هر روز شبیه یک چیزم
اما ســـرخ

دیروز شمعدانی شده بودم
لب پنجره رو به دستان تو

امروز صبح ماهی بودم
هارمونی زیبایی بود
گلدان و پولک

امشب به گمانم یک تکه ابر شوم
حل شوم در خلسه ی نگاه تو

هی من ببارم
هی تو تماشا کنی...

#لیلی_موذنی

شبتون ارام 🌷👌

💜خدایا
دستانمان خالیست
اما دلمان قرصه
چون تو هستی
به تو توکل میکنیم و
اطمینان داریم به قدرتت
دلخوشیم به بودنت
که تنهایمان نمیگذاری
بیشتر از همیشه مراقبمان باش

شبتون در پناه خـدا 💞

ای کلید در گنجینه اسرار ازل
عقل دیوانه گنجی که به ویرانه تست


شمع من دور تو گردم به کاخ شب وصل
هر که توفیق پری یافته پروانه تست

#شهریار

#شبتون بهشت

صفت چراغ داری چو به خانه شب درآیی

همه خانه نور گیرد زِ فروغ روشنایی!

#مولانا
🌾🌿🌾

#خداوندا
از برای تو نوشتن سخت دشوار است
قلم دشوار میچرخد
لیڪ
دفتر من پر ز این دشوار چرخش هاست
و رد تو
رد پایڪوبیهات در رقص قلم پیداست...
خدای من...تمام من ...
و این بار خواهم نوشت
جایت در قبلم محڪم است
ڪه جز تو پناهی نیست...

ثانیه هایمان را با یادت متبرک گردان

موزیک پایانے امشب ♥️🌙
‌‌‌
مهم نیست
چقدر شب تاریڪ است
خورشید
دوباره طلوع خواهد ڪرد

مهم نیست
چقدر اندوهت عمیق است
دلت ڪه به نور خدا روشن باشد
قلبت دوباره لبخند خواهد زد
شبتان آرام و در پناه خدا ... 🌙
‌

هله من مطرب عشقـم
دگران مطــرب زر

دف من دفتر عشق و
دف ایشان دف‌تر...

#مولانا

سلام مهربانان
یه روز خوب یه حس خوب
یه تن سالم
یه روح آرام و بزرگ
آرزوی قلبی من براى شما
روزتون پرازعشق و زیبایی
🍃

#نرگس_صرافیان_طوفان

خدایا !
امروز دلم هوای با کسی حرف زدن دارد
هوای گرفتنِ دستانی که سرد نیست
و جا شدن توی آغوشی که تا همیشه سهم من باشد !
گلویم پر است از دوستت دارم های مهار شده
و بغض هایی که انکار کرده ام
باید اعتراف کنم
باید به زبان بیاورم
باید دیوانه وار، عاشقِ کسی باشم
اما نمی توانم ...
غیر از تو با هیچکس نمی توانم !
کاش آدم ها شبیه به تو بودند ،
همیشه آدم را دوست داشتند
همیشه یکجور می ماندند
و می شد تا آخرِ دنیا عاشقشان بود و پشیمان نشد !
خدایا حوصله ی حرف زدن داری ؟
دلم گرفته ...
می خواهم برای قدم زدن و صرف یک فنجان قهوه ی داغ، دعوتت کنم
قبول می کنی ؟!

ای سحرخیزتر از صبح .!
بیَفشان مویت

که نسیم از دَم ِ گیسوی تو
جان می گیرد .....

#مریم_رضایی_حامی

عزيزان روز تون پرازمعجزه
صندوقچه آرزوهایم
رابرایتان
پرکرده ام از
سبدسبدخوشبختی
قطارقطارسلامتی
ونفس نفس
عطرویادخداکه هرلحظه
درکنارتون باشه....👌🌷

‌ نسیم صبح منی چون زخواب برخیزی
پرازشکوفه وشادی زشورلبریزی
تومثل دشت شقایق لطیف وچشم نواز
ومثل باغ پراز اطلسی دل انگیزی
به چشم وچهره و قامت یگانه ای درشهر
تودرمیان عروسان عروس تبریزی
زشوق وحسن حضورت لبم پرازغزلست
تومثل نم نم باران ترانه میریزی
به باغ سردوخزان دیده محبت و عشق
توهمچورویش گلهای سرخ پاییزی
بهارهم که نباشد من از شکوفه پرم
به فصلهای دل من تو گل میاویزی

#امیرذاکر

یڪ صبح، بی سلام باشد
قهقهہ ی مستانہ ی دلم،
لبخندهای تو
بہ هجای عشق، می ڪشاند مرا ...
باز هم چلچلہ ها
بہ پرواز درآمدند ...
برڪہ ی خیالم، آبی ست
ایوان دلم، از نامت فرش شده
منتظرم،
گام بگذاری روی چشمانم
وقتی ڪہ می گویی؛ صبحت به خیر...

#عرفان‌‌یزدانی

زیباتر از نیلوفران آبی صبحگاه
می شکوفی
وگرمتراز تراوش پرمهر آفتاب میتابی
صبح از سپیدگاه گریبانت
می خندد
ومن
در کنار لبانت
هرروز
عاشقانه می‌خوانم


#امیرذاکر

ای که به لطف و دلبری از دو جهان زیاده‌ای
ای که چو آفتاب و مه دست کرم گشاده‌ای

صبح که آفتاب خود سر نزده‌ست از زمین
جام جهان نمای را بر کف جان نهاده‌ای


#مولانا

چه سال های پر افتابی خواهد امد
پرنده ها و گل ها می ایند
باید کلاهم را به احترام افتابگردان ها بردارم....



#سعید_سلطانپور

می خواهم عاشق شوم ...
تا دنیا را تبدیل به پرتقال کنم

و آفتاب را بدل به
فانوسی برنجی

می خواهم عاشق شوم ...

تا پایان دهم

پلیس را... مرزها را... بیرق ها را
زبان ها را... رنگ ها را... نژادها را

محبوب من، می خواهم تنها برای یک روز
دنیا را بگردانم
تا جمهوری احساس را بنا کنم.

«نزار قباني

دستـانت
عطـر مریـم می‌داد!
و نڪَاهت
اعتـراف عشـق بود
هـر بار ڪہ خـدا نامـت را
بر زبانـم می‌ریخت!
تـو را می‌بوسیـدم
خدا بیشتـر دوستت داشت
رفتی
مـن نڪَاه ڪردم
آسمـان سـراغ ابـرها‌ رفت!
میـان این شهـر عشـق را ڪَم ڪردم!
وقتی شانہ‌هایم را
باران خیـس می‌ڪرد ...


#عرفان_یزدانی