✍️سند متنی:
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹اصلاحات خاتمی
✅دود و دم «2خرداد» و شعبده اصلاحطلبی خاتمی را حتمابهیاد دارید. بهقول خودش آمده بود تا «معاند نظام را به منتقد و منتقد را به موافق» تبدیل كند. حرف از قانون و جامعه مدنی و گفتگوی تمدنها و حتی حقوق بشر و آزادی احزاب هم میزد.
در روز 3خرداد1376، بهمحض اعلام نتیجه اولیه انتخابات رژیم در آن زمان، من در پیامی بههمین مناسبت بهاطلاع هموطنانمان رساندم كه آخوند خاتمی كیست و چه سوابقی در اشغال موسسه كیهان در سال1359 و چه كارنامهیی در سانسور و خفقان و كوبیدن بر طبلهای جنگ و صدور ارتجاع و تروریسم در 10سالی كه وزیر ارشاد خمینی بوده است، دارد.
ـ «مطابق بیوگرافی منتشرشده در روزنامه ابرار(مورخ 29مرداد1368)، طلبهیی بوده كه «در قم مقدمات و قسمتهایی از سطح» را حین تحصیلات دبیرستانی فراگرفته و بعد هم بهخدمت سربازی رفته و «بین سالهای50 تا 57 نیز چندبار به قم» رفته است. در ابتدای57 بهدعوت بهشتی سری به هامبورگ زده و سپس در زمان خمینی بهعنوان نماینده اردكان، به مجلس ارتجاع رفته است».
- او «از خطامامیهای دوآتشه بود كه اكنون به مقتضای زمان، لباس «اعتدال» بهتن كرده و غافل از این است كه مردم ایران بهخوبی میدانند كه سگ زرد برادر شغال است!»
با این حال در همین پیام به صراحت گفتم كه «در هر حال مبارك است!… ولو بهاندازه یك قطره، آزادی و قانون و حقوق بشر در رژیم ولایت وارد نماید و از اعدام و شكنجه و زندان و قلمشكستن و لبدوختن و دستبریدن و چشم از حدقه درآوردن فقط یك قدم عقب بنشیند، تا ببیند مردم چه به روز “نظام مقدس جمهوری اسلامی“ میآورند. مقاومت ایران هم دقیقاً همین را میخواهد و از هر قطره آزادی و از هر قدم عقبنشینی جلادان بهغایت استقبال میكند، چرا كه بالمآل موجب سرنگونی رژیم در تمامیت آن» میشود.
✅بالاترین دستاورد آخوند خاتمی برای رژیم
در آبان76 در گفتگویی با هموطنانمان در آمریكا كه تحت عنوان «وضعیت رژیم و موقعیت مقاومت» منتشر هم شد، به استحضار رساندم كه حرف و كاركرد اصلی جماعت خاتمی برای رژیم ولایتفقیه این است: «سوقدادن مخالفان از نوع براندازی به مخالفان سیاسی و متعاقباً تبدیل و استحاله مخالفان سیاسی به منتقدان فرهنگی… حرف واضح است: كار سرنگونی نكن! مخالفت سیاسی كن! بعد برو به منتقد فرهنگی تبدیل شو!
مخالفت سیاسی هم كه میدانید در این روزگار، در داخل رژیم و جناحهای آن، صدبار بیشتر از كسانی كه در خارجه نشستهاند، وجود دارد. منظورم كسانی است كه نان پناهندگی سیاسی را میخورند و هنری جز لنگ و لگدزدن به شورای ملی مقاومت و مخصوصاً به مجاهدین ندارند و در قیاس با مخالفان سیاسی داخل رژیم معلوم نیست اصلاً دلیل وجودی و پناهندگی سیاسیشان در خارجه چیست؟
وزارت اطلاعات رژیم هم بخشنامه داده كه بهمجاهدین بزنید، هرچه هم خواستید در مخالفت سیاسی با رژیم بگویید. اینطور است كه هر شاگرد جلادی را میآورند تا مجاهدین و مقاومت را زیر ضرب بگیرد، یك انتقاد فرهنگی یا مخالفت سیاسی هم با رژیم بكند».
اما بالاترین دستاورد آخوندخاتمی برای ولیفقیه چشمك و چراغهایش با اروپا و آمریكا بود كه به نامگذاری تروریستی مجاهدین و به بمباران و خلع سلاح آنها و كودتای نافرجام 17ژوئن منجر شد. هنوز هم وقتی خاتمی و شركا میخواهند فایده خود را به رخ ولیفقیه بكشند در صدر دستاوردهایشان به همین استناد میكنند.
خرازی، وزیر خارجه خاتمی در 18اسفند1377 رسماً«خاتمهدادن» به فعالیتهای مجاهدین و مقاومت ایران را «یكی از معیارهای جدی ارزیابی میزان صداقت كشورهای اروپایی» و عامل «تعیینكننده» در «مناسبات آتی» رژیم با آنها اعلام كرد.
