▶️ T.Me/TPortal
من این مثال را به دلیل ارزش تمثیلیاش آوردم، تمثیل جنگ شعر علیه نشانه. ماندلشتام میگفت در شعر همیشه جنگ است و پیش از هر جنگی، جنگ زبان که جنگ ترجمه نیز از همان نشئت میگیرد. نه فقط در آیههای کتاب مقدس، همیشه پای نشانه و شعر در میان است، پای جنگشان.
در وضعیت فعلی، نخستین چیزی که مشاهده میکنیم آن است که فرمانروایی نشانه مشکلاتی در پی دارد که همهی آنها بهیکسان موضوع تفکر قرار نگرفتهاند.
ترجمه را گذر از یک زبان به زبان دیگر تعریف میکنند، تعریفی ابتدایی، تعریف سلیم عقلانی؛ بدون ترجمه همهی فرهنگها در خود فرو میرفتند. اما ترجمه-زبان فراموش میکند که ترجمه فقط ترجمهی گفتار است. وقتی در چارچوب زبان میاندیشیم، هدفمان گذر از یک غیریت به هویت خودمان است و غیریت و هویت را در مقابل هم قرار میدهیم، درحالیکه شعر و هنر نشان میدهند که هویت فقط بهواسطهی غیریت پدید میآید، پس باید پیامشان را به گوش رساند.
ترجمه-نشانه آنچه را که ترجمه باید به گوش برساند محو میکند. اروپا در این میان وضعیتی خاص دارد، زیرا تنها قاره فرهنگیای است که به جز متخصصان، دیگران متون بنیانگذار فرهنگ خود را فقط از طریق ترجمهی (یونانی باستان، عبری کتاب مقدس) میشناسند.
بیفرهنگیِ برنامهریزیشده به دست فرهنگ مسیحی را نیز در این میان از یاد نبریم که سبب شده است تعداد کسانی که نمیدانند کتاب مقدس به چه زبانی نوشته شده است بیشمار باشد، کسانی که تصور میکنند کتاب مقدس به آرامی یا یونانی نوشته شده است (فقط چند قطعه به زبان آرامی است).
پس این ترجمه و فراموش کردن کاری که ترجمه باید انجام دهد اروپا را بنیاد نهاده است. نقطهی عزیمت، نقطهی شروع دوبارهی تفکر این فراموشی است و آنچه را که این فراموشی پنهان میکند. این فراموشی شعر را پنهان میکند و فراموشی شعر، تفکر سوژه را پنهان میکند، پنهان میکند که سوژه مسئلهی اخلاقیات است، که شعر کنشی اخلاقی است و اگر شعر کنشی اخلاقی است در این معنا که سوژهها را تغییر میدهد و بدون آن شعر نیست بلکه شعربافی است، پس شعر یک کنش سیاسی نیز هست (مثل مایاکوفسکی که در شورویای که شعر عاشقانه را انحطاط بورژوایی میدانست، شعر عاشقانه میگفت). شعر کنشی سیاسی هم هست زیرا سوژه عمیقاً اجتماعی و بنابراین تماماً سیاسی است.
آنچه در میان است کلیت تصوریست که از لانگاژ داریم برای همهی جامعه، زیرا دوپارگی درونیِ نشانه در دوپارگی تصوراتی که از مناسبات میان فرد و جامعه داریم تداوم مییابد و نظریهی لانگاژ یعنی تعامل لانگاژ-شعر-اخلاقیات-سیاست، نشان میدهد که هر جامعهای به تصوری که از لانگاژ دارد وابسته است، همانطور که هر تصوری از لانگاژ (چه عیان کند و چه پنهان) حامل تصورش از جامعه است.
آنچه در میان است، آنچه بیش از همه در مخاطره است، سوژه است. در اینجا هم مثالی را میتوان ذکر کرد که حکم تمثیل را دارد، گفتهی ماندلشتام در ۱۹۲۰ در سرآغاز نوشتهاش «دولت و ریتم»؛ زیرا او در اینجا در جایگاه شاعر است که سخن میگوید، بر اساس آگاهی به مسئلهی سوژه بهواسطهی شاعر بودنش.
