آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from بشکن Beshkan
☝️☝️☝️☝️
معرفی و آموزش استفاده از مرورگر اپرا
☝️☝️☝️☝️
اپرا مرورگری رایگان و امن است که هنگام گشت و گذار در اینترنت، شما را از شر هکرها و ویروس‌ها و بدافزارها در امان نگاه می‌دارد. شما می‌توانید در اپرا همه تبلیغات را بلاک کنید و هیچ‌وقت با تبلیغات مزاحم روبه‌رو نشوید.
اما ویژگی خیلی بارزی که شاید از همه موارد قبلی برای کاربران ایرانی مهم‌تر باشد، افزودن وی‌پی‌ان مجانی و نامحدود به این مرورگر است که در آخرین نسخه اپرا اضافه شده و برای همه به راحتی قابل استفاده است.
لینک یوتیوب: https://goo.gl/CP25qQ
عضویت در خبرنامه بشکن: http://goo.gl/A7DbzA
مهدی کروبی در حصر خانگی از دبیرکلی حزب اعتماد ملی استعفا کرد
goo.gl/9oaZXo

مهدی کروبی، از رهبران معترضان به انتخابات ۱۳۸۸ -که ار اسفندماه ۱۳۹۱ در حصر خانگی به‌سر می‌برد- با انتشار نامه‌ای، از دبیرکلی حزب اعتماد ملی کناره‌گیری کرد.

مهدی کروبی، در این نامه که در سایت رسمی حزب اعتماد ملی منتشر شده، نوشته‌است:
«با توجه به حصر غیرقانونی اینجانب که از سال ۸۹ آغاز شده و پایان آن نامعلوم است و زمانی برایش تعیین نشده، اینجانب درخواست استعفا از دبیرکلی حزب دارم و از دوستان تقاضا می‌‌کنم بدون دخالت عواطف و احساسات و به‌خاطر مصالح مهمتر حزب، این درخواست را قبول و تصویب کنند.»

متن کامل این نامه را در وب‌سایت رسمی حزب اعتماد ملی بخوانید:
http://bit.ly/2i8k2Hd

مطالب مرتبط:

مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O

حقوق و مسئولیت‌های شهروندان دموکراتیک
http://bit.ly/1zUZf9R

حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO

حقوق زندانیان
http://bit.ly/2fayaO8

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سالگرد تظاهرات جنبش سبز در تاسوعا و عاشورای ۱۳۸۸
goo.gl/zw3Fb6

تظاهرات گسترده‌ای در روز تاسوعا (۵ دی ۱۳۸۸)، روز عاشورا (۶ دی ۱۳۸۸) و شب عاشورا (شام غریبان) در شهرهای مختلف ایران در ادامه اعتراضات به انتخابات مناقشه برانگیز ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ برگزار شد.

در این روز نیروهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی با تظاهرات کنندگان برخورد خشونت‌باری داشتند که منجر به کشته‌شدن تعدادی از معترضان شد.

درگیری‌های اصلی در روز عاشورا در حد فاصل میدان انقلاب و میدان امام حسین (فوزیه سابق) صورت گرفته و پلیس با تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان سه تن از آنان را در زیر پل کالج به قتل رساند. پلیس تظاهرکننده چهارم را در چهارراه ولیعصر کشت. با این حال، شاهدان عینی شمار کشته‌شدگان را بیش از این رقم اعلام کردند.

در میان کشته‌شدگان سیدعلی حبیبی موسوی خامنه، خواهرزاده میرحسین موسوی یکی از کاندیدای معترض انتخابات ۸۸ نیز وجود داشت.

هم‌چنین در میان کشته‌شدگان امیر ارشد تاج‌میر فرزند شهین مهین‌فر مجری باسابقه رادیو و تلویزیون نیز حضور داشت. امیرارشد در عاشورای ۱۳۸۸ توسط خودروی نیروی انتظامی زیر گرفته و کشته شد. خانم مهین فر، همزمان با دومین سالگرد تظاهرات جنبش سبز در عاشورای ۱۳۸۸ تهران سکوتش را شکست و در مصاحبه با "روز" گفت : « امیرارشد در تمام اعتراضات بعد از انتخابات همراه و همپای مردم بود و با شرافت و سربلندی جان داد، آن کسی که در فیلم ماشین نیروی انتظامی از رویش سه بار می‌گذرد و له اش می‌کند امیرارشد من است.»