@Strategy_gh
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹اصلاحات خاتمی
✅دود و دم «2خرداد» و شعبده اصلاحطلبی خاتمی را حتمابهیاد دارید. بهقول خودش آمده بود تا «معاند نظام را به منتقد و منتقد را به موافق» تبدیل كند. حرف از قانون و جامعه مدنی و گفتگوی تمدنها و حتی حقوق بشر و آزادی احزاب هم میزد.
در روز 3خرداد1376، بهمحض اعلام نتیجه اولیه انتخابات رژیم در آن زمان، من در پیامی بههمین مناسبت بهاطلاع هموطنانمان رساندم كه آخوند خاتمی كیست و چه سوابقی در اشغال موسسه كیهان در سال1359 و چه كارنامهیی در سانسور و خفقان و كوبیدن بر طبلهای جنگ و صدور ارتجاع و تروریسم در 10سالی كه وزیر ارشاد خمینی بوده است، دارد.
ـ «مطابق بیوگرافی منتشرشده در روزنامه ابرار(مورخ 29مرداد1368)، طلبهیی بوده كه «در قم مقدمات و قسمتهایی از سطح» را حین تحصیلات دبیرستانی فراگرفته و بعد هم بهخدمت سربازی رفته و «بین سالهای50 تا 57 نیز چندبار به قم» رفته است. در ابتدای57 بهدعوت بهشتی سری به هامبورگ زده و سپس در زمان خمینی بهعنوان نماینده اردكان، به مجلس ارتجاع رفته است».
- او «از خطامامیهای دوآتشه بود كه اكنون به مقتضای زمان، لباس «اعتدال» بهتن كرده و غافل از این است كه مردم ایران بهخوبی میدانند كه سگ زرد برادر شغال است!»
با این حال در همین پیام به صراحت گفتم كه «در هر حال مبارك است!… ولو بهاندازه یك قطره، آزادی و قانون و حقوق بشر در رژیم ولایت وارد نماید و از اعدام و شكنجه و زندان و قلمشكستن و لبدوختن و دستبریدن و چشم از حدقه درآوردن فقط یك قدم عقب بنشیند، تا ببیند مردم چه به روز “نظام مقدس جمهوری اسلامی“ میآورند. مقاومت ایران هم دقیقاً همین را میخواهد و از هر قطره آزادی و از هر قدم عقبنشینی جلادان بهغایت استقبال میكند، چرا كه بالمآل موجب سرنگونی رژیم در تمامیت آن» میشود.
✅بالاترین دستاورد آخوند خاتمی برای رژیم
در آبان76 در گفتگویی با هموطنانمان در آمریكا كه تحت عنوان «وضعیت رژیم و موقعیت مقاومت» منتشر هم شد، به استحضار رساندم كه حرف و كاركرد اصلی جماعت خاتمی برای رژیم ولایتفقیه این است: «سوقدادن مخالفان از نوع براندازی به مخالفان سیاسی و متعاقباً تبدیل و استحاله مخالفان سیاسی به منتقدان فرهنگی… حرف واضح است: كار سرنگونی نكن! مخالفت سیاسی كن! بعد برو به منتقد فرهنگی تبدیل شو!
مخالفت سیاسی هم كه میدانید در این روزگار، در داخل رژیم و جناحهای آن، صدبار بیشتر از كسانی كه در خارجه نشستهاند، وجود دارد. منظورم كسانی است كه نان پناهندگی سیاسی را میخورند و هنری جز لنگ و لگدزدن به شورای ملی مقاومت و مخصوصاً به مجاهدین ندارند و در قیاس با مخالفان سیاسی داخل رژیم معلوم نیست اصلاً دلیل وجودی و پناهندگی سیاسیشان در خارجه چیست؟
وزارت اطلاعات رژیم هم بخشنامه داده كه بهمجاهدین بزنید، هرچه هم خواستید در مخالفت سیاسی با رژیم بگویید. اینطور است كه هر شاگرد جلادی را میآورند تا مجاهدین و مقاومت را زیر ضرب بگیرد، یك انتقاد فرهنگی یا مخالفت سیاسی هم با رژیم بكند».
اما بالاترین دستاورد آخوندخاتمی برای ولیفقیه چشمك و چراغهایش با اروپا و آمریكا بود كه به نامگذاری تروریستی مجاهدین و به بمباران و خلع سلاح آنها و كودتای نافرجام 17ژوئن منجر شد. هنوز هم وقتی خاتمی و شركا میخواهند فایده خود را به رخ ولیفقیه بكشند در صدر دستاوردهایشان به همین استناد میكنند.