ماندلشتام مینویسد: «با سازمان دادن به جامعه، با ارتقا دادن آن از وضعیت هرجومرج به بنای یک موجود سازمانیافته، فراموش میکنیم که شخص است که باید پیش از هر چیز سامان یابد. انسان ریختنایافته، بیشکل، شخص ساماننایافته بزرگترین دشمن جامعه است. در عمق همهی آموزش ما آنگونه که دولت جوان ما در قالب کمیساریای آموزش خلق برداشت میکند، سامان دادن به شخص است. آموزش اجتماعی سنتز انسان و جامعه را در جمع فراهم میآورد. جمع هنوز وجود ندارد، باید زاده شود. جمعگرایی پیش از جمع آمده است. اگر آموزش اجتماعی به یاری آن نشتابد، خطری که ما را تهدید میکند آن است که بدون وجود جمع، جمعگرا باشیم.»
📝 @TPortal | پورتال ترجمه
☑️ قسمت های قبلی:
1⃣ t.me/tportal/1580
2⃣ t.me/tportal/1652
3⃣ t.me/tportal/1720
4⃣ t.me/tportal/1771
5⃣ t.me/tportal/1835
.
من این مثال را به دلیل ارزش تمثیلیاش آوردم، تمثیل جنگ شعر علیه نشانه. ماندلشتام میگفت در شعر همیشه جنگ است و پیش از هر جنگی، جنگ زبان که جنگ ترجمه نیز از همان نشئت میگیرد. نه فقط در آیههای کتاب مقدس، همیشه پای نشانه و شعر در میان است، پای جنگشان.
در وضعیت فعلی، نخستین چیزی که مشاهده میکنیم آن است که فرمانروایی نشانه مشکلاتی در پی دارد که همهی آنها بهیکسان موضوع تفکر قرار نگرفتهاند.
ترجمه را گذر از یک زبان به زبان دیگر تعریف میکنند، تعریفی ابتدایی، تعریف سلیم عقلانی؛ بدون ترجمه همهی فرهنگها در خود فرو میرفتند. اما ترجمه-زبان فراموش میکند که ترجمه فقط ترجمهی گفتار است. وقتی در چارچوب زبان میاندیشیم، هدفمان گذر از یک غیریت به هویت خودمان است و غیریت و هویت را در مقابل هم قرار میدهیم، درحالیکه شعر و هنر نشان میدهند که هویت فقط بهواسطهی غیریت پدید میآید، پس باید پیامشان را به گوش رساند.
ترجمه-نشانه آنچه را که ترجمه باید به گوش برساند محو میکند. اروپا در این میان وضعیتی خاص دارد، زیرا تنها قاره فرهنگیای است که به جز متخصصان، دیگران متون بنیانگذار فرهنگ خود را فقط از طریق ترجمهی (یونانی باستان، عبری کتاب مقدس) میشناسند.
بیفرهنگیِ برنامهریزیشده به دست فرهنگ مسیحی را نیز در این میان از یاد نبریم که سبب شده است تعداد کسانی که نمیدانند کتاب مقدس به چه زبانی نوشته شده است بیشمار باشد، کسانی که تصور میکنند کتاب مقدس به آرامی یا یونانی نوشته شده است (فقط چند قطعه به زبان آرامی است).
پس این ترجمه و فراموش کردن کاری که ترجمه باید انجام دهد اروپا را بنیاد نهاده است. نقطهی عزیمت، نقطهی شروع دوبارهی تفکر این فراموشی است و آنچه را که این فراموشی پنهان میکند. این فراموشی شعر را پنهان میکند و فراموشی شعر، تفکر سوژه را پنهان میکند، پنهان میکند که سوژه مسئلهی اخلاقیات است، که شعر کنشی اخلاقی است و اگر شعر کنشی اخلاقی است در این معنا که سوژهها را تغییر میدهد و بدون آن شعر نیست بلکه شعربافی است، پس شعر یک کنش سیاسی نیز هست (مثل مایاکوفسکی که در شورویای که شعر عاشقانه را انحطاط بورژوایی میدانست، شعر عاشقانه میگفت). شعر کنشی سیاسی هم هست زیرا سوژه عمیقاً اجتماعی و بنابراین تماماً سیاسی است.
