کمی قبل از چهارراه استانبول
برگرفته از توئیتر روشن نوروزی
به نظر شما با این ساختمانهای فرسوده در تهران که تعداد آن کم هم نیست شهرداری و شورای شهر باید چه کند؟
@Tavaana_TavaanaTech
برگرفته از توئیتر روشن نوروزی
به نظر شما با این ساختمانهای فرسوده در تهران که تعداد آن کم هم نیست شهرداری و شورای شهر باید چه کند؟
@Tavaana_TavaanaTech
كارتونيست نازنين جمشيدي
حضور برخی افراد مسئولان و هنرمندان در محل فاجعه #پلاسکو درحالیکه #آتشنشانان با تاثر در حال کار هستند.
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
حضور برخی افراد مسئولان و هنرمندان در محل فاجعه #پلاسکو درحالیکه #آتشنشانان با تاثر در حال کار هستند.
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
پیام همدردی آتشنشانان نيويورک با قهرمانان پلاسکو
goo.gl/crzj5w
پس از حادثهی تلخ #پلاسکو که هنوز پس از گذشت چند روز ابعاد این حادثه و تعداد جانباختگان آن مشخص نشده است افراد بسیاری از اصناف مختلف در سراسر جهان با آتشنشانان ایرانی ابراز همدردی کردند. در این ویدئو پیام همدردی بخشی از آتشنشانان نیویورکی را میبینید.
مطلب مرتبط:
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/crzj5w
پس از حادثهی تلخ #پلاسکو که هنوز پس از گذشت چند روز ابعاد این حادثه و تعداد جانباختگان آن مشخص نشده است افراد بسیاری از اصناف مختلف در سراسر جهان با آتشنشانان ایرانی ابراز همدردی کردند. در این ویدئو پیام همدردی بخشی از آتشنشانان نیویورکی را میبینید.
مطلب مرتبط:
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
.
پیام #همدردی آتشنشانان نيويورک با #قهرمانان_پلاسکو
http://bit.ly/2jLP3lb
پس از حادثهی تلخ #پلاسکو که هنوز پس از گذشت چند روز ابعاد این حادثه و تعداد جانباختگان آن مشخص نشده است افراد بسیاری از اصناف مختلف در سراسر جهان با آتشنشانان ایرانی ابراز همدردی…
پیام #همدردی آتشنشانان نيويورک با #قهرمانان_پلاسکو
http://bit.ly/2jLP3lb
پس از حادثهی تلخ #پلاسکو که هنوز پس از گذشت چند روز ابعاد این حادثه و تعداد جانباختگان آن مشخص نشده است افراد بسیاری از اصناف مختلف در سراسر جهان با آتشنشانان ایرانی ابراز همدردی…
آموزشکده توانا
نوشته ارسالی یکی از همراهان توانا درباره راهپیمایی بزرگ فعالان مدنی آمریکا علیه ترامپ: "شنبه تظاهرات بزرگی در آمریکا برگزار شد که یک اتفاق بزرگ در تاریخ مبارزات مدنی آمریکا است و به گفته برخی کسانی که قدیمیتر هستند بزرگترین راهپیمایی قرن ۲۱ آمریکا. یکی از…
از تلگرام بهزاد مهرانی:
در تجمع معترضان به ترامپ در واشینگتن، پایتخت آمریکا مردمانی گفتند که اگر روزی ترامپ بخواهد مسلمانان را نامنویسی کند، همهی ما که مسلمان نیستیم نیز نامنویسی خواهیم کرد. این یعنی اقتدار جامعه مدنی آمریکا و این یعنی کشوری دموکراتیک.
تصور کنید در ایران، عدهای جمع شوند و بگویند که آقای جمهوری اسلامی که نزدیک چهار دهه است که بهاییان اعدام شدند، سرکوب شدند و حق رفتن به دانشگاه نداشتند و ندارند و نمیتوانند شغل دولتی داشته باشند و گورستانهاشان ویران میشود بشنو که ما مسلمانان هم بهایی هستیم و به این روند اعتراض داریم. تصور کنید که چه سرنوشتی در انتظار معترضان خواهد بود.
تفاوت یک نظام دموکراتیک که در آن جامعهی مدنی قدرتمند است با کشوری که در آن ولایت فقیه وجود دارد و مردم صغیر فرض میشوند این است.
@behzadmehrani
کتاب کنش های کوچک ایستادگی:
https://goo.gl/meeP0A
جدایی دین از دولت، آزادی مذهبی و پلورالیسم
http://bit.ly/1iqBkxe
دین و آزادیهای مذهبی
http://bit.ly/2euo8tZ
سیاست و دین
http://bit.ly/2eGYv5x
رواداری یا تلورانس یکی از پروژههای تواناست. از طریق سایت زیر میتوانید به منابع جامعی که آموزشکده تهیه کرده است دسترسی پیدا کنید:
bit.ly/1RtZYec
اطلاعات بیشتر دربارهی مدارای مذهبی :
http://bit.ly/1ZppjIC
حقوق اقلیتها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
http://bit.ly/1QUEeV6
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
در تجمع معترضان به ترامپ در واشینگتن، پایتخت آمریکا مردمانی گفتند که اگر روزی ترامپ بخواهد مسلمانان را نامنویسی کند، همهی ما که مسلمان نیستیم نیز نامنویسی خواهیم کرد. این یعنی اقتدار جامعه مدنی آمریکا و این یعنی کشوری دموکراتیک.
تصور کنید در ایران، عدهای جمع شوند و بگویند که آقای جمهوری اسلامی که نزدیک چهار دهه است که بهاییان اعدام شدند، سرکوب شدند و حق رفتن به دانشگاه نداشتند و ندارند و نمیتوانند شغل دولتی داشته باشند و گورستانهاشان ویران میشود بشنو که ما مسلمانان هم بهایی هستیم و به این روند اعتراض داریم. تصور کنید که چه سرنوشتی در انتظار معترضان خواهد بود.
تفاوت یک نظام دموکراتیک که در آن جامعهی مدنی قدرتمند است با کشوری که در آن ولایت فقیه وجود دارد و مردم صغیر فرض میشوند این است.
@behzadmehrani
کتاب کنش های کوچک ایستادگی:
https://goo.gl/meeP0A
جدایی دین از دولت، آزادی مذهبی و پلورالیسم
http://bit.ly/1iqBkxe
دین و آزادیهای مذهبی
http://bit.ly/2euo8tZ
سیاست و دین
http://bit.ly/2eGYv5x
رواداری یا تلورانس یکی از پروژههای تواناست. از طریق سایت زیر میتوانید به منابع جامعی که آموزشکده تهیه کرده است دسترسی پیدا کنید:
bit.ly/1RtZYec
اطلاعات بیشتر دربارهی مدارای مذهبی :
http://bit.ly/1ZppjIC
حقوق اقلیتها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
http://bit.ly/1QUEeV6
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
برنامه زنده فیس بوکی رونمایی از کتاب «زندان در ایران» با حضور خانم شیرین عبادی
امشب ۵ بهمنماه برابر ۲۴ ژانویه
ساعت ۸:۳۰ شب به وقت تهران
پرسشهای خود را در زمینهی نقض حقوق بشر و زندان در ایران با مهمان برنامه در میان بگذارید.
goo.gl/K2GCIx
همزمان با این برنامه لینک دانلود کتاب در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت و میتوانید به صورت رایگان دانلود کنید.
با ما باشید!
قسمتی از مقدمه کتاب "زندان در ایران" که توسط توانا تالیف و منتشر شده است.
فلسفه وجودی زندان در جوامع بسته و مبتلا به استبداد مانند ایران با جوامع آزاد متفاوت است. در دنیای آزاد زندان برای تنبیه مجرمین وبهسازی آن ها و یا ایجاد امنیت برای شهروندان تعبیه شده است و علی الاغلب این بزهکاران و مجرمان و ناقضان حقوق فردی و اجتماعی افراد هستند که در زندان قرار می گیرند، اما در نظامهای غیر آزاد، بخش زیادی از زندانیان کسانی هستند که معترض به فساد، جرم و جنایت حاکمان هستند. منتقدان بی باکی که منتقد عدم پاسخگویی حکومت در قبال عملکرد خود و نابسامانی های سیاسی - اجتماعی هستند.
در حکومت های ایدیولوژیک نظیر جمهوری اسلامی ایران، جدا از مسایل سیاسی و اجتماعی، این نظامها حتی در قبال باورها و اعتقادات شهروندان نیز احساس قیمومیت دارند و دگرستیزی نهادینه در حکمرانی اینان، باورمندان به دیگر ادیان و باورهای عقیدتی را نیز از گزند داغ و درفش و دخالت نابجا در امان نمی گذارد. چنین نظامهای تمامیت خواهی همانگونه که به دنبال سیطره خود بر جان و مال مردم هستند یه دنبال اعمال سلطه ای تام و تمام برباورهای شهروندان نیز هستند.
این حکومت های غیر دموکراتیک برای حفظ حصار عقیدتی و امنیت سلطه خود، شهروندان معترض و منتقد را در زندان قرار می دهند. افرادی که در چنین نظام هایی به دلایل عقیدتی و سیاسی، زندانی می شوند، عموما شهروندانی فداکار هستند که برخوردار از شهامت مدنی هستند. شهامت قابل ستایشی که در مقابل بی عدالتی ها سکوت نمی کند و بعضا در این راه جان گرانبهای خود را نیز از دست می دهند. دردآور آنکه این فداکاری تنها شامل خود آنها نمی شود و در بسیاری از موارد خانواده های آنان نیز درگیر مصائب اعتراض به استبداد می شوند. .خانواده های این زندانیان نه تنها بعضا عزیزان و حامی خود را از دست می دهند بلکه در بسیاری از حق و حقوق فردی و اجتماعی خود نیز محروم می شوند.
