وقتی نازیها کمونیستها را دستگیر کردند، سکوت کردم؛من که "ديوث" نبودم.
وقتی سوسیال دمکراتها را زندانی کردند، سکوت کردم؛
من که "ديوث" نبودم.
وقتی اعضای سندیکا را دستگیر کردند،، سکوت کردم؛
من که "ديوث" نبودم.
وقتی مرا دستگیر کردند، دیگر کسی نبود که اعتراض کند.
از: مارتين نيمولا | ترجمه: ناصرغياثى | بازنويسى: پوريا عالمى
:(
واقعا افسوس و صدافسوس. كاش اين شهر مهربان بود. و كاش حرمت كاغذ و كلمه و انسان بيش بود و چنين چيزى نميديديم :(
#ديوث_كيست
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی سوسیال دمکراتها را زندانی کردند، سکوت کردم؛
من که "ديوث" نبودم.
وقتی اعضای سندیکا را دستگیر کردند،، سکوت کردم؛
من که "ديوث" نبودم.
وقتی مرا دستگیر کردند، دیگر کسی نبود که اعتراض کند.
از: مارتين نيمولا | ترجمه: ناصرغياثى | بازنويسى: پوريا عالمى
:(
واقعا افسوس و صدافسوس. كاش اين شهر مهربان بود. و كاش حرمت كاغذ و كلمه و انسان بيش بود و چنين چيزى نميديديم :(
#ديوث_كيست
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتقاد گستره به این گزارش باعث عذرخواهی صداوسیما شد... اما اصل قضیه فرقی نکرده است. در ایران هر روز اعدام برپا می شوند و مدام خبر لغو کنسرت منتشر می شود. کاش هر روز کنسرت برپا می شد و اعدام لغو می شد!
پرچم ایران روی ناخن های دختر قایقرانی
عكاس Getty images پرچم ایران را روی ناخن های دست مهسا جاور، قایقران رویینگ كشورمان توسط دوربینش شكار كرد
@Tavaana_TavaanaTech
عكاس Getty images پرچم ایران را روی ناخن های دست مهسا جاور، قایقران رویینگ كشورمان توسط دوربینش شكار كرد
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
کاربران ایرانی خبردار شدند که ماریاشاراپوا تنیسور معروف روسی، غذای ایرانی ته چین درست کرده و مردم همیشه در صحنه ایران کامنت های فارسی را شروع کردند. البته این بار فحاشی نیست.
@tavaanatech
@tavaanatech
امروز سالروز درگذشت ِامینالله آندره حسین #موسیقیدان است.
از ساختههای ایشان میتوان به «پرسپولیس» اشاره کرد. حسین به ساختن قطعاتی با فضای شرقی و ایرانی علاقهی بسیار داشت و تحت تاثیر همین فضا بود که او در سال ۱۳۲۵ خورشیدی #سمفونی «تخت جمشید» را در قالب ارکستر سمفونیک ساخت که بسیار نیز مورد توجه قرار گرفت. گفته میشود امینالله حسین روزی برای دیدن فیلمی به نام «خرابههای تخت جمشید» به سینما رفته بود. ناگهان وسط سالن سینما بلند میشد و فریاد میزند که من این خرابهها را به صدا در میآورم که نتیجهی این خواسته ساختن «خرابههای تخت جمشید» شد که بعدها با پیشنهاد ملکه فرح پهلوی نام «پرسپولیس» بر آن نهاد.
