مطلب دریافتی از همراهان توانا:
تلنگر و تامل یک معلم بر حادثه پلاسکو
▪️ من سیاه پوش خودم هستم!
#اسعدی، دبیر متوسطه، استان فارس
💎من مشکی پوشم.
مشکی پوش آتش نشانان؟
مشکی پوش آنان که در زیر آوار ماندند؟
نه!!!!
هیچکدام!
من سیاهپوش خودم هستم!
سیاهپوش سه دهه معلمی کردن بدون آنکه هنوز استفاده از کپسول آتشنشانی را بلد باشم!
بدون آنکه بدانم یک مبتلا به سکته ی قلبی را چگونه از مرگ نجات دهم!
بدون آنکه بدانم چگونه دستان شکسته ای را آتل بندی کنم!
اما در سابقه ی تدریسم دهها تشویقی از مدیر و رییس و مدیرکل و وزیر اندوخته ام.
نزدیک به هزار ساعت دوره ی ضمن خدمت پشت سر گذاشته ام اما در لابه لای آنها هیچ اثری از امداد و نجات نیست.!!!!
فقط وقتی پدرم داشت در اثر سکته پرپر می شد، مات و مبهوت ایستادم و نظاره کردم....
تا تمام کرد!
فقط اشک ریختم و بر سر و صورت زدم
دقیقا کاری که از دست هر پیرزن و پیرمرد بیسواد روستایی هم بر می آید...!!!
وقتی دانش آموزم، بر اثر زمین خوردن زانویش آسیب دید؛ فقط به دوتا دانش آموز درشت هیکل دستور دادم زیر بازویش را بگیرند و به دفتر ببرند و من هم ظفرمندانه پدرش را با تلفن آگاه کردم تا او را از روی دستم بردارد!!!! همین.
آخر عرضه ی بیش از این را نداشتم و ندارم....
در عوض دوره ی کتاب های شهید مطهری و آقای قرائتی را با نمره ی بسیار خوب گذرانده ام.
تفسیر اکثر سور قرآن را با نمره ی عالی در برگه های ضمن خدمتم دارم.
جاذبه و دافعه ی علی (ع)را خط به خط حفظم و دنیای پس از مرگ را مثل کف دست می شناسم!!
آمادگی در برابر زلزله را در بیست دقیقه و با یک امتحان کتبی چهار گزینه ای گذرانده ام و 90ساعت امتیازش را هم از آن خود کرده ام.!!!
اما چه سود.
دوسال پیش که زلزله ی 4 ریشتری در شیراز آمد فقط گوش به رادیو بودیم ببینیم کجا چه اتفاقی افتاده. تا آمدم از زیر پتو بیرون بیایم و به اطرافم نگاه کنم زلزله آمده بود و رفته بود!!
در زنگ آمادگی برای زلزله در مدرسه فقط چند عکس تهیه کردیم برای ارسال به اداره.
چون آنها همین عکس ها را معیار مستند بودن و آماده بودن می دانند!
به مطالبی که تدریس می کنیم نگاهی انداختم.
همه اش به درد دنیای پس از مرگ می خورد. انگار بعد از زلزله و آتش سوزی و مردن است که ثمره و نتیجه ی آموزشم دیده می شود.
من وظایف شهردار را آموزش میدهم در حالی که کارهایی که آقای شهردار انجام می دهد و کل کل های سیاسی اش را انگار از آن بخش کتاب حذف کرده بودند.
من از قوه ی قضاییه و وظایفش می گویم ولی شاگردم پوزخندی می زند و ناتوانی دستگاه قضا را متذکر می شود.
من از رئیس جمهور می گویم و اجرای قانون، اما مگر قانونی وجود دارد؟
دانش آموزم می گفت اگر قانون وجود دارد چرا هنوز سرنوشت متهمان قطار تبریز، آتش سوزی درود زن، اختلاس بانک ملی، جزایری، زنجانی و ...نامشخص و فراموش شده هست! و من فقط توجیه کردم و دفاع!!
اما
اگر امروز پلاسکو بر سر خودش آوار شد و حداقل سازنده اش آن را طوری طراحی کرد که فقط در خودش تخریب شود می ترسم از روزی که برج میلاد تا جنوب شهرتهران را پوشش دهد و هتل چمران تا حوالی قصرالدشت را.
آری با این بی برنامگی ها باید سیاهپوش شهری شویم بعد از زلزله ای که تمام کوچه پس کوچه هایش را به "بن بست کده ای" تبدیل کند و من و دانش آموزانی که همه چیز می دانند جز قانون مندی و قانون گرایی و کمک به هم نوع.
من و شاگردانی که فقط مدرک داریم و الفبای شهروندی را نمی دانیم.
من و شاگردانی که که دوست داریم کمک کنیم ولی نمی دانیم چگونه؟!!
فقط تنها کاری که ازمان بر می آید اینکه عکس سلفی بگیریم.
عکس پروفایلمان را مشکی کنیم.
متن ادبی در رثای جانباختگان بنویسیم
و خودجوش شمع روشن کنیم در شهرهای مختلف.
بیایید فرهنگمان را، سیاست هایمان را، درس هایمان را داشته هایمان را وطن مان را
"به روز " کنیم.
مطلب مرتبط:
نظام آموزشی ایران
http://bit.ly/1kflAOr
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
تلنگر و تامل یک معلم بر حادثه پلاسکو
▪️ من سیاه پوش خودم هستم!
#اسعدی، دبیر متوسطه، استان فارس
💎من مشکی پوشم.
مشکی پوش آتش نشانان؟
مشکی پوش آنان که در زیر آوار ماندند؟
نه!!!!
هیچکدام!
من سیاهپوش خودم هستم!
سیاهپوش سه دهه معلمی کردن بدون آنکه هنوز استفاده از کپسول آتشنشانی را بلد باشم!
بدون آنکه بدانم یک مبتلا به سکته ی قلبی را چگونه از مرگ نجات دهم!
بدون آنکه بدانم چگونه دستان شکسته ای را آتل بندی کنم!
اما در سابقه ی تدریسم دهها تشویقی از مدیر و رییس و مدیرکل و وزیر اندوخته ام.
نزدیک به هزار ساعت دوره ی ضمن خدمت پشت سر گذاشته ام اما در لابه لای آنها هیچ اثری از امداد و نجات نیست.!!!!
فقط وقتی پدرم داشت در اثر سکته پرپر می شد، مات و مبهوت ایستادم و نظاره کردم....
تا تمام کرد!
فقط اشک ریختم و بر سر و صورت زدم
دقیقا کاری که از دست هر پیرزن و پیرمرد بیسواد روستایی هم بر می آید...!!!
وقتی دانش آموزم، بر اثر زمین خوردن زانویش آسیب دید؛ فقط به دوتا دانش آموز درشت هیکل دستور دادم زیر بازویش را بگیرند و به دفتر ببرند و من هم ظفرمندانه پدرش را با تلفن آگاه کردم تا او را از روی دستم بردارد!!!! همین.
آخر عرضه ی بیش از این را نداشتم و ندارم....
در عوض دوره ی کتاب های شهید مطهری و آقای قرائتی را با نمره ی بسیار خوب گذرانده ام.
تفسیر اکثر سور قرآن را با نمره ی عالی در برگه های ضمن خدمتم دارم.
جاذبه و دافعه ی علی (ع)را خط به خط حفظم و دنیای پس از مرگ را مثل کف دست می شناسم!!
آمادگی در برابر زلزله را در بیست دقیقه و با یک امتحان کتبی چهار گزینه ای گذرانده ام و 90ساعت امتیازش را هم از آن خود کرده ام.!!!
اما چه سود.
دوسال پیش که زلزله ی 4 ریشتری در شیراز آمد فقط گوش به رادیو بودیم ببینیم کجا چه اتفاقی افتاده. تا آمدم از زیر پتو بیرون بیایم و به اطرافم نگاه کنم زلزله آمده بود و رفته بود!!
در زنگ آمادگی برای زلزله در مدرسه فقط چند عکس تهیه کردیم برای ارسال به اداره.
چون آنها همین عکس ها را معیار مستند بودن و آماده بودن می دانند!
به مطالبی که تدریس می کنیم نگاهی انداختم.
همه اش به درد دنیای پس از مرگ می خورد. انگار بعد از زلزله و آتش سوزی و مردن است که ثمره و نتیجه ی آموزشم دیده می شود.
من وظایف شهردار را آموزش میدهم در حالی که کارهایی که آقای شهردار انجام می دهد و کل کل های سیاسی اش را انگار از آن بخش کتاب حذف کرده بودند.
من از قوه ی قضاییه و وظایفش می گویم ولی شاگردم پوزخندی می زند و ناتوانی دستگاه قضا را متذکر می شود.