آموزشکده توانا که خود را آموزشکده جامعه مدنی تعریف می کند، در راستای ادای دین به چنین افرادی ست که تصمیم گرفته است مجموعه ای منتخب از نامه های برخی از این آنان را به انتشار برساند. نامه هایی که این ستاره های تابناک جامعه مدنی ایران، در دوره زندان نوشته اند و به بیرون درز داده اند. نام این مجموعه از نامه زنده یاد هدی صابر برگرفته شده است که از دوران زندان خود و زندانبانان خود چنین یاد می کند:« در رفتار اين قدرتمداران و قاضيان و زندانبانان متشبث به ولايت و دين، نه خدا هست نه قانون. نه اخلاق دينی نه اخلاق مدنی.»
در انتخاب این نامه ها تا آنجاکه ممکن بوده است تلاش شده است همه گرایشهای جامعه ایران اعم از سیاسی، مذهبی و قومی در کنار هم در یک مجموعه منتشر شود تا نسل های پیش رو، فریادها، شکایت ها و داستان های این قهرمانان را از زبان و قلم خودشان بخوانند .
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
امشب ۵ بهمنماه برابر ۲۴ ژانویه
ساعت ۸:۳۰ شب به وقت تهران
پرسشهای خود را در زمینهی نقض حقوق بشر و زندان در ایران با مهمان برنامه در میان بگذارید.
goo.gl/K2GCIx
همزمان با این برنامه لینک دانلود کتاب در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت و میتوانید به صورت رایگان دانلود کنید.
با ما باشید!
قسمتی از مقدمه کتاب "زندان در ایران" که توسط توانا تالیف و منتشر شده است.
فلسفه وجودی زندان در جوامع بسته و مبتلا به استبداد مانند ایران با جوامع آزاد متفاوت است. در دنیای آزاد زندان برای تنبیه مجرمین وبهسازی آن ها و یا ایجاد امنیت برای شهروندان تعبیه شده است و علی الاغلب این بزهکاران و مجرمان و ناقضان حقوق فردی و اجتماعی افراد هستند که در زندان قرار می گیرند، اما در نظامهای غیر آزاد، بخش زیادی از زندانیان کسانی هستند که معترض به فساد، جرم و جنایت حاکمان هستند. منتقدان بی باکی که منتقد عدم پاسخگویی حکومت در قبال عملکرد خود و نابسامانی های سیاسی - اجتماعی هستند.
در حکومت های ایدیولوژیک نظیر جمهوری اسلامی ایران، جدا از مسایل سیاسی و اجتماعی، این نظامها حتی در قبال باورها و اعتقادات شهروندان نیز احساس قیمومیت دارند و دگرستیزی نهادینه در حکمرانی اینان، باورمندان به دیگر ادیان و باورهای عقیدتی را نیز از گزند داغ و درفش و دخالت نابجا در امان نمی گذارد. چنین نظامهای تمامیت خواهی همانگونه که به دنبال سیطره خود بر جان و مال مردم هستند یه دنبال اعمال سلطه ای تام و تمام برباورهای شهروندان نیز هستند.
این حکومت های غیر دموکراتیک برای حفظ حصار عقیدتی و امنیت سلطه خود، شهروندان معترض و منتقد را در زندان قرار می دهند. افرادی که در چنین نظام هایی به دلایل عقیدتی و سیاسی، زندانی می شوند، عموما شهروندانی فداکار هستند که برخوردار از شهامت مدنی هستند. شهامت قابل ستایشی که در مقابل بی عدالتی ها سکوت نمی کند و بعضا در این راه جان گرانبهای خود را نیز از دست می دهند. دردآور آنکه این فداکاری تنها شامل خود آنها نمی شود و در بسیاری از موارد خانواده های آنان نیز درگیر مصائب اعتراض به استبداد می شوند. .خانواده های این زندانیان نه تنها بعضا عزیزان و حامی خود را از دست می دهند بلکه در بسیاری از حق و حقوق فردی و اجتماعی خود نیز محروم می شوند.
آموزشکده توانا که خود را آموزشکده جامعه مدنی تعریف می کند، در راستای ادای دین به چنین افرادی ست که تصمیم گرفته است مجموعه ای منتخب از نامه های برخی از این آنان را به انتشار برساند. نامه هایی که این ستاره های تابناک جامعه مدنی ایران، در دوره زندان نوشته اند و به بیرون درز داده اند. نام این مجموعه از نامه زنده یاد هدی صابر برگرفته شده است که از دوران زندان خود و زندانبانان خود چنین یاد می کند:« در رفتار اين قدرتمداران و قاضيان و زندانبانان متشبث به ولايت و دين، نه خدا هست نه قانون. نه اخلاق دينی نه اخلاق مدنی.»
در انتخاب این نامه ها تا آنجاکه ممکن بوده است تلاش شده است همه گرایشهای جامعه ایران اعم از سیاسی، مذهبی و قومی در کنار هم در یک مجموعه منتشر شود تا نسل های پیش رو، فریادها، شکایت ها و داستان های این قهرمانان را از زبان و قلم خودشان بخوانند .
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
.
برنامه زنده فیس بوکی رونمایی از کتاب «زندان در ایران» با حضور خانم #شیرین_عبادی
امشب ۵ بهمنماه برابر ۲۴ ژانویه
ساعت ۸:۳۰ شب به وقت تهران
پرسشهای خود را در زمینهی نقض #حقوق_بشر و #زندان در ایران با مهمان برنامه در میان بگذارید.
همزمان با این برنامه…
برنامه زنده فیس بوکی رونمایی از کتاب «زندان در ایران» با حضور خانم #شیرین_عبادی
امشب ۵ بهمنماه برابر ۲۴ ژانویه
ساعت ۸:۳۰ شب به وقت تهران
پرسشهای خود را در زمینهی نقض #حقوق_بشر و #زندان در ایران با مهمان برنامه در میان بگذارید.
همزمان با این برنامه…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چگونه استرس بدن شما را تحت تاثیر قرار میدهد؟
لینک یوتیوب:
https://goo.gl/Fzj7XQ
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
لینک یوتیوب:
https://goo.gl/Fzj7XQ
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آموزشکده توانا
چگونه استرس بدن شما را تحت تاثیر قرار میدهد؟ لینک یوتیوب: https://goo.gl/Fzj7XQ https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
چگونه استرس بدن شما را تحت تاثیر قرار میدهد؟
https://t.me/tavaanatech/5601
در حال آماده کردن خویش برای یک امتحان هستید؟ در صدد هستید کارهایی فراتر از وقت محدودی که در اختیار دارید، انجام دهید؟ استرس احساسی است که همه ما وقتی در موقعیتی دشوار و چالشبرانگیز قرار میگیریم تجربه میکنیم. اما بیش از این که استرس تنها یک احساس باشد، به نوعی واکنش فیزیکی به هم پیوسته است که در سراسر بدن ما جریان مییابد. در بازه زمانی کوتاه، #استرس میتواند مفید فایده باشد، ولی وقتی خیلی زیاد یا خیلی طولانی فعال شود، درگیری اولیه شما با استرس نه تنها باعث بروز تغییراتی در مغز شما خواهد شد بلکه به بسیاری از سلولها و اندام دیگر در سراسر بدن شما آسیب خواهند رساند. غده فوق کلیوی شما شروع به ترشح هورمونهای استرسزا میکند که کورتیوزل و اپینفرین نام دارند که همچنین به نام #آدرنالین و نوراپینفرین نیز شناخته میشوند.
#استرس
لینک یوتیوب:
https://goo.gl/Fzj7XQ
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
https://t.me/tavaanatech/5601
در حال آماده کردن خویش برای یک امتحان هستید؟ در صدد هستید کارهایی فراتر از وقت محدودی که در اختیار دارید، انجام دهید؟ استرس احساسی است که همه ما وقتی در موقعیتی دشوار و چالشبرانگیز قرار میگیریم تجربه میکنیم. اما بیش از این که استرس تنها یک احساس باشد، به نوعی واکنش فیزیکی به هم پیوسته است که در سراسر بدن ما جریان مییابد. در بازه زمانی کوتاه، #استرس میتواند مفید فایده باشد، ولی وقتی خیلی زیاد یا خیلی طولانی فعال شود، درگیری اولیه شما با استرس نه تنها باعث بروز تغییراتی در مغز شما خواهد شد بلکه به بسیاری از سلولها و اندام دیگر در سراسر بدن شما آسیب خواهند رساند. غده فوق کلیوی شما شروع به ترشح هورمونهای استرسزا میکند که کورتیوزل و اپینفرین نام دارند که همچنین به نام #آدرنالین و نوراپینفرین نیز شناخته میشوند.
#استرس
لینک یوتیوب:
https://goo.gl/Fzj7XQ
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Telegram
تواناتک Tavaanatech
چگونه استرس بدن شما را تحت تاثیر قرار میدهد؟
لینک یوتیوب:
https://goo.gl/Fzj7XQ
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
لینک یوتیوب:
https://goo.gl/Fzj7XQ
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کلیپ ساخته شده و ارسالی یکی از همراهان توانا به یاد آتشنشان های قهرمان که در فاجعه پلاسکو جان باختند.