امینالله حسین در سمرقند (ازبکستان امروزی) از مادری ایرانی و پدری از مهاجران قفقاز به ایران دیده به جهان گشود. آنگونه که خودش میگوید خانوادهاش در خانه به زبان فارسی سخن میگفتند و با شعر و ادبیات فارسی آشنایی داشتند. پدرش احمدحسین در تهران با نامخانوادگی «امیری» شناسنامه گرفته بود.امینالله حسین را میتوان اولین آهنگساز ایرانی دانست که آثارش در رپرتوار ارکسترهای بینالمللی قرار گرفته و به کرات به اجرا درآمده است. او در کودکی با خانوادهی خود به روسیه مهاجرت کرد و تحصیلات ابتدایی خود را تا سال ۱۹۱۷ که انقلاب اکتبر به پیروزی رسید در «پتروگراد» سپری کرد. پس از روی کارآمدن نظام سوسیالیستی، او روسیه را ترک کرد و برای تحصیل در رشتهی پزشکی به کشور آلمان رفت اما رشتهی پزشکی را به خاطر علاقهای که به موسیقی داشت رها کرد و علیرغم میل پدرش در اشتوتگارت و برلین به آموختن ِ موسیقی پرداخت.از استادان او در برلین میتوان به آرتور اشنابل و ویلهم کلاته اشاره کرد. پس از چهار سال حسین آلمان را نیز ترک کرد و برای تحصیل در کنسرواتور پاریس که بسیار معروف بود به فرانسه رفت.حسین در پاریس نزد اساتیدی چون نوئل گالن و پل ویدال و آلفرد کورتو به آموختن موسیقی پرداخت. امینالله حسین نخستین ایرانیای است که از این کنسرواتور در رشتهی آهنگسازی فارغالتحصیل شده است.حسین در نهایت در پاریس مستقر شد. اولین کار امینالله حسین موسیقی بالهای است که «به سوی روشنایی» نام دارد و آن را در سال ۱۹۳۵ میلادی نوشت و پس از سه سال در اپرای پاریس شاهد اجرای آن بود. حسین به ساختن قطعاتی با فضای شرقی و ایرانی علاقهی بسیار داشت و تحت تاثیر همین فضا بود که او در سال ۱۳۲۵ خورشیدی سمفونی «تخت جمشید» را در قالب ارکستر سمفونیک ساخت که بسیار نیز مورد توجه قرار گرفت. گفته میشود امینالله حسین روزی برای دیدن فیلمی به نام «خرابههای تخت جمشید» به سینما رفته بود. ناگهان وسط سالن سینما بلند میشد و فریاد میزند که من این خرابهها را به صدا در میآورم که نتیجهی این خواسته ساختن «خرابههای تخت جمشید» شد.
از دیگر کارهای او که میشود رد پای علاقهمندیاش به فرهنگ و ادبیات ایران را دید میتوان به راسپودی ایرانی و سمفونی رباعیات عمر خیام اشاره کرد که در سال ۱۳۳۰ در پاریس اجرا شد. از آثار دیگر امینالله حسین میتوان به سمفونی شنهاد، نقاشیهای باسمهای ژاپنی، پروانهفروش، مینیاتورهای ایرانی شامل قطعات رقص ساقی، آواز شتربان، رقص قرقیزی، پیش از نبرد، شکوه عشق و مسخرگان اشاره کرد.
در کارهای امینالله حسین میتوان تاثیرات موسیقی پیشرفتهی جمهوری آذربایجان را نیز دید. همهی آثار حسین با اقبال عمومی و همینطور تحسین بزرگان موسیقی مواجه شد.
امینالله حسین صدای ساز درویشخان را شنیده بود و تار نیز مینواخت. منبع درآمد حسین از ساخت موسیقی فیلم بود. او در دههی ۱۹۷۰ از نظر مالی دچار مشکل میشود که کمکهای مالی فرح دیبا به یاریاش میآید.
....امینالله حسین برای اجرای باله موسیقی شهرزاد در تالار رودکی برای اولین و آخرین بار به ایران میآید.
امینالله حسین در تاریخ هجدهم مردادماه ۱۳۶۲ خورشیدی در پاریس درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/André_Hossein
چند اثر از امین الله حسین را با شما سهیم می شویم.
@Tavaana_TavaanaTech
از ساختههای ایشان میتوان به «پرسپولیس» اشاره کرد. حسین به ساختن قطعاتی با فضای شرقی و ایرانی علاقهی بسیار داشت و تحت تاثیر همین فضا بود که او در سال ۱۳۲۵ خورشیدی #سمفونی «تخت جمشید» را در قالب ارکستر سمفونیک ساخت که بسیار نیز مورد توجه قرار گرفت. گفته میشود امینالله حسین روزی برای دیدن فیلمی به نام «خرابههای تخت جمشید» به سینما رفته بود. ناگهان وسط سالن سینما بلند میشد و فریاد میزند که من این خرابهها را به صدا در میآورم که نتیجهی این خواسته ساختن «خرابههای تخت جمشید» شد که بعدها با پیشنهاد ملکه فرح پهلوی نام «پرسپولیس» بر آن نهاد.