من از رئیس جمهور می گویم و اجرای قانون، اما مگر قانونی وجود دارد؟
دانش آموزم می گفت اگر قانون وجود دارد چرا هنوز سرنوشت متهمان قطار تبریز، آتش سوزی درود زن، اختلاس بانک ملی، جزایری، زنجانی و ...نامشخص و فراموش شده هست! و من فقط توجیه کردم و دفاع!!
اما
اگر امروز پلاسکو بر سر خودش آوار شد و حداقل سازنده اش آن را طوری طراحی کرد که فقط در خودش تخریب شود می ترسم از روزی که برج میلاد تا جنوب شهرتهران را پوشش دهد و هتل چمران تا حوالی قصرالدشت را.
آری با این بی برنامگی ها باید سیاهپوش شهری شویم بعد از زلزله ای که تمام کوچه پس کوچه هایش را به "بن بست کده ای" تبدیل کند و من و دانش آموزانی که همه چیز می دانند جز قانون مندی و قانون گرایی و کمک به هم نوع.
من و شاگردانی که فقط مدرک داریم و الفبای شهروندی را نمی دانیم.
من و شاگردانی که که دوست داریم کمک کنیم ولی نمی دانیم چگونه؟!!
فقط تنها کاری که ازمان بر می آید اینکه عکس سلفی بگیریم.
عکس پروفایلمان را مشکی کنیم.
متن ادبی در رثای جانباختگان بنویسیم
و خودجوش شمع روشن کنیم در شهرهای مختلف.
بیایید فرهنگمان را، سیاست هایمان را، درس هایمان را داشته هایمان را وطن مان را
"به روز " کنیم.
مطلب مرتبط:
نظام آموزشی ایران
http://bit.ly/1kflAOr
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
توانا
نظام آموزشی ایران
مطلب ارسالی همراهان توانا
پلاسکو؛ما متهمیم!
سلفی گرفتن چند نوجوان یا جوان با دود برخاسته از پلاسکو سند بی فرهنگی یا از دست رفتن تمامیت اخلاق در جامعه ما نیست.
ما در خیلی زمینه ها فقیریم و در بحث فرهنگ فقیرتر!
فروکاستن فاجعه پلاسکو به راه بند آوردن یا سلفی گرفتن نشانگر عدم درک درست از دردها و بیماری های اجتماعی است.
ما معترضین به سلفی های پلاسکو زمانی که از تربیون های رسمی و نیمه رسمی برای تماشای اعدام روز بعد تشویق و دعوت میشویم چقدر رگ روشنفکری مان باد می کند که معترض این دعوت به تماشای مرگ شویم؟
وقتی الهه راستگو در خیانتی آشکار به رای مردم تهران با پشت کردن به اتحاد اصلاح طلبان برای ستاندن سکان شهرداری از قالیباف ناکارآمد امری غیر اخلاقی مرتکب شد،چه کردیم؟
مهندس چمران در کمتر از یک روز در همدستی و همداستانی با قالیباف یاشار سلطانی را به جرم افشای املاک نجومی به حبس و بند انداخت،الان مهندس چمران کجای کار ایستاده است؟
طلبکار است یا بدهکار؟
اینروزها دوستان قالیباف دوره افتاده و ماله از پی ماله ناکارآمدی سردار را توجیه می کنند.
پاساژ علاءالدین هم پلاسکویی دیگر است.پل صدری که سردار عرصه های جهاد و انتخابات با رقمی تریلیاردی و از جیب مردم پایتخت بنا کرد در برابر چند ریشتر زلزله مقاوم است؟
تونل و زیرگذر توحید تا کنون باعث مرگ چندین و چند موتور سوار شده با ریزش های متعدد آب و فروریختن سقف
شاهکارهای انتخاباتی سردار به قیمت جان انسان های بیگناه دارد تمام میشود.
آیا از دلایل اعدام غلامرضا نیک پی شهردار تهران در دوره پهلوی به دست انقلابیون خبر داریم؟
شورای شهر جای حسین رضا زاده وزنه بردار،هادی ساعی تکواندوکار،علیرضا دبیر و عباس جدیدی کشتی گیر،حاج حبیب کاشانی مجهول التخصص و دیگرانی که اینکاره نیستند نیست.
باور کنیم که این آقایان خیلی پیشتر با اعتباری که مردم در میدان های ورزشی ارزانی شان کردند سلفی گرفتند.
با مدال هایشان سلفی گرفتند
با خون سلفی گرفتند
با مرگ سلفی گرفتند...
مهدی رازقندی
مرتبط:
نیکپی، شهرداری که تیرباران شد!
http://bit.ly/2eDek1O
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
پلاسکو؛ما متهمیم!
سلفی گرفتن چند نوجوان یا جوان با دود برخاسته از پلاسکو سند بی فرهنگی یا از دست رفتن تمامیت اخلاق در جامعه ما نیست.
ما در خیلی زمینه ها فقیریم و در بحث فرهنگ فقیرتر!
فروکاستن فاجعه پلاسکو به راه بند آوردن یا سلفی گرفتن نشانگر عدم درک درست از دردها و بیماری های اجتماعی است.
ما معترضین به سلفی های پلاسکو زمانی که از تربیون های رسمی و نیمه رسمی برای تماشای اعدام روز بعد تشویق و دعوت میشویم چقدر رگ روشنفکری مان باد می کند که معترض این دعوت به تماشای مرگ شویم؟
وقتی الهه راستگو در خیانتی آشکار به رای مردم تهران با پشت کردن به اتحاد اصلاح طلبان برای ستاندن سکان شهرداری از قالیباف ناکارآمد امری غیر اخلاقی مرتکب شد،چه کردیم؟
مهندس چمران در کمتر از یک روز در همدستی و همداستانی با قالیباف یاشار سلطانی را به جرم افشای املاک نجومی به حبس و بند انداخت،الان مهندس چمران کجای کار ایستاده است؟
طلبکار است یا بدهکار؟
اینروزها دوستان قالیباف دوره افتاده و ماله از پی ماله ناکارآمدی سردار را توجیه می کنند.
پاساژ علاءالدین هم پلاسکویی دیگر است.پل صدری که سردار عرصه های جهاد و انتخابات با رقمی تریلیاردی و از جیب مردم پایتخت بنا کرد در برابر چند ریشتر زلزله مقاوم است؟
تونل و زیرگذر توحید تا کنون باعث مرگ چندین و چند موتور سوار شده با ریزش های متعدد آب و فروریختن سقف
شاهکارهای انتخاباتی سردار به قیمت جان انسان های بیگناه دارد تمام میشود.
آیا از دلایل اعدام غلامرضا نیک پی شهردار تهران در دوره پهلوی به دست انقلابیون خبر داریم؟
شورای شهر جای حسین رضا زاده وزنه بردار،هادی ساعی تکواندوکار،علیرضا دبیر و عباس جدیدی کشتی گیر،حاج حبیب کاشانی مجهول التخصص و دیگرانی که اینکاره نیستند نیست.
باور کنیم که این آقایان خیلی پیشتر با اعتباری که مردم در میدان های ورزشی ارزانی شان کردند سلفی گرفتند.
با مدال هایشان سلفی گرفتند
با خون سلفی گرفتند
با مرگ سلفی گرفتند...
مهدی رازقندی
مرتبط:
نیکپی، شهرداری که تیرباران شد!
http://bit.ly/2eDek1O
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Tavaana
اعدام غلامرضا نیکپی، شهردار تهران
توانا- غلامرضا نیکپی از شهریور ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۶ و به مدت هشتادونه ماه شهردار تهران بود. او در جریان دستگیری برخی از سران شاه توسط دولت ازهاری در پیش از انقلاب، بازداشت شد و به زندان افتاد.
Audio
تقدیم به همه اتشنشانان تهران
شعر و دکلمه از مهتاب توکلی از هموطنان خارج از ایران
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
شعر و دکلمه از مهتاب توکلی از هموطنان خارج از ایران
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویرجینیا وولف، رماننویس و منتقد فمینیست
https://goo.gl/cw2ckP
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
https://goo.gl/cw2ckP
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آموزشکده توانا
ویرجینیا وولف، رماننویس و منتقد فمینیست https://goo.gl/cw2ckP https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
زادروز ویرجینیا وولف، رماننویس و منتقد فمینیست
goo.gl/2pp7rk
آدلاین ویرجینیا وولف، رماننویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویهی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانوادهی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و منتقدی مشهور بود. و همسرش لئونارد وولف کتابهایی در زمینهی اقتصاد و سیاست نوشته بود. چارلز داروین از بستگان وولف بود و خانهی آنها مدام در آمد و شد بزرگان و فرهیختگان قرار داشت. کتابخانهی پدر پر از کتابهایی بود که ویرجینیا از نوجوانی از آنها بهره میبرد. او آثار نویسندگان بزرگی همچون جیمز جویس، هنری جیمز و مارسل پروست را در این کتابخانه خوانده بود.
