در چنین روزی ۱۳ دی ۱۳۳۸ علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج، بنیانگذار شعر نو فارسی از دنیا رفت. او آگاهانه بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید و جریان های شعر معاصر پس از او وامدار تحولی هستند که او نوآورش بود.
یکی از دغدغه های نیما حفظ و احیای زبان طبری بود و روجا (در زبان مازندرانی به معنی ستارهٔ سرخ سحری) عنوان مجموعهای از اشعار او است که به این زبان سروده شدهاند.
نیما یوشیج در بسیاری از شعرهای خود از جمله «خانواده سرباز»، «محبس»، «خارکن»، «شهید گمنام»، «مادری و پسری»، «منظومۀ مانلی»، «کار شب پا» زندگی روزمره زحمتکشان و کارگران را به تصویر کشیده است.
او خودش را از آن دست شاعرانی میدانست که معتقد بودند «هنر در خدمت اجتماع باید باشد» و در نامه ای می نویسد: «شعر وسیله انجام خدمت اجتماعی است، یعنی احساسات طبقه را به حرکت در میآورد... ». همینطور در یکی از یادداشت هایش که در کتاب «یادداشت های روزانه» آمده می گوید: « من که میبینم به ضعفا، رنجبران و زحمتکشان چه میگذرد، چهطور میتوانم راحت بنشینم؟ در صورتی که خودم را اقلاً انسان خطاب میکنم.»
@TarTaKar
یکی از دغدغه های نیما حفظ و احیای زبان طبری بود و روجا (در زبان مازندرانی به معنی ستارهٔ سرخ سحری) عنوان مجموعهای از اشعار او است که به این زبان سروده شدهاند.
نیما یوشیج در بسیاری از شعرهای خود از جمله «خانواده سرباز»، «محبس»، «خارکن»، «شهید گمنام»، «مادری و پسری»، «منظومۀ مانلی»، «کار شب پا» زندگی روزمره زحمتکشان و کارگران را به تصویر کشیده است.
او خودش را از آن دست شاعرانی میدانست که معتقد بودند «هنر در خدمت اجتماع باید باشد» و در نامه ای می نویسد: «شعر وسیله انجام خدمت اجتماعی است، یعنی احساسات طبقه را به حرکت در میآورد... ». همینطور در یکی از یادداشت هایش که در کتاب «یادداشت های روزانه» آمده می گوید: « من که میبینم به ضعفا، رنجبران و زحمتکشان چه میگذرد، چهطور میتوانم راحت بنشینم؟ در صورتی که خودم را اقلاً انسان خطاب میکنم.»
@TarTaKar
در چنین روزی ۲ ژانویه ۱۹۰۵، اتحادیه کارگران صنعتی جهان (IWW)* در ایالات متحده و در جریان گردهم آیی فعالین اتحادیههای صنعتی در شیکاگو شکل گرفت.
این تشکیلات که به طور رسمی در کنفرانس بعدی در ژوئن تأسیس شد، شکل جدیدی از اتحادیه انقلابی و چند نژادی بود و با هدف متحد کردن همه کارگران در «یک اتحادیه بزرگ» و تشکیل بدنه یک جامعه جدید به هدایت طبقه کارگر در پوسته سابق، تشکیل شد.
بسیاری از اعضای طی سرکوب های وحشیانه کارفرمایان بدون محاکمه به دار آویخته، کشته و زندانی شدند. با این وجود آنها تعداد زیادی از کارگران قبلاً سازماندهی نشده را سازماندهی کردند و در اعتصابات زیادی پیروز شدند. این اتحادیه هنوز هم در چند کشور وجود دارد و اغلب به عنوان یک اتحادیه مبارز در اقلیت عمل می کند.
*Industrial Workers of the World
@TarTaKar
این تشکیلات که به طور رسمی در کنفرانس بعدی در ژوئن تأسیس شد، شکل جدیدی از اتحادیه انقلابی و چند نژادی بود و با هدف متحد کردن همه کارگران در «یک اتحادیه بزرگ» و تشکیل بدنه یک جامعه جدید به هدایت طبقه کارگر در پوسته سابق، تشکیل شد.