امینالله حسین در سمرقند (ازبکستان امروزی) از مادری ایرانی و پدری از مهاجران قفقاز به ایران دیده به جهان گشود. آنگونه که خودش میگوید خانوادهاش در خانه به زبان فارسی سخن میگفتند و با شعر و ادبیات فارسی آشنایی داشتند. پدرش احمدحسین در تهران با نامخانوادگی «امیری» شناسنامه گرفته بود.امینالله حسین را میتوان اولین آهنگساز ایرانی دانست که آثارش در رپرتوار ارکسترهای بینالمللی قرار گرفته و به کرات به اجرا درآمده است. او در کودکی با خانوادهی خود به روسیه مهاجرت کرد و تحصیلات ابتدایی خود را تا سال ۱۹۱۷ که انقلاب اکتبر به پیروزی رسید در «پتروگراد» سپری کرد. پس از روی کارآمدن نظام سوسیالیستی، او روسیه را ترک کرد و برای تحصیل در رشتهی پزشکی به کشور آلمان رفت اما رشتهی پزشکی را به خاطر علاقهای که به موسیقی داشت رها کرد و علیرغم میل پدرش در اشتوتگارت و برلین به آموختن ِ موسیقی پرداخت.از استادان او در برلین میتوان به آرتور اشنابل و ویلهم کلاته اشاره کرد. پس از چهار سال حسین آلمان را نیز ترک کرد و برای تحصیل در کنسرواتور پاریس که بسیار معروف بود به فرانسه رفت.حسین در پاریس نزد اساتیدی چون نوئل گالن و پل ویدال و آلفرد کورتو به آموختن موسیقی پرداخت. امینالله حسین نخستین ایرانیای است که از این کنسرواتور در رشتهی آهنگسازی فارغالتحصیل شده است.حسین در نهایت در پاریس مستقر شد. اولین کار امینالله حسین موسیقی بالهای است که «به سوی روشنایی» نام دارد و آن را در سال ۱۹۳۵ میلادی نوشت و پس از سه سال در اپرای پاریس شاهد اجرای آن بود. حسین به ساختن قطعاتی با فضای شرقی و ایرانی علاقهی بسیار داشت و تحت تاثیر همین فضا بود که او در سال ۱۳۲۵ خورشیدی سمفونی «تخت جمشید» را در قالب ارکستر سمفونیک ساخت که بسیار نیز مورد توجه قرار گرفت. گفته میشود امینالله حسین روزی برای دیدن فیلمی به نام «خرابههای تخت جمشید» به سینما رفته بود. ناگهان وسط سالن سینما بلند میشد و فریاد میزند که من این خرابهها را به صدا در میآورم که نتیجهی این خواسته ساختن «خرابههای تخت جمشید» شد.
از دیگر کارهای او که میشود رد پای علاقهمندیاش به فرهنگ و ادبیات ایران را دید میتوان به راسپودی ایرانی و سمفونی رباعیات عمر خیام اشاره کرد که در سال ۱۳۳۰ در پاریس اجرا شد. از آثار دیگر امینالله حسین میتوان به سمفونی شنهاد، نقاشیهای باسمهای ژاپنی، پروانهفروش، مینیاتورهای ایرانی شامل قطعات رقص ساقی، آواز شتربان، رقص قرقیزی، پیش از نبرد، شکوه عشق و مسخرگان اشاره کرد.
در کارهای امینالله حسین میتوان تاثیرات موسیقی پیشرفتهی جمهوری آذربایجان را نیز دید. همهی آثار حسین با اقبال عمومی و همینطور تحسین بزرگان موسیقی مواجه شد.