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
طنزی تلخ از کانال تلگرام روزگار من و لیدی:
لیدی و واقعه ی پلاسکو
لیدی 📢برو اون جعبه ی فساد رو روشن کن ببینم بالاخره پیداشون کردن یا نه
من📢 مامان مثل اینکه اون چهار نفر که پیامک زده بودن ما زنده ایم رو پیدا کردن ولی مردن
لیدی📢 پس میخواستی تا حالا زنده باشن؟ یه ذره عقلت رو به کار بنداز
من📢 چه میدونم ؟گفتم شاید زنده باشن .حالا میگن تقصیر مردمه که اونجا جمع شدن وگرنه اینطوری نمیشد
لیدی 📢یه روز خونه ی یه بابایی رو دزد میزنه گوشواره ی زنشو می بره، میره پیش قاضی شکایت میکنه، قاضی میگه تقصیر خودته که دیر از سر کار اومدی خونه،میگه خب من کار داشتم نمیتونستم بیام خونه، میگه پس تقصیر زنته که گوشواره شو گذاشته لب تاقچه،میگه زنم میخواسته بره حموم گوشواره شو در آورده ،میگه پس تقصیر بچه اته که رفته تو کوچه بازی کنه در رو باز گذاشته، یارو عصبانی میشه میگه مثل اینکه فقط دزده بی تقصیر بوده و پاسبون که پول میگیره از مال ما مواظبت کنه؟!
من 📢خب پس میگی تقصیر کی بوده؟
لیدی 📢تقصیر جعبه ی فساد بوده!
من📢 تلویزیون؟تقصیر تلویزیون بوده؟!
لیدی📢 بعله که تقصیر تلویزیون بوده!هر بلایی سر این ملت میاد تقصیر همین جعبه ی فساده!اینه که ملتو خر کرده! مغزشونو خراب کرده! هر وقت روشن کردم داشت چرت و پرت میگفت چهار تا زنیکه آورده بود میگفتن ما داریم بچه می زائیم خدا گفته رهبر گفته.یه حرف درست و حسابی تو این جعبه ی فساد نشنیدم.میخواست یه بار بگه اگه جایی آتیش گرفت نزدیک نشین.میخواست یه بار بره ببینه مردم دیگه چطور آتیش خاموش میکنن.
من📢 مگه چطوری باید آتیش خاموش کنن؟
لیدی 📢خونه ی پدر من یه بالاخونه داشت کاهگلی بود.یه شب از اول شب بارون اومد.هی بارون اومد.پدر من با همه ی بی عقلیش که تو شوهر دادن من داشت اینجا عقلشو به کار انداخت.گفت الانه که دیوار از آب زیاد سنگین بشه بیاد پایین. بعله!رو خونه ی قدیمی نمیشه اینقدر آب ریخت.اگه این جعبه ی فساد رو می دادن دست من ، من خودم همه چی یاد این مردم می دادم.
من 📢خب مامان برو رئیس صدا و سیما بشو
لیدی 📢حرف مفت نزن.هر چی می کشم از دست شماهاست.به خاطر شماهاست که نمی تونم برم تو تلویزیون!فردا یکی میاد میگه تو اگه راست میگی چرا بچه های خودت اینقدر بی عقلن؟! پس چرا نتونستی چیزی یاد این بی عقلها بدی؟! اون از هرمز بی شعور که جون منو بالا آورده اونم از تو که صبح تا شب دهن به دهن من میذاری .بلند شو برو تا نزدم تو سرت..برو ببینم اعصاب ندارم ,اینهمه آدم بیخودی مردن اومده حرف از من میگیره
@ladyiran
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
لیدی و واقعه ی پلاسکو
لیدی 📢برو اون جعبه ی فساد رو روشن کن ببینم بالاخره پیداشون کردن یا نه
من📢 مامان مثل اینکه اون چهار نفر که پیامک زده بودن ما زنده ایم رو پیدا کردن ولی مردن
لیدی📢 پس میخواستی تا حالا زنده باشن؟ یه ذره عقلت رو به کار بنداز
من📢 چه میدونم ؟گفتم شاید زنده باشن .حالا میگن تقصیر مردمه که اونجا جمع شدن وگرنه اینطوری نمیشد
لیدی 📢یه روز خونه ی یه بابایی رو دزد میزنه گوشواره ی زنشو می بره، میره پیش قاضی شکایت میکنه، قاضی میگه تقصیر خودته که دیر از سر کار اومدی خونه،میگه خب من کار داشتم نمیتونستم بیام خونه، میگه پس تقصیر زنته که گوشواره شو گذاشته لب تاقچه،میگه زنم میخواسته بره حموم گوشواره شو در آورده ،میگه پس تقصیر بچه اته که رفته تو کوچه بازی کنه در رو باز گذاشته، یارو عصبانی میشه میگه مثل اینکه فقط دزده بی تقصیر بوده و پاسبون که پول میگیره از مال ما مواظبت کنه؟!
من 📢خب پس میگی تقصیر کی بوده؟
لیدی 📢تقصیر جعبه ی فساد بوده!
من📢 تلویزیون؟تقصیر تلویزیون بوده؟!
لیدی📢 بعله که تقصیر تلویزیون بوده!هر بلایی سر این ملت میاد تقصیر همین جعبه ی فساده!اینه که ملتو خر کرده! مغزشونو خراب کرده! هر وقت روشن کردم داشت چرت و پرت میگفت چهار تا زنیکه آورده بود میگفتن ما داریم بچه می زائیم خدا گفته رهبر گفته.یه حرف درست و حسابی تو این جعبه ی فساد نشنیدم.میخواست یه بار بگه اگه جایی آتیش گرفت نزدیک نشین.میخواست یه بار بره ببینه مردم دیگه چطور آتیش خاموش میکنن.
من📢 مگه چطوری باید آتیش خاموش کنن؟
لیدی 📢خونه ی پدر من یه بالاخونه داشت کاهگلی بود.یه شب از اول شب بارون اومد.هی بارون اومد.پدر من با همه ی بی عقلیش که تو شوهر دادن من داشت اینجا عقلشو به کار انداخت.گفت الانه که دیوار از آب زیاد سنگین بشه بیاد پایین. بعله!رو خونه ی قدیمی نمیشه اینقدر آب ریخت.اگه این جعبه ی فساد رو می دادن دست من ، من خودم همه چی یاد این مردم می دادم.
من 📢خب مامان برو رئیس صدا و سیما بشو
لیدی 📢حرف مفت نزن.هر چی می کشم از دست شماهاست.به خاطر شماهاست که نمی تونم برم تو تلویزیون!فردا یکی میاد میگه تو اگه راست میگی چرا بچه های خودت اینقدر بی عقلن؟! پس چرا نتونستی چیزی یاد این بی عقلها بدی؟! اون از هرمز بی شعور که جون منو بالا آورده اونم از تو که صبح تا شب دهن به دهن من میذاری .بلند شو برو تا نزدم تو سرت..برو ببینم اعصاب ندارم ,اینهمه آدم بیخودی مردن اومده حرف از من میگیره
@ladyiran
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
نوشته دریافتی از یکی از همراهان توانا:
وضعیت ایران از وضعیت شهر حلب کمتر نیست.
وضعیت ایران از وضعیت شهر حلب که امروز بخاطر ویران شدنش به یک قضیه جهانی تبدیل شده است کمتر نیست تفاوت آنها در این است که شهر حلب عرض 3الی5 سال ویران شد. ولی ایران بصورت خیلی آهسته به سمت ویران شدن حرکت می کند و در حلب شاید یک مقصر پیدا کنیم و آن را محاکمه کنیم اما در ایران مقصر معلوم نیست.
در ایران وظایف شهرداری در کل:
وظايف اصلي
زیر سازی، جدول گذاری و آسفالت معابر؛
پیاده روسازی، احداث و نگهداری پارک و فضای عمومی؛ جمع آوری و دفع بهداشتی زباله
نظافت معابر و اماکن شهری، صدور پروانه ساختمان، تشکیل کمیسیون ماده صد و برخورد قانونی با تخلفات ساختمانی، جلوگیری از سد معبر.
وظايف مهم
احداث و ادارۀ تأسیسات خدمات شهری شامل کشتارگاه، گورستان، بازار روز و همچنین راه اندازی کارخانه آسفالت، احداث کتابخانه، ادارۀ امور تاکسیرانی، ارائه خدمات ایمنی و آتش نشانی ، ایجاد تأسیسات حفاظتی ( سیل گیرو.. ) ایجاد شبکه جمع آوری آب های سطحی، لایروبی مسیل ها و قنوات، رفع خطر از بناها، کنترل صنایع مزاحم، نامگذاری معابر و نصب پلاک و انواع تابلوها، وظایفی می باشند که بین 50 تا 80 درصد شهرداری ها آنها را به انجام می رسانند و شعار اصلی آنها دستیابی توسعه پایدار شهری است.
اما در عمل می بینیم که شهردارها زمین ها و پارک را بخاطر حفظ منافع خود به بعضی از آدم ها!!! هدیه می دهند و با وقایعی مثل فروریختن ساختمان پلاسکو که مقصر اصلی آن شهرداری است ولی کسی گردن نمی گیرد و نیز وجود پیمانکارهای غیر متعهد و دادن پروژه های مهم به آنها (مانند آسفالت کردن خیابان ها و بعد از مدتی کنده می شوند و جدول سازی و زیر سازی بی برنامه آنها)که فقط باعث هدر دادن بودجه و تخریب چهره شهر می شوند، ایران را حتما مثل حلب خواهند کرد!
