آموزشکده توانا
61.2K subscribers
28.1K photos
35K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
زادروز پدر داستان نویسی نوین ایران، محمدعلی جمالزاده
goo.gl/17KQbZ

جمالزاده دوره‌ی کودکی خود را در اصفهان گذراند اما پس از ده سالگی به همراه پدر به سفر می‌رفت. در همین سن و سال بود که پدرش در تهران اقامت گزید. پس از سه سال و در حالی که محمدعلی دوازده سال داشت پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد. جمالزاده‌ی پسر در بیروت بود که اوضاع ایران دچار تغییر شد. محمدعلی‌شاه مجلس را به توپ بست. پدر که قصد آن داشت که به عتبات برود در همدان به دست نیروهای دولتی افتاد و او را به بروجرد تحویل دادند و به دستور حاکم این شهر، امیر افخم با طناب دار اعدام شد. برخی معتقدند که او را مسموم کرده و کشته‌اند. محمدعلی جمالزاده در بیروت با ابراهیم پورداوود، ایران‌شناس و پژوهشگر اوستا و همین‌طور مهدی ملک‌زاده، فرزند ملک‌المتکلمین هم‌دوره و هم‌کلاس بوده است. در سال ۱۹۱۰ جمالزاده آهنگ رفتن به اروپا کرد تا در آن‌جا تحصیل کند.

او تا سال ۱۹۱۱ در لوزان سوئیس ماند اما در نهایت به شهر دیژون در فرانسه رفت و از آن‌حا دیپلم حقوق گرفت. عده‌ای از مخالفان استبداد قاجاری به رهبری سید حسن تقی‌زاده در برلن آلمان گرد هم آمدند. جمالزاده از سوئیس به آن‌ها پیوست. پس از آن جمالزاده به ایران آمد و در کرمانشاه روزنامه رستاخیز را انتشار داد. بار دیگر به آلمان بازگشت و در روزنامه کاوه به فعالیت پرداخت. جمالزاده در «کاوه» در موضوعاتی مانند سیاست، اقتصاد، ایران‌شناسی و فرهنگ و ادب مقالات متععدی نوشت.

نخستین کتابی که جمالزاده نوشت «گنج شایان» نام داشت که در سال ۱۹۱۸ انتشار یافت که در زمینه اقتصاد ایران بود و مجله کاوه از آن به عنوان به‌ترین اثرهایی که تا آن روز در زبان فارسی در حوزه‌ی اقتصاد نوشته شده است نام برد. جمالزاده هم‌چنان به نوشتن مقاله در روزنامه کاوه ادامه داد. در سال ۱۳۰۰ شمسی- ۱۹۲۱ میلادی- بود که جمالزاده داستان کوتاه «یکی بود، یکی نبود» را منتشر ساخت. در همین سال داستان طنز انتقادی‌ای با نام “فارسی شکر است” را در مجله کاوه به چاپ رسانید.

در مورد جمالزاده بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/2fgM1mu

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Forwarded from بشکن Beshkan
خبرنامه جدید بشکن با آپدیت همه موارد، فردا منتشر می‌شود. اگر هنوز مشترک نیستید برای عضویت در بشکن به http://goo.gl/A7DbzA بروید. سوالات خود را از tech@tavaana.org بپرسید.
www.telegram.me/beshkan
روستای مارین، بهشت گم‌شده‌ی کهگلیویه و بویراحمد

https://www.instagram.com/p/BPLCznXB_M7/

«کارت نکه ای میره م
امشو شومت نمیرم
زنکو بیلش ورداشت
جو و گنملش کاشت
مردکو هم رر وابی
ره و سوار خر وابی
سی او گنم و جویو
گسنه خوسی او شویو»

در ۳۶ کیلومتری شمال شهرستان گچ‌ساران روستایی است دیدنی که می‌توان نام آن را به راستی «بهشت گم‌شده» گذاشت؛ نام این روستا «مارین» است.
این روستا یکی از روستاهای تاریخی ایران است؛ راه سلطنتی شوش به تخت‌جمشید و بیشاپور از ۷ کیلومتری این روستا عبور می‌کند. بیشاپور یکی از شهرهای باستانی ایران است که در کازرون در استان فارس قرار گرفته است که در زمان ساسانیان ساخته شده، که امروز تنها ویرانه‌ای از آن برجای مانده است. موقعیت روستای مارین در دوره‌های هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان سبب شده است که در این روستا قلعه‌های متعدد راه‌بانی وجود داشته باشد.