آنچه در میان است کلیت تصوریست که از لانگاژ داریم برای همهی جامعه، زیرا دوپارگی درونیِ نشانه در دوپارگی تصوراتی که از مناسبات میان فرد و جامعه داریم تداوم مییابد و نظریهی لانگاژ یعنی تعامل لانگاژ-شعر-اخلاقیات-سیاست، نشان میدهد که هر جامعهای به تصوری که از لانگاژ دارد وابسته است، همانطور که هر تصوری از لانگاژ (چه عیان کند و چه پنهان) حامل تصورش از جامعه است.
آنچه در میان است، آنچه بیش از همه در مخاطره است، سوژه است. در اینجا هم مثالی را میتوان ذکر کرد که حکم تمثیل را دارد، گفتهی ماندلشتام در ۱۹۲۰ در سرآغاز نوشتهاش «دولت و ریتم»؛ زیرا او در اینجا در جایگاه شاعر است که سخن میگوید، بر اساس آگاهی به مسئلهی سوژه بهواسطهی شاعر بودنش.
ماندلشتام مینویسد: «با سازمان دادن به جامعه، با ارتقا دادن آن از وضعیت هرجومرج به بنای یک موجود سازمانیافته، فراموش میکنیم که شخص است که باید پیش از هر چیز سامان یابد. انسان ریختنایافته، بیشکل، شخص ساماننایافته بزرگترین دشمن جامعه است. در عمق همهی آموزش ما آنگونه که دولت جوان ما در قالب کمیساریای آموزش خلق برداشت میکند، سامان دادن به شخص است. آموزش اجتماعی سنتز انسان و جامعه را در جمع فراهم میآورد. جمع هنوز وجود ندارد، باید زاده شود. جمعگرایی پیش از جمع آمده است. اگر آموزش اجتماعی به یاری آن نشتابد، خطری که ما را تهدید میکند آن است که بدون وجود جمع، جمعگرا باشیم.»
📝 @TPortal | پورتال ترجمه
☑️ قسمت های قبلی:
1⃣ t.me/tportal/1580
2⃣ t.me/tportal/1652
3⃣ t.me/tportal/1720
4⃣ t.me/tportal/1771
5⃣ t.me/tportal/1835
.
Telegram
@TPortal | پورتال ترجمه
﷽
🌐 پورتال ترجمه
🔍 اخبار، معرفے کتاب، کنفرانس و کارگاه، مجلات، فراخوان مقاله، سخنرانے، پادکست، آموزش، نقد و سایر مباحث ترجمه
👥 سمیر حسنوندی، مریم گلچیننژاد
👥 دکتری مطالعات ترجمه
🗓 ۱۶ بهمن ۹۴
💬 ارتباط با ما: @TPInbox
Join 🔜 @TPortal
🌐 پورتال ترجمه
🔍 اخبار، معرفے کتاب، کنفرانس و کارگاه، مجلات، فراخوان مقاله، سخنرانے، پادکست، آموزش، نقد و سایر مباحث ترجمه
👥 سمیر حسنوندی، مریم گلچیننژاد
👥 دکتری مطالعات ترجمه
🗓 ۱۶ بهمن ۹۴
💬 ارتباط با ما: @TPInbox
Join 🔜 @TPortal
📗 مفاهیم بنیادین در مطالعات ترجمه
📘 بررسی ترجمههای قرآن مجید
📙 نخستین درسهای نگارش و ترجمهٔ مقاله
🔍 نحوه سفارش کتاب:
🌐 t.me/tportal/1808
@TPortal | پورتال ترجمه
📘 بررسی ترجمههای قرآن مجید
📙 نخستین درسهای نگارش و ترجمهٔ مقاله
🔍 نحوه سفارش کتاب:
🌐 t.me/tportal/1808
@TPortal | پورتال ترجمه
کتابخوانی و رونمایی از ترجمه جدید فاوست گوته؛ با حضور مترجم استاد محمد حدادی، ۴ اردیبهشت، دانشکده ادبیات، دانشگاه شهید بهشتی
@TPortal | پورتال ترجمه
