Forwarded from استراتژی قیام
✍️سند متنی:
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹قتل عام زندانیان سیاسی در سال۶۱
🔸 در تابستان سال61، من واقعاً تصوری از قتلعام زندانیان سیاسی و گورهای جمعی نداشتم.
✅ـ تصوری از ابعاد فحشا و اعتیاد كه رژیم خودش مروج آن است و فروش اجزای بدن و فروش دختران در رژیمی كه بر خود نام جمهوری اسلامی گذاشته است، نداشتم.
ـ تصوری از این نداشتم كه چگونه رژیم در پاكستان در روز روشن در كویته وكراچی و اسلامآباد 20 پایگاه مجاهدین را میتواند بهرگبار و موشك و «اس.پی.جی.ناین» ببندد. نقدی را در روز روشن در رم و كاظم را در ژنو ترور كند و دولتهای مربوطه دمبرنیاورند.
ـ تصوری از آدمربایی و شكنجه در روز روشن توسط سفیر رژیم، منوچهر متكی در تركیه و همچنین ربودن و مثلهكردن یك مجاهد خلق در آنجا نداشتم.
ـ تصوری از طاهره طلوع سمبل شهیدان فروغ، با دشنهیی در قلبش درحالیكه بر فراز یك بلندی بهصورت واژگون با طناب ولایت خمینی از درختی آویزان شده، هرگز نداشتم.
ـ تصوری از این نداشتم كه چگونه و با چه معاملات و زدوبندهایی میتواند دولت فرانسه و شیراك را به اخراج پناهندگان به گابن، به چشمبستن بر ربودن و كشتن ما در پاریس و به كودتای ننگین 17ژوئن بكشاند. آنقدر كه در اعتراض به آن 25مشعلدار فروزان آزادی، خود را در10كشور به آتش بكشند.
- تصوری از اینكه این رژیم چگونه و با چه ترفندی و با چند میلیارد دلار رشوه و معامله، مجاهدین را در لیست تروریستی اتحادیه اروپا وارد میكند، نداشتم.
- تصوری از اینكه آمریكا را چگونه بهدام برچسب تروریستی علیه مجاهدین، به دام جنگ در عراق و به بمباران یكصدباره پایگاههای ارتش آزادیبخش ملی ایران خواهد كشاند، نداشتم. همچنانكه تصوری از باج سبیلی نداشتم كه آقای جك استرا را بهرضایت برای بهداركشیدن 65یا دستكم20تن از رهبران مجاهدین پس از استرداد به تهران، میكشاند.
ـ تصوری از ابعاد دریدگی و كثافت و رذالت مزدوران عراقی رژیم نداشتم.
ـ تصوری از ابعاد مزدورسازی و نیرنگها و مجعولات و لجنپراكنیهای این رژیم علیه مجاهدین و شورای ملی مقاومت و پولهای حیرتانگیزی كه در این خصوص حتی برای كَندن یك نفر و برای یك دروغ و یك ناسزا از جانب مزدوران علیه ما خرج میكند، نداشتم.
سردار شهید خلق، موسی خیابانی، خمینی را كه اسمش روحالله بود، «روح پلید شیطان» میخواند. بهراستی درست گفته است. در قسمت بعد، چند نمونه را بازگو میكنم.
@Strategy_gh
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔹قتل عام زندانیان سیاسی در سال۶۱
🔸 در تابستان سال61، من واقعاً تصوری از قتلعام زندانیان سیاسی و گورهای جمعی نداشتم.
✅ـ تصوری از ابعاد فحشا و اعتیاد كه رژیم خودش مروج آن است و فروش اجزای بدن و فروش دختران در رژیمی كه بر خود نام جمهوری اسلامی گذاشته است، نداشتم.
ـ تصوری از این نداشتم كه چگونه رژیم در پاكستان در روز روشن در كویته وكراچی و اسلامآباد 20 پایگاه مجاهدین را میتواند بهرگبار و موشك و «اس.پی.جی.ناین» ببندد. نقدی را در روز روشن در رم و كاظم را در ژنو ترور كند و دولتهای مربوطه دمبرنیاورند.