شرایط آب و هوا و هم‌چنین شکل معماری و بافت تاریخی این روستا سبب شده است که بسیاری‌ها از این روستا به عنوان «ماسوله‌ی دوم» یاد کنند. این روستا نیز مانند ماسوله معماری‌اش به شکلی است که حیاط یک خانه مشرف می‌شود به پشت‌بام خانه‌ی دیگر. در بیش‌تر خانه‌های این روستا از سنگ و خشت و گِل و آجر و تیرهای چوبی استفاده می‌شود. خانه‌باغ‌های روستا زیبایی ِ این روستای تاریخی را دو چندان کرده‌ است. چشمه‌های مارین که از دل زمین می‌جوشند وجود باغستان‌های زیبا و گردش‌گاهی را موجب شده است. آب‌وهوای «مارین» در فصل بهار و پائیز ملایم و روح‌نواز است اما تابستان‌های گرم و زمستان‌های سرد و خشک دارد. مردم این روستا به گویش دیلی صحبت می‌کنند که گویش مشترک روستاهای دیل و مارین و شهرستان سپیدان است.

بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/1FrlkVz

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
زادروز به.آذین، نویسنده و مترجم

کم‌تر رمان‌خوانی است که رمان‌های «جان شیفته» و «ژان کریستف»، اثر رومن رولان و یا «دُنِ آرام» نوشته‌ی میخائیل شولوخف را نخوانده باشد. مترجم این آثار ارزش‌مند ِ ادبیات کسی نیست جز محمود اعتمادزاده. محمود اعتماد‌زاده مشهور به م.ا.به‌آذین، نویسنده و مترجم شناخته‌شده‌ی ایرانی در بیست‌وسوم دی‌ماه ۱۲۹۳ شمسی در کوچه‌ی خُمِران چهل‌تن ِ شهر رشت و در یک خانواده‌ی «بازرگان-خرده‌مالک» به دنیا آمد.

در سال ۱۳۲۲ یا ۲۳ عضو حزب توده شد. او خلاف بسیاری‌ از روشن‌فکران زمانه‌اش که مدتی عضو حزب توده شدند و بعد گسستند تا پایان عضو حزب توده باقی ماند. پس از انقلاب اسلامی به‌آذین تحت تاثیر حزب توده از کانون نویسندگان که خود از بنیان‌گذاران آن بود و در هیات دبیران آن فعالیت داشت جدا شد و به تعبیری انشعاب کرد و «شورای نویسندگان و هنرمندان» را بنا نهاد.

باقر پرهام در مورد این ماجرا چنین می‌گوید: «نکته‌ی عجیب برای ما این بود که می‌دیدیم اعتراض‌های کانون به موارد نقض آزادی بیان و امنیت کارکنان مطبوعات، مطبوع طبع توده‌ای‌های کانون نیست و هر روز که می‌گذرد، در این مورد به خصوص، بیشتر مورد اعتراض آنان در داخل کانون قرار می‌گیریم، چندان که دیگر می‌دیدیم که این‌ها دارند به راستی عرصه را بر ما تنگ‌تر می‌کنند و اگر بخواهیم به دلخواه‌شان عمل کنیم، در واقع باید بپذیریم که کانون چیزی نباشد جز زائده‌ی بی‌بو و خاصیتی از حکومت تازه تاسیس اسلامی.» مدارا و حتا هم‌کاری حزب توده با جمهوری اسلامی چندان نپائید و جمهوری اسلامی آن‌ها را نیز قلع و قمع کرد. به‌آذین در ۱۷ بهمن‌ماه ۱۳۶۱ و در جریان دست‌گیری‌های گسترده‌ی اعضای حزب توده ایران دست‌گیر شد.

