دست مرا بگیر
با تو می خواهم برخیزم
تو رستاخیز حیات منی…
#احمد_شاملو
من به فرداهای نو
به آبی آسمان
به سبزی نگاه باران
من به روزی که دوباره
کوچهها میخندند
به آغازی بر یک پایان
یقین دارم
زندگی بر مدار
"امید" میچرخد...!
@Ssahebdeelan
با تو می خواهم برخیزم
تو رستاخیز حیات منی…
#احمد_شاملو
من به فرداهای نو
به آبی آسمان
به سبزی نگاه باران
من به روزی که دوباره
کوچهها میخندند
به آغازی بر یک پایان
یقین دارم
زندگی بر مدار
"امید" میچرخد...!
@Ssahebdeelan
من
برمیخیزم!
چراغی در دست،
چراغی در دلم.
زنگارِ روحم را صیقل میزنم.
آینهیی برابرِ آینهات میگذارم
تا با تو
ابدیتی بسازم.
#احمد_شاملو
🌸🍃🌷
برمیخیزم!
چراغی در دست،
چراغی در دلم.
زنگارِ روحم را صیقل میزنم.
آینهیی برابرِ آینهات میگذارم
تا با تو
ابدیتی بسازم.
#احمد_شاملو
🌸🍃🌷
شب
از سایهها و
غریوِ دریا سرشار است
زیباتر شبی براى دوستداشتن؛؛؛
با چشمانِ تو مرا به الماسِ ستارهها نیازى نیست ...
#احمد_شاملو
از سایهها و
غریوِ دریا سرشار است
زیباتر شبی براى دوستداشتن؛؛؛
با چشمانِ تو مرا به الماسِ ستارهها نیازى نیست ...
#احمد_شاملو
تارهای بیکوک و
کمانِ بادِ ولنگار
باران را
گو بیآهنگ ببار!
غبارآلوده، از جهان
تصویری باژگونه در آبگینهی بیقرار
باران را
گو بیمقصود ببار!
لبخندِ بیصدای صد هزار حباب
در فرار
باران را
گو به ریشخند ببار!
چون تارها کشیده و کمانکشِ باد آزمودهتر شود
و نجوای بیکوک به ملال انجامد،
باران را رها کن و
خاک را بگذار
تا با همه گلویش
سبز بخواند
باران را اکنون
گو بازیگوشانه ببار!
#احمد_شاملو
کمانِ بادِ ولنگار
باران را
گو بیآهنگ ببار!
غبارآلوده، از جهان
تصویری باژگونه در آبگینهی بیقرار
باران را
گو بیمقصود ببار!
لبخندِ بیصدای صد هزار حباب
در فرار
باران را
گو به ریشخند ببار!
چون تارها کشیده و کمانکشِ باد آزمودهتر شود
و نجوای بیکوک به ملال انجامد،
باران را رها کن و
خاک را بگذار
تا با همه گلویش
سبز بخواند
باران را اکنون
گو بازیگوشانه ببار!
#احمد_شاملو
با چشمها
ز حیرتِ این صبحِ نابهجای
خشکیده بر دریچهٔ خورشید چارتاق
بر تارکِ سپیدهٔ این روزِ پا به زای،
دستانِ بستهام را
آزاد کردم از
زنجیرهایِ خواب...
#احمد_شاملو
#زادروز_۲۱آذر
ز حیرتِ این صبحِ نابهجای
خشکیده بر دریچهٔ خورشید چارتاق
بر تارکِ سپیدهٔ این روزِ پا به زای،
دستانِ بستهام را
آزاد کردم از
زنجیرهایِ خواب...
#احمد_شاملو
#زادروز_۲۱آذر