کلاس و کتاب توانا
6.93K subscribers
332 photos
373 videos
720 files
560 links
Download Telegram
Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۴

هنگامی که رگبار گلوله‌ها فرونشست، سکوتی اتاق را فراگرفت، هراس‌انگیزتر از دلهره‌ای که جایگزین آن شده بود. پرویز دزدکی نگاهی به اطراف انداخت. یکی از تیراندازها به دکتر نزدیک شد و سه گلوله‌ی دیگر به او شلیک کرد. فشافشِ تک‌تیرها هم، مثل رگبار مسلسل، زیاد بلند نبود. صدا خفه کن! پرویز می‌توانست عقب رفتنِ ساعدِ تیرانداز را پس از هر شلیک ببیند و سپس گردش‌اش را برای هدف گرفتنِ دستیار دکتر که کنار او افتاده بود. پژواکِ خفه‌ای در هوا پیچید. پرویز خود را آماده ساخت که ساعدِ پوشیده در چرمِ سیاه بالای سر او درنگ کند، چشم‌ فروبست و منتظر ماند. اما تنها همهمه‌ی پاها به گوش رسید، گام‌هایی سنگین که گذشتند و سپس خاموش شدند.
ترس، هر صدایی را خاموش کرده بود مگر ناله‌های ناخودآگاه زخمی‌ها. نه جنبشی، نه آوایی از کسی و چیزی. تا اینکه مهدی سکوت را شکست.
-نوری؟
پاسخی داده نشد. باز پرسید.
-دکتر؟
تنها سکوت.
 -آقای عبدلی؟
باز از هیچ‌کس صدایی درنیامد.
-آقای اردلان؟ عزیز؟
در آن سوی اتاق، کسی جنبید. سرانجام آوایی به گوش رسید.
-مهدی؟
-آره منم. تویی عزیز؟
- نه، پرویزم.
آهنگ صدای مهدی به پرویز نیرو بخشید. برخاست و به سالن اصلی رفت. می‌خواست از تلفنِ بار به پلیس زنگ بزند، اما فهمید که مشتری آلمانی این کار را کرده است. به جای آن، پرویز به دوستی تلفن کرد و خبر را رساند: "آمدند رستوران میکونوس و همه را به رگبار بستند، من نمی‌دانم کی زنده‌ست، کی مرده؟ به همه بگو!"



https://tavaana.org/assassins_turquoise4/

در یوتیوب:
https://youtu.be/CCFXhKn3iJw
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-04
در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579689774
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise

#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۵ (کتاب شنیداری)


تلفن، تلفن! تنها کاری که می‌خواست بکند تلفن زدن بود. آپارتمان را گز می‌کرد، از کاناپه‌ی اتاق نشیمن جلو تلویزیون، که اخبار را پخش می‌کرد، به بالکن برای هواخوری، سپس به سوی تلفنِ رویِ میزِ کنار تختش، از آنجا به سوی گاز در آشپزخانه برای چای دم کردن، می‌رفت و بازمی‌آمد. روال همیشگی صبح‌هایش به هم خورده بود. به فکرش هم نمی‌رسید که چیزی بخورد یا به تختخواب برود. تنها تلفن زدن! زنگ زد به منشی‌اش در صلیب سرخ برلین که در آنجا، همچون مددکار اجتماعی، کارهای مربوط به پناهندگان را سرپرستی می‌کرد. "امروز نمی‌توانم به سر کار بیایم." این را گفت و هنگامی که منشی‌اش پرسید چرا؟ بغض‌اش ترکید.
"دزد بهتان زده؟ مادرتان مرده؟ دخترتان گم شده؟" رگبار پرسش‌های منشی بر سرش باریدن گرفت.
تنها توانست به او بگوید: "اخبار را گوش کن!"


https://tavaana.org/assassins_turquoise5/

در یوتیوب:
https://youtu.be/7Tx51Tz43ME

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-05

در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579690205

#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۵ (کتاب شنیداری)


تلفن، تلفن! تنها کاری که می‌خواست بکند تلفن زدن بود. آپارتمان را گز می‌کرد، از کاناپه‌ی اتاق نشیمن جلو تلویزیون، که اخبار را پخش می‌کرد، به بالکن برای هواخوری، سپس به سوی تلفنِ رویِ میزِ کنار تختش، از آنجا به سوی گاز در آشپزخانه برای چای دم کردن، می‌رفت و بازمی‌آمد. روال همیشگی صبح‌هایش به هم خورده بود. به فکرش هم نمی‌رسید که چیزی بخورد یا به تختخواب برود. تنها تلفن زدن! زنگ زد به منشی‌اش در صلیب سرخ برلین که در آنجا، همچون مددکار اجتماعی، کارهای مربوط به پناهندگان را سرپرستی می‌کرد. "امروز نمی‌توانم به سر کار بیایم." این را گفت و هنگامی که منشی‌اش پرسید چرا؟ بغض‌اش ترکید.
"دزد بهتان زده؟ مادرتان مرده؟ دخترتان گم شده؟" رگبار پرسش‌های منشی بر سرش باریدن گرفت.
تنها توانست به او بگوید: "اخبار را گوش کن!"