به‌آذین در برنامه‌ای تلویزیونی که توسط جمهوری اسلامی به نمایش درمی‌آمد مجبور شد علیه خود اعتراف کند و به نفی ایدئولوژی خود و حزب توده بپردازد. به‌آذین در خاطرات خود در مورد بازداشتش چنین می‌نویسد: «در نيمه بيداری گرم و آسوده‌ی بامداد، نزديک ساعت ھفت روز يكشنبه ۱۷ بھمن ۱۳۶۱، زنگ بلند و مكرّر و ناشكيبای در خانه باقيمانده‌ی خواب را از چشمانم پراند. كه می‌توانست باشد، چه می‌خواست؟در خانه، من بودم و ھمسرم: من شصت و ھشت و او شصت وچھارساله. تا از بستر برخيزم و چيزی بپوشم و در باز كنم، صدای قدمھايی كه باشتاب پشت‌بام خانه را می‌نورديدند به من ھشدار داد كه آن‌چه در اين چند ھفته انتظارش می‌رفت به سراغم آمده است.»

به‌آذین باور ندارد که به این شکل بازداشت شود چرا که خود را هم مسیر با انقلاب می‌داند: «رهرو راه انقلاب بوده‌ام و هستم، و با نظام برخاسته از انقلاب، هرچند که با من سر ناسازگاری داشته باشد، نمی‌خواهم ناسازگار باشم... من خود را با بازجوی جوان و قدرت انقلابی که او نماینده‌ی آن بود در یک صف می‌دانستم. انقلاب را من نزدیک چهل سال خواسته بودم و در راه آن پیوسته در بالاترین حد امکانم کوشیده و رنج برده بودم، و اکنون با صورت اسلامی آن که سرانجام پیروز گشته بود، کمترین دشمنی یا ستیز نداشتم...»

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/4AEMIj

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
تشت زنی خانم «زهرا نیک بین» از گروه «آوای گیل»

goo.gl/zzA27i

«تشت زنی» هنوز در بسیاری از مناطق شمالی ایران مرسوم است. زنان شمالی در مراسم‌ شاد همجون عروسی با استفاده از تشت به سبک خاصی می‌نوازند تا شادی جشن‌هایشان رو افزون کنند.

گروه موسیقی «آوای گیل» در راستای دستیابی به فرم صدای مطلوب تر و رنگ صدای نزدیک تر به موسیقی فولکلور گیلان به جز استفاده از سازهای موسیقی ملی ایران از سازهای اختصاصی گیلانی از جمله «نی لبک»، «نقاره گالشی»، «کرنا»، «دس سنج» و دیگر سازهای جنبی محلی استفاده می نماید. همچنین در اجرای قطعات فولکلور و قدیمی با توجه به روایت های مختلف و تنوع لهجه ها با حساسیت زیادی در این موضوع دقت و بررسی می نماید تا از درست ترین روایت ها و اشعار و حتی نوع تلفظ لهجه ها استفاده گردد.

اعضای گروه موسیقی آوای گیل:

زهرا نیک بین: همخوان و نوازنده تشت

سجاد حسن پور: خواننده

سیاوش محمدی: کمانچه

کاوه پیرکندی: نی و نی لبک

حسن غلامپور: نقاره و تنبک

ایمان علیزاده: تار باس

کوروش فهیمی: سه تار و سرپرست گروه

مرضیه محمدی: سه تار

مهدی رمضانی: تنبک و دایره

کتایون تقی پور: همخوان

آدرس وب‌سایت آوای گیل: bit.ly/1oGoyyt

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آموزشکده توانا
سوزی ساده‌لوح نبود bit.ly/1qejWkC https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سوزی ساده‌لوح نبود
bit.ly/1qejWkC