اگر چه معترضان از اولین ساعات روز عاشورا اعلام کرده بودند که شماری از تظاهرکنندگان به دست نیروهای نظامی از پای درآمدند، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران کشته‌شدن تظاهرکنندگان را در درگیری‌های روز عاشورا قویاً تکذیب کرد. با این حال بعدتر احمدرضا رادان جانشین فرماندهی نیروی انتظامی تهران کشته شدن چهار تن در تظاهرات روز عاشورای تهران را تأیید کرد. به گفته رادان، ۲ نفر از کشته‌شدگان در اثر تصادف با خودرو، یک نفر در اثر سقوط از پل و یک نفر در اثر تیراندازی با سلاح گرم جان خود را از دست دادند. پس از چندی، نیروی انتظامی آمار کشته‌شدگان را ابتدا به ۵ و سپس به ۸ نفر افزایش داد و گفت که با توجه به عدم تجهیز این نیرو به سلاح گرم، کشته شدن شهروندان در اثر تیراندازی مشکوک بوده‌است. در گزارش نیروی انتظامی، سه تن از کشته شدگان بر اثر اصابت گلوله، گلوله ساچمه‌ای و گلوله ساچمه‌ای شکاری و یک تن در اثر ضربات چاقو جان خود را از دست داده‌اند.

در حالی احمدرضا رادان فرمانده انتظامی تهران بزرگ در تاریخ ۷ دی در تلویزیون مدعی شد که کشته شدن دو تن از جانباختان عاشورای تهران، در اثر تصادف با خودروی ناشناس بوده که تصاویر ضبط شده از سوی مردم با گوشی تلفن همراه نشان می‌داد این خودروها متعلق به پلیس بوده‌است.

اسامی بعضی از جان‌باختگان عاشورای ۸۸:

۱-مصطفی کریم بیگی ۲۶ ساله، اصابت گلوله
۲-امیر ارشد تاجمیر، ۲۵ ساله، علت مرگ: زیر گرفته شدن توسط خودروی نیروی انتظامی
۳-شاهرخ رحمانی، توسط ماشین نیروی انتظامی زیر گرفته شد.
۴-شبنم سهرابی ۳۴ ساله، توسط ماشین نیروی انتظامی زیر گرفته شد.
۵-سید علی موسوی حبیبی، ۴۲ ساله، علت مرگ اصابت گلوله
۶-شهرام فرج‌زاده، ۳۰ ساله، علت مرگ: زیر گرفته شدن توسط خودروی نیروی انتظامی
۷-محمدعلی راسخی نیا، ۴۰ ساله، علت مرگ اصابت ساچمه شکاری
۸-جهانبخت پازوکی، ۵۰ ساله، علت مرگ نامشخص
۹-مهدی فرهادی راد، ۳۴ ساله بر اثر اصابت دو گلوله به سر و سینه کشته شد.

یادشان گرامی باد!

مستند عاشورای ۸۸ را اینجا ببینید:
http://bit.ly/1NscJ6A

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
کمتر از یک ساعتی جنوب غربی تهران هستند مردمانی که در گورستان زندگی میکنند. در طول روز عموماً ضایعات جمع میکنند و پلاستیک اما هرکجا که باشند شبها به گورهای خود بازمیگردند.

