This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کوچکترین مدرسه استان گیلان
عکس از مجتبی محمدی - ایرنا
عدالت برای کودکان و نوجوانان
https://goo.gl/MbSQUp
@Tavaana_TavaanaTech
عکس از مجتبی محمدی - ایرنا
عدالت برای کودکان و نوجوانان
https://goo.gl/MbSQUp
@Tavaana_TavaanaTech
به مناسبت روز جهانی معلم آموزشکده توانا تقدیم میکند:
goo.gl/XEZtVf
مرکز آموزش شهروندی: بنیادهای دموکراسی، راهنمای آموزشگران
برنامه آموزشی بنیادهای دموکراسی، تهیه شده توسط مرکز آموزش شهروندی، با بررسی نقش اقتدار، حریم خصوصی، مسؤولیت و عدالت در دموکراسی به دانشآموزان کمک میکند تا درک درستی از مفاهیم بنیادین سیاست و حکومت دموکراتیک داشته باشند. کتاب راهنمای آموزشگران شامل دستورالعملهایی در خصوص نحوه هدایت بحث در کلاس، شیوه طرح پرسش برای تقویت قدرت استدلال و درک دانش آموزان، و همین طور جدولهایی در پایان هر درس برای توزیع میان دانشآموزان است.
از لینک زیر به رایگان دانلود کنید:
http://bit.ly/2du3fNA
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/XEZtVf
مرکز آموزش شهروندی: بنیادهای دموکراسی، راهنمای آموزشگران
برنامه آموزشی بنیادهای دموکراسی، تهیه شده توسط مرکز آموزش شهروندی، با بررسی نقش اقتدار، حریم خصوصی، مسؤولیت و عدالت در دموکراسی به دانشآموزان کمک میکند تا درک درستی از مفاهیم بنیادین سیاست و حکومت دموکراتیک داشته باشند. کتاب راهنمای آموزشگران شامل دستورالعملهایی در خصوص نحوه هدایت بحث در کلاس، شیوه طرح پرسش برای تقویت قدرت استدلال و درک دانش آموزان، و همین طور جدولهایی در پایان هر درس برای توزیع میان دانشآموزان است.
از لینک زیر به رایگان دانلود کنید:
http://bit.ly/2du3fNA
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
.
به مناسبت #روز_جهانی_معلم آموزشکده توانا تقدیم میکند:
مرکز آموزش شهروندی: بنیادهای دموکراسی، راهنمای آموزشگران
برنامه آموزشی بنیادهای دموکراسی، تهیه شده توسط مرکز #آموزش_شهروندی، با بررسی نقش اقتدار، حریم خصوصی، مسؤولیت و عدالت در #دموکراسی به #دانش_آموزان…
به مناسبت #روز_جهانی_معلم آموزشکده توانا تقدیم میکند:
مرکز آموزش شهروندی: بنیادهای دموکراسی، راهنمای آموزشگران
برنامه آموزشی بنیادهای دموکراسی، تهیه شده توسط مرکز #آموزش_شهروندی، با بررسی نقش اقتدار، حریم خصوصی، مسؤولیت و عدالت در #دموکراسی به #دانش_آموزان…
زادروز سهراب سپهری
نقاش و شاعر اهل کاشان
کارتون از هادی حیدری
درباره سهراب سپهری شاعر رنگها
https://tavaana.org/fa/Sohrab_Sepehri
@Tavaana_TavaanaTech
نقاش و شاعر اهل کاشان
کارتون از هادی حیدری
درباره سهراب سپهری شاعر رنگها
https://tavaana.org/fa/Sohrab_Sepehri
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#حسین_منصوری پسرخواندهی فروغ فرخزاد و #شادی_یوسفیان (گروه ایندو) ترانهی زیبای «شرقی غمگین» با شعری از ایرج جنتی عطایی را اجرا کردهاند .
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
زادروز سهراب سپهری، شاعر رنگ
https://goo.gl/xzDTUk
«غذاهای مادرم چه خوب بود. تازه من به او ايراد میگرفتم كه رنگ سبز خورش اسفناج چرا متمايل به كبودی است.
آدم چه دير می فهمد. من چه دير فهميدم كه انسان يعنی عجالتاً.
ايران مادرهای خوب دارد و غذاهای خوشمزه و روشنفكران بد و دشت های دلپذير.
و همين.»
سهراب سپهری بیشک یکی از سرشناسترین شاعران معاصر ایران است. او نه تنها شاعر، بلکه نقاشی چیرهدست نیر بود. سهراب سپهری ۱۵ مهرماه ۱۳۰۷ در شهر کاشان دیده به جهان گشود. سهراب سپهری در کتاب «هنوز در سفرم» که مجموعهای از اشعار و دستنوشتههای منتشر نشدهی سپهری است که توسط خواهر او،پریدخت سپهری گردآوری شده است در مورد تاریخ تولد خود چنین میگوید: "من کاشیام. اما در قم متولد شدهام. شناسنامهام درست نیست. مادرم میداند که من روز چهاردهم مهر (۶ اکتبر) بهدنیا آمدهام.
درست سر ساعت ۱۲. مادرم صدای اذان را میشنیده است. در قم زیاد نماندهایم. به گلپایگان و خوانسار رفتهایم. بعد به سرزمین پدری. من کودکی رنگینی داشتهام" سهراب فرزند اسدالله و ماهجبین بود که هر دو اهل هنر و شعر بودند. سهراب سپهری پدرش را اینگونه معرفی میکند: «کوچک بودم که پدرم بیمار شد و تا پایان زندگی بیمار ماند. پدرم تلگرافچی بود. در طراحی دست داشت.خوشخط بود؛ تار مینواخت. او مرا به نقاشی عادت داد. (هنوز در سفرم ص۱۰)
پدربزگش، میرزا نصراللهخان سپهری، رئیس تلگرافخانهی کاشان بود. سهراب، دورهی ابتدایی را در دبستان خیام کاشان در خردادماه ۱۳۱۹ به پایان رساند و دورهی متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان سپری کرد و پس از فارغالتحصیلی در خرداد ۱۳۲۲ و پس از به پایان رساندن دورهی دوسالهی دانشسرای مقدماتی پسران به استخدام اداره ی فرهنگ کاشان درآمد.
سپهری در توصیف مدرسه در کتاب «اتاق آبی» چنین میگوید: «مدرسه، خوابهای مرا قیچی کرده بود. نماز مرا شکسته بود. مدرسه عروسکهای مرا رنجانده بود. روز ورودم، یادم نخواهد رفت: مرا از میان بازیهایم ربودند و به کابوس مدرسه بردند. خودم را تنها دیدم و غریب… از آن پس و هربار دلهره بود که به جای من راهی مدرسه میشد.»