ـ تصوری از آدمربایی و شكنجه در روز روشن توسط سفیر رژیم، منوچهر متكی در تركیه و همچنین ربودن و مثلهكردن یك مجاهد خلق در آنجا نداشتم.
ـ تصوری از طاهره طلوع سمبل شهیدان فروغ، با دشنهیی در قلبش درحالیكه بر فراز یك بلندی بهصورت واژگون با طناب ولایت خمینی از درختی آویزان شده، هرگز نداشتم.
ـ تصوری از این نداشتم كه چگونه و با چه معاملات و زدوبندهایی میتواند دولت فرانسه و شیراك را به اخراج پناهندگان به گابن، به چشمبستن بر ربودن و كشتن ما در پاریس و به كودتای ننگین 17ژوئن بكشاند. آنقدر كه در اعتراض به آن 25مشعلدار فروزان آزادی، خود را در10كشور به آتش بكشند.
- تصوری از اینكه این رژیم چگونه و با چه ترفندی و با چند میلیارد دلار رشوه و معامله، مجاهدین را در لیست تروریستی اتحادیه اروپا وارد میكند، نداشتم.
- تصوری از اینكه آمریكا را چگونه بهدام برچسب تروریستی علیه مجاهدین، به دام جنگ در عراق و به بمباران یكصدباره پایگاههای ارتش آزادیبخش ملی ایران خواهد كشاند، نداشتم. همچنانكه تصوری از باج سبیلی نداشتم كه آقای جك استرا را بهرضایت برای بهداركشیدن 65یا دستكم20تن از رهبران مجاهدین پس از استرداد به تهران، میكشاند.
ـ تصوری از ابعاد دریدگی و كثافت و رذالت مزدوران عراقی رژیم نداشتم.
ـ تصوری از ابعاد مزدورسازی و نیرنگها و مجعولات و لجنپراكنیهای این رژیم علیه مجاهدین و شورای ملی مقاومت و پولهای حیرتانگیزی كه در این خصوص حتی برای كَندن یك نفر و برای یك دروغ و یك ناسزا از جانب مزدوران علیه ما خرج میكند، نداشتم.
سردار شهید خلق، موسی خیابانی، خمینی را كه اسمش روحالله بود، «روح پلید شیطان» میخواند. بهراستی درست گفته است. در قسمت بعد، چند نمونه را بازگو میكنم.
@Strategy_gh
Forwarded from استراتژی قیام
Audio
👈در کانال: #استراتژی #قیام و #سرنگونی ٫آموزش های تئوریک #مسعودرجوی برای نسل جوان
🗓 #تاریخ گمشده وطنت را پیدا کن
📌برگ هایی از تاریخ میهنت که از تو مخفی کرده بودن
👊کانال: استراتژی قیام @Strategy_gh
🗓 #تاریخ گمشده وطنت را پیدا کن
📌برگ هایی از تاریخ میهنت که از تو مخفی کرده بودن
👊کانال: استراتژی قیام @Strategy_gh
✍️سند متنی:
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔸فصل يازدهم
🔹دجاليت و تحريف
✅گفتيم كه رژيم ولايت فقيه يك ديكتاتوري ديني دجال و ضدبشر با خصيصه صدور ارتجاع و تروريسم تعريف ميشود.
با سرشت و كاركردهاي ضدبشري اين رژيم كموبيش آشنا هستيم. حالا ميخواهيم در مورد ابعاد باورنكردني دجاليت خميني و تحريف و دروغ در رژيم ولايت فقيه صحبت كنيم. اما اول صبركنيد كمي راجع بهمعني و سابقه تاريخي كلمه دجال بگويم:
کلمه دجال در لغت، صيغه مبالغه، برگرفته از دجل بهمعني دروغ و خدعه و نيرنگ است.