https://tavaana.org/assassins_turquoise5/

در یوتیوب:
https://youtu.be/7Tx51Tz43ME

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-05

در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579690205

#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۶ (کتاب شنیداری)

صدها تن به گورستان آمده بودند و بیشترشان تبعیدی‌هایی که یا نوری را از نزدیک می‌شناختند و یا از راه مصاحبه‌های رادیو-تلویزیونی و مقاله‌هایش با او آشنایی داشتند. کم نبودند کسانی هم که هیچ‌چیز از او نمی‌دانستند. پس از بزرگ‌ترین کوچِ ناگزیر در تاریخ ایران، نزدیک یک میلیون ایرانی، تا سال۱۹۹۲، ‌بیرون از ایران می‌زیستند که بیشینه‌شان پناهندگان سیاسی بودند. از میان آنها، نزدیک شش هزار تن در برلین زندگی می‌کردند. همان‌ها آن روز صبح به گورستان آمده بودند، چرا که دردی مشترک خاستگاه‌ همگی‌شان بود و هریک گذرگاه دردناک همانندی را می‌پیمود. سرنوشتِ نوری آیینه‌ی تمام‌نمای سرنوشت ایشان بود. پس از کودتای ۱۹۵۳ و سرنگونی نخست‌وزیرِ پُرهوادار، مصدق، دانشجویان بسیاری به غرب رفتند و در آنجا کنفدراسیون دانشجویان ایرانی را بنیاد گذاشتند. با دفترهایی در سراسر اروپا و آمریکا، کنفدراسیون الگویی بود برای رویای دموکراسی که کودتا از میان برده بود. جوانان پیشرو، سکولار و مذهبی، گرد هم آمده بودند تا جمهوری مینیاتوری خودساخته‌ای را بگردانند که در آن هر فصل، فصلِ انتخابات بود. هموندان کنفدراسیون نمایندگان دانشگاه را برمی‌گزیدند و نمایندگان دانشگاه نمایندگان شهر را و نمایندگان شهر نمایندگان کشور را و نمایندگان کشور هیئت جهانی دبیران را برمی‌گزیدند. درآمدشان را از راه پرداخت حق عضویت به دست می‌آوردند و گزارش بودجه سالانه‌ی خود را چاپ می‌کردند. و همه اینها بر پایه‌ی اساسنامه‌های برابری‌خواهانه‌ای بود که خودشان نگاشته بودند. تا پیش از پایان عمر خود در آخرین سال‌های دهه ۱۹۷۰، کنفدراسیون نسلی را پرورده بود که از  دل آن نخبگان سیاسی نوپایی سر برآوردند.

https://tavaana.org/assassins_turquoise6/

در یوتیوب:
https://youtu.be/FKcgFD9fPbU

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-06

در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579690596

نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise

#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۶ (کتاب شنیداری)

صدها تن به گورستان آمده بودند و بیشترشان تبعیدی‌هایی که یا نوری را از نزدیک می‌شناختند و یا از راه مصاحبه‌های رادیو-تلویزیونی و مقاله‌هایش با او آشنایی داشتند. کم نبودند کسانی هم که هیچ‌چیز از او نمی‌دانستند. پس از بزرگ‌ترین کوچِ ناگزیر در تاریخ ایران، نزدیک یک میلیون ایرانی، تا سال۱۹۹۲، ‌بیرون از ایران می‌زیستند که بیشینه‌شان پناهندگان سیاسی بودند. از میان آنها، نزدیک شش هزار تن در برلین زندگی می‌کردند. همان‌ها آن روز صبح به گورستان آمده بودند، چرا که دردی مشترک خاستگاه‌ همگی‌شان بود و هریک گذرگاه دردناک همانندی را می‌پیمود. سرنوشتِ نوری آیینه‌ی تمام‌نمای سرنوشت ایشان بود. پس از کودتای ۱۹۵۳ و سرنگونی نخست‌وزیرِ پُرهوادار، مصدق، دانشجویان بسیاری به غرب رفتند و در آنجا کنفدراسیون دانشجویان ایرانی را بنیاد گذاشتند. با دفترهایی در سراسر اروپا و آمریکا، کنفدراسیون الگویی بود برای رویای دموکراسی که کودتا از میان برده بود. جوانان پیشرو، سکولار و مذهبی، گرد هم آمده بودند تا جمهوری مینیاتوری خودساخته‌ای را بگردانند که در آن هر فصل، فصلِ انتخابات بود. هموندان کنفدراسیون نمایندگان دانشگاه را برمی‌گزیدند و نمایندگان دانشگاه نمایندگان شهر را و نمایندگان شهر نمایندگان کشور را و نمایندگان کشور هیئت جهانی دبیران را برمی‌گزیدند. درآمدشان را از راه پرداخت حق عضویت به دست می‌آوردند و گزارش بودجه سالانه‌ی خود را چاپ می‌کردند. و همه اینها بر پایه‌ی اساسنامه‌های برابری‌خواهانه‌ای بود که خودشان نگاشته بودند. تا پیش از پایان عمر خود در آخرین سال‌های دهه ۱۹۷۰، کنفدراسیون نسلی را پرورده بود که از  دل آن نخبگان سیاسی نوپایی سر برآوردند.

