ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار

ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار

#حافظ_شیرازی

فروزان باد
افتاب
خانه ي دلتان
💞☀️🌅

#شاه_نعمت_الله_ولی

زلفش بگشود و داد بر باد
زان بوی نسیم صبح خوشبوست
خورشید جمال او برآمد
عالم همه نور طلعت اوست

💐🏞💐🏞💐🏞💐🏞

صبح و طلوعي
جديد
از واپسين روزهاي بهاري
بر
دوستان پرمهر وگرامي
خجسته
🌷🍃🌸

خلخالی از بوسه می‌بستم به پایت
اگر اینجا بودی
و طعم تازه می‌گرفت زندگی‌ام
با دو شاه بلوط چشمانت ...

اگر اینجا بودی
تقویم رومیزی‌‌ام را دور می‌انداختم
و می‌گذاشتم ساعت دیواری به خواب رود
پس میزان می‌کردم زندگی‌ام را
با نفس‌های تو
و هیچ عزا و عید و جمعه‌ای تعطیل نمی‌کرد
علاقه ی مرا ...

#یغما_گلرویی

صبحتون مزین به نگاه نوازنده ی خورشید و لبریز از تصدیق بهشت و اذوقه ایی از مهر در زادگاه احساس....👌💞

بانگ خروس از سرای دوست برآمد
خیز و صفا کن که مژده سحر آمد
چشم تو روشن
باغ تو آباد
دست‌مریزاد!
همّت حافظ به همره تو که آخر
دست به کاری زدی و غصّه سر آمد ...

#هوشنگ_ابتهاج

صبح
و
خورشيد دلتان
تابان
پرجو شش باد
رودخانه ي زندگي تان

💐🏞💐

چو دردست است
رودی خوش
بزن مطرب
سرودی خوش

که دست افشان
غزل خوانیم
و پاکوبان
سر اندازیم

#حافظ

صبحتان آكنده
ازگلهاي نسرين
چاي مهرتان
دم نوش پگاهتان
روزگارانتان شيرين.....
🌹🍃

و من به یادت ای دیار روشنی
کنار این دریچه‌ها
دلم هوای آفتاب می‌کند



#سیاوش_کسرایی

فراموش کن
مسلسل را
مرگ را
و به ماجرای زنبوری بیاندیش
که در میانه‌ی میدان مین
به جستجوی شاخه گلی‌ست...



#گروس_عبدالملکیان

‎یادم هست پیش از ازدواجم، مدتی با همسرم هم‌کار بودم. فضای کار باعث شده بود که او از شخصیت و اطلاعات من خوشش بیآید. ناگفته هم نماند؛ خودم هم بدم نمی‌آمد که او این قدر شیفته‌ی یک آدم فراواقعی و به قول خودش عجیب و غریب شده
‌‎ما با هم ازدواج کردیم. سال اول را پشت سر گذاشتیم و مثل همه‌ی زن و شوهرهای دیگر، بالاخره یک روزی دعوای سختی با هم کردیم. در آن دعوا چیزی از همسرم شنیدم که حالا بعد از جدایی‌مان، چراغ راه آینده‌ی رفتاری‌ام شده! او گفت: من رو باش که خیال می‌کردم تو چه آدم بزرگ و خاصی هستی! ولی می‌بینم الآن هیچ‌چی نیستی!... یه آدم معمولی!

‌‎امروز که دقت می‌کنم، می‌بینم تقریبا همه‌ی ما در طول زندگی، به لحظه‌ای می‌رسیم که آدم‌های خاص و افسانه‌ای‌مان، تبدیل به آدمی واقعی و معمولی می‌شوند. و درست در همان لحظه، آن آدمی که همیشه برای‌مان بُت بوده، به طرز دهشتناکی خُرد و خاکشیر خواهد شد.
‌‎ما اغلب دوست داریم از کسانی که خوش‌مان می‌آید، بُت درست کنیم و از آن‌ها «اَبَر انسان» بسازیم. و وقتی آن شخصیت ابرانسانی تبدیل به یک انسان عادی شد، از او متنفر شویم. به یک دلداده‌ی شیفته باید گفت: کسی که تو امروز در بهترین لباس و عطر و قیافه می‌بینی، در خلوتش، یک شامپانزه‌ی تمام‌عیار می‌شود! تو با یک آدم معمولی طرفی، نه یک ابرقهرمان سوپراستار!
‌‎همه‌ی ما آدمیم، آدم‌های خیلی معمولی.