گزارش ویژه «شهروند» از گورخواب‌های نصیرآباد
زندگی در گور
goo.gl/uzw3Xs

٥٠ زن، مرد و کودک، شب‌ها در گور می‌خوابند در هر گور یک تا ٤ نفر زندگی می‌کنند
مریم روستایی| گورخواب‌ها برگشته‌اند. هر کدام به داخل یک قبر سر می‌خورند. در تاریکی یا مشغول مواد می‌شوند یا به چه فکر می‌کنند، نمی‌دانیم. سکوت گورستان سنگین و هوا سرد است. یکی‌یکی، بنرهای پاره، تکه پتو‌های مندرس و تخته‌ چوب‌های نیمه‌ سوخته روی گورها کشیده می‌شود. آنها مرگ را زندگی می‌کنند.
خیلی که هوا سرد می‌شود، دنبال چوب می‌گردند برای درست‌کردن آتش و گرم‌شدن در گور‌هایی که پایان زندگیست برای همه، اما برای اینها شده سرآغاز و سرپناه. زن، مرد و کودک؛ کارتن‌خواب‌هایی که در قبر نشسته می‌خوابند.
«دیگه اینجا چوب هم برای آتیش‌زدن، پیدا نمی‌شه» این را یکی از ميهمان‌های ناخوانده این اتاق‌های تاریک و باریک می‌گوید.
یک ماهی می‌شود که سرما کارتن‌خواب‌ها را راهی کرده تا اطراف و درون گورستان بزرگ نصیرآباد باغستان در حومه شهریار ساکن شوند. عده‌ای درون گورستان و در قبرهای از پیش آماده شده و چندین خانواده در اطراف گورستان، در منطقه بلوک‌زنی و زیر کانال در چادر زندگی می‌کنند. در درون گورستان، ٣٠٠ گور از پیش آماده وجود دارد که ٥٠‌ کارتن‌خواب دست کم ٢٠ گور را اشغال کرده‌اند. در هر گور یک نفر و گاهی هم سه تا چهار نفر زندگی می‌کنند.
این گورها عموما برای خواب مورد استفاده قرار ‌می‌گیرند و در طول روز و زمانی که افراد برای تهیه پول مواد و غذا ضایعات جمع می‌کنند یا گدایی می‌کنند، خالی هستند؛ اما باید حواسشان به گورشان باشد چرا که از طرف دیگر کارتن‌خواب‌ها مورد سرقت قرار می‌گیرند. به پتوهای پاره و لباس‌های کهنه هم رحم نمی‌کنند.
هیزم‌های سوخته، ظرف‌های یک بار مصرف غذا، پلاستیک و تکه پارچه‌های موجود در بعضی از گورهایی که الان سقف ندارند، نشان‌ می‌دهد که قبلا مورد استفاده یک گروه دیگر بوده است.
گورهای از پیش آماده شده در سمت چپ گورستان، روبه‌روی قبرهایی که در آن تدفین انجام شده و با فاصله کمی از مسیر رفت‌و‌آمد مردم قرار دارند.
.
یک نفر از سر کنجکاوی گوشه‌ای از پتوی کشیده‌شده روی یکی از گورها را کنار می‌زند تا ببیند درون آن چه خبر است؛ ناگهان با هجوم کارتن‌خواب هایی که در گور خوابند مواجه می‌شود. حسن ناراحت از این‌که چرا خواب بعدازظهرش را بر هم زده‌اند، سرش را از قبر بیرون می‌آورد و با اشاره دست سعی ‌می‌کند فرد کنجکاو را دور کند. آرمان‌ کارتن‌خواب دیگریست که همان نزدیکی در حال قدم‌زدن است و با دیدن این صحنه به‌سرعت به سمت گورها برمی‌گردد. می‌آید تا آن غریبه را از محل زندگی‌شان دور کند. جنگ لفظی که بینشان پیش می‌آید، توجه تعداد بیشتری از مردمی که برای خواندن فاتحه به گورستان آمده‌اند را به این سمت جلب می‌کند. دعوای‌شان بالا می‌گیرد، چند نفر گوشی به دست مشغول عکس گرفتن می‌شوند. آرمان: «عکس نگیر آقا، عکس نگیر. مگه بدبختی هم عکس گرفتن داره؟»
بیشتر بخوانید:
goo.gl/WIiGW0

مرتبط:
میلیون‌ها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
http://bit.ly/2dglOa8

کارتن‌خواب ها و آغاز فصل سرد
http://goo.gl/ZfcpsC

زنان کارتن‌خواب؛ جنگی تمام عیار برای زنده ماندن
http://bit.ly/1XJYAd3

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سرباز فداکار مریوانی با استقبال با شکوه مردم به زادگاهش بازگشت
goo.gl/opxPdO

'محمد باختری' سربازی که در پادگان عجب شیر، پس از نجات سگ گرفتار در سیم خاردار بر اثر انفجار مین پای خود را از دست داده بود، شامگاه دوشنبه با استقبال گرم مردم به زادگاهش مریوان بازگشت.

به گزارش ایرنا، این سربازی مریوانی ۲۹ آذر ماه با مشاهده سگی گرفتار در سیم خاردار به کمک حیوان شتافت، اما بعد از نجات سگ، بر اثر انفجار مین پای راست خود را از دست داد.

این سرباز فداکار به علت شدت جراحات وارده، در بخش سی سی یو بیمارستان شهدای تبریز بستری و مورد مداوا قرار گرفته بود، شامگاه دوشنبه به زادگاهش مریوان بازگشت.
اقشار مختلف مردم مریوان با شنیدن خبر بازگشت این سرباز چندین ساعت در صف های طولانی منتظر بازگشت وی بودند و با خود دسته های گل، بنرها و پارچه نوشته هایی به همراه داشتند.

