This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 هیچ حکومتی، تحت هیچ شرایطی حق ندارد #آزادی_انتقاد از رهبران را از مردم بگیرد
⭕️ آن روزی فساد در جامعه رخنه میکند که #رابطه_مستقیم میان مردم و زمامداران به کلی بریده شود
🎙 #شهید_بهشتی
🚉 @SzBaan
⭕️ آن روزی فساد در جامعه رخنه میکند که #رابطه_مستقیم میان مردم و زمامداران به کلی بریده شود
🎙 #شهید_بهشتی
🚉 @SzBaan
سوزنبان
💢 هیچ حکومتی، تحت هیچ شرایطی حق ندارد #آزادی_انتقاد از رهبران را از مردم بگیرد ⭕️ آن روزی فساد در جامعه رخنه میکند که #رابطه_مستقیم میان مردم و زمامداران به کلی بریده شود 🎙 #شهید_بهشتی 🚉 @SzBaan
💢 هیچ حکومتی، تحت هیچ شرایطی حق ندارد #آزادی_انتقاد از رهبران را از مردم بگیرد
⭕️ آن روزی فساد در جامعه رخنه می کند که #رابطه_مستقیم میان مردم و زمامداران بهکلی بریده شود
📁 #آزادی
برطبق آنچه که ما از اسلام می شناسیم هیچ حکومتی تحت هیچ شرایطی حق ندارد #آزادی_انتقاد از رهبران را از مردم بگیرد. این در اسلام #دگم است. رفقا، این مهم است. [اینکه بگوییم] «ما در شرایط فوق العاده هستیم، با دشمن های مختلف روبه رو هستیم، [پس باید] حکومت نظامی اعلام کنیم»؛ این در اسلام نیست. برای اینکه می دانید علی(ع) با دشمنان گوناگون روبرو بود؛ در حال جنگ با معاویه هم بود؛ هیچ وقت حکومت نظامی اعلام نمی کرد. نه تنها حکومت نظامی اعلام نمی کرد، حتی برای خودش حرس و پاسبان هم نگذاشته بود. آزاد در میان مردم می آمد و صریحاً می گفت:
«آن روزی فساد در جامعه رخنه می کند و زمامداران به صورت #بت در می آیند که #رابطه_مستقیم میانِ #مردم_و_زمامداران بکلی بریده شود.»
از نظر فقه اسلامی حجاب حرام مطلق است. حجاب یعنی چه؟ یعنی اینکه زمامدار طوری زندگی کند که هرکس می خواهد پیش او برود باید از دربانی، مأمور تشریفاتی یا رئیس دفتری اجازه بگیرد. باید حداقل هفته ای یک بار، روزی یک بار، مقداری که برای شرایط زمان و مکان کافی باشد؛ در اختیار عموم باشد. «آقا،ترورش می کنند!» بکنند؛ چه کسی از علی ارزنده تر، که ترور شد. خوب ترورش کنند. جامعه ای که بخواهد روی کاکل زری یک آقا پایش بند باشد، اصلاً، مرگ بر این جامعه! خوب، ترورش کنند؛ چه می شود؟ یکی دیگر سر جای او می آید. اگر بنده از جان خودم می ترسم؛ اصلاً نباید زمامدار بشوم. کسی که از جان خودش می ترسد نباید زمامدار شود. این ها در اسلام دگم است. من می گویم دگم، دگم، دگم؛ برای اینکه بدانید این ها #هیچ قابلِ انعطاف نیست."
🔺 بخشی از سخنرانی شهید بهشتی که به عنوان نظرهای مشورتی مرکز هامبورگ در اشتاین هوده (stein hude) از توابع هانوفر، در سال ۱۹۷۰ میلادی - ۱۳۴۹ شمسی ایراد شده است.
🎙 t.me/SzBaan/158
📝 #شهید_بهشتی
📚 کتاب "اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا"
📍 به #سوزنبان بپیوندید:
https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
🚉 @SzBaan
⭕️ آن روزی فساد در جامعه رخنه می کند که #رابطه_مستقیم میان مردم و زمامداران بهکلی بریده شود
📁 #آزادی
برطبق آنچه که ما از اسلام می شناسیم هیچ حکومتی تحت هیچ شرایطی حق ندارد #آزادی_انتقاد از رهبران را از مردم بگیرد. این در اسلام #دگم است. رفقا، این مهم است. [اینکه بگوییم] «ما در شرایط فوق العاده هستیم، با دشمن های مختلف روبه رو هستیم، [پس باید] حکومت نظامی اعلام کنیم»؛ این در اسلام نیست. برای اینکه می دانید علی(ع) با دشمنان گوناگون روبرو بود؛ در حال جنگ با معاویه هم بود؛ هیچ وقت حکومت نظامی اعلام نمی کرد. نه تنها حکومت نظامی اعلام نمی کرد، حتی برای خودش حرس و پاسبان هم نگذاشته بود. آزاد در میان مردم می آمد و صریحاً می گفت:
«آن روزی فساد در جامعه رخنه می کند و زمامداران به صورت #بت در می آیند که #رابطه_مستقیم میانِ #مردم_و_زمامداران بکلی بریده شود.»
از نظر فقه اسلامی حجاب حرام مطلق است. حجاب یعنی چه؟ یعنی اینکه زمامدار طوری زندگی کند که هرکس می خواهد پیش او برود باید از دربانی، مأمور تشریفاتی یا رئیس دفتری اجازه بگیرد. باید حداقل هفته ای یک بار، روزی یک بار، مقداری که برای شرایط زمان و مکان کافی باشد؛ در اختیار عموم باشد. «آقا،ترورش می کنند!» بکنند؛ چه کسی از علی ارزنده تر، که ترور شد. خوب ترورش کنند. جامعه ای که بخواهد روی کاکل زری یک آقا پایش بند باشد، اصلاً، مرگ بر این جامعه! خوب، ترورش کنند؛ چه می شود؟ یکی دیگر سر جای او می آید. اگر بنده از جان خودم می ترسم؛ اصلاً نباید زمامدار بشوم. کسی که از جان خودش می ترسد نباید زمامدار شود. این ها در اسلام دگم است. من می گویم دگم، دگم، دگم؛ برای اینکه بدانید این ها #هیچ قابلِ انعطاف نیست."
🔺 بخشی از سخنرانی شهید بهشتی که به عنوان نظرهای مشورتی مرکز هامبورگ در اشتاین هوده (stein hude) از توابع هانوفر، در سال ۱۹۷۰ میلادی - ۱۳۴۹ شمسی ایراد شده است.
🎙 t.me/SzBaan/158
📝 #شهید_بهشتی
📚 کتاب "اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا"
📍 به #سوزنبان بپیوندید:
https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
🚉 @SzBaan
Telegram
سوزنبان
💢 هیچ حکومتی، تحت هیچ شرایطی حق ندارد #آزادی_انتقاد از رهبران را از مردم بگیرد
⭕️ آن روزی فساد در جامعه رخنه میکند که #رابطه_مستقیم میان مردم و زمامداران به کلی بریده شود
🎙 #شهید_بهشتی
🚉 @SzBaan
⭕️ آن روزی فساد در جامعه رخنه میکند که #رابطه_مستقیم میان مردم و زمامداران به کلی بریده شود
🎙 #شهید_بهشتی
🚉 @SzBaan
Forwarded from سوزنبان
⭕️ خطرناکترین تحمیلات، محدودیتهای پلیسی به نام دین است
این پیامبر آمد همه آنها را بردارد، این غلها را بگشاید.
اینها هدف این پیامبر بود. یعنی آزاد کردن مردم، آزاد کردن از تحمیلات طبقاتی، آزاد کردن از اندیشههای شرکی که تحمیل شده، آزاد کردن از احکام و قوانینی که به سود یک گروه و یک طبقه بر دیگران تحمیل شده.
🔺 t.me/HQSzBaan/59
📂#آزادی
این رسالت پیامبر شما بود، در مقابل فرهنگ تحمیلی، در برابر اقتصاد تحمیلی، در برابر قوانین تحمیلی، در برابر #محدودیتهای_پلیسی که گاهی به اسم دین بر مردم تحمیل می شد، که از همه خطرناکتر یعنی آنچه را که احبار و رهبان و همکاری آنها با #طبقات_ممتاز بر مردم تحمیل کرده بودند به نام دین.
این خطرناکترین تحمیلات است، یعنی آنچه که از خدا نیست، از جانب حق نیست، آنها را به اسم خدا به دست و پای مردم ببندند و مردم را از حکومت حیاتی بازدارند، حق اعتراض به کسی ندهند، حق انتقاد ندهند، حق فعالیت آزاد به مردم و مسلمانها و مردم آزاده دنیا ندهند. این همان اصراست، این همان اغلال است. این اغلالی است که پیامبر مبعوث شد و بشر دچار شده به این همه غلها را نجات داد تا ما دنبال این پیامبر، هم خودمان را نجات بدهیم، هم دیگران را نجات بدهیم.
🎙 #آیتالله_طالقانی ؛ اولین نماز جمعه پس از انقلاب ؛ ۵ مرداد ۱۳۵۸
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق: @Adm_SzBaan
#سوزنبان؛ قطار انقلاب، بر سر دوراهی
🚉 @SzBaan
این پیامبر آمد همه آنها را بردارد، این غلها را بگشاید.
اینها هدف این پیامبر بود. یعنی آزاد کردن مردم، آزاد کردن از تحمیلات طبقاتی، آزاد کردن از اندیشههای شرکی که تحمیل شده، آزاد کردن از احکام و قوانینی که به سود یک گروه و یک طبقه بر دیگران تحمیل شده.
🔺 t.me/HQSzBaan/59
📂#آزادی
این رسالت پیامبر شما بود، در مقابل فرهنگ تحمیلی، در برابر اقتصاد تحمیلی، در برابر قوانین تحمیلی، در برابر #محدودیتهای_پلیسی که گاهی به اسم دین بر مردم تحمیل می شد، که از همه خطرناکتر یعنی آنچه را که احبار و رهبان و همکاری آنها با #طبقات_ممتاز بر مردم تحمیل کرده بودند به نام دین.
این خطرناکترین تحمیلات است، یعنی آنچه که از خدا نیست، از جانب حق نیست، آنها را به اسم خدا به دست و پای مردم ببندند و مردم را از حکومت حیاتی بازدارند، حق اعتراض به کسی ندهند، حق انتقاد ندهند، حق فعالیت آزاد به مردم و مسلمانها و مردم آزاده دنیا ندهند. این همان اصراست، این همان اغلال است. این اغلالی است که پیامبر مبعوث شد و بشر دچار شده به این همه غلها را نجات داد تا ما دنبال این پیامبر، هم خودمان را نجات بدهیم، هم دیگران را نجات بدهیم.
🎙 #آیتالله_طالقانی ؛ اولین نماز جمعه پس از انقلاب ؛ ۵ مرداد ۱۳۵۸
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق: @Adm_SzBaan
#سوزنبان؛ قطار انقلاب، بر سر دوراهی
🚉 @SzBaan
سوزنبان
⭕️ تاییدی که پایدار نماند 🔘چرا امام خمینی پرداخت وجوهات به انجمن حجتیه را ممنوع اعلام کردند؟ یکی از موضوعاتی که درباره انجمن حجتیه، همیشه مورد مناقشه بوده، بحث پیرامون «اجازه استفاده از وجوهات» است. امام خمینی در دو برهه مختلف، نظرات متفاوتی را پیرامون استفاده…
⭕️ ساواک: چرا شما مثل آقای حلبی کار نمی کنید؟
(📂 #اسلام_آمریکایی)
مرحوم آیت اللّه مهدوی کنی، در خاطراتشان به رضایت #ساواک از عملکرد رهبر انجمن، اینگونه اشاره می کند:
🔹 «آن چه من از انجمن می دانستم، این بود که این ها جمعیّتی هستند که با بهائی ها مبارزه می کنند و تقیّد دارند که در کارهای سیاسی دخالت نکنند. آقای #حلبی هم رهبر آن ها است. بنده با انجمنی ها خیلی روی خوش نشان نمی دادم؛ چون ما دنبال راه امام بودیم و مبارزه را اصل می دانستیم. لذا گاهی از اوقات که ساواک ما را برای بازجویی یا برای زندان می برد، از پیشنهادهایی که به من یا امثال بنده می دادند این بود که چرا شما مثل آقای حلبی کار نمی کنید؟ می گفتند:
🔸 "ایشان از تشیّع و اسلام، حمایت جدّی دارد و با بهائیها مبارزه می کند، بدون آن که در امور سیاسی دخالت کند و کسی هم با او کاری ندارد. شما هم همین کارها را بکنید."
✅ ما می گفتیم که این مبارزه را کافی نمی دانیم، مسئله بهائیها #گوشه ای از مبارزه است، باید ببینیم چه کسی بهائی ها را تأیید می کند و چگونه بهائی ها در رأس امور قرار گرفته اند و به تدریج تمام مراکز نظامی - سیاسی را قبضه می کنند و چرا آمریکايی ها از آن ها حمایت می کنند؟ ما این سبک مبارزه را #ناقص می دانیم. #ریشه را آزادگذاردن و شاخ و #برگ ها را زخمی کردن کار درستی نیست.»
📚 منبع: خاطرات آیت الله مهدوی کنی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم 1387، ص198
🔺 @hojjatiyeh
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق:
@Adm_SzBaan
📍به #سوزنبان بپیوندید:
https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
(📂 #اسلام_آمریکایی)
مرحوم آیت اللّه مهدوی کنی، در خاطراتشان به رضایت #ساواک از عملکرد رهبر انجمن، اینگونه اشاره می کند:
🔹 «آن چه من از انجمن می دانستم، این بود که این ها جمعیّتی هستند که با بهائی ها مبارزه می کنند و تقیّد دارند که در کارهای سیاسی دخالت نکنند. آقای #حلبی هم رهبر آن ها است. بنده با انجمنی ها خیلی روی خوش نشان نمی دادم؛ چون ما دنبال راه امام بودیم و مبارزه را اصل می دانستیم. لذا گاهی از اوقات که ساواک ما را برای بازجویی یا برای زندان می برد، از پیشنهادهایی که به من یا امثال بنده می دادند این بود که چرا شما مثل آقای حلبی کار نمی کنید؟ می گفتند:
🔸 "ایشان از تشیّع و اسلام، حمایت جدّی دارد و با بهائیها مبارزه می کند، بدون آن که در امور سیاسی دخالت کند و کسی هم با او کاری ندارد. شما هم همین کارها را بکنید."
✅ ما می گفتیم که این مبارزه را کافی نمی دانیم، مسئله بهائیها #گوشه ای از مبارزه است، باید ببینیم چه کسی بهائی ها را تأیید می کند و چگونه بهائی ها در رأس امور قرار گرفته اند و به تدریج تمام مراکز نظامی - سیاسی را قبضه می کنند و چرا آمریکايی ها از آن ها حمایت می کنند؟ ما این سبک مبارزه را #ناقص می دانیم. #ریشه را آزادگذاردن و شاخ و #برگ ها را زخمی کردن کار درستی نیست.»
📚 منبع: خاطرات آیت الله مهدوی کنی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم 1387، ص198
🔺 @hojjatiyeh
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق:
@Adm_SzBaan
📍به #سوزنبان بپیوندید:
https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
⭕️ فرار از تاریخ، با تمرکز بیش از حد بر تحلیل!
🔘 چرا تاریخ نمیدانیم و نمیخوانیم؟ (مقدمهی پرونده #حکومت_عدل)
اینکه اطلاعات تاریخی اغلب ما محدود میشود به اطلاعات موجود در کتابهای دورهی راهنمایی و دبیرستان و احیانا دانشگاه و به تعبیری، #کتب_درسی (که درباره کیفیتشان، سکوت کنیم بهتر است)، به علاوه چند سریال تاریخی (که هر چقدر هم خوشساخت باشند، باز هم سریالاند و نه منبع تاریخی)، حقیقت بسیار تلخی است و معنای بسیار بسیار بدی دارد؛ نتایجش از همهی این ها بدتر است.
🔹 فهمِ درست و واقعی از تاریخ، به ویژه تاریخ صدر اسلام و زندگی ائمه، و بخصوص تاریخِ (کمتر از ۵ سال) حکومت امیرالمومنین (علیهاسلام)، که الگوی حکومت عدل است برای ما، اهمیت غیر قابل انکاری دارد، با این حال، خیلِ عظیم رسانههای مذهبی و انقلابی، بیش از آنکه به اصلِ تاریخ بپردازند، علاقهمند به ارائهی تحلیلاند! بماند...
🔸 تیم #سوزنبان تلاش میکند با رجوع به منابع دستاول (به ویژه نهجالبلاغه) و نیز شرحها و تفاسیری که بر منابع اصلی نوشته شده، ضمن بررسی تاریخ حکومت حدودا ۵ سالهی حضرت امیر (علیهاسلام)، #روایت_تاریخیِ #صریح و روانی را در غالب پرونده حکومت عدل تقدیم مخاطبان کند.
🔹 ناگفتهها و کمتر شنیدهشدههای بسیاری در این تاریخ ۵ ساله هست که با بیدقتی یا مصلحت اندیشیهای ناروا، مغفول مانده؛ درسهای بسیاری از خودِ روایت تاریخی میتوان گرفت و بابهای بسیاری را، که شوربختانه تا کنون بسته بوده، میتوان گشود، انشاءالله.