.
سپهری در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت کرد و دیپلم دورهی دبیرستان خود را دریافت کرد و به تهران آمد و در دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شد و در زمان تحصیل به استخدام شرکت نفت در تهران درآمد اما پس از ۸ ماه استعفا داد. سهراب سپهری اولین مجموعهی شعر نیمایی خود را در سال ۱۳۳۲ منتشر کرد که «مرگ رنگ» نام داشت: «در این شکست رنگ/ از هم گسسته رشتهی هر آهنگ./ تنها صدای مرغک بیباک / گوش سکوت ساده میآراید/ با گوشوار پژواک.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1JlONyt
@Tavaana_TavaanaTech
https://goo.gl/xzDTUk
«غذاهای مادرم چه خوب بود. تازه من به او ايراد میگرفتم كه رنگ سبز خورش اسفناج چرا متمايل به كبودی است.
آدم چه دير می فهمد. من چه دير فهميدم كه انسان يعنی عجالتاً.
ايران مادرهای خوب دارد و غذاهای خوشمزه و روشنفكران بد و دشت های دلپذير.
و همين.»
سهراب سپهری بیشک یکی از سرشناسترین شاعران معاصر ایران است. او نه تنها شاعر، بلکه نقاشی چیرهدست نیر بود. سهراب سپهری ۱۵ مهرماه ۱۳۰۷ در شهر کاشان دیده به جهان گشود. سهراب سپهری در کتاب «هنوز در سفرم» که مجموعهای از اشعار و دستنوشتههای منتشر نشدهی سپهری است که توسط خواهر او،پریدخت سپهری گردآوری شده است در مورد تاریخ تولد خود چنین میگوید: "من کاشیام. اما در قم متولد شدهام. شناسنامهام درست نیست. مادرم میداند که من روز چهاردهم مهر (۶ اکتبر) بهدنیا آمدهام.
درست سر ساعت ۱۲. مادرم صدای اذان را میشنیده است. در قم زیاد نماندهایم. به گلپایگان و خوانسار رفتهایم. بعد به سرزمین پدری. من کودکی رنگینی داشتهام" سهراب فرزند اسدالله و ماهجبین بود که هر دو اهل هنر و شعر بودند. سهراب سپهری پدرش را اینگونه معرفی میکند: «کوچک بودم که پدرم بیمار شد و تا پایان زندگی بیمار ماند. پدرم تلگرافچی بود. در طراحی دست داشت.خوشخط بود؛ تار مینواخت. او مرا به نقاشی عادت داد. (هنوز در سفرم ص۱۰)
پدربزگش، میرزا نصراللهخان سپهری، رئیس تلگرافخانهی کاشان بود. سهراب، دورهی ابتدایی را در دبستان خیام کاشان در خردادماه ۱۳۱۹ به پایان رساند و دورهی متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان سپری کرد و پس از فارغالتحصیلی در خرداد ۱۳۲۲ و پس از به پایان رساندن دورهی دوسالهی دانشسرای مقدماتی پسران به استخدام اداره ی فرهنگ کاشان درآمد.
سپهری در توصیف مدرسه در کتاب «اتاق آبی» چنین میگوید: «مدرسه، خوابهای مرا قیچی کرده بود. نماز مرا شکسته بود. مدرسه عروسکهای مرا رنجانده بود. روز ورودم، یادم نخواهد رفت: مرا از میان بازیهایم ربودند و به کابوس مدرسه بردند. خودم را تنها دیدم و غریب… از آن پس و هربار دلهره بود که به جای من راهی مدرسه میشد.»
.
سپهری در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت کرد و دیپلم دورهی دبیرستان خود را دریافت کرد و به تهران آمد و در دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شد و در زمان تحصیل به استخدام شرکت نفت در تهران درآمد اما پس از ۸ ماه استعفا داد. سهراب سپهری اولین مجموعهی شعر نیمایی خود را در سال ۱۳۳۲ منتشر کرد که «مرگ رنگ» نام داشت: «در این شکست رنگ/ از هم گسسته رشتهی هر آهنگ./ تنها صدای مرغک بیباک / گوش سکوت ساده میآراید/ با گوشوار پژواک.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1JlONyt
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زادروز #سهراب_سپهری ، #شاعر_رنگ . «غذاهای مادرم چه خوب بود. تازه من به او ايراد میگرفتم كه رنگ سبز خورش اسفناج چرا متمايل به كبودی است. آدم چه دير می فهمد. من چه دير فهميدم كه انسان يعنی عجالتاً. ايران مادرهای خوب دارد و غذاهای خوشمزه و روشنفكران بد و…
Forwarded from آموزشکده توانا
سهراب سپهری، شاعر رنگ | Tavaana Article.pdf
2.4 MB
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سرانه کتاب نخوانی در ایران!
فنلاند : هرنفر سالانه 48 کتاب می خواند.
ایران : هر ایرانی سالانه 18دقیقه کتاب می خواند!
سری به غرفه کتاب مجازی توانا بزنید و رایگان دانلود کنید:
http://ow.ly/4nmBb8
فنلاند : هرنفر سالانه 48 کتاب می خواند.
ایران : هر ایرانی سالانه 18دقیقه کتاب می خواند!
سری به غرفه کتاب مجازی توانا بزنید و رایگان دانلود کنید:
http://ow.ly/4nmBb8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدئوی کوتاه، از معدود ویدئوهایی است که از شاعر سرشناس ایرانی، سهراب سپهری منتشر شده است.
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
آموزشکده توانا
این ویدئوی کوتاه، از معدود ویدئوهایی است که از شاعر سرشناس ایرانی، سهراب سپهری منتشر شده است. @Tavaana_TavaanaTech
این ویدئوی کوتاه، از معدود ویدئوهایی است که از شاعر سرشناس ایرانی، سهراب سپهری منتشر شده است. امروز تولد این شاعر و نقاش ایرانی است. این شعر زیبای سپهری تقدیم به همهی همراهان همیشگی توانا:
روزی خواهم آمد، و پیامی خواهم آورد.
در رگها، نور خواهم ریخت.
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب آوردم، سیب سرخ خورشید.
خواهم آمد، گل یاسی به گدا خواهم داد.
زن زیبای جذامی را، گوشواری دیگر خواهم بخشید.
كور را خواهم گفت: چه تماشا دارد باغ!
دورهگردی خواهم شد، كوچهها را خواهم گشت، جار خواهم زد:
آی شبنم، شبنم،شبنم.