بسیاری از اعضای طی سرکوب های وحشیانه کارفرمایان بدون محاکمه به دار آویخته، کشته و زندانی شدند. با این وجود آنها تعداد زیادی از کارگران قبلاً سازماندهی نشده را سازماندهی کردند و در اعتصابات زیادی پیروز شدند. این اتحادیه هنوز هم در چند کشور وجود دارد و اغلب به عنوان یک اتحادیه مبارز در اقلیت عمل می کند.
*Industrial Workers of the World
@TarTaKar
در چنین روزی ۲ ژانویه ۱۹۲۰ دومین مجموعه حملات موسوم به حملات پالمر* آغاز شد که طی آن وزارت دادگستری ایالات متحده دست به بازداشت و اخراج گسترده کارگران رادیکال و چپ، خصوصاً آنارشیست ها زد. بیش از شش هزار نفر دستگیر شدند و بدون تشکیل دادگاه در بازداشت باقی ماندند و بیش از پانصد نفر هم اخراج شدند.
*Palmer Raids
@TarTaKar
*Palmer Raids
@TarTaKar
در چنین روزی ۳ ژانویه ۱۹۲۵ اولیانا ماتوینا گروموا* از جان باختگان جنبش مقاومت ضدنازی در روستای پروُمایسکی** در اوکراین متولد شد. او تنها هفده سال داشت که بعد از اشغال منطقه سکونتشان به دست نازی ها، یک گروه مقاومت زیرزمینی از جوانان روستا را سازمان داد. سال بعد او را در یک گردهمایی از افرادی که گمان می رفت پارتیزان باشند، دستگیر کردند. نازی ها در تلاش برای دست یافتن به اسامی رفقایش، او را وحشیانه شکنجه کردند: با آهن کتکش زدند، با اتوی داغ سوزاندندش، بخش هایی از بدن و پوستش را کندند و روی جراحت هایش نمک گذاشتند، دست و دنده هایش را شکستند و موهایش را کندند اما او حاضر نشد حتی نام یک نفر را لو دهد. در عوض در تمام این مدت با خواندن شعر به زندانیان دیگر روحیه می داد. اولیانا را در سال ۱۹۴۳ اعدام کردند و جسدش را در یک معدن انداختند. بعد از جنگ بدن او را بازیافتند و همراه دیگر پارتیزان ها دفن کردند. به او بعد از مرگش لقب قهرمان اتحاد شوروی را دادند.
* Ulyana Matveevna Gromova
** Pervomaysky
@TarTaKar
* Ulyana Matveevna Gromova
** Pervomaysky
@TarTaKar
در چنین روزی ۴ ژانویه ۱۹۰۱ سی ال آر جیمز* فعال ضداستعمار، تاریخ نگار سوسیالیست، نظریه پرداز، روزنامه نگار و علاقه مند پر و پاقرص به ورزش کریکت، در ترینیداد** متولد شد. او در تاریخ درخشانی که درباره انقلاب هایتی با عنوان «ژاکوبن های سیاه» نوشته است عنوان می کند : «وقتی تاریخ همانطور که باید نوشته شود، این بردباری عمیق و میانه روی توده ها خواهد بود که موجب تعجب می شود، نه خشم و سبعیتشان.»
تصویر بالا مربوط به سخنرانی جیمز برای جمعی در میدان ترافالگر لندن است.
* CLR James
** Trinidad
@TarTaKar
تصویر بالا مربوط به سخنرانی جیمز برای جمعی در میدان ترافالگر لندن است.