🔹 مهمتر از همه، شاید، گشودن بابی برای انس بیشتر با نهجالبلاغه باشد، نه به عنوان یک اثر ادبی (آنگونه که سید رضی به آن پرداخت)، و نه به عنوان یک کتاب اخلاقی-عرفانی؛ بلکه به عنوان #شناسنامهی مسلمانی و #شیوهنامهی حکومتداری.
📸 t.me/HQSzBaan/75
🔸 روشن است که (علیرغم وسواسِ ما در ارائهی مطالب مستند)، آنچه تقریر و تدوین میشود، با ایرادات و کاستیها و احیانا اشتباهاتی همراه است که نیازمند #تذکر و تصحیح است و آغوش ما بر این نقد و نظرات، باز. لذا پذیرای نظرات، انتقادات و پیشنهادات شما از طریق آیدی @Adm_SzBaan خواهیم بود.
از این فراتر، خودِ ما، #جستجوگریم و در مسیرِ تحقیق و تامل و بحث و نهایتا فهم؛ لذا دور از انتظار نیست که در میانهی راه اعلام کنیم که صحتِ فلان نکتهای که پیش از این بیان کردیم، امروز بر ما مسجل نیست و یا بطلانش بر ما اثبات شده؛ و این مهم را هرگز مذموم ندانسته، از بیانش واهمهای نداریم.
🚉 با سوزنبان و پروندهی #حکومت_عدل، همراه باشید...
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
🔘 چرا تاریخ نمیدانیم و نمیخوانیم؟ (مقدمهی پرونده #حکومت_عدل)
اینکه اطلاعات تاریخی اغلب ما محدود میشود به اطلاعات موجود در کتابهای دورهی راهنمایی و دبیرستان و احیانا دانشگاه و به تعبیری، #کتب_درسی (که درباره کیفیتشان، سکوت کنیم بهتر است)، به علاوه چند سریال تاریخی (که هر چقدر هم خوشساخت باشند، باز هم سریالاند و نه منبع تاریخی)، حقیقت بسیار تلخی است و معنای بسیار بسیار بدی دارد؛ نتایجش از همهی این ها بدتر است.
🔹 فهمِ درست و واقعی از تاریخ، به ویژه تاریخ صدر اسلام و زندگی ائمه، و بخصوص تاریخِ (کمتر از ۵ سال) حکومت امیرالمومنین (علیهاسلام)، که الگوی حکومت عدل است برای ما، اهمیت غیر قابل انکاری دارد، با این حال، خیلِ عظیم رسانههای مذهبی و انقلابی، بیش از آنکه به اصلِ تاریخ بپردازند، علاقهمند به ارائهی تحلیلاند! بماند...
🔸 تیم #سوزنبان تلاش میکند با رجوع به منابع دستاول (به ویژه نهجالبلاغه) و نیز شرحها و تفاسیری که بر منابع اصلی نوشته شده، ضمن بررسی تاریخ حکومت حدودا ۵ سالهی حضرت امیر (علیهاسلام)، #روایت_تاریخیِ #صریح و روانی را در غالب پرونده حکومت عدل تقدیم مخاطبان کند.
🔹 ناگفتهها و کمتر شنیدهشدههای بسیاری در این تاریخ ۵ ساله هست که با بیدقتی یا مصلحت اندیشیهای ناروا، مغفول مانده؛ درسهای بسیاری از خودِ روایت تاریخی میتوان گرفت و بابهای بسیاری را، که شوربختانه تا کنون بسته بوده، میتوان گشود، انشاءالله.
🔹 مهمتر از همه، شاید، گشودن بابی برای انس بیشتر با نهجالبلاغه باشد، نه به عنوان یک اثر ادبی (آنگونه که سید رضی به آن پرداخت)، و نه به عنوان یک کتاب اخلاقی-عرفانی؛ بلکه به عنوان #شناسنامهی مسلمانی و #شیوهنامهی حکومتداری.
📸 t.me/HQSzBaan/75
🔸 روشن است که (علیرغم وسواسِ ما در ارائهی مطالب مستند)، آنچه تقریر و تدوین میشود، با ایرادات و کاستیها و احیانا اشتباهاتی همراه است که نیازمند #تذکر و تصحیح است و آغوش ما بر این نقد و نظرات، باز. لذا پذیرای نظرات، انتقادات و پیشنهادات شما از طریق آیدی @Adm_SzBaan خواهیم بود.
از این فراتر، خودِ ما، #جستجوگریم و در مسیرِ تحقیق و تامل و بحث و نهایتا فهم؛ لذا دور از انتظار نیست که در میانهی راه اعلام کنیم که صحتِ فلان نکتهای که پیش از این بیان کردیم، امروز بر ما مسجل نیست و یا بطلانش بر ما اثبات شده؛ و این مهم را هرگز مذموم ندانسته، از بیانش واهمهای نداریم.
🚉 با سوزنبان و پروندهی #حکومت_عدل، همراه باشید...
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
Telegram
ویدئوهای با کیفیت و لینکهای سوزنبان
⭕️ قصد داریم با رجوع به منابع دستاول (به ویژه نهجالبلاغه) و نیز شرحها و تفاسیری که بر منابع اصلی نوشته شده، به بررسی تاریخ حکومت حدودا ۵ سالهی حضرت امیر (ع) بپردازیم.
🔺 @HQSzBaan
🔺 @HQSzBaan
⭕️ ولایت فقیه؛ اصلی مترقی یا بنبستی بزرگ!
🔘 دربارهی تفکری که به تو میگوید بنشین، فکر نکن، دست به عمل مَبر، همه چیز از بالا به تو خواهد رسید
📁 #ولایت
🔻 حزب الله دچار آفت های بسیاری است که یکی از مهمترینهایش، تَنیدن #پیله_ولایت به حول خویش است.
🔸 او عادت کرده است که در این محیط لطیف و بی خطر و محیطی که او را هیچ تفکر و تضادی تهدید نمی کند، محیطی که اتفاقا دستساخته خود او است، سالهای سال را در کمال عافیت و منزهطلبی سپری سازد.
او هیچگاه قصد پاره کردن این پیله را نخواهد کرد، چرا که بدون آن پوستهی قشری، هیچ از خود ندارد.
🔹 هیچگاه برای مسائل اجتماعی و بحرانهای سیاسی زحمت تفکر به خود نمیدهد و منتظر است این تحلیل را در اولین سخنرانی رهبری و از لسانِ رهبری دریافت کند و اگر دریافت نکرد خود را به صحرای تغافل بزند و کل مسئله را نادیده بگیرد.
🔸 او در عرصه عمل اجتماعی نیز مانند عرصه نظر، همیشه معطل و بلاتکلیف است. در بزنگاه های حساس که باید فداکارانه دست به عمل بزند، لنگ آن است که از طرف رهبری، تمام جنبههای عمل برای او روشن و مبرهن و آماده گردد و یا «کُدی» از پستوهای سازمان های خاص یا اشخاص متنفذ دریافت کند که او را از وادیِ حیرت بیرون آورد.
🔹 اما این تنها بیماری حیات دینی او که از اعتقاد فراوان و آگاهی اندک رنج می برد، نیست بلکه او هر کسی که بخواهد خارج از این پیله فکر و عمل کند را به ضدیت و دشمنی با ولایت منصوب و چنین وانمود میکند که این تنها او است که در مدار ولایت قرار صحیح دارد و مابقی خوارج و پیشی گرفتگان از امام جامعهاند.
🔸 اینان کسانی اند که باعث شده اند اصلِ مترقیِ ولایتِ فقیه، که امام اساسا آن را برای خروج جوانان با انگیزه از بنبستِ فکری و عملی احیا نمود، خود عامل شدیدترین و جامدترین انسدادِ فکری جریان معاصر حزب الله گردد، تا این تبعیت کور و کر و بی خرد را تحت عنوان زیبای «التزام عملی» به خورد جامعه دهند.
🔹 تفکری که به تو می گوید بنشین، فکر نکن، دست به عمل مبر، همه چیز از بالا به تو خواهد رسید. و هر کس با تو بحث کرد و استدلال خواست، همچون طوطی یا ضبطِ صوت، جملات رهبری را برایش پخش کن!
🔸 و فاجعه آن زمان می شود که بنا بر این سبک تبعیت، جذب نهادها و سازمان های مهم تصمیمگیر و تصمیمساز میشوند تا این دیوارِ کج به خوبی به ثریا برسد.
🔹 تفکری که اگر سر نخ آن را بگیریم نه به امام و رهبری، بلکه به محفل ها و شَطَحات فکری انجمنِ حجتیه ای خواهیم رسید که در غالب نهادها، سازمان ها و افراد ظاهر الصلاح انقلابینما، بر شاهرگ های اساسی انقلاب نشسته و خون میمکند.
🔸 این نوع تفکر، که پس از امام با قوت بیشتری شایع شده، مهمترین و اصلیترین دشمن اصل مترقی ولایت فقیه، منتها در پوستین مذهب و انقلاب است.
برداشتی از ولایتمداری که سبب ناکارآمدی این اصل از جامعهسازی، انسان سازی و به تبع آن تمدنسازی طراز انقلاب شده است.
✍🏻 #سلمان_کدیور
🔺 @khamenism
—------------
در همین زمینه گفتار تصویری «حسین شهبازیزاده» را ببینید:
🔅 «ولایتمداران خطرناک»
1️⃣ https://t.me/SzBaan/66
2️⃣ https://t.me/SzBaan/71
🚉 به #سوزنبان بپیوندید:
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
🔘 دربارهی تفکری که به تو میگوید بنشین، فکر نکن، دست به عمل مَبر، همه چیز از بالا به تو خواهد رسید
📁 #ولایت
🔻 حزب الله دچار آفت های بسیاری است که یکی از مهمترینهایش، تَنیدن #پیله_ولایت به حول خویش است.
🔸 او عادت کرده است که در این محیط لطیف و بی خطر و محیطی که او را هیچ تفکر و تضادی تهدید نمی کند، محیطی که اتفاقا دستساخته خود او است، سالهای سال را در کمال عافیت و منزهطلبی سپری سازد.
او هیچگاه قصد پاره کردن این پیله را نخواهد کرد، چرا که بدون آن پوستهی قشری، هیچ از خود ندارد.
🔹 هیچگاه برای مسائل اجتماعی و بحرانهای سیاسی زحمت تفکر به خود نمیدهد و منتظر است این تحلیل را در اولین سخنرانی رهبری و از لسانِ رهبری دریافت کند و اگر دریافت نکرد خود را به صحرای تغافل بزند و کل مسئله را نادیده بگیرد.
🔸 او در عرصه عمل اجتماعی نیز مانند عرصه نظر، همیشه معطل و بلاتکلیف است. در بزنگاه های حساس که باید فداکارانه دست به عمل بزند، لنگ آن است که از طرف رهبری، تمام جنبههای عمل برای او روشن و مبرهن و آماده گردد و یا «کُدی» از پستوهای سازمان های خاص یا اشخاص متنفذ دریافت کند که او را از وادیِ حیرت بیرون آورد.
🔹 اما این تنها بیماری حیات دینی او که از اعتقاد فراوان و آگاهی اندک رنج می برد، نیست بلکه او هر کسی که بخواهد خارج از این پیله فکر و عمل کند را به ضدیت و دشمنی با ولایت منصوب و چنین وانمود میکند که این تنها او است که در مدار ولایت قرار صحیح دارد و مابقی خوارج و پیشی گرفتگان از امام جامعهاند.
🔸 اینان کسانی اند که باعث شده اند اصلِ مترقیِ ولایتِ فقیه، که امام اساسا آن را برای خروج جوانان با انگیزه از بنبستِ فکری و عملی احیا نمود، خود عامل شدیدترین و جامدترین انسدادِ فکری جریان معاصر حزب الله گردد، تا این تبعیت کور و کر و بی خرد را تحت عنوان زیبای «التزام عملی» به خورد جامعه دهند.
🔹 تفکری که به تو می گوید بنشین، فکر نکن، دست به عمل مبر، همه چیز از بالا به تو خواهد رسید. و هر کس با تو بحث کرد و استدلال خواست، همچون طوطی یا ضبطِ صوت، جملات رهبری را برایش پخش کن!
🔸 و فاجعه آن زمان می شود که بنا بر این سبک تبعیت، جذب نهادها و سازمان های مهم تصمیمگیر و تصمیمساز میشوند تا این دیوارِ کج به خوبی به ثریا برسد.
🔹 تفکری که اگر سر نخ آن را بگیریم نه به امام و رهبری، بلکه به محفل ها و شَطَحات فکری انجمنِ حجتیه ای خواهیم رسید که در غالب نهادها، سازمان ها و افراد ظاهر الصلاح انقلابینما، بر شاهرگ های اساسی انقلاب نشسته و خون میمکند.
🔸 این نوع تفکر، که پس از امام با قوت بیشتری شایع شده، مهمترین و اصلیترین دشمن اصل مترقی ولایت فقیه، منتها در پوستین مذهب و انقلاب است.
برداشتی از ولایتمداری که سبب ناکارآمدی این اصل از جامعهسازی، انسان سازی و به تبع آن تمدنسازی طراز انقلاب شده است.
✍🏻 #سلمان_کدیور
🔺 @khamenism
—------------
در همین زمینه گفتار تصویری «حسین شهبازیزاده» را ببینید:
🔅 «ولایتمداران خطرناک»
1️⃣ https://t.me/SzBaan/66
2️⃣ https://t.me/SzBaan/71
🚉 به #سوزنبان بپیوندید:
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
Telegram
سوزنبان
🎥 ولایتمداران خطرناک
⭕️ محمل اصلی نفوذ چه کسانی هستند؟
(📁 #ولایت)
🎙 گفتاری از #حسین_شهبازی [بخش اول]
🎞 نسخه باکیفیت:
t.me/HQSzbaan/10
به #سوزنبان بپیوندید:
🚉 @SzBaan
⭕️ محمل اصلی نفوذ چه کسانی هستند؟
(📁 #ولایت)
🎙 گفتاری از #حسین_شهبازی [بخش اول]
🎞 نسخه باکیفیت:
t.me/HQSzbaan/10
به #سوزنبان بپیوندید:
🚉 @SzBaan
سوزنبان
⭕️ ساواک: چرا شما مثل آقای حلبی کار نمی کنید؟ (📂 #اسلام_آمریکایی) مرحوم آیت اللّه مهدوی کنی، در خاطراتشان به رضایت #ساواک از عملکرد رهبر انجمن، اینگونه اشاره می کند: 🔹 «آن چه من از انجمن می دانستم، این بود که این ها جمعیّتی هستند که با بهائی ها مبارزه می…
⭕️ «در امتدادِ نهضت» یا «از ترسِ انقلابیون»؟!
🔘 چرا تلاش حجتیهایها برای شکستن تحریمِ چراغانیِ نیمه شعبانِ ۵۷ ناموفق ماند؟
🔹 با فرارسیدن ماه شعبان در تیرماه سال ۵۷، همزمان با شعلهور شدن آتش انقلاب، امام خمینی (ره) به دلیل سوالات بسیار زیادی که پیرامون جشن گرفتن به مناسبت اعیاد شعبانیه از ایشان شده بود، نامهای را خطاب به مردم ایران نوشتند. در این نامه امام خمینی به صورت نمادین برپایی جشن به مناسبت اعیاد شعبانیه را ممنوع اعلام میکنند. ایشان میفرمایند:
«کِرارا از ایران نظر اینجانب را دربارهی مراسمی که به عنوان جشن های سوم و پانزدهم شعبان برپا میشده خواستهاند. مع الاَسَف، رژیم منحط برای مسلمین ایران عیدی نگذاشته است. دست شاه تا مِرفَق به خون ملّت ایران فرو رفته و در حال حاضر ملّت عزیز در عزای عزیزان خود نشسته [است]... اکنون لازم است در این اعیادی که در سلطنت این دودمانِ ستمگر برای ملّت ما عزا شده است بدون هیچگونه تشریفات که نشانگر عید و شادمانی باشد، در تمام ایران، در مراکز عمومی، مثل مساجد بزرگ، اجتماعات عظیم بپا کنند و گویندگان شجاع محترم، مصائب وارده بر ملّت را به گوش شنوندگان برسانند، و هرچه بیشتر کارهای ضد اسلامی و قانونی رژیم را افشا کنند.»(۱)
🔸 نکتهای که در اینجا لازم به ذکر است این است که امام خمینی (ره) نه تنها مراسم نیمه شعبان ۵۷ را تعطیل نکردند؛ بلکه نهایت استفاده را از ظرفیت این اعیاد بردند و دستور دادند تا خطبا به افشاگری درباره اقدامات ضداسلامی و ضدقانونی رژیم بپردازند و مصائب مردم را به گوش همگان برسانند.
