✍️سند متنی:
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹فصل سوم : اصلاحات و سوابق آن در رژیم ولایت فقیه
✅چه خوب بود اگر خمینی پدرطالقانی را پس نمیزد و ریاست جمهوری ایشان را میپذیرفت. اما حتی ما بهدرستی نفهمیدیم چه شد كه آقای طالقانی سه ماهونیم پس از اینكه ما او را نامزد ریاست جمهوری كردیم، بهطور ناگهانی درگذشت. من دلیلی ندارم كه بگویم این درگذشت مشكوك است. اما توده مردم در آن زمان شعار میدادند «بهشتی، بهشتی، طالقانی را تو كشتی».
در هر حال، پدرطالقانی كه در آبان57 از زندان آزاد شده بود، در بیرون زندان فقط 10ماهونیم بهسربرد و هر روز هم از جانب دارودسته خمینی تحت فشار و در معرض جنگ اعصاب و بحران قرارداشت.
رفتار خمینی با آیتالله طالقانی، مفسر بزرگ قرآن، كه دیگر نمیشد به او هم برچسب التقاطی و منافق زد، نشان داد كه رژیم خمینی ظرفیت اصلاحشدن ندارد. هركس اندك آشنایی با قران و تفسیر داشته باشد، میداند كه خمینی در تفسیر قران نه فقط به گردپای پدرطالقانی هم نمیرسید، بلكه سراپا غرق در منطق صوری و اسلوب اسكولاستیكی و جهانبینی قرون وسطایی بود. تنها نقطهقوت خمینی مبارزهجویی او در زمان شاه البته از موضع مادون سرمایهداری بود. مطلعان میدانند كه خمینی بعد از كودتای ننگین سال1332، همكاسه كاشانی و سپهبد زاهدی بود كه اعدام مصدق را میخواستند. خمینی تا زمان فوت آقای بروجردی بزرگ در ابتدای1340، «حاجآقا روحالله» نامیده میشد. سپس در جریان «انقلاب سفید» كه شاه برای حفظ رژیمش به اصلاحات ارضی و شركت زنان در انتخابات روی آورد، به مخالفت برخاست. قدعلمكردن او در برابر كاپیتولاسیون بودكه شهرت و مقبولیت او را به اوج رساند. پس از 15خرداد 1342 شاه قصد دستگیری و زندانیكردن او را داشت. اما سهتن از مراجع شناختهشده آن زمان(شریعتمداری و میلانی و مرعشی) بهاتفاق گروه دیگری از روحانیان شناختهشده از تبریز و سایر نقاط در شهرری در جوار حرم شاه عبدالعظیم جمع شدند و گویا اعلامیهیی صادر كردند كه مضمون آن ارتقای «حاجآقا روحالله» به رتبه آیتاللهی و مرجعیت بود تا خمینی بدینوسیله از پیگیرد و دستگیری مصونیت پیدا كند. هرچند خمینی در منتهای ناجوانمردی حتی شریعتمداری را هم كه باعث نجات او شدهبود، تحمل نكرد و به رذیلانهترین صورت، كاری را كه شاه نكرده بود انجام داد و آیتالله شریعتمداری را در عین كهولت و بیماری و كبر سن، حبس خانگی كرد و به تلویزیون كشاند.
راستی كه خمینی به هیچكس وفا نكرد. حتی از اعدام قطبزاده هم كه در هواپیمایی كه از فرانسه به تهران آمد، در كنارش نشسته بود، صرفنظر نكرد. یكی از زندانیان دهه60 نقل میكرد كه وقتی قطبزاده را نیمهشب برای اعدام میبردند، چندین بار شعار درود بر مجاهدین داده بود…
عزل بازرگان اولین نخستوزیر خمینی كه خودش دولت و نخستوزیری او را به امام زمان منسوب میكرد، عزل بنیصدر اولین رئیسجمهور رژیم كه خودش میگفت نویسنده اصل ولایتفقیه در خبرگان بوده، و سپس عزل منتظری جانشین اعلامشده خمینی، جای تردید باقی نگذاشت كه رژیم ولایتفقیه هیچگونه قابلیت استحاله و اصلاح ندارد. گفته بودیم كه افعی هرگز كبوتر نمیزاید.