@TPortal | پورتال ترجمه
کارگاه «آموزش کاربردی ترجمه با مدل ژیل»؛ ۱۲ اردیبهشت ۹۶، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی
@TPortal | پورتال ترجمه
@TPortal | پورتال ترجمه
💰هزینه شرکت در کارگاه: ۲۰۰۰۰ تومان
👥 مدرسان: شیرین احمدی، زهرا حیدری
☑️ ثبتنام حضوری:
دوشنبه ۴ و شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۳-۱۲، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی علامه طباطبائی، اتاق ۲۰۲
☑️ ثبت نام غیرحضوری:
☎️ ۰۹۱۰۶۴۶۹۱۹۵
🆔 @Mozhdejnt
📝 @TPortal | پورتال ترجمه
👥 مدرسان: شیرین احمدی، زهرا حیدری
☑️ ثبتنام حضوری:
دوشنبه ۴ و شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۳-۱۲، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی علامه طباطبائی، اتاق ۲۰۲
☑️ ثبت نام غیرحضوری:
☎️ ۰۹۱۰۶۴۶۹۱۹۵
🆔 @Mozhdejnt
📝 @TPortal | پورتال ترجمه
بازصورتبندی رابطهی مترجم/منتقد؛ قسمت چهارم: موضع دفاع در مقام تغافل و واکنش
@TPortal | پورتال ترجمه
@TPortal | پورتال ترجمه
▶️ T.Me/TPortal
جوانی را تصور کنید که مدتی است به مطالعه و تفکر در موضوعات مختلف مشغول است. این مطالعه و تفکر برای وی تفنن نیست، بلکه کلیت زندگی او را تحتالشعاع قرار داده است. این جوان پس از تن سپردن به نوعی پراکندهخوانی و پراکندهکاری، به یکباره خود را در یک موضع فلسفی مشخص و احتمالا دارای تعلق خاطر به یک یا چند متفکر درمییابد. ابتدا به مطالعهی آثار اصلی (یا ترجمههای انگلیسی) میپردازد و رفتهرفته میکوشد تا مطالعاتش را به زبان فارسی برگرداند. با یک زبان خارجی آشناست و به فارسی هم چیزکی نوشته است و مفاهیم و حرفهای زیادی در سر دارد. یک راه متداول آن است که همان حرفهایی را که از فلان فیلسوف به زبان اصلی خوانده، در مقالات و یادداشتها و کلاسهای مختلف بازگو کند و دکانی بگشاید و جایگاهی کسب کند و احتمالا نامی هم از منابع اصلی مورد مطالعهاش نبرد. راه دوم و راه سختتر آن است که تن به ترجمهی آثار فلسفی بسپرد. روزها و شبها خود را در خانه محبوس کند و کلمه به کلمه پیش رود و گاهی مقدمه یا پاورقیای بر متن بیافزاید و بعد از مدتها تلاش و تقلا کتابی را به فارسی ترجمه کند و تازه وارد بازار آشفتهی نشر شود و بعد از بارها ناشر عوض کردن و وعدههای دروغ شنیدن نهایتا با تحمل هزار منت اثرش را به ناشری بسپرد تا آن را در فرآیند طولانی ویرایش اولیه-صفحهبندی-فیپا-ارشاد-ویرایش نهایی-تایید نهایی-چاپ-توزیع قرار دهد که هر کدام از آنها ممکن است ماهها طول بکشد و نهایتا ً بناست ۴ یا ۶ ماه بعد از انتشار، چندرغازی را به جیب مترجم بریزد که حتی به اندازهی هزینههای یک هفتهی زندگی در این شهر نیست.