در قضیه محیط زیست که وظیفه اصلی بشر و مردم ساکن منطقه مراقبت از آن است و این محیط برای نسل های اینده بگذاریم اما در ایران شاهد این هستیم که روز به روز رودها و دریاچه های مان بدلیل بی برنامگی و عدم وجود مسئولین وظیفه شناس خشک می شوند و هوا گرم و گرم تر می شود و حتی کارشناسان پیش بینی می کنند در آینده نه چندان دور جنگ داخلی بخاطر آب اتفاق خواهد افتاد. هوای ناسالم و پر از غبار وآلایندگی و عدم وجود آب، ایران را نیز مثل حلب خواهد کرد.
شاخص توسعه انسانی(HDI)که از سال 1990 توسط سازمان ملل متحد انتشار یافت که براساس آن توسعه کشورها را می سنجند. برای محاسبه ارزش شاخص توسعه انسانی هر کشور داری 3 مولفه است که عبارتند از:
1-توان برخورداری از عمری طولانی و توام با سلامت (شاخص امید به زندگی) . 2-توان معرفت اندوزی و کسب علم (نرخ های سواد و درصد ثبت نام شدگان در مراحل مختلف تحصیلی) 3- توان دسترسی به منابع و امکانات لازم برای برخورداری از یک سطح زندگی مناسب (درامد سرانه تبدیل شده به برابری قدرت خرید (PPP))
ایران بر اساس این شاخص در سال 2014 در رده متوسط بوده و سال به سال به دلایل زیر پایین و پایین تر می اید:
بر اساس وزارت بهداشت پاییز 92 همه ساله مردم ایران بخاطر هزینه های درمانی 7درصد زیر خط فقر می روند که این به خود یک فاجعه است.
اموزش وپرورش موجود در ایران بر اساس کارشناسان اموزش وپرورش آقای علی عبدالهی و اقای محسن رنانی سنتی است و هیچ ثمره ای ندارد.
با وجود رکود و تورم و ایجاد بیکاری و وضعیت نا امن بازار در ایران روز به روز به کارتون خواب ها و گورخواب ها اضافه می شود.
شاید فرد در حلب با یک تیر یا یک انفجار از زندگی اش خلاصش شود اما درایران با زجر کشیدن و با حرص و ناامیدی از این دنیا می میرود. پس ایران هم وضعیت خوبی نسبت به حلب ندارد و بتدریج حلب اینده می شود. در حلب جنگ مقصر است اما در ایران مقصر کیست؟
نبیل امیری
نظر شما درباره نوشته این همراه توانا چیست؟
مطالب بسیاری از شما همراهان محترم توانا به دستمان رسیده که قادر به انتشار همه آنها نیستیم، ولی بیشتر آنها را منتشر خواهیم کرد.
برخی تصاویر ارسالی را در توییتر توانا منتشر کردیم.
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
وضعیت ایران از وضعیت شهر حلب کمتر نیست.
وضعیت ایران از وضعیت شهر حلب که امروز بخاطر ویران شدنش به یک قضیه جهانی تبدیل شده است کمتر نیست تفاوت آنها در این است که شهر حلب عرض 3الی5 سال ویران شد. ولی ایران بصورت خیلی آهسته به سمت ویران شدن حرکت می کند و در حلب شاید یک مقصر پیدا کنیم و آن را محاکمه کنیم اما در ایران مقصر معلوم نیست.
در ایران وظایف شهرداری در کل:
وظايف اصلي
زیر سازی، جدول گذاری و آسفالت معابر؛
پیاده روسازی، احداث و نگهداری پارک و فضای عمومی؛ جمع آوری و دفع بهداشتی زباله
نظافت معابر و اماکن شهری، صدور پروانه ساختمان، تشکیل کمیسیون ماده صد و برخورد قانونی با تخلفات ساختمانی، جلوگیری از سد معبر.
وظايف مهم
احداث و ادارۀ تأسیسات خدمات شهری شامل کشتارگاه، گورستان، بازار روز و همچنین راه اندازی کارخانه آسفالت، احداث کتابخانه، ادارۀ امور تاکسیرانی، ارائه خدمات ایمنی و آتش نشانی ، ایجاد تأسیسات حفاظتی ( سیل گیرو.. ) ایجاد شبکه جمع آوری آب های سطحی، لایروبی مسیل ها و قنوات، رفع خطر از بناها، کنترل صنایع مزاحم، نامگذاری معابر و نصب پلاک و انواع تابلوها، وظایفی می باشند که بین 50 تا 80 درصد شهرداری ها آنها را به انجام می رسانند و شعار اصلی آنها دستیابی توسعه پایدار شهری است.
اما در عمل می بینیم که شهردارها زمین ها و پارک را بخاطر حفظ منافع خود به بعضی از آدم ها!!! هدیه می دهند و با وقایعی مثل فروریختن ساختمان پلاسکو که مقصر اصلی آن شهرداری است ولی کسی گردن نمی گیرد و نیز وجود پیمانکارهای غیر متعهد و دادن پروژه های مهم به آنها (مانند آسفالت کردن خیابان ها و بعد از مدتی کنده می شوند و جدول سازی و زیر سازی بی برنامه آنها)که فقط باعث هدر دادن بودجه و تخریب چهره شهر می شوند، ایران را حتما مثل حلب خواهند کرد!
در قضیه محیط زیست که وظیفه اصلی بشر و مردم ساکن منطقه مراقبت از آن است و این محیط برای نسل های اینده بگذاریم اما در ایران شاهد این هستیم که روز به روز رودها و دریاچه های مان بدلیل بی برنامگی و عدم وجود مسئولین وظیفه شناس خشک می شوند و هوا گرم و گرم تر می شود و حتی کارشناسان پیش بینی می کنند در آینده نه چندان دور جنگ داخلی بخاطر آب اتفاق خواهد افتاد. هوای ناسالم و پر از غبار وآلایندگی و عدم وجود آب، ایران را نیز مثل حلب خواهد کرد.
شاخص توسعه انسانی(HDI)که از سال 1990 توسط سازمان ملل متحد انتشار یافت که براساس آن توسعه کشورها را می سنجند. برای محاسبه ارزش شاخص توسعه انسانی هر کشور داری 3 مولفه است که عبارتند از:
1-توان برخورداری از عمری طولانی و توام با سلامت (شاخص امید به زندگی) . 2-توان معرفت اندوزی و کسب علم (نرخ های سواد و درصد ثبت نام شدگان در مراحل مختلف تحصیلی) 3- توان دسترسی به منابع و امکانات لازم برای برخورداری از یک سطح زندگی مناسب (درامد سرانه تبدیل شده به برابری قدرت خرید (PPP))
ایران بر اساس این شاخص در سال 2014 در رده متوسط بوده و سال به سال به دلایل زیر پایین و پایین تر می اید:
بر اساس وزارت بهداشت پاییز 92 همه ساله مردم ایران بخاطر هزینه های درمانی 7درصد زیر خط فقر می روند که این به خود یک فاجعه است.
اموزش وپرورش موجود در ایران بر اساس کارشناسان اموزش وپرورش آقای علی عبدالهی و اقای محسن رنانی سنتی است و هیچ ثمره ای ندارد.
با وجود رکود و تورم و ایجاد بیکاری و وضعیت نا امن بازار در ایران روز به روز به کارتون خواب ها و گورخواب ها اضافه می شود.
شاید فرد در حلب با یک تیر یا یک انفجار از زندگی اش خلاصش شود اما درایران با زجر کشیدن و با حرص و ناامیدی از این دنیا می میرود. پس ایران هم وضعیت خوبی نسبت به حلب ندارد و بتدریج حلب اینده می شود. در حلب جنگ مقصر است اما در ایران مقصر کیست؟
نبیل امیری
نظر شما درباره نوشته این همراه توانا چیست؟
مطالب بسیاری از شما همراهان محترم توانا به دستمان رسیده که قادر به انتشار همه آنها نیستیم، ولی بیشتر آنها را منتشر خواهیم کرد.
برخی تصاویر ارسالی را در توییتر توانا منتشر کردیم.
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
یاد از مجتبی مینوی مورخ و ادیب سرشناس ایرانی، در سالروز درگذشتش
goo.gl/MEm6Fm
«اگر به اندازه ی بال مگسی به فرهنگ و تمدن ایران خدمت کرده باشم زندگانی ِ من بیهوده نبوده است.»
مجتبی مینوی ادیب و مورخ ایرانی، نوزدهم بهمنماه ۱۲۸۲ متولد شد. همهی خانوادهی او نسل اندر نسل روحانی بودند.روزگار کودکی او در شهر سامره در عراق گذشت و اقامت خانواده در سامره و نجف پنج سال ادامه یافت. پدرش شیخ عیسی شریعتمداری طلبهای بود که در سامره تدریس میکرد و مجتبی نیز در همین شهر تحصیلات مقدماتی خود را گذراند. مجتبی چهار ساله بود که با اصرار خود به مکتب رفت. هنوز سال تمام نشده مجتبی قرآن را به اصطلاح ختم کرد و سال بعد قدم به مدرسه گذاشت. خانواده مجتبی وقتی به ایران بازگشتند مجتبی هنوز هشت سال تمام نداشت.