@Strategy_gh
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹فصل سوم : اصلاحات و سوابق آن در رژیم ولایت فقیه
✅چه خوب بود اگر خمینی پدرطالقانی را پس نمیزد و ریاست جمهوری ایشان را میپذیرفت. اما حتی ما بهدرستی نفهمیدیم چه شد كه آقای طالقانی سه ماهونیم پس از اینكه ما او را نامزد ریاست جمهوری كردیم، بهطور ناگهانی درگذشت. من دلیلی ندارم كه بگویم این درگذشت مشكوك است. اما توده مردم در آن زمان شعار میدادند «بهشتی، بهشتی، طالقانی را تو كشتی».
در هر حال، پدرطالقانی كه در آبان57 از زندان آزاد شده بود، در بیرون زندان فقط 10ماهونیم بهسربرد و هر روز هم از جانب دارودسته خمینی تحت فشار و در معرض جنگ اعصاب و بحران قرارداشت.
رفتار خمینی با آیتالله طالقانی، مفسر بزرگ قرآن، كه دیگر نمیشد به او هم برچسب التقاطی و منافق زد، نشان داد كه رژیم خمینی ظرفیت اصلاحشدن ندارد. هركس اندك آشنایی با قران و تفسیر داشته باشد، میداند كه خمینی در تفسیر قران نه فقط به گردپای پدرطالقانی هم نمیرسید، بلكه سراپا غرق در منطق صوری و اسلوب اسكولاستیكی و جهانبینی قرون وسطایی بود. تنها نقطهقوت خمینی مبارزهجویی او در زمان شاه البته از موضع مادون سرمایهداری بود. مطلعان میدانند كه خمینی بعد از كودتای ننگین سال1332، همكاسه كاشانی و سپهبد زاهدی بود كه اعدام مصدق را میخواستند. خمینی تا زمان فوت آقای بروجردی بزرگ در ابتدای1340، «حاجآقا روحالله» نامیده میشد. سپس در جریان «انقلاب سفید» كه شاه برای حفظ رژیمش به اصلاحات ارضی و شركت زنان در انتخابات روی آورد، به مخالفت برخاست. قدعلمكردن او در برابر كاپیتولاسیون بودكه شهرت و مقبولیت او را به اوج رساند. پس از 15خرداد 1342 شاه قصد دستگیری و زندانیكردن او را داشت. اما سهتن از مراجع شناختهشده آن زمان(شریعتمداری و میلانی و مرعشی) بهاتفاق گروه دیگری از روحانیان شناختهشده از تبریز و سایر نقاط در شهرری در جوار حرم شاه عبدالعظیم جمع شدند و گویا اعلامیهیی صادر كردند كه مضمون آن ارتقای «حاجآقا روحالله» به رتبه آیتاللهی و مرجعیت بود تا خمینی بدینوسیله از پیگیرد و دستگیری مصونیت پیدا كند. هرچند خمینی در منتهای ناجوانمردی حتی شریعتمداری را هم كه باعث نجات او شدهبود، تحمل نكرد و به رذیلانهترین صورت، كاری را كه شاه نكرده بود انجام داد و آیتالله شریعتمداری را در عین كهولت و بیماری و كبر سن، حبس خانگی كرد و به تلویزیون كشاند.
راستی كه خمینی به هیچكس وفا نكرد. حتی از اعدام قطبزاده هم كه در هواپیمایی كه از فرانسه به تهران آمد، در كنارش نشسته بود، صرفنظر نكرد. یكی از زندانیان دهه60 نقل میكرد كه وقتی قطبزاده را نیمهشب برای اعدام میبردند، چندین بار شعار درود بر مجاهدین داده بود…
عزل بازرگان اولین نخستوزیر خمینی كه خودش دولت و نخستوزیری او را به امام زمان منسوب میكرد، عزل بنیصدر اولین رئیسجمهور رژیم كه خودش میگفت نویسنده اصل ولایتفقیه در خبرگان بوده، و سپس عزل منتظری جانشین اعلامشده خمینی، جای تردید باقی نگذاشت كه رژیم ولایتفقیه هیچگونه قابلیت استحاله و اصلاح ندارد. گفته بودیم كه افعی هرگز كبوتر نمیزاید.