روی دست نوشته ها و پارچه نوشته های مردم مریوان در این آیین استقبال با زبان های کُردی و فارسی نوشته شده بود: 'سفیر مهربانی خوش آمدی'، 'قهرمان تو مهربانی را تفسیری دیگر کردی' و ' پای قطع شده تو، میله پرچم دوستداران محیط زیست برای همیشه خواهد بود.

ایرنا

مطلب مرتبط:
مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O
حقوق و مسئولیت‌های شهروندان دموکراتیک
http://bit.ly/1zUZf9R
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/SJKqJ2

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
نسیم یادگار و کارآفرینی برای زنان
goo.gl/MyWvm0

گاهی با یک فکر نو و کار ساده می‌شود کمک‌رسان به عده‌ای دیگر بود. نسیم یادگار دانشجوی دکترای کارآفرینی توانسته است ۳۰ زن سرپرست خانوار و دختر خودسرپرست را مشغول به کار کند. آن‌ها حقوق نسبتا کافی برای زندگیشان دریافت می‌کنند و همینطور بیمه دارند.

«نسیم یادگار» و همسرش «محمدمهدی معماریانی» هر دو دانشجوی دکترای کارآفرینی هستند و هر دو هم به فعالیت‌های اجتماعی می‌پردازند. او به مهر می‌گوید: «رشته من در کارشناسی مدیریت صنعتی بود و همسرم مهندسی مکانیک خوانده بود؛ اما فوق‌لیسانس و دکترا را هم‌زمان در دانشگاه کارآفرینی خواندیم. هر دو هم به طبیعت علاقه داشتیم و در عین‌حال من پایان‌نامه‌ فوق‌لیسانس و دکترایم در زمینه کارآفرینی اجتماعی است.»

داستان از این قرار است که دغدغه‌های خیرخواهانه و محیط‌زیستی نسیم باعث شد به فکر تاسیس یک موسسه کارآفرینی بیفتد. «افق بخش سوم» سازمانی غیرانتفاعی که بین خیریه‌ها و بازار کار پلی ایجاد کرده است و سعی دارد که برای محصولات اجتماعی که در خیریه‌ها توسط مددجوها تولید می شود، در بازار جایی باز کند و برای همین از یک طرف به اشتغال‌زایی و آموزش کسب‌وکار در کارگاه‌های خیریه‌ها می‌پردازد و از طرفی برای این تولیدات بازار فروش پیدا می‌کند، این سازمان در توضیح کار خود نوشته است: « اندیشه تحول جامعه از طریق تحول بخش سوم یا همان بخش اجتماعی و حرکت به سمت سازمان های اجتماعی نوین(Social enterprise) پروژه ما شد و در سال ۹۳، موسسه بخش سوم (با شماره ثبت 36720) برای تحقق آن متولد شد. رسالت اجتماعی ایجاب می کرد که فعالیت هایمان را نه برای حداکثرسازی سود بلکه برای حداکثر سازی منافع اجتماعی سامان دهیم بنابراین، شکل سازمانی غیر انتفاعی (Not for Profit) را سزاوار یافتیم به این امید که خود موسسه و عملکرد آن، نمودی عینی از رسالت آن برای توسعه کارآفرینی اجتماعی و سازمان های اجتماعی نوین باشد.

نسیم می‌گوید که ابتدا کودکان اصلی‌ترین گروه هدف او بودند؛ اما وقتی از طریق آن‌ها کاری از پیش نبرد، متوجه شد که «خانواده» و سرپرستان این بچه‌ها بیشتر به توجه نیاز دارند. به همین اطلاعات «افق بخش سوم»، از سال ۹۳ کارش را شروع کرد. هدف این موسسه توسعه کارآفرینی اجتماعی در کشور است.

پروژه‌ای که فعلا در حال انجام دادن آن هستند، یک پروژه به نام «ما نیز» است که کیف‌های پارچه‌ای به عنوان جایگزین پلاستیک در خریدهای روزانه تولید می‌کنند و از طریق خرد‌ه‌فروشی‌ها مثل نانوایی، سوپر و میوه‌فروشی و در اختیار شهروندان قرار می‌دهند. درباره این پروژه در و‌‌ب‌سایت خود می‌نویسند: «ایده اصلی پروژه؛ کاهش زباله‌های پلاستیکی با استفاده مکرر شهروندان آگاه از ساک‌های پارچه‌ای. این ساک‌ها، توسط موسسه غیر انتفاعی بخش سوم با حمایت‌های سازمان‌های مسئولیت پذیر اجتماعی، در کارگاه‌های تجهیز شده در بخش اجتماعی و کسب و کارهای خانگی مخاطبین اشتغال پروژه (زنان سرپرست خانوار کم توان، معلولین و معتادان بهبود یافته) تولید شده و در اختیار شهروندان قرار می‌گیرد.»