در سال ۲۰۰۹ زنی میانسال با صورتی بدون آرایش، موهای ژولیده، و لهجه‌ای روستایی در میان بهت تماشاچیان مسابقه تلویزیونی «بریتانیا استعداد دارد» روی استیج برنامه مقابل داوران می‌ایستد. پچ‌پچ و خنده در سالن موج می‌زند، حتی چهره برخی تماشاچیان نشان از مشمئز‌شدن‌شان دارد و برق تمسخر در چشم‌های داوران نیز دیده می‌شود. زن ترانه «من رویایی دیدم» را برای خواندن انتخاب کرده است و بیت اول را می‌خواند، جمعیت از صدای دلنشینش شگفت‌زده می‌شود. صدایش در میان سوت و دستی که جانشین نجواهای تمسخرآمیز شده بالاتر می‌رود. حالا تمام جمعیت به احترامش از جا بلند می‌شوند. سوزان بویل در ۴۷ سالگی یک شبه راه شهرت را پیمود.

سوزان بویل متولد ۱۹۶۱ در یکی از روستاهای اسکاتلند است. مادرش تایپیست و پدرش، معدن‌چی و از سربازان جنگ جهانی دوم بود، او صدای گو‌ش‌نوازی داشت و به همین دلیل در کافه‌ها ترانه‌ می‌خواند.

خانواده‌ سوزان تصور می‌کردند که به دلیل کمبود اکسیژن در زمان تولدش، از قدرت یادگیری محروم شده است. سوزان اظهار داشت که «در کودکی مورد آزار واقع می‌شد و در مدرسه او را "سوزی ساده‌لوح" صدا می‌زدند.»

اما در سال ۲۰۱۰ پزشکان تشخیص دادند که سوزان دارای سندرم «آسپرگر» است. اختلال آسپرگر نوعی اختلال زیستی ـ عصبی است که با تاخیر در انجام مهارت‌های حرکتی نمود پیدا می‌کند. وجه تمایز این سندرم از مبتلایان به اوتیسم کلاسیک، حفظ مهارت‌های تکلمی و هوش طبیعی است. توانایی‌ها و روابط اجتماعی ضعیف، رفتارهای وسواسی و تکراری و خویشتن ـ محوری در مبتلایان دیده می‌شود...

بیشتر بخوانید:
bit.ly/1qejWkC

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
مادر یک زندانی سیاسی اعتصابی در بیمارستان بستری شد
goo.gl/kxmCOE

روز چهارشنبه در هفتاد و دومین روز اعتصاب غذای علی شریعتی در زندان اوین، خانم شایسته شهیدی، مادر این زندانی سیاسی، در بیمارستان بستری شد.

به گفته نزدیکان این خانواده، پزشکان علت بستری شدن را حمله قلبی ناشی از فشارهای عصبیی ذکر کرده‌اند.

مطلب مرتبط:
آرش صادقی، زندانی عدالت تراسیماخوسی
http://bit.ly/2gtKJ7C
حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO
حقوق زندانیان
http://bit.ly/2fayaO8
کتاب کنش‌های کوچک ایستادگی:
https://goo.gl/meeP0A

ساعت دوازده ظهر امروز یک طوفان توییتری در حمایت از علی شریعتی خواهد بود... هشتگ از طرف خانواده‌اش اعلام خواهد شد.

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Forwarded from @MAZIYARMUSIC
GOLI
Maziyar Taghibeyk
ناصر اشجاری، فعال مدنی، روز شنبه ۱۸ دی‌ماه در خانه‌اش در تهران بازداشت شد.

به گفته منابع آگاه، ماموران وزارت اطلاعات آقای اشجاری را در خانه‌اش در تهران بازداشت نموده و موبایل و کامپیوتر ایشان را با خود بردند.

از اتهام و علت بازداشت این فعال مدنی اطلاعی در دست نیست.