@Strategy_gh
Audio
⚜️ #استراتژی_قیام_و_سرنگونی ⚜️
فایل صوتی:
🔉فصل سوم : اصلاحات و سوابق آن در رژیم ولایت فقیه
@Strategy_gh
فایل صوتی:
🔉فصل سوم : اصلاحات و سوابق آن در رژیم ولایت فقیه
@Strategy_gh
✍️سند متنی:
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹اصلاحات خمینی و حكم هشت مادهیی
✅یكسالونیم پس از 30خرداد1360 كه سركوب و شكنجه و اعدام(گاه صدها اعدام و تیر خلاص فقط در یك شب) آبرو و حیثیتی برای رژیم باقینگذاشته بود و برخی دستههای درونی رژیم و حتی منتظری جانشین رسمی خمینی هم بهستوه آمده بودند، خمینی در 24آذر1361 یك حكم 8مادهیی خطاب به قوهقضاییه و تمام ارگانهای رژیم صادر كرد. این حركت در آن زمان سروصدای زیادی بهپا كرد و به آغاز رفرم و اصلاحات در رژیم خمینی تعبیر شد، هرچند كه خمینی، در سراپای همین حكم، مجاهدین و هر فرد و گروه برانداز را مستثنی كرده بود.
مهمترین نكات حكم 8 مادهیی خمینی بهشرح زیر بود:
«ـ رسیدگی به صلاحیت قضات و دادستانها و دادگاهها با بیطرفی كامل بدون مسامحه و بدون اشكالتراشیهای جاهلانه كه گاهی از تندروها نقل میشود.
ـ احدی حق ندارد با مردم رفتار غیراسلامی داشته باشد.
ـ هیچكس حق ندارد كسی را بدون حكم قاضی كه از روی موازین شرعیه باید باشد، توقیف كند یا احضار نماید.
ـ هیچكس حق ندارد در مال كسی دخل و تصرف كند یا توقیف و مصادره نماید مگر به حكم حاكم شرع.
ـ هیچكس حق ندارد به خانه یا مغازه یا محل كار كسی بدون اذن صاحب آنها وارد شود یا كسی را جلب كند یا به نام كشف جرم یا ارتكاب گناه تعقیب و مراقبت نماید یا نسبت به فردی اهانت نموده یا به تلفن یا نوار ضبطصوت دیگری به نام كشف جرم یا كشف مركز گناه گوش كند و یا برای كشف گناه، شنود بگذارد.
ـ آن چه ذكر شد و ممنوع اعلام شد، در غیرمواردی است كه در رابطه با توطئهها و گروهكهای مخالف اسلام و نظام جمهوری اسلامی است كه برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و افساد فیالارض اجتماع میكنند و محارب خدا و رسول میباشند، كه با آنان در هرنقطه كه باشند و همچنین در جمیع ارگانهای دولتی و دستگاههای قضایی و دانشگاهها و دانشكدهها و دیگر مراكز با قاطعیت و شدت عمل ولی با احتیاط كامل باید عمل شود.
ـ اگر برای كشف خانههای تیمی و مراكز جاسوسی و افساد علیه نظام جمهوری اسلامی از روی خطا و اشتباه به منزل شخصی یا محل كار كسی وارد شدند و در آن جا با آلت لهو یا آلات قمار و فحشا و سایر جهات انحرافی مثل مواد مخدره برخورد كردند حق ندارند آن را پیش دیگران افشا كنند.
ـ هیچیك از قضات حق ندارند ابتدائاً حكمی صادر نمایند كه به وسیله آن مأموران اجرا اجازه داشتهباشند به منازل یا محلهای كار افراد وارد شوند كه نه خانه امن و تیمی است و نه محل توطئههای دیگر علیه نظام جمهوری اسلامی است.
ـ جناب حجتالاسلام آقای موسوی اردبیلی، رئیس دیوانعالی كشور و جناب آقای نخستوزیر(میرحسین موسوی) موظفند شرعاً از امور مذكوره با سرعت و قاطعیت جلوگیری نمایند.
ـ باید ملت از این پس كه در حال استقرار و سازندگی است، احساس آرامش و امنیت نمایند و آسودهخاطر و مطمئن از همه جهات به كارهای خویش ادامه دهند».
@Strategy_gh
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹اصلاحات خمینی و حكم هشت مادهیی
✅یكسالونیم پس از 30خرداد1360 كه سركوب و شكنجه و اعدام(گاه صدها اعدام و تیر خلاص فقط در یك شب) آبرو و حیثیتی برای رژیم باقینگذاشته بود و برخی دستههای درونی رژیم و حتی منتظری جانشین رسمی خمینی هم بهستوه آمده بودند، خمینی در 24آذر1361 یك حكم 8مادهیی خطاب به قوهقضاییه و تمام ارگانهای رژیم صادر كرد. این حركت در آن زمان سروصدای زیادی بهپا كرد و به آغاز رفرم و اصلاحات در رژیم خمینی تعبیر شد، هرچند كه خمینی، در سراپای همین حكم، مجاهدین و هر فرد و گروه برانداز را مستثنی كرده بود.