بعد از این پیامِ امام خمینی (ره)، مرحوم حلبی در سخنرانی خود در بین فعالین انجمن اعلام میکند که انجمن جشن نیمه شعبان را برپا نمیکند. ایشان در این باره بیان میکنند:
«ما همه ساله این عید میلاد بزرگ را جشن گرفته و چراغانی نموده و کنفرانسهایی متعدّد به وسیلهی سخنرانان خود ترتیب میدادیم؛ ولی امسال چون روحانیّت جشن نمیگیرد ما هم تابع آنها بوده و نهتنها جشن نمیگیریم، بلکه هیچ کنفرانسی هم از دو روز قبل و دو روز بعد از میلاد به هیچ عنوان نداریم.»(۲)
📁 #اسلام_آمریکایی
📷 https://t.me/HQSzBaan/76
🔹 بعد از این سخنرانی و گزارشهایی که از سایر نقاط کشور و عدم برپایی جشن توسط انجمن به دست «پرویز ثابتی» -رییس وقت ساواک- می رسد، او این موضوع را باور نمیکند و در جایی میگوید:
«نباید صحیح باشد زیرا حلبی به همه نمایندگان خود گفته است جشن بگیرند. بیشتر تحقیق نمایید. ثابتی»
این تعجب و عدم باورِ چنین تصمیمی از شیخ محمود حلبی و انجمن حجتیه به این دلیل میباشد که در نظر ساواک شیخ محمود حلبی فردی متعادل و بینظر میباشد. در گزارشی که مامورین ساواک پیرامون موضع شیخ محمود حلبی تهیه میکنند بیان می شود که:
«چنانچه شیخ محمود حلبی که فردی متعادل و بینظیر میباشد، در این زمینه مذاکره و توجیه شود، شاید بی تاثیر نباشد.»(۳)
🔸 بعد از این اتفاقات ساواک به مذاکره با آقای حلبی میرود و از ایشان علت عدم برپایی جشن را جویا میشود که در آنجا آقای حلبی پرده از دلیل اصلی عدم برگزاری مراسم نیمه شعبان برداشته و اینگونه توضیح می دهد:
«ما اگر مجلسی برقرار کنیم یا باید جشن بگیریم و چراغانی داشته باشیم یا باید عزا بگیریم. با برگزاری مجلسی که آقایان قرار است به صورت عزا برگزار کنند، مخالفیم چون بر خلاف عقیده ماست [گویا «نهضت آزادی» در همان تاریخ مجلسی عزا به مناسبت نیمه شعبان ۵۷ برگزار کرده است و در اینجا مراد شیخ محمود حلبی می باشد] و اگر هم جشن بگیریم ممکن است عدهای از این داغهای بیحیا بیایند و در مجلس خرابکاری راه بیندازند، مجبور شویم به دفاع، که آن هم دو عیب دارد؛ اولا مراسم ما خراب میشود و ثانیا قتل و جرح و خونریزی میشود که با رویهی ۲۵ سالهی ما در تضاد میباشد.»(۴)
🔹 با این نگاه، از بیانات مرحوم حلبی به این نکته میتوان پی برد که علت اصلی عدم برگزاری جشن توسط انجمن حجتیه، به هم خوردن نظم عمومی به وسیلهی انقلابیون آن زمان، که در نگاه آقای حلبی، «داغهای بیحیا» خوانده می شوند، بوده است. لازم به ذکر است که بعضی از شُعَب انجمن در سایر شهرها با برگزاری جشن در روز نیمه شعبان سعی کردند که این اعتراض عمومی را بشکنند ولی با دخالت نیروهای طرفدار امام خمینی (ره) این جشن ها نتوانست در سطح جامعه رخنمایی کند و اعتراضات نیمه شعبان ۵۷ به نفع نهضت اسلامی به پایان رسید.(۵)
📚 منابع:
۱- صحیفه امام خمینی؛ جلد ۳، صفحه ۴۲۷
۲- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک؛ جلد ۷، صفحه ۴۷۶
۳- همان، صفحه ۴۷۷
۴- همان، صفحه ۳۱۷
۵- درسنامه انجمن حجتیه؛ رضا اکبری آهنگر، صفحه ۱۸۲
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق:
@Adm_SzBaan
🚉 به #سوزنبان بپیوندید:
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
🔘 چرا تلاش حجتیهایها برای شکستن تحریمِ چراغانیِ نیمه شعبانِ ۵۷ ناموفق ماند؟
🔹 با فرارسیدن ماه شعبان در تیرماه سال ۵۷، همزمان با شعلهور شدن آتش انقلاب، امام خمینی (ره) به دلیل سوالات بسیار زیادی که پیرامون جشن گرفتن به مناسبت اعیاد شعبانیه از ایشان شده بود، نامهای را خطاب به مردم ایران نوشتند. در این نامه امام خمینی به صورت نمادین برپایی جشن به مناسبت اعیاد شعبانیه را ممنوع اعلام میکنند. ایشان میفرمایند:
«کِرارا از ایران نظر اینجانب را دربارهی مراسمی که به عنوان جشن های سوم و پانزدهم شعبان برپا میشده خواستهاند. مع الاَسَف، رژیم منحط برای مسلمین ایران عیدی نگذاشته است. دست شاه تا مِرفَق به خون ملّت ایران فرو رفته و در حال حاضر ملّت عزیز در عزای عزیزان خود نشسته [است]... اکنون لازم است در این اعیادی که در سلطنت این دودمانِ ستمگر برای ملّت ما عزا شده است بدون هیچگونه تشریفات که نشانگر عید و شادمانی باشد، در تمام ایران، در مراکز عمومی، مثل مساجد بزرگ، اجتماعات عظیم بپا کنند و گویندگان شجاع محترم، مصائب وارده بر ملّت را به گوش شنوندگان برسانند، و هرچه بیشتر کارهای ضد اسلامی و قانونی رژیم را افشا کنند.»(۱)
🔸 نکتهای که در اینجا لازم به ذکر است این است که امام خمینی (ره) نه تنها مراسم نیمه شعبان ۵۷ را تعطیل نکردند؛ بلکه نهایت استفاده را از ظرفیت این اعیاد بردند و دستور دادند تا خطبا به افشاگری درباره اقدامات ضداسلامی و ضدقانونی رژیم بپردازند و مصائب مردم را به گوش همگان برسانند.
بعد از این پیامِ امام خمینی (ره)، مرحوم حلبی در سخنرانی خود در بین فعالین انجمن اعلام میکند که انجمن جشن نیمه شعبان را برپا نمیکند. ایشان در این باره بیان میکنند:
«ما همه ساله این عید میلاد بزرگ را جشن گرفته و چراغانی نموده و کنفرانسهایی متعدّد به وسیلهی سخنرانان خود ترتیب میدادیم؛ ولی امسال چون روحانیّت جشن نمیگیرد ما هم تابع آنها بوده و نهتنها جشن نمیگیریم، بلکه هیچ کنفرانسی هم از دو روز قبل و دو روز بعد از میلاد به هیچ عنوان نداریم.»(۲)
📁 #اسلام_آمریکایی
📷 https://t.me/HQSzBaan/76
🔹 بعد از این سخنرانی و گزارشهایی که از سایر نقاط کشور و عدم برپایی جشن توسط انجمن به دست «پرویز ثابتی» -رییس وقت ساواک- می رسد، او این موضوع را باور نمیکند و در جایی میگوید:
«نباید صحیح باشد زیرا حلبی به همه نمایندگان خود گفته است جشن بگیرند. بیشتر تحقیق نمایید. ثابتی»
این تعجب و عدم باورِ چنین تصمیمی از شیخ محمود حلبی و انجمن حجتیه به این دلیل میباشد که در نظر ساواک شیخ محمود حلبی فردی متعادل و بینظر میباشد. در گزارشی که مامورین ساواک پیرامون موضع شیخ محمود حلبی تهیه میکنند بیان می شود که:
«چنانچه شیخ محمود حلبی که فردی متعادل و بینظیر میباشد، در این زمینه مذاکره و توجیه شود، شاید بی تاثیر نباشد.»(۳)
🔸 بعد از این اتفاقات ساواک به مذاکره با آقای حلبی میرود و از ایشان علت عدم برپایی جشن را جویا میشود که در آنجا آقای حلبی پرده از دلیل اصلی عدم برگزاری مراسم نیمه شعبان برداشته و اینگونه توضیح می دهد:
«ما اگر مجلسی برقرار کنیم یا باید جشن بگیریم و چراغانی داشته باشیم یا باید عزا بگیریم. با برگزاری مجلسی که آقایان قرار است به صورت عزا برگزار کنند، مخالفیم چون بر خلاف عقیده ماست [گویا «نهضت آزادی» در همان تاریخ مجلسی عزا به مناسبت نیمه شعبان ۵۷ برگزار کرده است و در اینجا مراد شیخ محمود حلبی می باشد] و اگر هم جشن بگیریم ممکن است عدهای از این داغهای بیحیا بیایند و در مجلس خرابکاری راه بیندازند، مجبور شویم به دفاع، که آن هم دو عیب دارد؛ اولا مراسم ما خراب میشود و ثانیا قتل و جرح و خونریزی میشود که با رویهی ۲۵ سالهی ما در تضاد میباشد.»(۴)
🔹 با این نگاه، از بیانات مرحوم حلبی به این نکته میتوان پی برد که علت اصلی عدم برگزاری جشن توسط انجمن حجتیه، به هم خوردن نظم عمومی به وسیلهی انقلابیون آن زمان، که در نگاه آقای حلبی، «داغهای بیحیا» خوانده می شوند، بوده است. لازم به ذکر است که بعضی از شُعَب انجمن در سایر شهرها با برگزاری جشن در روز نیمه شعبان سعی کردند که این اعتراض عمومی را بشکنند ولی با دخالت نیروهای طرفدار امام خمینی (ره) این جشن ها نتوانست در سطح جامعه رخنمایی کند و اعتراضات نیمه شعبان ۵۷ به نفع نهضت اسلامی به پایان رسید.(۵)
📚 منابع:
۱- صحیفه امام خمینی؛ جلد ۳، صفحه ۴۲۷
۲- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک؛ جلد ۷، صفحه ۴۷۶
۳- همان، صفحه ۴۷۷
۴- همان، صفحه ۳۱۷
۵- درسنامه انجمن حجتیه؛ رضا اکبری آهنگر، صفحه ۱۸۲
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق:
@Adm_SzBaan
🚉 به #سوزنبان بپیوندید:
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
Telegram
ویدئوهای با کیفیت و لینکهای سوزنبان
⭕️ نیمهی شعبان ۵۷ به روایت اسناد ساواک
به دستور امام، اعیاد شعبان ۵۷ بدون چراغانی سپری شد و ایشان از خُطبا خواستند که روی منابر، مصائب مردم و کارهای ضداسلامی و قانونی رژیم را افشا کنند.
🔺 @HQSzBaan
به دستور امام، اعیاد شعبان ۵۷ بدون چراغانی سپری شد و ایشان از خُطبا خواستند که روی منابر، مصائب مردم و کارهای ضداسلامی و قانونی رژیم را افشا کنند.
🔺 @HQSzBaan
⭕️ ائتلافی برای حذف گزینه اصلح
🔘 درباره طراحیِ زیرکانهی شورای ۶ نفره، برای تعیین خلیفهی سوم
«دست روی دست خواهم گذاشت و تسلیم خواهم شد تا وقتی که احساس میکنم که امور مسلمین با سلامت در جریان است. تا وقتی که به مردم ظلم نمیشود و فقط منم که مظلوم واقع شدهام [چون از همه سزاواترم به حکومت].» (۱)
با این جملات، حضرت امیر (علیهالسلام) هیئت ۶ نفره را بدرقه میکند؛ شورایی که عمر، پس از #سوء_قصد به جانش، ماموریت تعیین خلیفهی بعدی را به آنها واگذار کرده و گفته بود:
«رسول خدا، هنگام وفاتش از شش تن از #قریش راضی و خشنود بود: علی ابن ابی طالب، عثمان بن عفّان، طلحة بن عبداللّه ، زبیر بن عوام، سعد بن ابی وقّاص و عبدالرحمان بن عوف؛ و نظر من این است که خلافت را بین این شش نفر به #شورا بگذاریم»(۲)
پنجاه مرد مسلّح را مامور کرد تا پس از فوتش، خانهای را که این شش نفر در آن هستند محاصره کنند تا اینکه یک تن را از میان خود برای امر خلافت برگزینند. #شروط عجیبی هم برایشان گذاشته بود؛ از جمله اینکه:
🔸 اگر پنج تن از اعضای شورا، به یک نفر برای خلافت رأی بدهند و نفر ششم به او رأی ندهد، نفر ششم را به قتل برسانید.
🔸 اگر چهار تن از اعضای شورا، به یک نفر برای خلافت رأی بدهند و دو نفر دیگر با انتخاب آن شخص موافق نباشند، آن دو نفر را به قتل برسانید.
🔸 اگر نتوانستند کسی را به اکثریت مطلق برای خلافت انتخاب کنند و سه تن از اعضای شورا یک نفر و سه تن دیگر یک نفر را برای خلافت انتخاب نمودند، نامزدی که عبدالرحمان بن عوف، جزو انتخاب کنندگان وی باشد، خلیفه مسلمانان خواهد شد.
🔸 اگر بعد از سه روز آن شش نفر به نتیجه ای نرسیدند، همگی را گردن بزنید و مسلمانان را به حال خود وا گذارید تا یک نفر را به دلخواه خود برگزینند!
حضرت در خطبه معروف #شقشقیه در این باره چنین می فرمایند:
«... [عمر] خلافت را به طور شورا درمیان گروهی قرار داد که مرا هم یکی از آنان پنداشت (دانسته یا ندانسته مرا همردیف آنان قرار داد) . بار خدایا! از تو یاری می طلبم برای آن شورایی که تشکیل شد. چه شورایی! من از آن دو (ابوبکر و عمر) چه کم داشتم که مرا در پایه آن دو نپنداشتند و در صف اینان گذاشتند؟»(۳)
📷 t.me/HQSzBaan/77
📂 #حکومت_عدل
ترکیب شورا به گونهای چیده شدهبود که خروجیاش، عثمان باشد: پیش از همه، طلحه به سخن آمد و به نفع عثمان، انصراف داد؛ پس از آن، زبیر (که پسر عمهی امیرالمومنین بود) به نفع حضرت کنار کشید؛ سعد بن ابی وقّاص هم به نفع عموزادهاش، عبدالرحمان کنار رفت. عبدالرحمن هم امیرالمومنین را خطاب قرار داد و گفت: «به شرط عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر و سیره شیخین با تو بیعت میکنم» و پاسخ شنید که «می پذیرم، به شرط آنکه به کتاب خدا و سنّت رسول اکرم و طبق نظر خود عمل کنم». عبدالرحمن، رو به عثمان کرد و سخنانش را تکرار نمود؛ عثمان پذیرفت و عبدالرحمان او را به عنوان خلیفه معرفی کرد. امیرالمومنین(علیهالسلام) در این باره میفرمایند: «یکی گرفتار کینه توزی شد و دیگری به طرفداری داماد خود پرداخت و این دوخت و آن پوشید تا سومی به مقصد رسید»(۴)
و اینگونه خلافت عثمان آغاز شد؛ دورانی که آشکارا با دو دورهی پیش از او متفاوت بود؛ دوران خلافت عثمان، آغاز دوبارهی روزگاری پُرتنش برای امت اسلام است؛ تحولات و حوادثِ آن، نه فقط بر امت آن روز، بلکه بر کل تاریخ اسلام اثرات ملموس و بعضا شدیدی دارد. در بخشهای آینده، پس از بررسی شرایط و وضعیت جامعه اسلامی در آن دوران، نشان خواهیم داد که چگونه سرنوشت عثمان، منشا تقویت #تفکرات_امنیتی و محافظهکارانه در بخشی از بدنهی امت اسلام میشود و ایدهی تسلیم در برابر حاکم (ولو ستمگر باشد) و نیز گفتمان تقدم #امنیت بر #عدالت را تئوریزه میکند.
📖 پینوشتها:
(۱): خطبه ۷۴ نهجالبلاغه
(۲): امام علی (ع) عقلانیت و حکومت؛ از رحلت نبی اکرم (ص) تا شهادت وصی اعظم؛ علی اصغر عین القضاة، صفحه ۶۰، انتشارات پرتو خورشید
(۳) و (۴): خطبه شقشقیه
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق:
@Adm_SzBaan
🚉 به #سوزنبان بپیوندید:
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
🔘 درباره طراحیِ زیرکانهی شورای ۶ نفره، برای تعیین خلیفهی سوم
«دست روی دست خواهم گذاشت و تسلیم خواهم شد تا وقتی که احساس میکنم که امور مسلمین با سلامت در جریان است. تا وقتی که به مردم ظلم نمیشود و فقط منم که مظلوم واقع شدهام [چون از همه سزاواترم به حکومت].» (۱)
با این جملات، حضرت امیر (علیهالسلام) هیئت ۶ نفره را بدرقه میکند؛ شورایی که عمر، پس از #سوء_قصد به جانش، ماموریت تعیین خلیفهی بعدی را به آنها واگذار کرده و گفته بود:
«رسول خدا، هنگام وفاتش از شش تن از #قریش راضی و خشنود بود: علی ابن ابی طالب، عثمان بن عفّان، طلحة بن عبداللّه ، زبیر بن عوام، سعد بن ابی وقّاص و عبدالرحمان بن عوف؛ و نظر من این است که خلافت را بین این شش نفر به #شورا بگذاریم»(۲)
پنجاه مرد مسلّح را مامور کرد تا پس از فوتش، خانهای را که این شش نفر در آن هستند محاصره کنند تا اینکه یک تن را از میان خود برای امر خلافت برگزینند. #شروط عجیبی هم برایشان گذاشته بود؛ از جمله اینکه:
🔸 اگر پنج تن از اعضای شورا، به یک نفر برای خلافت رأی بدهند و نفر ششم به او رأی ندهد، نفر ششم را به قتل برسانید.