نسیم یادگار می‌گوید شعار ما این است: «ماهی نمی‌دهیم. ماهیگیری هم یاد نمی‌دهیم. ما آمده‌ایم تا صنعت ماهیگیری را تغییر بدهیم.»

https://tavaana.org/fa/NASIMYADEGAR

از طریق این سایت با پروژه های خانم نسیم یادگار بیشتر آشنا شوید:
http://bakhshe3vom.com

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Forwarded from بشکن Beshkan
☝️☝️☝️آخرین نسخه فیلترشکن هات اسپات شیلد (نسخه ۶.۱.۹) برای ویندوز☝️☝️☝️ برای عضویت در بشکن به http://goo.gl/A7DbzA بروید. سوالات خود را از tech@tavaana.org بپرسید.
www.telegram.me/beshkan
.
"دوشنبه های عاشقانه من به همین جا ختم میشود،به ساعتهای ایستاده ای که مرا در خویش پاک می کنند،غسل میدهندم....
با کودکان سندرم داون"

این را امیر حسین حسنی نیا سرپرست گروه موسیقی آقای سماع نوشته است. او با کودکان سندرم داون موسیقی و رقص سماع کار می کند.
goo.gl/10Izjx

دنیای #هنر همواره معلولان را به سوژه نگاه و تفسیر خودش تبدیل کرده است بی آنکه فرصتی فراهم بیاورد که خود معلولان در آن بتوانند #هویت، استعدادها و قابلیت‌هایشان را بروز دهند. مزیت اینکه فرهنگ و هنر معلولی از سایه نگاه‌های احساساتی و ساختگی #هنرمندان غیرمعلول دربیاید در این است که، معلولان به جای تبدیل شدن به سوژه مورد ترحم، می‌توانند کلیشه‌ها و ذهنیت‌ها درباره #معلولیت را متحول کنند. مزیت پرورش و فرصت دادن به شکوفایی استعدادهای #معلولان سبب می‌شود، بخشی از سرمایه‌های انسانی وارد عرصه اجتماع شوند.

درباره #سندرم_داون بیشتر بدانیم:
bit.ly/1TXbmRL

ویدئو از کانال تلگرام #آقای_سماع

https://telegram.me/mr_dervish

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
نامه تند اصغر فرهادی به حسن روحانی؛
goo.gl/MHYkaE

لااقل گاه صاحب منصبان بی‌همراه و نا‌شناس به میان مردم بروند/ بازهم عده‌ای سیاست‌باز اینگونه گزارش‌ها را دستاویز گرم کردن تنور انتخابات می‌کنند

اصغر فرهادی با انتشاری نامه‌ای سرگشاده خطاب به حسن روحانی از وضعیت امروز شهر و جامعه تهران و فقر حاکم بر بخش عظیمی از جامعه گلایه کرد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، به دنبال انتشار گزارشی در روزنامه شهروند باعنوان «زندگی در گور» که گزارشی از گورخواب‌های نصیرآباد و حکایت زندگی ٥٠ زن، مرد و کودک است که شب‌ها در گور می‌خوابند، اصغر فرهادی نامه‌ای سرگشاده و تند خطاب به حسن روحانی؛ رییس‌جمهور نوشت و در آن از فقر حاکم بر زندگی بخش وسیعی از مردم کشور گلایه کرد.

متن این نامه به شرح زیر است:

آقای دکتر حسن روحانی، رئیس‌جمهور محترم

سلام

امروز گزارش تکان‌دهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستان‌های اطراف تهران شب‌های سرد را به صبح می‌رسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنانکه در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.

می‌دانم که عده‌ای سیاست‌باز اینگونه گزارش‌ها و خبر‌ها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازی‌های فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شب‌ها در گوشه قبر‌ها، لابه‌لای درختان پارک‌ها و زیر پل‌ها به خواب می‌روند گرم نخواهد کرد.