نقل قول از #دالتون_ترومبو
‌‎فیلم‌نامه‌نویس و نویسنده

سخن روز....💞

من فقط یکبار مسافر این جهانم .
هر کار نیکی که بتوانم برای
هرکسی یا هر موجودی که باشد
انجام میدهم .
خدای من
مگذار که از آن غفلت نمایم .
چون دیگر از این مسیر عبور نخواهم کرد.

#بیل_ویلسون

مردم به طور کلی ترجیح میدهند بمیرند تا عفو کنند.
تا این اندازه سخت است.
اگر خداوند به زبان ساده میگفت: من به تو حق انتخاب میدهم، ببخشای یا بمیر!
خیلی از مردم میرفتند تا تابوتهایشان را سفارش دهند

"سومانک کید"

ببخشيم تا خدايمان ببخشايد.....👌🌷

آدمای زیادی میان تو زندگیتون و میرن، اما فقط دوستای واقعی رو قلبتون تاثیر میذارن


👌💞🌷

به عقیده خیام هر کس که در این دنیا بتواند شاد زندگی کند و از زندگیش لذت ببرد، به طور حتم بعد از مرگش نیز در بهشت خواهد بود. زیرا کسی که زندگی شادی داشته باشد به طور طبیعی نه به کسی ظلم می کند و نه تفکرات منفی نسبت به دیگران دارد.

پس دنیا و آخرتش برای او بهشت خواهد بود. بنابراین نباید زندگی را به خود سخت گرفت.

گردون نگری ز قد فرسوده ماست
جیحون اثری ز اشک پالوده ماست

دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست
فردوس دمی ز وقت آسوده ماست

خیام👌🌷

دلگیر این پنجشنبه های
خاموش است،
که سنگ های بی جان
پناه دلتنگیمان می شوند!
و غمگین درد دل هایی ست
که بی جواب می مانند؛
و تنها پدر ومادرانی هستند
که در انتظار دیدار
فرزندانشان می سوزند؛
چه خفته در خاک
و چه چشم مانده در راه...
کاش نگاهشان را
تا هستند دریابیم
که سنگ سرد احساس ندارد!

#براي شادي روح اسمانيها صلوات و فاتحه 🍃

فرا می‌خوانم فرشته ها را
به پایکوبی جشن آرزوها
به هنگام
سایش دستهایم به سایه ی دستانت

اینگونه که در من
مستانه میرقصد،
تکرار رویای آغوشت...

#الهه_محقق
عصرتون زيبا مهربونا💞

دلم از این بعدازظهر های آخر خرداد می‌خواهد
آفتاب داغ باشد و اتاق بوی نم کولر آبی بدهد
از این فرش های قرمز و صمیمی دلم می‌خواهد که تا عصر روی پرزهای نرم‌اش دراز بکشم و نقش و نگارهایش بپیچد توی هم و توی رویاهایم، با رویاها بروم تا جایی که در واقعیت، مرزهای ناممکن دارد. دلم هندوانه خنک و لباس راحتی و پخش و‌پلا شدن اهل خانه دور این اتاق را می‌خواهد، صدای بازی بچه هایی که موفق شده‌اند از دست مادر فرار کنند و ظهر نخوابند، باد گرم خردادی بوزد و رایحه نرم پیچ های امین‌الدوله را بیاورد توی خواب و بیداری‌ام... خلسه خوب خواب و بیداری...
🌷👌

ﺧﺪﺍﻳﺎ
ﻫﻤﻴﻦ ﮐﻪ ﺣﺎﻝ عزیزانم ﺧﻮﺏ باشد
ﻭﻟﺒﺨﻨﺪﺷﻴﺮﻳﻦ
ﺑﺮﻟﺒﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑﺮﺍﻳﻢ ﮐﺎﻓﻲ ﺳﺖ.
خدایا
ﺩﺭهمه لحظات ﺁﻧﻬﺎﺭﺍ
ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎنی هایت ﻣﻴﺴﭙﺎﺭﻡ

عزيزان شبتون بخیر💜