ویرجینیا در سیزدهسالگی مادرش را از دست داد و پس از این حادثهی دلخراش ناگهانی، ویرجینیا خواهر ناتنیاش را نیز از دست داد. فشارهای عصبی وارد شده بر ویرجینیا در اثر این فقدانها موجب شد که دو سال بعد ویرجینیا دچار حملهی عصبی بشود. با همه ی این دشواریها ویرجینیا بین سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱ موفق شد در دانشکدهی زنان کالج سلطنتی لندن درسهایی در زبان یونانی و لاتین و آلمانی و همچنین تاریخ بخواند. ویرجینیا ۲۲ سال داشت که پدرش را نیز از دست داد.
از میان آثار ویرجینیا وولف کتابهای «اتاقی از آن خود» توسط نشر نیلوفر و با ترجمهی صفورا نوربخش، «موجها» با ترجمهی مهدی غبرایی و توسط نشر افق، «به سوی فانوس دریایی» ترجمهی صالح حسینی- که بعدها این ترجمه لغو مجوز شد-، و … به فارسی ترجمه شده است.
از معروفترین اثر وولف که از قضا داستان هم نیست، کتاب «اتاقی از آن خود» است. این کتاب را وولف در سن ۴۷ سالگی خود منتشر کرد. این کتاب در کلاسهای آئین نگارش پایههای مختلف در دانشگاه تدریس میشود.بسیاری از منتقدان این کتاب را شکلدهندهی جریان فکری فمینیستی و نقد ادبی فمینیستی میدانند.فکر نوشتن این کتاب زمانی در ذهن وولف جرقه خورد که در بستر بیماری افتاده بود. او قصد داشت کتاب امواج را شروع کند اما اندیشه ی نوشتن «اتاقی از آن خود» رهایش نمیکرد. او در مورد نوشتن این کتاب میگوید: «با چنان سرعتی مینوشتم که وقتی قلم به دست میگرفتم مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد.
با نهایت سرعتی که میتوانستم مینوشتم؛ بیش از حد سریع، چون حالا برای تصحیح آن نوشتهها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم آزادی میدهد و اجازه میدهد از فکری به فکر دیگر بپرد.» ویرجینیا وولف در بخشی از این کتاب به شکسپیر اشاره میکند که چگونه این فرصت را پیدا کرد به لندن برود و به تماشاخانههای آنجا راه پیدا کند و بعد از ما میخواهد که خواهر شکسپیر و موقعیت او را در ذهنمان تجسم کنیم: «هنرش را روی صحنهها، وهوشش را در خيابانها میآزمود و حتی به كاخ ملكه هم راه يافت. فرض كنيم در اين بين خواهر فوقالعاده بااستعداد او در خانه مانده بود. او هم به اندازهی برادرش ماجراجو و خلاق بود و برای ديدن دنيا اشتياق داشت. اما او را به مدرسه نفرستادند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/cw2ckP
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/2pp7rk
آدلاین ویرجینیا وولف، رماننویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویهی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانوادهی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و منتقدی مشهور بود. و همسرش لئونارد وولف کتابهایی در زمینهی اقتصاد و سیاست نوشته بود. چارلز داروین از بستگان وولف بود و خانهی آنها مدام در آمد و شد بزرگان و فرهیختگان قرار داشت. کتابخانهی پدر پر از کتابهایی بود که ویرجینیا از نوجوانی از آنها بهره میبرد. او آثار نویسندگان بزرگی همچون جیمز جویس، هنری جیمز و مارسل پروست را در این کتابخانه خوانده بود.
ویرجینیا در سیزدهسالگی مادرش را از دست داد و پس از این حادثهی دلخراش ناگهانی، ویرجینیا خواهر ناتنیاش را نیز از دست داد. فشارهای عصبی وارد شده بر ویرجینیا در اثر این فقدانها موجب شد که دو سال بعد ویرجینیا دچار حملهی عصبی بشود. با همه ی این دشواریها ویرجینیا بین سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱ موفق شد در دانشکدهی زنان کالج سلطنتی لندن درسهایی در زبان یونانی و لاتین و آلمانی و همچنین تاریخ بخواند. ویرجینیا ۲۲ سال داشت که پدرش را نیز از دست داد.
از میان آثار ویرجینیا وولف کتابهای «اتاقی از آن خود» توسط نشر نیلوفر و با ترجمهی صفورا نوربخش، «موجها» با ترجمهی مهدی غبرایی و توسط نشر افق، «به سوی فانوس دریایی» ترجمهی صالح حسینی- که بعدها این ترجمه لغو مجوز شد-، و … به فارسی ترجمه شده است.
از معروفترین اثر وولف که از قضا داستان هم نیست، کتاب «اتاقی از آن خود» است. این کتاب را وولف در سن ۴۷ سالگی خود منتشر کرد. این کتاب در کلاسهای آئین نگارش پایههای مختلف در دانشگاه تدریس میشود.بسیاری از منتقدان این کتاب را شکلدهندهی جریان فکری فمینیستی و نقد ادبی فمینیستی میدانند.فکر نوشتن این کتاب زمانی در ذهن وولف جرقه خورد که در بستر بیماری افتاده بود. او قصد داشت کتاب امواج را شروع کند اما اندیشه ی نوشتن «اتاقی از آن خود» رهایش نمیکرد. او در مورد نوشتن این کتاب میگوید: «با چنان سرعتی مینوشتم که وقتی قلم به دست میگرفتم مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد.
با نهایت سرعتی که میتوانستم مینوشتم؛ بیش از حد سریع، چون حالا برای تصحیح آن نوشتهها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم آزادی میدهد و اجازه میدهد از فکری به فکر دیگر بپرد.» ویرجینیا وولف در بخشی از این کتاب به شکسپیر اشاره میکند که چگونه این فرصت را پیدا کرد به لندن برود و به تماشاخانههای آنجا راه پیدا کند و بعد از ما میخواهد که خواهر شکسپیر و موقعیت او را در ذهنمان تجسم کنیم: «هنرش را روی صحنهها، وهوشش را در خيابانها میآزمود و حتی به كاخ ملكه هم راه يافت. فرض كنيم در اين بين خواهر فوقالعاده بااستعداد او در خانه مانده بود. او هم به اندازهی برادرش ماجراجو و خلاق بود و برای ديدن دنيا اشتياق داشت. اما او را به مدرسه نفرستادند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/cw2ckP
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
.
زادروز ویرجینیا وولف، رماننویس و منتقد #فمینیست
آدلاین #ویرجینیا_وولف، رماننویس، #ناشر، #منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویهی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانوادهی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و…
زادروز ویرجینیا وولف، رماننویس و منتقد #فمینیست
آدلاین #ویرجینیا_وولف، رماننویس، #ناشر، #منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویهی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانوادهی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و…
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
هر سوالی درباره فیلترشکن ها، اپلیکیشن ها، امنیت وب و کامپیوتر دارید از طریق ایمیل tech@tavaana.org از تواناتک بپرسید.
@tavaanatech
@tavaanatech
Forwarded from بشکن Beshkan
هات اسپات شیلد - ۴.۸.۵.apk
11.4 MB
☝️☝️☝️آخرین نسخه فیلترشکن هات اسپات شیلد (نسخه ۴.۸.۵) برای اندروید☝️☝️☝️ برای عضویت در بشکن به http://goo.gl/A7DbzA بروید. سوالات خود را از tech@tavaana.org بپرسید.
www.telegram.me/beshkan
www.telegram.me/beshkan
'فروشنده' نامزد اسکار شد
goo.gl/oZbLCG
فیلم فروشنده ساخته اصغر فرهادی به عنوان یکی از نامزدهای اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان معرفی شد.
این دومین بار است که اصغر فرهادی نامزد اسکار در این بخش میشود. او این جایزه را در سال ۲۰۱۲ برای فیلم جدایی نادر از سیمین گرفت.
این فیلم پیشتر به فهرست ۹ نامزد نهایی این بخش راه یافته بود.
تونی اردمن (آلمان)، مردی به نام اووه (سوئد)، تنا (استرالیا) و سرزمین مین (دانمارک) رقبای فروشنده در بخش بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان هستند.
'گزارش کامل را در بیبیسی فارسی بخوانید:
http://bbc.in/2jmyXjx
اصغر فرهادی در پی راه یافتن فیلم «فروشنده» به فهرست ۵ فیلم نامزد نهایی اسکار گفت: آرزو میکردم این خبر خوشحال کننده را در روزهایی میشنیدم که مردم ایران غرق در اندوه حادثه تلخ فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از هموطنانمان و همچنین قهرمانان بزرگوار و فروتن آتشنشانی نبودند.