https://tavaana.org/assassins_turquoise6/

در یوتیوب:
https://youtu.be/FKcgFD9fPbU

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-06

در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579690596

نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise

#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نامه‌هایی از زندان: انفرادی، شکنجه‌ای که سفید نیست

سلول انفرادی؛ اتاقکی عمدتا کوچک، بعضا به ابعاد قبر، که زندانی سیاسی محبوس در آن، فرق شب و روز را نمی‌فهمد، و تنها مامن او، می‌شود دل‌نوشته‌هایی که زندانیان پیش از او روی دیوارها حک کرده‌اند. چه رازها و رنج‌ها که در این اتاقک‌های کوچک پنهان است.

اگرچه از سلول انفرادی به شکنجه سفید تعبیر می‌شود اما وقتی سرگذشت آن‌ها که در سلول انفرادی حبس بوده‌اند را می‌شنویم درمی‌یابیم که این شکنجه، سیاهی مطلق است.

سلول انفرادی مصداق بارز شکنجه مطلق روحی و جسمی است. این جمله را بسیاری از آن‌ها که روزها و شب‌های خود را در انفرادی گذرانده‌اند، می‌گویند.

پس از انقلاب اسلامی بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی، حبس در سلول انفرادی را تجربه کرده‌اند و حتی با تغییر دولت‌ها در جمهوری اسلامی نیز کاربری این سلول‌ها تفاوتی نکرده و نخواهد کرد.

در این بخش از مجموعه «نامه‌هایی از زندان»‌ به سراغ نامه‌هایی رفته‌ایم که هر کدام بازگوکننده گوشه‌ای کوچک از این شکنجه هولناک است. نامه‌هایی از: بهروز جاویدتهرانی، سعید ملک‌پور، رضا شریفی‌بوکانی، نرگس محمدی و احمد باطبی.
این بخش تقدیم می‌شود به تمام کسانی که بخشی از زندگی‌شان را در سلول‌های انفرادی جمهوری اسلامی گذرانده‌اند و می‌گذرانند.

https://tavaana.org/letters_prison3/

یوتیوب:
https://youtu.be/LDV0deCaVUA
در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586395212
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-3-vid

#پادکست #کتاب_صوتی #سلول_انفرادی #انفرادی_شکنجه_است #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Audio
نامه‌هایی از زندان: انفرادی، شکنجه‌ای که سفید نیست

سلول انفرادی؛ اتاقکی عمدتا کوچک، بعضا به ابعاد قبر، که زندانی سیاسی محبوس در آن، فرق شب و روز را نمی‌فهمد، و تنها مامن او، می‌شود دل‌نوشته‌هایی که زندانیان پیش از او روی دیوارها حک کرده‌اند. چه رازها و رنج‌ها که در این اتاقک‌های کوچک پنهان است.

اگرچه از سلول انفرادی به شکنجه سفید تعبیر می‌شود اما وقتی سرگذشت آن‌ها که در سلول انفرادی حبس بوده‌اند را می‌شنویم درمی‌یابیم که این شکنجه، سیاهی مطلق است.

سلول انفرادی مصداق بارز شکنجه مطلق روحی و جسمی است. این جمله را بسیاری از آن‌ها که روزها و شب‌های خود را در انفرادی گذرانده‌اند، می‌گویند.

پس از انقلاب اسلامی بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی، حبس در سلول انفرادی را تجربه کرده‌اند و حتی با تغییر دولت‌ها در جمهوری اسلامی نیز کاربری این سلول‌ها تفاوتی نکرده و نخواهد کرد.

