کاربردهای گرامر Even
همانطور که در ابتدای مطلب اشاره شد، از گرامر Even برای تأکید در جمله استفاده میشود که باعث تعجب گوینده شده است. تا به اینجای مطلب با جایگاه و نقش Evern در جمله آشنا شدیم. اما even کاربردهای فراوانی دارد. برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
کاربرد Even در صفات تفضیلی
کاربرد Even در صفات عالی
کاربرد Even با اسم و ضمیر
کاربرد Even با فعل
گرامر Even
یکی از کلمههای پرکاربرد در زبان انگلیسی «even» است که در زبان فارسی معنی «حتی» میدهد و هم میتواند به عنوان قید انگلیسی و هم صفت انگلیسی ظاهر شود. بیشترین کاربرد گرامر even برای بیان تعجب یا توصیف عملی غیرعادی، غیرمنتظره یا افراطی است. به مثالهای زیر و ترجمه آنها توجه کنید.
I don't even know where it is.
حتی نمیدانم کجاست.
Everyone I know likes the smell of steak- even Mike does and he's a vegetarian.
هر کسی را که میشناسم، بوی استیک را دوست دارد - حتی «مایک» و او گیاهخوار است.
We were all on time - even Chris and he's usually late for everything.
ما همه بهموقع رسیدیم - حتی «کریس» و او معمولاً برای هر چیزی دیر میکند.
It's a very difficult job - it might even take a year to finish it.
کار خیلی سختی است - شاید حتی یک سال طول بکشد تا تمام شود.
A: I never cry.
B: Not even when you hurt yourself really badly?
A: من هیچوقت گریه نمیکنم.
B: حتی وقتی خیلی شدید آسیب دیدهای؟
Even with a load of electronic gadgetry, you still need some musical ability to write a successful song.
حتی با وجود انبوهی از ابزارهای الکترونیکی، هنوز برای نوشتن یک آهنگ خوب به توانایی موسیقایی نیاز دارید.
به عنوان صفت
«even» میتواند به عنوان صفت نیز به کار برود. به عنوان صفت میتواند کاربردهای مختلفی داشته باشد، برای مثال میتواند معنی «یکسان» یا «صاف» بدهد. به برخی از این کاربردها در ادامه اشاره شده است.
برای اشاره به سطح صاف و یکدست:
We spent ages trying to lay the tiles so the floor would be perfectly even.
ما زمان زیادی را صرف کاشیکاری کردیم تا کف کاملاً صاف و یکدست شود.
برای اشاره به عدد صحیحی که میتواند بر دو بخشپذیر باشد:
What is the next even number after 18?
عدد زوج بعد از ۱۸ چیست؟
6 is an even number and 7 is an odd number.
۶ عدد زوج است و ۷ عدد فرد.
همانطور که در ابتدای مطلب اشاره شد، از گرامر Even برای تأکید در جمله استفاده میشود که باعث تعجب گوینده شده است. تا به اینجای مطلب با جایگاه و نقش Evern در جمله آشنا شدیم. اما even کاربردهای فراوانی دارد. برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
کاربرد Even در صفات تفضیلی
کاربرد Even در صفات عالی
کاربرد Even با اسم و ضمیر
کاربرد Even با فعل
گرامر Even
یکی از کلمههای پرکاربرد در زبان انگلیسی «even» است که در زبان فارسی معنی «حتی» میدهد و هم میتواند به عنوان قید انگلیسی و هم صفت انگلیسی ظاهر شود. بیشترین کاربرد گرامر even برای بیان تعجب یا توصیف عملی غیرعادی، غیرمنتظره یا افراطی است. به مثالهای زیر و ترجمه آنها توجه کنید.
I don't even know where it is.
حتی نمیدانم کجاست.
Everyone I know likes the smell of steak- even Mike does and he's a vegetarian.
هر کسی را که میشناسم، بوی استیک را دوست دارد - حتی «مایک» و او گیاهخوار است.
We were all on time - even Chris and he's usually late for everything.
ما همه بهموقع رسیدیم - حتی «کریس» و او معمولاً برای هر چیزی دیر میکند.
It's a very difficult job - it might even take a year to finish it.
کار خیلی سختی است - شاید حتی یک سال طول بکشد تا تمام شود.
A: I never cry.
B: Not even when you hurt yourself really badly?
A: من هیچوقت گریه نمیکنم.
B: حتی وقتی خیلی شدید آسیب دیدهای؟
Even with a load of electronic gadgetry, you still need some musical ability to write a successful song.
حتی با وجود انبوهی از ابزارهای الکترونیکی، هنوز برای نوشتن یک آهنگ خوب به توانایی موسیقایی نیاز دارید.
به عنوان صفت
«even» میتواند به عنوان صفت نیز به کار برود. به عنوان صفت میتواند کاربردهای مختلفی داشته باشد، برای مثال میتواند معنی «یکسان» یا «صاف» بدهد. به برخی از این کاربردها در ادامه اشاره شده است.
برای اشاره به سطح صاف و یکدست:
We spent ages trying to lay the tiles so the floor would be perfectly even.
ما زمان زیادی را صرف کاشیکاری کردیم تا کف کاملاً صاف و یکدست شود.
برای اشاره به عدد صحیحی که میتواند بر دو بخشپذیر باشد:
What is the next even number after 18?
عدد زوج بعد از ۱۸ چیست؟
6 is an even number and 7 is an odd number.
۶ عدد زوج است و ۷ عدد فرد.
even گرامر
برای بیان برابری در اعداد:
We want to have an even number of students from each city.
میخواهیم از هر شهر تعداد دانشآموزان یکسانی داشته باشیم.