ميگويند «دجال» فردي است كه در آخر زمان ظهور ميكند. منتهاي فريب و رياكاري و تزوير و دروغگويي است. بسياري مردمان را ميفريبد. حق را باطل و باطل را حق جلوه ميدهد. جادوگر ماهري است كه با جنبل و جادو كار ميكند. يك چشم و يكسويهنگر يعني بسيار قشري و دگم است. جلو او ديوارهيي از اوهام و دود و آتش است و وعده ميدهد كه در پشت سر، نان و بركت بسيار همراه دارد. بر خري سوار است و ولايت دارد كه از هر موي آن آوايي افسونكننده برميخيزد و سرگينش، نقل و نبات جلوه ميكند.
مسيحيان دجال را «مسيح دروغين» ميخوانند چرا كه دشمن و ضدمسيح است اما خود را در جاي مسيح «روح خدا» معرفي ميكند. در رساله اول يوحنا «روح دجال» روحي است كه عيساي مجسم ر انكار كند «و آن دجال است».
دل بدو دادند ترسايان تمام
خود چه باشد قوت تقليد عام؟
در درون سينه مهرش كاشتند
نايب عيسيش ميپنداشتند
او بهسر دجال يك چشم لعين
اي خدا فريادرس، نعمَ المعين
مسلمانان دجال را «رأسالكفر»، سردمدار حقستيزي، ضد خدا و دشمن خدا ميدانند. گويي كه تجسم همان روح پليد شيطان است. در خبر است كه سرانجام قائم منتظَر، كه عيسي مسيح ياريكننده و ياور اوست، دجال را ازپادرميآورد و مهلت شيطان بر فرزند انسان، اينچنين پايان مييابد.
@Strategy_gh
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔸فصل يازدهم
🔹دجاليت و تحريف
✅گفتيم كه رژيم ولايت فقيه يك ديكتاتوري ديني دجال و ضدبشر با خصيصه صدور ارتجاع و تروريسم تعريف ميشود.
با سرشت و كاركردهاي ضدبشري اين رژيم كموبيش آشنا هستيم. حالا ميخواهيم در مورد ابعاد باورنكردني دجاليت خميني و تحريف و دروغ در رژيم ولايت فقيه صحبت كنيم. اما اول صبركنيد كمي راجع بهمعني و سابقه تاريخي كلمه دجال بگويم:
کلمه دجال در لغت، صيغه مبالغه، برگرفته از دجل بهمعني دروغ و خدعه و نيرنگ است.
ميگويند «دجال» فردي است كه در آخر زمان ظهور ميكند. منتهاي فريب و رياكاري و تزوير و دروغگويي است. بسياري مردمان را ميفريبد. حق را باطل و باطل را حق جلوه ميدهد. جادوگر ماهري است كه با جنبل و جادو كار ميكند. يك چشم و يكسويهنگر يعني بسيار قشري و دگم است. جلو او ديوارهيي از اوهام و دود و آتش است و وعده ميدهد كه در پشت سر، نان و بركت بسيار همراه دارد. بر خري سوار است و ولايت دارد كه از هر موي آن آوايي افسونكننده برميخيزد و سرگينش، نقل و نبات جلوه ميكند.
مسيحيان دجال را «مسيح دروغين» ميخوانند چرا كه دشمن و ضدمسيح است اما خود را در جاي مسيح «روح خدا» معرفي ميكند. در رساله اول يوحنا «روح دجال» روحي است كه عيساي مجسم ر انكار كند «و آن دجال است».
دل بدو دادند ترسايان تمام
خود چه باشد قوت تقليد عام؟
در درون سينه مهرش كاشتند
نايب عيسيش ميپنداشتند
او بهسر دجال يك چشم لعين
اي خدا فريادرس، نعمَ المعين
مسلمانان دجال را «رأسالكفر»، سردمدار حقستيزي، ضد خدا و دشمن خدا ميدانند. گويي كه تجسم همان روح پليد شيطان است. در خبر است كه سرانجام قائم منتظَر، كه عيسي مسيح ياريكننده و ياور اوست، دجال را ازپادرميآورد و مهلت شيطان بر فرزند انسان، اينچنين پايان مييابد.