🔸 اگر چهار تن از اعضای شورا، به یک نفر برای خلافت رأی بدهند و دو نفر دیگر با انتخاب آن شخص موافق نباشند، آن دو نفر را به قتل برسانید.
🔸 اگر نتوانستند کسی را به اکثریت مطلق برای خلافت انتخاب کنند و سه تن از اعضای شورا یک نفر و سه تن دیگر یک نفر را برای خلافت انتخاب نمودند، نامزدی که عبدالرحمان بن عوف، جزو انتخاب کنندگان وی باشد، خلیفه مسلمانان خواهد شد.
🔸 اگر بعد از سه روز آن شش نفر به نتیجه ای نرسیدند، همگی را گردن بزنید و مسلمانان را به حال خود وا گذارید تا یک نفر را به دلخواه خود برگزینند!
حضرت در خطبه معروف #شقشقیه در این باره چنین می فرمایند:
«... [عمر] خلافت را به طور شورا درمیان گروهی قرار داد که مرا هم یکی از آنان پنداشت (دانسته یا ندانسته مرا همردیف آنان قرار داد) . بار خدایا! از تو یاری می طلبم برای آن شورایی که تشکیل شد. چه شورایی! من از آن دو (ابوبکر و عمر) چه کم داشتم که مرا در پایه آن دو نپنداشتند و در صف اینان گذاشتند؟»(۳)
📷 t.me/HQSzBaan/77
📂 #حکومت_عدل
ترکیب شورا به گونهای چیده شدهبود که خروجیاش، عثمان باشد: پیش از همه، طلحه به سخن آمد و به نفع عثمان، انصراف داد؛ پس از آن، زبیر (که پسر عمهی امیرالمومنین بود) به نفع حضرت کنار کشید؛ سعد بن ابی وقّاص هم به نفع عموزادهاش، عبدالرحمان کنار رفت. عبدالرحمن هم امیرالمومنین را خطاب قرار داد و گفت: «به شرط عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر و سیره شیخین با تو بیعت میکنم» و پاسخ شنید که «می پذیرم، به شرط آنکه به کتاب خدا و سنّت رسول اکرم و طبق نظر خود عمل کنم». عبدالرحمن، رو به عثمان کرد و سخنانش را تکرار نمود؛ عثمان پذیرفت و عبدالرحمان او را به عنوان خلیفه معرفی کرد. امیرالمومنین(علیهالسلام) در این باره میفرمایند: «یکی گرفتار کینه توزی شد و دیگری به طرفداری داماد خود پرداخت و این دوخت و آن پوشید تا سومی به مقصد رسید»(۴)
و اینگونه خلافت عثمان آغاز شد؛ دورانی که آشکارا با دو دورهی پیش از او متفاوت بود؛ دوران خلافت عثمان، آغاز دوبارهی روزگاری پُرتنش برای امت اسلام است؛ تحولات و حوادثِ آن، نه فقط بر امت آن روز، بلکه بر کل تاریخ اسلام اثرات ملموس و بعضا شدیدی دارد. در بخشهای آینده، پس از بررسی شرایط و وضعیت جامعه اسلامی در آن دوران، نشان خواهیم داد که چگونه سرنوشت عثمان، منشا تقویت #تفکرات_امنیتی و محافظهکارانه در بخشی از بدنهی امت اسلام میشود و ایدهی تسلیم در برابر حاکم (ولو ستمگر باشد) و نیز گفتمان تقدم #امنیت بر #عدالت را تئوریزه میکند.
📖 پینوشتها:
(۱): خطبه ۷۴ نهجالبلاغه
(۲): امام علی (ع) عقلانیت و حکومت؛ از رحلت نبی اکرم (ص) تا شهادت وصی اعظم؛ علی اصغر عین القضاة، صفحه ۶۰، انتشارات پرتو خورشید
(۳) و (۴): خطبه شقشقیه
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق:
@Adm_SzBaan
🚉 به #سوزنبان بپیوندید:
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
Telegram
ویدئوهای با کیفیت و لینکهای سوزنبان
⭕️ابن ابیالحدید: ستم اصحاب جمل و معاویه،فقط مخصوص علی(ع) نبود و همه مسلمانان و اسلام را در بر گرفته بود؛اما خلافت عثمان به طور خاص،متضمن ستم بر حضرت بوده،نه اینکه اصل آن فاسد و باطل باشد
🔺 @HQSzBaan
🔺 @HQSzBaan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from سوزنبان
⭕ در مکتب امام، انتظار، عرصه عمل و عدالتخواهی است، نه خواب و رؤیا
🔖سایه سنگینِ گفتمانِ حجتیه بر جشنها، اعیاد و مناسک
🔹«انتظار از جنس ظهور» یعنی برای منتظر بودن باید #کاری انجام داد. انتظار یک «عمل» و البته «أفضلُ الأعمال» است. ماهیت ظهور هم یک انقلاب #جهانی و #عدالت_خواهانه است.
«یملأ الأرض قسطاً و عدلاً، کما مُلِئَت ظلماً و جوراً».
گستره، همه سیاره زمین است؛ و مسئله اصلی هم در آن عدالت است. ما نمیگوییم مثلاً «یملأ الأرض دیناً»!
📂#اسلام_آمریکایی
بعد از فهم دقیق از ظهور، نوبت طراحی عمل متناسب با آن است. اگر قرار است امام زمان(عج) «امام» باشد پس «کنش منتظرانه» باید از جنس واقعه ظهور باشد(یعنی عدالتخواهانه و جهانی).
🔸درگیری تئوریک امام خمینی فقط بر سر «عمل - بیعملی» نیست. این مسئله در تئوری انتظار امام خمینی خیلی پر رنگ است؛ اما تمام «مسئله» نیست.
سطح مهمترِ بحث، بحث بر سر چگونگی این عمل است. چه سنخ عملی و با چه جهتگیریای؟ تقریباً مشخص است که سنخ عمل مورد نظر امام(ره) یک #کنش_اجتماعی است؛ نه یک رفتار صرفاً قلبی یا درونی.
{عده ای فکرمیکنند} امام بلد نبود با خوابها و تا «فلانی زنده است ظهور اتفاق میافتد» و این طور حرفها درباره ظهور قصه بسازد و اسمش را بگذارد متوجه کردن دلها و محبتها به امام زمان (عج). غافل از اینکه این حرفها یک فلسفه روشن و عقلانی و فراگیر و یک منطق کنش عملی و اجتماعی به دست نمیدهد؛ حداکثر به درد برانگیختن احساسات میخورد.
🔸درگیری امام حتی بر سر «عمل فردی - جمعی» هم نیست؛ چرا که ایشان حتی مراسمات و مناسک جمعی و حتی امر به معروف و نهی از منکر را هم کافی نمیدانند. در واقع درگیریشان در موضوع انتظار فقط با «سادهلوحان» و «منحرفان» نیست؛ با «صالحان» هم هست. درگیری بر سر «عمل جمعی - عمل اجتماعی» است.
امام خمینی میان «عمل جمعی» و «عمل اجتماعی» تفاوت قائل میشوند. «عمل جمعی» مثل اینکه برخی «در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان -سلام الله- را از خدا بخواهند».
امام(ره) به صراحت از دستهای نام میبرند که به نوعی اهل عمل اجتماعی است؛ این جماعت «مردم صالحی هستند» که امام(ره) در موردشان میفرماید «اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل میکردند و نهی از منکر هم میکردند و امر به معروف هم میکردند، لکن همین! غیر از این کار دیگری ازشان نمیآمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند نبودند.»
🔸مرزهای درگیری تئوریکِ انتظار هم فقط با حجتیه نیست؛ همچنان که در نظر امام، حجتیه فقط یک تشکیلات نیست!
خیلی از ما قلباً امام و انقلاب را دوستداریم اما در عمل، مثلاً در انتظارمان کاملاً حجتیهای عمل میکنیم. فرصت نیمه شعبان هر سال موقعیت مناسبی است برای رصد این مسئله. چه بسیار جشنها و مناسک هزاران هزار نفرهای که از اول تا آخر منبر و مداحی و تواشیح و شعر و سرود و جزوه و نشریه و ایستگاه صلواتیاش، حتی یک کلمه هم از ماده «ع د ل» پیدا نمیشود.
🔹واقعیت تلخ این است که محصول نهایی و نظام فکریای که بسیاری از علاقهمندان به انقلاب درباره انتظار ساختهاند، در نهایت به درد همان «ظهور نزدیک است» میخورد. از هزار حرف منتظرانه شان، یک عمل عدالتخواهانه بر نمیخیزد. اصلاً اگر گاهی مجموعه صحبتهاشان را تحلیل محتوا کنیم، یک کلمه «عدالت» درآن پیدا نمیشود، اما وجب به وجب حرفهای به اصطلاح محبتآمیز میزنند. من اصلاً اشاره به فرد و یا افراد خاصی ندارم. من با خودم، با خودمان کار دارم.
🗞 گزیدهای از گفتوگوی حجهالاسلام #مجتبی_نامخواه با خبرگزاری مهر | متن کامل
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق: @Adm_SzBaan
#سوزنبان قطار انقلاب، بر سر دوراهی
🚉 @SzBaan
🔖سایه سنگینِ گفتمانِ حجتیه بر جشنها، اعیاد و مناسک
🔹«انتظار از جنس ظهور» یعنی برای منتظر بودن باید #کاری انجام داد. انتظار یک «عمل» و البته «أفضلُ الأعمال» است. ماهیت ظهور هم یک انقلاب #جهانی و #عدالت_خواهانه است.
«یملأ الأرض قسطاً و عدلاً، کما مُلِئَت ظلماً و جوراً».
گستره، همه سیاره زمین است؛ و مسئله اصلی هم در آن عدالت است. ما نمیگوییم مثلاً «یملأ الأرض دیناً»!
📂#اسلام_آمریکایی
بعد از فهم دقیق از ظهور، نوبت طراحی عمل متناسب با آن است. اگر قرار است امام زمان(عج) «امام» باشد پس «کنش منتظرانه» باید از جنس واقعه ظهور باشد(یعنی عدالتخواهانه و جهانی).
🔸درگیری تئوریک امام خمینی فقط بر سر «عمل - بیعملی» نیست. این مسئله در تئوری انتظار امام خمینی خیلی پر رنگ است؛ اما تمام «مسئله» نیست.
سطح مهمترِ بحث، بحث بر سر چگونگی این عمل است. چه سنخ عملی و با چه جهتگیریای؟ تقریباً مشخص است که سنخ عمل مورد نظر امام(ره) یک #کنش_اجتماعی است؛ نه یک رفتار صرفاً قلبی یا درونی.
{عده ای فکرمیکنند} امام بلد نبود با خوابها و تا «فلانی زنده است ظهور اتفاق میافتد» و این طور حرفها درباره ظهور قصه بسازد و اسمش را بگذارد متوجه کردن دلها و محبتها به امام زمان (عج). غافل از اینکه این حرفها یک فلسفه روشن و عقلانی و فراگیر و یک منطق کنش عملی و اجتماعی به دست نمیدهد؛ حداکثر به درد برانگیختن احساسات میخورد.
🔸درگیری امام حتی بر سر «عمل فردی - جمعی» هم نیست؛ چرا که ایشان حتی مراسمات و مناسک جمعی و حتی امر به معروف و نهی از منکر را هم کافی نمیدانند. در واقع درگیریشان در موضوع انتظار فقط با «سادهلوحان» و «منحرفان» نیست؛ با «صالحان» هم هست. درگیری بر سر «عمل جمعی - عمل اجتماعی» است.
امام خمینی میان «عمل جمعی» و «عمل اجتماعی» تفاوت قائل میشوند. «عمل جمعی» مثل اینکه برخی «در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان -سلام الله- را از خدا بخواهند».
امام(ره) به صراحت از دستهای نام میبرند که به نوعی اهل عمل اجتماعی است؛ این جماعت «مردم صالحی هستند» که امام(ره) در موردشان میفرماید «اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل میکردند و نهی از منکر هم میکردند و امر به معروف هم میکردند، لکن همین! غیر از این کار دیگری ازشان نمیآمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند نبودند.»
🔸مرزهای درگیری تئوریکِ انتظار هم فقط با حجتیه نیست؛ همچنان که در نظر امام، حجتیه فقط یک تشکیلات نیست!
خیلی از ما قلباً امام و انقلاب را دوستداریم اما در عمل، مثلاً در انتظارمان کاملاً حجتیهای عمل میکنیم. فرصت نیمه شعبان هر سال موقعیت مناسبی است برای رصد این مسئله. چه بسیار جشنها و مناسک هزاران هزار نفرهای که از اول تا آخر منبر و مداحی و تواشیح و شعر و سرود و جزوه و نشریه و ایستگاه صلواتیاش، حتی یک کلمه هم از ماده «ع د ل» پیدا نمیشود.
🔹واقعیت تلخ این است که محصول نهایی و نظام فکریای که بسیاری از علاقهمندان به انقلاب درباره انتظار ساختهاند، در نهایت به درد همان «ظهور نزدیک است» میخورد. از هزار حرف منتظرانه شان، یک عمل عدالتخواهانه بر نمیخیزد. اصلاً اگر گاهی مجموعه صحبتهاشان را تحلیل محتوا کنیم، یک کلمه «عدالت» درآن پیدا نمیشود، اما وجب به وجب حرفهای به اصطلاح محبتآمیز میزنند. من اصلاً اشاره به فرد و یا افراد خاصی ندارم. من با خودم، با خودمان کار دارم.
🗞 گزیدهای از گفتوگوی حجهالاسلام #مجتبی_نامخواه با خبرگزاری مهر | متن کامل
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق: @Adm_SzBaan
#سوزنبان قطار انقلاب، بر سر دوراهی
🚉 @SzBaan
سوزنبان
⭕️ ائتلافی برای حذف گزینه اصلح 🔘 درباره طراحیِ زیرکانهی شورای ۶ نفره، برای تعیین خلیفهی سوم «دست روی دست خواهم گذاشت و تسلیم خواهم شد تا وقتی که احساس میکنم که امور مسلمین با سلامت در جریان است. تا وقتی که به مردم ظلم نمیشود و فقط منم که مظلوم واقع شدهام…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️رهبر انقلاب: [امیرالمومنین] در تمام این ۲۵ سال (دوران خلفا) به فکر قیام و کودتا و جمع کردن یک عدهای و قبضه کردن حکومت نیفتاد
📂 #حکومت_عدل
📎ویدئوی با کیفیت:
t.me/HQSzBaan/78
🚉 @SzBaan
📂 #حکومت_عدل
📎ویدئوی با کیفیت:
t.me/HQSzBaan/78
🚉 @SzBaan
⭕ ألنَّصحیةُ لِأئمةِ الْمُسلِمین
🔖 بازخوانی سه نامهی رهبران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی
🔅 سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام:
🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟
🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی کارگر شد که بعضی از نزديکان و مُنتسبان به بيت جنابعالی با آنان همصدا شدند.
📁 #بازخوانی_تاریخ، #نامه
◀ سنت نامهنویسی به رهبرانِ انقلاب، سنتیْ دیرینه و به قدمت عمر جمهوری اسلامی میباشد. در برهههای مختلف، افراد و یا جریانات گوناگون فکری و سیاسی، هنگامی که از رساندن حرف و نظر خود طبق روالِ مرسوم به رهبر جامعه ناامید میشوند، اقدام به نوشتن نامه میکنند تا سخنان و نظرات خود را از آن طریق به گوش عالیترین مقام نظام برسانند.
نامههایی که در طول تاریخ انقلاب خطاب به امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری نوشته شدهاند، همگی به یک میزان اهمیت ندارند؛ از بین آنها، "نامهی سران حزب جمهوری خطاب به امام خمینی" و "نامهی آیت الله طاهری - امام جمعهی وقت اصفهان - پس از حصر مرحوم منتظری"، و همچنین نامه هاشمی رفسنجانی پس از وقایع سال ۸۸ به مقام معظم رهبری، از اهمیت بالاتری نسبت به سایرین برخوردارند.
📍نامهی روزهای اخیر "محمود احمدی نژاد" به مقام معظم رهبری، که در آن آسیب شناسی جدی از وضعیت نظام ارائه شد، بهانهای شد تا به صندوقچهی تاریخ سری بزنیم و نامههای یاد شده را به اختصار #بازخوانی کنیم.
✅ برای مشاهدهی این پیام روی INSTANT VIEW ⚡ ضربه بزنید.
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق: @Adm_SzBaan
🚉 #سوزنبان قطار انقلاب، بر سر دوراهی
https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
🔖 بازخوانی سه نامهی رهبران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی
🔅 سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام:
🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟
🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی کارگر شد که بعضی از نزديکان و مُنتسبان به بيت جنابعالی با آنان همصدا شدند.