مهمترین نكات حكم 8 مادهیی خمینی بهشرح زیر بود:
«ـ رسیدگی به صلاحیت قضات و دادستانها و دادگاهها با بیطرفی كامل بدون مسامحه و بدون اشكالتراشیهای جاهلانه كه گاهی از تندروها نقل میشود.
ـ احدی حق ندارد با مردم رفتار غیراسلامی داشته باشد.
ـ هیچكس حق ندارد كسی را بدون حكم قاضی كه از روی موازین شرعیه باید باشد، توقیف كند یا احضار نماید.
ـ هیچكس حق ندارد در مال كسی دخل و تصرف كند یا توقیف و مصادره نماید مگر به حكم حاكم شرع.
ـ هیچكس حق ندارد به خانه یا مغازه یا محل كار كسی بدون اذن صاحب آنها وارد شود یا كسی را جلب كند یا به نام كشف جرم یا ارتكاب گناه تعقیب و مراقبت نماید یا نسبت به فردی اهانت نموده یا به تلفن یا نوار ضبطصوت دیگری به نام كشف جرم یا كشف مركز گناه گوش كند و یا برای كشف گناه، شنود بگذارد.
ـ آن چه ذكر شد و ممنوع اعلام شد، در غیرمواردی است كه در رابطه با توطئهها و گروهكهای مخالف اسلام و نظام جمهوری اسلامی است كه برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و افساد فیالارض اجتماع میكنند و محارب خدا و رسول میباشند، كه با آنان در هرنقطه كه باشند و همچنین در جمیع ارگانهای دولتی و دستگاههای قضایی و دانشگاهها و دانشكدهها و دیگر مراكز با قاطعیت و شدت عمل ولی با احتیاط كامل باید عمل شود.
ـ اگر برای كشف خانههای تیمی و مراكز جاسوسی و افساد علیه نظام جمهوری اسلامی از روی خطا و اشتباه به منزل شخصی یا محل كار كسی وارد شدند و در آن جا با آلت لهو یا آلات قمار و فحشا و سایر جهات انحرافی مثل مواد مخدره برخورد كردند حق ندارند آن را پیش دیگران افشا كنند.
ـ هیچیك از قضات حق ندارند ابتدائاً حكمی صادر نمایند كه به وسیله آن مأموران اجرا اجازه داشتهباشند به منازل یا محلهای كار افراد وارد شوند كه نه خانه امن و تیمی است و نه محل توطئههای دیگر علیه نظام جمهوری اسلامی است.
ـ جناب حجتالاسلام آقای موسوی اردبیلی، رئیس دیوانعالی كشور و جناب آقای نخستوزیر(میرحسین موسوی) موظفند شرعاً از امور مذكوره با سرعت و قاطعیت جلوگیری نمایند.
ـ باید ملت از این پس كه در حال استقرار و سازندگی است، احساس آرامش و امنیت نمایند و آسودهخاطر و مطمئن از همه جهات به كارهای خویش ادامه دهند».
@Strategy_gh
✍️سند متنی:
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹موضع مجاهدین
✅مجاهدین در همان زمان «دعوی رفرم! در اوج خفقان بازگشتناپذیر» از سوی ولیفقیه ارتجاع را بهسخره گرفتند.
سرمقاله نشریه مجاهد بهتاریخ 9دی1361 در اینباره نوشت:
«ـ مشكل مردم و انقلاب ایران با رژیم خمینی از همان روز نخست، نه در بدعملی این یا آن پاسدار یا حاكم ضدشرعی بلكه در بنیاد رهبری غاصبانه خمینی و رژیم قرون وسطایی، ضدبشری و دجالگونه اوست… پس مشكل رژیم یك مشكل سیاسی مربوط به حاكمیت و قدرت حاكم است و لاغیر…
ـ در شرایطی كه بهگفته ناطق نوری وزیر كشور رژیم تنها در آبانماه 1600نفر فقط در تهران به اتهام هواداری از مجاهدین دستگیر شدهاند… خطر “رفرم“ برای آنهایی كه آب از سر رژیمشان گذشته در این است كه بهقول توكویل (نویسنده و متفكر سیاسی فرانسوی قرن نوزدهم) دستزدن به رفرم، همانا دستزدن به انقلاب(بهمعنی واژگونی) میباشد و بهناگهان همه رشتههای دیكتاتوری را پنبه میكند.
«- اگر خمینی تظاهرات اواخر شهریور و اوایل مهر60 را با قساوت بیحد و حصر و غیرقابلتصور، سركوب نمیكرد از جرقه حریق برمیخاست.