در این بخش از مجموعه «نامه‌هایی از زندان»‌ به سراغ نامه‌هایی رفته‌ایم که هر کدام بازگوکننده گوشه‌ای کوچک از این شکنجه هولناک است. نامه‌هایی از: بهروز جاویدتهرانی، سعید ملک‌پور، رضا شریفی‌بوکانی، نرگس محمدی و احمد باطبی.
این بخش تقدیم می‌شود به تمام کسانی که بخشی از زندگی‌شان را در سلول‌های انفرادی جمهوری اسلامی گذرانده‌اند و می‌گذرانند.

https://tavaana.org/letters_prison3/

یوتیوب:
https://youtu.be/LDV0deCaVUA
در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586395212
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-3-vid

#پادکست #کتاب_صوتی #سلول_انفرادی #انفرادی_شکنجه_است #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معرفی دوره غلبه بر چالش‌های نمایندگی حقوقی، موسی برزین، حقوق‌دان

در این ویدیو موسی برزین، کارشناس حقوق و پژوهشگر و مدرس دوره، درباره محتوای جلسات این دوره و مباحثی که مطرح خواهد شد توضیح می‌دهد.
این دوره به زودی برگزار می‌شود. اگر وکیل هستید و پرونده‌های حقوق بشری را وکالت می‌کنید، اگر مدافع حقوق بشر یا کنشگر مدنی و سیاسی هستید این دوره برای شما طراحی شده است.

فرم ثبت‌نام:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSezPmv1x48hMJqgjcKRaiS0gFMGFSNa9jSj8Q5sW-EnKKE7qQ/viewform?usp=sf_link

کانال تلگرام دوره:
https://t.me/LegalRepresentation

#دوره_آموزشی #حقوق_بشر #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۷ و ۸ (کتاب شنیداری)

در آخرین دور، هفت مرد آستین‌هایشان را تا آرنج بالا کشیدند، و دستمال‌ها را باز کردند و کلاه‌هایشان را از سر برداشتند تا چهره‌هایشان به تمامی نمایان گردد. پرویز باز همان شماره را برگزید.
مامور پرسید که شماره هفت در آن شب چه نقشی داشته است؟ پرویز بدون لحظه‌ای درنگ گفت: "مردی است که پشت سر من ایستاده بود، تیرانداز اصلی."
هرچند تردیدهایی داشت اما همه کوشش خود را به کار برد تا مطمئن بنماید. شک از دید پرویز هنری به شمار می‌آمد که آدمی را به اندیشیدن وامی‌دارد. اما زمان شک‌گرایی نبود. او در جنگ بود و جنگ‌ها با پایداری پیش می‌روند، نه با دودلی.
مامور از او پرسید آیا پاسخش همچنان همان است؟
"بله" پرویز همان پاسخ را باز‌گفت: "من هیچ تردیدی ندارم که شماره هفت همان کسی است که او را شب هفدهم سپتامبر در رستوران، هنگام شلیک کردن دیده‌ام."
پرویز تنها نبود. مهدی هم همان مرد را میان کسانی که آنجا بودند شناسایی کرده بود، هرچند با اطمینان کمتر.
شماره هفت یوسف امین بود.

 
https://tavaana.org/assassins_turquoise7_8/

در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579690828

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-09-10

نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise

#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۷ و ۸ (کتاب شنیداری)

در آخرین دور، هفت مرد آستین‌هایشان را تا آرنج بالا کشیدند، و دستمال‌ها را باز کردند و کلاه‌هایشان را از سر برداشتند تا چهره‌هایشان به تمامی نمایان گردد. پرویز باز همان شماره را برگزید.
مامور پرسید که شماره هفت در آن شب چه نقشی داشته است؟ پرویز بدون لحظه‌ای درنگ گفت: "مردی است که پشت سر من ایستاده بود، تیرانداز اصلی."
هرچند تردیدهایی داشت اما همه کوشش خود را به کار برد تا مطمئن بنماید. شک از دید پرویز هنری به شمار می‌آمد که آدمی را به اندیشیدن وامی‌دارد. اما زمان شک‌گرایی نبود. او در جنگ بود و جنگ‌ها با پایداری پیش می‌روند، نه با دودلی.
مامور از او پرسید آیا پاسخش همچنان همان است؟
"بله" پرویز همان پاسخ را باز‌گفت: "من هیچ تردیدی ندارم که شماره هفت همان کسی است که او را شب هفدهم سپتامبر در رستوران، هنگام شلیک کردن دیده‌ام."
پرویز تنها نبود. مهدی هم همان مرد را میان کسانی که آنجا بودند شناسایی کرده بود، هرچند با اطمینان کمتر.
شماره هفت یوسف امین بود.

 
https://tavaana.org/assassins_turquoise7_8/

در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579690828

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-09-10

نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise

#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
جنایت مومنانه، اثر نیره انصاری