Both sides played well - it was a very even contest.
هر دو طرف خوب بازی کردند - مسابقه واقعاً برابری بود.
به چند مثال بیشتر و ترجمه آنها توجه کنید تا با کاربرد گرامر even به عنوان صفت بیشتر آشنا شوید.
The carpenter meticulously sanded the tabletop until it was even and smooth to the touch.
نجار روی میز را به دقت سمباده زد تا زمانی که یکنواخت و صاف شود.
Her strokes with the paintbrush were precise, resulting in an even and flawless coat of paint.
ضربههای او با قلممو دقیق بود و در نتیجه پوشش یکنواخت و بینقصی ایجاد شد.
The landscaper worked diligently to create an even and level lawn, free from any bumps or irregularities.
باغبان با پشتکار تلاش کرد تا چمنی یکنواخت و هموار و بدون هرگونه ضربه یا بیقاعدگی ایجاد کند.
The makeup artist skillfully applied foundation, ensuring an even and seamless complexion.
آرایشگر به شکلی ماهرانه از کرمپودر استفاده میکند و پوست صاف و یکدستی را تضمین میکند.
برای بیان برابری در اعداد:
We want to have an even number of students from each city.
میخواهیم از هر شهر تعداد دانشآموزان یکسانی داشته باشیم.
Both sides played well - it was a very even contest.
هر دو طرف خوب بازی کردند - مسابقه واقعاً برابری بود.
به چند مثال بیشتر و ترجمه آنها توجه کنید تا با کاربرد گرامر even به عنوان صفت بیشتر آشنا شوید.
The carpenter meticulously sanded the tabletop until it was even and smooth to the touch.
نجار روی میز را به دقت سمباده زد تا زمانی که یکنواخت و صاف شود.
Her strokes with the paintbrush were precise, resulting in an even and flawless coat of paint.
ضربههای او با قلممو دقیق بود و در نتیجه پوشش یکنواخت و بینقصی ایجاد شد.
The landscaper worked diligently to create an even and level lawn, free from any bumps or irregularities.
باغبان با پشتکار تلاش کرد تا چمنی یکنواخت و هموار و بدون هرگونه ضربه یا بیقاعدگی ایجاد کند.
The makeup artist skillfully applied foundation, ensuring an even and seamless complexion.
آرایشگر به شکلی ماهرانه از کرمپودر استفاده میکند و پوست صاف و یکدستی را تضمین میکند.
گرامر even
به عنوان قید
«even» زمانی نقش قید را در جمله دارد که برای تأکید به کار برود و نشان دهد چیزی باعث برانگیختن حس تعجب فرد شده است. مثال زیر را در نظر بگیرید.
He didn’t even have enough money to buy some fresh fruits and vegetables.
او حتی آنقدر پول نداشت که مقداری میوه و سبزی تازه بخرد.
در مثال فوق گوینده میخواهد از بیپولی مخاطبش بگوید و آن را در حالت تعجب بیان کرده است. یعنی میخواهد بگوید در حد خریدن مقداری میوه و سبزی هم پول نداشت. پس زمانی که به عنوان قید از «even» استفاده میکنیم، بر عملی تأکید میکنیم که موجب تعجبمان شده است یا امری غیرعادی به نظر میرسد.
البته از «even» همیشه برای بیان حس منفی یا تعجب هنگام توصیف موارد غیرعادی استفاده نمیکنیم. مثال زیر را در نظر بگیرید.
My friends threw me such a memorable birthday party. They even invited some clowns to perform at the party!
دوستانم برایم جشن تولدی بهیادماندنی تدارک دیدند. آنها حتی چند دلقک را دعوت کرده بودند تا در مهمانی اجرا داشته باشند.
در این مثال، از «even» در جملهای استفاده شده که معنی مثبتی را منتقل میکند. در واقع تعجب گوینده به خاطر جشن تولدی است که برای او ترتیب دادهاند. بنابراین میتوانیم اینطور نتیجه بگیریم که از «even» در حالت قید میتوانیم برای تأکید بر تعجب شخص از عمل انجامشده استفاده کنیم که میتواند رویدادی مثبت یا منفی باشد.
به چند مثال دیگر با «even» در حالت قید توجه کنید تا درک آن برای شما آسانتر شود و جایگاه آن را در جمله بهتر بتوانید تشخیص دهید.
She is so talented that she can play multiple instruments, even the violin.
او آنقدر بااستعداد است که میتواند چند ساز بزند، حتی ویولن.
The weather was extremely hot, but we still went hiking, even in the scorching sun.
هوا خیلی گرم بود، اما ما همچنان مشغول پیادهروی بودیم، حتی زیر آفتاب سوزان.
He is such a dedicated athlete that he wakes up at 5 a.m. every day, even on weekends.
او آنقدر ورزشکار متعهدی است که هر روز ساعت ۵ صبح از خواب بیدار میشود، حتی آخر هفتهها.
The restaurant was fully booked, but the waiter managed to find us a table, even during peak hours.
رستوران کاملاً پر بود، اما پیشخدمت سعی کرد برای ما میزی پیدا کند، حتی در اوج ساعت شلوغی.
The mountain peak was covered in snow, and the temperature dropped to -10 degrees Celsius, but we were still trying to the summit, even in such challenging conditions.
نوک کوه با برف پوشانده شده بود، و دما تا منهای ۱۰ درجه کاهش یافته بود، اما ما همچنان درصدد رسیدن به نوک قله بودیم، حتی با جود چنین شرایط چالشبرانگیزی.