* CLR James
** Trinidad
@TarTaKar
در چنین روزی ۴ ژانویه ۱۹۶۰، هزاران نفر از اجاره نشینان خانه های سازمانی در سنت پنکراس* لندن در مخالفت با رقم اجاره خانه ها که از سوی شورای محافظهکار افزایش یافته بود، اعتصاب کردند. اینجا هم مانند بیشتر اعتصابهای مرتبط با اجاره خانه، زنان نقشی اساسی بازی کردند. این اعتصاب ۸ ماه طول کشید و در جنگی تن به تن با صدها پلیس بر سر تخلیه خانهها، به اوج خود رسید. در نهایت حزب کارگر و حزب کمونیست مستأجران را قانع کردند تا رویه خود را تغییر دهند و بجای آن شورای کار جدیدی انتخاب کنند که بتواند جلوی افزایش اجاره ها را بگیرد، اما چنین چیزی هیچگاه محقق نشد. در هر حال این مبارزه امتیازهایی به دنبال داشت.
* St Pancras
@TaTaKar
* St Pancras
@TaTaKar
در چنین روزی ۱۵ دی ۱۳۱۵ بهرام صادقی در نجف آباد اصفهان متولد شد. او اولین داستانش را دردی ماه ۱۳۳۵ درنشریه سخن که از نشریات شاخص سال های پس از کودتای ۲۸ مرداد بود، چاپ کرد. از آثار مانده از او می توان به مجموعه داستان کوتاه «سنگر و قمقمه های خالی» و داستان بلند «ملکوت» اشاره کرد.
خسرو گلسرخی، نویسنده و ژورنالیست مارکسیست درباره او گفته است: «نوشته های بهرام صادقی کارنامهٔ دو دهه از تاریخ زندگی اجتماعی ماست».
و به قول غلامحسین ساعدی: «حضور بهرام صادقی در دو دهه ادبیات معاصر ایران، بلاشک یک امر استثنایی بود، شکستن الگوهای قالبی، نمایش زندگی آمیخته به فلاکت از پشت منشورهای تازه، زندگی بی حادثه و یکنواخت ولی انباشته از ماجراهای عبث: اعتراض مستتر با نیشخند تلخ و گزنده.»
@TarTaKar
خسرو گلسرخی، نویسنده و ژورنالیست مارکسیست درباره او گفته است: «نوشته های بهرام صادقی کارنامهٔ دو دهه از تاریخ زندگی اجتماعی ماست».
و به قول غلامحسین ساعدی: «حضور بهرام صادقی در دو دهه ادبیات معاصر ایران، بلاشک یک امر استثنایی بود، شکستن الگوهای قالبی، نمایش زندگی آمیخته به فلاکت از پشت منشورهای تازه، زندگی بی حادثه و یکنواخت ولی انباشته از ماجراهای عبث: اعتراض مستتر با نیشخند تلخ و گزنده.»
@TarTaKar
در چنین روزی، ۵ ژانویه ۱۹۱۵، اتحادیهی انقلابی کارگران صنعتی جهان یک هیئت ۱۵۰ نفره از بیکاران را سازماندهی کرد تا به کلوب تجاری نخبهگان در سوسیتی* یورش ببرند و خواستار کار یا حقوق بیکاری شوند. در مقابل چشمان وحشت زده یک روزنامه نگار محلی، انها هنگام خروج خودشان را به خوردن نان مهمان کردند. روز بعد شورای شهر ۴۰۰ شغل برای بیکاران در بخش صاف کردن جاده ها ایجاد کرد.
* sioux city
@TarTaKar
* sioux city
@TarTaKar
در چنین روزی ۵ ژانویه ۱۹۷۱، آنجلا دیویس فمینیست سیاه، فیلسوف و مدافع الغای زندان، در دادگاهی در کالیفرنیا، از اتهامات ربایش و قتل یک قاضی تبرئه شد.
او درباره زندان گفته است: «زندان، مشکلات را از بین نمی برد، بلکه انسان ها را از میان می برد.»
@TarTaKar
او درباره زندان گفته است: «زندان، مشکلات را از بین نمی برد، بلکه انسان ها را از میان می برد.»
