نمیدونم
شاید هم زندگی هیچوقت روی خوششو نشونم نده
شاید همیشه،هر روز و هر ساعت به همین سختی بگذره
انگار از وقتی تو این دنیا چشم باز کردیم غمو
یه گرهِ محکم زدن به زندگیمون
یه گرهِ که نه با دست باز میشه نه با دندون
سایهی درد تا کی قراره رو سرمون جا خشک کنه؟
شاید هم زندگی هیچوقت روی خوششو نشونم نده
شاید همیشه،هر روز و هر ساعت به همین سختی بگذره
انگار از وقتی تو این دنیا چشم باز کردیم غمو
یه گرهِ محکم زدن به زندگیمون
یه گرهِ که نه با دست باز میشه نه با دندون
سایهی درد تا کی قراره رو سرمون جا خشک کنه؟
باور کنید تنها چیزی که من میخوام اینه که
تنهام بذارید.
تنها چیزی که ازتون میخوام اینه که وقتی میبینید
حالم بده و نمیخوام حرف بزنم بهم پیله نکنید که چمه.
ازم توقع نداشته باشید بخندم و شاد باشم
چون نه زندگی فرصتی برای خنده گذاشته برام،
نه اصلا به خوبیِ گذشته بلدم وانمود کنم حالم خوبه.
من فقط میخوام وقتی نیاز دارم تنها باشم تنهام بذارید.
نخواید منو بخندونید
چون نمیخندم و اعصابم به هم میریزه
ناراحت میشید و ناراحتیِ اینکه ناراحتتون کردم
هم به بقیه غمام اضافه میشه.
من فقط میخوام جایی که نیازه تنهام بذارید،
همین.
تنهام بذارید.
تنها چیزی که ازتون میخوام اینه که وقتی میبینید
حالم بده و نمیخوام حرف بزنم بهم پیله نکنید که چمه.
ازم توقع نداشته باشید بخندم و شاد باشم
چون نه زندگی فرصتی برای خنده گذاشته برام،
نه اصلا به خوبیِ گذشته بلدم وانمود کنم حالم خوبه.
من فقط میخوام وقتی نیاز دارم تنها باشم تنهام بذارید.
نخواید منو بخندونید
چون نمیخندم و اعصابم به هم میریزه
ناراحت میشید و ناراحتیِ اینکه ناراحتتون کردم
هم به بقیه غمام اضافه میشه.
من فقط میخوام جایی که نیازه تنهام بذارید،
همین.
آرام ؟ آرام برای چه باید گرفت ؟ وقتی بمیریم ، خود به خود آرام می گیریم پیش از آنکه بمیریم که نباید بمیریم !
-کلیدر
- محمود دولت آبادی
-کلیدر
- محمود دولت آبادی
از تو نوشتن و از تو گفتن ،
هیچوقت قرار نیست خستم کنه...
من به اندازهی تمامِ دقایقی که فکرم یه جا بینِ
تار هایِ تیره رنگِ موهات میچرخه حرف برای گفتن دارم
من به اندازهی تمامِ دفعاتی که دل و دینمو به چشمهات باختم حرف دارم برای گفتن
تو دوا و درمونِ منی،به اندازهی تمامِ دفعاتی که
با دیدنت این جمله از ذهنم رد شده
جون دارم برای نوشتن از تو!
تو کارو زندگیو خوابو خوراکِ منی.
برای من تهِ هرچیزی ختم میشه به تو...
هیچوقت قرار نیست خستم کنه...
من به اندازهی تمامِ دقایقی که فکرم یه جا بینِ
تار هایِ تیره رنگِ موهات میچرخه حرف برای گفتن دارم
من به اندازهی تمامِ دفعاتی که دل و دینمو به چشمهات باختم حرف دارم برای گفتن
تو دوا و درمونِ منی،به اندازهی تمامِ دفعاتی که
با دیدنت این جمله از ذهنم رد شده
جون دارم برای نوشتن از تو!
تو کارو زندگیو خوابو خوراکِ منی.
برای من تهِ هرچیزی ختم میشه به تو...
اگر مثل آدم خداحافظی کنی، غُصه می خوری، اما خیالت راحت است. اما، جدایی بدون خداحافظی بد است، خیلی بد، یک دیدار ناتمام است، ذهن ناچار می شود هِی به عقب برگردد و درست یک ذره مانده به آخر متوقف بشود؛ انگار بِروی به سینما و آخر فیلم را ندیده باشی…
- فریبا وفی
- فریبا وفی
Donyaye Arezoo
Ebi
مگه میشه عاشق نشد چشاتو که وا میکنی؟:)
@ShiyareMaqzam
@ShiyareMaqzam
تو نقطهی اتصال منی به زندگی...
یه طنابی که منو به زندگی وصل میکنه.
همونجا که با گره خوردنِ نگاهم به چشم هات
همهی دردا یادم رفت فهمیدم اول و آخرش دلیلم،
مقصدم و مسیرم تویی.
تو تنها راهِ منی.
برای موندن و برای ساختن،تو تنها بهانه ای...
یه طنابی که منو به زندگی وصل میکنه.
همونجا که با گره خوردنِ نگاهم به چشم هات
همهی دردا یادم رفت فهمیدم اول و آخرش دلیلم،
مقصدم و مسیرم تویی.
تو تنها راهِ منی.
برای موندن و برای ساختن،تو تنها بهانه ای...
روزها و شبها مثل کلیشههایی که قبلا تهیه
شده باشد میگذرد!
بسیار گند،بسیار احمقانه...
-صادق هدایت
شده باشد میگذرد!
بسیار گند،بسیار احمقانه...
-صادق هدایت
من از پسش بر نمیومدم
نمیتونستم بشینم و زخمامو نگاه کنم که خونشون
بند نمیاد و هیچ کاری برای حالِ زارِ خودم نکنم.
باید یه کاری میکردم
باید برای خودم کاری میکردم
نمیخواستم دو روز دیگه باز بشینم یه گوشهی اتاق،
زانوهامو بغل کنم و حسرت کاری که نکردمو بخورم
میدونم اهمیتی نمیدی و شدن یا نشدنش برات مهم نیست
من ازت توقع نداشتم و ندارم کنارم قدم برداری،
ولی حداقل سنگ جلوی پام ننداز.
نمیتونستم بشینم و زخمامو نگاه کنم که خونشون
بند نمیاد و هیچ کاری برای حالِ زارِ خودم نکنم.
باید یه کاری میکردم
باید برای خودم کاری میکردم
نمیخواستم دو روز دیگه باز بشینم یه گوشهی اتاق،
زانوهامو بغل کنم و حسرت کاری که نکردمو بخورم
میدونم اهمیتی نمیدی و شدن یا نشدنش برات مهم نیست
من ازت توقع نداشتم و ندارم کنارم قدم برداری،
ولی حداقل سنگ جلوی پام ننداز.
Negar
Ali Sorena
تو پیدا ترین راهِ گمراهیامی...
@ShiyareMaqzam
@ShiyareMaqzam
حالتی از تیمارستان را در زندگی خودم احساس میکنم!
بیگناه و در عین حال خطاکار.
نه در یک سلول،
بلکه در این شهر زندانیام...
-کافکا
بیگناه و در عین حال خطاکار.
نه در یک سلول،
بلکه در این شهر زندانیام...
-کافکا
کاش اینجا بودی
نیاز دارم که اینجا باشی
نیاز دارم بغلت کنم
نیاز دارم عطر تنت رو حس کنم
نیاز دارم تو بغلت بخوابم
نیاز دارم وجودتو حس کنم
تو آغوشت گریه کنم مثل همیشه
تو هم دستامو بگیری بگی:درست میشه
آخ که چقدر بودنت نیاز منه
اها راستی
بهت گفته بودم
“دلیل زنده بودن منی؟”
نیاز دارم که اینجا باشی
نیاز دارم بغلت کنم
نیاز دارم عطر تنت رو حس کنم
نیاز دارم تو بغلت بخوابم
نیاز دارم وجودتو حس کنم
تو آغوشت گریه کنم مثل همیشه
تو هم دستامو بگیری بگی:درست میشه
آخ که چقدر بودنت نیاز منه
اها راستی
بهت گفته بودم
“دلیل زنده بودن منی؟”
Bishtar Az Hamishe
Mahyar
این آهنگ از زبون من برای توئه فقط.
@shiyaremaqzam
@shiyaremaqzam