در سال ۱۲۹۸ پدر مجتبی به ریاست عدلیه ی شهر رشت منصوب میشود و خانواده عازم رشت. در سال ۱۳۰۲ پدر در مجلس شورای ملی مشغول به کار میشود که به تهران برمیگردند. مجتبی در همین زمان و به مدت دو سال در مجلس شورای ملی به عنوان تندنویس به کار مشغول میشود. در همین زمان مینوی دوره ی آموزش زبان پهلوی را نزد پرفسور هرتسفلد آلمانی شروع میکند. طی سالهای بعد مجتبی مینوی با محمدعلی فروغی و سید حسن تقی زاده نیز آشنا میشود.
در همین سال به ریاست کتابخانه معارف منصوب میشود که بعدها نام «کتابخانهی ملی» به خود میگیرد. در این زمان با محمد قزوینی آشنا میشود و نزد وی روش نقد تحقیقی متون را یاد میگیرد. در سال ۱۳۰۸ به انگلستان میرود و طی سالهای بعد به یادگیری زبانهای انگلیسی و فرانسوی مبادرت میورزد. در دوران اقامت در اروپا با خاورشناسان معروف اروپایی آشنا میشود. مینوی سال ۱۳۱۲ به ایران بازمیگردد و در تهیه و چاپ شاهنامه توسط کتابفروشی بروخیم شرکت میجوید و همینطور با محمدعلی فروغی در تهیهی خلاصهای از شاهنامه همکاری میکند. مینوی در سال ۱۳۲۸ به تدریس در دانشکده ادبیات میپردازد. او در سال ۱۳۳۱ برای مدتی ریاست تعلیمات عالیهی وزارت فرهنگ را عهدهدار میشود. از سال ۱۳۲۹ از طرف دانشگاه تهران به جهت ماموریت برای عکسبرداری و تهیه میکروفیلم نسخههای خطی عازم کشور ترکیه میشود. مجتبی مینوی از سال ۱۳۳۶ و به مدت ۴ سال به سمت رایزن فرهنگی ایران در ترکیه منصوب میشود. او همچنین عضویت در شورای عالی دانشگاهها و شورای عالی سازمان اسناد ملی و عضویت پیوستهی فرهنگستان ادب و هنر ایران و مشاوره در بنیاد فرهنگ ایران را برعهده داشت.
علی دهباشی مدیر مسئول مجلهی بخارا در شبی از شبهای بخارا (۶ بهمنماه ۱۳۸۹) که به مجتبی مینوی اختصاص داشت در معرفی مجتبی مینوی چنین میگوید:
« بدون شک بعد از مرحوم علامه محمد قزوینی که کتابخانهای عظیم از آثار عمر پربارش برای ما باقی مانده است، مینوی چهره درخشان و ماندنی تحقیقات علمی در ادبیات ایران محسوب میشود و به قول محمدعلی جمالزاده: «مجتبی مینوی وجود ذیوجود و پرفیض و برکتی بود» و بیم آن میرود که ما دیگر به این آسانیها نظیر و عدیل او را به دست نیاوریم. بیگمان نام و خاطره مینوی به دلیل کثرت آثار، و میراث عظیمی که از خود به جای گذاشته است در ادب و فرهنگ ما جاویدان خواهد ماند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/HUvAYU
#مجتبیمینوی
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/MEm6Fm
«اگر به اندازه ی بال مگسی به فرهنگ و تمدن ایران خدمت کرده باشم زندگانی ِ من بیهوده نبوده است.»
مجتبی مینوی ادیب و مورخ ایرانی، نوزدهم بهمنماه ۱۲۸۲ متولد شد. همهی خانوادهی او نسل اندر نسل روحانی بودند.روزگار کودکی او در شهر سامره در عراق گذشت و اقامت خانواده در سامره و نجف پنج سال ادامه یافت. پدرش شیخ عیسی شریعتمداری طلبهای بود که در سامره تدریس میکرد و مجتبی نیز در همین شهر تحصیلات مقدماتی خود را گذراند. مجتبی چهار ساله بود که با اصرار خود به مکتب رفت. هنوز سال تمام نشده مجتبی قرآن را به اصطلاح ختم کرد و سال بعد قدم به مدرسه گذاشت. خانواده مجتبی وقتی به ایران بازگشتند مجتبی هنوز هشت سال تمام نداشت.
در سال ۱۲۹۸ پدر مجتبی به ریاست عدلیه ی شهر رشت منصوب میشود و خانواده عازم رشت. در سال ۱۳۰۲ پدر در مجلس شورای ملی مشغول به کار میشود که به تهران برمیگردند. مجتبی در همین زمان و به مدت دو سال در مجلس شورای ملی به عنوان تندنویس به کار مشغول میشود. در همین زمان مینوی دوره ی آموزش زبان پهلوی را نزد پرفسور هرتسفلد آلمانی شروع میکند. طی سالهای بعد مجتبی مینوی با محمدعلی فروغی و سید حسن تقی زاده نیز آشنا میشود.
در همین سال به ریاست کتابخانه معارف منصوب میشود که بعدها نام «کتابخانهی ملی» به خود میگیرد. در این زمان با محمد قزوینی آشنا میشود و نزد وی روش نقد تحقیقی متون را یاد میگیرد. در سال ۱۳۰۸ به انگلستان میرود و طی سالهای بعد به یادگیری زبانهای انگلیسی و فرانسوی مبادرت میورزد. در دوران اقامت در اروپا با خاورشناسان معروف اروپایی آشنا میشود. مینوی سال ۱۳۱۲ به ایران بازمیگردد و در تهیه و چاپ شاهنامه توسط کتابفروشی بروخیم شرکت میجوید و همینطور با محمدعلی فروغی در تهیهی خلاصهای از شاهنامه همکاری میکند. مینوی در سال ۱۳۲۸ به تدریس در دانشکده ادبیات میپردازد. او در سال ۱۳۳۱ برای مدتی ریاست تعلیمات عالیهی وزارت فرهنگ را عهدهدار میشود. از سال ۱۳۲۹ از طرف دانشگاه تهران به جهت ماموریت برای عکسبرداری و تهیه میکروفیلم نسخههای خطی عازم کشور ترکیه میشود. مجتبی مینوی از سال ۱۳۳۶ و به مدت ۴ سال به سمت رایزن فرهنگی ایران در ترکیه منصوب میشود. او همچنین عضویت در شورای عالی دانشگاهها و شورای عالی سازمان اسناد ملی و عضویت پیوستهی فرهنگستان ادب و هنر ایران و مشاوره در بنیاد فرهنگ ایران را برعهده داشت.
علی دهباشی مدیر مسئول مجلهی بخارا در شبی از شبهای بخارا (۶ بهمنماه ۱۳۸۹) که به مجتبی مینوی اختصاص داشت در معرفی مجتبی مینوی چنین میگوید:
« بدون شک بعد از مرحوم علامه محمد قزوینی که کتابخانهای عظیم از آثار عمر پربارش برای ما باقی مانده است، مینوی چهره درخشان و ماندنی تحقیقات علمی در ادبیات ایران محسوب میشود و به قول محمدعلی جمالزاده: «مجتبی مینوی وجود ذیوجود و پرفیض و برکتی بود» و بیم آن میرود که ما دیگر به این آسانیها نظیر و عدیل او را به دست نیاوریم. بیگمان نام و خاطره مینوی به دلیل کثرت آثار، و میراث عظیمی که از خود به جای گذاشته است در ادب و فرهنگ ما جاویدان خواهد ماند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/HUvAYU
#مجتبیمینوی
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. یادی از #مجتبی_مینوی مورخ و ادیب سرشناس ایرانی، در سالروز درگذشتش . «اگر به اندازه ی بال مگسی به فرهنگ و تمدن ایران خدمت کرده باشم زندگانی ِ من بیهوده نبوده است.» مجتبی مینوی #ادیب و #مورخ ایرانی، نوزدهم بهمنماه ۱۲۸۲ متولد شد. همهی خانوادهی او نسل اندر…
مطلب دریافتی از همراهان توانا:
تلنگر و تامل یک معلم بر حادثه پلاسکو
▪️ من سیاه پوش خودم هستم!
#اسعدی، دبیر متوسطه، استان فارس
💎من مشکی پوشم.
مشکی پوش آتش نشانان؟
مشکی پوش آنان که در زیر آوار ماندند؟
نه!!!!
هیچکدام!
من سیاهپوش خودم هستم!
سیاهپوش سه دهه معلمی کردن بدون آنکه هنوز استفاده از کپسول آتشنشانی را بلد باشم!
بدون آنکه بدانم یک مبتلا به سکته ی قلبی را چگونه از مرگ نجات دهم!
بدون آنکه بدانم چگونه دستان شکسته ای را آتل بندی کنم!
اما در سابقه ی تدریسم دهها تشویقی از مدیر و رییس و مدیرکل و وزیر اندوخته ام.
نزدیک به هزار ساعت دوره ی ضمن خدمت پشت سر گذاشته ام اما در لابه لای آنها هیچ اثری از امداد و نجات نیست.!!!!
فقط وقتی پدرم داشت در اثر سکته پرپر می شد، مات و مبهوت ایستادم و نظاره کردم....
تا تمام کرد!
فقط اشک ریختم و بر سر و صورت زدم
دقیقا کاری که از دست هر پیرزن و پیرمرد بیسواد روستایی هم بر می آید...!!!
وقتی دانش آموزم، بر اثر زمین خوردن زانویش آسیب دید؛ فقط به دوتا دانش آموز درشت هیکل دستور دادم زیر بازویش را بگیرند و به دفتر ببرند و من هم ظفرمندانه پدرش را با تلفن آگاه کردم تا او را از روی دستم بردارد!!!! همین.
آخر عرضه ی بیش از این را نداشتم و ندارم....