این کارگردان برگزیده اسکار در پی اعلام خبر راه یافتن «فروشنده» به فهرست ۵ نامزد نهایی اسکار متنی را در پاسخ به ایسنا نوشت: «افتخار بزرگیست که نام ایران را در جمع کشورهای سازنده بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان میبینم. آرزو میکردم این خبر خوشحال کننده را در روزهایی میشنیدم که مردم ایران غرق در اندوه حادثه تلخ فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از هموطنانمان و همچنین قهرمانان بزرگوار و فروتن آتشنشانی نبودند. برای خانوادههای این عزیزان از صمیم قلب آرزوی بردباری دارم.
به همه همراهانم در ساخت فیلم «فروشنده» تبریک میگویم و به این بهانه یاد میکنم از دوست و همکار نازنینم یدالله نجفی که سال گذشته در چنین روزهایی ما را برای همیشه ترک کرد،روحش أرام.»
به گزارش ایسنا، در حالی فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی در لیست پنج نامزد نهایی اسکار خارجی قرار گرفت که این کارگردان ایرانی پیش از این با فیلم «جدایی نادر از سیمین» برای اولینبار سینمای ایران را صاحب اسکار کرد و تاکنون فیلمهای «گذشته» و «درباره الی» اصغر فرهادی نیز از سوی ایران به آکادمی اسکار معرفی شده است.
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/oZbLCG
فیلم فروشنده ساخته اصغر فرهادی به عنوان یکی از نامزدهای اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان معرفی شد.
این دومین بار است که اصغر فرهادی نامزد اسکار در این بخش میشود. او این جایزه را در سال ۲۰۱۲ برای فیلم جدایی نادر از سیمین گرفت.
این فیلم پیشتر به فهرست ۹ نامزد نهایی این بخش راه یافته بود.
تونی اردمن (آلمان)، مردی به نام اووه (سوئد)، تنا (استرالیا) و سرزمین مین (دانمارک) رقبای فروشنده در بخش بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان هستند.
'گزارش کامل را در بیبیسی فارسی بخوانید:
http://bbc.in/2jmyXjx
اصغر فرهادی در پی راه یافتن فیلم «فروشنده» به فهرست ۵ فیلم نامزد نهایی اسکار گفت: آرزو میکردم این خبر خوشحال کننده را در روزهایی میشنیدم که مردم ایران غرق در اندوه حادثه تلخ فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از هموطنانمان و همچنین قهرمانان بزرگوار و فروتن آتشنشانی نبودند.
این کارگردان برگزیده اسکار در پی اعلام خبر راه یافتن «فروشنده» به فهرست ۵ نامزد نهایی اسکار متنی را در پاسخ به ایسنا نوشت: «افتخار بزرگیست که نام ایران را در جمع کشورهای سازنده بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان میبینم. آرزو میکردم این خبر خوشحال کننده را در روزهایی میشنیدم که مردم ایران غرق در اندوه حادثه تلخ فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از هموطنانمان و همچنین قهرمانان بزرگوار و فروتن آتشنشانی نبودند. برای خانوادههای این عزیزان از صمیم قلب آرزوی بردباری دارم.
به همه همراهانم در ساخت فیلم «فروشنده» تبریک میگویم و به این بهانه یاد میکنم از دوست و همکار نازنینم یدالله نجفی که سال گذشته در چنین روزهایی ما را برای همیشه ترک کرد،روحش أرام.»
به گزارش ایسنا، در حالی فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی در لیست پنج نامزد نهایی اسکار خارجی قرار گرفت که این کارگردان ایرانی پیش از این با فیلم «جدایی نادر از سیمین» برای اولینبار سینمای ایران را صاحب اسکار کرد و تاکنون فیلمهای «گذشته» و «درباره الی» اصغر فرهادی نیز از سوی ایران به آکادمی اسکار معرفی شده است.
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
1,691 Likes, 18 Comments - توانا: آموزشكده جامعه مدنى (@tavaana) on Instagram: “. 'فروشنده' نامزد اسکار شد . فیلم #فروشنده ساخته #اصغر_فرهادی به عنوان یکی از نامزدهای #اسکار…
تا دقایقی دیگر
برنامه زنده فیس بوکی رونمایی از کتاب «زندان در ایران» با حضور خانم شیرین عبادی
امشب ۵ بهمنماه برابر ۲۴ ژانویه
ساعت ۸:۳۰ شب به وقت تهران
پرسشهای خود را در زمینهی نقض حقوق بشر و زندان در ایران با مهمان برنامه در میان بگذارید.
goo.gl/K2GCIx
همزمان با این برنامه لینک دانلود کتاب در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت و میتوانید به صورت رایگان دانلود کنید.
با ما باشید!
قسمتی از مقدمه کتاب "زندان در ایران" که توسط توانا تالیف و منتشر شده است.
فلسفه وجودی زندان در جوامع بسته و مبتلا به استبداد مانند ایران با جوامع آزاد متفاوت است. در دنیای آزاد زندان برای تنبیه مجرمین وبهسازی آن ها و یا ایجاد امنیت برای شهروندان تعبیه شده است و علی الاغلب این بزهکاران و مجرمان و ناقضان حقوق فردی و اجتماعی افراد هستند که در زندان قرار می گیرند، اما در نظامهای غیر آزاد، بخش زیادی از زندانیان کسانی هستند که معترض به فساد، جرم و جنایت حاکمان هستند. منتقدان بی باکی که منتقد عدم پاسخگویی حکومت در قبال عملکرد خود و نابسامانی های سیاسی - اجتماعی هستند.
در حکومت های ایدیولوژیک نظیر جمهوری اسلامی ایران، جدا از مسایل سیاسی و اجتماعی، این نظامها حتی در قبال باورها و اعتقادات شهروندان نیز احساس قیمومیت دارند و دگرستیزی نهادینه در حکمرانی اینان، باورمندان به دیگر ادیان و باورهای عقیدتی را نیز از گزند داغ و درفش و دخالت نابجا در امان نمی گذارد. چنین نظامهای تمامیت خواهی همانگونه که به دنبال سیطره خود بر جان و مال مردم هستند یه دنبال اعمال سلطه ای تام و تمام برباورهای شهروندان نیز هستند.
این حکومت های غیر دموکراتیک برای حفظ حصار عقیدتی و امنیت سلطه خود، شهروندان معترض و منتقد را در زندان قرار می دهند. افرادی که در چنین نظام هایی به دلایل عقیدتی و سیاسی، زندانی می شوند، عموما شهروندانی فداکار هستند که برخوردار از شهامت مدنی هستند. شهامت قابل ستایشی که در مقابل بی عدالتی ها سکوت نمی کند و بعضا در این راه جان گرانبهای خود را نیز از دست می دهند. دردآور آنکه این فداکاری تنها شامل خود آنها نمی شود و در بسیاری از موارد خانواده های آنان نیز درگیر مصائب اعتراض به استبداد می شوند. .خانواده های این زندانیان نه تنها بعضا عزیزان و حامی خود را از دست می دهند بلکه در بسیاری از حق و حقوق فردی و اجتماعی خود نیز محروم می شوند.
آموزشکده توانا که خود را آموزشکده جامعه مدنی تعریف می کند، در راستای ادای دین به چنین افرادی ست که تصمیم گرفته است مجموعه ای منتخب از نامه های برخی از این آنان را به انتشار برساند. نامه هایی که این ستاره های تابناک جامعه مدنی ایران، در دوره زندان نوشته اند و به بیرون درز داده اند. نام این مجموعه از نامه زنده یاد هدی صابر برگرفته شده است که از دوران زندان خود و زندانبانان خود چنین یاد می کند:« در رفتار اين قدرتمداران و قاضيان و زندانبانان متشبث به ولايت و دين، نه خدا هست نه قانون. نه اخلاق دينی نه اخلاق مدنی.»
در انتخاب این نامه ها تا آنجاکه ممکن بوده است تلاش شده است همه گرایشهای جامعه ایران اعم از سیاسی، مذهبی و قومی در کنار هم در یک مجموعه منتشر شود تا نسل های پیش رو، فریادها، شکایت ها و داستان های این قهرمانان را از زبان و قلم خودشان بخوانند .
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
لینک دانلود کتاب:
https://tavaana.org/fa/content/PrisonLetters
برنامه زنده فیس بوکی رونمایی از کتاب «زندان در ایران» با حضور خانم شیرین عبادی
امشب ۵ بهمنماه برابر ۲۴ ژانویه
ساعت ۸:۳۰ شب به وقت تهران
پرسشهای خود را در زمینهی نقض حقوق بشر و زندان در ایران با مهمان برنامه در میان بگذارید.
goo.gl/K2GCIx
همزمان با این برنامه لینک دانلود کتاب در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت و میتوانید به صورت رایگان دانلود کنید.