@TarTaKar
در چنین روزی ۶ ژانویه ۲۰۰۵ ساکنین محلی در منطقه بی ویو در دوربان* توانستند با موفقیت علیه تیم قطع آب دولت مبارزه کنند. چندی پیشتر گروه امنیتی شورای شهر پسر جوانی به نام مارسل کینگ را در حالیکه تلاش داشت به مادرش حین قطع برق کمک کند، به قتل رسانده بودند. با در نظر گرفتن این زمینه، حرکت مردم علیه تیم قطع آب بسیار شجاعانه بود. شورا که زیر نظر کنگره ملی آفریقا (ANC)** اداره می شد، اعلام کرد بار دیگر و با نیرویی بیشتر بر می گردند. کنگره ملی از زمان انتخابشان در سال ۱۹۹۴، دستورکاری نئولیبرال را دنبال کردند و منبع آبی بیش از یک میلیون خانه را قطع کرده بودند در حالی که هر سال هزاران نفر از اسهال که یکی از دلایل عمده آن آب ناسالم بود، جان خود را از دست می دادند.
تصویر بالا مربوط به یکی از اعتراض های مربوط به آب در آفریقای جنوبی در سال ۲۰۱۴ است.
*Durban- سومین شهر بزرگ و مهم ترین شهر بندری آفریقای جنوبی
**African National Congress
@TarTaKar
تصویر بالا مربوط به یکی از اعتراض های مربوط به آب در آفریقای جنوبی در سال ۲۰۱۴ است.
*Durban- سومین شهر بزرگ و مهم ترین شهر بندری آفریقای جنوبی
**African National Congress
@TarTaKar
در چنین روزی ۶ ژانویه ۱۹۷۱ بیست و پنج مادر که خیلی از آنها تک والد بودند در منطقه پروژه مسکن ریمور* در ونکوور** ریل های راه آهن را مسدود کردند تا مسئولین را مجبور کنند برای چهارصد کودکی که روزانه برای رفت و آمد به مدرسه از این ریل ها عبور می کردند، ملزومات ایمنی فراهم کنند. آنها پلاکاردهایی در دست گرفته بودند با جملاتی از قبیل «کودکان در برابر سود» و «طومارها دیگر کار نمی کنند». این مادر ها که از طرف روزنامه های محلی لقب «مادران مبارز ریمور» گرفتند، توانستند از مقامات شهر این وعده را بگیرند که برای عابران پیاده پل هوایی بسازند. با این فرض که وعده ها اغلب عملی نمی شوند، آنها تا زمان شروع عملیات ساخت و ساز، ریل ها را مسدود نگه داشتند. پل هوایی در سپتامبر ۱۹۷۱ ساخته شد.
* Raymur Place
**Vancouver- یکی از شهرهای ساحلی و بندرگاهی مهم در کانادا
@TarTaKar
* Raymur Place
**Vancouver- یکی از شهرهای ساحلی و بندرگاهی مهم در کانادا
@TarTaKar
در چنین روزی ۶ ژانویه ۲۰۰۶، کوماندانته رومانا در مکزیک از دنیا رفت. او یکی از فرماندهان ارتش آزادیبخش ملی زاپاتیستا (EZLN) بود که طی قیام سان کریستوبل در سال ۹۴ نیز در صف اول مبارزه قرار داشت.
@TarTaKar
@TarTaKar
در چنین روزی ۷ ژانویه ۱۹۹۴ جسد لی فلدمن* ، از قهرمانان طبقه کارگر، سوزانده و خاکستر شد. او که حدود سال ۱۸۹۹ در ورشو به دنیا آمده بود زندگی خود را به خودرهایی طبقه کارگر اختصاص داد.