در عوض دوره ی کتاب های شهید مطهری و آقای قرائتی را با نمره ی بسیار خوب گذرانده ام.
تفسیر اکثر سور قرآن را با نمره ی عالی در برگه های ضمن خدمتم دارم.
جاذبه و دافعه ی علی (ع)را خط به خط حفظم و دنیای پس از مرگ را مثل کف دست می شناسم!!
آمادگی در برابر زلزله را در بیست دقیقه و با یک امتحان کتبی چهار گزینه ای گذرانده ام و 90ساعت امتیازش را هم از آن خود کرده ام.!!!
اما چه سود.
دوسال پیش که زلزله ی 4 ریشتری در شیراز آمد فقط گوش به رادیو بودیم ببینیم کجا چه اتفاقی افتاده. تا آمدم از زیر پتو بیرون بیایم و به اطرافم نگاه کنم زلزله آمده بود و رفته بود!!
در زنگ آمادگی برای زلزله در مدرسه فقط چند عکس تهیه کردیم برای ارسال به اداره.
چون آنها همین عکس ها را معیار مستند بودن و آماده بودن می دانند!
به مطالبی که تدریس می کنیم نگاهی انداختم.
همه اش به درد دنیای پس از مرگ می خورد. انگار بعد از زلزله و آتش سوزی و مردن است که ثمره و نتیجه ی آموزشم دیده می شود.
من وظایف شهردار را آموزش میدهم در حالی که کارهایی که آقای شهردار انجام می دهد و کل کل های سیاسی اش را انگار از آن بخش کتاب حذف کرده بودند.
من از قوه ی قضاییه و وظایفش می گویم ولی شاگردم پوزخندی می زند و ناتوانی دستگاه قضا را متذکر می شود.
من از رئیس جمهور می گویم و اجرای قانون، اما مگر قانونی وجود دارد؟
دانش آموزم می گفت اگر قانون وجود دارد چرا هنوز سرنوشت متهمان قطار تبریز، آتش سوزی درود زن، اختلاس بانک ملی، جزایری، زنجانی و ...نامشخص و فراموش شده هست! و من فقط توجیه کردم و دفاع!!
اما
اگر امروز پلاسکو بر سر خودش آوار شد و حداقل سازنده اش آن را طوری طراحی کرد که فقط در خودش تخریب شود می ترسم از روزی که برج میلاد تا جنوب شهرتهران را پوشش دهد و هتل چمران تا حوالی قصرالدشت را.
آری با این بی برنامگی ها باید سیاهپوش شهری شویم بعد از زلزله ای که تمام کوچه پس کوچه هایش را به "بن بست کده ای" تبدیل کند و من و دانش آموزانی که همه چیز می دانند جز قانون مندی و قانون گرایی و کمک به هم نوع.
من و شاگردانی که فقط مدرک داریم و الفبای شهروندی را نمی دانیم.
من و شاگردانی که که دوست داریم کمک کنیم ولی نمی دانیم چگونه؟!!
فقط تنها کاری که ازمان بر می آید اینکه عکس سلفی بگیریم.
عکس پروفایلمان را مشکی کنیم.
متن ادبی در رثای جانباختگان بنویسیم
و خودجوش شمع روشن کنیم در شهرهای مختلف.
بیایید فرهنگمان را، سیاست هایمان را، درس هایمان را داشته هایمان را وطن مان را
"به روز " کنیم.
مطلب مرتبط:
نظام آموزشی ایران
http://bit.ly/1kflAOr
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
تلنگر و تامل یک معلم بر حادثه پلاسکو
▪️ من سیاه پوش خودم هستم!
#اسعدی، دبیر متوسطه، استان فارس
💎من مشکی پوشم.
مشکی پوش آتش نشانان؟
مشکی پوش آنان که در زیر آوار ماندند؟
نه!!!!
هیچکدام!
من سیاهپوش خودم هستم!
سیاهپوش سه دهه معلمی کردن بدون آنکه هنوز استفاده از کپسول آتشنشانی را بلد باشم!
بدون آنکه بدانم یک مبتلا به سکته ی قلبی را چگونه از مرگ نجات دهم!
بدون آنکه بدانم چگونه دستان شکسته ای را آتل بندی کنم!
اما در سابقه ی تدریسم دهها تشویقی از مدیر و رییس و مدیرکل و وزیر اندوخته ام.
نزدیک به هزار ساعت دوره ی ضمن خدمت پشت سر گذاشته ام اما در لابه لای آنها هیچ اثری از امداد و نجات نیست.!!!!
فقط وقتی پدرم داشت در اثر سکته پرپر می شد، مات و مبهوت ایستادم و نظاره کردم....
تا تمام کرد!
فقط اشک ریختم و بر سر و صورت زدم
دقیقا کاری که از دست هر پیرزن و پیرمرد بیسواد روستایی هم بر می آید...!!!
وقتی دانش آموزم، بر اثر زمین خوردن زانویش آسیب دید؛ فقط به دوتا دانش آموز درشت هیکل دستور دادم زیر بازویش را بگیرند و به دفتر ببرند و من هم ظفرمندانه پدرش را با تلفن آگاه کردم تا او را از روی دستم بردارد!!!! همین.
آخر عرضه ی بیش از این را نداشتم و ندارم....
در عوض دوره ی کتاب های شهید مطهری و آقای قرائتی را با نمره ی بسیار خوب گذرانده ام.
تفسیر اکثر سور قرآن را با نمره ی عالی در برگه های ضمن خدمتم دارم.
جاذبه و دافعه ی علی (ع)را خط به خط حفظم و دنیای پس از مرگ را مثل کف دست می شناسم!!
آمادگی در برابر زلزله را در بیست دقیقه و با یک امتحان کتبی چهار گزینه ای گذرانده ام و 90ساعت امتیازش را هم از آن خود کرده ام.!!!
اما چه سود.
دوسال پیش که زلزله ی 4 ریشتری در شیراز آمد فقط گوش به رادیو بودیم ببینیم کجا چه اتفاقی افتاده. تا آمدم از زیر پتو بیرون بیایم و به اطرافم نگاه کنم زلزله آمده بود و رفته بود!!
در زنگ آمادگی برای زلزله در مدرسه فقط چند عکس تهیه کردیم برای ارسال به اداره.
چون آنها همین عکس ها را معیار مستند بودن و آماده بودن می دانند!
به مطالبی که تدریس می کنیم نگاهی انداختم.
همه اش به درد دنیای پس از مرگ می خورد. انگار بعد از زلزله و آتش سوزی و مردن است که ثمره و نتیجه ی آموزشم دیده می شود.
من وظایف شهردار را آموزش میدهم در حالی که کارهایی که آقای شهردار انجام می دهد و کل کل های سیاسی اش را انگار از آن بخش کتاب حذف کرده بودند.
من از قوه ی قضاییه و وظایفش می گویم ولی شاگردم پوزخندی می زند و ناتوانی دستگاه قضا را متذکر می شود.
من از رئیس جمهور می گویم و اجرای قانون، اما مگر قانونی وجود دارد؟
دانش آموزم می گفت اگر قانون وجود دارد چرا هنوز سرنوشت متهمان قطار تبریز، آتش سوزی درود زن، اختلاس بانک ملی، جزایری، زنجانی و ...نامشخص و فراموش شده هست! و من فقط توجیه کردم و دفاع!!
اما
اگر امروز پلاسکو بر سر خودش آوار شد و حداقل سازنده اش آن را طوری طراحی کرد که فقط در خودش تخریب شود می ترسم از روزی که برج میلاد تا جنوب شهرتهران را پوشش دهد و هتل چمران تا حوالی قصرالدشت را.
آری با این بی برنامگی ها باید سیاهپوش شهری شویم بعد از زلزله ای که تمام کوچه پس کوچه هایش را به "بن بست کده ای" تبدیل کند و من و دانش آموزانی که همه چیز می دانند جز قانون مندی و قانون گرایی و کمک به هم نوع.
من و شاگردانی که فقط مدرک داریم و الفبای شهروندی را نمی دانیم.
من و شاگردانی که که دوست داریم کمک کنیم ولی نمی دانیم چگونه؟!!
فقط تنها کاری که ازمان بر می آید اینکه عکس سلفی بگیریم.
عکس پروفایلمان را مشکی کنیم.
متن ادبی در رثای جانباختگان بنویسیم
و خودجوش شمع روشن کنیم در شهرهای مختلف.
بیایید فرهنگمان را، سیاست هایمان را، درس هایمان را داشته هایمان را وطن مان را
"به روز " کنیم.
مطلب مرتبط:
نظام آموزشی ایران
http://bit.ly/1kflAOr
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
توانا
نظام آموزشی ایران
مطلب ارسالی همراهان توانا
پلاسکو؛ما متهمیم!
سلفی گرفتن چند نوجوان یا جوان با دود برخاسته از پلاسکو سند بی فرهنگی یا از دست رفتن تمامیت اخلاق در جامعه ما نیست.
ما در خیلی زمینه ها فقیریم و در بحث فرهنگ فقیرتر!
فروکاستن فاجعه پلاسکو به راه بند آوردن یا سلفی گرفتن نشانگر عدم درک درست از دردها و بیماری های اجتماعی است.