رهگذراری خواهد گفت: راستی را، شب تاریكی است،كهكشانی خواهم دادش.
روی پل دختركی بیپاست، دب اكبر را بر گردن او خواهم آویخت.
هر چه دشنام، از لبها خواهم برچید.
هر چه دیوار، از جا خواهم بركند.
رهزنان را خواهم گفت: كاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را، پاره خواهم كرد.
من گره خواهم زد، چشمان را با خورشید، دلها را با عشق، سایه را با آب، شاخهها را با باد.
و بههم خواهم پیوست، خواب كودك را با زمزمهی زنجره.ها
بادبادکها، به هوا خواهم برد.
گلدانها، آب خواهم داد
خواهم آمد پیش اسبان، گاوان، علف سبز نوازش خواهم ریخت.
مادیانی تشنه، سطل شبنم را خواهم آورد.
خر فرتوتی در راه، من مگسهایش را خواهم زد.
خواهم آمد سر هر دیواری، میخكی خواهم كاشت.
پای هر پنجرهای شعری خواهم خواند.
هر كلاغی را، كاجی خواهم داد.
مار را خواهم گفت: چه شكوهی دارد غوک!
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم كرد.
راه خواهم رفت.
نور خواهم خورد.
دوست خواهم داشت.
@Tavaana_TavaanaTech
روزی خواهم آمد، و پیامی خواهم آورد.
در رگها، نور خواهم ریخت.
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب آوردم، سیب سرخ خورشید.
خواهم آمد، گل یاسی به گدا خواهم داد.
زن زیبای جذامی را، گوشواری دیگر خواهم بخشید.
كور را خواهم گفت: چه تماشا دارد باغ!
دورهگردی خواهم شد، كوچهها را خواهم گشت، جار خواهم زد:
آی شبنم، شبنم،شبنم.
رهگذراری خواهد گفت: راستی را، شب تاریكی است،كهكشانی خواهم دادش.
روی پل دختركی بیپاست، دب اكبر را بر گردن او خواهم آویخت.
هر چه دشنام، از لبها خواهم برچید.
هر چه دیوار، از جا خواهم بركند.
رهزنان را خواهم گفت: كاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را، پاره خواهم كرد.
من گره خواهم زد، چشمان را با خورشید، دلها را با عشق، سایه را با آب، شاخهها را با باد.
و بههم خواهم پیوست، خواب كودك را با زمزمهی زنجره.ها
بادبادکها، به هوا خواهم برد.
گلدانها، آب خواهم داد
خواهم آمد پیش اسبان، گاوان، علف سبز نوازش خواهم ریخت.
مادیانی تشنه، سطل شبنم را خواهم آورد.
خر فرتوتی در راه، من مگسهایش را خواهم زد.
خواهم آمد سر هر دیواری، میخكی خواهم كاشت.
پای هر پنجرهای شعری خواهم خواند.
هر كلاغی را، كاجی خواهم داد.
مار را خواهم گفت: چه شكوهی دارد غوک!
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم كرد.
راه خواهم رفت.
نور خواهم خورد.
دوست خواهم داشت.
@Tavaana_TavaanaTech
حجاب فقط تکه ای پارچه بر سر نیست
goo.gl/ISvUcz
حال که همه از ورزش مینویسند منم از خاطرات تلخ ورزشی خودم مینویسم به عنوان کسی که ۱۳ سال تمرین کاراته داشته و سعی کرده این ورزش رو در شهرستان محل زندگی اش سر پا نگه دارد.
۱۳ سالم بودم که شدید عشق هنرهای رزمی بودم بیشتر توجهم به کانک فو یا تکواندو بود ولی در مراجعه به تربیت بدنی شهرستان متوجه شدم که تنها ورزش رزمی موجود کاراته است. به هر حال با این ورزش شروع کردم ولی تمرینهای این کلاس هم بعد از ۹ ماه تعطیل شد! من ماندم و علاقه بینهایتم به هنر رزمی. تصمیم گرفتم که برای تمرین به مرکز استان بروم که البته ۳ ساعت رفت و ۳ ساعت برگشت زمان می برد و برای من به عنوان دانش آموز سال اول دبیرستان کار راحتی نبود. هر چند مادری داشتم که مرا در این سفر همراهی میکرد تا من به خواسته ام برسم. بگذریم از آموزشها و سختیهای راه خودم که خود داستانی طولانیست... بعد از سه سال از تمرینات جسته و گریخته تصمیم گرفتم این ورزش را در شهر خودم دوباره زنده کنم, و اما شرایط زنان شهرم در این ورزش به چه نحو بود و امکاناتش چه بود!
۱- همه ورزشگاههای شهرستان فقط تا ساعت ۵ بعد از ظهر مختص بانوان بود (حالم از کلمه بانو به هم میخورد چرا که در این حق خوری و حق کشی با بازی با کلمات انگار بخواهند سر بچه ای را گرم کنند!) وقتی مدارس شروع میشد ما بودیم و در به دری! تعدادی از بچه ها صبح مدرسه میرفتند و تعدادی بعد از ظهر. البته این در حالی بود که کلاسهای آقایان بعد از ۶ عصر بدون هیچ دغدغه ای برگزار میشد. من بودم و آواره کلاس از ساعت ۱۰ صبح تا ۲ بعد از ظهر که بتوانم همه بچه ها را آموزش دهم.
۲- همان کلاسهای ما هم به راحتی میتوانست جابجا شود به هر حال اولویت با آقایان بود. گاه در سالن والیبال تمرین میکردیم روی موزاییک, گاه در سالن کشتی روی تشک کشتی, گاه بر روی موکت و خوشبختانه گاهی بر روی تشک کاراته.
۳- اگر زمانی در طول روز مسابقه ای برای آقایان برگزار میشد کلاس بانوان تعطیل میشد. هر چند سالن تمرین ما جداگانه بود ولی به بهانه اینکه به دلیل مسابقه آقایان امکان تامین امنیت بانوان فراهم نمیشد پس در نتیجه کلاس به راحتی تعطیل میشد زن و چه به ورزش
۴- چند تن از بهترین شاگردانم بعد از اندکی بزرگ شدن با ممانعت خانواده ها برای ادامه مواجه میشدند که تماس ها و ناراحتی من هم فایده ای نداشت.
۵- گاه استادان بزرگ کاراته از کشورهای مختلف برای تمرین دعوت میشدند که در یکی از شهرهای بزرگ ایران برگزار میشد و البته مختص آقایان بود و بانوان گرامی فقط میتوانستند با مانتو نشسته و تکنیکها را تماشا کنند. البته مواردی پیش آماده بود که در ردیفهای آخر به جمع آقایان بپیوندند با لباسهای گشاد کاراته و مقنعه ولی همان هم از اعتراضات و حرف و حدیث های عده ای دلواپس در امان نمی ماند.