@Strategy_gh
✍️سند متنی:
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔸ماكياوليسم سياسي
🔹حالا بگذاريد از روايات و اخبار به حيطه سياست برويم.
✅در بحثهاي قبلي ديديم كه سلطنت و ولايت مطلقه فقيه كه در قانون اساسي اين رژيم هم واردشده، هيچ حد و مرزي نميشناسد.
خميني ميگفت اينكه در قانون اساسي واردشده تازه «بعضي شئونات وليفقيه است» و خامنهاي ميگفت اصلاً اكثريت مردم چه حقي دارند كه قانون اساسي را امضا و لازمالاجرا كنند؟ سرانجام آذري قمي هم ولايت فقيه را براي ما تعريف كرد كه حاكميت مطلق است بر دنيا و آنچه در دنياست «اعم از موجودات زميني و آسماني و جمادات و نباتات».
خميني همچنين تصريح كرد كه حكومت ميتواند قراردادهاي شرعي را هم كه خودش با مردم بسته است هرگاه بخواهد يكجانبه لغو كند و ميتواند از همه امور عبادي و غيرعبادي نيز چنانچه بر خلاف مصالح آن باشد، ممانعت كند. چرا كه حفظ حكومت و باقيماندن بر سرير قدرت «اَوجب واجبات» است.
واقعاً كه خميني و «اصل ولايت فقيه» بهلحاظ سياسي يكصدبار روي دست ماكياولي بلند شده است.
ماكياولي سياستمدار و نظريهپرداز ايتاليايي در قرن پانزدهم و شانزدهم ميلادي بود. كتاب مشهوري دارد بهنام «شهريار» كه در آن كسب قدرت سياسي و حفظ آن بههرقيمت را هدف فعاليت سياسي و كاركرد طبيعي زمامدار ميداند.
ماكياوليسم هرگونه رابطه بين اخلاق و سياست را قيچي ميكند. براي رسيدن بههدف استفاده از هر وسيلهيي را مجاز ميشناسد و صراحتاً ميگويد:
«زمامدار، اگر بخواهد باقي بماند و موفق باشد، نبايد از شرارت بهراسد و از آن بپرهيزد. زيرا بدون شرارت نگهداشت دولت ممكن نيست… براي داوري دربارة فرمانروا هيچ سنجه و مقياسي جز ميزان موفقيت سياسي و افزوني قدرت او وجود ندارد. فرمانروا براي دستيابي به قدرت و افزودن و نگهداشت آن مجاز است به هر عملي از زور و حيله و غدر و خيانت و نيرنگ و پيمانشكني دستزند»(دانشنامه سياسي-داريوش آشوري-صفحه296 چاپ چهاردهم 1386)».
اكنون خميني و خامنهاي و رژيمشان را بنگريد كه 500سال پس از ماكياولي بر ماكياوليسم خلّص سياسي عبا و عمامة ديني پوشانده و ميخواهند بهنام اسلام و نظام «مقدس» و «الهي»، آن را علاوه بر انسانها و مناسبات اجتماعي، بر موجودات زميني و آسماني و جمادات و نباتات هم، اعمال كنند.
@Strategy_gh
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔸ماكياوليسم سياسي
🔹حالا بگذاريد از روايات و اخبار به حيطه سياست برويم.
✅در بحثهاي قبلي ديديم كه سلطنت و ولايت مطلقه فقيه كه در قانون اساسي اين رژيم هم واردشده، هيچ حد و مرزي نميشناسد.
خميني ميگفت اينكه در قانون اساسي واردشده تازه «بعضي شئونات وليفقيه است» و خامنهاي ميگفت اصلاً اكثريت مردم چه حقي دارند كه قانون اساسي را امضا و لازمالاجرا كنند؟ سرانجام آذري قمي هم ولايت فقيه را براي ما تعريف كرد كه حاكميت مطلق است بر دنيا و آنچه در دنياست «اعم از موجودات زميني و آسماني و جمادات و نباتات».
