صاحبدلان
12.5K subscribers
32.6K photos
2.93K videos
56 files
2.39K links
Download Telegram
Forwarded from زمستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام مهربانان امروزتان سبز وزیبا
هرکجاهستين
سهمِ امروزتان یه بغل
شادی وآرامش
با لبخند به
استقبال زیباییهای
زندگی بروید
لحظه لحظه ی زندگیتون
پرازنغمه خوش عشق

روزتون بهترین🍃🌺🍃
تا سرو قبا پوش تو را دیده ام امروز
در پیرهن از ذوق نگنجیده ام امروز

من‌دانم و دل،غیر چه داند که در این بزم
از طرز نگاه تو چه فهمیده ام امروز

تا باد صبا پیچ سر زلف تو وا کرد
بر خود چو سر زلف تو پیچیده ام امروز

#شیخ_بهایی


صبحتون سرمست از عطر گل یاس
بزیبایی عـشق
و بوسعت تبســم زندگی🌹
در زلال لاجوردين سحرگاھی
پیش از آنی كه شوند از خواب خوش بیدار
مرغ يا ماھی
من در ايوان سرای خويشتن
تشنه كامی خسته را مانم درست
جان به در برده ز صحراھای وھم آلود خواب

تن برون آورده از چنگ ھیولاھای شب
دور مانده قرن‌ھا و قرن‌ھا از آفتاب
پیش چشمم آسمان دريای گوھربار
از شراب زندگی بخشنده‌ای سرشار

دستها را می‌گشايم می‌گشايم بیشتر
آسمان را چون قدح در دست می‌گیرم
و آن زلال ناب را سر می‌كشم
سر می‌كشم تا قطره آخر
مي‌شوم از روشنی سیراب
نور اينك در رگهای من جاری است
آه اگر فريادم از اين خانه تا كوی و گذر می‌رفت
بانگ برمی‌داشتم
ای خفتگان ھنگام بیداری است

#فریدون_مشیری
به یاد آن گذشته - مرضيه
@World_Music2017
تصنیف خاطره انگیز "به یاد آن گذشته" با صدای زنده یاد بانو
#مرضيه
آهنگ: #حبیب_الله_بدیعی
ترانه: #معینی_کرمانشاهي
🌹
چه فرقی می کند که امروز ؛
طولانی ترین روزِ سال باشد ،
یا کوتاه ترینش ؟!
گرم ترینش باشد ،
یا سرد ترینش ؟!
عید باشد ،
یا یک روزِ معمولی ؟!
آدمی که بخواهد شاد باشد ؛
دنبالِ بهانه نمی گردد ،
و کاری به تقویم و مناسبت ها ندارد ...
بی دلیل و بی مناسبت ،
می خندد و با درخششِ چشمانش ؛
امید را به دل هایِ خسته و نا امید ، تزریق می کند ...
آدمِ هایِ مثبت را دوست دارم ،
آدم هایی که غصه هایشان را برایِ خودشان نگه می دارند ،
و لبخندشان را تویِ خیابان هایِ شهر ؛
حراج می کنند ،
آدم هایی امن و آرام و خواستنی ؛
که دریچه ی نگاهشان ؛
به بالاترین قسمتِ کائنات ؛
راه دارد ...

#نرگس_صرافیان_طوفان
محبوبم!
تو یکی!
من هم با تو " یک " شده‌ام.
هر چندبار که تو را و خودم را می‌شمارم، همه، یک است.
یک، عدد قُدسی است.
عدد دوست‌داشتن،
عدد دانایی و عشق است.
اعداد، خلاصهٔ آئین دلبری هستند...

محمد_صالح_علاء
من انتخاب کرده ام شاد باشم ...
حتی وقتی هیچ چیز آن طور که می خواهم نیست ،
حتی در اوجِ مشکلاتم ...
من یاد گرفته ام در دلِ بدترین اتفاقات هم بگردم و
بهانه ای برایِ لبخند ، پیداکنم ...
من یاد گرفته ام بخندم ،
حتی وقتی دلیلی برایِ خندیدن نیست ...
آدمِ بی غمی نیستم ،
من هم دلم می گیرد !
اما نه منتظرِ کسی می مانم که آرامم کند ،
نه در انتظارِ دستی ، که از راه برسد ،
و نوازشم کند ...
نیازی به دلسوزیِ هیچ کس ندارم !
من خوب کردنِ حالِ خودم را بلد شده ام ...
و قوی بودن را ؛
به تمامِ کنار کشیدن و منتظر ماندن ها ترجیح داده ام !