۶- انگیزه برای مسابقات کاراته زیاد بالا نبود چون به دلیل حجاب حق شرکت در مسابقات در سطح جهانی وجود نداشت. ورزشهای رزمی بسیار در نوع پوشش حساس هستند مخصوصا وقتی صحبت از مبارزه باشد و چون در کاراته از کلاه ایمنی استفاده نمیشود امکان حضور با مقنعه وجود نداشت. چنان که حتی تیم کاتای ایران در سال ۹۲ به خاطر تکه ای پارچه از مسابقات حذف شد.
۷- و اما آخرین ضربه ای که از کاراته نصیبم شد؟ ... ۶ سال پیش برای تحصیل از ایران خارج شدم و کلاسم را به بهترین شاگردم که کمربند مشکی داشت سپردم. کلاسی که با همه سختیها سعی کرده بودم سر پا بایستد و در این شهرستان تعطیل نشود. دو سال اول خوب بود بعد شنیدم شاگردم ازدواج کرده و شوهرش اجازه رفتن به باشگاه بهش نداده است .....
پس جمع بندی میکنم اندکی از مشکلات ورزشی زنان را در یک شهرستان و در یک رشته خاص : اختصاص سالنهای تمرین فقط تا ۵ بعد از ظهر, تعطیلی کلاسها در صورت مسابقه آقایان, اختصاص کمترین بودجه و امکانات و تقریبا هیچ چی, ممانعت از شرکت در کلاسهای استادان بزرگ جهانی, ممانعت از شرکت در مسابقات جهانی, محدودیت از طرف خانواده برای ادامه ورزش به خاطر رسیدن به سن کمی بیشتر از بلوغ, محدودیت از طرف شوهر بعد از ازدواج
و حال پیدا کنید ربط این همه آزار و اذیت و محدودیت و حجاب اجباری را؟
این است بخشی از آثار حجاب اجباری. حجاب فقط تکه ای پارچه بر سر نیست.
مریم ارجمند http://bit.ly/2dwQmCl
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/ISvUcz
حال که همه از ورزش مینویسند منم از خاطرات تلخ ورزشی خودم مینویسم به عنوان کسی که ۱۳ سال تمرین کاراته داشته و سعی کرده این ورزش رو در شهرستان محل زندگی اش سر پا نگه دارد.
۱۳ سالم بودم که شدید عشق هنرهای رزمی بودم بیشتر توجهم به کانک فو یا تکواندو بود ولی در مراجعه به تربیت بدنی شهرستان متوجه شدم که تنها ورزش رزمی موجود کاراته است. به هر حال با این ورزش شروع کردم ولی تمرینهای این کلاس هم بعد از ۹ ماه تعطیل شد! من ماندم و علاقه بینهایتم به هنر رزمی. تصمیم گرفتم که برای تمرین به مرکز استان بروم که البته ۳ ساعت رفت و ۳ ساعت برگشت زمان می برد و برای من به عنوان دانش آموز سال اول دبیرستان کار راحتی نبود. هر چند مادری داشتم که مرا در این سفر همراهی میکرد تا من به خواسته ام برسم. بگذریم از آموزشها و سختیهای راه خودم که خود داستانی طولانیست... بعد از سه سال از تمرینات جسته و گریخته تصمیم گرفتم این ورزش را در شهر خودم دوباره زنده کنم, و اما شرایط زنان شهرم در این ورزش به چه نحو بود و امکاناتش چه بود!
۱- همه ورزشگاههای شهرستان فقط تا ساعت ۵ بعد از ظهر مختص بانوان بود (حالم از کلمه بانو به هم میخورد چرا که در این حق خوری و حق کشی با بازی با کلمات انگار بخواهند سر بچه ای را گرم کنند!) وقتی مدارس شروع میشد ما بودیم و در به دری! تعدادی از بچه ها صبح مدرسه میرفتند و تعدادی بعد از ظهر. البته این در حالی بود که کلاسهای آقایان بعد از ۶ عصر بدون هیچ دغدغه ای برگزار میشد. من بودم و آواره کلاس از ساعت ۱۰ صبح تا ۲ بعد از ظهر که بتوانم همه بچه ها را آموزش دهم.
۲- همان کلاسهای ما هم به راحتی میتوانست جابجا شود به هر حال اولویت با آقایان بود. گاه در سالن والیبال تمرین میکردیم روی موزاییک, گاه در سالن کشتی روی تشک کشتی, گاه بر روی موکت و خوشبختانه گاهی بر روی تشک کاراته.
۳- اگر زمانی در طول روز مسابقه ای برای آقایان برگزار میشد کلاس بانوان تعطیل میشد. هر چند سالن تمرین ما جداگانه بود ولی به بهانه اینکه به دلیل مسابقه آقایان امکان تامین امنیت بانوان فراهم نمیشد پس در نتیجه کلاس به راحتی تعطیل میشد زن و چه به ورزش
۴- چند تن از بهترین شاگردانم بعد از اندکی بزرگ شدن با ممانعت خانواده ها برای ادامه مواجه میشدند که تماس ها و ناراحتی من هم فایده ای نداشت.
۵- گاه استادان بزرگ کاراته از کشورهای مختلف برای تمرین دعوت میشدند که در یکی از شهرهای بزرگ ایران برگزار میشد و البته مختص آقایان بود و بانوان گرامی فقط میتوانستند با مانتو نشسته و تکنیکها را تماشا کنند. البته مواردی پیش آماده بود که در ردیفهای آخر به جمع آقایان بپیوندند با لباسهای گشاد کاراته و مقنعه ولی همان هم از اعتراضات و حرف و حدیث های عده ای دلواپس در امان نمی ماند.
۶- انگیزه برای مسابقات کاراته زیاد بالا نبود چون به دلیل حجاب حق شرکت در مسابقات در سطح جهانی وجود نداشت. ورزشهای رزمی بسیار در نوع پوشش حساس هستند مخصوصا وقتی صحبت از مبارزه باشد و چون در کاراته از کلاه ایمنی استفاده نمیشود امکان حضور با مقنعه وجود نداشت. چنان که حتی تیم کاتای ایران در سال ۹۲ به خاطر تکه ای پارچه از مسابقات حذف شد.