به عنوان قید
«even» زمانی نقش قید را در جمله دارد که برای تأکید به کار برود و نشان دهد چیزی باعث برانگیختن حس تعجب فرد شده است. مثال زیر را در نظر بگیرید.
He didn’t even have enough money to buy some fresh fruits and vegetables.
او حتی آنقدر پول نداشت که مقداری میوه و سبزی تازه بخرد.
در مثال فوق گوینده میخواهد از بیپولی مخاطبش بگوید و آن را در حالت تعجب بیان کرده است. یعنی میخواهد بگوید در حد خریدن مقداری میوه و سبزی هم پول نداشت. پس زمانی که به عنوان قید از «even» استفاده میکنیم، بر عملی تأکید میکنیم که موجب تعجبمان شده است یا امری غیرعادی به نظر میرسد.
البته از «even» همیشه برای بیان حس منفی یا تعجب هنگام توصیف موارد غیرعادی استفاده نمیکنیم. مثال زیر را در نظر بگیرید.
My friends threw me such a memorable birthday party. They even invited some clowns to perform at the party!
دوستانم برایم جشن تولدی بهیادماندنی تدارک دیدند. آنها حتی چند دلقک را دعوت کرده بودند تا در مهمانی اجرا داشته باشند.
در این مثال، از «even» در جملهای استفاده شده که معنی مثبتی را منتقل میکند. در واقع تعجب گوینده به خاطر جشن تولدی است که برای او ترتیب دادهاند. بنابراین میتوانیم اینطور نتیجه بگیریم که از «even» در حالت قید میتوانیم برای تأکید بر تعجب شخص از عمل انجامشده استفاده کنیم که میتواند رویدادی مثبت یا منفی باشد.
به چند مثال دیگر با «even» در حالت قید توجه کنید تا درک آن برای شما آسانتر شود و جایگاه آن را در جمله بهتر بتوانید تشخیص دهید.
She is so talented that she can play multiple instruments, even the violin.
او آنقدر بااستعداد است که میتواند چند ساز بزند، حتی ویولن.
The weather was extremely hot, but we still went hiking, even in the scorching sun.
هوا خیلی گرم بود، اما ما همچنان مشغول پیادهروی بودیم، حتی زیر آفتاب سوزان.
He is such a dedicated athlete that he wakes up at 5 a.m. every day, even on weekends.
او آنقدر ورزشکار متعهدی است که هر روز ساعت ۵ صبح از خواب بیدار میشود، حتی آخر هفتهها.
The restaurant was fully booked, but the waiter managed to find us a table, even during peak hours.
رستوران کاملاً پر بود، اما پیشخدمت سعی کرد برای ما میزی پیدا کند، حتی در اوج ساعت شلوغی.
The mountain peak was covered in snow, and the temperature dropped to -10 degrees Celsius, but we were still trying to the summit, even in such challenging conditions.
نوک کوه با برف پوشانده شده بود، و دما تا منهای ۱۰ درجه کاهش یافته بود، اما ما همچنان درصدد رسیدن به نوک قله بودیم، حتی با جود چنین شرایط چالشبرانگیزی.
جایگاه گرامر Even
وقتی «even» به کل جملهواره یا جمله اشاره میکند، معمولاً آن را به عنوان قید در وسط جمله میآوریم و بین فاعل و فعل اصلی قرار میدهیم. همچنین میتوانیم آن را بعد از «فعل مُدال» (Modal Auxiliary Verb) یا بعد از فعل «to be» که به عنوان فعل اصلی به کار رفته بیاوریم. پس به طور خلاصه جایگاه «even» در جمله را میتوانیم به صورت زیر خلاصه کنیم:
بین فاعل و فعل اصلی:
You can take an online course now and you even do the test online.
در حال حاضر میتوانید دوره آنلاین بردارید و آزمون آنلاین بدهید.
بعد از فعل مُدال:
I haven’t even started making dinner.
من حتی پختن شام را شروع نکردهام.
بعد از فعل «to be» در صورتی که به عنوان فعل اصلی در جمله به کار رفته باشد:
It’s a really useful book if you’re interested in cameras. There’s even a chapter on buying second-hand ones.
اگر به دوربین عکاسی علاقه دارید، این کتاب خیلی مفیدی است. حتی یک فصلی دارد که درباره خریدن دوربین دستدوم است.
یک نکته مهم: نمیتوانیم «even» یا «not even» را قبل از بخشی از جملهواره یا جملهای قرار دهیم که قرار است روی آن تمرکز یا تأکید بیشتری داشته باشیم. به مثالهای زیر توجه کنید.
Even a five-year-old can see that these figures don’t add up.
حتی یک کودک پنجساله هم متوجه میشود که این آمار و ارقام با هم جمع نمیشوند.
***
They came in cars, in lorries, and even an aeroplane.
آنها با ماشین، کامیون و حتی هواپیما داخل شدند
وقتی «even» به کل جملهواره یا جمله اشاره میکند، معمولاً آن را به عنوان قید در وسط جمله میآوریم و بین فاعل و فعل اصلی قرار میدهیم. همچنین میتوانیم آن را بعد از «فعل مُدال» (Modal Auxiliary Verb) یا بعد از فعل «to be» که به عنوان فعل اصلی به کار رفته بیاوریم. پس به طور خلاصه جایگاه «even» در جمله را میتوانیم به صورت زیر خلاصه کنیم:
بین فاعل و فعل اصلی:
You can take an online course now and you even do the test online.
در حال حاضر میتوانید دوره آنلاین بردارید و آزمون آنلاین بدهید.
بعد از فعل مُدال:
I haven’t even started making dinner.
من حتی پختن شام را شروع نکردهام.