امینالله حسین صدای ساز درویشخان را شنیده بود و تار نیز مینواخت. منبع درآمد حسین از ساخت موسیقی فیلم بود. او در دههی ۱۹۷۰ از نظر مالی دچار مشکل میشود که کمکهای مالی فرح دیبا به یاریاش میآید.
....امینالله حسین برای اجرای باله موسیقی شهرزاد در تالار رودکی برای اولین و آخرین بار به ایران میآید.
امینالله حسین در تاریخ هجدهم مردادماه ۱۳۶۲ خورشیدی در پاریس درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/André_Hossein
چند اثر از امین الله حسین را با شما سهیم می شویم.
@Tavaana_TavaanaTech
Tavaana
امینالله آندره حسین، صدای خرابههای تختجمشید
توانا- در تاریخ و سال تولد امینالله حسین، موسیقیدان معاصر اتفاق نظر وجود ندارد. بسیاری سال تولد او را ۱۲۸۵ خورشیدی ذکر کردهاند و برخی نیز او را متولد سال ۱۲۸۲ خورشیدی دانستهاند و برخی ۱۲۸۴.روز تولدش را نیز سیام خرداد دانستهاند و همچنین بیستوهشتم…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
كنايه جناب خان به نشريه يالثارات
برخی حاضران در برنامه از اشاره مستقیم به توهین یالثارات در برنامه خبر دادند، که هنگام پخش سانسور شد.
@Tavaana_TavaanaTech
برخی حاضران در برنامه از اشاره مستقیم به توهین یالثارات در برنامه خبر دادند، که هنگام پخش سانسور شد.
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واکنش پدر و مادر ژیمناستیککار آمریکایی موقع تماشای مسابقه فرزندنشان در المپیک ریو
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
بيست و پنج سال از قتل فجيع شاپور بختيار، آخرين فرزند انقلاب مشروطه، مى گذرد!
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
بيست و پنج سال از قتل فجيع شاپور بختيار، آخرين فرزند انقلاب مشروطه، مى گذرد!
هر زمان نام# بختيار مى آيد، سخنان هشدارگونه اش در چند هفته پيش از پيروزى انقلاب ٥٧ به يادم مى آيد:
"هیچکس نمیداند جمهوری اسلامی آیتالله خمینی چیست و اگر کسی برای فهمیدن این موضوع به متون گذشته مراجعه کند پشتش به لرزه درمیآید. خمینی نه تعدد گروههای سیاسی را میپذیرد نه دموکراسی را. میخواهد روحانیت قانون الهی را اجرا کند. همه چیز اینجا شروع میشود و اینجا تمام میشود.»
مأموران وزارت اطلاعات جمهورى اسلامى، فرزندان شيخ فضل الله نورى، در روز ١٥ امرداد ١٣٧٠ گردن و رگهاى دست بختيار، آخرين فرزند انقلاب مشروطه، را با كارد نان بُرى بريدند. پيكر شاپور بختيار ٤٨ ساعت بعد در خانه اش پيدا شد و كسى تا دو روز بعد از قتل از آن باخبر نبود، مگر رهبران جمهورى اسلامى كه آمران اين عمليات تروريستى و قتل فجيع بودند.
هاشمى رفسنجانى در كتاب خاطرات خود در بأره اين قتل چنين مى نويسد:
سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۷۰
آقای علی فلاحیان ، وزیر اطلاعات آمد. درباره ضدانقلاب در خارج ، «گزارش اطلاعاتی» داد.
چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۷۰
آقای علی فلاحیان اطلاع داد که در فرانسه شاپور بختیار و یکی از کارکنانش در محل اقامت خود در پاریس کشته شده است. تا شب خبری در این جهت در گزارشهای جهانی «نیامد».
پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۷۰
مدیران وزارت اطلاعات آمدند. آقای علی فلاحیان گزارش داد و من در صحبت مفصلی ، آنها را به مسایل اساسی «توجیه» نمودم. «بعدازظهر» خبر کشته شدن شاپور بختیار و دستیارش منتشر شد و بازتاب وسیعی یافت. خبر آزادی مک کارتنی، گروگان انگلیسی - در لبنان- بازتاب «وسیعتری» دارد.