خرازی، وزیر خارجه خاتمی در 18اسفند1377 رسماً«خاتمهدادن» به فعالیتهای مجاهدین و مقاومت ایران را «یكی از معیارهای جدی ارزیابی میزان صداقت كشورهای اروپایی» و عامل «تعیینكننده» در «مناسبات آتی» رژیم با آنها اعلام كرد.
@Strategy_gh
✍️سند متنی:
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹آرمان و اسلوب خاتمی
✅در شهریور1377 در مصاحبههایی كه با عنوان «كدام فضای باز سیاسی؟»منتشر شد، درباره آرمان و اسلوب خاتمی، حرف ما این بود:
«به هرشكلی هم كه آخوند خاتمی را بزك كنند، فایده ندارد. از نظر او “سرمایههای ارزنده كشور“ دژخیمان وزارت اطلاعات و “خدمتگزار مردم“ لاجوردی است. اس و اساس و “محور و مدار نظام“ مطلوبش هم ولیفقیه و “نیروی آرمانی“ او هم سپاه پاسداران است! كما اینكه گفت: “سپاه باید باشد و هست، با همه وجود به سپاه عزیزمان یعنی به جنگ و جنایت افتخار میكنیم، سپاه نیروی آرمانی انقلاب ما و بدون تردید آرمانیترین نیروی مسلح عالم است“. درباره رهبر معظمش هم گفت: “امروز دولت ما، سپاه ما، نیروهای مسلح ما همگی با محوریت رهبری معظم انقلاب دركنارهم هستند“».
در واقع كسانی كه این را بزك میكنند، از یك مشت ولگرد سیاسی در راه دور و در دیار فرنگ كه بگذریم، كسانی هستند كه منافع مشخص مادی دارند. این یك بحث روشنفكرنمایانه در كافهها نیست، قیمت را مردم ایران با گوشت و پوستشان، با جانشان، با مالشان، با عرض و نوامیسشان باید بپردازند.
این شخص هنوز لازم ندیده حتی یك كلمه به مردم توضیح بدهد كه در این رژیم چندنفر را اعدام كردهاند، چند زندانی سیاسی داشتهاند؟ چه تعداد را شكنجه كردهاند؟ تعداد دقیق قتلعامشدگان چندنفر بودهاست؟ گورهای جمعی كجاست؟ مجموعه چپاولها و دزدیها از اموال ملت در این رژیم چقدر بوده است؟
این بحثها یك بحثهای نظری نیست. برای مردم ایران بهمعنای طولانیكردن عمر همین رژیم است. بهمعنی ادامه فقر، بدبختی، فحشا، خودسوزی، خودكشی و جرم و جنایت است. یك مشت آخوند جانی و شیاد در منتهای رذیلت یكمرتبه چرخشمداری پیشه كردهاند، بدون آنكه ملت ایران را شایان آن بدانند كه یككلام توضیح بدهند كه از كی قانون و جامعه مدنی را كشف كردند! و از كی بهوجود “دولت و ملت برادر و مسلمان عراق“ پیبردند. بهناگهان سرتیپـ پاسدارها و شكنجهگران وزارت اطلاعات و كمیته و نیروی انتظامی، روزنامهنویس و اهل كار فرهنگی شدند. و چون با سركوب نتوانستند ملت ایران و مقاومتش را از پای دربیاورند، حالا میخواهند با فریب و نیرنگ مقابله كنند».
خاتمی، ولایتفقیه را با شرك آشكار «اراده برتر منتسب به وحی» میخواند و بهطرز مضحكی رژیم را «دموكراسی وحیانی» توصیف میكرد. دست آخر هم بدون هیچ رودربایستی«هرگونه سخنی از تغییر قانون اساسی» رژیم ولایتفقیه را «خیانت به ملت ایران» اعلام كرد و همه را به ایستادگی در برابر«كسانی كه به شورش» و«نفی و براندازی میخوانند»، دعوت كرد(آذر1379).
@Strategy_gh
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹آرمان و اسلوب خاتمی
✅در شهریور1377 در مصاحبههایی كه با عنوان «كدام فضای باز سیاسی؟»منتشر شد، درباره آرمان و اسلوب خاتمی، حرف ما این بود:
«به هرشكلی هم كه آخوند خاتمی را بزك كنند، فایده ندارد. از نظر او “سرمایههای ارزنده كشور“ دژخیمان وزارت اطلاعات و “خدمتگزار مردم“ لاجوردی است. اس و اساس و “محور و مدار نظام“ مطلوبش هم ولیفقیه و “نیروی آرمانی“ او هم سپاه پاسداران است! كما اینكه گفت: “سپاه باید باشد و هست، با همه وجود به سپاه عزیزمان یعنی به جنگ و جنایت افتخار میكنیم، سپاه نیروی آرمانی انقلاب ما و بدون تردید آرمانیترین نیروی مسلح عالم است“. درباره رهبر معظمش هم گفت: “امروز دولت ما، سپاه ما، نیروهای مسلح ما همگی با محوریت رهبری معظم انقلاب دركنارهم هستند“».