بعد از فعل «to be» در صورتی که به عنوان فعل اصلی در جمله به کار رفته باشد:
It’s a really useful book if you’re interested in cameras. There’s even a chapter on buying second-hand ones.
اگر به دوربین عکاسی علاقه دارید، این کتاب خیلی مفیدی است. حتی یک فصلی دارد که درباره خریدن دوربین دستدوم است.
یک نکته مهم: نمیتوانیم «even» یا «not even» را قبل از بخشی از جملهواره یا جملهای قرار دهیم که قرار است روی آن تمرکز یا تأکید بیشتری داشته باشیم. به مثالهای زیر توجه کنید.
Even a five-year-old can see that these figures don’t add up.
حتی یک کودک پنجساله هم متوجه میشود که این آمار و ارقام با هم جمع نمیشوند.
***
They came in cars, in lorries, and even an aeroplane.
آنها با ماشین، کامیون و حتی هواپیما داخل شدند
گرامر Even
یکی از کلمههای پرکاربرد در زبان انگلیسی «even» است که در زبان فارسی معنی «حتی» میدهد و هم میتواند به عنوان قید انگلیسی و هم صفت انگلیسی ظاهر شود. بیشترین کاربرد گرامر even برای بیان تعجب یا توصیف عملی غیرعادی، غیرمنتظره یا افراطی است. به مثالهای زیر و ترجمه آنها توجه کنید.
I don't even know where it is.
حتی نمیدانم کجاست.
Everyone I know likes the smell of steak- even Mike does and he's a vegetarian.
هر کسی را که میشناسم، بوی استیک را دوست دارد - حتی «مایک» و او گیاهخوار است.
We were all on time - even Chris and he's usually late for everything.
ما همه بهموقع رسیدیم - حتی «کریس» و او معمولاً برای هر چیزی دیر میکند.
It's a very difficult job - it might even take a year to finish it.
کار خیلی سختی است - شاید حتی یک سال طول بکشد تا تمام شود.
A: I never cry.
B: Not even when you hurt yourself really badly?
A: من هیچوقت گریه نمیکنم.
B: حتی وقتی خیلی شدید آسیب دیدهای؟
Even with a load of electronic gadgetry, you still need some musical ability to write a successful song.
حتی با وجود انبوهی از ابزارهای الکترونیکی، هنوز برای نوشتن یک آهنگ خوب به توانایی موسیقایی نیاز دارید.
به عنوان صفت
«even» میتواند به عنوان صفت نیز به کار برود. به عنوان صفت میتواند کاربردهای مختلفی داشته باشد، برای مثال میتواند معنی «یکسان» یا «صاف» بدهد. به برخی از این کاربردها در ادامه اشاره شده است.

فیلم مجموعه آموزش زبان انگلیسی – مقدماتی تا پیشرفته در فرادرس
کلیک کنید
برای اشاره به سطح صاف و یکدست:
We spent ages trying to lay the tiles so the floor would be perfectly even.
ما زمان زیادی را صرف کاشیکاری کردیم تا کف کاملاً صاف و یکدست شود.
برای اشاره به عدد صحیحی که میتواند بر دو بخشپذیر باشد:
What is the next even number after 18?
عدد زوج بعد از ۱۸ چیست؟
6 is an even number and 7 is an odd number.
۶ عدد زوج است و ۷ عدد فرد.
برای بیان برابری در اعداد:
We want to have an even number of students from each city.
میخواهیم از هر شهر تعداد دانشآموزان یکسانی داشته باشیم.
Both sides played well - it was a very even contest.
هر دو طرف خوب بازی کردند - مسابقه واقعاً برابری بود.
به چند مثال بیشتر و ترجمه آنها توجه کنید تا با کاربرد گرامر even به عنوان صفت بیشتر آشنا شوید.
The carpenter meticulously sanded the tabletop until it was even and smooth to the touch.
نجار روی میز را به دقت سمباده زد تا زمانی که یکنواخت و صاف شود.
Her strokes with the paintbrush were precise, resulting in an even and flawless coat of paint.
ضربههای او با قلممو دقیق بود و در نتیجه پوشش یکنواخت و بینقصی ایجاد شد.
The landscaper worked diligently to create an even and level lawn, free from any bumps or irregularities.
باغبان با پشتکار تلاش کرد تا چمنی یکنواخت و هموار و بدون هرگونه ضربه یا بیقاعدگی ایجاد کند.
The makeup artist skillfully applied foundation, ensuring an even and seamless complexion.
آرایشگر به شکلی ماهرانه از کرمپودر استفاده میکند و پوست صاف و یکدستی را تضمین میکند.
برای بیان تداوم و نظم در انجام کار:
یکی از کلمههای پرکاربرد در زبان انگلیسی «even» است که در زبان فارسی معنی «حتی» میدهد و هم میتواند به عنوان قید انگلیسی و هم صفت انگلیسی ظاهر شود. بیشترین کاربرد گرامر even برای بیان تعجب یا توصیف عملی غیرعادی، غیرمنتظره یا افراطی است. به مثالهای زیر و ترجمه آنها توجه کنید.
I don't even know where it is.
حتی نمیدانم کجاست.
Everyone I know likes the smell of steak- even Mike does and he's a vegetarian.
هر کسی را که میشناسم، بوی استیک را دوست دارد - حتی «مایک» و او گیاهخوار است.
We were all on time - even Chris and he's usually late for everything.
ما همه بهموقع رسیدیم - حتی «کریس» و او معمولاً برای هر چیزی دیر میکند.
It's a very difficult job - it might even take a year to finish it.
کار خیلی سختی است - شاید حتی یک سال طول بکشد تا تمام شود.
A: I never cry.