ما معترضین به سلفی های پلاسکو زمانی که از تربیون های رسمی و نیمه رسمی برای تماشای اعدام روز بعد تشویق و دعوت میشویم چقدر رگ روشنفکری مان باد می کند که معترض این دعوت به تماشای مرگ شویم؟
وقتی الهه راستگو در خیانتی آشکار به رای مردم تهران با پشت کردن به اتحاد اصلاح طلبان برای ستاندن سکان شهرداری از قالیباف ناکارآمد امری غیر اخلاقی مرتکب شد،چه کردیم؟
مهندس چمران در کمتر از یک روز در همدستی و همداستانی با قالیباف یاشار سلطانی را به جرم افشای املاک نجومی به حبس و بند انداخت،الان مهندس چمران کجای کار ایستاده است؟
طلبکار است یا بدهکار؟
اینروزها دوستان قالیباف دوره افتاده و ماله از پی ماله ناکارآمدی سردار را توجیه می کنند.
پاساژ علاءالدین هم پلاسکویی دیگر است.پل صدری که سردار عرصه های جهاد و انتخابات با رقمی تریلیاردی و از جیب مردم پایتخت بنا کرد در برابر چند ریشتر زلزله مقاوم است؟
تونل و زیرگذر توحید تا کنون باعث مرگ چندین و چند موتور سوار شده با ریزش های متعدد آب و فروریختن سقف
شاهکارهای انتخاباتی سردار به قیمت جان انسان های بیگناه دارد تمام میشود.
آیا از دلایل اعدام غلامرضا نیک پی شهردار تهران در دوره پهلوی به دست انقلابیون خبر داریم؟
شورای شهر جای حسین رضا زاده وزنه بردار،هادی ساعی تکواندوکار،علیرضا دبیر و عباس جدیدی کشتی گیر،حاج حبیب کاشانی مجهول التخصص و دیگرانی که اینکاره نیستند نیست.
باور کنیم که این آقایان خیلی پیشتر با اعتباری که مردم در میدان های ورزشی ارزانی شان کردند سلفی گرفتند.
با مدال هایشان سلفی گرفتند
با خون سلفی گرفتند
با مرگ سلفی گرفتند...
مهدی رازقندی
مرتبط:
نیکپی، شهرداری که تیرباران شد!
http://bit.ly/2eDek1O
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
پلاسکو؛ما متهمیم!
سلفی گرفتن چند نوجوان یا جوان با دود برخاسته از پلاسکو سند بی فرهنگی یا از دست رفتن تمامیت اخلاق در جامعه ما نیست.
ما در خیلی زمینه ها فقیریم و در بحث فرهنگ فقیرتر!
فروکاستن فاجعه پلاسکو به راه بند آوردن یا سلفی گرفتن نشانگر عدم درک درست از دردها و بیماری های اجتماعی است.
ما معترضین به سلفی های پلاسکو زمانی که از تربیون های رسمی و نیمه رسمی برای تماشای اعدام روز بعد تشویق و دعوت میشویم چقدر رگ روشنفکری مان باد می کند که معترض این دعوت به تماشای مرگ شویم؟
وقتی الهه راستگو در خیانتی آشکار به رای مردم تهران با پشت کردن به اتحاد اصلاح طلبان برای ستاندن سکان شهرداری از قالیباف ناکارآمد امری غیر اخلاقی مرتکب شد،چه کردیم؟
مهندس چمران در کمتر از یک روز در همدستی و همداستانی با قالیباف یاشار سلطانی را به جرم افشای املاک نجومی به حبس و بند انداخت،الان مهندس چمران کجای کار ایستاده است؟
طلبکار است یا بدهکار؟
اینروزها دوستان قالیباف دوره افتاده و ماله از پی ماله ناکارآمدی سردار را توجیه می کنند.
پاساژ علاءالدین هم پلاسکویی دیگر است.پل صدری که سردار عرصه های جهاد و انتخابات با رقمی تریلیاردی و از جیب مردم پایتخت بنا کرد در برابر چند ریشتر زلزله مقاوم است؟
تونل و زیرگذر توحید تا کنون باعث مرگ چندین و چند موتور سوار شده با ریزش های متعدد آب و فروریختن سقف
شاهکارهای انتخاباتی سردار به قیمت جان انسان های بیگناه دارد تمام میشود.
آیا از دلایل اعدام غلامرضا نیک پی شهردار تهران در دوره پهلوی به دست انقلابیون خبر داریم؟
شورای شهر جای حسین رضا زاده وزنه بردار،هادی ساعی تکواندوکار،علیرضا دبیر و عباس جدیدی کشتی گیر،حاج حبیب کاشانی مجهول التخصص و دیگرانی که اینکاره نیستند نیست.
باور کنیم که این آقایان خیلی پیشتر با اعتباری که مردم در میدان های ورزشی ارزانی شان کردند سلفی گرفتند.
با مدال هایشان سلفی گرفتند
با خون سلفی گرفتند
با مرگ سلفی گرفتند...
مهدی رازقندی
مرتبط:
نیکپی، شهرداری که تیرباران شد!
http://bit.ly/2eDek1O
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Tavaana
اعدام غلامرضا نیکپی، شهردار تهران
توانا- غلامرضا نیکپی از شهریور ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۶ و به مدت هشتادونه ماه شهردار تهران بود. او در جریان دستگیری برخی از سران شاه توسط دولت ازهاری در پیش از انقلاب، بازداشت شد و به زندان افتاد.
Audio
تقدیم به همه اتشنشانان تهران
شعر و دکلمه از مهتاب توکلی از هموطنان خارج از ایران
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
شعر و دکلمه از مهتاب توکلی از هموطنان خارج از ایران
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویرجینیا وولف، رماننویس و منتقد فمینیست
https://goo.gl/cw2ckP
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
https://goo.gl/cw2ckP
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آموزشکده توانا
ویرجینیا وولف، رماننویس و منتقد فمینیست https://goo.gl/cw2ckP https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
زادروز ویرجینیا وولف، رماننویس و منتقد فمینیست
goo.gl/2pp7rk
آدلاین ویرجینیا وولف، رماننویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویهی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانوادهی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و منتقدی مشهور بود. و همسرش لئونارد وولف کتابهایی در زمینهی اقتصاد و سیاست نوشته بود. چارلز داروین از بستگان وولف بود و خانهی آنها مدام در آمد و شد بزرگان و فرهیختگان قرار داشت. کتابخانهی پدر پر از کتابهایی بود که ویرجینیا از نوجوانی از آنها بهره میبرد. او آثار نویسندگان بزرگی همچون جیمز جویس، هنری جیمز و مارسل پروست را در این کتابخانه خوانده بود.
ویرجینیا در سیزدهسالگی مادرش را از دست داد و پس از این حادثهی دلخراش ناگهانی، ویرجینیا خواهر ناتنیاش را نیز از دست داد. فشارهای عصبی وارد شده بر ویرجینیا در اثر این فقدانها موجب شد که دو سال بعد ویرجینیا دچار حملهی عصبی بشود. با همه ی این دشواریها ویرجینیا بین سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱ موفق شد در دانشکدهی زنان کالج سلطنتی لندن درسهایی در زبان یونانی و لاتین و آلمانی و همچنین تاریخ بخواند. ویرجینیا ۲۲ سال داشت که پدرش را نیز از دست داد.
از میان آثار ویرجینیا وولف کتابهای «اتاقی از آن خود» توسط نشر نیلوفر و با ترجمهی صفورا نوربخش، «موجها» با ترجمهی مهدی غبرایی و توسط نشر افق، «به سوی فانوس دریایی» ترجمهی صالح حسینی- که بعدها این ترجمه لغو مجوز شد-، و … به فارسی ترجمه شده است.
از معروفترین اثر وولف که از قضا داستان هم نیست، کتاب «اتاقی از آن خود» است. این کتاب را وولف در سن ۴۷ سالگی خود منتشر کرد. این کتاب در کلاسهای آئین نگارش پایههای مختلف در دانشگاه تدریس میشود.بسیاری از منتقدان این کتاب را شکلدهندهی جریان فکری فمینیستی و نقد ادبی فمینیستی میدانند.فکر نوشتن این کتاب زمانی در ذهن وولف جرقه خورد که در بستر بیماری افتاده بود. او قصد داشت کتاب امواج را شروع کند اما اندیشه ی نوشتن «اتاقی از آن خود» رهایش نمیکرد. او در مورد نوشتن این کتاب میگوید: «با چنان سرعتی مینوشتم که وقتی قلم به دست میگرفتم مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد.
با نهایت سرعتی که میتوانستم مینوشتم؛ بیش از حد سریع، چون حالا برای تصحیح آن نوشتهها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم آزادی میدهد و اجازه میدهد از فکری به فکر دیگر بپرد.» ویرجینیا وولف در بخشی از این کتاب به شکسپیر اشاره میکند که چگونه این فرصت را پیدا کرد به لندن برود و به تماشاخانههای آنجا راه پیدا کند و بعد از ما میخواهد که خواهر شکسپیر و موقعیت او را در ذهنمان تجسم کنیم: «هنرش را روی صحنهها، وهوشش را در خيابانها میآزمود و حتی به كاخ ملكه هم راه يافت. فرض كنيم در اين بين خواهر فوقالعاده بااستعداد او در خانه مانده بود. او هم به اندازهی برادرش ماجراجو و خلاق بود و برای ديدن دنيا اشتياق داشت. اما او را به مدرسه نفرستادند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/cw2ckP
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/2pp7rk
آدلاین ویرجینیا وولف، رماننویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویهی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانوادهی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و منتقدی مشهور بود. و همسرش لئونارد وولف کتابهایی در زمینهی اقتصاد و سیاست نوشته بود. چارلز داروین از بستگان وولف بود و خانهی آنها مدام در آمد و شد بزرگان و فرهیختگان قرار داشت. کتابخانهی پدر پر از کتابهایی بود که ویرجینیا از نوجوانی از آنها بهره میبرد. او آثار نویسندگان بزرگی همچون جیمز جویس، هنری جیمز و مارسل پروست را در این کتابخانه خوانده بود.