#نرگس_صرافیان_طوفان
Audio
گل مینای جوان
#سعید_سلطانپور
‍ زمانی که من بیست سالم بود، وقتی دل می‌باختی، نه موبایلی در کار بود، نه اینترنتی، نه هیچ ابزار مدرن دیگری.
یادم می‌آید تمام ابزار ارتباطی منحصر می‌شد به تلفنهای گاه و بیگاه و نامه‌های واقعی روی کاغذ‌های واقعی که بوی خاص آدم نویسنده‌اش را با خود داشتند، منحصر به فرد بودند.
عاشقی انتظار داشت، صبوری می‌طلبید و آدم قدر یک لحظه شنیدن صدای معشوقش را می‌دانست...
اصلا یک مکالمه ساده از بس دور از دسترس بود بعضی وقتها، می‌توانست هفته‌ات را بسازد.
تکنولوژی همه چیز را آسان کرده و این آسانی با خودش توقع سهولت آورده، ارتباط آسان انگار ما را متوقع کرده به آسانی به دست بیاوریم، عجول باشیم و کم طاقت. تناقض همین جاست: آنچه سهل است ارتباط با آدم دیگریست نه روحش، شناختش و داشتنش.
تکنولوژی نمی‌تواند از روح انسان راز زدایی کند. عشق هنوز و احتمالا تا همیشه، یک راز است. راز، طاقت می‌خواهد؛ طاقت، صبر؛ صبر، امید؛ امید، رویاپردازی؛ رویاپردازی، فاصله
و تکنولوژی دشمن فاصله است.
آدمها آسان نیستند، ما بد عادت شده‌ایم. عشق شاید تنها دریچه هنوز باز جهان است که حرمت راز را به ما یاداوری می‌کند. در دنیایی آسان، عشق عزیزترین دشوار جهان است، آخرین سنگر شاید...
و من ...
دختر سبز بهار بودم ؛
در خنکای نسیم موسم شمال
درون عطر رزهای رنگارنگ و زیبا
نسترن ها و نیلوفرهای دلباخته
وَ جوانه های نهالی عاشق...
در لای لای شاهرگ درخت سبزی تنومند ،
استوار و سر به فلک کشیده

در نفس های جنگلی بی انتها و مه آلود
در جلگه هایی سبز و آبرفتی
درون ژرف دریایی آرام
و اعماق اقیانوسی بی انتها

در آغوش لاله های واژگون دشت
در گندمزاری وسیع و جالیزی لبریز از
عطر هنداوانه و..........
در عطر و بوی شالیزارهای سبز شمال
در سبزه زار دامنه ی کوهی برافراشته
در شگرف برفهایی که بر سر قله ها آب
میشد

در آسمان ساکت و آرام شبهای کویر
در رودخانه ای روان پر از ماهیان قرمز
دلداده و دل بسته به رود
در بغض گلو گیر شبانگاهی
وَ نهایت چشمهای ابری و باران زا
و تو...
ای تمام من...
مرا بنگر و بنوش!
که به جهانم
خوش آمدی

#بهاره_حسین_زاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کار زیبای پزشک در یکی از بیمارستان دولتی تبریز
دکتر نوید مدینه ای، متخصص قلب در بیمارستان شهید مدنی تبریز چند روز بعد از انجام عمل جراحی با حضور در اتاق بستری بیمار برای بالا بردن روحیه وی اقدام به اوازخوانی کرد.
گفته میشود بیمار فوق از اهالی یکی از شهرستانها بوده و در چند روز گذشته تنها و حتی بدون همراه در بیمارستان بستری بوده است


گر طبیبانه بیایی به سر بالینم
به دو عالم ندهم لذت بیماری را
هر شب
بدون هیچ اطمینانی
از بیدار شدنمان
به خواب می رویم
اما با این حال برای فردا
برنامه می ریزیم
این یعنی امید ...

زندگیتون
پر از امیـــد و آرزو
شبتان خوش و در پناه حق

🍃🌷👌🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خدایا
دفتر خرداد بسته شد
از تو میخواهم
دفتر تیرمـاه را
با زیباترین رنگ قلمت
برای دوستانم
بنویسی از خوبیها
و خط بزنی
تمام غمهایشان را

آمیـن🙏
Forwarded from زمستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‌تا باغ گلستان جمال تو دیده‌ایم
چون سرو سربلند و زبانور چو سوسنیم

بر گلشن زمانه برو آتشی بزن
زیرا ز عشق روی تو زان سوی گلشنیم

#مولانا

سلام مهربانان
صبح اولین روز از ماه داغ تیروفصل گرم تابستان و اولین روزهفتتون بخیرو شاااادی
آرزو میکنم امروز روزی رویایی و سراسر عشق و محبت و مهربرای تک تک شما عزیزان باشه و دلهای اقیانوسیتون بدور از هر رنج و اندوهی سراینده ی نغمه های عاشقانه

صبحتون زیبا عزيزان💞
دراین بازار عطاران مرو هرسو چو بی‌کاران
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد

ترازو گرنداری پس تورا زو رهزند هرکس
یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد

مولانا

💞ياران جان صبح تابستونيتون بخير
لحظه ‌لحظه‌ هايتان ....
پر از ترانه‌ی قشنگ "عشق "
و دست‌ هايتان
پر از شکوفه‌های "دوستی"
🍃🌸🍃👌🌸🍃
سرمست دل از رایحهٔ باد صبا شد
در دشت و دمن
عطر خوش عشق رها شد
چون یاد تو از خاطرم
آرام گذر کرد
گل کرد دلم ،
پنجرهٔ باغ خدا شد

#محسن_خانچی

عزيزان
روز و روزگارتون پرمهر💞
تو نه عطر گندم شالیزار می‌دهی
نه عطر نان داغ
نه بوی خاک باران خورده
نه عطر یک فنجان قهوه‌ی داغ و
نه عطر خشکیده برگ های پائیزی!
بوی شکوفه های تازه سر درآورده از درختان را هم نمی‌دهی.
تو عطر خودت را داری
عطر لبخندها و حرف هایت
عطر مهربانی هایت
عطر چشمانی که همیشه آرام است
فکر کنم، روزی هم بیاید
که مردم به جای خاک باران خورده و
بهار و شکلات داغ بگویند:
یک شهر همه دیوانه‌ی عطر لبخندهای او شده است...

روزتون زيبا 💞