B: Not even when you hurt yourself really badly?
A: من هیچوقت گریه نمیکنم.
B: حتی وقتی خیلی شدید آسیب دیدهای؟
Even with a load of electronic gadgetry, you still need some musical ability to write a successful song.
حتی با وجود انبوهی از ابزارهای الکترونیکی، هنوز برای نوشتن یک آهنگ خوب به توانایی موسیقایی نیاز دارید.
به عنوان صفت
«even» میتواند به عنوان صفت نیز به کار برود. به عنوان صفت میتواند کاربردهای مختلفی داشته باشد، برای مثال میتواند معنی «یکسان» یا «صاف» بدهد. به برخی از این کاربردها در ادامه اشاره شده است.

فیلم مجموعه آموزش زبان انگلیسی – مقدماتی تا پیشرفته در فرادرس
کلیک کنید
برای اشاره به سطح صاف و یکدست:
We spent ages trying to lay the tiles so the floor would be perfectly even.
ما زمان زیادی را صرف کاشیکاری کردیم تا کف کاملاً صاف و یکدست شود.
برای اشاره به عدد صحیحی که میتواند بر دو بخشپذیر باشد:
What is the next even number after 18?
عدد زوج بعد از ۱۸ چیست؟
6 is an even number and 7 is an odd number.
۶ عدد زوج است و ۷ عدد فرد.
برای بیان برابری در اعداد:
We want to have an even number of students from each city.
میخواهیم از هر شهر تعداد دانشآموزان یکسانی داشته باشیم.
Both sides played well - it was a very even contest.
هر دو طرف خوب بازی کردند - مسابقه واقعاً برابری بود.
به چند مثال بیشتر و ترجمه آنها توجه کنید تا با کاربرد گرامر even به عنوان صفت بیشتر آشنا شوید.
The carpenter meticulously sanded the tabletop until it was even and smooth to the touch.
نجار روی میز را به دقت سمباده زد تا زمانی که یکنواخت و صاف شود.
Her strokes with the paintbrush were precise, resulting in an even and flawless coat of paint.
ضربههای او با قلممو دقیق بود و در نتیجه پوشش یکنواخت و بینقصی ایجاد شد.
The landscaper worked diligently to create an even and level lawn, free from any bumps or irregularities.
باغبان با پشتکار تلاش کرد تا چمنی یکنواخت و هموار و بدون هرگونه ضربه یا بیقاعدگی ایجاد کند.
The makeup artist skillfully applied foundation, ensuring an even and seamless complexion.
آرایشگر به شکلی ماهرانه از کرمپودر استفاده میکند و پوست صاف و یکدستی را تضمین میکند.
برای بیان تداوم و نظم در انجام کار:
گرامر even
You should try to work at an even rate instead of taking it easy one day and working flat out the next.
شما باید با روند یکنواختی کار کنید تا اینکه یک روز را استراحت کنید و روز دیگر را سخت کار کنید.
The paint isn't very even, is it? We'd better give it another coat.
رنگ خیلی یکدست نیست، مگر نه؟ بهتر است یک لایه دیگر روی آن بزنیم.
Her breathing became slow and even, so I knew she was asleep.
نفسهایش کند و یکنواخت شد، بنابراین فهمیدم که خواب است.
The monitor showed that he had a clear even heartbeat.
مانیتور نشان داد که ضربان قلبش مشخص و منظم است.
Try to keep the beat even - don't speed up toward the end of the piece.
سعی کنید ریتم را ثابت نگه دارید - تا انتهای قطعه سرعت آن را افزایش ندهید.
He runs with long, even strides, never breaking his rhythm.
او با گامهای بلند و یکنواخت میدود و هرگز ریتم خود را به هم نمیزند.
به عنوان قید
«even» زمانی نقش قید را در جمله دارد که برای تأکید به کار برود و نشان دهد چیزی باعث برانگیختن حس تعجب فرد شده است. مثال زیر را در نظر بگیرید.
He didn’t even have enough money to buy some fresh fruits and vegetables.
او حتی آنقدر پول نداشت که مقداری میوه و سبزی تازه بخرد.
در مثال فوق گوینده میخواهد از بیپولی مخاطبش بگوید و آن را در حالت تعجب بیان کرده است. یعنی میخواهد بگوید در حد خریدن مقداری میوه و سبزی هم پول نداشت. پس زمانی که به عنوان قید از «even» استفاده میکنیم، بر عملی تأکید میکنیم که موجب تعجبمان شده است یا امری غیرعادی به نظر میرسد.
البته از «even» همیشه برای بیان حس منفی یا تعجب هنگام توصیف موارد غیرعادی استفاده نمیکنیم. مثال زیر را در نظر بگیرید.
My friends threw me such a memorable birthday party. They even invited some clowns to perform at the party!
دوستانم برایم جشن تولدی بهیادماندنی تدارک دیدند. آنها حتی چند دلقک را دعوت کرده بودند تا در مهمانی اجرا داشته باشند.
در این مثال، از «even» در جملهای استفاده شده که معنی مثبتی را منتقل میکند. در واقع تعجب گوینده به خاطر جشن تولدی است که برای او ترتیب دادهاند. بنابراین میتوانیم اینطور نتیجه بگیریم که از «even» در حالت قید میتوانیم برای تأکید بر تعجب شخص از عمل انجامشده استفاده کنیم که میتواند رویدادی مثبت یا منفی باشد.
به چند مثال دیگر با «even» در حالت قید توجه کنید تا درک آن برای شما آسانتر شود و جایگاه آن را در جمله بهتر بتوانید تشخیص دهید.
She is so talented that she can play multiple instruments, even the violin.