از فیس بوک سعید بشیرتاش
توانا:
مسلما شاپور بختیار، همچون همه سیاستمداران ایران نقاط تاریک و روشن زیادی در کارنامه خود داشت. اما تاریخ در مورد او قضاوت خواهد کرد.
@Tavaana_TavaanaTech
هر زمان نام# بختيار مى آيد، سخنان هشدارگونه اش در چند هفته پيش از پيروزى انقلاب ٥٧ به يادم مى آيد:
"هیچکس نمیداند جمهوری اسلامی آیتالله خمینی چیست و اگر کسی برای فهمیدن این موضوع به متون گذشته مراجعه کند پشتش به لرزه درمیآید. خمینی نه تعدد گروههای سیاسی را میپذیرد نه دموکراسی را. میخواهد روحانیت قانون الهی را اجرا کند. همه چیز اینجا شروع میشود و اینجا تمام میشود.»
مأموران وزارت اطلاعات جمهورى اسلامى، فرزندان شيخ فضل الله نورى، در روز ١٥ امرداد ١٣٧٠ گردن و رگهاى دست بختيار، آخرين فرزند انقلاب مشروطه، را با كارد نان بُرى بريدند. پيكر شاپور بختيار ٤٨ ساعت بعد در خانه اش پيدا شد و كسى تا دو روز بعد از قتل از آن باخبر نبود، مگر رهبران جمهورى اسلامى كه آمران اين عمليات تروريستى و قتل فجيع بودند.
هاشمى رفسنجانى در كتاب خاطرات خود در بأره اين قتل چنين مى نويسد:
سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۷۰
آقای علی فلاحیان ، وزیر اطلاعات آمد. درباره ضدانقلاب در خارج ، «گزارش اطلاعاتی» داد.
چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۷۰
آقای علی فلاحیان اطلاع داد که در فرانسه شاپور بختیار و یکی از کارکنانش در محل اقامت خود در پاریس کشته شده است. تا شب خبری در این جهت در گزارشهای جهانی «نیامد».
پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۷۰
مدیران وزارت اطلاعات آمدند. آقای علی فلاحیان گزارش داد و من در صحبت مفصلی ، آنها را به مسایل اساسی «توجیه» نمودم. «بعدازظهر» خبر کشته شدن شاپور بختیار و دستیارش منتشر شد و بازتاب وسیعی یافت. خبر آزادی مک کارتنی، گروگان انگلیسی - در لبنان- بازتاب «وسیعتری» دارد.
از فیس بوک سعید بشیرتاش
توانا:
مسلما شاپور بختیار، همچون همه سیاستمداران ایران نقاط تاریک و روشن زیادی در کارنامه خود داشت. اما تاریخ در مورد او قضاوت خواهد کرد.
@Tavaana_TavaanaTech
وضعیت دموکراسی محلی
ترجمه جدید توانا
به رایگان دانلود کنید و بخوانید
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
ترجمه جدید توانا
به رایگان دانلود کنید و بخوانید
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
وضعیت دموکراسی محلی
به رایگان دانلود کنید و بخوانید
دموکراسی موافقان و مخالفانی داشته است اما هر چه زمان به پیش رفت و #دموکراسی به عنوان یک ارزش جاافتاده و مورد پسند همگانی مطرح شد دیگر حتا دشمنان دموکراسی و مردمسالاری نیز تلاش کردند بر رفتار خود نام دموکراسی بگذارند. دموکراسی دینی یکی از این نامها است. در دموکراسی دینی اگر «امت» مخاطب قرار میگیرد در دموکراسیهای عرفی «#شهروند» است که ستون و پایهی دموکراسی است. برخی نظامهای دیکتاتوری مذهبی یا غیرمذهبی تلاش میکنند بر شیوههای مستبدانه مدیریت خود نیز نام دموکراسی بگذارند.
«نقش شهروند برای بهبود مستمر عملکرد نهادهای دموکراتیک بنیادین است و سهم مهمی در نفس یقا و ادامه دموکراسی دارد.
هر چه زمان به پیش میرود شهروندان خواهان دموکراسی بیشتر و کیفیت بالاتری از دموکراسی دارند.