- این رژیم نه امكان رفرم دارد و نه آلترناتیوی در داخلش شانس وجود دارد.
- بنابراین، جای این دارد كه به خمینی بگوییم، تو مسأله مردم را حل كن، مسأله مجاهدین پیشكش و از این بابت هیچ غم مخور! زیرا چنانچه فیالواقع بتوانی به درد مردم برسی، مجاهدین هر كه باشند و به هر پایهیی هم رسیده باشند، خودبهخود دیگر موضوعیتی نخواهند داشت. اما وای بر تو اگر همچنانكه تاكنون در سركوب و خفقان افزودهای، باز هم به آن ادامه بدهی…»
27سال پیش، سرمقاله «مجاهد» با قطعه زیر از جمعبندی سال اول مقاومت از قول خود من، اینچنین خاتمه مییافت:
«... به خمینی باید گفت: مگر تو مدعی نیستی كه همه امت پشت سر تو هستند؟ مگر به قول دجالانه خودت، همه نیروهای معنوی كائنات را هم پشت سر خودت نداری؟ مگر بر اساس دعاوی كذب خودت، خدا و پیغمبر و اسلام و ملتهای اسلام و امام زمان و امثالهم را پشت سرت نداری؟ مگر رهبر مستضعفان جهان نیستی؟
مگر پایه طبقاتی مكفی(به قول برخی مدعیان) نداری؟
مگر توان بسیج بهاندازه كافی نداری؟
گیریم كه توان سازماندهی و قدرت تاكتیكی و همه این چیزها را هم داری، خوب، باركالله! بنابراین، از ماده و معنا كه چیزی كم نداری!
پس بیزحمت، یك مرحمتی بفرما و به قصد شستوشوی چهره رذل و پلید خودت هم كهشده، سر مشك دیكتاتوریات را بازكن و از شكنجه و اعدام دستبردار…
خوب، كسی كه چنان پایههایی دارد، دیگر چرا میترسد؟ مگر از پاریس، یك جمبوجت حامل خبرنگار و مفسر و تحلیلگر با خودش نبرد به ایران؟ حالا چطور شد كه همه خبرنگاران جهان، جاسوس شدند!؟
خوب تو كه میگویی ساواك 36میلیونی داری، پس ترس از جاسوس دیگر چرا؟ بگذارید بیایند ببینند…
خوب، مگر ما یك “گروهكی“ بیش نیستیم؟! خودت 24ساعته داری میگویی… خوب چه خبر است؟ اینقدر فشار برای چی؟ اینقدر كشتار برای چی؟ اینقدر شكنجه و دار و اعدام برای چی؟ مگر دنیا نگفت و نمیگوید كه زندانهایت را بازكن ببینیم؟ خوب بپذیر. اگر شكنجه نیست، بگو آقا بیایید ببینید. اگر دستبریدن و پابریدن نیست، بگو آقا بیایید ببینید. دیگر چه لزومی هست كه مجروح را از تخت بیمارستان ببری اعدام بكنی؟ دیگر چه لزومی هست كه زن باردار را اعدام بكنی؟
خوب، اقلا بگذارید وضع حمل كند. دوماه، سهماه، چهارماه، مهلت بده تا بچه را بهدنیا بیاورد و بعد بكش…!»
@Strategy_gh
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹موضع مجاهدین
✅مجاهدین در همان زمان «دعوی رفرم! در اوج خفقان بازگشتناپذیر» از سوی ولیفقیه ارتجاع را بهسخره گرفتند.
سرمقاله نشریه مجاهد بهتاریخ 9دی1361 در اینباره نوشت:
«ـ مشكل مردم و انقلاب ایران با رژیم خمینی از همان روز نخست، نه در بدعملی این یا آن پاسدار یا حاكم ضدشرعی بلكه در بنیاد رهبری غاصبانه خمینی و رژیم قرون وسطایی، ضدبشری و دجالگونه اوست… پس مشكل رژیم یك مشكل سیاسی مربوط به حاكمیت و قدرت حاكم است و لاغیر…
ـ در شرایطی كه بهگفته ناطق نوری وزیر كشور رژیم تنها در آبانماه 1600نفر فقط در تهران به اتهام هواداری از مجاهدین دستگیر شدهاند… خطر “رفرم“ برای آنهایی كه آب از سر رژیمشان گذشته در این است كه بهقول توكویل (نویسنده و متفكر سیاسی فرانسوی قرن نوزدهم) دستزدن به رفرم، همانا دستزدن به انقلاب(بهمعنی واژگونی) میباشد و بهناگهان همه رشتههای دیكتاتوری را پنبه میكند.