📁 #بازخوانی_تاریخ، #نامه
◀ سنت نامهنویسی به رهبرانِ انقلاب، سنتیْ دیرینه و به قدمت عمر جمهوری اسلامی میباشد. در برهههای مختلف، افراد و یا جریانات گوناگون فکری و سیاسی، هنگامی که از رساندن حرف و نظر خود طبق روالِ مرسوم به رهبر جامعه ناامید میشوند، اقدام به نوشتن نامه میکنند تا سخنان و نظرات خود را از آن طریق به گوش عالیترین مقام نظام برسانند.
نامههایی که در طول تاریخ انقلاب خطاب به امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری نوشته شدهاند، همگی به یک میزان اهمیت ندارند؛ از بین آنها، "نامهی سران حزب جمهوری خطاب به امام خمینی" و "نامهی آیت الله طاهری - امام جمعهی وقت اصفهان - پس از حصر مرحوم منتظری"، و همچنین نامه هاشمی رفسنجانی پس از وقایع سال ۸۸ به مقام معظم رهبری، از اهمیت بالاتری نسبت به سایرین برخوردارند.
📍نامهی روزهای اخیر "محمود احمدی نژاد" به مقام معظم رهبری، که در آن آسیب شناسی جدی از وضعیت نظام ارائه شد، بهانهای شد تا به صندوقچهی تاریخ سری بزنیم و نامههای یاد شده را به اختصار #بازخوانی کنیم.
✅ برای مشاهدهی این پیام روی INSTANT VIEW ⚡ ضربه بزنید.
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق: @Adm_SzBaan
🚉 #سوزنبان قطار انقلاب، بر سر دوراهی
https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
Telegraph
ألنَّصحیةُ لِأئمةِ الْمُسلِمین
⭕️ سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام: 🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟ 🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی کارگر شد که بعضی از نزديکان و مُنتسبان به بيت جنابعالی با آنان همصدا شدند. ◀️ سنت نامهنویسی…
سوزنبان
⭕ ألنَّصحیةُ لِأئمةِ الْمُسلِمین 🔖 بازخوانی سه نامهی رهبران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی 🔅 سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام: 🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟ 🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی…
⭕️ ألنَّصحیةُ لِأئمةِ الْمُسلِمین
🔖 بازخوانی سه نامهی رهبران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی
🔅 سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام:
🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟
🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی کارگر شد که بعضی از نزديکان و مُنتسبان به بيت جنابعالی با آنان همصدا شدند.
📁 #بازخوانی_تاریخ، #نامه
▶️ t.me/HQSzBaan/79
[بخش۱ از ۲]
🔹 روزنامه کیهان در ششم تیرماه ۱۳۸۰ نامه ای از آیت الله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی خطاب به حضرت امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران چاپ کرد که در آن آمده است:
«چندی است که این اندیشه در این فرزندتان و برخی برادران دیگر قوت گرفته که اگر اداره جمهوری اسلامی به وسیله صاحبانِ بینشِ دوم را در این مقطع اصلح میدانید، ما به همان کارهای طلبگی خویش بپردازیم و بیش از این شاهد تلف شدن نیروها در جریان این دوگانگی فرساینده نباشیم.»
مقصود از «صاحبان بینش دوم» در این نامه، آنگونه که شهید بهشتی نوشته است، امثال آقای بازرگان و آقای بنیصدر و آقای ابراهیم یزدی هستند که در برابر برخی برادران دیگری که دکتر بهشتی به آنان اشاره میکند (احتمالاً آقایان هاشمی، باهنر، موسوی اردبیلی و آیتالله خامنهای) قرار دارند. شهید بهشتی موارد اختلاف را چنین توضیح میدهد:
«اختلافات این آقایان اما بیش از هر چیز به مسائلی مربوط می شود که برای حضرتعالی و ما و همه نیروهای اصیل اسلامی یکسان مطرح است. این اختلاف بهخصوص در مورد رعایت یا عدم رعایت کامل معیارهای اسلامی در گزینش افراد برای کارها و در برخورد قاطع با جریانهای انحرافی است.»
دبیرکل حزب جمهوری اسلامی در این نامه، پس از توضیح بینش منسوب به رهبران این حزب، از تلاش آنان برای تفاهم میان دو بینش سخن میگوید:
«ما در دیدار روز دوشنبه یازدهم اسفند در منزل آقای موسوی اردبیلی آنقدر با محبت و گرمی با بنیصدر برخورد کردیم و در حل مشکل وزیران دارایی و بازرگانی جلو میرفتیم که امید داشتیم بر تفاهم افزوده شده است و هرگز باور نمیکردیم آقای بنیصدر سه روز بعد از این دیدار چنین رفتاری (در واقعه ۱۴ اسفند) از خود نشان خواهد داد.»
شهید بهشتی در آغاز این نامه مینویسد:
«دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آنکه جنبهی شخصی داشته باشد به اختلاف بینشی مربوط میشود: یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد و بینش دیگر در پی اندیشهها و برداشتهای بینابین که نه به کلی از وحی بریده است و نه آنچنان که باید و شاید در برابر آن متعبد و پایند.»
و در ادامه، تلاشهای نهایی این جریان را چنین به حضور امام خمینی گزارشی میدهد:
«در تلاشهای اخیر رئیس جمهور و همفکران او این نکته به خوبی مشهود است که برای حذف مسئله رهبری فقیه در آینده سخت میکوشند. اینها در مورد شخصی جنابعالی، این رهبری را طوعاً یا کرها پذیرفتهاند ولی برای نفی تداوم آن سخت در تلاشاند. در سخنان اخیر رییسجمهور و کلام اخیر آقای مهندس بازرگان در امجدیه در برابر شعار (درود بر منتظری امید امت و امام)، این مطلب به خوبی مشهود است.»
🔹 سه روز پس از ارسال این نامه، حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی، نامه ای خطاب به «امام و رهبر و مرجع تقلید عزیز و معظم»، حضرت امام خمینی نوشت. مضمون این نامه تا حدودی با نامه شهید بهشتی مشابه است. با این تفاوت که به نظر میرسد لحن آن اندکی صریحتر است؛ به ویژه آنکه در صدر نامه تعبیر «النصیحة لائمة المؤمنین» به چشم میخورد. در نامه آقای هاشمی به امام آمده است:
«ما حزب جمهوری اسلامی را با مشورت با شخص جنابعالی و گرفتن قول مساعدت و تأیید غیرمستقیم شما تأسیس کردیم و با توجه به اینکه قانون اساسی تعدد احزاب را پذیرفته، فکر میکنیم یک حزب اسلامی قوی برای تداوم انقلاب و حکومت اسلامی ضرورت دارد و جنابعالی هم روزهای اول در تهران و قم مکررا تأیید فرمودید.»
هاشمی در ادامه به امام می نویسد:
«ممکن است فعلاً فراموش کرده باشید اما اکنون اعتبار حزب از نفوذ شما تغذیه میشود ولی رنگ حمایت از روزهای اول کمتر شدہ. میل داریم حداقل در جلسات خصوصی نظر صریحی بفرمایید»
و ادامه میدهد:
«اگر مایلید ما حزب را کنار بگذاریم ما را قانع کنید و اگر لازم میدانید که حزب بماند باید جور دیگری عمل شود.»
نامه آقای هاشمی رفسنجانی به حضرت امام البته از اینجا آغاز نمیشود. در بندهای پیشین نامه بارها بر خویشاوندی فکری حزب جمهوری اسلامی و رهبری انقلاب تأکید می شود:
«موضع نسبتاً مكتبىِ امروز ما دنبالهی نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز است. بعد از پیروزی، معمولاً مسامحههایی در این گونه موارد داشتیم و جنابعالی مخالف بودید اما نظرات شما را با تعدیلهایی اجرا میکردیم اما اجازہ ورود افراد #تارک_الصلوة و متظاهر به فسق را در کارهای مهم نمیدادید.
📍بخش دوم مطلب:
⤵️ t.me/SzBaan/173
🚉 @SzBaan
🔖 بازخوانی سه نامهی رهبران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی
🔅 سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام:
🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟
🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی کارگر شد که بعضی از نزديکان و مُنتسبان به بيت جنابعالی با آنان همصدا شدند.
📁 #بازخوانی_تاریخ، #نامه
▶️ t.me/HQSzBaan/79
[بخش۱ از ۲]
🔹 روزنامه کیهان در ششم تیرماه ۱۳۸۰ نامه ای از آیت الله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی خطاب به حضرت امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران چاپ کرد که در آن آمده است:
«چندی است که این اندیشه در این فرزندتان و برخی برادران دیگر قوت گرفته که اگر اداره جمهوری اسلامی به وسیله صاحبانِ بینشِ دوم را در این مقطع اصلح میدانید، ما به همان کارهای طلبگی خویش بپردازیم و بیش از این شاهد تلف شدن نیروها در جریان این دوگانگی فرساینده نباشیم.»
مقصود از «صاحبان بینش دوم» در این نامه، آنگونه که شهید بهشتی نوشته است، امثال آقای بازرگان و آقای بنیصدر و آقای ابراهیم یزدی هستند که در برابر برخی برادران دیگری که دکتر بهشتی به آنان اشاره میکند (احتمالاً آقایان هاشمی، باهنر، موسوی اردبیلی و آیتالله خامنهای) قرار دارند. شهید بهشتی موارد اختلاف را چنین توضیح میدهد:
«اختلافات این آقایان اما بیش از هر چیز به مسائلی مربوط می شود که برای حضرتعالی و ما و همه نیروهای اصیل اسلامی یکسان مطرح است. این اختلاف بهخصوص در مورد رعایت یا عدم رعایت کامل معیارهای اسلامی در گزینش افراد برای کارها و در برخورد قاطع با جریانهای انحرافی است.»
دبیرکل حزب جمهوری اسلامی در این نامه، پس از توضیح بینش منسوب به رهبران این حزب، از تلاش آنان برای تفاهم میان دو بینش سخن میگوید:
«ما در دیدار روز دوشنبه یازدهم اسفند در منزل آقای موسوی اردبیلی آنقدر با محبت و گرمی با بنیصدر برخورد کردیم و در حل مشکل وزیران دارایی و بازرگانی جلو میرفتیم که امید داشتیم بر تفاهم افزوده شده است و هرگز باور نمیکردیم آقای بنیصدر سه روز بعد از این دیدار چنین رفتاری (در واقعه ۱۴ اسفند) از خود نشان خواهد داد.»
شهید بهشتی در آغاز این نامه مینویسد:
«دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آنکه جنبهی شخصی داشته باشد به اختلاف بینشی مربوط میشود: یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد و بینش دیگر در پی اندیشهها و برداشتهای بینابین که نه به کلی از وحی بریده است و نه آنچنان که باید و شاید در برابر آن متعبد و پایند.»
و در ادامه، تلاشهای نهایی این جریان را چنین به حضور امام خمینی گزارشی میدهد:
«در تلاشهای اخیر رئیس جمهور و همفکران او این نکته به خوبی مشهود است که برای حذف مسئله رهبری فقیه در آینده سخت میکوشند. اینها در مورد شخصی جنابعالی، این رهبری را طوعاً یا کرها پذیرفتهاند ولی برای نفی تداوم آن سخت در تلاشاند. در سخنان اخیر رییسجمهور و کلام اخیر آقای مهندس بازرگان در امجدیه در برابر شعار (درود بر منتظری امید امت و امام)، این مطلب به خوبی مشهود است.»
🔹 سه روز پس از ارسال این نامه، حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی، نامه ای خطاب به «امام و رهبر و مرجع تقلید عزیز و معظم»، حضرت امام خمینی نوشت. مضمون این نامه تا حدودی با نامه شهید بهشتی مشابه است. با این تفاوت که به نظر میرسد لحن آن اندکی صریحتر است؛ به ویژه آنکه در صدر نامه تعبیر «النصیحة لائمة المؤمنین» به چشم میخورد. در نامه آقای هاشمی به امام آمده است:
«ما حزب جمهوری اسلامی را با مشورت با شخص جنابعالی و گرفتن قول مساعدت و تأیید غیرمستقیم شما تأسیس کردیم و با توجه به اینکه قانون اساسی تعدد احزاب را پذیرفته، فکر میکنیم یک حزب اسلامی قوی برای تداوم انقلاب و حکومت اسلامی ضرورت دارد و جنابعالی هم روزهای اول در تهران و قم مکررا تأیید فرمودید.»
هاشمی در ادامه به امام می نویسد:
«ممکن است فعلاً فراموش کرده باشید اما اکنون اعتبار حزب از نفوذ شما تغذیه میشود ولی رنگ حمایت از روزهای اول کمتر شدہ. میل داریم حداقل در جلسات خصوصی نظر صریحی بفرمایید»
و ادامه میدهد:
«اگر مایلید ما حزب را کنار بگذاریم ما را قانع کنید و اگر لازم میدانید که حزب بماند باید جور دیگری عمل شود.»
نامه آقای هاشمی رفسنجانی به حضرت امام البته از اینجا آغاز نمیشود. در بندهای پیشین نامه بارها بر خویشاوندی فکری حزب جمهوری اسلامی و رهبری انقلاب تأکید می شود:
«موضع نسبتاً مكتبىِ امروز ما دنبالهی نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز است. بعد از پیروزی، معمولاً مسامحههایی در این گونه موارد داشتیم و جنابعالی مخالف بودید اما نظرات شما را با تعدیلهایی اجرا میکردیم اما اجازہ ورود افراد #تارک_الصلوة و متظاهر به فسق را در کارهای مهم نمیدادید.
📍بخش دوم مطلب:
⤵️ t.me/SzBaan/173
🚉 @SzBaan
Telegram
ویدئوهای با کیفیت و لینکهای سوزنبان
⭕️ سران حزب جمهوری اسلامی در نامههایی جمعی و فردی نکات و انتقادات بعضا تند خود را به امام منتقل میکردند.
🔺 @HQSzBaan
🔺 @HQSzBaan
سوزنبان
⭕️ ألنَّصحیةُ لِأئمةِ الْمُسلِمین 🔖 بازخوانی سه نامهی رهبران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی 🔅 سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام: 🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟ 🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی…
⭕️ ألنَّصحیةُ لِأئمةِ الْمُسلِمین
🔖 بازخوانی سه نامهی رهبران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی
🔅 سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام:
🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟
🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی کارگر شد که بعضی از نزديکان و مُنتسبان به بيت جنابعالی با آنان همصدا شدند.
📁 #بازخوانی_تاریخ، #نامه
[بخش ۲ از ۲]
آقای هاشمی رفسنجانی میکوشد به پرسش از امام بپردازد و ادامه میدهد:
«آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی، ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بیطرف بگیرید؟ آیا بیخطبودن و آسایشطلبی را میپسندید؟ البته اگر مصلحت میدانید که مقام رهبری سر همین موضع باشند و سربازان، خیر و شر جریانات را تحمل کنند ما از جان و دل حاضر به پذیرش این مصلحت هستیم ولی لااقل به خود ما بگویید. آیا رواست که همه گروه دوستان ما به اضافه اکثریت مدرسین و فضلای قم و ائمه جمعه و جماعات در یک طرفِ اختلاف، و شخص آقای بنیصدر در یک طرف، و جنابعالی موضع ناصح و بیطرف داشته باشید؟»
حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در عین حال متذکر میشود که:
«ما جایز نمیدانیم که میدان را برای حریف خالی بگذاریم و مثل بعضی از همراهان سابق قیافهی بیطرف بگیریم» و سپس با رعایت کمال احترام خطاب به حضرت امام خمینی مینویسد: «اینجانب که جنابعالی را مثل جانم دوست دارم و روی زمین کسی را صالحتر از شما سراغ ندارم، گاهی به ذهنم خطور میکند که تبلیغات و ادعاهای دیگران شما را تحت تأثیر قرار داده و قاطعیت و صراحت لازم را که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده در موارد فوق الذکر ضعیفتر از گذشته نشان میدهد.»
نامه آقای هاشمی رفسنجانی به حضرت امام خمینی تقریری از یک نامه جمعی بود که توسط رهبران حزب جمهوری اسلامی، در بیست و هشتم بهمن ماه ۱۳۵۸ نوشته شده بود و قرار بود در ملاقات دستهجمعی حضرات آیات در بیمارستان قلب توسط هاشمی تقدیم امام شود. اما ایشان با دیدن حال امام و شنیدن حرفهای ایشان منصرف شد. وقتی رهبران حزب از اتاق خارج شدند از آقای هاشمی بازخواست کردند. هاشمی رفسنجانی در این باره می گوید:
«پس از آن تاریخ یاد آن تصمیم تکروانه رنجم میداد و سرانجام با مشاهده ادامه مجادلات و احساس نیاز به انجام وظیفهی النصیحة لائمة المسلمین پس از مشورت با دوستان با نوشتن نامههای دیگر و تقدیم دو نامه به امام، از رنج ملالت وجدان راحت شدم. بخشی از مضامین این دو نامه را در یک جلسه تاریخی شفاهاً به خدمت امام عرض کرده بودیم، در آن تاریخ امام برای رفع اختلافات یا اتمام حجت، جمعی از شخصیتهای مؤثر دو طرف را به دفترشان احضار کردند و با حالت جدی و تأثر، نصایح مهمی فرمودند. من اجازه گرفتم و مطالب صریحی مطرح کردم که از طرف دوستان و به خصوصی شهید بهشتی مورد تشویق و تحسین فراوان قرار گرفت.»