@TarTaKar
@TarTaKar
او به لندن مهاجرت کرد و در آنجا در کارگاه هایی با شرایط کاری بسیار بد مشغول به کار شد و به جنبش آنارشیستی ییدیش** زبان پیوست. با بروز انقلاب در روسیه او هم به آنجا سفر کرد و سپس راه جنوب را پیش گرفت و به ارتش یاغیان انقلابی در اوکراین به رهبری نستور ماخنو پیوست و در آنجا برای کودکانی که در جنگ والدینشان را از دست داده بودند غذا و لباس تهیه می کرد. سالهای بعد فلدمن گروه هایی آنارشیستی در فلسطین سازمان داد، برای جنبش مقاومت ضدنازی در آلمان پول جمع کرد و در طول جنگ داخلی اسپانیا از ضدفاشیست ها حمایت کرد. او با وجود اینکه حس بینایی اش را از دست می داد همچنان به فعالیت هایش ادامه داد و در دهه شصت برای آنارشیست های اسپانیایی که علیه رژیم دست راستی فرانسیسکو فرانکو به شکل زیرزمینی مقاومت می کردند ، اسلحه قاچاق می کرد. او تا جایی که سلامتش یاری می داد، تا پایان زندگیش که حداقل هشت دهه کوشش انقلابی بود، به فعالیت ادامه داد.
* Leah Feldman
**Yiddish - نامِ زبانی است، که نزدیک به هزار سال، زبانِ مادری و گاه، تنها زبانِ بعضی جوامعِ یهودیانِ اشکنازی بود، که در اروپای شرقی و مرکزی میزیستند.
@TarTaKar
* Leah Feldman
**Yiddish - نامِ زبانی است، که نزدیک به هزار سال، زبانِ مادری و گاه، تنها زبانِ بعضی جوامعِ یهودیانِ اشکنازی بود، که در اروپای شرقی و مرکزی میزیستند.
@TarTaKar
در چنین روزی ۱۷ دی ۱۳۹۸، دست کم ۵۶ نفر در اثر ازدحام جمعیت در مراسم تشییع جنازه قاسم سلیمانی کشته شدند. در این مراسم که به سیاق بسیاری از دیگر مراسم حکومتی با برنامه ریزی برای ایجاد تجمع گسترده ای از جمعیت فرودست و حاشیه نشین و بدون تمهیدات ایمنی مناسب برگزار شد، ۲۱۳ نفر نیز مصدوم شدند. فشردگی جمجمه، شکستن استخوان ها و خفگی از عوامل مرگ جان باختگان عنوان شده است. چند روز بعد، خانواده های بیست نفر از قربانیان شکایتی از افراد و نهادهای مقصر ثبت کردند اما هنور هیچ نهادی به طور رسمی مسئولیت این حادثه را نپذیرفته است.
اداره ثبت احوال کرمان در گواهی فوت تعدادی از کشتهشدگان مراسم تشییع علت مرگ آنها را «واکنشهای حیوانی و انسانی غیرعمد» عنوان کرد. از چند ساعت قبل از این حادثه، گزارش های هشدارآمیزی از سوی برخی از خبرنگاران درباره قریب الوقوع بودن چنین فاجعه ای با توجه به بسته شدن مسیرهای فرعی، برای گسیل جمعیت به خیابان اصلی با مقاصد تبلیغاتی، منتشر شده بود.
@TarTaKar
اداره ثبت احوال کرمان در گواهی فوت تعدادی از کشتهشدگان مراسم تشییع علت مرگ آنها را «واکنشهای حیوانی و انسانی غیرعمد» عنوان کرد. از چند ساعت قبل از این حادثه، گزارش های هشدارآمیزی از سوی برخی از خبرنگاران درباره قریب الوقوع بودن چنین فاجعه ای با توجه به بسته شدن مسیرهای فرعی، برای گسیل جمعیت به خیابان اصلی با مقاصد تبلیغاتی، منتشر شده بود.
@TarTaKar
در چنین روزی: ۸ ژانویه ۱۹۳۲، لی بونگ چانگ* ، فعال استقلالطلب کرهای، هنگام بازگشت از جلسه بازبینی نظامی، بمبی به سمت ماشین امپراتور ژاپن پرتاب کرد. این حمله تلفاتی نداشت.