آقای اشجاری در مراسم یادبود برخی از جان باختگان حوادث پس از انتخابات شرکت داشته و با زندانیان سیاسی و خانواده‌های جان‌باختگان رویدادهای پس از انتخابات دیدار داشته است.

goo.gl/9PSyEb

مطالب مرتبط:

حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO
حقوق زندانیان
http://bit.ly/2fayaO8
کتاب کنش‌های کوچک ایستادگی:
https://goo.gl/meeP0A

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آیا تربیت خانوادگی می تواند باعث بروز اختلالات جنسی شود؟

پاسخ شهرزاد پورعبدالله به سوالات کاربران
goo.gl/f5GJbX

در بروز اختلالات جنسی عوامل مختلفی دخیل هستند: عوامل بیولوژیکی، عوامل روحی-روانی و عدم بهره‌مندی از آموزش جنسی. پیام‌های منفی‌ایی که در دوران کودکی و نوجوانی در مورد مسایل جنسی می‌شنویم، سکسوالیته‌ی ما را شکل می‌دهند. ریشه بخش بزرگی از اختلالات و مشکلات جنسی در دو احساس مهم نهفته است: یکی احساس گناه و دیگری احساس شرم. عامل هر دو اینها هم پیام‌های منفی‌ایی هستند که در مورد سکسوالیته در کودکی و نوجوانی - و حتی قبل از اینکه یک فرد بتواند فعالیت جنسی داشته باشد - به او منتقل می‌شود. ناقلان این پیام‌های نادرست و منفی، اجتماع، خانواده، سیستم آموزشی و رسانه‌ها هستند. اگر در فرهنگی بزرگ شده‌اید که در آن صحبت از مسائل جنسی آسان نیست و نمی‌دانید چطور باید به سؤالات و کنجکاوی‌های فرزندانتان پاسخ دهید، حداقل سعی کنید در آنها ترس، اشمئزاز، نگرانی و احساس گناه و شرم از سکس ایجاد نکنید.

همراهان محترم توانا؛ خانم شهرزاد پورعبدالله پاسخگوی سوالات شما در ویدئوهای کوتاه خواهد بود. می توانید سوالات خود را به آی دی ادمین کانال تلگرام توانا یا به اینستاگرام توانا و یا به ایمیل to@tavaana.org ارسال کنید.

مرتبط:

وبینار «جنسیت، سکس و سلامتی» :
https://goo.gl/WYOCEP

شهرزاد پورعبدالله در رشته علوم اجتماعی و روان درمان‌گری سيستمی تحصیل کرده است. او در لندن مدرك روان‌درمانگری روابط جنسی و عاطفی (Psychosexual and Relationship Therapy) را گرفته و دارای مدرك عالی روان‌درمانگری زوج‌ها (Couples Therapy) از انستیتوی NAOS است. وی سال‌ها در حوزه رواندرمانی فردی، زوج و خانواده كار كرده و در زمينه مشكلات و اختلالات جنسی تجربه دارد.

خانم پورعبدالله علاوه بر انتشار مقالات تخصصی در رسانه های مختلف، در برنامه های تلويزيونی شبكه‌هايی چون بی بی سی، من و تو و همينطور صداي آمريكا به عنوان كارشناس حضور می‌يابد. مجموعه‌ای بيست قسمتی درباره مسايل مربوط به بهداشت روان هم از ايشان از شبكه كهكشان پخش شده است. او همچنین مدرس وبینارهای سلامت روح و روان در آموزشکده توانا است.

شهرزاد پورعبدالله عضو انجمن مشاوره و روان‌درمانگری بریتانیا BACP، عضو انجمن روان‌درمانگری روابط جنسی و عاطفی COSRT، عضو انجمن روان‌درمانگری خانواده AFT، عضو انجمن اروپایی مشاوران خانواده EFTA و عضو انجمن اروپايی روان‌د‌رمانگری EAP هستند.