خميني همچنين تصريح كرد كه حكومت ميتواند قراردادهاي شرعي را هم كه خودش با مردم بسته است هرگاه بخواهد يكجانبه لغو كند و ميتواند از همه امور عبادي و غيرعبادي نيز چنانچه بر خلاف مصالح آن باشد، ممانعت كند. چرا كه حفظ حكومت و باقيماندن بر سرير قدرت «اَوجب واجبات» است.
واقعاً كه خميني و «اصل ولايت فقيه» بهلحاظ سياسي يكصدبار روي دست ماكياولي بلند شده است.
ماكياولي سياستمدار و نظريهپرداز ايتاليايي در قرن پانزدهم و شانزدهم ميلادي بود. كتاب مشهوري دارد بهنام «شهريار» كه در آن كسب قدرت سياسي و حفظ آن بههرقيمت را هدف فعاليت سياسي و كاركرد طبيعي زمامدار ميداند.
ماكياوليسم هرگونه رابطه بين اخلاق و سياست را قيچي ميكند. براي رسيدن بههدف استفاده از هر وسيلهيي را مجاز ميشناسد و صراحتاً ميگويد:
«زمامدار، اگر بخواهد باقي بماند و موفق باشد، نبايد از شرارت بهراسد و از آن بپرهيزد. زيرا بدون شرارت نگهداشت دولت ممكن نيست… براي داوري دربارة فرمانروا هيچ سنجه و مقياسي جز ميزان موفقيت سياسي و افزوني قدرت او وجود ندارد. فرمانروا براي دستيابي به قدرت و افزودن و نگهداشت آن مجاز است به هر عملي از زور و حيله و غدر و خيانت و نيرنگ و پيمانشكني دستزند»(دانشنامه سياسي-داريوش آشوري-صفحه296 چاپ چهاردهم 1386)».
اكنون خميني و خامنهاي و رژيمشان را بنگريد كه 500سال پس از ماكياولي بر ماكياوليسم خلّص سياسي عبا و عمامة ديني پوشانده و ميخواهند بهنام اسلام و نظام «مقدس» و «الهي»، آن را علاوه بر انسانها و مناسبات اجتماعي، بر موجودات زميني و آسماني و جمادات و نباتات هم، اعمال كنند.
@Strategy_gh
✍️سند متنی:
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔸حق مردم بر حاكمیت
✅در صحبتهای قبلی گفتیم كه در آخرین ملاقات با خمینی در اردیبهشت سال58، من خطبة حضرت علی در نهج البلاغه در مورد حق مردم بر والی و حاكمیت را برایش خواندم و نتیجه گرفتم كه آزادی در محور و كانون خواستهای مردم در انقلاب ضدسلطنتی قرارداشت. او هم تایید كرد و همچنانكه دو روز بعد در مطبوعات هم منتشر شد، گفت: «اسلام بیش از هر چیز به آزادی عنایت دارد…»
و حالا به جملاتی از حضرت علی كه در زمان ایراد این خطبه در موضع حاكمیت و فرمانروایی بر سرزمینهای اسلامی از سند تا نیل یعنی از ایران بزرگ آن روزگار تا مصر و دروازههای مغرب عربی قرار داشت، گوش كنید تا روشن شود كه دجالیت و ماكیاولیسم سیاسی دارودسته خمینی و خامنه ای و دعوی حاكمیت یك جانبه و بی قیدوشرط آنها، ریشه در فرعونیت دارد. هیچ ربطی به اسلام و مسلمانی و تشیع علوی ندارد و در فرهنگ قرآن شرك محض است:
حق در هنگام وصف و سخن، فراخ ترین چیزها اما در كردار تنگ ترین و مشكل ترین است. كسی را بر دیگری حقی نیست مگر آنكه آن دیگری هم بر او حقی دارد كه این دو حق لازم و ملزوم یكدیگرند و بدون یكدیگر واجب و الزامآور نمی شوند. بالاترین و بزرگترین حقوقی كه خداوند منزّه واجب گردانیده حق والی و حكومت بر مردم و حق مردم بر حاكم است كه آن را نظامی برای الفت و پیوستگی ایشان و برای عزّت آیین شان قرارداده است. وضعیت و امور مردم درست و به سامان نمیشود مگر با درست شدن و شایسته شدن حكومت كننده، و حكومت كنندگان درست و شایسته نمی شوند مگر با ایستادگی و مقاومت مردم».