🔹 در نامه پنج فقیه برجسته خطاب به امام، ضمن اشاره به سوابق تأسیس حزب جمهوری اسلامی به دشمنان و مخالفان، اشاره شده است که:
«تبلیغات گمراه کنندهی آنها موقعی کارگر شد که بعضی از نزدیکان و منتسبان به بیت جنابعالی با آنان همصدا شدند، گرچه تأییدات گاه و بیگاه شما و روابط رسمی ما با حضرتعالی از اثر اقدامات میکاست.»
رهبران حزب جمهوری اسلامی میافزایند:
«حذف حزب جمهوری اسلامی از جریانات انتخابات ریاست جمهوری که با مقدمات حساب شدهای پیش آمده، مخالفان را جَری و امیدوار کرد؛ پخش شایعاتی حاکی از خشم امام نسبت به حزب جمهوری اسلامی به ما در چنین شرایطی اوج گرفت و هیچ چیز نبود که بتواند کذب شایعات را ثابت کند.»
در انتهای همین بند از نامه (بند نهم) است که با اشاره به اظهارات آیتالله پسندیده، سید حسین خمینی، مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی و داماد و افرادی دیگر از نزدیکان امام، مقصود از «نزدیکان و منتسبان به بیت» در بند پیشین نامه روشن می شود. رهبران حزب جمهوری اسلامی در ادامه به «جلوگیری از ذکر نام ما پنج نفر در خبر آمدن شورای انقلاب به قم برای انتقال شما به تهران» اشاره میکنند و ضمن پذیرش «دستور جنابعالی در خصوص حمایت از رئیس جمهور منتخب» متذکر میگردند که مبادا «از داشتن مجلسی مستقل و حافظ اسلام در مقابل انحراف احتمالی مجریان محروم گردیم.» این نامه با یک هشدار پایان میپذیرد:
«علائم تکرار تاریخ مشروطه به چشم میخورد. متجددهای شرقزده و غربزده علی رغم تضادهای خودشان با هم، در بیرون راندن اسلام از انقلاب همدست شدهاند.»
📍 بخش اول مطلب را در لینک زیر بخوانید:
⤴️ t.me/SzBaan/172
—------------
🖇 برای مشاهده متن کامل نامه ها به لینکهای زیر مراجعه نمایید:
۱- نامه شهید بهشتی به امام خمینی
t.me/HQSzBaan/80
۲- نامه هاشمی رفسنجانی به امام خمینی
t.me/HQSzBaan/81
۳- نامه سران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی
t.me/HQSzBaan/82
#سوزنبان
🚉 @SzBaan
🔖 بازخوانی سه نامهی رهبران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی
🔅 سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام:
🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟
🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی کارگر شد که بعضی از نزديکان و مُنتسبان به بيت جنابعالی با آنان همصدا شدند.
📁 #بازخوانی_تاریخ، #نامه
[بخش ۲ از ۲]
آقای هاشمی رفسنجانی میکوشد به پرسش از امام بپردازد و ادامه میدهد:
«آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی، ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بیطرف بگیرید؟ آیا بیخطبودن و آسایشطلبی را میپسندید؟ البته اگر مصلحت میدانید که مقام رهبری سر همین موضع باشند و سربازان، خیر و شر جریانات را تحمل کنند ما از جان و دل حاضر به پذیرش این مصلحت هستیم ولی لااقل به خود ما بگویید. آیا رواست که همه گروه دوستان ما به اضافه اکثریت مدرسین و فضلای قم و ائمه جمعه و جماعات در یک طرفِ اختلاف، و شخص آقای بنیصدر در یک طرف، و جنابعالی موضع ناصح و بیطرف داشته باشید؟»
حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در عین حال متذکر میشود که:
«ما جایز نمیدانیم که میدان را برای حریف خالی بگذاریم و مثل بعضی از همراهان سابق قیافهی بیطرف بگیریم» و سپس با رعایت کمال احترام خطاب به حضرت امام خمینی مینویسد: «اینجانب که جنابعالی را مثل جانم دوست دارم و روی زمین کسی را صالحتر از شما سراغ ندارم، گاهی به ذهنم خطور میکند که تبلیغات و ادعاهای دیگران شما را تحت تأثیر قرار داده و قاطعیت و صراحت لازم را که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده در موارد فوق الذکر ضعیفتر از گذشته نشان میدهد.»
نامه آقای هاشمی رفسنجانی به حضرت امام خمینی تقریری از یک نامه جمعی بود که توسط رهبران حزب جمهوری اسلامی، در بیست و هشتم بهمن ماه ۱۳۵۸ نوشته شده بود و قرار بود در ملاقات دستهجمعی حضرات آیات در بیمارستان قلب توسط هاشمی تقدیم امام شود. اما ایشان با دیدن حال امام و شنیدن حرفهای ایشان منصرف شد. وقتی رهبران حزب از اتاق خارج شدند از آقای هاشمی بازخواست کردند. هاشمی رفسنجانی در این باره می گوید:
«پس از آن تاریخ یاد آن تصمیم تکروانه رنجم میداد و سرانجام با مشاهده ادامه مجادلات و احساس نیاز به انجام وظیفهی النصیحة لائمة المسلمین پس از مشورت با دوستان با نوشتن نامههای دیگر و تقدیم دو نامه به امام، از رنج ملالت وجدان راحت شدم. بخشی از مضامین این دو نامه را در یک جلسه تاریخی شفاهاً به خدمت امام عرض کرده بودیم، در آن تاریخ امام برای رفع اختلافات یا اتمام حجت، جمعی از شخصیتهای مؤثر دو طرف را به دفترشان احضار کردند و با حالت جدی و تأثر، نصایح مهمی فرمودند. من اجازه گرفتم و مطالب صریحی مطرح کردم که از طرف دوستان و به خصوصی شهید بهشتی مورد تشویق و تحسین فراوان قرار گرفت.»
🔹 در نامه پنج فقیه برجسته خطاب به امام، ضمن اشاره به سوابق تأسیس حزب جمهوری اسلامی به دشمنان و مخالفان، اشاره شده است که:
«تبلیغات گمراه کنندهی آنها موقعی کارگر شد که بعضی از نزدیکان و منتسبان به بیت جنابعالی با آنان همصدا شدند، گرچه تأییدات گاه و بیگاه شما و روابط رسمی ما با حضرتعالی از اثر اقدامات میکاست.»
رهبران حزب جمهوری اسلامی میافزایند:
«حذف حزب جمهوری اسلامی از جریانات انتخابات ریاست جمهوری که با مقدمات حساب شدهای پیش آمده، مخالفان را جَری و امیدوار کرد؛ پخش شایعاتی حاکی از خشم امام نسبت به حزب جمهوری اسلامی به ما در چنین شرایطی اوج گرفت و هیچ چیز نبود که بتواند کذب شایعات را ثابت کند.»
در انتهای همین بند از نامه (بند نهم) است که با اشاره به اظهارات آیتالله پسندیده، سید حسین خمینی، مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی و داماد و افرادی دیگر از نزدیکان امام، مقصود از «نزدیکان و منتسبان به بیت» در بند پیشین نامه روشن می شود. رهبران حزب جمهوری اسلامی در ادامه به «جلوگیری از ذکر نام ما پنج نفر در خبر آمدن شورای انقلاب به قم برای انتقال شما به تهران» اشاره میکنند و ضمن پذیرش «دستور جنابعالی در خصوص حمایت از رئیس جمهور منتخب» متذکر میگردند که مبادا «از داشتن مجلسی مستقل و حافظ اسلام در مقابل انحراف احتمالی مجریان محروم گردیم.» این نامه با یک هشدار پایان میپذیرد:
«علائم تکرار تاریخ مشروطه به چشم میخورد. متجددهای شرقزده و غربزده علی رغم تضادهای خودشان با هم، در بیرون راندن اسلام از انقلاب همدست شدهاند.»
📍 بخش اول مطلب را در لینک زیر بخوانید:
⤴️ t.me/SzBaan/172
—------------
🖇 برای مشاهده متن کامل نامه ها به لینکهای زیر مراجعه نمایید:
۱- نامه شهید بهشتی به امام خمینی
t.me/HQSzBaan/80
۲- نامه هاشمی رفسنجانی به امام خمینی
t.me/HQSzBaan/81
۳- نامه سران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی
t.me/HQSzBaan/82
#سوزنبان
🚉 @SzBaan
Telegram
سوزنبان
⭕️ ألنَّصحیةُ لِأئمةِ الْمُسلِمین
🔖 بازخوانی سه نامهی رهبران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی
🔅 سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام:
🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟
🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی…
🔖 بازخوانی سه نامهی رهبران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی
🔅 سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام:
🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟
🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی…
⭕️ #بازخوانی نامه سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام خمینی:
🔸 آیا رواست به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم، وشما موضع #بی_طرف بگیرید؟
مشاهده متن نامه:
🔺 t.me/HQSzBaan/82
🚉 @SzBaan
🔸 آیا رواست به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم، وشما موضع #بی_طرف بگیرید؟
مشاهده متن نامه:
🔺 t.me/HQSzBaan/82
🚉 @SzBaan
⭕️ ألنَّصحیةُ لِأئمةِ الْمُسلِمین (۲)
🔖 بازخوانی سه نامهی مهم به مقام معظم رهبری
[بخش ۱ از ۲]
🔅 این بود آنچه با مستضعفین پیمان بستیم؟!
🔹 با ادامهی این وضع، آتش فشان هایی که از درون سینه های سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت.
🔹 سخن اصلی این است که در نظام جمهوری اسلامی که متعلق به مردم بوده و مردم ولینعمت مقامات هستند، آیا رفتاری بدتر از این هم قابل تصور است؟
📁 #بازخوانی_تاریخ، #نامه
📷 t.me/HQSzBaan/83
🔘 در پستهای قبلی به #بازخوانی سه نامهی مهم و انتقادی سران حزب جمهوری، که در نامههایی جمعی و جداگانه، نکات تند و تیزی را به امام (ره) هشدار داده بودند، پرداختیم. در ادامه سه نامهی مهم به مقام معظم رهبری را بررسی کرده و به بازخوانی نکات آن میپردازیم:
◀️ مرحوم سید جلالالدین طاهری حسینآبادی، معروف به جلالالدین طاهری اصفهانی امام جمعه شهر اصفهان (۱۳۵۱-۱۳۸۱) و نماینده منتخب مردم استان اصفهان در مجلس خبرگان قانون اساسی و همچنین مجلس خبرگان رهبری بود. او از جمله روحانیان بلند پایه منتقد و هوادار اصلاحطلبان و جنبش دوم خرداد 76 بود که بعد از حصر مرحوم منتظری و اتفاقات دوران اصلاحات، در انتقاد به وضعیت حکومت، نامهای سرگشاده به مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای نوشتند، و علاوه بر انتقاد شدید از اوضاع نظام جمهوری اسلامی، استعفای خود را از امامت جمعه اصفهان اعلام کردند.
🔻در زیر بخشهایی از نامه ایشان را میخوانیم:
🔸 اصل جمهوری یعنی جابجایی مرتب و مكرر مدیران كشور و جامعه مدنی یعنی نقد و انتقاد مداوم برنامههای حكومت و انقلاب یعنی تأمین و تضمین خواستههای ملت كه معالأسف امروز واقعیت غیر از اینها است. من عمرم را آفتاب لب بام میبینم، آردم را بیخته و غربالم را آویختهام، اما از اینكه میشنوم تعدادی از آقازادگان و از ما بهتران كه بعضاً خرقهپوش و دستار بند هم هستند، در سبقت از سرمایه و ثروت كشور در راه اهداف خویش با یكدیگر رقابت گذاشتهاند، به یاد میآورم كه ای بسا خرقه كه مستوجب آتش باشد.
🔻 آیا این بود آنچه را با مستضعفین پیمان بستیم؟
🔸 ایهات و هیهات! هزار وعده خوبان یكی وفا نكند. حقیر كه مثل همگان سهم بسیار ناچیزی در انقلاب و تداوم آن داشتهام، خود را مكلف میدانم و از سر غیرت و درد میپرسم تكلیف این همه كاستی و ناراستی و قصور و فتور و فقر وفاقه عصیان و نقصان و تكاثر و تفاخر و زراندوزی و مردم سوزی و تبعیض چیست؟ تاكی برای مردم تكراری سخن بگوییم و مرتب كنفرانس و جلسه و میتینگ برگزار كنیم و از قوت لایموت ملت دردمند و محتاج و مستمند، لقمه سفرههای اشرافی و طاغوتی خود گردانیم و از جیب ملت نجیب به اطرافیان و نورچشمیها حاتمبخشی كنیم و هزینه سفرهای سیاسی و خاقانی و قاآخی و تبلیغاتی و بیخاصیت خود را بر مردم محروم و به تعبیر حضرت امام طاب ثراه پای برهنه تحمیل كنیم! چه میگوییم؟
◀️ رهبر معظم انقلاب، در پاسخ به نامهی آقای طاهری اصفهانی، نامهای نوشتند که در زیر به بخشی از آن اشاره میشود:
🔹 مردم بر خلاف تحلیل تعداد انگشت شمار اشخاص مغرض یا فریب خورده، پشتیبان نیرومند انقلاب و اسلام و اماماند. کسانی که بر اثر تلقین اطرافیان ناباب و نامطمئن پنداشتهاند که نظام جمهوری اسلامی دوران ضعف و انحلال را میگذراند، خودشان در دوران ضعف و انحلالاند. دشمنان سوگند خوردهی انقلاب که یک روز هم با امام و امت دلِ صاف و مهربان نداشتهاند با این تلقینها میخواهند مردم را مأیوس، جوانان را گمراه، و بعضی پیران موجّه ولی بیخبر را مدّعی امام و انقلاب کنند. در چنین شرایطی حرف زدن و اقدام کردن هوشیاری بیشتری میطلبد و اندک غفلتی دشمنان داخلی و خارجی را در سوءاستفاده و سوء نیت خود گستاخ میسازد و جفای بزرگی به این ملت مظلوم است.
⏪ بخش دوم مطلب را در پست بعدی بخوانید:
⤵️ t.me/SzBaan/176
—------------
🖇 برای مشاهده متن کامل نامهی تند آیت الله طاهری - امام جمعه اصفهان - به مقام معظم رهبری و پاسخ ایشان به لینک زیر مراجعه نمایید:
t.me/HQSzBaan/87
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق: @Adm_SzBaan
🚉 #سوزنبان؛ قطار انقلاب، بر سر دوراهی
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
🔖 بازخوانی سه نامهی مهم به مقام معظم رهبری
[بخش ۱ از ۲]
🔅 این بود آنچه با مستضعفین پیمان بستیم؟!
🔹 با ادامهی این وضع، آتش فشان هایی که از درون سینه های سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت.
🔹 سخن اصلی این است که در نظام جمهوری اسلامی که متعلق به مردم بوده و مردم ولینعمت مقامات هستند، آیا رفتاری بدتر از این هم قابل تصور است؟
📁 #بازخوانی_تاریخ، #نامه
📷 t.me/HQSzBaan/83
🔘 در پستهای قبلی به #بازخوانی سه نامهی مهم و انتقادی سران حزب جمهوری، که در نامههایی جمعی و جداگانه، نکات تند و تیزی را به امام (ره) هشدار داده بودند، پرداختیم. در ادامه سه نامهی مهم به مقام معظم رهبری را بررسی کرده و به بازخوانی نکات آن میپردازیم:
◀️ مرحوم سید جلالالدین طاهری حسینآبادی، معروف به جلالالدین طاهری اصفهانی امام جمعه شهر اصفهان (۱۳۵۱-۱۳۸۱) و نماینده منتخب مردم استان اصفهان در مجلس خبرگان قانون اساسی و همچنین مجلس خبرگان رهبری بود. او از جمله روحانیان بلند پایه منتقد و هوادار اصلاحطلبان و جنبش دوم خرداد 76 بود که بعد از حصر مرحوم منتظری و اتفاقات دوران اصلاحات، در انتقاد به وضعیت حکومت، نامهای سرگشاده به مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای نوشتند، و علاوه بر انتقاد شدید از اوضاع نظام جمهوری اسلامی، استعفای خود را از امامت جمعه اصفهان اعلام کردند.
🔻در زیر بخشهایی از نامه ایشان را میخوانیم:
🔸 اصل جمهوری یعنی جابجایی مرتب و مكرر مدیران كشور و جامعه مدنی یعنی نقد و انتقاد مداوم برنامههای حكومت و انقلاب یعنی تأمین و تضمین خواستههای ملت كه معالأسف امروز واقعیت غیر از اینها است. من عمرم را آفتاب لب بام میبینم، آردم را بیخته و غربالم را آویختهام، اما از اینكه میشنوم تعدادی از آقازادگان و از ما بهتران كه بعضاً خرقهپوش و دستار بند هم هستند، در سبقت از سرمایه و ثروت كشور در راه اهداف خویش با یكدیگر رقابت گذاشتهاند، به یاد میآورم كه ای بسا خرقه كه مستوجب آتش باشد.