مترجم جوان اما از پای نمینشیند. از عایدی مالیِ ترجمهاش چشمپوشی میکند، از بیاعتنایی به آثارش دم نمیزند، شور خود را از دست نمیدهد و به طرزی مازوخیستی دوباره به ترجمهی اثری دیگر روی میآورد و این داستان بارها و بارها ادامه مییابد. مترجم اما همچنان امیدوار است. ترجمههایش بهواسطهی استمرار و پیگیری و کسب تجربه بهتر و بهتر میشوند و نهایتاً خود را به یکی از مترجمین اختصاصی فلان فیلسوف یا متفکر بدل میسازد. حال این مترجم در صفحهی یک روزنامه، یا گوشهای از یک وبسایت، یا حتی بدتر، از زبان این و آن در مییابد که کسی کارهایش را نقد کرده است. نقد را میخواند. لحنی زننده، بیان چند ایراد فاحش که به دلیل ناشیگری یا بیاحتیاطی آنها را مرتکب شده است، بیان چند انتقاد که آنها را نمیپذیرد. اما در کنار همهی اینها با ترور شخصیت و رویکرد و کل تاریخ فعالیت فکریاش مواجه میشود. منتقد هیچ سویهی مثبت یا قابل دفاعی را در کار وی تشخیص نداده است و یکسره بر وی تاخته است و بعضا به نحوی غرضورزانه با نیشها و کنایههای تحریککننده بر نقطهضعفهای شخصیتی، سیاسی، کاری و حتی فرهنگی مترجم دست گذاشته است.
از این مترجم چه انتظاری میرود؟ اینکه در پاسخ نامهی «فدایت شوم» برای منتقد بفرستد و از وی تشکر کند که ایراداتش را به او گوشزد کرده است؟ نه. مترجمِ داستان ما نمیتواند چنین کند. او در موضع واکنش قرار گرفته است. هیچ نقدی را نمیپذیرد یا اگر بپذیرد هم از آنها دفاع میکند. مترجم به کودک لجبازی بدل میشود که میخواهد بازیِ بزرگان را به هم بزند. او از هویت خود، از بیخوابی کشیدنهایش، از وَررفتناش با مفاهیم دشوار فلسفی، از فقر محتومش، و به طور کلی از هویتش دفاع میکند. او وارد زمین بازیای میشود که منتقد تاسیس کرده است (یعنی زمین جدل (Polemy)) و های را با هوی پاسخ میدهد و نهایتاً او نیز جایگاه و تاریخ و هویت منتقد را زیر سوال میبرد و در بهترین حالت به برخی از ضعیفترین انتقادات پاسخ میدهد. مترجم در این دفاع حتی حاضر است خود حقیقت را خود متفکر ترجمهشدهاش را، خود علم و انتقاد را و نهایتاً خود حقیقت را فدای دفاع از خود کند.
مترجم به ظاهر از شورمندیاش حراست میکند، همانگونه که منتقد به ظاهر از «صحت» دفاع میکند، حال آنکه قربانیِ اصلی این نبرد، هم شورمندیِ مترجم است و هم حقیقتی که منتقد از آن دفاع میکند. بعد از این نبرد اولیه، نبردهای حاشیهای و بهمراتب رقتبارتر آغاز میشود و هواداران به جان هم میافتند؛ هوادارانی که عمدتاً از خود ماجرای اصلی هم چندان آگاه نیستند و حتی احتمالاً متن اصلی مورد مناقشه را نخواندهاند؛ و بازهم انتقامجویی و کینتوزی و برچسبزدنهای بیمبنا و همان آش و همان کاسه.
📝 @TPortal | پورتال ترجمه
☑️ قسمتهای قبلی:
1⃣ t.me/tportal/1756
2⃣ t.me/tportal/1809
3⃣ t.me/tportal/1880
.
