صاحبدلان
11.7K subscribers
32.8K photos
2.96K videos
56 files
2.39K links
Download Telegram
چو سحرگاه ز گلشن
مه عیار برآمد
چه بسی نعره مستان که ز گلزار برآمد

ز رخ ماه خصالش
ز لطیفی وصالش
همه را بخت فزون شد همه را کار برآمد


#مولانا

درودتان
سایبانی از صداقت به وسعت ساحل شقایق ها بر سیمای صبحتان مبارک ...
🌷🌱
@Ssahebdeelan
روی نگاهت نشسته ام!
پلک بگشا
صبح،
در چشمان زیبای‌ تو اتّفاق می افتد!
تو می درخشی یا خورشید،
که من این همه
محو زیبایی ات شده ام؟!
من صبحدم توام، بر نگاه غزل فامت ...


#عرفان_یزدانی
به نگاه تو سلام 😍
🌱🌷
@Ssahebdeelan
حال ما کجا دانند اهالیِ شهر
که تن و پیراهنم
در هوای خُنَکِ چشمانت
بِسان بادبادکی
پرواز و پَر باز میکنند

کنار منی
که سهراب میخوانم
که هم لحظه ی بارانم
که عاشق و سرزنده و سامانم
که هر صبح
از پنجره ی امیدم میتابی
که خورشید منی جانا...

#علی_سلطانی
صبحتون دلچسب، به لطافت گل 🤍

🌱🌷
@Ssahebdeelan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آید خیز
دلق آلوده صوفی به می ناب بشوی

سفله طبع است جهان بر کرمش تکیه مکن
ای جهان دیده ثبات قدم از سفله مجوی

دو نصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر
از در عیش درآ و به ره عیب مپوی

گفتی از حافظ ما بوی ریا می‌آید
آفرین بر نفست باد که خوش بردی بوی

#حافظ
#علی_قمصری
@Ssahebdeelan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برو به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند

#حافظ


درود بر آنهايی که وجودشان از غم این دنیا می کاهد...🩶
#روزت_قشنگ_رفیق

@Ssahebdeelan
اگر بتوانم
دلی را از شکستن باز دارم
بیهوده نزیسته‌ام.
اگر بتوانم رنجی را بکاهم
یا دردی را مرهم نهم
یا مرغکی رنجور را
به آشیانه باز آورم
حاشا حاشا، که بیهوده نزیسته‌ام.

#امیلی_دیکنسون

@Ssahebdeelan
.
.
می خواهم چشمانم را ببندم به مقصد رهایی؛ بروم دربست تا آسمان؛ آن جا که آبی وجودش رخنه کند تا اعماق جان و تنها سهم من، آرامش باشد و دیگر هیچ...

#سمیه شجری
🌱🌷
از تمام «منج»هایی که با لنگ دمپایی می انداختیم بعد نیش‌شان را درمی‌آوردیم و نخ به پایشان می‌بستیم و هلی‌کوپتر بازی می‌کردیم، معذرت‌خواهی می‌کنم. امیدوارم ما رو ببخشند.
(منج به ضمه میم، یعنی زنبور قرمز درشت).
از بچه محل‌هامون که در بازی یه‌قل، دوقل، یا خانه بازی یا دچین‌دچین، یا قایم موشک و خال‌خاله‌بازی، تقل داده‌م بهشون، امیدوارم منو ببخشند. (تقل معناش تقلب هست. گویش ما سانسکریت پهلوی اصله). الک‌دولک و هفت سنگ رو یادم نمیاد بازی کرده باشم اینا پسرانه بود و ما می‌نشستیم به تماشا، ولی ارابه بازی رو چرا؛
گرگم به‌هوا و بالا‌بلندی هم بازی‌های تابستانی خوبی بودند. چقدر کوچه‌های قدیم جا بود برای بازی!


#محبوبه_احمدی
#خاطرات_کودکی
.
آن چه او ریخت به پیمانهٔ ما نوشیدیم
اگر از خَمرِ بهشت است وگر بادهٔ مست
جمالت آفتاب هر نظر باد

امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را جشن گرفت و دنیا رنگ دیگری گرفته بود

قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد گفتن

عزيزم
سالروز پیدایش وجودت مبارک .
روز و روزگارت میمون

"اے نگاهت جان و لبخندت جهانم
تولدت مبارک
جان من
🎂🌱🎂🌱