«- اگر خمینی تظاهرات اواخر شهریور و اوایل مهر60 را با قساوت بیحد و حصر و غیرقابلتصور، سركوب نمیكرد از جرقه حریق برمیخاست.
- این رژیم نه امكان رفرم دارد و نه آلترناتیوی در داخلش شانس وجود دارد.
- بنابراین، جای این دارد كه به خمینی بگوییم، تو مسأله مردم را حل كن، مسأله مجاهدین پیشكش و از این بابت هیچ غم مخور! زیرا چنانچه فیالواقع بتوانی به درد مردم برسی، مجاهدین هر كه باشند و به هر پایهیی هم رسیده باشند، خودبهخود دیگر موضوعیتی نخواهند داشت. اما وای بر تو اگر همچنانكه تاكنون در سركوب و خفقان افزودهای، باز هم به آن ادامه بدهی…»
27سال پیش، سرمقاله «مجاهد» با قطعه زیر از جمعبندی سال اول مقاومت از قول خود من، اینچنین خاتمه مییافت:
«... به خمینی باید گفت: مگر تو مدعی نیستی كه همه امت پشت سر تو هستند؟ مگر به قول دجالانه خودت، همه نیروهای معنوی كائنات را هم پشت سر خودت نداری؟ مگر بر اساس دعاوی كذب خودت، خدا و پیغمبر و اسلام و ملتهای اسلام و امام زمان و امثالهم را پشت سرت نداری؟ مگر رهبر مستضعفان جهان نیستی؟
مگر پایه طبقاتی مكفی(به قول برخی مدعیان) نداری؟
مگر توان بسیج بهاندازه كافی نداری؟
گیریم كه توان سازماندهی و قدرت تاكتیكی و همه این چیزها را هم داری، خوب، باركالله! بنابراین، از ماده و معنا كه چیزی كم نداری!
پس بیزحمت، یك مرحمتی بفرما و به قصد شستوشوی چهره رذل و پلید خودت هم كهشده، سر مشك دیكتاتوریات را بازكن و از شكنجه و اعدام دستبردار…
خوب، كسی كه چنان پایههایی دارد، دیگر چرا میترسد؟ مگر از پاریس، یك جمبوجت حامل خبرنگار و مفسر و تحلیلگر با خودش نبرد به ایران؟ حالا چطور شد كه همه خبرنگاران جهان، جاسوس شدند!؟
خوب تو كه میگویی ساواك 36میلیونی داری، پس ترس از جاسوس دیگر چرا؟ بگذارید بیایند ببینند…
خوب، مگر ما یك “گروهكی“ بیش نیستیم؟! خودت 24ساعته داری میگویی… خوب چه خبر است؟ اینقدر فشار برای چی؟ اینقدر كشتار برای چی؟ اینقدر شكنجه و دار و اعدام برای چی؟ مگر دنیا نگفت و نمیگوید كه زندانهایت را بازكن ببینیم؟ خوب بپذیر. اگر شكنجه نیست، بگو آقا بیایید ببینید. اگر دستبریدن و پابریدن نیست، بگو آقا بیایید ببینید. دیگر چه لزومی هست كه مجروح را از تخت بیمارستان ببری اعدام بكنی؟ دیگر چه لزومی هست كه زن باردار را اعدام بكنی؟
خوب، اقلا بگذارید وضع حمل كند. دوماه، سهماه، چهارماه، مهلت بده تا بچه را بهدنیا بیاورد و بعد بكش…!»
@Strategy_gh
✍️سند متنی:
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹اصلاحات خاتمی
✅دود و دم «2خرداد» و شعبده اصلاحطلبی خاتمی را حتمابهیاد دارید. بهقول خودش آمده بود تا «معاند نظام را به منتقد و منتقد را به موافق» تبدیل كند. حرف از قانون و جامعه مدنی و گفتگوی تمدنها و حتی حقوق بشر و آزادی احزاب هم میزد.
در روز 3خرداد1376، بهمحض اعلام نتیجه اولیه انتخابات رژیم در آن زمان، من در پیامی بههمین مناسبت بهاطلاع هموطنانمان رساندم كه آخوند خاتمی كیست و چه سوابقی در اشغال موسسه كیهان در سال1359 و چه كارنامهیی در سانسور و خفقان و كوبیدن بر طبلهای جنگ و صدور ارتجاع و تروریسم در 10سالی كه وزیر ارشاد خمینی بوده است، دارد.