در ۱۷ جولای ۱۹۹۸ در مرکز سازمان خواربار کشاورزی ملل متحد در رم، یکصدوبیست کشور به پذیرش اساسنامه رم در خصوص دیوان کیفری بین‌المللی رأی موافق دادند. این معاهده دقیق و پیچیده، متضمن تاسیس یک دیوان کیفری بین‌المللی با اختیار محاکمه و مجازات خطرناک‌ترین موارد نقض حقوق بشر است که نظام‌های قضایی ملی در انجام وظایف‌شان در این زمینه کوتاهی می‌کنند. در حقیقت این اساسنامه بیانگر پیشرفت روزافزون حقوق بشر بین‌المللی است؛ امری که سالیان پیش با تصویب اعلامیه جهانی دهم دسامبر ۱۹۴۸ حقوق بشر در جریان اجلاس سوم مجمع عمومی ملل متحد، آغاز شده بود. با پایان‌یافتن جنگ سرد فضای لازم برای طرح ایده یک دیوان کیفری بین‌المللی فراهم آمد.

کشتار و اعدام دسته‌جمعی شهروندان مخالف جمهوری اسلامی، نمونه‌ای آشکار از همان موارد نقض حقوق بشر است. اقدامی که حاصل سرکوب، محاکمه و مجازات‌های خطرناک و بی‌رحمانه‌ای است که حکومت بر آنان اعمال کرد. سال‌ها بعد، تلاش‌های فراوان فعالان حقوق بشر منجر به محاکمه‌ یکی از عوامل این جنایت در دادگاهی در سوئد شد؛ «حمید نوری (عباسی)»، متهم به مشارکت و معاونت در قتل عمد، شکنجه و جرایم جنگی نسبت به کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۱ که این مشارکت و معاونت او در همکاری با اعضای موسوم به «هیئت مرگ» (متشکل از «ابراهیم رئیسی ، مصطفی پورمحمدی، حسینعلی نیری، محمد مقیسه بوده است. . این هیئت به استناد فتوای «روح‌الله خمینی» در فروردین ۱۳۶۷ مبنی بر اعدام زندانیانی سیاسی که بر سر موضع خود باقی بوده‌اند، اقدام به کشتار وحشیانه هزاران زندانی سیاسی مخالف جمهوری اسلامی کرد. با این حال دادگاه حمید نوری، برخلاف دادگاه‌های چنددقیقه‌ای جمهوری اسلامی با رعایت تمام موازین دادرسی عادلانه برگزار شد.

کتاب پیش رو، نگاهی عمیق به این تجربه تاریخی است. نیره انصاری – حقوق‌دان، متخصص حقوق بین‌الملل، نویسنده و فعال حقوق بشر – تلاش کرده است علاوه بر پرداختن به اطلاعات تاریخی-حقوقی درباره محاکمات بین‌المللی، جرایم قابل تعقیب، صلاحیت دادگاه، اصول عمومی حقوق کیفری، به پرونده حمید نوری و دادگاه تاریخی او پرداخته است.

این کتاب که در سه بخش منتشر می‌شود. آن را به رایگان دانلود کنید و بخوانید.

https://tavaana.org/hamid_nouri_trial/

#کتاب_توانا #کتاب #حمید_نوری #کشتار۶۷ #یاری_حقوقی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Trial of Hamid Nouri-1.pdf
3.6 MB
جنایت مومنانه، اثر نیره انصاری

کتاب پیش رو، نگاهی عمیق به تجربه تاریخی دادگاه حمید نوری است. نیره انصاری – حقوق‌دان، متخصص حقوق بین‌الملل، نویسنده و فعال حقوق بشر – تلاش کرده است علاوه بر پرداختن به اطلاعات تاریخی-حقوقی درباره محاکمات بین‌المللی، جرایم قابل تعقیب، صلاحیت دادگاه، اصول عمومی حقوق کیفری، به پرونده حمید نوری و دادگاه تاریخی او پرداخته است.

این کتاب که در سه بخش منتشر می‌شود. آن را به رایگان دانلود کنید و بخوانید.

https://tavaana.org/hamid_nouri_trial/

#کتاب_توانا #کتاب #حمید_نوری #کشتار۶۷ #دهه_شصت #یاری_حقوقی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۹ و ۱۰ (کتاب شنیداری)