در واقع كسانی كه این را بزك میكنند، از یك مشت ولگرد سیاسی در راه دور و در دیار فرنگ كه بگذریم، كسانی هستند كه منافع مشخص مادی دارند. این یك بحث روشنفكرنمایانه در كافهها نیست، قیمت را مردم ایران با گوشت و پوستشان، با جانشان، با مالشان، با عرض و نوامیسشان باید بپردازند.
این شخص هنوز لازم ندیده حتی یك كلمه به مردم توضیح بدهد كه در این رژیم چندنفر را اعدام كردهاند، چند زندانی سیاسی داشتهاند؟ چه تعداد را شكنجه كردهاند؟ تعداد دقیق قتلعامشدگان چندنفر بودهاست؟ گورهای جمعی كجاست؟ مجموعه چپاولها و دزدیها از اموال ملت در این رژیم چقدر بوده است؟
این بحثها یك بحثهای نظری نیست. برای مردم ایران بهمعنای طولانیكردن عمر همین رژیم است. بهمعنی ادامه فقر، بدبختی، فحشا، خودسوزی، خودكشی و جرم و جنایت است. یك مشت آخوند جانی و شیاد در منتهای رذیلت یكمرتبه چرخشمداری پیشه كردهاند، بدون آنكه ملت ایران را شایان آن بدانند كه یككلام توضیح بدهند كه از كی قانون و جامعه مدنی را كشف كردند! و از كی بهوجود “دولت و ملت برادر و مسلمان عراق“ پیبردند. بهناگهان سرتیپـ پاسدارها و شكنجهگران وزارت اطلاعات و كمیته و نیروی انتظامی، روزنامهنویس و اهل كار فرهنگی شدند. و چون با سركوب نتوانستند ملت ایران و مقاومتش را از پای دربیاورند، حالا میخواهند با فریب و نیرنگ مقابله كنند».
خاتمی، ولایتفقیه را با شرك آشكار «اراده برتر منتسب به وحی» میخواند و بهطرز مضحكی رژیم را «دموكراسی وحیانی» توصیف میكرد. دست آخر هم بدون هیچ رودربایستی«هرگونه سخنی از تغییر قانون اساسی» رژیم ولایتفقیه را «خیانت به ملت ایران» اعلام كرد و همه را به ایستادگی در برابر«كسانی كه به شورش» و«نفی و براندازی میخوانند»، دعوت كرد(آذر1379).
@Strategy_gh
✍️سند متنی:
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹تعریف استحاله و الزام رفرم در رژیم ولایتفقیه
✅در بهمن1377 كه دود و دم استحالهطلبی در ریاست جمهوری آخوند خاتمی بالا گرفته بود، ناگزیر به تعریف كلمه استحاله پرداختیم و گفتیم:
«كلمه استحاله یعنی دگرگونی و از چیزی به چیز دیگر تبدیلشدن.
از لحاظ فقهی و شرعیات، این دگرگونی اسباب تطهیر و پاككننده هم هست یعنی شئ نجس و ناپاك(مانند سگ مردهیی كه پس از سالیان در نمكزار به نمك تبدیل شده باشد) بر اثر استحاله و تغییر بنیادین و ماهوی، پاك میشود.
اما از نظر سیاسی، كلمه استحاله را مترادف با رفرم و اصلاحپذیری بهكار میبریم…
- حال اگر بشود یك شئ قراضه و فرسوده را بهنحوی تعمیر و اصلاح كرد كه حداقل كاركردهای مطلوب را داشته باشد، كدام عقل سالم میتواند مخالف تعمیركردن و اصلاح آن باشد؟
بر این اساس اگر بشود یك رژیم را هم طوری اصلاح كرد كه با منافع اساسی مردم حداقل سازگاری را داشته باشد، در این صورت بنا را بر اصلاح آن میگذاریم، نه بر دورانداختن و براندازی.
- اما الزام استحاله رژیم آخوندی مشخصاً كنارگذاشتن و از دور خارجكردن بالفعل ولایتفقیه است. یعنی دستكم برای پرش از مادون سرمایهداری به سرمایهداری میباید ولیفقیه بالفعل كنار زده بشود. فراموش نكنیم كه در رژیم ولایت و سلطنت مطلقه فقیه، مهاركردن هیولای ولایت بهمثابه خنثیسازی و سپس دفع و كنارزدن آن است.
بنابراین، در جنگ جناحهای رژیم، پیشرفت جریان استحالهطلب به اینمعنی است كه خاتمی باید خامنهای (یعنی ولیفقیه و همهكاره رژیم) را بالفعل از دور خارج كند.