ـ «مطابق بیوگرافی منتشرشده در روزنامه ابرار(مورخ 29مرداد1368)، طلبهیی بوده كه «در قم مقدمات و قسمتهایی از سطح» را حین تحصیلات دبیرستانی فراگرفته و بعد هم بهخدمت سربازی رفته و «بین سالهای50 تا 57 نیز چندبار به قم» رفته است. در ابتدای57 بهدعوت بهشتی سری به هامبورگ زده و سپس در زمان خمینی بهعنوان نماینده اردكان، به مجلس ارتجاع رفته است».
- او «از خطامامیهای دوآتشه بود كه اكنون به مقتضای زمان، لباس «اعتدال» بهتن كرده و غافل از این است كه مردم ایران بهخوبی میدانند كه سگ زرد برادر شغال است!»
با این حال در همین پیام به صراحت گفتم كه «در هر حال مبارك است!… ولو بهاندازه یك قطره، آزادی و قانون و حقوق بشر در رژیم ولایت وارد نماید و از اعدام و شكنجه و زندان و قلمشكستن و لبدوختن و دستبریدن و چشم از حدقه درآوردن فقط یك قدم عقب بنشیند، تا ببیند مردم چه به روز “نظام مقدس جمهوری اسلامی“ میآورند. مقاومت ایران هم دقیقاً همین را میخواهد و از هر قطره آزادی و از هر قدم عقبنشینی جلادان بهغایت استقبال میكند، چرا كه بالمآل موجب سرنگونی رژیم در تمامیت آن» میشود.
✅بالاترین دستاورد آخوند خاتمی برای رژیم
در آبان76 در گفتگویی با هموطنانمان در آمریكا كه تحت عنوان «وضعیت رژیم و موقعیت مقاومت» منتشر هم شد، به استحضار رساندم كه حرف و كاركرد اصلی جماعت خاتمی برای رژیم ولایتفقیه این است: «سوقدادن مخالفان از نوع براندازی به مخالفان سیاسی و متعاقباً تبدیل و استحاله مخالفان سیاسی به منتقدان فرهنگی… حرف واضح است: كار سرنگونی نكن! مخالفت سیاسی كن! بعد برو به منتقد فرهنگی تبدیل شو!
مخالفت سیاسی هم كه میدانید در این روزگار، در داخل رژیم و جناحهای آن، صدبار بیشتر از كسانی كه در خارجه نشستهاند، وجود دارد. منظورم كسانی است كه نان پناهندگی سیاسی را میخورند و هنری جز لنگ و لگدزدن به شورای ملی مقاومت و مخصوصاً به مجاهدین ندارند و در قیاس با مخالفان سیاسی داخل رژیم معلوم نیست اصلاً دلیل وجودی و پناهندگی سیاسیشان در خارجه چیست؟
وزارت اطلاعات رژیم هم بخشنامه داده كه بهمجاهدین بزنید، هرچه هم خواستید در مخالفت سیاسی با رژیم بگویید. اینطور است كه هر شاگرد جلادی را میآورند تا مجاهدین و مقاومت را زیر ضرب بگیرد، یك انتقاد فرهنگی یا مخالفت سیاسی هم با رژیم بكند».
اما بالاترین دستاورد آخوندخاتمی برای ولیفقیه چشمك و چراغهایش با اروپا و آمریكا بود كه به نامگذاری تروریستی مجاهدین و به بمباران و خلع سلاح آنها و كودتای نافرجام 17ژوئن منجر شد. هنوز هم وقتی خاتمی و شركا میخواهند فایده خود را به رخ ولیفقیه بكشند در صدر دستاوردهایشان به همین استناد میكنند.
خرازی، وزیر خارجه خاتمی در 18اسفند1377 رسماً«خاتمهدادن» به فعالیتهای مجاهدین و مقاومت ایران را «یكی از معیارهای جدی ارزیابی میزان صداقت كشورهای اروپایی» و عامل «تعیینكننده» در «مناسبات آتی» رژیم با آنها اعلام كرد.
@Strategy_gh
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹اصلاحات خاتمی
✅دود و دم «2خرداد» و شعبده اصلاحطلبی خاتمی را حتمابهیاد دارید. بهقول خودش آمده بود تا «معاند نظام را به منتقد و منتقد را به موافق» تبدیل كند. حرف از قانون و جامعه مدنی و گفتگوی تمدنها و حتی حقوق بشر و آزادی احزاب هم میزد.