🔻 آیا این بود آنچه را با مستضعفین پیمان بستیم؟
🔸 ایهات و هیهات! هزار وعده خوبان یكی وفا نكند. حقیر كه مثل همگان سهم بسیار ناچیزی در انقلاب و تداوم آن داشتهام، خود را مكلف میدانم و از سر غیرت و درد میپرسم تكلیف این همه كاستی و ناراستی و قصور و فتور و فقر وفاقه عصیان و نقصان و تكاثر و تفاخر و زراندوزی و مردم سوزی و تبعیض چیست؟ تاكی برای مردم تكراری سخن بگوییم و مرتب كنفرانس و جلسه و میتینگ برگزار كنیم و از قوت لایموت ملت دردمند و محتاج و مستمند، لقمه سفرههای اشرافی و طاغوتی خود گردانیم و از جیب ملت نجیب به اطرافیان و نورچشمیها حاتمبخشی كنیم و هزینه سفرهای سیاسی و خاقانی و قاآخی و تبلیغاتی و بیخاصیت خود را بر مردم محروم و به تعبیر حضرت امام طاب ثراه پای برهنه تحمیل كنیم! چه میگوییم؟
◀️ رهبر معظم انقلاب، در پاسخ به نامهی آقای طاهری اصفهانی، نامهای نوشتند که در زیر به بخشی از آن اشاره میشود:
🔹 مردم بر خلاف تحلیل تعداد انگشت شمار اشخاص مغرض یا فریب خورده، پشتیبان نیرومند انقلاب و اسلام و اماماند. کسانی که بر اثر تلقین اطرافیان ناباب و نامطمئن پنداشتهاند که نظام جمهوری اسلامی دوران ضعف و انحلال را میگذراند، خودشان در دوران ضعف و انحلالاند. دشمنان سوگند خوردهی انقلاب که یک روز هم با امام و امت دلِ صاف و مهربان نداشتهاند با این تلقینها میخواهند مردم را مأیوس، جوانان را گمراه، و بعضی پیران موجّه ولی بیخبر را مدّعی امام و انقلاب کنند. در چنین شرایطی حرف زدن و اقدام کردن هوشیاری بیشتری میطلبد و اندک غفلتی دشمنان داخلی و خارجی را در سوءاستفاده و سوء نیت خود گستاخ میسازد و جفای بزرگی به این ملت مظلوم است.
⏪ بخش دوم مطلب را در پست بعدی بخوانید:
⤵️ t.me/SzBaan/176
—------------
🖇 برای مشاهده متن کامل نامهی تند آیت الله طاهری - امام جمعه اصفهان - به مقام معظم رهبری و پاسخ ایشان به لینک زیر مراجعه نمایید:
t.me/HQSzBaan/87
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق: @Adm_SzBaan
🚉 #سوزنبان؛ قطار انقلاب، بر سر دوراهی
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
Telegram
ویدئوهای با کیفیت و لینکهای سوزنبان
⭕️ آیت الله طاهری، هاشمی رفسنجانی و اخیرا، محمود احمدی نژاد، در نامههایی مهم و انتقادی به مقام معظم رهبری، نکاتی را یادآور شدند.
🔺 @HQSzBaan
🔺 @HQSzBaan
سوزنبان
⭕️ ألنَّصحیةُ لِأئمةِ الْمُسلِمین (۲) 🔖 بازخوانی سه نامهی مهم به مقام معظم رهبری [بخش ۱ از ۲] 🔅 این بود آنچه با مستضعفین پیمان بستیم؟! 🔹 با ادامهی این وضع، آتش فشان هایی که از درون سینه های سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت. 🔹 سخن اصلی این است…
⭕️ ألنَّصحیةُ لِأئمةِ الْمُسلِمین (۲)
🔖 بازخوانی سه نامهی مهم به مقام معظم رهبری
[بخش ۲ از ۲]
🔅 این بود آنچه با مستضعفین پیمان بستیم؟!
🔹 با ادامهی این وضع، آتش فشان هایی که از درون سینه های سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت.
🔹 سخن اصلی این است که در نظام جمهوری اسلامی که متعلق به مردم بوده و مردم ولینعمت مقامات هستند، آیا رفتاری بدتر از این هم قابل تصور است؟
📁 #بازخوانی_تاریخ، #نامه
📷 t.me/HQSzBaan/83
◀️ نامه حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری
در کوران حوادث قبل از انتخابات سال ۸۸ و بعد از مناظره دکتر محمود احمدی نژاد و مهندس موسوی، و مسائلی که پیرامون عملکرد آقای هاشمی و فرزندان ایشان در مناظره مطرح شد، آقای هاشمی رفسنجانی نامهای تند و شدید لحن، معروف به نامه بدون سلام و والسلام، خطاب به رهبر معظم انقلاب، آیت الله خامنهای نوشتند، و اعلام کردند که با ادامه این روند، آتش این التهابها فضای انتخابات و بعد از آن را در بر میگیرد و کشور دچار بحران میشود.
🔻در زیر بخشهایی از این نامه را میخوانیم:
🔸 بجاست که به این حقیقت هم توجه شود که احتمالاً عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعاند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمیدانم و خود جنابعالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم میدانید. ولی این نظر را رسانهای نکردهام و خود عوامل دولت در این مورد بزرگنمایی کردهاند که هدف بزرگنمایی در آن مناظره روشن شد.
بااینهمه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده میکنیم.
لذا در فرصت باقیمانده ضروری به نظر میرسد خواسته حق حضرتعالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پر ابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که میتواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنهگران نتوانند با حدس و گمان نصّ پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتشافروخته بریزند.
⚡️ نامه دکتر محمود احمدی نژاد به مقام معظم رهبری
◀️ بعد از بروز مشکلات فراوان سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی در سطح کلان کشور و تبدیل شدن آنها به بحرانهای اساسی، و ایجاد یاس و ناامیدی در اذهان عمومی پیرامون آینده نظام جمهوری اسلامی، دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق، در نامهای به رهبر انقلاب پیرامون فضای کلی کشور و نهادهای مختلف نظام از جمله قوه قضاییه و تبدیل شدن آن به سازمانی خانوادگی که قصد برخورد با احمدی نژاد و اطرافیان وی را دارد، شرایط این روزهای نظام را نامناسب خواند و تلاش کرد تلویحاً تنها نقطه امید را حضور و دخالت خود رهبری در امور جاری کشور نشان دهد.
🔻 در زیر بخشهایی از این نامه را میخوانیم:
🔸 علیرغم سعی وافر و مستمر حضرتعالی برای امیدبخشی به عموم مردم، متأسفانه، شرایط جاری کشور، امید به تحقق آینده بهتر را، از رهگذر ساز و کارهای موجود، به حداقل رسانده است.اعتماد عمومی به صداقت و توانایی برخی مدیران ارشد و دستگاههای گوناگون برای مدیریت بحران و عبور دادن کشور از این شرایط، مدتهاست از خطوط قرمز عبور کرده و به صفر نزدیک شده است.
🔸 اصرار غیرعادی و غیرموجه و غیرقانونی بر مواضع شخصی و سیاسی و دخالت دادن آن مواضع در امر قضا و بهرهبرداری از قدرت قضایی در مناسبات سیاسی، شخصی و خانوادگی، فرصت رسیدگی و اصلاح وضع دستگاه قضایی و مراقبت از خطا و ظلم و تلاش برای حل مسائل اصلی کشور و احقاق حقوق مردم را از آن مقامات سلب کرده است.
📍 برای مطالعه بخش اول مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید:
⤴️ https://t.me/SzBaan/175
—------------
🖇 همچنین برای مشاهده متن کامل نامهها به لینکهای زیر مراجعه نمایید:
۱- متن نامهی حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری - ۱۳۸۸/۳/۱۹
t.me/HQSzBaan/88
۲- متن نامهی دکتر احمدینژاد به مقام معظم رهبری - ۱۳۹۶/۸/۲۲
t.me/HQSzBaan/89
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق: @Adm_SzBaan
🚉 #سوزنبان قطار انقلاب، بر سر دوراهی
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
🔖 بازخوانی سه نامهی مهم به مقام معظم رهبری
[بخش ۲ از ۲]
🔅 این بود آنچه با مستضعفین پیمان بستیم؟!
🔹 با ادامهی این وضع، آتش فشان هایی که از درون سینه های سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت.
🔹 سخن اصلی این است که در نظام جمهوری اسلامی که متعلق به مردم بوده و مردم ولینعمت مقامات هستند، آیا رفتاری بدتر از این هم قابل تصور است؟
📁 #بازخوانی_تاریخ، #نامه
📷 t.me/HQSzBaan/83
◀️ نامه حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری
در کوران حوادث قبل از انتخابات سال ۸۸ و بعد از مناظره دکتر محمود احمدی نژاد و مهندس موسوی، و مسائلی که پیرامون عملکرد آقای هاشمی و فرزندان ایشان در مناظره مطرح شد، آقای هاشمی رفسنجانی نامهای تند و شدید لحن، معروف به نامه بدون سلام و والسلام، خطاب به رهبر معظم انقلاب، آیت الله خامنهای نوشتند، و اعلام کردند که با ادامه این روند، آتش این التهابها فضای انتخابات و بعد از آن را در بر میگیرد و کشور دچار بحران میشود.
🔻در زیر بخشهایی از این نامه را میخوانیم:
🔸 بجاست که به این حقیقت هم توجه شود که احتمالاً عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعاند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمیدانم و خود جنابعالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم میدانید. ولی این نظر را رسانهای نکردهام و خود عوامل دولت در این مورد بزرگنمایی کردهاند که هدف بزرگنمایی در آن مناظره روشن شد.
بااینهمه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده میکنیم.
لذا در فرصت باقیمانده ضروری به نظر میرسد خواسته حق حضرتعالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پر ابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که میتواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنهگران نتوانند با حدس و گمان نصّ پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتشافروخته بریزند.
⚡️ نامه دکتر محمود احمدی نژاد به مقام معظم رهبری
◀️ بعد از بروز مشکلات فراوان سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی در سطح کلان کشور و تبدیل شدن آنها به بحرانهای اساسی، و ایجاد یاس و ناامیدی در اذهان عمومی پیرامون آینده نظام جمهوری اسلامی، دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق، در نامهای به رهبر انقلاب پیرامون فضای کلی کشور و نهادهای مختلف نظام از جمله قوه قضاییه و تبدیل شدن آن به سازمانی خانوادگی که قصد برخورد با احمدی نژاد و اطرافیان وی را دارد، شرایط این روزهای نظام را نامناسب خواند و تلاش کرد تلویحاً تنها نقطه امید را حضور و دخالت خود رهبری در امور جاری کشور نشان دهد.
🔻 در زیر بخشهایی از این نامه را میخوانیم:
🔸 علیرغم سعی وافر و مستمر حضرتعالی برای امیدبخشی به عموم مردم، متأسفانه، شرایط جاری کشور، امید به تحقق آینده بهتر را، از رهگذر ساز و کارهای موجود، به حداقل رسانده است.اعتماد عمومی به صداقت و توانایی برخی مدیران ارشد و دستگاههای گوناگون برای مدیریت بحران و عبور دادن کشور از این شرایط، مدتهاست از خطوط قرمز عبور کرده و به صفر نزدیک شده است.
🔸 اصرار غیرعادی و غیرموجه و غیرقانونی بر مواضع شخصی و سیاسی و دخالت دادن آن مواضع در امر قضا و بهرهبرداری از قدرت قضایی در مناسبات سیاسی، شخصی و خانوادگی، فرصت رسیدگی و اصلاح وضع دستگاه قضایی و مراقبت از خطا و ظلم و تلاش برای حل مسائل اصلی کشور و احقاق حقوق مردم را از آن مقامات سلب کرده است.
📍 برای مطالعه بخش اول مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید:
⤴️ https://t.me/SzBaan/175
—------------
🖇 همچنین برای مشاهده متن کامل نامهها به لینکهای زیر مراجعه نمایید:
۱- متن نامهی حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری - ۱۳۸۸/۳/۱۹
t.me/HQSzBaan/88
۲- متن نامهی دکتر احمدینژاد به مقام معظم رهبری - ۱۳۹۶/۸/۲۲
t.me/HQSzBaan/89
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق: @Adm_SzBaan
🚉 #سوزنبان قطار انقلاب، بر سر دوراهی
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
Telegram
ویدئوهای با کیفیت و لینکهای سوزنبان
⭕️ آیت الله طاهری، هاشمی رفسنجانی و اخیرا، محمود احمدی نژاد، در نامههایی مهم و انتقادی به مقام معظم رهبری، نکاتی را یادآور شدند.
🔺 @HQSzBaan
🔺 @HQSzBaan
⭕️ تا مردم طاغوت پرور نباشند علما طاغوتی نمی شوند
🔘 تا شما مردمی نشوید که مراقب به اصلاح رهبران و راهنمایانتان باشید، همین آش است و همین کاسه
🔸 در جامعهی ما رابطهی بین عالم و مردم تا چه حد رابطهی صحیح اسلامی است؟ خودتان بنگرید. من مکرر و با صراحت خواستهام ...که همهی شما بیاید همکاری کنید تا رابطهی بین عالم دینی و مردم از رابطهی منحرفِ منحط ذلّتآور مرید و مرادی خارج و تبدیل شود به رابطهی عالم و متعلم. باید همت کنید و موضعگیریتان در برابر کسانی که آنها را عالم دین میشناسید، از صدر تا ذیل، کوچک یا بزرگ، رابطهی متعلم و معلم شود. احترام و محبت بین متعلم و معلم طبیعی است؛ اما احترام و محبت، غیر از مرید و مراد بازی است.
🔹 آنچه ما الآن داریم چیز عجیبی است. همان چیزی است که قرآن با آن مبارزه کرده است. من مکرر گفتهام باید میان معلم و متعلم رابطهی #نقادانه برقرار باشد. معلم و متعلمی که در نظامهای پیشرفتهی تعلیم و تربیت زندگی میکنند، چه نوع رابطهای دارند؟ حضرت استاد در کلاس همچون بتی است که نمیشود گفت بالای چشمش ابروست. خیال نکنید این انحراف در جامعهی ما فقط در رابطهی بین مردم با عالمان دین به وجود آمده رابطهی بین محصل و معلم در دبستان و دبیرستان و دانشگاه هم چیزی از همین قبیل است استادهای دانشگاه به #طاغوتها خیلی بیشتر شبیهاند تا به معلمها، #عالمان_دین هم به طاغوتها خیلی نزدیکترند تا به انسانهای نمونهی روشنگر سازنده. چرا؟ چون مردم ما طاغوت پرور هستند ما باید مردم را بیدار کنیم. مردم را از طاغوت پروری بر حذر بداریم.
📸 goo.gl/MkyKg1
📂#جمهوریت
🔸 تا شما مردمی نشوید که مراقب به اصلاح رهبران و راهنمایانتان باشید، تا شما در مورد مراقبت از گفتار و رفتار کسانی که بر کرسی هدایت و رهبری جامعه نشستهاند احساس وظیفه نکنید، تا شما با چشم باز به همه چیز ننگرید و با انصاف به هر کار چشم ندوزید و با فکر باز هر کار و هر گفتار را ارزیابی نکنید، همین آش است و همین کاسه. تا خر هست، یک خرسوار را پايين بياورید، ديگری سوارش میشود.
🔹 کاری کنید که رابطهی جامعهی ما با کسانی که اداره کنندهی آن جامعه در سطحهای مختلف هستند رابطهای انسانی شود و این رابطهی انسانی تنها وقتی میسر است که همهی ما در حد خودمان هوشیاری به خرج دهیم. من نمیدانم این چه انحرافی در مزاج جامعهی ما است که اصلاً مثل این که خوشش میآید مرادی داشته باشد که به او ارادت بورزد؟ و خیلی خوشش نمیآید که معلم و مربی سازندهای داشته باشد که روی او اثر سازندگی داشته باشد؟
🔸 چون ساخته شدن هم کار مشکلی است. برای این که اگر بخواهند چیزی را بسازند، بالاخره اگر آهن هم باشد، گاهی به آن چکش میزنند، گاهی آن را در کوره میگذارند تا گرم و نرم شود، بعد رویش پتک میزنند تا ساخته شود. اما اگر بخواهند با آهن تعارف کنند، دیگر این زحمتها را ندارد. مثل اینکه مردم ما هم عالمِ تعارفکن میخواهند. او دروغی بگوید، اینها را خوش آید؛ اینها هم دروغی بگویند، او را خوش آید و عمری چنین به سر آید. آنها مسئول #ساختن شما هستند رابطهی #عبودیت نباشد.