اگر بتواند این اخراج را محضری و قانونی بكند، یعنی قانون اساسی را عوض كند، كمال مطلوبش است. اگر هم نتواند، دستكم باید در عمل و بالفعل، دست ولیفقیه را كوتاه كند تا دیگر نتواند همهكاره باشد و حرف آخر را بزند.
اما كسی كه میگوید استحاله واقعی نیست، مضمون حرفش این است كه جریان شبهبورژوایی استحالهطلب نمیتواند ولیفقیه را با اختیارات گستردهیی كه دارد كنار بزند. چرا؟ چون شورای نگهبان دست اوست، نیروهای مسلح دست اوست، انواع و اقسام بنیادها دست اوست، قوه قضاییه دست اوست، بنیاد بهاصطلاح مستضعفان دست اوست، و خلاصه، قدرت بلامنازع سیاسی و اقتصادی و مذهبی و قانونی است، سیاستهای نظام را تعیین میكند و ناظر بر اجرای آنهاست. جنگ و صلح را او اعلان میكند. رئیس رادیو و تلویزیون را او منصوب میكند و…
- ملاحظه میكنید كه فرق حرف ما با استحالهطلبان در این است كه آنها بهجای راهحل، سراب نشان میدهند و با توهمپراكنی حول خاتمی میخواهند رژیم را در تمامیتش حفظ و از سرنگونی در امان نگهدارند».
@Strategy_gh
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹تعریف استحاله و الزام رفرم در رژیم ولایتفقیه
✅در بهمن1377 كه دود و دم استحالهطلبی در ریاست جمهوری آخوند خاتمی بالا گرفته بود، ناگزیر به تعریف كلمه استحاله پرداختیم و گفتیم:
«كلمه استحاله یعنی دگرگونی و از چیزی به چیز دیگر تبدیلشدن.
از لحاظ فقهی و شرعیات، این دگرگونی اسباب تطهیر و پاككننده هم هست یعنی شئ نجس و ناپاك(مانند سگ مردهیی كه پس از سالیان در نمكزار به نمك تبدیل شده باشد) بر اثر استحاله و تغییر بنیادین و ماهوی، پاك میشود.
اما از نظر سیاسی، كلمه استحاله را مترادف با رفرم و اصلاحپذیری بهكار میبریم…
- حال اگر بشود یك شئ قراضه و فرسوده را بهنحوی تعمیر و اصلاح كرد كه حداقل كاركردهای مطلوب را داشته باشد، كدام عقل سالم میتواند مخالف تعمیركردن و اصلاح آن باشد؟
بر این اساس اگر بشود یك رژیم را هم طوری اصلاح كرد كه با منافع اساسی مردم حداقل سازگاری را داشته باشد، در این صورت بنا را بر اصلاح آن میگذاریم، نه بر دورانداختن و براندازی.
- اما الزام استحاله رژیم آخوندی مشخصاً كنارگذاشتن و از دور خارجكردن بالفعل ولایتفقیه است. یعنی دستكم برای پرش از مادون سرمایهداری به سرمایهداری میباید ولیفقیه بالفعل كنار زده بشود. فراموش نكنیم كه در رژیم ولایت و سلطنت مطلقه فقیه، مهاركردن هیولای ولایت بهمثابه خنثیسازی و سپس دفع و كنارزدن آن است.
بنابراین، در جنگ جناحهای رژیم، پیشرفت جریان استحالهطلب به اینمعنی است كه خاتمی باید خامنهای (یعنی ولیفقیه و همهكاره رژیم) را بالفعل از دور خارج كند.
اگر بتواند این اخراج را محضری و قانونی بكند، یعنی قانون اساسی را عوض كند، كمال مطلوبش است. اگر هم نتواند، دستكم باید در عمل و بالفعل، دست ولیفقیه را كوتاه كند تا دیگر نتواند همهكاره باشد و حرف آخر را بزند.
اما كسی كه میگوید استحاله واقعی نیست، مضمون حرفش این است كه جریان شبهبورژوایی استحالهطلب نمیتواند ولیفقیه را با اختیارات گستردهیی كه دارد كنار بزند. چرا؟ چون شورای نگهبان دست اوست، نیروهای مسلح دست اوست، انواع و اقسام بنیادها دست اوست، قوه قضاییه دست اوست، بنیاد بهاصطلاح مستضعفان دست اوست، و خلاصه، قدرت بلامنازع سیاسی و اقتصادی و مذهبی و قانونی است، سیاستهای نظام را تعیین میكند و ناظر بر اجرای آنهاست. جنگ و صلح را او اعلان میكند. رئیس رادیو و تلویزیون را او منصوب میكند و…
- ملاحظه میكنید كه فرق حرف ما با استحالهطلبان در این است كه آنها بهجای راهحل، سراب نشان میدهند و با توهمپراكنی حول خاتمی میخواهند رژیم را در تمامیتش حفظ و از سرنگونی در امان نگهدارند».
