب «رفع تبعیض علیه زنان» نوشته خانم مهرانگیز کار
دانلود رایگان:
http://ow.ly/DuvT306sOhF
لینک دانلود در تلگرام:
http://ow.ly/zHVP306sOhG
انقیاد زنان
http://bit.ly/1v4u0MJ
حق زن بر بدن خود ، اثر مارگارت سانگر
http://bit.ly/1w00U2b
حق زن بر بدنش
مهرانگیز کار
http://bit.ly/1jCEnls
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
نظر شما در مورد این نوشتهی یکی از همراهان توانا چیست؟
goo.gl/KhVOlu
مطلب مرتبط:
منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران
http://bit.ly/2kY2voc
بررسي تطبيقي وضعيت زنان در انقلاب ايران با مدل انقلاب مردسالارانه
http://bit.ly/2lTV4gv
دسترسی زنان به پستهای بالای مدیریت، رهبری و تصمیم گیری- خانم مهرانگیز کار
http://bit.ly/2iCdcMm
حمایت از حقوق زنان در ایران
http://bit.ly/1h6pQQd
کتاب «رفع تبعیض علیه زنان» نوشته خانم مهرانگیز کار
دانلود رایگان:
http://ow.ly/DuvT306sOhF
لینک دانلود در تلگرام:
http://ow.ly/zHVP306sOhG
انقیاد زنان
http://bit.ly/1v4u0MJ
حق زن بر بدن خود ، اثر مارگارت سانگر
http://bit.ly/1w00U2b
حق زن بر بدنش
مهرانگیز کار
http://bit.ly/1jCEnls
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «نگاهها و نظارت کلیشهای جنسیتزده هنوز به شدت رواج دارد. آیا شما هم از کسانی هستید که وقتی چنین نوشتهای پشت ماشینی میبینید میخندید و خوشتان میآید و یا به کنار دستیتان میگوئید انصافا درست نوشته؟ اگر چنین کسی هستید بدون شک بدانید که زنستیز هستید.…
ویدا حاجبی درگذشت
ویدا حاجبی تبریزی نویسنده و فعال سیاسی درگذشت.
کتاب «داد بیداد» شرح خاطرات زندانیان سیاسی زن است که برنده جوایزی همچون جایزه صدیقه دولتآبادی شده است.
مهدی جامی، روزنامهنگار در مورد او چنین مینویسد:
ویدا حاجبی از زنان برجسته ایران در قرن بیستم بود و یکی از بهترین کتابهای خاطرات زنان به قلم او است؛ با نگاهی موشکافانه به مسائل اجتماعی و همزمان خودشناسانه به تحولات فکری خویش. کتاب او یکی از بهترین کتابها برای شناخت او و شناخت زنان فعال و پیشگام ایرانی در دهه ۲۰ شمسی به بعد است.
... زندگی کسانی مثل ویدا حاجبی را از یک طرف باید در تاریخ زنان معاصر بازخوانی کرد و از طرف دیگر در تاریخ مهاجرت ایرانیان. اما برای من مهمترین مساله این است که اگر زنانی مثل ویدا حاجبی می توانستند در داخل کشور زندگی کنند چقدر فضای اجتماعی ما متفاوت می بود. مهاجرت سیاسی و اجباری بخش بزرگی از نیروهای انسانی وطن ما را از تاثیرگذاری واقعی باز می دارد و ایران را از فرزندان خود محروم می کند.»
goo.gl/dO6a3h
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
ویدا حاجبی تبریزی نویسنده و فعال سیاسی درگذشت.
کتاب «داد بیداد» شرح خاطرات زندانیان سیاسی زن است که برنده جوایزی همچون جایزه صدیقه دولتآبادی شده است.
مهدی جامی، روزنامهنگار در مورد او چنین مینویسد:
ویدا حاجبی از زنان برجسته ایران در قرن بیستم بود و یکی از بهترین کتابهای خاطرات زنان به قلم او است؛ با نگاهی موشکافانه به مسائل اجتماعی و همزمان خودشناسانه به تحولات فکری خویش. کتاب او یکی از بهترین کتابها برای شناخت او و شناخت زنان فعال و پیشگام ایرانی در دهه ۲۰ شمسی به بعد است.
... زندگی کسانی مثل ویدا حاجبی را از یک طرف باید در تاریخ زنان معاصر بازخوانی کرد و از طرف دیگر در تاریخ مهاجرت ایرانیان. اما برای من مهمترین مساله این است که اگر زنانی مثل ویدا حاجبی می توانستند در داخل کشور زندگی کنند چقدر فضای اجتماعی ما متفاوت می بود. مهاجرت سیاسی و اجباری بخش بزرگی از نیروهای انسانی وطن ما را از تاثیرگذاری واقعی باز می دارد و ایران را از فرزندان خود محروم می کند.»
goo.gl/dO6a3h
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. ویدا حاجبی درگذشت #ویدا_حاجبی تبریزی #نویسنده و فعال سیاسی درگذشت. #کتاب «داد بیداد» شرح خاطرات #زندانیان_سیاسی_زن است که برنده جوایزی همچون جایزه صدیقه دولتآبادی شده است. مهدی جامی، روزنامهنگار در مورد او چنین مینویسد: ویدا حاجبی از #زنان برجسته ایران…
عکس: نوازنده پیانویی گارد ضد شوروش اوکراین را به شنیدن موسیقی دعوت می کند.
کنش های کوچک ایستادگی:
https://goo.gl/meeP0A
خشونت پرهیزی در تاریخ:
http://goo.gl/WPO563
@Tavaana_TavaanaTech
کنش های کوچک ایستادگی:
https://goo.gl/meeP0A
خشونت پرهیزی در تاریخ:
http://goo.gl/WPO563
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امیرحسین در آرزوی پرواز و آزیتا صیامی آموزگار کودکان با نیازهای ویژه وکاپیتان جدیدی خلبان آرزوی این کودک را برآورده کردند.
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/UCgKiV
@Tavaana_TavaanaTech
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/UCgKiV
@Tavaana_TavaanaTech