*Lee Bong-chang
@TarTaKar
*Lee Bong-chang
@TarTaKar
در چنین روزی ۱۸ دی ۱۴۰۰ بکتاش آبتین هنرمند و مبارز راستین و راسخ طبقهی کارگر به دلیل ممنوعیت از درمان مناسب در زمان سپری کردن دوران حبس خود در زندان های جمهوری اسلامی در سن ۴۷ سالگی درگذشت.
بکتاش مهر ۱۳۹۹ به دلیل فعالیت های آزادی خواهانهاش در اعضای کانون نویسندگان ایران به ۶ سال حبس محکوم شده بود. او همواره برای حق بیان و آزادی فعالین زندانی طبقه کارگر می نوشت و مبارزه می کرد.
از آثار او می توان به کتاب های «و پای من که قلم شد نوشت برگردیم»، «مژهها، چشمهایم را بخیه کردهاند»، «شناسنامهی خلوت»، «پُتک»، «در میمون خودم پدربزرگم» و مستندات «کاملا خصوصی برای آگاهی عموم»، «۱۳ اکتبر ۱۹۳۷» و «فریبرز رئیس دانا» اشاره کرد.
@TarTaKar
بکتاش مهر ۱۳۹۹ به دلیل فعالیت های آزادی خواهانهاش در اعضای کانون نویسندگان ایران به ۶ سال حبس محکوم شده بود. او همواره برای حق بیان و آزادی فعالین زندانی طبقه کارگر می نوشت و مبارزه می کرد.
از آثار او می توان به کتاب های «و پای من که قلم شد نوشت برگردیم»، «مژهها، چشمهایم را بخیه کردهاند»، «شناسنامهی خلوت»، «پُتک»، «در میمون خودم پدربزرگم» و مستندات «کاملا خصوصی برای آگاهی عموم»، «۱۳ اکتبر ۱۹۳۷» و «فریبرز رئیس دانا» اشاره کرد.
@TarTaKar
تاریخ طبقه کارگر
در چنین روزی ۱۸ دی ۱۴۰۰ بکتاش آبتین هنرمند و مبارز راستین و راسخ طبقهی کارگر به دلیل ممنوعیت از درمان مناسب در زمان سپری کردن دوران حبس خود در زندان های جمهوری اسلامی در سن ۴۷ سالگی درگذشت. بکتاش مهر ۱۳۹۹ به دلیل فعالیت های آزادی خواهانهاش در اعضای کانون…
« ما »
ما اهالی رنج بودیم
و در کارخانه
با پیراهن هایی پرشور
عرق می ریختیم
ما
نقاط مشترک فراوانی داشتیم
و فقر
در سفره های باریک مان
پهن بود
اما راز بین اعداد و کلمات را می شناختیم
پس جدایمان کردند
تعدادی از ما در انفرادی
و تعدادی دیگر نیز
در انفرادی بودیم
اما همچنان نقاط مشترک فراوانی داشتیم
و هر کدام از ما
در شبکه ای تلویزیونی
برعلیه خودمان اعتراف می کردیم !
ما دیگری بودیم
اما هنوز نقاط مشترک فراوانی داشتیم
آن ها اما
دور از چشم تلویزیون ها
زیر پیراهن های پرشور ما
نقاشی شلاق را
پنهان کرده بودند
« بکتاش آبتین »
@TarTaKar
ما اهالی رنج بودیم
و در کارخانه
با پیراهن هایی پرشور
عرق می ریختیم
ما
نقاط مشترک فراوانی داشتیم
و فقر
در سفره های باریک مان
پهن بود
اما راز بین اعداد و کلمات را می شناختیم
پس جدایمان کردند
تعدادی از ما در انفرادی
و تعدادی دیگر نیز
در انفرادی بودیم
اما همچنان نقاط مشترک فراوانی داشتیم
و هر کدام از ما
در شبکه ای تلویزیونی
برعلیه خودمان اعتراف می کردیم !