@Strategy_gh
Audio
⚜️ #استراتژی_قیام_و_سرنگونی ⚜️
فایل صوتی:
🔉تعریف استحاله و الزام رفرم در رژیم ولایتفقیه
@Strategy_gh
فایل صوتی:
🔉تعریف استحاله و الزام رفرم در رژیم ولایتفقیه
@Strategy_gh
✍️سند متنی:
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹تعریف و معیار تشخیص اصلاحطلبان واقعی
✅شورای ملی مقاومت ایران در بیانیه 25فروردین1378حقایق بسیار مهمی را با مردم ایران در میان گذاشت كه برخی از آنها را عمداً با شمارهبندی جدید نقل میكنم تا معنی و تعریف و شاخص و الزام اصلاحطلبی واقعی كه همانا حذف ولایتفقیه یا دست كم خلع ید از او و برگزاری انتخابات آزاد بر اساس اصل حاكمیت مردم است، برجسته شود:
یكم- در سال 77ماهیت و نقش خاتمی، كه از این پیشتر توسط شورای ملی مقاومت خاطرنشان شده بود، بیش از پیش آشكار شد و به اثبات رسید كه این آخوند فریبكار هرگز اهل اصلاحات و ایجاد رفرم نبوده و نیست.
خاتمی كه بهعنوان دستپرورده و شاگرد بهشتی مورد توجه و عنایت ویژه محافل استعماری است. بارها به صراحت اعلام كرده كه به ولایت خامنهای وفادار است و آن را «منتسب به وحی» میداند، حال آن كه لازمه رفرم در نظام جبار مذهبی حاكم بر كشور، حذف ولایتفقیه یا دستكم خلع ید عملی از ولیفقیه است.
دوم- بر همگان ثابت شده است كه این نظام، به دلیل تضاد آشتیناپذیرش با حاكمیت مردم و حقوق شهروندان، اراده و ظرفیت رفرم، گشایش، اصلاح و استحاله ندارد. بنابراین گسستگیهای ناشی از دوره پایانی این رژیم، نشانه گشایش و استحاله نیست. تحولات و رویدادهای دوره ریاستجمهوری خاتمی هم نشان داده كه باند او نه میخواهد و نه میتواند به رفرم سیاسی دست بزند. هدف واقعی این باند چیزی جز طولانیتركردن عمر همین رژیم پیرامون «عمود خیمه نظام» نیست.
سوم- خاتمی، لاجوردی را «خدمتگزار مردم» و صیاد شیرازی را «سرباز فداكار اسلام و فرزند برومند ایران» مینامد؛ در تمامی زمینههای اساسی سرسپردگی خود را به ولایت خامنهای اعلام میكند و بر قتلهای سیاسی و كشتار نویسندگان و روشنفكران سرپوش میگذارد.
چهارم- همچنانكه مسئول شورا به كرات اعلام كرده است، اگر آخوندهای حاكم بر ایران و همدستانشان و همه آنهایی كه به این رژیم نامشروع چشم دوختهاند، منكر حمایت اكثریت عظیم مردم ایران از این مقاومت هستند، میتوانند بخت رژیم را در برابر شورای ملی مقاومت ایران در یك انتخابات آزاد برای ریاستجمهوری، بر اساس اصل حاكمیت ملت(و نه ولایتفقیه) یا در انتخابات مؤسسان، با تضمینهای كافی و تحتنظر ملل متحد، به آزمایش بگذارند. بنابراین باز هم تكرار میكنیم كه این مقاومت خونبار توان و ظرفیت آن را هم دارد كه برای اثبات مشروعیت خود و تعیینتكلیف نهایی با دشمن، به هر نوع آزمایش مسالمتآمیز از قبیل همهپرسی یا انتخابات آزاد با تضمینهای محكم بینالمللی تن دهد تا عدم مشروعیت رژیم ضدبشری را در تمامیتش به همگان اثبات كند.
@Strategy_gh
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹تعریف و معیار تشخیص اصلاحطلبان واقعی
✅شورای ملی مقاومت ایران در بیانیه 25فروردین1378حقایق بسیار مهمی را با مردم ایران در میان گذاشت كه برخی از آنها را عمداً با شمارهبندی جدید نقل میكنم تا معنی و تعریف و شاخص و الزام اصلاحطلبی واقعی كه همانا حذف ولایتفقیه یا دست كم خلع ید از او و برگزاری انتخابات آزاد بر اساس اصل حاكمیت مردم است، برجسته شود:
یكم- در سال 77ماهیت و نقش خاتمی، كه از این پیشتر توسط شورای ملی مقاومت خاطرنشان شده بود، بیش از پیش آشكار شد و به اثبات رسید كه این آخوند فریبكار هرگز اهل اصلاحات و ایجاد رفرم نبوده و نیست.