با ما باشید!
قسمتی از مقدمه کتاب "زندان در ایران" که توسط توانا تالیف و منتشر شده است.
فلسفه وجودی زندان در جوامع بسته و مبتلا به استبداد مانند ایران با جوامع آزاد متفاوت است. در دنیای آزاد زندان برای تنبیه مجرمین وبهسازی آن ها و یا ایجاد امنیت برای شهروندان تعبیه شده است و علی الاغلب این بزهکاران و مجرمان و ناقضان حقوق فردی و اجتماعی افراد هستند که در زندان قرار می گیرند، اما در نظامهای غیر آزاد، بخش زیادی از زندانیان کسانی هستند که معترض به فساد، جرم و جنایت حاکمان هستند. منتقدان بی باکی که منتقد عدم پاسخگویی حکومت در قبال عملکرد خود و نابسامانی های سیاسی - اجتماعی هستند.
در حکومت های ایدیولوژیک نظیر جمهوری اسلامی ایران، جدا از مسایل سیاسی و اجتماعی، این نظامها حتی در قبال باورها و اعتقادات شهروندان نیز احساس قیمومیت دارند و دگرستیزی نهادینه در حکمرانی اینان، باورمندان به دیگر ادیان و باورهای عقیدتی را نیز از گزند داغ و درفش و دخالت نابجا در امان نمی گذارد. چنین نظامهای تمامیت خواهی همانگونه که به دنبال سیطره خود بر جان و مال مردم هستند یه دنبال اعمال سلطه ای تام و تمام برباورهای شهروندان نیز هستند.
این حکومت های غیر دموکراتیک برای حفظ حصار عقیدتی و امنیت سلطه خود، شهروندان معترض و منتقد را در زندان قرار می دهند. افرادی که در چنین نظام هایی به دلایل عقیدتی و سیاسی، زندانی می شوند، عموما شهروندانی فداکار هستند که برخوردار از شهامت مدنی هستند. شهامت قابل ستایشی که در مقابل بی عدالتی ها سکوت نمی کند و بعضا در این راه جان گرانبهای خود را نیز از دست می دهند. دردآور آنکه این فداکاری تنها شامل خود آنها نمی شود و در بسیاری از موارد خانواده های آنان نیز درگیر مصائب اعتراض به استبداد می شوند. .خانواده های این زندانیان نه تنها بعضا عزیزان و حامی خود را از دست می دهند بلکه در بسیاری از حق و حقوق فردی و اجتماعی خود نیز محروم می شوند.
آموزشکده توانا که خود را آموزشکده جامعه مدنی تعریف می کند، در راستای ادای دین به چنین افرادی ست که تصمیم گرفته است مجموعه ای منتخب از نامه های برخی از این آنان را به انتشار برساند. نامه هایی که این ستاره های تابناک جامعه مدنی ایران، در دوره زندان نوشته اند و به بیرون درز داده اند. نام این مجموعه از نامه زنده یاد هدی صابر برگرفته شده است که از دوران زندان خود و زندانبانان خود چنین یاد می کند:« در رفتار اين قدرتمداران و قاضيان و زندانبانان متشبث به ولايت و دين، نه خدا هست نه قانون. نه اخلاق دينی نه اخلاق مدنی.»
در انتخاب این نامه ها تا آنجاکه ممکن بوده است تلاش شده است همه گرایشهای جامعه ایران اعم از سیاسی، مذهبی و قومی در کنار هم در یک مجموعه منتشر شود تا نسل های پیش رو، فریادها، شکایت ها و داستان های این قهرمانان را از زبان و قلم خودشان بخوانند .
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
لینک دانلود کتاب:
https://tavaana.org/fa/content/PrisonLetters
Instagram
.
برنامه زنده فیس بوکی رونمایی از کتاب «زندان در ایران» با حضور خانم #شیرین_عبادی
امشب ۵ بهمنماه برابر ۲۴ ژانویه
ساعت ۸:۳۰ شب به وقت تهران
پرسشهای خود را در زمینهی نقض #حقوق_بشر و #زندان در ایران با مهمان برنامه در میان بگذارید.
همزمان با این برنامه…
برنامه زنده فیس بوکی رونمایی از کتاب «زندان در ایران» با حضور خانم #شیرین_عبادی
امشب ۵ بهمنماه برابر ۲۴ ژانویه
ساعت ۸:۳۰ شب به وقت تهران
پرسشهای خود را در زمینهی نقض #حقوق_بشر و #زندان در ایران با مهمان برنامه در میان بگذارید.
همزمان با این برنامه…
هماکنون در حال برگزاری است و شما هم میتوانید شرکت کنید
رونمایی از کتاب «زندان در ایران» با حضورخانم شیرین عبادی
از طریق فیس بوک توانا وارد بشوید:
http://bit.ly/2keheJa
پرسشهای خود را در زمینهی نقض حقوق بشر و زندان در ایران با مهمان برنامه در میان بگذارید.
کتاب «زندان در ایران» را میتوانید به رایگان از این لینک دریافت کنید:
http://bit.ly/2j0rDrL
https://tavaana.org/fa/content/PrisonLetters
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
رونمایی از کتاب «زندان در ایران» با حضورخانم شیرین عبادی
از طریق فیس بوک توانا وارد بشوید:
http://bit.ly/2keheJa
پرسشهای خود را در زمینهی نقض حقوق بشر و زندان در ایران با مهمان برنامه در میان بگذارید.
کتاب «زندان در ایران» را میتوانید به رایگان از این لینک دریافت کنید:
http://bit.ly/2j0rDrL
https://tavaana.org/fa/content/PrisonLetters
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آیا محیط خانوادگی میتواند در بزرگسالی ریشه اختلالات جنسی باشد؟
goo.gl/SR9HP3
اغلب افراد بعد از گذشت سالها هنوز زخمهای روحی روانی ناشی از دوران کودکی را با خود به یدک میکشند. زخمهایی که میتوانند ریشه خیلی از مشکلات جنسی باشند. بعضی از والدین به دلیل نداشتن پختگی لازم و بیتجربگی، بهجای اینکه بتوانند محیط امنی برای رشد فرزندانشان فراهم کنند، آنها را درگیر جنگی میکنند که مدام بین خودشان برقرار است. بعضی دیگر هم ازنظر احساسی مشکل دارند و به دلیل ناتوانی در مدیریت احساساتشان، اضطراب، استرس و افسردگی خود را به بچههایشان منتقل میکنند. والدینی هم هستند که در حضور بچهها با یکدیگر و یا حتی با بچهها رفتارهای نامناسب جنسی برقرار میکنند. بچههایی که در چنین محیطهایی بزرگ میشوند تصور نادرستی از عشق، اعتماد، سکس و ازدواج و رابطه عاطفی پیدا میکنند و بعدها در بزرگسالی و در زندگی جنسی و عاطفیشان دچار مشکلات زیادی خواهند شد. پس باید به کیفیت روابط در محیط خانه اهمیت دهیم.
همراهان محترم توانا؛ خانم شهرزاد پورعبدالله نکاتی را در ویدئوهای کوتاه با شما مطرح می کنند. می توانید موضوعات مورد علاقه خود را به آی دی ادمین کانال تلگرام توانا یا به اینستاگرام توانا و یا به ایمیل to@tavaana.org ارسال کنید. بدیهی است برای حل مسایل شخصی نیاز به مراجعه به مشاوری مجرب است.
مرتبط:
وبینار «جنسیت، سکس و سلامتی» :
https://goo.gl/WYOCEP
شهرزاد پورعبدالله در رشته علوم اجتماعی و روان درمانگری سيستمی تحصیل کرده است. او در لندن مدرك رواندرمانگری روابط جنسی و عاطفی (Psychosexual and Relationship Therapy) را گرفته و دارای مدرك عالی رواندرمانگری زوجها (Couples Therapy) از انستیتوی NAOS است. وی سالها در حوزه رواندرمانی فردی، زوج و خانواده كار كرده و در زمينه مشكلات و اختلالات جنسی تجربه دارد.
خانم پورعبدالله علاوه بر انتشار مقالات تخصصی در رسانه های مختلف، در برنامه های تلويزيونی شبكههايی چون بی بی سی، من و تو و همينطور صداي آمريكا به عنوان كارشناس حضور میيابد. مجموعهای بيست قسمتی درباره مسايل مربوط به بهداشت روان هم از ايشان از شبكه كهكشان پخش شده است. او همچنین مدرس وبینارهای سلامت روح و روان در آموزشکده توانا است.