در پی به دست آمدن مهم‌ترین مدرک‌های پرونده، سه مرد به قتل عمد متهم شده بودند و دو تن از همد‌ستان‌شان به اتهام کمتری در بازداشت به سر می‌بردند. بازپرسان بانگ پیروزی سر داده بودند. اما هیچ‌کدام از این پیشرفت‌ها میان تبعیدیان سروری برپا نساخت. امید هنوز از کسانی چون پرویز، شهره و مهدی می‌گریخت. پیروزی برای آنها به معنی پرده برداشتن از دورویی سیاست‌مدارانی بود که حقیقت را از مردم پنهان می‌کردند. دادستان فدرال کماکان با نشانه گرفتنِ پ.کا.کا، همچون مظنون شماره یک، به نگرانی تبعیدیان از پنهان‌کاری دامن می‌زد. نوربرت که خود را در میانه‌ی دو برداشتِ ناهمساز می‌یافت، یکی خوشنود از پیروزی و دیگر بیمناک از ریاکاری، جانبداری را بیهوده دید. به جای آن، بار سفر بست.
زندگی‌نامه‌ی دارابی نقشه‌ی راه نوربرت شد. سال ۱۹۸۲، دارابی به دلیل نقش‌اش در مرگ دانشجویی آلمانی در خوابگاه دانشگاه ماینتس  دستگیر و مدتی زندانی شده بود. سال ۱۹۸۳، انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی را در برلین برپا کرده و به چهره اصلی مسجد شیعه شهر بدل شده بود. سال ۱۹۸۷، پس از شش سال دانشجویی و رد شدن پیاپی در امتحان‌ها و اخراج از دانشگاه، کار و کاسبی خودش را به راه انداخته بود.



https://tavaana.org/assassins_turquoise9_10/

در یوتیوب:
https://youtu.be/rgzGOh1sA4U

در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579691066
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-09-10

نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise

#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۹ و ۱۰ (کتاب شنیداری)

در پی به دست آمدن مهم‌ترین مدرک‌های پرونده، سه مرد به قتل عمد متهم شده بودند و دو تن از همد‌ستان‌شان به اتهام کمتری در بازداشت به سر می‌بردند. بازپرسان بانگ پیروزی سر داده بودند. اما هیچ‌کدام از این پیشرفت‌ها میان تبعیدیان سروری برپا نساخت. امید هنوز از کسانی چون پرویز، شهره و مهدی می‌گریخت. پیروزی برای آنها به معنی پرده برداشتن از دورویی سیاست‌مدارانی بود که حقیقت را از مردم پنهان می‌کردند. دادستان فدرال کماکان با نشانه گرفتنِ پ.کا.کا، همچون مظنون شماره یک، به نگرانی تبعیدیان از پنهان‌کاری دامن می‌زد. نوربرت که خود را در میانه‌ی دو برداشتِ ناهمساز می‌یافت، یکی خوشنود از پیروزی و دیگر بیمناک از ریاکاری، جانبداری را بیهوده دید. به جای آن، بار سفر بست.
زندگی‌نامه‌ی دارابی نقشه‌ی راه نوربرت شد. سال ۱۹۸۲، دارابی به دلیل نقش‌اش در مرگ دانشجویی آلمانی در خوابگاه دانشگاه ماینتس  دستگیر و مدتی زندانی شده بود. سال ۱۹۸۳، انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی را در برلین برپا کرده و به چهره اصلی مسجد شیعه شهر بدل شده بود. سال ۱۹۸۷، پس از شش سال دانشجویی و رد شدن پیاپی در امتحان‌ها و اخراج از دانشگاه، کار و کاسبی خودش را به راه انداخته بود.



https://tavaana.org/assassins_turquoise9_10/

در یوتیوب:
https://youtu.be/rgzGOh1sA4U

در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579691066
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-09-10

نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise

#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نامه‌هایی از زندان: شکنجه؛ جرمی قانونی در زندان‌های ایران- ۱

پس از انقلاب اسلامی تا کنون، شکنجه فیزیکی و روحی زندانیان عقیدتی و سیاسی با قساوت تمام در زندان‌های ایران انجام شده است و تا جمهوری اسلامی هست، پایانی ندارد.
چه بسیار از زندانیان که هنگام شکنجه در اتاق‌های بازجویی جان خود را از دست داده‌اند و در سکوت کامل و تحت رعب و وحشت و تهدید تحویل خانواده‌هایشان شده‌اند و یا اگر هم زنده مانده‌اند و آزاد شده‌اند، هرگز نتوانستند به زندگی عادی و روزمره قبل از زندان بازگردند و کابوس شکنجه را فراموش کنند.
حتی بر اساس اصل ۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی، اعمال هر گونه شکنجه ممنوع است؛‌ اصلی که در زندان‌های جمهوری اسلامی به صراحت تمام، خلاف آن اجرا می‌شود.
در این بخش از مجموعه «نامه‌هایی از زندان» به سراغ بخش نخست نامه‌های زندانیانی رفته‌ایم که از شکنجه و آزار در زندان گفته‌اند. نامه‌هایی است از: نورالدین کیانوری، مرتضی کرباسی‌زاده و صدرالدین مشکاتی، محمدحسین رفیعی و عزت‌الله سحابی.
این بخش تقدیم می‌شود به تمام آنان که جان شیرین‌شان را در زندان‌های جمهوری اسلامی از دست دادند و دیگر در میان ما نیستند.