در میانه همین خطبه بود كه یكی از حاضران كه دگرگون شده و تاكنون چنین سخنانی از هیچ فرمانروایی نشنیده بود، برخاست و به تمجید علی پرداخت
@Strategy_gh
⚜️استراتژی قیام و سرنگونی⚜️
🔸حق مردم بر حاكمیت
✅در صحبتهای قبلی گفتیم كه در آخرین ملاقات با خمینی در اردیبهشت سال58، من خطبة حضرت علی در نهج البلاغه در مورد حق مردم بر والی و حاكمیت را برایش خواندم و نتیجه گرفتم كه آزادی در محور و كانون خواستهای مردم در انقلاب ضدسلطنتی قرارداشت. او هم تایید كرد و همچنانكه دو روز بعد در مطبوعات هم منتشر شد، گفت: «اسلام بیش از هر چیز به آزادی عنایت دارد…»
و حالا به جملاتی از حضرت علی كه در زمان ایراد این خطبه در موضع حاكمیت و فرمانروایی بر سرزمینهای اسلامی از سند تا نیل یعنی از ایران بزرگ آن روزگار تا مصر و دروازههای مغرب عربی قرار داشت، گوش كنید تا روشن شود كه دجالیت و ماكیاولیسم سیاسی دارودسته خمینی و خامنه ای و دعوی حاكمیت یك جانبه و بی قیدوشرط آنها، ریشه در فرعونیت دارد. هیچ ربطی به اسلام و مسلمانی و تشیع علوی ندارد و در فرهنگ قرآن شرك محض است:
حق در هنگام وصف و سخن، فراخ ترین چیزها اما در كردار تنگ ترین و مشكل ترین است. كسی را بر دیگری حقی نیست مگر آنكه آن دیگری هم بر او حقی دارد كه این دو حق لازم و ملزوم یكدیگرند و بدون یكدیگر واجب و الزامآور نمی شوند. بالاترین و بزرگترین حقوقی كه خداوند منزّه واجب گردانیده حق والی و حكومت بر مردم و حق مردم بر حاكم است كه آن را نظامی برای الفت و پیوستگی ایشان و برای عزّت آیین شان قرارداده است. وضعیت و امور مردم درست و به سامان نمیشود مگر با درست شدن و شایسته شدن حكومت كننده، و حكومت كنندگان درست و شایسته نمی شوند مگر با ایستادگی و مقاومت مردم».
در میانه همین خطبه بود كه یكی از حاضران كه دگرگون شده و تاكنون چنین سخنانی از هیچ فرمانروایی نشنیده بود، برخاست و به تمجید علی پرداخت
@Strategy_gh
✅ «از سخیف ترین حالات حكومت كنندگان نزد مردم صالح این است كه به آنها گمان خودستایی و فخرفروشی برند و كردارشان را حمل بر كبر و خودخواهی كنند. همانا كراهت دارم كه حتی به گمان شما راه یابد كه ستودن و ستایش از خود را دوست میدارم. شكر خدا كه چنین نیست اما اگر همچنین بود، برای خاكسارشدن در نزد خدای منزه از آنچه او از عظمت و كبریا به آن سزاوارتر است، دوری می جستم. شاید كه مردمی ثنای بعد از بلا و ستایش پس از آزمایش و كوشش را بپسندند و شیرین بدانند. اما مرا به خاطر پسزدن هوای نفس خودم به سوی خدا و به سوی شما به نیكی نستایید تا از بقیه حقوقی كه از ادای آنها فارغ نشده ام، و از وظایفی كه باید به اجرا دربیاورم، بازنمانم.