خاتمی كه بهعنوان دستپرورده و شاگرد بهشتی مورد توجه و عنایت ویژه محافل استعماری است. بارها به صراحت اعلام كرده كه به ولایت خامنهای وفادار است و آن را «منتسب به وحی» میداند، حال آن كه لازمه رفرم در نظام جبار مذهبی حاكم بر كشور، حذف ولایتفقیه یا دستكم خلع ید عملی از ولیفقیه است.
دوم- بر همگان ثابت شده است كه این نظام، به دلیل تضاد آشتیناپذیرش با حاكمیت مردم و حقوق شهروندان، اراده و ظرفیت رفرم، گشایش، اصلاح و استحاله ندارد. بنابراین گسستگیهای ناشی از دوره پایانی این رژیم، نشانه گشایش و استحاله نیست. تحولات و رویدادهای دوره ریاستجمهوری خاتمی هم نشان داده كه باند او نه میخواهد و نه میتواند به رفرم سیاسی دست بزند. هدف واقعی این باند چیزی جز طولانیتركردن عمر همین رژیم پیرامون «عمود خیمه نظام» نیست.
سوم- خاتمی، لاجوردی را «خدمتگزار مردم» و صیاد شیرازی را «سرباز فداكار اسلام و فرزند برومند ایران» مینامد؛ در تمامی زمینههای اساسی سرسپردگی خود را به ولایت خامنهای اعلام میكند و بر قتلهای سیاسی و كشتار نویسندگان و روشنفكران سرپوش میگذارد.
چهارم- همچنانكه مسئول شورا به كرات اعلام كرده است، اگر آخوندهای حاكم بر ایران و همدستانشان و همه آنهایی كه به این رژیم نامشروع چشم دوختهاند، منكر حمایت اكثریت عظیم مردم ایران از این مقاومت هستند، میتوانند بخت رژیم را در برابر شورای ملی مقاومت ایران در یك انتخابات آزاد برای ریاستجمهوری، بر اساس اصل حاكمیت ملت(و نه ولایتفقیه) یا در انتخابات مؤسسان، با تضمینهای كافی و تحتنظر ملل متحد، به آزمایش بگذارند. بنابراین باز هم تكرار میكنیم كه این مقاومت خونبار توان و ظرفیت آن را هم دارد كه برای اثبات مشروعیت خود و تعیینتكلیف نهایی با دشمن، به هر نوع آزمایش مسالمتآمیز از قبیل همهپرسی یا انتخابات آزاد با تضمینهای محكم بینالمللی تن دهد تا عدم مشروعیت رژیم ضدبشری را در تمامیتش به همگان اثبات كند.
@Strategy_gh
✅پنجم- شورای ملی مقاومت ایران معیار تشخیص استحالهطلبان قلابی از اصلاحطلبان واقعی را تحمیلكردن انتخابات آزاد بر اساس اصل حاكمیت مردم به رژیم میداند. پس خاتمی یا هر كس دیگری كه مدعی اصلاحطلبی است، باید در سرلوحه برنامه خود بر نفی ولایت فقیه و ضرورت برگزاری انتخابات آزاد تكیه كند. كسانی كه با شیادی، اعتراضهای سیاسی و حركات نظامی جنبش مقاومت را همسویی با «انصار حزبالله» و در جهت تقویت جناح غالب رژیم اعلام میكنند، رذیلانه در پی كتمان همین حقیقتاند.
ششم- بنا بر همه تجارب جهانی، رفرم و اصلاح واقعی در هماهنگی با اپوزیسیون انقلابی و با تكیه به این نیرو صورت میگیرد. رفرمیست واقعی، در مبارزه علیه استبداد مذهبی، با شورای ملی مقاومت همسوست. وگرنه ادعای اصلاحطلبی، گشایش یا طلب «جامعه مدنی» حرفی پوچ و ادعایی میانتهی خواهد بود.
هفتم- آخوند خاتمی هم اگر رفرمیست واقعی میبود میتوانست از حركات سیاسی و نظامی جنبش مقاومت و حركات رادیكال مردمی، بهترین استفاده را برای كنارزدن ولایتفقیه و پیشبردن اصلاحات ببرد.
هشتم- اما فرصتطلبان و فرومایگان دنیای سیاست با مخدوشكردن مرز بین رفرمیستهای قلابی و اصلاحطلبان واقعی و با جازدن خاتمی بهعنوان اصلاحطلب، این ادعای سخیف را مطرح میكنند كه گویا جنبش مقاومت بازنده اول تحقق یك رفرم سیاسی است و به اینخاطر دست به مبارزه انقلابی زده است. در حالی كه مقاومت ایران كه برای خواستهای اساسی مردم ایران یعنی استقلال، آزادی، دموكراسی، پیشرفت، صلح و عدالت مبارزه میكند، از رفرم و اصلاح و هرگونه گشایش سیاسی استقبال میكند و با ایمان به حقانیت راهی كه انتخاب كرده است، برنده اول چنین روندی خواهد بود كه لاجرم به سرنگونی رژیم استبداد مذهبی منتهی میشود.