در سری وبینارهای سلامت روح و روان در آموزشکده توانا، شهرزاد پورعبدالله، به سلامت روان و مسائلی که بر آن تاثیرگذار است، پرداخته و خشونت و آزار جنسی و تبعات آن در کودکی و بزرگسالی، خشونت خانگی، و کودک‌آزاری را مورد بررسی قرار داده بود.
https://tavaana.org/fa/Mental-Health

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آموزشکده توانا
چند نفر دیگر از همراهان توانا تجربه خود درباره آزار جنسی را برایمان ارسال کردند: "سلام ، منم تو بيشتر تظاهرات هاي سال ٨٨شركت كردم اما هرگز مررد آزار جنسي قرار نگرفتم واز هيچكدوم از دوستانم همچين چيزي رو نشنيدم ، اتفاقا مردها اونموقع اگر ميديدن كه خانمي تنها…
درباره مطالبی پیرامون آزارجنسی سازمان یافته در تشییع جنازه هاشمی رفسنجانی یکی از همراهان مطلب منتشرشده در کانال آمدنیوز را برایمان فرستاد:

"دستور «آزار جنسی سازمان یافته» در مراسم تشییع آیت‌الله هاشمی را کجا صادر کرد؟

در پی انتشار گزارش‌های متعدد از «آزارهای جنسی» در مراسم تشییع پیکر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در راستای «ایجاد ناامنی برای بانوان» حاضر در مراسم، یک منبع آگاه خبری از «سازمان یافته» بودن این آزارها خبر داد.

این منبع آگاه در گفتگو با خبرنگار «آمدنیوز» به شرط فاش نشدن نام و مقامش گفته است که «پیش از شروع مراسم، به نیروهای بسیج دستور داده شده بود در راستای ایجاد ناامنی برای زنان شرکت کننده در مراسم، اقدام کنند.»

این منبع آگاه خبری که خود نیز از اعضای سازمان بسیج مستضعفین است، می‌گوید: «فرماندهان بسیج پیش از شروع مراسم به ما گفته بودند کاری کنید که زنان فتنه‌گر از شرکت در مراسم پشیمان شوند.»

وی در ادامه می‌گوید: «برخی از اعضای بسیج به این حرکت اعتراض کرده و از اجرای دستور فوق به دلیل «غیراخلاقی» و «غیر شرعی» بودن از انجام آن امتناع کرده‌اند.»

بر اساس گزارش دریافتی «آمدنیوز»، این دستور غیر اخلاقی و غیر شرعی فرماندهان بسیج، پیش از این نیز اعلام و از طرف برخی از بسیجیان در مراسم‌های دیگری اجرا شده است.

در همین رابطه یک کاربر فضایی مجازی در خصوص شدت این آزارهای جنسی در نوشته است: «دقیقا! حجم وقاحتی تو چشم‌هاش بود، که کمتر دیده بودم. طرف هیچ توقع نداشت برگردم به اعتراض و دعوا؛ وقیحانه داد می‌زد زنی، اومدی وسط، همینه».

روزنامه‌نگار زن دیگری چنین درباره اتفاق‌ها اظهارنظر کرد: «این درد مشترک همه زن‌هایی بود که امروز خواستن شرافتمندانه تو تشییع حاضر بشن اما یک سری بیمار جنسی فقط سبب آزار رسوندن و اذیت کردن بودن».

روزنامه‌نگار دیگری در تایید این مسأله چنین نوشت: «چند تا از همکاران و دوستان من امروز اینو تایید کردند، چه خبره واقعا؟ عقده‌های جنسی فرو خورده حتی اینجا هم فرصت تبلور پیدا می‌کنه؟»

آمنه شیرافکن خبرنگار شرق نیز نوشت: امروز یه حال غریبی بود، قبلا تو این مدل حضور خیابانی این همه آزار جنسی نبود، این بار خیلی محسوس بود، گویی که اخلاق بار خودش رو بسته...