پس مبادا با من آنچنان سخن بگویید كه با جباران و مستبدان صحبت میشود. مبادا با من همان خویشتنداری را به خرج دهید كه در سخن گفتن با حكام غضب كرده مراعات میكنند. به چاپلوسی و ظاهرسازی با من رفتارنكنید. مپندارید كه شنیدن حرف حق برایم سنگین و دشوار است و درصدد بزرگداشتن نفس خویشتنم. چرا كه اگر گفتن حرف حق و دعوت به عدل بر كسی گران آید، پس عمل به آن برای او بسا سنگین ترخواهد بود. پس، از گفتن حق و مشورت به عدل، با من خودداری نكنید. زیرا من خود را برتر از خطا نمیدانم و از آن در كار خود ایمن و مصون نیستم مگر آنكه خدا مرا از نفس خود در امان دارد و كفایت كند كه او بیش از خودم بر من توانایی و مالكیت دارد
@Strategy_gh
پس مبادا با من آنچنان سخن بگویید كه با جباران و مستبدان صحبت میشود. مبادا با من همان خویشتنداری را به خرج دهید كه در سخن گفتن با حكام غضب كرده مراعات میكنند. به چاپلوسی و ظاهرسازی با من رفتارنكنید. مپندارید كه شنیدن حرف حق برایم سنگین و دشوار است و درصدد بزرگداشتن نفس خویشتنم. چرا كه اگر گفتن حرف حق و دعوت به عدل بر كسی گران آید، پس عمل به آن برای او بسا سنگین ترخواهد بود. پس، از گفتن حق و مشورت به عدل، با من خودداری نكنید. زیرا من خود را برتر از خطا نمیدانم و از آن در كار خود ایمن و مصون نیستم مگر آنكه خدا مرا از نفس خود در امان دارد و كفایت كند كه او بیش از خودم بر من توانایی و مالكیت دارد
@Strategy_gh
✅جز این نیست كه هم من و هم شما بندگان پروردگاری هستیم كه جز او خدایی نیست… اوست كه مالك و حكمران وجود ماست در آنچه كه خود بر آن تملك و حاكمیتی نداریم. اوست كه مارا از دنیای جاهلیت و ظلمت كه در آن بودیم به جانب آنچه خیر و صلاح ماست بیرون كشید، پس از گمراهی، ما را هدایت كردو پس از نابینایی، به ما چشم بصیرت بخشید».
آیا برایتان روشن است كه این حق حاكمیت انحصاری و یك جانبه كه خمینی و آخوندهای هم مسلك او برای خود بر انسان و بر موجودات زمینی و آسمانی و جمادات و نباتات قائلند، تا كجا شرك آمیز و زبان درازی و دست درازی در حیطه حاكمیت و مالكیت خداست؟ قل اللَّهمَّ مَالكَ الملك…
این را هم بگویم كه وقتی در آخرین دیدار با خمینی به این عبارات از همین خطبه حضرت علی رسیده بودم كه با من مانند جباران و مستبدین سخن نگویید و زبان به مداهنه نگشایید، احساس كردم كه دیگر كاسة صبر خمینی لبریز و به حالت انفجاری نزدیك میشود
@Strategy_gh
آیا برایتان روشن است كه این حق حاكمیت انحصاری و یك جانبه كه خمینی و آخوندهای هم مسلك او برای خود بر انسان و بر موجودات زمینی و آسمانی و جمادات و نباتات قائلند، تا كجا شرك آمیز و زبان درازی و دست درازی در حیطه حاكمیت و مالكیت خداست؟ قل اللَّهمَّ مَالكَ الملك…
این را هم بگویم كه وقتی در آخرین دیدار با خمینی به این عبارات از همین خطبه حضرت علی رسیده بودم كه با من مانند جباران و مستبدین سخن نگویید و زبان به مداهنه نگشایید، احساس كردم كه دیگر كاسة صبر خمینی لبریز و به حالت انفجاری نزدیك میشود
@Strategy_gh