او آنقدر بااستعداد است که میتواند چند ساز بزند، حتی ویولن.
The weather was extremely hot, but we still went hiking, even in the scorching sun.
هوا خیلی گرم بود، اما ما همچنان مشغول پیادهروی بودیم، حتی زیر آفتاب سوزان.
He is such a dedicated athlete that he wakes up at 5 a.m. every day, even on weekends.
او آنقدر ورزشکار متعهدی است که هر روز ساعت ۵ صبح از خواب بیدار میشود، حتی آخر هفتهها.
The restaurant was fully booked, but the waiter managed to find us a table, even during peak hours.
رستوران کاملاً پر بود، اما پیشخدمت سعی کرد برای ما میزی پیدا کند، حتی در اوج ساعت شلوغی.
The mountain peak was covered in snow, and the temperature dropped to -10 degrees Celsius, but we were still trying to the summit, even in such challenging conditions.
نوک کوه با برف پوشانده شده بود، و دما تا منهای ۱۰ درجه کاهش یافته بود، اما ما همچنان درصدد رسیدن به نوک قله بودیم، حتی با جود چنین شرایط چالشبرانگیزی.

جایگاه گرامر Even
وقتی «even» به کل جملهواره یا جمله اشاره میکند، معمولاً آن را به عنوان قید در وسط جمله میآوریم و بین فاعل و فعل اصلی قرار میدهیم. همچنین میتوانیم آن را بعد از «فعل مُدال» (Modal Auxiliary Verb) یا بعد از فعل «to be» که به عنوان فعل اصلی به کار رفته بیاوریم. پس به طور خلاصه جایگاه «even» در جمله را میتوانیم به صورت زیر خلاصه کنیم:
بین فاعل و فعل اصلی:
You can take an online course now and you even do the test online.
در حال حاضر میتوانید دوره آنلاین بردارید و آزمون آنلاین بدهید.
بعد از فعل مُدال:
I haven’t even started making dinner.
من حتی پختن شام را شروع نکردهام.
بعد از فعل «to be» در صورتی که به عنوان فعل اصلی در جمله به کار رفته باشد:
You should try to work at an even rate instead of taking it easy one day and working flat out the next.
شما باید با روند یکنواختی کار کنید تا اینکه یک روز را استراحت کنید و روز دیگر را سخت کار کنید.
The paint isn't very even, is it? We'd better give it another coat.
رنگ خیلی یکدست نیست، مگر نه؟ بهتر است یک لایه دیگر روی آن بزنیم.
Her breathing became slow and even, so I knew she was asleep.
نفسهایش کند و یکنواخت شد، بنابراین فهمیدم که خواب است.
The monitor showed that he had a clear even heartbeat.
مانیتور نشان داد که ضربان قلبش مشخص و منظم است.
Try to keep the beat even - don't speed up toward the end of the piece.
سعی کنید ریتم را ثابت نگه دارید - تا انتهای قطعه سرعت آن را افزایش ندهید.
He runs with long, even strides, never breaking his rhythm.
او با گامهای بلند و یکنواخت میدود و هرگز ریتم خود را به هم نمیزند.
به عنوان قید
«even» زمانی نقش قید را در جمله دارد که برای تأکید به کار برود و نشان دهد چیزی باعث برانگیختن حس تعجب فرد شده است. مثال زیر را در نظر بگیرید.
He didn’t even have enough money to buy some fresh fruits and vegetables.
او حتی آنقدر پول نداشت که مقداری میوه و سبزی تازه بخرد.
در مثال فوق گوینده میخواهد از بیپولی مخاطبش بگوید و آن را در حالت تعجب بیان کرده است. یعنی میخواهد بگوید در حد خریدن مقداری میوه و سبزی هم پول نداشت. پس زمانی که به عنوان قید از «even» استفاده میکنیم، بر عملی تأکید میکنیم که موجب تعجبمان شده است یا امری غیرعادی به نظر میرسد.
البته از «even» همیشه برای بیان حس منفی یا تعجب هنگام توصیف موارد غیرعادی استفاده نمیکنیم. مثال زیر را در نظر بگیرید.
My friends threw me such a memorable birthday party. They even invited some clowns to perform at the party!
دوستانم برایم جشن تولدی بهیادماندنی تدارک دیدند. آنها حتی چند دلقک را دعوت کرده بودند تا در مهمانی اجرا داشته باشند.
در این مثال، از «even» در جملهای استفاده شده که معنی مثبتی را منتقل میکند. در واقع تعجب گوینده به خاطر جشن تولدی است که برای او ترتیب دادهاند. بنابراین میتوانیم اینطور نتیجه بگیریم که از «even» در حالت قید میتوانیم برای تأکید بر تعجب شخص از عمل انجامشده استفاده کنیم که میتواند رویدادی مثبت یا منفی باشد.
به چند مثال دیگر با «even» در حالت قید توجه کنید تا درک آن برای شما آسانتر شود و جایگاه آن را در جمله بهتر بتوانید تشخیص دهید.
She is so talented that she can play multiple instruments, even the violin.
او آنقدر بااستعداد است که میتواند چند ساز بزند، حتی ویولن.
The weather was extremely hot, but we still went hiking, even in the scorching sun.
هوا خیلی گرم بود، اما ما همچنان مشغول پیادهروی بودیم، حتی زیر آفتاب سوزان.
He is such a dedicated athlete that he wakes up at 5 a.m. every day, even on weekends.
او آنقدر ورزشکار متعهدی است که هر روز ساعت ۵ صبح از خواب بیدار میشود، حتی آخر هفتهها.