در روز 3خرداد1376، بهمحض اعلام نتیجه اولیه انتخابات رژیم در آن زمان، من در پیامی بههمین مناسبت بهاطلاع هموطنانمان رساندم كه آخوند خاتمی كیست و چه سوابقی در اشغال موسسه كیهان در سال1359 و چه كارنامهیی در سانسور و خفقان و كوبیدن بر طبلهای جنگ و صدور ارتجاع و تروریسم در 10سالی كه وزیر ارشاد خمینی بوده است، دارد.
ـ «مطابق بیوگرافی منتشرشده در روزنامه ابرار(مورخ 29مرداد1368)، طلبهیی بوده كه «در قم مقدمات و قسمتهایی از سطح» را حین تحصیلات دبیرستانی فراگرفته و بعد هم بهخدمت سربازی رفته و «بین سالهای50 تا 57 نیز چندبار به قم» رفته است. در ابتدای57 بهدعوت بهشتی سری به هامبورگ زده و سپس در زمان خمینی بهعنوان نماینده اردكان، به مجلس ارتجاع رفته است».
- او «از خطامامیهای دوآتشه بود كه اكنون به مقتضای زمان، لباس «اعتدال» بهتن كرده و غافل از این است كه مردم ایران بهخوبی میدانند كه سگ زرد برادر شغال است!»
با این حال در همین پیام به صراحت گفتم كه «در هر حال مبارك است!… ولو بهاندازه یك قطره، آزادی و قانون و حقوق بشر در رژیم ولایت وارد نماید و از اعدام و شكنجه و زندان و قلمشكستن و لبدوختن و دستبریدن و چشم از حدقه درآوردن فقط یك قدم عقب بنشیند، تا ببیند مردم چه به روز “نظام مقدس جمهوری اسلامی“ میآورند. مقاومت ایران هم دقیقاً همین را میخواهد و از هر قطره آزادی و از هر قدم عقبنشینی جلادان بهغایت استقبال میكند، چرا كه بالمآل موجب سرنگونی رژیم در تمامیت آن» میشود.
✅بالاترین دستاورد آخوند خاتمی برای رژیم
در آبان76 در گفتگویی با هموطنانمان در آمریكا كه تحت عنوان «وضعیت رژیم و موقعیت مقاومت» منتشر هم شد، به استحضار رساندم كه حرف و كاركرد اصلی جماعت خاتمی برای رژیم ولایتفقیه این است: «سوقدادن مخالفان از نوع براندازی به مخالفان سیاسی و متعاقباً تبدیل و استحاله مخالفان سیاسی به منتقدان فرهنگی… حرف واضح است: كار سرنگونی نكن! مخالفت سیاسی كن! بعد برو به منتقد فرهنگی تبدیل شو!
مخالفت سیاسی هم كه میدانید در این روزگار، در داخل رژیم و جناحهای آن، صدبار بیشتر از كسانی كه در خارجه نشستهاند، وجود دارد. منظورم كسانی است كه نان پناهندگی سیاسی را میخورند و هنری جز لنگ و لگدزدن به شورای ملی مقاومت و مخصوصاً به مجاهدین ندارند و در قیاس با مخالفان سیاسی داخل رژیم معلوم نیست اصلاً دلیل وجودی و پناهندگی سیاسیشان در خارجه چیست؟
وزارت اطلاعات رژیم هم بخشنامه داده كه بهمجاهدین بزنید، هرچه هم خواستید در مخالفت سیاسی با رژیم بگویید. اینطور است كه هر شاگرد جلادی را میآورند تا مجاهدین و مقاومت را زیر ضرب بگیرد، یك انتقاد فرهنگی یا مخالفت سیاسی هم با رژیم بكند».
اما بالاترین دستاورد آخوندخاتمی برای ولیفقیه چشمك و چراغهایش با اروپا و آمریكا بود كه به نامگذاری تروریستی مجاهدین و به بمباران و خلع سلاح آنها و كودتای نافرجام 17ژوئن منجر شد. هنوز هم وقتی خاتمی و شركا میخواهند فایده خود را به رخ ولیفقیه بكشند در صدر دستاوردهایشان به همین استناد میكنند.
خرازی، وزیر خارجه خاتمی در 18اسفند1377 رسماً«خاتمهدادن» به فعالیتهای مجاهدین و مقاومت ایران را «یكی از معیارهای جدی ارزیابی میزان صداقت كشورهای اروپایی» و عامل «تعیینكننده» در «مناسبات آتی» رژیم با آنها اعلام كرد.
@Strategy_gh