۷- و اما آخرین ضربه ای که از کاراته نصیبم شد؟ ... ۶ سال پیش برای تحصیل از ایران خارج شدم و کلاسم را به بهترین شاگردم که کمربند مشکی داشت سپردم. کلاسی که با همه سختیها سعی کرده بودم سر پا بایستد و در این شهرستان تعطیل نشود. دو سال اول خوب بود بعد شنیدم شاگردم ازدواج کرده و شوهرش اجازه رفتن به باشگاه بهش نداده است .....
پس جمع بندی میکنم اندکی از مشکلات ورزشی زنان را در یک شهرستان و در یک رشته خاص : اختصاص سالنهای تمرین فقط تا ۵ بعد از ظهر, تعطیلی کلاسها در صورت مسابقه آقایان, اختصاص کمترین بودجه و امکانات و تقریبا هیچ چی, ممانعت از شرکت در کلاسهای استادان بزرگ جهانی, ممانعت از شرکت در مسابقات جهانی, محدودیت از طرف خانواده برای ادامه ورزش به خاطر رسیدن به سن کمی بیشتر از بلوغ, محدودیت از طرف شوهر بعد از ازدواج
و حال پیدا کنید ربط این همه آزار و اذیت و محدودیت و حجاب اجباری را؟
این است بخشی از آثار حجاب اجباری. حجاب فقط تکه ای پارچه بر سر نیست.
مریم ارجمند http://bit.ly/2dwQmCl
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. #حجاب فقط تکه ای پارچه بر سر نیست . حال که همه از ورزش مینویسند منم از خاطرات تلخ ورزشی خودم مینویسم به عنوان کسی که ۱۳ سال تمرین #کاراته داشته و سعی کرده این #ورزش رو در شهرستان محل زندگی اش سر پا نگه دارد. ۱۳ سالم بودم که شدید #عشق #هنرهای_رزمی بودم بیشتر…
Forwarded from 🌐 بهزاد مهرانی
لیلا اسفندیاری، کوهنورد ایرانی، یکی از زنان مورد علاقهی من در زندگی است. پس از اینکه لیلا بر بام جهان آرمید، فیلم مستندی از زندگیاش ساخته شد به نام «لیلای بیلیلی» که نسخهی اولیهی آن در ابتدا به سفارش باشگاه کوهنوردی دماوند تهیه شده بود تا در مراسم یادبود او به نمایش عمومی درآید.
این مستند به دلیل اینکه لیلا اسفندیاری در آن بدون حجاب گفتوگو کرده بود به نمایش درنیامد. لیلا در مسیر فعالیت ورزشیاش به دلیل اینکه حجاب مورد پسند آقایان را نداشت همواره با مشکلات عدیدهای مواجه بود.
پدر لیلا اسفندیاری، اولین قانونگذار ِ زندگی لیلا بود و لابد لیلا میبایست به قانون پدر احترام بگذارد. پدر درست مانند حکومت تلاش داشت تا رشتهی تحصیلی دختر را بر اساس تفکیک جنسیتی انتخاب کند. پدرش با این استدلال که در رشتهی حقوق، لیلا مجبور است در محیطی مردانه کار کند، او را وادار به تحصیل در رشته آزمایشگاهی میکروبیولوژی میکند. پس از پایان تحصیل، لیلا سوی استقلال خود میرود و پدر نیز او را طرد میکند. پدر علاقهمند بود که نوع پوشش و آمد و شد دختر را همچنان در کنترل داشته باشد،
لیلا اما کسی نبود که «ولایت»پذیر باشد.
لیلا از همان ابتدا برای اینکه زیر سلطهی پدر نباشد، در یک کارخانهی دستمال کاغذی به کار مشغول شد.
قانون پدر که همان قانون ِ «پدر ملت» نیز هست، در تمام مراحل زندگی لیلا، مانع از رسیدن او به قله است.
لیلا نمونهای از زنانی است که سالها از سوی قدرت و قوانین پدر و« پدر ِ ملت» تحریم بودهاند. لیلا و لیلاهای این ملک، همواره مقابل کسانی ایستادند که حجاب را یک پارچه دانستند و امور مهمتری از این تکه پارچه را مستحق پرداختن به آن می شناختند.
حجاب تنها یک پارچه نیست که اگر چنین بود حکومت اسلامی تا این اندازه برای برقراری آن تلاش نمیکرد. حکومت اسلامی در امور بسیار مهمتری در عرصهی سیاست عقب نشسته است اما این یک تکه پارچه چیزی نیست که حکومت بخواهد از ان عقب بنشیند.
عبدالکریم سروش در جایی گفته بود که حجاب، پرچم اسلام است و پرچم پیغمبر.
اینکه پرچم پیامبر مسلمانان بوده است یا نه نمیدانم اما هر چه هست این تکه پارچه، پرچم مردسالاری و حکومت دینی ِ جمهوری اسلامی است و رمز ایستادگی حکومت و کوتاهنیامدنش سر مسئلهی حجاب از بیشعوری حکومت نیست بلکه از هوشمندی او است. حجاب برای حکومت تنها یک تکه پارچه نیست و عاقلانه است که برای ما نیز تنها یک تکه پارچه نباشد.
لیلای قصه ی ما، آخر بر «بام جهان» آرام گرفت. او خود پیش از این گفته بود:
«میخواهم بام جهان آرامگاه ابدیام باشد.»
@behzadmehrani
این مستند به دلیل اینکه لیلا اسفندیاری در آن بدون حجاب گفتوگو کرده بود به نمایش درنیامد. لیلا در مسیر فعالیت ورزشیاش به دلیل اینکه حجاب مورد پسند آقایان را نداشت همواره با مشکلات عدیدهای مواجه بود.
پدر لیلا اسفندیاری، اولین قانونگذار ِ زندگی لیلا بود و لابد لیلا میبایست به قانون پدر احترام بگذارد. پدر درست مانند حکومت تلاش داشت تا رشتهی تحصیلی دختر را بر اساس تفکیک جنسیتی انتخاب کند. پدرش با این استدلال که در رشتهی حقوق، لیلا مجبور است در محیطی مردانه کار کند، او را وادار به تحصیل در رشته آزمایشگاهی میکروبیولوژی میکند. پس از پایان تحصیل، لیلا سوی استقلال خود میرود و پدر نیز او را طرد میکند. پدر علاقهمند بود که نوع پوشش و آمد و شد دختر را همچنان در کنترل داشته باشد،
لیلا اما کسی نبود که «ولایت»پذیر باشد.
لیلا از همان ابتدا برای اینکه زیر سلطهی پدر نباشد، در یک کارخانهی دستمال کاغذی به کار مشغول شد.
قانون پدر که همان قانون ِ «پدر ملت» نیز هست، در تمام مراحل زندگی لیلا، مانع از رسیدن او به قله است.