هنگامه شهیدی روزنامه‌نگار و فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز در توییتی از آزار جنسی خود خبر داد و نوشت که «در پی شدت این آزارها، به بالای ماشین وزیر دفاع پناه برده که در آن‌جا سوژه عکاسان شده است.» وی پس از دقایقی این توییت را حذف کرد."


سه نفر دیگر از همراهان توانا تجربه شخصی خود را با ما سهیم شدند:

"در روز تشییع جنازه هاشمی رفسنجانی من احساس کردم کسی میخواد دوستم رو اذیت کنه و نگهش داشتم تا اون به ظاهر مرد مجبور بشه رد بشه. بعد دو دقیقه بعد همون آدم خودم رو اذیت کرد... اصلا نمیفهمم چطور وقتی از جلوم رد شده بود پشتم قرار گرفت باز.
احتمالا چون فهمید متوجه منظورش شدم خواست حالم رو بگیره و من ملاحظه بیخود کردم برای این که دوستم که باهام بود باهاش درگیر نشه اونجا بلند آبروش رو نبردم
اصلا الان از این از خودم عصبانیم"

"من چیزی که خیلی برام عجیب بود آدمایی بودن که با همین اوصاف بدجوور نگاه می کردن طوریکه حس بدی از نگاهشون بهم دست می داد. با خودمم گفتم اصلا اینطوری نگاه نمی کنن مردم کوچه و خیابون هر روز.. به نظرم بعید نیست سازماندهی شده باشه!! 🤔"

"در راهپیمایی های اعتراضی پس از انتخابات 88 اصلا این خبرها بین معترضین نبود. و من تا حالا از هیچکس چنین چیزی ندیده و نشنیدم. چقدر مشمئز کننده است که برای سرکوب مردم و ترسوندنشون دست به آزار جنسی میزنن."

سپاس از همراهان توانا

@Tavaana_TavaanaTech
فعال حقوق کودک و ‏زندانی سیاسی #سعیدشیرزاد در روز 37 اعتصاب غذا در زندان رجایی‌شهر با لبهای دوخته

حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO

@Tavaana_TavaanaTech
«میزان مدنیت یک جامعه را با معیار رفتار با حیوانات می‌توان سنجید»
goo.gl/hvBqSi

گروه امداد برای نجات یک سگ که گردنش در دیوار گیر کرده وارد عمل می‌شوند...
مطالب مرتبط:
نجات حیوانات با کمک شبکه‌های اجتماعی!
http://bit.ly/1Wjqvyf
از کشتارهای سازمان‌یافته سگ‌ها تا حیواناتی که قربانی آزارمردم می‌شوند
http://bit.ly/1NXh6Zj
اعتراض فعالان محیط زیست به شکار حیات وحش
http://bit.ly/2g3wk2q
از سگ‌کشی شبانه شهرداری تا ساخت «پردیس» سگ‌ها با کمک‌های مردمی
http://bit.ly/2enU4j0
#سگ #مهربانی #حیوانات

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه تبلتی بخریم؟

تبلت دستگاهی هوشمند بدون محدودیت سنی‌ است که این روزها دست بچه‌های بسیار کوچک تا افراد سالخورده دیده می‌شود.
https://tech.tavaana.org/fa/Tablet

@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ریش‌خند ۳۵: ناجی انتخابات بعدی پس از فوت ناجی انتخابات قبلی!
طنز علیرضا رضایی

https://tavaana.org/fa/Rishkhand35

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آموزشکده توانا
ریش‌خند ۳۵: ناجی انتخابات بعدی پس از فوت ناجی انتخابات قبلی! طنز علیرضا رضایی https://tavaana.org/fa/Rishkhand35 https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
ریش‌خند ۳۵: ناجی انتخابات بعدی پس از فوت ناجی انتخابات قبلی!
goo.gl/OnkgFK