جوانی را تصور کنید که مدتی است به مطالعه و تفکر در موضوعات مختلف مشغول است. این مطالعه و تفکر برای وی تفنن نیست، بلکه کلیت زندگی او را تحتالشعاع قرار داده است. این جوان پس از تن سپردن به نوعی پراکندهخوانی و پراکندهکاری، به یکباره خود را در یک موضع فلسفی مشخص و احتمالا دارای تعلق خاطر به یک یا چند متفکر درمییابد. ابتدا به مطالعهی آثار اصلی (یا ترجمههای انگلیسی) میپردازد و رفتهرفته میکوشد تا مطالعاتش را به زبان فارسی برگرداند. با یک زبان خارجی آشناست و به فارسی هم چیزکی نوشته است و مفاهیم و حرفهای زیادی در سر دارد. یک راه متداول آن است که همان حرفهایی را که از فلان فیلسوف به زبان اصلی خوانده، در مقالات و یادداشتها و کلاسهای مختلف بازگو کند و دکانی بگشاید و جایگاهی کسب کند و احتمالا نامی هم از منابع اصلی مورد مطالعهاش نبرد. راه دوم و راه سختتر آن است که تن به ترجمهی آثار فلسفی بسپرد. روزها و شبها خود را در خانه محبوس کند و کلمه به کلمه پیش رود و گاهی مقدمه یا پاورقیای بر متن بیافزاید و بعد از مدتها تلاش و تقلا کتابی را به فارسی ترجمه کند و تازه وارد بازار آشفتهی نشر شود و بعد از بارها ناشر عوض کردن و وعدههای دروغ شنیدن نهایتا با تحمل هزار منت اثرش را به ناشری بسپرد تا آن را در فرآیند طولانی ویرایش اولیه-صفحهبندی-فیپا-ارشاد-ویرایش نهایی-تایید نهایی-چاپ-توزیع قرار دهد که هر کدام از آنها ممکن است ماهها طول بکشد و نهایتا ً بناست ۴ یا ۶ ماه بعد از انتشار، چندرغازی را به جیب مترجم بریزد که حتی به اندازهی هزینههای یک هفتهی زندگی در این شهر نیست.
مترجم جوان اما از پای نمینشیند. از عایدی مالیِ ترجمهاش چشمپوشی میکند، از بیاعتنایی به آثارش دم نمیزند، شور خود را از دست نمیدهد و به طرزی مازوخیستی دوباره به ترجمهی اثری دیگر روی میآورد و این داستان بارها و بارها ادامه مییابد. مترجم اما همچنان امیدوار است. ترجمههایش بهواسطهی استمرار و پیگیری و کسب تجربه بهتر و بهتر میشوند و نهایتاً خود را به یکی از مترجمین اختصاصی فلان فیلسوف یا متفکر بدل میسازد. حال این مترجم در صفحهی یک روزنامه، یا گوشهای از یک وبسایت، یا حتی بدتر، از زبان این و آن در مییابد که کسی کارهایش را نقد کرده است. نقد را میخواند. لحنی زننده، بیان چند ایراد فاحش که به دلیل ناشیگری یا بیاحتیاطی آنها را مرتکب شده است، بیان چند انتقاد که آنها را نمیپذیرد. اما در کنار همهی اینها با ترور شخصیت و رویکرد و کل تاریخ فعالیت فکریاش مواجه میشود. منتقد هیچ سویهی مثبت یا قابل دفاعی را در کار وی تشخیص نداده است و یکسره بر وی تاخته است و بعضا به نحوی غرضورزانه با نیشها و کنایههای تحریککننده بر نقطهضعفهای شخصیتی، سیاسی، کاری و حتی فرهنگی مترجم دست گذاشته است.