لیلا نمونهای از زنانی است که سالها از سوی قدرت و قوانین پدر و« پدر ِ ملت» تحریم بودهاند. لیلا و لیلاهای این ملک، همواره مقابل کسانی ایستادند که حجاب را یک پارچه دانستند و امور مهمتری از این تکه پارچه را مستحق پرداختن به آن می شناختند.
حجاب تنها یک پارچه نیست که اگر چنین بود حکومت اسلامی تا این اندازه برای برقراری آن تلاش نمیکرد. حکومت اسلامی در امور بسیار مهمتری در عرصهی سیاست عقب نشسته است اما این یک تکه پارچه چیزی نیست که حکومت بخواهد از ان عقب بنشیند.
عبدالکریم سروش در جایی گفته بود که حجاب، پرچم اسلام است و پرچم پیغمبر.
اینکه پرچم پیامبر مسلمانان بوده است یا نه نمیدانم اما هر چه هست این تکه پارچه، پرچم مردسالاری و حکومت دینی ِ جمهوری اسلامی است و رمز ایستادگی حکومت و کوتاهنیامدنش سر مسئلهی حجاب از بیشعوری حکومت نیست بلکه از هوشمندی او است. حجاب برای حکومت تنها یک تکه پارچه نیست و عاقلانه است که برای ما نیز تنها یک تکه پارچه نباشد.
لیلای قصه ی ما، آخر بر «بام جهان» آرام گرفت. او خود پیش از این گفته بود:
«میخواهم بام جهان آرامگاه ابدیام باشد.»
@behzadmehrani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخش کوتاهی از جلسه ششم دوره مسئولیت شهروندی در دموکراسی ها با دکتر کاظم علمداری
ویدئوی کامل:
http://bit.ly/2dTWPGC
@Tavaana_TavaanaTech
ویدئوی کامل:
http://bit.ly/2dTWPGC
@Tavaana_TavaanaTech
آموزشکده توانا
بخش کوتاهی از جلسه ششم دوره مسئولیت شهروندی در دموکراسی ها با دکتر کاظم علمداری ویدئوی کامل: http://bit.ly/2dTWPGC @Tavaana_TavaanaTech
کدام حقوق در دموکراسی به رسمیت شناخته شدهاند؟
شکوفایی دموکراسی مستلزم چه چیزی از جانب شهروندان است؟
مسئولیت شهروند در دموکراسی به چه معنی است؟
حقوق و مسئولیتهای شهروند در دموکراسی کداماند؟
شهروندان چگونه می تواند در دموکراسی بر تصمیمها نظارت داشته و بر تدوین و اتخاذ آنها تأثیرگذار باشند؟
چه رابطهای میان دموکراسی و کرامت انسانی وجود دارد؟
دکتر کاظم علمداری در این درسگفتار درباره این موضوعات با شما به گفتگو مینشیند.
ویدیوی کامل را اینجا ببینید:
http://bit.ly/2dTWPGC
@Tavaana_TavaanaTech
شکوفایی دموکراسی مستلزم چه چیزی از جانب شهروندان است؟
مسئولیت شهروند در دموکراسی به چه معنی است؟
حقوق و مسئولیتهای شهروند در دموکراسی کداماند؟
شهروندان چگونه می تواند در دموکراسی بر تصمیمها نظارت داشته و بر تدوین و اتخاذ آنها تأثیرگذار باشند؟
چه رابطهای میان دموکراسی و کرامت انسانی وجود دارد؟
دکتر کاظم علمداری در این درسگفتار درباره این موضوعات با شما به گفتگو مینشیند.
ویدیوی کامل را اینجا ببینید:
http://bit.ly/2dTWPGC
@Tavaana_TavaanaTech
YouTube
جلسه ششم دوره مسئولیت شهروندی در دموکراسی با دکتر کاظم علمداری
درسگفتار ششم: درباره حقوق و مسئوليتهای شهروندان دموکراتيک ۱ – کدام حقوق در دموکراسی به رسميت شناخته شده اند؟ ۲ – شکوفايی دموکراسی مستلزم چه چيزی از جانب شه...
«دخترم هر کجا که هستی
من تو کهریزکم
خودت بیا...
بخش یک
اتاق پنج
تخت بیست و یک
بابای تو اونجا خوابیده...»
جهان امروز ما چندان با سالمندان مهربان نیست. بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار حدود ۳۰۰ میلیون از افراد بالای ۶۵ سال، به سادگی نمیتوانند به مراقبتهای درازمدتی که به آن نیاز دارند، دسترسی داشته باشند. این گزارش اعلام داشته است که اغلب کشورها به نیازهای سالمندان اولویت نمیدهند. در این گزارش از «تبعیض و باورهای منفی نسبت به اشخاص سالمند» صحبت شده است و از جمله در آن اینگونه آمده است: «تبعیض نسبت به سالمندان پدیدهای جهانی است که گاهی در مقررات و قوانین هم خود را نشان میدهد، برای مثال هزینههای بالاتر و شرایط نامناسب در برخی از سیاستهای بیمهای درباره سالمندان، یا خودداری از ارائه خدمات خاص پزشکی به علت سن و سال بیماران.»
goo.gl/a29eQh
گزارش افزایش سالمندان رها شده در خیابان را اینجا بخوانید: http://bit.ly/1OKapeb
ویدیو از فیسبوک بهزاد امیر اصلانی
@Tavaana_TavaanaTech
من تو کهریزکم
خودت بیا...
بخش یک
اتاق پنج
تخت بیست و یک
بابای تو اونجا خوابیده...»
جهان امروز ما چندان با سالمندان مهربان نیست. بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار حدود ۳۰۰ میلیون از افراد بالای ۶۵ سال، به سادگی نمیتوانند به مراقبتهای درازمدتی که به آن نیاز دارند، دسترسی داشته باشند. این گزارش اعلام داشته است که اغلب کشورها به نیازهای سالمندان اولویت نمیدهند. در این گزارش از «تبعیض و باورهای منفی نسبت به اشخاص سالمند» صحبت شده است و از جمله در آن اینگونه آمده است: «تبعیض نسبت به سالمندان پدیدهای جهانی است که گاهی در مقررات و قوانین هم خود را نشان میدهد، برای مثال هزینههای بالاتر و شرایط نامناسب در برخی از سیاستهای بیمهای درباره سالمندان، یا خودداری از ارائه خدمات خاص پزشکی به علت سن و سال بیماران.»
goo.gl/a29eQh
گزارش افزایش سالمندان رها شده در خیابان را اینجا بخوانید: http://bit.ly/1OKapeb
ویدیو از فیسبوک بهزاد امیر اصلانی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
.