با درگذشت ناجوانمردانه هاشمی رفسنجانی که بعدا معلوم شد منجی عالم بشریت در ۳۷ سال گذشته بوده، ملت تاریخ‌ساز ایران برای نجات انتخابات بعدی دچار پاره‌ای ابهامات شدند که در این رابطه فردی با شباهت تصادمی به علیرضا رضائی مشکل را از بیخ حل کرد.

https://tavaana.org/fa/Rishkhand35

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
"آنها همه مهارت‌های وحشیانه تاریخ را یکجا علیه ذهن و جسم و روح ما بکار می‌برند و ما دلمان خوش است که با هشتگ‌هایمان، به جنگِ توحش می‌رویم. همان هشتگ‌هایی که باید کارزاری به راه انداخت تا مشمولِ غیرخودی‌هایی مثل سعید باشد. آه که چه باوجدان و چه مدرنیم.

مایی که حاکم یادمان داده که خشم برای سلامتی‌مان، برای پوستمان، مضر است.

ذره ذره آب می‌شود و در نگاهش تباهی یک نسل موج می‌زند. نسلی که می‌خواهند یادش بدهند که در مقابلِ تجاوز، همدلی و همراهی با متجاوز، بهترین گزینه است. جزیره ثباتتان ما را خفه کرد."
بخشی از نوشته سامان رسول پور درباره سعید شیرزاد
goo.gl/pBb6nQ

سی و هشت روز است که سعید شیرزاد در اعتصاب غذا است. او هفته قبل نامه ای در زندان نوشته بود:

نامه‌ای از سعید شیرزاد

این زندانی سیاسی از روز چهارشنبه ۱۷ آذرماه در اعتراض به مرگ خاموش زندانیان بیمار و فقدان امنیت زندانیان سیاسی از سوی محمد مردانی، رئیس زندان رجایی شهر کرج با دوختن لبهای خود اعلام اعتصاب غذا کرده، همچنان در اعتصاب غذا بسر می‌برد.

”مرگ من عصیان یک زندگی است که نمی خواهد بمیرد”

از تاریخ چهارشنبه، ۱۷ آذر ماه در اعتراض به ضرب‌وشتم زندانیان، بازداشت خانواده‌ها در سالن ملاقات، جلوگیری از اعزام زندانیان به بیمارستان علی‌رغم داشتن مجوز از طرف دادستانی، عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان بیمار (از جمله محمد نظری، کریم معروف‌عزیز، اصغر قطان، فرهاد اقبالی) و … که به دستور محمد مردانی، ریاست زندان صورت گرفته است، اعتصاب غذا و لب‌دوزی کردم. در آخرین نمونه از این رویه‌ی ناعادلانه، بهنام موسیوند هنگامی که در اعتصاب غذا بود، مورد ضرب و شتم قرار گرفت و با ویلچر به بیمارستان منتقل شد.

همان‌طور که در نامه‌ی اعتصاب غذا اعلام کرده بودم، این اعتصاب به‌هیچ عنوان شخصی نیست. لذا با توجه به ادامه‌ی رویه‌ی مذکور که حتی مواردی از آن‌ها منجر به مرگ زندانیان شده است، به این اعتصاب ادامه می‌دهم. بلکه این‌گونه صدای محبوس‌شده‌ی زندانیان دربندی باشم که صدای بی‌صدایشان را فریادرسی نیست.

این نوشته را با شعری از “کارو” شاعر درد و رنج و فقر به پایان می‌رسانم، که انتهای این راه هرچه باشد، چیزی جز پیروزی نیست:

من می‌میرم … اما مرگ من، مرگ زندگی من نیست …
مرگ من انتقامی است که زندگی من از جعل‌کننده‌ی نام خود می‌گیرد …
من می‌میرم تا زندگی زیر دست و پای مرگ نمیرد …
مرگ من عصیان یک زندگی است که نمی‌خواهد بمیرد!

سعید شیرزاد
زندان گوهردشت

مطالب مرتبط:

حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO
حقوق زندانیان
http://bit.ly/2fayaO8
کتاب کنش‌های کوچک ایستادگی:
https://goo.gl/meeP0A

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