https://tavaana.org/letters_prison4/
در یوتیوب:
https://youtu.be/HWJByRGbK4Q
در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586401671
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-4-vid

#پادکست #کتاب_صوتی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Audio
نامه‌هایی از زندان: شکنجه؛ جرمی قانونی در زندان‌های ایران- ۱

پس از انقلاب اسلامی تا کنون، شکنجه فیزیکی و روحی زندانیان عقیدتی و سیاسی با قساوت تمام در زندان‌های ایران انجام شده است و تا جمهوری اسلامی هست، پایانی ندارد.
چه بسیار از زندانیان که هنگام شکنجه در اتاق‌های بازجویی جان خود را از دست داده‌اند و در سکوت کامل و تحت رعب و وحشت و تهدید تحویل خانواده‌هایشان شده‌اند و یا اگر هم زنده مانده‌اند و آزاد شده‌اند، هرگز نتوانستند به زندگی عادی و روزمره قبل از زندان بازگردند و کابوس شکنجه را فراموش کنند.
حتی بر اساس اصل ۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی، اعمال هر گونه شکنجه ممنوع است؛‌ اصلی که در زندان‌های جمهوری اسلامی به صراحت تمام، خلاف آن اجرا می‌شود.
در این بخش از مجموعه «نامه‌هایی از زندان» به سراغ بخش نخست نامه‌های زندانیانی رفته‌ایم که از شکنجه و آزار در زندان گفته‌اند. نامه‌هایی است از: نورالدین کیانوری، مرتضی کرباسی‌زاده و صدرالدین مشکاتی، محمدحسین رفیعی و عزت‌الله سحابی.
این بخش تقدیم می‌شود به تمام آنان که جان شیرین‌شان را در زندان‌های جمهوری اسلامی از دست دادند و دیگر در میان ما نیستند.

https://tavaana.org/letters_prison4/
در یوتیوب:
https://youtu.be/HWJByRGbK4Q
در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586401671
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-4-vid

#پادکست #کتاب_صوتی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۱ و ۱۲ (کتاب شنیداری)

زمانخان گفت که قورمه سبزی را با برنج زعفرانی می‌خورند. نشان داد چگونه باید لیموی خشک را فشرد تا طعم آن در آمیزه‌ی تره، جعفری، پیازچه، گشنیز و شنبلیله فرو‌شود. سپس یک قاشق خورش را با نازکی روی یک قاشق برنج ریخت. او آدم سنجیده‌ای بود و باریک‌بینی‌اش از نحو هم در‌می‌گذشت.(هنگامی که خود را معرفی می‌کرد بر تک‌تک هجاهای نامش درنگ می‌کرد: زَ-مان-خان.) یوست تنها نگاهش کرد و سپس همه کاسه‌ی خورش را بی‌پروا روی تل برنج خالی کرد و آن را از درون کاوید. او مرد پرشوری بود که به آسانی در ناشناخته غوطه می‌زد.
اگر نمای ناخوشایندِ خورش دادستان را دلزده می‌کرد، چهره‌اش چنین چیزی را نشان نمی‌داد. پس از نخستین لقمه، درنگی کرد. به گونه‌ی غریبی خوش‌مزه بود. ترش که بی‌شک بود، اما شاداب و خوش‌بو، سرشار از طعم‌هایی که هم‌زمان با اشاره به خاستگاه جدای مواد سازنده‌اش، مزه‌ای ناآشنا و یگانه را پیشکش می‌کرد. یوست تا دستور پخت آن را نگرفت از رستوران بیرون نرفت. هیجانش همان اندازه با کام پیوند داشت که با دریافت. شگفت‌زده از اینکه هم‌نشینی سبزی‌هایی که تا آن زمان تنها کاربرد تزیینی‌شان را می‌شناخت، چنین خوراکی می‌آفریند و شگفت‌زده‌تر هنگامی که دانست غذایی به تمام معنی ایرانی است و عرب‌ها آن را نمی‌شناسند. خورش، نابیوسان و کم‌یاب، شگفتی برخورد تازه‌اش با ایران را بازمی‌تاباند.

https://tavaana.org/assassins_turquoise11_12
در یوتیوب:
https://youtu.be/3QQUrBeNBmE
در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579691205

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-011-012

نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise

#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۱ و ۱۲ (کتاب شنیداری)