«دخترم هر کجا که هستی
من تو کهریزکم
خودت بیا...
بخش یک
اتاق پنج
تخت بیست و یک
بابای تو اونجا خوابیده...» جهان امروز ما چندان با سالمندان مهربان نیست. بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار حدود ۳۰۰ میلیون از افراد بالای ۶۵ سال، به سادگی نمیتوانند به مراقبتهای…
«دخترم هر کجا که هستی
من تو کهریزکم
خودت بیا...
بخش یک
اتاق پنج
تخت بیست و یک
بابای تو اونجا خوابیده...» جهان امروز ما چندان با سالمندان مهربان نیست. بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار حدود ۳۰۰ میلیون از افراد بالای ۶۵ سال، به سادگی نمیتوانند به مراقبتهای…
وقتی به امامزادههای سیار هم دخیل میبندند!
نیما کشوری با انتشار این ویدیو دو اینستاگرامش نوشت:
«امروز در مسیر عبور به سمت قبرستان سرابیاس شهرستان خرم آباد با این ماشین روبرو شدم... ماشینی که ضریحی رو با خود بر سر راه قبرستان آورده بود تا اینکه از این ملت پول اخذ کند! چند تا عکس گرفتم و دلم نیومد از کنجکاویم بگذرم و ساده از کنار این قضیه رد بشم برا همین رفتم با راننده و متولیش صحبت کردم جالب این بود هم مجوز داشت هم دو متر زبون!! عده ای مردم رو هم دیدم که بهش دخیل بسته بودن و داشتن بوسش میکردن و لباس و صورتشون رو بهش میمالوندن... واقعا نمیدونستم خجالت بکشم از افکار خودم یا از افکار اون عزیزان که حتما با قصد خیر این کار رو میکردن... ولی بیاییم خودمونو جای یک توریست یا یک غیر مسلمان یا اصلا یک مسلمان واقعی بگذاریم رفتارمون با این گونه مسائل چطوریه؟ آیا به چنین رفتارهایی نمیخندیم؟...»
نظر شما چیست؟
goo.gl/7IInUv
منبع ویدیو:
اینستاگرام نیما کشوری
@Tavaana_TavaanaTech
نیما کشوری با انتشار این ویدیو دو اینستاگرامش نوشت:
«امروز در مسیر عبور به سمت قبرستان سرابیاس شهرستان خرم آباد با این ماشین روبرو شدم... ماشینی که ضریحی رو با خود بر سر راه قبرستان آورده بود تا اینکه از این ملت پول اخذ کند! چند تا عکس گرفتم و دلم نیومد از کنجکاویم بگذرم و ساده از کنار این قضیه رد بشم برا همین رفتم با راننده و متولیش صحبت کردم جالب این بود هم مجوز داشت هم دو متر زبون!! عده ای مردم رو هم دیدم که بهش دخیل بسته بودن و داشتن بوسش میکردن و لباس و صورتشون رو بهش میمالوندن... واقعا نمیدونستم خجالت بکشم از افکار خودم یا از افکار اون عزیزان که حتما با قصد خیر این کار رو میکردن... ولی بیاییم خودمونو جای یک توریست یا یک غیر مسلمان یا اصلا یک مسلمان واقعی بگذاریم رفتارمون با این گونه مسائل چطوریه؟ آیا به چنین رفتارهایی نمیخندیم؟...»
نظر شما چیست؟
goo.gl/7IInUv
منبع ویدیو:
اینستاگرام نیما کشوری
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. وقتی به امامزادههای سیار هم دخیل میبندند! نیما کشوری با انتشار این ویدیو در اینستاگرامش نوشت: «امروز در مسیر عبور به سمت قبرستان سرابیاس شهرستان #خرم_آباد با این ماشین روبرو شدم... ماشینی که ضریحی رو با خود بر سر راه قبرستان آورده بود تا اینکه از این…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاشار سلطانی؛ گزارش واگذاری املاک ۲۲۰۰ میلیارد تومانی شهرداری را منتشر کرده بود و حالا به علت برملا کردن فساد زندانی است.
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
آموزشکده توانا
یاشار سلطانی؛ گزارش واگذاری املاک ۲۲۰۰ میلیارد تومانی شهرداری را منتشر کرده بود و حالا به علت برملا کردن فساد زندانی است. @Tavaana_TavaanaTech
علیرغم تهیه وثیقه، یاشار سلطانی همچنان در بازداشت بهسر میبرد
یاشار سلطانی، مدیر مسئول سایت معماری نیوز که در تاریخ ۲۷ شهریورماه، پس از شکایت محمدباقر قالیباف و مهدی چمران و در پی عدم توانایی در تأمین وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی بازداشت شده بود، علیرغم تهیه وثیقه، همچنان زندانیست.
این روزنامهنگار، گزارش واگذاری املاک ۲۲۰۰ میلیارد تومانی شهرداری را منتشر کرده بود.
احسان مازندرانی و عیسی سحرخیز نیز از جمله روزنامهنگارانی هستند که به اتهام تهیه گزارش برای شبکههای بیگانه در زندانند، روزنامهنگارانی که فساد در سازمانها و نهادهای مختلف حکومتی را علنی کردهاند.
حق دستیابی به اطلاعات چه نوع حقیست؟
انواع و ابعاد فساد از چه قرارند و فساد چه رابطهای با اقتدارگرایی دارد؟
شاسکا بایرلی در وبینار«نظارت بر فساد دولتی»، این پرسشها را مورد بررسی قرار داده و همینطور به موضوع فساد و مصونیت، فساد و فقر، فساد و انکار حقوق بشر و همینطور فساد و درگیریهای خشونتآمیز میپردازد
هشت جلسه وبینار«نظارت بر فساد دولتی» را اینجا ببینید:
http://bit.ly/2bZUlVN
ویدیو: قسمتهایی از برنامه آپوزیت:
http://bit.ly/2dhUSCZ
@Tavaana_TavaanaTech
یاشار سلطانی، مدیر مسئول سایت معماری نیوز که در تاریخ ۲۷ شهریورماه، پس از شکایت محمدباقر قالیباف و مهدی چمران و در پی عدم توانایی در تأمین وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی بازداشت شده بود، علیرغم تهیه وثیقه، همچنان زندانیست.
این روزنامهنگار، گزارش واگذاری املاک ۲۲۰۰ میلیارد تومانی شهرداری را منتشر کرده بود.
احسان مازندرانی و عیسی سحرخیز نیز از جمله روزنامهنگارانی هستند که به اتهام تهیه گزارش برای شبکههای بیگانه در زندانند، روزنامهنگارانی که فساد در سازمانها و نهادهای مختلف حکومتی را علنی کردهاند.