The restaurant was fully booked, but the waiter managed to find us a table, even during peak hours.
رستوران کاملاً پر بود، اما پیشخدمت سعی کرد برای ما میزی پیدا کند، حتی در اوج ساعت شلوغی.
The mountain peak was covered in snow, and the temperature dropped to -10 degrees Celsius, but we were still trying to the summit, even in such challenging conditions.
نوک کوه با برف پوشانده شده بود، و دما تا منهای ۱۰ درجه کاهش یافته بود، اما ما همچنان درصدد رسیدن به نوک قله بودیم، حتی با جود چنین شرایط چالشبرانگیزی.

جایگاه گرامر Even
وقتی «even» به کل جملهواره یا جمله اشاره میکند، معمولاً آن را به عنوان قید در وسط جمله میآوریم و بین فاعل و فعل اصلی قرار میدهیم. همچنین میتوانیم آن را بعد از «فعل مُدال» (Modal Auxiliary Verb) یا بعد از فعل «to be» که به عنوان فعل اصلی به کار رفته بیاوریم. پس به طور خلاصه جایگاه «even» در جمله را میتوانیم به صورت زیر خلاصه کنیم:
بین فاعل و فعل اصلی:
You can take an online course now and you even do the test online.
در حال حاضر میتوانید دوره آنلاین بردارید و آزمون آنلاین بدهید.
بعد از فعل مُدال:
I haven’t even started making dinner.
من حتی پختن شام را شروع نکردهام.
بعد از فعل «to be» در صورتی که به عنوان فعل اصلی در جمله به کار رفته باشد:
Telegram
خودآموزهای زبان انگلیسی
👈🔹مکالمه نصرت خوانش جدید
با متن و کتاب سوالات و روش درست استفاده از آن برای کسانی که قصد مهاجرت و یادگیری مکالمه در کوتاه ترین مدت را دارند .
شامل دو کتاب بصورت پی دی اف و روش یادگیری
180 تومان
با متن و کتاب سوالات و روش درست استفاده از آن برای کسانی که قصد مهاجرت و یادگیری مکالمه در کوتاه ترین مدت را دارند .
شامل دو کتاب بصورت پی دی اف و روش یادگیری
180 تومان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوستان عزیزم به جای اینکه در اینستاگرام و فضای مجازی به نام جعلی خلیج همیشه فارس اعتراض کنید برنامه گوگل مپتون رو برابر ویدئوی بالا باز کنید کلا ۳۰ ثانیه وقتتون رو میگیره و این پیامی رو که من در زیر کپی کردم بفرستید برای گوگل مپ اگه تعداد اعتراضات زیاد باشه گوگل مپ اقدامی رو که کرده تصحیح خواهد کرد. در ضمن ما همه گوگل مپ رو روی گوشیمون داریم
معنیشم اینه
نام صحیح خلیج فارس است و خلیج عرب نادرست است !!! لطفا این مسئله را برطرف کنید !!!
متن زیر رو کپی کنید و برای گوگل مپ بفرستید
➖➖➖➖🔔🔔🔔🔔🔔➖➖➖➖
the correct name is persian gulf and arabian gulf is incorrect!!! please fix this issue!!!
معنیشم اینه
نام صحیح خلیج فارس است و خلیج عرب نادرست است !!! لطفا این مسئله را برطرف کنید !!!
متن زیر رو کپی کنید و برای گوگل مپ بفرستید
➖➖➖➖🔔🔔🔔🔔🔔➖➖➖➖
the correct name is persian gulf and arabian gulf is incorrect!!! please fix this issue!!!
چطور باید از کلمات Empathy و Sympathy استفاده کنیم؟
در زبان انگلیسی وقتی می خواهند بگویند فردی یک دل است از کلمه Empathy بهره می گیرند.
His empathy enabled him avoid a quarrel.
معنی: یکدلیش او را قادر ساخته از نزاع اجتناب کند.
در انگلیسی اگر بخواهید بگویید فلانی با فلانی همدردی کرده باید از فعل sympathy استفاده کنید.
Jack’s sympathy made him give money to his sick neighbor.
معنی: همدردی جک باعث شد که به همسایه بیمارش پول بدهد.
👈🔹مکالمه سریع با speak now
در زبان انگلیسی وقتی می خواهند بگویند فردی یک دل است از کلمه Empathy بهره می گیرند.
His empathy enabled him avoid a quarrel.
معنی: یکدلیش او را قادر ساخته از نزاع اجتناب کند.
در انگلیسی اگر بخواهید بگویید فلانی با فلانی همدردی کرده باید از فعل sympathy استفاده کنید.
Jack’s sympathy made him give money to his sick neighbor.
معنی: همدردی جک باعث شد که به همسایه بیمارش پول بدهد.
👈🔹مکالمه سریع با speak now
گرامر به زبان انگلیسی درس اول
افعال to be
Hello students,
Grammar in Levels is a program for students of English. Students can learn grammar for their level.
To be
Lesson 1
I am
We are
You are
You are
He/she/it is
They are
Negatives
I am not
We are not
You are not
You are not
He is not
They are not
Question
Am I?
Are we?
Are you?
Are you?
Is he?
Are they?
These are forms of the verb to be in the present. We use the verb to be in the present in about 25% of sentences in spoken English.
Examples
My name is Robinson. I am from England. I am eighteen years old. My father is German. My mother is English. We are a good family.
Read the book Robinson Crusoe and practise grammar for Level 1.
مجموعهای بیش از ۶۰ سریال تلویزیونی
برای شنیدن و دیدن متن کامل درس اینجا کلیک کنید
افعال to be
Hello students,
Grammar in Levels is a program for students of English. Students can learn grammar for their level.