شهرزاد پورعبدالله عضو انجمن مشاوره و رواندرمانگری بریتانیا BACP، عضو انجمن رواندرمانگری روابط جنسی و عاطفی COSRT، عضو انجمن رواندرمانگری خانواده AFT، عضو انجمن اروپایی مشاوران خانواده EFTA و عضو انجمن اروپايی رواندرمانگری EAP هستند.
در سری وبینارهای سلامت روح و روان در آموزشکده توانا، شهرزاد پورعبدالله، به سلامت روان و مسائلی که بر آن تاثیرگذار است، پرداخته و خشونت و آزار جنسی و تبعات آن در کودکی و بزرگسالی، خشونت خانگی، و کودکآزاری را مورد بررسی قرار داده بود.
https://tavaana.org/fa/Mental-Health
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/SR9HP3
اغلب افراد بعد از گذشت سالها هنوز زخمهای روحی روانی ناشی از دوران کودکی را با خود به یدک میکشند. زخمهایی که میتوانند ریشه خیلی از مشکلات جنسی باشند. بعضی از والدین به دلیل نداشتن پختگی لازم و بیتجربگی، بهجای اینکه بتوانند محیط امنی برای رشد فرزندانشان فراهم کنند، آنها را درگیر جنگی میکنند که مدام بین خودشان برقرار است. بعضی دیگر هم ازنظر احساسی مشکل دارند و به دلیل ناتوانی در مدیریت احساساتشان، اضطراب، استرس و افسردگی خود را به بچههایشان منتقل میکنند. والدینی هم هستند که در حضور بچهها با یکدیگر و یا حتی با بچهها رفتارهای نامناسب جنسی برقرار میکنند. بچههایی که در چنین محیطهایی بزرگ میشوند تصور نادرستی از عشق، اعتماد، سکس و ازدواج و رابطه عاطفی پیدا میکنند و بعدها در بزرگسالی و در زندگی جنسی و عاطفیشان دچار مشکلات زیادی خواهند شد. پس باید به کیفیت روابط در محیط خانه اهمیت دهیم.
همراهان محترم توانا؛ خانم شهرزاد پورعبدالله نکاتی را در ویدئوهای کوتاه با شما مطرح می کنند. می توانید موضوعات مورد علاقه خود را به آی دی ادمین کانال تلگرام توانا یا به اینستاگرام توانا و یا به ایمیل to@tavaana.org ارسال کنید. بدیهی است برای حل مسایل شخصی نیاز به مراجعه به مشاوری مجرب است.
مرتبط:
وبینار «جنسیت، سکس و سلامتی» :
https://goo.gl/WYOCEP
شهرزاد پورعبدالله در رشته علوم اجتماعی و روان درمانگری سيستمی تحصیل کرده است. او در لندن مدرك رواندرمانگری روابط جنسی و عاطفی (Psychosexual and Relationship Therapy) را گرفته و دارای مدرك عالی رواندرمانگری زوجها (Couples Therapy) از انستیتوی NAOS است. وی سالها در حوزه رواندرمانی فردی، زوج و خانواده كار كرده و در زمينه مشكلات و اختلالات جنسی تجربه دارد.
خانم پورعبدالله علاوه بر انتشار مقالات تخصصی در رسانه های مختلف، در برنامه های تلويزيونی شبكههايی چون بی بی سی، من و تو و همينطور صداي آمريكا به عنوان كارشناس حضور میيابد. مجموعهای بيست قسمتی درباره مسايل مربوط به بهداشت روان هم از ايشان از شبكه كهكشان پخش شده است. او همچنین مدرس وبینارهای سلامت روح و روان در آموزشکده توانا است.
شهرزاد پورعبدالله عضو انجمن مشاوره و رواندرمانگری بریتانیا BACP، عضو انجمن رواندرمانگری روابط جنسی و عاطفی COSRT، عضو انجمن رواندرمانگری خانواده AFT، عضو انجمن اروپایی مشاوران خانواده EFTA و عضو انجمن اروپايی رواندرمانگری EAP هستند.
در سری وبینارهای سلامت روح و روان در آموزشکده توانا، شهرزاد پورعبدالله، به سلامت روان و مسائلی که بر آن تاثیرگذار است، پرداخته و خشونت و آزار جنسی و تبعات آن در کودکی و بزرگسالی، خشونت خانگی، و کودکآزاری را مورد بررسی قرار داده بود.
https://tavaana.org/fa/Mental-Health
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. آیا محیط خانوادگی میتواند در بزرگسالی ریشه #اختلالات_جنسی باشد؟ . اغلب افراد بعد از گذشت سالها هنوز زخمهای روحی روانی ناشی از دوران #کودکی را با خود به یدک میکشند. زخمهایی که میتوانند ریشه خیلی از #مشکلات_جنسی باشند. بعضی از والدین به دلیل نداشتن…
یک آتشنشان در گفتگو با روزنامه #جهان_صنعت :
goo.gl/X32Zab
آقای شهردار میگوید ما همکارانمان را در آتشنشانی از دست دادیم.کدام همکار؟ ما همکار شما نیستیم آقای قالیباف!همکاران شما بسیار باما متفاوتند.
یک هلیکوپتر آبپاش استاندارد برای این شهر با این میزان بافت فرسوده خریداری نشده. بچههای ما تهران را با چنگ و دندان نگه داشتهاند، با هیچ!
وقتی مامورانشان رشوه میگرفتند و از کنار این همه خطر میگذشتند، جان بچههای ما قربانی شد! بچههای آتشنشان قربانی باندبازی آقایان شدند.
مشکل اصلی این است که فرد متخصص بر مسند مدیریت سازمان آتشنشانی ننشسته. برای حفظ پست و صندلی خود، هیچ کمبود تجهیزاتی را اعلام نمیکنند
سال ۹۲ بخاطر به روز نبودن تجهیزاتمان آن ۲ زن در خیابان جمهوری کشته شدند، مردم کلی انتقاد کردند ولی کسی نگفت آتشنشان چه داشت که کوتاهی کرد!
گزارش فاطمه بیکپور را در روزنامه «جهان صنعت» بخوانید:
http://bit.ly/2j8CO03
عکس:تصاویر منتخب ایرنا از حادثه ساختمان #پلاسکو
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/X32Zab
آقای شهردار میگوید ما همکارانمان را در آتشنشانی از دست دادیم.کدام همکار؟ ما همکار شما نیستیم آقای قالیباف!همکاران شما بسیار باما متفاوتند.
یک هلیکوپتر آبپاش استاندارد برای این شهر با این میزان بافت فرسوده خریداری نشده. بچههای ما تهران را با چنگ و دندان نگه داشتهاند، با هیچ!
وقتی مامورانشان رشوه میگرفتند و از کنار این همه خطر میگذشتند، جان بچههای ما قربانی شد! بچههای آتشنشان قربانی باندبازی آقایان شدند.
مشکل اصلی این است که فرد متخصص بر مسند مدیریت سازمان آتشنشانی ننشسته. برای حفظ پست و صندلی خود، هیچ کمبود تجهیزاتی را اعلام نمیکنند
سال ۹۲ بخاطر به روز نبودن تجهیزاتمان آن ۲ زن در خیابان جمهوری کشته شدند، مردم کلی انتقاد کردند ولی کسی نگفت آتشنشان چه داشت که کوتاهی کرد!
گزارش فاطمه بیکپور را در روزنامه «جهان صنعت» بخوانید:
http://bit.ly/2j8CO03
عکس:تصاویر منتخب ایرنا از حادثه ساختمان #پلاسکو
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان خانم شیرین عبادی در برنامه زنده فیسبوکی توانا برای رونمایی کتاب زندان در ایران
goo.gl/G5pg6e
لینک دانلود کتاب:
http://bit.ly/2j0rDrL
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/G5pg6e
لینک دانلود کتاب:
http://bit.ly/2j0rDrL
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
بارندگی و سیلاب در زرآباد کنارک
goo.gl/ueWu8v
بارندگی و سیلاب در چند روز گذشته زندگی مردم زرآباد کنارک واقع در جنوب سیستان و بلوچستان را مختل کرد.
طغیان رودخانه کاجو و نبود پل بر روی این رودخانه بزرگ راه ارتباطی ۲۱روستای این بخش را از دیروز قطع کرده و امکان خدمات رسانی نیست.
این بارندگی ها خسارات سنگینی نیز به زیرساخت های راه، کشاورزی، برق، آب و تاسیسات زیربنایی منطقه وارده کرده است .
عکاس:محمد هوتی پور- lیرنا
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/ueWu8v
بارندگی و سیلاب در چند روز گذشته زندگی مردم زرآباد کنارک واقع در جنوب سیستان و بلوچستان را مختل کرد.
طغیان رودخانه کاجو و نبود پل بر روی این رودخانه بزرگ راه ارتباطی ۲۱روستای این بخش را از دیروز قطع کرده و امکان خدمات رسانی نیست.