✍🏻 #شهید_بهشتی
📚 پیامبری از نگاه دیگر؛ صفحات ۲۶۹ الی ۲۷۴
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق: @Adm_SzBaan
🚉 #سوزنبان؛ قطار انقلاب، بر سر دوراهی
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
🔘 تا شما مردمی نشوید که مراقب به اصلاح رهبران و راهنمایانتان باشید، همین آش است و همین کاسه
🔸 در جامعهی ما رابطهی بین عالم و مردم تا چه حد رابطهی صحیح اسلامی است؟ خودتان بنگرید. من مکرر و با صراحت خواستهام ...که همهی شما بیاید همکاری کنید تا رابطهی بین عالم دینی و مردم از رابطهی منحرفِ منحط ذلّتآور مرید و مرادی خارج و تبدیل شود به رابطهی عالم و متعلم. باید همت کنید و موضعگیریتان در برابر کسانی که آنها را عالم دین میشناسید، از صدر تا ذیل، کوچک یا بزرگ، رابطهی متعلم و معلم شود. احترام و محبت بین متعلم و معلم طبیعی است؛ اما احترام و محبت، غیر از مرید و مراد بازی است.
🔹 آنچه ما الآن داریم چیز عجیبی است. همان چیزی است که قرآن با آن مبارزه کرده است. من مکرر گفتهام باید میان معلم و متعلم رابطهی #نقادانه برقرار باشد. معلم و متعلمی که در نظامهای پیشرفتهی تعلیم و تربیت زندگی میکنند، چه نوع رابطهای دارند؟ حضرت استاد در کلاس همچون بتی است که نمیشود گفت بالای چشمش ابروست. خیال نکنید این انحراف در جامعهی ما فقط در رابطهی بین مردم با عالمان دین به وجود آمده رابطهی بین محصل و معلم در دبستان و دبیرستان و دانشگاه هم چیزی از همین قبیل است استادهای دانشگاه به #طاغوتها خیلی بیشتر شبیهاند تا به معلمها، #عالمان_دین هم به طاغوتها خیلی نزدیکترند تا به انسانهای نمونهی روشنگر سازنده. چرا؟ چون مردم ما طاغوت پرور هستند ما باید مردم را بیدار کنیم. مردم را از طاغوت پروری بر حذر بداریم.
📸 goo.gl/MkyKg1
📂#جمهوریت
🔸 تا شما مردمی نشوید که مراقب به اصلاح رهبران و راهنمایانتان باشید، تا شما در مورد مراقبت از گفتار و رفتار کسانی که بر کرسی هدایت و رهبری جامعه نشستهاند احساس وظیفه نکنید، تا شما با چشم باز به همه چیز ننگرید و با انصاف به هر کار چشم ندوزید و با فکر باز هر کار و هر گفتار را ارزیابی نکنید، همین آش است و همین کاسه. تا خر هست، یک خرسوار را پايين بياورید، ديگری سوارش میشود.
🔹 کاری کنید که رابطهی جامعهی ما با کسانی که اداره کنندهی آن جامعه در سطحهای مختلف هستند رابطهای انسانی شود و این رابطهی انسانی تنها وقتی میسر است که همهی ما در حد خودمان هوشیاری به خرج دهیم. من نمیدانم این چه انحرافی در مزاج جامعهی ما است که اصلاً مثل این که خوشش میآید مرادی داشته باشد که به او ارادت بورزد؟ و خیلی خوشش نمیآید که معلم و مربی سازندهای داشته باشد که روی او اثر سازندگی داشته باشد؟
🔸 چون ساخته شدن هم کار مشکلی است. برای این که اگر بخواهند چیزی را بسازند، بالاخره اگر آهن هم باشد، گاهی به آن چکش میزنند، گاهی آن را در کوره میگذارند تا گرم و نرم شود، بعد رویش پتک میزنند تا ساخته شود. اما اگر بخواهند با آهن تعارف کنند، دیگر این زحمتها را ندارد. مثل اینکه مردم ما هم عالمِ تعارفکن میخواهند. او دروغی بگوید، اینها را خوش آید؛ اینها هم دروغی بگویند، او را خوش آید و عمری چنین به سر آید. آنها مسئول #ساختن شما هستند رابطهی #عبودیت نباشد.
✍🏻 #شهید_بهشتی
📚 پیامبری از نگاه دیگر؛ صفحات ۲۶۹ الی ۲۷۴
📨 ارتباط با تیم سوزنبان، از طریق: @Adm_SzBaan
🚉 #سوزنبان؛ قطار انقلاب، بر سر دوراهی
✅ https://t.me/joinchat/AAAAAEC2w4HPj-NBz3bfpA
⭕️ از "مبارزه با اشرافیت" تا "تنها رفیق محرومان"
🔖 محمّد (ص) از نگاه شریعتی
♦️ متن زیر خلاصه سخنرانی #دکتر_شریعتی است که در روز میلاد رسول اکرم ایراد شده است و به بررسی خصوصیات فردی پیامبر پرداخته است.
yon.ir/ZCG4e
خصوصیات خیلی فردی پیامبر را نقل میکنم. راجع به مکتب و ایدئولوژی همه روز میشود صحبت کرد. اما امروز بعثتش نیست، میلادش است. این است که فکر میکنم بد نباشد آدم راجع به فرد خودش و خود خصوصیات این عظمت و این شخصیت صحبت کند.
🔹صلابت در اوج و محبوبیت در اوج
یکی از خصوصیات او این است که هیچ شخصیتی در تاریخ وجود ندارد که صلابت در اوج و محبوبیت در اوج را با هم جمع کرده باشد.
همیشه صلابت، وحشت، عظمت و حیثیت جهانی این مرد، کسانی که او را ندیده بودند میگرفت. ولی آنهایی که میدیدنش، در او یک مرد محبوب آشنای مانوس مییافتند. درست برعکس بزرگان دنیا، که از دور کوچک و حقیرند و از نزدیک هولناک و وحشناک.
🔹شکستن ارزشهای کهنه و خلق ارزشهای تازه
اشرافیت قبل از اینکه یک حیثیت اجتماعی است. سمبلهای خودش را دارد. لباس خودش را دارد. مرکب خودش را دارد و القاب و عناوین مخصوص خودش را دارد.
یکی از نشانههای اشرافیت، لباسهای بلند، آستینهای بلند، القاب و اسب است. در حالیکه پیامبر وقتی به جنگ میرود، سوار شتر میشود و در مسافرتها اغلب ناقه یا استر دارد. خود حضرت امیر میگوید که پیامبر سوار الاغ میشد. الاغ حقیقرترین مرکب توده بسیار بیحرمت اجتماعی است و از آن حقیقرتر آن است که «جُل» نداشته باشد و از آن حقیقرتر و بیچیزتر آن است که یکی را هم پشت سرش سوار کند و پیامبر غالبا دوست میداشت که در شهر اینگونه حرکت کند.
🔹از بین بردن همه القاب
حتی پیغمبر قصد داشت که اسمها را تصحیح انقلابی کند: مثلا اسم کسی ابوالعاص بود و پیامبر گفت: نه ، «ابو مطیع» و از آن پس اسمش ابومطیع شد.
وارد مسجد شد و دید که علی روی خاکها خوابیده، گفت: برخیز ببینم و او هم برخاست و دید سر و صورت و لباسهایش خاکی است، گفت این چه هیکلی است ابوتراب؟ و بعد حضرت امیر خیلی دوست میداشت که فقط با این کنیه [او را] صدا بزنند. ارزشها کاملا عوض شده است و نشان میدهد که دارای جهتی کاملا ضد آن لقبهای است که الان برای روحانیون، اشراف و رجال میتراشند.
🔹تربیت پیامبر
یکی از خصوصیات دیگر پیامبر «عامی بودن» و «تربیت نشدن» است. تربیت یعنی چه؟ یعنی شکل دادن به یک وجود است.
چه عاملی انسان را تربیت می کند؟ به نظر من ۵ عامل یک فرد را میسازد: اول مادر است، که اولین ابعاد وجودی یک طفل را میسازد. دوم پدر است و سوم مکتب و مدرسه و فرهنگ است و چهارم تمدن است و پنجم اساسا روح زمان است.
میبینید که پیامبر وجودی است که کوچکترین اثری و زندگی را از این ۵ عامل تربیتی نپذیرفته است. آزاد آزاد رشد میکند و برای همین هم هست که استعداد فهم و پذیرش مفاهیم، معانی و ارزشهایی را دارد که بشریت نمیتواند بفهمد، نمیتواند بپذیرد و نمیتواند داشته یاشد.
اینست که میتواند همه ارزشها و تمدن ها، همه سیستمهای تعلیم و تربیتی و همه اعتقادات و مقدسات را خراب کند. اگر تربیت شده بود تحت تاثیر ارزشهای زمان قرار گرفته بود.
🔹پیامبر در خانه
چنین عظمتی بعد وارد خانه میشود: این زن ها در قیافه پیامبر فقط یک شوهر خوب میبینند. این چگونه آدمی است که بیرونِ در، امپراطوریها از او میترسند و در این دنیا این قدر گردن کلفت است و این صلابت و عظمت روحی دارد، ولی وقتی وارد خانهاش که میشود، مردی است که زنهایش، زنهایی که در آن دوره از پدرشان و از شوهرشان مثل سگ میترسیدند، یقه پیامبر را میگیرد و فحش میدهند و اذیتش میکنند، سرزنشش میکنند و به سرش میزنند که این چه زندگی است که تو داری؟
🔹محمد، یار محرومان
در کوچه ها که میآید، برای همه بیوهها، برای بیپناهها و برای غریبهها، که هیچکس سلامشان نمیکنند، تنها رفیق است، گاهی میدید که چند تا از این غریبهها، از این گوسفندچرانها و این گداها کنار کوچه آمدهاند و روی خاک نشستهاند و سفره شان را دراز کرده اند و نانی و یا... دارند. به اینها نگاه میکرد و روی زمین مینشست و شروع میکرد با اینها به طور جدی غذا خوردن، نه اینکه ادا در بیاورد، که از او عکس بردارند. نخیر! مینشست و سیر میخورد و بعد با اینها رفیق میشد و شب دعوتشان میکرد و میگفت: حالا شما امشب تشریف بیاورید منزل ما!! آنقدر پایین و پایین میآمد که دیگر کسی از او پایینتر در مدینه نبود!
🔹نظم پیامبر
یکی از خصوصیات نظمش است. مثل اینکه دبیر کل سازمان ملل متحد است. سه اتاق گلی و سقفی از برگ و درخت خرما را ( تمام دم و دستگاهش همین است) طوری نظم داده که بزرگترین بروکراسی دنیا این قدر دقت ندارد.
🎙 صوت کامل سخنرانی: t.me/HQSzBaan/90
✅ برای مشاهده متن کامل سخنرانی روی INSTANT VIEW⚡️ ضربه بزنید.
#سوزنبان
🚉 @SzBaan
🔖 محمّد (ص) از نگاه شریعتی
♦️ متن زیر خلاصه سخنرانی #دکتر_شریعتی است که در روز میلاد رسول اکرم ایراد شده است و به بررسی خصوصیات فردی پیامبر پرداخته است.
yon.ir/ZCG4e
خصوصیات خیلی فردی پیامبر را نقل میکنم. راجع به مکتب و ایدئولوژی همه روز میشود صحبت کرد. اما امروز بعثتش نیست، میلادش است. این است که فکر میکنم بد نباشد آدم راجع به فرد خودش و خود خصوصیات این عظمت و این شخصیت صحبت کند.
🔹صلابت در اوج و محبوبیت در اوج
یکی از خصوصیات او این است که هیچ شخصیتی در تاریخ وجود ندارد که صلابت در اوج و محبوبیت در اوج را با هم جمع کرده باشد.
همیشه صلابت، وحشت، عظمت و حیثیت جهانی این مرد، کسانی که او را ندیده بودند میگرفت. ولی آنهایی که میدیدنش، در او یک مرد محبوب آشنای مانوس مییافتند. درست برعکس بزرگان دنیا، که از دور کوچک و حقیرند و از نزدیک هولناک و وحشناک.
🔹شکستن ارزشهای کهنه و خلق ارزشهای تازه
اشرافیت قبل از اینکه یک حیثیت اجتماعی است. سمبلهای خودش را دارد. لباس خودش را دارد. مرکب خودش را دارد و القاب و عناوین مخصوص خودش را دارد.
یکی از نشانههای اشرافیت، لباسهای بلند، آستینهای بلند، القاب و اسب است. در حالیکه پیامبر وقتی به جنگ میرود، سوار شتر میشود و در مسافرتها اغلب ناقه یا استر دارد. خود حضرت امیر میگوید که پیامبر سوار الاغ میشد. الاغ حقیقرترین مرکب توده بسیار بیحرمت اجتماعی است و از آن حقیقرتر آن است که «جُل» نداشته باشد و از آن حقیقرتر و بیچیزتر آن است که یکی را هم پشت سرش سوار کند و پیامبر غالبا دوست میداشت که در شهر اینگونه حرکت کند.
🔹از بین بردن همه القاب
حتی پیغمبر قصد داشت که اسمها را تصحیح انقلابی کند: مثلا اسم کسی ابوالعاص بود و پیامبر گفت: نه ، «ابو مطیع» و از آن پس اسمش ابومطیع شد.
وارد مسجد شد و دید که علی روی خاکها خوابیده، گفت: برخیز ببینم و او هم برخاست و دید سر و صورت و لباسهایش خاکی است، گفت این چه هیکلی است ابوتراب؟ و بعد حضرت امیر خیلی دوست میداشت که فقط با این کنیه [او را] صدا بزنند. ارزشها کاملا عوض شده است و نشان میدهد که دارای جهتی کاملا ضد آن لقبهای است که الان برای روحانیون، اشراف و رجال میتراشند.
🔹تربیت پیامبر
یکی از خصوصیات دیگر پیامبر «عامی بودن» و «تربیت نشدن» است. تربیت یعنی چه؟ یعنی شکل دادن به یک وجود است.
چه عاملی انسان را تربیت می کند؟ به نظر من ۵ عامل یک فرد را میسازد: اول مادر است، که اولین ابعاد وجودی یک طفل را میسازد. دوم پدر است و سوم مکتب و مدرسه و فرهنگ است و چهارم تمدن است و پنجم اساسا روح زمان است.
میبینید که پیامبر وجودی است که کوچکترین اثری و زندگی را از این ۵ عامل تربیتی نپذیرفته است. آزاد آزاد رشد میکند و برای همین هم هست که استعداد فهم و پذیرش مفاهیم، معانی و ارزشهایی را دارد که بشریت نمیتواند بفهمد، نمیتواند بپذیرد و نمیتواند داشته یاشد.
اینست که میتواند همه ارزشها و تمدن ها، همه سیستمهای تعلیم و تربیتی و همه اعتقادات و مقدسات را خراب کند. اگر تربیت شده بود تحت تاثیر ارزشهای زمان قرار گرفته بود.
🔹پیامبر در خانه
چنین عظمتی بعد وارد خانه میشود: این زن ها در قیافه پیامبر فقط یک شوهر خوب میبینند. این چگونه آدمی است که بیرونِ در، امپراطوریها از او میترسند و در این دنیا این قدر گردن کلفت است و این صلابت و عظمت روحی دارد، ولی وقتی وارد خانهاش که میشود، مردی است که زنهایش، زنهایی که در آن دوره از پدرشان و از شوهرشان مثل سگ میترسیدند، یقه پیامبر را میگیرد و فحش میدهند و اذیتش میکنند، سرزنشش میکنند و به سرش میزنند که این چه زندگی است که تو داری؟
🔹محمد، یار محرومان
در کوچه ها که میآید، برای همه بیوهها، برای بیپناهها و برای غریبهها، که هیچکس سلامشان نمیکنند، تنها رفیق است، گاهی میدید که چند تا از این غریبهها، از این گوسفندچرانها و این گداها کنار کوچه آمدهاند و روی خاک نشستهاند و سفره شان را دراز کرده اند و نانی و یا... دارند. به اینها نگاه میکرد و روی زمین مینشست و شروع میکرد با اینها به طور جدی غذا خوردن، نه اینکه ادا در بیاورد، که از او عکس بردارند. نخیر! مینشست و سیر میخورد و بعد با اینها رفیق میشد و شب دعوتشان میکرد و میگفت: حالا شما امشب تشریف بیاورید منزل ما!! آنقدر پایین و پایین میآمد که دیگر کسی از او پایینتر در مدینه نبود!
🔹نظم پیامبر
یکی از خصوصیات نظمش است. مثل اینکه دبیر کل سازمان ملل متحد است. سه اتاق گلی و سقفی از برگ و درخت خرما را ( تمام دم و دستگاهش همین است) طوری نظم داده که بزرگترین بروکراسی دنیا این قدر دقت ندارد.
🎙 صوت کامل سخنرانی: t.me/HQSzBaan/90
✅ برای مشاهده متن کامل سخنرانی روی INSTANT VIEW⚡️ ضربه بزنید.
#سوزنبان
🚉 @SzBaan
Telegraph
محمّد از نگاه شریعتی
♦️ متن زیر خلاصه سخنرانی دکتر شریعتی است که در روز میلاد رسول اکرم ایراد شده است و به بررسی خصوصیات فردی پیامبر پرداخته است. راستش حتی فکر کردن درباره پیامبر، خیلی دهشتناک، سهمگین و سنگین است. عظمتی مثل حضرت علی میگفت که وقتی اوضاع سخت میشد، ما بر رسول خدا…