در این گزارش نام یکی از کسانی که شب‌های سرد استخوان‌سوز را در گوشه گوری نشسته به صبح می‌رساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ را زندگی می‌کند، «آرمان» است. این نام مرا‌‌ رها نمی‌کند. «آرمان» گم شده‌ای که در گور پیدایش کرده‌اند. شرم بر ما.

در تاریخ خوانده‌ایم که گاهی حاکمان با لباس مبدل به میان مردمان می‌رفته‌اند تا به دور از محافظان و ملازمان و متملقان گوشه‌ای از درد و رنج مردم را بی‌واسطه درک کنند. پیشنهاد می‌دهم لااقل برای تنوع در نگارش تاریخ امروز که آیندگان بهت‌زده خواهند خواند، گاهی صاحب منصبان بی‌همراه و نا‌شناس به میان مردم بروند. به روستا‌ها و شهرهای دور افتاده. اگر ناشدنی‌ست به همین حوالی، محله‌های حاشیه تهران تا ببینند صورت‌های سرخ از سیلی آبرومندان بی‌بضاعتی که بیش از هر صاحب قدرتی جان و جوانیشان را برای این سرزمین قربانی داده‌اند.
اگر باز ناشدنی‌ست یک روز به اورژانس شهر سری بزنند و مخفیانه سوار بر آمبولانسی شوند که قرار است بیماری بی‌رمق را به بیمارستانی برساند و از نزدیک شاهد باشند چگونه در مسیر، به جای راه باز کردن برای نجات جان یک بیمار، مسابقه‌ای تلخ بین دیگران است برای پیشی گرفتن از هم که پشت آمبولانس حامل یک هموطن رو به مرگ جای بگیرند و از این موقعیت برای زود‌تر رسیدن به مقصد ‌‌نهایت استفاده را ببرند. این مثالی ساده، تلخ و تکراری‌ست اما خلاصه‌ای‌ست از وضعیت امروز ما. چه کسی پاسخگوی این بی‌رحمی پنهان است؟ ما چرا و کی چنین شدیم؟ ما مردمانی که دیگر دوست داشتن هم‌وطن را از یاد برده‌ایم، ما که خشونت‌های پنهان و ریز در رفتار و گفتار روزمره‌مان ابزاری شده است برای بیرون کشیدن گلیم فردیمان از اجتماع. ما که دروغ را به عنوان مهارتی برای زیستن دوگانه در بیرون و درون خانه می‌آموزیم و به کودکانمان می‌آموزانیم.

ما که تنها نظاره‌گر و شنونده فراموشکار رنج‌هائیم. چه کسی امروز از آن پدری که خود را از پل عابر پیاده خیابان میرداماد به دار کشید و در یادداشتی که از جیب خالی‌اش پیدا شد نوشت «هزینه درمان بیماری چشم‌هایم را نداشتم» سخنی می‌گوید؟ آن اندک کسانی نیز که دلسوزانه می‌گویند با انگ سیاه‌نمایی مورد هجمه‌اند. انگ سیاه‌نمایی فراری‌ست رو به جلو از سوی مسئولان برای عدم پذیرش مسئولیت سیاهی‌ها.

این است شهر نوید داده شده؟ این است شهر آرمان‌ها؟

گزارش شهروند درباره گورخواب‌ها
goo.gl/WIiGW0

مرتبط:
میلیون‌ها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
http://bit.ly/2dglOa8

کارتن‌خواب ها و آغاز فصل سرد
http://goo.gl/ZfcpsC

زنان کارتن‌خواب؛ جنگی تمام عیار برای زنده ماندن
http://bit.ly/1XJYAd3
فقر، حقوق بشر و عدالت جهانی
http://bit.ly/2fFrTdy

داغ فقر، بر كليه مردم
http://bit.ly/2foW7Am
مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
مسئولان دریک طرح ضربتی صبح امروز با ضرب‌وشتم گورخواب‌ها اقدام به بيرون راندن آنها ازگورستان و پاک کردن صورت مسئله کردند
حالا دیگر گور هم برای خواب ندارند.
@Tavaana_TavaanaTech
آموزشکده توانا
سرباز فداکار مریوانی با استقبال با شکوه مردم به زادگاهش بازگشت goo.gl/opxPdO 'محمد باختری' سربازی که در پادگان عجب شیر، پس از نجات سگ گرفتار در سیم خاردار بر اثر انفجار مین پای خود را از دست داده بود، شامگاه دوشنبه با استقبال گرم مردم به زادگاهش مریوان بازگشت.…
در پی انتشار خبر استقبال مردم مریوان از سرباز فداکار مریوانی، یکی از همراهان توانا مطلبی به شرح زیر برایمان ارسال کرده است:

"ظاهر مسئله خوبه سرباز فداکار جان یک سگ را نجات داد.
اما چند نکته:
چرا باید در پادگان منطقه مین گذاری شده باشد؟؟ (ظاهرا این منطقه زاغه مهمات هست و از زمان شاه مین گذاری شده و همینطور مانده).
چرا تا بحال منطقه پاکسازی نشده؟؟؟
اگر قرار نیست پاکسازی شود چرا علایم هشداری و حفاظتی ندارد؟؟؟؟
اگر دارد چرا سرباز به خود اجازه میدهد به منطقه ممنوعه وارد شود مگر توجیه نمیشوند که منطقه مین گذاری شده است؟؟ که این کار سرباز میتوانست علاوه بر گرفتن جانش یک پادگان رو هم به باد هوا بدهد.
طبق اظهارات افرادی که در پادگان عجبشیر خدمت کرده‌اند تقریبا سالی یک سرباز رو مین میره که یا فوت میشود یا نقص عضو.همین بهار امسال یک سرباز موقع چوپانی رو مین رفته بود.

چرا برای آنها اعتراضی صورت نگرفت؟؟
چرا نجات یک سگ باعث این همه صدا شد؟؟ (البته من نمیگویم این کار اشتباه هست) جان این سرباز و سربازان دیگر بسیار ارزشمندتر از جان یک سگ است.
آیا محیط زیست فقط این هست؟؟

چرا شرایط طوری شده که این خبر رو محمد درویش در کانالش میزند؟ معصومه ابتکار زنگ میزند و دستور پیگیری میدهد؟ مدیر کل آذربایجان شرقی به عیادت می رود دستور پیگیری میده؟ نمیدانم یکی میاد باهاش عکس میندازه لوح تقدیر میده؟یکی میاد کمپین جمع آوری کمک نقدی میزند؟ و ...

آیا این اقدامات راه فرهنگسازی هست؟؟
آیا با این اقدامات میتوان از حقوق حیوانات دفاع کرد؟؟
جایگاه انسان و حیوانات دقیقا کجاست؟؟کدام یک ارجحیت دارند؟

و چراها و سوالات دیگر"

لینک مطلب مرتبط:
https://telegram.me/Tavaana_TavaanaTech/16195

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
ستم به پیروان دین مندایی در ایران
goo.gl/VE3XsL

«ما همه جا مجبور بودیم خود را شیعه اثنی عشری معرفی کنیم. در فرم های اداری و کنکور ما یک شیعه دوازده امامی بودیم که گاه قرآن را از مسلمانان بهتر می خواندیم و نمره تعلیمات دینی فرزندان ما از مسلمانان بهتر می شد. کودکان ما مجبور بودند سر کلاس های قرآن و تعلیمات دینی بنشینند و مانند یک مسلمان نمازهای یومیه را بخوانند.»

یکی از پیروان این دین می‌گوید:

«یک بار که همسرم، پسر کوچکم را برای حمام آماده می‌کرد متوجه شدیم سینه او ملتهب و قرمز رنگ است. وقتی علت را از او جویا شدیم به ما گفت برای عزاداری امام حسین وقتی یک بار سر صف سینه نزده، همه همکلاسی‌هایش تا چند روز با او حرف نزده‌اند؛ انگار که امام حسین را او کشته‌. حتی وقتی از آن‌ها پاک‌کن می‌خواسته است هم به او نداده‌اند و به خاطر همین او مجبور شده که مثل آن‌ها سینه بزند.»

سالم چحیلی، رئیس انجمن مندائیان صابئین مندایی خوزستان در مورد ستمی که در جمهوری اسلامی بر آن‌ها می‌شود می‌گوید:

«چون دین صائبین مندایی در قانون اساسی گنجانده نشده است یک مندایی در یک اداره دولتی نه با مذهب یک مندایی بلکه به عنوان یک مسلمان، مسیحی یا زرتشتی خود را معرفی می‌کند. برخی مسئولان می‌دانند که کسی که استخدام شده مندایی است. البته منداییانی که در شرکت‌های خصوصی استخدام می‌شوند مشکلی ندارند.»