این بارندگی ها خسارات سنگینی نیز به زیرساخت های راه، کشاورزی، برق، آب و تاسیسات زیربنایی منطقه وارده کرده است .
عکاس:محمد هوتی پور- lیرنا
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
.
بارندگی و #سیلاب در زرآباد کنارک
.
بارندگی و سیلاب در چند روز گذشته زندگی مردم #زرآباد #کنارک واقع در جنوب #سیستان و #بلوچستان را مختل کرد.
طغیان #رودخانه کاجو و نبود پل بر روی این رودخانه بزرگ راه ارتباطی ۲۱روستای این بخش را از دیروز قطع کرده و امکان…
بارندگی و #سیلاب در زرآباد کنارک
.
بارندگی و سیلاب در چند روز گذشته زندگی مردم #زرآباد #کنارک واقع در جنوب #سیستان و #بلوچستان را مختل کرد.
طغیان #رودخانه کاجو و نبود پل بر روی این رودخانه بزرگ راه ارتباطی ۲۱روستای این بخش را از دیروز قطع کرده و امکان…
"جامعه مسایل حل نشده"
✍ دکتر محمد فاضلی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، در یادداشتی تلگرامی درباره حادثه تلخ پلاسکو نوشت:
نگذاریم پلاسکو به مسألهای حلنشده تبدیل شود.
جامعه ایرانی تعداد زیادی از مسائل (سقوط هواپیماها، برخورد قطارها، فسادهای بزرگ، و مجرمان مجازاتنشده) را در حافظه جمعی خود دارد.
جامعه همواره صداقت نهادهای تعیینکننده مقصر سوانح هوایی را زیر سؤال برده، به شناسایی دقیق عوامل پروندههای بزرگ فساد شک کرده، و در چنین فضایی حتی برای حوادث طبیعی نیز علتهای عجیب و غریب تراشیده است.
مسائل در چنین فضایی که هیچ نهادی آن قدر اعتمادپذیر نیست تا اعلام موضعاش پایانبخش مسائل باشد، همواره زیر پوست جامعه حرکت میکنند و همچون زخمی باز و بهبودنیافته باقی میمانند.
حتی وقتی مقصرهای واقعی شناسایی میشوند و به مجازات میرسند، وجدان جمعی به آرامش نمیرسد.
همواره گروهی هستند که کثیرند و مطمئناند که عامل اصلی مجازات نشده، علت اصلی حادثه پنهان نگه داشته شده، و رویههای منجر به بروز فاجعه آشکار نشدهاند.
بنابراین، هر بار که مسألهای رخ میدهد، بار و فشار آن بر جامعه احساس شده و در عالم ذهن باقی میماند و بر مردم فشار میآورد. مسائل دائم روی هم تلنبار میشوند و گویی جامعه هیچ مسألهای حل نمیکند و از آن عبور کند.
چنین خصیصهای برآمده از فقدان اعتماد نهادی و زوال سرمایه اجتماعی نهادی در جامعه ایرانی است. مرجعیتی باید قادر باشد مسائل را ختم کند.
این مسأله به گمان من بیش و بزرگتر از خود مسائلی است که برای جامعه به صورت دورهای پیش میآیند.
فردی در جامعهای نظیر نروژ با همه شاخصهای توسعه انسانی و آرامشی که به آن نسبت داده میشود، پیدا میشود که بمبگذاری کند و اجتماع جوانان حزب حاکم را به گلوله ببندد. قریب هشتاد نفر در حادثه سال ۲۰۱۱ در این کشور کشته شدند.
بروز چنین سطحی از خشونت در جامعه نروژ هم ممکن است، اما جامعه در نهایت مسأله را شناسایی کرده و در اذهان پایان یافتن آنرا به رسمیت میشناسد.
آتشسوزی هم ممکن است در کشورهای توسعهیافته رخ دهد و خسارات بسیار به بار آورد.
حالت طبیعی جامعه، بروز مسائل عذابآور برای وجدان جمعی است.
همه جوامع از پیشرفتهترین تا توسعهنیافتهترین به چنین مسائلی دچار میشوند.
تیراندازی به دانشآموزان مدارس در آمریکا یا قتلهای سریالی در کشورهای مختلف از جمله این مسائل هستند.
بروز چنین مسائلی در جوامع امروزی ناخوشایند و در عین حال طبیعی است.
غیرطبیعی آن است که جامعه نمیتواند به حل مسأله اعتماد کند و مطمئن نیست که چه درسی از این حوادث گرفته میشود.
جامعهای به این ترتیب خلق میشود که مسائل مثل اشباح در اطراف مردم پرسه میزنند، و بر روح و روان آدمیان فشار میآورند.
آدمیان خود را در حصار مسائلی احساس میکنند که بخشی از خاطره جمعی نیستند، بلکه بخشی از حس روزمرهاند بدون آنکه نشانهای از پایان یافتن آنها وجود داشته باشد.
بحران اعتماد و زوال سرمایه اجتماعی، یکی از اصلیترین عوامل خلق چنین وضعیتی است.
«جامعه مسائل حلنشده» وصف چنین جامعهای است.
حادثه پلاسکو فرصتی است تا یک بار هم که شده قدرت سیاسی و جامعه به کمک یکدیگر ثابت کنند میتوانند مسألهای را خیلی روشن بررسی کنند و به نتیجه برسند. معلوم شود حادثه چگونه و در چه فرایندی رخ داده است، و چگونه میشود از این حادثه درس گرفت و مسأله را ختم کرد. «جامعه مسائل حلناشده» باید ثابت کند یک مسأله را میتواند حل کند.
* *
نظر شما درباره این نوشته چیست؟ چرا اینهمه مسایل حل نشده وجود دارد؟ چرا بحران عدم اعتماد به نهادهای حکومتی وجود دارد؟ چگونه می توان اعتماد و شفافیت و عدالت را به وجود آورد؟ آیا بدون اعتماد می توان انتظار داشت مردم و قدرت سیاسی بتوانند یک مسئله مثل پلاسکو را حل کنند؟
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
✍ دکتر محمد فاضلی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، در یادداشتی تلگرامی درباره حادثه تلخ پلاسکو نوشت:
نگذاریم پلاسکو به مسألهای حلنشده تبدیل شود.
جامعه ایرانی تعداد زیادی از مسائل (سقوط هواپیماها، برخورد قطارها، فسادهای بزرگ، و مجرمان مجازاتنشده) را در حافظه جمعی خود دارد.
جامعه همواره صداقت نهادهای تعیینکننده مقصر سوانح هوایی را زیر سؤال برده، به شناسایی دقیق عوامل پروندههای بزرگ فساد شک کرده، و در چنین فضایی حتی برای حوادث طبیعی نیز علتهای عجیب و غریب تراشیده است.
مسائل در چنین فضایی که هیچ نهادی آن قدر اعتمادپذیر نیست تا اعلام موضعاش پایانبخش مسائل باشد، همواره زیر پوست جامعه حرکت میکنند و همچون زخمی باز و بهبودنیافته باقی میمانند.
حتی وقتی مقصرهای واقعی شناسایی میشوند و به مجازات میرسند، وجدان جمعی به آرامش نمیرسد.
همواره گروهی هستند که کثیرند و مطمئناند که عامل اصلی مجازات نشده، علت اصلی حادثه پنهان نگه داشته شده، و رویههای منجر به بروز فاجعه آشکار نشدهاند.
بنابراین، هر بار که مسألهای رخ میدهد، بار و فشار آن بر جامعه احساس شده و در عالم ذهن باقی میماند و بر مردم فشار میآورد. مسائل دائم روی هم تلنبار میشوند و گویی جامعه هیچ مسألهای حل نمیکند و از آن عبور کند.
چنین خصیصهای برآمده از فقدان اعتماد نهادی و زوال سرمایه اجتماعی نهادی در جامعه ایرانی است. مرجعیتی باید قادر باشد مسائل را ختم کند.
این مسأله به گمان من بیش و بزرگتر از خود مسائلی است که برای جامعه به صورت دورهای پیش میآیند.
فردی در جامعهای نظیر نروژ با همه شاخصهای توسعه انسانی و آرامشی که به آن نسبت داده میشود، پیدا میشود که بمبگذاری کند و اجتماع جوانان حزب حاکم را به گلوله ببندد. قریب هشتاد نفر در حادثه سال ۲۰۱۱ در این کشور کشته شدند.
بروز چنین سطحی از خشونت در جامعه نروژ هم ممکن است، اما جامعه در نهایت مسأله را شناسایی کرده و در اذهان پایان یافتن آنرا به رسمیت میشناسد.
آتشسوزی هم ممکن است در کشورهای توسعهیافته رخ دهد و خسارات بسیار به بار آورد.