از این مترجم چه انتظاری میرود؟ اینکه در پاسخ نامهی «فدایت شوم» برای منتقد بفرستد و از وی تشکر کند که ایراداتش را به او گوشزد کرده است؟ نه. مترجمِ داستان ما نمیتواند چنین کند. او در موضع واکنش قرار گرفته است. هیچ نقدی را نمیپذیرد یا اگر بپذیرد هم از آنها دفاع میکند. مترجم به کودک لجبازی بدل میشود که میخواهد بازیِ بزرگان را به هم بزند. او از هویت خود، از بیخوابی کشیدنهایش، از وَررفتناش با مفاهیم دشوار فلسفی، از فقر محتومش، و به طور کلی از هویتش دفاع میکند. او وارد زمین بازیای میشود که منتقد تاسیس کرده است (یعنی زمین جدل (Polemy)) و های را با هوی پاسخ میدهد و نهایتاً او نیز جایگاه و تاریخ و هویت منتقد را زیر سوال میبرد و در بهترین حالت به برخی از ضعیفترین انتقادات پاسخ میدهد. مترجم در این دفاع حتی حاضر است خود حقیقت را خود متفکر ترجمهشدهاش را، خود علم و انتقاد را و نهایتاً خود حقیقت را فدای دفاع از خود کند.
مترجم به ظاهر از شورمندیاش حراست میکند، همانگونه که منتقد به ظاهر از «صحت» دفاع میکند، حال آنکه قربانیِ اصلی این نبرد، هم شورمندیِ مترجم است و هم حقیقتی که منتقد از آن دفاع میکند. بعد از این نبرد اولیه، نبردهای حاشیهای و بهمراتب رقتبارتر آغاز میشود و هواداران به جان هم میافتند؛ هوادارانی که عمدتاً از خود ماجرای اصلی هم چندان آگاه نیستند و حتی احتمالاً متن اصلی مورد مناقشه را نخواندهاند؛ و بازهم انتقامجویی و کینتوزی و برچسبزدنهای بیمبنا و همان آش و همان کاسه.
📝 @TPortal | پورتال ترجمه
☑️ قسمتهای قبلی:
1⃣ t.me/tportal/1756
2⃣ t.me/tportal/1809
3⃣ t.me/tportal/1880
.
Telegram
@TPortal | پورتال ترجمه
﷽
🌐 پورتال ترجمه
🔍 اخبار، معرفے کتاب، کنفرانس و کارگاه، مجلات، فراخوان مقاله، سخنرانے، پادکست، آموزش، نقد و سایر مباحث ترجمه
👥 سمیر حسنوندی، مریم گلچیننژاد
👥 دکتری مطالعات ترجمه
🗓 ۱۶ بهمن ۹۴
💬 ارتباط با ما: @TPInbox
Join 🔜 @TPortal
🌐 پورتال ترجمه
🔍 اخبار، معرفے کتاب، کنفرانس و کارگاه، مجلات، فراخوان مقاله، سخنرانے، پادکست، آموزش، نقد و سایر مباحث ترجمه
👥 سمیر حسنوندی، مریم گلچیننژاد
👥 دکتری مطالعات ترجمه
🗓 ۱۶ بهمن ۹۴
💬 ارتباط با ما: @TPInbox
Join 🔜 @TPortal
@TPortal | پورتال ترجمه
گرامیداشت استاد آذرتاش آذرنوش؛ ۳ اردیبهشت ۹۶، خانه کتاب @TPortal | پورتال ترجمه
گرامیداشت دکتر آذرتاش آذرنوش، چهره ماندگار زبان و ادبیات عرب، یکشنبه ۳ اردیبهشتماه در سرای کتاب برگزار شد.
@TPortal | پورتال ترجمه
@TPortal | پورتال ترجمه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نگاهی کوتاه به آثار استاد آذرتاش آذرنوش
@TPortal | پورتال ترجمه
@TPortal | پورتال ترجمه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند استاد آذرتاش آذرنوش
@TPortal | پورتال ترجمه
@TPortal | پورتال ترجمه
▪️ﺳﺘﺎﺭﻩﺍﯼ ﺑﺪﺭﺧﺸﯿﺪ ﻭ ﻣﺎﻩ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﺪ/ ﺩﻝ ﺭﻣﯿﺪﻩ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﯿﺲ ﻭ ﻣﻮﻧﺲ ﺷﺪ
▫️ﺑﻌﺜﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ (ص) ﺑﺮ همراهان گرامی پورتال ترجمه مبارکباد.