ما دیگری بودیم
اما هنوز نقاط مشترک فراوانی داشتیم
آن ها اما
دور از چشم تلویزیون ها
زیر پیراهن های پرشور ما
نقاشی شلاق را
پنهان کرده بودند
« بکتاش آبتین »
@TarTaKar
در چنین روزی ۱۰ ژانویه ۱۹۱۸ دویست نفر از زنان خانه دار در محله های طبقه کارگر در بارسلونا راهپیمایی کردند و از کارگران صنعت پارچه که اکثریت آنها را زنان تشکیل می دادند، خواستند که علیه هزینه های بالای زندگی دست به اعتصاب بزنند. اعتصاب ها، راهپیمایی ها و حملات به مغازه ها و زمین های زغال سنگ، حتی پس از روی کار آمدن فرماندار نظامی جدید و اعلام حکوم نظامی و تعلیق حقوق مدنی، ادامه پیدا کرد.
@TarTaKar
@TarTaKar
در چنین روزی ۲۱ دی ۱۳۳۶ دادشاه سفیدکوهی در درگیری با نیروهای نظامی حکومت پهلوی کشته می شود.
دادشاه بلوچ ، يك روستايي ساكن بلوچستان بود كه بین سال های ۱۳۲۱ تا ۱۳۳۶ عليه حكومت پهلوي دوم سر به طغيان گذاشت و آوازه اش بخصوص بعد از کشتن چند مستشار آمریکایی از مرزهای محلی فراتر رفت. خاستگاه شورش او ستم خوانین محلی بود که سرانجام پس از قریب به ۱۵ سال با همدستی همان ها و دستور شخص محمدرضا پهلوي به کمینگاه کشیده شده و به قتل رسید. در حالیکه هنوز هم مخالفانش همسو با تبلیغات حکومت وقت او را تقبیح می کنند، اکثریت عامه و روشنفکران بلوچ و چه بسا کشور او را به دلیل جسارت خاص و شورش علیه ستم از نامدارترين چهرههاي ملي در تاريخ معاصر ميدانند.
منبع: مقاله «تحليل چهار بعدي ماجراي دادشاه» نوشته اکبر رئیسی
@TarTaKar
دادشاه بلوچ ، يك روستايي ساكن بلوچستان بود كه بین سال های ۱۳۲۱ تا ۱۳۳۶ عليه حكومت پهلوي دوم سر به طغيان گذاشت و آوازه اش بخصوص بعد از کشتن چند مستشار آمریکایی از مرزهای محلی فراتر رفت. خاستگاه شورش او ستم خوانین محلی بود که سرانجام پس از قریب به ۱۵ سال با همدستی همان ها و دستور شخص محمدرضا پهلوي به کمینگاه کشیده شده و به قتل رسید. در حالیکه هنوز هم مخالفانش همسو با تبلیغات حکومت وقت او را تقبیح می کنند، اکثریت عامه و روشنفکران بلوچ و چه بسا کشور او را به دلیل جسارت خاص و شورش علیه ستم از نامدارترين چهرههاي ملي در تاريخ معاصر ميدانند.
منبع: مقاله «تحليل چهار بعدي ماجراي دادشاه» نوشته اکبر رئیسی
@TarTaKar
در چنین روزی ۱۱ ژانویه ۱۹۹۸، بیست و چهار هزار نفر از روستاییان هند، مکانی را که برای ساخت سدی بر روی رود نارمادا* پیشنهاد شده بود، اشغال کردند. ساخت این سد موجب می شد ۳۲۰ هزار نفر آواره شوند. آنها توانستند با موفقیت جلوی این پروژه را بگیرند.
عکس بالا مربوط به یکی از اعتراضات بعدی به سد سازی در سال ۲۰۰۰ است.
* Narmada River
@TarTaKar
عکس بالا مربوط به یکی از اعتراضات بعدی به سد سازی در سال ۲۰۰۰ است.
* Narmada River
@TarTaKar