در جامعهای که صدای شهروندان شنیده نمیشود نمیتوان در آن جامعه از دموکراسی سخن گفت.
چگونه میتوان سلامت دموکراسی را ارزیابی کرد؟ به چه سیستمی میشود گفت دموکراسی و به چه نمیتوان گفت؟ برای تعمیق دموکراسی در سطح ملی چه میتوان کرد؟
پروفسور استیوارت وییر میگوید:
«پس، نخستین اولویت این است که به شهروندان در یک کشور این اختیار را بدهیم که کیفیت دموکراسی خودشان را ارزیابی کنند چون تنها آنها هستند که میفهمند کشورشان چطور کار میکند و تنها آنها هستند که فرهنگ کشور خودشان را میشناسند و تنها آنها هستند که تاریخ خودشان را میشناسند و تنها آنها هستند که اولویتهای خودشان را میدانند.»
کتاب «وضعیت دموکراسی محلی چارچوب ارزیابی» که توسط آموزشکده توانا ترجمه شده است به مباحث مربوط به دموکراسی و دموکراسیهای محلی میپردازد.
شما میتوانید این کتاب سودمند را به رایگان دانلود کنید و داشته باشید و بخوانید.
نظرات شما در مورد اینگونه مباحث میتواند به غنای بیشتر این مباحث کمک کند.
کتاب را از اینجا دانلود کنید:
http://ow.ly/ycgs302YY1v
@Tavaana_TavaanaTech
به رایگان دانلود کنید و بخوانید
دموکراسی موافقان و مخالفانی داشته است اما هر چه زمان به پیش رفت و #دموکراسی به عنوان یک ارزش جاافتاده و مورد پسند همگانی مطرح شد دیگر حتا دشمنان دموکراسی و مردمسالاری نیز تلاش کردند بر رفتار خود نام دموکراسی بگذارند. دموکراسی دینی یکی از این نامها است. در دموکراسی دینی اگر «امت» مخاطب قرار میگیرد در دموکراسیهای عرفی «#شهروند» است که ستون و پایهی دموکراسی است. برخی نظامهای دیکتاتوری مذهبی یا غیرمذهبی تلاش میکنند بر شیوههای مستبدانه مدیریت خود نیز نام دموکراسی بگذارند.
«نقش شهروند برای بهبود مستمر عملکرد نهادهای دموکراتیک بنیادین است و سهم مهمی در نفس یقا و ادامه دموکراسی دارد.
هر چه زمان به پیش میرود شهروندان خواهان دموکراسی بیشتر و کیفیت بالاتری از دموکراسی دارند.
در جامعهای که صدای شهروندان شنیده نمیشود نمیتوان در آن جامعه از دموکراسی سخن گفت.
چگونه میتوان سلامت دموکراسی را ارزیابی کرد؟ به چه سیستمی میشود گفت دموکراسی و به چه نمیتوان گفت؟ برای تعمیق دموکراسی در سطح ملی چه میتوان کرد؟
پروفسور استیوارت وییر میگوید:
«پس، نخستین اولویت این است که به شهروندان در یک کشور این اختیار را بدهیم که کیفیت دموکراسی خودشان را ارزیابی کنند چون تنها آنها هستند که میفهمند کشورشان چطور کار میکند و تنها آنها هستند که فرهنگ کشور خودشان را میشناسند و تنها آنها هستند که تاریخ خودشان را میشناسند و تنها آنها هستند که اولویتهای خودشان را میدانند.»
کتاب «وضعیت دموکراسی محلی چارچوب ارزیابی» که توسط آموزشکده توانا ترجمه شده است به مباحث مربوط به دموکراسی و دموکراسیهای محلی میپردازد.
شما میتوانید این کتاب سودمند را به رایگان دانلود کنید و داشته باشید و بخوانید.
نظرات شما در مورد اینگونه مباحث میتواند به غنای بیشتر این مباحث کمک کند.
کتاب را از اینجا دانلود کنید:
http://ow.ly/ycgs302YY1v
@Tavaana_TavaanaTech
Tavaana
وضعیت دموکراسی محلی