در موارد بسیاری در ایران گورستان‌های مندائیان توسط جمهوری اسلامی تخریب شد.
از آن‌جا که مندائیان بخشی از این اقلیت‌ دینی به رسمیت‌شناخته‌شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیستند با تبعیض‌های بسیاری در ایران مواجه هستند. لازم به تاکید است که بخشی از اقلیت دینی به رسمیت شناخته‌شده در قانون اساسی‌بودن به معنای این نیست که از همه‌ی حقوق اساسی برخورداری. اقلیت‌های دینی به رسمیت‌شناخته‌شده نیز از ستم در رنج هستند.

بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/2hUW18E

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
«الان همین گور را برای خوابیدن نداریم»
گزارش «قانون» از آخرین وضعیت گورخواب‌ها در نصیرآباد
goo.gl/mz6axD

پس از انتشار گزارش گورخواب‌ها در روزنامه شهروند، مسئولان این شهر صبح امروز با ضرب و شتم، کارتن‌خواب‌ها را از گورستان بیرون راندند.

بازهم به‌جای حل مسئله صورت مسئله را پاک کردند، پس از انتشار گزارشی در روزنامه شهروند درباره گورخواب‌های شهرنصیرآباد شهرستان شهریار، مسئولان این شهرستان دریک طرح ضربتی صبح امروز با ضرب و شتم این کارتن‌خواب‌ها اقدام به بیرون راندن آنها از این گورستان کردند. نکته جالب توجه اینجاست شهر باغستان که گورستان نصیرآباد در آن واقع شده است؛ دارای بیشترین کمپ‌های ترک اعتیاد در استان تهران است.

به‌گزارش خبرنگار قانون، صبح امروز بسیاری از خبرنگاران و انجمن‌های خیریه برای رسیدگی به‌وضعیت این کارتن‌خواب‌ها به گورستان نصیرآباد مراجعه کردند که با گورستانی خالی مواجه شدند. پس از جست‌وجوهای فراوان تنها یکی از این کارتن‌خواب‌ها را پیدا کردند که او نیز با ترس و دلهره به خبرنگاران و انجمن‌های خیریه گفت:«تنهایمان بگذارید صبح زود یکسری از مسئولان آمدند و ما را با کتک بیرون کردند، الان همین گور را برای خوابیدن نداریم.»

این کارتن‌خواب‌ها پس بیرون رانده شدن از گورستان به خانه نیمه‌کاره‌ای در همان حوالی پناه برده‌اند.

گزارش را در قانون بخوانید:
http://bit.ly/2iB28Mo

مطلب مرتبط:
مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O
حقوق و مسئولیت‌های شهروندان دموکراتیک
http://bit.ly/1zUZf9R
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/SJKqJ2
میلیون‌ها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
http://bit.ly/2dglOa8
کارتن‌خواب ها و آغاز فصل سرد
http://goo.gl/ZfcpsC
زنان کارتن‌خواب؛ جنگی تمام عیار برای زنده ماندن
http://bit.ly/1XJYAd3

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زمستون
خواننده: افشین مقدم
ترانه: سعید دبیری
آهنگساز: سیاوش قمیشی
تنظیم: واروژان
@Tavaana_TavaanaTech
تاثیرگذاری حضور در راهپیمایی حکومتی 9 دی بر رتبه ارزشیابی

اینگونه حضور خودجوش و بصیرت ایجاد می شود؟
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سپردن فرمان تریلی به دختر خردسال
goo.gl/E77m3U

راننده فرمان تریلی را به دست دختر خردسال سپرده و او را تشویق می‌کند که از خودروی جلویی‌اش سبقت بگیرد. اگر چنین رفتاری در کشورهای توسعه یافته از صورت بگیرد، والدین با مجازات‌های سنگین قانونی از جمله لغو صلاحیت نگهداری فرزند مواجه می‌شوند.

نظر شما درباره چنین رفتاری چیست؟

آیا باعث افزایش اعتماد به نفس کودکان می‌شود؟

آیا با چنین افرادی باید برخورد قانونی صورت گیرد؟

مطالب مرتبط:
حقوق کودک و نوجوان: از تولد تا هجده سالگی
http://bit.ly/1fGyUup

مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O

حقوق و مسئولیت‌های شهروندان دموکراتیک
http://bit.ly/1zUZf9R

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
دانش آموزان كلاسى در⁧ درود لرستان ⁩به دليل چكه كردن سقف كلاس براى در امان ماندن از خيس شدن با چتر سركلاس حاضر مى شوند.
احمد عربانى/شهروند
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