حالت طبیعی جامعه، بروز مسائل عذابآور برای وجدان جمعی است.
همه جوامع از پیشرفتهترین تا توسعهنیافتهترین به چنین مسائلی دچار میشوند.
تیراندازی به دانشآموزان مدارس در آمریکا یا قتلهای سریالی در کشورهای مختلف از جمله این مسائل هستند.
بروز چنین مسائلی در جوامع امروزی ناخوشایند و در عین حال طبیعی است.
غیرطبیعی آن است که جامعه نمیتواند به حل مسأله اعتماد کند و مطمئن نیست که چه درسی از این حوادث گرفته میشود.
جامعهای به این ترتیب خلق میشود که مسائل مثل اشباح در اطراف مردم پرسه میزنند، و بر روح و روان آدمیان فشار میآورند.
آدمیان خود را در حصار مسائلی احساس میکنند که بخشی از خاطره جمعی نیستند، بلکه بخشی از حس روزمرهاند بدون آنکه نشانهای از پایان یافتن آنها وجود داشته باشد.
بحران اعتماد و زوال سرمایه اجتماعی، یکی از اصلیترین عوامل خلق چنین وضعیتی است.
«جامعه مسائل حلنشده» وصف چنین جامعهای است.
حادثه پلاسکو فرصتی است تا یک بار هم که شده قدرت سیاسی و جامعه به کمک یکدیگر ثابت کنند میتوانند مسألهای را خیلی روشن بررسی کنند و به نتیجه برسند. معلوم شود حادثه چگونه و در چه فرایندی رخ داده است، و چگونه میشود از این حادثه درس گرفت و مسأله را ختم کرد. «جامعه مسائل حلناشده» باید ثابت کند یک مسأله را میتواند حل کند.
* *
نظر شما درباره این نوشته چیست؟ چرا اینهمه مسایل حل نشده وجود دارد؟ چرا بحران عدم اعتماد به نهادهای حکومتی وجود دارد؟ چگونه می توان اعتماد و شفافیت و عدالت را به وجود آورد؟ آیا بدون اعتماد می توان انتظار داشت مردم و قدرت سیاسی بتوانند یک مسئله مثل پلاسکو را حل کنند؟
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
«فقط برای کارکنان عزیز پلاسکو»
goo.gl/uwWnII
«حادثه پلاسکو» یک جورهایی قلب همهمان را لرزاند. انگار که یک هشدار بزرگ به ما داد؛ درباره خیلی چیزها. هشداری درباره آدمها، آدمخوبها، موبایل به دستها، کاسبها، امنیت شهری و یک عالمه هشدار دیگر.
آن روز یک روز معمولی بود؛ مثل همه روزهای خدا روشن و گرم. همه چیز عادی بود؛ اما پلاسکو آن روز تاب نیاورد و فروریخت. با فروریختنش خیلیها داغدار شدند و خیلیهای دیگر هم بیکار و نگران. علاوه بر اینکه چکها و سفتههای کاسبان در آتش سوخت، بسیاری از کارگران پلاسکو در چند قدمی شب عید بیکار شدند و امیدشان را نسبت به خیلی چیزها از دست دادند؛ کارگرانی که همه دلخوشیشان به کارانه شب عید بند بود.
حالا در این روزها و شبها که همهمان پیگیر آخرین آمار حادثهدیدگان و وضعیت آنها هستیم و برایمان مهم است که بازماندگان حادثه قرار است از این پس چگونه روز و روزگارشان را بنا کنند، کارفرمایانی پیدا شدهاند که در فضای مجازی فراخوانهای متفاوتی منتشر کردهاند با عنوان: «فقط برای کارکنان عزیز پلاسکو»
کارفرمایان کارگاههای دوزندگی مختلف در این فراخوانها از همه بازماندگان برای همکاری در کارگاههایشان دعوت کردهاند تا نشان دهند «زندگی خالی نیست؛ مهربانی هست؛ ایمان هست»
اینها تنها بخش بسیار کوچکی از مهر مردم تهران به همشهریانشان است که هر کدامشان به نوعی در حادثه پلاسکو متضرر شدهاند. شاید شرایط روحی این افراد هنوز آنقدر مناسب نباشد که بتوانند در هر جایگاه و سمتی زندگیشان را از نو بسازند؛ اما همین آگهیهای کوچک مرهمی بر دلهای بیتابشان باشد.
این در حالی است که کاربران شبکههای اجتماعی هم دست به راهاندازی یک کمپین زدهاند با عنوان «#انتشار_عکس_جنازه_های_پلاسکو_ممنوع »که بر این اساس دایرکنندگان کمپین برای مردم نوشتهاند: « با توجه به دلخراش بودن تصاویر بهجامانده از بازماندگان حادثه آتشسوزی پلاسکو و رعایت حال خانوادههای محترم جانباختگان و سانحهدیدگان عزیز و حفظ امنیت روانی جامعه هیچ تصویری از این عزیزان منتشر نخواهد شد.»
دایرکنندگان این کمپین از رسانهها نیز درخواست کردهاند از انتشار عکس در این رابطه خودداری کنند.
ایسنا-سهیلا صدیقی
مطلب مرتبط:
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/uwWnII
«حادثه پلاسکو» یک جورهایی قلب همهمان را لرزاند. انگار که یک هشدار بزرگ به ما داد؛ درباره خیلی چیزها. هشداری درباره آدمها، آدمخوبها، موبایل به دستها، کاسبها، امنیت شهری و یک عالمه هشدار دیگر.
آن روز یک روز معمولی بود؛ مثل همه روزهای خدا روشن و گرم. همه چیز عادی بود؛ اما پلاسکو آن روز تاب نیاورد و فروریخت. با فروریختنش خیلیها داغدار شدند و خیلیهای دیگر هم بیکار و نگران. علاوه بر اینکه چکها و سفتههای کاسبان در آتش سوخت، بسیاری از کارگران پلاسکو در چند قدمی شب عید بیکار شدند و امیدشان را نسبت به خیلی چیزها از دست دادند؛ کارگرانی که همه دلخوشیشان به کارانه شب عید بند بود.
حالا در این روزها و شبها که همهمان پیگیر آخرین آمار حادثهدیدگان و وضعیت آنها هستیم و برایمان مهم است که بازماندگان حادثه قرار است از این پس چگونه روز و روزگارشان را بنا کنند، کارفرمایانی پیدا شدهاند که در فضای مجازی فراخوانهای متفاوتی منتشر کردهاند با عنوان: «فقط برای کارکنان عزیز پلاسکو»
کارفرمایان کارگاههای دوزندگی مختلف در این فراخوانها از همه بازماندگان برای همکاری در کارگاههایشان دعوت کردهاند تا نشان دهند «زندگی خالی نیست؛ مهربانی هست؛ ایمان هست»
اینها تنها بخش بسیار کوچکی از مهر مردم تهران به همشهریانشان است که هر کدامشان به نوعی در حادثه پلاسکو متضرر شدهاند. شاید شرایط روحی این افراد هنوز آنقدر مناسب نباشد که بتوانند در هر جایگاه و سمتی زندگیشان را از نو بسازند؛ اما همین آگهیهای کوچک مرهمی بر دلهای بیتابشان باشد.
این در حالی است که کاربران شبکههای اجتماعی هم دست به راهاندازی یک کمپین زدهاند با عنوان «#انتشار_عکس_جنازه_های_پلاسکو_ممنوع »که بر این اساس دایرکنندگان کمپین برای مردم نوشتهاند: « با توجه به دلخراش بودن تصاویر بهجامانده از بازماندگان حادثه آتشسوزی پلاسکو و رعایت حال خانوادههای محترم جانباختگان و سانحهدیدگان عزیز و حفظ امنیت روانی جامعه هیچ تصویری از این عزیزان منتشر نخواهد شد.»
دایرکنندگان این کمپین از رسانهها نیز درخواست کردهاند از انتشار عکس در این رابطه خودداری کنند.
ایسنا-سهیلا صدیقی
مطلب مرتبط:
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
786 Likes, 18 Comments - توانا: آموزشكده جامعه مدنى (@tavaana) on Instagram: “. «فقط برای کارکنان عزیز پلاسکو» . «حادثه پلاسکو» یک جورهایی قلب همهمان را لرزاند. انگار که یک…
برخی منابع خبر از بازداشت خانم شهناز اکملی (کریمبیگی) فعال مدنی و مادر مصطفی کریم بیگی از جانباختگان عاشورای 88، داده اند. او امروز در محل کارش بازداشت شد.
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتگوی اختصاصی توانا با رضا علامهزاده، سينماگر ايرانى
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/2eHaRiA
@Tavaana_TavaanaTech
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/2eHaRiA
@Tavaana_TavaanaTech