زمانخان گفت که قورمه سبزی را با برنج زعفرانی می‌خورند. نشان داد چگونه باید لیموی خشک را فشرد تا طعم آن در آمیزه‌ی تره، جعفری، پیازچه، گشنیز و شنبلیله فرو‌شود. سپس یک قاشق خورش را با نازکی روی یک قاشق برنج ریخت. او آدم سنجیده‌ای بود و باریک‌بینی‌اش از نحو هم در‌می‌گذشت.(هنگامی که خود را معرفی می‌کرد بر تک‌تک هجاهای نامش درنگ می‌کرد: زَ-مان-خان.) یوست تنها نگاهش کرد و سپس همه کاسه‌ی خورش را بی‌پروا روی تل برنج خالی کرد و آن را از درون کاوید. او مرد پرشوری بود که به آسانی در ناشناخته غوطه می‌زد.
اگر نمای ناخوشایندِ خورش دادستان را دلزده می‌کرد، چهره‌اش چنین چیزی را نشان نمی‌داد. پس از نخستین لقمه، درنگی کرد. به گونه‌ی غریبی خوش‌مزه بود. ترش که بی‌شک بود، اما شاداب و خوش‌بو، سرشار از طعم‌هایی که هم‌زمان با اشاره به خاستگاه جدای مواد سازنده‌اش، مزه‌ای ناآشنا و یگانه را پیشکش می‌کرد. یوست تا دستور پخت آن را نگرفت از رستوران بیرون نرفت. هیجانش همان اندازه با کام پیوند داشت که با دریافت. شگفت‌زده از اینکه هم‌نشینی سبزی‌هایی که تا آن زمان تنها کاربرد تزیینی‌شان را می‌شناخت، چنین خوراکی می‌آفریند و شگفت‌زده‌تر هنگامی که دانست غذایی به تمام معنی ایرانی است و عرب‌ها آن را نمی‌شناسند. خورش، نابیوسان و کم‌یاب، شگفتی برخورد تازه‌اش با ایران را بازمی‌تاباند.

https://tavaana.org/assassins_turquoise11_12
در یوتیوب:
https://youtu.be/3QQUrBeNBmE
در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579691205

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-011-012

نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise

#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
صفحه گفت‌وشنود، متعلق به آموزشکده تواناست و تازه راه‌اندازی شده است، لطفا دنبال کنید:

@dialogue1402
صفحه گفت‌وشنود، متعلق به آموزشکده تواناست و تازه راه‌اندازی شده است، لطفا دنبال کنید:

@dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۳ (کتاب شنیداری)

پرویز که آشکارا از شنیدن خبر یکه خورده بود، پرسید: "فلاحیانِ وزیر اطلاعات را می‌گویید؟"  
هوفلشولته توضیح داد: علی فلاحیان که در دادخواست دادستان فدرال از وزرات‌خانه‌اش نام برده شده، به آلمان آمده است. این دیدار اگر رونوشتی از برنامه‌ی سفر وزیر به دست هوفلشولته نرسیده بود، می‌بایستی مخفی می‌ماند. برنامه‌ی سفر به چندین نهاد همچون وزارت کشور و پلیس مرزی، تلکس شده بود. تلکس را یکی از هم‌دستان خبرنگار در یکی از این نهادها به او رسانده بود.
"او دیروز ساعت یازده و سی دقیقه صبح، با پرواز ۷۲۱ ایران‌ایر به فرانکفورت آمده."هوفلشولته رویدادهای برجسته را بازگفت: "به مرکز شهر رفته، سپس کمی دیرتر، در همان روز، به بُن پرواز کرده تا برای شام ساعت هفت عصر در کاخ نخست‌وزیری باشد. امروز صبح هم، ساعت یازده، با همتای آلمانی‌اش، بِرنت اشمیت‌باوئر  دیدار می‌کند."
تبعید از سودازده‌ترین قربانیان خود، گردآورنده می‌سازد. پس از کشتار، این گرایش در پرویز به شورمندی کشیده بود. نخستین دغدغه‌اش به دست آوردن رونوشتی از برنامه‌ی این سفر بود که هوفلشولته قول داد برایش می‌فرستد.
خبرنگار پرسید: "اما چرا این جاست؟ آیا برای دیدار با تبعیدی‌ها آمده؟"
"بی‌شک از ما هم بازدید می‌کند، اگر وعده‌گاه‌مان سردخانه باشد و تنها با جسدهایمان. خب! اگر به راستی اینجا باشد، آن هم درست سه هفته پیش از آغاز دادرسی، آمدن‌اش تنها و تنها یک دلیل دارد. می‌خواهد از برگزاری دادگاه جلوگیری کند."

https://tavaana.org/assassins_turquoise13/

در یوتیوب:
https://youtu.be/kaEN7NytKmg

در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579691776

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-013

نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise

#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech