اشعار فاخر آئینی (فارسی و عربی)
295 subscribers
14 photos
2 links
کیفیت را مقدم بر کمّیت می‌دانیم. امید آنکه این تفکر ، برای نوکران اهل بیت (علیهم‌السلام) فرهنگ شود.
Download Telegram
🔹آه......



🍂لِمْ صاحبُ الأمر عن رعيته
أغضى فغضّت بجور أكفرها

🍂ما عذره نصب عينه أُخذت
شيعته و هو بين أظهُرها

🍂يا غيرة الله لا قرار على
ركوب فحشائها و منكرها

🍂سيفك و الضرب إن شيعتكم
قد بلغ السيف حزّ منحرها

🍂مات الهدى سيدي فقم و أمت
شمس ضحاها بليل عيثرها

🍂و اترك منايا العدى بأنفسهم
تكثر في الروع من تعثرها

🍂فالله يا ابن النبي في فئةِِ
ما ذخرت غيركم لمحشرها

🍂ما ذا لأعدائها تقول إذا
لم تنجها اليوم من مدمِّرها

🍂أشقّة البعد دونك اعترضت
أم حجبت منك عين مبصرها

🍂أين الحفيظ العليم للفئة
المُضاعةِ الحقِّ عند أفخرها

🍂تُغضي و أنت الأب الرحيم لها؟!
ما هكذا الظن في ابن أطهرها

🍂إن لم تغثها لجُرم أكبرها
فارحم لها ضعف جِرم أصغرها



#سید_حیدر_حلی #عربی
#ولی_عصر #اضطرار
#انتظار #انتقام

@Shere_Fakher110
ای تو ثانیّ مهِ کنعانی
نه، تو اول، مه کنعان ثانی

ایکه ایزد به تو و خوبان داد
رتبۀ یوسفی و اخوانی

ای غمت مایۀ عیش ابدی
وی خرابیّ تو آبادانی

ای غبار قدمت کحل غزال
وی غزال حرمت قربانی

ایکه از روی تو و موی تو شد
روز نورانی و شب ظلمانی

دید تا پرتو خورشید رخت
آب شد آینه از حیرانی

وصف حسنت به حقیقت نتوان
کآنچه از وصف فزون است، آنی

شکوه خواهم نکنم نتوانم
جور خواهی نکنی نتوانی

گر دهم جان خجل از من نشوی
که تو خود درخور صدچندانی

راز من کش همه کس می داند
کاش دانم که تو هم می دانی

دادی ای دوست به دوری فرمان
چکنم؟ آه ز سرگردانی

طاقتم نیست که فرمان برمت
قدرتم نیست به نافرمانی

ای غلامیّ سرایت شاهی
وی گداییّ درت سلطانی

حکم، حکم تو ، که حاکم کردت
حکمت بالغۀ ربّانی

امر، امر تو ، کامیرت کرده است
قدرت کاملۀ سبحانی

نیست یارای مدیح تو مرا
ای تو روحانی و من جسمانی




#آذر_بیگدلی #ولی_عصر #انتظار

@Shere_Fakher110
👆قطعه‌ای از قصیده #عربی #شیخ_بهائی در مدح حضرت #ولی_عصر و شرح درد #انتظار


@Shere_Fakher110
کرم کردی، مرا ای دوست با خود آشنا کردی

به خود بستی و از بیگانه وخویشم جدا کردی

نبود ار قابلت این دل، ولی لطف تو را نازم

که با ناقابلی جا کنج این ویرانسرا کردی

 کم از آنم که با یاد تو خود را آشنا سازم

نمی‌دانم چرا خود را تو با من آشنا کردی

 به سائل رشک بردم چون که در کویت قدم می‌زد

به شاهان ناز کردم تا مرا بر خود گدا کردی

 من آن بودم که نای بینوایی می زدم هر شب

تو آن بودی که نایم را پر از شور و نوا کردی

 من آن بودم که در دارالشفایت درد آوردم

تو آن بودی که دردِ بی‌دوایم را دوا کردی

  ندانستم چه گویم تا قبول درگهت افتد

سخن ناگفته بر رویم درِ اقبال وا کردی



#غزل #ولی_عصر

@Shere_Fakher110
🔸اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن يُوسُف...





کی یار سفر کردهٔ ما از سفر آید؟
بعد از شبِ دیجورِ محبان، سحر آید
از باب صفا، قبلهٔ ما کی به در آید
بی‌بال و پران را پر و بالی دگر آید

کی پرده گشاید ز رخ آن روی گشاده
کز رخ کند از اسب، دو صد شاه، پیاده


🔹

ای عطر بهشت از رخ تو ای گل نرگس
ای روشنی محفل و ای رونق مجلس
ای راز غمت درس مدرّس به مدارس
تو منعم کل هستی و ما فرقهٔ مفلِس

جز تو، به زمان نیست کسی مصلح و صاحب
یا مهدیِ بِن عسکری ای حاضر غائب!

🔹

تو در پی خود، قافله در قافله داری
در سلسلهٔ زلف، دو صد سلسله داری
با آن‌که خود از منتظرانت گله داری
سوگند به آن اشک که در نافله داری

با یک نگه خود مس ما را تو طلا کن
آن چشم که روی تو ببیند تو عطا کن


🔹

ای گمشدهٔ مردم عالم به کجایی؟
کی از مه رخسارهٔ خود پرده گشایی؟
ما ریزه‌خوریم و تو ولی‌نعمت مایی
هر جمعه همه چشم به راهیم بیایی

یک پرتو از آن چاردهم لمعه نیامد
بیش از ده و یک قرن شد، آن جمعه نیامد...

🔹

بشکسته ببین سنگ گنه بال و پر از ما
کس نیست در این قافله، وامانده‌تر از ما
ما بی‌خبریم از تو و تو باخبر از ما
ما منتظِر و خونْ دلت ای منتظَر از ما

ما شب‌زده‌ایم و تو همان صبح سپیدی
تنها تو پناهی، تو نویدی، تو امیدی

🔹

عشق ابدی و ازلی با تو بیاید
شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید
آرامش بین‌المللی با تو بیاید
ای عِدلِ علی! عَدلِ علی با تو بیاید

عمری‌ست که در بوتهٔ عشقت به‌ گدازیم
هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم

🔹

هرچند که ما بهره‌ور از فیض حضوریم
داریم حضور تو و مشتاق ظهوریم
نزدیک تو بر مایی و ماییم که دوریم
با دیدهٔ آلوده چه بینیم؟ که کوریم

در کوه و بیابان ز چه رو دربدری تو؟
هم منتظِر مایی و هم منتظَری تو...




#علی_انسانی #انتظار #ولی_عصر

@Shere_Fakher110
گریۀ عاشقان بی اثر نیست

مهدی از حال ما بی خبر نیست

بی تجلاّی خورشید رویش

روشنی در نگاه بشر نیست

او به جز شیعه یاری ندارد

شیعه را غیر خون جگر نیست

ای بسا شب که رفت و سحر شد

شام هجران ما را سحر نیست

شیعه باشد جدا از امامش

مثل طفلی که او را پدر نیست

در دل تنگ چشم انتظاران

جز غمِ مهدی منتظر نیست

یابن زهرا کجایی که بی تو

روزی از روز ما تیره تر نیست

تربت مادرت را نشان ده

قبر مادر نهان از پسر نیست



#غلامرضا_سازگار #انتظار #ولی_عصر

@Shere_Fakher110
🔺تقویم های لال🔺


برگرد! عمر منتظران طی شد
اردیبهشت ها همگی دی شد

تقویم های لال چه می دانند
این قرن های رفته چه سان طی شد؟

شوق هزار شنبه ی طولانی
پامال جمعه های پیاپی شد

بس کاسه های سر که به خاک افتاد
بسیار جام دل که پر از می شد

خون است، این که می خورم این نان نیست
این گندمی که سهم من از ری شد

بازآ به آن سری که به عاشورا
در کربلا بریده و بر نی شد

این جمعه هم اگر که نمی آیی
با من بگو که وعده ی ما کی شد؟



#افشین_علا #انتظار #ولی_عصر
کی یار سفر کردهٔ ما از سفر آید؟
بعد از شبِ دیجورِ محبان، سحر آید
از باب صفا، قبلهٔ ما کی به در آید
بی‌بال و پران را پر و بالی دگر آید

کی پرده گشاید ز رخ آن روی گشاده
کز رخ کند از اسب، دو صد شاه، پیاده


🔹

ای عطر بهشت از رخ تو ای گل نرگس
ای روشنی محفل و ای رونق مجلس
ای راز غمت درس مدرّس به مدارس
تو منعم کل هستی و ما فرقهٔ مفلِس

جز تو، به زمان نیست کسی مصلح و صاحب
یا مهدیِ بِن عسکری ای حاضر غائب!

🔹

تو در پی خود، قافله در قافله داری
در سلسلهٔ زلف، دو صد سلسله داری
با آن‌که خود از منتظرانت گله داری
سوگند به آن اشک که در نافله داری

با یک نگه خود مس ما را تو طلا کن
آن چشم که روی تو ببیند تو عطا کن


🔹

ای گمشدهٔ مردم عالم به کجایی؟
کی از مه رخسارهٔ خود پرده گشایی؟
ما ریزه‌خوریم و تو ولی‌نعمت مایی
هر جمعه همه چشم به راهیم بیایی

یک پرتو از آن چاردهم لمعه نیامد
بیش از ده و یک قرن شد، آن جمعه نیامد...

🔹

بشکسته ببین سنگ گنه بال و پر از ما
کس نیست در این قافله، وامانده‌تر از ما
ما بی‌خبریم از تو و تو باخبر از ما
ما منتظِر و خونْ دلت ای منتظَر از ما

ما شب‌زده‌ایم و تو همان صبح سپیدی
تنها تو پناهی، تو نویدی، تو امیدی

🔹

عشق ابدی و ازلی با تو بیاید
شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید
آرامش بین‌المللی با تو بیاید
ای عِدلِ علی! عَدلِ علی با تو بیاید

عمری‌ست که در بوتهٔ عشقت به‌ گدازیم
هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم

🔹

هرچند که ما بهره‌ور از فیض حضوریم
داریم حضور تو و مشتاق ظهوریم
نزدیک تو بر مایی و ماییم که دوریم
با دیدهٔ آلوده چه بینیم؟ که کوریم

در کوه و بیابان ز چه رو دربدری تو؟
هم منتظِر مایی و هم منتظَری تو...




#علی_انسانی #انتظار #ولی_عصر

@Shere_Fakher110
آمد بهار و بی گل رویت بهار نیست
بـاد صـبا مـباد چو پیـغام یـار نیست

بی روی گلعذار مـخوانـم به لاله زار
بی گل، نوای بلبل و شور هَزار نیست

بی سروِ قدّ یار چه حـاجت به جویبار؟
ما را سرشک دیده کم از جویبار نیست

بی‌چین زلف ‌دوست نه ‌هر‌ حلقه‌ای نکوست
تاری ز طرّه‌اش به خـتا و تتار نـیست

بزمی که نیست شاهد من شمع انجمن
گر گلشن بـهشت بود، سـازگار نیست

گمنام دهر گردد و ویران شود به قهر
شهری ‌که شاه ‌عشق در او شهریار نیست


🌺


ای سرو معتدل که به میزان عدل و داد
سروی به اعتدال تو در روزگار نیست

ای نخلِ طورِ نور که در عرصۀ ظهور
جز شعلۀ رخ تو نمایان ز نـار نیست

ای قـبلۀ عقول که اهـل قـبول را
جز کعبۀ تو ملتزم و مستجار نیست

امـروز در قـلمرو تـوحید، سکّه‌زن
غیر از تو _ ای شهنشه والاتبار _ نیـست

جز نام دلربای تو از شرق تا به غرب
زینت فزای دفتر لیل و نهار نیست

در صـفحۀ صحیفه هستی به راستی
جزخطّ و خالِ حسنِ تورا اعتبار نیست

ای‌صبح روشن از افقِ معدلت در آی
ما را زیاده طاقت این شام تار نیست

مـا را ز قـلزمِ فـتنِ آخـر الـزمـان
جز ساحل عنایت و لطفت کنار نیست

در کام دوستان تو ای خـضر رهنما
آب حیات جز ز لبت خوشگوار نیست

غیر از طواف کوی تو ای کعبه مراد
هیچ آرزو در این دل امّیدوار نیست



#ولی_عصر #انتظار
#آیت‌الله_غروی‌اصفهانی

@Shere_Fakher110
آخرین جمعهٔ #شعبان شد الهی العفو
ماهت از دور نمایان شد الهی العفو

سفرهٔ مرحمتت گرچه بسی رنگین بود
حاصل من همه خسران شد الهی العفو

هرچه فضل و کرم و لطف تو افزونتر شد
جرأت بنده دو چندان شد الهی العفو

وای بر من که خطاکاری من هر شب و روز
زخمِ قلبِ شه خوبان شد الهی العفو

من بیچاره گنه با لب خندان کردم
مهدی فاطمه گریان شد الهی العفو

چون نگرییم چو یعقوب؟ که از غفلت ما
یوسف عصر به زندان شد الهی العفو

بدیِ ماست اگر باعث تأخیر ظهور
بنده ات سخت پشیمان شد الهی العفو



#رحیق #انتظار #ولی_عصر #توبه

@Shere_Fakher110
من خارم و به دامن گُل جا گرفته‌ام
وین رنگ و بو ز صحبت گلها گرفته‌ام

پروانه ام که سوخته ام در طواف شمع
شمعم، ز اشک دیده خود پا گرفته‌ام

آن ذره‌ام که راه به خورشید برده‌ام
آن قطره‌ام که جای به دریا گرفته‌ام

آن شاهدم که شهد ولایت چشیده‌ام
آن بنده‌ام که دامن مولا گرفته‌ام

سنگم ولی ز برق تبرّا شکفته‌ام
خاکم ولی فروغ تولا گرفته‌ام

یک عمر در عزای عزیزان گداختم
این درس را ز لالهٔ صحرا گرفته‌ام

جز آستان عشق دگر نیست درگهی
من هر چه را که دارم از آنجا گرفته‌ام

منت‌پذیرِ لطف حسینم که سالهاست
دامان او به دست تمنا گرفته‌ام

پر می زند دلم به سوی مسجد الحرام
کآنجا سراغ مهدی زهرا گرفته‌ام



#امام_حسین #ولی_عصر

@Shere_Fakher110