نهم- خواست مقدم و عاجل مردم ایران آزادی و حاكمیت مردمی است و این جز از طریق طرد كامل رژیم ولایتفقیه و تمامی دستهبندیها و باندهای درونی آن صورت نخواهد گرفت. این خواست به همانگونه كه در بیانیه ملی ایرانیان آمده است، «خط قرمز پیكار آزادی به شمار میرود. عبور از این خط قرمز كه حصار حیاتی و مرزبندی ملی ایرانیان در برابر حاكمیت آخوندی است، هر فرد یا جریان سیاسی را، هرچند سابقه یا داعیه مخالفت با رژیم داشته باشد، از جرگه مخالفان رژیم خارج و به ورطه خیانت میكشاند».
دهم- بیانیه ملی ایرانیان، كه مصوبه شورای ملی مقاومت ایران است، از ارزشمندترین سندها و مصوبات مقاومت شمرده میشود كه یكایك حروف و كلمات آن با رنج و خون شهیدان و رزم پیگیر و استوار رزمآوران و اعضا و پشتیبانان این مقاومت سرشته شده است. از اینرو بیانیه ملی، كه با مرزبندیهای اساسی خود هویت سیاسی ایرانیان میهندوست و آزادیخواه را تعریف و مشخص كرده است، معیار تشخیص دوست از دشمن و مبنای قابل اتكای تنظیم رابطه با همه افراد و جریانهای سیاسی و جذب و دفع نیروهاست.
@Strategy_gh
ششم- بنا بر همه تجارب جهانی، رفرم و اصلاح واقعی در هماهنگی با اپوزیسیون انقلابی و با تكیه به این نیرو صورت میگیرد. رفرمیست واقعی، در مبارزه علیه استبداد مذهبی، با شورای ملی مقاومت همسوست. وگرنه ادعای اصلاحطلبی، گشایش یا طلب «جامعه مدنی» حرفی پوچ و ادعایی میانتهی خواهد بود.
هفتم- آخوند خاتمی هم اگر رفرمیست واقعی میبود میتوانست از حركات سیاسی و نظامی جنبش مقاومت و حركات رادیكال مردمی، بهترین استفاده را برای كنارزدن ولایتفقیه و پیشبردن اصلاحات ببرد.
هشتم- اما فرصتطلبان و فرومایگان دنیای سیاست با مخدوشكردن مرز بین رفرمیستهای قلابی و اصلاحطلبان واقعی و با جازدن خاتمی بهعنوان اصلاحطلب، این ادعای سخیف را مطرح میكنند كه گویا جنبش مقاومت بازنده اول تحقق یك رفرم سیاسی است و به اینخاطر دست به مبارزه انقلابی زده است. در حالی كه مقاومت ایران كه برای خواستهای اساسی مردم ایران یعنی استقلال، آزادی، دموكراسی، پیشرفت، صلح و عدالت مبارزه میكند، از رفرم و اصلاح و هرگونه گشایش سیاسی استقبال میكند و با ایمان به حقانیت راهی كه انتخاب كرده است، برنده اول چنین روندی خواهد بود كه لاجرم به سرنگونی رژیم استبداد مذهبی منتهی میشود.
نهم- خواست مقدم و عاجل مردم ایران آزادی و حاكمیت مردمی است و این جز از طریق طرد كامل رژیم ولایتفقیه و تمامی دستهبندیها و باندهای درونی آن صورت نخواهد گرفت. این خواست به همانگونه كه در بیانیه ملی ایرانیان آمده است، «خط قرمز پیكار آزادی به شمار میرود. عبور از این خط قرمز كه حصار حیاتی و مرزبندی ملی ایرانیان در برابر حاكمیت آخوندی است، هر فرد یا جریان سیاسی را، هرچند سابقه یا داعیه مخالفت با رژیم داشته باشد، از جرگه مخالفان رژیم خارج و به ورطه خیانت میكشاند».
دهم- بیانیه ملی ایرانیان، كه مصوبه شورای ملی مقاومت ایران است، از ارزشمندترین سندها و مصوبات مقاومت شمرده میشود كه یكایك حروف و كلمات آن با رنج و خون شهیدان و رزم پیگیر و استوار رزمآوران و اعضا و پشتیبانان این مقاومت سرشته شده است. از اینرو بیانیه ملی، كه با مرزبندیهای اساسی خود هویت سیاسی ایرانیان میهندوست و آزادیخواه را تعریف و مشخص كرده است، معیار تشخیص دوست از دشمن و مبنای قابل اتكای تنظیم رابطه با همه افراد و جریانهای سیاسی و جذب و دفع نیروهاست.
@Strategy_gh