ویرجینیا در سیزدهسالگی مادرش را از دست داد و پس از این حادثهی دلخراش ناگهانی، ویرجینیا خواهر ناتنیاش را نیز از دست داد. فشارهای عصبی وارد شده بر ویرجینیا در اثر این فقدانها موجب شد که دو سال بعد ویرجینیا دچار حملهی عصبی بشود. با همه ی این دشواریها ویرجینیا بین سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱ موفق شد در دانشکدهی زنان کالج سلطنتی لندن درسهایی در زبان یونانی و لاتین و آلمانی و همچنین تاریخ بخواند. ویرجینیا ۲۲ سال داشت که پدرش را نیز از دست داد.
از میان آثار ویرجینیا وولف کتابهای «اتاقی از آن خود» توسط نشر نیلوفر و با ترجمهی صفورا نوربخش، «موجها» با ترجمهی مهدی غبرایی و توسط نشر افق، «به سوی فانوس دریایی» ترجمهی صالح حسینی- که بعدها این ترجمه لغو مجوز شد-، و … به فارسی ترجمه شده است.
از معروفترین اثر وولف که از قضا داستان هم نیست، کتاب «اتاقی از آن خود» است. این کتاب را وولف در سن ۴۷ سالگی خود منتشر کرد. این کتاب در کلاسهای آئین نگارش پایههای مختلف در دانشگاه تدریس میشود.بسیاری از منتقدان این کتاب را شکلدهندهی جریان فکری فمینیستی و نقد ادبی فمینیستی میدانند.فکر نوشتن این کتاب زمانی در ذهن وولف جرقه خورد که در بستر بیماری افتاده بود. او قصد داشت کتاب امواج را شروع کند اما اندیشه ی نوشتن «اتاقی از آن خود» رهایش نمیکرد. او در مورد نوشتن این کتاب میگوید: «با چنان سرعتی مینوشتم که وقتی قلم به دست میگرفتم مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد.
با نهایت سرعتی که میتوانستم مینوشتم؛ بیش از حد سریع، چون حالا برای تصحیح آن نوشتهها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم آزادی میدهد و اجازه میدهد از فکری به فکر دیگر بپرد.» ویرجینیا وولف در بخشی از این کتاب به شکسپیر اشاره میکند که چگونه این فرصت را پیدا کرد به لندن برود و به تماشاخانههای آنجا راه پیدا کند و بعد از ما میخواهد که خواهر شکسپیر و موقعیت او را در ذهنمان تجسم کنیم: «هنرش را روی صحنهها، وهوشش را در خيابانها میآزمود و حتی به كاخ ملكه هم راه يافت. فرض كنيم در اين بين خواهر فوقالعاده بااستعداد او در خانه مانده بود. او هم به اندازهی برادرش ماجراجو و خلاق بود و برای ديدن دنيا اشتياق داشت. اما او را به مدرسه نفرستادند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/cw2ckP
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
.
زادروز ویرجینیا وولف، رماننویس و منتقد #فمینیست
آدلاین #ویرجینیا_وولف، رماننویس، #ناشر، #منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویهی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانوادهی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و…
زادروز ویرجینیا وولف، رماننویس و منتقد #فمینیست
آدلاین #ویرجینیا_وولف، رماننویس، #ناشر، #منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویهی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانوادهی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و…
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
هر سوالی درباره فیلترشکن ها، اپلیکیشن ها، امنیت وب و کامپیوتر دارید از طریق ایمیل tech@tavaana.org از تواناتک بپرسید.
@tavaanatech
@tavaanatech
Forwarded from بشکن Beshkan
هات اسپات شیلد - ۴.۸.۵.apk
11.4 MB
☝️☝️☝️آخرین نسخه فیلترشکن هات اسپات شیلد (نسخه ۴.۸.۵) برای اندروید☝️☝️☝️ برای عضویت در بشکن به http://goo.gl/A7DbzA بروید. سوالات خود را از tech@tavaana.org بپرسید.
www.telegram.me/beshkan
www.telegram.me/beshkan
'فروشنده' نامزد اسکار شد
goo.gl/oZbLCG
فیلم فروشنده ساخته اصغر فرهادی به عنوان یکی از نامزدهای اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان معرفی شد.
این دومین بار است که اصغر فرهادی نامزد اسکار در این بخش میشود. او این جایزه را در سال ۲۰۱۲ برای فیلم جدایی نادر از سیمین گرفت.
این فیلم پیشتر به فهرست ۹ نامزد نهایی این بخش راه یافته بود.
تونی اردمن (آلمان)، مردی به نام اووه (سوئد)، تنا (استرالیا) و سرزمین مین (دانمارک) رقبای فروشنده در بخش بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان هستند.
'گزارش کامل را در بیبیسی فارسی بخوانید:
http://bbc.in/2jmyXjx
اصغر فرهادی در پی راه یافتن فیلم «فروشنده» به فهرست ۵ فیلم نامزد نهایی اسکار گفت: آرزو میکردم این خبر خوشحال کننده را در روزهایی میشنیدم که مردم ایران غرق در اندوه حادثه تلخ فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از هموطنانمان و همچنین قهرمانان بزرگوار و فروتن آتشنشانی نبودند.
این کارگردان برگزیده اسکار در پی اعلام خبر راه یافتن «فروشنده» به فهرست ۵ نامزد نهایی اسکار متنی را در پاسخ به ایسنا نوشت: «افتخار بزرگیست که نام ایران را در جمع کشورهای سازنده بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان میبینم. آرزو میکردم این خبر خوشحال کننده را در روزهایی میشنیدم که مردم ایران غرق در اندوه حادثه تلخ فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از هموطنانمان و همچنین قهرمانان بزرگوار و فروتن آتشنشانی نبودند. برای خانوادههای این عزیزان از صمیم قلب آرزوی بردباری دارم.
به همه همراهانم در ساخت فیلم «فروشنده» تبریک میگویم و به این بهانه یاد میکنم از دوست و همکار نازنینم یدالله نجفی که سال گذشته در چنین روزهایی ما را برای همیشه ترک کرد،روحش أرام.»
به گزارش ایسنا، در حالی فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی در لیست پنج نامزد نهایی اسکار خارجی قرار گرفت که این کارگردان ایرانی پیش از این با فیلم «جدایی نادر از سیمین» برای اولینبار سینمای ایران را صاحب اسکار کرد و تاکنون فیلمهای «گذشته» و «درباره الی» اصغر فرهادی نیز از سوی ایران به آکادمی اسکار معرفی شده است.
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/oZbLCG
فیلم فروشنده ساخته اصغر فرهادی به عنوان یکی از نامزدهای اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان معرفی شد.
این دومین بار است که اصغر فرهادی نامزد اسکار در این بخش میشود. او این جایزه را در سال ۲۰۱۲ برای فیلم جدایی نادر از سیمین گرفت.
این فیلم پیشتر به فهرست ۹ نامزد نهایی این بخش راه یافته بود.
تونی اردمن (آلمان)، مردی به نام اووه (سوئد)، تنا (استرالیا) و سرزمین مین (دانمارک) رقبای فروشنده در بخش بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان هستند.
'گزارش کامل را در بیبیسی فارسی بخوانید:
http://bbc.in/2jmyXjx
اصغر فرهادی در پی راه یافتن فیلم «فروشنده» به فهرست ۵ فیلم نامزد نهایی اسکار گفت: آرزو میکردم این خبر خوشحال کننده را در روزهایی میشنیدم که مردم ایران غرق در اندوه حادثه تلخ فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از هموطنانمان و همچنین قهرمانان بزرگوار و فروتن آتشنشانی نبودند.
این کارگردان برگزیده اسکار در پی اعلام خبر راه یافتن «فروشنده» به فهرست ۵ نامزد نهایی اسکار متنی را در پاسخ به ایسنا نوشت: «افتخار بزرگیست که نام ایران را در جمع کشورهای سازنده بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان میبینم. آرزو میکردم این خبر خوشحال کننده را در روزهایی میشنیدم که مردم ایران غرق در اندوه حادثه تلخ فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از هموطنانمان و همچنین قهرمانان بزرگوار و فروتن آتشنشانی نبودند. برای خانوادههای این عزیزان از صمیم قلب آرزوی بردباری دارم.
به همه همراهانم در ساخت فیلم «فروشنده» تبریک میگویم و به این بهانه یاد میکنم از دوست و همکار نازنینم یدالله نجفی که سال گذشته در چنین روزهایی ما را برای همیشه ترک کرد،روحش أرام.»
به گزارش ایسنا، در حالی فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی در لیست پنج نامزد نهایی اسکار خارجی قرار گرفت که این کارگردان ایرانی پیش از این با فیلم «جدایی نادر از سیمین» برای اولینبار سینمای ایران را صاحب اسکار کرد و تاکنون فیلمهای «گذشته» و «درباره الی» اصغر فرهادی نیز از سوی ایران به آکادمی اسکار معرفی شده است.
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
1,691 Likes, 18 Comments - توانا: آموزشكده جامعه مدنى (@tavaana) on Instagram: “. 'فروشنده' نامزد اسکار شد . فیلم #فروشنده ساخته #اصغر_فرهادی به عنوان یکی از نامزدهای #اسکار…