حق دستیابی به اطلاعات چه نوع حقیست؟
انواع و ابعاد فساد از چه قرارند و فساد چه رابطهای با اقتدارگرایی دارد؟
شاسکا بایرلی در وبینار«نظارت بر فساد دولتی»، این پرسشها را مورد بررسی قرار داده و همینطور به موضوع فساد و مصونیت، فساد و فقر، فساد و انکار حقوق بشر و همینطور فساد و درگیریهای خشونتآمیز میپردازد
هشت جلسه وبینار«نظارت بر فساد دولتی» را اینجا ببینید:
http://bit.ly/2bZUlVN
ویدیو: قسمتهایی از برنامه آپوزیت:
http://bit.ly/2dhUSCZ
@Tavaana_TavaanaTech
YouTube
Upozit 154 - Sep 24 - آپوزیت ۱۵۴
paypal.me/upozit http://telegram.me/upozit https://www.facebook.com/upozitt فساد در شهرداری تهران به میزان ۲۲,۰۰۰«میلیارد» تومان و برخورد قوّه قضا با آن در ج...
طرح بانک انصار برای «سلامتی و تعجیل در فرجِ امام زمان»
نظر شما درباره این طرح چیست؟
منبع عکس: توییتر یغما فشخامی
http://bit.ly/2dOY5ul
@Tavaana_TavaanaTech
نظر شما درباره این طرح چیست؟
منبع عکس: توییتر یغما فشخامی
http://bit.ly/2dOY5ul
@Tavaana_TavaanaTech
ابراز نگرانی عفو بینالملل از زندانی شدن قریبالوقوع گلرخ ابراهیمی ایرایی
goo.gl/uNJg8N
سازمان عفو بینالملل با انتشار بیانیهای نسبت به زندانی شدن قریبالوقوع گلرخ ابراهیمی ایرایی، نویسنده و فعال حقوق بشر که در داستانی منتشر نشده به موضوع سنگسار پرداخته است، هشدار داد.
فرگلرخ ابراهیمی ایرایی همسر آرش صادقی است که او هم به عنوان فعال حقوق بشر شناخته میشود. این دو نفر اسفند ماه سال گذشته به ترتیب به شش و ۱۵ سال حبس محکوم شدهاند: آرش صادقی و گلرخ ایرایی مجموعاً به ۲۱ سال حبس محکوم شدند
در بیانیه سازمان عفو بینالملل از مقامهای قضایی خواسته شده است تا فورا روند اجرای حکم صادر شده برای خانم ابراهیمی را متوقف کنند، چرا که او در حالی به «توهین به مقدسات اسلامی» متهم شده است که داستانش درباره عمل وحشیانه سنگسار اساسا منتشر نشده است.
فیلیپ لوتر، پژوهشگر و مسئول بخش خاورمیانه و شمال آفریقای سازمان عفو بینالملل اتهام و حکم صادر شده برای گلرخ ابراهیمی ایرایی را مضحک خوانده و گفته است: «اتهامات علیه گلرخ ابراهیمی ایرایی مضحک است. او به همین سادگی قرار است برای نوشتن یک داستان که حتی منتشر نشده است چندین سال زندانی شود. این مجازاتی علیه خلاقیت و آزادی بیان است.»
درباره حقوق زندانی بیشتر بدانیم:
http://bit.ly/1XC6UrO
برخی مشاهدات در مورد وضعیت حاضر زندانهای ایران
http://bit.ly/2cVZ4Ih
مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O
حکومت قانون
http://bit.ly/1Dl8h4u
حقوق و مسئولیتهای شهروندان دموکراتیک
http://bit.ly/1zUZf9R
منبع خبر: رادیو زمانه
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/uNJg8N
سازمان عفو بینالملل با انتشار بیانیهای نسبت به زندانی شدن قریبالوقوع گلرخ ابراهیمی ایرایی، نویسنده و فعال حقوق بشر که در داستانی منتشر نشده به موضوع سنگسار پرداخته است، هشدار داد.
فرگلرخ ابراهیمی ایرایی همسر آرش صادقی است که او هم به عنوان فعال حقوق بشر شناخته میشود. این دو نفر اسفند ماه سال گذشته به ترتیب به شش و ۱۵ سال حبس محکوم شدهاند: آرش صادقی و گلرخ ایرایی مجموعاً به ۲۱ سال حبس محکوم شدند
در بیانیه سازمان عفو بینالملل از مقامهای قضایی خواسته شده است تا فورا روند اجرای حکم صادر شده برای خانم ابراهیمی را متوقف کنند، چرا که او در حالی به «توهین به مقدسات اسلامی» متهم شده است که داستانش درباره عمل وحشیانه سنگسار اساسا منتشر نشده است.
فیلیپ لوتر، پژوهشگر و مسئول بخش خاورمیانه و شمال آفریقای سازمان عفو بینالملل اتهام و حکم صادر شده برای گلرخ ابراهیمی ایرایی را مضحک خوانده و گفته است: «اتهامات علیه گلرخ ابراهیمی ایرایی مضحک است. او به همین سادگی قرار است برای نوشتن یک داستان که حتی منتشر نشده است چندین سال زندانی شود. این مجازاتی علیه خلاقیت و آزادی بیان است.»
درباره حقوق زندانی بیشتر بدانیم:
http://bit.ly/1XC6UrO
برخی مشاهدات در مورد وضعیت حاضر زندانهای ایران
http://bit.ly/2cVZ4Ih
مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O
حکومت قانون
http://bit.ly/1Dl8h4u
حقوق و مسئولیتهای شهروندان دموکراتیک
http://bit.ly/1zUZf9R
منبع خبر: رادیو زمانه
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
.
ابراز نگرانی عفو بینالملل از #زندانی شدن قریبالوقوع #گلرخ_ابراهیمی_ایرایی
سازمان عفو بینالملل با انتشار بیانیهای نسبت به زندانی شدن قریبالوقوع گلرخ ابراهیمی ایرایی، #نویسنده و فعال #حقوق_بشر که در داستانی منتشر نشده به موضوع #سنگسار پرداخته است، هشدار…
ابراز نگرانی عفو بینالملل از #زندانی شدن قریبالوقوع #گلرخ_ابراهیمی_ایرایی
سازمان عفو بینالملل با انتشار بیانیهای نسبت به زندانی شدن قریبالوقوع گلرخ ابراهیمی ایرایی، #نویسنده و فعال #حقوق_بشر که در داستانی منتشر نشده به موضوع #سنگسار پرداخته است، هشدار…