@TPortal | پورتال ترجمه
▫️ﺑﻌﺜﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ (ص) ﺑﺮ همراهان گرامی پورتال ترجمه مبارکباد.
@TPortal | پورتال ترجمه
▪️ترجمهٔ کتب خارجی
▫️به علت احتیاجی که سپاه آذربایجان به کتب فنی و نظامی داشت، گروهی کارآمدی به دستور عباسمیرزا به امر ترجمه مشغول شدند. یکی از نخستین ... ↑
@TPortal | پورتال ترجمه
▫️به علت احتیاجی که سپاه آذربایجان به کتب فنی و نظامی داشت، گروهی کارآمدی به دستور عباسمیرزا به امر ترجمه مشغول شدند. یکی از نخستین ... ↑
@TPortal | پورتال ترجمه
کارگاه «آموزش زیرنویس فیلم»؛ ۲۸ اردیبهشت ۹۶، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد
@TPortal | پورتال ترجمه
@TPortal | پورتال ترجمه
💰هزینه شرکت در کارگاه:
۳۰۰۰۰ تومان (دانشجویی)
۴۰۰۰۰ تومان (آزاد)
👥 مدرسان: سعید عامری، میلاد مهدیزادخانی
📗 سرفصل:
- مبانی نظری ترجمه زیرنویس فیلم
- معرفی استفاده از نرمافزار EZTitles
⏰ مدت زمان کارگاه: ۶ ساعت
📆 زمان برگزاری: ۲۸ اردیبهشت ۹۶
📄 با ارائه گواهی معتبر
☑️ ثبتنام حضوری:
- دفتر آموزشهای عالی آزاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد
☑️ شماره تماس:
☎️ ۰۹۳۵۱۹۵۲۶۶۲
☑️ پاسخ به پرسشهای شما:
🆔 @Saeed_AVT
📝 @TPortal | پورتال ترجمه
۳۰۰۰۰ تومان (دانشجویی)
۴۰۰۰۰ تومان (آزاد)
👥 مدرسان: سعید عامری، میلاد مهدیزادخانی
📗 سرفصل:
- مبانی نظری ترجمه زیرنویس فیلم
- معرفی استفاده از نرمافزار EZTitles
⏰ مدت زمان کارگاه: ۶ ساعت
📆 زمان برگزاری: ۲۸ اردیبهشت ۹۶
📄 با ارائه گواهی معتبر
☑️ ثبتنام حضوری:
- دفتر آموزشهای عالی آزاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد
☑️ شماره تماس:
☎️ ۰۹۳۵۱۹۵۲۶۶۲
☑️ پاسخ به پرسشهای شما:
🆔 @Saeed_AVT
📝 @TPortal | پورتال ترجمه
🎓 سومین همایش رویکردهای میان رشتهای به آموزش زبان، ادبیات و مطالعات ترجمه
📃 پوستر و اطلاعیه:
🔗 t.me/tportal/1637
🌐 وبسایت همایش:
🔗 ltlts3.um.ac.ir
📗 کتاب «مقالات برگزیده» دوره قبلی این کنفرانس ↓↓↓
📃 پوستر و اطلاعیه:
🔗 t.me/tportal/1637
🌐 وبسایت همایش:
🔗 ltlts3.um.ac.ir
📗 کتاب «مقالات برگزیده» دوره قبلی این کنفرانس ↓↓↓
Telegram
attach 📎
قسمت پنجم: ترجمه، زبان، اندیشه؛ عادل مشایخی
@TPortal | پورتال ترجمه
@TPortal | پورتال ترجمه