To be
Lesson 1
I am
We are
You are
You are
He/she/it is
They are
Negatives
I am not
We are not
You are not
You are not
He is not
They are not
Question
Am I?
Are we?
Are you?
Are you?
Is he?
Are they?
These are forms of the verb to be in the present. We use the verb to be in the present in about 25% of sentences in spoken English.
Examples
My name is Robinson. I am from England. I am eighteen years old. My father is German. My mother is English. We are a good family.
Read the book Robinson Crusoe and practise grammar for Level 1.
مجموعهای بیش از ۶۰ سریال تلویزیونی
برای شنیدن و دیدن متن کامل درس اینجا کلیک کنید
گرامر را آسان یاد بگیرید
Audio
Level 1
CHAPTER 1 – FAMILY
Chapter 1
Audio Player
00:00
My name is Robinson. I am from England. I am eighteen years old. My father is German. My mother is English. I have two brothers. I have one sister. We are a good family.
My father is a good businessman. We have money. I have a good school. I have a good life. But I have a dream. I want to travel. I want to see the world.
My father is a good man. He wants the best for me. But my dream is not his dream. He is not happy. The situation is not easy.
It is morning. My father is in his room. He wants to speak with me. I go to his room. My father has some questions. My father wants to know why I want to travel.
My father says, “Travelling is dangerous. Travelling is not comfortable. You can die.”
I think about it. Travelling is dangerous. It is not comfortable. I can die. But it is also very interesting. I can see new countries. I can meet new people.
I think about travelling every day. Maybe my mother can help me.
I speak with my mother. I tell my mother, “I want to travel. I want to see the world. Please, speak with my father. Maybe with your help, I can travel.”
My mother loves me. But she thinks that travelling is dangerous. She thinks that my place is at home. She thinks that life in England is the best for me.
One year later, I visit one big town. The name of this town is Hull.
I meet my friend. His father has a ship. They travel to London. My friend tells me, “Go with me.”
I think about it. I am not prepared. But I can try if travelling is for me.
I go to London. I am very happy. It is my first long journey. It is very interesting. The first hour is good. But then we have problems. We see a storm. The storm is big. The wind is strong. The ship goes up and down. I have fear. I think about my home. I think about my comfortable bed.
The storm is finished in the morning. The weather is nice. And the evening is beautiful. Everything is quiet.
One man comes to me. We speak. We speak about the storm. I speak about my fear. The man gives me a drink. I drink very much. I sleep very well at night.
The next day, I forget about my home. I forget about my comfortable bed. I dream more about travelling.
فایل صوتی
👈 پادکست تصویری برای شرکت کنندگان در ازمون آیلتس و کسانی که سرعت در تقویت مهارت شنیداری میخواهند
CHAPTER 1 – FAMILY
Chapter 1
Audio Player
00:00
My name is Robinson. I am from England. I am eighteen years old. My father is German. My mother is English. I have two brothers. I have one sister. We are a good family.
My father is a good businessman. We have money. I have a good school. I have a good life. But I have a dream. I want to travel. I want to see the world.
My father is a good man. He wants the best for me. But my dream is not his dream. He is not happy. The situation is not easy.
It is morning. My father is in his room. He wants to speak with me. I go to his room. My father has some questions. My father wants to know why I want to travel.
My father says, “Travelling is dangerous. Travelling is not comfortable. You can die.”
I think about it. Travelling is dangerous. It is not comfortable. I can die. But it is also very interesting. I can see new countries. I can meet new people.
I think about travelling every day. Maybe my mother can help me.
I speak with my mother. I tell my mother, “I want to travel. I want to see the world. Please, speak with my father. Maybe with your help, I can travel.”
My mother loves me. But she thinks that travelling is dangerous. She thinks that my place is at home. She thinks that life in England is the best for me.
One year later, I visit one big town. The name of this town is Hull.
I meet my friend. His father has a ship. They travel to London. My friend tells me, “Go with me.”
I think about it. I am not prepared. But I can try if travelling is for me.
I go to London. I am very happy. It is my first long journey. It is very interesting. The first hour is good. But then we have problems. We see a storm. The storm is big. The wind is strong. The ship goes up and down. I have fear. I think about my home. I think about my comfortable bed.
The storm is finished in the morning. The weather is nice. And the evening is beautiful. Everything is quiet.
One man comes to me. We speak. We speak about the storm. I speak about my fear. The man gives me a drink. I drink very much. I sleep very well at night.
The next day, I forget about my home. I forget about my comfortable bed. I dream more about travelling.
فایل صوتی
👈 پادکست تصویری برای شرکت کنندگان در ازمون آیلتس و کسانی که سرعت در تقویت مهارت شنیداری میخواهند
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این سریال، داستان یه رواندرمانگر و جلسات هفتگیش با بیمارانش رو روایت میکنه و هر قسمت این سریال به یه بیمار اختصاص داره.
توی هر قسمت، یه بیمار دربارهٔ مشکلاتش و زندگی روزمرهش صحبت میکنه که میتونه در یادگیری زبان بهتون کمک کنه.
هزینه عضویت در کانال خصوصی این سریال فوق العاده آموزشی 80 تومان
برای ثبت عضویت اینجا کلیک کنید
👇👇👇👇👇👇
توی هر قسمت، یه بیمار دربارهٔ مشکلاتش و زندگی روزمرهش صحبت میکنه که میتونه در یادگیری زبان بهتون کمک کنه.
هزینه عضویت در کانال خصوصی این سریال فوق العاده آموزشی 80 تومان
برای ثبت عضویت اینجا کلیک کنید
👇👇👇👇👇👇